انگیزه در کسب و کار

جملات انگیزشی کسب و کار (66 جمله منتخب سال)

جملات انگیزشی کسب و کار (66 جمله منتخب سال)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/09/word-image-128.jpeg

جملات انگیزشی کسب و کار عباراتی هستند که می توان از آن ها برای الهام بخشیدن و هدایت همکار های خود به سوی موفقیت استفاده کنید. به عنوان مثال ” کار تا زمانی که انجام نشود، همیشه غیر ممکن به نظر می رسد! ” این نقل قول ها نمونه ای از تکنیک های جلب مشارکت کارکنان است. این عبارات می توانند روحیه و عملکرد افراد در هنگام کار را بهبود ببخشند.
لیست این جملات شامل عنوان های زیر است:

جملات انگیزشی کار روزانه
جملات انگیزشی با مزه
جملات انگیزشی تعادل بین کار و زندگی
جملات انگیزشی فرهنگ کار مثبت
جملات انگیزشی اخلاق کاری
جملات انگیزشی تغییر کار
جملات انگیزشی یادگیری کار
جملات انگیزشی سخت کوشی در کار

خب حالا برویم سراغ جملات!
در اینجا لیستی از جملات انگیزشی برای هر زمینه کاری آمده است.
جملات انگیزشی کار روزانه
1-“شکست نقطه مقابل موفقیت نیست؛ بلکه بخشی از موفقیت است.” – آریانا هافینگتون، تاجر
2- “اگر رویاهای تان شما را نمی ترسانند، پس خیلی کوچک هستند.” – ریچارد برانسون، تاجر
3-“باور کنید که می توانید و در نیمه راه موفقیت هستید” – تئودور روزولت، رئیس جمهور
4-“کیفیت به این معنی است که حتی وقتی کسی شما را چک نمی کند، باز هم کار را درست انجام دهید.” -هنری فورد، تاجر
5-“تفاوت بین معمولی و فوق العاده کمی تلاش بیشتر است.” – جیمی جانسون، بازیکن فوتبال
6-“تا زمانی که انجام نشود همیشه غیر ممکن به نظر می رسد.” – نلسون ماندلا، رهبر جهان
7-“پیشرفت بدون تغییر غیرممکن است و کسانی که نمی توانند دیدگاه خود را تغییر دهند، نخواهند توانست هیچ چیز دیگری را نیز تغییر دهند.” – جورج برنارد شاو ، نویسنده
8-“آنچه ما بسیار از انجام دادنش می ترسیم معمولاً همان کاری است که نیاز داریم که انجامش دهیم.” – رالف والدو امرسون، فیلسوف
9-“رزومه کاری تعریف کننده شما نیست، بلکه نحوه کار کردن شما معرف شما است.” – سث گودین، نویسنده
10-“هر موفقیتی با تصمیم برای تلاش آغاز می شود.” – جان اف کندی، رئیس جمهور
11-“توانایی چیزی است که شما قادر به انجام آن هستید. انگیزه تعیین می کند که چه کار می کنید و نگرش تعیین می کند که چقدر خوب کاری را انجام می دهید.” – لو هولتز، بازیکن فوتبال
12-“حتی اگر قلعه هایتان را در هوا ساخته اید، نباید نا امید شوید. این همان جایی است که آن ها باید باشند؛ حالا فقط آجر های جدید را زیر آن بگذارید.” -هنری دیوید تورائو، فیلسوف

جملات انگیزشی با مزه
13- “افرادی که نمی توانند تشخیص دهند لیوان نیمه پر است یا نیمه خالی، نکته اصلی را از دست می دهند تا وقتی که لیوان دوباره پر می شود ” ناشناس
14- “کسانی که می گویند این کار امکان پذیر نیست، پس نباید مانع انجام این کار شوند.” – ضرب المثل چینی
15- “مردم اغلب می گویند انگیزه دوام ندارد. خوب، حمام کردن هم دوام ندارد؛ به همین دلیل ما هر روز حمام می کنیم. ” -زیگ زیگلار، نویسنده
16- “اگر فکر می کنید که برای ایجاد تغییر بسیار کوچک هستید، سعی کنید با یک پشه زندگی کنید .” -دالایی لاما، رهبر معنوی
17- “هرگز کاری را که می توانید پس فردا انجام دهید به فردا موکول نکنید.” – مارک تواین، نویسنده
18- “بهترین انتقام موفقیتی بزرگ است.” – فرانک سیناترا، خواننده
جملات انگیزشی تعادل بین کار و زندگی
19-“داشتن شغل را با داشتن زندگی اشتباه نگیرید.” – هیلاری کلینتون، سیاستمدار
20-“هیچ کس هرگز در بستر مرگ نگفت:” ای کاش زمان بیشتری را در محل کار گذرانده بودم . ” – پول تسونگاس، سیاستمدار
21- “هرگز آنقدر مشغول امرار معاش نباش که زندگی را فراموش کنی.” – دلی پارتون، کمدین
22-“ما باید زندگی کردن را اولین مورد در لیست کار هایی که باید انجام دهیم، بگذاریم ” – میشل اوباما، بانوی اول
23-“اکثر ما زمان زیادی را صرف کار های اضطراری می کنیم و زمان کافی برای انجام اموری که مهم است در نظر نمی گیریم. ” – استیفن کاوی، نویسنده
24- “چیزی به عنوان تعادل بین کار و زندگی وجود ندارد. زندگی همین است. تعادل باید در درون شما باشد. ” -سادگورو، نویسنده
25- “شما هیچ وقت برای هیچ کاری وقت پیدا نمی کنید. اگر زمان می خواهید ، باید آن را بسازید. ” – چارلز بوکستون، نویسنده و سیاستمدار
26- “می توانید همه چیز داشته باشید. فقط نمی توانید همه را یک جا داشته باشید. ” – اپرا وینفری، مغول رسانه
27-“زندگی تعادلی است بین نگه داشتن و رها کردن.” -مولي، شاعر
28-“مطمئن شوید هر قدمی که بر می دارید با دقت و تدبیر است و به یاد داشته باشید که زندگی خود یک ترکیب متعادل عالی است ” – دکتر. سوس، نویسنده
29- “اگر خسته شدید، یاد بگیرید که استراحت کنید، نه این که همه چیز را رها کنید.” – بانکی، هنرمند

جملات انگیزشی فرهنگ کار مثبت
30-“اگر شما فرهنگی را جا انداخته اید که آسیب پذیری در آن خوب نیست پس شما همچنین یک فرهنگ را ایجاد کرده اید که در آن نوآوری و خلاقیت کار درستی نیست.” – برن براون، استاد و مدرس
31-“مشتریان هرگز شرکتی را دوست نخواهند داشت مگر این که در ابتدا کارکنان آن شرکت را دوست داشته باشند.” – سیمون سینک، نویسنده
32- “تنها چیزی که رهبران واقعاً به آن اهمیت می دهند ایجاد و مدیریت فرهنگ است.” – ادگار شاین، استاد و کارشناس سازمان
33- “مشتریان اولویت نیستند. کارکنان حرف اول را می زنند. اگر شما از کارکنان خود مراقبت کنید، آن ها نیز از مشتریان مراقبت خواهند کرد. ” – ریچارد برانسون، تاجر
34- “همه رهبران خوب همدل و اهل همکاری هستند. آن ها به خوبی با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و باعث می شوند تا مردم نسبت به خود و رهبر خود اطمینان داشته باشند. ” – جان مکسول ، نویسنده
35- “برای اداره کردن خود از مغزتان استفاده کنید و برای تسلط بر دیگران، از قلب خود استفاده کنید. ” النور روزولت، بانوی اول
36- “خوشبختی فقط در اختیار داشتن پول نیست. بلکه در لذت دستیابی و در هیجان تلاش نهفته است. ” فرانکلین روزولت ، رئیس جمهور
37- “اگر برای شما مهم نیست که چه کسی چه امتیازاتی دارد؛ پس می توانید به همه آن امتیازات برسید.” -هری ترومن ، رئیس جمهور
38- “هر روزتان را بر اساس محصولی که برداشت می کنید قضاوت نکنید، بلکه بر اساس دانه هایی که می کارید؛ قضاوت کنید.” – روبرت لوئیس استیونسون ، نویسنده
جملات انگیزشی سخت کوشی در کار
39- “فروتن باش و حتی هنگام گرسنگی هم سخت کوش ترین فرد بین دیگران باش” – دوین “راک” جانسون، کمدین
40- “ما آنچه هستیم که مدام تکرار می کنیم بنابراین برتری، به عمل نیست، بلکه یک عادت است. ” ارسطو، فیلسوف
41- “سخت کار کنید و مهربان باشید تا اتفاقات شگفت انگیزی برای تان رخ دهد.” – کانان اوبراین، کمدین
42- “سخت کار کردن وقتی استعداد ذاتی را شکست می دهد که فرد با استعداد سخت کار نکند. ” -تیم نوتکه،مربی
43- “هیچ رازی برای موفقیت وجود ندارد. موفقیت نتیجه آمادگی، کار سخت و یادگیری از شکست است. ” -کولین پاول ، سیاستمدار
44- “سخت کوشی شخصیت افراد را برجسته می کند. برخی آستین های خود را بالا می زنند. برخی بینی خود را بالا می کشند و برخی دیگر اصلا نمی آیند و اقدامی نمی کنند . ” – سام یوینگ، بازیکن بیس بال
45- “اکثر افراد فرصت را از دست می دهند زیرا لباس های کار پوشیده و شبیه محل کارشان است.” – توماس ادیسون، مخترع
46- “یک رودخانه نه به دلیل قدرت بلکه به دلیل دوام صخره را از بین می برد.” – جیم واتکینز، تاجر
47- “پشتکار کار سختی است که بعد از خستگی از انجام کار سختی که قبلاً انجام داده اید آن را رو می کنید.” – نوت گینگریچ، سیاستمدار
48- “هیچ کس هیچ کاری نمی کند مگر این که شما آن کار را انجام دهید.” – مایا آنجلو، نویسنده
49- “در سکوت سخت کار کنید، بگذارید موفقیت تان سر و صدای شما باشد. ” Frank Ocean، نوازنده

جملات انگیزشی باور (60 جمله گلچین شده)
جملات انگیزشی در تغییر کار
50- “بهترین زمان برای کاشت درخت 20 سال پیش بود. دومین زمان مناسب اکنون است. ” ضرب المثل چینی
51- “تنها راه انجام کار های بزرگ دوست داشتن کاری است که انجام می دهید. اگر هنوز کاری را که دوست دارید، پیدا نکرده اید، به جستجوی خود ادامه دهید. تسلیم نشوید. ” – استیو جابز ، تاجر
52- “لازم نیست کل مسیر را ببینید، فقط اولین قدم را بردارید.” مارتین لوتر کینگ، جونیور، رهبر حقوق مدنی
53- “دشوارترین کار تصمیم برای شروع است، بقیه فقط استقامت کردن است.” آملیا ارهارت، هوانورد
54- “سخت تلاش کردن برای کاری که برای ما اهمیتی ندارد فشار نامیده می شود: سخت تلاش کردن برای کاری که دوست داریم اشتیاق نامیده می شود.” – سیمون سینک، نویسنده
55- “امیدوارم زندگی ای داشته باشید که به آن افتخار می کنید. اگر متوجه شدید که چنین نیستید، امیدوارم قدرتش را داشته باشید که از نو شروع کنید. ” اسکات فیتزجرالد
56- “تغییر در این است که تمام انرژی خود را نه بر مبارزه با گذشته، بلکه بر ساختن آینده متمرکز کنید. ” سقراط ، فیلسوف
57-“اگر منتظر شخص دیگری یا زمان دیگری باشیم، تغییر ایجاد نمی شود. خودتان همان کسی هستید که منتظرش بودید. و همان تغییری هستید که دنبال آن هستید.” -باراک اوباما ، رئیس جمهور
58- “تا زمانی که شهامت نادیده گرفتن ساحل را نداشته باشید، نمی توانید برای رسیدن به افق های نو و پیش روی خود پارو بزنید.” – ویلیام فاکنر ، نویسنده
جملات انگیزشی یادگیری کار
59- “چه بیست ساله باشید، چه هشتاد ساله، هر زمان که یادگیری را متوقف کنید، پیر شده اید. ” هنری فورد، تاجر
60- “از اشتباهات دیگران درس بگیرید، خودتان نمی توانید آنقدر عمر کنید که همه آن ها را تجربه کنید. ” چانکیا، معلم
61- “با درس گرفتن از اشتباهات خود، آن ها را سودمند کنید. ” دونالد ترامپ، تاجر و رئیس جمهور
62- “اگر رشد و پیشرفت نمی کنید، در حال مرگ هستید. ” تونی رابینز، سخنران انگیزشی
63- “متخصصان در هر چیزی، زمانی مبتدی بوده اند. ” هلن هیز، بازیگر
64- “یادگیری تنها چیزی است که ذهن هرگز از بابت آن خسته نمی شود، نمی ترسد و هرگز پشیمان نخواهید شد. ” لئوناردو داوینچی
65- “یک زبان بیاموزید، تا از جنگ اجتناب کنید. ” ضرب المثل چینی
66- ” ما از تجربه درس نمیگیریم، ما از تامل بر روی تجربه درس می گیریم. ” جان دیویی، فیلسوف
معرفی و دانلود 10 تااز بهترین پادکست های انگیزشی (زبان فارسی)
سخن پایانی
چه از این نقل قول ها برای شروع یا پایان یک جلسه و یا شروع یک بحث گروهی یا پر و بال دادن به یک سخنرانی الهام بخش استفاده کنید؛ سخنان موجود در این لیست قطعا به تیم شما انگیزه و نیرو می بخشند.
سوالات متداول: جملات انگیزشی کسب و کار
در اینجا برخی از رایج ترین پرسش و پاسخ ها درباره جملات انگیزشی کسب و کار جمع آوری شده است.
جملات انگیزشی کسب و کار چیست؟
جملات انگیزشی کسب و کار عبارات معروفی هستند که می توانید از آن ها برای انرژی دادن به تیم خود استفاده کنید. این جملات به موضوعاتی مانند اخلاق کاری، تغییرات شغلی، یادگیری و فرهنگ کار می پردازند.
بهترین جملات انگیزشی کسب و کار کدام ها هستند؟
برخی از بهترین ها عبارتند از: “تا زمانی که انجام نشود همیشه غیر ممکن به نظر می رسد.” -نلسون ماندلا، رهبر جهان
همچنین، کیفیت به این معنی است که وقتی کسی شما را چک نمی کند، کارتان را درست انجام دهید.” -هنری فورد، تاجر
“کسانی که می گویند این کار امکان پذیر نیست، پس نباید مانع انجام این کار شوند.” -ضرب المثل چینی، این ها تنها چند تا از عبارت های خارق العاده ای هستند که می توانند نیروی محرک تیم شما باشند.
عملکرد جملات انگیزشی به چه صورت است؟
جملات انگیزشی کلمات عاقلانه ای از زبان افراد موفق هستند. سادگی، حقیقت و قدرت این عبارات باعث شروع به کار، تغییر یا حداقل تعدیل نگرش می شود . میل به درک شدن یک نیاز جهانی است و افراد ممکن است خود به خود با این عبارات همزاد پنداری کنند.
جملات انگیزشی چیست؟ (33 جمله برتر)

مدیریت زمان 1

10 اشتباهات اصلی مدیریت زمان

10 اشتباهات اصلی مدیریت زمان
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/09/word-image-65.jpeg

فرض کنید ساعت 3 بعد از ظهر است و شما هنوز دارید روی همان کار کوچکی که از اول صبح شروع کرده اید، کار می کنید. لیستی از کار ها روی هم انباشته شده، خیلی از برنامه عقب افتاده اید و رئیس تان هم از شما می خواهد کارهای تان را تحویل دهید.
همه ما اکثرا در چنین شرایطی بوده ایم و بسیاری از ما تقریبا هر روزمان را در این وضعیت سپری می کنیم. علیرغم تمام تلاش ها برای مدیریت بهتر زمان، پیش بردن کار ها طبق زمان بندی و تکمیل وظایف مان اما باز هم نمی توانیم اوضاع را تحت کنترل خود در بیاوریم.
با این اوصاف توصیه می کنیم به جای روی هم انباشتن یک سری کار ناتمام، مدتی وقت بگذارید تا مشکل اصلی تان در مدیریت زمان را شناسایی کنید. اشتباه شما در کجاست و زمان تان برای چه تلف می شود؟
26 تکنیک برتر مدیریت زمان (در زندگی و کار)
برای پی بردن به این مسئله و حل آن، بیایید نگاهی بیندازیم به 10 اشتباه رایج که روند کارتان را مختل کرده و مانع از پیش روی تان طبق زمان بندی می شود.
1- اولویت بندی ندارید
اگر کارهای تان به یک اندازه اهمیت داشته باشند، اولویت بندی کار دشواری خواهد بود. مثلا فرض کنید شما به تازگی یک کار با اولویت بالا را شروع کرده اید و در اواسط کار مشغول بررسی ایده ها با اعضای تیم هستید، اما ناگهان رئیس یا یکی از همکاران تان به شما می گوید که باید روی یک کار جدید و فوری تمرکز کنیم، در این صورت مطمئنا اولویت تان تغییر خواهد کرد.
چنین شرایطی اجتناب ناپذیر است، اما در حالت کلی بد نیست شیوه اولویت بندی را یاد بگیرید که البته فرایند زمان بری است. ابزار هایی مثل Action Priority Matrix یا Google Keep (لینک دانلود) می توانند به شما در اولویت بندی و بالا بردن سطح بازدهی کمک کنند.
2-روز کاریتان را دیر شروع می کنید
اگر روزتان را زود یا حداقل به موقع شروع نکنید، تلاشتان برای انجام وظایف کاری روزانه بی نتیجه خواهد ماند. رهبران موفق در یک چیز مشترک اند و آن اینست که زود بیدار می شوند. دیر شروع کردن روز به احتمال خیلی زیاد عجله و استرس را به دنبال خواهد داشت. تعریف همه از ” زود” با هم فرق دارد، بنابراین به برنامه روزانه تان نگاهی بیندازید و مشخص کنید که روز شما باید کی شروع و کی تمام شود .

3-زمانبندی تان بی فایده است
سطح بازدهی انسان روز به روز تغییر می کند و از فردی به فرد دیگر هم متفاوت است . با این که برخی از افراد موقع بیدار شدن در اوج آمادگی و بهره وری هستند، برخی دیگر حداکثر پتانسیل شان را در هنگام غروب آفتاب نشان می دهند. ساده ترین راه برای متعادل کردن زمان این است که بفهمید اوج بازدهی شما چقدر است و همان زمان را به جای اینکه به انجام کار های کم اهمیت و تکراری اختصاص دهید، صرف کار هایی که اولویت بالاتری دارند، بکنید.
حتما بخوانید: 10 توصیه ی آنتونی رابینز که چکیده ی تمام کتاب های او هستند 
4-کار ها را به تعویق می اندازید
اهمال کاری احتمالا بدترین دشمن شما است. هیچ چیز برای تمرکز و پتانسیل واقعی شما سمی تر از دور باطل زدن و بهانه تراشی برای انجام ندادن کار واقعی نیست . این کار نه تنها یک عقب ماندگی و وقفه بزرگ در کارهایتان ایجاد می کند، بلکه باعث می شود احساس گناه کنید که چرا کارتان را شروع نکرده اید، مخصوصا اگر فوری باشد.
بهترین راه برای پیشگیری از پیشامد چنین سناریویی این است که مقدار مشخصی از زمان تان را فقط به شروع کار اختصاص دهید. این عمل تخیل شما را به کار می اندازد و توجه تان را به کاری که باید انجام بدهید جلب می کند. در نتیجه خیلی زود به طور کامل درگیر پروژه خواهید شد. اگر این روش جواب نداد ، سعی کنید کار را به چند قسمت قابل کنترل تقسیم کنید.
5- عوامل حواس پرت کننده را مدیریت نمی کنید
با اینکه کانال های ارتباطی و پلتفرم های رسانه های اجتماعی مختلف به ما امکان می دهند راحت تر با دیگران ارتباط برقرار کنیم، اما آن ها بیشتر حواسمان را پرت می کنند. تا به حال شده با خودتان بگویید یه گشت “سریع” در اینستاگرام یا توئیتر می زنم و خارج می شوم اما یک ساعت و حتی بیشتر درگیر شده باشید. مطمئنم شده!

