شانس

شانس چیست؟ چطور آن را افزایش دهیم؟ (4 ترفند)

شانس چیست؟ چطور آن را افزایش دهیم؟ (4 ترفند)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/09/word-image-98.jpeg

شانس، یک کلمه کوتاه چهار حرفی است که گویا معادلات زیادی را در جهان رقم زده است! با این حال که بسیاری از ما سعی می کنیم وجود شانس را انکار کنیم، اما همچنان کنجکاو هستیم که بدانیم آیا واقعا وجود دارد و اگر وجود دارد چه تاثیری بر روی زندگی ما می گذارد؟
در واقع، ما ایده ها، اعتقادات و خرافات را به شانس ربط می دهیم:

شکستن آینه تا هفت سال برای شما بد شانسی می آورد.
شانس با مبتدیان است.
عدد ۱۳ نحس است و بدشانسی می آورد.
اگر یک سکه پیدا کنید و آن را بردارید، تمام طول آن روز خوش شانس خواهید بود .
دیدن گربه سیاه بد شانسی می آورد، اما پیدا کردن پای خرگوش به شما شانس می دهد.
باز کردن چتر در خانه باعث بدشانسی می شود.

البته شانس فقط به این معنا استفاده نمی شود، بلکه ما موفقیت و عدم موفقیت دیگران را به دلیل خوش شانس یا بدشانس بودن آن ها می دانیم.
شانس چیست؟
فرهنگ لغت، شانس را به عنوان ” نیرویی که خوشبختی یا بدبختی را به وجود می آورد” و همچنین عاملی که باعث ” پیشرفت و موفقیت، در صورت داشتن شانس و اقبال خوب ” می شود، تعریف کرده است.
اما شانس چیزی نیست جز اتفاقات تصادفی که در زندگی ما می افتد و هیچ کنترلی بر روی آن ها نداریم. اما برای ذهن ما مشکل است که دلیل این اتفاقات را متوجه شود، به همین خاطر آن ها را به شانس ربط می دهیم.
به عنوان مثال، آتش سوزی در یک منطقه رخ می دهد و همه خانه ها بجز یک خانه، می سوزند. در این حالت ما صاحب خانه ای را که نسوخته است، خوش شانس می دانیم. چون درک درستی از این که چرا خانه آن ها مانند بقیه خراب نشده است نداریم.

یا مثلا تصور کنید که مشتری جلویی شما در صف خرید از یک فروشگاه، از بین صد نفر، کارت هدیه خرید از فروشگاه دریافت می کند. آیا او خوش شانس است؟ یا شما بد شانس هستید؟ حتما نمی توانید دقیقا توضیح دهید که چرا این اتفاق افتاده است. به همین خاطر آن را شانس به حساب می آورید.
با این توصیف، اگر بگوییم شانس باعث به وجود آمدن فرصت های مختلف می شود، خیلی هم بی راه نگفته ایم. در واقع شانس فرصت هایی را به وجود می آورد که به نظر ما خیلی کم احتمال داشت، اتفاق بیفتند؛ یا این که اصلا انتظار نداشتیم اتفاق بیفتند و هیچ توضیحی برای چگونه اتفاق افتادن آن ها نداریم.
شانس از کجا می آید؟
اگر خرافاتی باشید، حتما دلیل بسیاری از اتفاقات زندگی خود را به شانس ربط می دهید. مثلا می گویید؛ من در دانشگاهی که مطمئن بودم قبول می شوم، پذیرفته نشدم؛ چون چند سال پیش وقتی نوجوان بودم آن آینه را شکستم. یا این که امروز بخاطر این در کافی شاپ قرعه نوشیدنی رایگان به نام من در آمد که صبح زود در مسیر آن سکه را پیدا کردم.
ایده ای وجود دارد که می گوید شانس ممکن است از ذهنیت شما سرچشمه بگیرد، و درباره دلیل این اتفاق می توان ساعت ها توضیح داد. اگر مدام می ترسید چون آینه را شکسته اید برای شما اتفاق بدی بیفتد، پس این اتفاقات بد رخ خواهند داد. اگر همیشه فکر می کنید که خوش شانس هستید، بهتر است دقت کنید و ببینید که چقدر این تفکر در زندگی شما تاثیر گذاشته است. مشابه این موارد ممکن است برای شما هم اتفاق افتاده باشد، اما اصلا نمی دانید که چرا روی آن ها اسم “شانس” گذاشته اید.

شانس ممکن است ناشی از اقدامات بیرونی باشد که شما از آن آگاه نیستید. به عنوان مثال، دانش آموزی را در نظر بگیرید که در مدرسه ای برجسته تحصیل می کند و در آن جا به خوبی آموزش می بیند؛ و همین موضوع او را برای داشتن یک زندگی خوب در آینده آماده می کند اما آیا ما می توانیم صرفا بگوییم که خوش شانس بوده؟ یا این که این اتفاقات به دلیل تلاش والدین برای درس خواندن فرزندشان در یک سیستم آموزشی خوب که فرصت های بهتری در اختیار فرزندشان می گذارد، بوده است؟ آنچه که به نظر خوش شانسی دانش آموز می آید، ممکن است نتیجه مستقیم اقدامات هدفمند والدین باشد.
شانس چگونه زندگی شما را تحت تاثیر قرار می دهد؟
اعتقاد به شانس می تواند احساس بهتری نسبت به موقعیت های زندگی، به ما بدهد. ما گاهی اوقات از شانس به عنوان راهی برای آرامش خود استفاده می کنیم. وقتی می بینیم فردی به موفقیتی می رسد، که ما هم دوست داشتیم در زندگی به آن برسیم؛ مثل خانه ای رویایی، رابطه ای عالی، شغلی عالی و دیگر امکانات … خیلی راحت دستیابی به این موارد را به خوش شانسی آن ها ربط می دهیم و اصلا به این فکر نمی کنیم که شاید تلاش زیادی کرده اند تا به این موفقیت برسند.
وقتی روی خودمان برچسب بد شانس را می زنیم، به نوعی زندگی را آسان می کنیم. چون دیگر مجبور نیستیم مسئولیت وضعیت فعلی زندگی خود را بپذیریم. اگر به خودمان بیاییم و باور کنیم که دیگران موقعیت های بهتری نسبت به ما دارند زیرا برای آن سخت تلاش کرده اند، متوجه می شویم که تا حد زیادی خودمان مقصر وضعیت فعلی زندگیمان هستیم.
برای تقویت مغز خود این ۱۰۰ کار را انجام دهید (جدیدترین تحقیقات دنیا)
اگر فکر کنید که شانس مسیر زندگی را تعیین می کند و خودتان هیچ نقش موثری در زندگی تان ندارید ، موفق شدن یا شکست خوردن خود را هم فقط به شانس ربط می دهید.
شما در ” شانس ” خودتان چه نقشی دارید؟
آیا می توانید خوش شانسی خود را بیشتر کنید یا این که هر اتفاقی بخواهد بیفتد، می افتد و شما هیچ نقشی در آن ندارید؟
اگر اعتقاد داشته باشید که شانس به معنای رخ دادن اتفاقات غیر قابل کنترل و تصادفی است که در زندگی رخ میدهد، پس حتما فکر می کنید که هیچ کاری هم نمی توانید در این مورد انجام دهید. در حالی که ممکن است بسیاری از اتفاقات وابسته به عملکرد شما باشند. گاهی اوقات ما می توانیم به گونه ای شرایط را رقم بزنیم که حوادث و اتفاقات، همه به نفعمان باشند و به همین دلیل خوش شانس تلقی شویم.

آیا شما خوش شانس هستید که در قرعه کشی برنده شده اید؟ یا با خرید یک بلیط این فرصت را به خودتان داده اید.
بنابراین اگر فکر می کنید که چون خوش شانس بوده اید، برنده شده اید، باید بدانید که این اتفاق تصادفی نبوده است. اما اگر یک روز یک غریبه بی هیچ دلیلی تصمیم بگیرد که به شما ۱ میلیارد دلار پول نقد بدهد، می توانید بگویید خوش شانس هستید؛ چون این اتفاق کاملا تصادفی رخ داده است.
راه های زیادی وجود دارد که می توانید از طریق آن ها، نقش فعالی در دستیابی به اهداف زندگی خود پیدا کنید. به گونه ای که دیگران فکر کنند، شما خوش شانس هستید. برخی از این راهکار ها عبارتند از:

سخت تر تمرین کردن در یک رشته ورزشی، نسبت به بقیه افراد، باعث می شود تا بورسیه آن رشته را به دست آورید.
سخت درس خواندن و مطالعه کافی باعث می شود که پس از فارغ التحصیلی به شغل رویا های خود دست یابید.
راه اندازی یک کسب و کار در طولانی مدت و زمانی که دیگران مشغول تفریح کردن هستند، باعث می شود که یک تجارت پر رونق داشته باشید و اما بقیه فکر کنند که یک شبه موفق شده اید.

با وجود این که کنترل کامل داشتن بر اتفاقات و اوضاع زندگی غیر ممکن است، می توانید نقشی بسیار گسترده تر از آنچه دیگران تصور می کنند، در زندگی خود ایفا کنید.
خب حالا چه نتیجه ای از توضیحات ما درباره شانس گرفتید؟
نتیجه نهایی این است که ما، خودمان شانس خود را می سازیم. طرز فکر و اعتقادات ما است که باعث اقدام یا ( عدم اقدام ) به کاری می شود و در نتیجه این عملکرد موقعیت های مثبت یا منفی برای ما ایجاد می شود.
با این حال همچنان مواردی در زندگی وجود دارند که ممکن است کاملا تصادفی باشند، مثل قرار گرفتن در زمان مناسب، مکان مناسب و به طور کلی موقعیت مناسب که کاملا از روی شانس می باشد.
اما اگر معتقد هستید که شانس واقعی چیزی است که شما هیچ کنترلی بر روی آن ندارید، و کاملا بر اساس تصادف بنا شده است، بهتر است که این ذهنیت را دور بریزید و زمان با ارزش خود را صرف تمرکز روی آن نکنید.
۸ نکته ساده برای افزایش قدرت حافظه بلند مدت (تنها روش‌های علمی ثابت شده)
در عوض شما باید روی گسترش تفکر مثبت و رشد ذهنیت خود کار کنید. این کار می تواند به شما کمک کند تا با قرار گرفتن در موقعیت های بهتر، برای خود خوش شانسی ایجاد کنید. چرا فکر می کنید که رویداد های زندگی شما بر حسب تصادف است و خودتان هیچ نقشی در هدایت مسیر آن ها ندارید؟
تلاش کنید و شانس خود را بسازید!
چهار روش علمی افزایش شانس در خودمان
1-فرصت های خود را افزایش دهید تا شانس شما بهتر شود.
وقتی فرصت های خود را افزایش می دهیم، احتمال رخ دادن اتفاقات تصادفی هم بیشتر می شود. این راهکار کاملا منطقی است. زیرا اگر در یک گوشه کز کنیم و از لاک خود بیرون نیاییم، شانس هم نمی تواند بر در خانه ما بکوبد.
به نظر می رسد که اجتماعی تر بودن در خوش شانس تر بودن تاثیر گذار است. برای این که شانس بیشتری داشته باشید باید یک شبکه ارتباطی قوی شامل دوستان نزدیک و حتی کسانی که رابطه ضعیفی با شما دارند، تشکیل بدهید.
اگر به دنبال همسر آینده خود یا پیدا کردن شغل جدیدی هستید ، دایره اطرافیان و دوستان می تواند به شما کمک کند.
چطور ذهن و فکر خود را در کنترل کامل داشته باشیم؟ (۶ گام موثر)
بیشتر کردن صمیمیت در روابط ضعیفی که دارید می تواند موقعیت های شما را بسیار تغییر دهد. به همین خاطر ما به صمیمیت احتیاج داریم.
شما هرگز نمی دانید که چه زمانی ممکن است با فرد زیر و رو کننده زندگی خود رو به رو شوید. داشتن شبکه های ارتباطی قوی با دیگران و تمایل به دوستی ها، هر چند معمولی، می تواند شانس شما را به طور تصاعدی افزایش دهد.
2- برای تقویت شانس خود به ندای درون تان گوش فرا دهید.
این کار عالی بنظر می رسد اما چطور باید آن را انجام بدهیم؟
باید یاد بگیریم که به بدن خود متصل شویم و به ندای قلب خود گوش بدهیم.
این کار به تمرین نیاز دارد زیرا بسیاری از ما، از جمله خود من، دائما در اختیار ذهن خود هستیم و از این خیال به آن خیال می پریم. ساکت کردن ذهن ممکن است یک چالش باشد.
صدای ندای درون ملایم و آرام است و البته ممکن است با صدای بلندتری تمام ذهن ما را پر کند.
یک مسئله دیگر این است که ندای درون از خود تمایلاتی دارد. مثلا به ما می گوید که واقعا باید امشب به مهمانی برویم یا این که بهتر است به جای مهمانی رفتن به خانه دوست دیگری برویم. بدن ما بیش از آنچه که فکر می کنیم اگاه است و با تمرین می توانیم این آگاهی را بیشتر کنیم. شانس و ندای درون از نظر علمی به هم مرتبط هستند.
3-انتظار اتفاقات مثبت را داشته باشید و بخت و اقبال خود را روشن ببینید.
مزایای طرز فکر مثبت، به خوبی ثابت شده است . متخصصان نسل های جدید دائما گوشزد می کنند که انرژی ما بهترین راه پیش بینی اتفاقات آینده است.
برای رسیدن به موفقیت یک حس خوب در خود ایجاد کنید و سپس دلایلی را که می خواهید به این موفقیت برسید را بنویسید. سپس تصور کنید که اگر آینده شما بدین شکل باشد چه احساسی خواهید داشت و سرانجام با گرفتن جشنی کوچک انرژی تان را به کائنات بفرستید.
روش استفاده از قانون جذب برای دوستی، ثروت و موفقیت
وقتی ما بهترین اتفاق ها را برای خودمان می خواهیم و از نظر احساسی، قبل از وقوع خواسته خود، آن را در آغوش می گیریم و تصور می کنیم، بسیار رو به جلو حرکت خواهیم کرد و انرژی ما برای دستیابی به آن خواسته در بالاترین نقطه خود قرار دارد.
طی یک مطالعه مشخص شد؛ ۹۰ درصد از افرادی که به آن ها خوش شانس می گوییم، اطمینان داشتند که به زودی به رویای خود دست می یابند و شانس دستیابی به بلند پروازی های خود را دارند.
تحقیقات نشان می دهد که افراد خوش شانس، خوش بین هم هستند و احتمال دستیابی آن ها به خواسته هایشان بیشتر است. انتظار و تصور نتایج مثبت، شانس ما را برای جذب موقعیت های عالی بیشتر می کند.
4-با افزایش قدرت تطبیق خود با شرایط، شانس بد را به شانس خوب تبدیل کنید.
همیشه همه چیز آنطور که می خواهیم پیش نمی رود. اما افراد خوش شانس شرایط را بر خود آسان تر می گیرند و رو به جلو حرکت می کنند.
افراد خوش شانس دارای قدرتی جادویی در نوک انگشتان خود هستند که می توانند به راحتی از پس مشکلات بر بیایند.
هیپنوتیزم چیست؟ آیا واقعی است؟ و 16 سوال فوق العاده مهم دیگر
افراد خوش شانس وقتی که اتفاق ناخوشایندی برایشان می افتد، به دنبال لاپوشانی آن هستند و به جای آنکه به عدم نتیجه گرفتن فکر کنند، بیشتر به دنبال روزنه نوری برای غلبه بر ناامیدی های خود می گردند.
باید به دنبال راهکاری برای مقابله با افکار منفی خود بگردید و به یاد داشته باشید با بیش از حد فکر کردن به مشکل، وقت خود برای کسب فرصت های جدید را تلف می کنید. تنظیم یک برنامه جدید و حرکت رو به جلو شما را به خوش شانسی نزدیک تر خواهد کرد.

از بیرون نگاه کن

باور های محدودکننده در ذهن و 10 روش غلبه بر آنها

باور های محدودکننده در ذهن و 10 روش غلبه بر آنها
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/09/word-image-34.jpeg

بنجامین فرانکلین یکبار گفت: “شما می توانید هر کاری که فکر می کنید را انجام دهید.” و به عنوان یک علامه مشهور که در عرصه های مختلفی از جمله بنیانگذاری ایالات متحده، اختراع و انتشارات گرفته تا ریاست پستخانه موفق بود، مطمئنا بر اساس آن اصل زندگی می کرد. اما با وجود این که او حدود 200 سال پیش زندگی می کرد، ما هنوز هم که هنوزه این نقل قول را می شنویم. این جمله می تواند به عنوان یک جمله تشویقی روی زندگی، حرفه شغلی و حتی تربیت فرزندانمان تاثیر مثبتی بگذارد.
اما آنچه جالب است اینست که ما هیچ وقت به این فکر نمی کنیم که ممکن است عکس آن هم به همان اندازه درست باشد: شما نمی توانید کاری را انجام دهید که به آن فکر نکرده اید! علت آن هم اینست که چیزی به واقعیت تبدیل می شود که ما به آن باور داریم و احساس و دنیای ما را می سازد. بنابراین باور های ما می توانند ما را نه تنها در تفکر، بلکه در کار ها و در نهایت، در زندگی هم محدود کنند. و اینجاست که باور های محدود کننده نقش پر رنگی پیدا می کنند.
باور های محدود کننده به چه معنا هستند؟
در واقع باور های محدودکننده، افکار، اعتقادات یا ذهنیاتی اند که ما معتقدیم وحی منزل هستند و به نوعی ما را عقب نگه می دارند. پس آن ها ما را از رشد، رسیدن به هدف ها، ریسک کردن یا به دست آوردن فرصت های جدید و یا تبدیل شدن به چیزی که می خواهیم، باز می دارند.

مثلا این باور ها می تواند در مورد شما با: (“من آدم هنرمندی نیستم”)، یا در مورد دنیای پیرامون تان با: (“من نمی توانم شغلم را تغییر دهم زیرا مردم من را قضاوت می کنند”) یا در مورد مشکلات زندگی با جملاتی مثل (“من باید تحت هر شرایطی نگذارم درگیری و تنش اتفاق بیفتد”) مصداق پیدا کند. در واقع وقتی می خواهیم باور های محدود کننده را شناسایی کنیم، می بینیم کلمه “باید” مقصر اصلی است. به هر حال نتیجه این “باید ها و نباید ها” می شود باوری که ما ناخودآگاه در ذهنمان ساخته ایم.
باور های محدود کننده از کجا نشأت می گیرند؟
همانطور که انتظار می رود بیشتر باور های محدودکننده در جوانی ما شکل می گیرند و ما در این دوران شخصیت و نحوه نگرشمان به جهان پیرامون را شکل می دهیم. پس می توان نتیجه گرفت که ریشه های خاص باور های محدودکننده واقعا می تواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. به طور کلی، باور های محدود کننده معمولا از چند جا نشأت می گیرد که عبارتند از:
1-شیوه تربیتی شما و همینطور باور هایی که خانواده به شما القا کرده اند و اینکه شما چطور این باور ها را تفسیر کرده اید. این می تواند طیف وسیعی از موضوعات مثل احساس ارزشمند شمرده شدن از جانب دیگران، انتخاب مسیر شغلی تا نحوه برخورد در محیط های اجتماعی را شامل می شود.
2-چیز هایی که نه تنها توسط معلمان و اساتید بلکه توسط خانواده، دوستان و همسالان تان یاد می گیرید. شما با بزرگتر شدن دائما اطلاعات، ایده ها و نظرات جدیدی را در مورد خودتان به عنوان یک انسان دریافت می کنید و می ‌آموزید هر چیزی چطور اتفاق می افتد؛ همه این ها می تواند تصورات شما از آنچه می توانید و نمی توانید انجام دهید را شکل دهد.
3-تجربیات زندگیتان، مخصوصا آنهایی که با نتیجه بدی همراه بوده اند. این تجربیات می تواند باورهای محدود کننده ای را به عنوان مکانیسم های دفاعی برای پیشگیری از اتفاقاتی که حس می کنیم ناخوشایند خواهند بود در ذهنمان ایجاد کند.
مربی طرز فکر مربوط به کسب و کار، نینا کوک، معتقد است: “بسیاری از باور های محدود کننده در دوران کودکی ما ایجاد شده اند و به طرز وحشتناکی، بخشی از هویت ما می شوند… ما به اشتباه فکر می کنیم که این داستانها ما را در امان نگه می دارد و از طرد و تحقیر شدن حفظ مان می کند. واقعیت این است که آن ها فقط داستان هایی هستند که ما از رویداد ها و تجربیات قبلی برای خودمان در ذهنمان ساخته ایم که به قیمت هدر رفتن یک عمر زندگی مان تمام می شوند.”
نمونه هایی از باور های محدود کننده
چندین نمونه باور محدود کننده که بین همه متداول هم هستند وجود دارد، اما به طور کلی باور های محدودکننده از چارچوب “من… نیستم” یا “من نمی توانم . ..” یا این که “قسمت همین بوده…” خارج نیستند. اگر بخواهیم در مورد باور های محدودکننده صحبت کنیم، هیچ محدودیتی وجود نخواهد داشت!

همان طور که قبلا هم گفته شد، این باور ها طیف گسترده ای از موضوعات را پوشش می دهند. شما می توانید باور های محدود کننده ای در مورد خودتان، توانایی ها یا شرایط تان، طرز تفکر و برخورد دیگران نسبت به کارهای تان، مورد قبول واقع شدن یا نشدن کارهای تان از نظر اجتماعی و به طور کلی زندگی در ذهن داشته باشید. بعضی از نمونه هایی که ممکن است شنیده باشید یا حتی در ذهن خودتان مرور کرده باشید، عبارتند از:

من لیاقت دوست داشته شدن را ندارم.
من به اندازه کافی باهوش/ زیبا/ با استعداد نیستم.
من هیچ وقت نتوانستم کسب و کار خودم را راه بیندازم.
من زمان/ تجربه/ منابع کافی برای دنبال کردن علایقم ندارم.
من نباید تحت هیچ شرایطی شکست بخورم.
مهارتم هیچ وقت نباید زیر سوال برود.
من به قدری پیر شده ام که نمی توانم دوباره ادامه تحصیل بدهم.
هیچ کس دلش نمی خواهد با من قرار بگذارد زیرا من طلاق گرفته ام.
برای شروع یک سبک زندگی سالم دیر است.
همه روابط عاشقانه به شکست ختم می شوند.

