اسمارت کردن هدف، مزایا، نمونه ها و 6 گام هوشمندسازی هدف

اسمارت کردن هدف، مزایا، نمونه ها و 6 گام هوشمندسازی هدف

هر تیمی که کار خارق ‌العاده‌ ای را انجام می‌ دهد، اول برای رسیدن به آن ؛ هدف تعیین می کند. تیم هایی که یک سری اهداف برای خودشان تعیین می کنند توانسته اند تا کار های بزرگی مثل درمان بیماری ها، ساخت دستگاه های کارآمدتر یا حتی ایمن تر کردن اقیانوس های برای نهنگ ها و دلفین ها را انجام بدهند. وقتی هدفی را تعیین می کنیم، می توانیم جایی که می خواهیم به آن برسیم را تجسم کرده و حداکثر تلاشمان را برای رسیدن به آن جا بکنیم.
اما برای رسیدن به یک هدف فقط بلند پروازی کافی نیست، بلکه طی کردن یک مسیر هم لازم است. این جا است که هوشمند یا اسمارت کردن اهداف اهمیت پیدا می کند. SMART مخفف چند کلمه مهم است که می تواند به شما در تعریف و تعیین اهداف عالی کمک کند. با اسمارت کردن هدف می توانید مطمئن شوید که هر چیزی از اهداف پروژه ای گرفته تا اهداف بزرگ تر شرکت قابل دستیابی هستند.
هدف گذاری چیست؟ 5 مزیت و 12 روش هدف گذاری اصولی
در ادامه این مقاله فاکتور هایی که لازم هستند تا به اسمارت کردن هدف تان کمک کنند را معرفی و بررسی خواهیم کرد. 

توی این پکهای فوق العاده، رازهای میلیونر شدن رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! این ترفندها اگه پولدارت نکنن هم تو زندگی واقعا لازمن. استفاده کن و حسابی پول در بیار! 

 
 

توی این پک فوق العاده، قوانین رشد و موفقیت رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! توی زندگی، محل کار و هر جایی راه موفقیت رو به راحتی پیدا کن!

 

هدف اسمارت چه نوع هدفی است؟
SMART مخفف واژه های انگلیسی است که یک سری ویژگی برای موفقیت آمیز بودن یک هدف را تشریح می کنند:

Specific ( خاص بودن )
Measurable ( قابل اندازه گیری بودن )
Achieved (قابل دستیابی بودن)
Realistic (واقع گرایانه بودن)
Time-bound (مدت دار بودن)

خاص بودن هدف
یادتان باشد که یک هدف اسمارت باید خاص باشد، نه این که همه چیز را در بر بگیرد. شما نمی‌ خواهید هر اقدامی به موفقیت برسد، بلکه می ‌خواهید یک پروژه‌ی خاص تان موفق شود و بعد به سراغ بعدی بروید. برای اطمینان از این که می توانید به این هدف برسید، باید مطمئن شوید که هدف شما مختص همان کاری است که روی آن تمرکز می کنید.
به طور مثال به جای هدف گذاری به منظور جمع آوری پول بیشتر، تعیین کردن هدف برای جمع آوری 20000 دلار تا پایان سال بهتر است. این روش بسیار دقیق تر است و به شما یک نقشه راه می دهد که می توانید روی آن تمرکز کنید. در این صورت، می توانید مقدار پولی که برای رسیدن به هدف تان در هر روز باید در بیاورید را تقسیم بندی کنید و بعد طبق یک برنامه عملی پیش بروید تا هر روز به آن عدد برسید.
قابل سنجش بودن هدف
“M” در SMART مخفف سنجش پذیری است که به شما کمک می کند تا موفقیت یا شکست پروژه تان را ارزیابی و بررسی کنید. اندازه و معیاری که برای رسیدن به اهداف تان تعیین می کنید باید مثل یک ضرب الاجل، یک عدد ، یک درصد یا یک عنصر قابل اندازه گیری، عینی باشد. 

با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!

 

یکی از راه های انجام این کار استفاده از معیار ها است. معیار ها به شما نشان می ‌دهند که چه چیزی برای سناریو های خاص و تکرار شونده در شرکت “نرمال” به حساب می آید، بنابراین می ‌دانید که باید چه انتظاراتی داشته باشید. با استفاده از معیار های استاندارد شده، می توانید اهداف را طوری تعیین کنید که اندازه گیریشان آسان تر شود. به طور مثال هدف شما می تواند راه اندازی سه کمپین بازاریابی جدید در هر سال باشد که به شما در رسیدن به شاخص ‌های کلیدی عملکردی کمک می کند. همان طور که می بینید “سه کمپین ” چیز قابل اندازه گیری است.
بسیار کاربردی: با 7 تکنیک یک بار و برای همیشه پرانگیزه و موفق بمانید
قابل دستیابی بودن
مسلما توقع ندارید خیلی راحت به اهداف تان برسید اما حداقل دوست دارید تا مطمئن شوید به هدفی که تعیین می کنید، دست پیدا کنید . “قابل دستیابی بودن” یعنی این که اهداف تان نباید خیلی بعید و غیرممکن باشند و به نظر برسند. این سوال را از خودتان بپرسید که آیا هدف در محدوده پروژه شما هست ؟ اگر نه، دست یافتنی نخواهد بود.

به طور مثال فرض کنید که می خواهید به زبان اسپانیایی صحبت کنید تا در حوزه کاری تان از بقیه رقبا حرف بیشتری برای گفتن داشته باشید. اگر تا به حال حتی یک کلمه اسپانیایی صحبت نکرده اید، نمی توانید انتظار داشته باشید تا ماه آینده به زبان اسپانیایی مسلط باشید. این یعنی هدف تان دست یافتنی نیست. با این حال، می توانید هر روز به مدت 20 دقیقه را به یادگیری زبان خارجی اختصاص بدهید . با ایجاد یک روتین تمرینی ثابت می توانید هدفتان را دست یافتنی تری کنید.
آیا اهداف بلندپروازانه قابل دستیابی هستند؟
اهداف بلندپروازانه یا Stretch Goals اهدافی هستند که از روی عمد چالش برانگیز انتخاب می شوند. مثلا اگر شما معمولا ماهانه 30000 بازدید از وب سایت تان می گیرید، یک هدف بلندپروازانه می تواند جذب 50000 بازدید کننده در ماه باشد. این یک جهش بزرگ است ! اما این هدف باز هم باید دست یافتنی و ممکن باشد. مطمئن شوید که اهداف بلندپروازانه تان مثل رسیدن از 30000 بازدیدکننده در ماه به 300000 بازدیدکننده غیر ممکن نیستند.
واقع گرایانه بودن
“A” و “R” در SMART ارتباط نزدیکی با هم دارند. علاوه بر تعیین اهداف قابل دستیابی ، اهداف تان باید واقعی هم باشند. مثلا شاید یک هدف قابل دستیابی باشد، اما رسیدن به آن مستلزم این باشد که هر یک از اعضای تیم شش هفته متوالی اضافه کار کنند . شاید این یک هدف دست یافتنی باشد، اما واقع گرایانه نیست.
مثال یادگیری صحبت کردن به زبان اسپانیایی را دوباره به خاطر بیاورید. هدف اختصاص دادن 20 دقیقه در روز برای تمرین اسپانیایی هم واقع بینانه و هم قابل دستیابی است. اما از آن طرف هدف تمرین صحبت کردن اسپانیایی به مدت دو ساعت در روز، احتمالا برای اکثر بزرگسالان شاغل واقع بینانه نیست ، حتی اگر از نظر فنی قابل دستیابی باشد.
کاربردی: چرا باید برنامه ریزی کنیم؟ نحوه برنامه ریزی رسیدن به هدف
مدت دار بودن
هدف اسمارت شما باید تاریخ پایان داشته باشد. بدون محدودیت زمانی ، پروژه شما ممکن است طولانی شود، معیار موفقیت نامشخصی داشته باشد و اصطلاحا دچاز خزش دامنه شود. ضرب‌الاجل‌ ها احساس فوریت به وجود می ‌آورند و باعث می شوند تا وظایف کوتاه ‌مدت بدون دلیل به تعویق نیفتند و مانع از پیشرفت شما در مسیر هدف نشوند. اگر قبلا این کار را نکرده ‌اید، این را بدانید که باید حتما یک جدول زمان بندی برای پروژه تان تهیه کرده باشید.
اگر می خواهید تمرکز بیشتری در محل کار داشته باشید ، می توانید تصمیم بگیرید که هر روز فقط 30 دقیقه را به چک کردن ایمیل تان اختصاص بدهید. اما بدون داشتن ضرب الاجل ممکن است بی جهت حواس تان پرت شود. در عوض تصور کنید هدف تان این است که به مدت یک هفته هر روز به مدت 30 دقیقه ایمیل تان را چک و حالا سعی کنید این هدف را اجرا کنید.

مزایای اهداف اسمارت چه هستند؟
این که مطمئن شوید اهداف تان تمام ویژگی های لازم برای اسمارت بودن را دارند، ممکن است زمان‌برتر از تعیین اهداف معمولی باشد، اما اسمارت بودن هدف ارزش زمان اضافی صرف شده برای فرآیند هدف‌ گذاری را دارد. اهداف نباید تعیین شوند و خیلی زود به ورطه فراموش سپرده شوند، آن ها بخش مهمی از فرآیند برنامه ریزی پروژه تان هستند. با تعیین اهداف اسمارت، مزایایی که عاید شما و تیم تان خواهد شد، عبارتند از:
1-ایجاد رابطه بدون ابهام و شفاف . وقتی تیم پروژه شما دقیقا بداند که برای چه چیزی باید تلاش کند، انگیزه بیشتری پیدا می کند و به عنوان یک تیم هماهنگ و همسو می شود. اعضای تیمی که می ‌دانند چه طور کار فردی آن ها به اهداف گسترده ‌تر شرکت کمک می ‌کند، دو برابر بیشتر از همکاران شان انگیزه دارند. تنظیم و به اشتراک گذاری اهداف اسمارت می تواند به شما در تقویت انگیزه کل تیم کمک کند.
2- واضح بودن موفقیت پروژه . آیا تا به حال شده که به پایان پروژه ای رسیده باشید و واقعا ندانید که آیا به اهداف پروژه تان رسیده اید یا خیر؟ اسمارت کردن اهداف به شما کمک می کند تا شفاف تر هدف گذاری کرده و از به وجود آمدن هر گونه ابهامی پیشگیری کنید.
3- داشتن نقشه راه و خط پایان گویا . با داشتن اهداف اسمارت، شما دقیقا می دانید که می خواهید به چه چیزی و در چه زمانی برسید. شما با اسمارت کردن اهداف واقع بینانه و قابل دستیابی بودن شان را تایید کرده اید و می دانید که می توانید آن ها را اندازه بگیرید تا ببینید آیا قابل رسیدن هستند یا خیر.
4- برخورداری از معیار های قابل پیگیری . هنگامی که پروژه تان را به پایان می رسانید، داشتنِ اهداف اسمارت کمک تان می کند تا موفقیت تان را ارزیابی کنید. اگر به آن نرسیدید خودتان را سرزنش نکنید. در واقع با این متد هدف گذاری شما تقریبا به 70 درصد از اهداف تان می رسید. به این ترتیب، شما اهداف چالش برانگیز اما ممکن را برای خودتان مشخص می کنید. پس اگر هدف تان را اسمارت کنید، چه به هدف تان برسید و چه نرسید، از قبل ارزیابی شان کرده اید و می توانید از آن ها درس بگیرید.
دانلود و هر روز گوش کنید: معرفی و دانلود 10 تااز بهترین پادکست های انگیزشی
5 نمونه از اهداف اسمارت
قبل از این که برای خودتان اهداف اسمارت تعیین کنید ، پنج نمونه از اهدافی که چنین ویژگی هایی دارند و طریقه مطابقت هر هدف با معیار های لازم را بررسی کنید.
1-هدف تجاری
مثال: حداقل سه نوع مختلف از ملزومات بازاریابی (مثل کتاب الکترونیکی، وبینار، ویدئو ها ، سند One-pager و Two pager) را در مقیاس بزرگ در ماه برای فصل اول سال ارائه کنید.
چرا هدف اسمارت است: این هدف تجاری خاص ( ملزومات بازاریابی در مقیاس بزرگ )، قابل اندازه گیری (سه نوع مختلف)، قابل دستیابی و واقع بینانه (این بستگی به تعداد اعضای تیم پروژه دارد، اما می توانیم فرض کنیم که برای پوشش این سه مورد در ماه کافی هستند) و محدود به زمان (در هر ماه برای یک فصل از سال) است.
2- هدف تیمی
مثال: تیم تولید در نیمه اول سال مالی 2022 در پنج پروژه چند منظوره با تمرکز بر تست کاربرد پذیری، نظرسنجی مشتری، بازاریابی مشتری ، یا تحقیق و توسعه در طی نیمه اول سال 2020 با هم شریک خواهند شد.
چرا اسمارت است: این هدف مشخص است (در واقع پروژه های متمرکز بر تست قابلیت استفاده ، نظرسنجی از مشتری، بازاریابی مشتری، یا تحقیق و توسعه)، قابل اندازه گیری (پنج پروژه چند منظوره)، قابل دستیابی (پنج پروژه در شش ماه)، واقع بینانه (پروژه دربرگیرنده است. کل تیم تولید) و محدود به زمان (در نیمه اول سال مالی 2022) است.
3- هدف حرفه ای
مثال: در طول سال 2022، من مهارت های مدیریتی ام را از طریق مربیگری حداقل دو شاگرد از کارمندان شرکت یا فارغ التحصیلان تقویت خواهم کرد.
چرا اسمات است: این هدف خاص (مهارت های مدیریت از طریق مربیگری ) ، قابل ارزیابی (حداقل دو مربی)، قابل دستیابی و واقع بینانه (این شخص برای خود دو راه متفاوت برای یافتن شاگرد در نظر گرفته است) و محدود به زمان است (در طول سال 2022).
4- هدف شخصی
مثال: من برای دویدن نیمه ماراتن مارس سن دیگو در کم تر از دو ساعت، تمرین خواهم کرد.
چرا اسمارت است: این هدف مشخص است (نیمه ماراتن سن دیگو )، قابل اندازه گیری (در کم تر از دو ساعت)، قابل دستیابی (دو ساعت یک سرعت چالش برانگیز اما قابل انجام برای اکثر دوندگان با آموزش مناسب است)، واقع بینانه (این فرد ثابت شده است که بقیه قبلا این کار را انجام داده اند)، و محدود به زمان (مارس) است.

5- هدف غیرانتفاعی
مثال: ما 100 ساعت تدریس رایگان برای دانش آموزان دوره راهنمایی در رشته های ریاضی و تاریخ در ماه فوریه ارائه خواهیم کرد.
چرا اسمارت است: این هدف مشخص است ( آموزش خصوصی ریاضی و تاریخ برای دانش‌آموزان دوره راهنمایی )، قابل اندازه گیری (100 ساعت)، قابل دستیابی و واقع بینانه (بسته به تعداد داوطلبانی که وجود دارد) و محدود به زمان است ( در طول ماه فوریه ).
6 قدم برای این که هدف تان را اسمارت کنید
هنگامی که قصد دارید هدف تان را اسمارت می کنید، با نوشتن اهداف پروژه به صورت یک یا دو جمله شروع کنید. سپس، هر پنج ویژگی اسمارت را با هدف تان مطابقت بدهید و مطمئن شوید که همه آن ها را پوشش می دهد. از این الگو برای تمرین هدف گذاری اسمارت استفاده کنید:
1-هدف اولیه : هدف اولیه تان را بنویسید. نگران نباشید از این که کاملا اسمارت نباشد؛ بعدا به آن خواهید پرداخت.

مثال: من می خواهم برند شرکتم را در رسانه های اجتماعی بهبود ببخشم.

2- آن را به طور خاص و دقیق مشخص کنید : آیا هدف شما دقیقا آنچه می خواهید انجام بدهید را مشخص می کند ؟ اگر نه، دوباره روی آن کار کنید تا فقط به یک پروژه خاص اختصاص داده شود.

در ادامه مثال قبل بگویید: برند شرکتم را در اینستاگرام با هشتگ های خاص ارتقا می دهم.

3- آن را قابل اندازه گیری کنید: آیا مشخص کرده اید که بعد از تکمیل پروژه چه طور هدف تان را ارزیابی می کنید؟ اگر نه، راهی برای سنجش موفقیت یا شکست در پایان پروژه تان در نظر بگیرید.

در ادامه بگویید : هشتگ های خاصی را برای جذب 1000 فالوئر جدید اینستاگرام ایجاد کنید.

4- آن را قابل دستیابی کنید: آیا هدف شما چیزی هست که با توجه به محدودیت های پروژه تان بتوانید به آن دست پیدا کنید؟ مطمئن شوید که این هدف خاص متناسب با توانایی های پروژه شما خواهد بود.

به طور مثال فرض کنید: برای جذب 1000 فالوئر جدید اینستاگرام، هشتگ های خاص شرکت را مرتبط با هشتگ های محبوب در صنعتم به وجود می آورم و از آن ها استفاده می کنم.

5- آن را واقع بینانه کنید: آیا تیم پروژه شما می تواند به طور منطقی به هدف تان برسد؟ حتی اگر این هدف در طولانی مدت قابل دستیابی باشد، مطمئن شوید که این همان چیزی است که می توانید با منابع موجود به آن برسید.

مثلا بگویید: روزانه یک بار در اینستاگرام پست می گذارم و حواسم هست که هر پست ترکیبی از هشتگ های خاص شرکت و هشتگ های محبوب در صنعتم باشد تا بتوانم 1000 فالوئر جدید در اینستاگرام جذب کنم.

6- آن را به یک زمان مشخص محدود کنید: تا چه زمانی به هدف تان خواهید رسید؟ مطمئن شوید که تاریخ هدف یا چارچوب زمانی برای هدف اسمارت تان مشخص کرده اید.

مثلا بگویید: هر روز کاری در اینستاگرام به مدت نیمه اول سال مالی 2022 پست می گذارم . هر پست ترکیبی از هشتگ های خاص شرکت و هشتگ های محبوب در حوزه صنعتم خواهد بود تا بتوانم تا 30 ژوئن 1000 فالوئر جدید در اینستاگرام جذب کنم.

