تروما چیست؟ علت آن، انواع و 4 مرحله اصلی

تروما چیست؟ علت آن، انواع و 4 مرحله اصلی

اتفاقات زیادی مثل جنگ، زنده ماندن بعد از تصادف، تهدیدهای مربوط به نژادپرستی، مشروب خوردن والدین و خیلی چیزهای دیگر می توانند باعث تروما (trauma) شوند که به آن “روان زخم” هم گفته می شود. در واقع تروما اتفاقی جهان شمول و پنهانی است.
ما همگی هم زخم خورده ایم و هم دیگران را زخم زده ایم؛ از زخم های ناچیز گرفته تا زخم های بزرگ؛ برای مثال آسیبی که ترومای ناشی از بی توجهی و قضاوت می تواند داشته باشد را در نظر بگیرید. این آسیب ها فراگیرند و همه جا پیدا می شوند.
هر کسی ممکن است دچار تروما شود، ولی همه افراد “اختلال اضطراب پس از سانحه” یا PTSD را تجربه نمی کنند. این اصطلاحات گاهی به جای هم به کار می روند اما با هم متفاوتند و روشهای تشخیص و درمانشان هم با هم فرق می کند. ما در این مطلب علائم و مراحل تروما و کارهایی که می توان برای بهبودی آن انجام داد را بررسی و تفاوت آن با اختلال استرس پس از سانحه یا PTSD را هم بیان می کنیم.
تروما چیست؟
اتفاقاتی مثل نجات یافتن از یک حادثه طبیعی مثل گردباد، کودک آزاری و سوء استفاده جنسی چون زندگی انسان را تهدید می کنند می توانند باعث تروما شوند. علاوه بر این، تجربه های تلخ و دردناکی مثل از دست دادن عزیزان، طلاق یا تبعیض بین شما و دیگران هم زمینه ساز بروز تروما می شوند.
هر شرایطی (حتی اتفاقات مثبت) که باعث شود شما غرق در آشفتگی، منزوی و ناامن شوید می تواند به بدن و مغزتان استرس وارد کند. اگر این احساسات در طول زمان برطرف نشوند، امکان دارد شما را از لحاظ روحی ناتوان کنند و باعث ضعف در تصمیم گیری، اعتیاد و افسردگی شوند. نتایج تلخ تروما عبارتند از: عزت نفس پایین، احساس شرم، خشونت، اضطراب، ترس، رنجش و تنفر از خود.

خبر خوب این است که درمان های مؤثری برای تروما وجود دارد. با دریافت درمان مناسب می توانید بر احساسات منفی که باعث می شوند دید منفی نسبت به جهان و خودتان داشته باشید و جلوی لذت بردن را می گیرند، غلبه کنید.
چه چیزی باعث ایجاد تروما می شود؟
تروما واکنش احساسی به اتفاقیست که باعث ترس شدید می شود؛ مثل ترس شدید از مرگ، آسیب دیدن یا بیماری جدی خودتان یا یکی از عزیزانتان. حتی اگر آن اتفاق منفی برای دیگری افتاده باشد، باز امکان دارد که شما تروما داشته باشید.
وقتی ببینید اتفاق بدی برای کسی که دوستش دارید می افتد امکان دارد دچار تروما شوید. قتل جرج فلوید توسط پلیس شهر میناپولیس روی سلامت روانی و امنیت سیاه پوستان آمریکا تأثیر گذاشت. بر اساس مطالعه ای که در سال 2021 میلادی انجام شد، بعد از انتشار اخبار متعدد درباره خشونت پلیس، سیاه پوستان بیشتر از سفید پوستان در آمریکا علائم افسردگی و اضطراب داشتند.
ما بهترین مشاوران را در اینجا برای درمان تروما معرفی کرده ایم
انواع تروما
سه نوع تروما وجود دارد: حاد، مزمن و پیچیده

ترومای حاد زمانی ایجاد می شود که یک اتفاق باعث شده اندوه شدیدی به فرد دست بدهد یا جانش به خطر افتد. تصادف با ماشین یا حوادث طبیعی می توانند سبب ایجاد این نوع تروما شوند.
ترومای مزمن زمانی شکل می گیرد که فرد به طور مکرر واقعه ای خطرناک یا استرس زا مثل زورگویی و خشونت خانوادگی را تجربه می کند.
ترومای پیچیده زمانی ایجاد می شود که فرد به طور مکرر در معرض اتفاقاتی قرار می گیرد که به شدت باعث ترس و اندوه او می شود؛ اتفاقاتی از قبیل سوء استفاده جنسی، شکنجه و طرد شدن.

تفاوت بین تروما و اختلال استرس پس از سانحه
تمام انواع تروما می توانند تأثیر بلند مدتی روی سلامتی شما بگذارند. اما همه تروماها منجر به اختلال استرس پس از سانحه یا همان PTSD نمی شوند. زمانی تروما می تواند به عنوان اختلال استرس پس از سانحه شناخته شود که به طور مکرر تاثیرات آن را تجربه کنید و رفتارهای اجتنابی شدیدی داشته باشید.
تفاوت اساسی دیگر بین تروما و PTSD این است که برخی از علائم تروما بعد از دریافت مشاوره و اصلاح افکار رفع می شوند. افرادی که یاد می گیرند پس از مصیبتی که بر آن ها وارد شده بهبود پیدا کنند و با مشکلات زندگی خود را وفق بدهند چیزی متضاد PTSD را تجربه خواهند کرد که به آن رشد پس از سانحه (PTG) گفته می شود. PTG زمانی است که فرد حس می کند می تواند به جلو حرکت کند و دیدی مثبت نسبت به تجربیات ناخوشایند دارد.
تروما رو با این مورد اشتباه نگیرید: استرس پس از سانحه (بهترین روش کنترل)
وقتی تفاوت بین تروما، PTSD و استرس پس از سانحه (تأثیر طولانی تر پاسخ احساسی به اتفاقی ناگوار) را متوجه شوید، می توانید تصمیم های بهتری برای دریافت دارو و مشاوره بگیرید.
از کجا بدانیم که تروما را سرکوب می کنیم یا نه؟
اختلال استرس پس از سانحه 5 مرحله دارد: نادیده گرفتن، عصبانیت، چانه زنی، پذیرش، افسردگی.
مرحله یک: نادیده گرفتن
مرحله اول نادیده گرفتن است. در این مرحله فرد نمی خواهد قبول کند که اتفاقی ترومایی برایش آمده است. مغز سعی می کند با نادیده گرفتن خاطره آن تجربه با آن اتفاق کنار بیاید. این امر ممکن است ارادی یا غیرارادی باشد.
تحقیقی در سال 2015 در این زمینه انجام و در مجله Nature Neuroscience منتشر شد. بر اساس این تحقیق، مغز با مکانیسمی خاطرات ترومایی را پنهان می کند و اجازه نمی دهد ضمیر خودآگاه به آنها دسترسی پیدا کند. با اینکه مغز هدف مثبتی از این عمل دارد، ولی ممکن است در طولانی مدت به فرد آسیب بزند.
کاربردی: جطور ذهنمان را در کنترل کامل داشته باشیم؟
افرادی که تروما را سرکوب می کنند بعد از مدتی متوجه می شوند که خیلی زودرنج شده اند و نمی توانند به خوبی تمرکز کنند. گاهی اوقات ممکن است بفهمند که دارند از خانواده و دوستان فاصله می گیرند. نادیده گرفتن این احساسات می تواند روی عملکرد فرد در مدرسه یا سرکار تأثیر بگذارد.
بر اساس تحقیقاتی که در سال 2018 انجام و در مجله روانشناسی بالینی منتشر شد، سرکوب تروما در زمان کودکی سبب می شود فرد وقتی رشد می کند عملکرد شناختی ضعیف داشته باشد. از آنجایی که تروما فضای زیادی از ذهن ما را فرا گرفته، نمی توانیم مانند یک فرد عادی عملکرد موفقیت آمیز داشته باشیم.
مرحله دو: عصبانیت
وقتی یاد گرفتید تجربه ترومایی خود را سرکوب نکنید، ممکن است به خاطر اتفاقی که برایتان افتاده خشمگین یا رنجیده خاطر شوید. عصبانیت پس از از دست دادن چیزی که برایتان مهم است، امری طبیعیست؛ چه مرگ یکی از عزیزان تان باشد چه از دست دادن امنیتتان.
صحبت راجع به تروما با دیگران حالتی از خشم است.
برخی از افرادی که استرس پس از سانحه دارند ممکن است تجربه ناخوشایندشان را در زمانی نامناسب یا به طور ناخواسته برای دوستان، خانواده یا فردی غریبه تعریف کنند. این اتفاق با خالی کردن احساسات تفاوت دارد و در آن فرد توجهی به این موضوع نمی کند که تعریف کردن تجربه اش ممکن است شنونده را شدیداً تحت تأثیر قرار دهد و امکان دارد آن شخص پس از دریافت این اطلاعات سنگین عاطفی احساس بسیار ناخوشایندی پیدا کند.
تحقیقی در سال 2018 انجام گرفت که بر اساس آن نوجوانانی که علائم استرس پس از سانحه داشتند، با صحبت راجع به تجربه شان با دوستان به صورت آنلاین بهتر می توانستند با آن کنار بیایند. در واقع صحبت راجع به تروما و ابراز افکار ناخواسته خود در شبکه های اجتماعی به جای دریافت کمک حرفه ای راحتتر است.
مرحله سه: چانه زنی
بعد از غلبه بر خشم نوبت به چانه زنی می رسد. چانه زنی زمانی رخ می دهد که فرد حس می کند رفتار خودش باعث ایجاد آن اتفاق ترومایی شده و کنترل رفتارش را راهی برای کنترل زندگی اش می داند. این گفتگوها می تواند بیرونی و درونی باشند؛ بیرونی مثل زمانی که فرد تلاش کند با دعا کردن اوضاع را تغییر دهد؛ درونی مثل صحبت های فرد با خودش و سناریوهای «چه می شد اگر…».
مرحله 4: افسردگی
افسردگی مرحله چهارم است که در آن فرد به خاطر احساسات شدید غم و پوچی احساس درماندگی می کند. در این مرحله، فرد درگیر تروما ممکن است از جمع دوری کند و از انجام فعالیت های مورد علاقه اش دیگر لذت نبرد.
مرحله 5: پذیرش
مرحله آخر پذیرش است. در این مرحله فرد قبول می کند که اتفاق ناخوشایندی رخ داده است و برای دریافت کمک حرفه ای اقدام می کند.
تروما چقدر طول می کشد؟
تجربه های ترومایی متفاوتند و بستگی دارد فرد منابع و کمک های لازم برای کنترل استرس پس سانحه را داشته باشد یا نه. اگر فرد مشاوره حرفه ای دریافت کند، علائم تروما تا سه ماه طول می کشند. اما اگر تروما بیشتر از سه ماه طول بکشد و برای زندگی روزمره فرد مشکل ایجاد کند، ممکن است آن تروما به PTSD تبدیل شود.
ترومای خاصی وجود ندارد که بگوییم حتماً به PTSD تبدیل می شود. این اتفاق به عوامل متعددی بستگی دارد از جمله اینکه تروما چگونه روی فعالیت های روزانه فرد تأثیر می گذارد. جولی کاپلو، عضو هیئت روانشناسی حرفه ای آمریکا و مدیر اجرایی مرکز تروما و افسردگی در بیمارستان کودکان در شهر نیواورلئان، در مصاحبه ای با Psycom گفت که امکان تغییر تروما به PTSD به تروما های قبلی در زندگی فرد و اینکه آیا آن فرد سابقه بیماری روحی دارد یا نه و همچنین به اینکه فرد چقدر در معرض حادثه ناگوار بوده است بستگی دارد.
حتما بخوانید: چگونه خودمان را استرس زدایی کنیم؟ 7 توصیه
او تصریح کرد: «برای مثال، اگر در مدرسه ای تیراندازی شود، کودکانی که بیشتر در معرض و نزدیک تر واقعه بودند بیشتر ممکن است دچار استرس پس از سانحه شوند.»
علاوه بر آن، به گفته کاپلو، تروما را سخت می توان تشخیص داد. چون مقوله ای شخصی است. اتفاقی که در شخصی تروما ایجاد می کند، ممکن است برای دیگری تروما ایجاد نکند.
اگر تروما درمان نشود، چه اتفاقی می افتد؟
تروما و PTSD قابل درمانند؛ اما بستگی به این دارد که چقدر درمان های حرفه ای دریافت می کنید و چقدر دنبال یک متخصص هستید. اگر تروما درمان نشود، روی یادگیری و قدرت تمرکز کودک تأثیر منفی می گذارد.
علاوه بر این، کودکی که در حال رفتن به سن نوجوانی است و از تروما رنج می برد، ممکن است نتواند هیجاناتش را کنترل کند و موفقیت اجتماعی دلخواهش را کسب کند. تروما در نوجوانان سلامت جسمی آن ها را به خطر می اندازد؛ از خطر استعمال مواد مخدر گرفته تا آسیب رساندن به خود.
از نظر روانشناسی: تروما در روانشناسی چیست؟ علائم و عوامل روانی ایجاد
در بزرگسالی، تروما باعث مشکلات روحی بزرگ تری می شود؛ از جمله: مشکلات در روابط عاطفی، استعمال مواد مخدر و دوری از هر چه که یاد آور ترومای آنها باشد.
بنا به گفته متخصصان، اکثر مشکلات جامعه ما از جمله، قاچاق جنسی، خشونت خانوادگی و خشونت در جامعه ریشه در تروما های درمان نشده در کودکی دارد. بنا بر این، بسیار مهم است که متخصصان از همان اول وارد عمل شوند تا بتوان از وقوع بسیاری از موارد گفته شده جلوگیری کرد.
درمان تروما
از جمله درمان های مؤثر برای تروما می توان به حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد (EMDR) اشاره کرد. EMDR تکنیکی است که در آن فرد اتفاقی که باعث تروما شد را به خاطر می آورد و در همان حال یک درمانگر متخصص انگشتانش را در مقابل چشم بیمار عقب و جلو می کند و فرد باید انگشتان درمانگر را با چشم دنبال کند. EMDR بین مدارهای مغز مجدداً توازن ایجاد می کند و برای درمان تروما ناشی از یک تک اتفاق مثل تصادف ماشین در کودکی مؤثر است.
در ادامه بخوانید: 5 تا از حرکت یوگا جهت ارتقای رفع استرس و خستگی
یوگا، بازخورد عصبی و گفتار درمانی هم می توانند برای درمان تروما مؤثر باشند؛ ولی باید به دنبال کارشناسانی باشید که آموزش های تخصصی دیده اند و تجربه کار با افرادی که از تروما رنج می برند را دارند.