۳۰ راه پیشرفت در زندگی و جمع و جور کردن خودتان
مراحل گام به گام غلبه بر باور های محدود کننده
با این که تشخیص باور های محدود به این علت که در ذهن مان نقش بسته و در زندگی روزمره مان ریشه کرده اند دشوار است، اما خبر خوب این است که می توان بر آن ها غلبه کرد. با این حال، مثل بسیاری از کار ها، انجام این یکی هم زمان می برد و مهم این است که صبور باشید و مرحله به مرحله پیش بروید.
به طور کلی کلید غلبه بر باور های محدودکننده، تأمل، خودآگاهی و بازنگری است. شما باید نه تنها باور های محدودکننده تان را شناسایی کرده و مسئولیت شان را بر عهده بگیرید، بلکه باید از ذهن تان بیرون شان کنید و برای پیشرفت آن ها را مجددا تعریف کنید.

در ادامه یک فرآیند گام به گام در مورد چگونگی انجام این کار آورده شده است. با این حال، توجه به این نکته ضروری است که غلبه بر باور های محدودکننده نسخه واحد و جامعی ندارد. مثلا برخی افراد ممکن است با این روند خیلی خوب کنار بیایند و برخی هم روش های جایگزین مثل تراپی، مدیتیشن و سایر روش های رشد شخصی برای شان مفید باشد. به هر حال در نهایت خواهید فهمید که چه راهکاری برای شما بهتر جواب می دهد!
1-موضوعی را انتخاب کنید که می خواهید به آن بپردازید
با انتخاب موضوعی که می خواهید به آن بپردازید شروع کنید. مثلا در مورد شغل تان فکر کنید و ببینید چه باور ها و افکاری ممکن است شما را از رسیدن به اهداف تان باز دارند. موضوعات دیگر می تواند در زمینه زندگی عاشقانه، روابط دوستانه، روابط خانوادگی، امور مالی، سلامتی، سرگرمی یا افکار عمومی در مورد زندگی و جهان اطراف تان باشد.
شاید شما از درون احساس می کنید یک زن تاجر بی باک و با اعتماد به نفس هستید، اما وقتی زمان آن فرا می رسد که در دنیای بیرون با این هویت زندگی کنید، ممکن است دچار سندروم ایمپاستر شوید. اگر این حس برایتان آشنا است، مطمئن باشید شما تنها نیستید . خبر خوب این است که می توانید این مشکل را پشت سر بگذارید. در ادامه نحوه مواجهه با آن را توضیح می دهیم.
2-باور های محدود کننده تان در مورد آن موضوع را بنویسید
هنگامی که موضوع تان را انتخاب می کنید، تمام باور های محدود کننده مربوط به آن که روزانه به ذهن تان می رسد یا بر شما تأثیر می گذارد را بنویسید. چه چیزی شما را در این قسمت از زندگی متوقف کرده است ؟ در گذشته در مورد این مسئله چه بهانه هایی می آوردید؟ وقت بگذارید و رفتار هایی که باعث شده نتیجه منفی بگیرید، سر منشائشان و همینطور چالش های تکراری که با آن روبرو شده اید و علت شان را ارزیابی کنید.
با این تکنیک های ساده، یک بار و برای همیشه پرانگیزه و موفق بمانید!
3-بررسی کنید ببینید آیا باور محدود کننده تان شما را از آسیب مصون نگه داشته یا خیر
از خودتان بپرسید که یک باور چطور تا حالا از شما در زندگی تان محافظت کرده و یا به شما کمک کرده است. مارک منسون، نویسنده کتاب “هنر ظریف رهایی از دغدغه ها ” این طور توضیح می دهد که: “ما دوست داریم خودمان را قربانی باور های محدود کننده مان تصور کنیم، اما حقیقت این است که ما این باور ها را پذیرفته ایم زیرا آن ها به نوعی به ما خدمت می کنند …
به طور کلی، ما به دلایل مشابه دوست داریم برای محافظت از خودمان در برابر مبارزه و شکست، به اعتقادات محدودکننده مان بچسبیم … از طرفی هم اغلب اعتقادات محدود کننده مان را رها نمی کنیم زیرا باعث می شوند حس کنیم خاص هستیم، حق با ماست و شایسته توجه ویژه ایم . . . باور ها فقط در صورتی پابرجا می مانند که حس کنیم به نوعی به ما کمک می کنند.

پس ببینید باورتان چطور به شما خدمت می کند و از خودتان بپرسید که آیا واقعا این طور است و اصلا ارزشش را دارد یا خیر.
زمان هایی هست ما به باور های محدود کننده مان پایبند می مانیم زیرا احساس امنیت می کنیم و خارج شدن از محدوده امن مان به معنای رویارویی با چیز های ناشناخته و ترسناک است. با خودتان صادق باشید؛ باور های محدود کننده شما چطور به شما کمک می کنند.
لیست جامع 100 هدفی که قبل از مرگ باید به آنها رسید
4-باور های محدود کننده تان را دور بریزید، آن ها را تغییر دهید و جایگزینشان کنید
بعد از کمی تأمل در مورد فلسفه و استدلال پشت یک باور محدود کننده ، از خودتان بپرسید: ” اگر من اشتباه کنم، چه؟ اگر درست نباشد چه؟”. به این فکر کنید که این باور چقدر می تواند درست باشد. به خاطر بسپارید که فلسفه یک باور محدود کننده چیست و آیا قابل تعمیم است. معمولا این باور ها فقط افکار یا داستان هایی هستند که خودتان برای خودتان ساخته اید و لزوما واقعی نیستند.
بعد به یک سری جایگزین برای باور محدود کننده تان فکر کنید و آن را در قالب یک باور درست و قوی تغییر دهید. مثلا به جای این که فکر کنید “برای شروع یک شیوه زندگی سالم دیر است”، آن را به “من یک سبک زندگی سالم نداشته ام، اما مایلم از همین حالا شروع کنم ” تغییر دهید.

با این حال، بخش اعظم و مهم کار این است که شما بتوانید این باور های بازسازی شده را در دنیای واقعی پیاده سازی و به آن ها عمل کنید. همان طور که عمر ایتانی می گوید: “اگر در رفتارتان خلاف باور محدود کننده قبلی تان عمل کنید، نمی توانید بر آن غلبه کنید … بهتر است بدانید که این شما هستید که باور های محدود کننده را برای خودتان خلق می کنید اما این رفتار شما است که آن ها را تثبیت می کند. و باز هم این رفتار شماست که می تواند آن ها را از بین ببرد. ”
چطور با تلقین باور های جدید را در ذهن مان ایجاد و آن ها را تمرین کنیم
علاوه بر آزمایش باور های جایگزین می توانید با کمک تلقین باور های جدیدی را ایجاد و تمرین کنید. با تلقین مثبت و تکرار آن در طول زمان، بیشتر و بیشتر به این باورها اعتقاد پیدا خواهید کرد.
نکته مهم در مورد تلقین این است که می شود آن را با یک باور محدود کننده مرتبط کرد. مثلا اگر باور دارید کسی شما را دوست ندارد، می توانید بنویسید یا با صدای بلند با خودتان تکرار کنید: “من ارزشمند و دوست داشتنی هستم.”
رسیدن به آرزو در کمترین زمان ( 10 روش و 4 اشتباه)
یادتان باشد که جملات تلقینی و تایید کننده معمولا موفقیت ها و دستاورد ها و نقاط قوت تان را برجسته و تواناییهای تان را یادآوری می کنند. در این صورت شما در نهایت می توانید هر کاری که در ذهن دارید را انجام بدهید.

آرزو را به واقعیت تبدیل کن

رسیدن به آرزو در کمترین زمان ( 10 روش و 4 اشتباه)

رسیدن به آرزو در کمترین زمان ( 10 روش و 4 اشتباه)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/09/word-image-13.jpeg

انسان بودن یعنی آرزو کردن . هر کسی در زندگی خود به دنبال پیشرفت کردن است، پیشرفت هایی مثل داشتن پول بیشتر، سالم تر بودن، یا رسیدن به شخصی خاص که عاشقش است. اما آیا می توان رویا ها را تنها با آرزو کردن برآورده کرد؟
بله حتما!
بیایید به نحوه تحقق یک آرزو نگاهی بیندازیم:
قدرت آرزو ها
همه آرزو هایی دارند که دوست دارند برآورده شود. شما به احتمال زیاد در طول روز چیز های زیادی را آرزو می کنید، از آرزو های جزئی گرفته مثل ” امیدوارم این چراغ سبز بماند ” تا خواسته های مهمی مانند ” امیدوارم عاشق بشوم ”
اما مطابق نظر متخصصان روانشناسی، این آرزو ها به احتمال زیاد رویا های زودگذری هستند که برای مدت زمان طولانی روی آن ها تمرکز نخواهید کرد.
این عدم تمرکز بیشتر به این دلیل است که بیشتر خواسته ها محقق نمی شود.
برای تحقق بخشیدن به یک خواسته واقعی، خواسته شما باید بیش از یک خیال بیهوده باشد.
آرزو ها اساسا تجلی اندیشه ما هستند.
با وجود اینکه آرزو ها می توانند کاملا واقعی باشند، ما باید یاد بگیریم به روش خاصی آرزو کنیم.
مراحل ساده تبدیل خواسته ها به واقعیت
1- آرزو کردن قبل از خواب
برای تحقق یک آرزوی واقعی، باید در زمان مناسب آرزو کنید. یکی از بهترین زمان هایی که می توانید آرزو کنید، وقتی است که ذهن شما روشن و آرام باشد. این حالت منحصر بفرد ذهنی، دقیقا قبل از خواب رخ می دهد.

وقتی شب در رختخواب هستید، به خواسته خود فکر کنید.
آرزوی خود را تا حد امکان تجسم کنید.
یک تصویر ذهنی از آرزوی خود بسازید؛ تصویری از این که این آرزو چگونه بنظر می رسد و چیست.
سعی کنید در حالی که روی همان تصویر ذهنی تمرکز کرده اید، به خواب بروید.
با تمرین، آرزوی شما می تواند یک شب برآورده شود.

2 -نوشتن خواسته ها
نوشتن آرزو ها و خواسته ها بر روی کاغذ، به تمرکز نیرو های جهان بر روی آن ها کمک می کند. به هر آرزو یک دفترچه کوچک اختصاص بدهید. آرزو را به گونه ای روی کاغذ بنویسید که گویی قبلا اتفاق افتاده است.

به عنوان مثال بنویسید، ” من 20 میلیون تومن دریافت کردم ” یا ” من با عشق زندگی ام ازدواج می کنم ” !
خواسته های خود را مستقیم و ساده بیان کنید.

نیازی به توضیح اضافه درباره خواسته های شما نیست.
خواسته های خود را هر روز بنویسید.
قدرت در تکرار نهفته است .
هر روز مدتی را به فکر تحقق ارزوی خود اختصاص دهید.
این تمرکز در طول زمان در نهایت میتواند منجر به برآورده شدن آرزوی شما بشود.

3 -استفاده از تکنیک لیوان آب
شیء ساده ای مانند یک لیوان آب می تواتد به تحقق آرزوی شما کمک کند.

ابتدا باید یک لیوان را با آب پر کنید. آب لوله کشی معمولی هم به خوبی جواب می دهد.
بعد دستان خود را مدت کوتاهی به یکدیگر بمالید.
این کار به فعال شدن یک میدان انرژی کمک می کند.
هر دو دست را دور لیوان آب قرار بدهید، اما اصلا تماس برقرار نکنید .
در حالی که دست های خود را در این موقعیت قرار داده اید، خواسته خود را با صدای بلند بیان کنید.
مشابه تمرین نوشتن آرزو ها، خواسته های خود را ساده و مستقیم بیان کنید.
پس از بیان خواسته خود، در حالی که توجه تان را روی لیوان آب متمرکز کرده اید، تصویر هدف خود را برای مدتی در ذهن خود نگه دارید.
سپس آب داخل لیوان را بنوشید . سعی کنید آن را در اسرع وقت بنوشید.
وقتی آب را می نوشید، انرژی آرزو را به بدن خود منتقل می کنید.

از این استراتژی حداقل دو بار در روز استفاده کنید. روند معمول انجام این تکنیک، یک بار در صبح و یک بار قبل از خواب است. با این کار شما می توانید طی چند هفته به آرزوهای بزرگ و کوچک خود برسید. این گونه نه تنها خواسته های شما برآورده می شود، بلکه نوشیدن دو لیوان کامل آب در روز به افزایش سلامت شما کمک می کند.
4 -انگیزه
خود را با انگیزه نگه دارید. ترس از شکست ، شما را از موفقیت باز می دارد و شما را از اهداف و خواسته های خود دور می کند. انگیزه به شما کمک می کند تا رو به جلو حرکت کنید، روحیه کاری خود را بالا نگه دارید، همچنین به حفظ نگرش مثبت کمک می کند و البته ذهنیت منفی هرگز به شما اجازه نمی دهد به اهداف و خواسته های خود برسید. روش های مختلف انگیزشی مانند مدیتیشن، صحبت کردن، خواندن درباره افراد موفق و گفتگو با عزیزان خود را امتحان کنید تا برای رسیدن به اهداف و رویاهای تان انیزه داشته باشید.
لیست جامع 100 هدفی که قبل از مرگ باید به آنها رسید
5-جشن گرفتن موفقیت های کوچک
موفقیت های کوچک بسیار مهم هستند ؛ زیرا موفقیت های کوچک موفقیت بزرگ تر را ممکن می سازند بنابراین موفقیت و دستاورد کوچک خود را جشن بگیرید . جشن گرفتن این موفقیت ها به ایجاد انگیزه در شما کمک می کند و همچنین فضایی مثبت ایجاد می کند. وقتی دستاورد های کوچک خود را در نظر می گیرید و این دستاورد ها را جشن می گیرید ، با انرژی و اشتیاق بیشتری به سوی هدف و خواسته های خود حرکت می کنید.
6 -تجزیه و تحلیل
آیا می دانید که تجزیه و تحلیل کردن خود به شما در بهبود کار کمک می کند و همچنین تغییرات مثبتی در شما برای آسان تر شدن کارتان ایجاد می کند ؟ فردی که هر از گاهی خود را تجزیه و تحلیل می کند و بر اساس نیاز های همان زمان خود، تغییراتی ایجاد می کند، موفق تر از کسی است که قدرت تغییر را درک نمی کند و قدرت آن را باور ندارد. هر از گاهی خودتان را تجزیه و تحلیل کنید تا در مسیر درستی حرکت کنید .
7 -مواجهه با انتقاد
همیشه از کسانی که از شما انتقاد می کنند غافل نشوید زیرا آن ها فقط اشتباه شما را نشان می دهند و با بهبود آن اشتباهات می توانید به هدف و آرزوی خود برسید. آیا می دانید که انتقاد بهترین دوست شماست ؟

نه؟ پس ذهنیت خود را تغییر دهید زیرا انتقاد چیزی است که حقیقت را در مورد شما بیان می کند و شما را با واقعیت روبرو می کند. خود ما به سختی می توانیم اشتباهات مان را تشخیص دهیم. اغلب مردم وقتی از کار، شیوه کار یا هر چیزی که به آن ها مربوط است انتقاد می شنوند، آزرده خاطر می شوند اما شما باید از افرادی که همه چیز را پنهان می کنند، بترسید. نه افرادی که صادقانه حقیقت را به شما می گویند .
چرا باید برنامه ریزی کنیم؟ نحوه برنامه ریزی برای رسیدن به هدف
8 -پذیرفتن شکست
“شکست” بهترین دوست واقعی ما است . شکست درس زندگی را به ما می آموزد و ما را فردی قوی تر و شجاع تر می کند. شکست خود را با قلب و ذهن باز بپذیرید زیرا شکست به شما در مورد اشتباهاتی که مرتکب می شوید، درس می دهد و به شما این شانس را می دهد که بهتر شوید و خود را بهتر از قبل کنید . بسیاری از مردم تنها با یک شکست اهداف و خواسته های خود را کنار می گذارند، اما شکست شما چیزی نیست که از آن شرمنده باشید. همه افراد موفق در طول زندگی خود شکست را تجربه کرده اند .
9 -تسلیم نشدن
پذیرش شکست بسیار ساده تر از بیهوده تلاش کردن است حتی اگر در بیشتر تلاش های اولیه خود موفق نبوده اید به یاد داشته باشید موفقیت به کسانی می رسد که تسلیم نمی شوند. اهداف و رویاهایتان را برای هیچ کاری رها نکنید، تلاش کنید و تلاش کنید تا به خواسته خود برسید. دلیل هر شکست خود را بررسی کنید و از آن درس بگیرید، تا در مسیر موفقیت حرکت کنید. شما اهدافی را تعیین می کنید و آرزو هایی می کنید تا بتوانید آن ها را برآورده کنید. این نگرش مطمئناً به شما در تحقق خواسته های شما کمک می کند.
10-آماده فداکاری بودن
موفقیت قربانی می خواهد، خواه اهداف ، رویا ها یا خواسته های شما باشند. برای رسیدن به اهداف و رویاهای تان باید انتخاب ها و تصمیمات قوی داشته باشید. شما باید آماده فداکاری باشید تا رویا های خود را به واقعیت تبدیل کنید. کار های زیادی وجود دارد که ما دوست داریم انجام دهیم و وقت و انرژی ارزشمندی را برای انجام آن ها صرف می کنیم، اما شما باید سخت کار کنید و از هر فرصتی استفاده کنید . برای این کار همیشه هوشیار باشید و چشم ها، گوش ها و ذهن خود را در هر فرصتی باز نگه دارید .
11- نوشتن درباره همه چیز
همه چیز را ثبت کنید ؛ خواسته ها، اهداف و رویا های خود را در دفتر خاطرات خود بنویسید. همچنین در ثبت کردن لیست کار های خود، اولویت ها و افکار انگیزشی تان دقیق باشید. یادداشت برداری به شما کمک می کند تا همه کار هایی را که انجام داده اید یا باید انجام دهید، پیگیری کنید. یک دفتر خاطرات یا دفتر معمولی داشته باشید تا همه چیز را به طور مرتب ثبت کنید .
با این تکنیک های ساده، یک بار و برای همیشه پرانگیزه و موفق بمانید!
4 مورد که شما را از رسیدن به اهداف باز می دارد
همیشه مواردی وجود دارد که شما را از رسیدن به رویاها و آرزوهای تان باز دارد. آن ها جلوی پیشرفت شما را می گیرند و توانایی اتخاذ تصمیمات لازم را نخواهید داشت. به همین خاطر، به هر قیمتی که شده، از آن ها دوری کنید. این موارد عبارتند از:
1-تجزیه و تحلیل بیش از حد
همه چیز را بیش از حد تجزیه و تحلیل نکنید . گاهی اوقات بهتر است که همه چیز را همان طور که هست بپذیرید. و این بهترین کاری است که می توانید انجام بدهید. تجزیه و تحلیل بیش از حد تصمیم گیری را دشوار می کند. زیرا وقتی بیش از حد فکر می کنید. همیشه مانعی بر سر راه خواهید داشت.
2 -حرص
حرص و طمع هیچ محدودیتی ندارد. شما هیچ موقع نمی توانید آن ها را راضی کنید، زیرا هیچ محدودیتی ندارند. و وقتی که به آخرین چیزی که حرصش را داشتید می رسید، مورد جدیدی سر راه شما قرار می گیرد.
بین خواسته ها، اهداف و حرص طمع خود تفاوت قائل شوید. زیرا حرص شما را کور می کند و دیگر تفاوت بین هدف، آرزو ها، و حرص را نخواهید فهمید. حرص یکی از چیزهایی است که مانع رسیدن به رویا ها و یا تحقق بخشیدن به آن ها می شود.
3 -اضافه کار
هرگز بیش از آنچه که می توانید کار نکنید، زیرا این سه یعنی سلامتی، آرامش خاطر و خانواده شما مهم تر از همه چیز هایی است که در زندگی به دست خواهید آورد. هرگز این سه مورد را در زندگی خود نادیده نگیرید، زیرا این سه چیز غیر قابل جایگزینی هستند.
شما می توانید همه چیز را دوباره به دست آورید، اما سلامتی، خانواده و آرامش روحی خود را دیگر نداشته باشید. به همین دلیل آن ها را نادیده نگیرید .
4 -برنامه های سخت
شما نمی توانید پیش بینی کنید که فرداها چه خواهند شد. بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که برنامه زندگی خود را انعطاف پذیر کرده و فضایی را برای تغییراتی که به مرور زمان اتفاق می افتند ، در نظر بگیرید. زیرا تغییر قانون طبیعت است . برنامه های سفت و سخت مستعد شکست هستند، زیرا شانس کم تری برای اصلاح دارند.
یک جمع بندی
همه ما آرزو ها، اهداف و رویاهای خود را در زندگی داریم. همه ما می خواهیم که به این اهداف برسیم و آرزو های خود را برآورده کنیم. اما گفتن آن آسان تر انجام دادنش است.برای رسیدن به خواسته خود، تنها تلاش مستمر است که نتیجه بخش است. و چیزی است که یک آرزو و هدف را محقق می کند.
داشتن خواسته ها آسان است و تعیین اهداف زمان زیادی نمی برد. اما ” آیا شما اماده دستیابی به آن ها هستید یا این خواسته ها را محقق می کنید؟”

خود را برای سخت کار کردن و رسیدن به هدف ها و آرزو های تان آماده کنید. با افراد موفق صحبت کنید و قبل از این که برای خود هدف یا خواسته ای در نظر بگیرید؛ همه شرایط را در نظر بگیرید. موفقیت نصیب کسانی می شود که صادقانه تلاش می کنند . زیرا اگر با تقلب به جایی برسید، اهداف و رویاهای تان نیز تقلبی خواهند بود.
7 روش تعیین هدف در زندگی (و رسیدن به آن)
آرزو ها کاملا می توانند برآورده شوند!
راز برآورده شدن آن ها تمرکز و توجه است.
به جای این که منفعلانه به نتیجه ای که می خواهید، امیدوار باشید. از انرژی جهان برای تجلی یک واقعیت جدید استفاده کنید.
مراحل بالا نحوه تحقق یک آرزو بود.
زندگی رویا های خود را از طریق قدرت آرزو ها بسازید!