در زندگی به طور کلی: 7 روش تعیین هدف در زندگی (و رسیدن به آن)
بعد از ایجاد اهداف اسمارت چه کاری باید انجام بدهید
آیا اهداف تان را در ایمیل ها، جلسات یا صفحات گسترده دنبال می کنید؟ اگر چنین است، شما تنها نیستید. بر اساس آمار، 53 درصد از کسب و کار ها اهداف شان را از طریق ایمیل، 36 درصد آن ها را در صفحات گسترده و 31 درصد آنها را در جلسات حضوری پیگیری می کنند .
چالش ردیابی اهداف یافتن راهی برای ارتباط دادن اهداف تان با کار روزانه تیم تان است. شما برای اسمارت کردن اهداف کلی وقت گذاشته اید، پرداخت به آن ها در ذهن تان به شما کمک می کند تا مطمئن شوید که به آن می ‌رسید. اساسا اهداف باید ارتباط نزدیکی با کاری داشته باشند که به خوبی با آن ارتباط برقرار کرده اید. طریقه انجام این کار به این صورت است:
1-اهداف اسمارت تان را با سهامداران پروژه و اعضای تیم در میان بگذارید
در شروع پروژه، مطمئن شوید که اهداف اسمارتی که دارید را با همه کسانی که در کار دخیل هستند ، در میان گذاشته اید. اهداف اسمارت شما باید کل تیم را در حین کار بر روی بخش های مختلف پروژه هدایت کند، بنابراین دقیقا باید بدانید که آیا به اهداف پروژه تان رسیده اید یا خیر.
بهترین راه برای انجام این کار استفاده از یک ابزار مدیریت کار است. به این ترتیب، تیم شما یک منبع از اطلاعات حقیقی با تمام جزئیات را در یک جا دارد که حاوی وظایف روزانه و اهداف پروژه است . به جای پنهان کردن اهداف تان در اسناد، قفسه ها و سایر مکان های دور از دید، آن ها را مرتبط به کار روزانه تان مربوط کنید تا همه با انگیزه تر، متمرکز و در یک صفحه به آن ها دسترسی داشته باشند.
2- به طور منظم پیشرفت تان را بررسی کنید
علاوه بر به اشتراک گذاشتن اهداف با تیم تان در ابتدای پروژه، مطمئن شوید که به طور دوره ای پیشرفتی که به سمت هدف تان داشته اید را ارزیابی می کنید. احتمالا دوست ندارید که روی پروژه ای کار کنید و سپس در پایان کار متوجه شوید که از اهداف تان دور شده اید. شما برای تعیین اهداف مشخص و قابل ارزیابی به دلایلی سخت کار کرده اید. می توانید از آن ها به عنوان نشان راه استفاده کنید و در صورت لزوم در طول پروژه تان اصلاح شان کنید.
بهترین راه برای بررسی منظم اهداف اسمارت، ارسال آپدیت های هفتگی وضعیت پروژه است . آپدیت وضعیت راهی عالی برای برجسته کردن کار های مهم تیم تان یا یک نقطه عطف در آینده و اینکه آیا در مسیر درست هستید یا خیر؛ است.
3- موفقیت تان را ارزیابی کنید
اسمارت کردن اهداف باعث می شوند تا فرآیند تعیین هدف شما شفاف و واضح تر باشند، بنابراین می توانید دقیقا ارزیابی کنید که آیا به اهداف پروژه تان رسیده اید یا خیر . اگر این کار را کردید، باید جشن بگیرید که شما موفق شده اید! حتی اگر این کار را هم نکردید، داشتن چنین اهداف واضحی و بررسی منظم اهداف تان می تواند به شما کمک کند تا به بهترین نحو تشخیص بدهید که چه چیزی اشتباه بوده است و دفعه بعد کجا باید بهتر عمل کنید.
یادتان باشد نرسیدن به اهداف به این معنا نیست که پروژه شما با شکست کامل مواجه شده است. ممکن است شما به طور هدفمند یک هدف بلندپروازانه را برای به چالش کشیدن خود یا تیم تان تعیین کرده باشید. حتی اگر یک هدف چالشی تعیین نکرده اید، بهتر است با آرامش بررسی کنید که چرا هدف تان را از دست داده اید، نه این که وانمود کنید اتفاقی نیفتاده است. به این ترتیب، می توانید از اشتباهات تان درس بگیرید و دفعه بعد که اهداف اسمارت تعیین می کنید، آن تجربیات و درس ها را به کار بگیرید.
بسیار کاربردی: 100 هدفی که قبل از مرگ باید به آنها رسید
اهداف هوشمندانه تری تعیین کنید (جمع بندی+ویدیوی کاربردی)

 
اسمارت کردن اهداف می توانند با شفاف سازی در فرآیند تعیین هدف و مدیریت پروژه به موفقیت تیم شما کمک کنند. وقتی مسیر تیم شما شفاف و در همان جهت در حرکت است ، به احتمال زیاد انگیزه پیدا می کند و می داند چه کاری را باید در اولویت قرار بدهد.

قانون گودهارت چیست؟ اثرات آن و 3 مثال ساده

قانون گودهارت چیست؟ اثرات آن و 3 مثال ساده

شاید این عبارت را قبلاً شنیده باشید: “یک شرکت معیاری دارد که می خواهد آن را بهبود ببخشد؛ بنابراین، تصمیم می گیرد از این معیار به عنوان هدف برای آنچه که در تلاش برای بهبود آن است، استفاده کند، اما بدون اینکه متوجه شود، طعمه قانون گودهارت شده است”. در واقع بر اساس قانون گودهارت (goodhart’s law) وقتی یک معیار به هدف تبدیل شود، دیگر معیار خوبی نخواهد بود.
ما در این مطلب به بررسی قانون گودهارت در زمینه های مختلف به ویژه در تحقیقات پیمایشی و چگونگی اجتناب از آن می پردازیم.
قانون گودهارت چیست؟
قانون گودهارت یک اصل در علم اقتصاد است که می گوید: «وقتی معیاری به هدف تبدیل شود، دیگر معیار خوبی نخواهد بود». این اصل که توسط اقتصاددانی به نام چارلز گودهارت (Charles Goodhart) در سال 1975 مطرح شد، زمانی به وجود می آید که یک متغیر سیاست گذاری اقتصادی (مثلاً عرضه پول) که در ابتدا به عنوان شاخصی از وضعیت اقتصادی استفاده می شد (مثلاً برای نشان دادن سیاست های مناسب)، مستقیماً به هدفی برای سیاست گذاری اقتصادی تبدیل شود. 

توی این پکهای فوق العاده، رازهای میلیونر شدن رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! این ترفندها اگه پولدارت نکنن هم تو زندگی واقعا لازمن. استفاده کن و حسابی پول در بیار! 

 
 

توی این پک فوق العاده، قوانین رشد و موفقیت رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! توی زندگی، محل کار و هر جایی راه موفقیت رو به راحتی پیدا کن!

 

بنابراین، سیاست گذاری مستقیم در مورد آنچه که قبلاً فقط شاخصی از وضعیت اقتصادی بود، اتخاذ می شود. این امر می تواند باعث از دست رفتن ارزش اطلاعاتی آن شاخص و در نتیجه عدم کارایی آن به عنوان شاخصی از وضعیت اقتصادی شود.
GDP چیست؟ همه نکاتی که باید بدانید
فرض کنید میزان رضایت مشتری را می سنجید و می خواهید سطح امتیازات آنها بالاتر رود. پس، تصمیم می گیرید به افرادی که امتیاز بالایی از رضایت مشتری کسب می کنند، پاداش دهید. با این کار، کارمندان شما هر کاری که می توانند انجام می دهند تا امتیاز بالایی از رضایت مشتری به دست آورند، حتی اگر مجبور باشند به نحوی مشتری را تحریک می کنند. زمانی که این اتفاق بیفتد، امتیاز رضایت مشتری دیگر معیار خوبی از میزان رضایت مشتری نخواهد بود.

مثال دیگر این است که به کارمندان شرکت خود بگویید میزان موفقیت آنها را با ساعاتی که پشت میزشان می نشینند، می سنجید. آنها مطمئناً زمان بیشتری پشت میز خود می نشینند، اما آیا این واقعاً نشان دهنده این است که آنها بهتر کار می کنند؟ احتمالاً نه.
قانون گودهارت می گوید آنچه که اندازه گیری می کنید ممکن است مستقیماً نشان دهنده‌ پیشرفت امور نباشد. بنابراین، هنگامی که در تلاش برای بهبود عملکرد سازمان هستید، باید به طور منظم معیارهای اندازه گیری خود را بررسی کنید تا در نهایت پیشروی را با پیشرفت واقعی اشتباه نگیرید. 

با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!

 

مفاهیم قانون گودهارت
اجازه بدهید مثال بزنیم. فرض کنید شما یک مدیر هستید و می خواهید کارمندانتان به عنوان یک تیم بهتر با هم کار کنند. می دانید که همکاری بخش مهمی از موفقیت آنها در دستیابی به اهداف شرکت است، بنابراین تصمیم می گیرید آن را به عنوان شاخص کلیدی عملکرد (KPI) معرفی کنید.
به آنها نشان می دهید که در این شاخص کلیدی چگونه عمل کنند و به آنها می گویید که اگر پیشرفت نکنند، اخراج خواهند شد. به این ترتیب آنها به عنوان یک تیم بهتر با هم کار می کنند.
کارمندان برای اطمینان از اینکه بهتر به عنوان یک تیم به نظر برسند، اشتباهات یکدیگر را می پوشانند، بنابراین ضعف هیچ کس به چشم نمی آید. مشکل این است از آنجایی که پوشش خطاهای یکدیگر به معنای نادیده گرفتن مشکلات به جای حل آنهاست، شرکت در نهایت با مشکلات بزرگتری رو به رو خواهد شد. کارمندان نیز نمی توانند به یکدیگر اعتماد کنند تا در مورد نقایص کارشان صادق باشند.
حتما بخوانید: 44 مهارت که هر مرد و زنی باید بلد باشند
مفاهیم قانون گودهارت متعدد و بسیار جدی است. وقتی چنین چیزی در یک حوزه اتفاق می افتد، اغلب متوجه آن نمی شویم یا اهمیتی نمی دهیم، اما اگر این اتفاق همزمان همه جا در اطراف ما و در مکان های مختلف رخ دهد، می تواند منجر به مشکلات بسیار بزرگی برای کل جامعه شود.
به جای استفاده از معیارها به عنوان هدف نهایی یا ترکه ای برای کتک زدن زیردستان، از آنها به عنوان بازخوردی برای اتخاذ اقدامات جدید استفاده کنید. باید ببینید چه ارقامی در حال بهبود هستند و چه ارقامی عملکرد خوبی را نشان نمی دهند تا مشخص شود در هر دو طرف معادله چه جاهایی برای بهبود باقی مانده است.
این به شما کمک می کند فرهنگی را پرورش دهید که در آن کارکنان تشویق می شوند تا بهترین عملکرد خود را داشته باشند و رشد کنند، نه اینکه به اهداف خود دست یابند فقط از ترس اینکه اخراج نشوند.
تأثیرات قانون گودهارت بر آموزش
قانون گودهارت بیان می کند که وقتی یک معیار به هدف تبدیل شود، دیگر معیار خوبی نخواهد بود. به عبارت دیگر، به محض اینکه از معیارها برای تأثیرگذاری بر نتایج استفاده کنید، آن معیارها فایدۀ خود را از دست می دهند.
این امر به ویژه در آموزش صادق است که چندین معیار برای عملکرد دانش آموزان و مدارس وجود دارد و دولت از آنها استفاده می کند. این امر باعث می شود معلمان و مدیران به جای آموزش واقعی دانش آموزان خود، بر این معیارها تمرکز کنند.
دانش آموزان نیز برای انجام معیارهای خاصی که دانش یا مهارت های آنها را منعکس نمی کنند، تحت فشار قرار می گیرند. قانون گودهارت تبدیل به یک مشکل می شود، چون این معیارها بی نقص نیستند.

برخی از دانش آموزان در آزمون های استاندارد بسیار بهتر از موقعیت های واقعی در زندگی عمل می کنند، در حالی که برخی دیگر علیرغم داشتن دانش عمیق از مواد امتحانی، گیر می کنند و از پس آن بر نمی آیند. مدارسی که دانش آموزان زیادی از خانواده های کم درآمد دارند نیز نسبت به مدارسی که دانش آموزان مرفه تری دارند، در آزمون های استاندارد ضعیف تر عمل می کنند.
به عنوان مثال، فرض کنید از نمرات آزمون برای ارزیابی عملکرد یک دانش آموز یا معلم استفاده می کنید. نمرات آزمون چیزهای زیادی درباره دانسته های دانش آموزان به شما می گوید که سنجش آنها آسان است.
پاپاراتزی چیست؟ نکاتی که باید بدانید
مقایسه نمرات آزمون در طول زمان و با معیارهای تعیین شده توسط سازمان های خارجی نیز آسان است. آنها برای ارزیابی کیفیت آموزش در یک مدرسه یا در کل جامعه نیز مفید هستند.
اما اگر تصمیم بگیرید که نمرات آزمون مهم ترین معیار برای سنجش عملکرد دانش آموزان باشد، آنگاه دانش آموزان بیشتر بر گذراندن آزمون ها تمرکز می کنند تا یادگیری مطالب. معلمان به دنبال راه هایی برای بازی سازی در سیستم آموزش هستند تا نمرات آزمون دانش آموزان را بهبود بخشند، اما به یادگیری آنها کمکی نمی کنند. مدارس ممکن است به جای اینکه به دانش آموزان بیاموزند که چگونه فکر کنند یا مسائل را حل کنند، به آنها بیاموزند که چگونه آزمون دهند.
اثرات قانون گودهارت بر بازاریابی
زمانی که بازاریابان بر معیارهایی تمرکز می کنند که به راحتی قابل ردیابی هستند و به نظر می رسد که شاخص های خوبی برای موفقیت باشند، بدون اینکه به چگونگی ارتباط این معیارها با هدف نهایی توجه کنند، بارها با تأثیرات قانون گودهارت مواجه می شوند. به عنوان مثال، اگر یک فروشگاه اینترنتی دارید و می خواهید فروش خود را افزایش دهید، ممکن است فکر کنید افزایش میانگین ارزش سفارش ها راه خوبی برای دستیابی به این هدف است.
اگر برای هر خرید بیش از 100 دلار، اجناس رایگان یا تخفیف ارائه کنید، ممکن است کارساز باشد و به هدفتان برسید. اما آیا اصرار برای رسیدن به این رقم فروش کلی شما را افزایش داد؟ شاید نه.
ممکن است به این دلیل باشد که هیچ تقاضایی برای چنین خریدی در بین مشتریان شما وجود ندارد. یا ممکن است برای فروش به آنها فشار بیاورید و بخشی از کسب خود را از دست بدهید.
قانون چهل درصد چیست؟ روش استفاده از آن برای موفقیت کاری
به عبارت دیگر، اگر از چیزی به عنوان معیاری برای تعیین سطح عملکرد بازاریابی خود استفاده می کنید، دیگر شاخصی برای موفقیت نخواهد بود. مثال دیگر این است که اگر یک فروشگاه اینترنتی دارید که در آن مشتریان می توانند با استفاده از کارت اعتباری خرید کنند و از میزان درآمدتان به عنوان یکی از شاخص های کلیدی عملکرد خود برای تعیین سطح عملکرد کسب و کارتان استفاده می کنید، ممکن است در به حداقل رساندن اصطکاک ها در خرید اشتباه کنید.
مثلاً بررسی های امنیتی را که برای اطمینان از عدم استفاده از کارت اعتباری سرقت شده است، حذف کنید یا تعداد مراحل مورد نیاز برای پردازش تراکنش را کاهش دهید. این کار شاید سبب افزایش کوتاه مدت فروش (و درآمد) شود، اما در عین حال می تواند باعث کلاه برداری شود.
اثرات قانون گودهارت بر تحقیقات پیمایشی
قانون گودهارت معیاری برای سنجش اعتبار داده های کمی است. طبق این قانون، وقتی یک معیار به هدف تبدیل شد، دیگر معیار خوبی نیست.
در تحقیقات پیمایشی، حتی زمانی که دلیلی برای این باور دارید که فرضیه شما ممکن است اشتباه باشد، قانون گودهارت شما را به جمع آوری داده ها با هدف اثبات فرضیه سوق می دهد. قانون گودهارت علاوه بر گمراه کردن شما و مخاطبانتان، می تواند شما را به سمت دیدگاهی منفی نسبت به تحقیقات پیمایشی، به ویژه در مورد افراد غیرمحقق، هدایت کند.
بسیار کاربردی: 9 تمرین قانون جذب (برای مبتدی ها و شروع یادگیری)
در تحقیقات پیمایشی برای یک شرکت، زمانی که جنبه ای از عملکرد شرکت سنجیده و به عنوان هدفی برای بهبود استفاده می شود، اعتبار آن معیار کاهش می یابد. به عنوان مثال، اگر یک شرکت رضایت کارکنان را بسنجد و سپس از آن نتایج برای بهبود یا تغییر استفاده کند، نتایج دیگر نشان دهنده رضایت واقعی کارکنان نخواهند بود.
چرا که کارکنان پاسخ های خود را تغییر می دهند تا بازخوردی ایجاد کنند که آنها را در بهترین وضعیت ممکن نشان می دهد. آنها نمی خواهند با دادن پاسخ هایی که منجر به تغییرات منفی در محل کار می شود، ناسپاس یا سرکش به نظر برسند، بنابراین احساسات واقعی خود را پنهان می کنند و پاسخی می دهند که فکر می کنند منجر به تغییرات مثبت می شود.

