10 روش برای اینکه بفهمیم در چه چیزی پتانسیل داریم؟

[ad_1]

هر کسی در یک کاری ماهر و خوب است؛ قبول دارید؟ پس چرا باید احساس کنید که فقط شما نمی توانید در یک کار یا مهارت با استعداد و خوب ظاهر شوید؟ درست است که گاهی اوقات وقتی در تلاش برای پیدا کردن کاری هستیم که برای انجام دادنش پتانسیل لازم و کافی را داریم، ممکن است کاملا دلسرد و ناامید شویم؛ ولی فهمیدن اینکه ما در چه کاری مهارت داریم می تواند تغییر زیادی در زندگی مان ایجاد کند. فرقی هم نمی کند این کار به شغلمان مربوط شود یا به علایق و سرگرمی هایمان.
ما اینجا نکات و راهنمایی های بسیار مفیدی در اختیارتان می گذاریم که از طریق آنها می توانید بفهمید در چه چیزی مهارت و پتانسیل دارید. مطمئنا وقتی به پایان این مطلب رسیدید می توانید حداقل یک مورد که در آن ماهر هستید را نام ببرید. خیلی خب، شروع می کنیم!
1- کارهای مختلف را امتحان کنید و برای فعالیت های متفاوت داوطلب شوید
اگر نمی دانید چه کاری برایتان خوب است، احتمالا موقع کشف این موضوع ندانید که باید از کجا شروع کنید. برای به حداکثر رساندن تعداد زمینه هایی که در آن مهارت دارید باید موارد زیادی را امتحان کنید.
مطمئنا در نهایت به موردی برمی خورید که واقعا برای شما و متناسب با توانایی های شما ایجاد شده است. ناامید نشوید. اگر مثلا 9 مورد را امتحان کردید و در هیچ کدام به چیزی که می خواستید نرسیدید، سراغ مورد دهم بروید.
26 عادت مثبت برای یک زندگی سالم
گاهی اوقات شاید لازم باشد کمی از چارچوب ها و ساختارهای معمول بیرون بیایید. سعی کنید ترکیب های خلاقانه را امتحان کنید مثلا چیزهای جدید بنویسید، سراغ هنر بروید، نویسندگی را امتحان کنید و کاری که واقعا متناسب با شماست را پیدا کنید.
از طرف دیگر می توانید چند کار عملی هم انجام بدهید؛ مثلا شروع به ساخت صفحات گسترده برای کار کردن و فرمول نویسی کنید. ممکن است بفهمید که در این کار مهارت دارید و خیلی راحت می توانید حتی از این کار کسب درآمد هم بکنید.
اگر این روش ها هم موثر نبود سعی کنید فعالیت فیزیکی داشته باشید. اگر به ورزش علاقه دارید می توانید وارد رشته ورزشی مورد علاقه تان بشوید. می توانید سرمربیگری اعضای خانواده تان را به عهده بگیرید یا کلاس های رایگان ورزشی برای دیگران بگذارید. به این ترتیب با گذشت زمان احتمالا متوجه می شوید که در این کار مهارت دارید و انگیزه بیشتری برای ادامه دادن پیدا می کنید.

یک کار دیگر هم می توانید بکنید و آن هم این است که برای مدتی فعالیت های داوطلبانه داشته باشید. البته این کار برای همه گزینه مناسبی نیست؛ اما به چند دلیل ارزشش را دارد.
داوطلب شدن به طور کلی ایده خوبیست، مخصوصا اینکه هر سازمانی که انتخاب می کنید با کمال میل حاضر است کمک شما را بپذیرد. این کار به شما فرصت می دهد تا چیزهای جدید را تجربه کنید. نیازی نیست که حتما در این کارها مهارت داشته باشید، بلکه قرار است مهارت جدید را یاد بگیرید.
جنبه های مهم زندگی (12 مورد که باید در اولولیت باشند)
می توانید مدتی به صورت داوطلبانه از بچه ها یا حیوانات مراقبت کنید، در یک فروشگاه کتاب کار کنید یا به موسسه های خیریه سری بزنید و آنجا مشغول فعالیت شوید. هر کاری که فکر می کنید می تواند درهای جدید به روی شما باز کند را امتحان کنید.
حتی اگر مهارت خاصی هم در این موارد پیدا نکنید باز هم چیزی از دست نداده اید. با انجام فعالیت های داوطلبانه، هم خودتان سرگرم می شوید و هم به جامعه تان کمک می کنید.
2- وقتی موارد جدید را امتحان می کنید اجازه بدهید زمان کافی بگذرد
خیلی از ما موقع تجربه یک کار یا مهارت جدید در یک لحظه به خودمان می گوییم: بله! این همان چیزیست که کاملا برای من ساخته شده! اما باید این را بدانید که مطمئن شدن از اینکه آیا کاری واقعا متناسب شماست یا نه، به گذشت زمان نیاز دارد.
هیچ کس در شروع یک کار نمی تواند کامل و بی نقص عمل کند، پس انتظارات واقع بینانه ای از خودتان داشته باشید و اجازه بدهید گذشت زمان مشخص کند چه زمینه ای برایتان بهتر است.
وقتی به خودمان فرصت تجربه چیزهای جدید را می دهیم، اغلب اوقات فشار را از روی خودمان برمی داریم و انتظار نداری که خیلی زود و سریع به مهارت برسیم. اگر کمال گرا باشید کاملا این فشار را تجربه کرده اید و می دانید که چقدر استرس زا و نگران کننده است.
پس به جای اینکه همان روز اول تصمیم بگیرید که شکست خورده اید یا موفق شده اید، به خودتان زمان بدهید و قضاوت در این خصوص را به مدتی بعد موکول کنید.

به این فکر کنید که شما در حال تمرین کردن هستید نه بیشتر! تصور کنید که این کار درست مثل ورزش کردن است – بعد از چند بار تمرین، به این دلیل که هنوز در این کار خبره نشده اید، ممکن است احساس کنید که کمی اعتماد به نفس­ یا خوش بینی ­تان را از دست داده ­اید. با این حال، می دانید که باید واقع بین باشید و قبل از رسیدن به سطح مطلوبی که می خواهید، منتظر بمانید.
مطمئنا اولین بار به سادگی نمی توانید تک تک حرکاتی که در ویدیوهای جدید ورزشی مشاهده می کنید یا تکنیک­ های وزنه برداری را با موفقیت اجرا کنید؛ اما هیچ اشکالی ندارد! برای یادگیری نحوه انجام کارهای جدید، زمان لازم داریم، اما در پایان تلاشمان نتیجه خواهد داد.
10 تا از کاربردی ترین نکات کسب ثروت در زندگی (تحقیقات 2020)
سعی کنید از ذهنیت لذت آنی که این روزها بسیاری از ما به آن دچاریم، دور شوید.
ما در جهانی زندگی می کنیم که به سرعت عکس ها را در صفحات مجازی پیمایش می کنیم، با جا به جایی یک انگشت در عرض چند دقیقه قرار ملاقاتی ترتیب می دهیم و غذایی سفارش می دهیم که در عرض 20 دقیقه به دست مان می رسد. ما آنقدر عادت کرده ایم سریع به خواسته هایمان برسیم که فراموش می کنیم بعضی کارها واقعاً زمان بر هستند.
به خودتان کمی استراحت بدهید و قبل از این که انجام کاری را ترک کنید، برای انجام آن پشتکار داشته باشید. زمانی با یادگیری کلیک کردن و نحوه استفاده از کامپیوتر و … مهارت جدیدی در زندگی کسب کردید؛ بنابراین ارزشش دارد که بازهم وقت صرف کنید!
3- از عزیزانتان بپرسید که فکر می کنند شما در چه چیزی مهارت دارید
اگر کار کردن در حیطه ای که در آن ماهرید سخت است، از اطرافیان تان بپرسید! جای هیچ خجالتی نیست اگر از عزیزان خود بپرسید تا برخی از بهترین ویژگی های شما را نام ببرند.
آنها ممکن است مواردی را بیابند که شما هرگز متوجه آنها نشده باشید، یا کارهایی که فراموش کرده اید از آنها لذت می برید یا در انجام آن ها موفق هستید.
20 تا از مهم ترین اصول موفقیت در زندگی طبق جدیدترین تحقیقات
مزیت این کار این است که با استفاده از این روش شما بیشتر نظرات عینی دریافت می کنید. این افراد احساس شما را به مشاغل خاص، وظایف مختلفی که در آن پیشرفت کرده اید را به یاد دارند و به خاطر می آورند چه چالش هایی با تیپ شخصیتی یا سبک زندگی شما متناسب نیستند.
آنها می توانند با روشی ساده، یعنی گفتگو کردن، به شما کمک کنند تا متوجه شوید توانایی امتحان کردن چه کارهایی را دارید.
به احتمال زیاد شما موقع حرف زدن با با آنها خیلی راحت هستید؛ بنابراین گفته های خودتان را سانسور نخواهید کرد. به همین ترتیب، برخی از افکار ناخودآگاه شما که به طور معمول آنها را آرام نگاه می دارید، به احتمال زیاد ظاهر می شوند- همیشه می خواستید بازیگری را رها کنید اما خجالت می کشیدید و نمی توانستید به کسی بگوئید؟ احتمالاً در این نوع مکالمه خواهید توانست و عزیزنتتان اعتماد به نفس بزرگی به شما خواهند داد تا جرات امتحان کردن این کار را به دست آورید!
4-بازدهی خودتان در کار یا تحصیل را ارزیابی کنید
کاری که می توانید با انجام آن متوجه شوید در چه کاری مهارت دارید، این است که اگر در گذشته در رابطه با عملکردتان ارزیابی داشته اید، آنها را مبنای عمل خود قرار دهید.
اگر رئیس یا مدیرتان عملکرد شما را بررسی می کند، می توانید به این بررسی را مرور کنید تا ببینید چه مهارت هایی در این بین برجسته شده اند.
ویژگی افراد ثروتمند و 8 عادت که ثروتمندان دارند
آنها ممکن است نکاتی مانند “مهارت های ارتباطی عالی” یا “توانایی عالی در هدایت تیم” را در پرونده شما قید کرده باشند.
این نوع بینش این امکان را برای شما فراهم می سازد تا چیزهای جدیدی را امتحان کنید. ممکن است متوجه شوید واقعاً در مدیریت افراد مهارت دارید و پس از آن می توانید از فرصت هایی پیش آمده با این توانائی بهره ببرید.

اگر دانشجو هستید، احتمالاً سنجش یا ارزیابی های مشابهی از معلمان یا اساتید خود دارید.
حتی ممکن است آنها در مورد مجموعه مهارت هایتان با شما به صحبت بنشینند- در هر حال، وظیفه شان راهنمایی شما است، بنابراین ارزش یکبار امتحان کردن را دارد.
برای آنها یک ایمیل بزنید یا یک روز بعد از کلاس از آنها سوال کنید. آنها ممکن است مواردی را در رفتار شما ببینند که شما خودتان متوجه آنها نیستید؛ مثلا این که چقدر در پروژه های گروهی باعث افزایش انگیزه همه می شوید یا این که چقدر در ارائه های گروهی یا جلسات نقش آفرینی فوق العاده هستید. می توانید این نقطه نظرات را کسب کنید و با آنها به سرعت پیشرفت کنید!
5- مسابقه آنلاین برگزار کنید
برگزار کردن مسابقه های آنلاین به این هدف جای خجالت ندارد. اگر نگاهی به بیرون بیندازید، افرادی را پیدا خواهید کرد که در مورد سابقه شغلی تان تا به امروز سوال خواهند کرد. برخی دیگر روی علائق شما متمرکز خواهند شد و برخی دیگر با دادن پاسخ ی سریع ویژگی های شخصیتی یا نقاط قوت و ضعف اصلی تان را به شما یاد آور خواهند شد.
البته این آزمایشات همیشه 100٪ دقیق نیستند، اما می توانند راهنمایی و دید خوبی به شما بدهند.
6- از فکر کردن بیش از حد به کاری که در آن مهارت دارید دست بردارید
بسیاری از ما گاهی بسیار مشتاقانه و گاهی با ناامیدی دنبال کارهایی هستیم که در آن ها مهارت داریم. دلیل این مساله است که ما بیش از حد در جزئیات کوچک گیر می افتیم.
ما حقایق و آمار و پاسخ های قطعی و سریعی را می خواهیم که باعث هدایت شما ما به سمت مسیری شود که در آن تغییرشغل و زندگی رخ می دهد.
انرژی درمانی چیست؟ بهترین و موثرترین روش انجام آن
این طرز فکر تقریباً موجب ایجاد دید تونلی در ما می شود؛ به این معنی که ما چنان در داشتن این طرز فکر ثابت قدم هستیم که توانایی دیدن تصویر بزرگتر را از دست می دهیم.
به جای این که فقط روی یک کار یا یک موضوع تمرکز کنید، این امکان را به خودتان بدهید که گاهی از روند انجام آن نیز لذت ببرید.
سعی کنید به کاری که مرتباً انجام می دهید و از آن لذت می برید، فکر کنید. ممکن است به خاطر کیک هایی که برای همکاران خود می پزید مورد تمجید و تحسین قرار بگیرید، یا دیگران همیشه استعداد و سلیقه شما در انتخاب لباس را تحسین کنند.

شاید آن کار چیزی بیش از تماشای تبلیغات تلویزیونی و اشاره به این که چقدر این تبلیغات بی معنی هستند، نباشد. این کاریست که من همیشه آن را انجام می دادم؛ بنابراین تصمیم گرفتم که در تبلیغات و تلویزیون حرفه ای شوم، چون می دانم مهارتم در این کار است، پس به اندازه ی کافی به این مهارت توجه می کنم تا ادامه اش دهم.
شاید شما همیشه در پروژه­های “خودت انجام بده” به دوستتان کمک می کنید یا ممکن است با ابزارهای برقی به سرعت کار کنید یا استعدادی عالی در طراحی داشته باشید. از این استعدادها بهره ببرید و با آنها کار انجام بدهید!
7- الزامات شغلی خودتان را بررسی کنید
مطمئن نیستید در چه چیزی مهارت دارید؟ آگهی یا شرح شغل مربوط به جایگاه فعلی تان و نیز موقعیت هایی را که اخیراً داشته اید را بازبینی کنید.
ممکن است متوجه شوید که دائما الزامات شغلی مشابهی در پیش رویتان ظاهر می شوند. این واقعیت که شما توانسته اید در حفظ چندین شغل که در تمامی آنها از شما مهارت کافی در ارائه­ مطالب یا سابقه حسابداری خواسته شده است، موفق عمل کنید، نشان دهنده نقاط قوت شما در این حیطه ها است!
راههای غلبه بر تنبلی (30 روش موثر)
اگر دست از تمرکز بیش از حد بر آنچه می خواهید در آن خوب باشید برندارید، اغلب مهارت هایی را که مدت های مدیدی برای بهتر کردن شان وقت صرف کرده اید را فراموش می کنید. اینها همان مهارت هایی هستند که با ممارست در انجامشان و لذت بردن از آن ها کسب کرده اید، تا حدی که توانستید مدام آنها را انجام بدهید و الان به یک حرفه ای تبدیل شوید!
8- آگهی های استخدام مد نظرتان باشد
جستجو در لیست شغل هایی غیر از شغل خودتان نیز می تواند بسیار مفید باشد. ما غالباً کارهایی که در انجام آنها ماهر و توانا هستیم را فراموش می کنیم زیرا عادت به انجام آنها داریم! در میان آگهی های شغلی جستجو کنید و به مهارت های مورد نیاز برخی از آنها نگاهی بیندازید.
ممکن است آگهی شغلی را ببینید که به شخصی با تجربه در خرده فروشی نیاز دارد و سپس تابستانی را به یاد آورید که در فروشگاهی کار می کردید و چقدر هم از آن کار لذت می بردید یا چندین بار موفق به کسب عنوان ” بهترین کارمند ماه” شدید.
ببینید چه چیزی حافظه شما را تحریک می کند و به یاد داشته باشید که برخی از نقاط قوت ما ممکن است اخیراً استفاده نشده باشد، اما آنها هنوز هم با ما هستند!
9- پول یا جنبه های کاربردی را فراموش کنید
وقتی به نقاط قوت خودمان فکر می کنیم، بر جنبه های کاربردی شان متمرکز می شویم.
شاید در طراحی مهارتی باورنکردنی داشته باشید، اما همیشه داشتن این مهارت را رد می کنید چون پیش خودتان فکر می کنید این مهارت به درد پرداخت صورت حساب ها و قسط هایتان نمی خورد! خب، این واقعیت به این معنا نیست که شما مهارتی ندارید و در کاری سرآمد نیستید.
بیایید برای ماهر بودن در کاری شرایط خاصی مثل دریافت پول در ازای داشتن این مهارت یا به دست آوردن شهرت به واسطه آن در نظر نگیریم و به کارهایی بپردازیم که واقعاً به خوبی از پس آن ها بر می آییم.