موفقیت

4 تا از بهترین کتابهای pdf رازهای موفقیت (دانلود رایگان)

4 تا از بهترین کتابهای pdf رازهای موفقیت (دانلود رایگان)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/09/word-image-194.jpeg

از نظر شما موفقیت به چه معناست؟ موفقیت یعنی ارتقای موقعیت شغلی و یا خرید یک خودروی جدید. معنای موفقیت برای هر کسی تفاوت دارد. برای رسیدن به موفقیت باید موفقیت را ابتدا برای خودتان تعریف کنید و خواسته های خود را در زندگی بشناسید. در این مقاله ما به شما کمک خواهیم کرد تا مسیری برای رسیدن به موفقیت برای خود تعیین کنید.
موفقیت چیست؟
موفقیت از زبان هر کس، تعریف خاصی دارد، اما یک تعریف جامع و کامل برای موفق بودن وجود دارد؛ به سرانجام رساندن هر کاری با بیشترین فایده و اثر بر روی زندگی فرد و جنبه مورد نظر او موفقیت نام دارد.
در واقع موفقیت برداشت درونی شما است. اما موفقیت برای شما یعنی حس درونی شما نسبت به باورها و انتظاراتتان و این را هیچ کس به غیر از خود شما نمی تواند درک کند. حتی دیگران هم نمی توانند به شما بگویند خوشبخت یا موفق هستید در حالی که خود باور ندارید. مهم ترین ویژگی مشترک در تعریف موفقیت داشتن هدف است.
رازهای موفقیت
1- نوشتن اهداف
برای رسیدن به موفقیت شما باید اهداف خود را تعیین کنید. در نوشتن اهدافتان ابهام نداشته باشید، کاملا روشن و واضح اهداف را تعیین کنید. اینکه در زندگیتان چه میخواهید را کاملا مشخص کنید.
نوشتن اهداف، جزئیات و زمان رسیدن به آن ها میتواند اولین گامی باشد که شما برای موفق شدن طی خواهید کرد.
نوشتن این اهداف نیز اصول خاص خود را دارد. اولویت بندی کنید و راه رسیدن به آن ها را مشخص کنید.
2- برنامه ریزی روزانه
پس از نوشتن اهداف لازم است تا راه رسیدن به اهداف مشخص شود. قطعا شما با برنامه ریزی این مسیر را تعیین خواهید کرد، برنامه ریزی روزانه و هفتگی به شما در رسیدن به هدف و موفقیت همراهی خواهد کرد.
داشتن برنامه ریزی دقیق بسیار مهم است البته اگر برنامه‌ریزی تان را عملی کنید. هر شب قبل از خواب برنامه ریزی روز بعد تان را بنویسید.
اگر برای کنکور مطالعه میکنید و یا حتی یک کسب و کار دارید، برنامه ریزی را متناسب با خودتان انجام دهید، یعنی لازم نیست شما از الگوی دیگران برای برنامه ریزی استفاده کنید.
3- عملگرایی
تعیین هدف و برنامه ریزی بدون عمل کردن هیچ معنایی ندارد و بی شک کاری بیهوده و عبث است. برای رسیدن به موفقیت در کسب وکار و یا حتی رشته تحصیلی شما باید اقداماتی انجام دهید.
مطالعه کردن، بازاریابی برای کسب و کار و کار کردن بهینه میتواند شما را برای رسیدن به هدفتان و در نهایت موفقیتتان کمک کند.
4- سرمایه گذاری شخصی
برای رسیدن به موفقیت باید روی خودتان سرمایه گذاری کنید. رسیدن به موفقیت تنها رسیدن به یک منسب شغلی و یا پول زیاد نیست. شما باید تعادل را همواره برقرار کنید زمانی را برای خود و بهبود ویژگی های خودتان اختصاص دهید.
ورزش کنید، مدیتیشن و مراقبه داشته باشید، کتاب بخوانید و روابط اجتماعی خود را بهبود ببخشید.
5- اصلاح افکار
مثبت اندیشی و یا منفی بافی مطلق میتواند به شما برای رسیدن به موفقیت صدمه بزند. شما باید تفکری خنثی و خاکستری داشته باشید. افکار مثبت و منفی را تعادل باهم نگه دارید و جنبه های خوب و بد اهدافتان را در نظر بگیرید تا در صورت شکست، آسیب نبینید.
خلاصه همه کتابهای موفقیت در این مطلب: چگونه زندگی موفقی داشته باشیم؟ (100 ترفند ریز و پنج استراتژی)
نبایدهایی در مسیر موفقیت

اهمال کاری نکنید، بر برنامه خود پایبند باشید و برای زمان خود ارزش قائل باشید.
رژیم غذایی ناسالم، بی تحرکی و استفاده از دخانیات و مشروب همگی بر شما تاثیرات سو دارد، بنابراین سبک زندگی سالمی داشته باشید.
بر اهداف اصلی تمرکز کنید و در صورتی که هدفی ارزش زیادی ندارد در مسیر موفقیت کنار بگذارید.
بهانه گیر نباشید و سعی کنید در هر شرایطی برنامه های خود را انجام دهید.
کمال گرا نباشید، هر کسی در هر جایگاهی دارای ایراد و نقص است، سعی کنید پیشرفت کنید نه این که کامل باشید.
چند وظیفه را با هم به عهده نگیرید، تمرکزتان را به شدت پایین می‌آورد.
از کنترل کردن همه چیز دست بکشید، برخی مسائل ساده را باید رها کرد تا خود به خود حل و فصل شوند.
از انسان‌های سمی دوری کنید، دوستان ناباب، افراد منفی گرا و کاهل دوستان خوبی برایتان نخواهند بود.

ویژگی افراد موفق (اینفوگرافی)

دانلود کتاب های PDF رازهای موفقیت
  دانلود 4 کتاب برتر آموزش موفقیت
حتما در کنار این مطلب بخوانید: 20 عواملی باعث موفقیت می شوند؟ و 8 دلیل که چرا موفق نمیشویم

هدف

هدف گذاری چیست؟ 5 مزیت و 12 روش هدف گذاری اصولی

هدف گذاری چیست؟ 5 مزیت و 12 روش هدف گذاری اصولی
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/08/word-image-229.jpeg

این روز ها مردم بیش از هر زمان دیگری به هدف داشتن اهمیت می‌ دهند اما گاهی اوقات واقعاً گیج می شوند که دقیقا چه هدفی در زندگی دارند. سوالی که پیش می آید این است که ما چرا به هدف نیاز داریم؟
محققان و روانشناسان اظهار دارند که یک رابطه مستقیم بین تعیین هدف و رسیدن به موفقیت وجود دارد. تعریف صحیح اهداف کمک می‌ کند که شما رفتار های جدید را به کار بگیرید و تمرکز خود را روی چیز هایی اختصاص دهید که برایتان اهمیت دارد.
البته فقط نباید به فکر تعیین هدف باشید، بلکه رسیدن به آن ها هم اهمیت زیادی دارد.
اگر احساس پوچی می کنید: احساس پوچی، افسردگی و بی هدفی: 12 دلیل و 9 راهکار
بیایید نگاهی به استراتژی هایی برای چگونگی تعیین هدف و رسیدن به آن ها، هم به صورت شخصی و هم شغلی بیاندازیم.
اهداف: هدف چیست و چرا ما هدف نداریم؟
قبل از تعیین هدف باید بدانید که هدف چیست. هدف چیزی است که شما می خواهید به آن برسید‌ در واقع نتیجه مورد علاقه شما یا گروهی از افراد است که برای رسیدن به آن خودتان را متعهد می دانید.اهداف معمولاً طولانی‌ مدت هستند، به زندگی و برنامه های شغلی انسان ها یا کمپانی و سازمان مربوط می شود. اگر بخواهیم ساده برایتان توضیح دهیم، هدف و رویا همراه با برنامه‌ ریزی و مسیر رسیدن به آن است.
در این قسمت ویژگی های اهداف واقعی را به شما معرفی می کنیم.
هدف به معنای زیر است:

نگاه شما به آینده. اهداف باید نتیجه بررسی‌ های دقیق و نگاه فرد به آینده و چیزهایی باشد که می‌ خواهد به دست بیاورد.
حساسیت در مورد زمان. موثر ترین اهداف زمانبندی دارند. اهداف عموماً یک چارچوب زمانی بلند مدت دارند و می‌ توانید آنها را به اهداف کوچکتر و اهداف کوتاه مدت تبدیل کنید.
ماهیت بزرگ. برای تعیین هدفی که رسیدن به آن سخت به نظر می‌ رسد، نگران نباشید، آزادانه از جعبه ذهن خود بیرون بیایید و کمی رویایی فکر کنید. شما می توانید اهداف کوچکتر و کوتاه‌ مدت را برای رسیدن به هدف بزرگ در ذهن تان ایجاد کنید.

هدف به معنای موارد زیر نیست:

مسیر. اهداف توضیح می‌دهند که شما چه می خواهید اما مسیرها مراحلی هستند که شما باید برای رسیدن به هدف باید در آن ها قدم بگذارید. به عنوان مثال “من می‌ خواهم با اعتماد بنفس در جمع صحبت کنم” یک هدف است اما این که “باید با یک مربی تمرین کنم و مهارت‌ های سخنرانی را در خود را افزایش دهم” یک مسیر است.
نیت. هدف با نیت متفاوت است. نیت اغلب کوتاه مدت بوده و نتایج کوتاه‌ مدتی هم دارد. نیت تصمیمی برای انجام دادن یا انجام ندادن چیزی است اما هدف چیزی است که شما می خواهید به آن دست پیدا کنید.
ماموریت انجام کار.‌ ماموریت انجام یک کار یک مسیر مستقیم، متمرکز و شفاف دارد که باید آن را دنبال کنید که معمولاً در یک کمپانی، تجارت یا گاهی اوقات به صورت فردی تعیین می‌ شود اما هدف، یک خواسته مشخصی است که یک نفر یا یک تیم برای رسیدن به آن حرکت و تلاش می کنند.

چرا باید برای خودتان و تیمی که دارید هدف تعیین کنید؟
در این قسمت دلایل تعیین هدف برای خود و تیم تان را به شما معرفی می‌ کنیم که اهمیت زیادی دارد.
هدف جهت شما را تعیین می‌ کند
اینکه زمان بگذارید و به این فکر کنید که در زندگی چه می خواهید، به شما حس هدفمند بودن را می دهد. به عنوان مثال شما می توانید یک برنامه ریزی چند ساله بر اساس چیزی که می‌ خواهید در زندگی داشته باشید و  ۵ سال آینده را ببینید.
هدف باعث می شود برنامه ریزی کنید
داشتن یک برنامه ریزی در بلند مدت، به شما کمک می‌ کند تا از حالت رویاپردازی خارج شوید و واقعاً به هدفتان برسید. تعیین اهداف در محل کار به شما کمک می‌ کند که نگاه مستقیمی به مسیر حرکت تیم بیندازید. همچنین به شما کمک می‌کند انتظارات خود را مشخص کنید و هرکس وظیفه خودش را به خوبی انجام دهد.

هدف به شما تصویر بزرگتری می‌ دهد
تعیین اهداف به ما کمک می‌ کند که یک مرحله به عقب برگردیم و نگاه دقیق تری به چیز هایی که در زندگی اهمیت دارند، بیاندازیم .‌ در واقع این مرحله اول برای یک زندگی پر از معنا است. تعیین اهداف در محل کار یا در یک تیم به همه افراد کمک می‌ کند که تصویر کلی از کارشان داشته باشند. شناخت هدف بلند مدت و چیزی که کمپانی به آن نیاز دارد، به شما و اعضای تیم کمک می کند که نقش خود را بهتر اجرا کنید.
هدف به شما انگیزه می‌ دهد
ماهیت تعیین هدف باعث ایجاد شور و شوق و انگیزه در شما می شود. تعیین یک هدف مشخص، شما را با انگیزه می کند که بهترین خود را به انجام برسانید. اعضای تیم با داشتن هدف، نگاه واضح و دقیق تری از اهداف خود خواهند داشت و برای رسیدن به آن انگیزه می گیرند. کار کردن با تیم و حرکت کردن به سمت یک هدف مشترک، یکی از راه های انگیزه دهی و رضایت بخش است که همه افراد را به نتیجه خوب می رساند.
هدف باعث می شود که کنترل بیشتری روی آینده داشته باشید
تعیین هدف باعث می‌ شود که شما پشت فرمان زندگی بنشینید و رانندگی کنید. با نوشتن اهداف شما به طور فعال، تایید می‌ کنید که در زندگی چه می خواهید و این اولین مرحله برای در دست گرفتن کنترل آینده زندگی تان است.
با این تکنیک ها یک بار و برای همیشه پرانگیزه و موفق بمانید!
چگونه هدف تعیین کنیم؟
حال که متوجه شدید اهداف فواید زیادی دارند، زمان آن است که یاد بگیرید چگونه هدف تعیین کنید و به آن ها دست پیدا کنید.
فرقی ندارد که این هدف برای یک گروه یا یک تیم باشد یا بخواهید اهداف شخصی تعیین کنید. در هر صورت بسیار مهم است که اهداف واقع بینانه داشته باشید. در این قسمت نکاتی برای تعیین اهداف شخصی و گروهی به شما معرفی می کنیم.
نکاتی برای تعیین اهداف فردی
1-علاقه خود را بشناسید
بخشی از پروسه و فرآیند تعیین هدف در زندگی باید در مورد چیز هایی باشد که به آن ها علاقه دارید و به آن ها ارزش می دهید. شما باید ببینید که به چه چیز هایی می خواهید برسید و در طولانی مدت خواستار چه اتفاقاتی هستید. اهداف شما باید برای تان معنادار باشند و زمانی که به آن ها دست پیدا کردید، به شما حس غرور بدهند.
2-اهدافی را تعیین کنید که می توانید کنترل کنید
اگر هدف شما بر اساس چیزی خارج از کنترل تان باشد، قادر نخواهید بود رسیدن به هدف خود را کنترل کنید. اهداف شخصی و فردی نباید وابسته به افراد دیگر باشد، زیرا عوامل خارجی تحت کنترل شما نیستند. در نتیجه شما روی هدف خود کنترل ندارید. در مورد چیزی که می توانید و نمی توانید مستقیما مسئولیت آن را بر عهده بگیرید، کاملا واقع بینانه عمل کنید.
3-آینده را تصور کنید
حتما زمان بگذارید و در مورد چیز هایی که دوست دارید در آینده ببینید و داشته باشید، خیال پردازی کنید و ببینید آیا به ایده‌ آل خود دست پیدا می‌ کنید یا خیر. به عنوان مثال اگر اهداف شغلی تعیین کرده‌ اید، از خودتان سوال بپرسید و ببینید که مسیر درستی را طی کرده اید؟ ببینید که در رویای تان دوست دارید به چقدر پول برسید؟ آیا می خواهید برای خودتان کار کنید؟ دوست دارید چند ساعت در روز کار کنید ؟ این سوال ها باعث می‌ شود که شما مطمئن شوید تعیین هدف تان درست بوده است یا خیر.

نکاتی برای تعیین هدف گروهی یا تیمی
1-طوفان مغزی
قبل از این که هدف اول را که به ذهن تان می رسد یادداشت کنید، زمان بگذارید تا طوفان مغزی را به اندازه یک تیم پیاده کنید. سوالات بزرگ بپرسید. مانند اینکه چه اتفاقی رخ می دهد که فکر کنید پیروز شده اید و پاسخ همه را بشنوید.
2-همه افراد را دخیل کنید
بسیار مهم است که همه افراد در پروسه تعیین هدف حضور داشته باشند. هر کدام از اعضای تیم باید احساس کنند که می توانند آزادانه صحبت کنند و ایده هایی برای اهداف را مطرح کنند. حرف های دیگران به ساخت اهداف کمک می‌ کند. ایده های اعضای تیم را یادداشت کنید. فرقی ندارد که چقدر ساده و احمقانه باشد. در هر صورت این افراد باید احساس کنند که شنیده می‌ شوند. شما می‌ توانید با وجود شنیدن حرف‌ های همه، یک هدف مشخص را برای کل تیم تعیین کنید.
7 روش تعیین هدف در زندگی (و رسیدن به آن)
3-بپرسید چرا؟
بسیار مهم است که هدف گروه را بشناسید و دلیل را بشنوید. در طول جلسه تعیین هدف، حتماً یک فضای آرامش بخش ایجاد کنید که باعث می شود حرف های همه شنیده شود؛ حتی اگر مطمئن باشید. از همه بپرسید که ما در حال انجام چه کاری هستیم، می خواهیم در آینده کجا باشیم، تعریف ما از موفقیت چیست؟ هر کدام از اعضای تیم باید نگاه و عقیده را در مورد رسیدن به هدف مشترک با شما به اشتراک بگذارد و واضح و شفاف صحبت کند.
پیشنهاداتی در مورد چگونگی رسیدن به اهداف زندگی
تعیین هدف فقط شروع کار است. بعد از این که اهداف خود را شناسایی کردید، رسیدن به آن ها هم یک پروسه مهم را طلب می کند. تلاش کردن برای رسیدن به اهداف، قطعاً به شما حس خوبی می دهد. در این قسمت نکاتی موثر را برای راه‌های چگونگی رسیدن به هدف را به شما معرفی می کنیم.
1-اهداف هوشمندانه داشته باشید
اگر اهداف تان هوشمندانه نباشند، قطعاً به آن ها نمی‌ رسید. اگر تا به حال در مورد اهداف هوشمندانه چیزی نشنیده اید، بدانید که این اهداف ویژگی‌ های زیر را دارند:

مشخص
قابل اندازه گیری
قابل دستیابی
مرتبط
دارای زمان بندی

تعیین هدفی که این ویژگی ‌ها را داشته باشد، یعنی رسیدن به موفقیت های بزرگ تر.
2-اهداف را بنویسید
فقط نباید در مورد هدف تصویرسازی کنید، بلکه باید یک قلم و کاغذ بردارید و آن ها را بنویسید. این کار باعث می شود که به اهداف تان نگاه واضح تری داشته باشید و آن ها را واقعی تر ببینید. مطالعه ای توسط یک متخصص در دانشگاه کالیفرنیا نشان می دهد که نوشتن اهداف تأثیر زیادی در رسیدن به آن ها دارد. طبق تحقیقات، افرادی که اهداف خود را می نویسند، نسبت به آن هایی که این کار را انجام نمی دهند، فرصت بیشتری برای رسیدن به هدف شان دارند.

3- اهداف خود را قابل مشاهده کنید
برای این که یادتان نرود چه اهدافی دارید، باید آن ها را در جایی بنویسید که مقابل چشم تان باشد، جایی که آن را به طور منظم مشاهده کنید و مدام به خودتان یادآوری کنید که از زندگی چه می خواهید. اگر این اهداف شخصی هستند، می توانید آن ها را به آینه حمام،  یخچال یا میز تحریر خود بچسبانید و هر روز آن ها را ببینید‌. اهداف گروه باید جایی باشد که همه اعضای تیم بتوانند آن را ببینند و هر روز برای آن تلاش کنند.
4-اهداف را کوچک کنید
برای این که اکثر اهداف بزرگ بلند مدت هستند، باید آن ها را به چند هدف کوچک تقسیم کنید. باید اهداف خود را شبیه یک نردبان کنید. هدف اصلی را در بالای نردبان بنویسید و زیر آن اهداف  کوچک را یاداشت کنید تا مسیر رسیدن به هدف اصلی را طی کنید. مثلا اگر هدف شما ثروتمند شدن در زندگی است (هدف بزرگ) ابتدا آن را به دو بخش تاسیس شرکت ساختمانی (هدف کوچک شماره 1) و بخش سرمایه گذاری در بورس (هدف کوچک شماره 2) تقسیم کنید.
5-برنامه ریزی داشته باشید
اکنون که متوجه شدید به سمت چه چیزی حرکت می کنید، زمان آن است که بفهمید چگونه باید به آنها برسید. حتماً مراحل فردی که نیاز دارید برای رسیدن به هدف طی کنید را یادداشت کنید. یک برنامه فعال داشته باشید. هر مرحله از برنامه‌ ریزی خود را پیش ببرید ، از آن عبور کنید و سپس اقدامات خود را زیر نظر قرار دهید تا بتوانید به پیشرفت تان خوش بین تر و امیدوارتر باشید. روش انجام برنامه ریزی در اینجا
6-یک کاری انجام دهید
اهداف خود به خود به دست نمی آیند‌ . هنگامی که برنامه‌ریزی دقیق از چیزی که می‌ خواهید داشته باشید، ذهنتان فعال تر می شود. برنامه خود را عملی کنید؛ حتی کوچکترین اقدامات هم شما را یک قدم به هدف نزدیک تر می کند.
7-چشم انداز داشته باشید
شما می توانید به اهداف خود برسید‌. فقط باید به نقطه ای نگاه کنید که خود را به هدف تان نزدیک تر می بیند‌. سعی کنید یک زندگی متعادل داشته باشید. گاهی اوقات بین برنامه‌ ریزی‌ ها متوقف شوید و به خودتان استراحت دهید اما به جای آن تصویر بزرگتر هم در ذهن تان بسازید . با خودتان مهربان رفتار کنید و به خود زمان بدهید.  مثلا اگر چشم انداز شما تبدیل شدن به رییس شرکت است، آن را همیشه تصور کنید به عنوان چشم اندازی جذاب. این کار انگیزه می دهد و تمرکز می آورد.
8-موانع را شناسایی کنید
واقع ‌بینانه عمل کنید. در این مسیر با چالش‌ هایی مواجه خواهید شد ‌. به این فکر کنید که چه مشکلاتی بر سر راهتان قرار می گیرد و آن ها را یادداشت کنید. از موانع احتمالی آگاهی داشته باشید که باعث می شود در طول مسیر مدیریت بهتری داشته باشید.
9-حساب و کتاب کنید
تلاش برای رسیدن به هدف و آن هم تنهایی گاهی اوقات خسته کننده است اما حساب و کتاب کردن یعنی اینکه ببینید تا کجا پیش رفته اید و چقدر به هدف نزدیک شده‌ اید، به شما کمک می کند که پایدار و مقاوم پیش بروید، پیشرفت ثابت داشته باشید و به سمت هدف اشتیاق بیشتری نشان دهید . می توانید اهدافتان را با یک دوست به اشتراک بگذارید. اگر این هدف گروهی است، حتماً باید سعی کنید در کنار تیم حرکت کنید.
10-دوباره هدف تنظیم کنید
شاید در چارجوب زمانی که می خواستید به هدف خود نرسید‌ شاید کمی غیر واقع بینانه هدف تعیین کرده‌ اید اما اشکالی ندارد. به جای این که ناامید شوید، زمان بگذارید، اهداف خود را مرور کنید و ببینید چه چیز هایی را باید تغییر دهید . شما باید دوباره زمان بندی جدید را تعیین کنید و برنامه بریزید.
در ادامه بخوانید: لیست جامع 100 هدفی که قبل از مرگ باید به آنها رسید