حتما بخوانید: قانون جذب را با این 7 نکته قورت دهید
نمونه هایی از قانون گودهارت
مثال 1
اگر روی تولید نرم افزاری برای یک فروشگاه اینترنتی کار می کنید و یک تیم تضمین کیفیت برای آزمایش کار شما وارد عمل می شود؛ ممکن است معیار آنها تعداد باگ هایی باشد که شناسایی می کنند. اگر آنها این معیار را به عنوان هدف تعیین کنند، سنجش عملکرد نرم افزار شما را متوقف کرده و در عوض روی پیدا کردن باگ ها تمرکز می کنند.
اثر ثانویه چنین اقدامی این است که ناگزیر باگ های جدید ظاهر می شوند و فقط هم زمانی پیدا می شوند که از پیش بر کارکرد مشتریان تأثیر گذاشته باشند چون کسی به دنبال آنها نمی گردد.
مثال 2
فرض کنید رئیس یک دانشگاه می خواهد تعداد دانشجویان فارغ التحصیل را افزایش دهد. ممکن است رئیس جمهور تصمیم بگیرد که نرخ فارغ التحصیلی باید اندازه گیری و به عنوان شاخصی از موفقیت استفاده شود.
اگر این تغییرات اعمال شود، اساتید دانشگاه بیشتر بر اطمینان از فارغ التحصیلی دانشجویان تمرکز می کنند تا اینکه به آنها مهارت های عمومی را که پس از فارغ التحصیلی نیاز دارند، بیاموزند. بنابراین، اعضای هیئت علمی ممکن است بیشتر بر افزایش نرخ فارغ التحصیلی متمرکز شوند تا بهبود آموزش دانشجویان.
اگر این اتفاق بیفتد، این معیار کارایی خود را از دست می دهد، زیرا دیگر پیشرفت واقعی در آموزش را نمی سنجد، بلکه فقط نرخ فارغ التحصیلی را اندازه گیری می کند.
مثال 3
فرض کنید یک شرکت تصمیم می گیرد نرخ حفظ مشتری را افزایش دهد، بنابراین مدت زمانی که مشتریان به آنها وفادار بوده اند و نیز تعداد مشتریان جدید در هر ماه را اندازه گیری می کند. شاید این کار در ابتدا مؤثر باشد، اما در نهایت وقتی کارمندان صرفاً روی حفظ مشتریان قدیمی و عدم دستیابی به مشتریان جدید تمرکز کنند، این معیار دیگر مفید نخواهد بود (چون این دقیقاً همان چیزی است که اندازه گیری می شود).
قانون جذب عشق: چگونه از آن برای جذب فردی خاص استفاده کنیم؟
چگونه از قانون گودهارت اجتناب کنیم؟
چند راه برای اجتناب از قانون گودهارت وجود دارد:

متغیرها را شناسایی کنید. اگر بتوانید آنها را مشاهده کنید، خواهید دید که آیا در حال تغییر هستند یا خیر. اگر نمی توانید آنها را مشاهده کنید، سعی کنید راه های دیگری برای سنجش آنها بیابید. با این کار می توانید تغییرات آنها را ببینید.
اگر همچنان نمی توانید آنها را مشاهده یا به هر روشی اندازه گیری کنید، با نگاه کردن به خود داده ها و جستجوی الگوهایی که ممکن است نشان دهنده وجود مشکل باشند سعی کنید بفهمید چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
به جای اقدامات مختلف، نتایج را بسنجید و از چند معیار استفاده کنید.
برای ایجاد معیارهایی که واقعاً برای ارزیابی سیاست های شما مفید هستند، سعی کنید از متغیرهایی استفاده کنید که تا حد امکان خاص و دقیق باشند.
همواره بر اهداف بلندمدت تأکید کنید و مراقب مشوق های بیش از حد قوی باشید.

جمع بندی
مفهوم قانون گودهارت بسیار ساده است. هنگامی که تلاش خود را بر دستیابی به یک هدف خاص متمرکز می کنید، خواه آن هدف ترافیک وب سایت شما، فروش محصول یا هر معیار دیگری باشد، شروع به تغییر روش انجام کارها برای رسیدن به آن هدف می کنید.
وقتی روی یک هدف تمرکز می کنید، باید جنبه های دیگر تحقیق خود را نیز مورد توجه قرار دهید تا کل تحقیق شما با شکست مواجه نشود.

برای تمرکز روی کار باید چه کرد؟ (23 روش و 20 ترفند)

برای تمرکز روی کار باید چه کرد؟ (23 روش و 20 ترفند)

فرض کنید که همکارتان به شما پیام می دهد تا در مورد یک پروژه مشاوره بگیرد، سه پیام جدید از یک مشتری در صندوق ورودی ایمیل تان ظاهر می شود و کمی آن طرف تر از شما، شخصی در مورد رفتن بچه اش به باغ وحش صحبت می کند. آیا با این اوصاف باز هم می توانید در حین کار تمرکز داشته باشید؟
اگر صحبت کردن دیگران در محل کار مزاحم کارتان باشد و تمرکز کردن را برای تان دشوار کند، نمی توانید بهترین بازدهی و عملکرد را داشته باشید که مسلما به ضررتان خواهد شد.
اما چه طور برخی از افراد می توانند در تمام طول روز متمرکز بمانند؛ در حالی که برخی دیگر برای انجام وظایف شان با عوامل زیادی دست و پنجه نرم می کنند؟ 

توی این پکهای فوق العاده، رازهای میلیونر شدن رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! این ترفندها اگه پولدارت نکنن هم تو زندگی واقعا لازمن. استفاده کن و حسابی پول در بیار! 

 
 

توی این پک فوق العاده، قوانین رشد و موفقیت رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! توی زندگی، محل کار و هر جایی راه موفقیت رو به راحتی پیدا کن!

 

حتما بخوانید: اصول برخورد با مشتری برای ایجاد رونق در کسب و کار
پاسخ به این سوال در تمرین و ممارست و به کارگیری ترفند های هوشمندانه ای است که کمکمان خواهند کرد تا در طول روز متمرکز بمانیم. در این مقاله با ما همراه باشید تا نکات و ترفند هایی که افراد موفق به کار می گیرند تا در محل کار با بیشترین تمرکز بهترین عملکرد را داشته باشند را با هم بررسی کنیم.
23 روش تمرکز روی کار
1-دل به کار بدهید!
قبل از این که دیگران را سرزنش کنید، یک دقیقه را به ارزیابی بازدهی همیشگی تان در محل کار اختصاص بدهید. آیا هنگام کار بر روی وظایف خود واقعا غرق کار هستید و حضور ذهن دارید؟
” غرقگی ” حالتی از ذهن است که در آن احساس می کنیم که کاملا متمرکز هستیم و وظایفمان را بدون زحمت انجام می دهیم و به اوج بازدهی می رسیم. این حالت روانی که اولین بار توسط محققان دانشگاه شیکاگو کشف شد را می توان با تقویت توانایی ما در تمرکز بهبود بخشید. برای قرار گرفتن در این حالت، سعی کنید بیشتر در مورد کاری که در دست دارید ؛ هیجان زده شوید و تمام انرژی تان را روی کار کردن بر این مسئله متمرکز کنید. یک تاکتیک دیگر که معمولا کارساز هم است؛ این است که صبر کنید تا به ضرب الاجل تعیین شده نزدیک شوید. احساس فوریت باعث می شود تا ذهن شما با بازدهی بیشتری کار کند.
2- از قبل برنامه ریزی کنید
هر روز قبل از شروع کار تمام وظایف تان و یا 3 تا از مهم ترین کارهایی که باید تا پایان روز انجام بدهید را یادداشت کنید. روش برنامه ریزی که بهترین نتیجه را برای تان به همراه دارد را کشف کنید. این برنامه ریزی می تواند اولویت بندی کار ها، زمان بندی ساعتی برای هر کار یا یک روش کاملا متفاوت به دلخواه خودتان باشد. 

با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!

 

فراموش نکنید که برای استراحت تان هم برنامه ریزی کنید. مغز شما نمی تواند 8 ساعت مداوم کار کند. مدتی برای ریکاوری لازم است.

باز هم ترفند: چگونه کسب و کار خود را رونق دهیم؟ 8 روش جدید
3- یک برنامه کاری ساعتی ایجاد کنید
سعی کنید برای تمام کار های امروزتان، ساعت به ساعت برنامه ریزی کنید. این نوع برنامه ریزی مزایای متعددی دارد که عبارتند از :

شما دقیقا می دانید که تا پایان روز چه کار هایی باید انجام شوند.
انتظارات واقع بینانه تری از هر روز کاری تان خواهید داشت و پیش بینی می کنید که تکمیل هر کار چه قدر طول می کشد و زمان شما را می گیرد.
می دانید بعد از اتمام یک کار چه کاری باید انجام بدهید.
می توانید وظایف تان را اولویت بندی کنید و کار هایی که نیاز به انرژی بالاتری دارند را برای ساعات صبح برنامه ریزی کنید.

4- تمام ایده های تان را روی کاغذ بیاورید
همه ما در حین انجام یک کار، ایده های جدید زیادی به ذهنمان می رسد. بعضی روز ها ممکن است چنان غرق این افکار جدید شویم که نتوانیم تمرکز کنیم.
بهترین راه برای مقابله با این ایده های خودجوش و ناگهانی این است که یک خودکار و دفترچه یادداشت دم دست تان بگذارید. هرگاه ایده ای به ذهن تان خطور کرد، آن را یادداشت کنید، فعلا آن را رها کنید و بعد از کار دوباره به آن بازگردید.
جف گوینز، نویسنده کتاب پر فروش “The Art of Work” به نویسندگان توصیه می کند تا متن شان را هنگام نوشتن ویرایش نکنند و بعدا به آن بازگردند. اگر در آن واحد فقط روی یک چیز تمرکز کنید، می توانید آن را بسیار کارآمدتر انجام بدهید.
5- لیست کارهای تان را سرو سامان بدهید
داشتن لیستی از کارها که ده‌ ها کار ناتمام داشته باشد؛ می ‌تواند تأثیر منفی بر بازدهی شما بگذارد. علتش هم این است که شما برنامه ‌ریزی نکرده ‌اید که کدام وظایف را اول باید انجام دهید.
هنگام بررسی لیست بلند بالایی که از کارهای تان تهیه کرده اید، آن را به سه لیست هدفمند و ساختار یافته تقسیم کنید؛ کار روزانه، هفتگی و ماهانه. در مرحله بعد، این لیست ها را بر اساس اولویت ها سازماندهی کنید تا بدانید اول چه کاری باید انجام شود . هر بار که کاری را انجام می دهید، آن را از لیست تان خط بزنید تا ببینید که در پایان روز چند کار به سر انجام رسیده اند.

پرینت کنید و نصب کنید در محل کار: جملات انگیزشی کسب و کار (66 جمله منتخب سال)
6- ضرب الاجل تعیین کنید
اگر برای انجام یک کار فشاری احساس نکنید، احتمالا دو برابر بیشتر آن را به تعویق خواهید انداخت . ضرب الاجل های مشخصی را برای تمام کار های موجود در لیست تان را تعیین کنید. با انجام این کار، احساس فوریت به وجود می آید و رسیدن به حالت ” غرقگی ” و تمرکز واقعی روی یک کار مهم آسان ‌تر می شود.
علاوه بر این، تعیین ضرب الاجل به مقابله با ویژگی ایده آل طلبی تان کمک می کند. خوب است که روی یک کار تمرکز کنید تا به نحو احسن انجام شود، اما گیر کردن در جزئیات واقعا لازم نیست!
7- محیط کارتان را سرو سامان بدهید
برای سازماندهی افکار و تمرکز بر روی یک کار ، به محیط کاری نیاز دارید که مرتب باشد. میزتان را همیشه مرتب نگه دارید، دسک تاپ کامپیوترتان را خلوت کنید و (اگر فکر می کنید که ممکن است کمک کننده باشد) پوستر ها را از روی دیوار بردارید.
همچنین می ‌توانید یک مانیتور بزرگ بین زاویه دیدتان با سایر قسمت ‌های دفتر قرار بدهید تا افراد دیگر خیلی در معرض دیدتان نباشند.
8- زمان مربوط به کار های وقت گیر را تقسیم بندی کنید
به‌ جای پرداختن به یک کار بزرگ، آن را به کار های کوچک ‌تری که می ‌توانید در کم تر از یک روز انجام بدهید، تقسیم کنید. به این ترتیب، هر بار که بخشی از کار تمام می شود، احساس رضایت بیشتری خواهید داشت. علاوه بر این، درک بهتری از کار هایی که باید بعدا انجام شود ، خواهید داشت.
به طور مثال اگر روی یک پروژه خانه جدید کار می کنید، آن را به سه مرحله نقشه کشی ، چارچوب بندی و توسعه تقسیم کنید. در مرحله بعد، هر یک از این کار ها را به 10 کار کوچک تر تقسیم کنید.
9- استراحت های کوتاه و 15 دقیقه ای داشته باشید
هیچ کس نمی تواند 3 ساعت بدون وقفه فکر کند . بهتر است به طور منظم استراحت کنید و به افکار و ایده های متعددی که حین کار به سراغ تان می آیند بپردازید تا این که با یک ذهن درگیر و غیر متمرکز کار کنید و پیش بروید که قطعا هم پروژه درستی از آب در نخواهد آمد.
استراحت های 15 دقیقه ایتان را در منطقه ای به جز میز کارتان انجام بدهید. یعنی این زمان را مثلا صرف دم کردن قهوه ، گوش دادن به آهنگ های انرژی زا، گپ زدن با یک همکار یا خواندن کتاب می کنید.
حتما بخوانید: چطور یک کسب و کار خانگی موفق داشته باشیم؟
10- نوتیفیکیشن ها را خاموش کنید
شما نمی توانید به طور کامل تمرکز کنید مگر این که خودتان را از شر عوامل حواس پرت کننده وسوسه انگیزی به نام نوتیفیکیشن های شبکه های اجتماعی خلاص کنید. به قسمتِ تنظیمات گوشی تان بروید و اعلان ‌های ایمیل، پیام‌های فیسبوک و سایر برنامه‌های غیرضروری که مرتبا برای تان اعلان ارسال می کنند را خاموش کنید.
عادت کنید هر چند وقت یک بار گوشی تان را چک کنید تا ببینید که آیا کسی سعی کرده با شما تماس بگیرد یا خیر. البته حواس تان باشد که این کار را 85 بار در مجموع هشت ساعت کارتان انجام ندهید . (این آمار میانگین تعداد چک کردن روزانه نوتیفیکیشن برای هر فرد است!)

11- وب سایت های حواس پرت کننده را بلاک کنید
ما بهترین لحظات روزهایمان را پای لپ‌ تاپ‌هایمان سپری می ‌کنیم. اما اتصال دائم آن به وای فای باعث می شود سر از میلیون‌ها وب‌سایت حواس‌پرت کننده ای که این روزها وسوسه مان می کنند در بیاوریم.
ساده ترین راه برای مقاومت در برابر وسوسه مرور وب به جای کار کردن، خاموش کردن وای فای است. اما اگر گهگاه برای کار به اتصال اینترنت نیاز دارید، گزینه دیگری وجود دارد.
از ابزار های خوبی مثل SelfControl یا Cold Turkey برای ایجاد یک لیست سیاه از وب سایت های مزاحم استفاده کنید و دسترسی تان را برای چندین ساعت به این سایت ها مسدود کنید.
12- یک زمان کاری 3 ساعته برای خودتان در نظر بگیرید
کار با تمام توان و تمرکز نیاز به برنامه ریزی دارد . هر روز برای یک مدت 3 ساعته را برنامه ریزی و آن را به تقویم تان اضافه کنید. در طول این مدت، یک مکان ساکت پیدا کنید و به سایر اعضای تیم بگویید که مزاحم تان نشوند. برای شان خوب توضیح بدهید که برای تمرکز کامل روی پروژه های تان به آن 3 ساعت زمان نیاز دارید .
با از قبل برنامه ریزی کردن عادت می کنید تا حداقل 3 ساعت در روز بیشترین بازدهی را داشته باشید.
گلچین شده: برای تقویت مغز خود این ۱۰۰ کار را انجام دهید
13- جلوی هر گونه سر و صدایی را بگیرید
غیرممکن است که همه افراد در دفتر در سکوت کامل کار کنند. طبیعی است که لازم باشد آن ها در مورد برخی از مسائل مهم با یکدیگر صحبت کنند . اما این همه حرف زدن و همهمه می تواند خیلی زود خسته تان کند.
ساده ترین راه برای جلوگیری از صدا های مزاحم گوش دادن به صدا های پس زمینه است. به طور مثال Noisli مجموعه ای عالی از صدا های طبیعت را در اختیارتان می دهد که می توانید در حین تمرکز روی کار، به آن ها گوش بدهید. شما می ‌توانید گوش دادن به موسیقی را هم امتحان کنید، اما ممکن است خودش یک نوع حواس ‌پرتی دیگر باشد و کارتان را سخت تر هم کند!

14- از هدفون های دارای قابلیت حذف نویز استفاده کنید
اگر کار با صدای پس زمینه برای تان سخت است، روی هدفون های حذف کننده نویز سرمایه گذاری کنید. گوشیگیر ها هم می توانند کمک تان کنند؛ اما استفاده از هدفون مزیت دیگری هم دارد. گذاشتن این هدفون این پیام را به دیگران منتقل می کند که شما می خواهید تمرکز کنید و باعث می شود تا آن ها فضای شخصی بیشتری به شما بدهند.
15- هر سه ساعت یکبار ایمیل تان را چک کنید
پیش از این هم در مورد اهمیت خاموش کردن اعلان ها صحبت کردیم. با این حال، کنار گذاشتن این اعلان ‌های پر سر و صدا باعث می‌ شود که تمایل بیشتری به بررسی ایمیل پیدا کنیم . معمولا هم پیام‌ های جدید و ضروری به ایمیل مان ارسال می شوند.
نیویورک تایمز تحقیقی انجام داد که نشان می دهد بررسی کم تر ایمیل برایمان مفید است.
بیخیال شدن را یاد بگیرید. ایمیل تان را به جای هر 15 دقیقه؛ هر 3 ساعت یک بار چک کنید. می ‌توانید ایمیلهای تان را دسته ‌بندی کنید و در یک زمانِ مشخص به آن ها پاسخ بدهید و در وقت تان صرفه ‌جویی کنید.
تقویت حافظه: ۳ گام معکوس کردن روند نابودی حافظه کوتاه مدت
16- از شبکه های اجتماعی دوری کنید
هنگام کار روی یک کار سخت، ذهن خسته می شود. آن وقت است که وسوسه می شویم تا ایمیل و حساب های رسانه های اجتماعیمان را بررسی کنیم تا به مغزمان استراحت بدهیم. اما گول نخورید ! چک کردن رسانه های اجتماعی در واقع انرژی مغز را تخلیه می کند زیرا مجبور است اطلاعات زیادی را پردازش کند و اخبار گوناگونی را هم بشنود و دنبال کند.
به گفته Technori، گشتن بدون ذهنیت قبلی در رسانه‌های اجتماعی می ‌تواند تا 1000 دلار در ساعت برای شما هزینه داشته باشد . سر زدن به فیسبوک یا اینستاگرام را به عنوان پاداش در نظر بگیرید و به خودتان اجازه بدهید تا هر بار که کاری را به پایان می ‌رسانید یا به مدت ۹۰ دقیقه کار می ‌کنید، به آن نگاهی بیاندازید و در غیر اینصورت تا حد ممکن از آن ها دور بمانید.
اگر به خاطر وسوسه شبکه های اجتماعی تمرکز ندارید، این سایت ها را به لیست وب سایت های بلاک شده تان اضافه کنید تا از شر این وسوسه خلاص شوید.

