قدم زدن در طبیعت

چطور از شر چیزی که در ذهنمان است خلاص شویم؟ (24 ترفند)

چطور از شر چیزی که در ذهنمان است خلاص شویم؟ (24 ترفند)

گاهی اوقات ممکن است افکار ناخواسته ای به ذهنتان بیایند که دلتان نمی خواهد به آنها فکر کنید و درگیرشان بشوید. وقتی هم که تلاش می کنید این افکار را از ذهنتان دور کنید، دوباره مثل چسب به ذهن شما می چسبند و شما را به خودشان مشغول می کنند. این فکر و خیال ها ممکن است خیلی پیش پا افتاده باشند یا خیلی غیر منتظره، ترسناک و یا آشفته کننده.
به محض اینکه فرصتی پیش بیاید این افکار به ذهن شما هجوم می آورند؛ مثلا ممکن است عصبی شوید، استرس بگیرید یا حالتان ناخوش باشد، در چنین شرایطی با هجوم افکار ناخواسته و ناخوشایند به سرتان مواجه می شوید. این افکار ممکن است به خاطر خاطرات بد گذشته یا تجربیات تلخ قبلی تان هم باشند. به هرحال فرقی نمی کند چه فکری به ذهنتان می آید؛ بعضی وقت ها این فکر و خیال ها آنقدر آزار دهنده می شوند که کم کم احساس می کنید به بیماری روحی مبتلا شده اید.
چگونه ذهن خود را از گذشته پاک کنیم؟ (12 ترفند)
مهم نیست این افکار از کجا سرچشمه می گیرند، مهم این است که شما استراتژی ها و راهکارهای مناسبی برای دور کردن آنها از ذهنتان داشته باشید. اگر چند راهکار مناسب برای خلاصی از این فکر و خیال ها بلد باشید، وقتی ذهنتان پر از افکار ناخواسته شد می توانید با آنها مقابله کنید.
البته بعید به نظر می رسد که همیشه فقط یک راهکار کارساز باشد و اغلب اوقات باید چند روش را به کار بگیرید تا ذهنتان را افکار ناخوشایند خالی کنید.
خب حالا فرض می کنیم که شما کسی هستید که با این افکار مزاحم و ناخواسته دسته و پنجه نرم می کند. اولین چیزی که باید در نظر داشته باشید این است که اگر این افکار باعث شده اند شما به نوعی بیماری روحی روانی مبتلا شوید باید به متخصص روانشناس مراجعه کنید. چون این افکار ممکن است نشانه یک مشکل جدی باشد که نیاز به درمان تخصصی دارد.

اما اگر فقط گاهی اوقات به فکر و خیال فرو می روید و افکار ناخواسته و ناخوشایند به ذهنتان هجوم می آورند، مطلب امروز ما پیشنهادهایی به شما ارائه می کند که با استفاده از آنها می توانید از این افکار خلاصی پیدا کنید.
1- خودتان را سرگرم کنید
برای اینکه حواستان را از فکر کردن به افکار ناراحت کننده پرت کنید سعی کنید یک سرگرمی یا مشغله خوب برای خودتان پیدا کنید. کاری را انتخاب کنید که باعث می شود روی آن تمرکز کنید و حواستان را به خودش جمع می کند. به این ترتیب وقت کمتری برای فکر کردن به چیزهای دیگر پیدا می کنید و افکار ناخوشایند را دور می زنید.
2- بخندید
شوخی کردن با دوستان، تماشای برنامه های کمدی یا شرکت در فعالیت های شاد وخنده دار باعث می شود کمتر افکار ناراحت کننده به ذهنتان بیایند.
خنده باعث ترشح هورمون های شادی آور در مغز می شود که روحیه شما را بهتر می کنند و روی فضای ذهنی شما تاثیر مثبتی می گذارند. این احساسات مثبت باعث به وجود آمدن خلق و خوی بهتر و مثبت تر در شما می شود و افکار نگران کننده، استرس آور و منفی را از شما دور می کنند.
3- در مورد افکارتان بنویسید
نوشتن افکار و احساسات یا خاطرات روزانه می تواند نقش درمانی داشته باشد. چند روش مختلف برای نوشتن وجود دارد که می تواند افکار منفی را از ذهن شما دور کند. ما پیشنهاد می کنیم از قلم و کاغذ استفاده کنید. بنشینید و هر چیزی که به ذهنتان می آید را بنویسید.
عمل نوشتن آگاهانه همراه با صبر و حوصله به شما کمک می کند تا افکار را از ذهنتان به روی کاغذ منتقل کنید. تایپ کردن هم از هیچی بهتر است اما به اندازه نوشتن روی کاغذ موثر نیست.
4- یک چرخه را تکرار کنید
یکی از روش های مراقبه و مدیتیشن این است که خودتان را درگیر یک فعالیت پیش افتاده کنید و تمام حواستان را جمع آن بکنید. مثلا سراغ تمیز کردن کفپوش بروید. طی را داخل آب ببرید، آن را بیرون بیاورید و آب اضافی اش را بگیرید و بعد روی کف پوش بکشید. در تمام این مراحل همه ذهنتان را معطوف این چرخه بکنید و اجازه ندهید فکر دیگری به ذهنتان خطور کند.
دنبال لکه ها روی کف پوش بگردید و همه حواستان را جمع کار کنید. به این ترتیب می توانید ذهنتان را درگیر چیزی به جز آن فکر و خیال های آزار دهنده بکنید. این کار نوعی فعالیت تمرکز حواس به صورت عملی است.
5- قدرشناس باشید
قدرشناسی ابزار بسیار قدرتمندی برای مبارزه با افکار منفی است. خیلی ها اغلب اوقات نمی دانند که سپاسگزار و قدردان بودن چقدر می تواند زندگی شان را تحت تاثیر قرار بدهد. قدرشناسی باعث می شود ذهن شما به درک متفاوتی از واقعیات برسد. وقتی به خاطر چیزهایی که دارید قدردان و سپاسگزار هستید، افکارتان حول داشته هایتان در زندگی می چرخند و احتمال اینکه فکر منفی و ناخوشایندی به ذهنتان بیاید کمتر می شود.
انجام این کار به طور مستمر، ذهن شما را مثبت بار می آورد و به شما کمک می کند تا از فکر و خیال های ناراحت کننده و آزار دهنده خلاص شوید.
جطور ذهنمان را در کنترل کامل داشته باشیم؟
6- درباره افکارتان با دوستتان حرف بزنید
گاهی اوقات تنها کاری که باید برای خلاصی از افکار ناراحت کننده انجام بدهیم این است که با یک دوست مورد اعتماد درباره شان حرف بزنیم. این کار به ما کمک می کند تا نگرانی هایمان را برطرف کنیم و راحت تر با این افکار مقابله کنیم.
اگر می توانید، با یکی از دوستانتان درباره فکرهایی که آزارتان می دهند صحبت کنید. در غیر این صورت می توانید به مشاور مراجعه کنید یا از مشاوره های آنلاین استفاده کنید. در ضمن می توانید در گروه هایی که هستید هم مشکلتان را مطرح کنید. گاهی اوقات راه حل های خوبی از این طریق به شما داده می شود.
7- به موارد انگیزشی و الهام بخش گوش بدهید
سخنرانی های انگیزه بخش زیادی وجود دارد که گوش کردن به آنها باعث می شود احساس مثبتی در شما شکل بگیرد و انگیزه از دست رفته تان را دوباره پیدا کنید.
ممکن است این صحبت ها به زندگی شخصی شما هیچ ارتباطی نداشته باشند ولی خوب است که داستان های زندگی افراد مختلف را گوش کنید و با چالش ها و موانعی که با آنها دست و پنجه نرم کرده اند آشنا بشوید. به این ترتیب شما هم به خودتان می گویید که می توانید روی موانعی که سر راهتان قرار دارند غلبه پیدا کنید.