این لیست از مهارت ها، با لیستی که در ذهن تان دارید، بسیار متفاوت خواهد بود. ما اغلب بر مهارت های مربوط به شغل مان متمرکز می شویم و فراموش می کنیم که سرگرمی هایمان نیز به نوعی جز مهارت های ما محسوب می شوند.
آیا در شغل تان روی آمار کار می کنید اما آخر هفته های خودتان را با کارهای دستی تزئینی می گذرانید؟ خب، این اتفاق به این خاطر است که شما در ساختن زیور آلات مهارت دارید!
یادتان باشد هیچ وقت مهارتی که دارید را صرفاً به این دلیل که حس می کنید آن مهارت کاربردی نیست، دست کم نگیرید.
10- با یک متخصص مشاغل یا راهنمای آموزشی صحبت کنید
همیشه این گزینه وجود دارد تا با کسی که به کارش وارد است صحبت کنید! در هر مرحله از زندگی که هستید، از صحبت کردن با یک متخصص شغلی هراس نداشته باشید.
این تصور غلط وجود دارد که مشاوران آموزشی در امور شغلی فقط برای دانشجویان دانشگاه یا فارغ التحصیلان اخیر هستند. در صورتی که شما هم می توانید از این منبع نهایت استفاده را بکنید و از پشتیبانی های آنها بسیار بهره ببرید.
13 نشانه واضح آدم های نابغه (تحقیقات جدید)
برخلاف وقتی که از دوستان تان سئوال می کنید، این فرد ( یعنی راهنما یا مشاور شغلی) هنوز چیزی درباره شما نمی داند. وقتی با دوستان در مورد مسائل صحبت می کنیم، به هیچ وجه به خودمان زحمت پر کردن “خلاهایی که داریم” را نمی دهیم، چون، آنها از قبل همه مسائلی که قرار است در مورد آن صحبت کنیم را می دانند.
به عنوان مثال، می توانیم به دوستان مان بگوئیم “اوه یاد آن شغلی افتادم که در سن بیست سالگی به آن مشغول بودم، دیگر نمی خواهم در آن شغل مشغول شوم!” در این جا دوست ما به خاطر می آورد، بنابراین نیازی به ذکر جزئیات نداریم.
یک مشاور راهنما در امور شغلی از قبل جزئیات بیشتری را در مورد ما نمی داند؛ بنابراین ممکن است از ما بخواهد تا آنها را توضیح دهیم. این اتفاق، ممکن است باعث شود تا بگویید “خب، من از این که مجبور باشم تیمی از افراد را مدیریت کنم متنفرم” – این نکته به آنها کمک می کند تا روی کارهایی که از آنها لذت نمی برید کار کنند تا بعدها بتوانند آنچه را که از آن لذت می برید را کشف کنند.
30 تا از بهترین روشهای گیاهی افزایش هوش و حافظه
شاید بگویید “خب، من از این که مجبور باشم تیمی را مدیریت کنم متنفر بودم – اما در واقع، اگر می توانستم امور محوله را سازمان دهی کنم، بسیار عالی می شد. فراموش کردم که چقدر همه برنامه ریزی کردن را دوست داشتم “- این کار مکاشفه ای است که شاید شما نتوانید با کسی که شما را کاملاً خوب می شناسد، داشته باشید. به این ترتیب مکالمه ای کاملاً جدید ایجاد می شود و متوجه می شوید که اگر با مشاور صحبت نمی کردید، نمی توانستید این مکالمه را داشته باشید.
دست بر قضا ممکن است مشاور شما شغلی در رابطه با برنامه ریزی رویدادها یا مدیریت پروژه را به شما توصیه کند و این چیزی است که شاید اگر با مشاور صحبت نمی کردید هیچ وقت به آن نمی رسیدید!
همانطور که شاید بگویید، وقتی پای مهارت شما در کاری وسط می آید هیچ وقت یک راه یا راه حلی سریع وجود ندارد. درعوض، رویکردهای متعدد، مکالمات بی رودروایسی و صبر زیاد لازم است!
یادتان باشد که شما واقعاً در خیلی چیزها مهارت دارید.ممکن است همه آنها تبدیل به یک مسیر شغلی جهت کسب درآمد میلیاردها دلاری نشوند؛ اما این موضوع به این معنی نیست که آنها جزو مهارت های شما محسوب نمی شوند.
نکته های کوچک برای زندگی بهتر (26 نکته ریز ولی موثر)
صحبت کردن با افرادی که شما را بهتر می شناسند و افرادی که شما را نمی شناسند، این امکان را به شما می دهد که در جهت کشف استعدادهای تان قدم بردارید.
طبیعی است که باید برای کسب مهارت در کاری، کمی وقت صرف کنید، بنابراین اگر کار جدیدی را به صورت تصادفی امتحان کردید و توانستید در عرض پنج دقیقه در انجام آن کار عالی شوید، اصلاً ترس به دلتان راه ندهید.
برای کسب مهارت در هر کاری به خودتان فرصت بدهید، به خودتان ایمان داشته باشید و از ادامه امتحان کردن کارهای جدید نترسید! به خودتان بگویید قرار است فقط یک گزینه را امتحان کنید و باید بگوئیم که این امتحان واقعا ارزش وقت صرف کردن و تلاش کردن را دارد.
 

[ad_2]

Source link

8 روش تغییر نگرش در زندگی [تبدیل نگرش منفی به مثبت]

[ad_1]

نگرش منفی های ما به زندگی، از عدم آگاهی مان ناشی می شود. اگر بدانید که داشتن نگرش منفی چقدر می تواند بر شرایط و روابط تان تاثیر بگذارد، از همین الان برای تغییر آن اقدام می کنید.
اما راه از بین بردن نگرش منفی و جایگزینی افکار مثبت به جای آنها چیست؟ در این مطلب ما به شما می گوییم که چگونه می توانید نگرش مثبت تری به زندگی پیدا کنید و به این ترتیب به سمت داشتن یک زندگی شادتر قدم بردارید. هیچگاه فراموش نکنید که افکار، بر نحوه رفتار و اعمال ما تاثیر می گذارد و بعبارت دیگر، اعمال ما از تفکراتمان نشات می گیرد.
به افکار خود توجه کنید و این را بدانید که:
تغییر نگرش به معنی سرکوب کردن یا از بین بردن کامل افکار منفی نیست. اینکار در حقیقت تغییر الگوهای فکری است.
افکار منفی طبیعتا برای هر کس بوجود می آیند، اما وقتی به آنها توجه کنید، مثل این است که آنها را تغذیه می کنید تا دوباره برگردند و قوی تر شوند.
چطور آدم خوبی باشیم؟ (101 ایده برای کمک به دیگران)
وقتی الگوهای فکری تکراری و منفی را تغییر دهید، نگرش خود را تغییر خواهید داد. به این ترتیب قادر خواهید شد جهانی که در آن زندگی می کنید را تغییر دهید و به چیزهایی دست پیدا خواهید کرد که قبلاً فکر نمی کنید امکان پذیر باشد.
در این قسمت راهکارهای تغییر نگرش منفی و جایگزینی آنها با افکار مثبت آورده شده است.
1- طرز فکر خود را تغییر دهید و تفکر باینری را کنار بگذارید
اغلب اوقات، ما به روش محدودی فکر می کنیم و نگرش مان نسبت به بسیاری از حقایق به صورت سیاه و سفید است و هیچ حد وسطی در نظر گرفته نمی ‌شود. به این طرز تفکر، تفکر باینری یا صفر و یک گفته می شود. حتی فکر کردن در مورد افکار فقط منفی یا مثبت نیز یک روش باینری است.
نگرش منفی زمانی ایجاد می شود که متقاعد شده باشید این روش دودویی یا کل نگر، بازتاب دقیق واقعیت است. وقتی این طرز تفکر به نتایج خوبی نمی رسد، دیگران را مقصر می دانید. در چنین فضایی همه چیز “با ما یا بر علیه ما” در نظر گرفته می شود و افراد یا با عقیده ‌ای موافقند و یا آن را به کلی رد می ‌کنند و برای حل مشکلات هیچ حد واسطی در نظر نمی گیرند!

همین امر موجب ایجاد یک نگرش منفی می شود و مانع از رسیدن ما به درجات بالای فکری و اعتقادی می گردد. سرزنش کردن دیگران نه تنها به حل مشکل این طرز تفکر کمک نمی کند بلکه آن را ماندگارتر هم می کند.
تحقیقات نشان می دهد که تغییر مسیر باعث بهبود خلاقیت می شود. تغییر مسیر موجب می شود که متفاوت فکر کنید و از افکار منفی رهایی یابید.
27 روش افزایش کیفیت زندگی (راهکارهای واقعا موثر)
برای دور شدن از تفکر باینری و تغییر مسیر، یک قدم عقب بروید و به کاری که در حال انجام آن هستید کمی فکر کنید. از خود بپرسید که آیا روش متفاوتی وجود دارد که بتوانید اتخاذ کنید؟ از چه کسی می توانید کمک بگیرید؟ چه راه حلی را امتحان نکرده اید؟ بنابراین اگر مسیر خود را تغییر دهید، قادر خواهید بود برای حل مشکلات، خلاقیت و نگرش مثبت بیشتری داشته باشید.
2- فراموش نکنید که گفتگوی مثبت با خود، رمز مقابله با نگرش منفی ست
گفتگوی درونی مثبت، موجب می شود که افکار مثبت به مرور جایگرین افکار منفی شود. قدرت کلمات را دست کم نگیرید و فقط و فقط از عبارات و جملات مثبت استفاده کنید. این موضوع را نه تنها با خود بلکه هنگام صحبت کردن با دوستان نزدیک تان نیز فراموش نکنید.
نکته ای که در مورد خود-گفتاری مثبت وجود دارد این است که با تمرکز بر نقاط قوت و اظهارات مثبت در مورد خود، به همان چیزی تبدیل می شوید که به خود می گویید و نگرش تان تغییر می کند.
دکتر ماری هارت‌ول-واکر که یک روانشناس است توصیه می کند برای تقویت نگرش مثبت، بطور دائم جملات مثبت زیر را در مورد خودتان تکرار کنید:

من دوست داشتنی هستم
من لایق بهترین ها هستم
بیشتر انسان ها، افرادی دوست داشتنی و لایق هستند
موفقیت، با تلاش و پشتکار میسر می شود
چالش ها، فرصت های زندگی هستند
انسان جایزالخطاست

هر روز جملات انگیزشی فوق را با خود تکرار کنید. برای تغییر نگرش تان باید کارهایی انجام دهید که به شما کمک کند احساس خوبی نسبت به خود و دیگران داشته باشید. شرکت در کارهای داوطلبانه و تیم های ورزشی، گزینه های عالی برای رسیدن به این هدف هستند.
بنابراین گفتگوی مثبت با خود را فراموش نکنید و براساس این گفته ها اقدام کنید. به این ترتیب متوجه خواهید شد که نگاه تان به زندگی تغییر خواهد کرد.
3- عامل تغییر باشید، نه قربانی تقدیر
فرد قربانی شخصی ست که دایما از شرایطی که خارج از کنترل اوست رنج می برد اما فردی که به دنبال تغییر است، تلاش می کند شرایط و اوضاع را تغییر دهد.
اگر بدبین باشید و به بجای تلاش کردن، ناامید شوید، یک قربانی خواهید بود و نسبت به زندگی، یک نگرش منفی پیدا می کنید.
شما تنها فردی هستید که می توانید به تغییر نگرش خودتان کمک کنید. بنابراین با داشتن یک اراده ی قوی و پشتکار، دید خود را به زندگی تغییر دهید تا اوضاع و شرایط فعلی تان نیز تغییر پیدا کند.
لیست جامع 100 هدفی که قبل از مرگ باید به آنها رسید
اما گاهی اوقات مشکلاتی که در زندگی با آنها مواجه می شویم، خارج از کنترل ما هستند. در این شرایط غلبه بر افکار منفی آسان نیست. کاری که در این شرایط باید انجام دهید این است که نحوه واکنش به این افکار را کنترل کنید.
در چنین شرایطی، از راهکارهای زیر استفاده کنید:

با یک مشاور یا شخصی صحبت کنید که می تواند احساس مثبتی در شما ایجاد کند.
از اخبار فاصله بگیرید، گوشه گیری را کنار بگذارید و فعال باشید. فعالیت های ورزشی، هنری و بازی ها به شما کمک می کند تا احساسات خود را با فاصله گرفتن از افکار منفی تکراری، بهتر پردازش کنید.
از افرادی با تجربیات مشابه، کمک بگیرید. اگر به عنوان مثال در حال بهبودی از اعتیاد هستید، با افرادیکه در گذشته با این مشکل مواجه بوده اند، صحبت کنید.
احساسات دردناک خود را با انجام فعالیت هایی مانند کارهای داوطلبانه، نوشتن، موسیقی یا ورزش کنترل کنید. این اقدامات شما را از لحاظ احساسی برآورده می کنند و به شما امکان می دهند که احساسات فروخورده خود را آزاد کنید.

گاهی اوقات این خود شما هستید که احساسات بد را به خودتان تحمیل می کنید. برای مثال با بزرگ کردن مسایل جزئی، زندگی را به کام خود تلخ می کنید و طوری رفتار می کنید که انگار بدترین اتفاق برایتان رخ داده است. اگر در چنین شرایطی فردی منفی باف و ضعیفی باشید، دایما خودتان را تحقیر می کنید، به مصرف مواد مخدر و الکل روی می آورید و افکار و احساسات منفی را تغذیه می کنید.
4- در کنار داشتن رویاهای بزرگ، انتظارات واقع بینانه ای داشته باشید
بدون شک همه ی ما رویاهایی داریم و همین رویاهاست که زندگی را شیرین تر می کند و به آن امید می بخشد. اما تفکر واقع بینانه هم برای پیدا کردن یک نگرش مثبت به زندگی لازم است.
برای داشتن انتظارات واقع بینانه، رویاهایی که در کوتاه مدت قابل دستیابی است، به چند مرحله تقسیم کنید.

اگر انتظار داشته باشید که همه چیز در زندگی طبق میل و خواسته ی شما پیش برود، هیچگاه احساس موفقیت نخواهید کرد. شما باید بپذیرید که زندگی پستی ها و بلندی هایی دارد و گاهی شرایط خلاف انتظارمان پیش می رود. نگرش منفی ناشی از انتظاراتی است که با واقعیت همخوانی ندارد. بنابراین واقع گرا باشید تا دید مثبت تری به زندگی پیدا کنید.
برای دستیابی به یک تفکر واقع بینانه، افکار خود را کنترل کنید و روی برنامه هایتان متمرکز شوید. با تمرکز و دقت زیاد، مراحل تکمیل یک کار را بررسی کنید. روی وظایفی که باید انجام دهید تمرکز کنید تا رویایتان را به واقعیت تبدیل کنید.
5- افکار منفی را با پرسیدن سوالات مثبت، از خود دور کنید
پرسیدن سوال، ذهن تان را به روی ایده های جدید باز می کند و به شما کمک می کند اعتماد به نفس پیدا کنید. گاهی اوقات ممکن است شرایط آنقدر سخت باشد که استفاده از روش گفتگوی مثبت با خود (راهکار شماره 2 این مطلب)، مشکل شود. برای مثال ممکن است در شرایطی که با خود می گویید “من یک فرد دوست داشتنی هستم”، این تفکر که هیچکس دوستتان ندارد، صدها بار در ذهن تان تکرار شود.
برای حل این مشکل به این توصیه عمل کنید: “برای ساکت کردن منتقد درونی خود، به این فکر کنید که چگونه می توانید این جمله را به یک سوال مثبت تبدیل کنید؟”
در اینجا چند مثال برای انجام اینکار آورده شده است:

به جای گفتن جمله ی “من نقص ها و ایرادات زیادی دارم”، بگویید: “مراحل موفقیت چیست؟”
به جای گفتن جمله ی “من از رفتن به فروشگاه متنفرم”، بگویید: “چطور می توانم سریعتر خریدهایم را انجام دهم و به خانه برگردم؟”
به جای گفتن جمله ی “من از این افراد متنفرم”، بگویید: “چگونه می توانم با این افراد صحبت كنم و با آنها رابطه ی خوبی برقرار کنم؟”
به جای گفتن جمله ی “از این زندگی تکراری خسته و کلافه شدم”، بگویید: “در آینده چه کارهای متفاوت تری می توانم انجام دهم؟”

به این ترتیب شما راه ورود افکار جدید و سازنده را به ذهن خود باز می کنید و یک نگرش مثبت و زیباتری به زندگی پیدا می کنید.
6- تا می توانید بخندید!
وین دایر نوسینده ی کتاب های انگیزشی و خودیاری می گوید: “غیرممکن است همزمان عصبانی شوید و بخندید. نفرت و خنده به طور متقابل از یکدیگر جدا هستند و شما قدرت انتخاب دارید.”
تقریباً در همه موارد، اگر به جای خندیدن، عصبانی بودن و افسردگی را انتخاب کنید، یک نگرش منفی به زندگی پیدا خواهید کرد. اما در زمان های ناراحتی و عصبانیت، چگونه می توانید بخندید؟
همانطور که وین دایر می گوید، این نوعی انتخاب است! شما باید انتخاب کنید که به یک وضعیت ناامیدکننده یا دلسردکننده، به روشی دیگر نگاه کنید و در شرایط سخت لبخند بزنید!