17- گوشی تان را دور از چشم نگه دارید
دو برابر کم تر احتمال دارد که وقتی گوشی تان از دیدتان دور است، آن را چک کنید. اگر ترجیح می دهید که گوشی تان روی میز باشد، آن را پشت کامپیوتر یا زیر یک دفترچه یادداشت قرار بدهید تا فقط در صورت نیاز آن را بردارید و مدام چک نکنید و اگر هم کار واجبی ندارید؛ گوشی تان را روی سایلنت بگذارید تا به هیچ عنوان حواس تان پرت نشود.
18- از ابزار های افزایش بهره وری استفاده کنید
ابزار های افزایش بازدهی زیادی هستند که به شما کمک می کند تا در طول روز متمرکز بمانید. برخی از موارد پر طرفدار در این زمینه عبارتند ازPocket ، RescueTime وIFTTT .
البته مرز باریکی بین استفاده از ابزار های بهره وری به عنوان یک ابزار کارآمد و عاملی برای پرت کردن حواس به دلیل سر و کله زدن برای کار با آن ها وجود دارد.
چطور ذهن و فکر خود را در کنترل کامل داشته باشیم؟
19- از افزونه های مرورگر ها استفاده کنید
مثل ابزار های بهره وری، افزونه های زیادی هم هستند که می توانند به شما در بهبود تمرکز تان کمک کنند. شما می توانید این افزونه ها را به مرورگر وب تان اضافه کنید تا سریع تر به آن ها دسترسی داشته باشید و هر سری نیاز نباشد که سرچ کرده و پیدای شان کنید.
20- یک صندلی راحت پیدا کنید
با این که ممکن است تغییر کوچکی به نظر برسد، اما در واقع استفاده از یک صندلی راحت تفاوت زیادی در عملکرد کاری شما ایجاد می کند. نشستن روی صندلی که نمی توانید کمر و پشت تان را درست به آن تکیه بدهید؛ باعث کمر درد و زودتر خسته شدن تان می شود.
صندلی اداری مناسب از کمر شما حمایت می کند و به درست نشستن و حالت بدنی خوب و کاهش کمر درد کمک می کند.
21- قهوه کمتر و آب بیشتر بنوشید
ممکن است کم کردن مصرف قهوه در حین کار غیر منطقی به نظر برسد ؛ زیرا قرار است به شما انرژی بیشتری برساند. اما این داستان جنبه دیگری هم دارد و آن هم این است که قهوه زیاد می تواند شما را خسته کند. نوشیدن بیش از حد کافئین ممکن است منجر به سرگیجه و بی خوابی تان شود و تمرکز کردن را برای تان دشوارتر خواهد کرد.
سعی کنید که آب را جایگزین چند تا از فنجان قهوه هایی که روزانه می نوشید بکنید تا بدن تان هیدراته و سالم بماند.
22- به دنبال انگیزه و محرک باشید
چرا روی یک پروژه کار می کنید؟ آیا فقط به این دلیل که رئیس تان به شما گفته است یا به این دلیل که تأثیر مثبتی روی شغل تان دارد؟
همه ما این طور هستیم که وقتی هدفی نداریم ؛ کارمان را تعویق می اندازیم. به همین دلیل مهم است که در مورد تک تک وظایفی که انجام می دهید هیجان زده باشید. انگیزه داشتن مداوم در کار شما را نسبت به نتیجه خوشبین تر می کند و باعث می شود تا در طول روز متمرکز بمانید.
قبل از شروع انجام یک وظیفه دشوار، تصور کنید بعد از به اتمام رساندنش چه اتفاق مثبتی خواهد افتاد. شاید از حجم کاری تان و استرس تان کم شود . شاید هم انجام آن مزایای دیگری برای تان به همراه داشته باشد.

23- به سلامتی تان اهمیت بدهید
برای تمرکز، مغز و بدن شما باید در بهترین حالت شان باشند. به طور منظم با 30 دقیقه دویدن یا رفتن به باشگاه ورزش کنید. ورزش علاوه بر فواید بی ‌شمار برای سلامتی، شما را باهوش ‌تر، شاد تر می کند و میل جنسی تان را افزایش می دهد و باعث می شود تا احساس بهتری نسبت به بدن تان پیدا کنید.
برای افزایش بهره وری در محل کار و جلوگیری از خواب آلودگی بعد از ظهر، باید ناهار مناسبی را برای خودرن انتخاب کنید . برای افزایش بهره وری و هوشیاری در بعد از ظهر، ناهارهای پر پروتئین مصرف کنید که برای سلامتی تان بسیار مفید خواهد بود.
تمرین های عالی: 20 تا از بهترین تمرینهای تقویت تمرکز
20 نکته تکمیلی برای تمرکز حداکثری روی کار
1-در عادات کاری تان تجدید نظر کنید
2- فهرستی از کارهای روزانه تان را تهیه کرده و آن را دنبال کنید.
3- در چند بازه زمانی کار کنید.
4- برای رسیدگی به ایمیل ها و جلسات تان محدوده زمانی تعیین کنید.
5- حتما یک بازه زمانی و ضرب الاجل برای خودتان مشخص کنید.
6- دیگران را هم از برنامه تان آگاه کنید.
7- استراحت های کوتاهی داشته باشید.
8- نوتیفیکیشن یا اعلان‌ برنامه‌ ها را خاموش کنید.
9- زمانی را برای خلوت کردن با خودتان به منظور تمرکز بیشتر اختصاص بدهید.
10- تا حد ممکن از گوشی تان دوری کنید.
11- از چرخیدن در وب سایت های وقت گیر خودداری کنید.
12- جلوی شنیدن صدا ها را بگیرید.
13- از هدفون های مخصوص حذف نویز استفاده کنید.
14- از ابزار ها و افزونه های افزایش بهره وری استفاده کنید.
15- یک میز کاری راحت برای خودتان برپا کنید.
16- هر روز به مدت 5 دقیقه مدیتیشن کنید. (بهتر است که یک بار صبح ها و یک بار شب ها قبل از خواب این کار را انجام دهید)
17- آب زیادی بنوشید و بدن تان را هیدراته نگه دارید.
18- سالم غذا بخورید.
19- برای داشتن یک روتین خوب قبل از خواب، برنامه ریزی کنید.
20- در طول روز کمی ورزش کنید و حداقل به پیاده روی بروید. (حداقل 20 دقیقه در روز پیاده روی کنید.)
تحقیقات 2022: 20 تا از موثرترین روشهای افزایش تمرکز

آداب حرف زدن تلفنی با مشتری (9 قانون مهم و 11 اشتباه رایج)

آداب حرف زدن تلفنی با مشتری (9 قانون مهم و 11 اشتباه رایج)

دانستن آداب معاشرت تلفنی برای کسانی که با مشتری سر و کار دارند به همان اندازه حل مشکل مشتری مهم است و باید به آن توجه شود. هیچ فرقی نمی کند که شما صاحب کسب و کاری باشید که مدام باید با مشتریان به صورت تلفنی سر و کار داشته باشید یا اینکه زمینه کاریتان به مشتری ارتباطی نداشته باشد؛ در هر صورت برای همه ما ضروری است که بدانیم چطور پشت تلفن به شکلی صحیح و درست صحبت کنیم.
بعضیها به صورت طبیعی این آداب را بلدند و خیلی نیازی به آموزش ندارند، اما برای برخی دیگر از افراد لازم است که یک سری آموزشها داده شود. ما در این مطلب همه نکات لازم درباره آداب حرف زدن تلفنی با مشتریها را در اختیارتان می گذاریم.
9 قانون اساسی آداب معاشرت تلفنی برای صاحبان کسب و کارها
1- همیشه آماده و گوش به زنگ باشید
اگر در بخش خدمات مشتریان کار می کنید، احتمالا دیگر می دانید که وقتی مشتریها تماس می گیرند درباره چه چیزهایی سوال می پرسند. پس شما باید از قبل تمام مدارک و اطلاعات لازم در این خصوص را جمع آوری کنید و به آنها دسترسی داشته باشید وکاملا آماده پاسخگویی به مشتریها باشید. 

توی این پک فوق العاده، بازاریابی و مارکتینگ رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی!بازاریابی و مارکتینگ رو سریع یاد بگیر وحسابی پول دربیار! 

 
 

توی این پکهای فوق العاده، رازهای میلیونر شدن رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! این ترفندها اگه پولدارت نکنن هم تو زندگی واقعا لازمن. استفاده کن و حسابی پول در بیار! 

 
 

توی این پک فوق العاده، قوانین رشد و موفقیت رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! توی زندگی، محل کار و هر جایی راه موفقیت رو به راحتی پیدا کن!

 

اگر از قبل آماده نباشید احتمالا موقع پاسخگویی به مشتری جوابهایی می دهید که به نظر غیرحرفه ای و غیرمفید می آیند.
نکته: برای کسب آمادگی قبلی می توانید با همکارانتان مشورت کنید و از آنها درباره سوالات پرتکرار مشتریها بپرسید و بفهمید کدام سوالها چالش برانگیزتر و سختتر هستند و چطور باید به آنها جواب داد. به این ترتیب می فهمید که چطور باید بهترین راه حل را پیش روی مشتریهایتان بگذارید.
حتما بخوانید: 10 نکته مهم برای انجام بازاریابی تلفنی موفق
2- تلفن را حداکثر بعد از سه بار زنگ خوردن بردارید
مشتریها دوست ندارند منتظر بمانند، حتی اگر این انتظار به اندازه شنیدن چند بوق اضافه پشت گوشی باشد. بنابراین شما باید بعد از اینکه گوشی تلفن حداکثر سه بار زنگ خورد جواب بدهید تا به مشتری بفهمانید او در اولویت قرار دارد.
البته اگر بعضی وقتها نتوانستید بلافاصله جواب تلفن را بدهید هیچ اشکالی ندارد؛ ولی یادتان باشد که این کار نباید به عادت تبدیل شود. ضمنا هر بار که دیر جواب تلفن را دادید از مشتری بابت اینکه او را منتظر نگه داشتید عذرخواهی کنید. 

با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!

 

نکته: اگر مجبور شدید برای انجام کاری از میزتان دور شوید، هنگام برگشتن به محل کارتان عجله نکنید. چون این کار باعث می شود موقع جواب دادن به تلفن نفس نفس بزنید. کمی آرام بگیرید و بعد در کمال آرامش به تلفن جواب بدهید؛ حتی اگر تلفن چهار یا پنج بار زنگ خورد.

3- خودتان را معرفی کنید
تا به حال برایتان پیش آمده که با پشتیبانی جایی تماس گرفته باشید و از آن طرف خط فقط یک “سلام” خشک و خالی شنیده باشید؟ در چنین شرایطی احتمالا پیش خودتان فکر کرده اید که نکند شماره را اشتباه گرفته باشید؟
مطمئنا همه ما دلمان میخواهد وقتی با پشتیبانی مرکزی تماس می گیریم، با روی گشاده از ما استقبال شود. یکی از راههای حرفه ای برای جوابگویی به تماس تلفنی مشتری این است که از همان اول خودتان را معرفی کنید و بگویید: “سلام. من…. هستم. چطور میتونم کمکتون کنم؟”
نکته: اگر حوزه کاریتان رئیس یا سرپرست دارد از او بپرسید که چه قواعدی برای پاسخگویی به تلفنهای مشتریان در نظر دارد و آیا آموزش خاصی در این خصوص در شرکتشان وجود دارد یا نه. ممکن است شرکتی که در آن کار می کنید مدل به خصوصی برای جوابگویی به مشتری مد نظر داشته باشد؛ مثلا: “سلام. از اینکه با شرکت …. تماس گرفتید ممنونیم. چطور میتونیم به شما کمک کنیم؟”
از دست ندهید: تمام نکاتی که از کار کردن با وارن بافت طی 7 سال یاد گرفتم
4- واضح و رسا صحبت کنید اما نه با صدای بلند!
هیچ چیز خسته کننده تر و ناخوشایندتر از صحبت کردن با کسی که از پشت گوشی به زحمت میشود صدایش را شنید، نیست. شما به عنوان کسی که با مشتریان سر و کار دارید باید موقع صحبت کردن پشت تلفن، کاملا واضح و قابل فهم حرف بزنید. صدای رسا و قابل درک نه تنها باعث میشود مشتری تمام حرفهای شما را بفهمد، بلکه اعتماد او را هم به شما جلب می کند.
اما یادتان باشد که نباید با صدای خیلی بلند هم حرف بزنید. با صدای معمولی صحبت کنید و فقط اگر مشتری خواست چیزی را دوباره تکرار کنید، کمی صدایتان را بالا ببرید تا کاملا بشنود.
نکته: موقع صحبت با تلفن به جای خم شدن رو میز یا لم دادن روی صندلی، کاملا صاف بنشینید. این کار دیافراگم شما را آزاد می کند و صدایتان رساتر و بهتر شنیده میشود.
5- مراقب لحن و نوع حرف زدنتان باشید
با لحن خیلی خودمانی و صمیمی با مشتریها حرف نزنید. استفاده از کلمات عامیانه یا خیلی خودمانی موقع پاسخگویی تلفنی به مشتریان پسندیده نیست. ارتباط شما با مشتریها باید حرفه ای و رسمی باشد؛ این یعنی در اکثر مواقع هیچ نوع اظهار نظر غیر معمول یا شوخی نابجا با مشتری نباید صورت بگیرد. به هیچ عنوان موقع صحبت با مشتری از کلمات رکیک یا ناپسند استفاده نکنید، چون باعث میشود احترام مشتری نسبت به شما و در نتیجه شرکتتان از بین برود.
نکته: در تمام مکالمات تلفنی خودتان با مشتریان خوش برخورد و شاد باشید. یکی از قوانین مهم و اساسی در دنیای فروش همین است. حتی اگر مشتری بداخلاق و بدعنق بود، داشتن رفتار مثبت و برخورد خوب همیشه بهترین گزینه است.

حتما بخوانید: استراتژی های موفقیت در بازاریابی تلفنی برای کسب و کارها
6- حرف مشتری را قطع نکنید
همیشه اجازه بدهید که مشتری حرفش را تمام کند و حتی اگر میدانید مطلبی را غلط میگوید، باز هم رشته کلامش را پاره نکنید. مخصوصا اینکه باید کاملا به شکایتهای مشتری گوش بدهید تا به او بفهمانید که نگرانیها و مشکلات مهم او را میدانید.
اگر مشتری توهین یا بی ادبی می کند می توانید او را به مدیر ارجاع بدهید، ولی به طور کلی اصل بر این است که نباید صحبت مشتری را قطع کنید.
نکته: بعد از اینکه احساس کردید مشتری حرفهایش را تمام کرده کمی صبر کنید. گاهی اوقات ممکن است اینطور به نظر برسد که او دیگر چیزی برای گفتن ندارد، اما به محض اینکه شما شروع به صحبت می کنید او هم به حرف زدنش ادامه بدهد. یک مکث و وقفه کوتاه شما را مطمئن می سازد که مشتری تمام و کمال حرفهایش را زده است.
7- شش دانگ حواستان به مشتری باشد
مشتریها هم مثل هر کس دیگری دوست دارند موقع حرف زدن، طرف مقابلشان سر تا پا گوش باشد و به او توجه کند. شما باید کاری کنید که مشتری بفهمد کاملا حواستان به او است؛ بنابراین موقع جواب دادن به تلفن از انجام کارهایی مثل چک کردن ایمیل، ور رفتن با وسایل یا دنبال چیزی گشتن خودداری کنید.
اگر مشتری از شما سوالی بپرسد و شما با مکث جوابش را بدهید می فهمد که حواستان با او نبوده است. چنین کاری بی احترامی به مشتری به حساب می آید و ممکن است به از دست رفتن مشتری منجر شود.
نکته: موقع جواب دادن به صحبتهای مشتری، در حرفهایتان به مشکلات او اشاره کنید تا نشان بدهید که به صحبتهایش گوش داده اید. لازم نیست هر چیزی که شنیده اید را طوطی وار تکرار کنید، فقط به طور خلاصه به مشکلاتی که مشتری بیان کرده اشاره کنید. مثلا بگویید: “پس این محصول ویژگی X را نداشته و شما انتظار داشتید داشته باشد و حالا درخواست اصلاح اون رو از ما دارید، درسته؟”
حتما بخوانید: 10 توصیه ی آنتونی رابینز که چکیده ی تمام کتاب های او هستند
8- یادداشت برداری کنید
یکی از راههای خیلی خوب که شما را وادار به توجه به مشتری می کند یادداشت برداری است. علاوه بر این، یادداشت برداری باعث می شود شما تمام جزییات مشکل مشتری را بنویسید تا بعدا بتوانید به آنها مراجعه کنید. اگر یادداشت برداری نکنید ممکن است چیزی که حتما باید بررسی شود را فراموش کنید و در نهایت با نارضایتی مشتری مواجه شوید.
نکته: یادداشتهای مختلفتان را بایگانی کنید تا بتوانید بازخورد مشتریان را پیگیری کنید. خیلی از نرم افزارهای خدمات مشتری و نرم افزارهای CRM برای این کار عالی هستند و به شما امکان می دهند که تمام تعاملاتی که با مشتریان داشته اید را در همان لحظه ای که تماس میگیرند مشاهده کنید.