Pstd چیست؟ علائم، تاثیر آن بر زندگی و درمانهای موجود

Pstd چیست؟ علائم، تاثیر آن بر زندگی و درمانهای موجود

PTSD (مخفف Post-traumatic stress disorder) به معنای اختلال اضطراب پس از سانحه است و به مجموعه واکنشهایی اشاره می کند که افراد بعد از اتفاقات آسیب زا و دردناکی تجربه می کنند که خودشان دچارشان شده اند یا شاهد آن حوادث بوده اند. این حوادث می تواند تصادفات جدی، تجاوز جسمی یا جنسی، اتفاقات مربوط به جنگ یا شکنجه و یا بلایای طبیعی مثل آتش سوزی یا سیل باشند.
اغلب اوقات افرادی که دچار چنین اتفاقات آسیب زننده ای می شوند، در روزها و هفته های اول بعد از آن علائمی مثل برانگیختگی، هوشیاری، احساس خطر کردن و گارد گرفتن را تجربه می کنند. این واکنشها هر از گاهی جایشان را با احساس کرختی و دوری گزیدن عوض می کنند. علاوه بر این، فرد به طور مداوم خاطرات آن واقعه و احساس اینکه ممکن است دوباره چنین اتفاقی بیفتد را در ذهن مرور می کند و احساس ترس شدید، غم، گناه، خشم یا اندوه نیز در او برانگیخته می شود.
چگونه خودمان را استرس زدایی کنیم؟ 7 توصیه
به طور کلی این واکنشها و احساسات طی چند هفته بعد از حادثه خود بخود از بین می روند؛ اما اگر واکنشها و پریشانیها ادامه پیدا کنند یعنی فرد در معرض خطر ابتلا به PTSD یا مشکل روحی دیگری قرار دارد.

 
هر کسی ممکن است بعد از تجربه یک اتفاق دردناک و آسیب زا دچار اختلال اضطراب پس از سانحه شود، اما افراد زیر بیشتر از بقیه در معرض این خطر قرار دارند:

قربانیان تجاوز فیزیکی یا جنسی
کسانی که احساس درماندگی شدیدی را تجربه کردند.
کسانی که اتفاقی را تجربه کردند که هرگز تصور نمی کردند رخ بدهد.
افرادی که دچار اتفاقات آسیب زا و خطرناکی مثل سوء استفاده جسمی یا جنسی، تصادفات رانندگی، حوادث جنایی، بلایای طبیعی یا درگیری و نزاع شده اند.
افرادی که در گذشته از PTSD رنج می بردند.

در ادامه بخوانید: 5 تا از حرکت یوگا جهت ارتقای رفع استرس و خستگی
علائم PTSD
کسی که به PTSD مبتلا می شود چهار نوع مشکل اصلی دارد:

مرور ناخواسته و تکرار شونده اتفاق آسیب زا در ذهن بخاطر فلاش بکها یا کابوسهایی که باعث بروز واکنشهای احساسی یا فیزیکی شدیدی مثل تعریق، تپش قلب، اضطراب یا ترس و وحشت می شوند.
دوری کردن از چیزهایی که خاطرات آن اتفاق را به یادش می آورند مثل افکار، احساسات، افراد، مکا‌نها، فعالیتها یا موقعیت‌ های مربوط به حادثه.
بروز تغییرات منفی در افکار و احساساتش مثل احساس عصبانیت، ترس، گناه، بی حسی و کرختی و خلق باورهایی مثل «من بد هستم» یا «دنیا ناامن است» و احساس جدا شدن از بقیه.
بیش از حد هوشیار یا مضطرب بودن که با مشکلات خواب، تحریک پذیری، عدم تمرکز، وحشت زده شدن سریع و دائما مراقب و محتاط بودن بروز می کنند.

اگر کسی هر کدام از این چهار مورد را یک ماه یا بیشتر تجربه کند و این تجربه باعث احساس ناراحتی شدیدی برایش شود یا توانایی کار، مطالعه و به طور کلی زندگی روزمره اش را مختل کند به احتمال زیاد پزشک تشخیص PTSD برایش می دهد.

علاوه بر این، افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه دچار چیزی به نام “تجارب تجزیه ای” نیز می شوند که آن را به صورت زیر شرح می دهند:

انگار من اصلا اونجا نبودم.
زمان متوقف شده بود.
احساس می کردم دارم از بالا اتفاقات را تماشا می کنم.

PTSD در کودکان و نوجوانان
کودکان و نوجوانان هم موقع ابتلا به PTSD دچار مشکلاتی مشابه با بزرگسالان می شوند. بچه هایی که کوچکتر هستند ناراحتی و علائمشان را به شکل متفاوتی بروز می کنند؛ مثلا ممکن است به جای مرور ناخواسته خاطرات واقعه در طول روز، با بازی های تکراری حادثه آسیب زایی که برایشان رخ داده را دوباره زنده کنند.
خیلی از کودکان به جای کابوسهایی که حادثه ناخوشایند را به خاطر می آورند، خوابهای ترسناک بدون محتوای قابل تشخیص می بینند. علاوه بر این علاقه شان را به بازی کردن از دست می دهند، از نظر اجتماعی منزوی می شوند یا عصبانیتهای شدیدی دارند.
جطور ذهنمان را در کنترل کامل داشته باشیم؟
حدود یک سوم از کودکانی که حادثه آسیب زننده ای را تجربه می کنند دچار PTSD می شوند. مشکلات دیگری که PTSD به همراه می آورد عبارتند از: اضطراب یا افسردگی، نافرمانی و سرکشی و اختلال کمبود توجه و بیش فعالی. PTSD در نوجوانان و بزرگسالان نیز ممکن است منجر به افکار خودکشی و مصرف الکل یا مواد مخدر شود.
تاثیر PTSD بر روابط و زندگی روزمره
اختلال اضطراب پس از سانحه روی توانایی های فرد برای کار کردن و ادامه زندگی روزمره یا ارتباط او با خانواده و دوستانش تاثیر منفی می گذارد. فرد مبتلا به PTSD اغلب اوقات بی علاقه و غیر صمیمی به نظر میرسد چون سعی می کند نسبت به چیزی حسی نداشته باشد و درباره چیزی فکر نکند تا جلوی خاطرات دردناکش را بگیرد. این افراد سعی می کنند در جمعها و روابط خانوادگی حضور نداشته باشند وپیشنهاد کمک دیگران را رد کنند. چنین رفتاری باعث می شود کسانی که آنها را دوست دارند آزرده خاطر شوند.
ذکر این نکته مهم است که شما باید بدانید این رفتارها بخشی از مشکل افراد مبتلا به PTSD هستند. مبتلایان به این اختلال به حمایت خانواده و دوستان نیاز دارند، ولی ممکن است متوجه نباشند که چه اتفاقی برایشان افتاده و ندانند که به کمک نیاز دارند.

معمولا وقتی PTSD ادامه پیدا می کند، بیمار به طور همزمان دچار مشکلات روحی دیگری هم می شود. در واقع تا 80 درصد از افراد مبتلا به PTSD بلند مدت به مشکلات دیگری که معمولا افسردگی، اضطراب و سوء مصرف الکل یا مواد دیگر هستند هم دچار می شوند. این مشکلات می توانند به طور مستقیم و در واکنش به حادثه آسیب زا پیش بیایند و یا اینکه به دلیل ابتلا به PTSD بروز کنند.
خطر مصرف الکل و مواد مخدر در مبتلایان PTSD
برخی افراد برای کاهش غم و ناراحتی ناشی از مشکلات روحی و عاطفیشان به مصرف الکل یا مواد روی می آورند. الکل و مواد مخدر ممکن است به طور موقت و در کوتاه مدت باعث کمرنگتر شدن خاطرات دردناک بشوند، اما مانع از بهبود کامل فرد مبتلا به PTSD می شوند و مشکلات جدی دیگری را بوجود می آورند.
PTSD رو با این مورد اشتباه نگیرید: استرس پس از سانحه (بهترین روش کنترل)
درمان PTSD
اگر دو هفته بعد از وقوع حادثه همچنان با مشکلات روحی دست و پنجه نرم می کنید باید به روانپزشک متخصص مراجعه نمایید تا روند درمان برایتان شروع شود. برای درمان PTSD روشهای موثری در دسترس هستند که اغلب آنها شامل درمان روانشناختی مثل مشاوره برای فهمیدن چیزی که اتفاق افتاده و ارائه روشهایی برای مدیریت واکنش ها می شوند، اما در عین حال درمان دارویی هم می تواند مفید باشد.
به طور کلی توصیه می شود به جای مصرف دارو به عنوان اولین و تنها راه حل مشکل، با درمان روانشناختی شروع کنید. چرا که سنگ بنای درمان PTSD مواجهه با حافظه آسیب زا و کار کردن روی افکار و باورهای مرتبط با تجربه است که از طریق مراجعه به یک فرد آموزش دیده صورت می گیرد.
درمانهای متمرکز بر تروما (Trauma) (ضربه روحی) عبارتند از:

کاهش علائم PTSD
کاهش اضطراب و افسردگی
افزایش کیفیت زندگی فرد

درمان کودکان و نوجوانان مبتلا به PTSD
درمان توصیه شده برای کودکان و نوجوانان مبتلا به PTSD، رفتار درمانی شناختی (CBT) است. این درمان شامل موارد زیر می شود:

کسب اطلاعات درباره نوع رویداد آسیب زای تجربه شده (مثلا میزان رایج بودن آن) و واکنش های رایج به تروما
آموزش نحوه آرام شدن و مدیریت اضطراب
کمک به ساخت داستان منسجمی از حادثه آسیب زا و اصلاح هر گونه باور مخرب درباره حادثه مثل سرزنش کردن خود
مواجهه تدریجی با اشیاء یا موقعیتهای مرتبط با تروما که فرد از آنها میترسد یا دوری می کند.
کمک به بازگشت فرد به فعالیت های روزمره

کاربردی: تروما چیست؟ علائم و عوامل روانی ایجاد آن

کتاب روانشناسی شخصیت (دانلود رایگان 2 تای برتر)

کتاب روانشناسی شخصیت (دانلود رایگان 2 تای برتر)

شخصیت هر کسی ترکیبی از ویژگیها و خصوصیاتی است که او را به چیزی که هست تبدیل می کنند. در واقع، وقتی ویژگیهای اصلی یک نفر یکجا جمع می شود، شخصیت فردی او شکل می گیرد. هر کدام از ما خصوصیات و ویژگیهای خاص و منحصر به فرد خودمان را داریم و در عین حال خیلی از خصوصیاتمان هم با همدیگر مشترک است. این خصوصیات و ویژگیهای خاص و مشترک در حقیقت همان الگوهای نوع تفکر، احساس و رفتار ما با دیگران هستند.
روانشناسی شخصیت (Personality psychology) روی شباهتها و تفاوتهای میان شخصیت افراد مطالعه می کند. وقتی این الگوها و رفتارها را تجزیه و تحلیل کنیم، متوجه می شویم که شخصیت ها ریشه در روانشناسی ما دارند. اگر شما هم مثل خیلیهای دیگر به مسائل روانشناسی و شخصیت شناسی علاقمندید مطلب امروز ما را از دست ندهید! ما اینجا 10 نکته جالب و مهم درباره روانشناسی شخصیت در اختیارتان می گذاریم و بعد هم دو پی دی اف کتاب روانشناسی شخصیت را به صورت رایگان می توانید دانلود کنید.
روانشناسی شخصیت
طبق نظریه روانکاوری زیگموند فروید (Sigmund Freud)، مغز انسان از سه ساختار تشکیل شده است: 

توی این پک فوق العاده، مرد بهتری شویم رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! 

 
 

توی این پک های فوق العاده، آموزش مهارت های فردی که از نون شب واجب ترن رو با بهترین اساتید یاد می گیری. دیگه توی زندگی کم نیار و توی هر جمعی همه رو انگشت به دهان کن!

 

نهاد یا اید (ID)
خود یا ایگو (ego)
فراخود یا سوپرایگو (superego)

فروید عقیده داشت که این ساختارها شخصیت ما را می سازند. از طرف دیگر، نظریه صفت (trait theory) استدلال می کند که شخصیت ما بر اساس 5 ویژگی مهم تعیین می شود که عبارتند از: گشودگی، وجدانی بودن، برون گرایی، توافق و روان رنجوری.
چگونه شخصیتی جذاب داشته باشیم؟ (15 ترفند موثر)    
نظریه انسان گرایانه (humanistic theory) بر این باور است که شخصیت و ویژگی های ما یک انتخاب شخصی است. نظریه شناخت اجتماعی (social cognition theory) نیز ریشه ویژگیها و خصوصیات شخصیتی را تعاملات اجتماعی و محیط پیرامون ما می داند.
4 نظریه شخصیت
شخصیت هر کسی مختص خود اوست و این می تواند مبهم و گیج کننده باشد. با اینکه مغز هیچ فردی شبیه دیگری نیست، اما وجود برخی اشتراکات بین شخصیتهای مختلف باعث ساده تر شدن مفهوم آن می شود. این وجوه مشترک به ما کمک می کند تا شخصیتهای مختلف و تفاوتهای آنها را بشناسیم.
به طور کلی 4 نظریه شخصیت وجود دارد: 

با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!

 

دیدگاه های روانکاوانه
نظریه صفت
دیدگاه های انسان گرایانه
نظریه شناخت اجتماعی

ویژگیهای اصلی شخصیتی
با اینکه همه افراد با هم متفاوند؛ اما در نهایت همه ما انسان هستیم و از راههای مختلف به هم مربوط می شویم. ویژگیهای شخصیتی یکی از آن راههاییست که انسانها را به هم مرتبط می سازد. در واقع چند ویژگی شخصیتی اصلی وجود دارد که می توان تمام شخصیت های انسانی را بر اساس آنها بنا کرد؛ مثلا دوستی، اعتماد به نفس، مثبت اندیشی و جسارت. ممکن است برخی از ما بیشتر از دیگران از این صفات برخوردار باشیم، ولی در هر حال همه ما این ویژگیهای اصلی را در خود داریم و این چیزیست که ما را به هم مربوط می کند.
چطور شخصیت خود را بسازیم؟ (10 روش موثر)
شخصیت ما چه زمانی پرورش می یابد؟
این شخصیت ماست که تعیین می کند ما که هستیم؛ ولی چنین اتفاقی کی رخ می دهد؟ هر چه سن ما بالاتر می رود، درک بیشتری از اینکه چه کسی هستیم پیدا می کنیم. در حقیقت ما شخصیت خودمان را طی مدتی طولانی و از طریق الگوهای رفتاری پرورش می دهیم.

