قانون چهل درصد چیست؟ روش استفاده از آن برای موفقیت کاری

قانون چهل درصد چیست؟ روش استفاده از آن برای موفقیت کاری

شرکت ها نیز دقیقا مثل بقیه مردم تعاریف خاص خودشان را از دستیابی به موفقیت دارند. مفهوم موفقیت مبهم است و مجموعه ای از معیارها را در بر می گیرد و به سختی می توان آن را تعریف کرد. مخصوصا در دنیای نرم افزار، سازماندهی یک سیستم اندازه گیری استاندارد شاید بسیار سردرگم کننده تر باشد. چشم انداز فناوری به طور مدوام در حال تغییر است و ایجاد تعادل میان انجام کارهایی که برای رشد الزامی هستند و در عین حال حرکت در مسیر سودآوری می تواند چالش برانگیز باشد.
قانون چهل درصد را اعمال کنید
در سال های اخیر، قانون ۴۰ درصد به عنوان قانونی مبتنی بر تجربه شناخته شده می شود و اغلب برای تجزیه و تحلیل عملکرد عملیاتی شرکت ها به کار می رود. این قانون در اصل حاشیه سود و نرخ رشد یک شرکت را به عددی منحصر به فرد تبدیل می کند که به عنوان معیاری برای کمک به سرمایه‌ گذاران و کارآفرینان نرم افزاری در زمینه هدایت سازمان به سمت موفقیت استفاده می شود.
قانون 40 درصد زمانی در صنعت SaaS (نرم افزار به عنوان سرویس) مورد توجه قرار گرفت، که براد فلد (Brad Feld) از شرکت Techstars، نویسنده وبلاگ محبوب Feld Thoughts (ایده های فلد)، شرح داد که حداقل سطح رضایت برای شرکت های در حال بلوغ، نرخ رشد 40 درصدی است. او در اصل مبنایی عمومی اعلام کرد که طبق آن هر چیزی در سطح ۴۰ درصدی یا بیش تر از آن قرار داشته باشد فوق العاده است.

توی این پکهای فوق العاده، رازهای میلیونر شدن رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! این ترفندها اگه پولدارت نکنن هم تو زندگی واقعا لازمن. استفاده کن و حسابی پول در بیار!

توی این پک فوق العاده، قوانین رشد و موفقیت رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! توی زندگی، محل کار و هر جایی راه موفقیت رو به راحتی پیدا کن!

بسیار کاربردی: 9 تمرین قانون جذب (برای مبتدی ها و شروع یادگیری)
اما معیارهای دقیق در محاسبه قانون 40 درصد کدام ها هستند و چگونه و چه زمانی می توان از آن ها استفاده کرد؟ در ادامه با این شاخص اصلی عملکرد بیش تر آشنا می شویم.
تعریف قانون چهل درصد
به بیان ساده، قانون 40 درصد معیار استانداردی است که توسط سرمایه گذاران سهام خصوصی و خریداران استراتژیک برای اندازه گیری عملکرد شرکت های SaaS استفاده می شود. قانون 40 درصد با اندازه گیری تعادل میان سودآوری و رشد، بیان می کند که شرکت های SaaS باید نرخ رشد و حاشیه سود تا 40 درصد یا بیش تر را برای خود هدف قرار دهند.
محاسبه قانون 40 درصد
محاسبه قانون 40 دو معیار مالی اصلی، یعنی نرخ رشد و حاشیه سود را در نظر می گیرد:

نرخ رشد: در کسب و کار شرکت های SaaS، نرخ رشد با مقایسه تغییرات سال به سال در شاخص های ARR (درآمد مکرر سالانه) یا MRR (درآمد مکرر ماهانه) اندازه گیری می شود.
سودآوری: ما درآمد قبل از بهره، مالیات و استهلاک (EBITDA) را به عنوان استاندارد اندازه گیری در تحلیل سودآوری شرکت ها ترجیح می دهیم. حاشیه EBITDA تفاوت در مبلغ سود، مالیات، استهلاک و کاهش بها را حذف می کند و باعث می شود حاشیه EBITDA بهترین شاخص برای سنجش سودآوری در مقایسه میان مشاغل SaaS باشد. با این حال، ممکن است متوجه شوید که برخی شرکت ها از درآمد خالص یا جریان نقدی به عنوان معیارهای دیگر سودآوری استفاده می کنند.

