آموزش, اخبار, درمان بیماری های شایع روانی, روانی, شاد زندگی کردن, کاردستی, مادر و کودک

11 دلیل احساس پوچی و 13 راه حل موثر

[ad_1]

احساس پوچی و ناامیدی کاملا خلاف احساسات خوبیست که یک فرد باید داشته باشد. این احساس، درست مثل یک سیاه چاله در قفسه سینه شما جا خوش می کند و هر احساس خوبی را به درون خودش می بلعد.
احساس پوچی و ناامیدی، علایق، آرزوها، احساسات خوب و رویاهای شما را کمرنگ می کند و حتی ممکن است از یک احساس منفی معمولی هم فراتر برود و مخرب تر باشد. این احساس می تواند خیلی راحت غم و اندوه را به درون شما منتقل کند و باعث شود که نتوانید احساس مثبتی داشته باشید.
7 روش تعیین هدف در زندگی (و رسیدن به آن)
وقتی احساس پوچی می کنید، همه چیز به نظرتان کسل کننده و بی معنی می آید یا نمی توانید هیچ احساس قوی مثبتی در خودتان ایجاد کنید. به طور کلی انسان موجودیست که تمایل به نشاط و انرژی دارد و نبود انرژی و نشاط کافی می تواند احساس خیلی بدی به او بدهد.
اگر تا به حال احساس پوچی را تجربه نکرده اید یا نمی دانید که این احساس چگونه است، می توان گفت پوچی شرایطیست که در آن شما به هیچ چیزی احساس خاصی ندارید در حالیکه در حالت عادی نباید اینطور باشد.
افراد مختلف به شیوه های مختلفی با احساس پوچی مقابله می کنند و خیلی از این روش ها سالم و درست نیستند. بعضی ها سعی می کنند این چاله را با رابطه جنسی، پول، مصرف گرایی، بازی های ویدیویی، حواس پرتی، مواد مخدر، الکل و در موارد شدیدتر خودزنی و حتی خودکشی پر کنند.
با این تکنیک های ساده، یک بار و برای همیشه پرانگیزه و موفق بمانید!
ولی نیازی به این کارها نیست. احساس پوچی در واقع علامتیست که یک مشکل بزرگتر را نشان می دهد و ممکن است خود فرد متوجه این مشکل نشود. این مشکل همیشه هم یک بیماری روحی و روانی نیست. شرایط و مشکلات زیادی وجود دارند که باعث می شوند یک نفر احساس پوچی را تجربه کند.

علت احساس خلأ و پوچی حکم می کند که چه نوع اقداماتی می تواند به کاهش این احساس کمک کند. ما در این مطلب برخی از دلایل رایج احساس پوچی و بهترین راه حل های پیشنهادی برای برطرف کردن این احساس را در اختیارتان می گذاریم.
برطرف کردن احساس پوچی به تنهایی و بدون کمک مشکل است. این مشکل در اغلب موارد باید با کمک متخصص روانشناس و یا یک مشاور حل شود؛ مخصوصا اگر فرد دچار نوعی بیماری روانی باشد باعث بروز چنین احساسی در او بشود. پس یادتان باشد از کمک گرفتن نترسید؛ مخصوصا اگر مدت خیلی زیادیست که دچار احساس پوچی هستید.
چه چیزی باعث احساس پوچی می شود؟
1- بی هدفی
خیلی ها در این دنیا زندگی می کنند که هدف خاصی برای زندگی ندارند. ممکن است بارها از خودتان پرسیده باشید: باید با زندگی چه کار کنم؟ زندگی چه معنایی دارد؟ باید با خودم چکار کنم؟ ترس از وجودی که هدفی برای زندگی ندارد باعث دامن زدن به احساس پوچی می شود چون ما احساس می کنیم چیزی که باید داشته باشیم را از دست داده ایم و زندگی مان خالی است.
برخی ها برای خلاصی از احساس بی هدفی، سعی می کنند اقدامات مفیدی انجام بدهند. انجام کارهای داوطلبانه یا شرکت در فعالیت هایی که به وسیله آنها به دیگران کمک شود نمونه هایی از این اقدامات مفید است.