حتی اگر از گوشی تلفن همراه فقط برای تماس یا دریافت اعلان های گروه های چت یا رسانه های اجتماعی استفاده کنید باز هم این وسیله روند کارتان را مختل کرده و خلاقیت تان را از شما می گیرد. همه اعلان ها را غیر فعال کرده، یک برنامه ریزی بدون وقفه ( وقفه بی مورد ) انجام بدهید، و زمان هایی که ضرورتی ندارند و به بطالت می گذرند را به حداقل برسانید.
6- زمان لازم برای انجام هر کار را دست کم می گیرید
یکی از شایع ترین مشکلاتی که اغلب افراد بلند پرواز با آن دست به گریبانند، محاسبه اشتباه زمان و انرژی لازم برای انجام یک کار خاص است. این رفتار معمولا در افرادی دیده می شود که بیش از حد انتظار موفق هستند و فکر می کنند می توانند همه چیز را تحت کنترل داشته باشند و همیشه همه کار ها را هر چقدر هم دشوار، به موقع تحویل خواهند داد.
اگر شما هم جز این دسته هستید، مربی افزایش بازدهی، کیمبرلی مدلوک یک راه حل برایتان دارد و آن هم این است: مدت زمانی که برای تکمیل هر یک از کار های فهرست وظایف تان نیاز دارید را بنویسید. او همچنین دو برابر کردن آن زمان را توصیه می کند. مثلا اگر قرار است یک کار 20 دقیقه طول بکشد، 40 دقیقه برایش در نظر بگیرید. خیلی پیش می‌آید که افراد زمان لازم برای انجام یک کار را کم در نظر می گیرند.
حتما بخوانید: آموزش گام به گام بهترین روش برنامه ریزی روزانه برای حداکثر بهره وری
7-چند وظیفه را با هم انجام می دهید
گاهی وقت ها ممکن است خواسته یا ناخواسته به طور هم زمان درگیر چند کار شویم. البته اگر شما بخواهید حجم کارتان را بالا ببرید، مجبورید چند وظیفه را با هم انجام بدهید. با این حال، انجام هم زمان چند کار باعث می شود نتوانید روی همه به یک میزان تمرکز داشته باشید و مسلما هیچ کدام بازده خوبی نخواهند داشت. به عبارت دیگر، اگر می خواهید از پس انجام چند کار با هم به خوبی بربیایید، باید بسیار منظم باشید و تمرکز، خلاقیت و دقت تان هم فوق العاده باشد.
در نهایت این که بهتر است بدانید چند وظیفه ای بودن کار هر کسی نیست. پس فکر چنین کاری را از سرتان بیرون کرده و سعی کنید در هر زمان فقط روی یک کار متمرکز شوید . این امر به شما کمک می کند تا کارتان را با کیفیت بسیار بالاتری تحویل دهید.
8-کار می کنید اما بدون مدیریت درست
همه ما دوست داریم روی کار های با ارزش تمرکز کنیم اما گاهی اوقات راه مان را گم می کنیم و به انجام یک سری کار های کم اولویت می پردازیم که نه تنها انرژی و وقت مان را می گیرند، بلکه روی نتیجه نهایی هم تأثیر کمی دارند یا اصلا هیچ تاثیری ندارند. برای این که شما در چنین شرایطی قرار نگیرید، از خودتان بپرسید:

آیا این کاری که می کنم فایده ای دارد؟
این کار مرا چه تاثیری روی هدف نهایی ام دارد؟
آیا این کار را می توان به فرد دیگری محول کرد؟

اگر چند کار جزئی هست که باید تکمیل شود، سعی کنید آن ها را به عنوان یک کار و در یک زمان خاص جمع کنید. مثلا به جای این که هر روز یک کار انجام بدهید ، وظایف جزئی سه روز را در یک بعد از ظهر انجام بدهید.
9-کمال گرا هستید
ما در تمام عمرمان در حال یادگیری هستیم. هر بار که یک پروژه جدید را شروع می کنیم، با موانع متعددی روبرو می شویم، اما این را هم یاد می گیریم که چطور در طول مسیر از آن ها عبور کنیم. با این که همیشه باید کار را به نحو احسن انجام بدهید، اما یادتان باشد که گاهی اوقات خوب بهتر از عالی است!
این مسئله به اولویت بندی برمی گردد. یعنی اگر زمان تان محدود است و نمی خواهید در ساعات اضافه کار کنید، گاهی اوقات باید به تحویل یک کار خوب بسنده کنید و اجازه ندهید کمال گرایی تان شما را به دردسر بیندازد!
10-نادیده گرفتن زمان استراحت
چه در حال انجام یک کار فوری باشید و چه چند تا کار کم اهمیت، زمانی را به استراحت اختصاص دهید. طبق مطالعات به عمل آمده، مغز ما طوری ساخته نشده که بتواند هشت ساعت تمرکز کند. تنها راه حل منطقی این است که دست از کار بکشید و کاری را انجام دهید که به شغل تان مرتبط نیست ؛ مثلا غذا بخورید، پیاده روی سریع انجام دهید، ورزش کنید، یا اصلا کاری انجام ندهید و استراحت کنید. در این بازه زمانی باید ذهن تان را پاک کنید و انرژی روانی بیشتری برای ادامه کار به بدست آورید.
20 روش جدید بهره وری و مدیریت زمان به صورت موثر (اینفوگرافی)

شانس

شانس چیست؟ چطور آن را افزایش دهیم؟ (4 ترفند)

شانس چیست؟ چطور آن را افزایش دهیم؟ (4 ترفند)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/09/word-image-98.jpeg

شانس، یک کلمه کوتاه چهار حرفی است که گویا معادلات زیادی را در جهان رقم زده است! با این حال که بسیاری از ما سعی می کنیم وجود شانس را انکار کنیم، اما همچنان کنجکاو هستیم که بدانیم آیا واقعا وجود دارد و اگر وجود دارد چه تاثیری بر روی زندگی ما می گذارد؟
در واقع، ما ایده ها، اعتقادات و خرافات را به شانس ربط می دهیم:

شکستن آینه تا هفت سال برای شما بد شانسی می آورد.
شانس با مبتدیان است.
عدد ۱۳ نحس است و بدشانسی می آورد.
اگر یک سکه پیدا کنید و آن را بردارید، تمام طول آن روز خوش شانس خواهید بود .
دیدن گربه سیاه بد شانسی می آورد، اما پیدا کردن پای خرگوش به شما شانس می دهد.
باز کردن چتر در خانه باعث بدشانسی می شود.

البته شانس فقط به این معنا استفاده نمی شود، بلکه ما موفقیت و عدم موفقیت دیگران را به دلیل خوش شانس یا بدشانس بودن آن ها می دانیم.
شانس چیست؟
فرهنگ لغت، شانس را به عنوان ” نیرویی که خوشبختی یا بدبختی را به وجود می آورد” و همچنین عاملی که باعث ” پیشرفت و موفقیت، در صورت داشتن شانس و اقبال خوب ” می شود، تعریف کرده است.
اما شانس چیزی نیست جز اتفاقات تصادفی که در زندگی ما می افتد و هیچ کنترلی بر روی آن ها نداریم. اما برای ذهن ما مشکل است که دلیل این اتفاقات را متوجه شود، به همین خاطر آن ها را به شانس ربط می دهیم.
به عنوان مثال، آتش سوزی در یک منطقه رخ می دهد و همه خانه ها بجز یک خانه، می سوزند. در این حالت ما صاحب خانه ای را که نسوخته است، خوش شانس می دانیم. چون درک درستی از این که چرا خانه آن ها مانند بقیه خراب نشده است نداریم.

یا مثلا تصور کنید که مشتری جلویی شما در صف خرید از یک فروشگاه، از بین صد نفر، کارت هدیه خرید از فروشگاه دریافت می کند. آیا او خوش شانس است؟ یا شما بد شانس هستید؟ حتما نمی توانید دقیقا توضیح دهید که چرا این اتفاق افتاده است. به همین خاطر آن را شانس به حساب می آورید.
با این توصیف، اگر بگوییم شانس باعث به وجود آمدن فرصت های مختلف می شود، خیلی هم بی راه نگفته ایم. در واقع شانس فرصت هایی را به وجود می آورد که به نظر ما خیلی کم احتمال داشت، اتفاق بیفتند؛ یا این که اصلا انتظار نداشتیم اتفاق بیفتند و هیچ توضیحی برای چگونه اتفاق افتادن آن ها نداریم.
شانس از کجا می آید؟
اگر خرافاتی باشید، حتما دلیل بسیاری از اتفاقات زندگی خود را به شانس ربط می دهید. مثلا می گویید؛ من در دانشگاهی که مطمئن بودم قبول می شوم، پذیرفته نشدم؛ چون چند سال پیش وقتی نوجوان بودم آن آینه را شکستم. یا این که امروز بخاطر این در کافی شاپ قرعه نوشیدنی رایگان به نام من در آمد که صبح زود در مسیر آن سکه را پیدا کردم.
ایده ای وجود دارد که می گوید شانس ممکن است از ذهنیت شما سرچشمه بگیرد، و درباره دلیل این اتفاق می توان ساعت ها توضیح داد. اگر مدام می ترسید چون آینه را شکسته اید برای شما اتفاق بدی بیفتد، پس این اتفاقات بد رخ خواهند داد. اگر همیشه فکر می کنید که خوش شانس هستید، بهتر است دقت کنید و ببینید که چقدر این تفکر در زندگی شما تاثیر گذاشته است. مشابه این موارد ممکن است برای شما هم اتفاق افتاده باشد، اما اصلا نمی دانید که چرا روی آن ها اسم “شانس” گذاشته اید.

شانس ممکن است ناشی از اقدامات بیرونی باشد که شما از آن آگاه نیستید. به عنوان مثال، دانش آموزی را در نظر بگیرید که در مدرسه ای برجسته تحصیل می کند و در آن جا به خوبی آموزش می بیند؛ و همین موضوع او را برای داشتن یک زندگی خوب در آینده آماده می کند اما آیا ما می توانیم صرفا بگوییم که خوش شانس بوده؟ یا این که این اتفاقات به دلیل تلاش والدین برای درس خواندن فرزندشان در یک سیستم آموزشی خوب که فرصت های بهتری در اختیار فرزندشان می گذارد، بوده است؟ آنچه که به نظر خوش شانسی دانش آموز می آید، ممکن است نتیجه مستقیم اقدامات هدفمند والدین باشد.
شانس چگونه زندگی شما را تحت تاثیر قرار می دهد؟
اعتقاد به شانس می تواند احساس بهتری نسبت به موقعیت های زندگی، به ما بدهد. ما گاهی اوقات از شانس به عنوان راهی برای آرامش خود استفاده می کنیم. وقتی می بینیم فردی به موفقیتی می رسد، که ما هم دوست داشتیم در زندگی به آن برسیم؛ مثل خانه ای رویایی، رابطه ای عالی، شغلی عالی و دیگر امکانات … خیلی راحت دستیابی به این موارد را به خوش شانسی آن ها ربط می دهیم و اصلا به این فکر نمی کنیم که شاید تلاش زیادی کرده اند تا به این موفقیت برسند.
وقتی روی خودمان برچسب بد شانس را می زنیم، به نوعی زندگی را آسان می کنیم. چون دیگر مجبور نیستیم مسئولیت وضعیت فعلی زندگی خود را بپذیریم. اگر به خودمان بیاییم و باور کنیم که دیگران موقعیت های بهتری نسبت به ما دارند زیرا برای آن سخت تلاش کرده اند، متوجه می شویم که تا حد زیادی خودمان مقصر وضعیت فعلی زندگیمان هستیم.
برای تقویت مغز خود این ۱۰۰ کار را انجام دهید (جدیدترین تحقیقات دنیا)
اگر فکر کنید که شانس مسیر زندگی را تعیین می کند و خودتان هیچ نقش موثری در زندگی تان ندارید ، موفق شدن یا شکست خوردن خود را هم فقط به شانس ربط می دهید.
شما در ” شانس ” خودتان چه نقشی دارید؟
آیا می توانید خوش شانسی خود را بیشتر کنید یا این که هر اتفاقی بخواهد بیفتد، می افتد و شما هیچ نقشی در آن ندارید؟
اگر اعتقاد داشته باشید که شانس به معنای رخ دادن اتفاقات غیر قابل کنترل و تصادفی است که در زندگی رخ میدهد، پس حتما فکر می کنید که هیچ کاری هم نمی توانید در این مورد انجام دهید. در حالی که ممکن است بسیاری از اتفاقات وابسته به عملکرد شما باشند. گاهی اوقات ما می توانیم به گونه ای شرایط را رقم بزنیم که حوادث و اتفاقات، همه به نفعمان باشند و به همین دلیل خوش شانس تلقی شویم.

آیا شما خوش شانس هستید که در قرعه کشی برنده شده اید؟ یا با خرید یک بلیط این فرصت را به خودتان داده اید.
بنابراین اگر فکر می کنید که چون خوش شانس بوده اید، برنده شده اید، باید بدانید که این اتفاق تصادفی نبوده است. اما اگر یک روز یک غریبه بی هیچ دلیلی تصمیم بگیرد که به شما ۱ میلیارد دلار پول نقد بدهد، می توانید بگویید خوش شانس هستید؛ چون این اتفاق کاملا تصادفی رخ داده است.
راه های زیادی وجود دارد که می توانید از طریق آن ها، نقش فعالی در دستیابی به اهداف زندگی خود پیدا کنید. به گونه ای که دیگران فکر کنند، شما خوش شانس هستید. برخی از این راهکار ها عبارتند از:

سخت تر تمرین کردن در یک رشته ورزشی، نسبت به بقیه افراد، باعث می شود تا بورسیه آن رشته را به دست آورید.
سخت درس خواندن و مطالعه کافی باعث می شود که پس از فارغ التحصیلی به شغل رویا های خود دست یابید.
راه اندازی یک کسب و کار در طولانی مدت و زمانی که دیگران مشغول تفریح کردن هستند، باعث می شود که یک تجارت پر رونق داشته باشید و اما بقیه فکر کنند که یک شبه موفق شده اید.

با وجود این که کنترل کامل داشتن بر اتفاقات و اوضاع زندگی غیر ممکن است، می توانید نقشی بسیار گسترده تر از آنچه دیگران تصور می کنند، در زندگی خود ایفا کنید.
خب حالا چه نتیجه ای از توضیحات ما درباره شانس گرفتید؟
نتیجه نهایی این است که ما، خودمان شانس خود را می سازیم. طرز فکر و اعتقادات ما است که باعث اقدام یا ( عدم اقدام ) به کاری می شود و در نتیجه این عملکرد موقعیت های مثبت یا منفی برای ما ایجاد می شود.
با این حال همچنان مواردی در زندگی وجود دارند که ممکن است کاملا تصادفی باشند، مثل قرار گرفتن در زمان مناسب، مکان مناسب و به طور کلی موقعیت مناسب که کاملا از روی شانس می باشد.
اما اگر معتقد هستید که شانس واقعی چیزی است که شما هیچ کنترلی بر روی آن ندارید، و کاملا بر اساس تصادف بنا شده است، بهتر است که این ذهنیت را دور بریزید و زمان با ارزش خود را صرف تمرکز روی آن نکنید.
۸ نکته ساده برای افزایش قدرت حافظه بلند مدت (تنها روش‌های علمی ثابت شده)
در عوض شما باید روی گسترش تفکر مثبت و رشد ذهنیت خود کار کنید. این کار می تواند به شما کمک کند تا با قرار گرفتن در موقعیت های بهتر، برای خود خوش شانسی ایجاد کنید. چرا فکر می کنید که رویداد های زندگی شما بر حسب تصادف است و خودتان هیچ نقشی در هدایت مسیر آن ها ندارید؟
تلاش کنید و شانس خود را بسازید!
چهار روش علمی افزایش شانس در خودمان
1-فرصت های خود را افزایش دهید تا شانس شما بهتر شود.
وقتی فرصت های خود را افزایش می دهیم، احتمال رخ دادن اتفاقات تصادفی هم بیشتر می شود. این راهکار کاملا منطقی است. زیرا اگر در یک گوشه کز کنیم و از لاک خود بیرون نیاییم، شانس هم نمی تواند بر در خانه ما بکوبد.
به نظر می رسد که اجتماعی تر بودن در خوش شانس تر بودن تاثیر گذار است. برای این که شانس بیشتری داشته باشید باید یک شبکه ارتباطی قوی شامل دوستان نزدیک و حتی کسانی که رابطه ضعیفی با شما دارند، تشکیل بدهید.
اگر به دنبال همسر آینده خود یا پیدا کردن شغل جدیدی هستید ، دایره اطرافیان و دوستان می تواند به شما کمک کند.
چطور ذهن و فکر خود را در کنترل کامل داشته باشیم؟ (۶ گام موثر)
بیشتر کردن صمیمیت در روابط ضعیفی که دارید می تواند موقعیت های شما را بسیار تغییر دهد. به همین خاطر ما به صمیمیت احتیاج داریم.
شما هرگز نمی دانید که چه زمانی ممکن است با فرد زیر و رو کننده زندگی خود رو به رو شوید. داشتن شبکه های ارتباطی قوی با دیگران و تمایل به دوستی ها، هر چند معمولی، می تواند شانس شما را به طور تصاعدی افزایش دهد.
2- برای تقویت شانس خود به ندای درون تان گوش فرا دهید.
این کار عالی بنظر می رسد اما چطور باید آن را انجام بدهیم؟
باید یاد بگیریم که به بدن خود متصل شویم و به ندای قلب خود گوش بدهیم.
این کار به تمرین نیاز دارد زیرا بسیاری از ما، از جمله خود من، دائما در اختیار ذهن خود هستیم و از این خیال به آن خیال می پریم. ساکت کردن ذهن ممکن است یک چالش باشد.
صدای ندای درون ملایم و آرام است و البته ممکن است با صدای بلندتری تمام ذهن ما را پر کند.
یک مسئله دیگر این است که ندای درون از خود تمایلاتی دارد. مثلا به ما می گوید که واقعا باید امشب به مهمانی برویم یا این که بهتر است به جای مهمانی رفتن به خانه دوست دیگری برویم. بدن ما بیش از آنچه که فکر می کنیم اگاه است و با تمرین می توانیم این آگاهی را بیشتر کنیم. شانس و ندای درون از نظر علمی به هم مرتبط هستند.
3-انتظار اتفاقات مثبت را داشته باشید و بخت و اقبال خود را روشن ببینید.
مزایای طرز فکر مثبت، به خوبی ثابت شده است . متخصصان نسل های جدید دائما گوشزد می کنند که انرژی ما بهترین راه پیش بینی اتفاقات آینده است.
برای رسیدن به موفقیت یک حس خوب در خود ایجاد کنید و سپس دلایلی را که می خواهید به این موفقیت برسید را بنویسید. سپس تصور کنید که اگر آینده شما بدین شکل باشد چه احساسی خواهید داشت و سرانجام با گرفتن جشنی کوچک انرژی تان را به کائنات بفرستید.
روش استفاده از قانون جذب برای دوستی، ثروت و موفقیت
وقتی ما بهترین اتفاق ها را برای خودمان می خواهیم و از نظر احساسی، قبل از وقوع خواسته خود، آن را در آغوش می گیریم و تصور می کنیم، بسیار رو به جلو حرکت خواهیم کرد و انرژی ما برای دستیابی به آن خواسته در بالاترین نقطه خود قرار دارد.
طی یک مطالعه مشخص شد؛ ۹۰ درصد از افرادی که به آن ها خوش شانس می گوییم، اطمینان داشتند که به زودی به رویای خود دست می یابند و شانس دستیابی به بلند پروازی های خود را دارند.
تحقیقات نشان می دهد که افراد خوش شانس، خوش بین هم هستند و احتمال دستیابی آن ها به خواسته هایشان بیشتر است. انتظار و تصور نتایج مثبت، شانس ما را برای جذب موقعیت های عالی بیشتر می کند.
4-با افزایش قدرت تطبیق خود با شرایط، شانس بد را به شانس خوب تبدیل کنید.
همیشه همه چیز آنطور که می خواهیم پیش نمی رود. اما افراد خوش شانس شرایط را بر خود آسان تر می گیرند و رو به جلو حرکت می کنند.
افراد خوش شانس دارای قدرتی جادویی در نوک انگشتان خود هستند که می توانند به راحتی از پس مشکلات بر بیایند.
هیپنوتیزم چیست؟ آیا واقعی است؟ و 16 سوال فوق العاده مهم دیگر
افراد خوش شانس وقتی که اتفاق ناخوشایندی برایشان می افتد، به دنبال لاپوشانی آن هستند و به جای آنکه به عدم نتیجه گرفتن فکر کنند، بیشتر به دنبال روزنه نوری برای غلبه بر ناامیدی های خود می گردند.
باید به دنبال راهکاری برای مقابله با افکار منفی خود بگردید و به یاد داشته باشید با بیش از حد فکر کردن به مشکل، وقت خود برای کسب فرصت های جدید را تلف می کنید. تنظیم یک برنامه جدید و حرکت رو به جلو شما را به خوش شانسی نزدیک تر خواهد کرد.

ریسک پذیری

ریسک پذیری: ۱۰ ترفند تبدیل ریسک به موفقیت

ریسک پذیری: ۱۰ ترفند تبدیل ریسک به موفقیت
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/09/word-image-92.jpeg

ریسک پذیری برای برخی از افراد ترسناک بنظر می رسد، چون به این فکر می کنند که اگر همه چیز ناگهان تغییر کرد یا اشتباه پیش رفت، باید چه کنم؟ و بدون اینکه خودشان بخواهند همین ترس مانع حرکت رو به جلوی آن ها می شود. اما آیا واقعا با دوری از خطرات و تغییرات، به خودتان لطف می کنید؟ تا آنجا که ما می دانیم، خیر!
تغییر تنها چیزی است که همیشه در زندگی ثابت می ماند. شاید متوجه آن نشده باشید، اما ما هر روز و چندین بار در روز با تصمیمات و ریسک های مختلفی رو به رو می شویم. برخی از این ریسک کردن ها می تواند مثلا، امتحان کردن یک رستوران جدید باشد؛که یک ریسک کوچک و جزئی است. و برخی دیگر از ریسک ها، آنقدر مهم هستند که می توانند یک زندگی را تغییر دهند، مانند تصمیم گیری برای شروع یک کار جدید یا خرید خانه. ریسک کردن می تواند منجر به ایجاد تغییرات بزرگ و کسب فرصت های جدیدی بشود که حتی فکرش را هم نمی کردید.
به منظور یادگیری رفتار های آمیخته با ریسک سالم، با متخصصان گفت و گو کرده ایم و در رابطه با روانشناسی ریسک پذیری، نحوه ریسک پذیری در زندگی و ابزار های کمکی در ریسک پذیری، مطالبی را در ادامه ارائه کرده ایم. همچنین در کنار توضیحات، به بررسی نحوه استفاده از این تاکتیک ها می پردازیم تا به شما در تصمیم گیری های مهمی همچون سرمایه گذاری مجدد، درخواست وام مسکن، یا سنجش جوانب مثبت و منفی خانه اولیه در مقابل خانه همیشگی تان کمک کنیم.
روان شناسی ریسک پذیری
در پذیرفتن ریسک، عوامل زیادی دخیل هستند. در اینجا به تعدادی از این موارد که می توانند برای شما هم مهم باشند، نگاهی میندازیم. از جمله اینکه چگونه سن، گذشته، و شخصیت شما می تواند در تواناییتان برای استفاده از فرصت ها و ریسک پذیری، نقش داشته باشد.
البته این نکته را یادآور شویم که مطالب این مقاله جایگزین توصیه یا معاینه متخصصین بهداشت روانی نمی شود.
هر چه سن بالاتر، قدرت ریسک پذیری کمتر
مناطق تصمیم گیرنده مغز یک انسان بالغ از ۸۰ درصد سلول های تحریکی و ۲۰ درصد سلول های بازدارنده تشکیل شده است.
سلول های بازدارنده، که مسئول مهار تصمیمات هیجانی در ما هستند، تا اواسط بیست سالگی با تمام ظرفیتی که دارند، کار نمی کنند. همچنین شواهدی وجود دارد که نشان می دهد با افزایش سن، سطح دوپامین در بدن کاهش می یابد و همین مسئله باعث علاقه کمتر افراد به پذیرفتن ریسک می شود.

