اسمارت کردن هدف، مزایا، نمونه ها و 6 گام هوشمندسازی هدف
اسمارت کردن هدف، مزایا، نمونه ها و 6 گام هوشمندسازی هدف
هر تیمی که کار خارق العاده ای را انجام می دهد، اول برای رسیدن به آن ؛ هدف تعیین می کند. تیم هایی که یک سری اهداف برای خودشان تعیین می کنند توانسته اند تا کار های بزرگی مثل درمان بیماری ها، ساخت دستگاه های کارآمدتر یا حتی ایمن تر کردن اقیانوس های برای نهنگ ها و دلفین ها را انجام بدهند. وقتی هدفی را تعیین می کنیم، می توانیم جایی که می خواهیم به آن برسیم را تجسم کرده و حداکثر تلاشمان را برای رسیدن به آن جا بکنیم.
اما برای رسیدن به یک هدف فقط بلند پروازی کافی نیست، بلکه طی کردن یک مسیر هم لازم است. این جا است که هوشمند یا اسمارت کردن اهداف اهمیت پیدا می کند. SMART مخفف چند کلمه مهم است که می تواند به شما در تعریف و تعیین اهداف عالی کمک کند. با اسمارت کردن هدف می توانید مطمئن شوید که هر چیزی از اهداف پروژه ای گرفته تا اهداف بزرگ تر شرکت قابل دستیابی هستند.
هدف گذاری چیست؟ 5 مزیت و 12 روش هدف گذاری اصولی
در ادامه این مقاله فاکتور هایی که لازم هستند تا به اسمارت کردن هدف تان کمک کنند را معرفی و بررسی خواهیم کرد.
توی این پکهای فوق العاده، رازهای میلیونر شدن رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! این ترفندها اگه پولدارت نکنن هم تو زندگی واقعا لازمن. استفاده کن و حسابی پول در بیار!
توی این پک فوق العاده، قوانین رشد و موفقیت رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! توی زندگی، محل کار و هر جایی راه موفقیت رو به راحتی پیدا کن!
هدف اسمارت چه نوع هدفی است؟
SMART مخفف واژه های انگلیسی است که یک سری ویژگی برای موفقیت آمیز بودن یک هدف را تشریح می کنند:
Specific ( خاص بودن )
Measurable ( قابل اندازه گیری بودن )
Achieved (قابل دستیابی بودن)
Realistic (واقع گرایانه بودن)
Time-bound (مدت دار بودن)
خاص بودن هدف
یادتان باشد که یک هدف اسمارت باید خاص باشد، نه این که همه چیز را در بر بگیرد. شما نمی خواهید هر اقدامی به موفقیت برسد، بلکه می خواهید یک پروژهی خاص تان موفق شود و بعد به سراغ بعدی بروید. برای اطمینان از این که می توانید به این هدف برسید، باید مطمئن شوید که هدف شما مختص همان کاری است که روی آن تمرکز می کنید.
به طور مثال به جای هدف گذاری به منظور جمع آوری پول بیشتر، تعیین کردن هدف برای جمع آوری 20000 دلار تا پایان سال بهتر است. این روش بسیار دقیق تر است و به شما یک نقشه راه می دهد که می توانید روی آن تمرکز کنید. در این صورت، می توانید مقدار پولی که برای رسیدن به هدف تان در هر روز باید در بیاورید را تقسیم بندی کنید و بعد طبق یک برنامه عملی پیش بروید تا هر روز به آن عدد برسید.
قابل سنجش بودن هدف
“M” در SMART مخفف سنجش پذیری است که به شما کمک می کند تا موفقیت یا شکست پروژه تان را ارزیابی و بررسی کنید. اندازه و معیاری که برای رسیدن به اهداف تان تعیین می کنید باید مثل یک ضرب الاجل، یک عدد ، یک درصد یا یک عنصر قابل اندازه گیری، عینی باشد.
با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!