اگر بتوانید کسانی را پیدا کنید که موارد مشابهی مثل شما در زندگی دارند که چه بهتر! در این صورت می توانید از آنها یاد بگیرید که چطور امید و انگیزه را در خودتان بیدار کنید و افکار مثبت داشته باشید. مثلا این 10 پادکست عالی هستند
8- برای پاکسازی ذهنتان مدیتیشن کنید
داشتن ذهن و احساسات پاک و مثبت، مدیریت زندگی را راحت تر می کند. مدیتیشن مهارت بسیار ارزشمندیست که از هزاران سال پیش برای پاکسازی ذهن و احساسات از آن استفاده می شده است. با یادگیری نحوه مراقبه و مدیتیشن کردن می توانید کنترل بیشتری روی افکارتان داشته باشید و به این ترتیب افکار تکرار شونده و ناخوشایند را مدیریت کنید. البته یادتان باشد که برای مهارت پیدا کردن در مراقبه به گذشت زمان و تمرین مرتب نیاز است. آموزش مدیتیشن برای افراد مبتدی
9- بدنتان را ورزش بدهید
ورزش مزایای بسیاری برای سلامتی روح و جسم شما به همراه می آورد. ورزش کردن نه تنها باعث می شود عضلات ورزیده و قدرتمندی داشته باشید، بلکه با ترشح هورمون های خوب و مفید باعث تقویت ذهنتان هم می شود.
علاوه بر این شما می توانید موقع ورزش کردن روی فعالیتی که انجام می دهید تمرکز کنید و به این ترتیب هر فکر دیگری را از ذهنتان بیرون کنید. خیلی از تمرینات ورزشی باید به شکل درستی انجام شوند بنابراین باید تمرکزتان را روی آنها بگذارید و به این ترتیب ذهنتان درگیر چیزی جز افکار منفی و ناخوشایند می شود. بهترین ورزشها مخصوص هر فرد را در اینجا بخوانید
10- مطالعه کنید
اگر دنبال راهی برای خلاصی از افکار ناخواسته و ناخوشایند هستید باید بدانید که مطالعه کردن یکی از بهترین راه حل ها برای این مورد است. وقتی چیزی می خوانید، ذهنتان روی آن متمرکز می شود و حواستان از افکار منفی دور می شود.
البته توصیه نمی کنیم که چیزهای استرس آور و نگران کننده مثل اخبار و صفحات حوادث روزنامه ها را بخوانید. به جای آن مطالب سرگرم کننده یا چیزی که شما را به فکر فرو ببرد مطالعه کنید. به این ترتیب می توانید ذهنتان را سبک تر کنید و افکارتان را در مسیر دیگری قرار بدهید. اگر نمی دانید از کجا و با چه کتابی شروع کنید ما در اینجا این را توضیح داده ایم
11- در جهت رسیدن به یک هدف گام بردارید
کاری کنید که مطمئن باشید شما را به رسیدن به یک هدف خاص نزدیک می کند. قدم کوچکی بردارید و سعی کنید در مسیر یک هدف گام بردارید. اگر هم هدفی ندارید وقت آن رسیده که برای خودتان هدف تعیین کنید و به چیزی که واقعا می خواهید برسید.
12- چارچوب فکری تان را تغییر بدهید
افکاری که در ذهن دارید را به فکرهای مثبت تبدیل کنید. به جای اینکه روی چیزی که می ترسید اشتباهی پیش بیایند تمرکز کنید، روی مواردی تمرکز کنید که احتمالا خوب پیش بروند و درست از آب دربیایند.
از خودتان سوالات مثبت بپرسید؛ مثلا بگویید این شرایط چه فایده ای می تواند برای شما داشته باشد؟ از این مساله چه نفعی می توانید ببرید؟ این اوضاع برای خودتان و خانواده تان چه فایده ای می تواند داشته باشد؟ روش تغییر چارچوب و نگرش زندگی در اینجا
13- برای افکارتان زمانبندی تعیین کنید
گاهی اوقات افکار ناخواسته به این دلیل که برایش وقت نمی گذاریم به ذهنمان هجوم می آورند. این افکار به زور وارد ذهن ما می شوند چون نیاز است که به آنها رسیدگی و توجه شود. بعضی وقت ها ما بیش از حد درگیر خودمان و توجه به مشغله هایمان هستیم و وقتی برای فکر کردن به چیزهای دیگر نمی گذاریم.
در چنین شرایطی بهتر است برنامه ریزی کنید و زمانی را به فکر کردن درباره موضوعات ناراحت کننده ای که به ذهنتان می آید اختصاص بدهید. کافیست نیم ساعت یا بیشتر وقت بگذارید، بنشینید و راجع به این افکار فکر کنید. وقتی این نیم ساعت تمام شد احتمالا احساس راحتی بیشتری می کنید و بهتر می توانید ذهنتان را با انجام کار دیگری از این افکار دور کنید.

14- یک تفریح یا قرار ملاقات جدید برای خودتان دست و پا کنید
آیا فکر می کنید که لازم است همه چیز تغییر کند؟ خب، خودتان این تغییر را ایجاد کنید. با افراد جدید قرار ملاقات بگذارید، خودتان را به ناهار در یک رستوران خوب دعوت کنید، فیلم ببینید، در پارک قدم بزنید و یا حتی اگر شده برای تعطیلات چند روزه به شهرهای اطراف بروید. این کارها می توانند شما را از زندگی روزمره و افکاری که ناراحتتان می کنند و مدام در ذهنتان این طرف و آن طرف می روند جدا کنند.
15- مدتی را به خیال پردازی کردن اختصاص بدهید
بزرگسالان هم می توانند به اندازه کودکان رویابافی و خیالپردازی کنند. خوب است که بگذارید ذهنتان هر چند وقت یکبار به پرواز دربیاید و تخیل به هم ببافد. این کار باعث می شود تفکر خلاق ذهنتان هم پرورش پیدا کند.
علاوه بر این، خیالپردازی به حل خلاقانه مشکلات هم کمک می کند. کمی خیالپردازی می تواند چرخه زندگی شما را از یکنواختی و روزمرگی بیرون بیاورد. فقط حواستان باشد که این کار را به صورت مداوم انجام ندهید تا زندگی واقعی تان دچار مشکل نشود.
16- چیز جدیدی یاد بگیرید
اینترنت واقعا جای خارق العاده ای برای یاد گرفتن چیزهای جدید و مهیج است. با یاد گرفتن یک چیز جدید می توانید ذهنتان را از مشکلات و دغدغه های فعلی دور کنید. وب سایت هایی وجود دارند که آموزش های رایگانی درباره موضوعات مختلف در اختیارتان قرار می دهند و می توانید از آنها استفاده کنید تا مهارت جدیدی یاد بگیرید. این کار یک روش عالی برای دور کردن افکار منفی و مزاحم از ذهنتان است.
17- به موسیقی مورد علاقه تان گوش کنید
گوش دادن به موسیقی مورد علاقه تان می تواند شما را از افکار ناخواسته و مزاحم دور کند. تمرکز کردن روی آهنگ های دلخواهتان راه خیلی خوبی برای فکر کردن به چیزی جز افکار ناخوشایند است. سعی کنید روی قسمت های مختلف آهنگ تمرکز کنید، به صدای خواننده عمیقا گوش بدهید و اجازه بدهید ملودی به درون قلب و ذهنتان راه پیدا کند. اجازه بدهید که موسیقی شما را به دنیای دیگری ببرد.
140 عادت بدی که باید آنها را ترک کنیم
18- بخشش و گذشت را تمرین کنید
گاهی اوقات بخشیدن برای ما سخت است. خیلی ها فکر می کنند بخشش فقط به معنی پذیرفتن معذرت خواهی دیگران است؛ اما این فقط یکی از انواع بخشش است.
بخشش می تواند به معنی قبول کردن و پذیرفتن اتفاقاتی که افتاده است هم باشد. گاهی اوقات اتفاقاتی در زندگی می افتند که نمی توانید آنها را کنترل کنید. شما باید این موارد را بپذیرید. باید خودتان را به خاطر اشتباهاتی که مرتکب شده اید ببخشید. یادتان باشد زندگی هیچ وقت به بن بست نمی خورد. زندگی با ما یا بدون ما ادامه دارد. عقب ماندن از زندگی و غوطه ور شدن در احساسات واقعا به درد کسی نمی خورد. خودتان را به خاطر همه چیز ببخشید و بپذیرید که هر کسی اشتباه می کند.

