اعتماد به نفس

آموزش اعتماد به نفس از صفر تا صد با 8 فیلم رایگان

آموزش اعتماد به نفس از صفر تا صد با 8 فیلم رایگان
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/11/word-image-72.jpeg

اعتماد به نفس (Self Confidence) در واقع طرز تفکر ما نسبت به خودمان و ارزشی است که برای خودمان قائل هستیم. همه ما گهگاه از خودمان انتقاد می کنیم، اما اگر اغلب اوقات نسبت به خودتان احساس بدی دارید یا خودتان را به شکل منفی و بدی قضاوت می کنید احتمالا اعتماد به نفستان پایین است. در چنین شرایطی ممکن است دلیل اعتماد به نفس پایین خودتان را پیدا نکنید یا ندانید که برای حل این مشکل چه کار باید کرد. خوشبختانه اقداماتی وجود دارد که می تواند به شما در بالا بردن اعتماد به نفستان کمک کند.
نشانه های اعتماد به نفس پایین چیست؟
علائم و نشانه های اعتماد به نفس پایین شامل موارد زیر می شوند:

گفتن چیزهای منفی درباره خودتان و انتقاد کردن از خود
شوخی با خود به شیوه ای منفی
تمرکز روی نکات منفی و نادیده گرفتن دستاوردهایتان
سرزنش کردن خود وقتی کارها اشتباه پیش می رود
فکر کردن به اینکه دیگران بهتر از شما هستند
فکر کردن به اینکه شما لیاقت خوش گذرانی را ندارید
عدم پذیرش تحسین و تمجید دیگران
اجتناب از مواجهه با سختی ها و چالش ها به دلیل ترس از شکست
ناراحتی بیش از حد به خاطر عدم تایید یا انتقاد دیگران
احساس غم، افسردگی، اضطراب، شرم، عصبانیت یا بی ارزشی

10 ویژگی افراد خودشیفته (و تفاوت آن با اعتماد به نفس)
چه دلایلی باعث کاهش اعتماد به نفس می شوند؟
اعتماد به نفس پایین ممکن است ناشی از تجربیات اولیه شما در دوران کودکی تان باشد. اگر در مدرسه دانش آموز خوبی نبودید، در برآورده کردن انتظارات والدینتان مشکل داشتید یا مورد بی توجهی یا آزار قرار گرفتید، همه این موارد باعث شده اند شما تبدیل به فردی شوید که باورهای اصلی درباره خودش منفی شوند. این باورها همان تفکرات ریشه ای و عمیقی است که فرد نسبت به خودش دارد.
نوجوانان و به خصوص دخترهای نوجوان، در رسانه های اجتماعی و به ‌طور کلی در رسانه ها با پیام‌ های و ایده‌آل های مضری مواجه می شوند که به آنها این باور را القا می کنند که ارزش یک فرد بر اساس ظاهر یا رفتار او است. این مساله به نوبه خود منجر به کاهش اعتماد به نفس و شکل گیری افکار منفی در ذهن فرد نسبت به خودش شود.

عملکرد ضعیف در مدرسه یا مورد آزار و اذیت قرار گرفتن نیز می تواند باعث کاهش اعتماد به نفس شود. از طرف دیگر، رویدادهای استرس زای زندگی مثل داشتن یک رابطه ناموفق، سوگ و از دست دادن عزیزان و یا ابتلا به یک بیماری جدی هم در کاهش اعتماد به نفس فرد موثرند.
پایین بودن اعتماد به نفس چه اثراتی دارد؟
اگر اعتماد به نفس پایینی داشته باشید در روابط مختلفتان در محل کار یا مدرسه دچار مشکل می شوید. در چنین شرایطی از انتقاد یا عدم تایید دیگران بسیار ناراحت می شوید و ممکن است از فعالیت های مختلف یا ارتباط داشتن با دیگران کنار بکشید. وقتی اعتماد به نفستان پایین است، به احتمال زیاد از انجام هر کاری که ممکن است شما را در معرض قضاوت یا سنجش دیگران قرار بدهد اجتناب می کنید.
برخی از افراد با اعتماد به نفس پایین نسبت به ظاهرشان بی تفاوتند در حالیکه عده ای دیگر ممکن است سعی کنند این مشکل را با آراستگی بیش از حد جبران کنند. علاوه بر این، افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند تصویر بدنی خوبی هم از خودشان ندارند، ممکن است در مصرف مشروبات الکلی زیاده روی کنند، به سمت مصرف مواد مخدر بروند و یا وقتی مورد آزار و اذیت قرار می گیرند از خودشان دفاع نکنند.
بهترین روشهای کنترل صددرصدی استرس
نوجوانان با اعتماد به نفس پایین ممکن است برای اینکه احساس بهتری داشته باشند یا به تناسب اندام برسند از الکل یا مواد مخدر استفاده کنند و یا به دلیل تصویر بدنی ضعیفی که از خودشان دارند، زودتر از همسن و سالانشان فعالیت جنسی را شروع کنند.
اعتماد به نفس پایین باعث بروز چه بیماری هایی می شود؟
پایین بودن اعتماد به نفس در فرد با برخی مشکلات سلامتی مثل افسردگی و اضطراب، اختلالات خوردن، فوبیای اجتماعی، اختلال کمبود توجه و سوء مصرف مواد مخدر مرتبط است.
اعتماد به نفس چیست؟ (و چه چیزهایی نیست؟)
چگونه اعتماد به نفسمان را افزایش بدهیم؟

به چیزهایی فکر کنید که در آنها مهارت دارید. به این فکر کنید که نقاط قوت شما چیست؟
اتفاقات و موفقیت های کوچک زندگی تان را جشن بگیرید. حتی وقتی به یک دستاورد به ظاهر کوچک هم دست پیدا کردید به خودتان افتخار کنید و آن را جشن بگیرید.
تفکر منفی تان را به چالش بکشید. دنبال افکار مثبتی باشید که جایگزین فکرهای منفی تان کنید و چشم اندازهای مثبتی برای خودتان ترسیم کنید.
به چیزهایی که می توانید تغییر بدهید فکر کنید. نگران چیزهایی که نمی توانید تغییر بدهید نباشید.
از تلاش برای انجام کارها به شکل بی عیب و نقص و کامل دست بردارید. یادتان باشد که هیچ چیز کامل و بی نقص نیست.
اگر اشتباهی مرتکب شدید دست از سرزنش کردن خودتان بردارید. همه اشتباه می کنند.
مشغول کارهایی شوید که از انجام دادنشان لذت می برید. وقتی کاری را که دوست دارید کنید، مثبت اندیشی آسانتر می شود.
با افرادی باشید که اعتماد به نفستان را پایین نمی آورند.
برای کمک به دیگران داوطلب شوید. این کار می تواند باعث شود که احساس بهتری به خودتان داشته باشید.
ورزش کنید. تحرک داشتن و فعالیت جسمی خلق و خو و روحیه شما را بهتر می کند.

دانلود فیلم های آموزش اعتماد به نفس
با همان سه درس اول این فیلم ها همه چیز درباره اعتماد به نفس را یاد می گیرید. از صفحه بی نظیر ثروت سرا:

یک پادکست 6 ساعته از دکترهلاکویی (بسیار عالی)

 
هر درسی قابل دانلود نبود در بخش نظرات اعلام کنید تا سریعا مشکل رفع شود یا اینکه به خود پیج ثروت سرا مراجعه نمایید. ضمنا حتما 51 روش عالی زیر را نیز ببینید:
51 روش غلبه بر کمرویی و اعتماد نفس پایین در جمع 

انگیزشی

جملات انگیزشی چیست؟ (33 جمله برتر)

جملات انگیزشی چیست؟ (33 جمله برتر)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/09/word-image-117.jpeg

عبارات و جملات انگیزشی این توانایی را دارند که احساس ما و شیوه زندگی مان را تغییر دهند. آن ها در مواقعی که کم انگیزه هستیم به سمت جلو هُل مان می دهند و زمانی که حتی نمی دانیم باید از کجا شروع کنیم، به ما انگیزه می دهند.
جملات انگیزشی چیست؟
عبارات و جملات الهام بخش کلمات ترغیب کننده یا دل گرم کننده ای هستند که به ما در رسیدن به اهداف و رویاهای مان کمک می کنند. آن ها می توانند در قالب نقل قول، پست صفحات مجازی، شعر یا حتی دیالوگ های فیلم ها باشند.
ما نه تنها از سخنان افراد مشهور، بلکه از حرف و عمل اعضای خانواده، دوستان و شخصیت های مورد علاقه مان هم الهام می گیریم.
شما در مسیر رسیدن به موفقیت باید بدانید از زندگی چه می خواهید، وارد عمل شده، از چیز هایی که در ذهن تان می گذرد آگاه شوید و پیروزی های کوچکی که به دست می آورید را جشن بگیرید. برای انجام این کار ها به انگیزه نیاز دارید که با جملات الهام بخش زیر به دست خواهید آورد.
1-“موفقیت” از نظر شما چگونه است؟
قبل از رسیدن به موفقیت باید بدانیم دقیقا موفقیت برای ما چه معنایی دارد، هدفمان چیست و به کجا قرار است برسیم.
هیچ راهی برای تعیین هدف بهتر از این نیست که بفهمید موفقیت از نظر شما چه مفهومی دارد زیرا اگر واقعا موفق شدن برایتان اهمیت نداشته باشد، هدف گذاری اساسا بی ارزش است. در این صورت معمولا در دراز مدت و مواقعی که شرایط سخت می شود، بی انگیزه خواهید بود.
آیا هدف تان پول است؟ آیا سلامتی برای تان در اولویت است؟ آیا به دنبال آزادی هستید؟ تناسب اندام برای تان اهمیت دارد؟ نوشتن کتاب آرزوی تان است؟ یا ترکیبی از همه این ها؟
وقتی بدانیم که واقعا چه چیزی می خواهیم، می توانیم برای نزدیک شدن به آن قدم برداریم. ما می توانیم با ساختن زندگی ای که آرزوی داشتنش را داریم، شروع کنیم.
بنابراین رویای بزرگ داشته باشید و واقعا مشخص کنید که چه می خواهید.

“اشتیاق نقطه شروع همه موفقیت ها است و نه امید و آرزو. شما به یک میل قلبی شدید نیاز دارید که بالاتر از هر چیزی است.” ناپلئون هیل
“تخیل آغاز خلقت است. شما آنچه را که می خواهید تصور می کنید، آنچه را که تصور می کنید انجام می دهید و در نهایت آنچه را که می خواهید خلق می کنید. ” جورج برنارد شاو
“من فکر می کنم هر چیزی ممکن است اگر به آن باور و برای انجامش اراده و تمایل داشته باشید و وقت بگذارید. ” راجر کلمنز
“من می توانم به هر کسی یاد بدهم که چطور هر چه می خواهد را از دنیا و زندگی بگیرد. مشکل اینجا است که نمی توانم کسی را پیدا کنم که بتواند آنچه که می خواهد را به من بگوید .” مارک تواین
“وقتی خواسته ها و آرزوهای تان به قدر کافی قوی و بزرگ باشند، این طور به نظر می رسد که برای رسیدن به آن ها قدرت ماورایی هم دارید.” ناپلئون هیل
“این که به جای فروتنانه آمین گفتن به آنچه دنیا برای تان ترجیح می دهد، نسبت به آنچه می خواهید باور داشته باشید به خودتان انگیزه داده اید .” رابرت لویی استیونسون
“اشتیاق کلید انگیزه است، اما این عزم و اراده تان برای دنبال کردن هدف تان (یا همان تعهد به تعالی) است که شما را قادر می سازد به موفقیت مورد نظر برسید .” ماریو آندریتی
“شدت علاقه شما هر قدرتی را تحت تاثیر قرار می دهد.” جان مک دونالد
“کلید موفقیت این است که ذهن خود آگاهتان را روی چیز هایی متمرکز کنیم که می خواهیم نه چیز هایی که از آن ها می ترسیم.” برایان تریسی
“میل و اشتیاق نسبت به یک چیز وقتی معنا دارد که بتوانید آن را به زبان بیاورید.” رالف والدو امرسون
“اراده برای پیروزی، میل به موفقیت، اشتیاق برای رسیدن با حداکثر توان … این ها کلید هایی هستند که در های رسیدن شما به کمال فردی را باز می کنند.” کنفوسیوس
2-راجع به افکارتان بازنگری کنید
افکار و اعتقادات ما به شدت روی احساسات و نهایتا روی کار هایی که در زندگی می کنیم و نمی کنیم، تاثیرگذارند.
در واقع این افکار ما هستند که زندگی مان را هدایت می کنند.
اگر می خواهید به یک هدف بزرگ برسید اما خیلی خودتان را وادار به انجام کار های لازم (یا حتی ترک برخی از کارها) نمی کنید، بدانید که این افکار و باورهای تان هستند که اجازه نمی دهند به قدر کافی انگیزه پیدا کنید.
گاهی اوقات این افکار را باور های محدود کننده یا خود مخرب می نامند.

آن ها را شناسایی کنید و اجازه ندهید که روی شما تاثیر بگذارند. گذشته بازتاب افکار و اعمال شما در گذشته است. اگر نتیجه متفاوتی می خواهید، باید متفاوت فکر کنید. برای حرکت باید چه طرز فکر یا باوری داشته باشید که با رویاهای تان هم خوانی داشته باشد؟
“طرز تفکر تان را تغییر بدهید تا دنیای تان تغییر کند.” نورمن وینسنت پیل
“اگر می دانستید افکارتان چقدر قدرتمند هستند، هرگز منفی فکر نمی کردید.” پیس پیلگریم
“وقتی به همه چیز با یک دید درست و جدید نگاه کنید، حتی بدترین مواقع هم می توانند فرصتی برای زنده کردن آرزو و خواسته شما باشند . ” الکس زاناردی
حتما بخوانید: 10 تا از موثرترین روشهای افزایش تمرکز طبق جدیدترین تحقیقات 2019
“ما همان چیزی هستیم که افکارمان از ما ساخته است. پس مراقب تفکرات تان باشید. کلمات و جملات کم اهمیت ترند. این اندیشه ها هستند که زنده اند؛ آن ها به دوردست ها سفر می کنند.” سوامی ویوکاناندا
“شما امروز جایی هستید که افکارتان شما را به آنجا رسانده است. فردا آن جا خواهی بود که افکار امروزتان شما را به آنجا می برند.” جیمز آلن
“بازی زندگی مثل بازی بومرنگ است. افکار، اعمال و حرفهای مان دیر یا زود با دقتی حیرت انگیز به ما باز می گردند.” فلورانس اسکاول شین
3-دست به کار شوید
گام های اول هر چه قدر هم کوچک باشند ، با شتاب حرکت کردن مهم است. این بخشی از فرایند به وجود آمدن تغییرات بزرگ در زندگی شما است.
وقتی که شروع به کار می کنید، ادامه راه بسیار ساده تر خواهد شد. فکر کنید و بنویسید که چه قدم های کوچکی می توانید بردارید تا شما را به موفقیت نزدیک تر کند.
“کلید موفقیت عمل و پشتکار لازمه عمل است .” سان یات سن
“رویا وقتی به هدف تبدیل می شود که برای دستیابی به آن اقدام شود .” بو بنت
“من دوست دارم به مردم بفهمانم هر کاری اگر با اشتیاق انجام شود و در پشت آن نیت مثبت وجود داشته باشد، کار خوبی است .” مایکل جی فاکس
“اقدام، کلید اصلی تمام موفقیت ها است.” پابلو پیکاسو
3 گام برای افزایش انگیزه در کار و زندگی (و با انگیزه ماندن)
“آیا می خواهید بدانید شما که هستید ؟ نپرسید! عمل کنید! عملتان شما را توصیف می کند.” توماس جفرسون
“تفکر بر ترس غلبه نمی کند، بلکه عمل بر آن غلبه می کند.” دبلیو کلمنت استون
“ارزش یک اونس عمل با یک تن نظریه برابر است .” رالف والدو امرسون
“اقدام است که به اولویت ها معنا می دهد.” مهاتما گاندی
“راه موفقیت انجام کار های بزرگ و قاطعانه است .” تونی رابینز
“رمز پیشرفت در هر کاری این است که آن را شروع کنید.” مارک تواین
“زندگی مثل دوچرخه است، برای حفظ تعادل باید حرکت کرد.” آلبرت انیشتین
4-پیروزی های کوچک را جشن بگیرید
اگر بتوانیم مکث کنیم و تمام دستاورد های کوچک در مسیر موفقیت را جشن بگیریم، ادامه کار ها برایمان لذت بخش تر خواهد شد.
در ضمن این پیروزی های کوچک هستند که به موفقیت های بزرگ معنا می دهند.
با هر بار رسیدن به یک موفقیت کوچک بد نیست دست از کار بکشیم ، نفسی تازه کنیم و از پیروزی لذت ببریم. در این صورت به احتمال زیاد بیشتر به برنامه مان پایبند خواهیم بود.
“زندگی آنقدر کوتاه است که نمی شود لحظه های خوب را جشن نگرفت !” یورگن کلوپ
“هرچه بیشتر نعمات زندگی تان را شکر کنید و جشن بگیرید، دلایل بیشتری برای جشن گرفتن پیدا خواهید کرد.” اپرا وینفری
“خوشبختی را نمی توان جایی برد، مالکش شد، یا آن را خرید ، پوشید و مصرف کرد. خوشبختی تجربه معنوی زندگی است که لحظه به لحظه با عشق، بخشش و شکر گزاری می کنیم.” دنیس ویتلی
“برای پیدا کردن شادی لازم نیست به دنبال لحظات خارق العاده ای باشم، اگر چشمانم را باز و شکرگزاری را تمرین کنم، رو به رویم است.” برن براون
“شکر گزاری یکی از قوی ترین و متحول کننده ترین کار ها است. این دیدگاه شما را از فقر به ثروت و فراوانی تغییر داده و به شما امکان می دهد روی چیز های خوب زندگی تان تمرکز کنید و باعث می شود متوجه نعمات واقعی بیشتری بشوید.” جن سینسرو
معرفی و دانلود 10 تااز بهترین پادکست های انگیزشی (زبان فارسی)
سعی کنید چند عبارت انگیزشی نشاط آور در ذهن تان داشته باشید. اگر فکر می کنید که انرژی و روحیه خوبی ندارید، یک عبارت الهام بخش و نشاط آور را به زبان بیاورید. این جمله فورا حال تان را خوب می کند و به شما انگیزه می دهد.
منبع انگلیسی