زندگی را به خودتان سخت نگیرید و با خودتان مهربانتر باشید. خندیدن در شرایط سخت یک مهارت اکتسابی ست که می توانید آن را به مرور زمان بدست آورید. جالب ست بدانید که حالات صورت شما، احساسات تان را به طور مستقیم تحت تاثیر قرار می دهد.
پس اگر افسرده هستید، بخندید و کارهایی کنید که موجب خندیدن تان می شود. خود را آموزش دهید تا در هر فرصتی بخندید و و نگرش مثبتی به زندگی پیدا کنید.
7- احساسات خود را در آغوش بگیرید و آنها را از راه های صحیح ابراز کنید
همه ی ما در شرایطی با احساساتی مواجه می شویم که گاهی اوقات کنترل کردن آنها چالش برانگیز است. تجربه ی احساسات شدید به دلایل مختلفی اتفاق می افتد و این کاملا طبیعی ست.
اگر احساسات تان را سرکوب کنید و آنها را در خود بریزید، با مشکلاتی مانند افسردگی، خشم فرو خورده و اعتماد به نفس پایین روبرو می شوید.
موثرترین روش رسیدن به مثبت اندیشی و حذف افکار منفی در زندگی
برای تخلیه ی احساسات دو راه وجود دارد. راه اول این است که بدون فکر و تعقل، به یکباره تمام احساسات خود را تخلیه کنید که این مسلما کار معقولی نیست و به روابط شما با دیگران آسیب می رساند. راه دوم این است که احساسات خود را با اطمینان بروز دهید به گونه ای که هم حد و حدودها را رعایت کنید و هم شخصیت خود و دیگران را حفظ کنید. برای انجام اینکار، راهکارهای زیر را بکار بگیرید:

در طول روز به احساسات خود توجه کنید و از مواردی که شما را آزرده خاطر می کند، دوری کنید.
وقتی احساس شدیدی مانند عصبانیت را تجربه کردید، کمی صبر کنید و دلیل عصبانیت خود را بنویسید، نفس های عمیق بکشید و آرام شوید.
فکر کنید که چه چیزی یا چه کسی باعث عصبانیت شما شده است و چرا.
از خودتان دفاع کنید و اعتماد به نفس داشته باشید. در مواقعی که با ناعدالتی و زورگویی مواجه می شوید، سکوت معنایی ندارد. سکوت در مقابل ظلم های دیگران تنها نشانه ی ضعف است و موجب تحلیل اعتماد بنفس و پیدا کردن نگرش منفی نسبت به خود می شود.
حد و حدودهای دیگران را تعیین کنید و اجازه ندهید که با بی احترامی با شما رفتار شود. اگر فردی سرتان داد می زند بگویید: “اجازه نمی دهم سر من داد و فریاد کنید. اگر مشکلی وجود دارد، ترجیح می دهم در مورد آن با آرامش صحبت کنم. “

بنابراین بجای سرکوب احساسات، آنها را در آغوش بگیرید و از راه های گفته شده، به تخلیه ی آنها کمک کنید. از خود بپرسید که چه کسی، چه چیزی باعث ناراحتی شما می شود و آنها را مدیریت کنید. اینکار باعث تقویت اعتماد به نفس، آرامش و در نهایت حفظ نگرش مثبت در زندگی می شود.
8- خلاق باشید، به جلو حرکت کنید، خودتان را باور داشته باشید و به چیزهای عالی فکر کنید
وقتی بفهمید که چطور می توانید خود را کنترل کنید و به احساسات و افکار خود پاسخ دهید، می توانید یک نگرش مثبت در زندگی پیدا کنید.
شما می توانید به عمیق ترین احساسات تان گوش دهید و از آنها در راه های درست استفاده کنید. گوش دادن به موسیقی، شعر گفتن، انجام کارهای هنری، ورزش کردن، انتخاب راه های جدید و غذاهای جدید، پیدا کردن دوست ها و مشاغل جدید، همگی برای شما مناسب هستند.

خودتان را باور داشته باشید و فکر کنید که چقدر پاسخ های مثبت و نگرش مثبت لذت بخش است و بطوریکه آنها را با چیز دیگری عوض نمی کنید. قبول کنید که شگفت انگیز هستید و اقدامات شما نتایج شگفت انگیزی به همراه خواهد داشت.
به چیزهای بزرگ و روزهای خوب پیش رویتان فکر کنید. شما توانایی انجام هر کاری را دارید و زندگی می تواند عالی باشد.
9- کتاب های انگیزشی مانند کتاب “چهار توافق” را بخوانید
دون میگوئل روئیز یک سرخ پوست آمریکایی اهل مکزیک است که معتقد است هیچ انسانی نباید نسبت به خود احساس سرزنش، خشم و نفرت داشته باشد و باید با خود کاملا آشتی باشد. او برای رسیدن به این هدف، چهار میثاق ساده را در کتاب “چهار توافق” ذکر می کند که عبارتند از:

اولین توافق: هیچگاه با حرف هایی که می زنید گناه نکنید چون حرف های ناروا مانند یک زهر، کام شنونده را تلخ می کند و حتی ممکن است تمام زندگی اش را تحت تاثیر قرار دهد.
دومین توافق: هیچ چیز را به خودتان نگیرید و شخصی نپندارید. این راهکار مانند سپری، انسان را در برابر حرف های ناروای دیگران محافظت می کند.
سومین توافق: تصورات و فرضیات باطل را کنار بگذارید چون زندگی شما بر پایه ی باورهای درونی که در افکارتان می پذیرید، مدیریت می شود.
چهارمین توافق: همیشه در زندگی نهایت تلاش خود را بکنید. این باعث پیدا کردن راه و حرکت به سوی روشنایی و آزادی می شود.
کتاب را می توانید از اینجا دانلود کنید

قدرت موارد فوق را دست کم نگیرید. هر یک از آنها به طریقی می تواند شما را به سمت داشتن یک زندگی شادتر و پربهره تر سوق دهد و بطور کلی نگرش تان را تغییر دهد.
در لحظه زندگی کنید و تمام تلاش خود را بکنید
داشتن کلام بی عیب و نقص می تواند بازتاب خوبی در زندگی شما ایجاد کند و موجب خلق دنیای بهتر شود.
اگر هر چیزی را به خود نگیرید و از گفتار و کردار دیگران رنجیده نشوید، به میزان بسیار کمتری خشم و نفرت را در زندگی تجربه خواهید کرد.
با دور انداختن فرضیات باطل، انتظارات واقع بینانه ای در زندگی تان شکل می گیرد و می توانید گام بزرگی به سمت داشتن نگرش مثبت بردارید.
مهارت های زندگی (10 مهارت که همه باید بلد باشند)
اگر نگرش منفی به زندگی دارید و این مسئله همیشه شما را آزار می دهد، از راهکارهای ارایه شده در این مطلب استفاده کنید و نگرش مثبت را جایگزین آن کنید. امید خود را از دست ندهید و این را بدانید که هیچگاه برای تغییر دیر نیست. شما در هر زمان و مکانی که باشید، می توانید دید مثبت را در خود پرورش دهید و زندگی بهتر و پربارتری برای خودتان بسازید.

[ad_2]

Source link

24 دلیل اینکه هیچ وقت خوشحال و راضی نیستیم!

[ad_1]

مسیر رسیدن به خوشبختی مسیری است که هر کدام از ما باید به تنهایی آن را طی کنیم. هر شخصی در زندگی و در ذهن خودش مشکلات و چالش هایی دارد که ممکن است رسیدن به خوشبختی را برایش مشکل کند. این مشکلات ممکن است زندگی سخت، بیکار بودن یا دست و پنجه نرم کردن با یک بیماری روحی باشد.
با این حال ما می توانیم با داشتن ارتباطات موثر و روابط اجتماعی خوب، خوشبختی را به زندگی مان بیاوریم. البته این چیزها فقط می توانند خوشبختی را به زندگی ما اضافه کنند نه اینکه آن را خلق کنند. این عوامل جزو عوامل خارجی محسوب می شوند و ممکن است توسط یک عامل خارجی دیگر از بین بروند و دوباره ما احساس خوشبختی مان را از دست بدهیم. پس باید تلاش کنیم تا حس خوشبختی را در درون خودمان پرورش و توسعه بدهیم که به عوامل خارجی نیازی نداشته باشد.
موثرترین راه برای درونی کردن احساس خوشبختی این است که تعیین کنید چه چیزهایی مانع از احساس خوشبختی قلبی و درونی شما می شود. پس بیایید با هم به 24 عاملی که باعث می شود خوشحال و راضی نباشیم و احساس خوشبختی نکنیم نگاهی بیندازیم.
1- با افراد منفی باف و بدبین محاصره شده اید
جمله قدیمی و بسیار قابل تاملی وجود دارد که می گوید: “تو همان کسی هستی که اطرافت با آن احاطه شده”. این جمله درباره بسیاری از جنبه های زندگی و تعاملات اجتماعی صدق می کند.
اگر خودتان را با افراد منفی محاصره کنید ذهن شما هم شبیه همانها می شود و منفی عمل می کند. اگر با افراد دروغگو در ارتباط هستید، حماقت می کنید که با آنها صادق و روراست هستید چون آنها از شما سوء استفاده خواهند کرد. اگر توسط افراد عصبانی محاصره شده اید به سختی می توانید آرامش داشته باشید چون انرژی های منفی و عواطف ناخوشایند آنها به سمت شما می آید.
اما برعکس این قضیه هم صدق می کند:
وقتی دور و برتان پر از آدمهای مهربان و خوش قلب است خودتان هم کم کم به فرد مهربانی تبدیل می شوید. وقتی افراد باهوش شما را محاصره کرده اند، می توانید چیزهای بیشتری یاد بگیرید و بیشتر پیشرفت کنید. و در نهایت اینکه وقتی با افراد شاد و خوشحال نشست و برخاست می کنید خودتان هم شاد و خوشحال می شوید.
نیازی نیست که با همه فراد منفی دور و برتان یا کسانی که شرایط سختی دارند و به خاطرش ناراحت و غمگین هستند قطع رابطه کنید، فقط کافیست که مدت زمانی که با چنین افرادی در ارتباط هستید را مدیریت کنید.
جنبه های مهم زندگی (12 مورد که باید در اولولیت باشند)
ارتباط داشتن با افراد منفی روی رشد شخصیتی شما تاثیر منفی می گذارد و مانع از ایجاد احساس خوشحالی و رضایت درونی در شما می شود. یادتان باشد خودتان هم نباید برای دیگران فرد منفی و ناراحت کننده ای باشید.
2- تنها هستید و از داشتن روابط شخصی با دیگران غافل شده اید
آیا واقعا این مساله عجیب نیست که در عصر ارتباطات امروزی بیشتر از همیشه احساس تنهایی می کنیم؟ خب، شاید دلیل این مساله این باشد که برقراری تعاملات شخصی و دوستی از طریق وسایل الکترونیکی و رسانه های اجتماعی جای روابط رو در رو را گرفته و همین باعث ایجاد احساس افسردگی و تنهایی در ما شده است.
در سال های گذشته، برای برقراری ارتباط چهره به چهره با افراد دیگر، دوست واقعی پیدا کردن و تعامل داشته در جامعه فرصت بیشتری وجود داشت. ما در رویدادهای اجتماعی مختلف شرکت می کردیم و افراد جدیدی را می دیدیم؛ ولی حالابه خاطر زندگی پر مشغله و ماشینی مان کمتر وقت می کنیم با دیگران در دنیای واقعی تعامل داشته باشیم.

ما وقتمان را بیش از هر چیزی صرف کار کردن می کنیم و بعد هم آنقدر خسته می شویم که نمی توانیم از خانه بیرون برویم و تلاش بیشتری برای ایجاد روابط با کیفیت بکنیم. به جای آن برای دوستانمان پیام کوتاه می فرستیم یا در شبکه های اجتماعی با آنها حرف می زنیم؛ چون این کار راحت تر است!
اما همیشه راحت ترین کار بهترین کار نیست. بهتر است هر چند وقت یکبار زمانی را به دیدن رو در رو و چهره به چهره دوستان و آشنایانتان اختصاص بدهید.
3- برای شاد بودن، بیش از حد به دیگران وابسته اید
سپردن مسئولیت خوشبختی خود به دیگران، به جز اینکه باعث ناامید و غمگین شدنتان بشود ثمره دیگری ندارد. همه در تلاشند تا راهی برای رسیدن به آرامش و خوشبختی در زندگی شان پیدا کنند، پس معقولانه و منصفانه نیست که ما بار زحمت خوشبختی مان را روی دوش دیگران بیندازیم. این مساله مخصوصا در روابط عاشقانه خیلی دیده می شود و شاید خودتان هم آن را تجربه کرده باشید.
ممکن است پیش خودتان بگویید:“ اگر فرد مناسبی را پیدا کنم خوشبخت می شوم. اوه! بله من فرد مناسبم را پیدا کردم و این عالیه! من پر از احساسات شگفت انگیز، شادی، خوشحالی و خوشبختی ام! برای ازدواج کردن حتی یک لحظه هم نمی توانم صبر کنم!”
اما وقتی آن فرد انتظارات عاشقانه شما را برآورده نمی کند، دوباره همان احساس غم و اندوه قبلی به سمتتان برمی گردد. از خودتان می پرسید: آیا این فرد مناسب من نیست؟ مگر قرار نیست احساس خوشبختی همیشگی باشد؟ خب، شاید در فیلم ها و کتاب ها این اتفاق بیفتد ولی زندگی واقعی خستگی ها و یکنواختی های خاص خودش را دارد و شما باید با آنها کنار بیایید.
نکته های کوچک برای زندگی بهتر (26 نکته ریز ولی موثر)
گاهی اوقات در زندگی مجبورید با چیزهای وحشتناک و آسیب زا کنار بیایید؛ چیزهایی مثل بی عدالتی و بی رحمی. ممکن است برای عشقتان در یک سانحه رانندگی اتفاق ناگواری بیفتد، خدای نکرده سرطان بگیرد یا دچار بیماری روحی شود و یا اصلا آن کسی نباشد که نشان می داد.
برای خوشبخت بودن نمی توانید و نباید به دیگران وابسته باشید. خوشبخت کردن شما فقط از دست خودتان برمی آید نه کسی دیگر. شما نمی توانید شخص دیگری را کاملا راضی و خوشحال کنید، فقط می توانید او را شادتر کنید. همین مساله درباره خودتان هم صدق می کند و دیگران نمی توانند اسباب خوشبختی شما را فراهم کنند.
4- عصبانیت و منفی نگری را در وجودتان نگه داشته اید
چیزهای زیادی برای عصبانی شدن در این دنیا وجود دارد. از بی عدالتی گرفته تا دیدن افراد بی گناهی که در رنج زندگی می کنند و کارهای غیر اخلاقی خیلی از آدمها و یا وضعیت عمومی جهان، همه و همه می توانند باعث ایجاد استرس، عصبانیت و منفی نگری در شما بشوند.
ممکن است افرادی که در زندگی شما وجود دارند هم خیلی بهتر از این موارد نباشند. حتی ممکن است آنها اصلا آدم های خوبی نباشند. شاید قبلا احساس می کردید که آنها چقدر خوبند ولی یک دفعه نقابشان برداشته شد و خود واقعی شان را دیدید.

شاید کسی در گذشته به شما آسیب رسانده و تاثیر منفی آن تا همیشه رویتان باقی مانده است. در چنین مواردی بخشیدن یا رها کردن کار خیلی سخت و دشواریست ولی به خاطر احساس خوشبختی و آرامش خودتان هم که شده باید این کار را انجام بدهید. گاهی اوقات خیلی ها ترجیح می دهند نبخشند و این احساسات را با در خودشان نگه دارند. آنها خواهان انتقام و مجازات هستند حتی اگر چنین چیزی ممکن نباشد.
ولی حقیقت ماجرا این است که خیلی چیزها یا هیچ وقت درست نمی شوند و یا به زمان خیلی زیادی برای درست شدن نیاز دارند. یادتان باشد تنها کسانی که به خشم و عصبانیت شما اهمیت می دهند افرادی هستند که میخواهند از این احساسات علیه خودتان استفاده کنند.
نه تنها دشمنانتان، بلکه گاهی اوقات اطرافیان شما این خشم و عصبانیت را در شما تحریک می کنند تا همیشه درگیر چنین احساساتی باشید و روی همین چیزها متمرکز شوید. متاسفانه خوشبختی و عصبانیت نمی توانند یکجا با هم باشند. اگر در قلبتان را به روی خشم و عصبانیت باز کنید، خوشبختی از در دیگر بیرون می رود.
البته این موضوع به این معنا نیست که شما نباید برای گرفتن حقتان و برقراری عدالت تلاش کنید، بلکه منظور ما این است که قلبتان را با احساس خشم و عصبانیت پر نکنید.
5- احساس می کنید که لیاقت خوشبختی و شاد بودن را ندارید
کسانی که احساس می کنند لیاقت شاد بودن را ندارند خودشان با دست خودشان خوشبختی شان را خراب می کنند. این افراد ممکن است در روابطشان با طرف مقابل دعوا و بحث کنند و بعد به خودشان بگویند که لیاقت خوشبختی را ندارند یا در محل کارشان اشتباه کنند و این اشتباه باعث شود رئیسشان توبیخشان کند و همین باعث شود که احساس کنند لایق خوشبخت بودن نیستند.
مشکل این قضیه به کلمه “لیاقت” برمی گردد. آیا هر کسی لیاقت همه چیز را دارد؟ خیلی از افراد بی گناه در زندگی شان رنج بزرگی را تحمل می کنند که مسئولشان خودشان نیستند. آنها لایق این رنجها نیستند ولی این اتفاقات می افتند.
چرا باید شاد باشیم؟ (9 دلیل که شما را قانع می کند)
گاهی اوقات آنها می توانند با تلاش و کار زیاد خوشبختی را خلق کنند یا شاید ذهنشان به سمت شادی و خوشحالی گرایش داشته باشند و برای همین نیازی نباشد دنبال خوشبختی بگردند و برای رسیدن به آن سخت کار کنند.
آیا واقعا می شود گفت که یک نفر لایق تر از دیگریست؟ نه! به خصوص وقتی که آزمایش های سخت زندگی فرا می رسند. والدینی که فرزندشان را از دست می دهند قطعا لایق تحمل چنین دردی نیستند. هیچ کس نیست. اما ما دوست داریم که فقط درباره احساسات و تجربیات مثبت زندگی فکر کنیم نه اتفاقات پیش بینی نشده و مشکلاتی که با آنها دست و پنجه نرم می کنیم.
همه لیاقت خوشبختی را دارند. اینکه یک عده به این خوشبختی می رسند و یک عده نه؛ کلا مساله دیگریست.
6- از سلامت روحی و روانی تان غافل هستید
یکی از دلایل مهم ناراحت بودن و خوشحال نبودن، بیماری های روحی و روانی کنترل نشده است. افسردگی، اضطراب و سایر مسائل مربوط به سلامت روان می توانند احساس شادی و خوشحالی را به شدت پایین بیاورند.
آیا دچار بیماری های روحی و روانی هستید؟ آیا این مشکلات کنترل شده هستند؟ اگر نه، حتما به متخصص روانشناس مراجعه کنید تا به شما کمک کند از این مشکلات رهایی پیدا کنید.
خیلی از مشکلات و مسائل روحی و روانی را می توان از طریق تغییر سبک زندگی مدیریت و درمان کرد. افرادی که شرایط شدیدتری دارند ممکن است به دارو نیاز داشته باشند تا بیماری روحی شان تحت کنترل مناسب دربیاید.
اگر در آرامش داشتن و لذت بردن از زندگی دچار مشکل هستید توصیه می کنیم حتما به یک روانشناس مراجعه کنید.
7- مدام افکار و احساسات منفی آزاد می کنید
خلق و ایجاد شادی کار خیلی آسانی نیست ولی از دست دادنش خیلی راحت است! یکی از ساده ترین و سریع ترین کارهایی که می توان با آن شادی و خوشبختی را از بین برد آزاد کردن افکار و احساسات منفی است. اگر می خواهید شادی ایجاد شده را حفظ کنید باید یاد بگیرید چطور افکار و احساسات منفی تان را تحت کنترل در بیاورید.
دنیا پر از چیزهای منفی است. از اخبار ناگوار درباره سیل و زلزله گرفته تا خشونت، مرگ و اتفاقات دلخراش، همه و همه می توانند ذهن شما را منفی کنند. افراد بدبین سریعاً به ما یادآوری می کنند که جهان چقدر جای وحشتناکی است، حتی اگر خودمان از قبل به خوبی از این موضوع آگاه باشیم.