9- اگر قرار است مشتری را منتظر بگذارید از او اجازه بگیرید
گاهی اوقات لازم است که مشتری را به فرد یا بخش دیگری ارجاع بدهید. یادتان باشد همیشه قبل از این کار از مشتری اجازه بگیرید.
بعد از اینکه مشتری مشکلاتش را بیان کرد، گفتن “لطفا یک لحظه صبر کنید” مودبانه نیست. اگر قرار است او را به فرد دیگری وصل کنید باید بگویید: “از اینکه مشکلتون رو با جزییات برای ما بیان کردید ممنونم. همکارم در این مورد میتونه به شما کمک کنه. میتونید یک لحظه صبر کنید تا شما رو به ایشون وصل کنم؟”
نکته: خیلیها دقیقا نمی دانند چطور باید مشتری را به واحد یا بخش دیگری وصل کنند و ممکن است مشتری را معطل یا کلا تماسش را قطع کنند. بنابراین حتما باید از قبل این روند را کاملا یاد بگیرید تا تصادفا تماس مشتری را قطع نکنید یا خیلی او را منتظر نگه ندارید.
حتما بخوانید: شخصیت شناسی افراد مختلف از روی چهره آن ها
اشتباهاتی که نباید مرتکب شوید
1- وقتی مشتری با شما تماس می گیرد به هیچ عنوان حرفش را قطع نکنید و به او اجازه بدهید مشکلش را تمام و کمال بیان کند.
2- قبل از ساعت 8:00 صبح یا بعد از ساعت 21:00 با منزل مشتری تماس نگیرید؛ مگر اینکه از قبل اجازه این کار را به شما داده باشد.
3- فراموش نکنید به تماس مشتری همانطور که قولش را داده بودید پاسخ بدهید.
4- هیچ وقت موقع خوردن و آشامیدن و یا آدامس جویدن به تلفن مشتری جواب ندهید.
5- هیچ وقت این حس را به مشتری ندهید که باید فوری و با عجله مشکلاتش را بیان کند. به او زمان لازم برای حرف زدن بدهید تا کاملا صحبتهایش را اظهار کند.
6- تا جایی که ممکن است هیچ وقت در پیام صوتی جزییات تخلف شخص را بیان نکنید. به جای این کار از او بخواهید تا با بخش حسابداری تماس بگیرد.
7- اجازه ندهید عصبانیت یا لحن بد و منفی مشتریان روی شما تاثیر بگذارد.
8- انعطاف پذیر باشید و مسائل و احساسات ناخوشایند تماس قبلی را وارد مکالمه تلفنی بعدی نکنید.
9- هیچ وقت پشت گوشی سرفه و عطسه نکنید و گلویتان را مستقیما جلوی قسمت دهانی تلفن صاف نکنید.
10- با صدای بلند پشت گوشی نفس نکشید.
11- اگر جواب سوالات مشتری را نمی دانید، از خودتان پاسخهای غیر واقعی نسازید.
حتما بخوانید: 15 تا از رازهای موفقیت افراد مشهور طبق جدیدترین تحقیقات
جمع بندی
هر کدام از ما در کاری استعداد و مهارت داریم. بعضیهایمان بلدیم که چطور ارتباط و تعاملی قوی و تاثیرگذار با دیگران داشته باشیم و بعضیهایمان هم نیاز به آموزش داریم. اگر صاحب کسب و کاری هستید ولی در مواجهه با مشتریان دچار استرس و اضطراب می شوید توصیه می کنیم از دستیار مجازی برای این کار استفاده کنید. دستیار مجازی به مشتریان و مشکلاتشان رسیدگی و مسیر پیشبرد اهداف شما را هموارتر می کند.
علاوه بر این، با استفاده از نکاتی که در این مطلب به آنها اشاره شد می توانید نحوه برخورد اصولی و درست با مشتریان تلفنی را یاد بگیرید. هیچ وقت دست از یادگیری برندارید و همیشه از خودتان بپرسید من در نظر مشتریان چطور هستم؟ برای بهتر شدن چه کاری میتوانم کنم؟ موقع مکالمه تلفنی با مشتری چه نکاتی را باید رعایت کنم؟ به این ترتیب خیلی زود متوجه می شوید که ارتباط تلفنی و جوابگویی به مشکلات مشتریان هم برای خودتان آسان و لذت بخش شده و هم مشتری از شما قدردان و سپاسگزار است.

قانون چهل درصد چیست؟ روش استفاده از آن برای موفقیت کاری

قانون چهل درصد چیست؟ روش استفاده از آن برای موفقیت کاری

شرکت ها نیز دقیقا مثل بقیه مردم تعاریف خاص خودشان را از دستیابی به موفقیت دارند. مفهوم موفقیت مبهم است و مجموعه ای از معیارها را در بر می گیرد و به سختی می توان آن را تعریف کرد. مخصوصا در دنیای نرم افزار، سازماندهی یک سیستم اندازه گیری استاندارد شاید بسیار سردرگم کننده تر باشد. چشم انداز فناوری به طور مدوام در حال تغییر است و ایجاد تعادل میان انجام کارهایی که برای رشد الزامی هستند و در عین حال حرکت در مسیر سودآوری می تواند چالش برانگیز باشد.
قانون چهل درصد را اعمال کنید
در سال های اخیر، قانون ۴۰ درصد به عنوان قانونی مبتنی بر تجربه شناخته شده می شود و اغلب برای تجزیه و تحلیل عملکرد عملیاتی شرکت ها به کار می رود. این قانون در اصل حاشیه سود و نرخ رشد یک شرکت را به عددی منحصر به فرد تبدیل می کند که به عنوان معیاری برای کمک به سرمایه‌ گذاران و کارآفرینان نرم افزاری در زمینه هدایت سازمان به سمت موفقیت استفاده می شود.
قانون 40 درصد زمانی در صنعت SaaS (نرم افزار به عنوان سرویس) مورد توجه قرار گرفت، که براد فلد (Brad Feld) از شرکت Techstars، نویسنده وبلاگ محبوب Feld Thoughts (ایده های فلد)، شرح داد که حداقل سطح رضایت برای شرکت های در حال بلوغ، نرخ رشد 40 درصدی است. او در اصل مبنایی عمومی اعلام کرد که طبق آن هر چیزی در سطح ۴۰ درصدی یا بیش تر از آن قرار داشته باشد فوق العاده است.

توی این پکهای فوق العاده، رازهای میلیونر شدن رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! این ترفندها اگه پولدارت نکنن هم تو زندگی واقعا لازمن. استفاده کن و حسابی پول در بیار!

توی این پک فوق العاده، قوانین رشد و موفقیت رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! توی زندگی، محل کار و هر جایی راه موفقیت رو به راحتی پیدا کن!

بسیار کاربردی: 9 تمرین قانون جذب (برای مبتدی ها و شروع یادگیری)
اما معیارهای دقیق در محاسبه قانون 40 درصد کدام ها هستند و چگونه و چه زمانی می توان از آن ها استفاده کرد؟ در ادامه با این شاخص اصلی عملکرد بیش تر آشنا می شویم.
تعریف قانون چهل درصد
به بیان ساده، قانون 40 درصد معیار استانداردی است که توسط سرمایه گذاران سهام خصوصی و خریداران استراتژیک برای اندازه گیری عملکرد شرکت های SaaS استفاده می شود. قانون 40 درصد با اندازه گیری تعادل میان سودآوری و رشد، بیان می کند که شرکت های SaaS باید نرخ رشد و حاشیه سود تا 40 درصد یا بیش تر را برای خود هدف قرار دهند.
محاسبه قانون 40 درصد
محاسبه قانون 40 دو معیار مالی اصلی، یعنی نرخ رشد و حاشیه سود را در نظر می گیرد:

نرخ رشد: در کسب و کار شرکت های SaaS، نرخ رشد با مقایسه تغییرات سال به سال در شاخص های ARR (درآمد مکرر سالانه) یا MRR (درآمد مکرر ماهانه) اندازه گیری می شود.
سودآوری: ما درآمد قبل از بهره، مالیات و استهلاک (EBITDA) را به عنوان استاندارد اندازه گیری در تحلیل سودآوری شرکت ها ترجیح می دهیم. حاشیه EBITDA تفاوت در مبلغ سود، مالیات، استهلاک و کاهش بها را حذف می کند و باعث می شود حاشیه EBITDA بهترین شاخص برای سنجش سودآوری در مقایسه میان مشاغل SaaS باشد. با این حال، ممکن است متوجه شوید که برخی شرکت ها از درآمد خالص یا جریان نقدی به عنوان معیارهای دیگر سودآوری استفاده می کنند.

اگرچه این دو معیار را می توان به روش های مختلف اندازه گیری کرد، اما به هر حال نرخ رشد درآمد و حاشیه EBITDA معمولاً برای سنجش سودآوری و رشد یک شرکت استفاده می شوند و این معادله ساده را به راهی برای محاسبه قانون 40 درصد تبدیل می کنند.

با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!

حتما بخوانید: اصول برخورد با مشتری برای ایجاد رونق در کسب و کار
چه زمانی باید از قانون چهل درصد استفاده کنیم؟
قانون 40 درصد می تواند معیاری مفید هنگام مقایسه شرکت های SaaS باشد. در حالی که قانون 40 درصد سلامت شرکت های SaaS را با در نظر گرفتن رشد درآمد و سودآوری ارزیابی می کند، علاوه بر اندازه گیری صرفاً هر جزء به صورت جداگانه، یک عامل نرمال سازی نیز محسوب می شود.
برخی از شرکت ها ممکن است سودآوری خود را فدای رشد کنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است بسیار سودآور باشند اما در فروش و بازاریابی سرمایه گذاری نکرده باشند. محاسبه قانون ۴۰ درصد به خریداران و سرمایه گذاران این امکان را می دهد که این دو عامل را در بین اهداف اکتساب یا سرمایه گذاری در دامنه ای مشابه* قرار دهند.
یک شرکت می تواند بر اساس قانون 40 درصد از راه های مختلفی به تعادل 40 درصد برسد. اجازه دهید چند مثال را مرور کنیم:
1- ۲۰% رشد درآمد + ۲۰% حاشیه EBITDA = ۴۰%
2- ۰% رشد درآمد + ۴۰% حاشیه EBITDA = ۴۰%
3- ۴۰% رشد درآمد + ۰% حاشیه EBITDA = ۴۰%
با این حال، به همان اندازه که قانون 40 درصد ابزاری کاربردی ست، ممکن است نتواند مدیریت شرکت را در مورد چگونگی تعادل بین اولویت های معمول رقابتی برای رشد سریع و افزایش سودآوری راهنمایی کند.
حتما بخوانید: 15 تا از جدیدترین اصول موفقیت در کسب و کار از دید افراد موفق
شرکت Software Equity Group اخیراً گروهی از سرمایه گذاران بخش خصوصی را در یک وبینار گرد هم آورده است تا بدانند در سرمایه گذاری های بالقوه در شرکت های SaaS به دنبال چه هستند و چه هدفی دارند. زمانی که از آن ها صراحتا در مورد قانون 40 درصد، و اینکه آیا ترجیحشان به سمت رشد است یا سودآوری پرسیده شد، اتفاق نظر این بود که رشد برای شرکت های کوچک تر SaaS مهم تر است.

قانون وزنی 40 درصد

با توجه به ترجیح خریداران برای رشد نسبت به سودآوری، به ویژه برای شرکت های کوچکتر، تغییر چشمگیری به سمت قانون وزنی 40 درصد وجود دارد. در قانون وزنی 40 درصد میزان رشد وزنی دو برابر سودآوری خواهد داشت.
قانون وزنی 40 = (33.1 * رشد درآمد) + (67.0 * حاشیه EBITDA)
این وزن دهی جدید با افزایش تمرکز بر رشد، به ویژه برای شرکت های SaaS کوچک تر، همخوانی دارد، و رشد را بر سودآوری در اولویت قرار می دهد، زیرا این شرکت ها برای دستیابی به تناسب تلاش می کنند. همچنین، قانون وزنی ۴۰ درصد راهنمایی بهتری در مورد نحوه تفکر استراتژیک مدیریت در مورد قیمت گذاری و تخصیص منابع ارائه می دهد.
همانطور که شرکت ها به تناسب بیشتری دست می یابند، برای حفظ همان نرخ های رشد بزرگ با چالش مواجه خواهند شد. به این ترتیب، آن ها باید وزن دهی جایگزین را در نظر بگیرند که حاشیه EBITDA را بر رشد در اولویت قرار دهد. وزن دهی اصلاح شده برای شرکت های بالغ SaaS، راهنمایی های بهبود یافته ای را در مورد چگونگی تدوین اهداف استراتژیک و عملیاتی توسط مدیریت ارائه می دهد.
قانون وزنی 40 برای شرکت های عمومی SaaS
همانطور که گزارش سالانه انجمن علمی SEGاز شرکت های SaaS در سال ۲۰۲۱ نشان می دهد، سرمایه گذاران از شرکت های SaaS با قانون وزنی 40 درصد بالاتر حمایت می کنند. در بیش تر موارد، شرکت هایی که قانون وزنی 40 درصد بالاتری دارند، چند برابر درآمد بیش تری خواهند داشت.
در سه ماهه اخیر، انجمن علمی SEG مشاهده کرده است که سرمایه گذاران رشد را از سودآوری ارزشمندتر می دانند. به همین دلیل ما شاخص را با استفاده از قانون وزنی 40 درصد تجزیه و تحلیل کردیم.
باز هم ترفند: چگونه کسب و کار خود را رونق دهیم؟ 8 روش جدید
شرکت های عمومی SaaS که بر اساس قانون وزنی 40 درصد امتیازی بیش از 40 درصد کسب کرده‌اند، مقدار حاصلضرب 22.4 در نسبت میانگین ارزش شرکت به درآمد (EV/Revenue) برابری را منتشر کرده‌اند. شرکت های Okta، Adobe، Zoom، Twilio و Datadog شرکت هایی از این دست با عملکرد بالا هستند. علاوه بر این، هر گروه که دارای 10 درصد بیشتر از مبنای قانون وزنی 40 درصد باشد، مضرب های میانگین ارزش شرکت به درآمد بیشتری را در مقایسه با سه ماهه چهارم سال ۲۰۱۹ نشان می دهد، که ثابت می کند سرمایه گذاران از رشد سهام در سال 2020 حمایت می کنند.
قانون 40 درصد ابزاری محبوب برای شرکت های SaaS برای مقاصد مقایسه ای است. از آنجایی که خریداران و سرمایه گذاران استراتژیک به طور فزاینده ای به رشد و حفظ خالص به عنوان شاخص های کلیدی ارزش گذاری نگاه می کنند، قانون وزنی 40 درصد نیز ابزار موثری برای شرکت های SaaS است تا منابع خود را متمرکز کرده و ارزش گذاری آتی خود را تقویت کنند.
استفاده از قانون ۴۰ درصد
قانون 40 درصد، چه وزنی باشد چه نباشد، می تواند به عنوان یک ابزار اندازه گیری مفید در هنگام ارزیابی سلامت کسب و کار شما و ایجاد برنامه ای برای ادامه رشد عمل کند.
پرینت کنید و نصب کنید در محل کار: جملات انگیزشی کسب و کار (66 جمله منتخب سال)
یک ویدیوی جالب

نوشتن مانیفست

مانیفست شخصی تان را در 20 دقیقه، هوشمندانه بنویسید!

مانیفست شخصی تان را در 20 دقیقه، هوشمندانه بنویسید!

با نزدیک شدن به سال جدید، بسیاری از افراد متعهد می شوند که بیشتر ورزش کنند، مشروبات الکلی ننوشند، سالم تر غذا بخورند و به خواب خود توجه بیشتری داشته باشند. من هم دوست دارم اهداف کاری بزرگ تری داشته باشم، برای سفر برنامه ریزی کنم و برای تناسب اندامم برنامه ریزی کنم.
اما معمولا در کم تر از ده روز، این برنامه ‌ها شکست می ‌خورند و خودِ من به شخصِ به عادت ‌های قدیمی ‌ام بر می‌ گردم.
اما حالا، یک استراتژی برای ایجاد یک مانیفست شخصی با الهام از متد طراحی به نام آیزه بیرسل دارم.

توی این پکهای فوق العاده، رازهای میلیونر شدن رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! این ترفندها اگه پولدارت نکنن هم تو زندگی واقعا لازمن. استفاده کن و حسابی پول در بیار!

توی این پک فوق العاده، قوانین رشد و موفقیت رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! توی زندگی، محل کار و هر جایی راه موفقیت رو به راحتی پیدا کن!

توی این پک های فوق العاده، آموزش مهارت های فردی که از نون شب واجب ترن رو با بهترین اساتید یاد می گیری. دیگه توی زندگی کم نیار و توی هر جمعی همه رو انگشت به دهان کن!

روشی برای درمان عادات بد: با خواب مغناطیسی آشنا شوید
تصمیماتی که در سال نو گرفته می شوند، معمولا به شکست می انجامند
همه ما می دانیم که به کم تر از 10٪ از تصمیمات سال نو پایبند هستیم. افراد موفق معمولا به اهداف ساده ای متعهد هستند. به طور مثال برایان هالیگان، مدیر عامل Hubspot می خواهد بیشتر چرت بزند و مدیتیشن کند. فرد موواد، کارآفرین میلیاردر، قصد دارد بیشتر وقتش برنامه ریزی نشده باشد تا این که رویاپردازی کند و برای نوآوری وقت بگذارد . فردی مثل مارک کوبان هم دوست دارد بیشتر بازی کند.
به نظر می رسد اکثر افراد موفق بیشتر وقت شان را به مرخصی، بازی و بودن در کنار خانواده و دوستان و فعالیت های سرگرم کننده بگذرانند.
یادتان باشد که تغییر عادت ها سخت است
تحقیقات جیمز کلیر نشان می دهد که چرا تغییر عادت ها بسیار سخت است. این نویسنده علت آن را چند چیز می داند؛ تلاش برای تغییر ایجاد کردن یک باره در هر چیزی، هدف قرار دادن عاداتی که تغییر شان سخت است، تغییر ندادن محیط و فرض این که تغییرات کوچک فایده ای ندارند.
شما حتی اگر فقط 1٪ از روز قبل بهتر شوید، یعنی باز هم در عادات تان تغییر به وجود آورده اید.

با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!

حتما بخوانید: چطور افراد مختلف را هیپنوتیزم کنیم؟ (آموزش هیپنوتیزم با چشم)
اگر به ‌جای تمرکز بر عادت ‌ها، طرز فکر تان را هنگام گرفتن تصمیم‌ های سال نو تغییر بدهید و به جای طراحی یک مانیفست پایدار، مثل یک طراح فکر کنیم هم که نور علی نور می شود.
مانیفست تان را در 25 دقیقه بنویسید
طراح آیزه بیرسل توصیه می کند که 25 دقیقه وقت بگذارید و به تنهایی یا با تیم تان بنشینید و این تمرین کوچک را انجام بدهید. من کمی چارچوب طرح او را تغییر داده ‌ام تا برای مدیران و کارآفرینانی که می ‌خواهند با به وجود آوردن زندگی، کار و بازی بدون زحمت، موفقیتی مستمر کسب کنند، مناسب باشد.