ریسک پذیری

ریسک پذیری: ۱۰ ترفند تبدیل ریسک به موفقیت

ریسک پذیری: ۱۰ ترفند تبدیل ریسک به موفقیت
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/09/word-image-92.jpeg

ریسک پذیری برای برخی از افراد ترسناک بنظر می رسد، چون به این فکر می کنند که اگر همه چیز ناگهان تغییر کرد یا اشتباه پیش رفت، باید چه کنم؟ و بدون اینکه خودشان بخواهند همین ترس مانع حرکت رو به جلوی آن ها می شود. اما آیا واقعا با دوری از خطرات و تغییرات، به خودتان لطف می کنید؟ تا آنجا که ما می دانیم، خیر!
تغییر تنها چیزی است که همیشه در زندگی ثابت می ماند. شاید متوجه آن نشده باشید، اما ما هر روز و چندین بار در روز با تصمیمات و ریسک های مختلفی رو به رو می شویم. برخی از این ریسک کردن ها می تواند مثلا، امتحان کردن یک رستوران جدید باشد؛که یک ریسک کوچک و جزئی است. و برخی دیگر از ریسک ها، آنقدر مهم هستند که می توانند یک زندگی را تغییر دهند، مانند تصمیم گیری برای شروع یک کار جدید یا خرید خانه. ریسک کردن می تواند منجر به ایجاد تغییرات بزرگ و کسب فرصت های جدیدی بشود که حتی فکرش را هم نمی کردید.
به منظور یادگیری رفتار های آمیخته با ریسک سالم، با متخصصان گفت و گو کرده ایم و در رابطه با روانشناسی ریسک پذیری، نحوه ریسک پذیری در زندگی و ابزار های کمکی در ریسک پذیری، مطالبی را در ادامه ارائه کرده ایم. همچنین در کنار توضیحات، به بررسی نحوه استفاده از این تاکتیک ها می پردازیم تا به شما در تصمیم گیری های مهمی همچون سرمایه گذاری مجدد، درخواست وام مسکن، یا سنجش جوانب مثبت و منفی خانه اولیه در مقابل خانه همیشگی تان کمک کنیم.
روان شناسی ریسک پذیری
در پذیرفتن ریسک، عوامل زیادی دخیل هستند. در اینجا به تعدادی از این موارد که می توانند برای شما هم مهم باشند، نگاهی میندازیم. از جمله اینکه چگونه سن، گذشته، و شخصیت شما می تواند در تواناییتان برای استفاده از فرصت ها و ریسک پذیری، نقش داشته باشد.
البته این نکته را یادآور شویم که مطالب این مقاله جایگزین توصیه یا معاینه متخصصین بهداشت روانی نمی شود.
هر چه سن بالاتر، قدرت ریسک پذیری کمتر
مناطق تصمیم گیرنده مغز یک انسان بالغ از ۸۰ درصد سلول های تحریکی و ۲۰ درصد سلول های بازدارنده تشکیل شده است.
سلول های بازدارنده، که مسئول مهار تصمیمات هیجانی در ما هستند، تا اواسط بیست سالگی با تمام ظرفیتی که دارند، کار نمی کنند. همچنین شواهدی وجود دارد که نشان می دهد با افزایش سن، سطح دوپامین در بدن کاهش می یابد و همین مسئله باعث علاقه کمتر افراد به پذیرفتن ریسک می شود.

علاوه بر این، اتفاقات دیگری که در طول زندگی برای ما می افتد نیز می تواند بر شدت تمایل ما به ریسک پذیری، تاثیر بگذارد. به عنوان مثال؛ پدر و مادر هایی که تازه فرزنددار شده اند، دیگر بجز خودشان باید از یک نفر دیگر هم مراقبت کنند. یا این که فردی که در آستانه بازنشستگی قرار دارد ممکن است بخواهد کسب و کار تازه ای راه بیندازد تا پس اندازش را به خطر نیندازد.
نقش مهم گذشته
مطالعات نشان می دهد که گذشته و تربیت افراد، بر ظرفیت های ریسک پذیری آن ها بسیار تاثیر می گذارد. درک اینکه در چه سطحی قرار دارید، می تواند به شما در ارزیابی بهتر تصمیمات آینده کمک کند.
نگاهی به انتخاب ها و تصمیمات گذشته خود بیندازید، بعضی از آن ها خوب پیش رفته اند و بعضی به هیچ نتیجه ای نرسیدند و همچنین فرصت هایی به وجود آمدند و شما از آن ها استفاده نکردید. هر چه تجربه شما از قرار گرفتن در شرایط خاص بیشتر باشد، می توانید سریع تر و دقیق تر گزینه های مختلف را ارزیابی کنید.
ارتباط ریسک پذیر بودن با شخصیت افراد
ویژگی های شخصیتی شما می توانند نشان دهند که مایل به ریسک کردن هستید یا خیر! اما مطالعات دیگر بر این عقیده هستند که مسئله فراتر از این ها است.
در ادامه لیستی از ۶ ویژگی شخصیتی افرادی که قادر به ریسک پذیری هستند و هنگام بروز تغییرات، موفقیت آمیز عمل می کنند؛ ارائه شده است:

اعتماد به نفس قوی: این فرد به دنبال این نیست که فارغ از هر اشتباهی عمل کند. و نه اینکه انتظار دارد اوضاع همیشه مطابق میل او پیش برود. او این توانایی را دارد که خود را ارزیابی کند و اگر در مورد خودش اشتباهی کرده است، صمیمانه و واقعی، از خود عذرخواهی کند.
روحیه طنز و شوخ طبعی: افرادی از این دست توانایی خندیدن به خود و اشتباهات طبیعی را که مرتکب شده اند را دارند.
آستانه درد: درد و رنج معمولا محرک تغییر هستند. این رنج کشیدن است که باعث می شود فرد به دنبال تغییر شرایط باشد.
مهارت های ارتباطی سالم: بدین معنی که بتوانید نیاز ها، احساسات و خواسته های خود را از طریق بیان کلامی آشکار کنید.
عزم و اراده: منفعل بودن ممنوع! این افراد از جمله کسانی هستند که به راحتی تسلیم نمی شوند و انگیزه لازم برای رسیدن به مقصد نهایی را دارند.

شناخت این عوامل و بررسی وجود یا عدم وجود آن ها در خودتان، باعث می شود که مسیر خود برای پیشرفت را پیدا کنید و تشخیص دهید که چه زمانی از جایی که باید باشید، عقب مانده اید.

چگونه ریسک کنیم؟ (ریسک موفقیت آمیز)
هیچ راهکار دقیقی برای موفقیت آمیز بودن ریسک ، وجود ندارد. از این رو این واژه ” ریسک ” نامیده می شود. اما روش هایی برای ریسک پذیری سالم وجود دارد که باعث می شود با بیشترین احتمال، نتایج مثبتی به دست آورید.
ما در اینجا نکاتی را از طریق همکاران متخصص خود جمع آوری کرده ایم که در ادامه به آن ها می پردازیم:
1- دانستن ” دلیل و چرایی “
اولین قدم برای مواجهه با خطرات و تصمیم گیری های سخت این است که به ندای درون خود گوش کنید . شما باید ” دلیل ” اینکه کاری را انجام می دهید، بدانید. شناخت انگیزه اصلی است که تفاوت ها را ایجاد می کند. چه بخواهید و چه نخواهید که ریسک کنید؛ کلید تصمیم گیری موفق این است که بدانید چرا کاری را انجام می دهید.
برای موفق شدن باید اهداف خود را با توجه به آنچه می خواهید انجام دهید، تعیین کنید. اهداف خود را به طور واضح بیان کنید و مطمئن شوید که خاص و قابل ارزیابی هستند. ما اغلب آنقدر از شکست می ترسیم که از تصمیم گیری اجتناب می کنیم. باور های محدود کننده منفی خود را به چالش بکشید. چه شواهدی دارید که نشان می دهد شما به اندازه کافی خوب نیستید یا شکست می خورید ؟ ”
2 -آغوش باز کردن برای فرصت های جدید
ریسک پذیر بودن باعث می شود در هایی به روی شما باز شوند که حتی فکرش را هم نمی کردید. قبول کنید که اگرچه این کار ممکن است پیامد های منفی به همراه داشته باشد اما احتمالا نتایج مثبتی هم دارد که هنوز به آن توجه نکرده اید.
بسیاری از مردم در صورت اطمینان داشتن، احساس آرامش میکنند و به همین خاطر از چیزی که نمیدانند، میترسند. آنها دوست دارند پیش بینی کنند تا ببینند چه اتفاقی در آینده میفتد، تا حدی که حتی در شرایطی که بسیار ناراحت هم هستند، هیچ اقدامی نمی کنند. برای این افراد ترس از تغییر بسیار بیشتر از ترس آنها از وضع موجود است.
با این تکنیک های ساده، یک بار و برای همیشه پرانگیزه و موفق بمانید!
3 -تمرین ریسک پذیری در مقیاسی کوچک تر
متأسفانه، هیچ راهی وجود ندارد که بتوانید از طریق آن ریسک پذیرتر شوید. این کار مانند بیشتر چیز ها، تمرین می طلبد. “آنچه که شما را از ایجاد تغییر باز می دارد ، شناسایی کنید. ” اغلب، ترس و ناتوانی شما در انجام این کار، به این دلیل است که نمی توانید عدم قطعیت را تحمل کنید. با خودتان رو راست باشید و بدانید که هیچ گاه نمی توان در زندگی به یقین کامل رسید . در مورد احساسات تان با خود صحبت کنید و آن ها را مخفی نکنید!
برخی از تمرینات عالی عبارتند از :

ریسک های کوچک روزانه انجام دهید.
در مورد هر آنچه که می خواهید ، صحبت کنید.
در مورد آنچه شما را متوقف میکند یادداشت بنویسید.
آنچه را که می خواهید با جزئیات کامل تجسم کنید.
نقش آفرینی به عنوان فردی که قبلاً به هدف مد نظر دست یافته است
به سایر تمرینات افزایش اعتماد بنفس بپردازید.
مانتراهای معنا دار بخوانید.
لیستی از ریسک هایی که دوست دارید انجام دهید ، تهیه کنید.
مدیتیشن کنید. آموزش مدیتیشن در اینجا

تجسم و نقش آفرینی بکنید
اگر نمیتوانید تصور کنید که تغییرات جدید چگونه خواهند بود، و حتی نمی دانید اولین قدم تان چه باید باشد، بهترین راه حل این است که تغییراتی را که می خواهید، با تمام جزئیات تصور کنید. در نقش فرو رفتن و تقویت اعتماد بنفس، کلید دیگری برای ایجاد تغییر است.
منعطف باشید
بدین معنی که از منطقه امن و راحت خود خارج شوید . هر چه قدر بیشتر از منطقه راحتی خود خارج شوید، بیشتر احساس خطر خواهید کرد. برای تمرین این کار می توانید مثلا در رستوران یک غذای جدید سفارش دهید یا از مسیر متفاوتی به خانه برگردید، در هر صورت تغییرات را در طی زندگی روزمره خود بپذیرید و به یاد داشته باشید هر چقدر بیشتر برای تغییر آماده باشید، بهتر خود را برای اتفاقات جدید حاضر می کنید.
لیست ریسک هایی که دوست دارید انجام بدهید
این لیست راه خوبی است تا خود را مجبور به امتحان چیز های جدید و ریسک آمیز کنید. ( اما نکته مهم این است که بابد برای انجام این کار ها یک بازه زمانی ۱ ماهه تا ۱ ساله تعیین کنید.) سه تا پنج مورد از کار هایی را که دوست دارید انجام بدهید روی کاغذ بنویسید و برای گذراندن مراحل لازم رسیدن به آن هدف، وقت بگذارید. این لیست را در جایی قابل مشاهده قرار بدهید، هر چه بیشتر اهداف خود را به یاد آورید، تمایل بیشتری برای دنبال کردن آن ها خواهید داشت.
4-تغییر شکل ترس ها
فقط به نتایج منفی نگاه نکنید، تعادلی بین در نظر گرفتن نتایج مثبت و منفی ( اگر نتایج مثبت بیشتر نیست) برقرار کنید.” دانستن نکات مثبت اقداماتی که انجام داده اید، باعث می شود تمایل زیادی به ریسک کردن پیدا کنید زیرا چیز های بیشتری از این طریق به دست می آورید .. . وقتی ریسک می کنید، فرصت یادگیری به دست می آورید. پس به اندازه کافی شجاع باشید و این کار را انجام دهید.
“ما می توانیم باور های محدود کننده خود را به باور های قدرتمند تبدیل کنیم.” به همین خاطر عبارت ” تغییر ترسناک است” را به ” تغییر در های جدیدی به روی من باز می کند” یا ” ریسک کردن باعث می شود بیشتر موفق شوم” تبدیل کنید، تا به ترس های خود از منظری جدید نگاه کنید.