اما اگر مراقب باشید که چه افکاری را در ذهنتان پرورش می دهید می توانید آنها را کنترل کنید و اگر به جای احساسات منفی روی شادی و خوشحالی تمرکز کنید، این اتفاقات و احساسات منفی نمی توانند روی شما تاثیر منفی بگذارند.
8- دنبال رویاها و خواسته قلبی تان نمی روید
دنبال کردن رویاها مطمئنا راهی عالی برای رسیدن به خوشبختی است. بالاخره شما برای انجام کاری روی این کره خاکی قرار گرفته اید، درست است؟ این کار ممکن است واقعا چیز مهم و بزرگی باشد. شاید اینطور فکر کنید شاید هم نه.
تا به حال به این توجه کرده اید که خیلی ها خودشان را وقف دیگران می کنند تا آنها احساس شادی و خوشبختی داشته باشند؟ این خواسته قلبی آنها بوده و از بابتش خوشحالند.
مثلا تصور کنید یک مشاور یا مددکار اجتماعی در یک موسسه یا یک خانه سالمندان هستید. شما تمام روز را صرف تلاش برای کمک به دیگران می کنید و هر روز با زشتی های زیادی مواجه می شوید. یا مثلا تجسم کنید که یک آتش نشان هستید و بعد از 24 ساعت کار مداوم در حال بازگشت به خانه اید؛ اما ممکن است در جایی دیگر یک نفر بدترین روزش را گذرانده باشد.
10 ترفند برای داشتن زندگی شاد (و راه حل های عملی)
حالا این سوال مطرح می شود که آیا دنبال کردن رویاها راهی برای رسیدن به خوشبختی است؟ شاید بله، شاید هم نه. گاهی اوقات ممکن است اتفاقاتی بیفتد که احساس کنید به سمت انجام کاری کشیده می شوید، حتی اگر آن کار جزو هدف هایتان نبوده است.
همه ما در زندگی به مواقعی برمی خوریم که احساس می کنیم باید کاری انجام بدهیم و این کار به ما احساس رضایت و خوشبختی می دهد. درست مثل همان مددکار یا آتش نشان، دنبال کردن برخی کارها می تواند باعث احساس رضایت و خوشبختی درونی شود حتی اگر همه چیز یک شبه درست نشود.
اینکه شما احساس کنید فرد هدفمند و مفیدی هستید برایتان احساس خوشبختی به ارمغان می آورد. اگر احساس می کنید برای هدف خاصی فراخوانده شده اید به آن نه نگویید. ممکن است عامل خوشبختی اصلی شما در این مسیر نباشد اما رد کردن این هدف بدون شک باعث ایجاد ناراحتی تان می شود.
9- برای خودتان هدفی تعیین نمی کنید یا آنها را دنبال نمی کنید
هدف گذاری برای شاد کردن شما چند منظور دارد. در واقع، هدف یک معیار اندازه گیری است که شما می توانید از آن برای سنجش پیشرفت خود در جهت رسیدن به آنچه که می خواهید به دست آورید، استفاده کنید.
هر هدف بزرگ شامل چند هدف کوچکتر در مسیر موفقیت است.
آیا می خواهید یک هنرمند شوید؟ پس برای رسیدن به این هدف، باید هدف گذاری کنید و اهداف خود را تعیین کنید تا هر روز بتوانید هنر خود را کمی تمرین کنید و آن را توسعه دهید تا زمانی که به نقطه ای برسید که بتوانید در هنر با دیگران رقابت کنید.

آیا می خواهید لاغر شوید؟ برای رسیدن به این هدف، باید اهداف خود را در مورد آنچه که می خورید و زمانی که ورزش می کنید، تعیین کنید تا بتواند شما را به هدف و وزن ایده آل خود نزدیک کند.
اهداف، قوانین و ساختاری را که در زندگی گاهی اوقات آشفته و بی نظم می شوند، سامان می بخشد. شاید همیشه نتوانید به تنهایی راه خود را پیدا کنید، اما با مجموعه ای از اهداف، شما می توانید در مسیر درست قرار بگیرید.
علاوه بر این، دستیابی به اهداف، حتی اهداف کوچک، احساس خوبی دارد که می تواند در ایجاد زندگی شادتر به شما کمک کند.
10- سلامت جسمی خود را نادیده می گیرید.
بدون شک، ورزش کردن به طور مستقیم به سلامت روان کمک می کند. مزایای ورزش و سلامت بدن بر هیچ کسی پوشیده نیست.
ورزش کردن باعث می شود تا مغز شما مواد شیمیایی بیشتری برای احساس شادی و مقابله با افسردگی و اضطراب تولید کند.
درواقع، ورزش کردن رشد سلول های عصبی جدید را در مغز شما تحریک می کند که به کاهش افسردگی و بهبود حس شادی بیشتر کمک کند.
24 روش ساده برای شاد کردن دیگران (حتی اخموترین ها)
افرادی که ورزش می کنند نسبت به افرادی که ورزش نمی کنند، خواب بهتر و عمیق تری دارند. افرادی که ورزش می کنند، در طول روز انرژی بیشتری می سوزانند که بدن را وادار می کند تا زمانی که به رختخواب خود می روند، استراحت بیشتر و خواب راحتی داشته باشند. این حالت به شاد بودن بیشتر کمک می کند زیرا مغز مواد شیمیایی که منجر به احساس خوب و تعادل خلقی بیشتر می شود، را در عمیق ترین مراحل خواب تولید می کند.
بیرون بروید و حرکت کنید! ورزش کردن یکی از بهترین کارهایی است که می توانید برای شادی و آرامش خاطر خود انجام دهید.
11- به خواب و استراحت بیشتری احتیاج دارید.
در ادامه ورزش کردن، شما ممکن است که به خواب و استراحت بیشتری نیاز داشته باشید!
زندگی شلوغ و پر جنب و جوش است. مردم بیشتر از هر زمان دیگری کار می کنند، ساعات بیشتری را در محل کار خود سپری می کنند، سعی می کنند که مدرسه را پشت سر بگذارند، و می خواهند که راه شاد و سرگرم کننده ای برای رهایی از استرس از همه چیز در جهان پیدا کنند.
پیام مشترک در دنیا این است که اگر کار نمی کنید، زحمت نمی کشید، یا سخت کوشی نمی کنید، دارید وقت خود را تلف می کنید.
اما این درست نیست!
انسان ها ماشین نیستند. آنها برای شارژ مجدد باتری خود و تجدید روحیه، به استراحت و آرامش نیاز دارند. اگر زندگی شما شلوغ و بی برنامه است، با برنامه ریزی در زمان های خاص برای استراحت کردن و کسب آرامش، می توانید شادی ایجاد کنید. شما می توانید چند ساعت استراحت و آرامش را در برنامه پرمشغله خود قرار دهید.
یک برنامه خواب ثابت می تواند برای بهبود روحیه، خلق و خو و شادی شما معجزه کند. اگر چه افراد مختلف، ساعات خواب و نیازهای خواب متفاوتی دارند. شاید لازم باشد برای یافتن یک برنامه خواب که با ریتم شبانه روزی شما مطابقت دارد، برنامه های مختلفی را آزمایش کنید.
12- سلامت روحی خود را نادیده می گیرید
برای این عنوان سلامت روحی نام اشتباهی است. در واقع، بسیاری از افراد سلامت روحی را به معنای سلامت مذهبی یا معنوی تفسیر می کنند، اما این چنین نیست. تامین سلامت روحی شما در این سوالات است که چه کسی هستید، به چه چیزی اعتقاد دارید و چه چیزی را در جهان باور دارید که درست است.
این هنر خلاقیت و تولید است، وقت گذاشتن برای سگ های خانگی، و مراقبه کردن برای کمک به ایجاد آرامش در ذهن شما.

در واقع، این با اعتقادات روحی شما در ارتباط است اگر به آنها باور دارید، یا کارهایی انجام می دهید که برای شما شادی به ارمغان می آورد.
شاید دوست داشته باشید که یک کار داوطلبانه انجام دهید یا به پاکسازی زباله در یک پارک محلی کمک کنید و یا برای ماهیگیری یا پیاده روی در طبیعت به بیرون بروید.
شما نمی توانید از سلامت روحی خود غافل شوید و آن زندگی ای که می خواهید را بسازید.
این موضوعی است که باید آن را به خاطر بسپارید و برای آن وقت بگذارید، حتی اگر به معنای کار کردن در یک زمان مشخص باشد، از این روی، می توانید مطمئن باشید که بخشی از شادی خود را فراهم می کنید.
13- تجربه زندگی خود را با نقطه برجسته زندگی دیگران مقایسه می کنید
رسانه های اجتماعی مسئول تشدید افسردگی و اضطراب در افرادی هستند که به طور منظم از آنها استفاده می کنند. با اینکه رسانه های اجتماعی موارد مثبتی مانند یافتن گروه ها و جوامع خاص و ارتباط با افراد از سراسر جهان را پیشنهاد می دهند، در عین حال بسیاری از موارد منفی را نیز ارائه می دهند.
این مساله معنای ترس از دست دادن را تقویت می کند. خوشحال و راضی بودن سخت است زمانی که شما به عکس های خانواده، دوستان و افرادی که در زندگی خود شاد هستند، نگاه می کنید.
در حالی که شما همزمان در یک کار کم درآمد گیر کرده اید و یا در دانشگاه ناموفق هستید و درحال دست و پنجه نرم کردن برای رسیدن به موفقیت از طریق کار و دانشگاه تلاش می کنید.
20 مهارت اجتماعی کاربردی برای اینکه دوست داشتنی تر باشیم؟
به راحتی می توان فراموش کرد که این تصاویر، استوری ها و کلیپ های تصویری بریده ی منتخبی از حلقه ی فیلم زندگی افراد است. در واقع، بیشتر مردم مشکلات، ترس یا سختی هایشان را در شبکه های اجتماعی به اشتراک نمی گذارند.
این بخش گلچین شده ممکن است به هیچ وجه واقعیت را منعکس نکند. این تصاویر ممکن است فقط چند عکس جذاب و هیجان انگیز از تعطیلات باشند، اما آنچه نمی توانید ببینید 5000 دلار بدهی اضافی است که آنها بالا آورده اند و در واقع توانایی پرداخت هزینه های آن سفر را ندارند.
زندگی خود را با زندگی دیگران مقایسه نکنید. خبر خوب این که مردم صادقانه زندگی خود را نشان نمی دهند.
14- بی جهت و بی آن که نیازی باشد با دیگران رقابت می کنید
رقابت می تواند در یک شرایط محدود و تعریف شده، پویا و موثر باشد. ولی وقتی که شروع به عبور از خطوطی می کند که پیامدهای احساسی نامطلوبی را ایجاد می کند، دیگر پویا و سالم نیست.
شما می خواهید که بهترین باشید. شما ساعاتی از زندگی خود را صرف تمرین، آموزش و همین طور کارهای بیشتری می کنید.
شما در حال گذراندن مرحله بزرگی برای رسیدن به نتیجه ی مطلوبتان هستید که متوجه می شوید همه آموزش ها و تمرینات شما نتیجه ای که انتظار داشتید را فراهم نکرده اند.
شما دیگر بهترین نیستید. شاید در جایگاه دوم قرار گرفته اید و یا حتی در پنج نفر برتر هم قرار نگرفته اید.
این موضوع در کل بازی زندگی صدق می کند. مهم نیست که چه کاری انجام می دهید، همیشه یک نفر بهتر از شما پیدا می شود و یا موفقیت ممکن است فقط یک شانس باشد.

بنابراین، همیشه فردی ثروتمند، با ظاهری بهتر، باهوش تر، شادتر یا انجام کارهای خیلی بهتری نیز وجود دارد.
نگاه کردن به این افراد به عنوان رقابتی که باید بر آن غلبه کنید و شکستش بدهید، پویا و سالم نیست زیرا شما زندگی خود را با تجربه زندگی آنها مقایسه می کنید.
یک راه عالی برای مقابله با تفکر رقابتی نسبت به زندگی، توسعه ارزیابی تفاوت ها است. حفظ شادی خود علیرغم داشتن دغدغه های بالندگی خیلی آسان تر از تلاش برای پشت سر گذاشتن دیگران است.
از سایرین به خاطر استعدادها، نعمت ها و مواهبشان قدردانی کنید. سوال بپرسید. در واقع، وقتی سوال می پرسید بسیاری از مردم خوشحال می شوند که به شما بگویند آنچه را که انجام داده اند چطور به دست آورده اند.
15- خوشبختی تان را در گرو مادیات یا تجربیات زندگی تان می دانید
اصرار زیاد بر یک روش راهی تضمین شده برای نگه داشتن خودتان در تردمیل خوشبختی است که شما را به هیچ جایی نمی رساند.
همیشه کسی هست که روش های جدیدتر و بهتری را ارائه می کند که باعث می شود روش قدیمی شما بی ارزش و منسوخ شود.
بله، این موارد ممکن است قبلاً شما را خوشحال کرده باشد، اما آیا این چیزی است که همچنان باعث خوشحالی شما می شود؟ احتمالا نه. اوضاع پس از مدتی عادی می شود و به حالت سابق برمی گردد. این باور وجود دارد که فرد باید تجربه ها را دنبال کند، و نه چیزهای دیگر! این چیزی است که شما را خوشحال می کند!
بله، حتی این برای مدتی امکان پذیر است. اما چگونه باید برخورد کرد وقتی که ناگهان در زندگی اتفاقی می افتد و شما دیگر نمی توانید از پس تجربه های خود برآیید و توانایی و تحمل تجربه دیگری را ندارید؟
چطور شادی را در خودمان پیدا کنیم؟ (راهنمای کامل خود درمانی)
عاشق سفر کردن هستید؟ عالی است! چیزهای جدیدی را تجربه کنید، فرهنگ های دیگر را ببینید، این انگیزش را در جاهای دیگر نیز جستجو کنید تا زمانی که نگرانی شما از بین برود، یا گزینه های سفری نداشته باشید.
بعدش چه می شود؟
به دست آوردن شادی از منابع بیرونی ممکن است برای مدتی کارساز باشد. به طوری که می تواند به شما کمک کند تا به طور موقت انگیزه و هیجان و چیزی که منتظرش هستید، را بیابید.
اما آیا این باعث می شود که شما همچنان شاد و راضی باشید زمانی که دیگر به آن تجربیات یا موارد مادی دسترسی ندارید؟
16- همیشه سعی می کنید کنترل زندگی را حفظ کنید
زندگی مانند سواری گرفتن از یک اسب وحشی است. یک دقیقه همه چیز آرام است و طبق برنامه پیش می رود. دقیقه بعدی همه چیز عوض می شود و شما سعی می کنید تا همه چیز را کنترل کنید.
زندگی می تواند در یک لحظه دقیقا در یک جایی تغییر کند. تنها یک تصمیم اشتباه، یک اقدام اشتباه، یا فقط قرار گرفتن در یک مکان اشتباه در زمان اشتباه ممکن است برای از بین بردن همه چیز کافی باشد.
و این خیلی ترسناک تر می شود، وقتی که شما آن را به عنوان یک پیشامد احتمالی قبول کنید و حتی برای آن برنامه ریزی کنید.
سفر زندگی را می توان با یک برنامه ریزی دقیق انجام داد، اما ممکن است در مسیر زندگی چیزهایی ببینید که با برنامه تان سازگار نباشد.