اگرچه این دو معیار را می توان به روش های مختلف اندازه گیری کرد، اما به هر حال نرخ رشد درآمد و حاشیه EBITDA معمولاً برای سنجش سودآوری و رشد یک شرکت استفاده می شوند و این معادله ساده را به راهی برای محاسبه قانون 40 درصد تبدیل می کنند.

با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!

حتما بخوانید: اصول برخورد با مشتری برای ایجاد رونق در کسب و کار
چه زمانی باید از قانون چهل درصد استفاده کنیم؟
قانون 40 درصد می تواند معیاری مفید هنگام مقایسه شرکت های SaaS باشد. در حالی که قانون 40 درصد سلامت شرکت های SaaS را با در نظر گرفتن رشد درآمد و سودآوری ارزیابی می کند، علاوه بر اندازه گیری صرفاً هر جزء به صورت جداگانه، یک عامل نرمال سازی نیز محسوب می شود.
برخی از شرکت ها ممکن است سودآوری خود را فدای رشد کنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است بسیار سودآور باشند اما در فروش و بازاریابی سرمایه گذاری نکرده باشند. محاسبه قانون ۴۰ درصد به خریداران و سرمایه گذاران این امکان را می دهد که این دو عامل را در بین اهداف اکتساب یا سرمایه گذاری در دامنه ای مشابه* قرار دهند.
یک شرکت می تواند بر اساس قانون 40 درصد از راه های مختلفی به تعادل 40 درصد برسد. اجازه دهید چند مثال را مرور کنیم:
1- ۲۰% رشد درآمد + ۲۰% حاشیه EBITDA = ۴۰%
2- ۰% رشد درآمد + ۴۰% حاشیه EBITDA = ۴۰%
3- ۴۰% رشد درآمد + ۰% حاشیه EBITDA = ۴۰%
با این حال، به همان اندازه که قانون 40 درصد ابزاری کاربردی ست، ممکن است نتواند مدیریت شرکت را در مورد چگونگی تعادل بین اولویت های معمول رقابتی برای رشد سریع و افزایش سودآوری راهنمایی کند.
حتما بخوانید: 15 تا از جدیدترین اصول موفقیت در کسب و کار از دید افراد موفق
شرکت Software Equity Group اخیراً گروهی از سرمایه گذاران بخش خصوصی را در یک وبینار گرد هم آورده است تا بدانند در سرمایه گذاری های بالقوه در شرکت های SaaS به دنبال چه هستند و چه هدفی دارند. زمانی که از آن ها صراحتا در مورد قانون 40 درصد، و اینکه آیا ترجیحشان به سمت رشد است یا سودآوری پرسیده شد، اتفاق نظر این بود که رشد برای شرکت های کوچک تر SaaS مهم تر است.