معرفی و دانلود 10 تااز بهترین پادکست های انگیزشی
پیدا کردن هدف می تواند برایتان سرگرم کننده هم باشد. این را هم یادتان باشد که منظور ما از تعیین هدف، در نظر گرفتن اهداف خیلی بزرگ یا سرنوشت ساز نیست. شما می توانید موارد خیلی ساده و کوچکی را به عنوان یک هدف کوتاه مدت برای خودتان تعیین کنید و در مسیر رسیدن به آن قدم بردارید.
مثلا کاری را انجام بدهید تا قبل از آن آمادگی اش را نداشتید یا از آن می ترسیدید. اگر به رشته یا زمینه شغلی خاصی علاقه دارید دنبالش بروید و آن را پیگیری کنید. اگر آمادگی اش را دارید بچه دار شوید یا حتی یک هدف ساده مثل کاهش وزن یا ورزش کردن برای خودتان تعیین کنید. به علاقمندی هایتان فکر کنید و در همان راستا برای خودتان یک هدف خوب تعیین کنید.
2- غم و اندوه ناشی از مرگ یک عزیز
احساس غم و اندوه، یک واکنش عاطفی طبیعی نسبت به مرگ عزیزانمان است. گاهی اوقات برای از دست دادن کسی که دوستش داریم از قبل آمادگی ذهنی و روحی پیدا می کنیم و می توانیم با آن کنار بیایم؛ ولی مواقعی هم وجود دارد که عزیزی را به طور غیر منتظره از دست می دهیم. همیشه وقتی یک مرگ اتفاق می افتد، سیلی از عواطف و احساسات درون ما را فرا می گیرند؛ حتی اگر این سیل خیلی زود و فوری جریان پیدا نکند.
خیلی ها برای مقابله با این غم و اندوه از راهکارهای مختلف استفاده می کنند. “پنج مرحله برای گذر از غم” یکی از این روش هاست. چیزی که افراد درباره این مدل ها و روش ها اشتباه متوجه می شوند این است که تصور می کنند این روش ها باید خیلی زود و سریع اثر کنند، در حالیکه غیر ممکن است شما بتواند سیل احساسات و عواطف خودتان را خیلی زود مهار کنید.
هنگام ناراحتی چه کنیم؟ 24 ترفند رهایی از اندوه و غم
این مدل ها اکثرا باید به عنوان راهنمای کلی برای مقابله با احساس غم و اندوه در نظر گرفته شوند. در این روش ها مراحلی وجود دارد که ممکن است شما آنها را تجربه کنید یا نکنید. نکته مهم این است که خودتان را نباید با دیگران مقایسه کنید، چون هر کسی به شیوه خاص خودش درگیر غم و اندوه می شود.

خیلی از این روش ها درباره احساساتی مثل “بی حسی” یا “انکار” بعد از مرگ عزیزان صحبت می کنند. این احساسات می توانند دلیل احساس پوچی و خلا شما باشند. مرگ و از دست دادن یک عزیز تجربه بسیار سختیست. در چنین شرایطی غم و اندوه بر همه چیز غلبه می کنند و احساسات را از مسیر معمولی شان دور می کنند.
اندوه و سوگواری در مرگ یک عزیز از چیزی که به نظر می رسد پیچیده تر است. اگر به خاطر مرگ عزیزانتان دچار احساس پوچی شده اید بهتر است از یک مشاور یا روانشناس کمک بگیرید. روانشناس به شما کمک می کند تا احساس غم و اندوهتان را به شکل درستی تخلیه کنید.
3- سوء مصرف مواد مخدر و الکل
خیلی ها برای فراموش کردن غم و غصه ها یا کنار آمدن با مشکلات زندگی شان سراغ مواد مخدر و الکل می روند. مشروبات الکلی و مواد مخدر شاید بتوانند به شما آرامش بدهند اما این احساس آرامش موقتی است و دیر یا زود دچار عواقب استفاده از این موارد می شوید.