در آینده ممکن است شما کارهای مهمی برای انجام دادن داشته باشید، اما باید اکنون برخی از تجربیات زندگی را پشت سر بگذارید تا خود را برای آنها آماده کنید.
ممکن است در مسیر زندگی تان، موانع و گودال های توقف و انحرافی و بیراهه نیز وجود داشته باشد که باید از آنها بگذرید.
برنامه ریزی کنید، اما خیلی شدید به برنامه نچسبید و زیاد به آن وابسته نباشید. بعضی اوقات فقط باید با جریان زندگی پیش بروید و ببینید که این جریان شما را به کجا می برد.
17- کمال گرا هستید
کمال گرایی غالبا از بروز احساسات سرسختانه جلوگیری می کند که می تواند ناشی از اضطراب در مورد خود و محیط زندگی فرد باشد.
فردی که اضطراب را تجربه می کند، ممکن است از کمال گرایی به عنوان ابزاری برای حفظ یک تصویر ذهنی مطلوب برای کنترل کردن اضطراب خود استفاده کند.
در این جا مشکل این است که همه افراد کامل نیستند. در نتیجه تلاش برای تحمیل کمال گرایی به افراد دیگر، راهی برای ایجاد تعارض و ناسازگاری، رنجش و ناراحتی است.
حتی اگر افراد هم اکنون تابع آن باشند و از آن پیروی کنند، دیر یا زود ، آنها خواهان آزادی خودشان هستند، به این معنی که طغیان و نافرمانی خواهند کرد و به دنبال پیدا کردن راه خود می روند.
 10 تا از موثرترین راههای رسیدن به آرامش در زندگی طبق جدیدترین تحقیقات دنیا
کمال گرایی همچنین ممکن است خودشناسی و اعتماد به نفس پایین در افراد را پنهان کند. فرد کمال گرا پروژه ها را کامل نمی کند زیرا نمی تواند درباره یک پروژه کامل قضاوت کند. این کار با گفتن این که «خب، این فقط یک کار در حال انجام است. من هنوز کارم تمام نشده است. » به کمال گرایان امکان راحتی و بدون اشکال بودن کارها را می دهد.
در حقیقت، اکثر افراد متعادل و منطقی انتظار ندارند که شما یا کار شما عالی باشد. چون درواقع بیشتر کارها این طور نیستند.
کامل و بی نقص بودن دشمن پیشرفت است. کامل نبودن به شما اجازه می دهد تا شادتر باشید. شما می توانید با مشاهده نقایص خود به عنوان چیزهای منحصر به فرد جذاب در شما، به خودتان بیشتر عشق بورزید و همانی باشید که هستید.
اگر چه درست است که این نقص ها ممکن است مهم و قابل توجه باشند و برخی از آنها حتی بیشتر از دیگران نیز باشند، اما در واقع اینها همیشه مواردی هستند که می توان به آنها پرداخت و روی آنها کار کرد.
18- خودتان را مقصر می دانید یا خود را مسئول شاد کردن خودتان به حساب نمی آورید
با وجود انتخاب های اشتباه مکرر در زندگی چگونه می توانید خود را فردی خوشحال تلقی کنید؟
چگونه می توانید خوشحال باشید در حالیکه بار مسئولیت شما بر دوش دیگران است؟
اتخاذ تصمیم های درست بر عهده شماست، این کار باعث بهبود زندگیتان شده و موجب آرامش خاطر شما خواهد شد.
این وظیفه ی اشخاصی که با آنها قرار می گذارید و عاشقشان هستید، کارفرمای محل کار یا دوستان و دور و بری های شما نیست.
انداختن مسئولیت خود بر دوش دیگران کار ساده ای است. به شرطی که روش درستی را در پیش بگیرند! یا کار درست را انجام دهند! یا انتخاب های بهتری داشته باشند! در اینصورت انتخاب های آنها اثری منفی بر خوشبختی یا حال خوب ما نخواهد داشت!
اما این روش، روش عامه پسندی نیست.
اکثر مردم در جهت تقویت و استحکام خوشبختی یا سبک زندگی شان، تصمیم گیری می کنند. آنها برای ترقی داشته هایشان کار می کنند، عشق را می یابند، خوشبختی را می یابند و در این دنیای وانفسا به دنبال آرامش خاطر هستند.
شما نمی توانید وقت خود را صرف سرزنش دیگران برای انتخاب های اشتباه خود کنید. اگر با وضعیت زندگی خود مشکل دارید، آن را تغییر دهید.
چنانچه شخصی با شما بدرفتاری می کند، حد و حدود خود را برای او مشخص کنید و اجازه انجام چنین رفتارهایی را به آنها ندهید.
اگر شخصیت حال حاضرتان احساس ناخوشایندی به شما می دهد، بهانه جویی و سرزنش دیگران را کنار بگذارید. تنها راه حل نجات شما، کنار آمدن با خودتان است.
19- به ترس هایتان اجازه دخل و تصرف در زندگی و انتخاب هایتان می دهید
ترس از تغییر و رویارویی با ناشناخته ها امری طبیعی است. این یک واکنش کاملاً طبیعی به چیزی است که با آن نامأنوس هستید.
مشکل اینجاست که دنیای ناشناخته ها جایی است که شما بالاترین رشد و جدیدترین تجارب را کسب خواهید کرد.
در واقع شما تمایل دارید جاهایی بروید که برایتان تکراری باشد و قبلاً آن را دیده یا در آنجا حضور داشته اید. اینطور جاها حتی با وجود غیر قابل تحمل بودن یا برخورداری از چشم اندازی نا زیبا، از دید شما موجبات تسلی خاطرتان را فراهم می کند، اما این اماکن محلی برای یافتن خوشبختی نیست.

شما باید با خودتان چالش داشته باشید، خارج از چارچوب فکر کنید، و در پی یافتن چیزهای جدید باشید.
دلتان را به دریا بزنید و اعتماد به نفس داشته باشید که: با هر چیزی مواجه بشوم، از پسش بر می آیم.
اگر به ترس اجازه دخل و تصرف در زندگی و انتخاب هایتان بدهید، همیشه درون حباب محدودیت خود اسیر خواهید بود.
20- در زمان حال زندگی نمی کنید و تمرکزتان روی زمان کنونی نیست
خوشبختی را می توان در همین لحظه پیدا کرد. گذشته ها گذشته، و آینده هنوز فرا نرسیده است. هر چیزی که احساس یا تجربه می کنید همین حالا اتفاق می افتد، دقیقاً همین الان.
با سپری کردن وقت خود در فکر کردن و یادآوری اعمال گذشته ای که دیگر وجود ندارد، خوشبختی خود را به سرقت می برید.
همچنین فکر و خیال به آینده ای که معلوم نیست قرار است اتفاق بیفتد یا نه، نمونه دیگری از اتلاف وقت شما به شمار می رود. هیچ تضمینی برای آینده وجود ندارد، حتی با وجود آگاهی از خواسته ها، داشتن برنامه ریزی یا کار کردن برای آن.
با این تکنیک های ساده، یک بار و برای همیشه پرانگیزه و موفق بمانید
البته این بدان معنا نیست که شما هرگز گذشته یا آینده را درنظر نگیرید. برخی از افراد به قدری غرق در زمان حال (روزمرگی) خود می شوند که آینده را به کلی فراموش می کنند. اما نکته ای که باید در نظر داشت این است که رویاپردازی درباره اینکه چه خواهد شد و افسوس خوردن برای اینکه چه باید می شد، رفتارهایی غیرطبیعی است.
21- بی تفاوت هستید و کارهایتان را پشت گوش می اندازید
پشت گوش انداختن کارها خوشبختی را می بلعد. با پذیرش نقشی منفعل در زندگی و پشت گوش انداختن کارها، عملاً شما دست رد بر سینه ی تصمیمات مهم در زندگی خواهید زد.
اگر امکان تصمیم گیری از شما سلب شود، افراد دیگر و شرایط محیطی برای شما تصمیم گیری خواهند کرد.
و خب مسلماً دیگران در جهت حمایت یا مبارزه برای بدست آوردن خوشبختی شما ملزم به انجام وظیفه نیستند. اکثر اوقات، آنها نگران حل مشکلات شخصی خود و بنا نهادن پایه های خوشبختی خودشان هستند.
به تعویق انداختن کار امروز به فردا موجب بروز مشکلات جدیدی برای سرمایه و فعالیت شما می شود. مسائل کوچکی که فقط با صرف تلاشی چند دقیقه ای قابل حلند می توانند با سرسری گرفته شدن از جانب شما به معضلاتی بغرنج تبدیل شوند.

تکنیک ساده و کوتاه مدتی به نام «قانون پنج دقیقه» وجود دارد، که می تواند به شما در مقابله با پشت گوش انداختن کارها کمک کند و تحولی جدید در زندگی شما ایجاد کند.
این تکنیک خیلی ساده است. اگر فعالیتی مستلزم صرف زمانی زیر 5 دقیقه باشد، آن را انجام دهید و کلکش را بکنید. اجازه ندهید انجام آن به تعویق بیفتد، و بر روی انبوه زیادی از سایر کارهایتان انباشته شود، شانه هایتان را بالا نیاندازید و سرسری از کنار آن رد نشوید… بی درنگ انجامش بدهید.
مشاهده چگونگی تأثیر این قانون بر روتین شدن و سامان گرفتن امورات، شما را شگفت زده خواهد کرد.
22- از اشتباهات خودتان درس نمی گیرید و رشد نمی کنید
اشتباهات نقش مهمی در رشد هر فرد ایفا می کنند. فقط با ارتکاب اشتباهات و خراب کاری هاست که می توانیم تشخیص دهیم چه چیزی برایمان خوب نیست.
چه اتفاقی می افتاد اگر همیشه هر چیزی در جای صحیح خود قرار داشت و به درستی انجام می شد؟ به احتمال زیاد آسودگی خاطر شما را فراهم می کرد. شاید کم کم به قرار گرفتن هر چیزی در سرجای خود عادت می کردید و این توقع در شما به وجود می آمد که هر کاری که انجام می دهید درست است.
اما زندگی واقعی به این شکل نیست.
تعداد افرادی که به موفقیت سریع پس از انجام کارشان می رسند، انگشت شمار است. مهم نیست چه اندازه تحقیق کنید یا برنامه ریزی داشته باشید، حادثه خبر نمی کند، و تنها واکنش شما در مواجهه با آن تلاش برای به حداقل رساندن آسیب وارد شده است.
برخی از افراد اشتباهات و شکست های خود را در حکم یک فاجعه خیلی بزرگ تلقی می کنند، با وجود اینکه مقصر اکثر این اشتباهات خود آنها نبوده اند.
موثرترین روش رسیدن به مثبت اندیشی و حذف افکار منفی در زندگی
والدینی که بیش از حد مراقب فرزندانشان هستند و برای جلوگیری از مواجه شدن آنها با شکست اجازه کسب تجارب اشتباه را از فرزندان خود دریغ می کنند، امکان چگونگی برخورد با مشکلات را از آنان سلب و سبب بروز معضلات شخصیتی در فرزندشان می شوند.
اما اینطور نیست. اشتباه برای همه اتفاق می افتد. موضوع مهم نحوه برخورد صحیح شما با آن اشتباه است.
به جای مخفی شدن و فرار از اشتباهات، باید از آنها درس گرفت و بالغ تر شد.
23- به اندازه کافی صبور نیستید
صبوری ویژگی مثبتی است. جمله ای کلیشه ای و هدفمند.
از آنجایی که تعداد کمی از خصلت های خوب سریع و آسان شکل می گیرند، صبوری یک ویژگی مثبت به شمار می رود. ساختن چیزهای ارزشمند نیازمند صرف زمان، کار منظم، شکست و تلاش مجدد است.
بیشتر هنرمندان و مخترعان مجرب بر این موضوع اذعان دارند که شما نمی توانید چیزی را یکباره ایجاد کنید و آن چیز شگفت انگیز باشد.
برای ایجاد یک زندگی شگفت انگیز، خوشبختی را بسازید، شغل رویایی خود را انتخاب کنید، و فرد درستی را برای زندگی مشترک پیدا کنید و البته همه این موارد را با چاشنی صبر و حوصله انجام دهید.
ما در جامعه ای خیلی عجول زندگی می کنیم که در آن کالاهای مصرفی بر اساس تقاضا و ضرورت وجود دارند. خوشبختی به هیچکدام از این چیزها تعلق ندارد.
مهم نیست شما تا چه اندازه صبور هستید، سعی کنید تا حد امکان بر صبوری خود بیفزایید.
صبوری باید با هدف تعیین شده متعادل باشد. فراموش نکنید که بر روی خطی که از صبوری می گذرد نقطه ای وجود دارد که می گوید: این هدف شاید جواب ندهد، باید سراغ برنامه ی دیگری بروم.
24- وقت زیادی صرف تماشای صفحه نمایش ها می کنید
تماشای زیاد صفحه نمایش برای سلامتی مضر است. همچنین باعث کاهش سطح توانایی ما در تعامل با زندگی، بالندگی و تحول می شود.
درسته، سرچ کردن یک سریال در نتفلیکس در حالی که روی کاناپه لم داده اید به نظر روش چندان بدی برای سپری کردن یک روز نیست، اما با این کار یک منبع فوق العاده ارزشمند که قابل بازگشت نیست را به هدر خواهید داد: زمان. شما همانند هر کس دیگری در این دنیا، فقط 24 ساعت در روز و 7 روز در هفته در اختیار دارید.
اینکه چگونه از زمان محدودی که برای تغییر زندگی دارید استفاده کنید تأثیر مستقیمی بر پیشرفت و شکل گیری سرانجام زندگی تان خواهد داشت.
موثرترین و جدیدترین روش مقابله با استرس و کنترل 100درصد آن 
اغلب مردم علاقه چندانی به سحرخیزی و ورزش، مطالعه یا انجام کارهای سختی که لازمه ی شکل گیری و ساختن زندگی شان است، ندارند. از نظر آنها این فعالیت ها طاقت فرسا هستند و ترجیح می دهند فعالیت در راستای لم دادن روی کاناپه را در پیش بگیرند.
تماشای تلویزیون یا فیلم و سریال، زوال فکری به واسطه شبکه های اجتماعی، یا تلف کردن وقت برای بازی های ویدئویی موجب شکل گیری یک زندگی بهتر و شادتر برای شما نمی شود. این فعالیت ها فقط وقت تلف کن هایی هستند که هر چه بیشتر به آنها بها بدهید زمان بیشتری از زندگی خود عقب خواهید افتاد.
شکی نیست که استراحت و ریلکس کردن مهم و ضروری هستند. اما در نظر داشته باشید زمان محدودی که در اختیار دارید صرف دست و پا زدن برای بیرون آمدن از این گرداب وقت تلف کن نشود.

[ad_2]

Source link

چرا از قضاوت دیگران می ترسیم؟ 15 راهکار واقعا موثر

[ad_1]

آیا شما هم جزو کسانی هستید که از قضاوت دیگران درباره خودتان می ترسید؟ آیا مدام نگران این هستید که دیگران درباره شما چطور فکر می کنند؟ آیا این ترس و اضطراب روی زندگی تان تاثیر منفی گذاشته است؟
در صورتی که جوابتان به سوال های بالا مثبت است، مطلب امروز ما برای خود شما نوشته شده. ما قرار است حقایقی را با شما در میان بگذاریم که ترس از قضاوت شدن را از بین می برند. هر چه بیشتر بتوانید با این افکار مخرب مقابله کنید، ذهنتان کمتر درگیر چنین مسائل بی ارزشی می شود و لذت بیشتری هم از زندگی می برید.
آماده اید؟ خیلی خب، شروع می کنیم!
1- شما چیزی کم ندارید
احتمالا این جمله را بارها و بارها شنیده اید؛ اما آیا به معنی آن هم فکر کرده اید؟ شما، یعنی همانی که دیروز بوده اید، امروز هستید و فردا خواهید بود چیزی کم ندارید و باید خودتان را به همین شکلی که هستید دوست داشته باشید.
شما نه کمبودی دارید نه ناقص هستید و نه شکسته. شما به اندازه کافی خوب هستید. مطمئنا شما هم مثل هر کس دیگری ایراداتی دارید اما این مساله نباید باعث شود خودتان را پایین تر از دیگران بدانید.
هر روز صبح که از خواب بیدار می شوید به خودتان بگویید: من به اندازه کافی خوب هستم. این جمله را هر زمان که احساس ترس از قضاوت دیگران شما را در بر گرفت نیز با خودتان تکرار کنید.
2- بیش از حد به خودتان سخت می گیرید
همه ما عیب و نقص هایی داریم و از وجود این عیب ها ناراحتیم. این احساس برای همه یکسان است؛ اما درباره شما کمی شدیدتر است چون قبل از اینکه دیگران شما را قضاوت کنند، خودتان را با سخت گیری بیش از حد مورد قضاوت قرار می دهید.
اگر این مساله را بفهمید و کاملا درکش کنید، احساس آزادی بیشتری خواهید کرد. در واقع چیزی که شما خودتان از قبل آن را به خودتان نگفته باشید به ذهن دیگران هم خطور نمی کند. اول باید از قضاوت های خودتان خلاص شوید و بعد به فکر خلاصی از ترس قضاوت دیگران بیفتید.
3- قضاوت های آدم هایی که نمی شناسید اصلا اهمیتی ندارد
از قضاوت افراد غریبه نسبت به خودتان واهمه دارید؟ یک لحظه مکث کنید و از خودتان بپرسید چرا؟ شما قرار نیست با این آدم ها تعامل داشته باشید پس اصلا قضاوت آنها چه اهمیتی دارد؟ واقعا طرز فکر و قضاوت کسانی که در پیاده روها یا مترو می بینید یا آنهایی که برای لحظه ای از کنارتان می گذرد چه دخلی به شما دارد؟
شما برای چند لحظه با این افراد برخورد می کنید و بعد پوووف! غیب می شوند! حتی اگر افکار عجیب و غریب یا ناخوشایندی درباره شما به ذهنشان آمده باشد تاثیر آنها روی زندگی شما صفر است. پس برای چیزی که اهمیت ندارد خودتان را ناراحت نکنید.
17 ترفند برای اینکه ذهن تان را از افکار منفی پاک کنید
4- قضاوت های افرادی که تازه ملاقات کرده اید موقتی است
همه ما موقع برخورد با افراد جدید در ذهنمان آنها را قضاوت می کنیم. کار خیلی شرم آوری به نظر می رسد اما این طبیعت همه ماست! شکل ظاهری یک فرد، صدای او موقع صحبت کردن و معرفی خودش و یا نوع دست دادنش باعث شکل گیری برداشت های اولیه ما از او می شود.
اما برداشت های اولیه دوام زیادی ندارند و موقتی هستند. مهمترین مساله، برداشت و قضاوت ما بعد از شناخت واقعی یک فرد است. در مورد شما هم همینطور است. وقتی دیگران خود واقعی تان را بشناسند، حتی اگر قضاوت های اولیه شان هم نسبت به شما خوب نبوده باشد، کم کم این احساسات منفی از بین می روند.