اگر احساس می کنید دچار مشکل شده اید، الگو های فکری خود را در مورد پذیرش تغییرات و ریسک پذیری بررسی کنید. شاید شما به هنگام ایجاد تغییرات تمایل به غر زدن یا عقب کشیدن دارید یا این که بخاطر آن دیگران را سرزنش می کنید و تمام دنیا را در زمان وقوع تغییرات، مقصر می دانید یا شاید هم بدون اینکه با تغییر جدید کنار بیایید، فقط صبر می کنید تا آن تمام شود.
همچنین مدیریت کردن افکار خود را بیاموزید، به طور مثال از طریق تکنیک های آرامش بخشی مانند مدیتیشن که به کاهش اضطراب شما در هنگام بروز تغییر کمک می کنند و باعث می شوند احساس کنترل بیشتری بر روی اوضاع داشته باشید.
همچنین می توانید از تجربیات و روش هایی که قبلا برای مدیریت ریسک و تغییر آموخته اید، استفاده کنید. این مهارت ها به شما در گذران این دوران کمک می کنند.
5-دنبال کردن اهداف با قطعیت
به طور کلی، با گذشت زمان شما بسیار محتاط خواهید شد اما تغییرات ناگهان اتفاق می افتند. برای شروع به هم کلام شدن با کسی تنها نیاز به بیست ثانیه شجاعت به خرج دادن دارید و بعد از آن، خود به خود این اتفاق می افتد. شما نمی توانید چیزی را فقط بخواهید، بلکه باید با تلاش آن را به دست آورید. دانستن اینکه چه می خواهید، خیلی راحت است، انچه دشوار است تلاش برای تحقق خواسته ها و تمایل به ریسک کردن است.
شما به راحتی می توانید، شغل خود را تغییر ندهید، کسی را ترک نکنید یا به دلیل ترس از شکست، سرمایه گذاری نکنید. مردم به طور ناخودآگاه تصور می کنند که اگر تلاش نکنند، شکست هم نخواهند خورد. با این حال زمانی فرا می رسد که در یک جا ثابت ماندن، بسیار دردناکتر از تغییر کردن است.
۳۰ راه پیشرفت در زندگی و جمع و جور کردن خودتان
با انگیزه به دنبال فرصت ها باشید و یاد بگیرید که چگونه بهتر ریسک کنید.
6-ارزیابی ریسک ها و درخواست کمک کردن
قبل از این که تصمیمی بگیرید، تحقیق کنید و اطلاعات لازم را جمع آوری کنید. لیستی از پیامد های مثبت و منفی تصمیمی که می خواهید بگیرید را تهیه کنید تا همه چیز از بهترین نتیجه گرفته تا بدترین نتیجه، بررسی کرده باشید.
بیش از هر چیز دیگری، از درخواست کمک کردن نترسید.” اگر احساس می کنید که می خواهید تغییری ایجاد کنید، اما نمی توانید تصمیم بگیرید، از دیگران کمک بخواهید. اگر در حال تصمیم گیری برای زدن یک حرکت تجاری، سرمایه گذاری مالی، یا تغییر روابط هستید، از یک مشاور متخصص کمک بگیرید. البته به یاد داشته باشید، در نهایت خود شما هستید که انتخاب می کنید. پس با صرف نظر از نتیجه حاصله، مسئولیت انتخاب های خود را بر عهده بگیرید.
دست از بیش از حد فکر کردن بردارید
محاسبات دقیق برای موفقیت در آینده کار خوبی است، اما گاهی اوقات باید به ارزش ریسک کردن فکر کنید. بسیاری از افراد موفق معتقدند هر پیروزی بزرگی که در زندگی به دست آورده اند، به خاطر ریسکی است که انجام داده اند.
بیش از حد تجزیه و تحلیل کردن به هیچ وجه خوب نیست و منجر به منفعل شدن مغز می شود.
7- شناختن احساسات و واکنش ها
اغلب مردم از ریسک کردن می ترسند زیرا فکر می کنند که دچار اضطراب خواهند شد و از این مسئله اجتناب می کنند. اما بدن واقعا تفاوتی بین اضطراب و هیجان قائل نمی شود و ممکن است شما فرصتی را برای تجربه چیزی هیجان انگیز از دست بدهید.
همچنین فکر کنید که آیا دلیل موجهی برای وحشت یا نگرانی شما وجود دارد؟ یا قبل از این که اشتباهی رخ بدهد اینگونه واکنشی نشان می دهید. با این روش می توانید ارتباط بیشتری با خود و احساسات خود بگیرید و بیندیشد که واکنش شما واقعی است یا ناشی از یک عامل خارجی؟
البته این نوع رفتار شما ممکن است به این دلیل باشد که تحت تاثیر دیگر نزدیکان خود قرار گرفته اید که ریسک پذیر نیستند.

8-ریلکس کردن در هنگام شک داشتن
استرس و اضطراب شدید می تواند توانایی شما در ارزیابی دقیق ریسک را مختل کند. با نشانه هایی که بدن تان از خود بروز می دهد، همراه شوید و اگر احساس کردید بیش از حد دچار شک شده اید، کمی از آن فضا فاصله بگیرید.
سیستم عصبی خود را آرام کنید تا بهتر بتوانید از قدرت عقل خود برای تصمیم گیری استفاده کنید و همه امکانات را در نظر بگیرید. تجربیات و آموخته های گذشته خود را فراموش نکنید و از آن ها استفاده کنید. برای بهتر تصمیم گرفتن، با بدن خود هماهنگ باشید و ببینید که با انتخاب هر گزینه چه احساسی در بدن شما به وجود می آید.
باور های محدودکننده در ذهن و 10 روش غلبه بر آنها
9-بررسی شکست ها
به یاد داشته باشید که همیشه، همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود. این طبیعت زندگی است. چیزی که مهم است، این است که پس از شکست چه کاری انجام می دهید. وقتی در معرض ریسک و چالش ها قرار بگیرید، خود را آسیب پذیر می کنید اما وقتی از مهارت ها و توانایی های خود برای عبور از آن موقعیت استفاده می کنید، دوباره غرور و اعتماد به نفس خود را به دست می آورید . . . اولین بار که ریسک می کنید، انتظار پیروزی تمام و کمال نداشته باشید.

شکست می تواند اولین تلاش برای پیروزی باشد . اما اکثر مردم هنگامی که فکر می کنند، می دانند قرار است چه اتفاقی بیفتد؛ از امتحان کردن تجربه های جدید، اجتناب می کنند. شما باید برای موفقیت برنامه ریزی های تدریجی داشته باشید و صبر به خرج دهید.
هر شکست به منزله یک کلاس درس برای موفقیت است. چیز هایی که با هر بار شکست خوردن یاد می گیرید، باعث می شوند تحمل شما بیشتر شود. به یاد زمان هایی که در گذشته بر چالش ها غلبه کردید، بیفتید و ببینید چه چیزی به شما کمک کرده است که از آن وضعیت خارج شوید. این کار باعث می شود که مهارت های گذشته خود را برای عبور از چالش های کنونی، بازیابی کنید.
10-پذیرفتن تغییر و سازگاری با شرایط
به عنوان یک انسان همیشه باید در حال رشد و تغییر کردن باشید، به همین خاطر وقتی ما در برابر تغییرات مقاومت می کنیم، دچار نارضایتی از زندگی خود یا حتی افسردگی می شویم. اگر از ریسک کردن می ترسید، به خودتان یاد آوری کنید که ترسیدن مشکلی ندارد و حتی با وجود آن هم می توانید ریسک کنید.
همچنین به یاد داشته باشید، اکثر تصمیماتی که می گیرید؛ برای تمام عمر نیستند و اگر از مقصدی که این تصمیمات شما را به آن رسانده اند، خوشتان نمی آید؛ هر وقت که بخواهید می توانید مسیر خود را تغییر دهید. و هرچه بیشتر به تغییر مجبور شوید، متوجه می شوید که پذیرفتن آن خیلی هم سخت نیست.
رشد فردی: 5 گام برای رسیدن به آن و3 مانع اصلی
۵ جمله تاثیر گذار درباره ریسک پذیری

چیزی که باید از آن بترسید، هیچ کاری نکردن است.
در هر روز از زندگی خود همان کاری را انجام بده که واقعا تو را می ترساند.
اگر ریسک های غیر معمول و هیجان انگیز نکنی پس مجبوری همیشه معمولی زندگی کنی.
ریسک کردن به این معنا نیست که شما شجاع هستید یا نترس و احمق، و یا می خواهید تا پای مرگ ریسک کنید. شما ریسک می کنید تا زندگی یکنواخت نشود و باعث توقف شما نشود.
بهترین زمان برای آغازی دوباره، همین الان است.

در آخر، اگر می خواهید شاد باشید، هدفی تعیین کنید که به شما جان تازه ای ببخشد.

باور داشتن خود

چگونه خود را باور داشته باشیم؟ (10 ترفند ساده)

چگونه خود را باور داشته باشیم؟ (10 ترفند ساده)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/06/word-image-89.jpeg

با خواندن جمله زیر چه چیزی به ذهن تان خطور می کند؟ ” شما می توانید صاحب یک میلیارد دلار شوید”
ممکن است یکی از موارد زیر باشد:

بدست آوردن چنین پولی فقط برای افراد باهوش / ریسک پذیر/ پول دوست (یا هر صفت دیگری که در شما وجود ندارد) ممکن است
به هیچ وجه نمی توانم در طول زندگی ام چنین مبلغی را بدست آورم
کاش می توانستم، اما با توجه به وضعیتم …
این فقط درحد یک جمله انگیزشی است.

شاید هم صدایی از درونتان بگوید، “البته، من می توانم این کار را انجام دهم”.
در چنین موقعیتی انسان ها معمولا دو نوع بازخورد نشان می دهند.
استقبال: فکر کردن به یک هدف بزرگ به طور مستقیم تعیین می کند که شما برای رسیدن به آن چقدر تلاش می کنید.
عدم استقبال: شما می توانید این باور را در خود پرورش دهید که برای رسیدن به هدف های بزرگ محدودیت دارید. در این مقاله، دلایل عدم باور به خود و راه های تغییر چنین طرز فکری را یاد خواهیم گرفت.
چگونه به خود ایمان/باور داشته باشیم؟
فهرست مطالب

چرا به خود ایمان/باور نداریم؟
1- تربیت:
2- جامعه:
3- شکست های گذشته:
4- گفتگوهای درونی:
5- ترس از شکست:
چگونه خود را باور کنیم:
1- قدم اول را بردارید: هر چند کوچک
2- باورهای محدود کننده خود را شناسایی و یادداشت کنید
3- یک سیستم بسازید
4- با افرادی که به خود باور دارند ارتباط برقرار کنید
5- باور به رشد را در خود توسعه دهید
6- برای یادگیری مهارت های لازم وقت بگذارید
7- ناشناخته ها را کاوش کنید
8- برای خود مربی پیدا کنید
9- اهداف قابل دستیابی تعیین کنید
10- از روش ظرف کوکی استفاده کنید
نتیجه گیری

چرا به خود باور نداریم؟
1- تربیت
قصد بی احترامی به پدر و مادر ها را نداریم، اما به هرحال والدین اعتقادات محدود کننده خود را دارند. اگرچه تمام تلاش خود را برای ایجاد اعتماد به نفس و تشویق فرزندان خود انجام می دهند، اما اعمال، گفتار و رفتار آنها بر نحوه تفکر کودک تأثیر می گذارد.
تحقیقات مختلف نشان می دهند که بخشی از طرز فکر کودک بر اساس نحوه رفتار والدین با او شکل می گیرد و برخی از این تفکرات تا آخر عمر از بین نمی روند.
به عنوان مثال، وقتی والدین به کودک خردسال خود توضیح می دهند که توانایی تهیه ماشین گران قیمت را ندارند، کودک باور می کند که دستیابی به چنین تجملاتی حتی در آینده نیز از عهده او خارج است. والدین دروغ نمی گویند. آنها در نهایت صداقت شرایط خود را توضیح دادند، اما کودک تصور می کند که با این حد و مرزها محدود شده است.
2- جامعه
جامعه نیزعلاقه چندانی به ترویج اعتماد به نفس در افراد ندارد. مدارس، والدین، ​​بزرگترها و بسیاری دیگر این پیام را به شما می دهند که اهداف بزرگتر متعلق به افراد خارق العاده و خاص هستند.
ممکن است بگویید: اما مدارس دانش آموزان را تشویق می کنند تا نهایت تلاش خود را انجام دهند. متوجه صحبت شما هستم. من نمی گویم مدارس كودكان را از دنبال کردن اهداف بزرگ منصرف می كنند. اما کاری که جامعه انجام می دهد این است که دانش آموزان را به دستیابی به اهداف سنتی هدایت می کند- نمره خوب، ورود به دانشگاه، پیدا کردن شغل مناسب، ازدواج و خرید خانه. در نتیجه وقتی کودکان به بزرگسالی می رسند بر این باورند که چنین اهدافی معیارهستند و برای رسیدن به آنها شب و روز زحمت می کشند حتی اگر راضی نباشند.
تست اعتماد به نفس با جواب (10 سوال کاملا ساده)
این عدم رضایت باعث می شود به جای اینکه بیشترین تلاش ممکن را انجام دهند، تلاش چندانی نکنند و ناکام بمانند. در این شرایط آنها احساس می کنند که مهارت لازم برای رسیدن به اهدافی که می خواهند را ندارند. عدم خودباوری و اعتماد به نفس در نهایت به نتایج ضعیف منجر می شود.
3- شکست های گذشته
مغز انسان قوی ترین ابزار یادگیری است. نوزادی که تازه متولد شده و هیچ زبانی را نمی فهمد از طریق یادگیری موفق به صحبت کردن می شود. آیا می توانید یک زبان جدید را فقط با گوش دادن به کلمات آن یاد بگیرید بدون اینکه بدانید معنی آنها چیست؟ برای انجام این کار قطعا به یک کتاب یا مترجم شناخته شده نیاز دارید که به شما کمک کند واژگان را درک کنید. با این بوجود یک نوزاد بدون چنین کمکی به چنین شاهکاری دست می یابد. این قدرت مغز است.
مغز شما از تجربیات شما می آموزد حتی اگر نخواهید. وقتی هدفی را دنبال می کنید و در رسیدن به آن شکست می خورید، روش دیگری را امتحان خواهید کرد. اما، متأسفانه، شکست های مکرر می توانند پیام اشتباهی را به مغز منتقل کنند. در نتیجه شما به چنین نتیجه ای می رسید، “انجام این کار برای من خیلی سخت است.”

اینکه چقدر زود اجازه دهید مغزتان تحت تأثیر قرار گیرد، به خود شما بستگی دارد. برخی از افراد پس از اولین تلاش، انگیزه خود را از دست می دهند و دیگر هرگز تلاش نمی کنند، در حالی که برخی دیگر ده ها سال ادامه می دهند تا زمانی که راهی پیدا کنند.
4- گفتگوی درونی
ما دائما با خودمان صحبت می کنیم. اگر این کار را با صدای بلند و در جمع انجام دهیم، دیگران فکر می کنند دیوانه هستیم. اما وقتی این کار را در سکوت و به صورت ذهنی انجام می دهیم، در حال “تفکر” هستیم.
تفکر شما در زمینه های مختلف مانند برنامه ریزی، نگرانی، عصبانیت و غیره دچار ترید می شود. در نتیجه، زمان زیادی را صرف گفتگو با خود می کنید.
ممکن است به نظر تعجب برانگیز باشد، اما ذهن شما به آنچه به خود می گویید باور دارد. به عنوان مثال، اگر به طور مکرر فکر کنید که در کارتان رشد نخواهید کرد، با گذشت زمان، تلاش کمتری می کنید.
در نتیجه، بدبینی نسبت به خود به جایی می رسد که در زندگی حرفه ای رشد نمی کنید و تصور می کنید دیگران بهتر از شما هستند، اما در واقع، این عدم تلاش شما است که باعث نتایج ضعیف شده است.
5- ترس از شکست
ترس از شکست عدم تمایل به انجام کار به دلیل نگرانی از عدم موفقیت است. این ترس مانند دیواری بلند بین شما و اهداف شما قرار می گیرد و شما را از هر اقدامی باز می دارد. در روانشناسی آن را atychiphobia یا شکست هراسی می نامند.
به عنوان یک انسان، مغز شما نگران این است که در صورت عدم موفقیت چه اتفاقی می افتد. به عنوان مثال، اگر می خواهید شغل جدیدی راه اندازی کنید، تصور می کنید: شغل شما در حال شکست است، افراد شما را مسخره می کنند، ورشکسته شده اید و … . این تصاویر وحشتناک چنان ترسناک هستند که باعث می شوند هرگز تلاش نکنید.
در حقیقت شما بیشتر از اینکه به لذت موفقیت فکر کنید نگران عواقب شکست هستید و اگر بخواهید ریسک کنید، بیش از نتایج موفقیت آمیز به شکست اهمیت می دهید.
اما شما تنها نیستید. آمار نشان می دهد که ترس از شکست دو برابر ترس از اشباح (روح هراسی) است.