علاوه بر این، اتفاقات دیگری که در طول زندگی برای ما می افتد نیز می تواند بر شدت تمایل ما به ریسک پذیری، تاثیر بگذارد. به عنوان مثال؛ پدر و مادر هایی که تازه فرزنددار شده اند، دیگر بجز خودشان باید از یک نفر دیگر هم مراقبت کنند. یا این که فردی که در آستانه بازنشستگی قرار دارد ممکن است بخواهد کسب و کار تازه ای راه بیندازد تا پس اندازش را به خطر نیندازد.
نقش مهم گذشته
مطالعات نشان می دهد که گذشته و تربیت افراد، بر ظرفیت های ریسک پذیری آن ها بسیار تاثیر می گذارد. درک اینکه در چه سطحی قرار دارید، می تواند به شما در ارزیابی بهتر تصمیمات آینده کمک کند.
نگاهی به انتخاب ها و تصمیمات گذشته خود بیندازید، بعضی از آن ها خوب پیش رفته اند و بعضی به هیچ نتیجه ای نرسیدند و همچنین فرصت هایی به وجود آمدند و شما از آن ها استفاده نکردید. هر چه تجربه شما از قرار گرفتن در شرایط خاص بیشتر باشد، می توانید سریع تر و دقیق تر گزینه های مختلف را ارزیابی کنید.
ارتباط ریسک پذیر بودن با شخصیت افراد
ویژگی های شخصیتی شما می توانند نشان دهند که مایل به ریسک کردن هستید یا خیر! اما مطالعات دیگر بر این عقیده هستند که مسئله فراتر از این ها است.
در ادامه لیستی از ۶ ویژگی شخصیتی افرادی که قادر به ریسک پذیری هستند و هنگام بروز تغییرات، موفقیت آمیز عمل می کنند؛ ارائه شده است:

اعتماد به نفس قوی: این فرد به دنبال این نیست که فارغ از هر اشتباهی عمل کند. و نه اینکه انتظار دارد اوضاع همیشه مطابق میل او پیش برود. او این توانایی را دارد که خود را ارزیابی کند و اگر در مورد خودش اشتباهی کرده است، صمیمانه و واقعی، از خود عذرخواهی کند.
روحیه طنز و شوخ طبعی: افرادی از این دست توانایی خندیدن به خود و اشتباهات طبیعی را که مرتکب شده اند را دارند.
آستانه درد: درد و رنج معمولا محرک تغییر هستند. این رنج کشیدن است که باعث می شود فرد به دنبال تغییر شرایط باشد.
مهارت های ارتباطی سالم: بدین معنی که بتوانید نیاز ها، احساسات و خواسته های خود را از طریق بیان کلامی آشکار کنید.
عزم و اراده: منفعل بودن ممنوع! این افراد از جمله کسانی هستند که به راحتی تسلیم نمی شوند و انگیزه لازم برای رسیدن به مقصد نهایی را دارند.

شناخت این عوامل و بررسی وجود یا عدم وجود آن ها در خودتان، باعث می شود که مسیر خود برای پیشرفت را پیدا کنید و تشخیص دهید که چه زمانی از جایی که باید باشید، عقب مانده اید.

چگونه ریسک کنیم؟ (ریسک موفقیت آمیز)
هیچ راهکار دقیقی برای موفقیت آمیز بودن ریسک ، وجود ندارد. از این رو این واژه ” ریسک ” نامیده می شود. اما روش هایی برای ریسک پذیری سالم وجود دارد که باعث می شود با بیشترین احتمال، نتایج مثبتی به دست آورید.
ما در اینجا نکاتی را از طریق همکاران متخصص خود جمع آوری کرده ایم که در ادامه به آن ها می پردازیم:
1- دانستن ” دلیل و چرایی “
اولین قدم برای مواجهه با خطرات و تصمیم گیری های سخت این است که به ندای درون خود گوش کنید . شما باید ” دلیل ” اینکه کاری را انجام می دهید، بدانید. شناخت انگیزه اصلی است که تفاوت ها را ایجاد می کند. چه بخواهید و چه نخواهید که ریسک کنید؛ کلید تصمیم گیری موفق این است که بدانید چرا کاری را انجام می دهید.
برای موفق شدن باید اهداف خود را با توجه به آنچه می خواهید انجام دهید، تعیین کنید. اهداف خود را به طور واضح بیان کنید و مطمئن شوید که خاص و قابل ارزیابی هستند. ما اغلب آنقدر از شکست می ترسیم که از تصمیم گیری اجتناب می کنیم. باور های محدود کننده منفی خود را به چالش بکشید. چه شواهدی دارید که نشان می دهد شما به اندازه کافی خوب نیستید یا شکست می خورید ؟ ”
2 -آغوش باز کردن برای فرصت های جدید
ریسک پذیر بودن باعث می شود در هایی به روی شما باز شوند که حتی فکرش را هم نمی کردید. قبول کنید که اگرچه این کار ممکن است پیامد های منفی به همراه داشته باشد اما احتمالا نتایج مثبتی هم دارد که هنوز به آن توجه نکرده اید.
بسیاری از مردم در صورت اطمینان داشتن، احساس آرامش میکنند و به همین خاطر از چیزی که نمیدانند، میترسند. آنها دوست دارند پیش بینی کنند تا ببینند چه اتفاقی در آینده میفتد، تا حدی که حتی در شرایطی که بسیار ناراحت هم هستند، هیچ اقدامی نمی کنند. برای این افراد ترس از تغییر بسیار بیشتر از ترس آنها از وضع موجود است.
با این تکنیک های ساده، یک بار و برای همیشه پرانگیزه و موفق بمانید!
3 -تمرین ریسک پذیری در مقیاسی کوچک تر
متأسفانه، هیچ راهی وجود ندارد که بتوانید از طریق آن ریسک پذیرتر شوید. این کار مانند بیشتر چیز ها، تمرین می طلبد. “آنچه که شما را از ایجاد تغییر باز می دارد ، شناسایی کنید. ” اغلب، ترس و ناتوانی شما در انجام این کار، به این دلیل است که نمی توانید عدم قطعیت را تحمل کنید. با خودتان رو راست باشید و بدانید که هیچ گاه نمی توان در زندگی به یقین کامل رسید . در مورد احساسات تان با خود صحبت کنید و آن ها را مخفی نکنید!
برخی از تمرینات عالی عبارتند از :

ریسک های کوچک روزانه انجام دهید.
در مورد هر آنچه که می خواهید ، صحبت کنید.
در مورد آنچه شما را متوقف میکند یادداشت بنویسید.
آنچه را که می خواهید با جزئیات کامل تجسم کنید.
نقش آفرینی به عنوان فردی که قبلاً به هدف مد نظر دست یافته است
به سایر تمرینات افزایش اعتماد بنفس بپردازید.
مانتراهای معنا دار بخوانید.
لیستی از ریسک هایی که دوست دارید انجام دهید ، تهیه کنید.
مدیتیشن کنید. آموزش مدیتیشن در اینجا

تجسم و نقش آفرینی بکنید
اگر نمیتوانید تصور کنید که تغییرات جدید چگونه خواهند بود، و حتی نمی دانید اولین قدم تان چه باید باشد، بهترین راه حل این است که تغییراتی را که می خواهید، با تمام جزئیات تصور کنید. در نقش فرو رفتن و تقویت اعتماد بنفس، کلید دیگری برای ایجاد تغییر است.
منعطف باشید
بدین معنی که از منطقه امن و راحت خود خارج شوید . هر چه قدر بیشتر از منطقه راحتی خود خارج شوید، بیشتر احساس خطر خواهید کرد. برای تمرین این کار می توانید مثلا در رستوران یک غذای جدید سفارش دهید یا از مسیر متفاوتی به خانه برگردید، در هر صورت تغییرات را در طی زندگی روزمره خود بپذیرید و به یاد داشته باشید هر چقدر بیشتر برای تغییر آماده باشید، بهتر خود را برای اتفاقات جدید حاضر می کنید.
لیست ریسک هایی که دوست دارید انجام بدهید
این لیست راه خوبی است تا خود را مجبور به امتحان چیز های جدید و ریسک آمیز کنید. ( اما نکته مهم این است که بابد برای انجام این کار ها یک بازه زمانی ۱ ماهه تا ۱ ساله تعیین کنید.) سه تا پنج مورد از کار هایی را که دوست دارید انجام بدهید روی کاغذ بنویسید و برای گذراندن مراحل لازم رسیدن به آن هدف، وقت بگذارید. این لیست را در جایی قابل مشاهده قرار بدهید، هر چه بیشتر اهداف خود را به یاد آورید، تمایل بیشتری برای دنبال کردن آن ها خواهید داشت.
4-تغییر شکل ترس ها
فقط به نتایج منفی نگاه نکنید، تعادلی بین در نظر گرفتن نتایج مثبت و منفی ( اگر نتایج مثبت بیشتر نیست) برقرار کنید.” دانستن نکات مثبت اقداماتی که انجام داده اید، باعث می شود تمایل زیادی به ریسک کردن پیدا کنید زیرا چیز های بیشتری از این طریق به دست می آورید .. . وقتی ریسک می کنید، فرصت یادگیری به دست می آورید. پس به اندازه کافی شجاع باشید و این کار را انجام دهید.
“ما می توانیم باور های محدود کننده خود را به باور های قدرتمند تبدیل کنیم.” به همین خاطر عبارت ” تغییر ترسناک است” را به ” تغییر در های جدیدی به روی من باز می کند” یا ” ریسک کردن باعث می شود بیشتر موفق شوم” تبدیل کنید، تا به ترس های خود از منظری جدید نگاه کنید.

اگر احساس می کنید دچار مشکل شده اید، الگو های فکری خود را در مورد پذیرش تغییرات و ریسک پذیری بررسی کنید. شاید شما به هنگام ایجاد تغییرات تمایل به غر زدن یا عقب کشیدن دارید یا این که بخاطر آن دیگران را سرزنش می کنید و تمام دنیا را در زمان وقوع تغییرات، مقصر می دانید یا شاید هم بدون اینکه با تغییر جدید کنار بیایید، فقط صبر می کنید تا آن تمام شود.
همچنین مدیریت کردن افکار خود را بیاموزید، به طور مثال از طریق تکنیک های آرامش بخشی مانند مدیتیشن که به کاهش اضطراب شما در هنگام بروز تغییر کمک می کنند و باعث می شوند احساس کنترل بیشتری بر روی اوضاع داشته باشید.
همچنین می توانید از تجربیات و روش هایی که قبلا برای مدیریت ریسک و تغییر آموخته اید، استفاده کنید. این مهارت ها به شما در گذران این دوران کمک می کنند.
5-دنبال کردن اهداف با قطعیت
به طور کلی، با گذشت زمان شما بسیار محتاط خواهید شد اما تغییرات ناگهان اتفاق می افتند. برای شروع به هم کلام شدن با کسی تنها نیاز به بیست ثانیه شجاعت به خرج دادن دارید و بعد از آن، خود به خود این اتفاق می افتد. شما نمی توانید چیزی را فقط بخواهید، بلکه باید با تلاش آن را به دست آورید. دانستن اینکه چه می خواهید، خیلی راحت است، انچه دشوار است تلاش برای تحقق خواسته ها و تمایل به ریسک کردن است.
شما به راحتی می توانید، شغل خود را تغییر ندهید، کسی را ترک نکنید یا به دلیل ترس از شکست، سرمایه گذاری نکنید. مردم به طور ناخودآگاه تصور می کنند که اگر تلاش نکنند، شکست هم نخواهند خورد. با این حال زمانی فرا می رسد که در یک جا ثابت ماندن، بسیار دردناکتر از تغییر کردن است.
۳۰ راه پیشرفت در زندگی و جمع و جور کردن خودتان
با انگیزه به دنبال فرصت ها باشید و یاد بگیرید که چگونه بهتر ریسک کنید.
6-ارزیابی ریسک ها و درخواست کمک کردن
قبل از این که تصمیمی بگیرید، تحقیق کنید و اطلاعات لازم را جمع آوری کنید. لیستی از پیامد های مثبت و منفی تصمیمی که می خواهید بگیرید را تهیه کنید تا همه چیز از بهترین نتیجه گرفته تا بدترین نتیجه، بررسی کرده باشید.
بیش از هر چیز دیگری، از درخواست کمک کردن نترسید.” اگر احساس می کنید که می خواهید تغییری ایجاد کنید، اما نمی توانید تصمیم بگیرید، از دیگران کمک بخواهید. اگر در حال تصمیم گیری برای زدن یک حرکت تجاری، سرمایه گذاری مالی، یا تغییر روابط هستید، از یک مشاور متخصص کمک بگیرید. البته به یاد داشته باشید، در نهایت خود شما هستید که انتخاب می کنید. پس با صرف نظر از نتیجه حاصله، مسئولیت انتخاب های خود را بر عهده بگیرید.
دست از بیش از حد فکر کردن بردارید
محاسبات دقیق برای موفقیت در آینده کار خوبی است، اما گاهی اوقات باید به ارزش ریسک کردن فکر کنید. بسیاری از افراد موفق معتقدند هر پیروزی بزرگی که در زندگی به دست آورده اند، به خاطر ریسکی است که انجام داده اند.
بیش از حد تجزیه و تحلیل کردن به هیچ وجه خوب نیست و منجر به منفعل شدن مغز می شود.
7- شناختن احساسات و واکنش ها
اغلب مردم از ریسک کردن می ترسند زیرا فکر می کنند که دچار اضطراب خواهند شد و از این مسئله اجتناب می کنند. اما بدن واقعا تفاوتی بین اضطراب و هیجان قائل نمی شود و ممکن است شما فرصتی را برای تجربه چیزی هیجان انگیز از دست بدهید.
همچنین فکر کنید که آیا دلیل موجهی برای وحشت یا نگرانی شما وجود دارد؟ یا قبل از این که اشتباهی رخ بدهد اینگونه واکنشی نشان می دهید. با این روش می توانید ارتباط بیشتری با خود و احساسات خود بگیرید و بیندیشد که واکنش شما واقعی است یا ناشی از یک عامل خارجی؟
البته این نوع رفتار شما ممکن است به این دلیل باشد که تحت تاثیر دیگر نزدیکان خود قرار گرفته اید که ریسک پذیر نیستند.

8-ریلکس کردن در هنگام شک داشتن
استرس و اضطراب شدید می تواند توانایی شما در ارزیابی دقیق ریسک را مختل کند. با نشانه هایی که بدن تان از خود بروز می دهد، همراه شوید و اگر احساس کردید بیش از حد دچار شک شده اید، کمی از آن فضا فاصله بگیرید.
سیستم عصبی خود را آرام کنید تا بهتر بتوانید از قدرت عقل خود برای تصمیم گیری استفاده کنید و همه امکانات را در نظر بگیرید. تجربیات و آموخته های گذشته خود را فراموش نکنید و از آن ها استفاده کنید. برای بهتر تصمیم گرفتن، با بدن خود هماهنگ باشید و ببینید که با انتخاب هر گزینه چه احساسی در بدن شما به وجود می آید.
باور های محدودکننده در ذهن و 10 روش غلبه بر آنها
9-بررسی شکست ها
به یاد داشته باشید که همیشه، همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود. این طبیعت زندگی است. چیزی که مهم است، این است که پس از شکست چه کاری انجام می دهید. وقتی در معرض ریسک و چالش ها قرار بگیرید، خود را آسیب پذیر می کنید اما وقتی از مهارت ها و توانایی های خود برای عبور از آن موقعیت استفاده می کنید، دوباره غرور و اعتماد به نفس خود را به دست می آورید . . . اولین بار که ریسک می کنید، انتظار پیروزی تمام و کمال نداشته باشید.

شکست می تواند اولین تلاش برای پیروزی باشد . اما اکثر مردم هنگامی که فکر می کنند، می دانند قرار است چه اتفاقی بیفتد؛ از امتحان کردن تجربه های جدید، اجتناب می کنند. شما باید برای موفقیت برنامه ریزی های تدریجی داشته باشید و صبر به خرج دهید.
هر شکست به منزله یک کلاس درس برای موفقیت است. چیز هایی که با هر بار شکست خوردن یاد می گیرید، باعث می شوند تحمل شما بیشتر شود. به یاد زمان هایی که در گذشته بر چالش ها غلبه کردید، بیفتید و ببینید چه چیزی به شما کمک کرده است که از آن وضعیت خارج شوید. این کار باعث می شود که مهارت های گذشته خود را برای عبور از چالش های کنونی، بازیابی کنید.
10-پذیرفتن تغییر و سازگاری با شرایط
به عنوان یک انسان همیشه باید در حال رشد و تغییر کردن باشید، به همین خاطر وقتی ما در برابر تغییرات مقاومت می کنیم، دچار نارضایتی از زندگی خود یا حتی افسردگی می شویم. اگر از ریسک کردن می ترسید، به خودتان یاد آوری کنید که ترسیدن مشکلی ندارد و حتی با وجود آن هم می توانید ریسک کنید.
همچنین به یاد داشته باشید، اکثر تصمیماتی که می گیرید؛ برای تمام عمر نیستند و اگر از مقصدی که این تصمیمات شما را به آن رسانده اند، خوشتان نمی آید؛ هر وقت که بخواهید می توانید مسیر خود را تغییر دهید. و هرچه بیشتر به تغییر مجبور شوید، متوجه می شوید که پذیرفتن آن خیلی هم سخت نیست.
رشد فردی: 5 گام برای رسیدن به آن و3 مانع اصلی
۵ جمله تاثیر گذار درباره ریسک پذیری

چیزی که باید از آن بترسید، هیچ کاری نکردن است.
در هر روز از زندگی خود همان کاری را انجام بده که واقعا تو را می ترساند.
اگر ریسک های غیر معمول و هیجان انگیز نکنی پس مجبوری همیشه معمولی زندگی کنی.
ریسک کردن به این معنا نیست که شما شجاع هستید یا نترس و احمق، و یا می خواهید تا پای مرگ ریسک کنید. شما ریسک می کنید تا زندگی یکنواخت نشود و باعث توقف شما نشود.
بهترین زمان برای آغازی دوباره، همین الان است.

در آخر، اگر می خواهید شاد باشید، هدفی تعیین کنید که به شما جان تازه ای ببخشد.

از بیرون نگاه کن

باور های محدودکننده در ذهن و 10 روش غلبه بر آنها

باور های محدودکننده در ذهن و 10 روش غلبه بر آنها
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/09/word-image-34.jpeg

بنجامین فرانکلین یکبار گفت: “شما می توانید هر کاری که فکر می کنید را انجام دهید.” و به عنوان یک علامه مشهور که در عرصه های مختلفی از جمله بنیانگذاری ایالات متحده، اختراع و انتشارات گرفته تا ریاست پستخانه موفق بود، مطمئنا بر اساس آن اصل زندگی می کرد. اما با وجود این که او حدود 200 سال پیش زندگی می کرد، ما هنوز هم که هنوزه این نقل قول را می شنویم. این جمله می تواند به عنوان یک جمله تشویقی روی زندگی، حرفه شغلی و حتی تربیت فرزندانمان تاثیر مثبتی بگذارد.
اما آنچه جالب است اینست که ما هیچ وقت به این فکر نمی کنیم که ممکن است عکس آن هم به همان اندازه درست باشد: شما نمی توانید کاری را انجام دهید که به آن فکر نکرده اید! علت آن هم اینست که چیزی به واقعیت تبدیل می شود که ما به آن باور داریم و احساس و دنیای ما را می سازد. بنابراین باور های ما می توانند ما را نه تنها در تفکر، بلکه در کار ها و در نهایت، در زندگی هم محدود کنند. و اینجاست که باور های محدود کننده نقش پر رنگی پیدا می کنند.
باور های محدود کننده به چه معنا هستند؟
در واقع باور های محدودکننده، افکار، اعتقادات یا ذهنیاتی اند که ما معتقدیم وحی منزل هستند و به نوعی ما را عقب نگه می دارند. پس آن ها ما را از رشد، رسیدن به هدف ها، ریسک کردن یا به دست آوردن فرصت های جدید و یا تبدیل شدن به چیزی که می خواهیم، باز می دارند.