از این گذشته، اکثر مردم ترجیح می دهند دیگران را دوست داشته باشند تا اینکه از همه خوششان نیاید. پس فکر نکنید هر کسی که برای اولین بار شما را می بیند در ذهنش شروع به قضاوت های منفی می کند، بلکه دیگران دنبال پیدا کردن موارد مثبت و دوست داشتنی در شما هستند.
5- قضاوت ها همیشه بر نحوه تعامل افراد با شما تأثیر نمی گذارد
حتی اگر کسی قضاوت خاصی در مورد شما داشته باشد، قرار نیست همیشه در ارتباط او با شما تفاوتی ایجاد شود. ما ممکن است هزار و یک برداشت و قضاوت درباره آدم های مختلف داشته باشیم اما همچنان روابطمان با آنها خوب باشد.
حتی خیلی اوقات ممکن است علی رغم قضاوت هایمان، دیگران را واقعا دوست داشته باشیم. بنابراین اگر از این می ترسید که دیگران شما را قضاوت کنند، به خودتان یادآوری کنید که همیشه قرار نیست این قضاوت ها روابط شما را با بقیه خراب کنند. این دو مساله کاملا با هم فرق می کنند.
6- قضاوت های دیگران ممکن است مثبت هم باشند
تا به حال به این فکر کرده اید که قضاوت دیگران درباره شما همیشه منفی نیست و ممکن است مثبت هم باشد؟ بله، درست است. قضاوت های دیگران درباره شما ممکن است مثبت باشند؛ در حالیکه ما همیشه فکر می کنیم وقتی کسی در حال قضاوت ماست، فقط به موارد و نکات منفی فکر می کند.
در واقع خیلی از قضاوت های دیگران راجع به ما مثبت است و ما بی خبریم. اجازه ندهید ترس از قضاوت منفی دیگران فکر اینکه شما ویژگی های مثبتی هم دارید و به چشم می آید را تخریب کند.
50 نکته ساده که زندگی تان را زیر و رو می کنند (تغییر مثبت)
7- مردم هر جور که شده دیگران را قضاوت می کنند
شما هر طوری هم که باشید بالاخره خیلی ها راهی پیدا می کنند تا قضاوتتان کنند. پس چه دلیلی دارد که وقتتان را صرف نگرانی قضاوت دیگران کنید؟ شما حتی اگر نکته منفی و بدی هم نداشته باشید، باز هم چند نفر پیدا می شوند تا از شما ایراد بگیرند.
شما نمی توانید همه را راضی نگه دارید و نباید هم این کار را بکنید! دیگران را به حال خودشان رها کنید و بگذارید هر قضاوتی می خواهند درباره شما داشته باشند.
8- قضاوت یک شخص بازتاب ناامنی های خودش است
وقتی کسی شما را قضاوت می کند، مهم است که تشخیص بدهید این قضاوت از کجا ناشی می شود. در خیلی از موارد قضاوت و برداشت دیگران در واقع بازتاب احساس ناامنی شان است که در لایه های زیرین افکارشان وجود دارد.

قضاوت های دیگران درباره شما، نقاط دردشان هستند و آنها این نقاط را در دیگران جستجو می کنند تا کمتر احساس ناراحتی و رنج داشته باشند. خیلی اوقات اگر شما خود واقعی تان را نشان بدهید دیگران به شما حسادت می کنند. آنها نمی توانند خود واقعی شان را نشان بدهند چون خودشان هم از قضاوت دیگران می ترسند و واهمه دارند!
9- اکثر مردم انقدر مشغله دارند که وقتی برای قضاوت کردن شما ندارند
زندگی سخت است و اغلب مردم با چالش هایی روبرو می شوند که دست و پنجه نرم کردن با آنها سخت است. حتی اگر آنها شما را قضاوت کنند، باز هم افکار و مشغله های خودشان بیشتر از آن است که بخواهند مدام به شما فکر کنند.
فقط کافیست از خودتان بپرسید آخرین باری که تمام وقتتان را صرف فکر کردن درباره افکار ناخوشایند و قضاوت هایتان در مورد دیگران کرده اید چه زمانی بوده است؟ در واقع قضاوت های کوچک ما درباره افراد مختلف، در مقایسه با مشغله های بزرگی که داریم خیلی اهمیت به نظر می رسند. این مساله در مورد قضاوت دیگران درباره شما هم صدق می کند.
چنین قضاوت هایی برای یک لحظه به ذهن می رسند و بعد میان انبوهی از افکار بزرگتر و مهم تر شناور و سپس محو می شوند. پس چرا باید به آنها اهمیت داد؟ اگر بخواهیم واقعا منطقی به قضیه نگاه کنیم، در حقیقت این شما هستید که به این قضاوت ها می چسبید نه دیگران.
10- وقتی شما نقایصتان را می پذیرید، هیچ کس نمی تواند از آنها علیه شما استفاده کند
این جمله که در سریال بازی تاج و تخت هم از زبان تیریون لنیستر گفته شد حاوی معانی بسیار مهم و مورد توجهی است. بله، ما موجودات ناقصی هستیم، هیچ کس کامل نیست و هر کسی که ظاهر کامل و بی نقصی از خودش به نمایش می گذارد درست به همان اندازه در لایه های زیرین شخصیتش تَرَک دارد.
ولی وقتی شما عیب و نقص هایتان را بپذیرید و از وجودشان آگاه باشید دیگر کسی نمی تواند از آنها برای حمله به شما استفاده کند، چون شما قبول کرده اید که این ایرادات بخشی از شخصیت شما هستند و حداقل الان که در مسیر تکامل و رشد قرار دارید، این عیب ها هم وجود دارند و شاید در آینده ای نزدیک بتوانید برطرفشان کنید.
140 عادت بدی که باید آنها را ترک کنیم (مگا لیست)
قضاوت های یک شخص درباره شما و حتی حرف های تند و ناراحت کننده اش، زمانی که شما عیب و نقص هایتان را پذیرفته باشید نمی توانند باعث آزارتان بشوند.
11- افراد مخرب و بدخواه را از خودتان دور کنید
اگر کسی واقعا قصد دارد با قضاوت هایش به شما آسیب بزند و ناراحتتان کند، بهترین کاری که باید بکنید این است که جلویش را بگیرید. به هر روشی که خودتان می دانید این افراد را از زندگی تان دور کنید. آنها را از شبکه های اجتماعی تان حذف کنید، از تعامل و ارتباط شخصی داشتن با آنها خودداری کنید و اگر می توانید کاری کنید که اصلا آنها را نبینید.
چنین افرادی فقط انرژی منفی و مخرب تولید می کنند. حرف های آنها از دردهایشان سرچشمه می گیرد پس به شما ربطی ندارد و لزومی ندارد به قضاوت هایشان گوش کنید.
12- تحقیر و تمسخر به ندرت اتفاق می افتند
اگر از قضاوت شدن می ترسید، به احتمال زیاد از اینکه مورد تحقیر و تمسخر هم قرار بگیرید می ترسید. ولی حقیقت این است که خیلی بعید به نظر می رسد شما کاری را انجام بدهید که باعث تحقیر و تمسخرتان شود.
شما به خاطر این از قضاوت شدن می ترسید که مبادا کار خجالت آور یا مسخره ای انجام بدهید و دیگران تحقیرتان کنند یا به شما بخندند. در حالیکه اینها فقط بخشی از تصورات شما هستند، نه بیشتر! چنین لحظه ای فرا نمی رسد و کسی قرار نیست مسخره تان کند.

این اتفاق انقدر نادر است که اصلا ارزش نگرانی ندارد. از خودتان بپرسید وقتی از خانه بیرون می روید نگران این هستید که صاعقه به شما برخورد کند؟ نه! چون چنین اتفاقی واقعا بعید است. درست به همین اندازه، اینکه کار خجالت آوری بکنید و دیگران بخواهند تحقیر و مسخره تان کنند هم نادر و بعید است.
13- تایید و تعریف دیگران به شما آرامش و خوشحالی واقعی نمی دهد
طرف دیگر سکه ترس از قضاوت، تایید شدن است. ما نمی خواهیم مورد قضاوت قرار بگیریم بلکه می خواهیم همه ما را تایید و از ما تعریف کنند. ما می خواهیم لیاقت دوست داشتن و دوست داشته شدن را داشته باشیم. اما این فقط شروع ماجراست. تعریف و تمجید دیگران از شما برایتان آرامش و خوشحالی واقعی نمی آورد.
احساس آرامش و شادی چیزیست که به درون خود شما بستگی دارد نه به حرف های بقیه درباره تان. هیچ کس نمی تواند حرفی بزند یا کاری کند که باعث رضایت و خوشحالی همیشگی شما بشود. این اتفاق مخصوصا زمانی که کسی از شما تعریف های اغراق آمیز می کند و خودتان هم می دانید که چنین چیزی نیستید، صدق می کند.
14- اگر دست از قضاوت کردن دیگران بردارید، ترس از قضاوت شدن هم نخواهید داشت
ممکن است به این دلیل نگران قضاوت های دیگران هستید که خودتان هم چنین قضاوت های مشابهی درباره آنها دارید. اگر دنبال نکات منفی و بدترین حالت های یک فرد باشید، نگران این می شوید که نکند بقیه هم چیزهای بدی در شما ببینند.
اگر فقط به عیب و نقص های دیگران توجه کنید، نگران این خواهید بود که بقیه هم عیب و نقص های شما را ببینند. پس برای رهایی از ترس قضاوت شدن، اول باید خودتان دست از قضاوت کردن بردارید و سعی کنید عادت قضاوت کردن دیگران را کنار بگذارید.
هر بار که فکر قضاوت کردن دیگران به ذهنتان خطور می کند، آن را به چالش بکشید و سعی کنید یک فکر مثبت و خوب جایگزین این قضاوت کنید. اگر بتوانید دست از قضاوت کردن دیگران بردارید خودتان هم کمتر نگران قضاوت شدن خواهید بود.
15- وقتی دست از قضاوت کردن خودتان بردارید دیگر از قضاوت شدن نمی ترسید
منبع ترس شما درون خودتان است. شما عیب هایتان را می بینید و مدام خودتان را به خاطر این عیب و نقص ها قضاوت می کنید. اما این گفتگوی درونی روی تعاملات و ارتباطات شما با جهان پیرامونتان هم تاثیر می گذارد.
شما خودتان را قضاوت می کنید و بعد هم از این می ترسید که دیگران هم شما را قضاوت کنند. بنابراین با قطع کردن این رشته می توانید ترس از قضاوت شدن را کاهش بدهید. باز هم همه چیز به افکار خودتان برمیگردد. وقتی افکار قضاوت کننده درباره خودتان به ذهنتان می آیند، روی صفات خوب و دوست داشتنی خودتان متمرکز شوید تا با این افکار مقابله کنید.
چطور آدم خوبی باشیم؟ (101 ایده برای کمک به دیگران)
این کار به شما کمک می کند تا فکرهای ناخوشایند و منفور کننده درباره خودتان را از بین ببرید و به این ترتیب روی ترس از قضاوت شدن توسط دیگران هم غلبه کنید.

[ad_2]

Source link

13 گام برای شروع دوباره زندگی (ریستارت کردن زندگی)

[ad_1]