سه ​​مرحله وجود دارد که می توانید برای ایجاد مانیفست تان انجام بدهید.
از دست ندهید: زندگی خود را فقط با 2 دقیقه در روز تغییر دهید: 10 عادت موثر
مرحله 1: یادگیری را حذف کنید
25 دقیقه در جایی بنشینید که حواس تان پرت نشود. انجام این کار گاهی اوقات بهتر است که در اوایل سال انجام شود. شما می توانید از مانیفست من به عنوان یک الگو استفاده کنید.
1-از میل و احساسی که دارید؛ شروع کنید
دوست دارید چه احساسات و عواطفی از سال گذشته باقی بمانند و می خواهید چه چیز هایی را رها کنید؟
2- چه چیزی خوب جواب می دهد؟
چه چیزی در سال گذشته خوب جواب داده است که امسال هم ارزش پیگیری دارد؟ حتما تمام دستاورد ها، موفقیت ها و برد های بزرگ تان را فهرست کنید.
3- چه چیزی جواب نداد؟
چه چیزی را می توانید در سال جدید رها کنید، ساده تر کنید، حذفش کنید ، نادیده بگیرید یا حتی به طور کل تغییر دهید؟
4- چه موانعی شما را از بهره برداری از تمام پتانسیل انسانی تان باز می دارد؟
با خودتان صادق باشید. چه چیزی شما را باز می دارد که کنترل تان دست آن است؟ فقط مواردی را که کنترل شان دست شماست را در فهرست کار های خود نگه دارید.
5- سپاسگزاری کنید
قدردانی شما به خاطر چیست؟ به گفته هاروارد هلث، قدردانی به داشتن یک حال خوب کمک می کند. کلمه سپاس یا Gratitude از کلمه لاتین gratia گرفته شده است که به معنای لطف است. ابراز قدردانی می تواند به شما کمک کند تا با خودتان، دیگران، طبیعت یا یک قدرت برتر ارتباط برقرار کنید.
حتما بخوانید: 50 نکته ساده که زندگی تان را زیر و رو می کنند (تغییر مثبت)
6- لذت ببرید
چه چیزی هر روز شادتان می کند و می ‌تواند شما را خوش ‌بین و با انگیزه نگه دارد تا به حرکت به سمت جلو ادامه دهید، زمانی برای خودتان پیدا کنید و کاری که دوست دارید را انجام بدهید؟
حالا که همه چیز دارید، زیر چیز هایی که بیشتر با شرایط شما سازگار است؛ خط بکشید و روی موارد ضروری تمرکز کنید.
مرحله 2: دوباره یاد بگیرید
زمانی را به فکر کردن در مورد سال اختصاص بدهید و از خودتان بپرسید که چه طور تجربیات جدید را طراحی کنید. اگر شک دارید، به ندای درون تان گوش کنید و بر اساس آن پیش بروید.

چه رویا های بزرگی ارزش تصور کردن دارند؟
اگر ترسی نداشتید، چه می کردید؟
هزینه انجام ندادن آن کار چه قدر است؟
اگه راحت بود چه؟

مرحله 3: مانیفست تان را بنویسید
وقت آن است که تمام مانیفست تان را یک جا بنویسید تا بتوانید هر روز به آن مراجعه کنید.
الگو مانیفست شما = زندگی + کار + بازی
حالا که مانیفست تان را مشخص کرده اید؛ آن را با خانواده و دوستان تان به اشتراک بگذارید (مسئولیت پذیری را هم اضافه می کند). می توانید این تمرین را با تیم تان انجام دهید و اهداف، موانع و رویاهای تان را با هم به اشتراک بگذارید .
حتما بخوانید: 150 عادت بدی که باید آنها را ترک کنیم (مگا لیست)

بیزینس پلن

بیزینس پلن: روش نوشتن و قالبهای آماده برای استفاده

بیزینس پلن: روش نوشتن و قالبهای آماده برای استفاده
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/11/word-image-98.jpeg

به هر کارآفرین مشتاقی که قصد شروع یک کسب و کار را دارد نوشتن بیزنس پلن توصیه می شود. اما پیدا کردن الگوهای بیزنس پلن و نمونه‌های مرتبط کار چندان ساده ای نیست.
به همین دلیل است که تصمیم گرفتیم به شما نشان دهیم چگونه می ‌توانید بیزنس پلن خود را بنویسید.
نمونه های بیزنس پلن
نمونه های بیزنس پلن که در زیر به آنها نگاه خواهیم کرد از این الگو پیروی می کنند:

خلاصه اجرایی. یک مرور کلی و مقدماتی از کسب و کار شما که شامل مفهوم کسب و کار، اهداف و چشم‌اندازها، توضیحات، بازار هدف، برنامه بازاریابی، وضعیت مالی فعلی، وضعیت مالی پیش‌بینی شده و معرفی تمام اعضای تیم شما می باشد.
توضیحات شرکت. شرح عمیق تر و دقیق تر از کسب و کار شما و دلیل وجود آن.
تحلیل بازار. اطلاعات مبتنی بر تحقیق در مورد صنعت و بازار هدف شما.
محصولات و خدمات. چیزی که قصد دارید در ازای پول ارائه دهید.
برنامه بازاریابی. استراتژی تبلیغاتی برای معرفی کسب و کار شما به دیگران و افزایش فروش. این بخش بسیار مهم است و حتما باید جزئیات آن مشخص شود.
برنامه عملیاتی. این قسمت شامل مواردی است که در پس‌ زمینه اتفاق می‌افتند تا کسب و کار شما به درستی کار کند.
برنامه مالی. تفکیک آمار شما برای نشان دادن آنچه برای شروع نیاز دارید و همچنین برای اثبات سودآوری.

در زیر، نمونه‌های واقعی و فرضی هر یک از این بخش‌ها را ارائه خواهیم کرد تا به شما نشان دهیم چگونه می توانید یک بیزنس پلن مناسب بنویسید.
2 ویدیوی آموزشی مفید

 

 
آموزش موفقیت از صفر تا صد با 5 فیلم رایگان (سمینار)
خلاصه اجرایی
خلاصه اجرایی شما صفحه ای است که یک نمای کلی از بقیه بیزنس پلن شما در سطح بالا ارائه می دهد. در بیزنس پلن ما که برای Paw Print Post نوشته شده است خلاصه اجرایی در چهار پاراگراف و کمی بیش از نیم صفحه است:

توضیحات شرکت
می ‌توانید شرکت خود را در جای دیگری معرفی کنید، مانند صفحه درباره ما، صفحات رسانه‌های اجتماعی و غیره.

همچنین می‌توانید یک بررسی اجمالی از شرکت خود ارائه دهید و بخش‌های زیر را نیز در آن بگنجانید:

ساختار تجارت. این بخش نحوه ثبت کسب و کار شما را – به عنوان یک شرکت LLC، مالکیت انحصاری، شرکت یا سایر انواع کسب و کار توضیح می دهد. برای مثال Paw Print Post به عنوان یک مالکیت انحصاری که توسط جین متیوز اداره می شود، فعالیت خواهد کرد.
ماهیت کسب و کار. Paw Print Post کارت‌های منحصر به فرد چاپ شده دیجیتالی که با تصاویر پنجه حیوانات خانگی سفارشی شده اند را به فروش می رساند.
صنعت. Paw Print Post اساسا در صنعت حیوانات خانگی فعالیت می کند و کالاهایی را می فروشد که می توانند به عنوان بخشی از صنعت کارت تبریک دسته بندی شوند.
اطلاعات پس زمینه. جین متیوز، موسس Paw Print Post، سابقه طولانی در صنعت حیوانات خانگی و کار با حیوانات دارد و اخیرا به عنوان یک طراح گرافیک آموزش دیده است.هدف او ارائه کارت‌های تبریک منحصربه‌ فردی است که با طرح پنجه حیوانات خانگی سفارشی شده‌اند.
اهداف تجاری. Paw Print Post آماده می شود تا در نمایشگاه Big Important Pet که در تورنتو برگزار شود شرکت کند. پس از دو سال فعالیت، جین قصد دارد از فروش کارت‌های تبریک به درآمد سالانه 150000 دلار دست یابد و دو محصول جدید را اضافه کند.
تیم. جین متیوز تنها کارمند تمام وقت Paw Print Post است، اما در صورت نیاز پیمانکارانی را استخدام می‌کند تا از گردش کار شرکت پشتیبانی کرده و شکاف‌های مهارتی را پر کند. قابل ذکر است که Paw Print Post یک قرارداد ثابت به مدت پنج ساعت در هفته با Virtual Assistants Pro دارد.

آموزش فروشندگی از صفر تا صد (و 11 نکته برای فروش دو برابری)
بیانیه ماموریت شما نیز ممکن است در این قسمت ظاهر شود.

تحلیل بازار
تجزیه و تحلیل بازار می تواند شامل تحقیق در مورد عرضه و تقاضا، بازار هدف، روند صنعت و چشم انداز رقابتی باشد. ممکن است یک تجزیه و تحلیل SWOT انجام دهید و آن را در بیزنس پلن خود بگنجانید. در زیر به یک نمونه تجزیه و تحلیل SWOT که برای سازمان کوچک انجام داده ایم اشاره خواهیم کرد:

محصولات و خدمات
این بخش از بیزنس پلن شما پیشنهادات شما را شرح می دهد – کدام محصولات و خدمات را به مشتریان خود ارائه می دهید؟ این چیزی است که ما برای Paw Print Post نوشتیم:

چرا باید برنامه ریزی کنیم؟ چگونه برنامه ریزی کنیم؟ (4 گام)
برنامه بازاریابی
بهتر است قبل از راه اندازی کسب و کار خود یک برنامه بازاریابی تهیه کنید. برنامه بازاریابی شما نشان می‌دهد که چگونه می ‌توانید در مورد کسب ‌وکارتان تبلیغ و اطلاع رسانی کنید، این همچنین یک جزء ضروری از بیزنس پلن شما نیز هست.
برای Paw Print Post، ما روی چهار مورد (4 p) تمرکز کردیم: محصول یا Product ، تبلیغات یا Promotion، قیمت یا Price و مکان یا Place ، البته شما می توانید رویکرد متفاوتی داشته باشید. هر رویکردی که در پیش می گیرید، برنامه بازاریابی شما باید نحوه تبلیغ کسب و کار و پیشنهادات شما را به مشتریان بالقوه توضیح دهد.
برنامه عملیاتی
برای Paw Print Post، تولید، امکانات، تجهیزات، حمل و نقل و موجودی را بررسی کردیم. (لینک دانلود این بیزینس پلن)
برنامه مالی
برنامه مالی تجزیه و تحلیلی از فروش، درآمد، سود، هزینه ها و سایر معیارهای مالی مرتبط با کسب و کار شما را ارائه می دهد.
برنامه مالی Nature’s Candy درآمد، هزینه ها و سود خالص پیش بینی شده را در نمودارها تجزیه می کند.

سپس عمیق ‌تر به امور مالی می ‌پردازد:

نیازهای مالی
سود و زیان پیش بینی شده
ترازنامه پیش بینی شده
جریان نقدی پیش بینی شده

انواع بیزنس پلن + آنچه باید در هر نوع در نظر گرفته شود
یک صفحه ای
یک بیزنس پلن یک صفحه ای باید سطح بالایی داشته باشد و در یک نگاه به راحتی قابل درک باشد. شما باید همه بخش‌ها را در آن بگنجانید، اما مطمئن شوید که کوتاه و خلاصه شده‌اند:

خلاصه اجرایی: کوتاه شده
تجزیه و تحلیل بازار: خلاصه شده
محصولات و خدمات: خلاصه شده
برنامه بازاریابی: خلاصه شده
برنامه عملیاتی: خلاصه شده
امور مالی: خلاصه شده

استارتاپ
اگر در فکر راه ‌اندازی یک استارتاپ هستید و بدنبال سرمایه‌ گذار هستید، باید بیزینس پلن را جدی بگیرید.
به طور معمول، این نوع پلن ها که برای کسب و کارهای جدید هستند به منظور تأمین منابع مالی خارجی تهیه و به اشتراک گذاشته می‌ شوند. به این ترتیب، تمرکز بیشتری روی امور مالی و همچنین بر بخش‌های دیگری که دوام ایده کسب ‌وکار شما را تعیین می‌کنند، وجود دارد – برای مثال تحقیقات بازار.

خلاصه اجرایی
توضیحات شرکت
تجزیه و تحلیل بازار:عمیق
محصولات و خدمات
برنامه بازاریابی
عملیات
امور مالی:عمیق

داخلی
بیزنس پلن داخلی به این منظور است که تیم شما را در راستای هدف تعیین شده خود حفظ کند.

خلاصه اجرایی
توضیحات شرکت
تحلیل بازار
محصولات و خدمات
برنامه ی بازاریابی
برنامه عملیاتی
امور مالی

استراتژیک
یک بیزنس پلن استراتژیک در واقع تصویری بزرگتر و نگاهی بلند مدت به کسب و کار شما است. به این ترتیب، پیش‌بینی‌ ها بیشتر به آینده معطوف هستند و اهداف رشد و درآمد ممکن است بالاتر از حد انتظار باشند. در این نوع بیزنس پلن شما می ‌خواهید از تمام بخش‌هایی که در یک بیزنس پلن معمولی استفاده می ‌کنید، استفاده کنید و روی هر کدام کار کنید.

خلاصه اجرایی
توضیحات شرکت
تجزیه و تحلیل بازار: چشم انداز جامع
محصولات و خدمات: به منظور راه اندازی و گسترش
برنامه بازاریابی: چشم انداز جامع
برنامه عملیاتی: چشم انداز جامع
امور مالی: چشم انداز جامع

امکان سنجی
بیزنس پلن امکان سنجی به نوعی یک بیزنس پلن مقدماتی است- بسیاری از آن به عنوان یک مطالعه امکان سنجی یاد می کنند. این پلن اساسا زمینه را ایجاد می کند و تأیید می کند که ارزش تلاش برای ایجاد یک بیزنس پلن کامل را دارد. به این ترتیب، بیشتر حول محور تحقیق متمرکز است.

توضیحات شرکت
تحلیل بازار
محصولات و خدمات
برنامه عملیاتی
امور مالی

حتما بخوانید: با این تکنیک های ساده، یک بار و برای همیشه پرانگیزه و موفق بمانید!
نوشتن بیزنس پلن به عنوان یک نقشه راه عمل می کند و شما می توانید در هنگام راه اندازی و در حین تلاش برای رسیدن به اداف خود از آن استفاده کنید. بیزنس پلن ها صرف نظر از مدل کسب ‌وکار شما، مسئولیت ‌پذیری بیشتری بین اعضای تیم‌ شما ایجاد می ‌کنند.

کی پی آی

kpi چیست؟ آموزش روش استفاده برای مبتدی ها

kpi چیست؟ آموزش روش استفاده برای مبتدی ها
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/11/word-image-145.jpeg

شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) معیارهای مهمی هستند که پیشرفت یک شرکت را در جهت دستیابی به اهداف استراتژیک و عملیاتی آن دنبال می کنند. نظارت بر شاخص های کلیدی عملکرد در طول زمان به سازمان ها کمک می کند تا تصمیمات بهتر و مبتنی بر داده را اتخاذ کنند.
این مقاله اطلاعات جامعی در مورد انواع مختلف KPI، نحوه انتخاب و نحوه استفاده از آنها ارائه می دهد.
تعریف شاخص های کلیدی عملکرد (KPI)
KPI یک مقدار قابل اندازه گیری است که پیشرفت یک شرکت در دستیابی اهداف تجاری را نشان می دهد.
KPI های سطح بالا برعملکرد کلی سازمان و KPI های سطح پایین روی یک بخش یا عملیات خاص در یک شرکت، مانند فروش، بازاریابی، مدیریت موجودی یا منابع انسانی تمرکز دارند. شاخص های کلیدی عملکرد مالی بر معیارهای به دست آمده از داده های حسابداری، مانند رشد درآمد و جریان نقدی خالص، تمرکز دارند.

KPI ها معیارهایی هستند که عملکرد یک شرکت را در راستای اهدافش ارزیابی می کنند.
KPI ها را می توان در سطح استراتژیک و عملیاتی و همچنین برای تیم ها، پروژه ها و افراد خاص ایجاد کرد.
بهترین شیوه برای انتخاب KPI ها بر اساس تناسب با اهداف تجاری، منابع و جدول زمانی است.

شرکت ها داده های زیادی را جمع آوری می کنند، اما هر معیاری به عنوان KPI در نظر گرفته نمی شود. ویژگی متمایز KPIها این است که عملکرد را در جهت هدف خاصی که برای شرکت حیاتی است اندازه گیری می کنند.
با نظارت بر شاخص‌های کلیدی عملکرد در طول زمان، سازمان‌ها می‌توانند روندها را ردیابی کنند و فرصت‌ها و نقاط ضعف بالقوه را شناسایی کنند.
حتما بخوانید: 15 تا از اصول موفقیت در کسب و کار و تجارت از دیدگاه افراد موفق
چرا KPI برای شرکت ها مهم است؟
KPI ها ابزارهای مدیریتی مهمی هستند. آنها تمرکز و وضوح را ارائه می دهند و رفتار، بهره وری و تصمیم گیری را راحت تر می کنند. KPI ها همچنین شفافیت و مسئولیت پذیری ایجاد می کنند.
بنابراین، انتخاب شاخص های کلیدی عملکرد مناسب که با اهداف شرکت هماهنگ باشند، ضروری است. KPI ها زمانی که برای تجزیه و تحلیل پیشرفت در دوره های طولانی تر استفاده می شوند، قدرتمندتر هستند. ارزش آن‌ها زمانی بیشتر می‌شود که کسب ‌وکارها آن‌ها را در ترکیب با سایر KPIها در داشبورد در نظر بگیرند و نمای کامل ‌تری از عملیات اصلی شرکت ایجاد کنند.

 
انواع شاخص های کلیدی عملکرد (KPI)
KPI های زیادی برای انتخاب وجود دارند و اکثر آنها را می توان بر اساس هدفشان در دسته های وسیعی دسته بندی کرد. یکی از روش‌های رایج برای طبقه‌ بندی KPIها، چارچوب دیدگاه‌ها است که شامل موارد زیر می باشد:

دیدگاه مشتری یا تمرکز بر نتیجه: KPI هایی که بر تعاملات مشتریان و نظرات آنها در مورد کیفیت و عملکرد محصول تمرکز دارند. این گروه ممکن است شامل رضایت مشتری، شاخص های آگاهی از برند یا میانگین زمان رسیدگی در یک مرکز تماس باشند.
چشم انداز مالی: KPIهایی که سودآوری، نقدینگی، ریسک و کارایی مالی را بررسی می کنند. دیدگاه رشد: شاخص های کلیدی عملکردی که میزان بازده سرمایه گذاری روی تجهیزات، تحقیقات و کارکنان را برای دستیابی به رشد میان مدت و بلند مدت مطلوب اندازه گیری می کند.
دیدگاه فرآیند: KPI هایی که بر کارایی فرآیندهای خاص تمرکز دارند.