قانون وزنی 40 درصد

با توجه به ترجیح خریداران برای رشد نسبت به سودآوری، به ویژه برای شرکت های کوچکتر، تغییر چشمگیری به سمت قانون وزنی 40 درصد وجود دارد. در قانون وزنی 40 درصد میزان رشد وزنی دو برابر سودآوری خواهد داشت.
قانون وزنی 40 = (33.1 * رشد درآمد) + (67.0 * حاشیه EBITDA)
این وزن دهی جدید با افزایش تمرکز بر رشد، به ویژه برای شرکت های SaaS کوچک تر، همخوانی دارد، و رشد را بر سودآوری در اولویت قرار می دهد، زیرا این شرکت ها برای دستیابی به تناسب تلاش می کنند. همچنین، قانون وزنی ۴۰ درصد راهنمایی بهتری در مورد نحوه تفکر استراتژیک مدیریت در مورد قیمت گذاری و تخصیص منابع ارائه می دهد.
همانطور که شرکت ها به تناسب بیشتری دست می یابند، برای حفظ همان نرخ های رشد بزرگ با چالش مواجه خواهند شد. به این ترتیب، آن ها باید وزن دهی جایگزین را در نظر بگیرند که حاشیه EBITDA را بر رشد در اولویت قرار دهد. وزن دهی اصلاح شده برای شرکت های بالغ SaaS، راهنمایی های بهبود یافته ای را در مورد چگونگی تدوین اهداف استراتژیک و عملیاتی توسط مدیریت ارائه می دهد.
قانون وزنی 40 برای شرکت های عمومی SaaS
همانطور که گزارش سالانه انجمن علمی SEGاز شرکت های SaaS در سال ۲۰۲۱ نشان می دهد، سرمایه گذاران از شرکت های SaaS با قانون وزنی 40 درصد بالاتر حمایت می کنند. در بیش تر موارد، شرکت هایی که قانون وزنی 40 درصد بالاتری دارند، چند برابر درآمد بیش تری خواهند داشت.
در سه ماهه اخیر، انجمن علمی SEG مشاهده کرده است که سرمایه گذاران رشد را از سودآوری ارزشمندتر می دانند. به همین دلیل ما شاخص را با استفاده از قانون وزنی 40 درصد تجزیه و تحلیل کردیم.
باز هم ترفند: چگونه کسب و کار خود را رونق دهیم؟ 8 روش جدید
شرکت های عمومی SaaS که بر اساس قانون وزنی 40 درصد امتیازی بیش از 40 درصد کسب کرده‌اند، مقدار حاصلضرب 22.4 در نسبت میانگین ارزش شرکت به درآمد (EV/Revenue) برابری را منتشر کرده‌اند. شرکت های Okta، Adobe، Zoom، Twilio و Datadog شرکت هایی از این دست با عملکرد بالا هستند. علاوه بر این، هر گروه که دارای 10 درصد بیشتر از مبنای قانون وزنی 40 درصد باشد، مضرب های میانگین ارزش شرکت به درآمد بیشتری را در مقایسه با سه ماهه چهارم سال ۲۰۱۹ نشان می دهد، که ثابت می کند سرمایه گذاران از رشد سهام در سال 2020 حمایت می کنند.
قانون 40 درصد ابزاری محبوب برای شرکت های SaaS برای مقاصد مقایسه ای است. از آنجایی که خریداران و سرمایه گذاران استراتژیک به طور فزاینده ای به رشد و حفظ خالص به عنوان شاخص های کلیدی ارزش گذاری نگاه می کنند، قانون وزنی 40 درصد نیز ابزار موثری برای شرکت های SaaS است تا منابع خود را متمرکز کرده و ارزش گذاری آتی خود را تقویت کنند.
استفاده از قانون ۴۰ درصد
قانون 40 درصد، چه وزنی باشد چه نباشد، می تواند به عنوان یک ابزار اندازه گیری مفید در هنگام ارزیابی سلامت کسب و کار شما و ایجاد برنامه ای برای ادامه رشد عمل کند.
پرینت کنید و نصب کنید در محل کار: جملات انگیزشی کسب و کار (66 جمله منتخب سال)
یک ویدیوی جالب

11 روش برای اینکه ساده نباشیم و گول نخوریم؟ (کاملا موثر)

ساده لوحی مفهوم ثابتی ندارد؛ مثلا ممکن است یک نفر از نظر شما ساده بنظر برسد ولی به چشم دیگران بسیار خوش اخلاق، خوش بین و بی گناه بیاید. این وسط گاهی اوقات خودتان هم ممکن است پیش خودتان فکر کنید که: نکند من آدم ساده لوحی باشم؟

بعضی وقت ها نگرانی درباره این مساله روی روابطتان تاثیر منفی می گذارد و مشکلاتی ایجاد می کند. شما دلتان نمی خواهد بی اعتماد و بدبین باشید ولی این احساس که ممکن است ساده لوح بنظر برسید آزارتان می دهد. افراد ساده لوح معمولا همه چیز را زود باور می کنند و تصور می کنند همه آدم ها قصد و نیتشان خوب است. آنها فکر می کنند دنیا فقط روی پاشنه خوبی می چرخد و هیچ کس فکر یا نیت بدی ندارد؛ در حالی که متاسفانه اصلا اینطور نیست!

اگر آدم ساده ای باشید احتمالا قربانی کلاهبرداری یا فریب خوردن از دیگران هم می شوید. ۳۰ تا از بهترین روشهای گیاهی افزایش هوش و حافظه طبق جدیدترین تحقیقات حالا اگر واقعا فکر می کنید بیش از حد آدم صاف و ساده ای هستید و لازم است کمی زرنگی و سیاست هم چاشنی کارتان کنید مطلب امروز ما را تا انتها مطالعه کنید. ما اینجا نکاتی در اختیارتان می گذاریم که به شما کمک می کنند سادگی بیش از حد را کنار بگذارید و عاقلانه تر رفتار کنید.