شاید شما هم مثل خیلی های دیگر دنبال یک تغییر بزرگ در زندگی تان هستید. شاید از روال زندگی تان راضی نیستید و فکر می کنید وقت آن رسیده دکمه تنظیم مجدد زندگی را بزنید و دوباره همه چیز را از نو شروع کنید. اما واقعا شروع دوباره زندگی یعنی چه و چطور باید این کار را انجام داد؟ آیا باید همه چیز را کنار بگذارید و کاملا از صفر شروع کنید یا اینکه فقط در بعضی قسمت های زندگی تان تغییر ایجاد کنید؟ آیا باید یک شبه همه چیز را متحول کنید یا مرحله به مرحله این کار را انجام بدهید؟ چطور آدم خوبی باشیم؟ (۱۰۱ ایده برای کمک به دیگران) خب، در واقع هر کسی به شیوه خاص خودش و با توجه به شرایطی که دارد می تواند در زندگی اش تغییر ایجاد کند و به اصطلاح همه چیز را از نو شروع کند. اگر شما هم جزو کسانی هستید که دنبال راهی برای ری استارت کردن زندگی تان هستید، نکاتی که در این مطلب گفته می شوند را از دست ندهید. در ضمن یادتان باشد که اولین قدم برای شروع دوباره زندگی، تشخیص این موضوع است که آیا واقعا به این کار نیاز دارید یا نه. حالا این مقاله را انتها مطالعه کنید تا بفهمید برای شروع مجدد زندگی تان چه کارهایی باید انجام بدهید. شروع دوباره زندگی به چه معناست؟ شروع دوباره یا اصطلاحا ری استارت کردن زندگی به معنی افزایش کیفیت زندگی شماست. این کار در درجه اول به نوع نگرش و دیدگاه شما به زندگی و تصمیم گیری درباره چیزی که باید تغییر کند مربوط می شود و بعد پای ایجاد تغییرات وسط می آید. برای اینکه زندگی تان را دوباره شروع کنید باید با اولویت های متفاوت به سمت مسیر متفاوتی نسبت به قبل حرکت کنید. مثلا ممکن است به خاطر اتفاقات اخیر زندگی تان مثل ترس از دست دادن سلامتی، ترس از دست دادن شغل و یا به هم خوردن رابطه تان تصمیم بگیرید که دوباره شروع کنید یا ممکن است به جایی رسیده باشید که دیگر بیشتر از آن نتوانید ادامه بدهید و بخواهید که همه چیز را مجدد شروع کنید. بسته به خواسته خودتان، شروع مجدد زندگی ممکن است به تغییرات کم یا زیادی نیاز داشته باشد. بعد از اینکه زندگی تان را دوباره شروع کردید، ممکن است از نظر دیگران همان فرد قبلی باشید ولی خودتان می دانید که چه تغییرات بزرگی در خود و زندگی تان ایجاد کرده اید؛ حتی اگر محسوس و قابل تشخیص نباشند. ۱۲ گام برای شروع مجدد زندگی ۱- درباره وضعیت و شرایط فعلی تان فکر کنید بعد از اینکه متوجه شدید به تغییر نیاز دارید، در مرحله بعد باید تعیین کنید که کجا باید قرار بگیرید. کمی وقت بگذارید و درباره همه جنبه های زندگی تان فکر کنید. ممکن است با اینکه خیلی از موارد زندگی تان نیاز به شروع مجدد دارند، اما خیلی چیزها هم خوب پیش رفته باشند و نیازی نباشد که آنها را دوباره از نو شروع کنید. به روابطتان، شغلتان، وضعیت سلامتی تان و شرایط مالی تان فکر کنید. شما باید روی این موضوع تمرکز کنید که مشکل کجاست و چه زمینه هایی را باید دوباره از نو شروع کنید. سعی کنید کاملا با خودتان صادق باشید. ۲۰ مهارت اجتماعی کاربردی برای اینکه دوست داشتنی تر باشیم؟ یکی از کارهایی که می تواند به شما در این راه کمک کند نوشتن است. برای ملموس و محسوس شدن هر چه بیشتر ابعاد زندگی تان می توانید روی کاغذ بنویسید که کدام یک از بخش های زندگی تان به تغییر نیاز دارد و آنها را تجزیه و تحلیل کنید. مثلا اگر یکی از دوستان تان برای تان آزاردهنده است او را کنار بگذارید. نکته مهم این است که نباید دیگران را به خاطر مشکلاتی که برایتان به وجود آمده مقصر بدانید. شما فقط باید این مشکلات را بپذیرید و قبول کنید. یادتان باشد اگر مشکلی را نپذیرید هرگز قادر به حل آن نخواهید بود. وقت آن رسیده که گذشته را رها کنید. حتی اگر تا آخر عمرتان هم گذشته را در ذهنتان نگه دارید و مدام آن را مرور کنید چیزی عوض نخواهد شد و تغییر نخواهد کرد. ۲- روش مناسب برای خودتان را انتخاب کنید اغلب اوقات این سوال پیش می آید که شروع مجدد زندگی به تغییر فوری و سریع نیاز دارد یا این کار باید مرحله به مرحله انجام شود؟ صادقانه اش این است که همه چیز به خودتان بستگی دارد ولی با این حال تغییر و تحول یک شبه برای خیلی ها گزینه مناسبی نیست. به خاطر شرایط زندگی و تعهداتی که داریم نمی توانیم یک شبه همه چیز را از اول شروع کنیم. این مورد واقعا برای خیلی از ما عملی نیست. به همین خیلی ها ترجیح می دهند برای شروع مجدد زندگی شان روی یک زمینه خاص تمرکز کنند و در آن تغییراتی به وجود بیاورند. ۳- از شر چیزهایی که بدردتان نمی خورند خلاص شوید انباشته شدن چیزهایی که به آنها نیازی نداریم باعث ایجاد احساس رخوت و تنبلی در ما می شود. این موارد نه تنها فضای فیزیکی اطراف شما را اشغال می کنند، بلکه ذهنتان را هم پر می کنند؛ حتی اگر از آنها هیچ استفاده ای نکنید. بنابراین قبل از اینکه شروع به ایجاد تغییرات بزرگ در زندگی تان کنید، بهتر است اول از چیزهایی که مانع آزادی فکرتان می شوند خلاص شوید. به اطرافتان خوب نگاه کنید و ببینید از چه چیزهایی استفاده نمی کنید. آنها را به دیگران بدهید، بفروشید و یا اگر قابل استفاده نیستند دور بریزید. ۱۴۰ عادت بدی که باید آنها را ترک کنیم (مگا لیست) با لباس، کفش، کیف و هر چیزی که مدتهاست از آن استفاده نمی کنید خداحافظی و دور و برتان را خلوت کنید. وقتی محیط اطرافتان تر و تمیز و مرتب باشد، احساس آزادی شگفت انگیزی به شما دست می دهد. ۴- با افرادی که مانع راهتان می شوند خداحافظی کنید موقع فکر کردن به زندگی تان ممکن است متوجه شوید یکی از جنبه هایی که باید روی آن کار کنید روابطتان با دیگران است. اگر افراد خاصی در زندگی تان وجود دارند که شما را به عقب هل می دهند و مانع پیشرفتتان می شوند، وقتش رسیده که با آنها خداحافظی کنید. از افراد سمی و کسانی که انرژی منفی دارند فاصله بگیرید. با این کار می توانید وقت بیشتری را در کنار افرادی دوستشان دارید و آنها هم شما را دوست دارند بگذرانید. ۵- افکار و احساساتی که شما را سنگین می کنند را رها کنید با اینکه تغییرات بزرگ در زندگی اغلب مربوط به موراد بیرونی و خارجی مثل افراد، اشیاء یا محیط اطرافمان است؛ اما مهم ترین تغییری که می توانیم در خودمان ایجاد کنیم به درون ما برمی گردد. اکثر اوقات افکار و احساسات منفی بیشتر از هر چیز دیگری در زندگی مانع پیشرفت ما می شوند. برای همین باید به طور آگاهانه، احساسات و افکاری که باعث خستگی ذهنتان می شوند یا مربوط به گذشته هستند را فراموش کنید. مدیتیشن و یادگیری داشتن کنترل بیشتر روی افکار می تواند کمک زیادی به شما در این زمینه بکند. ولی اگر افکار و احساساتی دارید که باعث پریشانی و نگرانی تان می شوند و به تنهایی نمی توانید از پس آنها بربیایید بهتر است از یک مشاور یا روانشناس کمک بگیرید. ۶- بیشتر از قبل سپاسگزار باشید خیلی از ما انقدر درگیر مشغله ها و روزمرگی های زندگی مان می شویم که فراموش می کنیم باید قدر چیزهای شگفت انگیزی که در زندگی داریم را بدانیم. برای همین قبل از اینکه بخواهید همه چیز را دوباره از نو شروع کنید، باید یاد بگیرید به خاطر نعمت هایی که به شما داده شده سپاسگزار و قدردان باشید. تمرین قدردانی می تواند وضعیت فعلی شما را کاملا متحول کند. به این ترتیب می توانید اولویت های جدیدی که قرار است آنها را دنبال کنید بهتر بشناسید و مسیر دقیق تری انتخاب نمایید. ۵۰ نکته ساده که زندگی تان را زیر و رو می کنند (تغییر مثبت) سعی کنید هر شب قبل از خواب سه مورد بزرگ یا کوچک که به خاطر وجودشان سپاسگزار هستید را بنویسید. وقتی شروع به تغییر و دوباره از نو آغاز کردن زندگی تان کردید، باز هم قدردانی کردن را سرلوحه کارتان قرار بدهید. سپاسگزاری به شما یادآوری می کند که چه چیزهای مهمی در زندگی تان دارید و چه کارهایی باید در آینده انجام بدهید. ۷- زندگی دلخواهتان را تجسم کنید حالا که متوجه شده اید دلتان نمی خواهد زندگی را به همین نحو فعلی پیش ببرید، وقت آن رسیده که روی زندگی دلخواهتان تمرکز کنید. شما قرار است زندگی را دوباره شروع کنید؛ اما زندگی جدیدتان چه شکلی خواهد بود؟ از خاص بودن یا بلند پروازی کردن نترسید. چشم انداز فعلی شما از زندگی جدیدتان به مرور زمان تغییر می کند و تکمیل می شود؛ اما هیچ ایرادی ندارد که چیزی را تصور کنید که واقعا دلتان می خواهد. یادتان باشد فقط روی چیزهای عملی مثل تغییر محل زندگی یا تغییر شغل متمرکز نشوید، بلکه احساسات و افکاری که دلتان می خواهد در آینده داشته باشید را هم مد نظر قرار بدهید. مهارت های زندگی (۱۰ مهارت معروف که همه باید بلد باشند) اگر در حال حاضر زندگی پراسترسی دارید، شاید داشتن آرامش روحی و جسمی و یک زندگی آرام و بدون استرس بیشتر از بقیه چیزها برایتان در اولویت باشد. اگر از زندگی خسته شده اید، اضافه کردن هیجان و سرگرمی به زندگی را محور تغییرات خودتان قرار بدهید. گاهی اوقات کار کردن روی احساساتی که دلتان می خواهد داشته باشید راحت تر است. بعد از آن می توانید به جنبه های دیگر زندگی تان هم بپردازید و کم کم به تغییرات دلخواهتان برسید. ۸- کسی که دوست دارید باشید را تجسم کنید شاید دلیل اینکه دلتان می خواهد زندگی تان را از نو شروع کنید این باشد که تبدیل به فردی شده اید که او را نمی شناسید. شاید تبدیل به کسی شده اید که ویژگی ها و خصوصیات رفتاری اش را دوست ندارید. شاید برایتان سخت است که خودتان را به این شکل بپذیرید و وقتی در آینه به خودتان نگاه می کنید به نظرتان به یک غریبه خیره شده اید. شاید به خاطر آسیب روحی و رنج هایی که کشیده اید عوض شده اید، بدبین شده اید و دیگر نمی توانید به کسی اعتماد کنید. شاید مغرور شده اید، سطحی نگر شده اید یا اعتماد به نفستان را از دست داده اید. پس حالا باید به این فکر کنید که دلتان می خواهد چه کسی باشید؟ آیا دوست دارید تبدیل به فردی مهربان و بخشنده شوید؟ آیا دلتان می خواهد قوی و محکم بشوید؟ دوست دارید اعتماد به نفس داشته باشید و سخت کوش شوید؟ با اینکه برای تغییر خصوصیات اخلاقی و ویژگی های شخصی تان به زمان نسبتا زیادی نیاز دارید؛ اما هیچ چیز نمی تواند جلوی شما را بگیرد. فرقی نمی کند خودتان شروع به تغییر خصوصیاتتان کنید یا از یک مشاور و درمانگر کمک بگیرید؛ به هر حال مطمئن باشید که می توانید به شخصیت مورد علاقه تان برسید. ۹- اهدافتان را تعیین کنید حالا باید بر اساس اولویت های جدید و چشم انداز تازه ای که از زندگی دارید، اهداف واقعی، دست یافتنی و ملموسی را برای خودتان تعیین کنید. از خودتان بپرسید یک ماه بعد، شش ماه دیگر، یک سال دیگر و حتی ده سال دیگر می خواهید به چه چیزهایی برسید؟ یادتان باشد که هدف هایتان حتما باید قابل اندازه گیری و سنجش باشند تا بفهمید که آیا به آنها رسیده اید یا نه. از طرف دیگر هدف هایی تعیین کنید که رسیدن به آنها امکان پذیر است، نه اینکه هیچ وقت نتوانید به آنها برسید و سرخورده شوید. معمولا بهتر است روی مواردی تمرکز کنید که بیشترین تغییر را در روابط، زندگی و سلامتی شما ایجاد می کنند. ۱۰- اهدافتان را در برنامه روزمره خودتان قرار بدهید هدف های بزرگ واقعا عالی هستند اما تا زمانی که برای رسیدن به آنها تلاش نکنید هیچ فایده ای ندارند. پس به فکر یک برنامه جدید برای زندگی تان باشید که شما را در مسیر رسیدن به هدف هایتان قرار می دهند. هر روز، هر هفته و هر ماه کمی تغییر در زندگی تان ایجاد کنید تا کم کم به یک تغییر بزرگ منجر شوند. مثلا اگر می خواهید به وزن ایده آلتان برسید و تناسب اندام داشته باشید، هر هفته به طور منظم ورزش کنید. با تمرین های کوتاه و قابل کنترل شروع کنید و بعد کم کم آنها را بیشتر کنید. چطور فکر خود را از افکار منفی مزاحم پاک کنیم؟ اگر استرس مشکل اصلی تان است و می خواهید آن را برطرف کنید، روش های آرامش بخش مثل یوگا، مراقبه و یا کتاب خواندن را به برنامه روزمره تان اضافه کنید. یادتان باشد که شادی و آرامش شما نتیجه کارهاییست که خودتان انجام می دهید، پس فعالیت های روزمره تان را همسو و هم جهت اهدافتان کنید. ۱۱- روی عادت های بدتان تمرکز کنید شروع دوباره زندگی به این معناست که شما می خواهید کیفیت زندگی تان را بالا ببرید، پس وقتش رسیده که با عادت های بدی که می دانید مانع شما می شوند خداحافظی کنید. با فکر کردن در مورد عواملی که باعث عادت های بد شما می شوند، شروع کنید. به عنوان مثال اگر موقع استرس داشتن سیگار دست می گیرید، به این فکر کنید که به جای سیگار کشیدن چه کاری می توانید انجام بدهید که آرامش بگیرید. عادت های بد شما هر چه که باشند می توانند با یک مورد خوب جایگزین شوند. حتی اگر بارها و بارها تلاشتان به شکست منتهی شد ناامید نشوید. هیچ کس نمی تواند یک شبه عادت های بدش را ترک کند، پس این را بهانه نکنید و به تلاشتان ادامه بدهید. ۱۲- با خودتان مهربان باشید شروع دوباره زندگی اصلا کار راحتی نیست، پس اگر در این مسیر قدم گذاشتید صبر داشته باشید و با خودتان با مهربانی رفتار کنید. شما باید خودتان را تحت فشار قرار بدهید اما نه خیلی زیاد. در این مسیر ممکن است گاهی از تغییراتی که در زندگی تان ایجاد شده بسیار خوشحال شوید و گاهی هم آرزو کنید ای کاش اصلا به شروع مجدد زندگی فکر نمی کردید. هر اتفاقی که افتاد بدانید ارزشش را داشته و در نهایت به چیزی که می خواهید می رسید. ۱۳-نکات کاربردی تکمیلی شروع به مدیتیشن و تمرکز کردن روزانه کنید (این کار ذهن تان را آزاد می کند و برای شروع مجدد راحت تر پیش می روید) خودتان را با افراد مثبت که از شما پشتیبانی می کنند پر کنید چیزهای جدید را امتحان کنید و از محوطه امن خود بیرون بیایید. مثلا یک سفر دو نفره بروید یا یک ورزش جدید را شروع کنید یا … چیزهایی که به دردتان نمی خورند یا خوشحالی برای تان نمی آورند کم کم کنار بگذارید اهداف جدیدتان را روی یک کاغذ بنویسید و روی دیوار اتاق نصب کنید و با در نظر داشتن همه نکات بالا به سمت شان حرکت کنید چرا و چگونه باید خودمان را بشناسیم؟ (۱۳ روش عملی)

[ad_2]

Source link

11 روش برای اینکه ساده نباشیم و گول نخوریم؟ (کاملا موثر)

ساده لوحی مفهوم ثابتی ندارد؛ مثلا ممکن است یک نفر از نظر شما ساده بنظر برسد ولی به چشم دیگران بسیار خوش اخلاق، خوش بین و بی گناه بیاید. این وسط گاهی اوقات خودتان هم ممکن است پیش خودتان فکر کنید که: نکند من آدم ساده لوحی باشم؟

بعضی وقت ها نگرانی درباره این مساله روی روابطتان تاثیر منفی می گذارد و مشکلاتی ایجاد می کند. شما دلتان نمی خواهد بی اعتماد و بدبین باشید ولی این احساس که ممکن است ساده لوح بنظر برسید آزارتان می دهد. افراد ساده لوح معمولا همه چیز را زود باور می کنند و تصور می کنند همه آدم ها قصد و نیتشان خوب است. آنها فکر می کنند دنیا فقط روی پاشنه خوبی می چرخد و هیچ کس فکر یا نیت بدی ندارد؛ در حالی که متاسفانه اصلا اینطور نیست!

اگر آدم ساده ای باشید احتمالا قربانی کلاهبرداری یا فریب خوردن از دیگران هم می شوید. ۳۰ تا از بهترین روشهای گیاهی افزایش هوش و حافظه طبق جدیدترین تحقیقات حالا اگر واقعا فکر می کنید بیش از حد آدم صاف و ساده ای هستید و لازم است کمی زرنگی و سیاست هم چاشنی کارتان کنید مطلب امروز ما را تا انتها مطالعه کنید. ما اینجا نکاتی در اختیارتان می گذاریم که به شما کمک می کنند سادگی بیش از حد را کنار بگذارید و عاقلانه تر رفتار کنید.

۱- قبل از صحبت کردن یا انجام کاری فکر کنید اگر احساس می کنید ساده هستید ممکن است دلیلش این باشد که قبل از حرف زدن فکر نمی کنید. شاید هر اتفاقی که می افتد، بدون اینکه لحظه ای تامل و تفکر کنید هر چیزی که به ذهنتان می آید را می گویید. پس اولین کاری که باید بکنید این است که به طور آگاهانه سرعت حرف زدنتان را کم کنید و قبل از اینکه چیزی بگویید یا کاری انجام بدهید به اندازه کافی فکر کنید. البته این کار در عمل سخت است و نیاز به تمرین دارد. پس اول تصمیم بگیرید یک روز تمرین کنید. در آن روز تصمیم بگیرید که قبل از بروز هر واکنشی و در هر شرایطی، فکر کنید و از نقطه نظر دیگری به موضوع نگاه کنید. بعد این مدت را به یک هفته برسانید. تصمیم بگیرید یک هفته قبل از اینکه چیزی بگویید خوب به حرفی که می خواهید بزنید فکر کنید. کم کم این کار به عادتتان تبدیل می شود.

۲- از سکوت کردن نترسید در دنیای مدرن امروز، انتظار می رود که همه خیلی حاضر جواب باشند و تند و سریع جواب بدهند؛ ولی لازم نیست حتما شما هم اینطور باشید. از سکوت کردن نترسید. سکوت به شما اجازه می دهد تا خیلی بهتر همه چیز را ارزیابی کنید و دیدگاه آگاهانه ای درباره همه چیز داشته باشید، نه اینکه با سادگی جوابی بدهید و بعدش هم پشیمان شوید. وقتتان را روی ارزیابی و تصمیم گیری متمرکز کنید و بدانید که سکوت کردن اصلا چیز بدی نیست.

۳- بیشتر احتیاط کنید اگر فکر می کنید ساده هستید باید رفتاری که به نظرتان ساده لوحانه است را برطرف کنید، پس باید محتاط تر باشید. احتیاط کردن باعث می شود مجبور شوید آگاهانه فکر کنید. البته باید برای این کار هم تمرین کنید ولی مطمئن باشید که کم کم احتیاط کردن بخش طبیعی و جدایی ناپذیر رفتارتان خواهد شد.

۴- تمرکز بیشتری روی حال داشته باشید گاهی اوقات سادگی یا ساده لوحی نتیجه این است که شما فکر و خیال زیادی می کنید و به چیزی که در اطرافتان می گذرد توجهی ندارید. بنابراین باید سعی کنید حضور بیشتری در زندگی روزمره تان داشته باشید. به جای اینکه ذهنتان را با چنین افکاری درگیر کنید، حواستان را روی افراد و اتفاقاتی که دور و برتان می گذرد متمرکز کنید. پس به جای اینکه در ابرها سیر و سفر کنید، شش دانگ حواستان را متوجه زمان حال و اتفاقاتی که دور و برتان می افتد بکنید. اگر تمرکز ندارید این مطلب را بخوانید

۵- با دقت به همه چیز گوش کنید به طور کلی شنونده خوبی بودن یکی از ویژگی های بسیار مهمیست که هر کسی باید آن را داشته باشد. این توانایی باعث می شود شما بتوانید درباره یک فرد جدید اطلاعات زیادی کسب کنید بدون اینکه از خودتان چیز زیادی بگویید. پس به جای عجله و اشتیاق برای اینکه جزئیات زندگی تان را با دیگران به اشتراک بگذارید، از آنها سوال کنید و سعی کنید به حرف هایشان خوب گوش بدهید. مهارت خوب گوش کردن با ۹ ترفند عالی

۶- تحقیق و پرس و جو کنید حتی کسانی که اطلاعات زیادی درباره مسائل مختلف دارند هم ممکن است ساده باشند؛ اما آگاهی آنها از جهان پیرامونشان باعث می شود کمتر به دردسر بیفتند و بهتر عمل کنند. پس به فکر این باشید که درباره چیزهایی که نمی دانید اطلاعات بیشتری کسب کنید. مثلا اگر در زمینه امور مالی احساس ساده بودن می کنید، در این خصوص مطالعه کنید یا حتی در کلاس های مختلف شرکت کنید. قبل از اعتماد کردن به کسی، به ویژه در مورد مسائل مالی حتما همه چیز را کاملا بررسی کنید. اگر ایمیل یا پیام مشکوکی برایتان ارسال شد، کاملا همه چیز را ارزیابی کنید تا به مشکل نخورید. اگر احساس می کنید در روابطتان با دیگران ساده هستید، مطالب روانشناسی مربوط به ارتباطات فردی و جمعی بخوانید و اطلاعاتتان را در این زمینه زیاد کنید. هر وقت از چیزی مطمئن نیستید و قبل از تصمیم گیری، پرس و جو و تحقیق کنید. یادتان باشد که زندگی یک درس طولانی و بلند است و هر چه بیشتر یاد بگیرید، واقع بینانه تر و بهتر عمل می کنید.

۷- باز هم به دیگران اعتماد کنید هر کاری می کنید، فقط خودتان را به خاطر اینکه به دیگران اعتماد کرده اید سرزنش و ملامت نکنید. اعتماد کردن حس بسیار قشنگ و زیباییست. اگر قرار باشد کمتر ساده باشید لازم نیست حتما به همه بی اعتماد شوید، بلکه فقط باید یاد بگیرید که سریع تصمیم نگیرید. ساده نبودن به معنی اعتماد نکردن نیست، به معنی درست فکر کردن، ارزیابی کردن و توجه به همه ابعاد و جوانب موضوعات است. شما باید فرض را بر این بگذارید که همه قابل اعتمادند مگر اینکه خلافش ثابت شود؛ اما در عین حال تفکر عاقلانه و محتاطانه خودتان را هم داشته باشید. هیچ کس منکر وجود آدم های بد، کلاهبردار یا فریبکار در دنیا نمی شود ولی افراد خوب و خوش نیت هم وجود دارند که می توانید به آنها اعتماد کنید.

۸- بدانید که آدم بد و نادرست چه ویژگی هایی دارد معمولا افراد دروغگو می توانند خیلی راحت کسانی که ساده هستند را به سمت خودشان بکشند. برای اینکه فریب چنین افرادی را نخورد باید ویژگی های افراد دروغگو را بدانید. کسی که دروغ می گوید، به احتمال زیاد موقع حرف زدن از داشتن تماس چشمی با شما خودداری می کند یا مرتب گلویش را صاف می کند. البته گاهی اوقات هم اینها نشانه های مضطرب و نگران بودن فرد هستند و لزوما به این معنا نیستند که طرف مقابلتان در حال دروغ گفتن به شماست؛ ولی جزو نشانه های آدم دروغگو هم محسوب می شوند.