چگونه خود را باور کنیم؟
1- قدم اول را بردارید (هر چند کوچک)
وقتی به یک هدف به عنوان یک نتیجه نهایی نگاه می کنید، احساس سردرگمی خواهید کرد.
بهترین روش برای مقابله با ترس از دستیابی به اهداف دشوار، برداشتن اولین قدم است، هر چند کوچک.
مدت ها بود که می خواستم کتاب بنویسم، اما ترس مانع ام شده بود. اما یک روز، کلیت کتابم را نوشتم. در واقع چهارچوب فصول مختلف آن را مشخص کردم. خیلی زود اولین فصل کتاب شکل گرفت و بعد از 4 ماه اولین کتاب خود را منتشر کردم. هیچ یک از نگرانی های من تحقق پیدا نکردند.
طبق یک مطالعه، 80٪ مردم ایالات متحده می خواهند کتاب بنویسند، اما تنها تعداد انگشت شماری از آنها این کار را انجام می دهند. بقیه حتی شروع هم نمی کنند.
هنگامی که اولین قدم کوچک خود را برمی دارید، مغز دوپامین ترشح می کند و این انگیزه شما برای ادامه کار خواهد بود. بنابراین، قدم های دیگر را پشت سر هم برخواهید داشت و بدون اینکه متوجه شوید، راهی طولانی را طی خواهید کرد.
یکی از قدرتمندترین راه های باور داشتن به خود شروع و ایجاد حرکت است. بقیه در ادامه رخ می دهند.
2- آنچه شما را محدود می کند شناسایی و یاداشت کنید
اگر باورهای محدود کننده ای دارید، آنها را یادداشت کنید. به عنوان مثال، فرض کنید می خواهید پس انداز کنید، اما قادر به این کار نیستید.
آنچه مانع شما برای پس انداز پول می شود را بنویسید. شاید هر ماه هزینه های غیر منتظره پیش می آیند. شاید بیش از حد اهل پول خرج کردن هستید. شاید درآمد کافی برای پس انداز ندارید. شاید بدهی داشته باشید.
از تمام دلایل خود لیستی تهیه کنید حتی اگر منطقی نباشند. نگران نباشید زیرا قرار نیست آنها را در روزنامه چاپ کنید. هدف کمک به شما در غلبه بر مشکلاتی است که با آنها روبرو هستید.

پس از اینکه لیست خود را ثبت کردید، برای هر یک از آنها یک راه حل مشخص کنید. مثلا:

برای هزینه های غیر منتظره، مقداری پول کنار بگذارید
اگر درآمد کافی برای پس انداز ندارید، سایر فرصت های شغلی را برای کسب درآمد بیشتر در نظر بگیرید
اگر بدهی برای پرداخت دارید، یک سبک محافظه کارانه برای زندگی خود در ماه های آینده مشخص کنید

بعد از اینکه راه حل های احتمالی را شناسایی کردید، به نکته قبلی برگردید- “اولین قدم را بردارید، هرچقدر هم که کوچک باشد.” دیر یا زود، خواهید دید که مشکلات به خودی خود برطرف می شوند.
شما اغلب به دلیل باورهای محدود کننده خود، موفق به یافتن راه حلی برای مشکلات موجود نمی شوید.
3- یک سیستم بسازید
وقتی هدف دشواری برای دنبال کردن دارید، با این فکر شروع می کنید، “خوب، چگونه می خواهم به آن دست پیدا کنم؟” لحظه ای که این سوال را از خود می پرسید، متوجه خواهید شد که باید یک دوره دشوار را به مدت زمان طولانی طی کنید. در نتیجه احساس خستگی می کنید و اقدامی نمی کنید. هدف خود را به تعویق می اندازید یا تصور می کنید که این کار خیلی سخت است.
در کتاب، افسانه انگیزه، جف هادن نکته منحصر به فردی را برای اصلاح چنین طرز فکری پیشنهاد کرده است. هنگامی که در مورد یک هدف تصمیم می گیرید به جای اینکه به نتیجه آن بنگرید، آن را به طور کامل فراموش کنید. کافی است بدون توجه به هدف نهایی، روی سیستمی از تلاش های مداوم خود تمرکز داشته باشید.
بهترین حرکات یوگا برای بدست آوردن عزت نفس
به عنوان مثال، وقتی آرنولد شوارتزنگر تصمیم گرفت قهرمان مستر المپیا شود، به روش های مختلفی برای رسیدن به آن هدف فکر نمی کرد. تمام فکرش تمرین و تمرین در باشگاه بدنسازی بود. او هنگام تمرین نگران کسب عنوان قهرمانی نبود. البته که می خواست مستر المپیا شود، اما در طول روز به سیستم خود پایبند بود.
مهم نیست هدف و شرایط شما چیست، یک سیستم بسازید. ممکن است همه جزئیات لازم برای انجام این کار را ندانید. علاوه بر این سیستم شما دستیابی به نتایجی که بدنبال آنها هستید را تضمین نمی کند.
با استفاده از سیستم خود اشتباه خواهید کرد، پیشرفت خواهید کرد و به اهداف خود نزدیک خواهید شد و این قطعا بهتر از این است که برای رسیدن به هدف خود کاری انجام ندهید.
4- با افرادی که به خود باور دارند ارتباط برقرار کنید
قدرت باور مسری است. ابته هم در مورد افکار مثبت و هم در مورد افکار منفی.
برای اینکه به دستیابی به اهداف خارق العاده متمایل شوید کافی است وارد اتاقی پر از افراد موفق شوید. برای باور به اینکه دنیا مکانی وحشتناک است کافی است با گروهی از افراد ناراضی و شاکی در ارتباط باشید.
لحظه ای مکث و فکر کنید.
واقعیت تغییر نمی کند. احساسات شما دنیای اطراف را تغییر نمی دهند. آنها فقط شما را تغییر می دهند

اینکه احساس مثبت و پرانرژی داشته باشید یا احساس ناتوانی و ضعف کنید به خودتان برمی گردد.
احساسی که نسبت به وضعیت خود دارید انتخابی است که انجام می دهید. این انتخاب بر اعمال شما تأثیر می گذارد و اعمال شما بر نتایج تأثیر می گذارند.
کسانی که با آنها ارتباط برقرار می کنید تأثیر مستقیمی بر ذهنیت شما و در نتیجه اعمال شما دارند.
5- باور به رشد را در خود توسعه دهید
افردای که ذهنیت ثابت دارند معتقدند مهارت ها و توانایی های آنها ثابت هستند. به عنوان مثال، هوش خود را ثابت فرض می کنند و بر این اساس باور دارند که تنها به سطح خاصی از موفقیت می رسند. این افراد معتقدند که نمی توانند فراتر از آن نقطه رشد کنند زیرا استعداد آنها محدود است.
افرادی که به رشد باور دارند معتقدند که با تلاش برای یادگیری و تمرین می توانند در هر مهارتی بهتر رشد کنند. از نظر آنها هر شخصی می تواند موفقیت نامحدودی کسب کند و مقیاس موفقیت به میزان تلاش فرد بستگی دارد.
6- برای یادگیری مهارت های لازم وقت بگذارید
به عنوان یک انسان می خواهید در اسرع وقت به اهداف خود برسید. به گفته برایان تریسی اکثر مردم به دلیل مصلحت اندیشی حوصله انتظار ندارند.
به همین دلیل است که ما تمایل داریم سریعترین و آسانترین مسیر را برای رسیدن به هدف خود جستجو کنیم. متأسفانه، چنین رویکردی به ندرت به ما در رسیدن به هدف کمک می کند.
10 تا از موثرترین راههای رسیدن به آرامش در زندگی
اگر می خواهید به هدف دشواری دست پیدا کنید، باید برای تسلط بر مهارت های لازم برای رسیدن به آن وقت بگذارید.

اگر قصد کارآفرینی دارید، کتاب بخوانید و با دیگر تجار موفق گفتگو کنید. با یک ایده تصادفی شروع به کار نکنید و امیدوار نباشید که در عرض 3 ماه یک میلیون دلار بدست آورید.
برای راه اندازی یک وبلاگ، در یک دوره شرکت کنید.WordPress را راه اندازی کرده و منتظر بمانید تا افراد به وب سایت شما سرازیر شوند.
برای تبدیل شدن به یک مدیر فروش موفق، در دوره های آموزشی شرکت و تکنیک های مختلف را تمرین کنید. امید نداشته باشید که مردم صرفا به این دلیل که در برقراری ارتباط موفق هستید از شما خرید کنند.

7- ناشناخته ها را کاوش کنید
اگر خودباوری ندارید، افزایش اعتماد به نفس می تواند ذهنیت شما را به مرور تغییر دهد. بنابراین، باید به دنبال هر فرصتی برای انجام این کار باشید.
در ابتدا، به دلیل ترس از شکست، نسبت به قدم گذاشتن در یک منطقه ناشناخته مردد خواهید بود. درست مانند زمانی که با یک دوربین شکاری به کوهستان نگاه می کنید. از راه دور، همه چیز ترسناک به نظر می رسد و احتمالاً چنین نیز هست. اما، تنها راه غلبه بر ترس تجربه آن است. حتی اگر توانایی کافی داشته باشید هم مغز شما اضطرابی ایجاد می کند که شما را از تلاش باز می دارد. تنها راهی که می توانید ذهن خود را از چنین افکاری رها کنید موفقیت است.

ناشناخته ها را کاوش کنید و خود را در موقعیت هایی جدید قرار دهید. البته که مرتکب اشتباه خواهید شد، اما می توانید از آنها یاد بگیرید و قوی تر شوید.
در نتیجه دفعه بعدی که با یک چالش روبرو شدید، مغزتان یادآوری می کند که قبلا با چنین مانعی کنار آمدید و پیروز شدید در نتیجه می توانید دوباره این کار را انجام دهید.
یک تغییر جزئی در ذهنیت شما می تواند یک تغییر اساسی در اعمالتان ایجاد کند.
حتما بخوانید: 40 تا از بهترین جملات خودباوری و عشق به خود
8- برای خود مربی پیدا کنید
اگر در باور به خود مشکل دارید، کسی را پیدا کنید که بتواند خرد خود را با شما به اشتراک بگذارد و شما را در مسیر درست راهنمایی کند. با کمک گرفتن از یک مربی خوب، از تجربیات مشابه افراد دیگر مطلع می شوید و راهی برای دستیابی به هدف خود پیدا می کنید.
وقتی شخص دیگری پشت شماست، احساس رضایت بیشتری خواهید کرد. علاوه بر این، مربی شما به شما کمک می کند تا از بروز اشتباهات جلوگیری کنید. وقتی به همراه فرد دیگری در مسیری ناشناخته در حال سفر به سمت مقصد خود هستید، نتیجه بهتری بدست خواهید آورد. مغز دو نفر بهتر از مغر یک نفر کار می کند.
9- اهداف قابل دستیابی تعیین کنید
یکی از رایج ترین توصیه های انگیزشی که می شنوید “داشتن رویای بزرگ” است. حتی من هم همین توصیه را می کنم و مقالاتی در مورد این موضوع نوشته ام.
اما، وقتی رویای بزرگی در سر دارید، باید صبور باشید تا به مقصد برسید. تعیین اهداف بزرگ کوتاه مدت، بزرگترین اشتباه ممکن است. به این ترتیب نه تنها در رسیدن به هدف موفق نخواهید شد بلکه انگیزه خود را نیز از دست خواهید داد.
هر شکست اعتماد به نفس شما را فرو می ریزد و در صورت تکرار، دیگر نمی توانید به خود ایمان داشته باشید. از طرف دیگر، حتی ممکن است برای رسیدن به هدف خود به کارهای غیراخلاقی متوسل شوید.

اگر می خواهید میلیاردر شوید باید یک یا دو دهه به خودتان فرصت بدهید. اگر بخواهید این کار را در مدت شش ماه انجام دهید، برای رسیدن به آن سرمایه گذاری های بسیار خطرناک یا حتی فعالیت های غیر قانونی انجام خواهید داد.
اگر به تازگی کار حرفه ای خود را در یک سازمان بزرگ آغاز کرده اید، می توانید در مدت 5-10 سال به یک مقام اجرایی تبدیل شوید. اما اگر بخواهید در زمان کوتاهی به آن برسید، باعث آزار دیگران و ناامیدی خود خواهید شد.

توجه داشته باشید دو مورد فوق مثالهای افراطی برای انتقال مطلب هستند. در زندگی واقعی، بسیاری از افراد اهداف غیرقابل دستیابی تعیین می کنند، تلاش می کنند و منصرف می شوند سپس هدف دیگری را تعقیب می کنند. سرانجام پس از 5-10 بار تلاش، دست از کار می کشند. سعی کنید در این دام گرفتار نشوید.
اگر برنامه واقع بینانه ای داشته باشید رویای شما می تواند واقعی و قابل دستیابی باشد.
10- از روش ظرف کلوچه استفاده کنید
دیوید گاگینز، مردی که توانست بدون هیچ موفقیت قبلی در یک ماراتن 100 مایلی پیروز شود، روش ظرف کلوچه را طراحی کرده است. تکنیک او شامل یادآوری یک پیروزی یا شرایطی در گذشته است که شما توانسته اید بر یک مانع غلبه کنید.
بطور غریزی، ما تمایل داریم وقتی با ناملایمات روبرو می شویم همه شکست های خود را به یاد بیاوریم. ظرف کلوچه با یادآوری پیروزی های گذشته، این روش را معکوس می کند. وقتی به پیروزی های قبلی خود فکر می کنید، مغز شما شروع به ایجاد انگیزه می کند.

به عنوان مثال، اگر در حال انجام یک کار دشوار هستید و انرژی لازم برای ادامه کار را ندارید، به یکی از چالش های گذشته که با موفقیت پشت سر گذاشته اید فکر کنید. چنین فکری به شما انگیزه می دهد تا بتوانید انرژی خود را به حد مجاز برسانید.
کمی اعتماد به نفس تنها چیزی است که برای غلبه بر موانع لازم دارید. بهترین ترفندهای افزایش اعتماد به نفس
یک ویدیوی کوتاه عالی درباره خودباوری

 
نتیجه گیری
عدم اعتماد به نفس از ذهن شما نشات می گیرد. برای شروع تلاش لازم است، اما هنگامی که کار را شروع کردید، به اراده نیاز دارید. فرض کنید می خواهید یک تخته سنگ بزرگ را حرکت دهید. برای اولین تکان باید انرژی زیادی صرف کنید، اما اگر موفق به انجام این کار شوید، برای ادامه به تلاش کمتری نیاز دارید. به همین ترتیب، اگر شروع به باور به خود کنید، ذهنیت شما تغییر می کند و شما نیز تغییر خواهید کرد.