۱- قبل از صحبت کردن یا انجام کاری فکر کنید اگر احساس می کنید ساده هستید ممکن است دلیلش این باشد که قبل از حرف زدن فکر نمی کنید. شاید هر اتفاقی که می افتد، بدون اینکه لحظه ای تامل و تفکر کنید هر چیزی که به ذهنتان می آید را می گویید. پس اولین کاری که باید بکنید این است که به طور آگاهانه سرعت حرف زدنتان را کم کنید و قبل از اینکه چیزی بگویید یا کاری انجام بدهید به اندازه کافی فکر کنید. البته این کار در عمل سخت است و نیاز به تمرین دارد. پس اول تصمیم بگیرید یک روز تمرین کنید. در آن روز تصمیم بگیرید که قبل از بروز هر واکنشی و در هر شرایطی، فکر کنید و از نقطه نظر دیگری به موضوع نگاه کنید. بعد این مدت را به یک هفته برسانید. تصمیم بگیرید یک هفته قبل از اینکه چیزی بگویید خوب به حرفی که می خواهید بزنید فکر کنید. کم کم این کار به عادتتان تبدیل می شود.

۲- از سکوت کردن نترسید در دنیای مدرن امروز، انتظار می رود که همه خیلی حاضر جواب باشند و تند و سریع جواب بدهند؛ ولی لازم نیست حتما شما هم اینطور باشید. از سکوت کردن نترسید. سکوت به شما اجازه می دهد تا خیلی بهتر همه چیز را ارزیابی کنید و دیدگاه آگاهانه ای درباره همه چیز داشته باشید، نه اینکه با سادگی جوابی بدهید و بعدش هم پشیمان شوید. وقتتان را روی ارزیابی و تصمیم گیری متمرکز کنید و بدانید که سکوت کردن اصلا چیز بدی نیست.

۳- بیشتر احتیاط کنید اگر فکر می کنید ساده هستید باید رفتاری که به نظرتان ساده لوحانه است را برطرف کنید، پس باید محتاط تر باشید. احتیاط کردن باعث می شود مجبور شوید آگاهانه فکر کنید. البته باید برای این کار هم تمرین کنید ولی مطمئن باشید که کم کم احتیاط کردن بخش طبیعی و جدایی ناپذیر رفتارتان خواهد شد.

۴- تمرکز بیشتری روی حال داشته باشید گاهی اوقات سادگی یا ساده لوحی نتیجه این است که شما فکر و خیال زیادی می کنید و به چیزی که در اطرافتان می گذرد توجهی ندارید. بنابراین باید سعی کنید حضور بیشتری در زندگی روزمره تان داشته باشید. به جای اینکه ذهنتان را با چنین افکاری درگیر کنید، حواستان را روی افراد و اتفاقاتی که دور و برتان می گذرد متمرکز کنید. پس به جای اینکه در ابرها سیر و سفر کنید، شش دانگ حواستان را متوجه زمان حال و اتفاقاتی که دور و برتان می افتد بکنید. اگر تمرکز ندارید این مطلب را بخوانید

۵- با دقت به همه چیز گوش کنید به طور کلی شنونده خوبی بودن یکی از ویژگی های بسیار مهمیست که هر کسی باید آن را داشته باشد. این توانایی باعث می شود شما بتوانید درباره یک فرد جدید اطلاعات زیادی کسب کنید بدون اینکه از خودتان چیز زیادی بگویید. پس به جای عجله و اشتیاق برای اینکه جزئیات زندگی تان را با دیگران به اشتراک بگذارید، از آنها سوال کنید و سعی کنید به حرف هایشان خوب گوش بدهید. مهارت خوب گوش کردن با ۹ ترفند عالی

۶- تحقیق و پرس و جو کنید حتی کسانی که اطلاعات زیادی درباره مسائل مختلف دارند هم ممکن است ساده باشند؛ اما آگاهی آنها از جهان پیرامونشان باعث می شود کمتر به دردسر بیفتند و بهتر عمل کنند. پس به فکر این باشید که درباره چیزهایی که نمی دانید اطلاعات بیشتری کسب کنید. مثلا اگر در زمینه امور مالی احساس ساده بودن می کنید، در این خصوص مطالعه کنید یا حتی در کلاس های مختلف شرکت کنید. قبل از اعتماد کردن به کسی، به ویژه در مورد مسائل مالی حتما همه چیز را کاملا بررسی کنید. اگر ایمیل یا پیام مشکوکی برایتان ارسال شد، کاملا همه چیز را ارزیابی کنید تا به مشکل نخورید. اگر احساس می کنید در روابطتان با دیگران ساده هستید، مطالب روانشناسی مربوط به ارتباطات فردی و جمعی بخوانید و اطلاعاتتان را در این زمینه زیاد کنید. هر وقت از چیزی مطمئن نیستید و قبل از تصمیم گیری، پرس و جو و تحقیق کنید. یادتان باشد که زندگی یک درس طولانی و بلند است و هر چه بیشتر یاد بگیرید، واقع بینانه تر و بهتر عمل می کنید.