یکی از راه های انجام این کار استفاده از معیار ها است. معیار ها به شما نشان می دهند که چه چیزی برای سناریو های خاص و تکرار شونده در شرکت “نرمال” به حساب می آید، بنابراین می دانید که باید چه انتظاراتی داشته باشید. با استفاده از معیار های استاندارد شده، می توانید اهداف را طوری تعیین کنید که اندازه گیریشان آسان تر شود. به طور مثال هدف شما می تواند راه اندازی سه کمپین بازاریابی جدید در هر سال باشد که به شما در رسیدن به شاخص های کلیدی عملکردی کمک می کند. همان طور که می بینید “سه کمپین ” چیز قابل اندازه گیری است.
بسیار کاربردی: با 7 تکنیک یک بار و برای همیشه پرانگیزه و موفق بمانید
قابل دستیابی بودن
مسلما توقع ندارید خیلی راحت به اهداف تان برسید اما حداقل دوست دارید تا مطمئن شوید به هدفی که تعیین می کنید، دست پیدا کنید . “قابل دستیابی بودن” یعنی این که اهداف تان نباید خیلی بعید و غیرممکن باشند و به نظر برسند. این سوال را از خودتان بپرسید که آیا هدف در محدوده پروژه شما هست ؟ اگر نه، دست یافتنی نخواهد بود.
به طور مثال فرض کنید که می خواهید به زبان اسپانیایی صحبت کنید تا در حوزه کاری تان از بقیه رقبا حرف بیشتری برای گفتن داشته باشید. اگر تا به حال حتی یک کلمه اسپانیایی صحبت نکرده اید، نمی توانید انتظار داشته باشید تا ماه آینده به زبان اسپانیایی مسلط باشید. این یعنی هدف تان دست یافتنی نیست. با این حال، می توانید هر روز به مدت 20 دقیقه را به یادگیری زبان خارجی اختصاص بدهید . با ایجاد یک روتین تمرینی ثابت می توانید هدفتان را دست یافتنی تری کنید.
آیا اهداف بلندپروازانه قابل دستیابی هستند؟
اهداف بلندپروازانه یا Stretch Goals اهدافی هستند که از روی عمد چالش برانگیز انتخاب می شوند. مثلا اگر شما معمولا ماهانه 30000 بازدید از وب سایت تان می گیرید، یک هدف بلندپروازانه می تواند جذب 50000 بازدید کننده در ماه باشد. این یک جهش بزرگ است ! اما این هدف باز هم باید دست یافتنی و ممکن باشد. مطمئن شوید که اهداف بلندپروازانه تان مثل رسیدن از 30000 بازدیدکننده در ماه به 300000 بازدیدکننده غیر ممکن نیستند.
واقع گرایانه بودن
“A” و “R” در SMART ارتباط نزدیکی با هم دارند. علاوه بر تعیین اهداف قابل دستیابی ، اهداف تان باید واقعی هم باشند. مثلا شاید یک هدف قابل دستیابی باشد، اما رسیدن به آن مستلزم این باشد که هر یک از اعضای تیم شش هفته متوالی اضافه کار کنند . شاید این یک هدف دست یافتنی باشد، اما واقع گرایانه نیست.
مثال یادگیری صحبت کردن به زبان اسپانیایی را دوباره به خاطر بیاورید. هدف اختصاص دادن 20 دقیقه در روز برای تمرین اسپانیایی هم واقع بینانه و هم قابل دستیابی است. اما از آن طرف هدف تمرین صحبت کردن اسپانیایی به مدت دو ساعت در روز، احتمالا برای اکثر بزرگسالان شاغل واقع بینانه نیست ، حتی اگر از نظر فنی قابل دستیابی باشد.