پر کردن احساس خلا و پوچی زندگی با مواد مخدر یا الکل منجر به اعتیاد، بدرفتاری با دیگران، از دست دادن شغل و تغییر شرایط زندگی تان می شود. علاوه بر این، سوء مصرف مواد مخدر باعث بروز بیماری های جسمی و روحی مختلفی هم می شود. به عنوان مثال مصرف الکل و مواد مخدر جرقه ای برای ابتلای شما به بیماری های کبدی ایجاد می کند.
چطور شادی را در خودمان پیدا کنیم؟
از طرف دیگر مشخص شده که مصرف الکل روی بیماران مبتلا به اختلالات خلقی مثل افسردگی و اختلال دو قطبی بسیار بیشتر و شدیدتر از افراد عادی تاثیر می گذارد. الکل روی ذهن این دسته افراد برعکس عمل می کند و باعث بی ثباتی روحی و شدیدتر شدن افسردگی شان می شود.
یکی از دلایلی که باعث می شود خیلی ها به مصرف مواد مخدر رو بیاورند احساس آرامش و تسکین ناشی از این مواد است؛ در حالی که مصرف طولانی مدت مواد مخدر نه تنها آرامش را از شما می گیرد بلکه موجب تشدید و بدتر شدن حالتان هم می شود.
4- استرس های طولانی مدت
انسان ها برای مقابله با استرس های طولانی مدت طراحی نشده اند. استرس باعث می شود بدن برای مقابله با شرایط استرس زای موجود هورمون های مختلفی تولید کند. این هورمون ها شاید استرس را برطرف کنند اما در طولانی مدت مشکلات بزرگتری ایجاد می کنند.
استرس های طولانی مدت باعث افسردگی، اضطراب و در بعضی موارد باعث بروز PTSD (اختلال اضطراب پس از سانحه) می شود. قربانیان آزار جسمی، جنسی، کودک آزاری و فقر ممکن است دچار اختلال PTSD بشوند. نتیجه چنین اختلالی این خواهد بود که فرد هیچ وقت از شرایطی که از جان سالم به در برده جدا نمی شود.
با تغییر شرایط زندگی تان می توانید جلوی استرس های طولانی مدت را بگیرید. ولی اگر این استرس ها زندگی تان را دچار مشکل کرده اند و به تنهایی نمی توانید از پس آنها بربیایید باید به روانشناس مراجعه کنید و از او کمک بگیرید.
5- خانواده، دوستان یا مشکلات مربوط به روابط
افراد دور و بر ما به شدت روی وضعیت روحی و روانی مان تاثیر می گذارند. روابط آشفته، احساس تنهایی یا ناراحتی ها و استرس هایی که گاهی عزیزانمان به ما می دهند می توانند به احساس پوچی مان دامن بزنند. وقتی کسی که دوستش دارید شما را ترک می کند یا تصمیم بدی می گیرد و باعث رنجش شما می شود، سلامت روانی تان به خطر می افتد.
روابط عاشقانه می تواند انواع و اقسام استرس های اضافی را به وجود آورد که هر کدامشان ممکن است احساس پوچی شما را تشدید کنند. ممکن است شریک زندگی تان مشکلی داشته باشد که آن را برطرف نمی کند یا با خانواده او رابطه خوبی نداشته باشید. همه اینها می توانند احساس پوچی را در شما تقویت کنند.

علاوه بر این روابطی که به پایانشان نزدیکند یا روابط شکست خورده هم با ایجاد احساس دلشکستگی می توانند به شما حس پوچی و خلا بدهند.
در برخی موارد ممکن است برای بهبود روابطتان با دیگران به کمک مشاور یا روانشناس نیاز داشته باشید. البته گاهی اوقات هم ماندن در چنین روابطی به نفع شما و سلامتی روحی تان نیست و باید خودتان را از چنین ارتباطاتی دور کنید.