مثلا این باور ها می تواند در مورد شما با: (“من آدم هنرمندی نیستم”)، یا در مورد دنیای پیرامون تان با: (“من نمی توانم شغلم را تغییر دهم زیرا مردم من را قضاوت می کنند”) یا در مورد مشکلات زندگی با جملاتی مثل (“من باید تحت هر شرایطی نگذارم درگیری و تنش اتفاق بیفتد”) مصداق پیدا کند. در واقع وقتی می خواهیم باور های محدود کننده را شناسایی کنیم، می بینیم کلمه “باید” مقصر اصلی است. به هر حال نتیجه این “باید ها و نباید ها” می شود باوری که ما ناخودآگاه در ذهنمان ساخته ایم.
باور های محدود کننده از کجا نشأت می گیرند؟
همانطور که انتظار می رود بیشتر باور های محدودکننده در جوانی ما شکل می گیرند و ما در این دوران شخصیت و نحوه نگرشمان به جهان پیرامون را شکل می دهیم. پس می توان نتیجه گرفت که ریشه های خاص باور های محدودکننده واقعا می تواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. به طور کلی، باور های محدود کننده معمولا از چند جا نشأت می گیرد که عبارتند از:
1-شیوه تربیتی شما و همینطور باور هایی که خانواده به شما القا کرده اند و اینکه شما چطور این باور ها را تفسیر کرده اید. این می تواند طیف وسیعی از موضوعات مثل احساس ارزشمند شمرده شدن از جانب دیگران، انتخاب مسیر شغلی تا نحوه برخورد در محیط های اجتماعی را شامل می شود.
2-چیز هایی که نه تنها توسط معلمان و اساتید بلکه توسط خانواده، دوستان و همسالان تان یاد می گیرید. شما با بزرگتر شدن دائما اطلاعات، ایده ها و نظرات جدیدی را در مورد خودتان به عنوان یک انسان دریافت می کنید و می ‌آموزید هر چیزی چطور اتفاق می افتد؛ همه این ها می تواند تصورات شما از آنچه می توانید و نمی توانید انجام دهید را شکل دهد.
3-تجربیات زندگیتان، مخصوصا آنهایی که با نتیجه بدی همراه بوده اند. این تجربیات می تواند باورهای محدود کننده ای را به عنوان مکانیسم های دفاعی برای پیشگیری از اتفاقاتی که حس می کنیم ناخوشایند خواهند بود در ذهنمان ایجاد کند.
مربی طرز فکر مربوط به کسب و کار، نینا کوک، معتقد است: “بسیاری از باور های محدود کننده در دوران کودکی ما ایجاد شده اند و به طرز وحشتناکی، بخشی از هویت ما می شوند… ما به اشتباه فکر می کنیم که این داستانها ما را در امان نگه می دارد و از طرد و تحقیر شدن حفظ مان می کند. واقعیت این است که آن ها فقط داستان هایی هستند که ما از رویداد ها و تجربیات قبلی برای خودمان در ذهنمان ساخته ایم که به قیمت هدر رفتن یک عمر زندگی مان تمام می شوند.”
نمونه هایی از باور های محدود کننده
چندین نمونه باور محدود کننده که بین همه متداول هم هستند وجود دارد، اما به طور کلی باور های محدودکننده از چارچوب “من… نیستم” یا “من نمی توانم . ..” یا این که “قسمت همین بوده…” خارج نیستند. اگر بخواهیم در مورد باور های محدودکننده صحبت کنیم، هیچ محدودیتی وجود نخواهد داشت!

همان طور که قبلا هم گفته شد، این باور ها طیف گسترده ای از موضوعات را پوشش می دهند. شما می توانید باور های محدود کننده ای در مورد خودتان، توانایی ها یا شرایط تان، طرز تفکر و برخورد دیگران نسبت به کارهای تان، مورد قبول واقع شدن یا نشدن کارهای تان از نظر اجتماعی و به طور کلی زندگی در ذهن داشته باشید. بعضی از نمونه هایی که ممکن است شنیده باشید یا حتی در ذهن خودتان مرور کرده باشید، عبارتند از:

من لیاقت دوست داشته شدن را ندارم.
من به اندازه کافی باهوش/ زیبا/ با استعداد نیستم.
من هیچ وقت نتوانستم کسب و کار خودم را راه بیندازم.
من زمان/ تجربه/ منابع کافی برای دنبال کردن علایقم ندارم.
من نباید تحت هیچ شرایطی شکست بخورم.
مهارتم هیچ وقت نباید زیر سوال برود.
من به قدری پیر شده ام که نمی توانم دوباره ادامه تحصیل بدهم.
هیچ کس دلش نمی خواهد با من قرار بگذارد زیرا من طلاق گرفته ام.
برای شروع یک سبک زندگی سالم دیر است.
همه روابط عاشقانه به شکست ختم می شوند.

۳۰ راه پیشرفت در زندگی و جمع و جور کردن خودتان
مراحل گام به گام غلبه بر باور های محدود کننده
با این که تشخیص باور های محدود به این علت که در ذهن مان نقش بسته و در زندگی روزمره مان ریشه کرده اند دشوار است، اما خبر خوب این است که می توان بر آن ها غلبه کرد. با این حال، مثل بسیاری از کار ها، انجام این یکی هم زمان می برد و مهم این است که صبور باشید و مرحله به مرحله پیش بروید.
به طور کلی کلید غلبه بر باور های محدودکننده، تأمل، خودآگاهی و بازنگری است. شما باید نه تنها باور های محدودکننده تان را شناسایی کرده و مسئولیت شان را بر عهده بگیرید، بلکه باید از ذهن تان بیرون شان کنید و برای پیشرفت آن ها را مجددا تعریف کنید.

در ادامه یک فرآیند گام به گام در مورد چگونگی انجام این کار آورده شده است. با این حال، توجه به این نکته ضروری است که غلبه بر باور های محدودکننده نسخه واحد و جامعی ندارد. مثلا برخی افراد ممکن است با این روند خیلی خوب کنار بیایند و برخی هم روش های جایگزین مثل تراپی، مدیتیشن و سایر روش های رشد شخصی برای شان مفید باشد. به هر حال در نهایت خواهید فهمید که چه راهکاری برای شما بهتر جواب می دهد!
1-موضوعی را انتخاب کنید که می خواهید به آن بپردازید
با انتخاب موضوعی که می خواهید به آن بپردازید شروع کنید. مثلا در مورد شغل تان فکر کنید و ببینید چه باور ها و افکاری ممکن است شما را از رسیدن به اهداف تان باز دارند. موضوعات دیگر می تواند در زمینه زندگی عاشقانه، روابط دوستانه، روابط خانوادگی، امور مالی، سلامتی، سرگرمی یا افکار عمومی در مورد زندگی و جهان اطراف تان باشد.
شاید شما از درون احساس می کنید یک زن تاجر بی باک و با اعتماد به نفس هستید، اما وقتی زمان آن فرا می رسد که در دنیای بیرون با این هویت زندگی کنید، ممکن است دچار سندروم ایمپاستر شوید. اگر این حس برایتان آشنا است، مطمئن باشید شما تنها نیستید . خبر خوب این است که می توانید این مشکل را پشت سر بگذارید. در ادامه نحوه مواجهه با آن را توضیح می دهیم.
2-باور های محدود کننده تان در مورد آن موضوع را بنویسید
هنگامی که موضوع تان را انتخاب می کنید، تمام باور های محدود کننده مربوط به آن که روزانه به ذهن تان می رسد یا بر شما تأثیر می گذارد را بنویسید. چه چیزی شما را در این قسمت از زندگی متوقف کرده است ؟ در گذشته در مورد این مسئله چه بهانه هایی می آوردید؟ وقت بگذارید و رفتار هایی که باعث شده نتیجه منفی بگیرید، سر منشائشان و همینطور چالش های تکراری که با آن روبرو شده اید و علت شان را ارزیابی کنید.
با این تکنیک های ساده، یک بار و برای همیشه پرانگیزه و موفق بمانید!
3-بررسی کنید ببینید آیا باور محدود کننده تان شما را از آسیب مصون نگه داشته یا خیر
از خودتان بپرسید که یک باور چطور تا حالا از شما در زندگی تان محافظت کرده و یا به شما کمک کرده است. مارک منسون، نویسنده کتاب “هنر ظریف رهایی از دغدغه ها ” این طور توضیح می دهد که: “ما دوست داریم خودمان را قربانی باور های محدود کننده مان تصور کنیم، اما حقیقت این است که ما این باور ها را پذیرفته ایم زیرا آن ها به نوعی به ما خدمت می کنند …
به طور کلی، ما به دلایل مشابه دوست داریم برای محافظت از خودمان در برابر مبارزه و شکست، به اعتقادات محدودکننده مان بچسبیم … از طرفی هم اغلب اعتقادات محدود کننده مان را رها نمی کنیم زیرا باعث می شوند حس کنیم خاص هستیم، حق با ماست و شایسته توجه ویژه ایم . . . باور ها فقط در صورتی پابرجا می مانند که حس کنیم به نوعی به ما کمک می کنند.

پس ببینید باورتان چطور به شما خدمت می کند و از خودتان بپرسید که آیا واقعا این طور است و اصلا ارزشش را دارد یا خیر.
زمان هایی هست ما به باور های محدود کننده مان پایبند می مانیم زیرا احساس امنیت می کنیم و خارج شدن از محدوده امن مان به معنای رویارویی با چیز های ناشناخته و ترسناک است. با خودتان صادق باشید؛ باور های محدود کننده شما چطور به شما کمک می کنند.
لیست جامع 100 هدفی که قبل از مرگ باید به آنها رسید
4-باور های محدود کننده تان را دور بریزید، آن ها را تغییر دهید و جایگزینشان کنید
بعد از کمی تأمل در مورد فلسفه و استدلال پشت یک باور محدود کننده ، از خودتان بپرسید: ” اگر من اشتباه کنم، چه؟ اگر درست نباشد چه؟”. به این فکر کنید که این باور چقدر می تواند درست باشد. به خاطر بسپارید که فلسفه یک باور محدود کننده چیست و آیا قابل تعمیم است. معمولا این باور ها فقط افکار یا داستان هایی هستند که خودتان برای خودتان ساخته اید و لزوما واقعی نیستند.
بعد به یک سری جایگزین برای باور محدود کننده تان فکر کنید و آن را در قالب یک باور درست و قوی تغییر دهید. مثلا به جای این که فکر کنید “برای شروع یک شیوه زندگی سالم دیر است”، آن را به “من یک سبک زندگی سالم نداشته ام، اما مایلم از همین حالا شروع کنم ” تغییر دهید.

با این حال، بخش اعظم و مهم کار این است که شما بتوانید این باور های بازسازی شده را در دنیای واقعی پیاده سازی و به آن ها عمل کنید. همان طور که عمر ایتانی می گوید: “اگر در رفتارتان خلاف باور محدود کننده قبلی تان عمل کنید، نمی توانید بر آن غلبه کنید … بهتر است بدانید که این شما هستید که باور های محدود کننده را برای خودتان خلق می کنید اما این رفتار شما است که آن ها را تثبیت می کند. و باز هم این رفتار شماست که می تواند آن ها را از بین ببرد. ”
چطور با تلقین باور های جدید را در ذهن مان ایجاد و آن ها را تمرین کنیم
علاوه بر آزمایش باور های جایگزین می توانید با کمک تلقین باور های جدیدی را ایجاد و تمرین کنید. با تلقین مثبت و تکرار آن در طول زمان، بیشتر و بیشتر به این باورها اعتقاد پیدا خواهید کرد.
نکته مهم در مورد تلقین این است که می شود آن را با یک باور محدود کننده مرتبط کرد. مثلا اگر باور دارید کسی شما را دوست ندارد، می توانید بنویسید یا با صدای بلند با خودتان تکرار کنید: “من ارزشمند و دوست داشتنی هستم.”
رسیدن به آرزو در کمترین زمان ( 10 روش و 4 اشتباه)
یادتان باشد که جملات تلقینی و تایید کننده معمولا موفقیت ها و دستاورد ها و نقاط قوت تان را برجسته و تواناییهای تان را یادآوری می کنند. در این صورت شما در نهایت می توانید هر کاری که در ذهن دارید را انجام بدهید.

آرزو را به واقعیت تبدیل کن

رسیدن به آرزو در کمترین زمان ( 10 روش و 4 اشتباه)

رسیدن به آرزو در کمترین زمان ( 10 روش و 4 اشتباه)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/09/word-image-13.jpeg

انسان بودن یعنی آرزو کردن . هر کسی در زندگی خود به دنبال پیشرفت کردن است، پیشرفت هایی مثل داشتن پول بیشتر، سالم تر بودن، یا رسیدن به شخصی خاص که عاشقش است. اما آیا می توان رویا ها را تنها با آرزو کردن برآورده کرد؟
بله حتما!
بیایید به نحوه تحقق یک آرزو نگاهی بیندازیم:
قدرت آرزو ها
همه آرزو هایی دارند که دوست دارند برآورده شود. شما به احتمال زیاد در طول روز چیز های زیادی را آرزو می کنید، از آرزو های جزئی گرفته مثل ” امیدوارم این چراغ سبز بماند ” تا خواسته های مهمی مانند ” امیدوارم عاشق بشوم ”
اما مطابق نظر متخصصان روانشناسی، این آرزو ها به احتمال زیاد رویا های زودگذری هستند که برای مدت زمان طولانی روی آن ها تمرکز نخواهید کرد.
این عدم تمرکز بیشتر به این دلیل است که بیشتر خواسته ها محقق نمی شود.
برای تحقق بخشیدن به یک خواسته واقعی، خواسته شما باید بیش از یک خیال بیهوده باشد.
آرزو ها اساسا تجلی اندیشه ما هستند.
با وجود اینکه آرزو ها می توانند کاملا واقعی باشند، ما باید یاد بگیریم به روش خاصی آرزو کنیم.
مراحل ساده تبدیل خواسته ها به واقعیت
1- آرزو کردن قبل از خواب
برای تحقق یک آرزوی واقعی، باید در زمان مناسب آرزو کنید. یکی از بهترین زمان هایی که می توانید آرزو کنید، وقتی است که ذهن شما روشن و آرام باشد. این حالت منحصر بفرد ذهنی، دقیقا قبل از خواب رخ می دهد.

وقتی شب در رختخواب هستید، به خواسته خود فکر کنید.
آرزوی خود را تا حد امکان تجسم کنید.
یک تصویر ذهنی از آرزوی خود بسازید؛ تصویری از این که این آرزو چگونه بنظر می رسد و چیست.
سعی کنید در حالی که روی همان تصویر ذهنی تمرکز کرده اید، به خواب بروید.
با تمرین، آرزوی شما می تواند یک شب برآورده شود.

2 -نوشتن خواسته ها
نوشتن آرزو ها و خواسته ها بر روی کاغذ، به تمرکز نیرو های جهان بر روی آن ها کمک می کند. به هر آرزو یک دفترچه کوچک اختصاص بدهید. آرزو را به گونه ای روی کاغذ بنویسید که گویی قبلا اتفاق افتاده است.

به عنوان مثال بنویسید، ” من 20 میلیون تومن دریافت کردم ” یا ” من با عشق زندگی ام ازدواج می کنم ” !
خواسته های خود را مستقیم و ساده بیان کنید.

نیازی به توضیح اضافه درباره خواسته های شما نیست.
خواسته های خود را هر روز بنویسید.
قدرت در تکرار نهفته است .
هر روز مدتی را به فکر تحقق ارزوی خود اختصاص دهید.
این تمرکز در طول زمان در نهایت میتواند منجر به برآورده شدن آرزوی شما بشود.

3 -استفاده از تکنیک لیوان آب
شیء ساده ای مانند یک لیوان آب می تواتد به تحقق آرزوی شما کمک کند.

ابتدا باید یک لیوان را با آب پر کنید. آب لوله کشی معمولی هم به خوبی جواب می دهد.
بعد دستان خود را مدت کوتاهی به یکدیگر بمالید.
این کار به فعال شدن یک میدان انرژی کمک می کند.
هر دو دست را دور لیوان آب قرار بدهید، اما اصلا تماس برقرار نکنید .
در حالی که دست های خود را در این موقعیت قرار داده اید، خواسته خود را با صدای بلند بیان کنید.
مشابه تمرین نوشتن آرزو ها، خواسته های خود را ساده و مستقیم بیان کنید.
پس از بیان خواسته خود، در حالی که توجه تان را روی لیوان آب متمرکز کرده اید، تصویر هدف خود را برای مدتی در ذهن خود نگه دارید.
سپس آب داخل لیوان را بنوشید . سعی کنید آن را در اسرع وقت بنوشید.
وقتی آب را می نوشید، انرژی آرزو را به بدن خود منتقل می کنید.

از این استراتژی حداقل دو بار در روز استفاده کنید. روند معمول انجام این تکنیک، یک بار در صبح و یک بار قبل از خواب است. با این کار شما می توانید طی چند هفته به آرزوهای بزرگ و کوچک خود برسید. این گونه نه تنها خواسته های شما برآورده می شود، بلکه نوشیدن دو لیوان کامل آب در روز به افزایش سلامت شما کمک می کند.
4 -انگیزه
خود را با انگیزه نگه دارید. ترس از شکست ، شما را از موفقیت باز می دارد و شما را از اهداف و خواسته های خود دور می کند. انگیزه به شما کمک می کند تا رو به جلو حرکت کنید، روحیه کاری خود را بالا نگه دارید، همچنین به حفظ نگرش مثبت کمک می کند و البته ذهنیت منفی هرگز به شما اجازه نمی دهد به اهداف و خواسته های خود برسید. روش های مختلف انگیزشی مانند مدیتیشن، صحبت کردن، خواندن درباره افراد موفق و گفتگو با عزیزان خود را امتحان کنید تا برای رسیدن به اهداف و رویاهای تان انیزه داشته باشید.
لیست جامع 100 هدفی که قبل از مرگ باید به آنها رسید
5-جشن گرفتن موفقیت های کوچک
موفقیت های کوچک بسیار مهم هستند ؛ زیرا موفقیت های کوچک موفقیت بزرگ تر را ممکن می سازند بنابراین موفقیت و دستاورد کوچک خود را جشن بگیرید . جشن گرفتن این موفقیت ها به ایجاد انگیزه در شما کمک می کند و همچنین فضایی مثبت ایجاد می کند. وقتی دستاورد های کوچک خود را در نظر می گیرید و این دستاورد ها را جشن می گیرید ، با انرژی و اشتیاق بیشتری به سوی هدف و خواسته های خود حرکت می کنید.
6 -تجزیه و تحلیل
آیا می دانید که تجزیه و تحلیل کردن خود به شما در بهبود کار کمک می کند و همچنین تغییرات مثبتی در شما برای آسان تر شدن کارتان ایجاد می کند ؟ فردی که هر از گاهی خود را تجزیه و تحلیل می کند و بر اساس نیاز های همان زمان خود، تغییراتی ایجاد می کند، موفق تر از کسی است که قدرت تغییر را درک نمی کند و قدرت آن را باور ندارد. هر از گاهی خودتان را تجزیه و تحلیل کنید تا در مسیر درستی حرکت کنید .
7 -مواجهه با انتقاد
همیشه از کسانی که از شما انتقاد می کنند غافل نشوید زیرا آن ها فقط اشتباه شما را نشان می دهند و با بهبود آن اشتباهات می توانید به هدف و آرزوی خود برسید. آیا می دانید که انتقاد بهترین دوست شماست ؟