بسیاری از صنایع از KPIهای مدیریت منابع انسانی (HRM) استفاده می کنند. این KPI ها بازده و کارایی کار کارکنان را اندازه گیری می کنند. سایر شاخص های کلیدی مدیریت منابع انسانی غیبت، گردش مالی و زمان استخدام را اندازه گیری می کنند.
در نهایت، برخی از KPI ها می توانند مختص پروژه ها باشند. این گروه پیشرفت به سمت نقاط عطف، تاریخ ها یا تحویل های کلیدی را اندازه گیری می کنند.
KPI های Leading و Lagging
هنگام تجزیه و تحلیل KPIها در هر دسته بندی، مهم است که در نظر بگیرید که شاخص Leading است یا Lagging. این فیلترها می توانند بر تصمیم گیری ها تأثیر بگذارد، به ویژه در مورد مسائل زمان بندی.
KPI هایLeading پیش بینی کننده هستند و به رویدادها یا نتایج احتمالی آینده اشاره دارند. بنابراین در برنامه ریزی ها مفید هستند. برای مثال، افزایش ناگهانی تعداد محصولات برگشتی را در نظر بگیرید. چنین چیزی ممکن است نشان دهنده یک مشکل در کیفیت یا انتظاراتی باشد که به خوبی برآروده نشده اند – و نشان می دهد که درآمد شرکت در آینده کمتر خواهد بود.

KPIهایLagging آنچه را که قبلا اتفاق افتاده را اندازه گیری می کنند. با نظارت بر این روند، شرکت ها می توانند تعیین کنند که آیا نیاز به تجدید نظر در برنامه های خود دارند یا خیر. به عنوان مثال، اگر KPI گردش موجودی در سه فصل گذشته کاهش یافته است، شرکت ممکن است بخواهد یک برنامه جدید برای ورود به بازار برای معکوس کردن روند ایجاد کند.
استفاده از ترکیبی از KPIهای Leading و Laggingبرای یک هدف، بهترین روش است. شاخص های Lagging راحت تر و دقیق تر محاسبه می شوند، اما روی گذشته متمرکز هستند. شاخص های Leading اغلب نیازمند تفسیر هستند، اما در صورت تفسیر دقیق می توانند بستر را برای تغییر مسیر فراهم کنند.
KPI های سازمانی و عملیاتی
روش دیگر برای طبقه بندی KPI ها بر اساس ماهیت سازمانی یا عملیاتی بودن آنهاست. این دسته بندی ها نیاز به تراز دقیق دارند.

شاخص های کلیدی عملکرد سازمانی (Organizational KPIs ) اهداف استراتژیک و بلندمدت را که با ماموریت یا ارزش های یک شرکت مرتبط هستند، اندازه گیری می کنند. به عنوان مثال می توان به افزایش سهم بازار، افزایش جذب مشتری، گسترش جهانی و رشد درآمد اشاره کرد. شرکت‌ها گاهی اوقات در طول هر مرحله از چرخه عمر محصول روی یک معیار تمرکز می ‌کنند، این رویکردOMTM نامیده می ‌شود.
KPIهای عملیاتی (Operational KPIs) بر عملکرد روزانه شرکت از نظر تاکتیکی، فرآیندهای عملیاتی و کارایی نظارت می کنند. این گروه را می توان برای فرآیندها، تیم ها و افراد اعمال کرد.

حتما بخوانید: بهترین و جدیدترین روشهای بهره وری و مدیریت زمان
KPI ها چگونه استفاده می شوند؟
KPI برای ردیابی پیشرفت به سمت یک هدف تجاری استفاده می شود. KPI ها ایجاد می ‌شوند، ارتباط برقرار می ‌کنند و سپس در دوره‌ای مشخص ردیابی می ‌شوند.
سازمان‌ها معمولاً KPIها را برای تعیین اینکه آیا اصلاحات مورد نیاز است یا خیر تجزیه و تحلیل می ‌کنند. حتی ممکن است KPI های انتخابی خود را مجددا ارزیابی کنند. برخی از KPIها ممکن است پس از رسیدن به هدف متوقف، تجدید نظر یا تمدید شوند. KPI ها اغلب برای شناسایی کارکنان، توسعه و پاداش های مالی بکار می روند.

به چند KPI نیاز دارید؟
هیچ پاسخ مشخصی برای این سوال وجود ندارد. تیم‌ های مختلف KPIهای منحصربه ‌فردی که با اهداف گروهشان همسو هستند را انتخاب می کنند. اکثر داشبوردهای KPI، سه تا پنج KPI را نمایش می دهند.
در زمان انتخاب KPI ها برای یک هدف خاص، استفاده از ترکیبی از KPIهای Leading و Lagging مفید است. به خاطر داشته باشید که KPI های سازمانی بیش از حد می تواند نشان دهنده سردرگمی استراتژی باشد.
انتخاب KPI
انتخاب و مدیریت KPIهای مناسب برای یک کسب و کار می تواند چالش برانگیز باشد. علاوه بر این انتخاب نادرست می تواند هزینه زیادی در پی باشد. پیروی از استانداردهای صنعت می تواند تا حدودی این خطر را کاهش دهد. در انتخاب KPI ها موارد زیر را در نظر بگیرید:

KPIها باید با اهدافی که بررسی می ‌کنند همسو باشند.
مطمئن شوید KPI سازگار و قابل اندازه گیری است.
انتخاب KPIهای شفاف و مرتبط با هدف ضروری است.
به چالش کشیدن و ارزیابی مجدد سودمندی KPI بر اساس هدف مورد نظر را فراموش نکنید.

30 روش افزایش انگیزه در کارکنان جهت افزایش راندمان کاری
نحوه ایجاد KPI در 5 مرحله
هنگام ایجاد KPI، مهم است که بهاهداف خاصی که قصد دارید به آنها برسید توجه داشته باشید. زیاده روی نکنید و از اهداف خود دور نشوید. KPI ها معمولا در تمام سطوح سازمان جریان پیدا می کنند و در نهایت KPI های فردی را برای هر کارمند ایجاد می کنند. برای ایجاد KPI پنج مرحله زیر را دنبال کنید:
1- یک هدف را در نظر بگیرید. هدف استراتژیک یا هدف عملیاتی را که KPI اندازه گیری می کند، به وضوح تعریف کنید.
2- معیارها را مشخص کنید. داده هایی را که برای KPI استفاده می شود شناسایی کنید و از یکپارچگی آنها اطمینان حاصل کنید. منابع عینی اطلاعات را مشخص کنید.
3- داده ها را جمع آوری کنید. نحوه جمع آوری داده ها و تعداد دفعات به روز رسانی آنها را مشخص کنید.
4- فرمول KPI بسازید. در حالت ایده‌آل، فرمول KPI باید به راحتی قابل درک باشد و به طور مداوم اعمال شود.
5-KPI ها را با افراد ذینفع به اشتراک بگذارید. اطلاعات مربوط به KPI ها شامل چیزهایی که اندازه گیری می کنند و همچنین دلایل آن را با تمامی ذینفعان به اشتراک بگذارید. این کار باید به گونه ای انجام شود که همه، به ویژه آنهایی که اقداماتشان برای دستیابی به هدف حیاتی است، با آن موافق باشند.

چرا باید برنامه ریزی کنیم؟ چگونه برنامه ریزی کنیم؟ (4 گام)
نمونه های KPI
صدها KPIوجود دارند. انتخاب مناسب به هدف مورد نظر، صنعت و شرکت بستگی دارد. نمونه‌ های معمولی KPIها عبارتند از:
فروش

هدف فروش: فروش های جدید را با اهداف یا دوره های دیگر مقایسه می کند.
نرخ فروش: درصد موجودی موجود فروخته شده در یک دوره معین.

مالی

روزهای فروش معوقه (DSO) : میانگین مدت زمانی که برای دریافت وجه نقد حاصل از فروش های نسیه صرف می شود.
حاشیه سود ناخالص: درصد درآمد پس از کسر هزینه های مستقیم تولید یک محصول یا ارائه خدمات.
نسبت جاری: دارایی های جاری شرکت را با بدهی های جاری آن مقایسه می کند تا توانایی آن در پرداخت بدهی های کوتاه مدت را اندازه گیری کند.

مشتری

ارزش طول عمر مشتری: میزان درآمد یک شرکت از هر مشتری در طول رابطه تجاری.
نرخ ریزش مشتری: درصدی از مشتریان فعال که خرید را در یک بازه زمانی مشخص متوقف می کنند.
نرخ پاسخگویی مرکز تماس: درصد تماس‌های مشتریان که در اولین دقیقه پاسخ داده می‌شوند.

عملیاتی

نرخ واحد ناسالم: تعداد واحدهای تولید شده ناسالم را با تعداد کل واحدهای تولید شده مقایسه می کند.
نرخ سفارش کامل: نسبت تعداد سفارش های بدون خطا در مقایسه با تعداد کل سفارش های پردازش شده.

بازار یابی

فروش افزایشی: بررسی درآمد حاصل از ابتکارات بازاریابی نسبت به فروش پایه برای تعین میزان اثربخشی کمپین های بازاریابی.
معیار اولین بازدید: تعداد بازدیدکنندگانی که برای اولین بار به وب ‌سایت یک شرکت می‌ آیند و سطح تعامل آنها در اولین بازدیدشان را ردیابی می‌ کند.
بازگشت سرمایه در بازاریابی (ROMI) : میزان درآمد یک کمپین بازاریابی را با هزینه آن مقایسه می کند.

آموزش فروشندگی از صفر تا صد (و 11 نکته برای فروش دو برابری)
گزارش و داشبورد KPI
KPIها باید به طور منظم و با استفاده از جدیدترین اطلاعات موجود نظارت شوند. گزارش‌ها و داشبوردهای خودکار می ‌توانند جایگزین فرآیندهای دستی زمان ‌بر شوند.

گزارش‌های KPI : از نرم افزارهای موجود این امکان را به شرکت ها و سازمان ها می دهند که گزارش ها را سفارشی کنند، آنها را به طور خودکار در فواصل زمانی مشخص اجرا کنند و برای سهامداران کلیدی ارسال کنند.
داشبوردهای KPI : رابط‌ های گرافیکی که KPI و سایر اطلاعات مهم را نمایش می‌دهند، با داده‌های real-time پر می‌شوند. سفارشی سازی در اینجا نیز کلیدی است. می توانید داشبوردها را برای بخش‌ها یا قسمت های مختلف یا سازمان به‌ عنوان یک کل سفارشی کنید.

نمونه زیر نمونه ای از داشبورد مدیر فروش است و چهار KPI و KPI متر و همچنین سایر روندها، نمودارها و جداول اطلاعات مهم را نشان می دهد و به مدیریت فعالیت های روزانه در جهت رسیدن به اهداف بزرگتر کمک می کند.

دانلود یک الگوی KPI رایگان
این الگوی رایگان، شما را در هر مرحله از فرآیند توسعه KPI راهنمایی می ‌کند. فرآیند با تعیین اهداف و داده های منبع آغاز می شود. این الگو همچنین شامل فرمول نمونه و ارائه گرافیکی KPI است.
برای شروع ایجاد و ردیابی KPIهای خود، همین امروز الگو Download the template را دانلود کنید.
ردیابی KPI ها با سیستم ERP
شاخص‌های کلیدی عملکرد نشان می‌ دهند که آیا یک شرکت در مسیر دستیابی به اهداف تجاری خود قرار دارد یا خیر، اما اگر شرکت ‌ها بخواهند شاخص‌های کلیدی عملکرد را به صورت دستی بسازند و نظارت کنند، باید زمان زیادی صرف این کار کنند . این کار می تواند تحلیل و تصمیم گیری فرآیند را تحت الشعاع قرار دهد. علاوه بر این، هر گونه تاخیر می ‌تواند توانایی شرکت برای اقدام به موقع را مختل کند.
یک رویکرد موثرتر برای مدیریت KPI از طریق اتوماسیون و ادغام آن با سیستم برنامه ریزی منابع سازمانی (ERP) یک شرکت است که تمام اطلاعاتی که سازمان برای محاسبه هر متریک به آن نیاز دارد را ذخیره می کند. ERP با تجزیه و تحلیل داده‌ها، نمودارها و KPIها که توسط داشبوردها و گزارش‌ها ارائه می‌ شوند، می تواند روند کار را برای شرکت شما تسریع کند.
بیزینس پلن: روش نوشتن و قالبهای آماده برای استفاده
KPI ها روشی عینی برای اندازه گیری پیشرفت به سمت اهداف شرکت ارائه می دهند. می توان آنها در سطح استراتژیک یا سازمانی تنظیم کرد. KPI ها به ایجاد فرهنگ مسئولیت پذیری و تصمیم گیری مبتنی بر داده کمک می کنند. ادغام با یک سیستم ERP می تواند فرآیندهای ایجاد KPI و ردیابی را کارآمد تر کند.
سوالات متداول
KPI به زبان ساده چیست؟
KPI یا شاخص کلیدی عملکرد، میزان موفقیت یک شرکت در دستیابی به اهداف یا معیارهای صنعت را اندازه گیری می کند.
پنج شاخص کلیدی عملکرد کدامند؟
شرکت ها KPI های متعددی در اختیار دارند و مواردی را انتخاب می کنند که به اهداف و فرآیندهای عملیاتی آنها نزدیک هستند. برخی KPI ها توسط طیف گسترده ای از شرکت ها در صنایع مختلف استفاده می شوند مانند حاشیه سود عملیاتی و خالص، رشد فروش و گردش حساب های دریافتنی. شرکت ها همچنین KPI های خاص صنعت خود را انتخاب می کنند.
چند نمونه از KPI ها را نام ببرید؟
KPI های سازمانی اهداف استراتژیک مانند گسترش جهانی را اندازه گیری می کنند. KPIهای عملیاتی فعالیت‌های تجاری روزانه را دنبال می ‌کنند. نمونه هایی از KPIهای سازمانی شامل رشد درآمد یا هزینه و نرخ جذب مشتری است. نمونه‌هایی از KPIهای عملیاتی عبارتند از فروش معوقه و نرخ واحد ناسالم.
KPI چیست و چرا مهم است؟
KPI پیشرفت یک شرکت را در جهت رسیدن به مجموعه ای از اهداف اندازه گیری می کند. KPI ها که در یک دوره زمانی مشخص ردیابی می شوند، به سازمان کمک می کنند تا تصمیمات بهتر و مبتنی بر داده اتخاذ کند. آنها همچنین می توانند رفتار، بهره وری و تصمیم گیری های سازمان را هدایت و شفافیت و مسئولیت پذیری را فراهم کنند.

موفقیت

آموزش موفقیت از صفر تا صد با 5 فیلم رایگان (سمینار)

آموزش موفقیت از صفر تا صد با 5 فیلم رایگان (سمینار)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/11/word-image-96.jpeg

ما در این مطلب قرار است شما را با بهترین نکاتی که مسیر موفقیت شغلی را هموار می کنند آشنا کنیم. پس به هیچ وجه دست مقاله امروزمان را از دست ندهید!
نکته 1: برای مدیرکار کنید نه برای شرکت
مدیران مهمترین عامل موفقیت شما در کل زندگی شغلی و حرفه ای تان هستند. این شرکت ها نیستند که موفقیت شما را می سازند بلکه مدیران شرکت ها هستند. سعی کنید ارتباط خوبی با مدیرتان برقرار کنید. به این ترتیب می توانید به راحتی نظرات، دغدغه ها، نگرانی ها و ایده های مرتبط با کسب و کارتان را با او در میان بگذارید و به مدیرانتان اطلاع بدهید که در حال برداشتن گام بعدی برای پیشبرد شغل خود هستید.
شاید این مساله خیلی بدیهی و آشکار به نظر برسد، اما در واقع بسیاری از افراد فراموش می کنند که مدیران یا روسای آنها فقط وظیفه دستور دادن به کارمندانشان را ندارند. مدیران دانش و تجربه زیادی در آن زمینه به خصوص دارند و شما می توانید چیزهای زیادی از آنها یاد بگیرید. پس تمام تلاشتان را بکنید تا ارتباط و تعامل خوبی با مدیرتان داشته باشید تا بتوانید از این طریق پیشرفت کنید.

پیدا کردن مدیران بزرگ کار سخت و دشواری است، اما یادتان باشد که آنها می توانند تاثیر زیادی روی موفقیت شغلی شما داشته باشند. مطمئن شوید که برای یک مدیر عالی که با او کنار می آیید کار کنید، نه فقط برای یک شرکت عالی!
نکته 2: طوری کار کنید که انگار از قبل ترفیع گرفته اید
خب، احتمالا این جمله را قبلا بارها و بارها شنیده اید، حالا بیایید نحوه انجام این کار را با هم بررسی کنیم. سوال کلیدی که باید در اینجا از خود بپرسید این است که آیا فقط به اندازه حقوقی که می گیرید کار می کنید یا بیشتر؟ اگر اینطور است، چقدر بیشتر؟ آیا کار اضافی که انجام می دهید باعث افزایش ارزش و بهره وری تیمتان می شود؟
خب، اگر بعد از پرسیدن این سوالها متوجه شدید که به اندازه کافی به کارتان بها نمی دهید چه؟ اگر اینطور است، سعی کنید به اندازه کسی که در پست بالاتر از شما مشغول است نسبت به کارتان متعهد، منعطف و وظیفه شناس باشید. نگاه کنید ببینید آنها چه کار می کنند که شما در حال حاضر انجام نمی دهید؟ استراتژی شما در مقایسه با آنها چیست؟ از اینکه نشان دهید انگیزه بالایی برای صعود به سطح بعدی دارید نترسید.
نکته 3: تصمیم بگیرید که چه میزان پول برایتان مهم است
همه دلشان می خواهد درآمد بالایی داشته باشند. ولی شما باید این سوال را از خودتان بپرسید که واقعا چقدر آماده اید تا چیزهای دیگر زندگی تان را فدای موفقیت در کارتان کنید؟ آیا موفقیت برای شما فقط به معنی پاداش مالی است یا چیزهای دیگر؟
چقدر حاضرید وقتی را که با خانواده و دوستانتان می گذرانید فدای شغلتان کنید؟ ممکن است افراد مهم زندگی تان دوست نداشته باشند برای شما در جایگاه دوم و پس از شغلتان قرار بگیرند.
آموزش فروشندگی از صفر تا صد (و 11 نکته برای فروش دو برابری)
این که معمولا مشاغل خلاق درآمد کمتری کسب می کنند یک واقعیت است، چون این نوع شغل ها مردم را سرگرم می کنند و برای همین ورود به عرصه چنین مشاغلی بسیار رقابتی است. اما از طرفی هم کسب و کارهایی که با خلاقیت سر و کار دارند تعهدات مالی مستقیم کمتری دارند بنابراین استرس شغلی شان هم کمتر است.