کاربردی: چرا باید برنامه ریزی کنیم؟ نحوه برنامه ریزی رسیدن به هدف
مدت دار بودن
هدف اسمارت شما باید تاریخ پایان داشته باشد. بدون محدودیت زمانی ، پروژه شما ممکن است طولانی شود، معیار موفقیت نامشخصی داشته باشد و اصطلاحا دچاز خزش دامنه شود. ضربالاجل ها احساس فوریت به وجود می آورند و باعث می شوند تا وظایف کوتاه مدت بدون دلیل به تعویق نیفتند و مانع از پیشرفت شما در مسیر هدف نشوند. اگر قبلا این کار را نکرده اید، این را بدانید که باید حتما یک جدول زمان بندی برای پروژه تان تهیه کرده باشید.
اگر می خواهید تمرکز بیشتری در محل کار داشته باشید ، می توانید تصمیم بگیرید که هر روز فقط 30 دقیقه را به چک کردن ایمیل تان اختصاص بدهید. اما بدون داشتن ضرب الاجل ممکن است بی جهت حواس تان پرت شود. در عوض تصور کنید هدف تان این است که به مدت یک هفته هر روز به مدت 30 دقیقه ایمیل تان را چک و حالا سعی کنید این هدف را اجرا کنید.
مزایای اهداف اسمارت چه هستند؟
این که مطمئن شوید اهداف تان تمام ویژگی های لازم برای اسمارت بودن را دارند، ممکن است زمانبرتر از تعیین اهداف معمولی باشد، اما اسمارت بودن هدف ارزش زمان اضافی صرف شده برای فرآیند هدف گذاری را دارد. اهداف نباید تعیین شوند و خیلی زود به ورطه فراموش سپرده شوند، آن ها بخش مهمی از فرآیند برنامه ریزی پروژه تان هستند. با تعیین اهداف اسمارت، مزایایی که عاید شما و تیم تان خواهد شد، عبارتند از:
1-ایجاد رابطه بدون ابهام و شفاف . وقتی تیم پروژه شما دقیقا بداند که برای چه چیزی باید تلاش کند، انگیزه بیشتری پیدا می کند و به عنوان یک تیم هماهنگ و همسو می شود. اعضای تیمی که می دانند چه طور کار فردی آن ها به اهداف گسترده تر شرکت کمک می کند، دو برابر بیشتر از همکاران شان انگیزه دارند. تنظیم و به اشتراک گذاری اهداف اسمارت می تواند به شما در تقویت انگیزه کل تیم کمک کند.
2- واضح بودن موفقیت پروژه . آیا تا به حال شده که به پایان پروژه ای رسیده باشید و واقعا ندانید که آیا به اهداف پروژه تان رسیده اید یا خیر؟ اسمارت کردن اهداف به شما کمک می کند تا شفاف تر هدف گذاری کرده و از به وجود آمدن هر گونه ابهامی پیشگیری کنید.
3- داشتن نقشه راه و خط پایان گویا . با داشتن اهداف اسمارت، شما دقیقا می دانید که می خواهید به چه چیزی و در چه زمانی برسید. شما با اسمارت کردن اهداف واقع بینانه و قابل دستیابی بودن شان را تایید کرده اید و می دانید که می توانید آن ها را اندازه بگیرید تا ببینید آیا قابل رسیدن هستند یا خیر.
4- برخورداری از معیار های قابل پیگیری . هنگامی که پروژه تان را به پایان می رسانید، داشتنِ اهداف اسمارت کمک تان می کند تا موفقیت تان را ارزیابی کنید. اگر به آن نرسیدید خودتان را سرزنش نکنید. در واقع با این متد هدف گذاری شما تقریبا به 70 درصد از اهداف تان می رسید. به این ترتیب، شما اهداف چالش برانگیز اما ممکن را برای خودتان مشخص می کنید. پس اگر هدف تان را اسمارت کنید، چه به هدف تان برسید و چه نرسید، از قبل ارزیابی شان کرده اید و می توانید از آن ها درس بگیرید.
دانلود و هر روز گوش کنید: معرفی و دانلود 10 تااز بهترین پادکست های انگیزشی
5 نمونه از اهداف اسمارت
قبل از این که برای خودتان اهداف اسمارت تعیین کنید ، پنج نمونه از اهدافی که چنین ویژگی هایی دارند و طریقه مطابقت هر هدف با معیار های لازم را بررسی کنید.