نه؟ پس ذهنیت خود را تغییر دهید زیرا انتقاد چیزی است که حقیقت را در مورد شما بیان می کند و شما را با واقعیت روبرو می کند. خود ما به سختی می توانیم اشتباهات مان را تشخیص دهیم. اغلب مردم وقتی از کار، شیوه کار یا هر چیزی که به آن ها مربوط است انتقاد می شنوند، آزرده خاطر می شوند اما شما باید از افرادی که همه چیز را پنهان می کنند، بترسید. نه افرادی که صادقانه حقیقت را به شما می گویند .
چرا باید برنامه ریزی کنیم؟ نحوه برنامه ریزی برای رسیدن به هدف
8 -پذیرفتن شکست
“شکست” بهترین دوست واقعی ما است . شکست درس زندگی را به ما می آموزد و ما را فردی قوی تر و شجاع تر می کند. شکست خود را با قلب و ذهن باز بپذیرید زیرا شکست به شما در مورد اشتباهاتی که مرتکب می شوید، درس می دهد و به شما این شانس را می دهد که بهتر شوید و خود را بهتر از قبل کنید . بسیاری از مردم تنها با یک شکست اهداف و خواسته های خود را کنار می گذارند، اما شکست شما چیزی نیست که از آن شرمنده باشید. همه افراد موفق در طول زندگی خود شکست را تجربه کرده اند .
9 -تسلیم نشدن
پذیرش شکست بسیار ساده تر از بیهوده تلاش کردن است حتی اگر در بیشتر تلاش های اولیه خود موفق نبوده اید به یاد داشته باشید موفقیت به کسانی می رسد که تسلیم نمی شوند. اهداف و رویاهایتان را برای هیچ کاری رها نکنید، تلاش کنید و تلاش کنید تا به خواسته خود برسید. دلیل هر شکست خود را بررسی کنید و از آن درس بگیرید، تا در مسیر موفقیت حرکت کنید. شما اهدافی را تعیین می کنید و آرزو هایی می کنید تا بتوانید آن ها را برآورده کنید. این نگرش مطمئناً به شما در تحقق خواسته های شما کمک می کند.
10-آماده فداکاری بودن
موفقیت قربانی می خواهد، خواه اهداف ، رویا ها یا خواسته های شما باشند. برای رسیدن به اهداف و رویاهای تان باید انتخاب ها و تصمیمات قوی داشته باشید. شما باید آماده فداکاری باشید تا رویا های خود را به واقعیت تبدیل کنید. کار های زیادی وجود دارد که ما دوست داریم انجام دهیم و وقت و انرژی ارزشمندی را برای انجام آن ها صرف می کنیم، اما شما باید سخت کار کنید و از هر فرصتی استفاده کنید . برای این کار همیشه هوشیار باشید و چشم ها، گوش ها و ذهن خود را در هر فرصتی باز نگه دارید .
11- نوشتن درباره همه چیز
همه چیز را ثبت کنید ؛ خواسته ها، اهداف و رویا های خود را در دفتر خاطرات خود بنویسید. همچنین در ثبت کردن لیست کار های خود، اولویت ها و افکار انگیزشی تان دقیق باشید. یادداشت برداری به شما کمک می کند تا همه کار هایی را که انجام داده اید یا باید انجام دهید، پیگیری کنید. یک دفتر خاطرات یا دفتر معمولی داشته باشید تا همه چیز را به طور مرتب ثبت کنید .
با این تکنیک های ساده، یک بار و برای همیشه پرانگیزه و موفق بمانید!
4 مورد که شما را از رسیدن به اهداف باز می دارد
همیشه مواردی وجود دارد که شما را از رسیدن به رویاها و آرزوهای تان باز دارد. آن ها جلوی پیشرفت شما را می گیرند و توانایی اتخاذ تصمیمات لازم را نخواهید داشت. به همین خاطر، به هر قیمتی که شده، از آن ها دوری کنید. این موارد عبارتند از:
1-تجزیه و تحلیل بیش از حد
همه چیز را بیش از حد تجزیه و تحلیل نکنید . گاهی اوقات بهتر است که همه چیز را همان طور که هست بپذیرید. و این بهترین کاری است که می توانید انجام بدهید. تجزیه و تحلیل بیش از حد تصمیم گیری را دشوار می کند. زیرا وقتی بیش از حد فکر می کنید. همیشه مانعی بر سر راه خواهید داشت.
2 -حرص
حرص و طمع هیچ محدودیتی ندارد. شما هیچ موقع نمی توانید آن ها را راضی کنید، زیرا هیچ محدودیتی ندارند. و وقتی که به آخرین چیزی که حرصش را داشتید می رسید، مورد جدیدی سر راه شما قرار می گیرد.
بین خواسته ها، اهداف و حرص طمع خود تفاوت قائل شوید. زیرا حرص شما را کور می کند و دیگر تفاوت بین هدف، آرزو ها، و حرص را نخواهید فهمید. حرص یکی از چیزهایی است که مانع رسیدن به رویا ها و یا تحقق بخشیدن به آن ها می شود.
3 -اضافه کار
هرگز بیش از آنچه که می توانید کار نکنید، زیرا این سه یعنی سلامتی، آرامش خاطر و خانواده شما مهم تر از همه چیز هایی است که در زندگی به دست خواهید آورد. هرگز این سه مورد را در زندگی خود نادیده نگیرید، زیرا این سه چیز غیر قابل جایگزینی هستند.
شما می توانید همه چیز را دوباره به دست آورید، اما سلامتی، خانواده و آرامش روحی خود را دیگر نداشته باشید. به همین دلیل آن ها را نادیده نگیرید .
4 -برنامه های سخت
شما نمی توانید پیش بینی کنید که فرداها چه خواهند شد. بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که برنامه زندگی خود را انعطاف پذیر کرده و فضایی را برای تغییراتی که به مرور زمان اتفاق می افتند ، در نظر بگیرید. زیرا تغییر قانون طبیعت است . برنامه های سفت و سخت مستعد شکست هستند، زیرا شانس کم تری برای اصلاح دارند.
یک جمع بندی
همه ما آرزو ها، اهداف و رویاهای خود را در زندگی داریم. همه ما می خواهیم که به این اهداف برسیم و آرزو های خود را برآورده کنیم. اما گفتن آن آسان تر انجام دادنش است.برای رسیدن به خواسته خود، تنها تلاش مستمر است که نتیجه بخش است. و چیزی است که یک آرزو و هدف را محقق می کند.
داشتن خواسته ها آسان است و تعیین اهداف زمان زیادی نمی برد. اما ” آیا شما اماده دستیابی به آن ها هستید یا این خواسته ها را محقق می کنید؟”

خود را برای سخت کار کردن و رسیدن به هدف ها و آرزو های تان آماده کنید. با افراد موفق صحبت کنید و قبل از این که برای خود هدف یا خواسته ای در نظر بگیرید؛ همه شرایط را در نظر بگیرید. موفقیت نصیب کسانی می شود که صادقانه تلاش می کنند . زیرا اگر با تقلب به جایی برسید، اهداف و رویاهای تان نیز تقلبی خواهند بود.
7 روش تعیین هدف در زندگی (و رسیدن به آن)
آرزو ها کاملا می توانند برآورده شوند!
راز برآورده شدن آن ها تمرکز و توجه است.
به جای این که منفعلانه به نتیجه ای که می خواهید، امیدوار باشید. از انرژی جهان برای تجلی یک واقعیت جدید استفاده کنید.
مراحل بالا نحوه تحقق یک آرزو بود.
زندگی رویا های خود را از طریق قدرت آرزو ها بسازید!

موفقیت

4 تا از بهترین کتابهای pdf رازهای موفقیت (دانلود رایگان)

4 تا از بهترین کتابهای pdf رازهای موفقیت (دانلود رایگان)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/09/word-image-194.jpeg

از نظر شما موفقیت به چه معناست؟ موفقیت یعنی ارتقای موقعیت شغلی و یا خرید یک خودروی جدید. معنای موفقیت برای هر کسی تفاوت دارد. برای رسیدن به موفقیت باید موفقیت را ابتدا برای خودتان تعریف کنید و خواسته های خود را در زندگی بشناسید. در این مقاله ما به شما کمک خواهیم کرد تا مسیری برای رسیدن به موفقیت برای خود تعیین کنید.
موفقیت چیست؟
موفقیت از زبان هر کس، تعریف خاصی دارد، اما یک تعریف جامع و کامل برای موفق بودن وجود دارد؛ به سرانجام رساندن هر کاری با بیشترین فایده و اثر بر روی زندگی فرد و جنبه مورد نظر او موفقیت نام دارد.
در واقع موفقیت برداشت درونی شما است. اما موفقیت برای شما یعنی حس درونی شما نسبت به باورها و انتظاراتتان و این را هیچ کس به غیر از خود شما نمی تواند درک کند. حتی دیگران هم نمی توانند به شما بگویند خوشبخت یا موفق هستید در حالی که خود باور ندارید. مهم ترین ویژگی مشترک در تعریف موفقیت داشتن هدف است.
رازهای موفقیت
1- نوشتن اهداف
برای رسیدن به موفقیت شما باید اهداف خود را تعیین کنید. در نوشتن اهدافتان ابهام نداشته باشید، کاملا روشن و واضح اهداف را تعیین کنید. اینکه در زندگیتان چه میخواهید را کاملا مشخص کنید.
نوشتن اهداف، جزئیات و زمان رسیدن به آن ها میتواند اولین گامی باشد که شما برای موفق شدن طی خواهید کرد.
نوشتن این اهداف نیز اصول خاص خود را دارد. اولویت بندی کنید و راه رسیدن به آن ها را مشخص کنید.
2- برنامه ریزی روزانه
پس از نوشتن اهداف لازم است تا راه رسیدن به اهداف مشخص شود. قطعا شما با برنامه ریزی این مسیر را تعیین خواهید کرد، برنامه ریزی روزانه و هفتگی به شما در رسیدن به هدف و موفقیت همراهی خواهد کرد.
داشتن برنامه ریزی دقیق بسیار مهم است البته اگر برنامه‌ریزی تان را عملی کنید. هر شب قبل از خواب برنامه ریزی روز بعد تان را بنویسید.
اگر برای کنکور مطالعه میکنید و یا حتی یک کسب و کار دارید، برنامه ریزی را متناسب با خودتان انجام دهید، یعنی لازم نیست شما از الگوی دیگران برای برنامه ریزی استفاده کنید.
3- عملگرایی
تعیین هدف و برنامه ریزی بدون عمل کردن هیچ معنایی ندارد و بی شک کاری بیهوده و عبث است. برای رسیدن به موفقیت در کسب وکار و یا حتی رشته تحصیلی شما باید اقداماتی انجام دهید.
مطالعه کردن، بازاریابی برای کسب و کار و کار کردن بهینه میتواند شما را برای رسیدن به هدفتان و در نهایت موفقیتتان کمک کند.
4- سرمایه گذاری شخصی
برای رسیدن به موفقیت باید روی خودتان سرمایه گذاری کنید. رسیدن به موفقیت تنها رسیدن به یک منسب شغلی و یا پول زیاد نیست. شما باید تعادل را همواره برقرار کنید زمانی را برای خود و بهبود ویژگی های خودتان اختصاص دهید.
ورزش کنید، مدیتیشن و مراقبه داشته باشید، کتاب بخوانید و روابط اجتماعی خود را بهبود ببخشید.
5- اصلاح افکار
مثبت اندیشی و یا منفی بافی مطلق میتواند به شما برای رسیدن به موفقیت صدمه بزند. شما باید تفکری خنثی و خاکستری داشته باشید. افکار مثبت و منفی را تعادل باهم نگه دارید و جنبه های خوب و بد اهدافتان را در نظر بگیرید تا در صورت شکست، آسیب نبینید.
خلاصه همه کتابهای موفقیت در این مطلب: چگونه زندگی موفقی داشته باشیم؟ (100 ترفند ریز و پنج استراتژی)
نبایدهایی در مسیر موفقیت

اهمال کاری نکنید، بر برنامه خود پایبند باشید و برای زمان خود ارزش قائل باشید.
رژیم غذایی ناسالم، بی تحرکی و استفاده از دخانیات و مشروب همگی بر شما تاثیرات سو دارد، بنابراین سبک زندگی سالمی داشته باشید.
بر اهداف اصلی تمرکز کنید و در صورتی که هدفی ارزش زیادی ندارد در مسیر موفقیت کنار بگذارید.
بهانه گیر نباشید و سعی کنید در هر شرایطی برنامه های خود را انجام دهید.
کمال گرا نباشید، هر کسی در هر جایگاهی دارای ایراد و نقص است، سعی کنید پیشرفت کنید نه این که کامل باشید.
چند وظیفه را با هم به عهده نگیرید، تمرکزتان را به شدت پایین می‌آورد.
از کنترل کردن همه چیز دست بکشید، برخی مسائل ساده را باید رها کرد تا خود به خود حل و فصل شوند.
از انسان‌های سمی دوری کنید، دوستان ناباب، افراد منفی گرا و کاهل دوستان خوبی برایتان نخواهند بود.

ویژگی افراد موفق (اینفوگرافی)

دانلود کتاب های PDF رازهای موفقیت
  دانلود 4 کتاب برتر آموزش موفقیت
حتما در کنار این مطلب بخوانید: 20 عواملی باعث موفقیت می شوند؟ و 8 دلیل که چرا موفق نمیشویم

روش برنامه ریزی هفتگی (6 نکته و برنامه 8 قدمی من)

روش برنامه ریزی هفتگی (6 نکته و برنامه 8 قدمی من)

روش برنامه ریزی هفتگی (6 نکته و برنامه 8 قدمی من)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/08/word-image-204.jpeg

برنامه ریزی هفتگی، فرایند سازماندهی اهداف و اولویت های شما برای هفته آینده است. یادگیری نحوه برنامه ریزی از یک هفته قبل به شما کمک می کند تا زمان تان را بهتر مدیریت کرده و با تمرکز و بهره وری بالاتری هفته تان را آغاز کنید.
این کار باعث صرفه جویی در وقت، افزایش بهره وری و انجام کار های بیشتر می شود. وقتی در روز های پنجشنبه یا جمعه برنامه ریزی می کنید، کارهای تان نظم پیدا می کنند و کنترل بهتری روی زمان خواهید داشت. علاوه بر این می توانید راحت تر و بدون استرس در مورد زمان انجام اولویت های اصلی تان در طول هفته تصمیم گیری کنید.
وقتی برنامه ریزی هفتگی را انجام دادید، سعی کنید به اهداف و اولویت هایی که مشخص کرده اید، پایبند باشید و در کار ها وقفه نیندازید. با برنامه ریزی حواس پرتی و سر در گمی دیگر معنایی ندارد و شما می توانید هر روز طبق برنامه به انجام کارهای تان بپردازید.
به جای اینکه نگران کاهایی که باید انجام بدهید باشید، هفته تان را با اراده شروع کنید.
6 نکته برای هر برنامه ریزی هفتگی
در این بخش به 6 نکته برای برنامه ریزی هفتگی می پردازیم.
1-برنامه های بلند مدت تان را مرور کنید
اگر در برنامه ریزی هفتگی تان اهداف آن هفته را مشخص نکنید، برنامه خیلی تاثیرگذار نخواهد بود. هنگام برنامه ریزی برای یک هفته، با مرور اهداف بلند مدت و کوتاه مدت تان شروع کنید. کاملا مشخص کنید که کجا هستید و می خواهید تا پایان هفته چه پیشرفتی داشته باشید.
اگر میزان پیشرفتی که می خواهید را مشخص کنید، هر هفته وقت تان را فقط صرف مهم ترین و پر بازده ترین کارهای تان می کنید. وقتی هدف روشن باشد، آسان تر می توانید مراحل کار یا پروژه ای که باید در هفته آینده روی آن تمرکز کنید، را فهرست بندی و در وقت و انرژی صرفه جویی کنید.
از اهداف بلند مدت خود برای تعیین پنج هدفی که می خواهید در آن هفته به آن ها برسید، استفاده کنید.
2- برنامه ریزی هفتگی را در روز جمعه انجام دهید
برای برنامه ریزی موثرتر، روز های جمعه را به این کار اختصاص دهید. یک مکان آرام پیدا کنید و ده تا پانزده دقیقه برای برنامه ریزی هفته آینده تان وقت بگذارید.
برنامه ریزی در روز جمعه باعث می شود صبح شنبه را با تمرکز و بهره وری بیشتری آغاز کنید. با انجام این کار صبح روز شنبه تان هدر نمی رود و به انجام کارهای ارزشمندتر سپری می شود. در این صورت دیگر نگران نخواهید بود که روز شنبه چه کاری را باید انجام دهید و بدون اتلاف وقت و طبق برنامه تا آخر هفته به اهدافتان رسیدگی می کنید.
3-اولویت های هفتگی تان را تعیین کنید
هنگام تعیین اولویت های هفته پیش روی تان، برنامه ها و اهداف بزرگتر تان را مرور کنید تا مطمئن شوید که اولویت های هفتگی شما با چشم انداز بلند مدت تان مطابقت دارد.
با تهیه یک لیست از تمام کار هایی که می خواهید در آن هفته انجام شوند، شروع کنید. سپس همه را بررسی کرده و در مورد چهار یا پنج اولویت اصلی تان در هفته تصمیم بگیرید. اگر هفته را بدون اولویت بندی برنامه ریزی کنید، در شروع کار ها گیج خواهید شد.
شناسایی اولویت های هفتگی باعث می شود تا زمان را بهتر مدیریت کرده و بهره وریتان را افزایش دهید.
4-کار های یک هفته تان را زمان بندی کنید
وقتی اولویت های یک هفته تان را مشخص کردید، می توانید بر اساس اهمیت کار ها، آن ها را زمان بندی کنید. هنگام برنامه ریزی برای هر روزتان، حتما به اولویت هایی که به شما در رسیدن به اهداف هفتگی تان کمک می کند، بیشتر دقت کنید.
نوشتن برنامه روی کاغذ، یک اپلیکیشن برنامه ریز هفتگی و یا کاغذ های برچسبی به شما کمک می کند تا لیست وظایف روزمره تان را به طور موثرتری مدیریت کنید.

زمان بندی کار ها بازدهی تان را بالاتر می برد. وقتی برای هر ساعت برنامه ریزی می کنید، می دانید که در آن ساعت خاص باید یک کار مشخص را انجام دهید و حواس تان پرت نمی شود.
5-روتین هفتگی تان را پی ریزی کنید
هنگامی که برنامه هفتگی تان را زمان بندی کردید، عادات روزمره موثری که به شما در رسیدن به اهداف هفتگی تان کمک می کند را هم اضافه کنید. این کار به کاهش استرس و افزایش تمرکزتان کمک می کند.
برای تعیین کار های روزمره هفتگی تان، با خلاصه بندی فعالیت هایی که می توانید برای افزایش بهره وری هر روز انجام دهید، شروع کنید. از آن ها یک لیست تهیه کنید و همچنین می توانید یک برنامه روتین عصرانه هم برای بررسی پیشرفت روزانه و هفتگی تان بگذارید.
حتما بخوانید: 14 گام ساده برای رسیدن به موفقیت (جدیدترین تحقیقات)
برنامه هفتگی شما می تواند شامل استراحت (البته طبق قاعده) یا یک کار مشخص در یک سری زمانهای خاص باشد. مثلا ممکن است بخواهید در طول روز پیاده روی طولانی داشته باشید تا انرژیتان را بالا نگه دارید.
چند عادتی که فکر می کنید به پر بازده شدن برنامه روزانه تان کمک می کند را به لیست روتین روزانه تان اضافه کنید. اگر از آنها نتایج مثبتی دیدید ، این عادات را در برنامه روتین هفتگی تان هم بگنجانید.
6-پیشرفت هفتگی تان را آنالیز کنید
بهترین راه برای داشتن یک برنامه هفتگی موثر این است که برای بررسی کار هایی که در هفته گذشته انجام داده اید، برنامه ریزی هفته آینده و اطمینان از مطابقت لیست کار ها با اهداف تان وقت بگذارید.
مرور هفته ای که گذشت فرصتی است تا برای موفقیتهای تان جشن بگیرید، روند پیشرفت تان را بررسی و موانع سد راه تان را شناسایی کنید. این بازنگری به شما کمک می کند تا بفهمید وقت تان را به چه چیز هایی اختصاص دهید و زمینه را برای تعیین اولویت هایتان در هفته بعد فراهم می کند.
اختصاص وقت برای مرور برنامه های هفتگی، اعتماد به نفس، انگیزه و شتاب را در شما بیشتر می کند.
فرایند برنامه ریزی هفتگی 8 مرحله ای من
توجه: این فرایند معمولا 5 مرحله ای است، اما من برای توضیح بیشتر آن را به 8 گام تبدیل کرده ام …
1- برای برنامه ریزی هفته آینده تان وقت بگذارید
حداقل یک ساعت (شاید 1.5 یا 2) در هفته را به برنامه ریزی اختصاص دهید. در ابتدا انجام این کار به اندازه ورزش کردن غیرعادی و سخت است. اما مهم نیست که برنامه شما چقدر پیچیده باشد، اگر قبل از قرار گرفتن در طوفان برایش برنامه ریزی کنید، بدون استرس و با کنترل بیشتری با آن مقابله خواهید کرد. به برنامه تان نگاه کنید و ببینید بهترین زمان شما در هفته چه زمانی است. هر هفته راس همان ساعت برنامه را تنظیم کنید تا به یک عادت و روتین تبدیل شود. بهترین زمان برای من معمولا از ساعت 8 تا 9:30 روز جمعه است. غروب پنجشنبه هم می تواند باشد.