تصمیم گیری

چرا تصمیم گیری کار مهمی است؟ 7 مرحله تصمیم گیری و پاسخ به سوالات

چرا تصمیم گیری کار مهمی است؟ 7 مرحله تصمیم گیری و پاسخ به سوالات
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/08/word-image-222.jpeg

ما هر روز تصمیماتی می گیریم، برخی از آنها نسبتا ساده هستند، مثل ( صبحانه چه چیزی بخورم؟ امروز چه بپوشم؟) در حالی که برخی دیگر بسیار پیچیده هستند. آنقدر پیچیده، که اتخاذ آن ها چند روز، چند هفته، چند ماه یا حتی سال ها طول می کشد.
در محل کار حتما هر روز وظیفه دارید که تصمیمات زیادی بگیرید. به عنوان یک فرد حرفه ای، بسیار مهم است که در تصمیم گیری ها قاطع باشیم. مطمئنا انتخاب های شما ممکن است همیشه مورد تایید نباشند، اما اگر خوب روی آن ها فکر کرده اید و در اتخاذ آن ها دقت کرده اید، مطمئن خواهید بود که انتخاب درستی را انجام داده اید .
فرایند تصمیم گیری آگاهانه شامل هفت مرحله است، که در ادامه به آن پرداخته ایم:
۷ مرحله فرایند تصمیم گیری
۱-راه حلی که به دنبال آن هستید، یا تصمیمی که می خواهید بگیرید را مشخص کنید.
اولین قدم برای تصمیم گیری، شناسایی موضوعی که باید برای آن تصمیم گرفته شود و مشکلی که با آن دست به گریبان هستید، می باشد. چه چیزی نیاز به حل شدن دارد؟ اگر نمی توانید یک مسئله بزرگ را برای خود ریشه یابی کنید یا این که اصلا نمی توانید مشکلی را بیان کنید، مشخص کردن مسئله کم و بیش غیر ممکن خواهد بود.
اما خبر خوب این است که اگر می دانید که قادر به اتخاذ یک تصمیم خواهید بود، نصف راه را رفته اید. اینگونه شما تشخیص داده اید که باید چه اقدامی انجام دهید. اکنون فقط باید تامل کنید که چه تصمیمی درست است. این کار شما را آماده می کنید که وارد مراحل بعدی شوید.
۲-اطلاعات لازم را جمع آوری کنید.
پس از اینکه تشخیص دادید چه تصمیمی درست است، باید برای اطلاع از نتایج قبلی که افراد از این تصمیم گرفته اند، داده جمع آوری کنید. به عنوان مثال ممکن است به نتایج تصمیمات مشابه گذشته نگاهی بیندازید یا این که از دیگران نظر سنجی کنید. همچنین ممکن است یک مشاور از بیرون استخدام کنید تا به شما در جمع آوری داده ها کمک کند.
جایی که در آن به دنبال اطلاعات هستید، به ماهیت مشکلی که سعی در حل آن دارید بستگی دارد. اما نکته مهم این است که باید حتما به این داده ها دسترسی داشته باشید تا تصمیم درستی بگیرید .

۳-گزینه های دقیق را مشخص کنید.
تصمیمی که می گیرید ممکن است کاملا مطابق برنامه ای که ریخته اید، پیش نرود. به همین دلیل است که شما باید سیستمی برای ارائه و ارزیابی جایگزین ها ایجاد کنید. عوامل متعددی را در نظر بگیرید، از جمله این که چگونه این تصمیم بر آینده شغلی و اعضای تیم شما تاثیر می گذارد و همچنین اهدافی که تصمیم شما در آن ها نقش دارد را در نظر بگیرید. ممکن است اقدامات مختلفی انجام دهید، اما باید مطمئن شوید که به تمام گزینه های ممکن توجه لازم را کرده اید. به یاد داشته باشید اولین گزینه ای که فکر می کنید درست است، بهترین گزینه نیست!
۴-شواهد را بررسی کنید.
اکنون وقت آن است که تمام اطلاعات جمع آوری شده را بررسی کنید. وقتی شواهد را در کنار هم قرار می دهید، مسیری که باید طی کنید روشن تر می شود. در ذهن خود تصور کنید که با انتخاب هر کدام از گزینه های موجود، شرایط چگونه پیش خواهد رفت.
مزایا و معایب هر کدام از گزینه ها را بررسی کنید و مشخص کنید که مسیری که در نظر گرفته اید به کجا شما را هدایت خواهد کرد. شما باید از تمام اطلاعاتی که جمع آوری کرده اید، نسخه پشتیبان تهیه کنید. این کار به شما اطمینان می دهد تا بسته به مسیری که انتخاب کرده اید، نتایج احتمالی چه خواهد بود.
۵- از بین گزینه ها، یکی را انتخاب کنید.
شما هر تصمیم احتمالی و گزینه های جایگزین آن را بررسی کرده اید و حالا باید کمی دقیق تر نگاه کنید. هر گزینه را با دیگری مقایسه کنید و هنگامی که به یک نتیجه گیری نهایی دست یافتید، زمان انتخاب است.
لازم نیست که تصمیم نهایی شما فقط شامل یکی از گزینه ها باشد، بلکه می تواند ترکیبی از آن ها باشد. در هر صورت نکته ای که باید به آن توجه کنید این است که تصمیم گیری خود را آگاهانه انجام دهید.
برای تقویت مغز خود این 100 کار را انجام دهید
۶- تصمیم خود را پیاده سازی و اجرا کنید.
هم اکنون شما تصمیم خود را گرفته اید و وقت آن است که آن را عملی کنید. همان طور که فرایند تصمیم گیری خود شامل مراحل گوناگون است، اجرای آن نیز مرحله به مرحله است. شما باید مراحل انجام تصمیم گیری خود را به طور دقیق برنامه ریزی کنید و این مسئله می تواند به صورت یک تلاش گروهی یا فردی باشد.
برنامه شما برای عملی کردن تصمیم باید کامل باشد. باید وظایف و مسئولیت های خود را مشخص کنید و همچنین این که چگونه باید مراحل را پشت سر بگذارید را بررسی کنید. اطمینان حاصل کنید تمام افرادی که با شما در اجرای این تصمیم مشارکت میکنند، متوجه نقش و وظیفه خود شده اند و میدانند چگونه باید برای رسیدن به هدف تلاش کنند.
۷-نتایج تصمیم خود را ارزیابی کنید.
فرایند تصمیم گیری پس از انتخاب و اجرا به پایان نمی رسد، شما همچنان باید بررسی کنید که چه نتایجی کسب کرده اید. سیستمی را برای ارزیابی نتایج تصمیم خود در نظر بگیرید. تا به شما این امکان را بدهد که ببینید چه چیزی درست و چه چیزی اشتباه انجام شده است. این کار به تصمیم گیری های آینده شما کمک می کند و مسیر درست را به شما نشان می دهد و حتی اگر نتایج خوب بود، باید ببینید که آیا راهی وجود دارد که بتوانید این روند را بهتر بکنید؟ ایا ترفند هایی برای این کار وجود دارد؟

پاسخ به سوالات رایج کاربران
چرا تصمیم گیری بسیار مهم است؟
تصمیم گیری با برنامه ریزی ، سازماندهی و هدایت و کنترل امور یک مدیر، مرتبط است. تصمیم گیری با توجه به اهداف شخصی/ اهداف سازمان و بودجه و زمان معین، بسیار اهمیت دارد . تصمیم گیری عملکردی فراگیر بین مدیران است که با هدف دستیابی به خواسته های سازمان انجام می شود.
مدل تصمیم گیری سیمون چیست؟
در مدل تصمیم گیری سیمون، باید محیط و شرایط با آن چیزی که تصمیم گیری ما می طلبد، هماهنگ باشد . این مدل شامل شناسایی مشکل (ها)، جمع آوری اطلاعات و تعیین هدف و معیار های ارزیابی است .
عوامل موثر بر تصمیم گیری: چگونه درست تصمیم بگیریم؟
۳ نوع مختلف تصمیم گیری چه چیزهایی است؟
در سطح حرفه ای تصمیمات به سه نوع اصلی طبقه بندی می شوند: تصمیم گیری مصرف کننده، تصمیم گیری تجاری و تصمیم گیری شخصی
6 مرحله فرایند تصمیم گیری چیست؟
مشخص کردن تصمیم و مشخص کردن مشکلی که باید حل شود یا سوالی که باید پاسخ داده شود.

جمع آوری اطلاعات
مشخص کردن جایگزین ها
سنجیدن شواهد
انتخاب
اجرا
بررسی نتایج

تصمیم گیری به زبان ساده یعنی چه؟
تصمیم گیری یک فرایند ذهنی است که منجر به انتخاب یک مورد از بین چندین گزینه میشود. هر فرآیند تصمیم گیری شامل یک انتخاب نهایی میشود. خروجی ممکن است یک عمل یا نظر باشد. امروزه آگاهی در این زمینه رو به افزایش است تا مردم در کوتاه ترین زمان بهترین تصمیم را بگیرند.
عوامل تاثیرگذار بر تصمیم گیری کدامند؟

ابزار ها و تکنیک های مختلف تصمیم گیری چه چیز هایی هستند؟
در حالی که ده ها تکنیک تصمیم گیری وجود دارد، رایج ترین آنها شامل تحقیقات میدانی، تجزیه و تحلیل هزینه و منفعت، تجزیه و تحلیل SWOT و امکان سنجی میباشند.
فرایند تصمیم گیری مدیران چگونه است؟
مدیران دائماً برای تصمیم گیری در جهت حل مشکلات فراخوانده می شوند . فرایند تصمیم گیری و حل مشکلات آن ها به صورت ارزیابی موقعیت ها یا مشکلات، در نظر گرفتن جایگزین ها، انتخاب و پیگیری آن ها همراه با اقدامات لازم است.
تصمیم گیری موثر چگونه است؟
تصمیم گیری موثر فرایندی است که در آن گزینه ها انتخاب می شوند و سپس در جهت اجرا برای دستیابی به اهداف تجاری، عملی میشوند. تصمیم گیری موثر ناشی از یک فرایند سیستماتیک است و با وجود عناصر واضح و مشخص، در یک دنباله مشخص از مراحل صورت می گیرد.
تکنیک های تصمیم گیری (31 تکنیک اصلی)
انواع مختلف تصمیمات چیست؟
موارد زیر انواع اصلی تصمیماتی است که هر سازمانی باید اتخاذ کند:

تصمیمات برنامه ریزی شده و برنامه ریزی نشده
تصمیمات معمولی و استراتژیک
تصمیمات تاکتیکی و عملیاتی
تصمیمات سازمانی و شخصی
تصمیمات عمده و جزئی
تصمیمات فردی و گروهی

مهارت تصمیم گیری چیست؟
در ساده ترین مفهوم، تصمیم گیری عبارت است از انتخاب بین دو یا چند رویکرد. در شکل وسیع تر و حل مسئله، تصمیم گیری شامل انتخاب بین راه حل های ممکن برای یک مشکل است. تصمیمات را میتوان از طریق یک فرایند شهودی یا مستدل، یا ترکیبی از این دو اتخاذ کرد.
چطور تصمیم بگیریم؟
۱-اجازه ندهید استرس بر شما غلبه کند.
۲- کمی به خود فرصت دهید (در صورت امکان)
۳-جوانب مثبت و منفی را بسنجید.
۴-به اهداف و ارزش های خود فکر کنید.
۵-همه احتمالات را در نظر بگیرید.
۶-درباره اش حرف بزنید.
۷-دفتر خاطرات داشته باشید.
۸- برنامه ریزی کنید که چگونه به دیگران خبر بدهید.
تصمیم چیست؟
به عمل یا فرایند تصمیم گیری، تصمیم می گویند.
تصمیم گیری برای قضاوت کردن: معمولا برای دو نفر تصمیم می گیرند.
تصمیم گیری برای همفکری: معمولا کار دشواری است.
تصمیم گیری در روانشناسی چیست؟
در روانشناسی تصمیم گیری به فرایند شناختی گفته می شود که منجر به انتخاب بین یک باور و یا یک عمل از بین چندین گزینه میشود. هر فرایند تصمیم گیری یک انتخاب نهایی را ایجاد میکند که ممکن است منجر به اقدام شود یا نشود.
اجرای تصمیم چیست؟
اجرای تصمیم به معنای انتقال آن به افرادی که به نحوی با آن ارتباط دارند و گرفتن تعهد آنها نسبت به آن. افرادی که به صورت مشورتی و مشارکتی تصمیم میگیرند، ممکن است از نتایج آن بیشتر راضی باشند.
در ادامه: مهارت تصمیم گیری چیست؟ انواع و روش تقویت آن

زندگی جمع و جور

۳۰ راه پیشرفت در زندگی و جمع و جور کردن خودتان

۳۰ راه پیشرفت در زندگی و جمع و جور کردن خودتان
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/08/word-image-189.jpeg

زندگی گاهی اوقات می تواند سخت باشد، خیلی سخت! جوری که احساس کنید حتی نمی توانید نفس بکشید. مردم به شما ضربه می زنند، برنامه های تان ناگهان به هم می ریزند، و رویاهای تان تحت تاثیر این اتفاقات دیگر به حقیقت نمی پیوندند.
اما این ها نباید باعث شود که شما قربانی شرایط بشوید و سرنوشت شما به بازی گرفته شود.
این خود شما هستید که باید ابتکار عمل داشته باشید و غرق در آرامش و خوشبختی به جستجوی رویا های خود بروید.
بنابراین، بیایید درباره چگونه از سر گرفتن زندگی خود صحبت کنیم:
۱-درد و دل کن، اما شکایت نه
چیزی که شاید تا الان نمی دانستید این است که گوش دادن به کسی که بی وقفه از زندگی یا شرایط خود شکایت می کند، اتلاف وقت است و در طولانی مدت به شما آسیب خواهد رساند. اغلب اوقات مردم به دنبال زودتر حل و فصل کردن ماجرا هستند. مثلا دوست شما برای بیستمین بار از وضعیتش گله و شکایت می کند و شما فقط مودبانه سر تکان می دهید و می گویید” خیلی بد است” … و هیچ کار مفیدی انجام نمی دهید.
اما آیا این به آن معنی است که اصلا نباید درباره مشکلات خود با دیگران صحبت کنیم؟ خیر این طور نیست
اما از اول هدف خود از صحبت کردن را مشخص کنید

فقط حرف می زنید که چیزی گفته باشید؟
یا سعی می کنید این گونه احساسات خود را در برابر مشکلی که دارید کنترل کنید؟
آیا به دنبال راه حل می گردید؟

همیشه در حوزه سلامت روان و خودسازی به ما گفته اند که در مورد احساس خود صحبت کنید.
با این حال، این همیشه توصیه خوبی نیست.
نشخوار فکری اصطلاحی در روانشناسی است به این معنا که فرد بار ها و بار ها به مسائل منفی زندگی خود فکر می کند و همین باعث می شود که مشکلات خود را بسیار فراتر از آن چیزی که هست ببیند. تجسم کردن مشکلات، افسردگی و اضطراب را افزایش می دهد.
و باعث ایجاد استرس اضافی می شود و فرد به همین خاطر مدام از همه چیز شکایت می کند.
نکته های کوچک برای زندگی بهتر (22 نکته ریز ولی موثر)
در هر صورت اگر نیاز به آرامش دارید، از ترفند های مدیتیشن، مثل تمرکز بر دم و بازدم استفاده کنید. و به یاد داشته باشید که اطرافیان شما هر کدام مشکلات خودشان را دارند.
مطمئن شوید که شما هم به نوبه خود در کنار آن ها هستید وگرنه متوجه خواهید شد که آن ها از شما دور می شوند و این مسئله، به شما درسی می دهد، که در روز های سخت زندگی دوام بیاورید.
۲- زندگی فعالانه، نه منفعلانه
آیا کار های خود را به تعویق می اندازید؟ افراد زیادی این کار را انجام می دهند. آنچه را که امروز می توانیم به دست آوریم، به فردا موکول می کنیم.
مشکل به عقب انداختن کارها این است که شما کار های مهم خود را فراموش می کنید و کار ها و مشکلات آنقدر روی هم انباشته می شوند که از کاه، کوه ساخته می شود.

و پس از آن شما مجبور می شوید که همه چیز را با هم حل کنید، در حالی که برخی مشکلات، مانع فعالیت شما می شوند .منفعل بودن و هیچ کاری نکردن، به این معناست که هر پیش آمدی به شما فشار می آورد و برای شما تصمیم می گیرد.
اما باید چه کنید؟
فعالانه زندگی کنید. کار هایی را که باید در اسرع وقت به پایان برسند را انجام دهید تا آن ها را از ذهن خود پاک کنید و به سراغ کار های مهم تر بروید.
یک روش ساده که می توانید از آن بهره ببرید، قانون ۵ دقیقه است. اگر می توانید کاری را در پنج دقیقه انجام دهید، فقط سریعا آن را به درستی انجام داده و برای همیشه از سر راه خود بردارید.
ساده است، نه؟
تا آخرین لحظه برای انجام کاری منتظر نمانید. وگرنه زندگی شما را مجبور می کند تا درمسیر هایی که نمی خواهید قدم بگذارید.
فعال باشید و در اولین فرصت کارتان را انجام بدهید.
۳-سازماندهی امور، یک ضلع موفقیت
چرا سازماندهی اینقدر مهم است؟ چون اگر بخواهید کاری را با کیفیت و اساسی انجام دهید، به زمان و مسیر درست نیاز دارید. در ابتدا سازماندهی برنامه ریزی و سپس اجرای برنامه بسیار مهم است.
فرض کنید می خواهید یک ساختمان بسازید، شما می گویید نباید برقکاران قبل از پایه ریزی فونداسیون، چراغ ها را نصب کنند. درست است؟
سازماندهی این گونه به یک زندگی از پیش برنامه ریزی شده، ربط پیدا می کند.
از طریق سازماندهی و اولویت بندی، می توانید برنامه ریزی کنید که چه کارهایی در چه زمانی باید انجام شوند(یا اینکه چه چیزی نیاز به رسیدگی فوری ندارد)
شاید کاری را باید همین هفته انجام دهید اما یک کار دیگر چند ماه مهلت دارد. چطور سازمان یافته و مرتب باشیم (کلیک کنید)
روشی را برای سازماندهی امور پیدا کنید، که به سبک زندگی شما بیاید و به گونه ای باشد که علی رغم به هم ریختگی اوضاع، بتواند به آن ها نظم بدهد؛ چون شما همیشه روی نظم و ترتیب زندگی نمی کنید. برای اینکه بتوانید تاثیرات سازماندهی امور را در زندگی خود ببینید، لازم نیست حتما روش خیلی حرفه ای را در نظر بگیرید.
۴- تعیین کردن اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت
توانایی تعیین اهداف، شما را در زندگی به همان جایی که می خواهید می رساند. اهداف زیادی در زندگی وجود دارند، اما می توان همه آن ها را به سه دسته تقسیم کرد. اهداف بلند مدت همان مقصد نهایی هستند که می خواهید به آن برسید. اهداف میان مدت به شما کمک می کنند تا پیشرفت خود را بسنجید و ببینید که اهداف کوتاه مدت تا چه اندازه شما را درست هدایت کرده اند و اهداف کوتاه مدت گام های کوچکی هستند که شما را در مسیر رسیدن به اهداف و موفقیت بلند مدت همراهی می کنند.
تعیین هدف نیاز به فرایند پیچیده ای ندارد…
7 روش تعیین هدف در زندگی (و رسیدن به آن)
تنها کاری که باید انجام دهید این است که یک هدف بلند مدت را در نظر بگیرید و سپس با مهندسی معکوس راه دست یافتن به آن را پیدا کنید.