۷- باز هم به دیگران اعتماد کنید هر کاری می کنید، فقط خودتان را به خاطر اینکه به دیگران اعتماد کرده اید سرزنش و ملامت نکنید. اعتماد کردن حس بسیار قشنگ و زیباییست. اگر قرار باشد کمتر ساده باشید لازم نیست حتما به همه بی اعتماد شوید، بلکه فقط باید یاد بگیرید که سریع تصمیم نگیرید. ساده نبودن به معنی اعتماد نکردن نیست، به معنی درست فکر کردن، ارزیابی کردن و توجه به همه ابعاد و جوانب موضوعات است. شما باید فرض را بر این بگذارید که همه قابل اعتمادند مگر اینکه خلافش ثابت شود؛ اما در عین حال تفکر عاقلانه و محتاطانه خودتان را هم داشته باشید. هیچ کس منکر وجود آدم های بد، کلاهبردار یا فریبکار در دنیا نمی شود ولی افراد خوب و خوش نیت هم وجود دارند که می توانید به آنها اعتماد کنید.

۸- بدانید که آدم بد و نادرست چه ویژگی هایی دارد معمولا افراد دروغگو می توانند خیلی راحت کسانی که ساده هستند را به سمت خودشان بکشند. برای اینکه فریب چنین افرادی را نخورد باید ویژگی های افراد دروغگو را بدانید. کسی که دروغ می گوید، به احتمال زیاد موقع حرف زدن از داشتن تماس چشمی با شما خودداری می کند یا مرتب گلویش را صاف می کند. البته گاهی اوقات هم اینها نشانه های مضطرب و نگران بودن فرد هستند و لزوما به این معنا نیستند که طرف مقابلتان در حال دروغ گفتن به شماست؛ ولی جزو نشانه های آدم دروغگو هم محسوب می شوند.

۹ نکته برای پرورش مهارت ذهن‌خوانی: چطور ذهن مردم را بخوانیم؟ ۹- به ندای درونتان گوش کنید حتی اگر آدم ساده یا زود باوری هم باشید، اغلب اوقات احساسی این وسط وجود دارد که به شما می گوید یک جای کار می لنگد. پس به جای اینکه چنین حسی را نادیده بگیرید سعی کنید به آن اهمیت بدهید و ببینید از کجا آب می خورد. از گوش دادن به ندای درونتان نترسید. شاید همیشه احساستان درست نباشد ولی این احساس حتما یک دلیلی دارد و گاهی اوقات مسیر درست را نشانتان می دهد و جلوی ساده بودنتان را می گیرد.

۱۰- از آشنایی با افراد جدید استقبال کنید ساده بودن شما ممکن است به این دلیل باشد که روابطتان را محدود به آدم هایی کرده اید که آنها هم مثل خودتان فکر می کنند یا مثل خودتان ساده هستند. اگر اینطور است پس بهتر است با آدم های جدید آشنا شوید. فضای مجازی و اینترنت راه خوبی برای آشنایی با مردم مختلف و فرهنگ های متفاوت از سراسر دنیاست. گذشته از این اگر در یک محیط چند فرهنگی زندگی می کنید از آن نهایت استفاده را ببرید و سعی کنید دوستان مختلفی با طرز فکرهای گوناگون پیدا کنید.

۱۱- تجربیات زندگی تان را بیشتر کنید ساده لوحی معمولا نتیجه کم تجربگی افراد است. اگر هنوز خیلی چیزها را تجربه نکرده اید طبیعی است که در خیلی موارد ساده باشید. معمولا هر چه سن ما بالا می رود میزان سادگی مان هم کمتر می شود ولی در عین حال خودتان هم می توانید به این روند کمک کنید. سعی کنید چیزهای جدید را امتحان کنید. وارد موضوعاتی بشوید که قبلا تجربه شان نکرده اید و داوطلبانه زمینه های مختلف را بسنجید. در مورد تاریخ و واقعیت ها و بی عدالتی های جامعه ای که در آن زندگی می کنید، از دیدگاه دیگران نسبت به مسائل مختلف آگاه شوید و همه چیز زندگی، یعنی همه خوب و بدهایش را با هم در آغوش بگیرید. نکات خوب حرف زدن (۱۰ نکته که اهمیت بیشتری دارند)

۱۲- یک ویدیوی فوق العاده (زودباوری)

Source link