فقط حتما این کار را قبل از شروع کارهای هفتگی انجام دهید!
موسیقی آرامش بخش مورد علاقه تان را بگذارید (موسیقی من معمولا کلاسیک است یا چیزی شبیه مدیتیشن است). یک فنجان چای یا قهوه برای خودتان بریزید. وای فای را قطع کنید و فارغ از دنیا، برنامه ای که در نظر دارید را پی ریزی کنید.
این کار را انجام دهید: زمان برنامه ریزی تان را بنویسید و برایش زمانی مشخص کنید.
2- تصویر کلی اهداف و رویاهای تان را تجسم کنید
چند نفس عمیق بکشید. سپس کمی وقت بگذارید و اهداف و رویا های بزرگ زندگی تان را در ذهن مرور کنید. می خواهید برای چه چیزی از شما یاد کنند؟ می خواهید زندگی تان در 3 تا 10 سال آینده چگونه باشد؟ به هدف های زندگی تان توجه کنید. تجسم تصویر کلی هدف ها قبل از برنامه ریزی، به ما امکان می دهد تمرکزمان را بر روی چیز های واقعا مهم بگذاریم.
این کار را انجام دهید: بعدا به کار های کوچک می رسیم، فعلا فقط بزرگترین چیز هایی که می خواهید بخشی از زندگیتان باشد را تجسم کرده و به آن ها فکر کنید. نیازی به نوشتن چیزی نیست.
3-به خاطر موفقیت های هفته قبل جشن بگیرید
این مهم ترین مرحله است. من خیلی آن را دوست دارم. همه کار هایی که در هفته گذشته انجام داده اید و به آن ها افتخار می کنید را یادداشت کنید. هر اتفاق مثبتی از بالا بردن رکورد فروش، گرفتن یک تقدیر نامه ارزشمند، رفتن به یک قرار ملاقات مهم و یا استمرار در ورزش را می توان نوش ت. شما چه در دوی ماراتن بدوید و چه در حوالی خانه تان قدم بزنید ، هر دو ارزشمند هستند.
ما به ندرت قبل از این که به کار های بعدی بپردازیم، زمانی را به جشن گرفتن کار های بزرگ و کوچکی که انجام داده ایم، اختصاص می دهیم. این باعث می شود دائما احساس نارضایتی داشته باشیم. من مطمئنم کارهایی وجود دارند که شما هفته گذشته انجام دادید و می توانید به آن ها افتخار کنید. شناساییشان کنید و از آنها لذت ببرید. این احساس غرور به اعتماد به نفس تبدیل می شود و این اعتماد به نفس به انجام بهتر کار های هفته آتی تان کمک می کند.
این کار را انجام دهید: حداقل 10 مورد را فهرست بندی کنید و هرچه به ذهن تان می رسد، بنویسید. معمولا وقتی شروع به انجام این کار می کنید، معلوم نیست کی متوقف شوید! این کار به شما کمک می کند تا با روحیه بالاتری در برابر شرایط غیر قابل پیش بینی آینده بایستید . پس کلی از آن لذت ببرید.
حتما بخوانید: بهترین و جدیدترین روشهای بهره وری و مدیریت زمان به صورت کاملا موثر
4-درس ها و تجربیات مهم را بنویسید
ما هر روز چیز های جدیدی یاد می گیریم. اما اگر از این درس ها و تجربیات در زندگی مان بهره نبریم، پیشرفت میسر نخواهد شد. هرگونه نکته کلیدی هفته گذشته اعم از تجربیات مهم و نقل قول های معنی دار و چیزهایی که به شما الهام می بخشند را بنویسید.
مثلا هفته گذشته یک درس بزرگ برای من به همراه داشت و آن هم این بود که ارتباطات دیجیتالی و آنلاین برای مبادله اطلاعات عالی هستند اما برای مکالمات احساسی خیر .
این کار را انجام دهید: یادداشت ها و ایده های هفته گذشته تان را مرور کنید و تمام نکات و تجربیاتی که به ذهنتان می رسد را لیست کنید. آنها به هر حال بخشی از زندگی تان هستند.
5- علت انجام نشدن کارهای تان را تجزیه و تحلیل کنید
هیچ چیز دقیقا مطابق برنامه پیش نمی رود. به کارهای مهمی که هفته گذشته می خواستید انجام بدهید نگاه کنید، چه کاری انجام نشده است؟ با خودتان کاملا صادق باشید. آن ها را لیست کنید. فقط مواردی که واقعا اهمیت داشته اند را وارد فهرست کنید. علت انجام نشده شان را بنویسید. آیا علت آن انجام کارهای مهمتر بوده یا مثلا 9 ساعت از وقتتان صرف چک کردن ایمیلتان شده است؟ برای پیشگیری از این اتفاق چه کار می توانستید بکنید؟ در آینده چطور این مشکل را برطرف خواهید کرد؟

یکی از اشتباهات هفته گذشته من این بود که در جلسه شرکت نکردم زیرا تولید محتوا برای وبینار برایم از اهمیت بیشتری برخوردار بود.
این کار را انجام دهید: با خودتان صادق باشید و لیستی از کارهایی که باید انجام می شده و شما انجام نداده اید تهیه کنید. هر کاری هم که می تواند به حل این مشکل در دفعات بعدی کمک کند را یادداشت کنید.
6-شفاف سازی کنید و به بزرگترین دستاوردهایتان متعهد باشید
حالا که هفته گذشته را به طور کامل بررسی کردیم، وقت آن است تا به کارهایی که مربوط به آینده هستندف بپردازیم. بهتر است با مرور سریع اهداف، ارزش ها و نقاط قوت تان برای رسیدن به موقعیت مناسب شروع کنید. لیستی از همه این موارد را روی چند ورق کاغذ بنویسید. حالا جنبه های مختلف زندگیتان و اهداف مربوط به آن ها را بررسی کنید.
در مورد حداکثر 6 تا 7 کاری که می خواهید در زمینه های مختلف زندگی تان انجام بدهید، تصمیم بگیرید. این کارها می توانند کسب درآمد، پخت یک غذای سالم یا دیدار با یک مربی باشد. فقط حواستان باشد که آن موارد شما را به اهداف سالیانه تان نزدیک کنند. مثلا ” بررسی فیس بوک ” کار مهمی به حساب نمی‌ آید.
حتما بخوانید: با این تکنیک های ساده، یک بار و برای همیشه پرانگیزه و موفق بمانید!
یکی از اهداف بزرگ من برای این هفته این است که یک مقاله بنویسم.
این کار را انجام دهید: در مجموع حداکثر 6-7 هدف را انتخاب کنید و آن ها را در طول هفته پخش کنید.
7- همه چیز را زمان بندی کنید
این نکته را بسیاری از افراد نمی دانند. هر کاری که انجام می دهید در طول روز وقت تان را می گیرد. با این حال، بسیاری از ما وقتی وظایف مان را فهرست بندی نمی کنیم، مدت زمان شان را نمی نویسیم. من شرط می بندم اگر لیست کار های فعلی تان را برداشته و مدت زمان انجام هر مورد را بنویسید، متوجه می شوید که برای انجام کار های امروز به 20 ساعت زمان نیاز دارید.
آیا تا به حال دقت کرده اید که هیچ وقت نمی شود تمام کار ها را در یک روز انجام داد؟ به همین دلیل هم باید زمان بندی داشته باشید. ما به شدت زمان انجام کار ها را دست کم می گیریم. از آنجا که انجام هر کاری زمان می برد، باید زمان را به چیزهایی اختصاص دهیم که بیشتر برایمان اهمیت دارند.

به 6 تا 7 هدف اصلی تان نگاه کنید و تصمیم بگیرید که برای انجام آن ها چه کار های اساسی باید انجام شود. حالا اینها را در طول هفته پخش کنید. اکثر افراد نمی توانند بیشتر از 1 تا 3 کار مهم را در یک روز انجام بدهند، پس حداکثر سه تا از مهم ترین کارهای تان را انتخاب کرده و در طول هفته برای شان زمان تعیین کنید. مثلا جلساتی که دارید یا تماس هایی که باید انجام بدهید را وارد این لیست سه تایی کنید.
حتی می توانید آن ها را روی تقویم مشخص کنید. یک روز و ساعت را هم برای خودتان رزرو کنید!
این کار را انجام دهید: اگر می خواهید کاری انجام شود، باید آن را زمان بندی کنید. هر روز از هفته را به یک تا سه کار با اهمیت اختصاص دهید و برایش زمان دقیق مشخص کنید . در صورت نداشتن تقویم حتما یکی تهیه کنید.
آموزش گام به گام بهترین روش برنامه ریزی روزانه برای حداکثر بهره وری
8-زمان های خالی برنامه تان را پر کنید
اکثر ما روز های مان را با کار های کوچکی که انجام شان آسان است و در نهایت ما را به اهداف مان نزدیک نمی کند، پر می کنیم. این کار ها هم باید انجام شوند، اما نه به قیمت از دست دادن زمان انجام کار هایی که اهمیت بیشتری دارند. در صورتی می توانید به این کارها زمان اختصاص بدهید که برای اهداف بزرگ تر و آن سه کار اساسی روزمره تان زمان کافی داشته باشید.
این کار را انجام دهید: مواردی که در لیست انجام نشده باقی مانده اند را بررسی کنید. حالا به تقویمتان نگاه کنید و ببینید این کارهای کوچک را می توانید در چه زمان هایی بگنجانید. آن ها را هم زمان بندی کنید. در پایان این فرایند، شما نباید هیچ فهرست یا کار سرگردان و بلاتکلیفی داشته باشید.
از آنجایی که هیچ چیزی بدون کمک انجام نمی شود، بهتر است یک یا دو دقیقه از وقت تان را به فکر کردن به این دو سوال اختصاص بدهید:
1-این هفته به چه کسی می توانم کمک کنم؟
2-چه کسی می تواند به من کمک کند تا کار هایی که برای این هفته برنامه ریزی کرده ام را انجام دهم؟
برای هر کدام نام 1 تا 3 نفر را بنویسید.
برای پیگیری کار های انجام شده و نشده تان هم می توانید از اپلیکیشنهای موبایلی کمک بگیرید و پروژه های مانده را در تقویم موجود در آن جای بدهید. علاوه بر این اگر ایده ای در طول هفته به ذهن تان رسید می توانید آن را در این برنامه یادداشت کنید تا هیچ وقت یادتان نرود.
چگونه در تنطیم برنامه ریزی هفتگی شکست نخوریم؟
هنگامی که برای یک کار برنامه ریزی می کنید، خیلی ساده به نظر می رسد . اما چند نکته وجود دارد که باید به آن ها توجه کنید:
1-همه کار ها بیشتر از آنچه فکر می کنیم، طول می کشند. مثلا اگر فکر می کنید نوشتن مقاله یک ساعت طول می کشد، یک ساعت و نیم زمان برایش در نظر بگیرید . در بدترین حالت، مقداری وقت آزاد خواهید داشت.
2-همیشه یک زمان خالی در برنامه تان در نظر بگیرید و همه ساعت ها را پر نکنید. همیشه اتفاق غیر منتظره پیش می آید، پس طوری برنامه ریزی کنید که زمان برای مدیریت رویداد های لحظه آخری و غیر مترقبه داشته باشید.
3-این را بدانید که هیچ وقت نمی توانید همه کار ها را انجام بدهید. حتی با داشتن یک برنامه دقیق و عالی هم احتمال این که در آخر کار های نکرده داشته باشید، وجود دارد.
4-مهم ترین کار ها را برای اوایل هفته برنامه ریزی کنید. در این حالت اگر هم اتفاق غیر منتظره ای بیفتد حداقل تعدادی از آن ها چه اول و چه آخر هفته انجام می شوند.
در ادامه بخوانید: چرا باید برنامه ریزی کنیم؟ چگونه برنامه ریزی کنیم؟ (4 گام)

زندگی جمع و جور

۳۰ راه پیشرفت در زندگی و جمع و جور کردن خودتان

۳۰ راه پیشرفت در زندگی و جمع و جور کردن خودتان
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/08/word-image-189.jpeg

زندگی گاهی اوقات می تواند سخت باشد، خیلی سخت! جوری که احساس کنید حتی نمی توانید نفس بکشید. مردم به شما ضربه می زنند، برنامه های تان ناگهان به هم می ریزند، و رویاهای تان تحت تاثیر این اتفاقات دیگر به حقیقت نمی پیوندند.
اما این ها نباید باعث شود که شما قربانی شرایط بشوید و سرنوشت شما به بازی گرفته شود.
این خود شما هستید که باید ابتکار عمل داشته باشید و غرق در آرامش و خوشبختی به جستجوی رویا های خود بروید.
بنابراین، بیایید درباره چگونه از سر گرفتن زندگی خود صحبت کنیم:
۱-درد و دل کن، اما شکایت نه
چیزی که شاید تا الان نمی دانستید این است که گوش دادن به کسی که بی وقفه از زندگی یا شرایط خود شکایت می کند، اتلاف وقت است و در طولانی مدت به شما آسیب خواهد رساند. اغلب اوقات مردم به دنبال زودتر حل و فصل کردن ماجرا هستند. مثلا دوست شما برای بیستمین بار از وضعیتش گله و شکایت می کند و شما فقط مودبانه سر تکان می دهید و می گویید” خیلی بد است” … و هیچ کار مفیدی انجام نمی دهید.
اما آیا این به آن معنی است که اصلا نباید درباره مشکلات خود با دیگران صحبت کنیم؟ خیر این طور نیست
اما از اول هدف خود از صحبت کردن را مشخص کنید

فقط حرف می زنید که چیزی گفته باشید؟
یا سعی می کنید این گونه احساسات خود را در برابر مشکلی که دارید کنترل کنید؟
آیا به دنبال راه حل می گردید؟

همیشه در حوزه سلامت روان و خودسازی به ما گفته اند که در مورد احساس خود صحبت کنید.
با این حال، این همیشه توصیه خوبی نیست.
نشخوار فکری اصطلاحی در روانشناسی است به این معنا که فرد بار ها و بار ها به مسائل منفی زندگی خود فکر می کند و همین باعث می شود که مشکلات خود را بسیار فراتر از آن چیزی که هست ببیند. تجسم کردن مشکلات، افسردگی و اضطراب را افزایش می دهد.
و باعث ایجاد استرس اضافی می شود و فرد به همین خاطر مدام از همه چیز شکایت می کند.
نکته های کوچک برای زندگی بهتر (22 نکته ریز ولی موثر)
در هر صورت اگر نیاز به آرامش دارید، از ترفند های مدیتیشن، مثل تمرکز بر دم و بازدم استفاده کنید. و به یاد داشته باشید که اطرافیان شما هر کدام مشکلات خودشان را دارند.
مطمئن شوید که شما هم به نوبه خود در کنار آن ها هستید وگرنه متوجه خواهید شد که آن ها از شما دور می شوند و این مسئله، به شما درسی می دهد، که در روز های سخت زندگی دوام بیاورید.
۲- زندگی فعالانه، نه منفعلانه
آیا کار های خود را به تعویق می اندازید؟ افراد زیادی این کار را انجام می دهند. آنچه را که امروز می توانیم به دست آوریم، به فردا موکول می کنیم.
مشکل به عقب انداختن کارها این است که شما کار های مهم خود را فراموش می کنید و کار ها و مشکلات آنقدر روی هم انباشته می شوند که از کاه، کوه ساخته می شود.

و پس از آن شما مجبور می شوید که همه چیز را با هم حل کنید، در حالی که برخی مشکلات، مانع فعالیت شما می شوند .منفعل بودن و هیچ کاری نکردن، به این معناست که هر پیش آمدی به شما فشار می آورد و برای شما تصمیم می گیرد.
اما باید چه کنید؟
فعالانه زندگی کنید. کار هایی را که باید در اسرع وقت به پایان برسند را انجام دهید تا آن ها را از ذهن خود پاک کنید و به سراغ کار های مهم تر بروید.
یک روش ساده که می توانید از آن بهره ببرید، قانون ۵ دقیقه است. اگر می توانید کاری را در پنج دقیقه انجام دهید، فقط سریعا آن را به درستی انجام داده و برای همیشه از سر راه خود بردارید.
ساده است، نه؟
تا آخرین لحظه برای انجام کاری منتظر نمانید. وگرنه زندگی شما را مجبور می کند تا درمسیر هایی که نمی خواهید قدم بگذارید.
فعال باشید و در اولین فرصت کارتان را انجام بدهید.
۳-سازماندهی امور، یک ضلع موفقیت
چرا سازماندهی اینقدر مهم است؟ چون اگر بخواهید کاری را با کیفیت و اساسی انجام دهید، به زمان و مسیر درست نیاز دارید. در ابتدا سازماندهی برنامه ریزی و سپس اجرای برنامه بسیار مهم است.
فرض کنید می خواهید یک ساختمان بسازید، شما می گویید نباید برقکاران قبل از پایه ریزی فونداسیون، چراغ ها را نصب کنند. درست است؟
سازماندهی این گونه به یک زندگی از پیش برنامه ریزی شده، ربط پیدا می کند.
از طریق سازماندهی و اولویت بندی، می توانید برنامه ریزی کنید که چه کارهایی در چه زمانی باید انجام شوند(یا اینکه چه چیزی نیاز به رسیدگی فوری ندارد)
شاید کاری را باید همین هفته انجام دهید اما یک کار دیگر چند ماه مهلت دارد. چطور سازمان یافته و مرتب باشیم (کلیک کنید)
روشی را برای سازماندهی امور پیدا کنید، که به سبک زندگی شما بیاید و به گونه ای باشد که علی رغم به هم ریختگی اوضاع، بتواند به آن ها نظم بدهد؛ چون شما همیشه روی نظم و ترتیب زندگی نمی کنید. برای اینکه بتوانید تاثیرات سازماندهی امور را در زندگی خود ببینید، لازم نیست حتما روش خیلی حرفه ای را در نظر بگیرید.
۴- تعیین کردن اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت
توانایی تعیین اهداف، شما را در زندگی به همان جایی که می خواهید می رساند. اهداف زیادی در زندگی وجود دارند، اما می توان همه آن ها را به سه دسته تقسیم کرد. اهداف بلند مدت همان مقصد نهایی هستند که می خواهید به آن برسید. اهداف میان مدت به شما کمک می کنند تا پیشرفت خود را بسنجید و ببینید که اهداف کوتاه مدت تا چه اندازه شما را درست هدایت کرده اند و اهداف کوتاه مدت گام های کوچکی هستند که شما را در مسیر رسیدن به اهداف و موفقیت بلند مدت همراهی می کنند.
تعیین هدف نیاز به فرایند پیچیده ای ندارد…
7 روش تعیین هدف در زندگی (و رسیدن به آن)
تنها کاری که باید انجام دهید این است که یک هدف بلند مدت را در نظر بگیرید و سپس با مهندسی معکوس راه دست یافتن به آن را پیدا کنید.

اینترنت برای انجام تحقیق در این رابطه اطلاعات خوبی دارد، زیرا می توانید از افرادی که قبلا این کار را انجام داده اند چیز هایی یاد بگیرید، مثلا این که:

از کجا می توان شروع کرد؟
برای رسیدن به هدف باید چه کار کرد؟
دنبال کردن این هدف چه مشکلات احتمالی در پی دارد؟
برای دستیابی به این هدف به چه منابع و دانشی نیازمندید؟
این منابع و دانش را از کجا باید به دست بیاورید؟

برخی افراد دوست دارند برای رسیدن به اهداف خود زمانی مشخص کنند … زندگی من در شش ماه آینده چطور باشد؟ یک سال؟ پنج سال؟ ده سال ؟ چگونه می توانم در این بازه زمانی به این هدف دست پیدا کنم؟
۵- حذف کردن افراد سمی
“شما میانگین ۵ نفری خواهید بود، که بیشترین وقت تان را با آن ها می گذرانید” این جمله نشان می دهد افرادی که در اطراف ما هستند چقدر روی زندگی ما تاثیر می گذارند.
اما قضیه عمیق تر از این حرف ها است، اگر اطراف شما را افراد منفی و بدبین احاطه کرده اند، به سختی می توانید نگرش ذهنی مثبتی داشته باشید یا این که بر اهداف خود تمرکز کنید.
اگر افرادی که در اطرافتان هستند، مدام شما و پیشرفت های شما را تحقیر می کنند، به سختی می توانید پیشرفت کنید. البته این بدین معنی نیست که شما باید روابط خود را با هرکسی که مخالف تان است قطع کنید.
کلمه ” سمی ” را نمی توان به هر کسی اختصاص داد. مثلا به افرادی که حقیقتی را می گویند که شما دوست ندارید بشنوید.
یک فرد واقعا سمی کسی است که به سلامت شما آسیب می رساند. ممکن است این کار عمدا باشد اما اغلب اوقات این افراد به شدت با مشکلات و اختلالات خود درگیر هستند و به همین دلیل به اطرافیان خود آسیب می رسانند. مهم این است که مهربان باشیم و آن ها را درک کنیم.
همچنین مهم است که مرز های محکمی در زندگی خود داشته باشیم تا مطمئن شویم افراد سمی نمی توانند شادی و زندگی ما را خراب کنند.
۶-بهتر مراقبت کردن از سلامت جسمانی
بیشتر مردم به سادگی می توانند از سلامت جسمی خود مراقبت کنند. یک رژیم غذایی سالم، خواب کافی، و ورزش منظم می تواند تاثیرات مثبت زیادی بر سلامت ذهنی و عاطفی شما بگذارد.
هر چه باشد، مدام افسرده بودن و بی حالی باعث می شود تا به سختی درباره خودتان و زندگیتان احساس خوبی داشته باشید. برخلاف باور عمومی ، افراد برای احساس خوب داشتن نیازی به زندگی تجملاتی ندارند.
کار های کوچکی مانند محدود کردن قند و کافئین سطح انرژی کلی شما را تنظیم می کند و به شما کمک می کند تا شب ها راحت تر به خواب بروید و سالم تر زندگی کنید.
غذا های فراوری شده حاوی قندهای تصفیه شده هستند که تاثیر منفی روی بدن شما می گذارند.
در طول روز زمانی را برای ورزش کردن در نظر بگیرید ، حتی ۲۰ دقیقه پیاده روی چند بار در هفته، تاثیر زیادی در سلامت قلب و سلامت مغز شما دارد.
ورزش همچنین به بهبود کیفیت خواب کمک می کند، که این امر برای سلامت جسمی و روحی شما بسیار مهم است.
۷- انجام دادن کار های مورد علاقه
همه ما در زندگی به شور و شوق نیاز داریم. و بهترین راه برای بدست آوردن این شور و شوق این است که کار هایی را انجام دهید که شما را به هیجان می آورند. بله، چیزی که مهم است این است که از زندگی خود لذت ببرید!
اما در وجود همه ما هنرمندی وجود دارد که اشتیاق زیادی به خلق کردن، و شکوفایی عاطفی و ذهنی دارد. شاید در مسیر شغلی خود به آنجا که می خواهید رسیده اید یا شاید هم خیر ! اگر نمی دانید چطور باید به آن مرحله برسید فقط از خودتان بپرسید:

عاشق انجام چه کاری هستید؟
آیا کار مورد علاقه خود را انجام می دهید؟
آیا به اندازه کافی سعی کرده اید که در مسیر مورد علاقه تان قرار بگیرید؟
آیا فقط منتظر نشسته اید؟
پس چرا این کار را شروع نمی کنید؟
آیا با کسی درباره آن صحبت کرده اید و شما را نا امید کرده است؟

اما الان زمان آن فرا رسیده است که این بدبینی ها را نادیده بگیرید و علاقه خود را در آغوش بگیرید. کار خود را شروع کنید، ورزش کنید، کتاب بخوانید!