اینترنت برای انجام تحقیق در این رابطه اطلاعات خوبی دارد، زیرا می توانید از افرادی که قبلا این کار را انجام داده اند چیز هایی یاد بگیرید، مثلا این که:

از کجا می توان شروع کرد؟
برای رسیدن به هدف باید چه کار کرد؟
دنبال کردن این هدف چه مشکلات احتمالی در پی دارد؟
برای دستیابی به این هدف به چه منابع و دانشی نیازمندید؟
این منابع و دانش را از کجا باید به دست بیاورید؟

برخی افراد دوست دارند برای رسیدن به اهداف خود زمانی مشخص کنند … زندگی من در شش ماه آینده چطور باشد؟ یک سال؟ پنج سال؟ ده سال ؟ چگونه می توانم در این بازه زمانی به این هدف دست پیدا کنم؟
۵- حذف کردن افراد سمی
“شما میانگین ۵ نفری خواهید بود، که بیشترین وقت تان را با آن ها می گذرانید” این جمله نشان می دهد افرادی که در اطراف ما هستند چقدر روی زندگی ما تاثیر می گذارند.
اما قضیه عمیق تر از این حرف ها است، اگر اطراف شما را افراد منفی و بدبین احاطه کرده اند، به سختی می توانید نگرش ذهنی مثبتی داشته باشید یا این که بر اهداف خود تمرکز کنید.
اگر افرادی که در اطرافتان هستند، مدام شما و پیشرفت های شما را تحقیر می کنند، به سختی می توانید پیشرفت کنید. البته این بدین معنی نیست که شما باید روابط خود را با هرکسی که مخالف تان است قطع کنید.
کلمه ” سمی ” را نمی توان به هر کسی اختصاص داد. مثلا به افرادی که حقیقتی را می گویند که شما دوست ندارید بشنوید.
یک فرد واقعا سمی کسی است که به سلامت شما آسیب می رساند. ممکن است این کار عمدا باشد اما اغلب اوقات این افراد به شدت با مشکلات و اختلالات خود درگیر هستند و به همین دلیل به اطرافیان خود آسیب می رسانند. مهم این است که مهربان باشیم و آن ها را درک کنیم.
همچنین مهم است که مرز های محکمی در زندگی خود داشته باشیم تا مطمئن شویم افراد سمی نمی توانند شادی و زندگی ما را خراب کنند.
۶-بهتر مراقبت کردن از سلامت جسمانی
بیشتر مردم به سادگی می توانند از سلامت جسمی خود مراقبت کنند. یک رژیم غذایی سالم، خواب کافی، و ورزش منظم می تواند تاثیرات مثبت زیادی بر سلامت ذهنی و عاطفی شما بگذارد.
هر چه باشد، مدام افسرده بودن و بی حالی باعث می شود تا به سختی درباره خودتان و زندگیتان احساس خوبی داشته باشید. برخلاف باور عمومی ، افراد برای احساس خوب داشتن نیازی به زندگی تجملاتی ندارند.
کار های کوچکی مانند محدود کردن قند و کافئین سطح انرژی کلی شما را تنظیم می کند و به شما کمک می کند تا شب ها راحت تر به خواب بروید و سالم تر زندگی کنید.
غذا های فراوری شده حاوی قندهای تصفیه شده هستند که تاثیر منفی روی بدن شما می گذارند.
در طول روز زمانی را برای ورزش کردن در نظر بگیرید ، حتی ۲۰ دقیقه پیاده روی چند بار در هفته، تاثیر زیادی در سلامت قلب و سلامت مغز شما دارد.
ورزش همچنین به بهبود کیفیت خواب کمک می کند، که این امر برای سلامت جسمی و روحی شما بسیار مهم است.
۷- انجام دادن کار های مورد علاقه
همه ما در زندگی به شور و شوق نیاز داریم. و بهترین راه برای بدست آوردن این شور و شوق این است که کار هایی را انجام دهید که شما را به هیجان می آورند. بله، چیزی که مهم است این است که از زندگی خود لذت ببرید!
اما در وجود همه ما هنرمندی وجود دارد که اشتیاق زیادی به خلق کردن، و شکوفایی عاطفی و ذهنی دارد. شاید در مسیر شغلی خود به آنجا که می خواهید رسیده اید یا شاید هم خیر ! اگر نمی دانید چطور باید به آن مرحله برسید فقط از خودتان بپرسید:

عاشق انجام چه کاری هستید؟
آیا کار مورد علاقه خود را انجام می دهید؟
آیا به اندازه کافی سعی کرده اید که در مسیر مورد علاقه تان قرار بگیرید؟
آیا فقط منتظر نشسته اید؟
پس چرا این کار را شروع نمی کنید؟
آیا با کسی درباره آن صحبت کرده اید و شما را نا امید کرده است؟

اما الان زمان آن فرا رسیده است که این بدبینی ها را نادیده بگیرید و علاقه خود را در آغوش بگیرید. کار خود را شروع کنید، ورزش کنید، کتاب بخوانید!

هر کاری که باعث به هیجان آمدن شما می شود را بیشتر انجام دهید. به علت ارتباط مستقیم بین شغل و سلامت روحی و روانی خیلی مهم است که کار برای شما سرگرم کننده باشد .
در غیر این صورت شما فقط خود را از بین می برید و زمانی که کار ها زیاد تر بشوند، با مشکل رو به رو خواهید شد.
به هیچ کاری علاقه ندارید؟ نمی توانید درک کنید که دقیقا علاقه شما چیست؟ هر چیزی که برای شما جالب می آید را انتخاب کنید و مدتی آن را امتحان کنید!
۸- پذیرش و درک خود
یکی از سخت ترین ها، این طور نیست؟ در ابتدا باید خودتان را درک کنید تا به مرور بتوانید خود را بپذیرید. یک مسیر طولانی که با پیمودن آن افکار، احساسات، و ایده های خود را خواهید پذیرفت. گذاشتن زمان برای دوست داشتن و پذیرش خود، یک سفر مهم است. اگر هر صبح که از خواب بیدار می شوید، احساس کنید عاشق خود واقعی تان هستید، ابزاری قدرتمند در دست دارید که شما را هدایت می کند تا به آن جایی که می خواهید برسید. این امر به شما کمک می کند تا در برابر ظلم و ستم دیگران و بی تفاوتی جهان، مقاوم باشید.
به همین دلیل است که باید برای شناختن خود وقت بگذارید، شما باید لایه های درونی خود را کنار بزنید تا بفهمید واقعا چه کسی هستید و چه هدفی دارید.
زندگی خشن و ناعادلانه است ، بسیاری از اتفاقات بد برای کسانی می افتد که حقشان نیست و این تجربیات اثر بدی روی آن ها می گذارد.
اما تجربیات بد واقعیت زندگی شما نیست ! بخشی از زندگی شما است که باید آن ها را درک کرده و بپذیرید.
۹- شکرگذاری و عدم احتیاج به دیگران برای شاد بودن
اگر برای شاد بودن به دیگران احتیاج دارید و از وجود دیگران اعتبار و انگیزه می گیرید، مثل این است که روی تردمیل بدوید تا هویجی را که در جلو آویزان است بگیرید.
یک تلاش بی فایده که به جایی نمی رسد! چرا؟
زیرا شادی که ما در قالب وجود عوامل خارجی به دنبال آن هستیم ، شادی واقعی نیست.
وقتی ما وسیله ای جدید می خریم، به دنبال یک نوع لذت خارجی هستیم. زیرا به دنبال آن در بدن ما دوپامین و اندورفین ترشح می شود.

اگر من این را داشتم خوشحال می شدم
اگر من آن را داشتم خوشحال می شدم
شاید فقط برای مدتی خوشحال شوید…

اما دیر یا زود از این موضوع خسته می شوید و به دنبال چیز دیگری برای ترشح این مواد شیمیایی در مغز خود می گردید.
این روند ما را در چرخه ای گرفتار می کند که از دنبال کردن چیزی بخاطر داشتن چیزی دست برنمی داریم. زیرا ما فکر می کنیم که بعضی چیز ها به ما خوشبختی می دهند.
… اما اصلا درست نیست.
البته این بدان معنا نیست که پول و . . . نمی توانند باعث شادی ما بشوند. اصلا این گونه فکر کردن مسخره است.
برخی از مردم خوشحال نیستند زیرا نمی توانند زندگی کنند و به خواسته های خود برسند. و این قابل درک تر است زیرا مسئله در اینجا مثل خرید کردن برای خوشحال شدن نیست.
این مسئله می تواند به خودی خود زندگی شما را تحت کنترل بگیرد. اما به یاد داشته باشید که جایی بیرون از وجود خود شادی را نخواهید یافت. خوشبختی چیزی است که با گذشت زمان و از وقتی که شروع به خوب رفتار کردن با خود می کنید و همانجور که هستید و با هر آنچه که دارید خود را می پذیرید، آغاز می شود.
همه این ها بدین معنی نیست که شما نباید برای موقعیت های بهتر تلاش کنید. بلکه فقط باید حواس خود را جمع کنید تا در دام افکاری که به شما می گویند خوشبختی جایی آن بیرون است نیفتید. روش حذف افکار منفی در اینجا
۱۰- شروع به کار کن
می دانید بدتر از شکست خوردن چیست؟ هیچ کاری نکردن!
هیچ کاری نکردن تضمین نمی کند که در رسیدن به هدف موفق خواهید شد. می توانید که برای برنامه ریزی کردن و پیدا کردن مسیر خود مدت زیادی زمان بگذارید، اما سرانجام باید شروع به کار کنید.
بسیاری از مردم زمان زیادی را برای رسیدگی به جزئیات کوچک هدر می کنند تا سعی کنند به نتیجه مطلوب برسند. تنها کاری که آن ها انجام می دهند اتلاف وقت ارزشمند خود است. چیزی که برای همیشه از دست شان می رود.
یکبار که رفت، برای همیشه رفته است.

بنابراین کار های خود را انجام دهید، ممکن است در بعضی از آن ها شکست بخورید، اما خب شکست اجتناب ناپذیر است.
شما می توانید از شکست خوردن بترسید و از آن به عنوان یک توقف بزرگ و شدید یاد کنید و یا می توانید به شکست به عنوان گامی در مسیر موفقیت نگاه کنید.
با تلاش و شکست پشت سر هم، شما چیز هایی را یاد می گیرید که کمک می کنند تا رویکرد خود را تقویت کنید و استراتژی خود را توسعه دهید.
مهارت های زندگی (10 مهارت معروف که همه باید بلد باشند)
علاوه بر این وقتی کاملا از آن وضعیت شکست خورده خارج می شوید، آدم جدیدی شده اید با آموخته های بیشتر.
تجربه می تواند یک معلم عالی باشد. پس از شکست نترسید و آن را به انگیزه ای برای موفق شدن تبدیل کنید. و همچنین اجازه ندهید که شکست خوردن شما را از دنبال کردن آنچه در زندگی می خواهید منع کند.
خیلی وقت ها همه چیز مطابق برنامه پیش نمی رود و این اشکالی ندارد. زیرا به این معنا نیست که شما خوب پیش نمی روید یا این که عقب ماندن پایان پیشرفت شما است .تا زمانی که از این وضعیت خارج شوید، پیشرفت شما پایان نیافته است.
۱۱-شادی بلند مدت بهتر از لذت کوتاه مدت
از امروز لذت بردن خوب است اما اگر به این معنا باشد که باید رویا های آینده خود را قربانی کنید، اصلا ارزش ندارد.
گاهی اوقات شما باید در برابر امیال خود مقاومت کنید تا لذت لحظه کنونی را به حداکثر برسانید. و بدانید که این کار شما را به هدف زندگی تان نزدیکتر می کند. این کار می تواند به این معنی باشد که پول هایتان را برای روز های آینده ذخیره کنید تا اینکه آن را صرف چیزی کنید که صرفا از آن لذت می برید. نه گفتن به مهمانی ها و مراسمات به منظور مطالعه برای امتحان سخت آینده، بهترین شانس برای کسب نمره خوب را به شما می دهد.
از دست دادن فرصت در حال حاضر ممکن است در آینده منجر به کسب فرصت های بهتر شود.
لازم به یاد آوری است که در آینده احساس خواهید کرد که لذت کوتاه مدت را به شادی بلند مدت ترجیح می دهید.
۱۲- داشتن روالی موثر در زندگی
کار هایی که روزانه بدون نیاز به فکر کردن انجام می دهید روال زندگی شما است. اما در حال حاضر روال شما چیست؟ و آیا به شما کمک می کند که در زندگی خود نظم و ترتیب داشته باشید. یک روال خوب باید به گونه ای باشد که با آن به همه کار های کوچک اما ضروری روزانه برسید.
انجام کارها به طور موثر و بدون شکست به این معنی است که ذهن شما آرام خواهد شد. یک روال روزانه مناسب فشار را از روی ذهن شما برمی دارد و به جای اینکه دائم نگران کارهایی باشید که باید انجام شود، میدانید که باید آنها را در چه روزی و چه ساعتی انجام دهید.ممکن است روز چهارشنبه و پنجشنبه خود را برای نظافت انتخاب کنید و مثلا جمعه ها برنامه سفر و یا رسیدگی به کار های عقب افتاده را بچینید.
داشتن یک روال زندگی مناسب، کمک می کند که کار ها را بدون هیچ مشکلی انجام دهید.
۱۳-تصمیم گیری با دقت بیشتر
شاید شما صدها یا هزاران تصمیم در طول هفته بگیرید. تصمیمات بزرگ و کوچک، این تصمیمات می توانند بر روی روند زندگی شما تاثیر بگذارند. هر تصمیمی که میگیرید نتیجه ای به دنبال دارد و این نتیجه هم می تواند به نفع شما باشد و هم به ضرر شما! وقتی صحبت از گرفتن تصمیمات مهم در زندگی می شود عجله نکنید. برای سنجش گزینه های مختلف، مزایا و معایب هر یک، وقت بگذارید تا بتوانید بهترین انتخاب ها را تا حد ممکن انجام دهید. اطمینان حاصل کنید که در مورد تصمیم خود با ذهن باز و انتقاد پذیر فکر کرده اید. توصیه های دیگران را کورکورانه انجام ندهید فقط بخاطر اینکه فکر می کنید آن ها می دانند چه چیزی درست است.
زمانی که همه گزینه ها را با دقت بررسی کردید می توانید تصمیم بگیرید. بهبود توانایی تصمیم گیری می تواند زندگی شما را در مسیر درستی قرار دهد.
۱۴- سخت گرفتن به خود
ممکن است خود را سخت کوش بدانید، اما اغلب از همه توان خود به خوبی استفاده نمی کنید. اگر چه ممکن است راه حلی همیشگی برای حل مشکلات شما وجود نداشته باشد، اما می توانید زمان های خاصی را به حل آن ها در طول زندگی اختصاص دهید. ماندن در اضافه کاری یا تلاش برای خارج شدن از وضعیت برشکستگی، یا صرف کردن تعطیلات آخر هفته تان برای درست کردن حمام با وجود این که با هدف شما مرتبط نیست؛ به شما نشان خواهد داد که چقدر می توانید فعال باشید.
شاید متوجه نباشید اما شما فردی مقاوم هستید که به راحتی می توانید سختی های جسمی و روحی را که برای انجام کار ها لازم است، تحمل کنید.
۱۵- پیشرفت را در نظر بگیرید نه به کمال رسیدن
شما نمی توانید انتظار داشته باشید که در یک چشم برهم زدن از وضعیت فعلی خود به رویایی که در سر دارید برسید.
رویای شما ممکن است همیشه یک رویا باقی بماند، زیرا جزئیاتی دارد که در دنیای ما نمی تواند به واقعیت برسد.
در عوض، بر روی پیشرفت کردن در مواردی که بیشترین اهمیت را دارند تمرکز کنید تا زندگی شما به آرامی بهبود یابد و بیشتر مواقع لذت بخش باشد.

اگر اوضاع در حال حاضر بد است، ابتدا سعی کنید آن ها را بهبود ببخشید و سپس سعی کنید مراحل مختلف تا رسیدن به سطح عالی را طی کنید. اگر بتوانید به سطح عالی برسید، یعنی از ۹۹ درصد مردم بهتر عمل کرده اید.و این درجه را میتوانید در هر حوزه ای کسب کنید. سعی کنید وضعیت کاری خود را به مرور زمان بهبود ببخشید و همچنین اهداف مربوط به سلامتی خود را نیز گام به گام دنبال کنید. کارهای کوچکی را انجام دهید که میتواند روابط شخصی شما را شاد و صمیمی کند . تا جایی که ممکن است روبه جلو حرکت کنید و هنگامی که با مشکلات رو به رو می شوید فقط به مواردی که می توانند اوضاع را بهبود ببخشند رجوع کنید.
۱۶- تمرکز برای تسلط یافتن بر اصول اولیه
با در نظر گیری همه موارد ، درست انجام دادن اصول اولیه ۹۰ درصد مسیر است. در این صورت تنها باید نگران جزئیاتی باشید که آن ده درصد را شکل می دهند.
اگر به فکر کاهش وزن خود هستید، لازم نیست نگران تعادل میزان کربوهیدرات و چربی ها و قند های مصرفی خود باشید، فقط روی کنترل حجم وعده های غذایی خود تمرکز کنید.
اگر می خواهید شریک بهتری برای همسر خود باشید، هدایای فانتزی و ابراز محبت بیش از حد را فراموش کنید و فقط سعی کنید در همه حال با احترام رفتار کنید.
بیشتر چیز ها در زندگی دارای پایه هایی هستند که برای ساخته شدن آن چیز باید برقرار باشند . مانند باقی سازه ها این پایه های محکم و پایدار را فراهم کنید تا بر اساس آن ها آینده ای مثبت بسازید.
شما هیچ وقت بدون داشتن مهارت در پختن نان و شیرینی، یک قنادی تاسیس نمی کنید. همین امر در سایر زمینه های زندگی نیز صادق است.
۱۷-رو به رویی و غلبه بر ترس ها
چه چیزی باعث می شود که زندگی خود را سر و سامان ندهید؟
جواب احتمالا ” ترس ” است.
ترس یکی از بزرگ ترین موانع برای دستیابی به نتایجی است که در هر کاری آرزو داریم. و در زندگی ترس همان چیزی است که شما را از انجام اقدامات لازم برای بهبود شرایط باز می دارد.
از چی میترسی؟ مدتی را فکر کنید و کاملا با خود صادق باشید. هنگامی که ترس های اصلی خود را مشخص کردید، لازم نیست که آن ها را کاملا از بین ببرید بلکه فقط باید بتوانید علی رغم آن ها پیش روی کنید.
شجاعت این نیست که ترسو نباشید، به هر حال در زندگی با ترس رو به رو می شوید و باید کاری کنید. در نهایت اگر بتوانید بدون توجه به ترس های خود، دست به کار شوید، این ترس ها کاهش می یابند.
شاید به طور کامل از بین نروند اما احساس خواهید کرد که قابل کنترل هستند. ترس چیست و روش غلبه بر آن
۱۸- جشن گرفتن پیروزی ها
هر زمان که توانستید بر مشکلات غلبه کنید، با ترس ها روبرو شوید یا کاری را که باید انجام شود انجام دهید، برای خود جشن بگیرید. یک پاداش کوچک بدون اینکه زیاده روی کنید ، برای خود در نظر بگیرید.
و بخاطر قدم هایی که در جهت بهبود زندگی برداشته اید، به خودتان افتخار کنید. به این موفقیت ها به چشم چیزی که شایسته تجلیل است افتخار کنید. زیرا حتی کوچک ترین عملی می تواند زندگی شما را به سمت مثبت سوق دهد.
۱۹-طلب کمک کردن
مدیریت برخی امور برای بعضی از افراد به تنهایی دشوار است، دو یا چند نفر را برای حل یک مشکل در نظر بگیرید و با هم همکاری کنید. این گونه شانس بیشتری برای موفقیت خواهید داشت. بنابراین از درخواست کمک در مواقع ضروری نترسید. احتمالا متوجه شده اید که بسیاری از مردم از کمک کردن به کسی که دوستش دارند لذت می برند و اگر شخصی نتواند در یک مورد خاص به شما کمک کند به یاد داشته باشید که سازمان هایی برای کمک کردن وجود دارند.
همچنین فراموش نکنید که درخواست کمک نه شما را کوچک میکند نه این که بر دوش کسی سنگینی می کند. همه ما گاه به گاه به کمک کوچکی احتیاج داریم.
۲۰- بازخورد گرفتن
یکی از کار های دیگری که باید انجام دهید بازخورد گرفتن از دیگران است، این گونه در آینده کارهای خود را به شکل بهتری انجام می دهید.
به هر حال ممکن است شما متوجه یک سری از نکات نشوید و دیگران که کار شما را تحت نظر داشته اند، به شما بگویند چه اشکالاتی دارید و چگونه باید رویکرد خود را بهبود ببخشید.