6- استفاده بیش از حد از شبکه های اجتماعی
در سال های اخیر، اثرات سوء شبکه های اجتماعی روی سلامت روح و روان افراد بیش از پیش قابل لمس و مشاهده است. شما در شبکه های اجتماعی مختلف به طور مداوم با اخبار منفی و ناخوشایند بمباران می شوید یا ظاهر زندگی دیگران را می بینید و خودتان را مدام با بقیه مقایسه می کنید. همین مساله باعث ایجاد احساس ناامنی گسترده، اختلالات شخصیتی، افسردگی، اضطراب و بسیاری از مسائل دیگر می شود.
شما وقتی وارد فضای مجازی می شوید ممکن است با زندگی های تجملی، شاد و خوش رنگ و لعاب دیگران روبرو شوید و پیش خودتان فکر کنید که چقدر زندگی شما بی ارزش است. از طرف دیگر، کمپانی های مالک رسانه های اجتماعی از سیستم پاداش دوپامین انسانی و ترس از دست دادن استفاده می کند تا شما همیشه در این شبکه ها فعال باشید.
چگونه ذهن خود را از افکار منفی/ مزاحم پاک کنیم؟
درست مثل هر چیز دیگری، از شبکه های اجتماعی هم باید در حد متوسط و متعادل استفاده کرد. استفاده بیش از حد از فضای مجازی برای سلامت روح و روان شما مناسب نیست و می تواند احساسات منفی مثل پوچی را تشدید کند.
7- بازی های ویدئویی افراطی و بیش از حد
دقیقا مثل شبکه های اجتماعی، استفاده بیش از حد از بازی های ویدئویی هم می تواند مشکل ساز باشد. سرگرم شدن افراطی با بازی های ویدئویی شما را از واقعیت و معاشرت با اطرافیانتان جدا و احساس پوچی را در شما تقویت می کند.
درست مثل شبکه های اجتماعی، طراحی بازی های ویدئویی هم به صورتیست که شما را وابسته و معتاد کند. شما خیلی راحت جذب یک بازی ویدئویی می شوید و تا به خودتان بیایید می بینید چندین ساعت است که مشغول بازی کردن هستید. این رفتار باعث می شود مسئولیت هایی که در زندگی واقعی دارید را نادیده بگیرید و کم کم احساس خلا و پوچی پیدا کنید.
مطمئنا این بازی ها راه بسیار خوبی برای سرگرم شدن هستند اما به هیچ وجه نباید بیش از حد استفاده شوند. نکته مهم این است که اگر برای فرار از واقعیات و مشکلات زندگی بازی می کنید به این روند اعتیاد پیدا کرده اید خیلی زود دچار عواقب آن می شوید. بعضی ها حتی موقع بازی کردن قمار هم می کنند و همین مساله باعث تشدید مشکلاتشان می شود.
بازی های ویدئویی در حد اعتدال هیچ مشکلی ایجاد نمی کنند، یادتان باشد که افراط و زیاده روی در هر کاری مسموم و ضربه زننده است.
8- تغییر و تحول های بزرگ زندگی
تغییر و تحولات زندگی استرس هایی با خود به همراه می آورد که کنار آمدن با آنها دشوار است. بعضی اوقات این تغییرات برنامه ریزی شده هستند اما گاهی اوقات هم غیرقابل پیش بینی اند و مثل از دست دادن شغل، پایان رابطه، تغییر محل زندگی یا اتفاقات جدید دیگر به ما تحمیل می شوند.
استرس و ناراحتی در هنگام عبور از چنین شرایطی طبیعی است؛ مخصوصا وقتی که مطمئن نیستید چه چیزی در آینده انتظارتان را می کشد. ماهیت طاقت فرسای این تغییرات می تواند باعث شود ذهنتان بخواهد که خاموش شود تا از بروز استرس و اضطراب جلوگیری کند. این مساله به نوبه خودش می تواند باعث بروز حس پوچی در شما بشود.
چگونه ذهن خود را از گذشته پاک کنیم؟ (12 ترفند)
بله، از دست دادن شغل واقعا اتفاق ناراحت کننده ایست؛ اما می توانید دنبال شغل جدیدی بگردید و چند جا مصاحبه بدهید. پایان یافتن روابط واقعا سخت و ناراحت کننده است؛ ولی دنیا به پایان نرسیده و همیشه این شانس وجود دارد که عشق بهتری را در شخص دیگری پیدا کنید.