اینکه فکر کنیم نوزادان به محض به دنیا آمدن شخصیت مستقلی دارند، فکر شیرین و جالبی است؛ اما لزوما چیزی نیست که بشود آن را تایید کرد. مسائلی مثل محیط، ژنتیک، روش‌های فرزندپروری و عوامل اجتماعی همگی دست به دست هم می دهند تا شخصیت یک فرد شکل بگیرد و رشد کند. تحقیقات نشان می دهند که این فرآیند در سنین 20 تا 40 سالگی به اوج فعالیت خودش می رسد و در حدود 50 سالگی شروع به کند شدن می کند.
طبیعت (nature) در مقابل تربیت (nurture)
در بسیاری از موضوعات روانشناسی، همیشه نظریه طبیعت در تقابل با نظریه تربیت بوده است و بحث شخصیت شناسی هم از این قاعده مستثنا نیست. وقتی پای رشد و پرورش شخصیت به میان می آید، نظریه طبیعت ادعا می کند که رفتار انسانها از عوامل وراثتی یا سرشتی آنها نشات می گیرد. از طرف دیگر نظریه تربیت یا پرورش بر این باور است که رفتار هر فردی به خاطر عوامل بیرونی که پس از تولد با آنها مواجه می شود با دیگری متفاوت است. این عوامل شامل چیزهایی مثل تجربیات زندگی، روشهای فرزندپروری والدینش، مسافرت و غیره می شود.
چگونه ویژگی های شخصیتی خود رابشناسیم؟
با اینکه کارشناسان هر دو نظریه استدلال های مخصوص خودشان را دارند؛ اما به نظر می رسد که شخصیت هر فرد تحت تاثیر هر دوی این عوامل قرار دارد. شاخه ای از علم ژنتیک به نام ژنتیک رفتاری (behavioral genetics) وجود دارد که به بررسی تاثیر ژنها روی رفتار انسان می پردازد. کارشناسان معتقدند وقتی ما صفات را به ارث می بریم، نوع این صفات ممکن است با هم فرق داشته باشند ولی معمولا خیلی زود شناسایی می شوند. (منبع)
نقش محیط روی شخصیت
تا حالا به این فکر کرده اید که شخصیتتان وقتی در محل کار هستید با چیزی که جلوی دوستانتان هستید فرق می کند؟ یا تا به حال حس کرده اید وقتی به خانه والدینتان می روید رفتارتان با چیزی که در خانه خودتان است متفاوت می شود؟ دلیلش این است که شخصیت ما می تواند بسته به محیطی که در آن هستیم هم تغییر کند. برای همین خیلی از ما نحوه حرف زدن و رفتار کردنمان را بسته به محیطی که در آن هستیم تغییر می دهیم. در چنین شرایطی با وجود اینکه ما هنوز خودمان هستیم، محیط پیرامونمان را تجزیه و تحلیل کرده و تغییراتی اعمال می کنیم. این تغییرات ممکن است به خاطر سازگار شدن، توجه به احساسات دیگران، عدم اعتماد به نفس و یا هر دلیل دیگری رخ بدهند.

عوامل موثر در شکل گیری شخصیت، انواع آن و خصوصیات شخصیتی
10 تا 13 درصد از مردم جهان از اختلالات شخصیت رنج می برند
اختلال شخصیت (personality disorder) هم درست مثل هر اختلال دیگری به معنای تغییر در هنجارها و انتظارات معمولی است. افرادی که از اختلالات شخصیتی رنج می برند، به خاطر تفاوتهای روحی و روانیشان با دیگران، به شکل متفاوتی فکر، احساس و رفتار می کنند. این اتفاق باعث بروز کشمکشهایی در تعاملات و روابط انسانی آنها و همینطور در فرایند یادگیریشان می شود.
اکثر روانشناسان بر این باورند که به طور کلی 10 اختلال شخصیتی مختلف وجود دارد. این اختلالات در سه دسته طبقه بندی می شوند که عبارتند از:

مشکوک
احساسی و تکانشی
مضطرب

هر کدام از این دسته ها از نظر شدت و علائم اختلال با بقیه متفاوت است.
تست های شخصیت بسیار محبوب هستند
از تست های شخصیت برای ارزیابی عمیقتر شخصیت انسانها استفاده می شود. معمولا این تستها به شکل پرسشنامه طولانی و عمیقی ارائه می شوند. تست شخصیت به ما کمک می کند تا با خودمان بیشتر آشنا شویم و بفهمیم در چه زمینه ها و مشاغلی می توانیم خوب عمل کنیم.
علاوه بر این از تستهای شخصیت برای تشخیص بالینی و کمک به تعیین روش درمانی مناسب هم استفاده می شود. این نوع تستها امکان درک و آشنایی عمیقتر ما با خودمان را فراهم می کنند.
رایج ترین تیپ های شخصیتی انسان ها کدامند؟
ویژگیهای شخصیتی می توانند با موفقیت مرتبط باشند
شخصیتهای خاصی وجود دارد که باعث می شود یک فرد از بقیه متمایز شود. وقتی به کسی که خیلی موفق است فکر می کنید، شخصیت او در ذهنتان چگونه ترسیم می شود؟ خیلیها افراد موفق را رهبر، سخت کوش، متفکر، شهودی و غیره توصیف می کنند. توجه به این خصوصیات به ما کمک می کند تا بفهمیم موفق بودن چیزیست که ما هم از لحاظ روانی قادر به انجام آن هستیم.

ویژگی های شخصیتی در روابط دوستانه و زندگی اجتماعی نقش دارند
برخی از شخصیتها به سمت هم کشیده و مجذوب تفاوتهای یکدیگر می شوند؛ ولی بعضی دیگر ترجیح می دهند با کسانی باشند که بیشتر شبیهشان هستند. خیلیها با تفاوتهای شخصیتی کنار نمی آیند ولی برای بعضی دیگر، دیدن تنوع شخصیتی خوشایند است. به طور کلی ویژگیهای شخصیتی شما روی روابطتان با دوستان و اعضای خانواده و نحوه رفتار با آنها تاثیر مهم و زیادی می گذارد. (منبع)
دانلود بهترین کتاب های روانشناسی به صورت PDF
  دانلود کتاب روانشناسی شخصیت دکتر یوسفی
  دانلود جزوه دانشگاهی روانشناسی شخصیت
حتما بخوانید: تیپ های شخصیتی زنانه (9 نوع رایج)
مطالعه و تحلیل روانشناسی شخصیت یک شغل است
روانشناسی شخصیت یکی از شاخه های معروف و شناخته شده روانشناسی است که روی شخصیت و ویژگیهای شخصیتی متفاوت انسانها مطالعه می کند. افرادی که در این حوزه مشغولند، دنبال چگونگی رشد شخصیت ها و همچنین تأثیر آنها بر نحوه تفکر و عمل ما هستند. روانشناسی شخصیت به دلایل زیادی مفید است، اما یکی از بهترین دلایلش این است که می تواند به افراد در تغییر زندگیشان کمک کند. فردی که در زمینه روانشناسی شخصیت متخصص است می تواند افرادی را که از اختلالات شخصیتی رنج می برند تشخیص بدهد و آنها را درمان کند.

رنگ بنفش نشانه چیست؟

رنگ بنفش نشانه چیست؟ (در همه فرهنگها و از نظر روانشناسی)

رنگ بنفش نشانه چیست؟ (در همه فرهنگها و از نظر روانشناسی)

این مقاله ما در مورد نماد و معنای رنگ بنفش است که جز سری رنگ ‌های معنا دار به حساب می آید. در کجا به دنبال معنای رنگ بنفش باشیم؟ آیا در کهکشان پر ستاره و نیلی؟ یا در گل های لطیف یک باغ؟ شاید بتوانیم آن را در زیر زمین و در سنگ های قیمتی عرفانی پیدا کنیم.
مهم نیست که کجا به دنبال معنای بنفش بگردید، این رنگ روحانی، لطیف و اسرارآمیز است.
برای این که تصویر کاملی از نماد و معانی رنگ بنفش به شما ارائه دهیم و همین طور در مورد رایج ترین کاربرد های آن صحبت کنیم، با ما همرا باشید. (منبع1 منبع2)

توی این پک فوق العاده، مرد بهتری شویم رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی!

توی این پک های فوق العاده، آموزش مهارت های فردی که از نون شب واجب ترن رو با بهترین اساتید یاد می گیری. دیگه توی زندگی کم نیار و توی هر جمعی همه رو انگشت به دهان کن!

معانی رنگ بنفش در فرهنگ های مختلف
در روانشناسی رنگ، هر رنگی تأثیر غیرقابل انکاری بر رفتار و تصورات ما دارد. در واقع این نیرویی است که به راحتی نمی توانیم از آن دوری کنیم.
با این وجود، نحوه درک و تفسیری که مردم از رنگ ها دارند هم توسط فرهنگ و سنت های آن ها تعیین می شود.
رنگ ها در نقاط مختلف جهان معانی متفاوتی دارند، این مفهوم را نمادگرایی رنگ می نامند.
بنفش هم مثل هر رنگی در فرهنگ های مختلف یک چیز را تداعی می کند. در ادامه تفسیر برخی از جوامع از رنگ بنفش آمده است:

با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!

در آیین هندو، بنفش نماد صلح و خرد است.
در آیین کاتولیک، رنگ بنفش با ظهور و روزه مرتبط است.
در یهودیت، رنگ بنفش به معنای رستگاری در راه رسیدن به خدا است.
در مصر، بنفش نماد فضیلت و ایمان است.
در اکثر کشور های آفریقایی، نماد سلطنت و رفاه است.
در ایالات متحده ، بنفش رنگ افتخار است.
در برزیل و تایلند، رنگ بنفش زمانی که با رنگ مشکی پوشیده شود، به معنای عزاداری است.

معنای رنگ بنفش از نظر روانشناختی
بنفش به معنای جذابیت و دلربایی است.
از طرفی هم بنفش رنگی است که با سلطنت، تجمل، معنویت و ماوراء طبیعه مرتبط است.
این برداشت ها مربوط به هزاران سال پیش است یعنی زمانی که دنیای ما تازه با رنگ بنفش آشنا می شد.
کاربردی: روانشناسی رنگ سبز، معنای آن و تاثیراتی که منعکس می کند
در زمان های قدیم، تولید رنگ ها فرآیندی پرهزینه ای بود که نیاز به تلاش زیادی داشت. به همین خاطر برخی از رنگ ها هم گران بودند که یکی از آن ها بنفش بود.

اولین رنگ بنفش به 1900 سال قبل از میلاد بر می گردد و خیلی کم پیش می آمده که شی یا لباسی به این رنگ پیدا شود.
به گفته مورخ Beatrice Caseau، 10000 صدف 1 گرم رنگدانه یا جوهر تولید می کند که این فقط لبه یک لباس را درست رنگ می کند.
همین مقدار رنگ هم از صدف های دور ریخته شده در شهر های تیریان و سیدون که به اندازه کوهی به ارتفاع 39.9 متر روی هم انبار شده اند، به وجود آمده است.
معنای رنگ بنفش
پس دلیل این که چرا رنگ بنفش بیشتر از همان مقدار طلا ارزش داشت و فقط خانواده سلطنتی توانایی تهیه اش را داشتند، مشخص است.
به طبع لباس هایی که با استفاده از بنفش تیری رنگ شده بودند هم بسیار پرطرفدار و گران تر بود.

بنفش در طبیعت نسبتا کمیاب بوده و هست.
تولید این رنگ هم دشوار است.
رنگ بنفش در برابر محو شدگی مقاوم است.

در نتیجه، بنفش تیری یا ارغوانی به نمادی از ثروت، قدرت و اعتبار تبدیل شد.
بسیاری از پادشاهان و امپراتوران از مصر باستان و امپراتوری روم، و همین طور مردان عالی مرتبه کلیسای کاتولیک، لباس ‌ها و جامه‌ های بنفش می ‌پوشیدند.
مثلا ملکه الیزابت دوم در مراسم تاجگذاری اش در کاخ باکینگهام، لباس بنفش بر تن کرد.
کاربردی: روانشناسی رنگ قرمز، معنای آن و حقایق جالب
بنفش در میان رنگ ها معنی قدرت، رمز و راز، ولخرجی و خرد را تداعی می کند.
همان طور که انتظار می رود، معانی منفی رنگ بنفش خود بزرگ بینی، خود پسندی و فساد است.
از طرفی بنفش ترکیبی از قرمز و آبی است.

با انرژی قرمز و آرامش آبی، بنفش تبدیل به رنگی می شود که الهام بخش تامل و خودآگاهی است.
انرژی، قدرت و شدت رنگ قرمز و آرامش، ثبات و اقتدار آبی را متعادل می کند و پادشاهی کامل را به وجود می آورد.
به همین دلایل، رنگ بنفش همیشه هاله ای قدرتمند و فراطبیعی داشته است، به همین خاطر هم هست که معمولا در ساخت و ساز های مذهبی یا جشن ها ظاهر می شود.
این رنگ برای مدیتیشن هم عالی است.
رنگ بنفش خودشناسی را تقویت و درک ما از درونی ترین افکارمان عمیق تر می کند. به رشد معنوی شهرت دارد و در کار های شخصی ما را راهنمایی می کند و ذهن، بدن و روح را در هماهنگی نگه می دارد.
کاربردی: روانشناسی رنگ آبی، معنای آن و حقایقی جالب
بنفش هفتمین رنگ رنگین کمان هم هست. به عنوان یک ماهیت منحصر به فرد و مستقل، روشنگر، تعالی بخش است و زیبایی غیرقابل انکاری دارد و به راحتی فریب می دهد.
این رنگ به رسیدن به کمال معنوی و تحول روح کمک می کند. و با این که رنگ بنفش روشن بینی معنوی ما را تقویت می دهد و به خیال پردازی و فرار از واقعیت مربوط می شود، اما ما را مقید هم نگه می دارد.

این رنگ نشانه عشق بی قید و شرط به خود، همدردی و توانایی درک خود است.
پس با این اوصاف جای تعجب نیست که رنگ بنفش معمولا در صنایع بشر دوستانه، معنوی، زنانه و مذهبی استفاده می شود.
از آن جایی که بنفش در طبیعت بسیار کمیاب است، تعداد زیادی از افراد آن را یک رنگ مصنوعی می دانند. از طرفی هم سایرین آن را مقدس، جذاب و رنگ برتر می دانند.
یاد بگیرید: 20 نکته جالب روانشناسی که در 99 درصد شرایط زندگی مفیدند
بنفش به مکان ‌های عمیق و دور دست در فضا مربوط می‌ شود و رمز و راز را تداعی می ‌کند. رنگی است که به ناشناخته ها مرتبط است و آرامش و ژرف اندیشی را می رساند.
و از آن جایی که رنگ بنفش می تواند تا حدودی ترسناک و مرموز باشد، شهوانیت را نشان می دهد. و در رنگ های کم رنگ تر و روشن تر بیشتر زنانگی را تداعی می کند.
به طور مثال اسطوخودوس، صورتی ” بالغ ” است. که نشان دهنده زنی برازنده همراه با زیبایی و زنانگی است.