مثلا هنگامی که در مصاحبه شغلی خود موفق نبودید ، از کارفرما بپرسید که اشکال کار شما کجا بوده است. این کار به حل مشکل برای مصاحبه های آینده و داشتن شانس بیشتر برای تامین شغل کمک می کند.
شما حتی می توانید از دیگران بپرسید چگونه در روابط خانوادگی و دوستانه خود خوب هستند و شما باید چه کاری برای بهتر شدن انجام دهید.
فقط مطمئن شوید که به آن ها گوش می دهید و با آغوش باز پذیرای انتقادات هستید.
۲۱- به خود گرفتن ممنوع
واقعیت زندگی این است که اتفاقات بد برای افراد خوب می افتد . اما لزوما به معنای این نیست که شما چه سرنوشتی خواهید داشت یا این که به عنوان یک شخص کی هستید. همچنین نظرات دیگران درباره شما حقیقتی نیست که حتما باید باور کنید . برخی از افراد شما را دوست ندارند و به همین خاطر چیز هایی می گویند یا کارهایی انجام می دهند. اما شما نباید این رفتار ها را به عنوان چیزی که سزاوارش هستید بپذیرید.
مشکل اغلب مربوط به خود آن ها است، و اقدامات آن ها واقعیت وجودی خودشان را نشان می دهد، نه شما.
از سوی دیگر عصبانی شدن برای هر چیزی که یک نفر می گوید یا انجام می دهد، حتی در صورت عدم وجود قصد بد، اتلاف وقت و انرژی شما است.
اگر احساس می کنید بیش از حد مورد حمله قرار می گیرید، یعنی به اندازه کافی مشغول ساختن مسیر زندگی خود در جهت مثبت هستید و اصلا لازم نیست آن ها را جدی بگیرید.
۲۲-صرفه جویی
اگر در حد توان خود تلاش نکنید و برای نیاز های مالی آینده خود برنامه ریزی نکنید، دیر یا زود با مشکلاتی رو به رو خواهید شد. صرفه جویی به معنای نفی لذت های ساده زندگی نیست ، بلکه به معنای در زمان درست خویشتنداری کردن است. و همچنین به معنای بودجه بندی دقیق است تا اطمینان حاصل شود که در آمد ما کمتر از خرج هایمان نیست. و همچنین به معنای جلوگیری از پول خرج کردن های غیر ضروری ما و یا تجملات گرایی است. و یا این که بجای خرید وسایل جدید، از همان چیزهایی که داریم به درستی استفاده کنیم. صرفه جویی کاری است که بدون توجه به سطح در آمد شما، به شما کمک خواهد کرد. و استرس را در صورت کم بودن درآمد کاهش می دهد.
۲۳- زندگی درام نیست!
زندگی لحظات آرام و مسالمت آمیزی دارد اما زمان هایی نیز وجود دارد که مردم باعث می شوند آرامش شما از بین برود.
فکر کردن به مشکلات و مسائل شخصی دیگران تخلیه انرژی و هدر دادن زمان است، به جای آن بر نظم دادن به زندگی خود تمرکز کنید.
اگر زندگی خود را از حالت درام خارج کنید، می توانید به سادگی وضعیت خود را بهبود ببخشید.
تا زمانی که دیگران خودشان نخواسته اند نظرات خود را بیان نکنید. از مشارکت در بحث های دیگران خودداری کنید. از رعایت فاصله با افرادی که زندگی آن ها پر از نمایش است نترسید.
۲۴-تعیین حد و مرز
شما باید مرز های مشخصی را با افراد در زندگی و ذهن خود تعیین کنید تا بتوانید از مشارکت در چیز هایی که به نفع شما نیستند جلوگیری کنید. یاد بگیرید که به افراد و فرصت هایی که به هدف شما ارتباطی ندارند، نه بگویید.به این که به چه کسی و به چه چیزی کمک می کنید دقت کنید. البته خوب است که به عزیزی که نیاز واقعی به کمک شما دارد، کمک کنید، اما مطمئن شوید مردم از شما سوء استفاده نمی کنند.اگر شخصی بیش از حد به شما در زندگی کمک می کند تا شما هم به او کمک کنید، از او بپرسید که چرا این زمان را برای خودش صرف نمی کند؟
خودخواهی نیست که نیاز های خود را در اولویت قرار دهید.
در بلند مدت، هنگامی که همه چیز در زندگی شما حل و فصل شد، بهتر می توانید به دیگران کمک کنید.
۲۵-کشف کردن انگیزه
انگیزه به شما کمک می کند تا اقدامات مثبتی را انجام دهید و زندگی خود را بهبود ببخشید. اما انواع مختلفی از انگیزه وجود دارد و همه آن ها بدرد شما نمی خورند. گذراندن مدتی برای فهمیدن آنچه واقعاً به شما انرژی و انگیزه می دهد باعث می شود موفق تر شوید. شاید وقتی با گروهی از افراد که همگی روی موضوعات مشابه کار می کنید همراه شوید، بیشترین انگیزه را داشته باشید.
یا بودن با افرادی که یکدیگر را برای رسیدن به اهداف خود حمایت و تشویق می کنند، به شما انگیزه بدهد. یا شاید انگیزه شما از موفقیت های قبلی در کارهایتان سرچشمه می گیرد. یاد بگیرید که از هر چیزی که به شما انگیزه می دهد استفاده کنید تا بتوانید در سخت ترین شرایط و بدون اشتیاق هم ادامه دهید. با این 7 ترفند یک بار و برای همیشه با انگیزه بمانید
۲۶- در لحظه زندگی کن
آنچه دیروز انجام دادید دیگر قابل تغییر نیست. در بسیاری از موارد به حال اهمیت کم تری می دهید. آنچه فردا ممکن است انجام دهید مهم است، اما بیشترین اهمیت را کاری که امروز انجام می دهید دارد. امروز روزی است که واقعاً مهم است. بنابراین به جای اینکه وقت خود را صرف نگرانی در مورد گذشته یا آماده شدن برای آینده کنید، بر آنچه که می توانید امروز، در حال حاضر، در این لحظه انجام دهید، متمرکز باشید.
امروز چه کاری می توانید انجام دهید که زندگی شما را در مسیر مثبت تری قرار دهد؟ روی چه چیزی باید کار کنید؟ چه شغل هایی را می توانید امتحان کنید، با چه مشکلاتی می توانید کنار بیایید؟ برنامه ریزی برای فرداها باید از همین امروز شروع شود. و شما باید بر انجام این برنامه ها تمرکز کنید . البته آنقدر درگیر جزئیات نشوید که کارهای تان به تعویق بیافتد و جوری بشود که هیچ وقت انجام نشوند.
۲۷- آرامش در هنگام ناکامی
وقتی زندگی شما آنجایی که دوست دارید نیست ، باید راهی پیدا کنید تا آن را به جایی که می خواهید باشد برسانید. این سفر با شکست همراه خواهد بود. البته شکست اجتناب ناپذیر است. نکته اصلی این است که در این مراحل عقب نمانده خونسردی خود را حفظ کرده و اجازه ندهید که این ناکامی ها شما را به طور کامل از مسیر خارج کنند. بله، شما غمگین می شوید، اما اگر بتوانید روی اقداماتی که می توانید برای پیشبرد هدف خود انجام دهید تمرکز کنید، این مشکلات موقت خواهند بود . مشکلات را به عنوان فرصتی برای آزمایش عزم و اراده خود ببینید. و پس از گذشت از این مراحل، به آن ها به عنوان لحظاتی نگاه کنید که در آن ها شخصیت و پشتکار شما نمایان شد.
۲۸- درک دلایل و نتایج
اقدامات و تصمیم گیری های شما هر کدام نتیجه ای را به دنبال خواهند داشت . بسیار مهم است ارتباط بین آنچه انجام میدهید و آنچه در زندگی شما اتفاق می افتد را درک کنید. و این موضوع از دو جهت مفید است:

در مرحله اول ، به شما کمک می کند تا ببینید چه زمانی ممکن است یک اقدام منجر به نتیجه منفی شود. اگر میبینید ممکن است نتیجه منفی باشد، می توانید این کار را انجام ندهید یا اقدامات احتیاطی لازم را برای به حداقل رساندن خطر انجام دهید.
ثانیاً، به شما امکان می دهد نتایج مثبت اقدامات خود را پیش بینی کنید. این آگاهی از پیروزی احتمالی آینده می تواند نیروی محرکی باشد که شما را مجبور به انجام آن عمل می کند.

کورکورانه و غافل از اینکه به کجا می روید در زندگی خود گام برندارید . چشمان خود را باز کنید تا بتوانید مسیر درست را ببینید. و سپس تصمیم بگیرید که آیا می خواهید در آن مسیر بمانید یا راه دیگری پیدا کنید.
۲۹- مسئولیت پذیری
وقتی مشغول انتخاب مسیر زندگی خود هستید، علاقلانه تر تصمیم بگیرید . اما شما همیشه نمی توانید درست تصمیم بگیرید، زیرا گاهی اوقات تحت تاثیر امیال نفسانی خود قرار می گیرید و بدون این که تقصیری داشته باشید تصمیم نادرستی می گیرید. وقتی این اتفاقات می افتد، مسئولیت آن را به عهده بگیرید و از آن ها درس بگیرید. دیگران را بخاطر اشتباهات خودتان سرزنش نکنید و یا سعی نکنید که از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنید.
ذات انسان از دوران کودکی این است که با آزمون و خطا کردن، یاد می گیرد چه کاری باید انجام دهد و دانشمندان نیز همین گونه با اشتباه کردن و تلاش برای ایجاد رویکردی متفاوت، پیشرفت های بزرگی می کنند.
10 تا از راههای خوشبختی در زندگی (و نتایج یک تحقیق جدید)
اعتراف به این که انتخاب نادرستی کرده اید قدمی به سوی انتخاب بهتر در آینده است . اگر از اشتباهات خود درس نگیرید ، محکوم به تکرار آن هستید.
۳۰-کنار گذاشتن موارد خارج از کنترل
در حالی که حواس شما به همه چیز است، ممکن است یکسری از عوامل خارجی که قدرتی خارج از کنترل شما دارند، شرایط منفی ایجاد کنند. این چیز ها هر چقدر هم ناخوشایند باشند، اجازه ندهید که ذهن شما را درگیر کنند. اگر بخاطر اتفاقات منفی که علی رغم خواست و نیت شما رخ می دهند، خشمگین و غمگین باشید ، توان خود را از دست می دهید.
این مسئله می تواند منجر به این ایجاد این ذهنیت در شما شود که قربانی هستید و جلوی پیشرفتتان را بگیرد.به جای آن به این فکر کنید که این اتفاق خلاف میل شما رخ داده است و لازم نیست تلاش بیش از حدی برای رفع آن بکنید .اینجا است که قدرت نهفته شما خود را نشان می دهد و زندگی خود را برای یک عمر سر و سامان می دهید.

زن موفق

چگونه یک زن موفق باشیم؟ (10 ویژگی و 5 عادت که باید ایجاد کنید)

چگونه یک زن موفق باشیم؟ (10 ویژگی و 5 عادت که باید ایجاد کنید)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/08/word-image-41.jpeg

بیایید کمی تمرین کنیم. چشمتان را به مدت 30 ثانیه ببندید و در ذهن خود تصور کنید یک زن موفق چگونه زنی می تواند باشد؟ چه کسی را در ذهن تان به عنوان یک زن موفق مجسم کردید؟ آیا این یک چهره عمومی و موردی آشنا در نظر شما بود؟ یا فقط یک سایه مبهم در ذهن تان مجسم شد؟
وقتی حرف از موفقیت به میان می آید ، افراد زیادی در برابر دیدگان شما نقش می بندند. به منظور بیان عمیق تر این موضوع با دو تن از زنان موفق و در عین حال با انگیزه مصاحبه ای انجام داده ایم و از آ نها درخصوص عادات روزانه شان که موجب کسب موفقیت شان شده ، سوال کردیم. آن ها حرف های زیادی در این خصوص داشتند که در این مقاله مواردی از صحبتهای شان را عنوان می کنیم:
“ایشا رادنام ” مدیر متخصص در بخش حقوقی شبکه آی پی و خدمات رسانه ای است و تجربه موفقی با بیش از 15 سال فعالیت در این حرفه دارد و در حال حاضر مدیر اجرایی بخش حقوقی شرکت ” لاینزگیت” است. وی با اشتغال در شرکت هایی چون سونی، تیونر، ریلاینس و دیگر شرکت ها توانمندی ها و مهارت های خود را بالاترین سطح ممکن به کار گرفت.
در واقع بر اساس قوانین شبکه های آی پی، نام ” ایشا “جز نفرات برتر لیست 50 نفره زنان موفق ثبت شده است که به نوعی موفقیت این زن می تواند انگیزه تلاش برای بسیاری از دختران باشد.

“وانشیکا گوئن کا، “موسس شرکت “کول کانیا” است و زنان زیادی را در مسیر رسیدن به رویاهای شان هدایت می کند. وی با کسب رتبه عالی از دانشگاه “براون” فارغ التحصیل شد. توانمندی و مهارت وی در حل مسائل و نیز تشنگی او در کسب علم آموزی، موجب اعتبار و شهرت نامی وی شد (که همچنان نیز در حال علم آموزی است) وی با سابقه اشتغال در شرکت های “ای وای” ، ” مکنزی اند کامپنی” و “ولزپون” در رزومه کاری خو، خواستار کارآفرینی شده و می خواهد در حرفه خود موفق تر از گذشته باشد.
حال که بر اساس این مقدمه با این دو زن موفق و باانگیزه در حرفه خودشان آشنا شدید، بهتر است بدانیم عادات روزانه آن ها (و دیگر زنان موفق در مشاغل شان) چگونه بوده است که در مسیر زندگی خود زنانی موفق بوده اند؟ در این مقاله با برخی از ویژگی های زنان موفق آشنا می شویم:
1-آن ها خود را با چالش ها مواجه می کنند
هیچ کس تابه حال با تنبلی و بدون تلاش به قله های موفقیت دست نیافته است. به عنوان مثال روزانه 10 تمرین ورزشی پوش آپ برای خودتان در نظر بگیرید .به خودتان فرصتی دهید تا بتوانید هر روز بر میزان این تمرینات بیفزایید. یکی دیگر از روش های چالش، داشتن فعالیت و تکاپوی شغلی است و لذا از هر گونه بی تحرکی در حرفه تان دوری کنید.
به گفته ایشا بسیاری از مردم به دنبال داشتن یک شغل هستند، اما در پی کسب مهارت و تخصص های لازم در آن شغل نیستند. وی می گوید من به شغل هایی که در آن فرد هیچ گونه تکاپو و فعالیتی ندارد و گویی یک وضعیت نباتی دارد، هیچ گونه علاقه ای ندارم و همیشه دلم می خواهد بیش از این فعال باشم.”
زندگی بدون رویارویی با چالش ها و بدون تلاش و فعالیت چه معنایی می تواند داشته باشد؟
“ایشا رادنام“مدیر بخش حقوقی شرکت “لاینزگیت”

2- زنان موفق فعالیت شان منظم و سازماندهی شده است
آن ها در مسیر حرکت به جلو به طور منظم و سازماندهی شده حرکت دارند. فهرستی از فعالیت های روزانه در محل کاری خود قرار داده اند. به عنوان یک زن موفق توجه به اینکه چطور برای روز و هفته خود برنامه ریزی کرده و تا چه حد وقت به دیگران اختصاص می دهید، عامل بسیار مهمی است.
یک نکته موثر سازمانی که توسط “وانشیکا”عنوان شده، این است که زمان خود را در طی هفته در کجا سپری می کنید و در عین حال وقت و انرژی خود را صرف چه کسانی می کنید؟ زمانی که پاسخ مربوط به این سوالات را ارائه دادید، آنگاه می توانید ارزیابی کنید که آیا اهداف بلند مدت تان را دنبال می کنید؟
حتما بخوانید: موثرترین روش برای رسیدن به مثبت اندیشی و حذف افکار منفی در زندگی
“ایشا” می افزاید همچنین بسیار حائز اهمیت است که بدانید چه زمانی وظایف محوله را باید انجام دهید. به عنوان مثال اگر هدف شما در دراز مدت افتتاح یک رستوران بوده است و زمان زیادی را صرف پیدا کردن یک سرمایه گذار کرده اید و چندان درصدد پرداختن به دستورالعمل های لازم دیگر نبوده اید حالا زمان آن فرا رسیده که مسائل مالی رستوران را به شریک خود و یا یک مشاور مالی محول کنید و خودتان به سراغ شرح وظایف و دستورالعمل های قسمت آشپزخانه رستوران بپردازید.
به کار بستن این روش، شما را تا حد زیادی برای رسیدن به اهداف تان یاری می کند و درعین حال لحظه ای از فرصت شغلی خود را اتلاف نکرده اید!
3- زنان موفق عقاید خود را آزادانه بیان می کنند
زنان موفق همواره از حس اعتماد به نفس فوق العاد ه ای برخوردارند و تمایل دارند عقاید خود را آزادانه بیان کنند بنابراین اگر شغل یا موقعیتی دارید که در خصوص آن احساس رضایتمندی ندارید، لازم است عقاید خود را آزادانه ابراز کنید.
ایشا در بیان میزان اهمیت ابراز عقیده، می گوید باید بدانید در چه موقعیتی قرار گرفته اید و در عین حال چه کاری تصمیم دارید انجام دهید. چنانچه موقعیتی که در آن قرار گرفته اید ، منطبق با اهداف و سطح انتظارات شما نیست، باید بتوانید در خصوص تغییراتی که مدنظرتان است، ابراز عقیده کنید. وی می گوید” اگر حرفهای تان را در خود نگه دارید و ابراز عقیده نکنید، آینده روشنی در این مسیر برای تان وجود نخواهد داشت!”
چگونه زن مستقل و قوی باشیم؟ (این 21 کار را انجام ندهید)
وقتی مصمم می شوید که عقایدتان را بیان کنید، در اولین گام نفسی عمیق بکشید و به خودتان کاملا اعتماد کنید.
“وانشیکا” نیز می گوید خودتان را نسبت به دیگران در اجرای این پروژه چگونه ارزیابی می کنید؟ بنابراین به خودتان فرصت و موقعیت بیشتری بدهید و در عین حال از گام های کوچک در این مرحله شروع کنید.
از اینکه ابراز عقیده کنید هراسی به دل راه ندهید!
4-آن ها اهداف خود را ذهن تصویرسازی می کنند
تجسم و تصویرسازی ذهنی، موضوعات فوق العاده مورد بحثی هستند و اجازه دهید در این جا یکبار و برای همیشه به آن ها اشاره کنیم. وانیشکا بر این باور است که تعیین و شفاف سازی مقاصد ، ما را در رسیدن به اهداف کمک می کند. در عین حال ایشا به برخی اقدامات در حین تعیین و شفاف ساز ی مقاصد اشاره می کند و اینکه زنان موفق همواره این اقدامات را به طور فعال در مسیر رسیدن به هدف انجام می دهند. همچنین در این راستا باید کمی صبور بود ،چرا که نتایج این اقدامات گاهی چندان فوری نخواهد بود.
اگر شما جز افرادی هستید که در تعیین مقاصد خود با مشکل مواجه هستید، بهتر است همیشه با خود تکرار کنید من هر روز رویا هایم را دنبال می کنم.
“وانشیکا گوئن کا”موسس و رییس شرکت”کول کانیا

6-زنان موفق همواره مسیر موفقیت را ادامه می دهند
جهان دائما در حال تغییر است پس چرا شما تغییر نکنید؟ مهم نیست در چه صنعت و حرفه ای اشتغال دارید. آنچه حائز اهمیت است اینکه زنان موفق باید در راستای رسیدن به موفقیت همواره ثابت قدم باشند و آموخته های شان را در این راه به خوبی به ببندند.
ایشا می گوید ” من به عنوان عضوی از یک صنعت و کار گروهی، همواره درصدد یافتن راهکار های جدیدی برای پیشبرد اهداف شرکت هستم. در عین حال حس همراهی و مشارکت همه افراد در این کار گروهی به من کمک می کند تا اطلاعات بهتری درخصوص مسائل مربوط به شرکت داشته باشم.
20 راز زنان موفق در زندگی زناشویی (از زبان زوج های با تجربه)
وانیشکا نیز ادامه می دهد بهتر است در ابتدا به منظور معادلات بین المللی تجاری، تایید موضوع مربوطه ، شبکه سازی و نیز حضور در وبینارها و کارگاه ها، پلتفرم های مختلف با یکدیگر الحاق شوند “زمانی که از وی سوال شد زنان به منظور طی مسیر موفقیت ،چه کاری می توانند انجام دهند ،در پاسخ گفت:
زنان باید به خوبی توانمندی هایشان را باور داشته باشند.
7-زنان موفق به طور جدی خود مراقبتی دارند
زنان موفق بهتر است زمانی را به برخی فعالیت های خود مراقبتی به منظور رفع استرس های کاری اختصاص دهند. فعالیت هایی چون سفر و استفاده از ماساژ درصدر فهرست فعالیت های خود مراقبتی قرار دارند و البته امروزه زنان گاهی فعالیت های دیگری به عنوان جایگزین این فعالیت های خودمراقبتی، برای کاهش استرس های خود در نظر گرفته اند.
در حالی که وانیشکا فعالیتی چون روزنامه نگاری را در کاهش استرس های کاری خود موثر می داند ، ایشا فعالیت مورد علاقه خود در این خصوص را تماشای فیلم و صرف نوشیدنی عنوان می کند. فعالیت مورد علاقه شما برای کاهش استرس های کاری تان چیست؟
8-زنان موفق ، همواره در حال یادگیری هستند
یادگیری، یک پروسه زندگی است که هیچ گاه در طول زندگی برای آن دیر نیست. هیچ کس نیست که بتواند ادعا کند من همه چیز را می دانم. این نکته مهم و کلیدی است که زنان موفق خود به شدت بر مبنای آن عمل می کنند.
وانیشکا نه تنها یک کار گروهی را در محیطی فرهنگی و در عین حال شاد، رهبری می کند بلکه همواره سعی می کند از شکست دیگر افراد تجربه آموزی کند. وی بر این باور است “ما از شکست ها بیشتر از موفقیت ها درس می گیریم.” ایشا نیز می گوید آن افرادی که از یادگیری سرباز می زنند، آیا تصور می کنند همه راهکار ها و دانسته هایشان در مسیر درستی است؟ وی می گوید اگر فرصتی داشته باشم تمایل دارم با روش های مدیریتی مدیران موفق بیشتر آشنا شوم و در این زمینه کسب تجربه بیشتری داشته باشم. (البته در درجه اول باید بتوانم زمانم را مدیریت کنم!)
سرمایه گذاری برای علم بهترین بهره است.
بنجامین فرانکلین
9-زنان موفق وجود ناهنجاری ها را باور دارند
به گفته “ماریو کندو” وجود ناهنجاری ها جزئی از زندگی خیلی از افراد شده است.
وانیشکا می گوید هر آنچه مشاهده می کنید ، در روان شما تاثیر می گذارد. ناهنجاری ها ذهن را پاک می کند. او می گوید “ارتباط شما با اطرافیان تان در واقع به نوع رابطه شما با دیگر افراد کمک می کند” بنابراین بهتر است یک دوستی بی روح و خالی از لطف پانزده ساله خود را کنار بگذارید و به دنبال دوست صمیمی خود که سال هاست او را گم کرده اید، باشید.
تیپ های شخصیتی زنانه (9 نوع رایج)
ایشا بر این باور است که ناهنجاری ها بیشتر جهت گیری درونی دارند. وی به موضوع تقسیم بندی زندگی به دو بخش زندگی شخصی و زندگی شغلی بسیار معتقد است. بر این باور است که می توان عقاید خوب افراد را جایگزین موضوعات آزاردهنده قدیمی در ذهن کرد و به نوعی ذهن را آرام و به دور از هر گونه تشویش کرد. این روش جالب است؟ اینطور نیست؟
20-زنان موفق به شیوه ای سالم خود را با دیگران مقایسه می کنند
بعضی افراد تمایل چندانی به مقایسه خود با دیگران ندارند، اما زنان موفق به شیوه ای سالم این گونه مقایسه را انجام می دهند. چراکه معتقدند آن ها را در مسیر موفقیت به جلو سوق می دهد .
ایشا می گوید من در بسیاری مسائل از اطرافیانم انگیزه می گیرم و چنانچه ویژگی های مثبتی در افراد ببینم، بلافاصله آن را دریافت می کنم. وانیشکا نیز معتقد است در خصوص موضوع مقایسه خود با دیگر افراد باید گفت این موضوع هم مثل خیلی مسائل دیگر دارای برخی نقاط مثبت و منفی است. اینکه با مقایسه خود با دیگران، فرد مسائل زیادی می اموزد، نکته مثبتی است اما به شرطی که استقلال فکری خودش فراموش نشود.
5 عادت روزانه که برای موفقیت باید ایجاد کنید
کار های زیادی هستند که زنان موفق هر روز انجام می دهند تا اطمینان یابند در مسیر موفقیت همچنان ثابت قدم هستند. در این مقاله قصد داریم شما را با پنج عادت روزانه که آن ها تقریبا به طور روزانه انجام می دهند، آشنا کنیم شما نیز می توانید این عادت ها را در زندگی خود انجام دهید:
1-برای خوردن یک صبحانه سالم وقت بگذارید
بسیاری از افراد صبحانه را فقط به عنوان یک وعده غذایی می دانند ، اما از میزان اهمیت آن بی خبرند. زنانی قوی همچون بیانسه، رزی هانتینگتون واتلی، تیلور سویفت، صبحانه شان یک وعده غذایی کامل است و در این وعده غذایی، غذا های کاملی چون آووکادو بر روی نان تست گریپ فروت و گرانولا می خورند که غذا هایی کامل و مغذی هستند بنابراین صرف یک صبحانه کامل و مغذی یکی از عادات زنان موفق است.
2-مدیتیشن انجام دهید
برای اینکه ذهنی آرام و به دور از هرگونه تشویش داشته باشید ، از فعالیت های مدیتیشن کمک بگیرید. “آریانا هافینگتن” و “اپرا” روزانه فعالیت های مدیتیشن انجام می دهند. در واقع با انجام ده دقیقه این تمرینات می توانید سبک زندگی پر از مشغله خود را تغییر داده و به نوعی با داشتن ذهنی آرام ، انگیزه و خلاقیت های بهتری داشته باشید.
3-صبح ها مقدار بیشتری آب بنوشید
“گوئینت پالترو” به شدت به تاثیرات نوشیدن آب گرم و لیمو معتقد است . او می گوید اولین تاثیر این نوشیدنی مفید بر روی دستگاه گوارشی شما است .همیشه یک بطری آب همراه خود داشته باشید و بدن تان را به حالت هیدراته حفظ کنید. نوشیدن آب در عملکرد دستگاه گوارش و نیز زیبایی و جوان تر شدن پوست نقش دارد.
چرا زنان زیبا نصیب مردان معمولی یا زشت می شوند؟
4-فعالیتی روزمره داشته باشید
یکی از عادات مشترک در همه زنان موفق این است که هر روز سر یک ساعت خاص بیدار می شوند و فعالیت های خود را آغاز می کنند بنابراین شما نیز ساعت خاصی را برای بیدار شدن در نظر بگیرید و اگر می خواهید فردی سحر خیز باشید، سعی کنید برای یک هفته روی خود کار کنید و هر روز یک ربع زودتر از روز قبل از خواب بیدار شوید و کم کم در طی یک هفته عادت خواهید کرد که در زمان مناسبی از خواب بیدار شوید. البته می توانید بعضی مواقع مثلا زمان تعطیلات به خودتان فرصت استراحت بیشتری بدهید.
5-اهداف روزانه خود را یادداشت کنید
“آریانا هافینگتن” اهداف روزانه خود را یادداشت می کند و “لورن کنراد” فهرستی از فعالیت های روزانه برای خود تهیه می کند. شما نیز سعی کنید فهرستی از فعالیت های روزانه ای که باید انجام شوند، برای خودتان تهیه کنید.