به عنوان مثال، اگر دوست دارید در حیطه ای کار کنید که خلاقیت شما به کار گرفته شود باید به این مساله هم فکر کنید که احتمالا درآمد خیلی زیادی نخواهید داشت، ولی اگر این مسیر شما را خوشحال و راضی می کند پس ارزش قدم گذاشتن در آن را دارد.
در واقع همه چیز به شما و اهدافتان بستگی دارد. اینکه بتوانید به وضوح آنچه را که برای خود می خواهید ببینید باعث می شود اقدامات شغلی شما را با هدفی که روی آن متمرکز شده اید همسو می کند. به این ترتیب حواس پرتی ها از میان می روند و راحت تر می توانید به سمت هدف حرکت کنید.
شانس چیست؟ چطور آن را افزایش دهیم؟ (4 ترفند)
خیلی ها برای زندگی شان رویاهای بزرگ یا “چشم اندازی” از زندگی آینده خود دارند و این مساله معمولی و رایج است. ولی به ندرت اتفاق می افتد که تلاش ما هم سطح جاه طلبی ها و آرزوهایمان باشد. این را یادتان باشد که متعهد بودن و پشتکار داشتن اولین عامل مهم در دستیابی به موفقیت است.
نکته 4: کاری را انجام دهید که با توانایی های طبیعی شما مطابقت دارد
پیتر دراکر می گوید: اکثر افراد فکر می کنند می دانند در چه چیزی مهارت دارند و خوب هستند، اما معمولا آنها اشتباه می کنند.
تجربه نشان می دهد که متاسفانه این جمله درست است. سیستم های آموزش ابتدایی و متوسطه در بیشتر کشورها همه را در یک سطح مشابه در طیف وسیعی از موضوعات آموزش می دهند. این سیستم ها نمی توانند روی کشف و پرورش استعدادهای ذاتی شما تمرکز کنند. پیدا کردن “یک شغل با ثبات مالی” هدف اصلی ما از سنین پایین است.
وقتی اولین شغلتان و درمراحل بعدی به مشاغل دیگرتان می رسید، تمرکز شما روی مهارت‌سازی و آموزش های خاص متناسب با این شغل است. برای همین، اکثر اوقات استعدادهای ذاتی ما نادیده گرفته می شوند و ما از آنها استفاده نمی کنیم.
حتما دانلود کنید: 4 تا از بهترین کتابهای pdf رازهای موفقیت (دانلود رایگان)
شما می توانید در چیزی که از قبل برایش استعداد ذاتی ندارید ماهر شوید، ولی به احتمال زیاد این مهارت برایتان خوشحال کننده نخواهد بود. معمولا افراد باهوش و با انگیزه بالا می توانند در مشاغل یا حرفه هایی که به طور ذاتی توانایی و استعدادی برایشان ندارند موفق شوند و عملکرد خوبی داشته باشند، اما احتمالا از آن راضی نیستند و احساس خوشحالی و رضایت نمی کنند.
اگر در نقشی هستید که از استعدادهای قوی شما در آن استفاده نمی شود، ممکن است در نهایت احساس ناامیدی، بی حوصلگی یا کار کردن بیش از حد به شما دست بدهد و دلیلش هم صرفا این است که شما روی مهارت هایی که آموخته اید تکیه می کنید که با استعدادهای طبیعی تان همسو و هم جهت نیستند. شما باید شغلی داشته باشید که متناسب با خودتان باشد نه مخالف آن.
این کار را می توانید با درک مهارت های طبیعی خودتان شروع کنید. برای پیدا کردن این مهارت ها به چیزهایی که دوست دارید و مواردی که در حل مشکلات مربوطه شان مهارت دارید فکر کنید. این موارد بهترین سرنخ برای شما هستند.
نکته 5: : متواضع باشید. یادتان باشد که همه از سطوح پایین شروع می کنند و در ابتدای راه چیز زیادی نمی دانند
هیچ کس از شما انتظار ندارد وقتی وارد یک حیطه یا زمینه جدید می شوید همه چیز را از قبل بدانید. روند کار در هر شرکتی با شرکت دیگر فرق می کند و شما از ابتدا از همه چیز خبر ندارید. هر شرکتی ارزش های اصلی، اهداف، شخصیت و فرهنگ کاری مخصوص خودش را دارد. یادگیری این موارد بخشی از سفر شماست و به تدریج رخ می دهد.
منظور ما از متواضع بودن در محل کار به این معناست که:

بپذیرید که شما همه چیز را نمی دانید
برای پرسیدن سوال یا در خواست کمک خجالتی یا مغرور نباشید
قبل از صحبت کردن خوب گوش کنید و وقتی می خواهید نظرات خودتان را مطرح نمایید، فکر و نظر دیگران را نادیده نگیرید
با دیگران مهربان باشید و از آنها سپاسگزاری کنید، به خصوص زمانی که به شما کمک می کنند.
برای اینکه همکار یا هم تیمی خوبی باشید لازم نیست به همه کمک کنید، بلکه باید به کسانی اعتبار بدهید که ارزشش را دارند.

امیدواریم مطالب گفته شده ما برایتان مفید بوده باشد. شاید در ابتدا مسیر موفقیت کمی سخت و پیچیده به نظر برسد ولی ناامید نشوید، با قدرت ادامه بدهید و مطمئن باشید که موفق خواهید شد.
برای خانم ها: چگونه یک زن موفق باشیم؟ (10 ویژگی و 5 عادت که باید ایجاد کنید)
دانلود دروس آموزش موفقیت

 

 

 

 
حتما در کنار این مطلب بخوانید: 20 عواملی باعث موفقیت می شوند؟ و 8 دلیل که چرا موفق نمیشویم

سحرخیزی

سحرخیزی: 3 نکته اصلی برای زود بیدار شدن (بدون احساس خستگی)

سحرخیزی: 3 نکته اصلی برای زود بیدار شدن (بدون احساس خستگی)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/10/c-users-asus-desktop-r-jpg.jpeg

همیشه از قدیم گفته اند که سحرخیز باش تا کامروا باشی. پس ساعت 5 صبح از خواب بیدار شوید، یک روتین صبحگاهی انجام دهید و موفقیت شما تضمین شده خواهد بود.
اما واقعیت کمی پیچیده تر است. گذشته از این که بیدار شدن زودهنگام موفقیت را تضمین نمی کند (بخش بعدی را ببینید)، بلکه می تواند بسیار دشوار باشد.
مسلما شما هم دوست دارید صبح زود از خواب بیدار شوید. اما موقع بیدار شدن که فرا می رسد، احساس می کنید که یک کامیون با شما برخورد کرده است و قادر به بلند شدن از رخت خواب خود نیستید. در هرصورت بر خواب لذت بخش صبحگاهی غلبه می کنید و زنگ ساعتتان را خاموش می کنید.
با این وجود لازم نیست اینطور باشه و این امکان این که صبح زود از خواب بیدار شده و روزتان را با انرژی شروع کنید وجود دارد. در قسمت بعدی سه تکنیک برای رها شدن از شر ناراحتی صبحگاهی و همچنین یک نکته بی اهمیت تلقی شده (اما قدرتمند) برای با انگیزه بیدار شدن را بررسی می کنیم.
اما در ابتدا، به چند فرضیه در مورد ارتباط بین سحرخیزی و پرکار بودن خواهیم پرداخت.
برای فعال بودن لازم نیست زود بیدار شوید
قبل از اینکه به جزئیات نحوه بیدار شدن زودهنگام بپردازیم، اجازه دهید یک مسئله را روشن کنیم: سحرخیزی و فعال بودن علت و معلول یکدیگر نیستند.
برخی افراد متوجه شده اند که وقتی زود بیدار می شوند بازدهی بیشتری دارند. اگر شما هم جز این دسته هستید، خیلی خوبه! این مقاله به شما کمک می کند در زمان دلخواه خود بیدار شوید.
اما اگر فقط به سحرخیزی علاقه دارید به این دلیل که “باید انجام دهید” یا اینکه در ویدیوی YouTube مشاهده کردید که به شما می گوید این تنها راه فعال بودن است، باید در تصمیم خود تجدید نظر کنید.
حتما بخوانید: با این تکنیک های ساده، یک بار و برای همیشه پرانگیزه و موفق بمانید!
چراکه بهترین زمان احساس هشیاری و فعال بودن برای هر فرد متفاوت است. برای برخی افراد، این زمان صبح زود است اما برای برخی دیگر، ممکن است در اواخر روز یا حتی اواخر شب باشد، این مسئله کاملا طبیعی است و هیچ اشکالی در آن وجود ندارد. جدای از تعهدات کاری و خانوادگی خاص، هیچ موقعی را نمی توان “بهترین زمان” برای بیدار شدن دانست. در طول تاریخ، افراد بزرگ با ذهن های خلاق، برنامه های متفاوتی برای خود داشتند که ارتباط چندانی با بازدهی خلاقیت آنها نداشت.
به عنوان مثال، در بررسی اطلاعات اینفوگرافی زیر که زمان بیداری نویسندگان مشهور در طول تاریخ را نشان می‌دهد، برخی از آنها قبل از طلوع آفتاب به خوبی از خواب بیدار شده اما بسیاری هم دیرتر بیدار شدند و این به خلاقیت آنها لطمه ای وارد نکرده است.
بنابراین فکر نکنید که برای موفق شدن باید زود بیدار شوید. اگر در شب بیشترین بازدهی را دارید و انعطاف پذیری لازم برای حفظ چنین برنامه ای را دارید، آن را دنبال کنید! اگر هم متوجه شدید که صبح زود بازدهی بیشتری دارید نکات زیر را برای سهولت در سحر خیزی بخوانید.
3 عنصر مهم برای زود بیدار شدن (بدون احساس خستگی)

 
بنابراین چگونه زود بیدار شوید (هر زمانی که برای شما معنی زود میدهد) ؟
ابتدا، فرض می‌کنیم که شما در ساعت مناسبی به رختخواب می‌روید و به اندازه کافی می‌خوابید. اگر اینطور نباشد، بدون توجه به آنچه صبح انجام می‌دهید، برای زود بیدار شدن به مشکل بر می خورید.
اما اگر برنامه روتین خواب شبانه‌تان ثابت است و همچنان صبح ها با احساس گیجی شدید دست و پنجه نرم می‌کنید، سه چیز می‌تواند به شما کمک کند.

حرکت کردن
آب
نور خورشید

از طریق آزمایش و تحقیق، متوجه شدیم که این سه ماده کلیدی برای غلبه بر خستگی شدیدی هستند که ممکن است هنگام بیدار شدن از خواب احساس کنید. بیایید نگاهی دقیق‌تر به چگونگی عملکرد آنها برای کمک کردن به بیدار شدنتان بیندازیم.
حرکت
اگر بعد از به صدا درآمدن زنگ ساعت در رختخواب بمانید، مطمئناً دوباره به خواب خواهید رفت. حتی با اراده ترین افراد هم در مقاومت کردن با گرما و راحتی رخت خواب دچار مشکل می شوند.
به همین دلیل اولین توصیه ما برای زود بیدار شدن این است که از رختخواب خود بلند شوید و شروع به حرکت کنید. اغلب، ما متوجه شده‌ایم که صرفاً بلند شدن از رختخواب و رفتن به اتاقی دیگر، برای از بین بردن تمام افکار مربوط به بازگشت به تخت خواب کافی است. اما اگر می خواهید برای دویدن بروید یا حرکات سنگین تری انجام دهید، قدرت بیشتری به شما می رسد.
حتما بخوانید: مهارت هایی که باید در زندگی بلد باشیم: 44 توانایی برای هر مرد و زن
برای اثربخشی بیشتر، توصیه می‌کنم اولین حرکتتان، مرتب کردن تختتان باشد. به این ترتیب، خیلی کمتر وسوسه خواهید شد که دوباره بخوابید. احمقانه به نظر می رسد، اما رختخواب مرتب پیامی قدرتمند به ذهنتان می فرستد که اکنون زمان بیداری است.
هر چند وقتی بلند شدید و حرکت کردید، هنوز بیدارماندنتان قطعی نیست. برای بیدار ماندن، باید یک نوشیدنی مهم نیز اضافه کنید (نکته: منظور قهوه نیست).
آب
در حالی که هنوز نتوانسته ایم تحقیقات علمی زیادی برای اثبات آن پیدا کنیم، اما به تجربه دریافته ایم که نوشیدن یک لیوان آب در وهله اول به ما کمک می کند هشیارتر بمانیم.
بد نیست که بگویم چندین نفر از اعضای تیم ما در شهرکرد، زندگی می‌کنند، جایی که آب و هوای خشک و ارتفاع زیاد، سطح بالاتری از هیدراتاسیون نسبت به سطح دریا می طلبد. اما حتی اگر در ارتفاع پایین‌تری (نزدیک به سطح دریا) هم زندگی می‌کنید، توصیه می‌کنم یک لیوان آب به برنامه صبحگاهی خود اضافه کنید.
حتما بخوانید: همه خواص و مضرات قهوه اسپرسو طبق جدیدترین تحقیقات دنیا
به هر حال، هیدراته ماندن، فواید سلامتی متعددی دارد در صورتیکه بسیاری از ما به اندازه کافی آب نمی نوشیم. اما در حالی که آب مهم است، باید مطمئن شوید که بخش آخر (و احتمالاً مهم ترین قسمت) را برای احساس بیداری در صبح فراموش نکنید: نور خورشید
نور خورشید
در یک کلام، نور خورشید ساعت زنگ دار اصلی است، راهی طبیعی برای بدن ما تا بداند زمان بیدار شدن فرا رسیده است.
وقتی نور خورشید به گیرنده های نوری در چشم شما برخورد می کند، سیگنالی به مغز می فرستد که می گوید: ” سلام، وقت بیدار شدن است! ” بنابراین، قرار گرفتن در معرض نور خورشید در اولین ساعات صبح یکی از بهترین کارهایی است که می توانید برای احساس هوشیاری و انرژی انجام دهید.
حتما بخوانید: انرژی درمانی چیست؟ بهترین و موثرترین روش انجام آن به تنهایی
با این حال قرار گرفتن در معرض نور خورشید نه تنها به شما کمک می کند تا در لحظه زنگ خوردن ساعتتان بیدار شوید، بلکه می تواند به تنظیم ریتم شبانه روزی بدن شما نیز کمک کند. این چرخه ی طبیعی خواب و بیداری چیزی است که باعث می‌شود عصرها احساس خستگی کنید و صبح‌ها به موقع بیدار شوید. وقتی ریتم شبانه روزی شما تنظیم باشد، می توانید سریعتر به خواب بروید و بهتر بخوابید، از طرف دیگر هم سروقت دلخواهتان بیدار شوید.
به طور کلی
در حالی که من به طور جداگانه هر مورد را بررسی کرده ام، شما مجبور نیستید هر یک از این فعالیت ها را به صورت جداگانه انجام دهید. در حالت ایده آل، توصیه می کنم روتینی برای ترکیب حرکت، آب و نور خورشید ترتیب بدهید.
راه مورد علاقه من این است که با بطری آب در دست در اطراف محله قدم بزنم. این نه تنها راهی عالی برای کمک به بیدار شدن من است، بلکه به من زمان می دهد تا قبل از شروع کار روزانه افکارم را جمع آوری کنم.
میانبری برای سحرخیزی : هیجان زده باشید
در مقدمه اشاره کردم که اکثر ما به راحتی می توانیم در مواقع ضروری زود بیدار شویم. من عادت داشتم ساعت 6 صبح از خواب بیدار شوم تا به موقع به دبیرستان برسم و هیچ وقت مشکلی برای زود بیدار شدن جهت رسیدن به ساعت پروازم نداشتم. درواقع وقتی عواقب عدم انجام این کار به اندازه کافی شدید باشد، تقریباً در هر ساعتی می توانید از خواب بیدار شوید.
اما اگر دلیل اصلی شما برای زود بیدار شدن این باشد که برای یک روال صبحگاهی وقت بگذارید، چه ؟ در این مورد، تعهد و اجبار خاصی وجود ندارد که شما را وادار کند تا زود از خواب بیدار شوید چنین اجباری می تواند از کارایی و بازده صبحگاهی شما بکاهد.
برای حل این مشکل ، از توصیه تیاگو فورته استفاده می کنیم:

“شما نمی توانید با کسی که از کارش لذت می برد رقابت کنید”

یعنی بهترین ترفند سحرخیز بودن این است که برای بلند شدن اشتیاق داشته باشید. هر روز صبح کاری سرگرم کننده برای انجام دادن داشته باشید که شوق انجام آن شما را از رختخواب بیرون بکشد (یا حداقل در مقابل وسوسه بازگشت به خواب مقاومت کنید).
بسیاری از ما عادت نداریم با چنین دیدگاهی به سحرخیزی فکر کنیم، بنابراین برای پیدا کردن فعالیتی که شما را برای بلند شدن هیجان زده کند، باید کمی فکر کنید.
در زیر برخی از فعالیت های سرگرم کننده ای که باعث شده است در گذشته زود بیدار شوم را ذکر کرده ام:

درست کردن (و نوشیدن) یک فنجان قهوه دلچسب
پیاده روی تا باشگاه کوهنوردی
خواندن یک کتاب غیرداستانی بسیار جالب
پیاده روی طولانی (1 ساعت +) در اطراف محله
رفتن به کافی شاپ برای خوردن نوشیدنی و گپ زدن با دوستان

این موارد فقط برخی از چیزهایی است که من را هیجان زده می کند. هر کاری که برای بلند شدن سر ذوقتان می‌آورد را انجام دهید (البته در حد منطق).
سحرخیزی با گذشت زمان آسان تر می شود. زود بیدار شدن سخت است، به خصوص اگر این تمایل طبیعی بدن شما نباشد. اما با توجه به نکات این مقاله، سحرخیزی اکنون باید آسان تر باشد.
خواب مورد نیاز برای هر رنج سنی
به طور متوسط، یک فرد بالغ سالم معمولاً به 7 ساعت خواب نیاز دارد تا احساس آرامش کند، اما نیاز بدن شما با افزایش سن تغییر می کند. در زیر جدولی برای تعیین خواب مناسب هر رنج سنی را قرار داده ایم.

سن
ساعت مورد نیاز

0-3 ماه
14-17 ساعت

4-11 ماه
12-15 ساعت

1-2 سال
11-14 ساعت

3-5 سال
10-13 ساعت

6-13 سال
9-11 ساعت

14-17 سال
8-10 ساعت

18-64 سال
7-9 ساعت

65+ سال
7-8 ساعت

چگونه با انرژی بیشتری از خواب بیدار شویم؟ (18 ترفند موثر)