این رنگ، رنگ مهربانی است که صلح را می رساند. با این حال، می تواند بیش از حد حساس باشد، به خصوص زمانی که هرج و مرج در اطراف وجود دارد و فرد را در یک حالت عاطفی قرار می دهد.
به این دلایل، بنفش یکی از رنگ های طیف است که دوقطبی به وجود می آورد؛ یعنی مردم یا آن را دوست دارند یا از آن متنفرند. این حس بیشتر تحت تأثیر سن و جنسیت است .
طبق تحقیقاتی که جو هالوک انجام داده است، این رنگ بعد از آبی، دومین رنگ مورد علاقه زنان است. زنان و بزرگسالان بین 25 تا 69 سال رنگ بنفش را بیشتر از مردان و جوانان ترجیح می دهند.
همان طور که انتظار می رفت، هالوک می گوید بسیاری از مردان علی رغم این واقعیت که بنفش را با جرات و شجاعت مرتبط می کنند؛ اما این رنگ را دوست ندارند. بنفش به عنوان کم‌ طرفدار ترین رنگ برای مردان در جایگاه سوم قرار دارد.
بلد باشید: روانشناسی رنگها (9 رنگ اصلی و محبوب ترین آنها)
روی هم رفته، بنفش ذهن و اعصاب را آرام می کند، روحیه را بالا می برد، مقدسات را تقویت می کند و احساس معنویت در فرد ایجاد می کند. اگر احساس اضطراب و استرس می کنید، بودن گل های بنفش در اطراف ممکن است خلق و خوی شما را آرام کند.
این رنگی است که موانع معنوی ساختگی را از بین می برد، تخیل را تقویت می کند و حساسیت را بالا می برد.
با این حال، استفاده بیش از حد از رنگ بنفش می تواند باعث کج خلقی، بی حوصلگی ، تکبر و حتی تشدید افسردگی شود.

این یک رنگ قوی و جاه طلبانه است که حس جادو و ایمان را در روح ما به وجود می آورد.
بنفش نشان می دهد که ناشناخته ‌ای وجود دارد که باید کشف شود ، و جایی برای تخیل و افکار بی ‌طرفانه باقی می ‌گذارد.
از این گذشته، بنفش در انتهای طیف مرئی و در لبه تخیل هم قرار دارد.
از آن جایی که رنگ بنفش خلاقیت و تخیل زیادی را برمی انگیزد، جای تعجب نیست که این رنگ در میان هنرمندان مختلف، از نویسندگان پر احساس گرفته تا نقاشان متفکر، طرفدار پیدا کند.
بنفش یک رنگ قوی است، اما قوی ترین طول موج مرئی انرژی الکترو مغناطیسی هم هست.
بلد باشید: 10 نکته کوتاه کاربردی روانشناسی شخصیت
امواج آن از همه رنگ ها کوتاه تر و در نتیجه قوی ترین هستند.
هر چه طول موج کوچک تر باشد ، انرژی قدرتمند تر است. بنابراین، بنفش در 400 نانومتر بسیار قوی تر از قرمز در 700 نانومتر است.
از بین تمام رنگ ‌های طیف، بنفش نزدیک ‌ترین رنگ به اشعه های مضر ایکس و پرتو گاما است.
بنفش به دلیل طول موج های کوتاه تر، سخت تر تشخیص داده می شود. به طور مثال اشعه ماوراء بنفش با چشم قابل مشاهده نیست.
اثرات فیزیکی رنگ بنفش
همانطور که قبلا هم اشاره کردیم، هر رنگی اثرات فیزیکی روی ما دارد. بنفش هم می تواند :

آرام مان کند. بنفش اثرات آرام بخشی بر ذهن و اعصاب دارد. رنگ های روشن بنفش رنگ های آرامش بخشی محسوب می شوند.
آگاهمان کند. حس معنویت آن ما را در مکان مناسبی برای تامل و خود شناسی قرار می دهد.
قوه تخیلمان را به کار بیندازد. با بیدار کردن حواس ما، خلاقیت را تقویت می کند.

بسیار کاربردی: روانشناسی رنگ ها در تبلیغات: همه نکات کاربردی
حقایقی درباره رنگ بنفش

بر اساس مدل رنگیCMYK ، بنفش یک رنگ فرعی و مکمل رنگ زرد است. از طرفی با توجه به مدل رنگی RGB مکمل سبز است.
بنفش نقطه تلاقی بین قرمز گرم و آبی سرد است و از سایه های زیادی تشکیل شده است و به همین دلیل، بنفش خاصیت گرمی و خنکی را در خودش دارد. از یک طرف در انتهای طیف سرخابی و عنابی گرم و در انتهای بنفش سرد در نظر گرفته می شود.
ارتش ایالات متحده به سربازانی که در جنگ مجروح شده اند ، قلب های بنفش رنگ اهدا می کند.
تنها دو پرچم رنگ بنفش دارند ؛ دومینیکا و نیکاراگوئه.
با این که بنفش در طیف نور قابل مشاهده است، اما ترکیبی از آبی و قرمز است .

مرد بد اخلاق

روانشناسی مردان بد اخلاق (و 6 نکته برای اطرافیان)

روانشناسی مردان بد اخلاق (و 6 نکته برای اطرافیان)

مردان به اصطلاح بد اخلاق (به انگلیسی Bad Temper)، برای مدت طولانی به خاطر ابراز عصبانیت و عدم کنترل خشمشان قسر در رفته اند، و جامعه این رفتار ناپخته و کودکانه را با تطبیق آن با قوانین احمقانه کوچک می شمرد، مثلا: از پسرها غیر از این انتظار نمی رود یا مردان اینگونه هستند.
تحقیقات نشان داده است که وقتی صحبت از ابراز خشم به میان می ‌آید، استاندارد دوگانه ‌ای وجود دارد. برسکول و اوهلمان (2008) در مطالعه‌ای در مورد چگونه مشاهده شدن زنان و مردان در محل کار دریافتند که ارزیاب ‌های زن و مرد هر دو موقعیت پایین ‌تری به زنان خشمگین نسبت به همتایان مرد خود اختصاص می ‌دهند. به عبارت دیگر، وقتی مردان عصبانی می شوند، به نوعی قابل قبول تر است. هنگامی که زنان این کار را انجام می دهند، آن ها را پر اشکال یا بی کفایت در نظر می گیرند.
روش استفاده از قانون جذب برای دوستی، ثروت و موفقیت
در کار بالینی خود با بزرگسالان، متوجه شدیم که تعداد بسیار بالاتری از مردان بد اخلاق توصیف می‌ شوند، در حالی که تعداد کمی از زنانی که با آن ها کار کردیم، مشکل مشابهی با خشم نشان می‌ دهند. علاوه بر این، متوجه شدیم که بسیاری از مردانی که بد خلقی دارند، بدترین حالت خشم را بر سر دوست دختر یا همسر خود خالی می کنند، به خصوص اگر با هم زندگی کنند.

توی این پک فوق العاده، مرد بهتری شویم رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی!

توی این پک های فوق العاده، آموزش مهارت های فردی که از نون شب واجب ترن رو با بهترین اساتید یاد می گیری. دیگه توی زندگی کم نیار و توی هر جمعی همه رو انگشت به دهان کن!

چرا اکثر مردانی که بد اخلاقند تغییر نمی کنند؟ اغلب به این دلیل است که اطرافیانشان به آن ها اجازه می دهند قسر در بروند. به عبارت دیگر، هیچ عواقبی برای عصبانیت آن ها در نظر نمی گیرند. دلایلی که چرا زنان و بسیاری از مردان همجنس‌ گرا به شریک مرد خود اجازه می ‌دهند که از این موضوع قسر در بروند، این است که از رویارویی با او یا مسئول شناختنش می ‌ترسند.

برخی از مردانی که با بد اخلاقی دست و پنجه نرم می ‌کنند، ویژگی ‌های شخصیتی خود شیفته را بروز می ‌دهند. به طور خاص، این مردان بیشتر بر احساسات، تصویری از خود پسندی و قدرت خود متمرکز هستند تا اینکه بر احساس هر کسی که با آن ها در رابطه است تمرکز کنند. در اصل، مرد بالغی که بر اساس خلق و خوی بد رفتار می کند، خود خواه است.
15 تا از رایج ترین مشکلات زناشویی
به مشکل برچسب بزنید – عصبانیت توهین آمیز است!
شاید برای هر زن عجیب به نظر برسد که در مقابل مردی که قلدری می کند بایستد. متأسفانه، بسیاری از زنانی که در معرض قلدری شوهر قرار دارند، مسئولیت کار و همچنین مراقبت از کودکان را نیز بر عهده دارند. اگر این خانواده ها از نظر مالی نیز دچار مشکل باشند، زنان احساس می کنند در دام افتاده اند یا قادر به ترک آن زندگی نیستند. خبر خوب این است که مقابله با مشکل واداشتن مرد به توقف خشم و عصبانیت، نیازی به پایان دادن به رابطه یا ترک آن ندارد. اگرچه این رابطه ممکن است روزی به پایان برسد، اولین قدم برای زنان در این شرایط این است که بپذیرند عصبانیت مرد توهین آمیز است. هیچ‌کس نمی‌ خواهد این اعتراف را بکند، اما تنها راهی است که یک زن می ‌تواند از استرس شدیدی که در خانه تجربه می ‌کند رهایی یابد.
به محض دیدن نشانه هایی که نشان می دهد عصبانیت مرد آماده فوران است، بینتان مرز بکشید.
اگر بتوانید نحوه واکنش خود به عصبانیت مرد را تغییر دهید، در واقع قادرید پویایی رابطه را تغییر دهید. در رابطه با فردی سوء استفاده گر و بد اخلاق، روند اغلب به این صورت است: مرد از عصبانیت منفجر می شود. زن سعی می کند او را آرام و خوشحال کند یا از نظر فیزیکی در خانه یا آپارتمان از او فاصله می گیرد که انگار می خواهد پنهان شود. اگر با خلق و خوی تند و زننده مرد روبرو هستید، بدانید که 100 درصد بر احساسات خود متمرکز است و مشکل در اینجاست. دفعه بعد که عصبانی شد، واضح صحبت کنید و با حالت خنثی صورت و لحن صحبت کردن بگویید که چه احساسی دارید.

با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!

چگونه کسی را عاشق خود کنید؟ (12 روش کاملا موثر)
بگویید باید بد اخلاقی اش را تحمل کند و به بیرون یا جای دیگری برود زیرا اخلاق بدش باعث می شود که شما به شدت احساس ناراحتی کنید. اگر از رفتن امتناع کرد، شما اگر می توانید کمی از خانه خارج شوید. وقتی برگشتید، احساس صمیمیت با او نکنید. بزرگترین اشتباهی که زوج ها در چنین موقعیتی مرتکب می شوند، تلاش برای برقراری ارتباط مجدد از طریق رابطه جنسی است. در عوض، یک یا دو روز کمی از او فاصله بگیرید.
احساسات خود را فرو نخورید – آن ها را بیان کنید.
اگر از گروهی از زنان نظرسنجی کنید که با مردی بد اخلاق زندگی می کنند، متوجه خواهید شد که انزوا یک عامل اصلی است. در رابطه با کسی که طبق قانون پیش نمی رود و ناگهان از کوره در می رود، زن اغلب خود را از دوستان و خانواده دور می کند زیرا در مورد گفتن حقیقت به افراد نزدیک دچار تعارض است. این واقعیت را در نظر بگیرید که زن قبلاً در اوضاع خانه استرس دارد، پس چه کسی می خواهد با گوش دادن به گروهی از دوستان یا اعضای خانواده که توصیه می کنند چمدان های خود را ببندد و رابطه را پایان دهد، استرس را افزایش دهد؟
نکته کلیدی برای زنان این است که از خود بپرسند از نظر عاطفی چه احساسی دارند و دو یا سه نفر را بیابند که بتواند به آن ها اعتماد کنند. در غیر این صورت، این زنان به حالت انزوای عمیق تری می ‌روند. اگر نگران دریافت توصیه های ناخواسته زیادی هستید، آن را مطرح کنید. به دوستتان بگویید فقط برای چند دقیقه می خواهید با حرف زدن خودتان را خالی کنید و هنوز برای نصیحت و مشورت آماده نیستید.
بسیار مهم: راه های جذب مردان (10 باید و 4 نباید)
تصمیم بگیرید که چقدر زمان برای تغییر کردن شریکتان به او می دهید.
انتظار یک تغییر عمده در رفتار، آن هم یک شبه اشتباه است اما اگر در واکنش خود به عصبانیت های او ثابت و هوشیار باشید، ممکن است در عرض چند هفته یا چند ماه اتفاق بیفتد. اگر مدتی است که اخلاق بد شریک زندگیتان را تحمل کرده اید، احتمالاً آماده هستید که مشکل را برای همیشه کنار بگذارید. از خود بپرسید که چقدر می خواهید به او فرصت دهید تا رفتار خود را تغییر دهد و یک یا دو ماه به او فرصت دهید تا به طور جدی روی اخلاقش کار کند. به او توضیح دهید که نمی توانید در رابطه ای بمانید که با شما بدرفتاری شود و به او زمان می دهید تا رفتار خود را تغییر دهد. لازم نیست مدت زمان را به او بگویید. این اطلاعات را برای خود نگه دارید. اگر چند ماه گذشت و او هنوز هم گاهی اوقات کنترل خشم خود را از دست می‌ دهد و شما را عصبانی می‌ کند، به پایان دادن رابطه فکر کنید.
او کارهای (ذهنی) زیادی برای انجام دادن دارد.
مردی با اخلاق بد می تواند تغییر کند، اما فقط در صورتی که مایل به انجامش باشد. برای تغییر، او باید بفهمد چه چیزی باعث طغیان خشمش می ‌شود و تصمیم بگیرد که کدام راه‌ های جدید مقابله با خشم را می تواند انجام دهد. عاقلانه ترین انتخاب این است که چنین فردی به دنبال یک روان درمانگر باشد. لطفاً توجه داشته باشید که وظیفه یا مسئولیت زن این نیست که نقش روان درمانگر را بازی کند یا به او خدمات بدهد. اگر با چنین مردی سر و کار دارید، به او بگویید که با یک مشاور صحبت کند، به یک گروه کنترل خشم بپیوندد یا کتابی در این زمینه بخواند. به سادگی یادآوری کنید که راه هایی برای کمک به مردم برای مقابله با خشم وجود دارد و امیدوارید که او به خاطر آینده رابطه تان به اندازه کافی برای تغییر رفتار زشتش اهمیت قائل شود.
حتما بخوانید: 26 نکته مهم برای جذب مردان توسط همسر

پس ذهن مردان در مقابل زنان

روانشناسی رفتار آقایان (10 نکته ای که هر خانمی باید بداند)

روانشناسی رفتار آقایان (10 نکته ای که هر خانمی باید بداند)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2022/04/word-image-65.jpeg

بیشتر تصورات رایج در مورد مغز مردان بر اساس مطالعات روی مردان 18 تا 22 ساله است. اما مغز یک مرد در طول عمرش به شدت تغییر می ‌کند.
در این مقاله با باورهای غلط رایج، مانند اینکه مردان همیشه دنبال عیش و نوش هستند، آشنا می ‌شوید. و خواهید آموخت که مردان چقدر در برابر تنهایی آسیب پذیرند و چرا به طرز نا امیدکننده ای روی راه حل ها تمرکز می کنند.
به طور خلاصه، این چیزی است که باید در مورد ذهن مردان بدانید. 