موفقیت

20 عواملی باعث موفقیت می شوند؟ و 8 دلیل که چرا موفق نمیشویم

20 عواملی باعث موفقیت می شوند؟ و 8 دلیل که چرا موفق نمیشویم
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/08/word-image.png

گاهی تصور می شود که فقط افراد باهوش و با استعداد هستند که می توانند در زندگی خود انسان های موفقی باشند. در واقع باید گفت اینطور نیست و عوامل زیادی وجود دارند که می توانند بیش از عامل هوش و استعداد موثر بوده و فرد را در مسیر موفقیت سوق دهند. در این مقاله قصد داریم برخی از عواملی را که در موفقیت انسان نقش دارند و نیز عواملی را که مانع از رسیدن فرد به موفقیت می شوند، عنوان کنیم:
باید های موفقیت
1-علاقه
وقتی قلب شما برای رسیدن به چیزی به شدت می تپد و در واقع علاقه زیادی برای رسیدن به آن دارید، تردیدی نکنید که در مسیر رسیدن به آن هرگز با شکست مواجه نخواهید شد بنابراین حس علاقه به این که بخواهید انسان موفقی در زندگی خود باشید، در واقع به نوعی موفقیت شما را تضمین می کند.
2-اعتبار و درستی
هرگز زمان خود را به این موضوع هدر ندهید که از خود تصویری ذهنی مطلوب در نگاه دیگران بسازید. چون در این صورت دیگر خود واقعی تان نخواهید بود. در عین حال این موضوع از شما وقت و انرژی زیادی می گیرد که بخواهید دقیقا همان چیزی شوید که مورد نظر دیگران است. در عین حال بهتر است شما این وقت و انرژی را صرف مسیر طولانی موفقیت خود کنید بنابراین کار درست این است که همیشه سعی کنید خودتان باشید و توانمندی های خود را به کار بگیرید .
3-خوش بینی
آیا فردی هستید که همیشه نیمه پرلیوان را می بینید یا نیمه خالی آن را؟ یکی از عوامل مهم رسیدن به موفقیت آن است که چشم انداز خوبی در ذهن تان نسبت به آینده خود داشته باشید. در عین حال اگر در زندگی تان فرد خوش بین و امیدواری باشید، قطعا برای رسیدن به موفقیت، انگیزه بهتری در شما ایجاد خواهد شد. نگرش ذهنی مثبت به نوعی افراد را در جهت نیل به موفقیت سوق می دهد. چطور خوش بین باشیم؟ (کلیک کنید)
4-همدلی
آیا نسبت به همکار و یا شریک خود احساس همدلی و مهربانی دارید؟ بخشی از موفقیت شما در میزان احساس و نیز سطح انتظارات تان نسبت به دیگران خلاصه می شود و به کمک آن بهترمی توانید با اطرافیان تان به تفاهم نظر برسید.

5-پذیرش تغییرات
امروزه در هر لحظه هر چیزی در حال تغییر است. اگر شما آماده پذیرش تغییرات نباشید قطعا در همان نقطه درجا خواهید زد. شما هر چقدر هم باهوش باشید، اما در صورتی که مایل به تغییر کردن نباشید ،به هیچ عنوان نمی توانید در راه موفقیت فعالانه گام بردارید. از طرف دیگر زمانی که خود را با مسائل و موضوعات و چالش های جدید روبرو کنید، قطعا خیلی سریع نسبت به تغییرات عکس العمل نشان می دهید و این موضوع در راه موفقیت بسیار موثر خواهد بود.
6-حمایت
گاهی به ویژه در شرایط سخت، برخورداری از برخی حمایت های اجتماعی، مانع از عقب نشینی فرد در برابر چالش های بزرگ می شود. اینکه فرد بداند حتی اگر در مسیر موفقیت چنانچه با شکست مواجه شود، تنها نخواهد بود بهتر و با ذهنی بازتر بر روی پیدا کردن راهکار های موفقیت خود تمرکز می کند.
7-توانایی برقراری ارتباط
ضرب المثل معروفی هست که می گوید “تا ننوشد طفل کی نوشد لبن؟” در واقع این موضوع کاملا درست است. اگر بتوانید به خوبی با دیگران ارتباط برقرار کنید، دستاورد های زیادی خواهید داشت بنابراین بهتر است سعی کنید ابتکار به خرج بدهید و راه ارتباط داشتن با دیگران را به خوبی پیدا کنید و این روش قطعا شما را به هدف تان نزدیکتر می کند. در واقع ارتباط با افراد دیگر پنجره های جدیدی به رویتان می گشاید. روشهای ارتقای مهارت ارتباطی در اینجا
8-انگیزه
یکی از موضوعاتی که شما را به خوبی در جاده موفقیت سوق می دهد، داشتن انگیزه است. اگر شما واقعا انگیزه انجام دادن کاری را داشته باشید، قطعا هیچ چیزی نمی تواند مانع شما از ادامه مسیر شود. ترفندهای با انگیزه بودن
9-اشتیاق به یادگیری
اگر تصمیم دارید با همان میزان آگاهی قبلی که دارید باقی بمانید و سطح اطلاعات تان را بالاتر نبرید، بی تردید دیگران به خوبی از نقطه ای که شما در آن توقف کرده اید، بزودی عبور خواهند کرد. چنانچه احساس می کنید برخی مهارت ها و توانمندی هایی را ندارید، بهتر است این نوع مهارت ها را یاد بگیرید بنابراین سعی کنید در زندگی همواره به فکر یادگیری بیشتر باشید و از دانش و معلومات دیگران نیز در این راه کمک بگیرید.

تجریه نشان داده که برخورداری از دانش و معلومات بیشتر، در رسیدن فرد به موفقیت بسیار تاثیرگذار است. در واقع به مراتب یک فرد تحصیل کرده از سطح دانش و بینش و آگاهی های زیادتری نسبت به یک فرد معمولی برخوردار است و در عین حال در زمینه تخصصی رشته تحصیلی خود نیز موفق تر خواهد بود بنابراین سعی کنید تمایل به یادگیری برای تان به نوعی عادت شود.
10-شجاعت
گاهی زمانی که در مسیر موفقیت قدم برمی دارید، تصمیم گیری هایی وجود دارند که به نوعی برای تان مشکل است. مثلا ممکن است مطرح کردن این نوع تصمیمات از دیدگاه جامعه مطلوب نباشد و یا آن مورد تصمیم گیری با ریسک مالی مواجه باشد لذا در چنین مواردی چنانچه شما فردی جسور و شجاع باشید به خوبی از عهده این تصمیم گیری ها برمی آیید و این موضوع سد راه شما نخواهد بود.
11-قابلیت جهش
قابلیت جهش یک نوع عامل مهم در خصوص رویارویی با شرایط فشار و استرس است. هیچ گاه از بروز اشتباهی که رخ داده، خجالت زده نباشید، بلکه آن را فرصتی برای تجربه اندوزی و یادگیری بهتر برای آینده تلقی کنید.
12-انضباط و نظم کاری
چنان چه می خواهید انسان موفقی باشید باید بدانید یکی از راه های آن، داشتن نظم و انضباط است. اینکه آیا شما تحت هر شرایطی خود را به طور منظم متعهد و مسئول نسبت به ادامه فعالیت تان می دانید؟ چطور منظم و سازمان یافته باشیم
13-مهارت های سازمانی
یک روش رسیدن به هدف و رسیدن به موفقیت آن است که گام های کوچکی به منظور تحقق موفقیت خود در نظر بگیرید. بنابراین روش بسیار کارا و موثری است که هر یک از این مراحل را تعیین و نامگذاری کنید و سپس طراحی و برنامه ریزی کنید و ببینید که چطور و با چه نوع راهکاری می توان هر یک از این مراحل را به خوبی طی کرد.
14-اعتماد به نفس
آیا موفق شدن خود را باور دارید و اصلا می توانید با این مسئله به نوعی ارتباط برقرار کنید؟ در واقع این که از اعتماد به نفس برخوردار بوده و خود را باور داشته باشید، قطعا اطرافیان نیز شما را به عنوان یک فرد با اراده در مسیر موفقیت خواهند پذیرفت و بی تردید راه رسیدن شما به هدف موفقیت آسان تر خواهد بود. 11 ترفند افزایش اعتماد به نفس
15-حس مسئولیت
این موضوع که به خوبی بتوانید در برابر تصمیمات و عملکرد های خود حس تعهد و مسئولیت پذیری داشته باشید، به خوبی در پیشرفت شما تاثرات مثبتی خواهد داشت.
16-صبر و شکیبایی
“گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی”
قطعا با کمی صبر و حوصله، بهتر می توانید در مسیر موفقیت گام بردارید. باید خود را به این منظور به خوبی اماده کنید و این که بدانید کسب مراتب موفقیت کم کم و با گذشت زمان حاصل می شود و باید با صبر و حوصله منتظر نتایج مثبت تلاش های خودتان باشید.
17-مسائل مالی
موضوع در اختیار داشتن سرمایه و در عین حال توانایی مدیریت مالی بحث های بسیار مهمی در خصوص رسیدن به موفقیت است. به عنوان مثال با وجود برخورداری از سرمایه در واقع فرصت های بهتری برای موفقیت شغلی خود خواهید داشت یا اگر نسبت به شرایط شغلی خود احساس مطلوبی نداشته باشید، تغییر این شغل با وجود امکان سرمایه ای که دارید، به مراتب برای تان راحت تر خواهد بود ودر عین حال محدودیت های مالی شانس موفقیت شما را پایین نمی آورد.

18-عادت به تلاش و فعالیت
در واقع باید توجه داشته باشید که با فعالیت و تلاش بیشتر ، به مراتب با نتیجه و بازدهی بهتری روبرو خواهید شد. سعی کنید مدیریت زمان داشته باشید و وقت و انرژی خود را صرف انجام تلاش و فعالیت کنید و سپس منتظر نتایج مثبت تلاش های خود بمانید.
19-تصویر ذهنی مثبت
چنانچه در مسیر موفقیت تان گاهی افراد نسبت به عملکرد های شما انتقاداتی وارد می کنند، سعی کنید با نگرشی مثبت، از آن انتقادات به صورت راهکاری در جهت کسب موفقیت های بیشتر خودتان بهره مند شوید . در واقع سعی کنید نسبت به انتقادات دیگران هرگز ناراحت نشوید بلکه تصویر ذهنی مثبتی نسبت به این انتقادات برای خود ایجاد کنید و به نوعی انتقاد برای تان موثر و سازنده باشد.
20-خلاقیت
خلاقیت نیز یکی دیگر از عوامل موثر در موفقیت افراد است که بهتر و سریع تر آن ها را در تحقق آرمان ها و نیل به اهداف شان کمک می کند . به عنوان مثال خیلی وقت ها پیش آمده با در نظر داشتن یک ایده کوچک و به نوعی خلاقیت در کاری، فرد موفقیت های مالی زیادی داشته است. روشهای موثر افزایش خلاقیت
روش استفاده از قانون جذب برای دوستی، ثروت و موفقیت
نباید های راه موفقیت
1-عدم نظم و انضباط کاری
اساسا رسیدن به موفقیت در برخورداری از نظم و انضباط کاری خلاصه می شود. در واقع با وجود نظم و انضباط فرد به خوبی خود را هر روز متعهد و ملزم به انجام فعالیت ها و مسئولیت های محوله می داند و هرگز با رسیدن به موانع و مشکلات از ادامه مسیر منصرف نمی شود اما بالعکس با فقدان نظم و انضباط فرد با مشاهده کوچک ترین مانعی به راحتی از ادامه فعالیت صرف نظر می کند و از فعالیت های خود دست می کشد. به عبارتی اگر شما فردی منضبط نباشید، دایم با خود تصور می کنید چه تفاوتی دارد ؟ می توان فعالیت امروز را فردا هم انجام داد. اما زمانی که فردی منضبط باشید ، هیچ عاملی باعث وسوسه شما و تغییر جهت فعالیت تان به سمت و سوی هدف نهایی نخواهد شد.
2-عدم پشتکار
ممکن است شما از نعمت معلومات و استعداد برخوردار بوده ، اما در مسیر موفقیت پشتکار لازم را نداشته باشید. این موضوع نهایتا موجب عدم موفقیت شما خواهد بود . عدم پشتکار، یک مانع بزرگ در مسیر موفقیت است بنابراین اگر احساس می کنید از پشتکار کافی برخوردار نیستید، سعی کنید با تمرین بیشتر آن را در خود ایجاد کنید. چرا که در صورت عدم پشتکار با برخورد به کوچکترین موانع و مشکلات موجود در مسیر ، به راحتی دست از ادامه فعالیت بر می دارید.
3- عدم انگیزه به شنا کردن خلاف جریان
اگر همیشه شناکردن در جهت موج برایتان آسان است، باید بدانید این کار از عهده هر کسی به راحتی بر می آید و حتی اگر شنا بلد نباشید ،جریان آب خودش شما را به هر سویی سوق خواهد داد.اما اگر بدانید چطور بر خلاف جریان شنا کنید، این گونه توانمندی شما را اگر چه با موانع مسیر جریان برخورد کرده اید، اما همچنان در مسیر به جلو می برد.

بنابراین افراد در مسیر موفقیت باید نسبت به وجود موانع و ناهمواریها هراسی نداشته باشند و انگیزه های لازم را برای ادامه راه موفقیت از دست ندهند.یا زمانی که برخی افراد نسبت به عقاید شما مخالفت هایی دارند این شرایط به منزله شنا کردن برخلاف جریان آب است بنابراین شجاعت مواجه شدن با افکار مخالف خود را داشته باشید.
چطور به صورت روزانه برنامه ریزی کنیم؟
4-عدم برنامه ریزی
توجه داشته باشید چنانچه در خصوص طی مسیر موفقیت خود برنامه ریزی مناسبی نداشته باشید، با شکست مواجه خواهید بود. مهم نیست که این برنامه ریزی دچار نواقصی باشد و یا آن طور که باید فعالیت های این برنامه به نحو احسن انجام نشوند اما در اصل آنچه مهم است، اینکه شما برای هدف خود نوعی برنامه ریزی داشته اید. چرا که داشتن یک برنامه کاری موجب می شود تا جهت عملکردهای تان را گم نکنید. در واقع بدون در نظر داشتن هدف، نگاه تان به همه جا معطوف خواهد بود به جز نقطه هدف. در عین حال در نظر داشته باشید این نوع برنامه ای که برای خود در نظر گرفته اید، در نوع خود خاص و زمان بندی شده ، منسجم و قابل انجام باشد.
5-ترس از شکست
ترس از شکست ممکن است باعث شود که فرد بسیاری فرصت ها را از دست بدهد اما در واقع گاهی او با ترس شکست ازادامه تلاش دست می کشد و این خود به نوعی همان نقطه شکست است و چه چیزی بدتر از این می تواند باشد؟
“تنها افرادی که جسارت شکست های بزرگ را دارند ، می توانند به موفقیت های بزرگ راه پیدا کنند”
رابرت کندی
بنابراین باید گفت ترس از شکست عامل بسیار مهمی بر سر راه موفقیت است و با غلبه بر آن می توان در جاده موفقیت، قدم در جهت درستی گذاشت. از طرف دیگر حتی مواجه با شکست نباید موضوعی ترسناک برای فرد تلقی شود، چرا که از شکست ها می توان به عنوان تجربه بیشتر در مسیر موفقیت های آینده استفاده کرد.
6-عجله در رسیدن به هدف
بسیاری از افراد در مسیر موفقیت تمایل دارند خیلی زود آرمانهای شان محقق شود و به اهداف شان دست پیدا کنند، اما زمانی که احساس می کنند در حقیقت خیلی زود نمی توانند به نتایج مطلوب و هدف نهایی برسند، دست از تلاش بر می دارند و از ادامه مسیر منصرف می شوند بنابراین این عامل عجله و بی صبری در برابر رسیدن سریع به نتایج حاصله به نوعی فرد را در جهت کسب موفقیت به سرانجام مطلوبی سوق نمی دهد.
7- عدم اعتماد به نفس
چنانچه فرد از نعمت معلومات و استعداد ذاتی بهره مند بوده اما به نوعی خود را باور نداشته باشد، باز هم این حالت او را به شکست نزدیک می کند. زمانی که فرد خود و استعداد ها و توانمندیش را باور داشته باشد به خوبی می داند حتی در صورت بروز موانع مسیر قادر خواهد بود راهکار مناسبی برای رفع آن ها داشته باشد.
8-عدم تواضع
چنانچه فرد از اعتماد به نفس کاذبی برخوردار بوده و در عین حال هیچ گونه حالت تواضعی هم نداشته باشد، به نوعی این موضوع برایش مانعی در جهت رسیدن به موفقیت خواهد بود ، چرا که هرگز به خود اجازه خودشناسی بیشترو پی بردن به نقاط ضعفش را نخواهد داد. فرد باید در عین حفظ حالت تواضع بداند ،همیشه مسائلی هست که ممکن است نسبت به آن ها ناآگاه باشد. لذا باید بتواند گاهی در مورد شخصیت خود بیشتر فکر کند و نقاط قوت و ضعف خود را به خوبی بشناسد.
حتما بخوانید: 140 عادت بسیار بد که باید ترک کنید
9-بهانه تراشی
اگر شما فردی هستید که در صورت بروز هر نوع اشتباهات شخصی به سرعت دیگران را مقصر می دانید و سرزنش می کنید، در واقع به نوعی خود را به شکست نزدیک کرده اید بنابراین بهتر است دست از بهانه تراشی و مقصر دانستن دیگران بردارید و در مسیر موفقیت خودتان را در برابر هر نوع شرایطی مسئول و متعهد بدانید.
منبع1 منبع2 منبع3

موفقیت در زندگی

چگونه زندگی موفقی داشته باشیم؟ (100 ترفند ریز و پنج استراتژی)

چگونه زندگی موفقی داشته باشیم؟ (100 ترفند ریز و پنج استراتژی)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/08/word-image-28.jpeg

در این مقاله تصمیم داریم به شما صد نکته کوتاه و درعین حال ارزشمند که برگرفته از نتایج زندگی صد ها فرد موفق بوده است را ارائه دهیم. در واقع این نکات شامل نوع عادات، توانمندی ها و برخی تمایلات فردی است که این افراد در زندگی خود داشته اند و شما نیز می توانید با به کارگیری این نکات در مسیر موفقیت قرار گرفته و آن را تجربه کنید. به گفته ارسطو، “ما همان چیزی هستیم که مکررا انجام می دهیم، بنابراین خوب بودن یک عمل نیست، یک عادت است.”
100 ترفند برای رسیدن به موفقیت در زندگی
1-برای خود اهداف روزانه در نظر داشته باشید. روش داشتن و رسیدن به اهداف در زندگی که مهم ترین اصل موفقیت در زندگی ست را در اینجا به طور کامل توضیح داده ایم
2-همیشه سعی کنید در جهت کسب موفقیت های بیشتر، ریسک پذیر باشید.
3-سعی کنید اطرافیان تان بیشتر آدم های موفق در زندگی باشند.
4-بر روی اهداف تان به خوبی تمرکز کنید و سعی کنید مسیر زندگی تان بر مبنای هدف، جهت گیری داشته باشید.
5-در ذهن خود موفقیتهای تان را تصویرسازی کنید.
6- طرح و برنامه خاصی برای موفقیت خود در نظر بگیرید.
7-آدمی فعال و پر تکاپو باشید و به ندای درونی خود نیز گوش کنید.
26 عادت مثبت برای یک زندگی سالم (و رسیدن به موفقیت)
8-در جریان جزئیات امور قرار بگیرید.
9-.اجازه ندهید مسائلی بیهوده ذهن تان را آشفته کنند. در عین حال فراموش نکنید زمان محدود است.
10- هر گونه تفکر و عقیده نادرست را از ذهن خود دور کنید.
11-در خود حس اعتماد به نفس ایجاد کنید.
12-ذهن خود را به سوی افکاری بکر و جدید باز کنید.
13-مهارت های اجتماعی خود را افزایش دهید.
14-همیشه اطلاعات تان به روز باشد و هماهنگ با شرایط عمل کنید.
15-شکست را بپذیرید و از آن تجربه بیاموزید.
16-همیشه در انجام امور مصمم و با اراده قوی باشید .
17-نسبت به شرایط محیط، انعطاف پذیر باشید.
18-همیشه مراقب خودتان باشید.
19-فعالیت های ورزشی انجام دهید و سعی کنید به خوبی سلامت جسمی خودتان را حفظ کنید.
20-تحصیلات تان را ادامه دهید و همیشه تشنه علم آموزی و یادگیری بیشتر باشید.

21-همیشه و در همه جا ، چه درلابلای کتاب ها و چه زمانی که در خیابان که هستید، به دنبال مطلبی برای یادگیری باشید.
22-با دلایل موجه و درستی، به دنبال کسب موفقیت در زندگی باشید.
23-همواره بر مبنای صداقت صحبت کنید و فردی راستگو باشید.
24-عادات خواب خود را به روش مطلوبی تغییر دهید.
25-همیشه خود و توانمندی های تان را باور داشته باشید.
26-برای خود یک برنامه روزانه در نظر بگیرید و آن را دنبال کنید.
27-زمان خود را مدیریت کنید.
28-سعی کنید فردی صبور، آرام و در عین حال حواس جمع باشید.
29-یک روش و استراتژی هدف محور انتخاب کنید.
30-از انگیزه ای قوی برای رسیدن به موفقیت برخوردار باشید.
جنبه های مهم زندگی (12 مورد که باید در اولویت باشند)
31-مثبت اندیش باشید و رسیدن به قله موفقیت ، هدف نهایی شما باشد.
32-به دنبال بهانه تراشی برای خودتان نباشید.
33-همیشه نسبت به تحقق آمال و رویاهای تان متعهد باشید.
34-همیشه درحال یادگیری باشید.
35-رویا های بزرگتری در ذهن خود داشته باشید.
36-بیشتر بر روی فرصت ها تمرکز کنید نه شکست ها.
37-فراموش نکنید که موانع در مسیر موفقیت تان، موقتی هستند.
38-در ذهن خود مراحل مسیر موفقیت تا رسیدن به هدف نهایی تان را تصویرسازی کنید.
39-سعی کنید نسبت به بقیه افراد ، متفاوت باشید.
40-فردی فعال ودر عین حال بی پروا باشید.

41-طرز فکرتان در سمت و سوی موفقیت باشد.
42- در زمان ارزیابی نقاط ضعف تان، نقاط قوت خود را نیز در نظر بگیرید.
43-سعی کنید که ترقی و جهش اعتقادی نیز داشته باشید.
44-از بازخورد ها به سادگی نگذرید و سعی کنید از آن ها موضوعاتی یاد بگیرید.
45-زمان خود را بر اساس اولویت مسائل، تقسیم بندی کنید.
46-ذهنی فعال و در عین حال متعهد به اهداف تان داشته باشید.
47-روشی برای آرامش ذهنی خود داشته باشید.
48-اهداف تان را به هدف های کوچکتری تقسیم کنید تا دستیابی به آن ها آسان تر باشد.
49- به خوبی مراحل پیشرفت خود را ارزیابی کنید.
50-در زندگی دیدگاه مثبتی داشته باشید.
51- روش های ارتباط موثرتری داشته باشید.
52-افرادی را پیدا کنید که بتوانید به آن ها نیز تکیه کنید.
53-فردی سخاوتمند باشید و در داشته هایتان دیگران را نیز سهیم کنید.
54-برای خودتان محدودیت های زمانی در نظر بگیرید.
چگونه عادات خوب در خودمان ایجاد کنیم
55-هدف زندگی خود را پیدا کنید.
56-احساسی که در پی رسیدن به هدف تان در شما ایجاد می شود را پیدا کنید.
57-همیشه درباره زندگی افراد موفق مطالعه داشته باشید و به نوعی آن ها را الگو قرار داده و رفتار های مثبت شخصیتی آن ها را در خودتان نیز ایجاد کنید.
58-شکست را بپذیرید و از اشتباهات تان تجربه کسب کنید.
59-هر گونه احساس ترس و تردید را از ذهن خود دور کنید.
60-یک مرکز و کانون درونی کنترل در خود ایجاد کنید.

61-به این که مسافر مسیر موفقیت باشید ، متعهد و پایبند بمانید .
62-مسئولیت افکار، عقاید و عملکرد های خود را بر عهده بگیرید.
63-انجام کاری را به تعویق نیندازید.
64-همیشه فردی سخت کوش باشید.
65-همیشه خود را مستلزم به زمان بدانید.
66-سعی کنید به هیچ چیزی وابسته نشوید. در عین حال کنترل زندگی تان را به دست بگیرید.
67-تا جای ممکن فردی مفید و پربازده باشید.
68-هیچ گاه بیش از حد نخوابید.
69-ورزش کنید و نیز سعی کنید در فعالیت های فوق برنامه مشارکت داشته باشید.
70-وقت خود را صرف مسائل پوچ و بیهوده نکنید.
71- به خوبی به کارتان بچسبید و برای رسیدن به بازدهی صد در صد تلاش و فعالیت کنید.
مهارت های زندگی (10 مهارت معروف که همه باید بلد باشند)
72-هیچ وقت از تلاش خسته نشوید و آن را را در نیمه مسیر رها نکنید.
73-شکست ها را به عنوان یک بازخورد در نظر بگیرید.
74-ذهنی باز و در عین حال دور اندیش برای خود ایجاد کنید.
75-پشتکار داشته و ثابت قدم باشید.
76-ذهن و افکار خود را سازماندهی کنید.
77-سعی کنید بتوانید افکارتان را کنترل کنید. روش کنترل کامل ذهن در اینجا
78-میزان اعتماد به نفس خود را بالا ببرید. 11 روش برتر در اینجا
79-عادات بد خود را کنار بگذارید و در عوض عادات خوبی در خود ایجاد کنید.
80-از منابعی که در اختیار دارید، استفاده بهینه کنید.

81-با خود و نیز اطرافیان تان احساس راحتی داشته باشید.
82-روشی که مردم شما را دوست داشته باشند را پیدا کنید .
83-به غرایز وجودی خود نیز توجه کنید.
84-بر روی مسائل و موضوعات ، به خوبی فکر کنید.
85-انعطاف پذیر بوده و ذهنی باز و آماده برای پذیرش تغییرات داشته باشید.
86-وجودتان آماده پذیرش عقاید و ویژگی های مثبت شخصیتی باشد.
87-نقاط ضعف خود را بشناسید و تعیین کنید.
88-مشکلات موجود را برطرف کنید.
89-بر روی نکات منفی موجود، تمرکز نکنید .
90-نسبت به دیگران نوع دوست و مهربان باشید.
91-همواره به طور صد در صد و به حالت جسمی و ذهنی درموقعیت حضور داشته باشید.
92-بر عدم پذیرش ها غلبه کنید.
93- همواره فردی متواضع باشید .
94-اهداف خود را برای عموم ابراز کنید.
27 روش افزایش کیفیت زندگی (راهکارهای واقعا موثر)
95-با افرادی آشنا شوید که می توانید روی حمایت آن ها نیز حساب کنید.
96-ندای انتقادات درونی خود را آرام کنید.
97-فعالیت هایی که در اولویت کاری تان هستند را همیشه از قبل تعیین کنید.
98-یاد بگیرید که چطور استرس را از زندگی تان بیرون کنید.
99-از این که جهش و ترقی داشته نباشید ، نترسید.
100-هیچ گاه حضور پروردگار را در زندگی خود فراموش نکنید.
پنج استراتژی موثر (نکات پیشرفته)
در این مقاله به بیان برخی استراتژی ها که می تواند شما را در رسیدن به قله موفقیت و تحقق یافتن رویاهای تان کمک کند، می پردازیم:
1-خود را متعهد به داشتن قدرت کنید
قبل از هر چیز خود را متعهد و ملزم به قدرت کنید و در عین حال مصمم باشید که در هر جنبه ای از زندگی تان پیشرفت کنید. جهان امروز همواره به سرعت در حال تغییر است ، بنابراین حفظ قدرت، اهمیت زیادی دارد و چنانچه می خواهید در حرفه خود به خوبی پیشرفت کنید، باید با تمرین بیشتر کاملا در آن مسلط و قدرتمند شوید. چرا که شما هرگز نمی دانید در مرحله بعد چه اتفاقی خواهد افتاد.
یک دوره زمانی در بین پیام رسان های اینترنتی ” Netscape “مطرح بود. بعد از آن ” Yahoo ” وارد بازار شد. زمانی که Yahoo در اوج بود “Google و” eBay ” یک باره بازار جهانی را تکان دادند. بعد از آن شبکه بازار عظیم تجاری یعنی “Amazon” پا به عرصه تجارت اینترنتی گذاشت که همچنان نیز به فعالیت موفق خود ادامه می دهد. در عین حال که تصور می شد این شبکه عظیم در صدر باشد، اما سایت Alibaba فعالیت خود را در عرصه تجارت اینترنتی آغاز کرد.

بنابراین پیش بینی این که مرحله بعد، موفقیت از آن چه کسی است هرگز مشخص نیست. تنها کاری که از ما بر می آید اکتفا به این اصطلاح ژاپنی است که می گوید:”ثابت قدم باش و هیچ گاه دست از موفقیت برندار “که در بیان “تونی رابینز” مخفف این اصطلاح به زبان انگلیسی ““CANI”, می باشد.
بنابراین اگر سعی در پیشرفت کردن نداشته باشید ، مهجور می مانید.
به عنوان مثال رانندگان تاکسی را در نظر بگیرید.در بسیاری از کشورها این رانندگان با رانندگان شرکتهای حمل و نقلی ” Uber ” و” Grab”احساس رقابت دارند. اگر چه رانندگان تاکسی همیشه موفقیت خودشان را فقط با یکدیگر مقایسه می کردند اما با تغییر تکنولوژی، نوع فعالیت به مراتب سخت تر شد .لذا در چنین شرایطی متعهد به قدرت بودن دیگر یک انتخاب نیست بلکه لازمه انجام یک فعالیت است. چرا که در غیر این صورت از ادامه بازی خارج می شوید!
آیا موضوعات و مسائلی که در خصوص شرکت های “Nokia”، Motorolaو یا Sony Ericsson به وجود آمد را به خاطر دارید؟
موثرترین روش برای رسیدن به مثبت اندیشی و حذف افکار منفی در زندگی
صرف نظر از نوع حرفه یا صنعتی که اشتغال دارید، باید همیشه از خودتان سوال کنید چطور می توانم در حرفه خود موفق باشم؟
چنانچه قادر نباشید که خود را ملزم و متعهد به پیشرفت کنید دیگران بر شما مسلط شده ، قدرت را به دست می گیرند و شما به نوعی مهجور می مانید.
در ای نجا به سه نکته که شما را ملزم و متعهد به پیشرفت می کند ، عنوان می کنیم:
1- فکر کنید که به چه دلیل و در چه زمینه ای می خواهید پیشرفت داشته باشید
در اینجا باید دقیقا بدانید چه چیز و در کجا را تصمیم دارید به عنوان معیار پیشرفت خود در نظر بگیرید. به عنوان مثال اگر در امر فروش اشتغال دارید، آیا می خواهید میزان مهارت های فروش خود را بالا ببرید یا کیفیت کالا و خدمات تان را بیشتر کنید و یا اینکه راهکار های بیشتری برای امر فروش در نظر بگیرید؟ یعنی دقیقا باید نوع پیشرفت خود را تعیین کنید و این که قرار است در چه بخشی متمرکز شود.
درعین حال شما می توانید در زندگی شخصی خود نیز پیشرفت هایی داشته باشید. مثلا می توانید پیشرفت هایی در خصوص حفظ سلامتی و تناسب اندام خود یا در کسب مهارت های آشپزی ، مهارت های مدیتیشن و مهارت هایی به عنوان والدین فرزندان خود و یا مهارت مدیریت زمان و … داشته باشید .
بنابراین نخستین گام در متعهد شدن به قدرت این است که در نظر بگیرید در کجا و در چه بخشی می خواهید پیشرفت کاری داشته باشید.
2-مطالعه کنید و از دیگران نیز مسائلی یاد بگیرید
خود را متعهد به یادگیری بیشتر از طریق مطالعه کنید. سعی کنید بر میزان دانش و آگاهی های خود بیفزایید. خود را در ماه به مطالعه حداقل یک یا دو کتاب ملزم کنید. بهترین روش رسیدن به موفقیت، آشنایی با کسانی است که آن مسیر را قبلا تجربه کرده اند. شما می توانید از افکار، عقاید و راهکار های آن ها در این خصوص سوال کنید.
3-متعهد شوید که قدم به قدم پیش می روید
چنانچه بخواهید کاری خیلی سریع انجام شود، در نتیجه قطعا دچار دست پاچگی می شوید بنابراین در مسیر موفقیت سعی کنید متعهد شوید قدم به قدم پیش می روید و در هر مرحله یک نوع پیشرفت داشته باشید. به عنوان مثال در یک مرحله نوعی مهارت آموزی کنید و سپس در مرحله بعد مهارت دیگری را یاد بگیرید. بهتر است بدانید افراد موفق در پی سال ها تلاش و فعالیت توانسته اند به قله موفقیت دست پیدا کنند بنابراین دوستان من ، سعی کنید برداشتن گام های موفقیت به طور مرحله به مرحله باشد و به نوعی این نوع روش میزان اعتماد به نفس شما در یادگیری را نیز بالا می برد.

2-ویژگی های شخصیتی یک فرد موفق را در خود ترویج دهید
یک ضرب المثل هست که می گوید مشت نمونه خروار است. اگر می خواهید فرد موفقی باشید باید ببینید که چطور زندگی می کنید؟ چنانچه در زندگی خود فرد مصممی نیستید و کارهای تان را با جدیت انجام نمی دهید، قطعا در راه نیل به اهداف تان نیز فرد مصمم و پایبندی نخواهید بود.
افراد موفق به دلیل عادات و افکارو نگرش هایشان موفقند . اگر همه چیز در زندگی شما به طور ناموزون و با آشفتگی پیش می رود، بنابراین تردیدی نکنید که به اهداف تان نیز خیلی زود نخواهید رسید بنابراین هرآن گونه که در حال حاضر رفتار می کنید، در آینده تان نیز منعکس خواهد شد. به عنوان مثال اگر همیشه با خانواده و دوستان خود درگیر هستید ، در آینده نیز با افرادی که مواجه می شوید، دچار برخورد و درگیری خواهید بود. هر چقدر شما بتوانید مشکلات زندگی تان را در حال حاضر رفع کنید، در آینده در مسیر موفقیت نیز چنانچه با چالشی مواجه شوید، به خوبی از عهده آن برمی آیید یا مثلا اگر شما به عنوان یک ورزشکار در انجام فعالیت های ورزشی تان جدیت ندارید، در رسیدن به اهدافتان نیز مصمم نخواهید بود.
لیست جامع 100 هدفی که قبل از مرگ باید به آنها رسید
بنابراین نوع دیدگاه و نگرش شما بسیار حائز اهمیت است. مثلا اگر فردی هستید که هر روز صبح برای انجام ندادن فعالیت روزانه خود، بهانه تراشی می کنید، باید بگوییم در طی مسیر موفقیت در زندگی نیز همین گونه رفتار خواهید کرد اما بالعکس اگر در همه فعالیت های روزانه تان مثلا در انجام تمرینات ورزشی مصمم و جدی هستید، قطعا در راه رسیدن به اهداف و تحقق آرزوهای تان نیز به طور جدی عمل خواهید کرد .
در این قسمت به نکاتی اشاره می کنیم که می تواند ویژگی های شخصیتی شما را به یک انسان موفق نزدیک تر کند:
1-به تصمیمات خود پایبند باشید
بسیاری از افردی که در زندگی موفق نیستند ، به آن دلیل است که افرادی مصمم و متعهد نبوده و به محض مواجه با موانع از ادامه مسیر منصرف می شوند بنابراین تصمیم بگیرید زمانی که کاری را شروع می کنید نسبت به انجام کامل آن تا رسیدن به نتیجه مطلوب پایبند باشید.
به عنوان مثال زمانی که تصمیم می گیرد در یک باشگاه ورزشی ثبت نام کنید، ناگهان باران می بارد و ممکن است دیگر از رفتن به باشگاه منصرف شوید. در حالی که اگر فرد مصممی در فعالیت خود باشید نباید این گونه باشد و مثلا در این مورد باید به باشگاه بروید.
2-انگیزه کافی داشته باشید ، چرا که انگیزه شما را به خوبی در مسیر پیش خواهد برد
اگر تمایل دارید فردی موفق تر نسبت به افراد عادی باشید، باید خط مشی خود را از آن ها جدا کنید بنابراین باید برای تحقق رویا ها و رسیدن به اهداف مورد نظرتان به خوبی تلاش کنید. بسیاری از افراد موفق در این راستا از زمان خواب و استراحت خود کاسته و در عوض بر میزان تلاش و فعالیت خود می افزایند و این کا را با انگیزه قوی برای رسیدن به اهدافش ان انجام می دهند بنابراین انگیزه ، عامل فوق العاده موثری است.
3-همیشه افکاری مثبت در سر داشته باشید.
بهتر است دیدگاه مثبتی داشته باشید که در صورت مواجه با موانع و چالش های روبرو بتوانید بهتر برخورد کنید. افراد مثبت نگر، هر موقعیتی را از زاویه مثبت و به عنوان فرصتی دوباره تلقی می کنند.
سعی کنید با به کارگیری این نکات شخصیت خود را به افراد موفق نزدیک تر کنید.
3-برای زمان ارزش قائل باشید
همه ما می دانیم که زمان با ارزش است اما در واقعیت هم آیا ارزش آن را می دانیم؟
افراد موفق برای زمان ارزش زیادی قائلند. مهم نیست که شما یک دانش آموز هستید و یا یک پزشک. مهم اهمیت زیادی است که برای زمان خود قائل هستید. زمان محدود است لذا بهتر است آن را صرف امور بیهوده نکرده و از حالا برای موفقیت آینده تلاش کنید. زمان را هدر ندهید چرا که روزی در آستانه 80 سالگی تان افسوس خواهید خورد که چرا از عمر خود به درستی استفاده نکرده اید. در مسیر موفقیت که قرار می گیرید، مهم نیست تا چه حد موفق بوده و یا تا چه حد با شکست مواجه می شوید بلکه آنچه حائز اهمیت است، اینکه شما ارزش موقعیت زمان را درک کرده و در جهت نیل به اهداف تان تلاش کرده اید.
در اینجا به نکاتی اشاره می کنیم که شما را با ارزش زمان، بیشتر آشنا خواهد کرد:
1- در لحظه زندگی کنید
سعی کنید در هر موقعیت و مشغول انجام هرنوع فعالیتی که هستید، ذهن تان معطوف و متمرکز به همان فعالیت باشد. مثلا اگر در حال نوشیدن قهوه هستید، از آن لذت ببرید و به موضوع دیگری در آن لحظه فکر نکنید. اگر در حمام هستید فکر دیگری ذهن تان را مشغول نکند و آن لحظه فقط به بر روی فعالیت حمام کردن خود تمرکز کنید.
2-از لحظه لحظه زمان استفاده کنید
قدر لحظه لحظه زمان را بدانید. به عنوان مثال اگر قصد سفر دارید، از زمان استفاده کنید و سریعا برای سفرتان برنامه ریزی کنید یا اگر به فردی علاقمندید زمان را هدر ندهید. زمان را مغتنم شمرده و عشقتان را به او ابراز کنید. چنانچه از این لحظات استفاده نکنید ، برای تان پشیمانی به بار می آورد.
3-اهمال کاری نکنید
اگر قرار است کاری را انجام دهید ، اهمال کاری نکنید و آن را به زمان دیگر موکول نکنید بلکه به خوبی تا رسیدن به نتیجه مطلوب به روی آن در زمان مقرری که در نظر گرفته شده، کار کنید.
4-زمان را هدر ندهید
در مورد استفاده از زمان به شدت محتاط باشید و هرگز وقت خود را صرف فعالیتهای بیهوده نکنید.
5-تصور کنید که تحت کنترل هستید
درست است که مجبور نیستید و کسی با اسلحه شما را مجبور نکرده که در مسیر موفقیت قرار بگیرید، اما بهتر است در انجام فعالیت هایتان خود را این گونه تصور کنید که تحت کنترل زمان هستید .
بنابراین زمان را به خوبی مدیریت کنید و به این باور برسید که زمان بر نمی گردد.

نکته های کوچک برای زندگی بهتر (22 نکته ریز ولی موثر)
4-نسبت به کسب موفقیت های مالی متعهد شوید
به نوعی نمی توان نقش مسائل مالی را در موفقیت نادیده گرفت .در عین حال کسب موفقیت مالی آرمان بسیاری افراد است. چنانچه شما فردی نسبتا ثروتمند باشید، به مراتب در کسب موفقیت های مالی بهتر خواهید بود، چرا که به عنوان مثال می توانید سفر های خارجی و امکان فعالیت های تجاری بیشتر داشته باشید اما از سوی دیگر اگر به لحاظ مالی در حد ضعیف تری هستید، به مراتب باید در خصوص پیدا کردن راهکار های کسب موفقیت های مالی ، بیشتر فکر کنید.
در ادامه به نکاتی اشاره می کنیم که شما را در زمینه کسب موفقیت مالی و ثروتمند شدن، کمک می کند:
1-اول حقوق خودتان را بپردازید
چنانچه می خواهید فردی ثروتمند شوید، زمانی که مبالغی را به عنوان حقوق دریافت می کنید و این مبلغ را برای هزینه در بخش های مختلفی کنار می گذارید، ابتدا مبلغی را هم برای خودتان در نظر بگیرید. این یعنی برای خودتان بخشی از حقوقتان را به عنوان سرمایه در نظر گرفته اید. به تدریج همین سرمایه اندک در آینده سرمایه عظیمی برای شما خواهد شد.
2-سیستم تخصیص پول مناسبی در نظر بگیرید
زمانی که مبالغی دریافت می کنید، بهتر است شیوه مناسبی برای تخصیص آن در نظر بگیرید و به نوعی مدیریت مالی داشته باشید.
در کتاب “راز های یک میلیونر ” چگونگی درصد این تخصیص مالی به صورت زیر است:

55٪ برای ضروریت های زندگی
10٪ پس انداز بلندمدت
10٪ تفریحات
10٪ آموزش
10٪ آزادی مالی
5٪ هزینه های انفاق و امور خیریه

3-هوش اقتصادی داشته باشید
شما باید از هوش اقتصادی خوبی برخوردار باشید ولو اگر دارایی تان اندک است ، چگونگی مدیریت آن را به خوبی بلد باشید. مهم این نوع عادت شما در مدیریت مالی به کمک هوش اقتتصادی تان است و میزان مبلغ مهم نیست. روش داشتن هوش مالی در اینجا