هر کاری که باعث به هیجان آمدن شما می شود را بیشتر انجام دهید. به علت ارتباط مستقیم بین شغل و سلامت روحی و روانی خیلی مهم است که کار برای شما سرگرم کننده باشد .
در غیر این صورت شما فقط خود را از بین می برید و زمانی که کار ها زیاد تر بشوند، با مشکل رو به رو خواهید شد.
به هیچ کاری علاقه ندارید؟ نمی توانید درک کنید که دقیقا علاقه شما چیست؟ هر چیزی که برای شما جالب می آید را انتخاب کنید و مدتی آن را امتحان کنید!
۸- پذیرش و درک خود
یکی از سخت ترین ها، این طور نیست؟ در ابتدا باید خودتان را درک کنید تا به مرور بتوانید خود را بپذیرید. یک مسیر طولانی که با پیمودن آن افکار، احساسات، و ایده های خود را خواهید پذیرفت. گذاشتن زمان برای دوست داشتن و پذیرش خود، یک سفر مهم است. اگر هر صبح که از خواب بیدار می شوید، احساس کنید عاشق خود واقعی تان هستید، ابزاری قدرتمند در دست دارید که شما را هدایت می کند تا به آن جایی که می خواهید برسید. این امر به شما کمک می کند تا در برابر ظلم و ستم دیگران و بی تفاوتی جهان، مقاوم باشید.
به همین دلیل است که باید برای شناختن خود وقت بگذارید، شما باید لایه های درونی خود را کنار بزنید تا بفهمید واقعا چه کسی هستید و چه هدفی دارید.
زندگی خشن و ناعادلانه است ، بسیاری از اتفاقات بد برای کسانی می افتد که حقشان نیست و این تجربیات اثر بدی روی آن ها می گذارد.
اما تجربیات بد واقعیت زندگی شما نیست ! بخشی از زندگی شما است که باید آن ها را درک کرده و بپذیرید.
۹- شکرگذاری و عدم احتیاج به دیگران برای شاد بودن
اگر برای شاد بودن به دیگران احتیاج دارید و از وجود دیگران اعتبار و انگیزه می گیرید، مثل این است که روی تردمیل بدوید تا هویجی را که در جلو آویزان است بگیرید.
یک تلاش بی فایده که به جایی نمی رسد! چرا؟
زیرا شادی که ما در قالب وجود عوامل خارجی به دنبال آن هستیم ، شادی واقعی نیست.
وقتی ما وسیله ای جدید می خریم، به دنبال یک نوع لذت خارجی هستیم. زیرا به دنبال آن در بدن ما دوپامین و اندورفین ترشح می شود.

اگر من این را داشتم خوشحال می شدم
اگر من آن را داشتم خوشحال می شدم
شاید فقط برای مدتی خوشحال شوید…

اما دیر یا زود از این موضوع خسته می شوید و به دنبال چیز دیگری برای ترشح این مواد شیمیایی در مغز خود می گردید.
این روند ما را در چرخه ای گرفتار می کند که از دنبال کردن چیزی بخاطر داشتن چیزی دست برنمی داریم. زیرا ما فکر می کنیم که بعضی چیز ها به ما خوشبختی می دهند.
… اما اصلا درست نیست.
البته این بدان معنا نیست که پول و . . . نمی توانند باعث شادی ما بشوند. اصلا این گونه فکر کردن مسخره است.
برخی از مردم خوشحال نیستند زیرا نمی توانند زندگی کنند و به خواسته های خود برسند. و این قابل درک تر است زیرا مسئله در اینجا مثل خرید کردن برای خوشحال شدن نیست.
این مسئله می تواند به خودی خود زندگی شما را تحت کنترل بگیرد. اما به یاد داشته باشید که جایی بیرون از وجود خود شادی را نخواهید یافت. خوشبختی چیزی است که با گذشت زمان و از وقتی که شروع به خوب رفتار کردن با خود می کنید و همانجور که هستید و با هر آنچه که دارید خود را می پذیرید، آغاز می شود.
همه این ها بدین معنی نیست که شما نباید برای موقعیت های بهتر تلاش کنید. بلکه فقط باید حواس خود را جمع کنید تا در دام افکاری که به شما می گویند خوشبختی جایی آن بیرون است نیفتید. روش حذف افکار منفی در اینجا
۱۰- شروع به کار کن
می دانید بدتر از شکست خوردن چیست؟ هیچ کاری نکردن!
هیچ کاری نکردن تضمین نمی کند که در رسیدن به هدف موفق خواهید شد. می توانید که برای برنامه ریزی کردن و پیدا کردن مسیر خود مدت زیادی زمان بگذارید، اما سرانجام باید شروع به کار کنید.
بسیاری از مردم زمان زیادی را برای رسیدگی به جزئیات کوچک هدر می کنند تا سعی کنند به نتیجه مطلوب برسند. تنها کاری که آن ها انجام می دهند اتلاف وقت ارزشمند خود است. چیزی که برای همیشه از دست شان می رود.
یکبار که رفت، برای همیشه رفته است.

بنابراین کار های خود را انجام دهید، ممکن است در بعضی از آن ها شکست بخورید، اما خب شکست اجتناب ناپذیر است.
شما می توانید از شکست خوردن بترسید و از آن به عنوان یک توقف بزرگ و شدید یاد کنید و یا می توانید به شکست به عنوان گامی در مسیر موفقیت نگاه کنید.
با تلاش و شکست پشت سر هم، شما چیز هایی را یاد می گیرید که کمک می کنند تا رویکرد خود را تقویت کنید و استراتژی خود را توسعه دهید.
مهارت های زندگی (10 مهارت معروف که همه باید بلد باشند)
علاوه بر این وقتی کاملا از آن وضعیت شکست خورده خارج می شوید، آدم جدیدی شده اید با آموخته های بیشتر.
تجربه می تواند یک معلم عالی باشد. پس از شکست نترسید و آن را به انگیزه ای برای موفق شدن تبدیل کنید. و همچنین اجازه ندهید که شکست خوردن شما را از دنبال کردن آنچه در زندگی می خواهید منع کند.
خیلی وقت ها همه چیز مطابق برنامه پیش نمی رود و این اشکالی ندارد. زیرا به این معنا نیست که شما خوب پیش نمی روید یا این که عقب ماندن پایان پیشرفت شما است .تا زمانی که از این وضعیت خارج شوید، پیشرفت شما پایان نیافته است.
۱۱-شادی بلند مدت بهتر از لذت کوتاه مدت
از امروز لذت بردن خوب است اما اگر به این معنا باشد که باید رویا های آینده خود را قربانی کنید، اصلا ارزش ندارد.
گاهی اوقات شما باید در برابر امیال خود مقاومت کنید تا لذت لحظه کنونی را به حداکثر برسانید. و بدانید که این کار شما را به هدف زندگی تان نزدیکتر می کند. این کار می تواند به این معنی باشد که پول هایتان را برای روز های آینده ذخیره کنید تا اینکه آن را صرف چیزی کنید که صرفا از آن لذت می برید. نه گفتن به مهمانی ها و مراسمات به منظور مطالعه برای امتحان سخت آینده، بهترین شانس برای کسب نمره خوب را به شما می دهد.
از دست دادن فرصت در حال حاضر ممکن است در آینده منجر به کسب فرصت های بهتر شود.
لازم به یاد آوری است که در آینده احساس خواهید کرد که لذت کوتاه مدت را به شادی بلند مدت ترجیح می دهید.
۱۲- داشتن روالی موثر در زندگی
کار هایی که روزانه بدون نیاز به فکر کردن انجام می دهید روال زندگی شما است. اما در حال حاضر روال شما چیست؟ و آیا به شما کمک می کند که در زندگی خود نظم و ترتیب داشته باشید. یک روال خوب باید به گونه ای باشد که با آن به همه کار های کوچک اما ضروری روزانه برسید.
انجام کارها به طور موثر و بدون شکست به این معنی است که ذهن شما آرام خواهد شد. یک روال روزانه مناسب فشار را از روی ذهن شما برمی دارد و به جای اینکه دائم نگران کارهایی باشید که باید انجام شود، میدانید که باید آنها را در چه روزی و چه ساعتی انجام دهید.ممکن است روز چهارشنبه و پنجشنبه خود را برای نظافت انتخاب کنید و مثلا جمعه ها برنامه سفر و یا رسیدگی به کار های عقب افتاده را بچینید.
داشتن یک روال زندگی مناسب، کمک می کند که کار ها را بدون هیچ مشکلی انجام دهید.
۱۳-تصمیم گیری با دقت بیشتر
شاید شما صدها یا هزاران تصمیم در طول هفته بگیرید. تصمیمات بزرگ و کوچک، این تصمیمات می توانند بر روی روند زندگی شما تاثیر بگذارند. هر تصمیمی که میگیرید نتیجه ای به دنبال دارد و این نتیجه هم می تواند به نفع شما باشد و هم به ضرر شما! وقتی صحبت از گرفتن تصمیمات مهم در زندگی می شود عجله نکنید. برای سنجش گزینه های مختلف، مزایا و معایب هر یک، وقت بگذارید تا بتوانید بهترین انتخاب ها را تا حد ممکن انجام دهید. اطمینان حاصل کنید که در مورد تصمیم خود با ذهن باز و انتقاد پذیر فکر کرده اید. توصیه های دیگران را کورکورانه انجام ندهید فقط بخاطر اینکه فکر می کنید آن ها می دانند چه چیزی درست است.
زمانی که همه گزینه ها را با دقت بررسی کردید می توانید تصمیم بگیرید. بهبود توانایی تصمیم گیری می تواند زندگی شما را در مسیر درستی قرار دهد.
۱۴- سخت گرفتن به خود
ممکن است خود را سخت کوش بدانید، اما اغلب از همه توان خود به خوبی استفاده نمی کنید. اگر چه ممکن است راه حلی همیشگی برای حل مشکلات شما وجود نداشته باشد، اما می توانید زمان های خاصی را به حل آن ها در طول زندگی اختصاص دهید. ماندن در اضافه کاری یا تلاش برای خارج شدن از وضعیت برشکستگی، یا صرف کردن تعطیلات آخر هفته تان برای درست کردن حمام با وجود این که با هدف شما مرتبط نیست؛ به شما نشان خواهد داد که چقدر می توانید فعال باشید.
شاید متوجه نباشید اما شما فردی مقاوم هستید که به راحتی می توانید سختی های جسمی و روحی را که برای انجام کار ها لازم است، تحمل کنید.
۱۵- پیشرفت را در نظر بگیرید نه به کمال رسیدن
شما نمی توانید انتظار داشته باشید که در یک چشم برهم زدن از وضعیت فعلی خود به رویایی که در سر دارید برسید.
رویای شما ممکن است همیشه یک رویا باقی بماند، زیرا جزئیاتی دارد که در دنیای ما نمی تواند به واقعیت برسد.
در عوض، بر روی پیشرفت کردن در مواردی که بیشترین اهمیت را دارند تمرکز کنید تا زندگی شما به آرامی بهبود یابد و بیشتر مواقع لذت بخش باشد.

اگر اوضاع در حال حاضر بد است، ابتدا سعی کنید آن ها را بهبود ببخشید و سپس سعی کنید مراحل مختلف تا رسیدن به سطح عالی را طی کنید. اگر بتوانید به سطح عالی برسید، یعنی از ۹۹ درصد مردم بهتر عمل کرده اید.و این درجه را میتوانید در هر حوزه ای کسب کنید. سعی کنید وضعیت کاری خود را به مرور زمان بهبود ببخشید و همچنین اهداف مربوط به سلامتی خود را نیز گام به گام دنبال کنید. کارهای کوچکی را انجام دهید که میتواند روابط شخصی شما را شاد و صمیمی کند . تا جایی که ممکن است روبه جلو حرکت کنید و هنگامی که با مشکلات رو به رو می شوید فقط به مواردی که می توانند اوضاع را بهبود ببخشند رجوع کنید.
۱۶- تمرکز برای تسلط یافتن بر اصول اولیه
با در نظر گیری همه موارد ، درست انجام دادن اصول اولیه ۹۰ درصد مسیر است. در این صورت تنها باید نگران جزئیاتی باشید که آن ده درصد را شکل می دهند.
اگر به فکر کاهش وزن خود هستید، لازم نیست نگران تعادل میزان کربوهیدرات و چربی ها و قند های مصرفی خود باشید، فقط روی کنترل حجم وعده های غذایی خود تمرکز کنید.
اگر می خواهید شریک بهتری برای همسر خود باشید، هدایای فانتزی و ابراز محبت بیش از حد را فراموش کنید و فقط سعی کنید در همه حال با احترام رفتار کنید.
بیشتر چیز ها در زندگی دارای پایه هایی هستند که برای ساخته شدن آن چیز باید برقرار باشند . مانند باقی سازه ها این پایه های محکم و پایدار را فراهم کنید تا بر اساس آن ها آینده ای مثبت بسازید.
شما هیچ وقت بدون داشتن مهارت در پختن نان و شیرینی، یک قنادی تاسیس نمی کنید. همین امر در سایر زمینه های زندگی نیز صادق است.
۱۷-رو به رویی و غلبه بر ترس ها
چه چیزی باعث می شود که زندگی خود را سر و سامان ندهید؟
جواب احتمالا ” ترس ” است.
ترس یکی از بزرگ ترین موانع برای دستیابی به نتایجی است که در هر کاری آرزو داریم. و در زندگی ترس همان چیزی است که شما را از انجام اقدامات لازم برای بهبود شرایط باز می دارد.
از چی میترسی؟ مدتی را فکر کنید و کاملا با خود صادق باشید. هنگامی که ترس های اصلی خود را مشخص کردید، لازم نیست که آن ها را کاملا از بین ببرید بلکه فقط باید بتوانید علی رغم آن ها پیش روی کنید.
شجاعت این نیست که ترسو نباشید، به هر حال در زندگی با ترس رو به رو می شوید و باید کاری کنید. در نهایت اگر بتوانید بدون توجه به ترس های خود، دست به کار شوید، این ترس ها کاهش می یابند.
شاید به طور کامل از بین نروند اما احساس خواهید کرد که قابل کنترل هستند. ترس چیست و روش غلبه بر آن
۱۸- جشن گرفتن پیروزی ها
هر زمان که توانستید بر مشکلات غلبه کنید، با ترس ها روبرو شوید یا کاری را که باید انجام شود انجام دهید، برای خود جشن بگیرید. یک پاداش کوچک بدون اینکه زیاده روی کنید ، برای خود در نظر بگیرید.
و بخاطر قدم هایی که در جهت بهبود زندگی برداشته اید، به خودتان افتخار کنید. به این موفقیت ها به چشم چیزی که شایسته تجلیل است افتخار کنید. زیرا حتی کوچک ترین عملی می تواند زندگی شما را به سمت مثبت سوق دهد.
۱۹-طلب کمک کردن
مدیریت برخی امور برای بعضی از افراد به تنهایی دشوار است، دو یا چند نفر را برای حل یک مشکل در نظر بگیرید و با هم همکاری کنید. این گونه شانس بیشتری برای موفقیت خواهید داشت. بنابراین از درخواست کمک در مواقع ضروری نترسید. احتمالا متوجه شده اید که بسیاری از مردم از کمک کردن به کسی که دوستش دارند لذت می برند و اگر شخصی نتواند در یک مورد خاص به شما کمک کند به یاد داشته باشید که سازمان هایی برای کمک کردن وجود دارند.
همچنین فراموش نکنید که درخواست کمک نه شما را کوچک میکند نه این که بر دوش کسی سنگینی می کند. همه ما گاه به گاه به کمک کوچکی احتیاج داریم.
۲۰- بازخورد گرفتن
یکی از کار های دیگری که باید انجام دهید بازخورد گرفتن از دیگران است، این گونه در آینده کارهای خود را به شکل بهتری انجام می دهید.
به هر حال ممکن است شما متوجه یک سری از نکات نشوید و دیگران که کار شما را تحت نظر داشته اند، به شما بگویند چه اشکالاتی دارید و چگونه باید رویکرد خود را بهبود ببخشید.

مثلا هنگامی که در مصاحبه شغلی خود موفق نبودید ، از کارفرما بپرسید که اشکال کار شما کجا بوده است. این کار به حل مشکل برای مصاحبه های آینده و داشتن شانس بیشتر برای تامین شغل کمک می کند.
شما حتی می توانید از دیگران بپرسید چگونه در روابط خانوادگی و دوستانه خود خوب هستند و شما باید چه کاری برای بهتر شدن انجام دهید.
فقط مطمئن شوید که به آن ها گوش می دهید و با آغوش باز پذیرای انتقادات هستید.
۲۱- به خود گرفتن ممنوع
واقعیت زندگی این است که اتفاقات بد برای افراد خوب می افتد . اما لزوما به معنای این نیست که شما چه سرنوشتی خواهید داشت یا این که به عنوان یک شخص کی هستید. همچنین نظرات دیگران درباره شما حقیقتی نیست که حتما باید باور کنید . برخی از افراد شما را دوست ندارند و به همین خاطر چیز هایی می گویند یا کارهایی انجام می دهند. اما شما نباید این رفتار ها را به عنوان چیزی که سزاوارش هستید بپذیرید.
مشکل اغلب مربوط به خود آن ها است، و اقدامات آن ها واقعیت وجودی خودشان را نشان می دهد، نه شما.
از سوی دیگر عصبانی شدن برای هر چیزی که یک نفر می گوید یا انجام می دهد، حتی در صورت عدم وجود قصد بد، اتلاف وقت و انرژی شما است.
اگر احساس می کنید بیش از حد مورد حمله قرار می گیرید، یعنی به اندازه کافی مشغول ساختن مسیر زندگی خود در جهت مثبت هستید و اصلا لازم نیست آن ها را جدی بگیرید.
۲۲-صرفه جویی
اگر در حد توان خود تلاش نکنید و برای نیاز های مالی آینده خود برنامه ریزی نکنید، دیر یا زود با مشکلاتی رو به رو خواهید شد. صرفه جویی به معنای نفی لذت های ساده زندگی نیست ، بلکه به معنای در زمان درست خویشتنداری کردن است. و همچنین به معنای بودجه بندی دقیق است تا اطمینان حاصل شود که در آمد ما کمتر از خرج هایمان نیست. و همچنین به معنای جلوگیری از پول خرج کردن های غیر ضروری ما و یا تجملات گرایی است. و یا این که بجای خرید وسایل جدید، از همان چیزهایی که داریم به درستی استفاده کنیم. صرفه جویی کاری است که بدون توجه به سطح در آمد شما، به شما کمک خواهد کرد. و استرس را در صورت کم بودن درآمد کاهش می دهد.
۲۳- زندگی درام نیست!
زندگی لحظات آرام و مسالمت آمیزی دارد اما زمان هایی نیز وجود دارد که مردم باعث می شوند آرامش شما از بین برود.
فکر کردن به مشکلات و مسائل شخصی دیگران تخلیه انرژی و هدر دادن زمان است، به جای آن بر نظم دادن به زندگی خود تمرکز کنید.
اگر زندگی خود را از حالت درام خارج کنید، می توانید به سادگی وضعیت خود را بهبود ببخشید.
تا زمانی که دیگران خودشان نخواسته اند نظرات خود را بیان نکنید. از مشارکت در بحث های دیگران خودداری کنید. از رعایت فاصله با افرادی که زندگی آن ها پر از نمایش است نترسید.
۲۴-تعیین حد و مرز
شما باید مرز های مشخصی را با افراد در زندگی و ذهن خود تعیین کنید تا بتوانید از مشارکت در چیز هایی که به نفع شما نیستند جلوگیری کنید. یاد بگیرید که به افراد و فرصت هایی که به هدف شما ارتباطی ندارند، نه بگویید.به این که به چه کسی و به چه چیزی کمک می کنید دقت کنید. البته خوب است که به عزیزی که نیاز واقعی به کمک شما دارد، کمک کنید، اما مطمئن شوید مردم از شما سوء استفاده نمی کنند.اگر شخصی بیش از حد به شما در زندگی کمک می کند تا شما هم به او کمک کنید، از او بپرسید که چرا این زمان را برای خودش صرف نمی کند؟
خودخواهی نیست که نیاز های خود را در اولویت قرار دهید.
در بلند مدت، هنگامی که همه چیز در زندگی شما حل و فصل شد، بهتر می توانید به دیگران کمک کنید.
۲۵-کشف کردن انگیزه
انگیزه به شما کمک می کند تا اقدامات مثبتی را انجام دهید و زندگی خود را بهبود ببخشید. اما انواع مختلفی از انگیزه وجود دارد و همه آن ها بدرد شما نمی خورند. گذراندن مدتی برای فهمیدن آنچه واقعاً به شما انرژی و انگیزه می دهد باعث می شود موفق تر شوید. شاید وقتی با گروهی از افراد که همگی روی موضوعات مشابه کار می کنید همراه شوید، بیشترین انگیزه را داشته باشید.
یا بودن با افرادی که یکدیگر را برای رسیدن به اهداف خود حمایت و تشویق می کنند، به شما انگیزه بدهد. یا شاید انگیزه شما از موفقیت های قبلی در کارهایتان سرچشمه می گیرد. یاد بگیرید که از هر چیزی که به شما انگیزه می دهد استفاده کنید تا بتوانید در سخت ترین شرایط و بدون اشتیاق هم ادامه دهید. با این 7 ترفند یک بار و برای همیشه با انگیزه بمانید
۲۶- در لحظه زندگی کن
آنچه دیروز انجام دادید دیگر قابل تغییر نیست. در بسیاری از موارد به حال اهمیت کم تری می دهید. آنچه فردا ممکن است انجام دهید مهم است، اما بیشترین اهمیت را کاری که امروز انجام می دهید دارد. امروز روزی است که واقعاً مهم است. بنابراین به جای اینکه وقت خود را صرف نگرانی در مورد گذشته یا آماده شدن برای آینده کنید، بر آنچه که می توانید امروز، در حال حاضر، در این لحظه انجام دهید، متمرکز باشید.
امروز چه کاری می توانید انجام دهید که زندگی شما را در مسیر مثبت تری قرار دهد؟ روی چه چیزی باید کار کنید؟ چه شغل هایی را می توانید امتحان کنید، با چه مشکلاتی می توانید کنار بیایید؟ برنامه ریزی برای فرداها باید از همین امروز شروع شود. و شما باید بر انجام این برنامه ها تمرکز کنید . البته آنقدر درگیر جزئیات نشوید که کارهای تان به تعویق بیافتد و جوری بشود که هیچ وقت انجام نشوند.
۲۷- آرامش در هنگام ناکامی
وقتی زندگی شما آنجایی که دوست دارید نیست ، باید راهی پیدا کنید تا آن را به جایی که می خواهید باشد برسانید. این سفر با شکست همراه خواهد بود. البته شکست اجتناب ناپذیر است. نکته اصلی این است که در این مراحل عقب نمانده خونسردی خود را حفظ کرده و اجازه ندهید که این ناکامی ها شما را به طور کامل از مسیر خارج کنند. بله، شما غمگین می شوید، اما اگر بتوانید روی اقداماتی که می توانید برای پیشبرد هدف خود انجام دهید تمرکز کنید، این مشکلات موقت خواهند بود . مشکلات را به عنوان فرصتی برای آزمایش عزم و اراده خود ببینید. و پس از گذشت از این مراحل، به آن ها به عنوان لحظاتی نگاه کنید که در آن ها شخصیت و پشتکار شما نمایان شد.
۲۸- درک دلایل و نتایج
اقدامات و تصمیم گیری های شما هر کدام نتیجه ای را به دنبال خواهند داشت . بسیار مهم است ارتباط بین آنچه انجام میدهید و آنچه در زندگی شما اتفاق می افتد را درک کنید. و این موضوع از دو جهت مفید است:

در مرحله اول ، به شما کمک می کند تا ببینید چه زمانی ممکن است یک اقدام منجر به نتیجه منفی شود. اگر میبینید ممکن است نتیجه منفی باشد، می توانید این کار را انجام ندهید یا اقدامات احتیاطی لازم را برای به حداقل رساندن خطر انجام دهید.
ثانیاً، به شما امکان می دهد نتایج مثبت اقدامات خود را پیش بینی کنید. این آگاهی از پیروزی احتمالی آینده می تواند نیروی محرکی باشد که شما را مجبور به انجام آن عمل می کند.