این اتفاقات و تغییرات می گذرند و می روند و شما دوباره راهتان را پیدا خواهید کرد. گاهی اوقات با صبر کردن همه چیز بهتر می شود.
9- حسرت خوردن برای اهداف تحقق نیافته
هیچ چیز به اندازه احساس حسرت روی قلب آدمیزاد سنگینی نمی کند. هر کسی در زندگی اش حسرت هایی دارد؛ مثلا با خودش می گوید کاش فلان کار را انجام می دادم یا نمی دادم. گاهی اوقات این حسرت ها افکار ناراحت کننده ای را به ذهن می آورند که ممکن است به شما احساس پوچی بدهد.
زندگی کردن در گذشته، فکر کردن به اتفاقاتی که در گذشته افتاده اند و حسرت خوردن برای روزهایی که رفته اند باعث به وجود آمدن احساسات منفی مثل غم، حسرت، اندوه و پوچی می شود.
گذشت زمان لزوما همه زخم ها را التیام نمی بخشد و گاهی اوقات اگر خودمان راهی برای بهبود آنها پیدا نکنیم، گذشت زمان فقط این زخم ها را بدتر و بدتر می کند. اگر احساس می کنید نمی توانید از فکر گذشته بیرون بیایید و چیزی که اتفاق افتاده را فراموش کنید بهتر است از یک مشاور کمک بگیرید تا بتوانید حال و آینده خوبی برای خودتان رقم بزنید.
10- غفلت از سلامتی معنوی
سلامتی معنوی به معنای دین دار یا مذهبی بودن نیست، بلکه عبارتیست که جامعه پزشکی ز آن برای توصیف جنبه های نامشهود روحی و عاطفی فرد استفاده می کنند. سلامتی معنوی شامل مواردی است که باعث می شود احساس شاد بودن، خوب بودن و کامل بودن داشته باشیم.
برخی ها برای رسیدن به آرامش و تسکین روحشان از ذکر گفتن یا عبادت کردن استفاده می کنند. علاوه بر این می توان با انجام کارهای خیرخواهانه، کمک به دیگران، رفتن به طبیعت، ایجاد روابط دوستانه و خیلی از موارد دیگر هم به چنین احساسات خوبی دست پیدا کرد.
ما زندگی پرمشغله ای داریم و همیشه کلی کار برای انجام دادن روی سرمان ریخته است. گاهی اوقات به ندرت وقت پیدا می کنیم که به آرامش و تسکین روحمان اختصاص بدهیم؛ اما یادتان باشد که غفلت از سلامتی معنوی می تواند احساس پوچی را در شما تقویت کند.
8 روش تغییر نگرش در زندگی [تبدیل نگرش منفی به مثبت]
11- مشکلات جسمی یا روحی
خیلی از بیماری های روحی مثل اختلالات خلقی، اختلال شخصیت مرزی، اختلالات خوردن، بدشکلی بدن ، اسکیزوفرنی و همینطور بیماری های جسمی می توانند روی ذهن و بدن ما را تحت تاثیر خودشان قرار بدهند. اگر مساله خاصی در زندگی تان وجود ندارد که باعث احساس پوچی تان شود بهتر است به پزشک مراجعه کنید. گاهی اوقات منشا احساس پوچی بیماری های جسمی هستند نه بیماری های روحی.
چطور می توانیم با احساس پوچی مقابله کنیم؟
همانطور که در این مطلب اشاره کردیم، خیلی از عواملی که باعث به وجود آمدن احساس پوچی می شوند مواردی هستند که در طولانی مدت بروز کرده اند و برای درمان به کمک حرفه ای و تخصصی نیاز دارند. با این حال می توانید خودتان هم با اعمال تغییراتی در زندگی تان، از احساس پوچی و خلا بکاهید.