کم رو

51 روش غلبه بر کمرویی و اعتماد نفس پایین در جمع های مختلف

51 روش غلبه بر کمرویی و اعتماد نفس پایین در جمع های مختلف
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/05/word-image-74.jpeg

اگر “اعتماد به نفس پایین” را در Google سرچ کنید، بیش از میلیون ها مقاله پیدا خوهید کرد. همین تعداد مقاله را با سرچ کلید واژه های “خجالت و کمرویی” ، پیدا خواهید کرد. مردم می خواهند روش غلبه بر این موارد را بیاموزند. عزت نفس پایین و خجالت از نظر اجتماعی ناتوان کننده هستند و غلبه بر آنها ممکن است بسیار دشوار باشد. این مقاله چند نکته ساده برای شروع در اختیار شما خواهد گذاشت.
آیا واقعا خجالتی هستید؟
قاعدتا، در مورد این که آیا خجالتی هستید یا نه، نظرات متفاوتی می ‌شنوید. این آزمون می ‌تواند تایید کند که آیا شما خجالتی هستید یا خیر. برای ارزیابی میزان خجالتی بودن خود به این 10 سوال ساده را پاسخ دهید. این پرسشنامه توسط یکی از معتبرترین مجلات پزشکی روانشناسی دنیا در آمریکا تدوین شده است. از اینجا این تست را از خود بگیرید
و اما 51 نکته که باید بدانید:
نیازهای اساسی
هر یک از ما به عنوان یک انسان نیاز داریم احساس مهم بودن داشته باشیم. در زیر به برخی از نیازهای اساسی انسان اشاره می کنیم و به شما کمک می کنیم اهمیت آنها را درک کنید.
1- توجه
ما موجودات اجتماعی هستیم در نتیجه به افراد دیگر احتیاج داریم. توجه یکی از نیازهای اساسی است. با درک این مسئله، می توانید خود را بهتر بشناسید. یک راه عالی برای شروع: توجه به اطرافیان است.
2- معنا و هدف
همه ما در زندگی خود به معنا و هدف نیاز داریم. به خودتان فکر کنید. ممکن است یک دانش آموز باشید یا یک مادر، یک پسر، یک دختر، یک همکار و غیره. هر کسی که هستید، هدف خاصی در زندگی خود دارید. این هدف های مهم را در اینجا توضیح داده ایم
3- ارتباط
همه ما باید با دیگران ارتباط داشته باشیم. به زندگی خود نگاه کنید و از خود بپرسید با چه کسانی در ارتباط هستید. برای مثال ممکن است با افراد زیر در ارتباط باشید:

همسر
دوستان
فرزندان
نوه ها
همکاران

بهتر است این ترفندهای معاشرتی را یاد بگیرید تا با افراد بیشتری در ارتباط باشید.
4- خلاقیت
همه ما در زندگی خود به خلاقیت نیاز داریم. اگر هر روز کارهای مشابهی انجام دهیم، زندگی برایمان کسل کننده خواهد شد و این می تواند منجر به افسردگی شود. توصیه می شود به طور مرتب یک چیز خلاقانه به برنامه روزانه خود اضافه کنید. راجع به خلاقیت بیشتر بخوانید
5- صمیمیت
صمیمیت یکی از مهم ترین نیازهای یک انسان است. نوزادان باید در آغوش گرفته شوند، کودکان باید مورد عشق ورزی قرار بگیرند و بزرگسالان نیز به محبت سایر بزرگسالان احتیاج دارند. اگر در زندگی چنین احساسی نداشته باشید، ممکن است دلسرد شوید.
6- کنترل
ما به عنوان انسان نیاز به کنترل زندگی خود داریم. هر چند گاهی به نظر می رسد این زندگی است که شما را کنترل می کند. در این مواقع باید به عقب برگردید و قدم هایی را برای بازیابی مجدد کنترل زندگی خود بردارید. می توانید کارهای زیر را انجام دهید:

روز خود را برنامه ریزی کنید.
یک کار را برای انجام دادن در هر روز انتخاب کنید.
با مشکلات مقابله کنید.

7- وضعیت
شما باید بدانید که در زندگی خود کجا ایستاده اید. درک این موضوع به شما کمک می کند تا بفهمید چه کسی هستید و دقیقا چه انتظاری از شما می رود. اگر از وضعیت خود در زندگی مطمئن نباشید، افسردگی به راحتی می تواند ایجاد شود.
تعاریف
اجازه دهید در ادامه برخی از تعاریف و شرایط را که معمولا با هم استفاده می شوند مرور کنیم. امیدوارم که یکی از آنها بتواند به شما کمک کند تا شرایط خود را درک کنید.
8- افسردگی
افسردگی انواع مختلفی دارد، اما در اصل به معنای غمگین بودن به مدت بیش از چند هفته متوالی است. افسردگی می تواند با کمبود انرژی و انگیزه نسبت به فعالیت های معمول آشکار شود.
9- کمرویی
طبق wikipedia.com ، خجالتی بودن مساوی است با “احساس ناامنی یا دشواری در زمان ارتباط با دیگران یا صحبت کردن و درخواست کردن از آنها.”
10- اضطراب اجتماعی
5.3 میلیون آمریکایی بزرگسال از اضطراب اجتماعی رنج می برند.wikipedia.com اضطراب اجتماعی را به عنوان تجربه ترس، دلهره یا نگرانی در مورد موقعیت های اجتماعی و ارزیابی توسط دیگران تعریف می کند. بسیاری از افرادی که اضطراب اجتماعی دارند، در تمام زندگی خود با آن درگیر بوده اند.
11- عزت نفس پایین
عزت نفس پایین به این معنی است که نسبت به خود دیدگاه منفی داشته باشید و می تواند به کمرویی و افسردگی منجر شود. اگرچه همه افرادی که از اعتماد به نفس پایین رنج می برند خجالتی نیستند. بسیاری از افراد سعی می کنند اعتماد به نفس پایین خود را با شوخ طبعی، پرحرفی و بلند صحبت کردن پنهان کنند.
اکنون که تعاریف را ارائه دادیم، اجازه دهید در مورد کارهایی که می توانیم انجام دهیم صحبت کنیم. نکات زیر ایده هایی در مورد کارهای ساده ای که باید بصورت روزانه انجام دهید به شما می دهند.
12- روزهای خود را در به صورت نمودار نمایش دهید
هر شب قبل از خواب، یک کاغذ بردارید و از زمان بیدار شدن تا خوابیدن خود را به صورت نمودار نمایش دهید. نمودار را بر اساس خوب یا بد بودن روزی که سپری کرده اید بالا یا پایین بیاورید. این می تواند نشانگر نگاه شما به دنیای اطرافتان باشد.
13- ویژگی های مثبت خود را لیست کنید
خصوصیات مثبت خود را روی کاغذ بیاورید. این کار به بالا رفتن اعتماد بنفس شما کمک خواهد کرد. ممکن است در ابتدا کمی سخت باشد، اما وقتی شروع به تصدیق ویژگی های خوب خود می کنید، می توانید احساس بهتری نسبت به خود داشته باشید.
14- مثبت اندیشی
شروع به مثبت اندیشی کنید. به جای فکر کردن به اینکه “چه اتفاقی می افتد”، در مورد اتفاقات خوب فکر کنید. هر اتفاقی که رخ داد، سعی کنید روی جنبه های مثبت آن تمرکز کنید.
15- مقایسه خود با دیگران را متوقف کنید
یکی از مخرب ترین کارهایی که می توانید انجام دهید مقایسه خود با دیگران است. تنها شخصی که باید خود را با او مقایسه کنید خود شما هستید. این مهم است، زیرا شما باید از استعدادها و توانایی های خود آگاهی داشته باشید.
16- دست از خود تحقیری بردارید
گفتگوهای ذهنی از قبیل “من خیلی احمق هستم”، یا “من هرگز نمی توانم کاری را به درستی انجام دهم” بسیار مخرب هستند. سعی کنید هر روز به طور آگاهانه تلاش کنید تا گفتگوهای مثبت را جایگزین گفتگوهای ذهنی منفی خود کنید.
17- تعریف و تمجید
تعریف و تمجید روزانه قدم بسیار مهمی برای بالا بردن عزت نفس شما است. یک روش عالی برای انجام این کار این است که به ویژگی های مثبت خود اعتراف کنید.
18- پذیرای تعاریف دیگران باشید
فردی که از اعتماد به نفس پایین رنج می برد به سختی می تواند تعاریف دیگران را بپذیرد. تشکر کردن را در آیینه تمرین کنید. پذیرش تعاریف دیگران، شما را در مسیر عزت نفس بالاتر قرار می دهد.
19- با افراد مثبت در ارتباط باشید
اگر خود را با افراد منفی محاصره کنید، احتمال اینکه شما نیز به یک شخص منفی تبدیل شوید وجود دارد. در کنار افراد مثبت باشید تا بتوانید درباره زندگی خود مثبت تر فکر کنید.
20- نیازهای خود را بیان کنید
بسیاری از افرادی که اعتماد به نفس پایین دارند فکر می کنند که لیاقت تأمین نیازهای خود را ندارند. اما این دیدگاه درست نیست. با ابراز نیازهای خود به ارزشمندی خود پی خواهید برد.
21- از دیگران تعریف کنید
اگر می خواهید درباره خود احساس خوبی داشته باشید، از دیگران تعریف و تمجید کنید. این باعث می شود به فکر اطرافیان خود باشید و به مکالمه های سالم بپردازید.
22- سرگرم شوید
وقتی افسرده هستید یا اعتماد به نفس پایینی دارید، لذت بردن از زندگی را فراموش می کنید. هر هفته حداقل یک کار جالب انجام دهید. سعی کنید احساسات خوبی که هنگام انجام کارهای لذت بخش تجربه می کنید را به خاطر بسپارید و آنها را در سایر مواقع برای خود مرور کنید.

مکالمات موثر هستند
گاهی اوقات درگیر شدن در مکالمات برای افراد خجالتی یا افراد با اعتماد به نفس پایین بسیار آزار دهنده است. نکات بعدی به شما کمک می کنند یک مکالمه را شروع کرده و احساس بهتری در گفتگوهای خود داشته باشید.
23- سوال کنید
یکی از ساده ترین راه ها برای شروع مکالمه طرح سوال است. سعی کنید: یکی از موارد زیر را امتحان کنید:

چطور هستید؟
محل كارتان کجاست؟
رشته تحصیلی تان چیست؟
اهل کجا هستید؟

24- هر روز با دیگران صحبت کنید
هر روز با یک غریبه وارد مکالمه شوید. لازم نیست حتما مکالمه عمیقی داشته باشید. طرف مقابل شما می تواند صندوقدار فروشگاه، شخصی که در اتوبوس کنار شما نشسته و موارد این چنینی باشد.
25- اطلاعات خود را افزایش دهید
مردم عاشق افرادی هستند که در بسیاری از امور سر رشته دارند. هر روز چیزهای جدید یاد بگیرید. این واقعا به مهارت مکالمه شما کمک می کند. برای شروع مکالمه می توانید جمله ای مانند این را بگویید، “ظاهرا در حال مکالمه کتاب جدید استفان کینگ هستید. شنیده ام او …”
26- لبخند بزنید
لبخند زدن احتمالا ساده ترین کاری است که می توانید برای برقراری ارتباط با دیگران انجام دهید. این کار به آنها اجازه می دهد بدانند شما فرد خوش مشرب و صمیمی هستید. به این ترتیب ترغیب می شوند که با شما صحبت کنند. حتی ممکن است مکالمه از طرف آنها شروع شود. قدرت لبخند را دست کم نگیرید.
27- تماس چشمی
برقراری ارتباط چشمی هنگام مکالمه مهم است. به دیگران اجازه می دهد که بدانند شما واقعا به صحبت های آنها علاقه مند هستید. ممکن است در ابتدا برایتان سخت باشد، اما بهتر است این کار را ابتدا با عزیزانتان و کسانی که با آنها احساس راحتی می کنید تمرین کنید.
28- بیشتر از “من” از “شما/تو” استفاده کنید
وقتی با شخصی در مکالمه هستید، سعی کنید تا آنجا که می توانید موضوع را به سمت او هدایت کنید. مردم عاشق صحبت کردن در مورد خودشان هستند و اگر بتوانید برایشان گوش شنوایی باشید، از مکالمه با شما لذت خواهند برد.
دوستیابی
قرار ملاقات برای یک فرد خجالتی و با اعتماد به نفس پایین می تواند بسیار ترسناک باشد. در زیر نکاتی را برای خجالتی ترین افراد ارائه خواهیم داد.
29- سرویس های آنلاین
این روزها روش های زیادی برای دوستیابی وجود دارد. یکی از این روش ها استفاده از اپلیکیشن های دوستیابی آنلاین است. این سرویس ها عالی هستند، زیرا به شما اجازه می دهند قبل از ملاقات در زندگی واقعی با طرف مقابل از طریق ایمیل آشنا شوید و گپ بزنید. البته برای پیدا کردن یک دوست ایده آل بهتر است حتما او را در زندگی واقعی ملاقات کنید.
30- دوست یابی گروهی
می توانید گروهی از مردم را دور هم جمع کنید و کاری سرگرم کننده انجام دهید. قرار نیست در چنین گروه هایی دو نفر با هم جفت شوند. به این ترتیب افراد می توانند وقت زیادی برای مکالمه داشته باشند. بسیاری از افراد فعالیت های گروهی را به قرار ملاقات های خصوصی ترجیح می دهند. راهنمایی برای آدمهای خجالتی: چطور با دیگران دوست شویم؟
31- دوست یابی تلفنی
بسیاری از شرکت ها خدمات “ملاقات با مجردهای محلی” را ارائه می دهند. بسیاری از افراد خجالتی ترجیح می دهند از چنین شرکت هایی شروع کنند، زیرا صحبت کردن از طریق تلفن راحت تر از ملاقات حضوری است. با این حال درست مانند دوستیابی آنلاین، دوستیابی تلفنی نیز باید وسیله ای برای رسیدن به یک هدف باشد،و هدف در اینجا این است که سرانجام با آن شخص در زندگی واقعی ملاقات کنید.
32- دوستانتان را با خود ببرید
اگر به یک جمع می روید، یکی از دوستانتان را همراه خود ببرید. اگر با یک دوست باشید احساس راحتی می کنید و هرچه بیشتر احساس راحتی کنید، صحبت با دیگران بخصوص جنس مخالف برایتان راحت تر خواهد بود.
33- روابط عاشقانه
اگر از شخص خاصی خوشتان آمده، اما از شروع مکالمه می ترسید، موارد زیر را امتحان کنید:

لبخند بزنید.
گل بفرستید.
برای او یادداشت بگذارید.

راهکارها
چندین راهکار برای مقابله با اعتماد به نفس پایین، کمرویی، افسردگی و سایر مشکلات مرتبط وجود دارد. برای آشنایی با این راهکارها نکات زیر را مطالعه کنید:
34- داروها
بسیاری از داروها به درمان افسردگی کمک می کنند. با حل این مشکل عزت نفس پایین و کمرویی نیز از بین خواهند رفت. پزشک متخصص می تواند به شما در انتخاب بهترین روش درمانی کمک کند. لیست زیر شامل چند دارو است که می توانند موثر باشند:

پروزاک یا فلوکستین
سرزون یا نفازودون
زلوفت یا سرترالین
افکسور یا ونلافاکسین
پاکسیل یا پاروکستین
لووکس یا فووکسامین

35- هیپنوتیزم
بسیاری از افراد از طریق هیپنوتیزم از افسردگی و خجالت نجات پیدا کرده اند. توجه داشته باشید که این روش می تواند بسیار گران باشد. به همین دلیل توصیه می شود در صورتی که قصد امتحان آن را دارید به افراد حرفه ای مراجعه کنید. خود هیپنوتیزم و روش انجام آن در اینجا
36- مشاوره
مشاوره به میلیون ها نفر کمک کرده است تا بر کمرویی، افسردگی و اعتماد به نفس پایین غلبه کنند. کافی است مشاور مناسب را پیدا کنید. اگر به دنبال یک مشاور هستید، ممکن است مجبور شوید قبل از پیدا کردن کسی که واقعاً می تواند به شما کمک کند، چندین نفر را ملاقات کنید. بهترین مشاوران را در اینجا معرفی کرده ایم (فقط با تماس)
37- کوچینگ یا مربیگیری
مربیگری تقریبا مشابه مشاوره است، به این صورت که یک فرد متخصص به شما کمک می کند تا بر مشکلات زندگی خود غلبه کنید. اگرچه از این نظر که مربی نسبت به مشاور کمی بیشتر در زندگی شما دخیل است با آن تفاوت دارد.
38- مراقبه
مراقبه می تواند ابزاری بسیار موثر برای غلبه بر کمرویی و کاهش اعتماد به نفس باشد. به کمک مراقبه به درون خود می پردازید و از خود در آن سطح آگاه می شوید. منابع مفید بسیاری وجود دارند که می توانند شما را در روند مراقبه راهنمایی کنند. روش انجام مراقبه
39- ریلکسیشن (تن آرامی)
ریلکسیشن یک روش عالی است که امروزه مردم بیشتر و بیشتر از آن استفاده می کنند. این روش به خصوص به افرادی که عصبی یا مضطرب هستند کمک می کند. وقتی در یک موقعیت اجتماعی پرتنش قرار می گیرید، سعی کند برای آرامش خود تلاش های آگاهانه انجام دهید. موارد زیر را امتحان کنید:

نفس عمیق بکشید.
هر بار یک اندام را آرام کنید.
افکار خود را آرام کنید.