توی این پک فوق العاده، مرد بهتری شویم رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! 

 
 

توی این پک های فوق العاده، آموزش مهارت های فردی که از نون شب واجب ترن رو با بهترین اساتید یاد می گیری. دیگه توی زندگی کم نیار و توی هر جمعی همه رو انگشت به دهان کن!

 

میل به ازدواج
زنان می خواهند خانواده تشکیل دهند و مردان می خواهند عیش و نوش کنند. اما این یکی از بزرگترین تصورات غلط است.
بر اساس مطالعه‌ای که بر روی مردان بولیوی در سال 2007 در Proceedings of the Royal Society منتشر شد، خیانت ‌ها به احتمال زیاد قبل از رسیدن به 30 سالگی روی می ‌دهند. این مطالعه نشان می ‌دهد که پس از آن، مردان عمدتاً بر تأمین مخارج خانواده ‌شان تمرکز می ‌کنند.
روش استفاده از قانون جذب برای دوستی، ثروت و موفقیت
البته، برخی از مردان نسبت به تعهد به دیگران سخت ‌تر هستند. بر اساس مطالعه ‌ای در سال 2008 در مجموعه مقالات آکادمی ملی علوم، این مشکلی است که می ‌تواند ژنتیکی باشد. مردان بدون ژن بی بند و باری، که تخمین زده می شود 60 درصد از جمعیت را تشکیل می دهند، بیشتر احتمال دارد ازدواج کنند. اما این همه ماجرا نیست. محققان دریافتند که هم آن ها و هم همسرانشان احتمال زیادی دارد که رضایت نسبی را نسبت به زندگی زناشویی گزارش کنند.
رئیس کیست؟
سلسله مراتب ناپایدار می تواند باعث نگرانی مردان شود. اما یک زنجیره فرماندهی تثبیت شده، مانند آنچه توسط ارتش و بسیاری از مکان های کاری انجام می شود، تستوسترون را کاهش می دهد و پرخاشگری مردان را مهار می کند. 

با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!

 

پدر آینده
مغز مرد به ویژه در ماه‌ های قبل از پدر شدن برای همکاری آماده می ‌شود. یک مطالعه در سال 2000 در کتاب تکامل و رفتار انسان نشان داد که پدران آینده تغییرات هورمونی را تجربه می کنند – پرولاکتین بالا می رود، تستوسترون کاهش می یابد – که احتمالاً رفتار پدرانه را تشویق می کند. فرمون ‌های زن باردار ممکن است برای تحریک این تغییرات به همسرش منتقل شود.
در مطالعه‌ای که در سال 2008 در مجله Hormones and Behavior منتشر شد، گفته شد حتی قبل از باردار شدن، فرومون ‌های مرد باعث می ‌شوند که نورون ‌های مادر خوب در مغز زنان جوانه بزنند.
مغز مرد بالغ

در طول تکامل، مردان باید در جوانی برای کسب موقعیت و همسر رقابت کنند و در زمان بلوغ بر پیوند و همکاری تأکید کنند.
مطالعات روان‌ شناختی نشان داده ‌اند که رقابت جویی جذابیت کمتری برای مردان مسن دارد. در عوض آن ها به روابط و بهتر کردن جامعه توجه بیشتری می کنند.
26 نکته مهم برای جذب مردان توسط همسر
این تغییر احتمالاً با کاهش طبیعی تستوسترون با افزایش سن مرد رخ می دهد. مردانی که سطح تستوسترون بالایی دارند در مسابقات انفرادی بهتر عمل می ‌کنند، در حالی که آن هایی که سطوح پایین ‌تری دارند در مسابقاتی که نیاز به همکاری تیمی دارند برتری دارند. این مطالعه در سال 2009 در مجله Hormones and Behavior منتشر شد.
بازی با پدر
مطالعات نشان داده ‌اند که روش ‌های خاص پدر برای بازی با فرزندان – بازی های خشن و پر سر و صدا، خود جوشی بیشتر، اذیت کردن بیشتر – به بچه ‌ها کمک می کند بهتر یاد بگیرند، اعتماد بیشتری داشته باشند و برای دنیای واقعی آماده شوند. همچنین، چنین پدرانی رفتار جنسی پرخطر بچه ها را کاهش می دهند.
چندین مطالعه بین فرهنگی گزارش می ‌دهد که پدرانی که به طور فعال پدری می کنند تمایل به داشتن سطح تستوسترون پایین‌ تری دارند. کودکان انسان از نیازمندترین افراد در قلمرو موجودات زنده هستند و پدران خوب شانس زنده ماندن فرزندانشان و ژن هایشان را بهینه می کنند.
دفاع از قلمرو
بخشی از کار مرد، از نظر تکاملی، است. تحقیقات بیشتری در مورد انسان مورد نیاز است، اما در سایر پستانداران نر، دفاع از قلمرو در ناحیه مغز بزرگتر از همتایان ماده آن هاست.
در حالی که زنان نیز دارای احساس مالکیت هستند، مردان در صورت مواجهه با تهدیدی برای زندگی عشقی یا قلمرو خود، بسیار بیشتر خشن می شوند.
چگونه کسی را عاشق خود کنید؟ (12 روش کاملا موثر)
عادت به بررسی کردن زنان
تستوسترون در حالی که اغلب با پرخاشگری و خصومت مرتبط است، هورمون میل جنسی نیز هست ودر پسرها شش برابر زنان در رگ هایشان موج می زند.
تستوسترون ناحیه کنترل تکانه مغز را مختل می کند. اگر چه که هنوز مورد مطالعه قرار نگرفته است، اما ممکن است توضیح دهد که چرا مردان به صورت خودکار به زنان نگاه می کنند. آن ها اغلب زمانی که زن از حوزه بیناییشان خارج می شود فراموشش می کنند.

تمرکز بر راه حل ها
در حالی که بسیاری از مطالعات نشان می دهد که زنان بیشتر از مردان عاطفی هستند، اما این کاملاً درست نیست. سیستم عاطفی مغز مرد زمانی که فردی استرس دارد یا مشکلی را بیان می کند پاسخ می دهد.
این بخش مغز مردان مانند گوگل جستجو می ‌کند تا راه ‌حلی پیدا کند. در نتیجه، مردان بیشتر به فکر رفع مشکل هستند تا نشان دادن همبستگی در احساس.
آسیب پذیرتر بودن مردان در برابر تنهایی
دکتر لوان بریزندین، استاد روانشناسی بالینی در دانشگاه کالیفرنیا، سانفرانسیسکو گفت: در حالی که تنهایی می تواند بر سلامت و مغز همه تأثیر بگذارد، به نظر می رسد مردان مسن تر آسیب پذیر هستند.
او گفت که مردان تمایل کمتری نسبت به زنان دارند، که این امر باعث تشدید تنهایی و تاثیر آن بر مدارهای اجتماعی مغز آن ها می شود.
حتما بخوانید: راه های جذب مردان (10 باید و 4 نباید)
زندگی با زنان بسیار مفید است. مطالعات نشان داده است مردانی که در روابط پایدارند، سالم ‌تر هستند، عمر طولانی‌ تری دارند و سطوح هورمونی دارند که نشان‌دهنده کاهش اضطراب است.
زنان همچنین برای غدد جنسی مردان مفید هستند. بر اساس مطالعه‌ای که در سال 2009 در Biology of Reproduction منتشر شد، موش‌ های نر که با ماده ‌ها زندگی می‌ کردند، مدت زمان بیشتری را نسبت به پسرعمو های منزوی خود بارور بودند.
احساساتی تر بودن مردان
محققان دریافته ‌اند اگر چه معمولاً زنان به عنوان جنسیت عاطفی ‌تر در نظر گرفته می ‌شوند، پسران شیرخوار نسبت به دختران شیرخوار از نظر عاطفی واکنش‌ پذیرتر و بیانگرتر هستند.
بر اساس مطالعه ‌ای که در سال 2008 در مجله روانشناسی اسکاندیناوی منتشر شد، مردان بزرگسال نیز واکنش ‌های احساسی کمی قوی ‌تر دارند اما فقط قبل از اینکه از احساسات خود آگاه شوند. با این حال، هنگامی که این احساسات به آگاهی می رسد، مردان چهره پوکری را اتخاذ می کنند.
بسیار جالب: رایج ترین تیپ های شخصیتی انسان ها کدامند؟
در جوانی پسرها احتمالاً یاد می گیرند که احساساتی را که فرهنگ غیرمردانه می دانند، پنهان کنند. اما کم کردن احساسات واکنشی بدن را نیز تحریک می کند. محققان دانشگاه لوند در سوئد در سال 2008 این نظریه را مطرح کردند که واکنش شدید مرد و سرکوب متعاقب آن ممکن است او را برای مقابله با یک تهدید آماده کند.

نظریه انتخاب اجتماعی

تئوری انتخاب اجتماعی چیست؟ موارد مهم آن و یک مثال ساده

تئوری انتخاب اجتماعی چیست؟ موارد مهم آن و یک مثال ساده
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/11/word-image-166.jpeg

تئوری/نظریه انتخاب اجتماعی (Social choice theory) یک نظریه اقتصادی است و روی این موضوع تمرکز می کند که آیا می توان جامعه را به گونه ای نظم داد که منعکس کننده ترجیحات فردی باشد؟ این تئوری توسط اقتصاد دانی به نام کنت آرو (Kenneth Arrow) مطرح و در کتاب او تحت عنوان انتخاب اجتماعی و ارزش های فردی (Social Choice and Individual Values) در سال 1951 منتشر شد.
موارد کلیدی درباره تئوری انتخاب اجتماعی

نظریه انتخاب اجتماعی در ارتباط با پیدا کردن روشی بهینه است که بر اساس آن ترجیحات، قضاوت ها، نظرات و تصمیمات فردی یک حکومت جمعی خوب را تشکیل می دهند.
عموما کنت آرو را به عنوان مطرح کننده تئوری انتخاب اجتماعی می شناسند، اما اساس و پایه این نظریه توسط نیکلاس دو کندورسه (Nicolas de Condorcet) در قرن هجدهم ایجاد شد.
کتاب آرو پنج شرطی که بر اساس آنها انتخاب های یک جامعه باید محقق شوند تا منعکس کننده انتخاب های فردی باشند را مشخص می کند. این شروط عبارتند از: عمومیت، پاسخگویی، استقلال گزینه های بی قاعده، تحمیل ناپذیری و عدم دیکتاتوری.

درک نظریه انتخاب اجتماعی
نیکلاس دو کندورسه فرانسوی، در سال 1785، در مقاله ای زمینه را برای مطرح کردن تئوری انتخاب اجتماعی ایجاد کرد. این مقاله شامل قضیه هیئت منصفه (jury theorem) بود. طبق این قضیه، هر یک از اعضای هیئت منصفه شانس برابر و مستقلی برای قضاوت صحیح در مورد مجرم بودن متهم دارند.
کندورسه در این مقاله نشان داد که رای اکثریت اعضای هیئت منصفه به رای جداگانه هر فرد در این هیئت نزدیکتر است و به این ترتیب در اینجا تصمیم گیری جمعی مطرح می شود. پارادوکس کندورسه بر اساس قضیه قبلی او بنا شده و این را عنوان می کند که ممکن است ترجیحات اکثریت اعضا غیر منطقی باشد. به این ترتیب، کندورسه نشان داد با اینکه تصمیم گیری جمعی بر تصمیمات فردی ارجحیت دارد، اما با مشکلات خاص خودش هم روبروست.

در قرن بیستم، آرو تئوری انتخاب اجتماعی را فرای بررسی ویژگی های قاعده اکثریت تعمیم داد. تعمیم تئوری انتخاب اجتماعی آرو این پرسش را مطرح می کند که آیا می توان قانونی پیدا کرد که ترجیحات، قضاوت ها، آرا و تصمیمات فردی را به شیوه ای گردآوری کند که حداقل معیارهای یک قاعده خوب را برآورده کند.
تئوری انتخاب اجتماعی آرو همه نوع انتخاب های افراد را در بر می گیرد، این تئوری علاوه بر انتخاب های سیاسی، همه نوع قواعد ممکن برای اخذ تصمیمات گروهی فرای یک قاعده رای اکثریت را شامل می شود.
چگونه شخصیتی جذاب داشته باشیم؟ (15 ترفند موثر)
شرایط پنج گانه آرو
ساماندهی یک جامعه به شیوه ای که این ترجیحات گسترده و متنوع فردی را منعکس کند، دشوار است. آرو پنج شرط که انتخاب های یک جامعه باید در جهت انعکاس کامل انتخاب های تک تک افراد خود با آنها روبرو شوند را مشخص کرده است. این شرایط به شرح زیر هستند:

عمومیت: قاعده تصمیم باید یک رتبه بندی کامل از همه ترجیحات را فراهم کند و در شرایط یکسان با ثبات بالایی کار کند.
پاسخگویی: افزایش ترجیح فردی برای یک گزینه باید موجب افزایش و یا حداقل عدم تغییر ترجیح کلی جامعه برای آن گزینه شود و نباید کاهش به همراه داشته باشد.
استقلال گزینه های بی قاعده: حذف یا اضافه کردن گزینه های خاص نباید رتبه بندی ترتیب سایر گزینه ها را نسبت به هم تغییر دهد.
تحمیل ناپذیری: مجموعه ترجیحات جامعه انبوه باید محصولی از ترکیب یک یا چند ترجیح فردی باشد.
عدم دیکتاتوری: این قاعده باید بازتابی واقعی از ترجیحات بخش های مختلف داشته باشد و این بازتاب نباید منحصر به یک فرد خاص شود.