ما در اینجا روش هایی را پیشنهاد می کنیم که قبل از دریافت کمک حرفه ای یا مراجعه به مشاور و روانشناس می توانید از آنها استفاده کنید:
1- از حمایت دوستان و خانواده تان برخوردار شوید
اگر دچار احساس پوچی شده اید بهتر است با دوستان یا اعضای خانواده تان در این خصوص صحبت کنید. اگر هم انقدر خوش شانس نیستید که از حمایت دوستان یا اعضای خانواده تان برخوردار باشید، می توانید در گروه های آنلاین یا شبکه های اجتماعی مشکلتان را مطرح کنید و یا حتی از یک مشاور آنلاین مشاوره بگیرید.
وقتی احساس پوچی می کنید به احتمال زیاد دلتان می خواهد که از همه دور شوید؛ ولی این کار را نکنید. تمام تلاشتان را بکنید تا با افراد مورد اعتمادتان ارتباط برقرار کنید و حرف بزنید. از آنها بخواهید که شما را حمایت کنند. به این ترتیب آنها متوجه می شوند که مساله جدی است و تنهایتان نمی گذارند.
2- خاطرات روزانه تان را بنویسید
یادداشت کردن اتفاقات روزمره زمانی که به درستی انجام شود تبدیل به ابزار قدرتمندی می شود که می تواند به شما کمک کند. قلم و کاغذ بردارید و اتفاقاتی که در طول روز افتاده اند، احساساتتان و چیزی که باعث شده احساس پوچی کنید را بنویسید.
پوچی ممکن است نتیجه تلاش برای سرکوب کردن احساسات هم باشد؛ مثلا ممکن است همیشه جلوی خودتان را بگیرید که گریه نکنید. این سرکوب احساسات کم کم باعث می شود احساس خلا و پوچی سراغتان بیاید. به احساساتتان بها بدهید و آنها را روی کاغذ تخلیه کنید.

کاری که باید بکنید این است که برای خودتان وقت بگذارید و احساساتتان را دوباره مرور کنید. گاهی اوقات پیام های نامهربانی زیادی از سمت احساساتتان به طرف شما می آیند. شما باید احساساتتان را بپذیرید، به آنها توجه کنید و اجازه بدهید تخلیه شوند.
خیلی از کسانی که احساساتشان را نادیده می گیرند، بعدها هم وقتی برای کاوش آنها نمی گذارند. سرکوب و نادیده گرفتن احساسات منجر به هجوم افکار ناراحت کننده و ناخوشایند و در نهایت احساس پوچی و خلا می شود.
3- اهدافتان را مد نظر قرار بدهید
آیا در زندگی هدفی دارید؟ اگر نه، وقتش رسیده که برای خودتان اهداف کوتاه مدت و بلند مدتی تعیین کنید. تعیین هدف و دانستن اینکه در مسیر رسیدن به اهدافتان هستید باعث کاهش احساس پوچی در شما می شود. وقتی با امید به موفقیت پیش می روید احساس پوچی کمتری هم پیدا خواهید کرد.
درباره اهدافتان، مسیر رسیدن به آنها و اینکه چطور می خواهید به این هدف ها دست پیدا کنید بنویسید. وقتی در آینده به این نوشته ها نگاه کنید متوجه می شوید که چقدر قوی بوده اید و امید و انگیزه بیشتری پیدا می کنید.
15 نکته ی بسیار موثر برای داشتن یک زندگی شاد 
4- کارهایی را انجام بدهید که قبلاً دوستشان داشتید
افسردگی ، پوچی و احساسات منفی پیرامون این موارد باعث می شوند ما از فعالیت هایی که قبلا دوستشان داشتیم لذتی نبریم. حتی اگر در حال حاضر هیچ لذتی از انجام برخی کارها نمی برید باز هم خودتان را درگیر آنها کنید. این کار فرصت خوبی برای اتصال مجدد به شادی هاییست که الان گم شده اند.