وارد عمل شوید
پس از آماده شدن، باید درغلبه بر کمرویی و اعتماد به نفس پایین خود مشارکت فعال داشته باشید. مجموعه نکات بعدی به شما ایده هایی می دهند که می توانید امتحان کنید.
40- کلاس بردارید
یادگیری چیزهای جدید در هر شرایطی توصیه می شود. قرار گرفتن در محیط کلاس، فرصت های اجتماعی زیادی را در اختیار شما قرار می دهد. به علاوه، می توانید در کاری که به آن علاقه دارید، مهارت پیدا کنید.
41- به یک باشگاه بدنسازی بپیوندید
پیوستن به یک باشگاه بدنسازی راهی عالی برای شروع داشتن احساس خوب نسبت به خودتان است. بدن سالم به شما کمک می کند تا درونی سالم داشته باشید و مانند محیط کلاس، فرصت های زیادی برای شروع مکالمه با دیگران در اختیار شما می گذارد.
42- قدم بزنید
پیاده روی کوتاه روزانه می تواند به شما کمک کند تا احساس خوبی نسبت به خود داشته باشید. اگر هر روز پیاده روی کنید، صرف نظر از شرایط آب و هوایی، می توانید از شر افسردگی رها شوید.
43- سرگرمی ها
سرگرمی را پیدا کنید که بتوانید از آن هیجان زده شوید. این می تواند چیزی مانند نقاشی، گلف، آواز یا مجسمه سازی باشد. در هر صورت کاری که دوست دارید را پیدا کرده و آن را به طور منظم انجام دهید.
روش های کمکی دیگر
چیزها، روش ها و ایده های مفید دیگری نیز وجود دارند که می توانند به شما کمک کنند تا بر کمرویی و افسردگی غلبه کنید.
44- مطالعه کتاب
هزاران کتاب عالی برای کمک به شما وجود دارند که به طور خاص برای راهنمایی در تبدیل شدن به آنچه می خواهید باشید طراحی شده اند. بهترین کتاب ها را در اینجا معرفی کرده ایم
45- خاطره نویسی
خاطره نویسی یک روش عالی برای ارتباط با آنچه هستید، است. همچنین می توانید از آن برای تعیین هدف و شناسایی موهبت های زندگی خود استفاده کنید.
46- ​​تجسم
تجسم یک تکنیک عالی است که به افراد کمک می کند در زندگی خود به نتایج مثبتی برسند. اگر قرار ملاقات دارید و از این موضوع عصبی هستید، چند دقیقه وقت بگذارید و آن را در ذهن خود تجسم کنید. از خود تصویری بسازید که لبخند می زند، خوشحال است و مشغول یک گفتگوی عالی است. حتما از اینکه این روش چقدر می تواند کمک کند شگفت زده خواهید شد.
47- به خود پاداش دهید
به کوچکترین دستاوردهایی که در غلبه بر خجالت و عزت نفس پایین بدست می آورید پاداش بدهید. لازم نیست حتما یک پاداش بزرگ باشد. برای خودتان شکلات یا هر خوراکی که دوست دارید بخرید.
48- به دیگران کمک کنید
پیدا کردن راهی برای کمک و خدمت به دیگران بسیار مهم است، به ویژه اگر سعی دارید بر افسردگی غلبه کنید. هدف خود را تعیین کنید و راهی برای کمک به شخص مورد نظر پیدا کنید، هر چقدر هم که کوچک باشد. ایده هایی برای کمک به دیگران
49- سعی کنید از زندگی لذت ببرید
زندگی خود را با چیزهایی که دوست دارید پر کنید. کارهای سرگرم کننده انجام دهید. خود را با افراد خوب محاصره کنید. موسیقی سرگرم کننده گوش کنید. وقتی به دنبال کار می گردید، به دنبال کاری باشید که از انجام آن لذت می برید.
50- از مصرف مواد مخدر یا الکل بپرهیزید
برخی از افراد خجالتی معتقدند که مواد مخدر، به ویژه الکل، می تواند در موقعیت های اجتماعی مختلف به آنها کمک کند. این درست نیست زیرا در نهایت به الکل وابسته خواهید شد، در حالی که خود واقعی شما هرگز به این روش ظاهر نمی شود.
51- خودتان باشید
در تلاش برای غلبه بر خجالت، اعتماد به نفس پایین و افسردگی، مهم است که به خودتان وفادار بمانید. به این ترتیب یاد می گیرید که خودتان را دوست داشته باشید، در نتیجه دیگران نیز چنین خواهند کرد.
یک روش جالب تر! راهکار کاهش خجالت (با تصور واکنش دیگران به باد معده شما!)

24 دلیل اینکه هیچ وقت خوشحال و راضی نیستیم!

[ad_1]

مسیر رسیدن به خوشبختی مسیری است که هر کدام از ما باید به تنهایی آن را طی کنیم. هر شخصی در زندگی و در ذهن خودش مشکلات و چالش هایی دارد که ممکن است رسیدن به خوشبختی را برایش مشکل کند. این مشکلات ممکن است زندگی سخت، بیکار بودن یا دست و پنجه نرم کردن با یک بیماری روحی باشد.
با این حال ما می توانیم با داشتن ارتباطات موثر و روابط اجتماعی خوب، خوشبختی را به زندگی مان بیاوریم. البته این چیزها فقط می توانند خوشبختی را به زندگی ما اضافه کنند نه اینکه آن را خلق کنند. این عوامل جزو عوامل خارجی محسوب می شوند و ممکن است توسط یک عامل خارجی دیگر از بین بروند و دوباره ما احساس خوشبختی مان را از دست بدهیم. پس باید تلاش کنیم تا حس خوشبختی را در درون خودمان پرورش و توسعه بدهیم که به عوامل خارجی نیازی نداشته باشد.
موثرترین راه برای درونی کردن احساس خوشبختی این است که تعیین کنید چه چیزهایی مانع از احساس خوشبختی قلبی و درونی شما می شود. پس بیایید با هم به 24 عاملی که باعث می شود خوشحال و راضی نباشیم و احساس خوشبختی نکنیم نگاهی بیندازیم.
1- با افراد منفی باف و بدبین محاصره شده اید
جمله قدیمی و بسیار قابل تاملی وجود دارد که می گوید: “تو همان کسی هستی که اطرافت با آن احاطه شده”. این جمله درباره بسیاری از جنبه های زندگی و تعاملات اجتماعی صدق می کند.
اگر خودتان را با افراد منفی محاصره کنید ذهن شما هم شبیه همانها می شود و منفی عمل می کند. اگر با افراد دروغگو در ارتباط هستید، حماقت می کنید که با آنها صادق و روراست هستید چون آنها از شما سوء استفاده خواهند کرد. اگر توسط افراد عصبانی محاصره شده اید به سختی می توانید آرامش داشته باشید چون انرژی های منفی و عواطف ناخوشایند آنها به سمت شما می آید.
اما برعکس این قضیه هم صدق می کند:
وقتی دور و برتان پر از آدمهای مهربان و خوش قلب است خودتان هم کم کم به فرد مهربانی تبدیل می شوید. وقتی افراد باهوش شما را محاصره کرده اند، می توانید چیزهای بیشتری یاد بگیرید و بیشتر پیشرفت کنید. و در نهایت اینکه وقتی با افراد شاد و خوشحال نشست و برخاست می کنید خودتان هم شاد و خوشحال می شوید.
نیازی نیست که با همه فراد منفی دور و برتان یا کسانی که شرایط سختی دارند و به خاطرش ناراحت و غمگین هستند قطع رابطه کنید، فقط کافیست که مدت زمانی که با چنین افرادی در ارتباط هستید را مدیریت کنید.
جنبه های مهم زندگی (12 مورد که باید در اولولیت باشند)
ارتباط داشتن با افراد منفی روی رشد شخصیتی شما تاثیر منفی می گذارد و مانع از ایجاد احساس خوشحالی و رضایت درونی در شما می شود. یادتان باشد خودتان هم نباید برای دیگران فرد منفی و ناراحت کننده ای باشید.
2- تنها هستید و از داشتن روابط شخصی با دیگران غافل شده اید
آیا واقعا این مساله عجیب نیست که در عصر ارتباطات امروزی بیشتر از همیشه احساس تنهایی می کنیم؟ خب، شاید دلیل این مساله این باشد که برقراری تعاملات شخصی و دوستی از طریق وسایل الکترونیکی و رسانه های اجتماعی جای روابط رو در رو را گرفته و همین باعث ایجاد احساس افسردگی و تنهایی در ما شده است.
در سال های گذشته، برای برقراری ارتباط چهره به چهره با افراد دیگر، دوست واقعی پیدا کردن و تعامل داشته در جامعه فرصت بیشتری وجود داشت. ما در رویدادهای اجتماعی مختلف شرکت می کردیم و افراد جدیدی را می دیدیم؛ ولی حالابه خاطر زندگی پر مشغله و ماشینی مان کمتر وقت می کنیم با دیگران در دنیای واقعی تعامل داشته باشیم.

ما وقتمان را بیش از هر چیزی صرف کار کردن می کنیم و بعد هم آنقدر خسته می شویم که نمی توانیم از خانه بیرون برویم و تلاش بیشتری برای ایجاد روابط با کیفیت بکنیم. به جای آن برای دوستانمان پیام کوتاه می فرستیم یا در شبکه های اجتماعی با آنها حرف می زنیم؛ چون این کار راحت تر است!
اما همیشه راحت ترین کار بهترین کار نیست. بهتر است هر چند وقت یکبار زمانی را به دیدن رو در رو و چهره به چهره دوستان و آشنایانتان اختصاص بدهید.
3- برای شاد بودن، بیش از حد به دیگران وابسته اید
سپردن مسئولیت خوشبختی خود به دیگران، به جز اینکه باعث ناامید و غمگین شدنتان بشود ثمره دیگری ندارد. همه در تلاشند تا راهی برای رسیدن به آرامش و خوشبختی در زندگی شان پیدا کنند، پس معقولانه و منصفانه نیست که ما بار زحمت خوشبختی مان را روی دوش دیگران بیندازیم. این مساله مخصوصا در روابط عاشقانه خیلی دیده می شود و شاید خودتان هم آن را تجربه کرده باشید.
ممکن است پیش خودتان بگویید:“ اگر فرد مناسبی را پیدا کنم خوشبخت می شوم. اوه! بله من فرد مناسبم را پیدا کردم و این عالیه! من پر از احساسات شگفت انگیز، شادی، خوشحالی و خوشبختی ام! برای ازدواج کردن حتی یک لحظه هم نمی توانم صبر کنم!”
اما وقتی آن فرد انتظارات عاشقانه شما را برآورده نمی کند، دوباره همان احساس غم و اندوه قبلی به سمتتان برمی گردد. از خودتان می پرسید: آیا این فرد مناسب من نیست؟ مگر قرار نیست احساس خوشبختی همیشگی باشد؟ خب، شاید در فیلم ها و کتاب ها این اتفاق بیفتد ولی زندگی واقعی خستگی ها و یکنواختی های خاص خودش را دارد و شما باید با آنها کنار بیایید.
نکته های کوچک برای زندگی بهتر (26 نکته ریز ولی موثر)
گاهی اوقات در زندگی مجبورید با چیزهای وحشتناک و آسیب زا کنار بیایید؛ چیزهایی مثل بی عدالتی و بی رحمی. ممکن است برای عشقتان در یک سانحه رانندگی اتفاق ناگواری بیفتد، خدای نکرده سرطان بگیرد یا دچار بیماری روحی شود و یا اصلا آن کسی نباشد که نشان می داد.
برای خوشبخت بودن نمی توانید و نباید به دیگران وابسته باشید. خوشبخت کردن شما فقط از دست خودتان برمی آید نه کسی دیگر. شما نمی توانید شخص دیگری را کاملا راضی و خوشحال کنید، فقط می توانید او را شادتر کنید. همین مساله درباره خودتان هم صدق می کند و دیگران نمی توانند اسباب خوشبختی شما را فراهم کنند.
4- عصبانیت و منفی نگری را در وجودتان نگه داشته اید
چیزهای زیادی برای عصبانی شدن در این دنیا وجود دارد. از بی عدالتی گرفته تا دیدن افراد بی گناهی که در رنج زندگی می کنند و کارهای غیر اخلاقی خیلی از آدمها و یا وضعیت عمومی جهان، همه و همه می توانند باعث ایجاد استرس، عصبانیت و منفی نگری در شما بشوند.
ممکن است افرادی که در زندگی شما وجود دارند هم خیلی بهتر از این موارد نباشند. حتی ممکن است آنها اصلا آدم های خوبی نباشند. شاید قبلا احساس می کردید که آنها چقدر خوبند ولی یک دفعه نقابشان برداشته شد و خود واقعی شان را دیدید.

شاید کسی در گذشته به شما آسیب رسانده و تاثیر منفی آن تا همیشه رویتان باقی مانده است. در چنین مواردی بخشیدن یا رها کردن کار خیلی سخت و دشواریست ولی به خاطر احساس خوشبختی و آرامش خودتان هم که شده باید این کار را انجام بدهید. گاهی اوقات خیلی ها ترجیح می دهند نبخشند و این احساسات را با در خودشان نگه دارند. آنها خواهان انتقام و مجازات هستند حتی اگر چنین چیزی ممکن نباشد.
ولی حقیقت ماجرا این است که خیلی چیزها یا هیچ وقت درست نمی شوند و یا به زمان خیلی زیادی برای درست شدن نیاز دارند. یادتان باشد تنها کسانی که به خشم و عصبانیت شما اهمیت می دهند افرادی هستند که میخواهند از این احساسات علیه خودتان استفاده کنند.
نه تنها دشمنانتان، بلکه گاهی اوقات اطرافیان شما این خشم و عصبانیت را در شما تحریک می کنند تا همیشه درگیر چنین احساساتی باشید و روی همین چیزها متمرکز شوید. متاسفانه خوشبختی و عصبانیت نمی توانند یکجا با هم باشند. اگر در قلبتان را به روی خشم و عصبانیت باز کنید، خوشبختی از در دیگر بیرون می رود.
البته این موضوع به این معنا نیست که شما نباید برای گرفتن حقتان و برقراری عدالت تلاش کنید، بلکه منظور ما این است که قلبتان را با احساس خشم و عصبانیت پر نکنید.
5- احساس می کنید که لیاقت خوشبختی و شاد بودن را ندارید
کسانی که احساس می کنند لیاقت شاد بودن را ندارند خودشان با دست خودشان خوشبختی شان را خراب می کنند. این افراد ممکن است در روابطشان با طرف مقابل دعوا و بحث کنند و بعد به خودشان بگویند که لیاقت خوشبختی را ندارند یا در محل کارشان اشتباه کنند و این اشتباه باعث شود رئیسشان توبیخشان کند و همین باعث شود که احساس کنند لایق خوشبخت بودن نیستند.
مشکل این قضیه به کلمه “لیاقت” برمی گردد. آیا هر کسی لیاقت همه چیز را دارد؟ خیلی از افراد بی گناه در زندگی شان رنج بزرگی را تحمل می کنند که مسئولشان خودشان نیستند. آنها لایق این رنجها نیستند ولی این اتفاقات می افتند.
چرا باید شاد باشیم؟ (9 دلیل که شما را قانع می کند)
گاهی اوقات آنها می توانند با تلاش و کار زیاد خوشبختی را خلق کنند یا شاید ذهنشان به سمت شادی و خوشحالی گرایش داشته باشند و برای همین نیازی نباشد دنبال خوشبختی بگردند و برای رسیدن به آن سخت کار کنند.
آیا واقعا می شود گفت که یک نفر لایق تر از دیگریست؟ نه! به خصوص وقتی که آزمایش های سخت زندگی فرا می رسند. والدینی که فرزندشان را از دست می دهند قطعا لایق تحمل چنین دردی نیستند. هیچ کس نیست. اما ما دوست داریم که فقط درباره احساسات و تجربیات مثبت زندگی فکر کنیم نه اتفاقات پیش بینی نشده و مشکلاتی که با آنها دست و پنجه نرم می کنیم.
همه لیاقت خوشبختی را دارند. اینکه یک عده به این خوشبختی می رسند و یک عده نه؛ کلا مساله دیگریست.
6- از سلامت روحی و روانی تان غافل هستید
یکی از دلایل مهم ناراحت بودن و خوشحال نبودن، بیماری های روحی و روانی کنترل نشده است. افسردگی، اضطراب و سایر مسائل مربوط به سلامت روان می توانند احساس شادی و خوشحالی را به شدت پایین بیاورند.
آیا دچار بیماری های روحی و روانی هستید؟ آیا این مشکلات کنترل شده هستند؟ اگر نه، حتما به متخصص روانشناس مراجعه کنید تا به شما کمک کند از این مشکلات رهایی پیدا کنید.
خیلی از مشکلات و مسائل روحی و روانی را می توان از طریق تغییر سبک زندگی مدیریت و درمان کرد. افرادی که شرایط شدیدتری دارند ممکن است به دارو نیاز داشته باشند تا بیماری روحی شان تحت کنترل مناسب دربیاید.
اگر در آرامش داشتن و لذت بردن از زندگی دچار مشکل هستید توصیه می کنیم حتما به یک روانشناس مراجعه کنید.
7- مدام افکار و احساسات منفی آزاد می کنید
خلق و ایجاد شادی کار خیلی آسانی نیست ولی از دست دادنش خیلی راحت است! یکی از ساده ترین و سریع ترین کارهایی که می توان با آن شادی و خوشبختی را از بین برد آزاد کردن افکار و احساسات منفی است. اگر می خواهید شادی ایجاد شده را حفظ کنید باید یاد بگیرید چطور افکار و احساسات منفی تان را تحت کنترل در بیاورید.
دنیا پر از چیزهای منفی است. از اخبار ناگوار درباره سیل و زلزله گرفته تا خشونت، مرگ و اتفاقات دلخراش، همه و همه می توانند ذهن شما را منفی کنند. افراد بدبین سریعاً به ما یادآوری می کنند که جهان چقدر جای وحشتناکی است، حتی اگر خودمان از قبل به خوبی از این موضوع آگاه باشیم.