1-هدف تجاری
مثال: حداقل سه نوع مختلف از ملزومات بازاریابی (مثل کتاب الکترونیکی، وبینار، ویدئو ها ، سند One-pager و Two pager) را در مقیاس بزرگ در ماه برای فصل اول سال ارائه کنید.
چرا هدف اسمارت است: این هدف تجاری خاص ( ملزومات بازاریابی در مقیاس بزرگ )، قابل اندازه گیری (سه نوع مختلف)، قابل دستیابی و واقع بینانه (این بستگی به تعداد اعضای تیم پروژه دارد، اما می توانیم فرض کنیم که برای پوشش این سه مورد در ماه کافی هستند) و محدود به زمان (در هر ماه برای یک فصل از سال) است.
2- هدف تیمی
مثال: تیم تولید در نیمه اول سال مالی 2022 در پنج پروژه چند منظوره با تمرکز بر تست کاربرد پذیری، نظرسنجی مشتری، بازاریابی مشتری ، یا تحقیق و توسعه در طی نیمه اول سال 2020 با هم شریک خواهند شد.
چرا اسمارت است: این هدف مشخص است (در واقع پروژه های متمرکز بر تست قابلیت استفاده ، نظرسنجی از مشتری، بازاریابی مشتری، یا تحقیق و توسعه)، قابل اندازه گیری (پنج پروژه چند منظوره)، قابل دستیابی (پنج پروژه در شش ماه)، واقع بینانه (پروژه دربرگیرنده است. کل تیم تولید) و محدود به زمان (در نیمه اول سال مالی 2022) است.
3- هدف حرفه ای
مثال: در طول سال 2022، من مهارت های مدیریتی ام را از طریق مربیگری حداقل دو شاگرد از کارمندان شرکت یا فارغ التحصیلان تقویت خواهم کرد.
چرا اسمات است: این هدف خاص (مهارت های مدیریت از طریق مربیگری ) ، قابل ارزیابی (حداقل دو مربی)، قابل دستیابی و واقع بینانه (این شخص برای خود دو راه متفاوت برای یافتن شاگرد در نظر گرفته است) و محدود به زمان است (در طول سال 2022).
4- هدف شخصی
مثال: من برای دویدن نیمه ماراتن مارس سن دیگو در کم تر از دو ساعت، تمرین خواهم کرد.
چرا اسمارت است: این هدف مشخص است (نیمه ماراتن سن دیگو )، قابل اندازه گیری (در کم تر از دو ساعت)، قابل دستیابی (دو ساعت یک سرعت چالش برانگیز اما قابل انجام برای اکثر دوندگان با آموزش مناسب است)، واقع بینانه (این فرد ثابت شده است که بقیه قبلا این کار را انجام داده اند)، و محدود به زمان (مارس) است.
5- هدف غیرانتفاعی
مثال: ما 100 ساعت تدریس رایگان برای دانش آموزان دوره راهنمایی در رشته های ریاضی و تاریخ در ماه فوریه ارائه خواهیم کرد.
چرا اسمارت است: این هدف مشخص است ( آموزش خصوصی ریاضی و تاریخ برای دانشآموزان دوره راهنمایی )، قابل اندازه گیری (100 ساعت)، قابل دستیابی و واقع بینانه (بسته به تعداد داوطلبانی که وجود دارد) و محدود به زمان است ( در طول ماه فوریه ).
6 قدم برای این که هدف تان را اسمارت کنید
هنگامی که قصد دارید هدف تان را اسمارت می کنید، با نوشتن اهداف پروژه به صورت یک یا دو جمله شروع کنید. سپس، هر پنج ویژگی اسمارت را با هدف تان مطابقت بدهید و مطمئن شوید که همه آن ها را پوشش می دهد. از این الگو برای تمرین هدف گذاری اسمارت استفاده کنید:
1-هدف اولیه : هدف اولیه تان را بنویسید. نگران نباشید از این که کاملا اسمارت نباشد؛ بعدا به آن خواهید پرداخت.