19- احساساتتان را درک و بعد آنها را رها کنید
شاید با خودتان بگویید سرم به اندازه کافی شلوغ است و برای توجه به احساساتم وقتی ندارم. خب، اگر قرار باشد اینطوری فکر کنید، کارهایتان هیچ وقت تمام نمی شود و هیچ وقت زمانی برای اختصاص دادن به احساساتتان نخواهید داشت.
ولی تا زمانی که به این احساسات توجه نکنید و آنها را نفهمید احساس راحتی نخواهید کرد. ممکن است فعلا نتوانید به این احساسات توجه کنید ولی حتما باید برایشان وقت بگذارید. یک حمام آب گرم بگیرید یا دور و برتان شمع روشن کنید و در سکوت به احساساتتان توجه کنید. بعد آنها را رها کنید تا احساس آزادی و راحتی بیشتری داشته باشید.
20- به خودتان یادآوری کنید که حالتان خوب خواهد شد
شما الان آنجا نشسته اید و این مطلب را می خوانید درست است؟ شما از همه اتفاقات بدی که در زندگی تان رخ داده جان سالم به در برده اید، درست است؟ پس این بار هم می گذرد. مدام به خودتان بگویید که شما در مسیر موفقیت قرار دارید، شما در حال تلاش هستید و این تلاش ها سرانجام نتیجه می دهند.
به خودتان بگویید که حالتان خوب خواهد شد و این افکار مزاحم و ناراحت کننده قرار نیست تا ابد ادامه پیدا کنند. شما از پس این فکر و خیالها برمی آیید. به خودتان یادآوری کنید که درست همانطور که قبلا سختی های زیادی را پشت سر گذاشتید این روزها را هم می گذرانید.
21-از شر چیزهایی که بدردتان نمی خورند خلاص شوید
انباشته شدن چیزهایی که به آنها نیازی نداریم باعث ایجاد احساس رخوت و تنبلی در ما می شود. این موارد نه تنها فضای فیزیکی اطراف شما را اشغال می کنند، بلکه ذهنتان را هم پر می کنند؛ حتی اگر از آنها هیچ استفاده ای نکنید.
بنابراین قبل از اینکه شروع به ایجاد تغییرات بزرگ در زندگی تان کنید، بهتر است اول از چیزهایی که مانع آزادی فکرتان می شوند خلاص شوید. به اطرافتان خوب نگاه کنید و ببینید از چه چیزهایی استفاده نمی کنید. آنها را به دیگران بدهید، بفروشید و یا اگر قابل استفاده نیستند دور بریزید.
140 عادت بدی که باید آنها را ترک کنیم (مگا لیست)
با لباس، کفش، کیف و هر چیزی که مدتهاست از آن استفاده نمی کنید خداحافظی و دور و برتان را خلوت کنید. وقتی محیط اطرافتان تر و تمیز و مرتب باشد، احساس آزادی شگفت انگیزی به شما دست می دهد.
22- با افرادی که مانع راهتان می شوند خداحافظی کنید
موقع فکر کردن به زندگی تان ممکن است متوجه شوید یکی از جنبه هایی که باید روی آن کار کنید روابطتان با دیگران است. اگر افراد خاصی در زندگی تان وجود دارند که شما را به عقب هل می دهند و مانع پیشرفتتان می شوند، وقتش رسیده که با آنها خداحافظی کنید.
از افراد سمی و کسانی که انرژی منفی دارند فاصله بگیرید. با این کار می توانید وقت بیشتری را در کنار افرادی دوستشان دارید و آنها هم شما را دوست دارند بگذرانید.
23- افکار و احساساتی که شما را سنگین می کنند را رها کنید
با اینکه تغییرات بزرگ در زندگی اغلب مربوط به موراد بیرونی و خارجی مثل افراد، اشیاء یا محیط اطرافمان است؛ اما مهم ترین تغییری که می توانیم در خودمان ایجاد کنیم به درون ما برمی گردد.
اکثر اوقات افکار و احساسات منفی بیشتر از هر چیز دیگری در زندگی مانع پیشرفت ما می شوند. برای همین باید به طور آگاهانه، احساسات و افکاری که باعث خستگی ذهنتان می شوند یا مربوط به گذشته هستند را فراموش کنید.
24-اهدافتان را تعیین کنید
حالا باید بر اساس اولویت های جدید و چشم انداز تازه ای که از زندگی دارید، اهداف واقعی، دست یافتنی و ملموسی را برای خودتان تعیین کنید. از خودتان بپرسید یک ماه بعد، شش ماه دیگر، یک سال دیگر و حتی ده سال دیگر می خواهید به چه چیزهایی برسید؟ یادتان باشد که هدف هایتان حتما باید قابل اندازه گیری و سنجش باشند تا بفهمید که آیا به آنها رسیده اید یا نه.
از طرف دیگر هدف هایی تعیین کنید که رسیدن به آنها امکان پذیر است، نه اینکه هیچ وقت نتوانید به آنها برسید و سرخورده شوید. معمولا بهتر است روی مواردی تمرکز کنید که بیشترین تغییر را در روابط، زندگی و سلامتی شما ایجاد می کنند. 100 هدف مهم در زندگی را در اینجا لیست کرده ایم

24 دلیل اینکه هیچ وقت خوشحال و راضی نیستیم!

[ad_1]

مسیر رسیدن به خوشبختی مسیری است که هر کدام از ما باید به تنهایی آن را طی کنیم. هر شخصی در زندگی و در ذهن خودش مشکلات و چالش هایی دارد که ممکن است رسیدن به خوشبختی را برایش مشکل کند. این مشکلات ممکن است زندگی سخت، بیکار بودن یا دست و پنجه نرم کردن با یک بیماری روحی باشد.
با این حال ما می توانیم با داشتن ارتباطات موثر و روابط اجتماعی خوب، خوشبختی را به زندگی مان بیاوریم. البته این چیزها فقط می توانند خوشبختی را به زندگی ما اضافه کنند نه اینکه آن را خلق کنند. این عوامل جزو عوامل خارجی محسوب می شوند و ممکن است توسط یک عامل خارجی دیگر از بین بروند و دوباره ما احساس خوشبختی مان را از دست بدهیم. پس باید تلاش کنیم تا حس خوشبختی را در درون خودمان پرورش و توسعه بدهیم که به عوامل خارجی نیازی نداشته باشد.
موثرترین راه برای درونی کردن احساس خوشبختی این است که تعیین کنید چه چیزهایی مانع از احساس خوشبختی قلبی و درونی شما می شود. پس بیایید با هم به 24 عاملی که باعث می شود خوشحال و راضی نباشیم و احساس خوشبختی نکنیم نگاهی بیندازیم.
1- با افراد منفی باف و بدبین محاصره شده اید
جمله قدیمی و بسیار قابل تاملی وجود دارد که می گوید: “تو همان کسی هستی که اطرافت با آن احاطه شده”. این جمله درباره بسیاری از جنبه های زندگی و تعاملات اجتماعی صدق می کند.
اگر خودتان را با افراد منفی محاصره کنید ذهن شما هم شبیه همانها می شود و منفی عمل می کند. اگر با افراد دروغگو در ارتباط هستید، حماقت می کنید که با آنها صادق و روراست هستید چون آنها از شما سوء استفاده خواهند کرد. اگر توسط افراد عصبانی محاصره شده اید به سختی می توانید آرامش داشته باشید چون انرژی های منفی و عواطف ناخوشایند آنها به سمت شما می آید.
اما برعکس این قضیه هم صدق می کند:
وقتی دور و برتان پر از آدمهای مهربان و خوش قلب است خودتان هم کم کم به فرد مهربانی تبدیل می شوید. وقتی افراد باهوش شما را محاصره کرده اند، می توانید چیزهای بیشتری یاد بگیرید و بیشتر پیشرفت کنید. و در نهایت اینکه وقتی با افراد شاد و خوشحال نشست و برخاست می کنید خودتان هم شاد و خوشحال می شوید.
نیازی نیست که با همه فراد منفی دور و برتان یا کسانی که شرایط سختی دارند و به خاطرش ناراحت و غمگین هستند قطع رابطه کنید، فقط کافیست که مدت زمانی که با چنین افرادی در ارتباط هستید را مدیریت کنید.
جنبه های مهم زندگی (12 مورد که باید در اولولیت باشند)
ارتباط داشتن با افراد منفی روی رشد شخصیتی شما تاثیر منفی می گذارد و مانع از ایجاد احساس خوشحالی و رضایت درونی در شما می شود. یادتان باشد خودتان هم نباید برای دیگران فرد منفی و ناراحت کننده ای باشید.
2- تنها هستید و از داشتن روابط شخصی با دیگران غافل شده اید
آیا واقعا این مساله عجیب نیست که در عصر ارتباطات امروزی بیشتر از همیشه احساس تنهایی می کنیم؟ خب، شاید دلیل این مساله این باشد که برقراری تعاملات شخصی و دوستی از طریق وسایل الکترونیکی و رسانه های اجتماعی جای روابط رو در رو را گرفته و همین باعث ایجاد احساس افسردگی و تنهایی در ما شده است.
در سال های گذشته، برای برقراری ارتباط چهره به چهره با افراد دیگر، دوست واقعی پیدا کردن و تعامل داشته در جامعه فرصت بیشتری وجود داشت. ما در رویدادهای اجتماعی مختلف شرکت می کردیم و افراد جدیدی را می دیدیم؛ ولی حالابه خاطر زندگی پر مشغله و ماشینی مان کمتر وقت می کنیم با دیگران در دنیای واقعی تعامل داشته باشیم.