به کمک این شرایط، آرو قضیه عدم امکان خود را توسعه داد. قضیه عدم امکان آرو بیان می کند که نظم دادن به جامعه به گونه ای که منعکس کننده ترجیحات فردی باشد، بدون نقض یکی از شرایط پنج گانه غیر ممکن است. بنابراین، انتخاب یک قانون انتخاب اجتماعی همیشه شامل قربانی کردن یا سازش در میان پنج شرط بدیهی آرو است.
ملاحظات خاص
یکی دیگر از شرکت کنندگان برجسته در تئوری انتخاب اجتماعی، ژان شارل دو بوردا (Jean-Charles de Borda)، یکی از معاصران کندورسه است که یک نظام انتخاباتی ترجیحی به نام شمارش بوردا را ایجاد کرد. همچنین از دیگر عوامل این تئوری می توان به چارلز داجسون (Charles Lutwidge Dodgson) (که با نام لوئیس کارول شناخته می شود) و اقتصاددان هندی آمارتیا سن (Amartya Sen) اشاره کرد.
مهارت ارتباطی چیست؟ انواع آن و 20 مهارت ارتباطی مهم
نمونه ای از تئوری انتخاب اجتماعی
در این تئوری با در نظر گرفتن یک مثال سیاسی، در یک دیکتاتوری، تصمیم گیری در مورد انتخاب های اجتماعی و نظم بخشیدن به جامعه توسط تک تک افراد جامعه انجام می شود، در حالی که در یک جامعه باز دموکراتیک، نظر هر فرد در مورد اینکه چگونه جامعه اش باید به بهترین شکل ممکن نظم یابد، مطرح است. هر دوی این نظام ها قضیه عدم امکان آرو را نقض می کنند و بنابراین روش های ناقصی برای رسیدن به تصمیمات اجتماعی هستند که در بردارنده ترجیحات یک جامعه است.
یک دیکتاتوری به طور آشکار شرط غیر دیکتاتوری را نقض می کند. از سوی دیگر، یک دموکراسی یا مردم سالاری اکثریتی، شرایط استقلال از گزینه های نا مرتبط را نقض می کند. به این دلیل که در رأی‌ گیری اکثریت، چرخه (حلقه بی ‌پایانی از گزینه ‌های بدون ارائه راهکاری آرمانی) ترجیحات امکان ‌پذیر است، که باعث می‌ شود ترتیب و انتخاب گزینه ‌ها عامل تصمیم گیری تعیین ‌کننده ‌ای باشند در این که کدام یک بر دیگری باید ترجیح داده شود.
برای مثال، سه فرد رای دهنده را در نظر بگیرید که به سه گزینه زیر رای می دهند:

رای دهنده شماره 1 گزینه A را بر گزینه B و گزینه B را بر گزینه C ترجیح می دهد.
رای دهنده شماره 2 گزینه B را بر گزینه C و گزینه C را بر گزینه A ترجیح می دهد.
رای دهنده شماره 3 گزینه C را بر گزینه A و گزینه A را بر گزینه B ترجیح می دهد.

همه این رای دهندگان A را بر B، B را بر C و C را بر A ترجیح می دهند و اکثریت رای دهندگان همواره به یکی از گزینه های موجود رای منفی خواهند داد. فقط در صورتی که یکی از گزینه ها حذف شود، اکثریت آرا می توانند در این شرایط تصمیم بگیرند، به این معنی که ترتیب رتبه اجتماعی به حضور (یا بهتر بگوییم عدم حضور) یک گزینه نا مرتبط بستگی دارد.
حتما بخوانید: 44 مهارت که باید در زندگی بلد باشیم
در واقع، به این معنی است که در دموکراسی، نتیجه رای اکثریت ممکن است تابعی از گزینه های مجاز باشد به طوری که رای دهندگان مجاز به بررسی آن هستند و بنابراین نشان دهنده ترجیحات واقعی رای دهندگان نیست.

خودآگاهی

خودآگاهی چیست؟ 10 روش برای رسیدن به خودآگاهی

خودآگاهی چیست؟ 10 روش برای رسیدن به خودآگاهی
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/06/word-image-106.jpeg

وقتی حرف از مدیتیشن و مراقبه یا بحث های مربوط به ذهن می شود، خودآگاهی (به انگلیسی Self awareness) مفهومیست که زیاد به گوش می خورد. حالا واقعا خودآگاهی چیست؟ آیا منظورمان از خودآگاهی این است که از نظر ذهنی هوشیار باشیم؟ منظورمان توانایی تشخیص دادن است یا اینکه به خوبی از مسائل مربوط به خودمان آگاه باشیم؟ آیا تفاوتی بین آگاهی و هوشیاری وجود دارد؟ هوشیار بودن با خودآگاه بودن یکی هستند؟ اگر نه، پس خودآگاهی دقیقا به چه معناست؟
در اکثر فرهنگ لغت ها، خودآگاهی به عنوان آگاهی، درک و فهم ما از چیزی تعریف می شود. مثلا ممکن است ما از وجود یک مشکل، یک راه حل، یک نوع فلسفه، یک عطر و بو و رایحه خاص، یک حضور، تاثیر، فکر و احساسات آگاه باشیم. در مفاهیم مربوط به ذهن آگاهی، آگاهی صرفا به معنای توجه به چیزیست که در همین لحظه، همینجا و در حال حاضر اتفاق می افتد.
خودآگاهی چیست؟
چرا خودآگاهی انقدر مهم است؟ به خاطر سبک زندگی بسیار شلوغ امروزی، میزان استرس و اضطراب به طور قابل توجهی افزایش پیدا کرده و خیلی ها زودتر از چیزی که فکرش را بکنند مضطرب می شوند. بعضی ها نزدیک معده یا در قفسه سینه شان احساس تنش و فشار می کنند و برخی دیگر هم بدون اینکه دلیل خاصی پیدا کنند نسبت به هر چیزی احساس نارضایتی دارند.
ما به جای اینکه احساساتمان را بپذیریم و با آنها کار کنیم، اغلب اوقات از احساساتمان رو بر می گردانیم و سعی می کنیم تا با مشغول شدن به کارهای دیگر حواسمان را پرت کنیم و احساساتمان را نادیده بگیریم.
هیپنوتیزم چیست؟ آیا واقعی است؟ و 16 سوال فوق العاده مهم دیگر
آگاهی پادزهریست که تأثیری ماندگار دارد. آگاهی در تمام اشکال و فرم هایش، هسته اصلی مراقبه محسوب می شود. افرادی که مدیتیشن می کنند، رفته رفته و به مرور زمان به خودآگاهی می رسند. آنها می توانند با وضوح بیشتری افکار و احساسات روحی و جسمی شان را بررسی کنند.

علاوه بر این می توانند برخی از زوایای ظریف شخصیت خودشان مثل واکنش هایشان در موقعیت های مختلف، رفتارها و عادت هایشان را هم بشناسند. خودآگاهی به افراد این امکان را می دهد تا از زاویه ای جدید، متفاوت و صادقانه تر به خودشان نگاه کنند. علاوه بر این با خودآگاهی می توان احساسات عمیقی که در لایه های زیرین نهفته شده اند و قبلا متوجه آنها نشده بودیم را کشف کنیم و بیرون بکشیم.
چگونه خودآگاهی را تمرین کنیم؟
برای تمرین خودآگاهی، به عنوان مثال می توانیم وقتی در خیابان در حال قدم زدن هستیم سعی کنیم تمام تمرکز و حواسمان را فقط معطوف همین کار کنیم. به جای اینکه در رویاها به سر ببریم یا فکرمان هزار و یک جا برود، فقط به افکار، عواطف و احساساتمان موقع راه رفتن توجه کنیم. ما می توانیم این کار را آگاهانه، با تمام وجود و بدون توجه به قضاوت ها انجام بدهیم. همزمان با تمرین کردن این مساله و پیش بردن آن، چیزهای جدیدی درباره خودمان یاد می گیریم.
برای افزایش خودآگاهی چندین نکته مفید وجود دارد که در ادامه آنها را بررسی می کنیم.
1- به طور آگاهانه احساساتتان را بپذیرید
جامعه امروزی به ما یاد داده که موقع تصمیم گیری عقل و منطق را سرلوحه کارهایمان کنیم و احساساتمان را در روند کارها دخیل نکنیم. در واقع احساسات ما اغلب اوقات از ایده آل ها و آرمان های ما حمایت می کنند و نادیده گرفتن و خاموش کردن آنها تعادل ما را از بین می برد. عاقلانه ترین کار این است که در تصمیم گیری های مهم، احساساتتان را با عقل و منطق ادغام کنید.
احساساتتان را کاوش کنید و به ندای درونتان گوش بدهید. اگر فکر منطقی تان با احساساتتان همگام نیست، دست نگه دارید و هنوز به آن چراغ سبز ندهید.
2- احساساتتان را ثبت کنید
جای تعجب نیست اگر بگوییم ثبت احساسات در یادداشت های روزانه یا در گوشی تلفنتان می تواند به افزایش خودآگاهی تان کمک کند. این تمرین ساده به شما امکان می دهد تا ارزش ها، انگیزه ها، ایده آل ها و هدف هایتان را بهتر تعریف کنید.
اگر ثبت احساسات را به طور منظم انجام بدهید، احتمالا بعد از مدتی روندها و الگوهای احساسی تان را مشاهده می کنید. علاوه بر این، این کار از چیزهایی که جلوی انجام کارهایی که مشتاقشان هستید را می گیرند، درک بهتری به شما می دهد. ضمیر ناخودآگاه شما امیدها و ترس های شما را حتی قبل از اینکه آنها را بنویسید می داند. ثبت کردن و نظارت روی احساسات، روش موثری برای برقراری ارتباط با ضمیر ناخودآگاه و پیدا کردن ابزاری برای تعیین چیزیست که واقعا می خواهید.
خود هیپنوتیزم چیست؟ چه تاثیراتی دارد و چه استفاده هایی از آن می شود؟
3- خودآگاهی تان را فراتر از احساساتتان گسترش بدهید
خودآگاهی چیزی بیشتر از توجه به احساسات و عواطف است و در واقع روی استفاده از کشفیات ما برای داشتن یک زندگی کاملتر در لحظه کنونی و فعلی تمرکز دارد. آگاهی پیدا کردن از خود باعث می شود درک بهتری از این پیدا کنید که کدام موقعیت ها و احساسات باعث ایجاد استرس، اضطراب و خستگی در شما می شوند و کدام یک از آنها به شما احساس هدفمند بودن و رضایت بخشی می دهند.

تمرین تمرکز حواس به طور طبیعی به ذهن فرصت می دهد تا خودش را کشف کند و این همان خودآگاهی واقعیست. علاوه بر این، تمرین های مدیتیشن و مراقبه مربوط به تمرکز حواس و ذهن آگاهی به وضوح به شما نشان می دهند که هر احساس یا فکری ارزش واکنش نشان دادن ندارند. این کار به شما کمک می کند تا مسائل را اولویت بندی کنید و از انرژی و وقتتان به شکلی هوشمندانه و کارآمد استفاده نمایید.
4- یک پارتنر یا همراه صادق و خوب پیدا کنید
از یکی از دوستان یا همکارانتان که مایل است در زمینه خودآگاهی کار کند کمک بگیرید. این افراد می توانند بازخوردهای مفید و سازنده ای به شما بدهند که می توانید از آنها استفاده کنید. علاوه بر این داشتن یک مربی کاربلد در این زمینه هم خیلی می تواند به شما کمک کند. مربی تان می تواند دوست، همکار یا استاد شما باشد. شما باید ماهی یک یا دو بار با پارتنر خودتان دیدار کنید تا میزان پیشرفتتان را بسنجید.
خواب مغناطیسی: فواید، عوارض و همه نکات مهم
5- به طور فعال و موثر به بازخوردها گوش بدهید و آنها را بپذیرید
این را قبول کنید که بخشی از تلاش برای افزایش خودآگاهی، به گوش دادن و پذیرفتن انتقادات سازنده بستگی دارد. برای رسیدن به خودآگاهی باید موانع درون خودتان را بردارید. با اینکه ممکن است خودتان هم بتوانید بعضی از نقاط ضعفتان را شناسایی کنید؛ اما یک نظر و دیدگاه بیرونی می تواند به شما کمک کند همه جنبه های رفتاری تان را ارزیابی کنید.
دوست و همراه شما که در زمینه خودآگاهی به شما کمک می کند باید به طور مداوم نظراتش را به شما اعلام کند. شما هم حتما باید خوب به این بازخوردها گوش بدهید تا بتوانید درک کاملی از نقاط ضعف و قوت خودتان داشته باشید.
6- ذهن آگاهی یا همان تمرکز حواس را تمرین کنید
ذهن آگاهی به این معناست که از محیط اطراف خودتان بدون تحمیل تعصبات شخصی آگاهی داشته باشید. تمرین ذهن آگاهی قدم مهمی برای رسیدن به خودآگاهی است، چون به شما کمک می کند درک درستی از اطراف و پیرامون خودتان داشته باشید. شما با توجه به چیزی در اطرافتان اتفاق می افتد بهتر می توانید تاثیر خودتان بر دیگران را درک کنید و بفهمید محیط اطرافتان چه تاثیری روی احساساتتان دارد.

7- توانایی هایتان را ارزیابی کنید
همانطور که برای افزایش خودآگاهی تان تلاش می کنید باید توانایی های خودتان را هم ارزیابی کنید و آنها را به چالش بکشید. درست است که شناسایی و بهبود نقاط ضعف قسمت مهمی از خودآگاهی را تشکیل می دهد؛ اما شما باید از توانایی ها و نقاط قوت خودتان هم با خبر باشید. همزمان با رسیدن به سطح بالایی از خودآگاهی، می توانید ببینید که در چه چیزهایی برتری و مهارت دارید و کجا می توانید رشد و پیشرفت کنید.
8- به طور مرتب خودتان را ارزیابی کنید
خودآگاهی یک ویژگی همیشگی و مداوم است و شما باید مرتبا آن را پرورش بدهید. برای اینکه ببینید چقدر در این زمینه پیشرفت کرده اید، زمان های ثابتی را در نظر بگیرید تا خودتان را مجددا ارزیابی کنید. از مربی یا پارتنرتان به طور مرتب بازخورد بگیرید. اگر به تنهایی روی افزایش خودآگاهی تان کار می کنید یک دفترچه یادداشت داشته باشید و به طور منظم نقاط قوت و ضعف خودتان را ارزیابی کنید.
به نقاطی که در آنها پیشرفت کرده اید توجه کنید و شواهد واضح این پیشرفت ها را شناسایی نمایید. ارزیابی کار، تست های شخصیت و تست های استعداد می تواند به شما در شناخت هر چه بیشتر خودتان کمک کند.
روش تقویت قدرت ذهن ناخودآگاه (4 تمرین ساده روزانه)
9- دفترچه یادداشت روزانه داشته باشید
مهمترین مزیت داشتن یادداشت های شخصی یا دفترچه خاطرات این است که باعث می شود افکار شما روی کاغذ می آیند. به این ترتیب می توانید بعدها دوباره به نوشته هایتان نگاهی بیندازید و آنها را بخوانید. این کار باعث افزایش آگاهی شما درباره احساساتتان می شود.
دفترچه خاطرات یا یادداشت های شخصی نه تنها باید شامل احساسات شما باشد بلکه باید آنها بنویسید که ذهنتان روی چه چیزهایی متمرکز است. این نوشته ها حتی می توانند شامل چیزهایی مثل عقاید یا نقاط ضعف شما هم باشند.