کورکورانه و غافل از اینکه به کجا می روید در زندگی خود گام برندارید . چشمان خود را باز کنید تا بتوانید مسیر درست را ببینید. و سپس تصمیم بگیرید که آیا می خواهید در آن مسیر بمانید یا راه دیگری پیدا کنید.
۲۹- مسئولیت پذیری
وقتی مشغول انتخاب مسیر زندگی خود هستید، علاقلانه تر تصمیم بگیرید . اما شما همیشه نمی توانید درست تصمیم بگیرید، زیرا گاهی اوقات تحت تاثیر امیال نفسانی خود قرار می گیرید و بدون این که تقصیری داشته باشید تصمیم نادرستی می گیرید. وقتی این اتفاقات می افتد، مسئولیت آن را به عهده بگیرید و از آن ها درس بگیرید. دیگران را بخاطر اشتباهات خودتان سرزنش نکنید و یا سعی نکنید که از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنید.
ذات انسان از دوران کودکی این است که با آزمون و خطا کردن، یاد می گیرد چه کاری باید انجام دهد و دانشمندان نیز همین گونه با اشتباه کردن و تلاش برای ایجاد رویکردی متفاوت، پیشرفت های بزرگی می کنند.
10 تا از راههای خوشبختی در زندگی (و نتایج یک تحقیق جدید)
اعتراف به این که انتخاب نادرستی کرده اید قدمی به سوی انتخاب بهتر در آینده است . اگر از اشتباهات خود درس نگیرید ، محکوم به تکرار آن هستید.
۳۰-کنار گذاشتن موارد خارج از کنترل
در حالی که حواس شما به همه چیز است، ممکن است یکسری از عوامل خارجی که قدرتی خارج از کنترل شما دارند، شرایط منفی ایجاد کنند. این چیز ها هر چقدر هم ناخوشایند باشند، اجازه ندهید که ذهن شما را درگیر کنند. اگر بخاطر اتفاقات منفی که علی رغم خواست و نیت شما رخ می دهند، خشمگین و غمگین باشید ، توان خود را از دست می دهید.
این مسئله می تواند منجر به این ایجاد این ذهنیت در شما شود که قربانی هستید و جلوی پیشرفتتان را بگیرد.به جای آن به این فکر کنید که این اتفاق خلاف میل شما رخ داده است و لازم نیست تلاش بیش از حدی برای رفع آن بکنید .اینجا است که قدرت نهفته شما خود را نشان می دهد و زندگی خود را برای یک عمر سر و سامان می دهید.

زن موفق

چگونه یک زن موفق باشیم؟ (10 ویژگی و 5 عادت که باید ایجاد کنید)

چگونه یک زن موفق باشیم؟ (10 ویژگی و 5 عادت که باید ایجاد کنید)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/08/word-image-41.jpeg

بیایید کمی تمرین کنیم. چشمتان را به مدت 30 ثانیه ببندید و در ذهن خود تصور کنید یک زن موفق چگونه زنی می تواند باشد؟ چه کسی را در ذهن تان به عنوان یک زن موفق مجسم کردید؟ آیا این یک چهره عمومی و موردی آشنا در نظر شما بود؟ یا فقط یک سایه مبهم در ذهن تان مجسم شد؟
وقتی حرف از موفقیت به میان می آید ، افراد زیادی در برابر دیدگان شما نقش می بندند. به منظور بیان عمیق تر این موضوع با دو تن از زنان موفق و در عین حال با انگیزه مصاحبه ای انجام داده ایم و از آ نها درخصوص عادات روزانه شان که موجب کسب موفقیت شان شده ، سوال کردیم. آن ها حرف های زیادی در این خصوص داشتند که در این مقاله مواردی از صحبتهای شان را عنوان می کنیم:
“ایشا رادنام ” مدیر متخصص در بخش حقوقی شبکه آی پی و خدمات رسانه ای است و تجربه موفقی با بیش از 15 سال فعالیت در این حرفه دارد و در حال حاضر مدیر اجرایی بخش حقوقی شرکت ” لاینزگیت” است. وی با اشتغال در شرکت هایی چون سونی، تیونر، ریلاینس و دیگر شرکت ها توانمندی ها و مهارت های خود را بالاترین سطح ممکن به کار گرفت.
در واقع بر اساس قوانین شبکه های آی پی، نام ” ایشا “جز نفرات برتر لیست 50 نفره زنان موفق ثبت شده است که به نوعی موفقیت این زن می تواند انگیزه تلاش برای بسیاری از دختران باشد.

“وانشیکا گوئن کا، “موسس شرکت “کول کانیا” است و زنان زیادی را در مسیر رسیدن به رویاهای شان هدایت می کند. وی با کسب رتبه عالی از دانشگاه “براون” فارغ التحصیل شد. توانمندی و مهارت وی در حل مسائل و نیز تشنگی او در کسب علم آموزی، موجب اعتبار و شهرت نامی وی شد (که همچنان نیز در حال علم آموزی است) وی با سابقه اشتغال در شرکت های “ای وای” ، ” مکنزی اند کامپنی” و “ولزپون” در رزومه کاری خو، خواستار کارآفرینی شده و می خواهد در حرفه خود موفق تر از گذشته باشد.
حال که بر اساس این مقدمه با این دو زن موفق و باانگیزه در حرفه خودشان آشنا شدید، بهتر است بدانیم عادات روزانه آن ها (و دیگر زنان موفق در مشاغل شان) چگونه بوده است که در مسیر زندگی خود زنانی موفق بوده اند؟ در این مقاله با برخی از ویژگی های زنان موفق آشنا می شویم:
1-آن ها خود را با چالش ها مواجه می کنند
هیچ کس تابه حال با تنبلی و بدون تلاش به قله های موفقیت دست نیافته است. به عنوان مثال روزانه 10 تمرین ورزشی پوش آپ برای خودتان در نظر بگیرید .به خودتان فرصتی دهید تا بتوانید هر روز بر میزان این تمرینات بیفزایید. یکی دیگر از روش های چالش، داشتن فعالیت و تکاپوی شغلی است و لذا از هر گونه بی تحرکی در حرفه تان دوری کنید.
به گفته ایشا بسیاری از مردم به دنبال داشتن یک شغل هستند، اما در پی کسب مهارت و تخصص های لازم در آن شغل نیستند. وی می گوید من به شغل هایی که در آن فرد هیچ گونه تکاپو و فعالیتی ندارد و گویی یک وضعیت نباتی دارد، هیچ گونه علاقه ای ندارم و همیشه دلم می خواهد بیش از این فعال باشم.”
زندگی بدون رویارویی با چالش ها و بدون تلاش و فعالیت چه معنایی می تواند داشته باشد؟
“ایشا رادنام“مدیر بخش حقوقی شرکت “لاینزگیت”

2- زنان موفق فعالیت شان منظم و سازماندهی شده است
آن ها در مسیر حرکت به جلو به طور منظم و سازماندهی شده حرکت دارند. فهرستی از فعالیت های روزانه در محل کاری خود قرار داده اند. به عنوان یک زن موفق توجه به اینکه چطور برای روز و هفته خود برنامه ریزی کرده و تا چه حد وقت به دیگران اختصاص می دهید، عامل بسیار مهمی است.
یک نکته موثر سازمانی که توسط “وانشیکا”عنوان شده، این است که زمان خود را در طی هفته در کجا سپری می کنید و در عین حال وقت و انرژی خود را صرف چه کسانی می کنید؟ زمانی که پاسخ مربوط به این سوالات را ارائه دادید، آنگاه می توانید ارزیابی کنید که آیا اهداف بلند مدت تان را دنبال می کنید؟
حتما بخوانید: موثرترین روش برای رسیدن به مثبت اندیشی و حذف افکار منفی در زندگی
“ایشا” می افزاید همچنین بسیار حائز اهمیت است که بدانید چه زمانی وظایف محوله را باید انجام دهید. به عنوان مثال اگر هدف شما در دراز مدت افتتاح یک رستوران بوده است و زمان زیادی را صرف پیدا کردن یک سرمایه گذار کرده اید و چندان درصدد پرداختن به دستورالعمل های لازم دیگر نبوده اید حالا زمان آن فرا رسیده که مسائل مالی رستوران را به شریک خود و یا یک مشاور مالی محول کنید و خودتان به سراغ شرح وظایف و دستورالعمل های قسمت آشپزخانه رستوران بپردازید.
به کار بستن این روش، شما را تا حد زیادی برای رسیدن به اهداف تان یاری می کند و درعین حال لحظه ای از فرصت شغلی خود را اتلاف نکرده اید!
3- زنان موفق عقاید خود را آزادانه بیان می کنند
زنان موفق همواره از حس اعتماد به نفس فوق العاد ه ای برخوردارند و تمایل دارند عقاید خود را آزادانه بیان کنند بنابراین اگر شغل یا موقعیتی دارید که در خصوص آن احساس رضایتمندی ندارید، لازم است عقاید خود را آزادانه ابراز کنید.
ایشا در بیان میزان اهمیت ابراز عقیده، می گوید باید بدانید در چه موقعیتی قرار گرفته اید و در عین حال چه کاری تصمیم دارید انجام دهید. چنانچه موقعیتی که در آن قرار گرفته اید ، منطبق با اهداف و سطح انتظارات شما نیست، باید بتوانید در خصوص تغییراتی که مدنظرتان است، ابراز عقیده کنید. وی می گوید” اگر حرفهای تان را در خود نگه دارید و ابراز عقیده نکنید، آینده روشنی در این مسیر برای تان وجود نخواهد داشت!”
چگونه زن مستقل و قوی باشیم؟ (این 21 کار را انجام ندهید)
وقتی مصمم می شوید که عقایدتان را بیان کنید، در اولین گام نفسی عمیق بکشید و به خودتان کاملا اعتماد کنید.
“وانشیکا” نیز می گوید خودتان را نسبت به دیگران در اجرای این پروژه چگونه ارزیابی می کنید؟ بنابراین به خودتان فرصت و موقعیت بیشتری بدهید و در عین حال از گام های کوچک در این مرحله شروع کنید.
از اینکه ابراز عقیده کنید هراسی به دل راه ندهید!
4-آن ها اهداف خود را ذهن تصویرسازی می کنند
تجسم و تصویرسازی ذهنی، موضوعات فوق العاده مورد بحثی هستند و اجازه دهید در این جا یکبار و برای همیشه به آن ها اشاره کنیم. وانیشکا بر این باور است که تعیین و شفاف سازی مقاصد ، ما را در رسیدن به اهداف کمک می کند. در عین حال ایشا به برخی اقدامات در حین تعیین و شفاف ساز ی مقاصد اشاره می کند و اینکه زنان موفق همواره این اقدامات را به طور فعال در مسیر رسیدن به هدف انجام می دهند. همچنین در این راستا باید کمی صبور بود ،چرا که نتایج این اقدامات گاهی چندان فوری نخواهد بود.
اگر شما جز افرادی هستید که در تعیین مقاصد خود با مشکل مواجه هستید، بهتر است همیشه با خود تکرار کنید من هر روز رویا هایم را دنبال می کنم.
“وانشیکا گوئن کا”موسس و رییس شرکت”کول کانیا

6-زنان موفق همواره مسیر موفقیت را ادامه می دهند
جهان دائما در حال تغییر است پس چرا شما تغییر نکنید؟ مهم نیست در چه صنعت و حرفه ای اشتغال دارید. آنچه حائز اهمیت است اینکه زنان موفق باید در راستای رسیدن به موفقیت همواره ثابت قدم باشند و آموخته های شان را در این راه به خوبی به ببندند.
ایشا می گوید ” من به عنوان عضوی از یک صنعت و کار گروهی، همواره درصدد یافتن راهکار های جدیدی برای پیشبرد اهداف شرکت هستم. در عین حال حس همراهی و مشارکت همه افراد در این کار گروهی به من کمک می کند تا اطلاعات بهتری درخصوص مسائل مربوط به شرکت داشته باشم.
20 راز زنان موفق در زندگی زناشویی (از زبان زوج های با تجربه)
وانیشکا نیز ادامه می دهد بهتر است در ابتدا به منظور معادلات بین المللی تجاری، تایید موضوع مربوطه ، شبکه سازی و نیز حضور در وبینارها و کارگاه ها، پلتفرم های مختلف با یکدیگر الحاق شوند “زمانی که از وی سوال شد زنان به منظور طی مسیر موفقیت ،چه کاری می توانند انجام دهند ،در پاسخ گفت:
زنان باید به خوبی توانمندی هایشان را باور داشته باشند.
7-زنان موفق به طور جدی خود مراقبتی دارند
زنان موفق بهتر است زمانی را به برخی فعالیت های خود مراقبتی به منظور رفع استرس های کاری اختصاص دهند. فعالیت هایی چون سفر و استفاده از ماساژ درصدر فهرست فعالیت های خود مراقبتی قرار دارند و البته امروزه زنان گاهی فعالیت های دیگری به عنوان جایگزین این فعالیت های خودمراقبتی، برای کاهش استرس های خود در نظر گرفته اند.
در حالی که وانیشکا فعالیتی چون روزنامه نگاری را در کاهش استرس های کاری خود موثر می داند ، ایشا فعالیت مورد علاقه خود در این خصوص را تماشای فیلم و صرف نوشیدنی عنوان می کند. فعالیت مورد علاقه شما برای کاهش استرس های کاری تان چیست؟
8-زنان موفق ، همواره در حال یادگیری هستند
یادگیری، یک پروسه زندگی است که هیچ گاه در طول زندگی برای آن دیر نیست. هیچ کس نیست که بتواند ادعا کند من همه چیز را می دانم. این نکته مهم و کلیدی است که زنان موفق خود به شدت بر مبنای آن عمل می کنند.
وانیشکا نه تنها یک کار گروهی را در محیطی فرهنگی و در عین حال شاد، رهبری می کند بلکه همواره سعی می کند از شکست دیگر افراد تجربه آموزی کند. وی بر این باور است “ما از شکست ها بیشتر از موفقیت ها درس می گیریم.” ایشا نیز می گوید آن افرادی که از یادگیری سرباز می زنند، آیا تصور می کنند همه راهکار ها و دانسته هایشان در مسیر درستی است؟ وی می گوید اگر فرصتی داشته باشم تمایل دارم با روش های مدیریتی مدیران موفق بیشتر آشنا شوم و در این زمینه کسب تجربه بیشتری داشته باشم. (البته در درجه اول باید بتوانم زمانم را مدیریت کنم!)
سرمایه گذاری برای علم بهترین بهره است.
بنجامین فرانکلین
9-زنان موفق وجود ناهنجاری ها را باور دارند
به گفته “ماریو کندو” وجود ناهنجاری ها جزئی از زندگی خیلی از افراد شده است.
وانیشکا می گوید هر آنچه مشاهده می کنید ، در روان شما تاثیر می گذارد. ناهنجاری ها ذهن را پاک می کند. او می گوید “ارتباط شما با اطرافیان تان در واقع به نوع رابطه شما با دیگر افراد کمک می کند” بنابراین بهتر است یک دوستی بی روح و خالی از لطف پانزده ساله خود را کنار بگذارید و به دنبال دوست صمیمی خود که سال هاست او را گم کرده اید، باشید.
تیپ های شخصیتی زنانه (9 نوع رایج)
ایشا بر این باور است که ناهنجاری ها بیشتر جهت گیری درونی دارند. وی به موضوع تقسیم بندی زندگی به دو بخش زندگی شخصی و زندگی شغلی بسیار معتقد است. بر این باور است که می توان عقاید خوب افراد را جایگزین موضوعات آزاردهنده قدیمی در ذهن کرد و به نوعی ذهن را آرام و به دور از هر گونه تشویش کرد. این روش جالب است؟ اینطور نیست؟
20-زنان موفق به شیوه ای سالم خود را با دیگران مقایسه می کنند
بعضی افراد تمایل چندانی به مقایسه خود با دیگران ندارند، اما زنان موفق به شیوه ای سالم این گونه مقایسه را انجام می دهند. چراکه معتقدند آن ها را در مسیر موفقیت به جلو سوق می دهد .
ایشا می گوید من در بسیاری مسائل از اطرافیانم انگیزه می گیرم و چنانچه ویژگی های مثبتی در افراد ببینم، بلافاصله آن را دریافت می کنم. وانیشکا نیز معتقد است در خصوص موضوع مقایسه خود با دیگر افراد باید گفت این موضوع هم مثل خیلی مسائل دیگر دارای برخی نقاط مثبت و منفی است. اینکه با مقایسه خود با دیگران، فرد مسائل زیادی می اموزد، نکته مثبتی است اما به شرطی که استقلال فکری خودش فراموش نشود.
5 عادت روزانه که برای موفقیت باید ایجاد کنید
کار های زیادی هستند که زنان موفق هر روز انجام می دهند تا اطمینان یابند در مسیر موفقیت همچنان ثابت قدم هستند. در این مقاله قصد داریم شما را با پنج عادت روزانه که آن ها تقریبا به طور روزانه انجام می دهند، آشنا کنیم شما نیز می توانید این عادت ها را در زندگی خود انجام دهید:
1-برای خوردن یک صبحانه سالم وقت بگذارید
بسیاری از افراد صبحانه را فقط به عنوان یک وعده غذایی می دانند ، اما از میزان اهمیت آن بی خبرند. زنانی قوی همچون بیانسه، رزی هانتینگتون واتلی، تیلور سویفت، صبحانه شان یک وعده غذایی کامل است و در این وعده غذایی، غذا های کاملی چون آووکادو بر روی نان تست گریپ فروت و گرانولا می خورند که غذا هایی کامل و مغذی هستند بنابراین صرف یک صبحانه کامل و مغذی یکی از عادات زنان موفق است.
2-مدیتیشن انجام دهید
برای اینکه ذهنی آرام و به دور از هرگونه تشویش داشته باشید ، از فعالیت های مدیتیشن کمک بگیرید. “آریانا هافینگتن” و “اپرا” روزانه فعالیت های مدیتیشن انجام می دهند. در واقع با انجام ده دقیقه این تمرینات می توانید سبک زندگی پر از مشغله خود را تغییر داده و به نوعی با داشتن ذهنی آرام ، انگیزه و خلاقیت های بهتری داشته باشید.
3-صبح ها مقدار بیشتری آب بنوشید
“گوئینت پالترو” به شدت به تاثیرات نوشیدن آب گرم و لیمو معتقد است . او می گوید اولین تاثیر این نوشیدنی مفید بر روی دستگاه گوارشی شما است .همیشه یک بطری آب همراه خود داشته باشید و بدن تان را به حالت هیدراته حفظ کنید. نوشیدن آب در عملکرد دستگاه گوارش و نیز زیبایی و جوان تر شدن پوست نقش دارد.
چرا زنان زیبا نصیب مردان معمولی یا زشت می شوند؟
4-فعالیتی روزمره داشته باشید
یکی از عادات مشترک در همه زنان موفق این است که هر روز سر یک ساعت خاص بیدار می شوند و فعالیت های خود را آغاز می کنند بنابراین شما نیز ساعت خاصی را برای بیدار شدن در نظر بگیرید و اگر می خواهید فردی سحر خیز باشید، سعی کنید برای یک هفته روی خود کار کنید و هر روز یک ربع زودتر از روز قبل از خواب بیدار شوید و کم کم در طی یک هفته عادت خواهید کرد که در زمان مناسبی از خواب بیدار شوید. البته می توانید بعضی مواقع مثلا زمان تعطیلات به خودتان فرصت استراحت بیشتری بدهید.
5-اهداف روزانه خود را یادداشت کنید
“آریانا هافینگتن” اهداف روزانه خود را یادداشت می کند و “لورن کنراد” فهرستی از فعالیت های روزانه برای خود تهیه می کند. شما نیز سعی کنید فهرستی از فعالیت های روزانه ای که باید انجام شوند، برای خودتان تهیه کنید.