ما وقتمان را بیش از هر چیزی صرف کار کردن می کنیم و بعد هم آنقدر خسته می شویم که نمی توانیم از خانه بیرون برویم و تلاش بیشتری برای ایجاد روابط با کیفیت بکنیم. به جای آن برای دوستانمان پیام کوتاه می فرستیم یا در شبکه های اجتماعی با آنها حرف می زنیم؛ چون این کار راحت تر است!
اما همیشه راحت ترین کار بهترین کار نیست. بهتر است هر چند وقت یکبار زمانی را به دیدن رو در رو و چهره به چهره دوستان و آشنایانتان اختصاص بدهید.
3- برای شاد بودن، بیش از حد به دیگران وابسته اید
سپردن مسئولیت خوشبختی خود به دیگران، به جز اینکه باعث ناامید و غمگین شدنتان بشود ثمره دیگری ندارد. همه در تلاشند تا راهی برای رسیدن به آرامش و خوشبختی در زندگی شان پیدا کنند، پس معقولانه و منصفانه نیست که ما بار زحمت خوشبختی مان را روی دوش دیگران بیندازیم. این مساله مخصوصا در روابط عاشقانه خیلی دیده می شود و شاید خودتان هم آن را تجربه کرده باشید.
ممکن است پیش خودتان بگویید:“ اگر فرد مناسبی را پیدا کنم خوشبخت می شوم. اوه! بله من فرد مناسبم را پیدا کردم و این عالیه! من پر از احساسات شگفت انگیز، شادی، خوشحالی و خوشبختی ام! برای ازدواج کردن حتی یک لحظه هم نمی توانم صبر کنم!”
اما وقتی آن فرد انتظارات عاشقانه شما را برآورده نمی کند، دوباره همان احساس غم و اندوه قبلی به سمتتان برمی گردد. از خودتان می پرسید: آیا این فرد مناسب من نیست؟ مگر قرار نیست احساس خوشبختی همیشگی باشد؟ خب، شاید در فیلم ها و کتاب ها این اتفاق بیفتد ولی زندگی واقعی خستگی ها و یکنواختی های خاص خودش را دارد و شما باید با آنها کنار بیایید.
نکته های کوچک برای زندگی بهتر (26 نکته ریز ولی موثر)
گاهی اوقات در زندگی مجبورید با چیزهای وحشتناک و آسیب زا کنار بیایید؛ چیزهایی مثل بی عدالتی و بی رحمی. ممکن است برای عشقتان در یک سانحه رانندگی اتفاق ناگواری بیفتد، خدای نکرده سرطان بگیرد یا دچار بیماری روحی شود و یا اصلا آن کسی نباشد که نشان می داد.
برای خوشبخت بودن نمی توانید و نباید به دیگران وابسته باشید. خوشبخت کردن شما فقط از دست خودتان برمی آید نه کسی دیگر. شما نمی توانید شخص دیگری را کاملا راضی و خوشحال کنید، فقط می توانید او را شادتر کنید. همین مساله درباره خودتان هم صدق می کند و دیگران نمی توانند اسباب خوشبختی شما را فراهم کنند.
4- عصبانیت و منفی نگری را در وجودتان نگه داشته اید
چیزهای زیادی برای عصبانی شدن در این دنیا وجود دارد. از بی عدالتی گرفته تا دیدن افراد بی گناهی که در رنج زندگی می کنند و کارهای غیر اخلاقی خیلی از آدمها و یا وضعیت عمومی جهان، همه و همه می توانند باعث ایجاد استرس، عصبانیت و منفی نگری در شما بشوند.
ممکن است افرادی که در زندگی شما وجود دارند هم خیلی بهتر از این موارد نباشند. حتی ممکن است آنها اصلا آدم های خوبی نباشند. شاید قبلا احساس می کردید که آنها چقدر خوبند ولی یک دفعه نقابشان برداشته شد و خود واقعی شان را دیدید.

شاید کسی در گذشته به شما آسیب رسانده و تاثیر منفی آن تا همیشه رویتان باقی مانده است. در چنین مواردی بخشیدن یا رها کردن کار خیلی سخت و دشواریست ولی به خاطر احساس خوشبختی و آرامش خودتان هم که شده باید این کار را انجام بدهید. گاهی اوقات خیلی ها ترجیح می دهند نبخشند و این احساسات را با در خودشان نگه دارند. آنها خواهان انتقام و مجازات هستند حتی اگر چنین چیزی ممکن نباشد.
ولی حقیقت ماجرا این است که خیلی چیزها یا هیچ وقت درست نمی شوند و یا به زمان خیلی زیادی برای درست شدن نیاز دارند. یادتان باشد تنها کسانی که به خشم و عصبانیت شما اهمیت می دهند افرادی هستند که میخواهند از این احساسات علیه خودتان استفاده کنند.
نه تنها دشمنانتان، بلکه گاهی اوقات اطرافیان شما این خشم و عصبانیت را در شما تحریک می کنند تا همیشه درگیر چنین احساساتی باشید و روی همین چیزها متمرکز شوید. متاسفانه خوشبختی و عصبانیت نمی توانند یکجا با هم باشند. اگر در قلبتان را به روی خشم و عصبانیت باز کنید، خوشبختی از در دیگر بیرون می رود.
البته این موضوع به این معنا نیست که شما نباید برای گرفتن حقتان و برقراری عدالت تلاش کنید، بلکه منظور ما این است که قلبتان را با احساس خشم و عصبانیت پر نکنید.
5- احساس می کنید که لیاقت خوشبختی و شاد بودن را ندارید
کسانی که احساس می کنند لیاقت شاد بودن را ندارند خودشان با دست خودشان خوشبختی شان را خراب می کنند. این افراد ممکن است در روابطشان با طرف مقابل دعوا و بحث کنند و بعد به خودشان بگویند که لیاقت خوشبختی را ندارند یا در محل کارشان اشتباه کنند و این اشتباه باعث شود رئیسشان توبیخشان کند و همین باعث شود که احساس کنند لایق خوشبخت بودن نیستند.
مشکل این قضیه به کلمه “لیاقت” برمی گردد. آیا هر کسی لیاقت همه چیز را دارد؟ خیلی از افراد بی گناه در زندگی شان رنج بزرگی را تحمل می کنند که مسئولشان خودشان نیستند. آنها لایق این رنجها نیستند ولی این اتفاقات می افتند.
چرا باید شاد باشیم؟ (9 دلیل که شما را قانع می کند)
گاهی اوقات آنها می توانند با تلاش و کار زیاد خوشبختی را خلق کنند یا شاید ذهنشان به سمت شادی و خوشحالی گرایش داشته باشند و برای همین نیازی نباشد دنبال خوشبختی بگردند و برای رسیدن به آن سخت کار کنند.
آیا واقعا می شود گفت که یک نفر لایق تر از دیگریست؟ نه! به خصوص وقتی که آزمایش های سخت زندگی فرا می رسند. والدینی که فرزندشان را از دست می دهند قطعا لایق تحمل چنین دردی نیستند. هیچ کس نیست. اما ما دوست داریم که فقط درباره احساسات و تجربیات مثبت زندگی فکر کنیم نه اتفاقات پیش بینی نشده و مشکلاتی که با آنها دست و پنجه نرم می کنیم.
همه لیاقت خوشبختی را دارند. اینکه یک عده به این خوشبختی می رسند و یک عده نه؛ کلا مساله دیگریست.
6- از سلامت روحی و روانی تان غافل هستید
یکی از دلایل مهم ناراحت بودن و خوشحال نبودن، بیماری های روحی و روانی کنترل نشده است. افسردگی، اضطراب و سایر مسائل مربوط به سلامت روان می توانند احساس شادی و خوشحالی را به شدت پایین بیاورند.
آیا دچار بیماری های روحی و روانی هستید؟ آیا این مشکلات کنترل شده هستند؟ اگر نه، حتما به متخصص روانشناس مراجعه کنید تا به شما کمک کند از این مشکلات رهایی پیدا کنید.
خیلی از مشکلات و مسائل روحی و روانی را می توان از طریق تغییر سبک زندگی مدیریت و درمان کرد. افرادی که شرایط شدیدتری دارند ممکن است به دارو نیاز داشته باشند تا بیماری روحی شان تحت کنترل مناسب دربیاید.
اگر در آرامش داشتن و لذت بردن از زندگی دچار مشکل هستید توصیه می کنیم حتما به یک روانشناس مراجعه کنید.
7- مدام افکار و احساسات منفی آزاد می کنید
خلق و ایجاد شادی کار خیلی آسانی نیست ولی از دست دادنش خیلی راحت است! یکی از ساده ترین و سریع ترین کارهایی که می توان با آن شادی و خوشبختی را از بین برد آزاد کردن افکار و احساسات منفی است. اگر می خواهید شادی ایجاد شده را حفظ کنید باید یاد بگیرید چطور افکار و احساسات منفی تان را تحت کنترل در بیاورید.
دنیا پر از چیزهای منفی است. از اخبار ناگوار درباره سیل و زلزله گرفته تا خشونت، مرگ و اتفاقات دلخراش، همه و همه می توانند ذهن شما را منفی کنند. افراد بدبین سریعاً به ما یادآوری می کنند که جهان چقدر جای وحشتناکی است، حتی اگر خودمان از قبل به خوبی از این موضوع آگاه باشیم.