مثال: من می خواهم برند شرکتم را در رسانه های اجتماعی بهبود ببخشم.
2- آن را به طور خاص و دقیق مشخص کنید : آیا هدف شما دقیقا آنچه می خواهید انجام بدهید را مشخص می کند ؟ اگر نه، دوباره روی آن کار کنید تا فقط به یک پروژه خاص اختصاص داده شود.
در ادامه مثال قبل بگویید: برند شرکتم را در اینستاگرام با هشتگ های خاص ارتقا می دهم.
3- آن را قابل اندازه گیری کنید: آیا مشخص کرده اید که بعد از تکمیل پروژه چه طور هدف تان را ارزیابی می کنید؟ اگر نه، راهی برای سنجش موفقیت یا شکست در پایان پروژه تان در نظر بگیرید.
در ادامه بگویید : هشتگ های خاصی را برای جذب 1000 فالوئر جدید اینستاگرام ایجاد کنید.
4- آن را قابل دستیابی کنید: آیا هدف شما چیزی هست که با توجه به محدودیت های پروژه تان بتوانید به آن دست پیدا کنید؟ مطمئن شوید که این هدف خاص متناسب با توانایی های پروژه شما خواهد بود.
به طور مثال فرض کنید: برای جذب 1000 فالوئر جدید اینستاگرام، هشتگ های خاص شرکت را مرتبط با هشتگ های محبوب در صنعتم به وجود می آورم و از آن ها استفاده می کنم.
5- آن را واقع بینانه کنید: آیا تیم پروژه شما می تواند به طور منطقی به هدف تان برسد؟ حتی اگر این هدف در طولانی مدت قابل دستیابی باشد، مطمئن شوید که این همان چیزی است که می توانید با منابع موجود به آن برسید.
مثلا بگویید: روزانه یک بار در اینستاگرام پست می گذارم و حواسم هست که هر پست ترکیبی از هشتگ های خاص شرکت و هشتگ های محبوب در صنعتم باشد تا بتوانم 1000 فالوئر جدید در اینستاگرام جذب کنم.
6- آن را به یک زمان مشخص محدود کنید: تا چه زمانی به هدف تان خواهید رسید؟ مطمئن شوید که تاریخ هدف یا چارچوب زمانی برای هدف اسمارت تان مشخص کرده اید.
مثلا بگویید: هر روز کاری در اینستاگرام به مدت نیمه اول سال مالی 2022 پست می گذارم . هر پست ترکیبی از هشتگ های خاص شرکت و هشتگ های محبوب در حوزه صنعتم خواهد بود تا بتوانم تا 30 ژوئن 1000 فالوئر جدید در اینستاگرام جذب کنم.
در زندگی به طور کلی: 7 روش تعیین هدف در زندگی (و رسیدن به آن)
بعد از ایجاد اهداف اسمارت چه کاری باید انجام بدهید
آیا اهداف تان را در ایمیل ها، جلسات یا صفحات گسترده دنبال می کنید؟ اگر چنین است، شما تنها نیستید. بر اساس آمار، 53 درصد از کسب و کار ها اهداف شان را از طریق ایمیل، 36 درصد آن ها را در صفحات گسترده و 31 درصد آنها را در جلسات حضوری پیگیری می کنند .
چالش ردیابی اهداف یافتن راهی برای ارتباط دادن اهداف تان با کار روزانه تیم تان است. شما برای اسمارت کردن اهداف کلی وقت گذاشته اید، پرداخت به آن ها در ذهن تان به شما کمک می کند تا مطمئن شوید که به آن می رسید. اساسا اهداف باید ارتباط نزدیکی با کاری داشته باشند که به خوبی با آن ارتباط برقرار کرده اید. طریقه انجام این کار به این صورت است:
1-اهداف اسمارت تان را با سهامداران پروژه و اعضای تیم در میان بگذارید
در شروع پروژه، مطمئن شوید که اهداف اسمارتی که دارید را با همه کسانی که در کار دخیل هستند ، در میان گذاشته اید. اهداف اسمارت شما باید کل تیم را در حین کار بر روی بخش های مختلف پروژه هدایت کند، بنابراین دقیقا باید بدانید که آیا به اهداف پروژه تان رسیده اید یا خیر.