جالب اینجاست که تحقیقات نشان می دهند کسانی که دفترچه خاطرات دارند از خودآگاهی احساسی بیشتری هم برخوردارند. البته فقط داشتن دفترچه یادداشت شخصی برای افزایش خودآگاهی احساسی کافی نیست؛ در واقع نکته اصلی نوشتن چیزهای مهم در آن است. بهترین کار این است که افکار و احساساتی که تاثیر زیادی روی زندگی تان دارند را در دفترتان بنویسید.
این کار ساده نیست و حتی در کوتاه مدت می تواند باعث ایجاد استرس در شما شود؛ اما کارشناسان معتقدند که این رویکرد در بلند مدت باعث بهتر شدن خلق و خوی شما می شود.
10- یوگا تمرین کنید
این مورد ممکن است برای همه مناسب نباشد؛ ولی به هر حال یوگا می تواند راهی عالی برای ارتباط بیشتر شما با احساساتتان باشد. از یوگا می توان به روش های مختلفی استفاده کرد. یوگا هم شامل تمرین ذهنی می شود و هم تمرین های جسمی و فیزیکی. این فرآیند شامل استفاده از کشش و انعطاف پذیری عضلات با تنفس عمیق است. شما می توانید با توجه به اهداف خودتان در تمرین های یوگا تغییراتی ایجاد کنید. با انجام تمرین های یوگا می توانید با شخصیت، انگیزه ها،احساسات و خواسته های خود بیشتر آشنا بشوید.
بدیهی است که تمرین های یوگا برای سلامت جسمی شما هم مفید است. به این ترتیب می توانید یک تیر و دو نشان بزنید!
نمونه هایی از خودآگاهی
در این قسمت برای کمک به شما در یادگیری مزایای خودآگاهی و نحوه استفاده از آن مثال هایی ذکر می کنیم:
خودآگاهی در مصاحبه شغلی
اگر مصاحبه شغلی دارید، باید بدانید که خودآگاهی ویژگی مهمیست که باید آن را به کارفرمای بالقوه تان نشان بدهید. اکثر مصاحبه کنندگان برای تست میزان خودآگاهی شما درباره نقاط ضعفتان از شما سوال می کنند. در این مواقع از نکات زیر استفاده کنید:

در مورد نقاط ضعفتان راحت باشید و آنها را بپذیرید
وقتی درباره توانایی ها و نقاط قوتتان حرف می زنید، از نقاطی که می خواهید بیشتر روی آنها کار کنید و بهبودشان بدهید هم صحبت کنید تا تعادل برقرار شود.
به کارفرمایتان اطلاع بدهید که در چه مواردی به آموزش بیشتری نیاز دارید.
برنامه واضح و روشنی برای بهبود نقاط ضعفتان ارائه بدهید.

خودآگاهی در شغل جدید
در همان اوایل شروع کار جدیدتان، خودآگاهی تان را نشان بدهید و آن را به عنوان یک قدرت شخصی و مهارت ارزشمند به دیگران ثابت کنید. به این ترتیب بقیه صداقت شما را تحسین می کنند و شما را فرد قابل اعتمادی می دانند.

اگر به مربی یا آموزش بیشتری نیاز داشتید آن را درخواست کنید.
وقتی با یک اصطلاح یا فرآیند آشنا نیستید صادقانه به آن اعتراف کنید.
نقاط قوتتان را با دیگران مطرح کنید و زمینه هایی که می توانید در آنها به دیگران کمک کنید را پیشنهاد بدهید.
ارزیابی کنید که در کجا می توانید بهترین عملکرد تیمی را داشته باشید و نظراتتان را با همکارانتان در میان بگذارید تا بهترین راه همکاری را پیدا کنید.

خودآگاهی در ارزیابی شغلی
ارزیابی های شغلی و کاری فرصت افزایش خودآگاهی را برای شما فراهم می کند. اگر این کار را به درستی انجام بدهید، جلسات ارزیابی می توانند اطلاعات ارزشمندی در اختیار شما قرار بدهند تا بتوانید آگاهی تان را در جهت پیشرفت بیشتر تقویت کنید.

نقاط ضعفتان را با کمال میل بپذیرید و درباره برطرف کردنشان راهنمایی بخواهید.
در صورت لزوم برای تسهیل در روند رشد حرفه ای، درخواست آموزش بیشتر یا فرصت حضور در کنفرانس ها و یا در خواست استفاده از ابزارهای جدید کنید.
نقاط قوت خودتان را بسنجید و از آمار و ارقام مختلف برای پشتیبانی از بهره وری خودتان استفاده کنید.

در ادامه بخوانید: کار ضمیر ناخودآگاه چیست؟ ویژگی آن و روش تسلط بر آن
ویدیوی کوتاه و کاربردی خودآگاهی

 

آدم های با زبان های بدن متفاوت

روش خواندن زبان بدن دیگران (آموزش تصویری انواع آن)

روش خواندن زبان بدن دیگران (آموزش تصویری انواع آن)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/06/word-image-13.jpeg

ارتباطات ما فراتر از کلماتی هستند که استفاده می کنیم. تماس چشمی یا حرکات دست بخش مهمی از هر ارتباط هستند. نشانه های غیرکلامی مانند لحن صدا، حرکات و حالات همگی به نوبه خود نقش حائز اهمیتی دارند. در این مقاله، زبان بدن را تعریف می کنیم و توضیح می دهیم که چگونه می توانید برای درک و برقراری ارتباط موثرتر با دیگران، آن را تفسیر کنید. این کار نه تنها سخت نیست بلکه بسیار سرگرم کننده و جالب هم هست.
زبان بدن چیست؟
به زبان ساده، زبان بدن به عناصر ناگفته ارتباطی که برای آشکار کردن احساسات و عواطف واقعی استفاده می کنیم گفته می شود. مانند استفاده از حرکات دست برای جلب توجه یا کج نگه داشتن سر به نشانه اینکه در حال گوش دادن هستید.
وقتی بتوانید علائمی مانند این ها را بخوانید، می توانید پیام مخاطب را به طور کامل درک کنید و از واکنش افراد نسبت به آنچه می گویید و انجام می دهید بیشتر آگاهی بدست آورید. همچنین می توانید زبان بدن خود را طوری تنظیم کنید که مثبت تر، جذاب تر و صمیمی تر به نظر برسید.
علم زبان بدن
احتمالا تاکنون شنیده اید که فقط هفت درصد پیام از طریق کلمات و 93 درصد دیگر از طریق ارتباط غیر کلامی منتقل می شود.
این از مدل ارتباطی محرابیان گرفته شده است. طبق این مدل در انتقال احساسات واقعی، زبان بدن از لحن صدا و انتخاب کلمات مهم تر است. البته مطالعه محرابیان فقط به ارتباطاتی که شامل احساسات و نگرش های مختلف هستند محدود می شود. بنابراین، قابل تعمیم به همه موارد نیست.
شخصیت شناسی افراد مختلف از روی چهره آن ها (جدیدترین روش بدون خطا)
وی توضیح می دهد که وقتی نمی توانیم افراد را ببینیم، درک و سنجش احساس آنها برایمان بسیار دشوار می شود- به عنوان مثال در ایمیل یا برنامه های پیام رسان.
چگونه زبان بدن را بخوانیم؟
آگاهی از زبان بدن به این معنی است که می توانید موضوعات ناگفته یا احساسات منفی را درک کنید. در ادامه به برخی از علائم غیرکلامی که باید مراقب آنها باشید اشاره خواهیم کرد.
نمونه هایی از زبان بدن در مکالمات دشوار
گفتگوهای دشوار یکی از واقعیت های ناخوشایند زندگی هستند. مانند برخورد با یک مشتری بی ادب، دادن بازخورد منفی به دیگران یا مذاکره در مورد یک قرارداد.
موقعیت هایی از این دست اغلب با احساس عصبی بودن، استرس یا اضطراب همراه هستند. گرچه ممکن است سعی کنیم آنها را پنهان کنیم، اما این احساسات اغلب از طریق زبان بدن نشان داده می شوند.
رفتارهای زیر نشان دهنده بی علاقگی یا نارضایتی طرف مقابل هستند (شکل 1).

دست به سینه شدن
صورت بی تفاوت یا پرتنش
دور کردن بدن از شما
نگاه کردن به پایین و پرهیز از برقراری تماس چشمی

شکل 1

آگاهی از این علائم می تواند به شما در تنظیم گفتار و نحوه گفتن آن کمک کند. به این ترتیب می توانید احساس آرامش و راحتی بیشتری را برای طرف مقابل ایجاد کنید (شکل 2).
شکل 2

20 مهارت اجتماعی کاربردی برای اینکه دوست داشتنی تر باشیم؟
زبان بدن مخاطب بی حوصله
هنگام ارائه یک سخنرانی یا همکاری با یک گروه، بدنبال جلب توجه دیگران هستید.
شاخص های زیر نشان می دهند که فرد مورد نظر از گفته های شما خسته شده است (شکل 3-6).

خم کردن سر به طرف پایین
نگاه کردن به چیزهای دیگر یا اطراف
خاراندن بدن یا سر، بازی کردن با اشیایی مانند خودکار یا تلفن همراه
نوشتن یا خط خطی کردن

شکل 3

شکل 4

شکل 5

شکل 6

نکته: می توانید با پرسیدن یک سوال مستقیم، یا دعوت از مخاطبین برای مشارکت در یک ایده، توجه آنها را دوباره جلب کنید.
زبان بدن در مذاکره (تاثیر و 6 نکته که باید بلد باشید)
تجزیه و تحلیل زبان بدن – نمایش مثبت بودن
زبان بدن مثبت از سخنان شما پشتیبانی می کند، در انتقال ایده ها با وضوح بیشتر کمک می کند و از ارسال پیام های گمراه کننده ممانعت می کند.
زبان بدن برای ایجاد تاثیر اولیه فوق العاده
نکات زیر می توانند به شما کمک کنند زبان بدن خود را طوری تنظیم کنید که تاثیر اولیه خوبی روی مخاطب ایجاد کنید:

گشاده رو باشید. آرام باشید، اما محکم بایستید! می توانید بنشینید یا بایستید و دستان خود را در دو طرف بدن تان قرار دهید (شکل 7). از دست به کمر زد خودداری کنید، زیرا می تواند پرخاشگری یا تمایل به تسلط را به مخاطب القا کند (شکل 8).
محکم دست بدهید. البته در حد متعادل! شما نمی خواهید رفتار ناخوشایند یا پرخاشگرانه ای داشته باشید.
ارتباط چشمی خود را حفظ کنید. سعی کنید هر بار چند ثانیه به طرف مقابل نگاه کنید. این نشان می دهد که صادق و علاقه مند هستید. از خیره نگاه کردن پرهیز کنید! (شکل 9).
از دست زدن به صورت خودداری کنید. اگر در حین پاسخ دادن به سوالات این کار را انجام دهید، ممکن است از نظر مخالب به عنوان عدم صداقت تعبیر شود (شکل 10). اگرچه همیشه اینطور نیست، اما بهتر است از بازی کردن با موها و یا خاراندن بینی خودداری کنید.

شکل 7

شکل 8

شکل 9

شکل 10

اهمیت زبان بدن در ارائه یک سخنرانی +چطور از آن بصورت موثر استفاده کنیم؟
نمونه های زبان بدن برای سخنرانی موثر در جمع
زبان بدن مثبت می تواند به شما کمک کند تا هنگام صحبت کردن در جمع، افراد را درگیر خود کنید و اعتماد به نفس خود را به نمایش بگذارید. برای انجام این کار می توانید از نکات زیر استفاده کنید:

گشاده رو باشید. در حالت ایستاده قرار بگیرید، در حالی که شانه ها رو به عقب و بازوها در دو طرف بدن قرار دارند (شکل 11). وسوسه نشوید که دستان خود را در جیب خود بگذارید زیرا این امر باعث می شود بی علاقه به نظر برسید.
سر خود را بالا نگه دارید. سر شما باید قائم و صاف باشد (شکل 12). خم شدن به جلو یا عقب می تواند شما را پرخاشگر یا مغرور جلوه دهد.
حالت بدن خود را تمرین کنید. طوری بایستید که وزنتان به طور مساوی توزیع شود. بهتر است یک پا را کمی جلوتر از پای دیگر نگه دارید (شکل 13).
از حرکات دست باز استفاده کنید. دستان خود را از هم باز کنید، طوری که کف آنها به سمت مخاطب باشد. این نشان دهنده تمایل به برقراری ارتباط و اشتراک ایده است (شکل 14). بازوها را نزدیک به بدن خود نگه دارید. از حرکات دست زیاد خودداری کنید، در غیر این صورت افراد ممکن است بیش از ایده های شما روی دستان تان تمرکز کنند.

شکل 11

شکل 12

شکل 13

شکل 14

نکته: اگر متوجه افت میزان تمرکز مخاطب خود شدید، خیلی سریع جلو بروید. این کار اعتماد به نفس شما را نشان می دهد و به شما کمک می کند تا توجه آنها را جلب کنید.
چگونه در چت جذاب باشیم و دلبری کنیم؟ 10 ترفند کاربردی
زبان بدن برای مصاحبه و گفتگو
زبان بدن می تواند در حفظ آرامش در شرایطی که احساسات زیاد می شوند مانند مذاکره یا مصاحبه، کمک کند. برای داشتن عملکرد بهتر پیشنهادات زیر را دنبال کنید:

آینه کنید. اگر می توانید، زبان بدن شخصی که با او صحبت می کنید را با ظرافت آینه کنید. این کار به او احساس راحتی بیشتری می دهد و می تواند باعث ایجاد روابط شود. توجه داشته باشید که زیاده روی نکنید در غیر این صورت باعث ناراحتی او خواهید شد.
بدن خود را آرام کنید. با ثابت نگه داشتن دست ها و آرام نفس کشیدن، می توانید ظاهر آرامی داشته باشید.
علاقه مند به نظر برسید. اگر از شما سوال پیچیده ای پرسیده شد، می توانید دست خود را روی گونه یا چانه تان قرار دهید. این نشان می دهد شما در حال بررسی پاسخ خود هستید (شکل 15).

شکل 15

نکته: امی كدی، متخصص زبان بدن، توصیه می كند قبل از یک موقعیت استرس زا، به مدت دو دقیقه “ژست قدرت” بگیرید. این حالت سطح هورمون های بدن را فریب می دهد تا احساس اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید و استرس تان کمتر شود. مانترا او این است: “چیزی که می خواهید را جعل کنید تا تبدیل به آن شوید.”
زبان بدن مجازی
شما می توانید بسیاری از راهنمایی های مربوط به زبان بدن که در بالا به آنها اشاره شد را در تماس های ویدئویی نیز اعمال کنید. با این تفاوت که فضای کار کوچکتری خواهید داشت! در ادامه به چند روش برای نشان دادن اشتیاق و کمک به ایجاد احساس راحتی و صمیمیت در مخاطب اشاره خواهیم کرد:

دوربین خود را درست تنظیم کنید. شما باید به اندازه کافی نزدیک باشید تا بتوانید علاقه خود را نشان دهید اما نه آنقدر نزدیک که به فضای مجازی افراد حمله کنید.
فضای اطراف را مرتب کنید یا منطقه آرام و مناسبی را برای تماس ویدیویی خود پیدا کنید. به این ترتیب، مواردی که می توانند حواس مخاطب را پرت کنند، به حداقل می رسند.
تماس چشمی خود را حفظ کنید. طوری به دوربین نگاه کنید که گویی به چشمان شخص مقابل نگاه می کنید. اگر تماس گروهی است، نگاه کردن به اطراف به شما اجازه می دهد بدون خیره شدن به شرکت کنندگان نگاه کنید.
از حالات صورت استفاده کنید. صورت شما در تماس ویدیویی در جلو و مرکز قرار دارد، بنابراین لبخند ملایم خود را در طول مکالمه حفظ کنید. می توانید به نشانه توجه ابروهای خود را بالا ببرید. از اخم کردن پرهیز کنید.