اما اگر مراقب باشید که چه افکاری را در ذهنتان پرورش می دهید می توانید آنها را کنترل کنید و اگر به جای احساسات منفی روی شادی و خوشحالی تمرکز کنید، این اتفاقات و احساسات منفی نمی توانند روی شما تاثیر منفی بگذارند.
8- دنبال رویاها و خواسته قلبی تان نمی روید
دنبال کردن رویاها مطمئنا راهی عالی برای رسیدن به خوشبختی است. بالاخره شما برای انجام کاری روی این کره خاکی قرار گرفته اید، درست است؟ این کار ممکن است واقعا چیز مهم و بزرگی باشد. شاید اینطور فکر کنید شاید هم نه.
تا به حال به این توجه کرده اید که خیلی ها خودشان را وقف دیگران می کنند تا آنها احساس شادی و خوشبختی داشته باشند؟ این خواسته قلبی آنها بوده و از بابتش خوشحالند.
مثلا تصور کنید یک مشاور یا مددکار اجتماعی در یک موسسه یا یک خانه سالمندان هستید. شما تمام روز را صرف تلاش برای کمک به دیگران می کنید و هر روز با زشتی های زیادی مواجه می شوید. یا مثلا تجسم کنید که یک آتش نشان هستید و بعد از 24 ساعت کار مداوم در حال بازگشت به خانه اید؛ اما ممکن است در جایی دیگر یک نفر بدترین روزش را گذرانده باشد.
10 ترفند برای داشتن زندگی شاد (و راه حل های عملی)
حالا این سوال مطرح می شود که آیا دنبال کردن رویاها راهی برای رسیدن به خوشبختی است؟ شاید بله، شاید هم نه. گاهی اوقات ممکن است اتفاقاتی بیفتد که احساس کنید به سمت انجام کاری کشیده می شوید، حتی اگر آن کار جزو هدف هایتان نبوده است.
همه ما در زندگی به مواقعی برمی خوریم که احساس می کنیم باید کاری انجام بدهیم و این کار به ما احساس رضایت و خوشبختی می دهد. درست مثل همان مددکار یا آتش نشان، دنبال کردن برخی کارها می تواند باعث احساس رضایت و خوشبختی درونی شود حتی اگر همه چیز یک شبه درست نشود.
اینکه شما احساس کنید فرد هدفمند و مفیدی هستید برایتان احساس خوشبختی به ارمغان می آورد. اگر احساس می کنید برای هدف خاصی فراخوانده شده اید به آن نه نگویید. ممکن است عامل خوشبختی اصلی شما در این مسیر نباشد اما رد کردن این هدف بدون شک باعث ایجاد ناراحتی تان می شود.
9- برای خودتان هدفی تعیین نمی کنید یا آنها را دنبال نمی کنید
هدف گذاری برای شاد کردن شما چند منظور دارد. در واقع، هدف یک معیار اندازه گیری است که شما می توانید از آن برای سنجش پیشرفت خود در جهت رسیدن به آنچه که می خواهید به دست آورید، استفاده کنید.
هر هدف بزرگ شامل چند هدف کوچکتر در مسیر موفقیت است.
آیا می خواهید یک هنرمند شوید؟ پس برای رسیدن به این هدف، باید هدف گذاری کنید و اهداف خود را تعیین کنید تا هر روز بتوانید هنر خود را کمی تمرین کنید و آن را توسعه دهید تا زمانی که به نقطه ای برسید که بتوانید در هنر با دیگران رقابت کنید.

آیا می خواهید لاغر شوید؟ برای رسیدن به این هدف، باید اهداف خود را در مورد آنچه که می خورید و زمانی که ورزش می کنید، تعیین کنید تا بتواند شما را به هدف و وزن ایده آل خود نزدیک کند.
اهداف، قوانین و ساختاری را که در زندگی گاهی اوقات آشفته و بی نظم می شوند، سامان می بخشد. شاید همیشه نتوانید به تنهایی راه خود را پیدا کنید، اما با مجموعه ای از اهداف، شما می توانید در مسیر درست قرار بگیرید.
علاوه بر این، دستیابی به اهداف، حتی اهداف کوچک، احساس خوبی دارد که می تواند در ایجاد زندگی شادتر به شما کمک کند.
10- سلامت جسمی خود را نادیده می گیرید.
بدون شک، ورزش کردن به طور مستقیم به سلامت روان کمک می کند. مزایای ورزش و سلامت بدن بر هیچ کسی پوشیده نیست.
ورزش کردن باعث می شود تا مغز شما مواد شیمیایی بیشتری برای احساس شادی و مقابله با افسردگی و اضطراب تولید کند.
درواقع، ورزش کردن رشد سلول های عصبی جدید را در مغز شما تحریک می کند که به کاهش افسردگی و بهبود حس شادی بیشتر کمک کند.
24 روش ساده برای شاد کردن دیگران (حتی اخموترین ها)
افرادی که ورزش می کنند نسبت به افرادی که ورزش نمی کنند، خواب بهتر و عمیق تری دارند. افرادی که ورزش می کنند، در طول روز انرژی بیشتری می سوزانند که بدن را وادار می کند تا زمانی که به رختخواب خود می روند، استراحت بیشتر و خواب راحتی داشته باشند. این حالت به شاد بودن بیشتر کمک می کند زیرا مغز مواد شیمیایی که منجر به احساس خوب و تعادل خلقی بیشتر می شود، را در عمیق ترین مراحل خواب تولید می کند.
بیرون بروید و حرکت کنید! ورزش کردن یکی از بهترین کارهایی است که می توانید برای شادی و آرامش خاطر خود انجام دهید.
11- به خواب و استراحت بیشتری احتیاج دارید.
در ادامه ورزش کردن، شما ممکن است که به خواب و استراحت بیشتری نیاز داشته باشید!
زندگی شلوغ و پر جنب و جوش است. مردم بیشتر از هر زمان دیگری کار می کنند، ساعات بیشتری را در محل کار خود سپری می کنند، سعی می کنند که مدرسه را پشت سر بگذارند، و می خواهند که راه شاد و سرگرم کننده ای برای رهایی از استرس از همه چیز در جهان پیدا کنند.
پیام مشترک در دنیا این است که اگر کار نمی کنید، زحمت نمی کشید، یا سخت کوشی نمی کنید، دارید وقت خود را تلف می کنید.
اما این درست نیست!
انسان ها ماشین نیستند. آنها برای شارژ مجدد باتری خود و تجدید روحیه، به استراحت و آرامش نیاز دارند. اگر زندگی شما شلوغ و بی برنامه است، با برنامه ریزی در زمان های خاص برای استراحت کردن و کسب آرامش، می توانید شادی ایجاد کنید. شما می توانید چند ساعت استراحت و آرامش را در برنامه پرمشغله خود قرار دهید.
یک برنامه خواب ثابت می تواند برای بهبود روحیه، خلق و خو و شادی شما معجزه کند. اگر چه افراد مختلف، ساعات خواب و نیازهای خواب متفاوتی دارند. شاید لازم باشد برای یافتن یک برنامه خواب که با ریتم شبانه روزی شما مطابقت دارد، برنامه های مختلفی را آزمایش کنید.
12- سلامت روحی خود را نادیده می گیرید
برای این عنوان سلامت روحی نام اشتباهی است. در واقع، بسیاری از افراد سلامت روحی را به معنای سلامت مذهبی یا معنوی تفسیر می کنند، اما این چنین نیست. تامین سلامت روحی شما در این سوالات است که چه کسی هستید، به چه چیزی اعتقاد دارید و چه چیزی را در جهان باور دارید که درست است.
این هنر خلاقیت و تولید است، وقت گذاشتن برای سگ های خانگی، و مراقبه کردن برای کمک به ایجاد آرامش در ذهن شما.