این کارها را با اعتدال و با ملاحظه انجام دهید. سعی کنید به این فکر کنید که چه چیزی باعث می شود شما از انجام این کارها خوشحال شوید و روی آن متمرکز بشوید. از طرف دیگر سعی کنید از انجام کارهایی که باعث می شود خیلی زود بی حوصله شوید مثل تماشای مکرر فیلم مورد علاقه تان خودداری کنید. چون تکرار بیش از حد این کار باعث می شود فیلم دیدن برایتان یک عمل حوصله سر بَر و ناراحت کننده شود و به احساس پوچی تان دامن بزند.
5- خودتان را ببخشید
اینکه شما مقصر اتفاقات گذشته باشید یا نباشید مهم نیست، چیزی که مهم است این است که با خودتان مهربان باشید و اگر اشتباهی مرتکب شده اید، آن را فراموش کنید. هیچ انسانی از اشتباه کردن مبرا نیست اما نکته ی مهم، درس گرفتن از اشتباهات است. از دید مثبت به موضوع بنگرید و این را بدانید که اشتباه کردن، راهی برای یاد گرفتن و کسب تجربه است. حتی اگر بشدت احساس پشیمانی می کنید هم لیاقت این را دارید که از همین امروز از خودآزاری دست بردارید و با خودتان ملایم تر باشید.
بنابراین دو راه برای شما وجود دارد: یا خود را تنبیه کنید و در برابر بدبختی تسلیم شوید یا اینکه خودتان را ببخشید و درهای خوشبختی را به روی خود باز کنید. این مسئله به تصمیم شخصی شما بر می گردد. اگر بخواهید تصمیم عاقلانه ای بگیرید، کدام یک را انتخاب می کنید: خشم خودآزار و ناراحتی طولانی مدت، یا بخشش خود و گام برداشتن به سمت خوشبختی؟

6- بازی “سرزنش دیگران” را متوقف کنید و قربانی‌گری را کنار بگذارید
شاید شما در جریان اتفاقات تلخ گذشته یک قربانی بوده اید و بدون هیچ تقصیری، مورد ظلم و خشونت واقع شده اید. جریانات گذشته هر چه بوده تمام شده و باید به زندگی خود ادامه دهید. شما مسئول اتفاقات گذشته نیستید اما در حال حاضر مسئول تغییر نگرش خود هستید. سرزنش کردن دیگران فقط شما را به عقب میراند و در گذشته محبوس می کند. پس تا زمانی که دست از سرزنش دیگران بر ندارید، نمی توانید به خوشحالی برسید. از خودتان بپرسید که آیا عقلانی ست که به کسی که در گذشته به شما آسیب زده است، اجازه دهید بر زمان حال تان نیز تسلط پیدا کند؟
هیچگاه فراموش نکنید که همه ی ما در يك دنيای پرنقص و اشكال و همراه با آدم هايی كه مثل خودمان پر از اشتباه و نقص‌ هستند، زندگي می ‌كنيم. پس بخاطر اشتباهات و گناهانی که از دیگران سر زده، آنها را سرزنش نکنید.
5 دلیل عصبانیت انسان، انواع عصبانیت و روش حل مشکل
7- اجازه ندهید ناراحتی ها به قسمتی از هویت تان تبدیل شود
اگر همه کارهایی که انجام می دهید و تمام روابط تان پیرامون مسائل آزاردهنده ی گذشته باشد، دستیابی به خوشحالی، دشوارتر خواهد شد.
شاید با یادآوری خاطرات گذشته، بتوانید خودتان را تخلیه کنید اما با ادامه ی اینکار به گذشته ی خود قدرت می دهید و آن را به بخشی از هویت تان تبدیل می کنید. شما باید از تجربیات گذشته درس بگیرید و از آنها برای داشتن زندگی بهتر استفاده کنید اما نباید زندگی کنونی خود را حول آن بنا کنید.
8- روی احساسات تان کار کنید
زمانی از روز را به آرامش و تمرکز اختصاص دهید و برای بدست آروردن آرامش درونی، از تکنیک های مدیتیشن و مراقبه استفاده کنید. در حین انجام اینکار به احساسات خود و نحوه ی پاسخ دادن به آنها فکر کنید.