چگونه از زبان بدن خود استفاده می کنید؟
نکاتی که در این مقاله آورده شده اند، یک راهنمای عمومی خوب برای تفسیر زبان بدن هستند، اما لزوما برای همه کاربرد ندارند.
به عنوان مثال، افراد ممکن است زمینه فرهنگی متفاوتی با شما داشته باشند. به این صورت که یک حالت بدن مثبت از نظر آنها منفی باشد.
بنابراین، در مورد چگونگی استفاده از زبان بدن خود تأمل کنید – و از پیش فرض ها خودداری کنید! اگر علائم متفاوت و پیچیده ای را از شخص مقابل دریافت کردید ، از او بخواهید برایتان توضیح دهد. از این گذشته، تفسیر زبان بدن باید مکمل صحبت کردن و گوش دادن دقیق باشد، نه جایگزینی برای آن.
جمع بندی
زبان بدن نوعی سیگنال غیرکلامی است که برای انتقال احساسات و اهداف خود استفاده می کنید. زبان بدن شامل حالت بدن، حالت چهره و حرکات دست شما می باشد.
توانایی شما در درک و تفسیر زبان بدن به شما کمک می کند مسائل ناگفته یا احساسات منفی دیگران را شناسایی کنید.
9 نکته برای پرورش مهارت ذهن‌خوانی: چطور ذهن مردم را بخوانیم؟
همچنین می توانید از زبان بدن به روش مثبت استفاده کرده و پیام های کلامی خود را تقویت کنید.

رنگ زرد

روانشناسی رنگ زرد، معنای آن و تاثیراتی که منعکس می کند

روانشناسی رنگ زرد، معنای آن و تاثیراتی که منعکس می کند
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/02/word-image-20.jpeg

چشمان خود را ببندید و فکر کنید که در زیر آفتاب گرم و درخشان ساحل، دراز کشیده اید. تصور کنید که در میان مزرعه ای از آفتابگردان های پهن و طلایی قدم می زنید. به احساسی که فشار دادن یک لیموی زرد و تازه در شما ایجاد می کند، فکر کنید.
همانطور که می بینید، تمام موارد مذکور احساسات مثبت و خوبی در انسان ایجاد می کند، اما چرا؟
رنگ زرد، دلیل اصلی آن است.
رنگ زرد هم مانند هر رنگ دیگر، شخصیت و انرژی خاص خود را دارد و از طرق مختلفی بر خلق و خوی افراد تأثیر می گذارد. کسب اطلاعات بیشتر در مورد روانشناسی رنگ ها می تواند به انتخاب رنگ ها و شناخت اثرات آنها بر زندگی انسان کمک کند. روانشناسی رنگ نشان می دهد که هر رنگ رنگین کمان ارتعاش متفاوتی ایجاد می کند و موجب انتقال انرژی های گوناکون به افراد می شود. این نشان می دهد که چرا هر فرد به سمت رنگ خاصی گرایش پیدا می کند. رنگ مورد علاقه ی هر فرد ممکن است دارای ارتعاشاتی باشد که به طور طبیعی انرژی او را بالا میبرد و خلق و خوی وی را بهبود می بخشد.
20 نکته جالب روانشناسی که در 99 درصد شرایط زندگی مفیدند
آیا تا به حال متوجه شده اید که وجود رنگ زرد در محیط، می تواند خلق و خوی شما را بهبود ببخشد؟
زرد رنگی است که اغلب در طبیعت یافت می شود و یکی از مثبت ترین رنگ های موجود است. بیایید روانشناسی رنگ زرد را بررسی کنیم!
معنای رنگ زرد
زرد یک رنگ اصلی است که در طیف های مختلفی وجود دارد. این رنگ توجه همه را به سمت خود جلب می کند و دارای شخصیتی درخشان است که می تواند لبخند را به لب هر انسانی بنشاند. زرد حتی در موارد بسیاری، مورد توجه بسیاری از گروه های هنری و موسیقی دانان قرار گرفته است.
برای پی بردن به این موضوع تنها کافی ست به ستاره ها و هنرمندانی که از رنگ زرد استفاده می کنند نگاه کنید و ببینید که چگونه می درخشند.

حتی ونسان ون گوگ هنرمند و نقاش مشهور هم عشق خود را به رنگ زرد ابراز کرده و آن را رنگی فوق العاده و تداعی کننده ی نور خورشید دانسته است.
در میان رنگ های مختلف، رنگ زرد درخشان ترین رنگ موجود است. در حقیقت این رنگ از همه ی رنگ ها متمایز بوده و بسیار چشم نواز است. به خورشید درخشان فکر کنید، آنقدر روشن است که ما حتی نمی توانیم آن را با چشم غیر مسلح ببینیم. ارتعاش انرژی رنگ زرد، از تمام رنگ ها متمایز است و به همین دلیل است که بطور آنی، باعث بهبود خلق و خو می شود.
روانشناسی رنگ ها در تبلیغات: همه نکات کاربردی
ارتعاشات مثبت رنگ زرد
رنگ زرد با شادی، نشاط، انرژی مثبت و هیجان همراه است. اگر احساس ناراحتی یا کسالت می کنید، این انرژی های منفی را به راحتی با استفاده از رنگ زرد، از خود دور کنید. قرار گرفتن در معرض رنگ زرد، احساس خوشبینی و نشاط در شما ایجاد می کند. دیگر مزایای رنگ زرد عبارتنداز:
1- افزایش اعتماد به نفس و خلاقیت
این رنگ به چاکرای Solar Plexus یا چاکرای خورشیدی متصل می شود که چاکرای تنظیم کننده اعتماد به نفس و خلاقیت است. چاکرای خورشیدی، چهار انگشت بالاتر از ناف است. احاطه کردن خود با رنگ زرد نه تنها انرژی های شفابخشی را به چاکرای خورشیدی می فرستد، بلکه در افزایش عزت نفس و تقویت انگیزه نیز موثر است. رنگ زرد به تقویت خلاقیت هم کمک می کند. اگر می خواهید ذهن خلاق خود را تقویت کنید، لوازم زرد رنگ (مداد، ماژیک و آبرنگ زرد رنگ) خود را بردارید و به طبیعت بروید. برای تقویت خلاقیت خود، تابلویی از یک خورشید درخشان یا یک زمینه گل نرگس بکشید.
2- تحریک نیمکره ی چپ مغز
گفته می شود که رنگ زرد باعث تحریک سمت چپ مغز می شود که مربوط به منطق و تفکر است. این بدان معناست که قرار گرفتن در معرض این رنگ می تواند افکار منفی را از بین ببرد و شما را ترغیب کند تا از منظر دیگری به چالش ها و مشکلات زندگی بنگرید. رنگ زرد باعث شفافیت و عینیت ذهنی می شود.
3- ارسال ارتعاشات گرم و دوستانه
از آنجا که رنگ زرد، رنگ بسیار شادی است، می تواند احساس گرما و معاشرت بیشتری در شما ایجاد کند. این ممکن است منجر به تقویت اعتماد بنفس شود. رنگ هایی مانند آبی، مفاهیمی مانند صلح و آرامش را بهمراه دارند اما رنگ زرد روابط اجتماعی و دوستانه ی ما را بهبود می بخشد.
رنگ زرد برای زمان هایی که اضطراب اجتماعی دارید یا برای یک جلسه ی کاری استرس دارید، بسیار مناسب است. شما می توانید روی طیف های مختلف رنگ زرد متمرکز شوید و یک مراقبه بصری را تجربه کنید. نفس عمیق بکشید و تصور کنید که نور طلایی خورشید در سراسر بدنتان جریان دارد. این به شما کمک می کند تا اعتماد به نفس و احساس راحتی بیشتری پیدا کنید.
روانشناسی رنگها: هر رنگ چه معنایی دارد و چه تاثیری بر فرد می گذارد؟
4- تقویت انرژی
رنگ زرد باعث تقویت انرژی می شود و به شما کمک می کند انگیزه بیشتری داشته باشید. احاطه کردن خود با رنگ زرد، موجب بلند همتی و بالا رفتن انرژی شما می شود.
البته رنگ زرد بسیار محرک است و می تواند مفاهیم منفی هم داشته باشد. گفته می شود که افراد در هنگام قرار گرفتن در اتاق زرد یا محیط های زرد رنگ، بیشتر ناامید یا عصبانی می شوند.
رنگ زرد یک رنگ پیچیده و عمیق است
رنگ زرد می تواند تأثیرات متفاوتی در افراد مختلف داشته باشد و احساسات گوناگونی در آنها ایجاد کند. برای مثال برخی از افراد در حضور رنگ زرد سرحال می شود و احساس شادابی بیشتری می کنند اما افراد دیگر در حضور این رنگ، تحریک پذیر و ناامید می شوند. این کاملا طبیعی است زیرا به نظر می رسد هر رنگ از طرق مختلف بر افراد خاصی تأثیر می گذارد. بنابراین اگر به طور ذاتی به رنگ زرد علاقه ندارید، خود را مجبور نکنید که با آن ارتباط برقرار کنید. در این زمان سعی کنید از رنگ های دیگری که دوست دارید استفاده کنید.

روانشناسی رنگ زرد
زرد یکی از مثبت ترین رنگ های موجود است و تداعی کننده ی نور خورشید، تابستان و گرما می باشد. در دوران سلسله چینگ در چین، رنگ زرد بعنوان رنگ امپراطوری در نظر گرفته شد و فقط نمایندگان سلطنت می توانستند لباس هایی به این رنگ بپوشند. این در حالی ست که در ژاپن برخی از طیف های رنگ زرد، جزء رنگ های ممنوعه بودند و افراد فقط با اجازه امپراطور می توانستند از آن استفاده کنند.
به طور کلی روانشناسان نظرات بسیار خوب و مثبتی در مورد رنگ زرد دارند: آنها می گویند که این رنگ اثر مفیدی بر فعالیت ذهنی و حافظه انسان دارد و باعث ایجاد حس نشاط و انرژی می شود. در رنگ درمانی نیز از رنگ زرد برای مبارزه با افسردگی استفاده می شود.
روانشناسی رنگ آبی، معنای آن و حقایقی جالب
اعتقاد بر این است که افرادی که پوشیدن لباس های زرد رنگ و بطور کلی رنگ زرد را ترجیح می دهند، افراد بسیار فعال و مثبتی هستند. آنها ماجراجویان واقعی هستند که مایلند ریسک کنند، به توانایی های خود اطمینان دارند و می توانند مشکلات و شکست ها را نادیده بگیرند.
حال که با اثرات مثبت و روانشناسی رنگ زرد آشنا شدید، بهتر است نگاهی به نحوه ی استفاده از این رنگ در دنیای مد و فشن هم بیندازیم. اگر شما هم عاشق رنگ زرد هستید، خوب است که رنگ های مکمل آن را بشناسید و با نحوه ی ست کردن آن با رنگ های دیگر آشنا شوید.
ترکیب های مد روز رنگ زرد
با وجود این ویژگی های مثبت رنگ زرد، همه جرات نمی کنند که آن را به کمد لباس خود اضافه کنند. دلیل آن هم ساده است! رنگ زرد بسیار پرانرژی است و بلافاصله توجه همه را به سمت خود جلب می کند. یافتن رنگ های مناسب لباس برای ست کردن کاری دشوار به نظر می رسد. اما رنگ زرد طیف های مختلفی مانند لیمویی، زعفرانی، طلایی، شنی، وانیلی و… دارد که می توانید آنها را با رنگ های متنوع ست کنید.
زرد + زرد
رنگ زرد بیشتر برای مجالس و جشن ها مناسب است. بنظر می رسد که این رنگ برای استفاده ی روزمره متداول نیست و بیشتر موجب درخشش شما در مراسمات مختلف می شود. برای استفاده از زرد تگ رنگ، بهتر است از طیف های خنثی تری مانند خردلی استفاده کنید.
زرد + مشکی
رنگ زرد همراه با رنگ مشکی بسیار جذاب به نظر می رسد. لباس هایی که با این ترکیب رنگ طراحی می شوند، جسورانه، کمی اسپرت و حتی کمی خشونت آمیز به نظر می رسند.
روانشناسی رنگ قرمز، معنای آن و حقایق جالب
زرد + سفید
ترکیب رنگ های زرد و سفید برای فصول گرم بسیار مناسب است. به نظر می رسد که این رنگ ها برای هر سن و هر موقعیتی مناسب است. علاوه بر زرد و سفید، می توانید رنگ های روشن دیگری نیز به لباس خود اضافه کنید.
زرد طلایی + قرمز
همه ی طیف های رنگ زرد با قرمز مطابقت ندارد. یکی از بهترین ترکیباتی که می توان برای این دو رنگ در نظر گرفت، ترکیب قرمز و طلایی است. طلایی به خودی خود رنگ بسیار فعالی است و اگر آن را با رنگ قرمز ست کنید، ظاهر آن هماهنگ تر خواهد شد. ترکیب این دو رنگ با مفاهیمی مانند تجمل، ثروت و شادی همراه است. شایان ذکر است که رنگ طلایی، تقریبا با تمام طیف های رنگ قرمز، مطابقت دارد.
زرد + آبی
زرد و آبی رنگ های مکمل یکدیگر هستند و ست کردن آنها با هم، ترکیب بسیار جذابی را تشکیل می دهد. برای مثال پوشیدن یک کت آبی با دامن زرد در فصول گرم بسیار زیبا به نظر می رسد. از ترکیب کردن طیف های روشن این رنگ ها با هم نترسید.
رنگ زرد در لباس های طرح دار
استفاده از رنگ زرد، هر طرحی را زنده می کند و آن را روشن تر و جذابتر نشان می دهد. به لباس های موجود در عکس بالا توجه کنید، در طراحی آنها از رنگ های زیادی استفاده شده است اما اولین رنگی که توجه شما را جلب می کند زرد است!
بنابراین در انتخاب لباس، کمی جرات بخرج دهید و از رنگ های بینظیری مانند رنگ زرد استفاده کنید. مطمئن باشید که استفاده از این رنگ جذاب، ارزش امتحان کردن را دارد!
روانشناسی رنگ سبز، معنای آن و تاثیراتی که منعکس می کند
رنگ های موجود در محیط زندگی، نه تنها بر روحیه و سلامتی ما تأثیر می گذارند، بلکه می توانند حقایقی در مورد شخصیت مان نیز آشکار کنند. گرچه ممکن است رنگ زرد مورد علاقه ی همه ی افراد نباشد، اما لذت بردن از رنگ های مختلف و تعیین اینکه کدام یک با روحیه شما سازگارتر است جالب است. برای مدتی سعی کنید خود را با رنگ زرد احاطه کنید و ببینید که آیا این رنگ در شما باعث احساس شادی و تقویت خلق و خوی مثبت می شود یا خیر؟