در واقع، این با اعتقادات روحی شما در ارتباط است اگر به آنها باور دارید، یا کارهایی انجام می دهید که برای شما شادی به ارمغان می آورد.
شاید دوست داشته باشید که یک کار داوطلبانه انجام دهید یا به پاکسازی زباله در یک پارک محلی کمک کنید و یا برای ماهیگیری یا پیاده روی در طبیعت به بیرون بروید.
شما نمی توانید از سلامت روحی خود غافل شوید و آن زندگی ای که می خواهید را بسازید.
این موضوعی است که باید آن را به خاطر بسپارید و برای آن وقت بگذارید، حتی اگر به معنای کار کردن در یک زمان مشخص باشد، از این روی، می توانید مطمئن باشید که بخشی از شادی خود را فراهم می کنید.
13- تجربه زندگی خود را با نقطه برجسته زندگی دیگران مقایسه می کنید
رسانه های اجتماعی مسئول تشدید افسردگی و اضطراب در افرادی هستند که به طور منظم از آنها استفاده می کنند. با اینکه رسانه های اجتماعی موارد مثبتی مانند یافتن گروه ها و جوامع خاص و ارتباط با افراد از سراسر جهان را پیشنهاد می دهند، در عین حال بسیاری از موارد منفی را نیز ارائه می دهند.
این مساله معنای ترس از دست دادن را تقویت می کند. خوشحال و راضی بودن سخت است زمانی که شما به عکس های خانواده، دوستان و افرادی که در زندگی خود شاد هستند، نگاه می کنید.
در حالی که شما همزمان در یک کار کم درآمد گیر کرده اید و یا در دانشگاه ناموفق هستید و درحال دست و پنجه نرم کردن برای رسیدن به موفقیت از طریق کار و دانشگاه تلاش می کنید.
20 مهارت اجتماعی کاربردی برای اینکه دوست داشتنی تر باشیم؟
به راحتی می توان فراموش کرد که این تصاویر، استوری ها و کلیپ های تصویری بریده ی منتخبی از حلقه ی فیلم زندگی افراد است. در واقع، بیشتر مردم مشکلات، ترس یا سختی هایشان را در شبکه های اجتماعی به اشتراک نمی گذارند.
این بخش گلچین شده ممکن است به هیچ وجه واقعیت را منعکس نکند. این تصاویر ممکن است فقط چند عکس جذاب و هیجان انگیز از تعطیلات باشند، اما آنچه نمی توانید ببینید 5000 دلار بدهی اضافی است که آنها بالا آورده اند و در واقع توانایی پرداخت هزینه های آن سفر را ندارند.
زندگی خود را با زندگی دیگران مقایسه نکنید. خبر خوب این که مردم صادقانه زندگی خود را نشان نمی دهند.
14- بی جهت و بی آن که نیازی باشد با دیگران رقابت می کنید
رقابت می تواند در یک شرایط محدود و تعریف شده، پویا و موثر باشد. ولی وقتی که شروع به عبور از خطوطی می کند که پیامدهای احساسی نامطلوبی را ایجاد می کند، دیگر پویا و سالم نیست.
شما می خواهید که بهترین باشید. شما ساعاتی از زندگی خود را صرف تمرین، آموزش و همین طور کارهای بیشتری می کنید.
شما در حال گذراندن مرحله بزرگی برای رسیدن به نتیجه ی مطلوبتان هستید که متوجه می شوید همه آموزش ها و تمرینات شما نتیجه ای که انتظار داشتید را فراهم نکرده اند.
شما دیگر بهترین نیستید. شاید در جایگاه دوم قرار گرفته اید و یا حتی در پنج نفر برتر هم قرار نگرفته اید.
این موضوع در کل بازی زندگی صدق می کند. مهم نیست که چه کاری انجام می دهید، همیشه یک نفر بهتر از شما پیدا می شود و یا موفقیت ممکن است فقط یک شانس باشد.

بنابراین، همیشه فردی ثروتمند، با ظاهری بهتر، باهوش تر، شادتر یا انجام کارهای خیلی بهتری نیز وجود دارد.
نگاه کردن به این افراد به عنوان رقابتی که باید بر آن غلبه کنید و شکستش بدهید، پویا و سالم نیست زیرا شما زندگی خود را با تجربه زندگی آنها مقایسه می کنید.
یک راه عالی برای مقابله با تفکر رقابتی نسبت به زندگی، توسعه ارزیابی تفاوت ها است. حفظ شادی خود علیرغم داشتن دغدغه های بالندگی خیلی آسان تر از تلاش برای پشت سر گذاشتن دیگران است.
از سایرین به خاطر استعدادها، نعمت ها و مواهبشان قدردانی کنید. سوال بپرسید. در واقع، وقتی سوال می پرسید بسیاری از مردم خوشحال می شوند که به شما بگویند آنچه را که انجام داده اند چطور به دست آورده اند.
15- خوشبختی تان را در گرو مادیات یا تجربیات زندگی تان می دانید
اصرار زیاد بر یک روش راهی تضمین شده برای نگه داشتن خودتان در تردمیل خوشبختی است که شما را به هیچ جایی نمی رساند.
همیشه کسی هست که روش های جدیدتر و بهتری را ارائه می کند که باعث می شود روش قدیمی شما بی ارزش و منسوخ شود.
بله، این موارد ممکن است قبلاً شما را خوشحال کرده باشد، اما آیا این چیزی است که همچنان باعث خوشحالی شما می شود؟ احتمالا نه. اوضاع پس از مدتی عادی می شود و به حالت سابق برمی گردد. این باور وجود دارد که فرد باید تجربه ها را دنبال کند، و نه چیزهای دیگر! این چیزی است که شما را خوشحال می کند!
بله، حتی این برای مدتی امکان پذیر است. اما چگونه باید برخورد کرد وقتی که ناگهان در زندگی اتفاقی می افتد و شما دیگر نمی توانید از پس تجربه های خود برآیید و توانایی و تحمل تجربه دیگری را ندارید؟
چطور شادی را در خودمان پیدا کنیم؟ (راهنمای کامل خود درمانی)
عاشق سفر کردن هستید؟ عالی است! چیزهای جدیدی را تجربه کنید، فرهنگ های دیگر را ببینید، این انگیزش را در جاهای دیگر نیز جستجو کنید تا زمانی که نگرانی شما از بین برود، یا گزینه های سفری نداشته باشید.
بعدش چه می شود؟
به دست آوردن شادی از منابع بیرونی ممکن است برای مدتی کارساز باشد. به طوری که می تواند به شما کمک کند تا به طور موقت انگیزه و هیجان و چیزی که منتظرش هستید، را بیابید.
اما آیا این باعث می شود که شما همچنان شاد و راضی باشید زمانی که دیگر به آن تجربیات یا موارد مادی دسترسی ندارید؟
16- همیشه سعی می کنید کنترل زندگی را حفظ کنید
زندگی مانند سواری گرفتن از یک اسب وحشی است. یک دقیقه همه چیز آرام است و طبق برنامه پیش می رود. دقیقه بعدی همه چیز عوض می شود و شما سعی می کنید تا همه چیز را کنترل کنید.
زندگی می تواند در یک لحظه دقیقا در یک جایی تغییر کند. تنها یک تصمیم اشتباه، یک اقدام اشتباه، یا فقط قرار گرفتن در یک مکان اشتباه در زمان اشتباه ممکن است برای از بین بردن همه چیز کافی باشد.
و این خیلی ترسناک تر می شود، وقتی که شما آن را به عنوان یک پیشامد احتمالی قبول کنید و حتی برای آن برنامه ریزی کنید.
سفر زندگی را می توان با یک برنامه ریزی دقیق انجام داد، اما ممکن است در مسیر زندگی چیزهایی ببینید که با برنامه تان سازگار نباشد.