بهترین راه برای انجام این کار استفاده از یک ابزار مدیریت کار است. به این ترتیب، تیم شما یک منبع از اطلاعات حقیقی با تمام جزئیات را در یک جا دارد که حاوی وظایف روزانه و اهداف پروژه است . به جای پنهان کردن اهداف تان در اسناد، قفسه ها و سایر مکان های دور از دید، آن ها را مرتبط به کار روزانه تان مربوط کنید تا همه با انگیزه تر، متمرکز و در یک صفحه به آن ها دسترسی داشته باشند.
2- به طور منظم پیشرفت تان را بررسی کنید
علاوه بر به اشتراک گذاشتن اهداف با تیم تان در ابتدای پروژه، مطمئن شوید که به طور دوره ای پیشرفتی که به سمت هدف تان داشته اید را ارزیابی می کنید. احتمالا دوست ندارید که روی پروژه ای کار کنید و سپس در پایان کار متوجه شوید که از اهداف تان دور شده اید. شما برای تعیین اهداف مشخص و قابل ارزیابی به دلایلی سخت کار کرده اید. می توانید از آن ها به عنوان نشان راه استفاده کنید و در صورت لزوم در طول پروژه تان اصلاح شان کنید.
بهترین راه برای بررسی منظم اهداف اسمارت، ارسال آپدیت های هفتگی وضعیت پروژه است . آپدیت وضعیت راهی عالی برای برجسته کردن کار های مهم تیم تان یا یک نقطه عطف در آینده و اینکه آیا در مسیر درست هستید یا خیر؛ است.
3- موفقیت تان را ارزیابی کنید
اسمارت کردن اهداف باعث می شوند تا فرآیند تعیین هدف شما شفاف و واضح تر باشند، بنابراین می توانید دقیقا ارزیابی کنید که آیا به اهداف پروژه تان رسیده اید یا خیر . اگر این کار را کردید، باید جشن بگیرید که شما موفق شده اید! حتی اگر این کار را هم نکردید، داشتن چنین اهداف واضحی و بررسی منظم اهداف تان می تواند به شما کمک کند تا به بهترین نحو تشخیص بدهید که چه چیزی اشتباه بوده است و دفعه بعد کجا باید بهتر عمل کنید.
یادتان باشد نرسیدن به اهداف به این معنا نیست که پروژه شما با شکست کامل مواجه شده است. ممکن است شما به طور هدفمند یک هدف بلندپروازانه را برای به چالش کشیدن خود یا تیم تان تعیین کرده باشید. حتی اگر یک هدف چالشی تعیین نکرده اید، بهتر است با آرامش بررسی کنید که چرا هدف تان را از دست داده اید، نه این که وانمود کنید اتفاقی نیفتاده است. به این ترتیب، می توانید از اشتباهات تان درس بگیرید و دفعه بعد که اهداف اسمارت تعیین می کنید، آن تجربیات و درس ها را به کار بگیرید.
بسیار کاربردی: 100 هدفی که قبل از مرگ باید به آنها رسید
اهداف هوشمندانه تری تعیین کنید (جمع بندی+ویدیوی کاربردی)
اسمارت کردن اهداف می توانند با شفاف سازی در فرآیند تعیین هدف و مدیریت پروژه به موفقیت تیم شما کمک کنند. وقتی مسیر تیم شما شفاف و در همان جهت در حرکت است ، به احتمال زیاد انگیزه پیدا می کند و می داند چه کاری را باید در اولویت قرار بدهد.