اما اگر مراقب باشید که چه افکاری را در ذهنتان پرورش می دهید می توانید آنها را کنترل کنید و اگر به جای احساسات منفی روی شادی و خوشحالی تمرکز کنید، این اتفاقات و احساسات منفی نمی توانند روی شما تاثیر منفی بگذارند.
8- دنبال رویاها و خواسته قلبی تان نمی روید
دنبال کردن رویاها مطمئنا راهی عالی برای رسیدن به خوشبختی است. بالاخره شما برای انجام کاری روی این کره خاکی قرار گرفته اید، درست است؟ این کار ممکن است واقعا چیز مهم و بزرگی باشد. شاید اینطور فکر کنید شاید هم نه.
تا به حال به این توجه کرده اید که خیلی ها خودشان را وقف دیگران می کنند تا آنها احساس شادی و خوشبختی داشته باشند؟ این خواسته قلبی آنها بوده و از بابتش خوشحالند.
مثلا تصور کنید یک مشاور یا مددکار اجتماعی در یک موسسه یا یک خانه سالمندان هستید. شما تمام روز را صرف تلاش برای کمک به دیگران می کنید و هر روز با زشتی های زیادی مواجه می شوید. یا مثلا تجسم کنید که یک آتش نشان هستید و بعد از 24 ساعت کار مداوم در حال بازگشت به خانه اید؛ اما ممکن است در جایی دیگر یک نفر بدترین روزش را گذرانده باشد.
10 ترفند برای داشتن زندگی شاد (و راه حل های عملی)
حالا این سوال مطرح می شود که آیا دنبال کردن رویاها راهی برای رسیدن به خوشبختی است؟ شاید بله، شاید هم نه. گاهی اوقات ممکن است اتفاقاتی بیفتد که احساس کنید به سمت انجام کاری کشیده می شوید، حتی اگر آن کار جزو هدف هایتان نبوده است.
همه ما در زندگی به مواقعی برمی خوریم که احساس می کنیم باید کاری انجام بدهیم و این کار به ما احساس رضایت و خوشبختی می دهد. درست مثل همان مددکار یا آتش نشان، دنبال کردن برخی کارها می تواند باعث احساس رضایت و خوشبختی درونی شود حتی اگر همه چیز یک شبه درست نشود.
اینکه شما احساس کنید فرد هدفمند و مفیدی هستید برایتان احساس خوشبختی به ارمغان می آورد. اگر احساس می کنید برای هدف خاصی فراخوانده شده اید به آن نه نگویید. ممکن است عامل خوشبختی اصلی شما در این مسیر نباشد اما رد کردن این هدف بدون شک باعث ایجاد ناراحتی تان می شود.
9- برای خودتان هدفی تعیین نمی کنید یا آنها را دنبال نمی کنید
هدف گذاری برای شاد کردن شما چند منظور دارد. در واقع، هدف یک معیار اندازه گیری است که شما می توانید از آن برای سنجش پیشرفت خود در جهت رسیدن به آنچه که می خواهید به دست آورید، استفاده کنید.
هر هدف بزرگ شامل چند هدف کوچکتر در مسیر موفقیت است.
آیا می خواهید یک هنرمند شوید؟ پس برای رسیدن به این هدف، باید هدف گذاری کنید و اهداف خود را تعیین کنید تا هر روز بتوانید هنر خود را کمی تمرین کنید و آن را توسعه دهید تا زمانی که به نقطه ای برسید که بتوانید در هنر با دیگران رقابت کنید.

آیا می خواهید لاغر شوید؟ برای رسیدن به این هدف، باید اهداف خود را در مورد آنچه که می خورید و زمانی که ورزش می کنید، تعیین کنید تا بتواند شما را به هدف و وزن ایده آل خود نزدیک کند.
اهداف، قوانین و ساختاری را که در زندگی گاهی اوقات آشفته و بی نظم می شوند، سامان می بخشد. شاید همیشه نتوانید به تنهایی راه خود را پیدا کنید، اما با مجموعه ای از اهداف، شما می توانید در مسیر درست قرار بگیرید.
علاوه بر این، دستیابی به اهداف، حتی اهداف کوچک، احساس خوبی دارد که می تواند در ایجاد زندگی شادتر به شما کمک کند.
10- سلامت جسمی خود را نادیده می گیرید.
بدون شک، ورزش کردن به طور مستقیم به سلامت روان کمک می کند. مزایای ورزش و سلامت بدن بر هیچ کسی پوشیده نیست.
ورزش کردن باعث می شود تا مغز شما مواد شیمیایی بیشتری برای احساس شادی و مقابله با افسردگی و اضطراب تولید کند.
درواقع، ورزش کردن رشد سلول های عصبی جدید را در مغز شما تحریک می کند که به کاهش افسردگی و بهبود حس شادی بیشتر کمک کند.
24 روش ساده برای شاد کردن دیگران (حتی اخموترین ها)
افرادی که ورزش می کنند نسبت به افرادی که ورزش نمی کنند، خواب بهتر و عمیق تری دارند. افرادی که ورزش می کنند، در طول روز انرژی بیشتری می سوزانند که بدن را وادار می کند تا زمانی که به رختخواب خود می روند، استراحت بیشتر و خواب راحتی داشته باشند. این حالت به شاد بودن بیشتر کمک می کند زیرا مغز مواد شیمیایی که منجر به احساس خوب و تعادل خلقی بیشتر می شود، را در عمیق ترین مراحل خواب تولید می کند.
بیرون بروید و حرکت کنید! ورزش کردن یکی از بهترین کارهایی است که می توانید برای شادی و آرامش خاطر خود انجام دهید.
11- به خواب و استراحت بیشتری احتیاج دارید.
در ادامه ورزش کردن، شما ممکن است که به خواب و استراحت بیشتری نیاز داشته باشید!
زندگی شلوغ و پر جنب و جوش است. مردم بیشتر از هر زمان دیگری کار می کنند، ساعات بیشتری را در محل کار خود سپری می کنند، سعی می کنند که مدرسه را پشت سر بگذارند، و می خواهند که راه شاد و سرگرم کننده ای برای رهایی از استرس از همه چیز در جهان پیدا کنند.
پیام مشترک در دنیا این است که اگر کار نمی کنید، زحمت نمی کشید، یا سخت کوشی نمی کنید، دارید وقت خود را تلف می کنید.
اما این درست نیست!
انسان ها ماشین نیستند. آنها برای شارژ مجدد باتری خود و تجدید روحیه، به استراحت و آرامش نیاز دارند. اگر زندگی شما شلوغ و بی برنامه است، با برنامه ریزی در زمان های خاص برای استراحت کردن و کسب آرامش، می توانید شادی ایجاد کنید. شما می توانید چند ساعت استراحت و آرامش را در برنامه پرمشغله خود قرار دهید.
یک برنامه خواب ثابت می تواند برای بهبود روحیه، خلق و خو و شادی شما معجزه کند. اگر چه افراد مختلف، ساعات خواب و نیازهای خواب متفاوتی دارند. شاید لازم باشد برای یافتن یک برنامه خواب که با ریتم شبانه روزی شما مطابقت دارد، برنامه های مختلفی را آزمایش کنید.
12- سلامت روحی خود را نادیده می گیرید
برای این عنوان سلامت روحی نام اشتباهی است. در واقع، بسیاری از افراد سلامت روحی را به معنای سلامت مذهبی یا معنوی تفسیر می کنند، اما این چنین نیست. تامین سلامت روحی شما در این سوالات است که چه کسی هستید، به چه چیزی اعتقاد دارید و چه چیزی را در جهان باور دارید که درست است.
این هنر خلاقیت و تولید است، وقت گذاشتن برای سگ های خانگی، و مراقبه کردن برای کمک به ایجاد آرامش در ذهن شما.

در واقع، این با اعتقادات روحی شما در ارتباط است اگر به آنها باور دارید، یا کارهایی انجام می دهید که برای شما شادی به ارمغان می آورد.
شاید دوست داشته باشید که یک کار داوطلبانه انجام دهید یا به پاکسازی زباله در یک پارک محلی کمک کنید و یا برای ماهیگیری یا پیاده روی در طبیعت به بیرون بروید.
شما نمی توانید از سلامت روحی خود غافل شوید و آن زندگی ای که می خواهید را بسازید.
این موضوعی است که باید آن را به خاطر بسپارید و برای آن وقت بگذارید، حتی اگر به معنای کار کردن در یک زمان مشخص باشد، از این روی، می توانید مطمئن باشید که بخشی از شادی خود را فراهم می کنید.
13- تجربه زندگی خود را با نقطه برجسته زندگی دیگران مقایسه می کنید
رسانه های اجتماعی مسئول تشدید افسردگی و اضطراب در افرادی هستند که به طور منظم از آنها استفاده می کنند. با اینکه رسانه های اجتماعی موارد مثبتی مانند یافتن گروه ها و جوامع خاص و ارتباط با افراد از سراسر جهان را پیشنهاد می دهند، در عین حال بسیاری از موارد منفی را نیز ارائه می دهند.
این مساله معنای ترس از دست دادن را تقویت می کند. خوشحال و راضی بودن سخت است زمانی که شما به عکس های خانواده، دوستان و افرادی که در زندگی خود شاد هستند، نگاه می کنید.
در حالی که شما همزمان در یک کار کم درآمد گیر کرده اید و یا در دانشگاه ناموفق هستید و درحال دست و پنجه نرم کردن برای رسیدن به موفقیت از طریق کار و دانشگاه تلاش می کنید.
20 مهارت اجتماعی کاربردی برای اینکه دوست داشتنی تر باشیم؟
به راحتی می توان فراموش کرد که این تصاویر، استوری ها و کلیپ های تصویری بریده ی منتخبی از حلقه ی فیلم زندگی افراد است. در واقع، بیشتر مردم مشکلات، ترس یا سختی هایشان را در شبکه های اجتماعی به اشتراک نمی گذارند.
این بخش گلچین شده ممکن است به هیچ وجه واقعیت را منعکس نکند. این تصاویر ممکن است فقط چند عکس جذاب و هیجان انگیز از تعطیلات باشند، اما آنچه نمی توانید ببینید 5000 دلار بدهی اضافی است که آنها بالا آورده اند و در واقع توانایی پرداخت هزینه های آن سفر را ندارند.
زندگی خود را با زندگی دیگران مقایسه نکنید. خبر خوب این که مردم صادقانه زندگی خود را نشان نمی دهند.
14- بی جهت و بی آن که نیازی باشد با دیگران رقابت می کنید
رقابت می تواند در یک شرایط محدود و تعریف شده، پویا و موثر باشد. ولی وقتی که شروع به عبور از خطوطی می کند که پیامدهای احساسی نامطلوبی را ایجاد می کند، دیگر پویا و سالم نیست.
شما می خواهید که بهترین باشید. شما ساعاتی از زندگی خود را صرف تمرین، آموزش و همین طور کارهای بیشتری می کنید.
شما در حال گذراندن مرحله بزرگی برای رسیدن به نتیجه ی مطلوبتان هستید که متوجه می شوید همه آموزش ها و تمرینات شما نتیجه ای که انتظار داشتید را فراهم نکرده اند.
شما دیگر بهترین نیستید. شاید در جایگاه دوم قرار گرفته اید و یا حتی در پنج نفر برتر هم قرار نگرفته اید.
این موضوع در کل بازی زندگی صدق می کند. مهم نیست که چه کاری انجام می دهید، همیشه یک نفر بهتر از شما پیدا می شود و یا موفقیت ممکن است فقط یک شانس باشد.

بنابراین، همیشه فردی ثروتمند، با ظاهری بهتر، باهوش تر، شادتر یا انجام کارهای خیلی بهتری نیز وجود دارد.
نگاه کردن به این افراد به عنوان رقابتی که باید بر آن غلبه کنید و شکستش بدهید، پویا و سالم نیست زیرا شما زندگی خود را با تجربه زندگی آنها مقایسه می کنید.
یک راه عالی برای مقابله با تفکر رقابتی نسبت به زندگی، توسعه ارزیابی تفاوت ها است. حفظ شادی خود علیرغم داشتن دغدغه های بالندگی خیلی آسان تر از تلاش برای پشت سر گذاشتن دیگران است.
از سایرین به خاطر استعدادها، نعمت ها و مواهبشان قدردانی کنید. سوال بپرسید. در واقع، وقتی سوال می پرسید بسیاری از مردم خوشحال می شوند که به شما بگویند آنچه را که انجام داده اند چطور به دست آورده اند.
15- خوشبختی تان را در گرو مادیات یا تجربیات زندگی تان می دانید
اصرار زیاد بر یک روش راهی تضمین شده برای نگه داشتن خودتان در تردمیل خوشبختی است که شما را به هیچ جایی نمی رساند.
همیشه کسی هست که روش های جدیدتر و بهتری را ارائه می کند که باعث می شود روش قدیمی شما بی ارزش و منسوخ شود.
بله، این موارد ممکن است قبلاً شما را خوشحال کرده باشد، اما آیا این چیزی است که همچنان باعث خوشحالی شما می شود؟ احتمالا نه. اوضاع پس از مدتی عادی می شود و به حالت سابق برمی گردد. این باور وجود دارد که فرد باید تجربه ها را دنبال کند، و نه چیزهای دیگر! این چیزی است که شما را خوشحال می کند!
بله، حتی این برای مدتی امکان پذیر است. اما چگونه باید برخورد کرد وقتی که ناگهان در زندگی اتفاقی می افتد و شما دیگر نمی توانید از پس تجربه های خود برآیید و توانایی و تحمل تجربه دیگری را ندارید؟
چطور شادی را در خودمان پیدا کنیم؟ (راهنمای کامل خود درمانی)
عاشق سفر کردن هستید؟ عالی است! چیزهای جدیدی را تجربه کنید، فرهنگ های دیگر را ببینید، این انگیزش را در جاهای دیگر نیز جستجو کنید تا زمانی که نگرانی شما از بین برود، یا گزینه های سفری نداشته باشید.
بعدش چه می شود؟
به دست آوردن شادی از منابع بیرونی ممکن است برای مدتی کارساز باشد. به طوری که می تواند به شما کمک کند تا به طور موقت انگیزه و هیجان و چیزی که منتظرش هستید، را بیابید.
اما آیا این باعث می شود که شما همچنان شاد و راضی باشید زمانی که دیگر به آن تجربیات یا موارد مادی دسترسی ندارید؟
16- همیشه سعی می کنید کنترل زندگی را حفظ کنید
زندگی مانند سواری گرفتن از یک اسب وحشی است. یک دقیقه همه چیز آرام است و طبق برنامه پیش می رود. دقیقه بعدی همه چیز عوض می شود و شما سعی می کنید تا همه چیز را کنترل کنید.
زندگی می تواند در یک لحظه دقیقا در یک جایی تغییر کند. تنها یک تصمیم اشتباه، یک اقدام اشتباه، یا فقط قرار گرفتن در یک مکان اشتباه در زمان اشتباه ممکن است برای از بین بردن همه چیز کافی باشد.
و این خیلی ترسناک تر می شود، وقتی که شما آن را به عنوان یک پیشامد احتمالی قبول کنید و حتی برای آن برنامه ریزی کنید.
سفر زندگی را می توان با یک برنامه ریزی دقیق انجام داد، اما ممکن است در مسیر زندگی چیزهایی ببینید که با برنامه تان سازگار نباشد.