در آینده ممکن است شما کارهای مهمی برای انجام دادن داشته باشید، اما باید اکنون برخی از تجربیات زندگی را پشت سر بگذارید تا خود را برای آنها آماده کنید.
ممکن است در مسیر زندگی تان، موانع و گودال های توقف و انحرافی و بیراهه نیز وجود داشته باشد که باید از آنها بگذرید.
برنامه ریزی کنید، اما خیلی شدید به برنامه نچسبید و زیاد به آن وابسته نباشید. بعضی اوقات فقط باید با جریان زندگی پیش بروید و ببینید که این جریان شما را به کجا می برد.
17- کمال گرا هستید
کمال گرایی غالبا از بروز احساسات سرسختانه جلوگیری می کند که می تواند ناشی از اضطراب در مورد خود و محیط زندگی فرد باشد.
فردی که اضطراب را تجربه می کند، ممکن است از کمال گرایی به عنوان ابزاری برای حفظ یک تصویر ذهنی مطلوب برای کنترل کردن اضطراب خود استفاده کند.
در این جا مشکل این است که همه افراد کامل نیستند. در نتیجه تلاش برای تحمیل کمال گرایی به افراد دیگر، راهی برای ایجاد تعارض و ناسازگاری، رنجش و ناراحتی است.
حتی اگر افراد هم اکنون تابع آن باشند و از آن پیروی کنند، دیر یا زود ، آنها خواهان آزادی خودشان هستند، به این معنی که طغیان و نافرمانی خواهند کرد و به دنبال پیدا کردن راه خود می روند.
 10 تا از موثرترین راههای رسیدن به آرامش در زندگی طبق جدیدترین تحقیقات دنیا
کمال گرایی همچنین ممکن است خودشناسی و اعتماد به نفس پایین در افراد را پنهان کند. فرد کمال گرا پروژه ها را کامل نمی کند زیرا نمی تواند درباره یک پروژه کامل قضاوت کند. این کار با گفتن این که «خب، این فقط یک کار در حال انجام است. من هنوز کارم تمام نشده است. » به کمال گرایان امکان راحتی و بدون اشکال بودن کارها را می دهد.
در حقیقت، اکثر افراد متعادل و منطقی انتظار ندارند که شما یا کار شما عالی باشد. چون درواقع بیشتر کارها این طور نیستند.
کامل و بی نقص بودن دشمن پیشرفت است. کامل نبودن به شما اجازه می دهد تا شادتر باشید. شما می توانید با مشاهده نقایص خود به عنوان چیزهای منحصر به فرد جذاب در شما، به خودتان بیشتر عشق بورزید و همانی باشید که هستید.
اگر چه درست است که این نقص ها ممکن است مهم و قابل توجه باشند و برخی از آنها حتی بیشتر از دیگران نیز باشند، اما در واقع اینها همیشه مواردی هستند که می توان به آنها پرداخت و روی آنها کار کرد.
18- خودتان را مقصر می دانید یا خود را مسئول شاد کردن خودتان به حساب نمی آورید
با وجود انتخاب های اشتباه مکرر در زندگی چگونه می توانید خود را فردی خوشحال تلقی کنید؟
چگونه می توانید خوشحال باشید در حالیکه بار مسئولیت شما بر دوش دیگران است؟
اتخاذ تصمیم های درست بر عهده شماست، این کار باعث بهبود زندگیتان شده و موجب آرامش خاطر شما خواهد شد.
این وظیفه ی اشخاصی که با آنها قرار می گذارید و عاشقشان هستید، کارفرمای محل کار یا دوستان و دور و بری های شما نیست.
انداختن مسئولیت خود بر دوش دیگران کار ساده ای است. به شرطی که روش درستی را در پیش بگیرند! یا کار درست را انجام دهند! یا انتخاب های بهتری داشته باشند! در اینصورت انتخاب های آنها اثری منفی بر خوشبختی یا حال خوب ما نخواهد داشت!
اما این روش، روش عامه پسندی نیست.
اکثر مردم در جهت تقویت و استحکام خوشبختی یا سبک زندگی شان، تصمیم گیری می کنند. آنها برای ترقی داشته هایشان کار می کنند، عشق را می یابند، خوشبختی را می یابند و در این دنیای وانفسا به دنبال آرامش خاطر هستند.
شما نمی توانید وقت خود را صرف سرزنش دیگران برای انتخاب های اشتباه خود کنید. اگر با وضعیت زندگی خود مشکل دارید، آن را تغییر دهید.
چنانچه شخصی با شما بدرفتاری می کند، حد و حدود خود را برای او مشخص کنید و اجازه انجام چنین رفتارهایی را به آنها ندهید.
اگر شخصیت حال حاضرتان احساس ناخوشایندی به شما می دهد، بهانه جویی و سرزنش دیگران را کنار بگذارید. تنها راه حل نجات شما، کنار آمدن با خودتان است.
19- به ترس هایتان اجازه دخل و تصرف در زندگی و انتخاب هایتان می دهید
ترس از تغییر و رویارویی با ناشناخته ها امری طبیعی است. این یک واکنش کاملاً طبیعی به چیزی است که با آن نامأنوس هستید.
مشکل اینجاست که دنیای ناشناخته ها جایی است که شما بالاترین رشد و جدیدترین تجارب را کسب خواهید کرد.
در واقع شما تمایل دارید جاهایی بروید که برایتان تکراری باشد و قبلاً آن را دیده یا در آنجا حضور داشته اید. اینطور جاها حتی با وجود غیر قابل تحمل بودن یا برخورداری از چشم اندازی نا زیبا، از دید شما موجبات تسلی خاطرتان را فراهم می کند، اما این اماکن محلی برای یافتن خوشبختی نیست.