۹ نکته برای پرورش مهارت ذهن‌خوانی: چطور ذهن مردم را بخوانیم؟ ۹- به ندای درونتان گوش کنید حتی اگر آدم ساده یا زود باوری هم باشید، اغلب اوقات احساسی این وسط وجود دارد که به شما می گوید یک جای کار می لنگد. پس به جای اینکه چنین حسی را نادیده بگیرید سعی کنید به آن اهمیت بدهید و ببینید از کجا آب می خورد. از گوش دادن به ندای درونتان نترسید. شاید همیشه احساستان درست نباشد ولی این احساس حتما یک دلیلی دارد و گاهی اوقات مسیر درست را نشانتان می دهد و جلوی ساده بودنتان را می گیرد.

۱۰- از آشنایی با افراد جدید استقبال کنید ساده بودن شما ممکن است به این دلیل باشد که روابطتان را محدود به آدم هایی کرده اید که آنها هم مثل خودتان فکر می کنند یا مثل خودتان ساده هستند. اگر اینطور است پس بهتر است با آدم های جدید آشنا شوید. فضای مجازی و اینترنت راه خوبی برای آشنایی با مردم مختلف و فرهنگ های متفاوت از سراسر دنیاست. گذشته از این اگر در یک محیط چند فرهنگی زندگی می کنید از آن نهایت استفاده را ببرید و سعی کنید دوستان مختلفی با طرز فکرهای گوناگون پیدا کنید.

۱۱- تجربیات زندگی تان را بیشتر کنید ساده لوحی معمولا نتیجه کم تجربگی افراد است. اگر هنوز خیلی چیزها را تجربه نکرده اید طبیعی است که در خیلی موارد ساده باشید. معمولا هر چه سن ما بالا می رود میزان سادگی مان هم کمتر می شود ولی در عین حال خودتان هم می توانید به این روند کمک کنید. سعی کنید چیزهای جدید را امتحان کنید. وارد موضوعاتی بشوید که قبلا تجربه شان نکرده اید و داوطلبانه زمینه های مختلف را بسنجید. در مورد تاریخ و واقعیت ها و بی عدالتی های جامعه ای که در آن زندگی می کنید، از دیدگاه دیگران نسبت به مسائل مختلف آگاه شوید و همه چیز زندگی، یعنی همه خوب و بدهایش را با هم در آغوش بگیرید. نکات خوب حرف زدن (۱۰ نکته که اهمیت بیشتری دارند)

۱۲- یک ویدیوی فوق العاده (زودباوری)

Source link

چطور آدم خوبی باشیم؟ (101 ایده برای کمک به دیگران)

چطور آدم خوبی باشیم؟ (101 ایده برای کمک به دیگران)

دنیایی که در آن زندگی می کنیم، گاهی اوقات واقعا ظالمانه بنظر می رسد؛ اما همه می دانیم که بهترین راه برای مبارزه با ظلم و بی رحمی، مهربانی کردن است. در این میان، مهربانی های ناگهانی و تصادفی می تواند هر کسی را به طور مثبتی متحول کند. خوبی کردن به دیگران می تواند روز شما و یا حتی سال شما را بسازد. وقتی به کسی مهربانی می کنید، این احساس لطیف و زیبای مهربانی کردن، اول از همه خودتان را در آغوش می گیرد. خوبی کردن به دیگران از شما فردی با روحیه و منش مهربان و قابل اعتماد می سازد و در درجه اول خودتان را تحت تاثیر شگرفش قرار می دهد. هر چه عشق بیشتری نثار دیگران کنید، بازتاب بیشتری از آن به خودتان برمی گردد. انرژی خوبی که از کمک و مهربانی کردن به دیگران تولید می شود، سراسر وجود شما و دیگران را می گیرد و باعث می شود که دنیا حتی برای لحظاتی قشنگ تر و زیباتر شود. ۲۰ مهارت اجتماعی کاربردی برای اینکه دوست داشتنی تر باشیم؟

ولی حالا این سوال پیش می آید که چطور آدم خوب و مهربانی باشیم؟

گاهی اوقات ممکن است ایده یا نظر خاصی برای خوب بودن نداشته باشیم و دقیقا ندانیم که باید چه کار کنیم. نگران نباشید! ما اینجا لیستی از بهترین کارهایی که می توانید برای خوب بودن انجام بدهید را در اختیارتان می گذاریم. مطلب امروز ما را تا انتها مطالعه کنید و یکی از آنها که فکر می کنید بیشتر در انجامش مهارت دارید را انتخاب کنید. سعی کنید از منطقه امنتان بیرون بیایید و برای کمک و مهربانی کردن به دیگران قدم بردارید. با دیگران ارتباط برقرار کنید و وظیفه خودتان بدانید که هر روز، هفته یکبار یا ماهی یکبار یک کار کوچک برای دیگران بکنید. مطمئن باشید که خیلی زود نتیجه خوبی کردن به دیگران را می بینید و نه تنها خودتان، بلکه دیگران هم از مهربانی و خوبی تان نفع می برند. ۱۰۱ ایده برای کمک به دیگران در این روزها

۱- با یکی از اعضای خانواده یا یکی از دوستانتان که مدتهاست او را ندیده اید تماس بگیرید و حالش را بپرسید.

۲- به یکی از دوستانتان پیام بدهید و به او بگویید چقدر دوستش دارید و وجودش برایتان مهم است.

۳- برای دوستانتان با خط خودتان نامه بنویسید و در آن اشاره کنید که چقدر از داشتن آنها خوشحالید و به خودتان می بالید.

۴- به یکی از عزیزان یا آشنایانتان که می دانید دوران سختی را می گذراند پیام بدهید و به او بگویید که هر کمکی از شما بربیایید دریغ نمی کنید. اگر کاری در توان شما بود و می دانستید خوشحالشان می کند، برایشان انجام بدهید.

۵- اگر دلتان برای کسی تنگ شده برایش کارت پستال ارسال کنید. چگونه ارتباط اجتماعی برقرار کنیم؟ (۳ روش داشتن ارتباطات قوی)

۶- روزهای سخت دیگران مثل روزی که پدر، مادر یا یکی از عزیزانشان را از دست داده اند را به خاطر بسپارید و به آنها تسلیت بگویید.

۷- در کارهای خیریه شرکت کنید و به سازمان هایی که به دیگران کمک می کنند اعلام آمادگی برای کمک کنید.

۸- اگر همکارتان به خاطر بیماری یا کسالت و یا کار اضطراری مجبور به ترک محل کار است، در صورتی که می توانید شما کارش را انجام بدهید.

۹- از دیگران تشکر کنید. مهم نیست چه کاری برایتان کرده اند یا چه زمانی در حقتان محبت کرده اند؛ به آنها نشان بدهید که قدردان محبت هایشان هستید.

۱۰- لباس های تمیز و سالمی که از آنها استفاده نمی کنید را به افراد نیازمند اهدا کنید.

۱۱- اگر می خواهید لباس یا وسیله تان را بفروشید از دوستتان بپرسید که آیا به آن احتیاج دارد یا نه؟

۱۲- به موسسات خیریه لباس های گرم و زمستانی اهدا کنید.

۱۳- کتاب هایی که لازم ندارید را به کتابخانه ها یا موسسات خیریه اهدا کنید و روی آنها کارتی با یادداشت تشویق برای خواندن کتاب بگذارید. ۱۴- برای دیگران کتاب هایی که می دانید دوست دارند ارسال کنید.

۱۵- پتوها و بالش های کهنه تان را به پناهگاه حیوانات اهدا کنید.

۱۶- اگر به حیوان خانگی علاقمندید، حیوان نخرید؛ بلکه از مراکز نگهداری حیوانات یکی را قبول کنید.

۱۷- اگر توانایی نگهداری از حیوان خانگی ندارید می توانید به مراکزی که به حیوانات بیمار و آسیب دیده رسیدگی می کنند کمک کنید.

۱۸- اگر غذای زیادی در خانه دارید و می دانید بیش از اندازه مصرف خودتان است، قسمتی از آن را به نیازمندان بدهید.

۱۹- به همه لبخند بزنید و موقع عبور از کنار دیگران در پیاده رو، به آنها سلام کنید.

۲۰- اگر غذا یا کیک خوشمزه ای پخته اید، کمی از آن را به همسایه تان بدهید تا او هم در شادی خوردن آن سهیم شود. نکات خوب حرف زدن (۱۰ نکته که اهمیت بیشتری دارند) ۲۱- اگر همسایه هایتان به کمک احتیاج دارند به آنها کمک کنید.

۲۲- اگر در نزدیکی محل زندگی تان پیرمرد یا پیرزنی زندگی می کند از او بپرسید که آیا چیزی لازم دارد برایش تهیه کنید یا نه.

۲۳- زباله های محل زندگی تان را جمع آوری کنید و اطرافتان را تمیز نگه دارید.

۲۴- به کمپین جمع آوری زباله از طبیعت بپیوندید.

۲۵- اگر جلوی در خانه خودتان را جارو می کنید، جلوی منزل همسایه تان را هم تمیز کنید.

۲۶- اگر کسی از آشنایان یا همسایگانتان در حال اسباب کشی است، کارتن های مقوایی تان برای حمل وسایل را به او بدهید.

۲۷- به دوستان و آشنایانتان که می خواهند اسباب کشی کنند بگویید که حاضرید به آنها کمک کنید.

۲۸- بدون اینکه از شما بخواهند، یک غذای خوشمزه درست کنید و برای دوستی که تازه بچه دار شده یا دوران سختی را می گذراند ببرید.

۲۹- اگر در فروشگاه کسی کارش زیاد طول نمی کشد اجازه بدهید جلوتر از شما برود.

۳۰- برای اعضای خانواده تان یادداشت های انگیزشی در جاهایی که می توانند ببینند قرار بدهید.

۳۱- اگر دوستتان به تازگی بچه دار شده به او پیشنهاد کنید که در کارهایش کمکش کنید.

۳۲- اگر کسی وسایل سنگینی دارد به او کمک کنید و آنها را تا خانه اش ببرید.

۳۳- پیام های انگیزشی برای افراد غریبه در جاهای مختلف قرار بدهید.

۳۴- اگر کسی کسب و کاری را شروع کرده و کارش خوب است او را تشویق و نظر مثبتتان را ابراز کنید.

۳۵- تجربیات خوب و موفقتان از مشاغلی که داشتید را با اعضای خانواده یا دیگران در میان بگذارید تا از آنها استفاده کنید.

۳۶- بدون دلیل برای کسانی که دوستشان دارید هدیه بخرید.

۳۷- دنبال انجام کارهای کوچک اما خوشحال کننده برای دوستان و خانواده تان باشید.

۳۸- به عزیزانتان کارهایی که خودتان ساخته اید هدیه کنید.

۳۹- اگر دوستتان به تازگی پروژه کاری جدیدی را شروع کرده، در شبکه های اجتماعی خودتان از او حمایت و او را تبلیغ کنید. برایش نظر بگذارید و تشویقش کنید.

۴۰- اگر دوستتان وارد حرفه یا شغل جدیدی شده، به کسانی که می دانید می توانند از این خدمات استفاده کنند اطلاع بدهید.

۴۱- اسباب بازی های سالم و قدیمی خودتان را به مراکز نگهداری از کودکان بی سرپرست اهدا کنید.

۴۲- اگر به هر دلیلی به بیمارستان رفتید، برای پرستاران بخش یک دسته گل ببرید.

۴۳- برای دیگران در LinkedIn نظر بنویسید. ۴۴- مهارت های کسی را در LinkedIn تأیید کنید.

۴۵- به طور مرتب خون اهدا کنید. ۴۶- سعی کنید به شیوه مناسبی از کسی که به شما کمک کرده قدردانی کنید.

۷ ویژگی های یک دوست خوب (تحقیقات روانشناسی)

۴۷- در محل کارتان چتر اضافی بگذارید تا در روزهای بارانی آن را به دیگران قرض بدهید.

۴۸- همیشه یک خودکار اضافی داشته باشید تا اگر کسی نیاز داشت آن را به او قرض بدهید.

۴۹- همیشه پیش خودتان دستمال کاغذی داشته باشید تا اگر کسی گریه می کرد یا سرما خورده بود و به دستمال نیاز داشت، آن را به او بدهید.

۵۰- با خودتان غذا یا میان وعده به محل کار ببرید و با همکارانتان میل کنید.

۵۱- اگر کسی روز بد و ناراحت کننده ای دارد سعی کنید با دادن شکلات به او خوشحالش کنید.

۵۲- برای تولد دیگران کیک بپزید. ۵۳- برای جشن تولد دوستتان کمک کنید و برایش کیک بپزید.

۵۴- با کسی که به نظرتان تنهاست دوست شوید.

۵۵- کسی که تازه به همسایگی تان آمده را به صرف عصرانه دعوت کنید.

۵۶- اگر در کارتان خلاقیت دارید یا روی مهارت خاصی تسلط دارید به دیگران هم آن را یاد بدهید.

۵۷- مهارت ها و دانش حرفه ای خود را با دیگران به اشتراک بگذارید.

۵۸- به دیگران مشاوره های سودمند بدهید و تجربیاتتان را با آنها در میان بگذارید.

۵۹- از اشخاصی که در جمع نیستند تعریف کنید و خوبی هایشان را به یاد بیاورید.

۶۰- کاری که شخص دیگری نمی خواهد انجام بدهد را در صورتی که می توانید برایش انجام بدهید.

۶۱- از همکارانتان به خاطر کارهایی که برایتان انجام داده اند تشکر کنید.

۶۲- با همکاران جدید صمیمانه و با محبت صحبت کنید.

۶۳- اگر ماشین کسی را قرض می گیرید، باک بنزین را برایش پر کنید.

۶۴- از همسرتان به خاطر هوش، شخصیت، زیبایی چهره و اخلاق خوبش تعریف کنید.

۶۵- کاری که می دانید شریک زندگی تان از انجام دادنش بیزار است را برایش انجام بدهید. به بهترین شکل زندگی کنید:

۳۵ روش داشتن زندگی خوب

۶۶- برای همسرتان یک یادداشت محبت آمیز بگذارید.

۶۷-غذای مورد علاقه همسرتان را بپزید.

۶۸- به افرادی که گم شده اند کمک کنید تا مسیرشان را پیدا کنند و به مقصد برسند.

۶۹- به گردشگران کمک کنید تا بهترین مکان ها برای غذا خوردن یا تفریح را پیدا کنند.

۷۰-آسانسور را برای دیگران نگه دارید.

۷۱- اگر کسی واقعا به استراحت احتیاج دارد، شما از بچه هایش مراقبت کنید تا او استراحت کند.

۷۲- با حیوان خانگی همسایه هایتان مهربان باشید.

۷۳- در اتوبوس یا مترو جایتان را به دیگران بدهید.

۷۴- برای کودکان نیازمند غذا بخرید.

۷۵- وقتی با دیگران بیرون می روید آنها را مهمان کنید.

۷۶- اگر می دانی دوستتان به پول نیاز دارد به او قرض بدهید.

۷۷- اگر کسی واقعا به چیزی نیاز دارد اما نمی تواند آن را بخرد، شما به صورت غیر مستقیم آن را به او هدیه بدهید.

۷۸- در کارهای خیر خواهانه و عام المنفعه شرکت کنید.

۷۹- مطمئن شوید که دوستانتان تنها نمی مانند و دچار احساس تنهایی و ناراحتی نمی شوند.

۸۰- اگر کسی تازه به شهر شما آمده یا از خارج از کشور به اینجا نقل مکان کرده است، او را در روزهای خاص به اجتماعات خانوادگی خودتان دعوت کنید.

۸۱- به افراد بی خانمان کمک کنید.

۸۲- درخت بکارید.

۱۰۰ هدفی که در زندگی باید به آنها برسید

۸۳- از دست فروش های سر راهتان تخم مرغ، گل، عسل یا سبزیجات بخرید.

۸۴- خانواده یا دوستانتان را به یک ناهار خوشمزه دعوت کنید.

۸۵- در مکان های توریستی به دیگران پیشنهاد کنید که از آنها عکس یادگاری بگیرید.

۸۶- اگر اهل موسیقی هستید، به صورت رایگان برای دیگران بنوازید.

۸۷- از راننده اتوبوس تشکر کنید.

۸۸- موقع رفتن، جای پارکتان را به دیگران بدهید.

۸۹- نیمکت یا صندلی تان را به دیگران بدهید.

۹۰- لیستی از صفات خوب دیگران بنویسید و برایشان ارسال کنید.

۹۱- هزینه قهوه، بلیط اتوبوس، وعده های غذایی، بلیط سینما یا چیزهای دیگر مربوط به کسی که در صف کنار شماست را بپردازید.

۹۲- از افراد بی خانمان سوال کنید که آیا می خواهند برایشان قهوه یا غذا بخرید؟

۹۳- در شبکه های اجتماعی از پست ها و محتواهای خوب تعریف کنید و کامنت مثبت بگذارید.

۹۴- بدون دلیل برای دیگران گل بخرید. ۹۵- در عوض کردن لاستیک به همسایه تان کمک کنید.

۹۶- اگر کیف پولی پیدا کردید سعی کنید آن را به صاحبش برسانید. در صورتی که موفق نشدید آن را به پلیس بدهید.

۹۷- به دیگران کمک کنید تا چمدان یا وسایل سنگین را از پله ها بالا ببرند.

۹۸- در را برای دیگران باز کنید.

۹۹- اگر همسایه تان شکست مالی خورده با کمک همسایه های دیگر برایش پول جمع آوری کنید.

۱۰۰- به کسانی که روی صندلی چرخدار می نشینید اجازه بدهید قبل از شما وارد اتوبوس یا مترو شوند.

۱۰۱- در پارو کردن برف ها به همسایه هایتان کمک کنید. چگونه عادات خوب در خودمان ایجاد کنیم (و جایگزین عادات بد کنیم)

Source link