در آینده ممکن است شما کارهای مهمی برای انجام دادن داشته باشید، اما باید اکنون برخی از تجربیات زندگی را پشت سر بگذارید تا خود را برای آنها آماده کنید.
ممکن است در مسیر زندگی تان، موانع و گودال های توقف و انحرافی و بیراهه نیز وجود داشته باشد که باید از آنها بگذرید.
برنامه ریزی کنید، اما خیلی شدید به برنامه نچسبید و زیاد به آن وابسته نباشید. بعضی اوقات فقط باید با جریان زندگی پیش بروید و ببینید که این جریان شما را به کجا می برد.
17- کمال گرا هستید
کمال گرایی غالبا از بروز احساسات سرسختانه جلوگیری می کند که می تواند ناشی از اضطراب در مورد خود و محیط زندگی فرد باشد.
فردی که اضطراب را تجربه می کند، ممکن است از کمال گرایی به عنوان ابزاری برای حفظ یک تصویر ذهنی مطلوب برای کنترل کردن اضطراب خود استفاده کند.
در این جا مشکل این است که همه افراد کامل نیستند. در نتیجه تلاش برای تحمیل کمال گرایی به افراد دیگر، راهی برای ایجاد تعارض و ناسازگاری، رنجش و ناراحتی است.
حتی اگر افراد هم اکنون تابع آن باشند و از آن پیروی کنند، دیر یا زود ، آنها خواهان آزادی خودشان هستند، به این معنی که طغیان و نافرمانی خواهند کرد و به دنبال پیدا کردن راه خود می روند.
 10 تا از موثرترین راههای رسیدن به آرامش در زندگی طبق جدیدترین تحقیقات دنیا
کمال گرایی همچنین ممکن است خودشناسی و اعتماد به نفس پایین در افراد را پنهان کند. فرد کمال گرا پروژه ها را کامل نمی کند زیرا نمی تواند درباره یک پروژه کامل قضاوت کند. این کار با گفتن این که «خب، این فقط یک کار در حال انجام است. من هنوز کارم تمام نشده است. » به کمال گرایان امکان راحتی و بدون اشکال بودن کارها را می دهد.
در حقیقت، اکثر افراد متعادل و منطقی انتظار ندارند که شما یا کار شما عالی باشد. چون درواقع بیشتر کارها این طور نیستند.
کامل و بی نقص بودن دشمن پیشرفت است. کامل نبودن به شما اجازه می دهد تا شادتر باشید. شما می توانید با مشاهده نقایص خود به عنوان چیزهای منحصر به فرد جذاب در شما، به خودتان بیشتر عشق بورزید و همانی باشید که هستید.
اگر چه درست است که این نقص ها ممکن است مهم و قابل توجه باشند و برخی از آنها حتی بیشتر از دیگران نیز باشند، اما در واقع اینها همیشه مواردی هستند که می توان به آنها پرداخت و روی آنها کار کرد.
18- خودتان را مقصر می دانید یا خود را مسئول شاد کردن خودتان به حساب نمی آورید
با وجود انتخاب های اشتباه مکرر در زندگی چگونه می توانید خود را فردی خوشحال تلقی کنید؟
چگونه می توانید خوشحال باشید در حالیکه بار مسئولیت شما بر دوش دیگران است؟
اتخاذ تصمیم های درست بر عهده شماست، این کار باعث بهبود زندگیتان شده و موجب آرامش خاطر شما خواهد شد.
این وظیفه ی اشخاصی که با آنها قرار می گذارید و عاشقشان هستید، کارفرمای محل کار یا دوستان و دور و بری های شما نیست.
انداختن مسئولیت خود بر دوش دیگران کار ساده ای است. به شرطی که روش درستی را در پیش بگیرند! یا کار درست را انجام دهند! یا انتخاب های بهتری داشته باشند! در اینصورت انتخاب های آنها اثری منفی بر خوشبختی یا حال خوب ما نخواهد داشت!
اما این روش، روش عامه پسندی نیست.
اکثر مردم در جهت تقویت و استحکام خوشبختی یا سبک زندگی شان، تصمیم گیری می کنند. آنها برای ترقی داشته هایشان کار می کنند، عشق را می یابند، خوشبختی را می یابند و در این دنیای وانفسا به دنبال آرامش خاطر هستند.
شما نمی توانید وقت خود را صرف سرزنش دیگران برای انتخاب های اشتباه خود کنید. اگر با وضعیت زندگی خود مشکل دارید، آن را تغییر دهید.
چنانچه شخصی با شما بدرفتاری می کند، حد و حدود خود را برای او مشخص کنید و اجازه انجام چنین رفتارهایی را به آنها ندهید.
اگر شخصیت حال حاضرتان احساس ناخوشایندی به شما می دهد، بهانه جویی و سرزنش دیگران را کنار بگذارید. تنها راه حل نجات شما، کنار آمدن با خودتان است.
19- به ترس هایتان اجازه دخل و تصرف در زندگی و انتخاب هایتان می دهید
ترس از تغییر و رویارویی با ناشناخته ها امری طبیعی است. این یک واکنش کاملاً طبیعی به چیزی است که با آن نامأنوس هستید.
مشکل اینجاست که دنیای ناشناخته ها جایی است که شما بالاترین رشد و جدیدترین تجارب را کسب خواهید کرد.
در واقع شما تمایل دارید جاهایی بروید که برایتان تکراری باشد و قبلاً آن را دیده یا در آنجا حضور داشته اید. اینطور جاها حتی با وجود غیر قابل تحمل بودن یا برخورداری از چشم اندازی نا زیبا، از دید شما موجبات تسلی خاطرتان را فراهم می کند، اما این اماکن محلی برای یافتن خوشبختی نیست.

شما باید با خودتان چالش داشته باشید، خارج از چارچوب فکر کنید، و در پی یافتن چیزهای جدید باشید.
دلتان را به دریا بزنید و اعتماد به نفس داشته باشید که: با هر چیزی مواجه بشوم، از پسش بر می آیم.
اگر به ترس اجازه دخل و تصرف در زندگی و انتخاب هایتان بدهید، همیشه درون حباب محدودیت خود اسیر خواهید بود.
20- در زمان حال زندگی نمی کنید و تمرکزتان روی زمان کنونی نیست
خوشبختی را می توان در همین لحظه پیدا کرد. گذشته ها گذشته، و آینده هنوز فرا نرسیده است. هر چیزی که احساس یا تجربه می کنید همین حالا اتفاق می افتد، دقیقاً همین الان.
با سپری کردن وقت خود در فکر کردن و یادآوری اعمال گذشته ای که دیگر وجود ندارد، خوشبختی خود را به سرقت می برید.
همچنین فکر و خیال به آینده ای که معلوم نیست قرار است اتفاق بیفتد یا نه، نمونه دیگری از اتلاف وقت شما به شمار می رود. هیچ تضمینی برای آینده وجود ندارد، حتی با وجود آگاهی از خواسته ها، داشتن برنامه ریزی یا کار کردن برای آن.
با این تکنیک های ساده، یک بار و برای همیشه پرانگیزه و موفق بمانید
البته این بدان معنا نیست که شما هرگز گذشته یا آینده را درنظر نگیرید. برخی از افراد به قدری غرق در زمان حال (روزمرگی) خود می شوند که آینده را به کلی فراموش می کنند. اما نکته ای که باید در نظر داشت این است که رویاپردازی درباره اینکه چه خواهد شد و افسوس خوردن برای اینکه چه باید می شد، رفتارهایی غیرطبیعی است.
21- بی تفاوت هستید و کارهایتان را پشت گوش می اندازید
پشت گوش انداختن کارها خوشبختی را می بلعد. با پذیرش نقشی منفعل در زندگی و پشت گوش انداختن کارها، عملاً شما دست رد بر سینه ی تصمیمات مهم در زندگی خواهید زد.
اگر امکان تصمیم گیری از شما سلب شود، افراد دیگر و شرایط محیطی برای شما تصمیم گیری خواهند کرد.
و خب مسلماً دیگران در جهت حمایت یا مبارزه برای بدست آوردن خوشبختی شما ملزم به انجام وظیفه نیستند. اکثر اوقات، آنها نگران حل مشکلات شخصی خود و بنا نهادن پایه های خوشبختی خودشان هستند.
به تعویق انداختن کار امروز به فردا موجب بروز مشکلات جدیدی برای سرمایه و فعالیت شما می شود. مسائل کوچکی که فقط با صرف تلاشی چند دقیقه ای قابل حلند می توانند با سرسری گرفته شدن از جانب شما به معضلاتی بغرنج تبدیل شوند.

تکنیک ساده و کوتاه مدتی به نام «قانون پنج دقیقه» وجود دارد، که می تواند به شما در مقابله با پشت گوش انداختن کارها کمک کند و تحولی جدید در زندگی شما ایجاد کند.
این تکنیک خیلی ساده است. اگر فعالیتی مستلزم صرف زمانی زیر 5 دقیقه باشد، آن را انجام دهید و کلکش را بکنید. اجازه ندهید انجام آن به تعویق بیفتد، و بر روی انبوه زیادی از سایر کارهایتان انباشته شود، شانه هایتان را بالا نیاندازید و سرسری از کنار آن رد نشوید… بی درنگ انجامش بدهید.
مشاهده چگونگی تأثیر این قانون بر روتین شدن و سامان گرفتن امورات، شما را شگفت زده خواهد کرد.
22- از اشتباهات خودتان درس نمی گیرید و رشد نمی کنید
اشتباهات نقش مهمی در رشد هر فرد ایفا می کنند. فقط با ارتکاب اشتباهات و خراب کاری هاست که می توانیم تشخیص دهیم چه چیزی برایمان خوب نیست.
چه اتفاقی می افتاد اگر همیشه هر چیزی در جای صحیح خود قرار داشت و به درستی انجام می شد؟ به احتمال زیاد آسودگی خاطر شما را فراهم می کرد. شاید کم کم به قرار گرفتن هر چیزی در سرجای خود عادت می کردید و این توقع در شما به وجود می آمد که هر کاری که انجام می دهید درست است.
اما زندگی واقعی به این شکل نیست.
تعداد افرادی که به موفقیت سریع پس از انجام کارشان می رسند، انگشت شمار است. مهم نیست چه اندازه تحقیق کنید یا برنامه ریزی داشته باشید، حادثه خبر نمی کند، و تنها واکنش شما در مواجهه با آن تلاش برای به حداقل رساندن آسیب وارد شده است.
برخی از افراد اشتباهات و شکست های خود را در حکم یک فاجعه خیلی بزرگ تلقی می کنند، با وجود اینکه مقصر اکثر این اشتباهات خود آنها نبوده اند.
موثرترین روش رسیدن به مثبت اندیشی و حذف افکار منفی در زندگی
والدینی که بیش از حد مراقب فرزندانشان هستند و برای جلوگیری از مواجه شدن آنها با شکست اجازه کسب تجارب اشتباه را از فرزندان خود دریغ می کنند، امکان چگونگی برخورد با مشکلات را از آنان سلب و سبب بروز معضلات شخصیتی در فرزندشان می شوند.
اما اینطور نیست. اشتباه برای همه اتفاق می افتد. موضوع مهم نحوه برخورد صحیح شما با آن اشتباه است.
به جای مخفی شدن و فرار از اشتباهات، باید از آنها درس گرفت و بالغ تر شد.
23- به اندازه کافی صبور نیستید
صبوری ویژگی مثبتی است. جمله ای کلیشه ای و هدفمند.
از آنجایی که تعداد کمی از خصلت های خوب سریع و آسان شکل می گیرند، صبوری یک ویژگی مثبت به شمار می رود. ساختن چیزهای ارزشمند نیازمند صرف زمان، کار منظم، شکست و تلاش مجدد است.
بیشتر هنرمندان و مخترعان مجرب بر این موضوع اذعان دارند که شما نمی توانید چیزی را یکباره ایجاد کنید و آن چیز شگفت انگیز باشد.
برای ایجاد یک زندگی شگفت انگیز، خوشبختی را بسازید، شغل رویایی خود را انتخاب کنید، و فرد درستی را برای زندگی مشترک پیدا کنید و البته همه این موارد را با چاشنی صبر و حوصله انجام دهید.
ما در جامعه ای خیلی عجول زندگی می کنیم که در آن کالاهای مصرفی بر اساس تقاضا و ضرورت وجود دارند. خوشبختی به هیچکدام از این چیزها تعلق ندارد.
مهم نیست شما تا چه اندازه صبور هستید، سعی کنید تا حد امکان بر صبوری خود بیفزایید.
صبوری باید با هدف تعیین شده متعادل باشد. فراموش نکنید که بر روی خطی که از صبوری می گذرد نقطه ای وجود دارد که می گوید: این هدف شاید جواب ندهد، باید سراغ برنامه ی دیگری بروم.
24- وقت زیادی صرف تماشای صفحه نمایش ها می کنید
تماشای زیاد صفحه نمایش برای سلامتی مضر است. همچنین باعث کاهش سطح توانایی ما در تعامل با زندگی، بالندگی و تحول می شود.
درسته، سرچ کردن یک سریال در نتفلیکس در حالی که روی کاناپه لم داده اید به نظر روش چندان بدی برای سپری کردن یک روز نیست، اما با این کار یک منبع فوق العاده ارزشمند که قابل بازگشت نیست را به هدر خواهید داد: زمان. شما همانند هر کس دیگری در این دنیا، فقط 24 ساعت در روز و 7 روز در هفته در اختیار دارید.
اینکه چگونه از زمان محدودی که برای تغییر زندگی دارید استفاده کنید تأثیر مستقیمی بر پیشرفت و شکل گیری سرانجام زندگی تان خواهد داشت.
موثرترین و جدیدترین روش مقابله با استرس و کنترل 100درصد آن 
اغلب مردم علاقه چندانی به سحرخیزی و ورزش، مطالعه یا انجام کارهای سختی که لازمه ی شکل گیری و ساختن زندگی شان است، ندارند. از نظر آنها این فعالیت ها طاقت فرسا هستند و ترجیح می دهند فعالیت در راستای لم دادن روی کاناپه را در پیش بگیرند.
تماشای تلویزیون یا فیلم و سریال، زوال فکری به واسطه شبکه های اجتماعی، یا تلف کردن وقت برای بازی های ویدئویی موجب شکل گیری یک زندگی بهتر و شادتر برای شما نمی شود. این فعالیت ها فقط وقت تلف کن هایی هستند که هر چه بیشتر به آنها بها بدهید زمان بیشتری از زندگی خود عقب خواهید افتاد.
شکی نیست که استراحت و ریلکس کردن مهم و ضروری هستند. اما در نظر داشته باشید زمان محدودی که در اختیار دارید صرف دست و پا زدن برای بیرون آمدن از این گرداب وقت تلف کن نشود.

[ad_2]

Source link