شما باید با خودتان چالش داشته باشید، خارج از چارچوب فکر کنید، و در پی یافتن چیزهای جدید باشید.
دلتان را به دریا بزنید و اعتماد به نفس داشته باشید که: با هر چیزی مواجه بشوم، از پسش بر می آیم.
اگر به ترس اجازه دخل و تصرف در زندگی و انتخاب هایتان بدهید، همیشه درون حباب محدودیت خود اسیر خواهید بود.
20- در زمان حال زندگی نمی کنید و تمرکزتان روی زمان کنونی نیست
خوشبختی را می توان در همین لحظه پیدا کرد. گذشته ها گذشته، و آینده هنوز فرا نرسیده است. هر چیزی که احساس یا تجربه می کنید همین حالا اتفاق می افتد، دقیقاً همین الان.
با سپری کردن وقت خود در فکر کردن و یادآوری اعمال گذشته ای که دیگر وجود ندارد، خوشبختی خود را به سرقت می برید.
همچنین فکر و خیال به آینده ای که معلوم نیست قرار است اتفاق بیفتد یا نه، نمونه دیگری از اتلاف وقت شما به شمار می رود. هیچ تضمینی برای آینده وجود ندارد، حتی با وجود آگاهی از خواسته ها، داشتن برنامه ریزی یا کار کردن برای آن.
با این تکنیک های ساده، یک بار و برای همیشه پرانگیزه و موفق بمانید
البته این بدان معنا نیست که شما هرگز گذشته یا آینده را درنظر نگیرید. برخی از افراد به قدری غرق در زمان حال (روزمرگی) خود می شوند که آینده را به کلی فراموش می کنند. اما نکته ای که باید در نظر داشت این است که رویاپردازی درباره اینکه چه خواهد شد و افسوس خوردن برای اینکه چه باید می شد، رفتارهایی غیرطبیعی است.
21- بی تفاوت هستید و کارهایتان را پشت گوش می اندازید
پشت گوش انداختن کارها خوشبختی را می بلعد. با پذیرش نقشی منفعل در زندگی و پشت گوش انداختن کارها، عملاً شما دست رد بر سینه ی تصمیمات مهم در زندگی خواهید زد.
اگر امکان تصمیم گیری از شما سلب شود، افراد دیگر و شرایط محیطی برای شما تصمیم گیری خواهند کرد.
و خب مسلماً دیگران در جهت حمایت یا مبارزه برای بدست آوردن خوشبختی شما ملزم به انجام وظیفه نیستند. اکثر اوقات، آنها نگران حل مشکلات شخصی خود و بنا نهادن پایه های خوشبختی خودشان هستند.
به تعویق انداختن کار امروز به فردا موجب بروز مشکلات جدیدی برای سرمایه و فعالیت شما می شود. مسائل کوچکی که فقط با صرف تلاشی چند دقیقه ای قابل حلند می توانند با سرسری گرفته شدن از جانب شما به معضلاتی بغرنج تبدیل شوند.

تکنیک ساده و کوتاه مدتی به نام «قانون پنج دقیقه» وجود دارد، که می تواند به شما در مقابله با پشت گوش انداختن کارها کمک کند و تحولی جدید در زندگی شما ایجاد کند.
این تکنیک خیلی ساده است. اگر فعالیتی مستلزم صرف زمانی زیر 5 دقیقه باشد، آن را انجام دهید و کلکش را بکنید. اجازه ندهید انجام آن به تعویق بیفتد، و بر روی انبوه زیادی از سایر کارهایتان انباشته شود، شانه هایتان را بالا نیاندازید و سرسری از کنار آن رد نشوید… بی درنگ انجامش بدهید.
مشاهده چگونگی تأثیر این قانون بر روتین شدن و سامان گرفتن امورات، شما را شگفت زده خواهد کرد.
22- از اشتباهات خودتان درس نمی گیرید و رشد نمی کنید
اشتباهات نقش مهمی در رشد هر فرد ایفا می کنند. فقط با ارتکاب اشتباهات و خراب کاری هاست که می توانیم تشخیص دهیم چه چیزی برایمان خوب نیست.
چه اتفاقی می افتاد اگر همیشه هر چیزی در جای صحیح خود قرار داشت و به درستی انجام می شد؟ به احتمال زیاد آسودگی خاطر شما را فراهم می کرد. شاید کم کم به قرار گرفتن هر چیزی در سرجای خود عادت می کردید و این توقع در شما به وجود می آمد که هر کاری که انجام می دهید درست است.
اما زندگی واقعی به این شکل نیست.
تعداد افرادی که به موفقیت سریع پس از انجام کارشان می رسند، انگشت شمار است. مهم نیست چه اندازه تحقیق کنید یا برنامه ریزی داشته باشید، حادثه خبر نمی کند، و تنها واکنش شما در مواجهه با آن تلاش برای به حداقل رساندن آسیب وارد شده است.
برخی از افراد اشتباهات و شکست های خود را در حکم یک فاجعه خیلی بزرگ تلقی می کنند، با وجود اینکه مقصر اکثر این اشتباهات خود آنها نبوده اند.
موثرترین روش رسیدن به مثبت اندیشی و حذف افکار منفی در زندگی
والدینی که بیش از حد مراقب فرزندانشان هستند و برای جلوگیری از مواجه شدن آنها با شکست اجازه کسب تجارب اشتباه را از فرزندان خود دریغ می کنند، امکان چگونگی برخورد با مشکلات را از آنان سلب و سبب بروز معضلات شخصیتی در فرزندشان می شوند.
اما اینطور نیست. اشتباه برای همه اتفاق می افتد. موضوع مهم نحوه برخورد صحیح شما با آن اشتباه است.
به جای مخفی شدن و فرار از اشتباهات، باید از آنها درس گرفت و بالغ تر شد.
23- به اندازه کافی صبور نیستید
صبوری ویژگی مثبتی است. جمله ای کلیشه ای و هدفمند.
از آنجایی که تعداد کمی از خصلت های خوب سریع و آسان شکل می گیرند، صبوری یک ویژگی مثبت به شمار می رود. ساختن چیزهای ارزشمند نیازمند صرف زمان، کار منظم، شکست و تلاش مجدد است.
بیشتر هنرمندان و مخترعان مجرب بر این موضوع اذعان دارند که شما نمی توانید چیزی را یکباره ایجاد کنید و آن چیز شگفت انگیز باشد.
برای ایجاد یک زندگی شگفت انگیز، خوشبختی را بسازید، شغل رویایی خود را انتخاب کنید، و فرد درستی را برای زندگی مشترک پیدا کنید و البته همه این موارد را با چاشنی صبر و حوصله انجام دهید.
ما در جامعه ای خیلی عجول زندگی می کنیم که در آن کالاهای مصرفی بر اساس تقاضا و ضرورت وجود دارند. خوشبختی به هیچکدام از این چیزها تعلق ندارد.
مهم نیست شما تا چه اندازه صبور هستید، سعی کنید تا حد امکان بر صبوری خود بیفزایید.
صبوری باید با هدف تعیین شده متعادل باشد. فراموش نکنید که بر روی خطی که از صبوری می گذرد نقطه ای وجود دارد که می گوید: این هدف شاید جواب ندهد، باید سراغ برنامه ی دیگری بروم.
24- وقت زیادی صرف تماشای صفحه نمایش ها می کنید
تماشای زیاد صفحه نمایش برای سلامتی مضر است. همچنین باعث کاهش سطح توانایی ما در تعامل با زندگی، بالندگی و تحول می شود.
درسته، سرچ کردن یک سریال در نتفلیکس در حالی که روی کاناپه لم داده اید به نظر روش چندان بدی برای سپری کردن یک روز نیست، اما با این کار یک منبع فوق العاده ارزشمند که قابل بازگشت نیست را به هدر خواهید داد: زمان. شما همانند هر کس دیگری در این دنیا، فقط 24 ساعت در روز و 7 روز در هفته در اختیار دارید.
اینکه چگونه از زمان محدودی که برای تغییر زندگی دارید استفاده کنید تأثیر مستقیمی بر پیشرفت و شکل گیری سرانجام زندگی تان خواهد داشت.
موثرترین و جدیدترین روش مقابله با استرس و کنترل 100درصد آن 
اغلب مردم علاقه چندانی به سحرخیزی و ورزش، مطالعه یا انجام کارهای سختی که لازمه ی شکل گیری و ساختن زندگی شان است، ندارند. از نظر آنها این فعالیت ها طاقت فرسا هستند و ترجیح می دهند فعالیت در راستای لم دادن روی کاناپه را در پیش بگیرند.
تماشای تلویزیون یا فیلم و سریال، زوال فکری به واسطه شبکه های اجتماعی، یا تلف کردن وقت برای بازی های ویدئویی موجب شکل گیری یک زندگی بهتر و شادتر برای شما نمی شود. این فعالیت ها فقط وقت تلف کن هایی هستند که هر چه بیشتر به آنها بها بدهید زمان بیشتری از زندگی خود عقب خواهید افتاد.
شکی نیست که استراحت و ریلکس کردن مهم و ضروری هستند. اما در نظر داشته باشید زمان محدودی که در اختیار دارید صرف دست و پا زدن برای بیرون آمدن از این گرداب وقت تلف کن نشود.

[ad_2]

Source link