مکتوب کردن احساسات نیز راهی عالی برای درک بهتر آنهاست. نوشتن احساسات روی کاغذ، باعث تفکیک حس های مختلف، کاهش مجادله با خود و همچنین کاهش استرس و هیجان می شود. البته نوشتن احساسات، فقط مربوط به احساسات تلخ و منفی نیست و شما باید از نوشتن احساسات خوب شروع کنید تا روحیه ی مثبتی پیدا کنید.
9- روی موارد مثبت و شادی بخش زندگی تمرکز کنید
بجای تمرکز دائمی روی ناراحتی های خود، به کارهایی بپردازید که باعث شادی و نشاط شما می شود. برای رسیدن به این هدف، به انجام کارهای سخت و پیچیده ای نیاز ندارید، شما می توانید از کارهای ساده شروع کنید.
به بقیه ی روز خود فکر نکنید و فقط روی لحظه ی کنونی متمرکز شوید. آرامش را به دل خود راه دهید و برای چند لحظه هم که شده، خود را از همه چیز رها و آزاد کنید. صرف نظر از دردی که تجربه کرده اید، به این فکر کنید که در این لحظه از چه چیزی می توانید لذت ببرید؟ آیا دراز کشیدن زیر آفتاب برای لحظه ای شما را از غم و اندوه دور می کند؟ آیا درست کردن غذای مورد علاقه تان یا رفتن به یک رستوران خوب می تواند شما را خوشحال تر کند؟ پس منتظر چه هستید؟ از همین امروز به سراغ کارهایی بروید که از انجام دادن آنها لذت می برید.

10- از انزوا و گوشه گیری، اجتناب کنید
بیشتر افراد پس از شکست، گوشه گیر می شوند چون دوست ندارند ضعف خود را به دیگران نشان دهند. شما نباید احساس آسیب پذیری کنید و بجای آن باید سعی کنید از حمایت افراد دیگر بهره مند شوید.
می توانید برای خوردن غذا، پیاده روی کردن و تماشای فیلم، به دیگران ملحق شوید و از عصبانیت یا غم خود فاصله بگیرید. شما نباید ناامیدی و ناراحتی را در هر لحظه از روز با خود حمل کنید و این بار را به دوش بکشید. وقت گذرانی با عزیزان و دوستان این فرصت را به شما می دهد تا برای چندین ساعت احساس رهایی کنید و بتدریج خود را از این وضعیف اسفناک بیرون بکشید.
11- ورزش کنید
ورزش های ساده ای مانند پیاده روی، شنا، باغبانی و حتی رقص، می تواند موجب آرامش و دوری از غم و اندوه شود. از ورزش های ملایم شروع کنید و بتدریج شدت و زمان آن را بیشتر کنید. به این ترتیب از آسیب دیدگی مفاصل نیز جلوگیری می شود. بخصوص ما این 5 حرکت یوگا را به صورت روزانه توصیه می کنیم
12- نفس عمیق بکشید
هنگام عصبانیت و ناراحتی، نفس عمیق بکشید تا دردهای شما تسکین پیدا کند.
در زمان رویارویی با خشم و عصبانیت، ریتم تنفس شما سریع و کم عمق تر خواهد شد و این می تواند موجب اضطراب یا وحشت شود. در عوض سعی کنید آرام و عمیق نفس بکشید.
این به شما کمک می کند احساس کنترل بیشتری داشته باشید و آرامش خود را حفظ کنید و از هرگونه تنش یا اضطراب رهایی یابید.
13- دنبال کمک حرفه ای باشید
اگر به طور مداوم دچار احساس پوچی می شوید از یک مشاور یا روانشناس کمک بگیرید. احساس پوچی احساس طبیعی و نرمالی نیست و نباید آن را تجربه کنید. هر چه این احساس برای مدت طولانی تری با شما همراه باشد، درمان آن هم سخت تر می شود. اگر خودتان به تنهایی نمی توانید با این حس مقابله کنید، اصلا خجالت نکشید و دنبال کمک حرفه ای و تخصصی باشید.

[ad_2]

Source link

بازگشت به لیست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *