تروما چیست؟ علت آن، انواع و 4 مرحله اصلی

تروما چیست؟ علت آن، انواع و 4 مرحله اصلی

اتفاقات زیادی مثل جنگ، زنده ماندن بعد از تصادف، تهدیدهای مربوط به نژادپرستی، مشروب خوردن والدین و خیلی چیزهای دیگر می توانند باعث تروما (trauma) شوند که به آن “روان زخم” هم گفته می شود. در واقع تروما اتفاقی جهان شمول و پنهانی است.
ما همگی هم زخم خورده ایم و هم دیگران را زخم زده ایم؛ از زخم های ناچیز گرفته تا زخم های بزرگ؛ برای مثال آسیبی که ترومای ناشی از بی توجهی و قضاوت می تواند داشته باشد را در نظر بگیرید. این آسیب ها فراگیرند و همه جا پیدا می شوند.
هر کسی ممکن است دچار تروما شود، ولی همه افراد “اختلال اضطراب پس از سانحه” یا PTSD را تجربه نمی کنند. این اصطلاحات گاهی به جای هم به کار می روند اما با هم متفاوتند و روشهای تشخیص و درمانشان هم با هم فرق می کند. ما در این مطلب علائم و مراحل تروما و کارهایی که می توان برای بهبودی آن انجام داد را بررسی و تفاوت آن با اختلال استرس پس از سانحه یا PTSD را هم بیان می کنیم.
تروما چیست؟
اتفاقاتی مثل نجات یافتن از یک حادثه طبیعی مثل گردباد، کودک آزاری و سوء استفاده جنسی چون زندگی انسان را تهدید می کنند می توانند باعث تروما شوند. علاوه بر این، تجربه های تلخ و دردناکی مثل از دست دادن عزیزان، طلاق یا تبعیض بین شما و دیگران هم زمینه ساز بروز تروما می شوند.
هر شرایطی (حتی اتفاقات مثبت) که باعث شود شما غرق در آشفتگی، منزوی و ناامن شوید می تواند به بدن و مغزتان استرس وارد کند. اگر این احساسات در طول زمان برطرف نشوند، امکان دارد شما را از لحاظ روحی ناتوان کنند و باعث ضعف در تصمیم گیری، اعتیاد و افسردگی شوند. نتایج تلخ تروما عبارتند از: عزت نفس پایین، احساس شرم، خشونت، اضطراب، ترس، رنجش و تنفر از خود.

خبر خوب این است که درمان های مؤثری برای تروما وجود دارد. با دریافت درمان مناسب می توانید بر احساسات منفی که باعث می شوند دید منفی نسبت به جهان و خودتان داشته باشید و جلوی لذت بردن را می گیرند، غلبه کنید.
چه چیزی باعث ایجاد تروما می شود؟
تروما واکنش احساسی به اتفاقیست که باعث ترس شدید می شود؛ مثل ترس شدید از مرگ، آسیب دیدن یا بیماری جدی خودتان یا یکی از عزیزانتان. حتی اگر آن اتفاق منفی برای دیگری افتاده باشد، باز امکان دارد که شما تروما داشته باشید.
وقتی ببینید اتفاق بدی برای کسی که دوستش دارید می افتد امکان دارد دچار تروما شوید. قتل جرج فلوید توسط پلیس شهر میناپولیس روی سلامت روانی و امنیت سیاه پوستان آمریکا تأثیر گذاشت. بر اساس مطالعه ای که در سال 2021 میلادی انجام شد، بعد از انتشار اخبار متعدد درباره خشونت پلیس، سیاه پوستان بیشتر از سفید پوستان در آمریکا علائم افسردگی و اضطراب داشتند.
ما بهترین مشاوران را در اینجا برای درمان تروما معرفی کرده ایم
انواع تروما
سه نوع تروما وجود دارد: حاد، مزمن و پیچیده

ترومای حاد زمانی ایجاد می شود که یک اتفاق باعث شده اندوه شدیدی به فرد دست بدهد یا جانش به خطر افتد. تصادف با ماشین یا حوادث طبیعی می توانند سبب ایجاد این نوع تروما شوند.
ترومای مزمن زمانی شکل می گیرد که فرد به طور مکرر واقعه ای خطرناک یا استرس زا مثل زورگویی و خشونت خانوادگی را تجربه می کند.
ترومای پیچیده زمانی ایجاد می شود که فرد به طور مکرر در معرض اتفاقاتی قرار می گیرد که به شدت باعث ترس و اندوه او می شود؛ اتفاقاتی از قبیل سوء استفاده جنسی، شکنجه و طرد شدن.

تفاوت بین تروما و اختلال استرس پس از سانحه
تمام انواع تروما می توانند تأثیر بلند مدتی روی سلامتی شما بگذارند. اما همه تروماها منجر به اختلال استرس پس از سانحه یا همان PTSD نمی شوند. زمانی تروما می تواند به عنوان اختلال استرس پس از سانحه شناخته شود که به طور مکرر تاثیرات آن را تجربه کنید و رفتارهای اجتنابی شدیدی داشته باشید.
تفاوت اساسی دیگر بین تروما و PTSD این است که برخی از علائم تروما بعد از دریافت مشاوره و اصلاح افکار رفع می شوند. افرادی که یاد می گیرند پس از مصیبتی که بر آن ها وارد شده بهبود پیدا کنند و با مشکلات زندگی خود را وفق بدهند چیزی متضاد PTSD را تجربه خواهند کرد که به آن رشد پس از سانحه (PTG) گفته می شود. PTG زمانی است که فرد حس می کند می تواند به جلو حرکت کند و دیدی مثبت نسبت به تجربیات ناخوشایند دارد.
تروما رو با این مورد اشتباه نگیرید: استرس پس از سانحه (بهترین روش کنترل)
وقتی تفاوت بین تروما، PTSD و استرس پس از سانحه (تأثیر طولانی تر پاسخ احساسی به اتفاقی ناگوار) را متوجه شوید، می توانید تصمیم های بهتری برای دریافت دارو و مشاوره بگیرید.
از کجا بدانیم که تروما را سرکوب می کنیم یا نه؟
اختلال استرس پس از سانحه 5 مرحله دارد: نادیده گرفتن، عصبانیت، چانه زنی، پذیرش، افسردگی.
مرحله یک: نادیده گرفتن
مرحله اول نادیده گرفتن است. در این مرحله فرد نمی خواهد قبول کند که اتفاقی ترومایی برایش آمده است. مغز سعی می کند با نادیده گرفتن خاطره آن تجربه با آن اتفاق کنار بیاید. این امر ممکن است ارادی یا غیرارادی باشد.
تحقیقی در سال 2015 در این زمینه انجام و در مجله Nature Neuroscience منتشر شد. بر اساس این تحقیق، مغز با مکانیسمی خاطرات ترومایی را پنهان می کند و اجازه نمی دهد ضمیر خودآگاه به آنها دسترسی پیدا کند. با اینکه مغز هدف مثبتی از این عمل دارد، ولی ممکن است در طولانی مدت به فرد آسیب بزند.
کاربردی: جطور ذهنمان را در کنترل کامل داشته باشیم؟
افرادی که تروما را سرکوب می کنند بعد از مدتی متوجه می شوند که خیلی زودرنج شده اند و نمی توانند به خوبی تمرکز کنند. گاهی اوقات ممکن است بفهمند که دارند از خانواده و دوستان فاصله می گیرند. نادیده گرفتن این احساسات می تواند روی عملکرد فرد در مدرسه یا سرکار تأثیر بگذارد.
بر اساس تحقیقاتی که در سال 2018 انجام و در مجله روانشناسی بالینی منتشر شد، سرکوب تروما در زمان کودکی سبب می شود فرد وقتی رشد می کند عملکرد شناختی ضعیف داشته باشد. از آنجایی که تروما فضای زیادی از ذهن ما را فرا گرفته، نمی توانیم مانند یک فرد عادی عملکرد موفقیت آمیز داشته باشیم.
مرحله دو: عصبانیت
وقتی یاد گرفتید تجربه ترومایی خود را سرکوب نکنید، ممکن است به خاطر اتفاقی که برایتان افتاده خشمگین یا رنجیده خاطر شوید. عصبانیت پس از از دست دادن چیزی که برایتان مهم است، امری طبیعیست؛ چه مرگ یکی از عزیزان تان باشد چه از دست دادن امنیتتان.
صحبت راجع به تروما با دیگران حالتی از خشم است.
برخی از افرادی که استرس پس از سانحه دارند ممکن است تجربه ناخوشایندشان را در زمانی نامناسب یا به طور ناخواسته برای دوستان، خانواده یا فردی غریبه تعریف کنند. این اتفاق با خالی کردن احساسات تفاوت دارد و در آن فرد توجهی به این موضوع نمی کند که تعریف کردن تجربه اش ممکن است شنونده را شدیداً تحت تأثیر قرار دهد و امکان دارد آن شخص پس از دریافت این اطلاعات سنگین عاطفی احساس بسیار ناخوشایندی پیدا کند.
تحقیقی در سال 2018 انجام گرفت که بر اساس آن نوجوانانی که علائم استرس پس از سانحه داشتند، با صحبت راجع به تجربه شان با دوستان به صورت آنلاین بهتر می توانستند با آن کنار بیایند. در واقع صحبت راجع به تروما و ابراز افکار ناخواسته خود در شبکه های اجتماعی به جای دریافت کمک حرفه ای راحتتر است.
مرحله سه: چانه زنی
بعد از غلبه بر خشم نوبت به چانه زنی می رسد. چانه زنی زمانی رخ می دهد که فرد حس می کند رفتار خودش باعث ایجاد آن اتفاق ترومایی شده و کنترل رفتارش را راهی برای کنترل زندگی اش می داند. این گفتگوها می تواند بیرونی و درونی باشند؛ بیرونی مثل زمانی که فرد تلاش کند با دعا کردن اوضاع را تغییر دهد؛ درونی مثل صحبت های فرد با خودش و سناریوهای «چه می شد اگر…».
مرحله 4: افسردگی
افسردگی مرحله چهارم است که در آن فرد به خاطر احساسات شدید غم و پوچی احساس درماندگی می کند. در این مرحله، فرد درگیر تروما ممکن است از جمع دوری کند و از انجام فعالیت های مورد علاقه اش دیگر لذت نبرد.
مرحله 5: پذیرش
مرحله آخر پذیرش است. در این مرحله فرد قبول می کند که اتفاق ناخوشایندی رخ داده است و برای دریافت کمک حرفه ای اقدام می کند.
تروما چقدر طول می کشد؟
تجربه های ترومایی متفاوتند و بستگی دارد فرد منابع و کمک های لازم برای کنترل استرس پس سانحه را داشته باشد یا نه. اگر فرد مشاوره حرفه ای دریافت کند، علائم تروما تا سه ماه طول می کشند. اما اگر تروما بیشتر از سه ماه طول بکشد و برای زندگی روزمره فرد مشکل ایجاد کند، ممکن است آن تروما به PTSD تبدیل شود.
ترومای خاصی وجود ندارد که بگوییم حتماً به PTSD تبدیل می شود. این اتفاق به عوامل متعددی بستگی دارد از جمله اینکه تروما چگونه روی فعالیت های روزانه فرد تأثیر می گذارد. جولی کاپلو، عضو هیئت روانشناسی حرفه ای آمریکا و مدیر اجرایی مرکز تروما و افسردگی در بیمارستان کودکان در شهر نیواورلئان، در مصاحبه ای با Psycom گفت که امکان تغییر تروما به PTSD به تروما های قبلی در زندگی فرد و اینکه آیا آن فرد سابقه بیماری روحی دارد یا نه و همچنین به اینکه فرد چقدر در معرض حادثه ناگوار بوده است بستگی دارد.
حتما بخوانید: چگونه خودمان را استرس زدایی کنیم؟ 7 توصیه
او تصریح کرد: «برای مثال، اگر در مدرسه ای تیراندازی شود، کودکانی که بیشتر در معرض و نزدیک تر واقعه بودند بیشتر ممکن است دچار استرس پس از سانحه شوند.»
علاوه بر آن، به گفته کاپلو، تروما را سخت می توان تشخیص داد. چون مقوله ای شخصی است. اتفاقی که در شخصی تروما ایجاد می کند، ممکن است برای دیگری تروما ایجاد نکند.
اگر تروما درمان نشود، چه اتفاقی می افتد؟
تروما و PTSD قابل درمانند؛ اما بستگی به این دارد که چقدر درمان های حرفه ای دریافت می کنید و چقدر دنبال یک متخصص هستید. اگر تروما درمان نشود، روی یادگیری و قدرت تمرکز کودک تأثیر منفی می گذارد.
علاوه بر این، کودکی که در حال رفتن به سن نوجوانی است و از تروما رنج می برد، ممکن است نتواند هیجاناتش را کنترل کند و موفقیت اجتماعی دلخواهش را کسب کند. تروما در نوجوانان سلامت جسمی آن ها را به خطر می اندازد؛ از خطر استعمال مواد مخدر گرفته تا آسیب رساندن به خود.
از نظر روانشناسی: تروما در روانشناسی چیست؟ علائم و عوامل روانی ایجاد
در بزرگسالی، تروما باعث مشکلات روحی بزرگ تری می شود؛ از جمله: مشکلات در روابط عاطفی، استعمال مواد مخدر و دوری از هر چه که یاد آور ترومای آنها باشد.
بنا به گفته متخصصان، اکثر مشکلات جامعه ما از جمله، قاچاق جنسی، خشونت خانوادگی و خشونت در جامعه ریشه در تروما های درمان نشده در کودکی دارد. بنا بر این، بسیار مهم است که متخصصان از همان اول وارد عمل شوند تا بتوان از وقوع بسیاری از موارد گفته شده جلوگیری کرد.
درمان تروما
از جمله درمان های مؤثر برای تروما می توان به حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد (EMDR) اشاره کرد. EMDR تکنیکی است که در آن فرد اتفاقی که باعث تروما شد را به خاطر می آورد و در همان حال یک درمانگر متخصص انگشتانش را در مقابل چشم بیمار عقب و جلو می کند و فرد باید انگشتان درمانگر را با چشم دنبال کند. EMDR بین مدارهای مغز مجدداً توازن ایجاد می کند و برای درمان تروما ناشی از یک تک اتفاق مثل تصادف ماشین در کودکی مؤثر است.
در ادامه بخوانید: 5 تا از حرکت یوگا جهت ارتقای رفع استرس و خستگی
یوگا، بازخورد عصبی و گفتار درمانی هم می توانند برای درمان تروما مؤثر باشند؛ ولی باید به دنبال کارشناسانی باشید که آموزش های تخصصی دیده اند و تجربه کار با افرادی که از تروما رنج می برند را دارند.

Pstd چیست؟ علائم، تاثیر آن بر زندگی و درمانهای موجود

Pstd چیست؟ علائم، تاثیر آن بر زندگی و درمانهای موجود

PTSD (مخفف Post-traumatic stress disorder) به معنای اختلال اضطراب پس از سانحه است و به مجموعه واکنشهایی اشاره می کند که افراد بعد از اتفاقات آسیب زا و دردناکی تجربه می کنند که خودشان دچارشان شده اند یا شاهد آن حوادث بوده اند. این حوادث می تواند تصادفات جدی، تجاوز جسمی یا جنسی، اتفاقات مربوط به جنگ یا شکنجه و یا بلایای طبیعی مثل آتش سوزی یا سیل باشند.
اغلب اوقات افرادی که دچار چنین اتفاقات آسیب زننده ای می شوند، در روزها و هفته های اول بعد از آن علائمی مثل برانگیختگی، هوشیاری، احساس خطر کردن و گارد گرفتن را تجربه می کنند. این واکنشها هر از گاهی جایشان را با احساس کرختی و دوری گزیدن عوض می کنند. علاوه بر این، فرد به طور مداوم خاطرات آن واقعه و احساس اینکه ممکن است دوباره چنین اتفاقی بیفتد را در ذهن مرور می کند و احساس ترس شدید، غم، گناه، خشم یا اندوه نیز در او برانگیخته می شود.
چگونه خودمان را استرس زدایی کنیم؟ 7 توصیه
به طور کلی این واکنشها و احساسات طی چند هفته بعد از حادثه خود بخود از بین می روند؛ اما اگر واکنشها و پریشانیها ادامه پیدا کنند یعنی فرد در معرض خطر ابتلا به PTSD یا مشکل روحی دیگری قرار دارد.

 
هر کسی ممکن است بعد از تجربه یک اتفاق دردناک و آسیب زا دچار اختلال اضطراب پس از سانحه شود، اما افراد زیر بیشتر از بقیه در معرض این خطر قرار دارند:

قربانیان تجاوز فیزیکی یا جنسی
کسانی که احساس درماندگی شدیدی را تجربه کردند.
کسانی که اتفاقی را تجربه کردند که هرگز تصور نمی کردند رخ بدهد.
افرادی که دچار اتفاقات آسیب زا و خطرناکی مثل سوء استفاده جسمی یا جنسی، تصادفات رانندگی، حوادث جنایی، بلایای طبیعی یا درگیری و نزاع شده اند.
افرادی که در گذشته از PTSD رنج می بردند.

در ادامه بخوانید: 5 تا از حرکت یوگا جهت ارتقای رفع استرس و خستگی
علائم PTSD
کسی که به PTSD مبتلا می شود چهار نوع مشکل اصلی دارد:

مرور ناخواسته و تکرار شونده اتفاق آسیب زا در ذهن بخاطر فلاش بکها یا کابوسهایی که باعث بروز واکنشهای احساسی یا فیزیکی شدیدی مثل تعریق، تپش قلب، اضطراب یا ترس و وحشت می شوند.
دوری کردن از چیزهایی که خاطرات آن اتفاق را به یادش می آورند مثل افکار، احساسات، افراد، مکا‌نها، فعالیتها یا موقعیت‌ های مربوط به حادثه.
بروز تغییرات منفی در افکار و احساساتش مثل احساس عصبانیت، ترس، گناه، بی حسی و کرختی و خلق باورهایی مثل «من بد هستم» یا «دنیا ناامن است» و احساس جدا شدن از بقیه.
بیش از حد هوشیار یا مضطرب بودن که با مشکلات خواب، تحریک پذیری، عدم تمرکز، وحشت زده شدن سریع و دائما مراقب و محتاط بودن بروز می کنند.

اگر کسی هر کدام از این چهار مورد را یک ماه یا بیشتر تجربه کند و این تجربه باعث احساس ناراحتی شدیدی برایش شود یا توانایی کار، مطالعه و به طور کلی زندگی روزمره اش را مختل کند به احتمال زیاد پزشک تشخیص PTSD برایش می دهد.

علاوه بر این، افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه دچار چیزی به نام “تجارب تجزیه ای” نیز می شوند که آن را به صورت زیر شرح می دهند:

انگار من اصلا اونجا نبودم.
زمان متوقف شده بود.
احساس می کردم دارم از بالا اتفاقات را تماشا می کنم.

PTSD در کودکان و نوجوانان
کودکان و نوجوانان هم موقع ابتلا به PTSD دچار مشکلاتی مشابه با بزرگسالان می شوند. بچه هایی که کوچکتر هستند ناراحتی و علائمشان را به شکل متفاوتی بروز می کنند؛ مثلا ممکن است به جای مرور ناخواسته خاطرات واقعه در طول روز، با بازی های تکراری حادثه آسیب زایی که برایشان رخ داده را دوباره زنده کنند.
خیلی از کودکان به جای کابوسهایی که حادثه ناخوشایند را به خاطر می آورند، خوابهای ترسناک بدون محتوای قابل تشخیص می بینند. علاوه بر این علاقه شان را به بازی کردن از دست می دهند، از نظر اجتماعی منزوی می شوند یا عصبانیتهای شدیدی دارند.
جطور ذهنمان را در کنترل کامل داشته باشیم؟
حدود یک سوم از کودکانی که حادثه آسیب زننده ای را تجربه می کنند دچار PTSD می شوند. مشکلات دیگری که PTSD به همراه می آورد عبارتند از: اضطراب یا افسردگی، نافرمانی و سرکشی و اختلال کمبود توجه و بیش فعالی. PTSD در نوجوانان و بزرگسالان نیز ممکن است منجر به افکار خودکشی و مصرف الکل یا مواد مخدر شود.
تاثیر PTSD بر روابط و زندگی روزمره
اختلال اضطراب پس از سانحه روی توانایی های فرد برای کار کردن و ادامه زندگی روزمره یا ارتباط او با خانواده و دوستانش تاثیر منفی می گذارد. فرد مبتلا به PTSD اغلب اوقات بی علاقه و غیر صمیمی به نظر میرسد چون سعی می کند نسبت به چیزی حسی نداشته باشد و درباره چیزی فکر نکند تا جلوی خاطرات دردناکش را بگیرد. این افراد سعی می کنند در جمعها و روابط خانوادگی حضور نداشته باشند وپیشنهاد کمک دیگران را رد کنند. چنین رفتاری باعث می شود کسانی که آنها را دوست دارند آزرده خاطر شوند.
ذکر این نکته مهم است که شما باید بدانید این رفتارها بخشی از مشکل افراد مبتلا به PTSD هستند. مبتلایان به این اختلال به حمایت خانواده و دوستان نیاز دارند، ولی ممکن است متوجه نباشند که چه اتفاقی برایشان افتاده و ندانند که به کمک نیاز دارند.

معمولا وقتی PTSD ادامه پیدا می کند، بیمار به طور همزمان دچار مشکلات روحی دیگری هم می شود. در واقع تا 80 درصد از افراد مبتلا به PTSD بلند مدت به مشکلات دیگری که معمولا افسردگی، اضطراب و سوء مصرف الکل یا مواد دیگر هستند هم دچار می شوند. این مشکلات می توانند به طور مستقیم و در واکنش به حادثه آسیب زا پیش بیایند و یا اینکه به دلیل ابتلا به PTSD بروز کنند.
خطر مصرف الکل و مواد مخدر در مبتلایان PTSD
برخی افراد برای کاهش غم و ناراحتی ناشی از مشکلات روحی و عاطفیشان به مصرف الکل یا مواد روی می آورند. الکل و مواد مخدر ممکن است به طور موقت و در کوتاه مدت باعث کمرنگتر شدن خاطرات دردناک بشوند، اما مانع از بهبود کامل فرد مبتلا به PTSD می شوند و مشکلات جدی دیگری را بوجود می آورند.
PTSD رو با این مورد اشتباه نگیرید: استرس پس از سانحه (بهترین روش کنترل)
درمان PTSD
اگر دو هفته بعد از وقوع حادثه همچنان با مشکلات روحی دست و پنجه نرم می کنید باید به روانپزشک متخصص مراجعه نمایید تا روند درمان برایتان شروع شود. برای درمان PTSD روشهای موثری در دسترس هستند که اغلب آنها شامل درمان روانشناختی مثل مشاوره برای فهمیدن چیزی که اتفاق افتاده و ارائه روشهایی برای مدیریت واکنش ها می شوند، اما در عین حال درمان دارویی هم می تواند مفید باشد.
به طور کلی توصیه می شود به جای مصرف دارو به عنوان اولین و تنها راه حل مشکل، با درمان روانشناختی شروع کنید. چرا که سنگ بنای درمان PTSD مواجهه با حافظه آسیب زا و کار کردن روی افکار و باورهای مرتبط با تجربه است که از طریق مراجعه به یک فرد آموزش دیده صورت می گیرد.
درمانهای متمرکز بر تروما (Trauma) (ضربه روحی) عبارتند از:

کاهش علائم PTSD
کاهش اضطراب و افسردگی
افزایش کیفیت زندگی فرد

درمان کودکان و نوجوانان مبتلا به PTSD
درمان توصیه شده برای کودکان و نوجوانان مبتلا به PTSD، رفتار درمانی شناختی (CBT) است. این درمان شامل موارد زیر می شود:

کسب اطلاعات درباره نوع رویداد آسیب زای تجربه شده (مثلا میزان رایج بودن آن) و واکنش های رایج به تروما
آموزش نحوه آرام شدن و مدیریت اضطراب
کمک به ساخت داستان منسجمی از حادثه آسیب زا و اصلاح هر گونه باور مخرب درباره حادثه مثل سرزنش کردن خود
مواجهه تدریجی با اشیاء یا موقعیتهای مرتبط با تروما که فرد از آنها میترسد یا دوری می کند.
کمک به بازگشت فرد به فعالیت های روزمره

کاربردی: تروما چیست؟ علائم و عوامل روانی ایجاد آن

تروما در روانشناسی چیست؟ علائم و عوامل روانی ایجاد آن

تروما در روانشناسی چیست؟ علائم و عوامل روانی ایجاد آن

ترومای عاطفی یا روانی (Emotional Trauma) نوعی آسیب به روان و احساسات است که در نتیجه رویدادی که به روان آسیب می زند، رخ می دهد. هنگامی که آن ضربه روانی منجر به اختلال استرس بعد از سانحه شود، ممکن است تغییرات فیزیکی در داخل مغز و شیمی مغز به وجود بیاید که بر توانایی فرد برای مقابله با استرس تأثیر می گذارد.
یک رویداد دل خراش، یک حال منفی و تلخ، یک تجربه بد، یک یا چند رویداد همیشگی یا تکراری است که توانایی فرد را برای کنار آمدن یا منسجم کردن افکار و احساسات مرتبط با آن تجربه کاملا تحت تأثیر قرار می دهد. متاثر شدن از آن واقعه ممکن است هفته ها یا حتی سال ها طول بکشد، زیرا فرد همیشه این دلهره را دارد که مبادا آن اتفاق یا هر اتفاق بد دیگری مجددا برایش رخ بدهد. تروما می تواند در اثر طیف گسترده ای از رویداد ها ایجاد شود،
اما جنبه های مشترکی هم دارد که نمی توان آن ها را نادیده گرفت. معمولا احساس درماندگی در مواجهه با یک تهدید واقعی یا ذهنی برای زندگی خود یا عزیزان تان، سلامت جسمی یا عقلی را تحت تاثیر قرار می دهد. ذهنیتی که فرد در مورد جهان و حقوق بشر دارد؛ مکررا نقض می شود و او را در سردرگمی شدید قرار می دهد. و ناامنی زمانی دیده می شود که افراد یا مؤسساتی که برای بقا به آن ها وابسته هستند، به گونه ای غیرقابل پیش بینی به فرد تجاوز یا خیانت می کنند. 

توی این پک های فوق العاده، آموزش مهارت های فردی که از نون شب واجب ترن رو با بهترین اساتید یاد می گیری. دیگه توی زندگی کم نیار و توی هر جمعی همه رو انگشت به دهان کن!

 

تروما رو با این مورد اشتباه نگیرید: استرس پس از سانحه (بهترین روش کنترل)
ترومای روانی ممکن است که بدون آسیب فیزیکی یا همراه آن باشد. علل معمول ترومای روانی عبارتند از : سوء استفاده جنسی، خشونت، تهدید به هر شکلی یا شاهد آن بودن مخصوصا در دوران کودکی. رویداد های فاجعه بار مثل زلزله و فوران آتشفشان، جنگ یا سایر خشونت های دسته جمعی هم می توانند آسیب های روانی ایجاد کنند. قرار گرفتن طولانی مدت در شرایطی مثل فقر شدید یا اشکال خفیف تر سوء استفاده، مثل آزار کلامی ، می تواند آسیب زا باشد. در برخی از موارد، حتی اعمال خود شخص، مثل ارتکاب تجاوز جنسی ( اگر مجرم در کنترل میل به ارتکاب چنین جرایمی ناتوان باشد ) می تواند آسیب زا باشد.

با این حال، افراد مختلف به رویداد های مشابه واکنش متفاوتی نشان خواهند داد. ممکن است یک فرد یک رویداد را ناگوار بداند در حالی که دیگری این گونه نباشد. پس همه افرادی که یک رویداد دلخراش را تجربه می کنند از نظر روانی یک جور آسیب نخواهند دید.
علائم تروما
افرادی که تجربه‌ های دردناک و ناراحت کننده ای را پشت سر می ‌گذارند، اغلب بعد از آن علائم و مشکلات خاصی دارند. شدت این علائم بستگی به شخص ، نوع آسیب وارده و حمایت عاطفی که از دیگران دریافت می کند، خواهد داشت. این بخش فهرستی کلی از علائم احتمالی است و جامع نیست. واکنش ها و علائم تروما می تواند گسترده و متنوع باشد و شدت آن از فردی به فرد دیگر متفاوت خواهد بود. یک فرد آسیب دیده ممکن است یک یا چند مورد از آن ها را تجربه کند.
بعد از یک تجربه ناگوار، فردی ممکن است آسیب روحی و جسمی را مجددا تجربه کند، بنابراین از یادآوری تروما اجتناب می کند؛ چرا که ممکن است برایش ناراحت کننده و حتی دردناک باشد. این افراد ممکن است برای فرار از این احساسات به مصرفِ مواد مخدر روی بیاورند. 

با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!

 

جطور ذهنمان را در کنترل کامل داشته باشیم؟
محرک‌ ها و نشانه‌ های عاطفی به عنوان یادآور تروما عمل می‌ کنند و می‌ توانند باعث اضطراب و به وجود آوردن سایر احساسات مرتبط شوند . اغلب فرد ممکن است کاملا از این محرک ها بی اطلاع باشند. در بسیاری از موارد محرک ها ممکن است باعث شوند تا فردی که از اختلالات تروماتیک رنج می ‌برد، اغلب بدون آگاهی کامل از ماهیت یا علل کارهایش، درگیر مکانیسم ‌های مقابله ‌ای مخرب یا خود ویرانگر شود. حملات پانیک نمونه ای از پاسخ روان تنی به چنین محرک های عاطفی است.

در نتیجه، احساس خشم شدید ممکن است به طور مکرر و گاهی اوقات در موقعیت ‌های بسیار نامناسب یا غیرمنتظره، ظاهر شود زیرا ممکن است خطر همیشه وجود داشته باشد. خاطرات ناراحت کننده ای مثل عکس های یادگاری، افکار یا فلاش بک ممکن است فرد را آزار بدهند و کابوس ها تکرار شوند. ممکن است فرد دچار بی خوابی شود؛ زیرا ترس و نگرانی های در کمین، چه در روز و چه در شب فرد را هوشیار نگه می دارند.
با گذشت زمان، خستگی عاطفی ممکن است رخ بدهد و منجر به حواس پرتی و عدم توانایی در درست فکر کردن شود. سردی عاطفی و همین طور حس نداشتن هم ممکن است رخ بدهد. بی اعتنایی نسبت به احساسات و کلا تمام حس ها هم ممکن است رخ بدهد و فرد از نظر عاطفی خالی، دلواپس یا کلا سرد به نظر برسد. فرد ممکن است در موقعیت های معمولی گیج شود و مشکلات حافظه ای پیدا کند.
در ادامه بخوانید: 5 تا از حرکت یوگا جهت ارتقای رفع استرس و خستگی
اگر علائم تروما در برخی از افراد آسیب دیده از بین نرود و یا خودشان باور نداشته باشند که وضعیت شان بهبود می یابد، برای همیشه آسیب دیده خواهند ماند. این وضعیت می تواند منجر به احساس نا امیدی، از دست دادن عزت نفس و افسردگی شود. اگر درک فرد از جهان خدشه دار شود، ممکن است فرد هویت خودش را هم زیر سوال ببرد.
این علائم می تواند منجر به استرس یا اختلالات اضطرابی یا حتی اختلال استرس بعد از سانحه که در آن فلاش بک ها و حس دوباره ترومایی که انگار واقعا در حال وقوع است را تجربه می کند، شود.
ترومای دوره ای
این نوع تروما در شرایط جنگ و جنایت و قتل عام هم به وجود می آید و تقریبا همیشه در قربانیان شکنجه و مورد هدف اوباش دیده می شود . همچنین در بلایای طبیعی و انسانی، حوادث ناگوار فاجعه بار و شرایط اورژانسی پزشکی رخ می دهد. در این موارد تروما معمولا درمانی ندارد. این آسیب شایع است، اما کم تر در موقعیت‌ های خشونت خانگی، پدوفیلی و تجاوز شناسایی می ‌شود. در قربانیان کودک آزاری یا سالمند آزاری هم رخ می دهد. قربانیان در موقعیت ‌های پدوفیلی، خشونت خانگی و بی ‌توجهی معمولا توسط سرپرستان تشخیص داده نمی ‌شوند و بعید هم به نظر می ‌رسد که درمان مناسبی برای ترومای در جریان دریافت کنند.

تروما اغلب به عنوان یک واکنش مقابله ای و پیامد موقعیت های طاقت فرسا تعریف می شود. با این حال، از آن جایی که احساس یک فرد به خاطر شرایط طاقت فرسایی است که به وجود آمده، تروما از نوع ذهنی است. شواهدی وجود دارد که نشان می ‌دهد نحوه کنار آمدن افراد با موقعیت ‌های بسیار استرس ‌زا با میزان آسیب ‌های ناشی از چنین رویداد هایی مرتبط است.
چگونه خودمان را استرس زدایی کنیم؟ 7 توصیه
تجربیاتی که ممکن است باعث ایجاد این بیماری شود
برای این که یک رویداد اثر مخرب و آسیب زایی داشته باشد، لازم نیست که آسیب فیزیکی رخ بدهد . صرف نظر از علت، تروما چهار ویژگی مشترک دارد: غیر منتظره بودن، از نظر روانی طاقت ‌فرسا بودن، آماده نبودن فرد و عدم توانایی کنار آمدن با آن. علاوه بر این ها فرد هم هیچ کاری برای پیشگیری یا کاهش آن انجام نمی دهد. بنابراین، این فقط خود رویداد نیست که آسیب زا بودن یک تجربه را تعیین می کند، بلکه تجربه ذهنی آن شخص است. نمونه هایی از موقعیت هایی که ممکن است توسط برخی افراد به عنوان آسیب روانی تجربه شود، عبارتند از:

آزار جسم ی، عاطفی یا جنسی در دوران کودکی، از جمله کم توجهی شدید یا طولانی مدت و مشاهده چنین آزاری در یک کودک یا یک بزرگسال دیگر.
تجارب و تعاملاتی که به عنوان ” حملات ” روانی تجربه می شوند. به طور مثال این که دائما فرد حس می کند به لحاظ روانی چیزی به او تحمیل یا از او سوء استفاده عاطفی می شود.
تجربه یک رویداد که جان فرد را تهدید می کند ، مثل:

تصادف اتومبیل یا سایر تصادفات جدی
حمله وحشیانه یک حیوان
عوارض پزشکی
حملات فیزیکی خشونت آمیز یا مشاهده یک حمله تروریستی

تجارب تجاوز جنسی در بزرگسالی
تجربه یا مشاهده شکنجه جسمی یا روانی
تجارب غیر نظامی از جنگ یا قتل عام
تجارب رزمی از جنگ ( که به آن واکنش استرس رزمی هم گفته می شود )
تجربیات شغلی مثل کار پلیس یا آتش نشانی
زندگی با یک بلای طبیعی مثل گردباد، سونامی یا زلزله شدید

سرطان؛ نوعی ترومای PTSD
PTSD معمولا با آسیب هایی مثل جنایات خشونت آمیز، تجاوز جنسی و تجربه جنگ همراه است. با این حال، گزارش های PTSD زیادی مربوط به بازماندگان سرطان و بستگان آن ها است. اکثر بررسی ها با بازماندگان سرطان سینه سروکار دارند و سرطان در کودکان و والدین آن ها است و آمار شیوع را بین 5 تا 20 درصد نشان می دهد. علائم سر زده و اجتناب ناپذیری که در بیماران سرطانی ظاهر شده مربوط به خاطرات ناگوار آسیب ، دوره درمان و مرگ توصیف شده است.

هنوز در مورد این که آیا ترومای مرتبط با رویداد های استرس زای مختلف مربوط به تشخیص و درمان سرطان واقعا به عنوان عوامل استرس زایPTSD به حساب می آیند یا خیر، اختلاف نظر وجود دارد. سرطان به عنوان یک تروما چند وجهی به حساب می آید و شامل رویداد های متعددی است که می تواند باعث ناراحتی شود و اغلب در طولانی مدت پتانسیل عود و کشندگی دارد.
پاسخ به آسیب های روانی
چندین واکنش رفتاری مشترک نسبت به عوامل استرس زا وجود دارد که عبارتند از پاسخ های کنشگرا، انفعالی و منفعل. پاسخ کنشگرا، تلاش برای رسیدگی و اصلاح یک عامل استرس زا قبل از این که تأثیر قابل توجهی بر سبک زندگی داشته باشد، است. پاسخ ‌های انفعالی بعد از وقوع استرس و ضربه احتمالی رخ می ‌دهند و بیشتر در جهت اصلاح یا به حداقل رساندن آسیب یک رویداد استرس ‌زا هستند و از اول به وجود آمده اند.
واکنش منفعل اغلب با بی حسی عاطفی یا نا آگاهی از یک عامل استرس زا مشخص می شود. کسانی که قادرند کنشگرا باشند، اغلب می توانند بر عوامل استرس زا غلبه کنند و به احتمال زیاد می توانند به خوبی با موقعیت های غیر منتظره کنار بیایند. از سوی دیگر، کسانی که انفعالی هستند ، اغلب اثرات محسوس ‌تری از یک عامل استرس ‌زای غیر منتظره را تجربه می‌ کنند.
ما بهترین مشاوران را در اینجا برای درمان تروما معرفی کرده ایم
افراد منفعل هم به عنوان قربانیان یک رویداد استرس زا، بیشتر از اثرات آسیب زننده در دراز مدت رنج می برند و معمولا هیچ اقدام عمدی مقابله ای برای این مشکلِ خود انجام نمی دهند. این مشاهدات نشان می دهد که سطح ترومای مرتبط با قربانی به چنین توانایی ‌های مقابله ‌ای مستقلی ربط دارد.
همچنین تمایزی بین ترومای ناشی از موقعیت‌ های اخیر و ترومای طولانی ‌مدت که ممکن است از گذشته در ناخودآگاه افراد پنهان شده باشد، مثل سوء استفاده در دوران کودکی وجود دارد.
تروما اغلب با درمان رفع می شود. در برخی موارد می توان با بازآفرینی یا بازنگری منشاء تروما تحت شرایط روان شناختی ایمن تر و به کمک یک درمانگر، به نتیجه رسید.
تروما در روانکاوی

 
ژان مارتین شارکو، عصب شناس فرانسوی، ادعا می کند که ترومای روانی منشأ همه بیماری های روانی است که به نام هیستری شناخته می شوند. ” هیستری تروماتیک ” شارکو معمولا به ‌عنوان فلجی ای که به دنبال یک ضربه جسمی رخ می‌ دهد، معمولا سال‌ ها بعد از دوره ‌ای که شارکو به عنوان دوره “کون یا انکوباسیون” توصیف می ‌کند ، ظاهر خواهد شد.
بسیار کاربردی: چطور از شر چیزی که در ذهن است راحت شویم؟ 24 ترفند
زیگموند فروید، شاگرد شارکو و پدر علم روانکاوی، مفهوم ترومای روانی را در طول زندگی حرفه ای اش بررسی کرد. ژان لاپلانش توصیفی کلی از درک فروید از تروما ارائه کرده است که در طول زندگی حرفه ای فروید واقعا جالب و متفاوت بود : ” تروما، رویدادی در زندگی بیمار است که از روی شدتش، ناتوانی بیمار در پاسخگویی مناسب به آن و تحولات و تاثیرات طولانی مدتش مشخص می شود. “

چطور قوی باشیم؟ (8 ترفند قوی قودن از نظر ذهنی)

چطور قوی باشیم؟ (8 ترفند قوی قودن از نظر ذهنی)

زندگی برای همه ما پر از اتفاقات خوب و بد است و این میان، داشتن یک ذهن قوی به ما کمک می کند تا از لحظات شاد لذت ببریم و در سختیها و مشکلات آرام و صبور باقی بمانیم. اگر دلتان می خواهد ذهنی قوی و محکم داشته باشید این مطلب را به هیچ وجه از دست ندهید.
قدرت ذهنی چیست؟
قدرت ذهنی یعنی منعطف بودن برای مقاومت در برابر سختیهایی که زندگی به ما تحمیل می کند. این قدرت از ترکیب عزت نفس با نگرش باز و تمایل به انجام کارهای سخت برای غلبه بر مشکلات و سختیها به دست می آید.
داشتن چنین قدرتی برای سلامت روح و روان همه ما لازم است. اگر قدرت ذهنتان را تقویت کنید، کمتر دچار افکار منفی و ناراحت کننده می شوید. به این ترتیب موقعی که در شرایط استرس زا قرار می گیرید یا افکار منفی به ذهنتان حمله می کنند، توانایی بیشتر و بهتری برای مقاومت با استرس و افکار منفی خواهید داشت. 

توی این پک فوق العاده،تقویت حافظه رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! ترفندهایی که بهت کمک می کنن مغزت رو کامل در اختیار داشته باشی!

 

چطور شخصیت خود را بسازیم؟ (10 روش موثر)
خیلی از افرادی که ذهن قوی و محکمی دارند اشخاص بسیار موفقی هستند. به عنوان مثال، کارآفرینان هر روز با شرایط پر ریسک مثل احتمال رد شدن طرحهایشان و موانع و مشکلات دیگری روبرو می شوند. قدرت ذهنی باعث می شود آنها به جای اینکه فکر کنند برای شاد زیستن باید از این چالشها و مشکلات دوری کنند، با آنها روبرو شده و مشکلات را حل کنند.
3 فایده قدرت ذهنی
افرادی که ذهنی قوی دارند، راحتتر از بقیه از سد مشکلات زندگی عبور می کنند. علاوه بر این، قدرت ذهنی فواید دیگری هم دارد که شامل موارد زیر می شود:
1- انعطاف پذیری بیشتر: وقتی روی قوی کردن ذهنتان کار می کنید، موقع روبرویی با مشکلات و مسائل سخت منعطف تر هستید و راحتتر با آنها برخورد می کنید. همانطور که ورزش و تمرین باعث افزایش قدرت بدنی می شود و کمک می کند تا اجسام سخت و سنگین را راحتتر بلند کنید، کار کردن روی ذهن برای قویتر شدن آن هم به شما کمک می کند تا سختیها برایتان آسانتر و قابل تحملتر شوند. به این ترتیب راحت تر از قبل با احساسات منفی و موقعیت های ناراحت کننده کنار می آیید.
2- افزایش سازگاری: با برداشتن قدمهای کوچک برای برای افزایش قدرت ذهنتان، نسبت به همه مسائل زندگی دید بازتری پیدا می کنید. وقتی ذهنتان قوی شود، با هر اتفاقی- چه خوب و چه بد- راحتتر کنار می آیید و می توانید اقدامات مثبت بیشتری در مواجهه با سختیها انجام بدهید. داشتن ذهن قوی شما را از موقعیت های سخت و ناراحت کننده دور می کند و باعث می شود در لحظات خوشی و خوشحالی هم از خود راضی نشوید. وقتی ذهن قدرتمندی داشته باشید با هر اتفاقی زود سازگار می شوید و خودتان را با شرایط وفق می دهید. 

با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!

 

3- افزایش اعتماد به نفس: زمانی که قدرت درونی شما افزایش پیدا می کند، کمتر به شک و تردید دچار می شوید. با اینکه حتی با داشتن ذهن قوی هم ممکن است افکار منفی به سراغتان بیاید، اما از آنجایی که قدرت ذهن شما اعتماد به نفستان را بالا برده، راحتتر می توانید با این افکار کنار بیایید و تصورات خوب و مثبت را جایگزین افکار منفی کنید. علاوه بر این، هر چه بیشتر روی موقعیت های پر استرس تسلط پیدا می کنید، احساس قدرت بیشتری هم برای اتفاقات بعدی خواهید داشت و اعتماد به نفستان بالاتر می رود.
حتما بخوانید: 100 روش تقویت دوپامین مغز
چطور از نظر ذهنی قوی شویم؟
افرادی که ذهن قوی و قدرتمندی دارند، بدون توجه به شرایط با مشکلات و چالشها روبرو می شوند. اگر می خواهید ذهنتان را قوی کنید این نکات را مد نظر داشته باشید:
1- خودتان را به چالش بکشید: سعی کنید هر چند وقت یکبار از منطقه امن و راحت خودتان بیرون بیایید تا قدرت ذهنتان را تقویت کنید. برای خودتان اهداف بلند مدت و کوتاه مدت تعیین کنید و برنامه ای برای رشد شخصیتان داشته باشید. این را بدانید که بهرحال مشکلات و چالشها بخشی از زندگی همه ما هستند؛ پس از آنها دوری نکنید و با قدرت با مشکلات روبرو شوید.
2- ورزش کنید: سلامت جسم به سلامت ذهن و روح منجر می شود؛ همانطور که همیشه گفته می شود: “عقل سالم در بدن سالم است”. برای اینکه به قدرت ذهنی برسید باید مراقب خودتان و جسمتان باشید. خوب غذا بخورید و به طور منظم ورزش کنید. به این ترتیب انرژی و نشاط بیشتری دارید و راحتتر با مسائل و مشکلات زندگی مواجهه می شوید.
3- برای خودتان عادات مثبت ایجاد کنید: هر کاری که در زندگی انجام می دهیم، روی وجود ما اثر میگذارد. تمام تلاشتان را بکنید که عادتهای بد و افکار منفی را کنار بگذارید و با جایگزین کردن رفتارهای مثبت و سالم، اعتماد به نفس و خودباوری خودتان را افزایش بدهید. هر شب حداقل 8 ساعت بخوابید و هر زمان که باورهای خود تخریب کننده به ذهنتان آمد، خودتان را آرام کنید و قدردان داشته هایتان باشید. هر روز چیزهای کوچک خوشحال کننده زندگیتان را یادداشت کنید و به خودتان یادآوری کنید که آدم خوشبخت و شادی هستید.
چرا و چگونه باید خومان را بشناسیم؟
4- خودتان را ببخشید و در کنار خودتان باشید: خودیاری یکی دیگر از روشهای مهم برای تقویت قدرت ذهنی است. شما باید در کنار خودتان باشید نه مقابل خودتان. نسبت به خودتان احساس دلسوزانه و از سر بخشش داشته باشید و از سرزنش کردن خودتان دوری کنید. یادتان باشد حتی قویترین افراد در دنیا هم مشکلات خاص خودشان را دارند و هیچ کس در این دنیا بی مشکل نیست. اگر هدفی تعیین کرده اید و هنوز نتوانسته اید به آن برسید، اشکالی ندارد. به جای سرزنش خودتان به این فکر کنید که چطور باید به خواسته هایتان برسید.
خودتان را به خاطر خطاها و اشتباهات زندگیتان از ته دل ببخشید. ما همه انسانیم و انسان هم جایز الخطاست. اگر مدام خودتان را سرزنش کنید، فرصت جبران و شروع دوباره را از خودتان می گیرید. مشکلات و سختیها برای همه پیش می آیند، مهم این است که بدانید همیشه فرصت برای تلاش دوباره وجود دارد و هیچ وقت برای شروع مجدد دیر نیست.
5- ذهن آگاهی را تمرین کنید: مدیتیشن و مراقبه به شما یاد می دهد که در زمان حال زندگی کنید و مسائل گذشته که شما را تحت فشار می گذارند و نگرانی های آینده را رها کنید. سعی کنید هر روز مدتی با خودتان خلوت کنید و از تمرینهای تنفس برای رهایی از استرس و تنش کمک بگیرید.
جنبه های تاریک شخصیت تان را بشناسید (بر اساس خصوصیات تان)
6- با آدمهای مثبت و حمایت کننده در ارتباط باشید: محیط اطراف ما نقش مهمی در ساخت باورها و افکارمان دارد. افرادی که ذهنی قوی دارند به تنهایی به این موفقیت نرسیده اند؛ بلکه کسانی را داشته اند که از آنها پشتیبانی و حمایت کرده اند. با کسانی که انرژی مثبت دارند در ارتباط باشید و برای تقویت قدرت ذهنتان از یک روان درمانگر کمک بگیرید. به جای این کار می توانید کتابهایی که درباره قدرت ذهن و روشهای قوی کردن ذهن نوشته شده اند را هم مطالعه کنید. اگر دوست یا همکارتان هم مثل شما دلش می خواهد ذهنش را قوی کند می توانید با هم این مسیر را پیش بروید.
7- مراقب خودتان باشید: استراحت ذهنی یکی از بهترین روشهای خودمراقبتی است. همانطور که بدن ما به استراحت جسمی نیاز دارد، ذهن نیز پس از مدتی خسته می شود و باید برای حفظ سلامت روح و روان، به آن استراحت داد. لحظاتی از زندگی روزمره تان را به انجام کارهای مورد علاقه تان اختصاص بدهید؛ مثلا فیلم مورد علاقه تان را تماشا کنید، به آهنگ مورد علاقه تان گوش بدهید یا یک پادکست خنده دار بشنوید. شام مورد علاقه تان را بخورید و یک دوش آب گرم بگیرید. همه اینها به شما یادآوری می کنند که وجود شما مهم است و باید از خودتان مراقبت کنید.
چگونه شخصیت قوی و محکمی داشته باشیم؟ (۱۰ روش موثر)

کتاب روانشناسی شخصیت (دانلود رایگان 2 تای برتر)

کتاب روانشناسی شخصیت (دانلود رایگان 2 تای برتر)

شخصیت هر کسی ترکیبی از ویژگیها و خصوصیاتی است که او را به چیزی که هست تبدیل می کنند. در واقع، وقتی ویژگیهای اصلی یک نفر یکجا جمع می شود، شخصیت فردی او شکل می گیرد. هر کدام از ما خصوصیات و ویژگیهای خاص و منحصر به فرد خودمان را داریم و در عین حال خیلی از خصوصیاتمان هم با همدیگر مشترک است. این خصوصیات و ویژگیهای خاص و مشترک در حقیقت همان الگوهای نوع تفکر، احساس و رفتار ما با دیگران هستند.
روانشناسی شخصیت (Personality psychology) روی شباهتها و تفاوتهای میان شخصیت افراد مطالعه می کند. وقتی این الگوها و رفتارها را تجزیه و تحلیل کنیم، متوجه می شویم که شخصیت ها ریشه در روانشناسی ما دارند. اگر شما هم مثل خیلیهای دیگر به مسائل روانشناسی و شخصیت شناسی علاقمندید مطلب امروز ما را از دست ندهید! ما اینجا 10 نکته جالب و مهم درباره روانشناسی شخصیت در اختیارتان می گذاریم و بعد هم دو پی دی اف کتاب روانشناسی شخصیت را به صورت رایگان می توانید دانلود کنید.
روانشناسی شخصیت
طبق نظریه روانکاوری زیگموند فروید (Sigmund Freud)، مغز انسان از سه ساختار تشکیل شده است: 

توی این پک فوق العاده، مرد بهتری شویم رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! 

 
 

توی این پک های فوق العاده، آموزش مهارت های فردی که از نون شب واجب ترن رو با بهترین اساتید یاد می گیری. دیگه توی زندگی کم نیار و توی هر جمعی همه رو انگشت به دهان کن!

 

نهاد یا اید (ID)
خود یا ایگو (ego)
فراخود یا سوپرایگو (superego)

فروید عقیده داشت که این ساختارها شخصیت ما را می سازند. از طرف دیگر، نظریه صفت (trait theory) استدلال می کند که شخصیت ما بر اساس 5 ویژگی مهم تعیین می شود که عبارتند از: گشودگی، وجدانی بودن، برون گرایی، توافق و روان رنجوری.
چگونه شخصیتی جذاب داشته باشیم؟ (15 ترفند موثر)    
نظریه انسان گرایانه (humanistic theory) بر این باور است که شخصیت و ویژگی های ما یک انتخاب شخصی است. نظریه شناخت اجتماعی (social cognition theory) نیز ریشه ویژگیها و خصوصیات شخصیتی را تعاملات اجتماعی و محیط پیرامون ما می داند.
4 نظریه شخصیت
شخصیت هر کسی مختص خود اوست و این می تواند مبهم و گیج کننده باشد. با اینکه مغز هیچ فردی شبیه دیگری نیست، اما وجود برخی اشتراکات بین شخصیتهای مختلف باعث ساده تر شدن مفهوم آن می شود. این وجوه مشترک به ما کمک می کند تا شخصیتهای مختلف و تفاوتهای آنها را بشناسیم.
به طور کلی 4 نظریه شخصیت وجود دارد: 

با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!

 

دیدگاه های روانکاوانه
نظریه صفت
دیدگاه های انسان گرایانه
نظریه شناخت اجتماعی

ویژگیهای اصلی شخصیتی
با اینکه همه افراد با هم متفاوند؛ اما در نهایت همه ما انسان هستیم و از راههای مختلف به هم مربوط می شویم. ویژگیهای شخصیتی یکی از آن راههاییست که انسانها را به هم مرتبط می سازد. در واقع چند ویژگی شخصیتی اصلی وجود دارد که می توان تمام شخصیت های انسانی را بر اساس آنها بنا کرد؛ مثلا دوستی، اعتماد به نفس، مثبت اندیشی و جسارت. ممکن است برخی از ما بیشتر از دیگران از این صفات برخوردار باشیم، ولی در هر حال همه ما این ویژگیهای اصلی را در خود داریم و این چیزیست که ما را به هم مربوط می کند.
چطور شخصیت خود را بسازیم؟ (10 روش موثر)
شخصیت ما چه زمانی پرورش می یابد؟
این شخصیت ماست که تعیین می کند ما که هستیم؛ ولی چنین اتفاقی کی رخ می دهد؟ هر چه سن ما بالاتر می رود، درک بیشتری از اینکه چه کسی هستیم پیدا می کنیم. در حقیقت ما شخصیت خودمان را طی مدتی طولانی و از طریق الگوهای رفتاری پرورش می دهیم.

اینکه فکر کنیم نوزادان به محض به دنیا آمدن شخصیت مستقلی دارند، فکر شیرین و جالبی است؛ اما لزوما چیزی نیست که بشود آن را تایید کرد. مسائلی مثل محیط، ژنتیک، روش‌های فرزندپروری و عوامل اجتماعی همگی دست به دست هم می دهند تا شخصیت یک فرد شکل بگیرد و رشد کند. تحقیقات نشان می دهند که این فرآیند در سنین 20 تا 40 سالگی به اوج فعالیت خودش می رسد و در حدود 50 سالگی شروع به کند شدن می کند.
طبیعت (nature) در مقابل تربیت (nurture)
در بسیاری از موضوعات روانشناسی، همیشه نظریه طبیعت در تقابل با نظریه تربیت بوده است و بحث شخصیت شناسی هم از این قاعده مستثنا نیست. وقتی پای رشد و پرورش شخصیت به میان می آید، نظریه طبیعت ادعا می کند که رفتار انسانها از عوامل وراثتی یا سرشتی آنها نشات می گیرد. از طرف دیگر نظریه تربیت یا پرورش بر این باور است که رفتار هر فردی به خاطر عوامل بیرونی که پس از تولد با آنها مواجه می شود با دیگری متفاوت است. این عوامل شامل چیزهایی مثل تجربیات زندگی، روشهای فرزندپروری والدینش، مسافرت و غیره می شود.
چگونه ویژگی های شخصیتی خود رابشناسیم؟
با اینکه کارشناسان هر دو نظریه استدلال های مخصوص خودشان را دارند؛ اما به نظر می رسد که شخصیت هر فرد تحت تاثیر هر دوی این عوامل قرار دارد. شاخه ای از علم ژنتیک به نام ژنتیک رفتاری (behavioral genetics) وجود دارد که به بررسی تاثیر ژنها روی رفتار انسان می پردازد. کارشناسان معتقدند وقتی ما صفات را به ارث می بریم، نوع این صفات ممکن است با هم فرق داشته باشند ولی معمولا خیلی زود شناسایی می شوند. (منبع)
نقش محیط روی شخصیت
تا حالا به این فکر کرده اید که شخصیتتان وقتی در محل کار هستید با چیزی که جلوی دوستانتان هستید فرق می کند؟ یا تا به حال حس کرده اید وقتی به خانه والدینتان می روید رفتارتان با چیزی که در خانه خودتان است متفاوت می شود؟ دلیلش این است که شخصیت ما می تواند بسته به محیطی که در آن هستیم هم تغییر کند. برای همین خیلی از ما نحوه حرف زدن و رفتار کردنمان را بسته به محیطی که در آن هستیم تغییر می دهیم. در چنین شرایطی با وجود اینکه ما هنوز خودمان هستیم، محیط پیرامونمان را تجزیه و تحلیل کرده و تغییراتی اعمال می کنیم. این تغییرات ممکن است به خاطر سازگار شدن، توجه به احساسات دیگران، عدم اعتماد به نفس و یا هر دلیل دیگری رخ بدهند.

عوامل موثر در شکل گیری شخصیت، انواع آن و خصوصیات شخصیتی
10 تا 13 درصد از مردم جهان از اختلالات شخصیت رنج می برند
اختلال شخصیت (personality disorder) هم درست مثل هر اختلال دیگری به معنای تغییر در هنجارها و انتظارات معمولی است. افرادی که از اختلالات شخصیتی رنج می برند، به خاطر تفاوتهای روحی و روانیشان با دیگران، به شکل متفاوتی فکر، احساس و رفتار می کنند. این اتفاق باعث بروز کشمکشهایی در تعاملات و روابط انسانی آنها و همینطور در فرایند یادگیریشان می شود.
اکثر روانشناسان بر این باورند که به طور کلی 10 اختلال شخصیتی مختلف وجود دارد. این اختلالات در سه دسته طبقه بندی می شوند که عبارتند از:

مشکوک
احساسی و تکانشی
مضطرب

هر کدام از این دسته ها از نظر شدت و علائم اختلال با بقیه متفاوت است.
تست های شخصیت بسیار محبوب هستند
از تست های شخصیت برای ارزیابی عمیقتر شخصیت انسانها استفاده می شود. معمولا این تستها به شکل پرسشنامه طولانی و عمیقی ارائه می شوند. تست شخصیت به ما کمک می کند تا با خودمان بیشتر آشنا شویم و بفهمیم در چه زمینه ها و مشاغلی می توانیم خوب عمل کنیم.
علاوه بر این از تستهای شخصیت برای تشخیص بالینی و کمک به تعیین روش درمانی مناسب هم استفاده می شود. این نوع تستها امکان درک و آشنایی عمیقتر ما با خودمان را فراهم می کنند.
رایج ترین تیپ های شخصیتی انسان ها کدامند؟
ویژگیهای شخصیتی می توانند با موفقیت مرتبط باشند
شخصیتهای خاصی وجود دارد که باعث می شود یک فرد از بقیه متمایز شود. وقتی به کسی که خیلی موفق است فکر می کنید، شخصیت او در ذهنتان چگونه ترسیم می شود؟ خیلیها افراد موفق را رهبر، سخت کوش، متفکر، شهودی و غیره توصیف می کنند. توجه به این خصوصیات به ما کمک می کند تا بفهمیم موفق بودن چیزیست که ما هم از لحاظ روانی قادر به انجام آن هستیم.

ویژگی های شخصیتی در روابط دوستانه و زندگی اجتماعی نقش دارند
برخی از شخصیتها به سمت هم کشیده و مجذوب تفاوتهای یکدیگر می شوند؛ ولی بعضی دیگر ترجیح می دهند با کسانی باشند که بیشتر شبیهشان هستند. خیلیها با تفاوتهای شخصیتی کنار نمی آیند ولی برای بعضی دیگر، دیدن تنوع شخصیتی خوشایند است. به طور کلی ویژگیهای شخصیتی شما روی روابطتان با دوستان و اعضای خانواده و نحوه رفتار با آنها تاثیر مهم و زیادی می گذارد. (منبع)
دانلود بهترین کتاب های روانشناسی به صورت PDF
  دانلود کتاب روانشناسی شخصیت دکتر یوسفی
  دانلود جزوه دانشگاهی روانشناسی شخصیت
حتما بخوانید: تیپ های شخصیتی زنانه (9 نوع رایج)
مطالعه و تحلیل روانشناسی شخصیت یک شغل است
روانشناسی شخصیت یکی از شاخه های معروف و شناخته شده روانشناسی است که روی شخصیت و ویژگیهای شخصیتی متفاوت انسانها مطالعه می کند. افرادی که در این حوزه مشغولند، دنبال چگونگی رشد شخصیت ها و همچنین تأثیر آنها بر نحوه تفکر و عمل ما هستند. روانشناسی شخصیت به دلایل زیادی مفید است، اما یکی از بهترین دلایلش این است که می تواند به افراد در تغییر زندگیشان کمک کند. فردی که در زمینه روانشناسی شخصیت متخصص است می تواند افرادی را که از اختلالات شخصیتی رنج می برند تشخیص بدهد و آنها را درمان کند.

فوبیای سوراخ: علائم، روشهای درمانی موجود و نکات دیگر

فوبیای سوراخ: علائم، روشهای درمانی موجود و نکات دیگر

هنگامی که یک فرد واکنش فیزیکی و احساسی قوی مثل ترس و انزجار را نسبت به هر چیزی که سوراخ های متعددی دارد تجربه می کند، می تواند نشان دهنده تریپوفوبیا (Trypophobia) یا فوبیای سوراخ باشد. لانه زنبور ، اسفنج دریایی و حباب های صابون برخی از محرک های تریپوفوبیا هستند. گفته می شود که هر چه حفره های خوشه ای بزرگ تر باشد، این افراد موذب تر و آزرده می شوند. اکثر افراد ترس واقعی از سوراخ ها ندارند؛ اما در واقع تحت درمان قرار گرفتن ممکن است بتواند کمک کند که بر ترس و تنفرتان نسبت به الگو های سوراخ غلبه کنید و به مرور هم بهبود پیدا کنید.
این مقاله راهنمای جامعی است و به شما کمک می کند تا تریپوفوبیا را بهتر درک کنید و با محرک‌ ها، علل، علائم، تشخیص ‌ها و روش های درمانی اش آشنا شوید که اگر خودتان با این مشکل دست و پنجه نرم می کنید یا اطرافیان تان به آن دچار هستند؛ به راحتی پشت سر بگذارید.
تریپوفوبیا چیست؟
تریپوفوبیا بیزاری یا دافعه نسبت به چیز هایی مثل اسفنج و لانه زنبور که الگو های تکراری یا خوشه ای از سوراخ دارند، است. الگوی سوراخ ها افراد مبتلا به تریپوفوبیا را اذیت می کند. البته آن ها همیشه هم از سوراخ ها نمی ترسند؛ اما این اتفاق به دفعات برایشان رخ می دهد. 

توی این پک های فوق العاده، آموزش مهارت های فردی که از نون شب واجب ترن رو با بهترین اساتید یاد می گیری. دیگه توی زندگی کم نیار و توی هر جمعی همه رو انگشت به دهان کن!

 

جالب است بدانید که کلمه تریپوفوبیا از کلمات یونانی “Trypta” به معنای سوراخ و “Phobos” به معنای ترس بر گرفته شده است.

 
علائم تریپوفوبیا چیست؟
علائم تریپوفوبیا شبیه علائم حمله پانیک است. فرد درگیر ممکن است موارد زیر را هم تجربه کند:

حالت تهوع
لرز
مشکلات در تنفس
ضربان قلب سریع و نامنظم
تعریق بیش از حد
خارش ، مورمور شدن بدن یا احساس خزیدن چیزی روی پوست

مبتلایان به تریپوفوبیا ممکن است این احساسات را چندین بار در هفته یا حتی هر روز و به دفعات تجربه کنند. ترس از سوراخ ها گاهی می تواند تا آخر عمرِ این افراد هم ادامه داشته باشد و هیچ گاه درمان نشود؛ بنابراین این ترس در هر کسی متفاوت خواهد بود.
رایج ترین عوامل ترس در انسان، انواع و روش مدیریت
چه چیزی باعث تریپوفوبیا می شود؟
متخصصان مطمئن نیستند که چرا برخی از افراد خاص تریپوفوبیا را تجربه می کنند. بر اساس یک نظریه، مغز ممکن است حفره های خوشه ای را با یک خطر مرتبط کند. برای مثال، الگوی سوراخ ‌های کوچک ممکن است در ذهن با پوست یک مار سمی یا چشم‌ های رتیل مرتبط شود. از طرف دیگر، سوراخ ها می توانند مشکلات پوستی یا بثورات را به فرد مبتلا به تریپوفوبیا یادآوری کنند. نظریه دیگر این است که پردازش و بررسی الگوی حفره های خوشه ای به انرژی و اکسیژن بیشتری نیاز دارد و در نتیجه باعث پریشانی و گاها حال بد می شود. همچنین ممکن است که این یکی از علائم اختلال وسواس فکری – عملی ( OCD) باشد. 

با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!

 

چه زمانی باید برای تریپوفوبیا به پزشک مراجعه کرد؟
اگر شما هم بعد از مشاهده سوراخی؛ علائم خاصی مثل ضربان قلب تند، تعریق و حالت تهوع را تجربه می کنید، توصیه می شود فورا به پزشک مراجعه کنید و برای درمان و بهبود اقدام نمایید.
چه خطرات دیگری به تریپوفوبیا مربوط می شوند؟
زنان بیشتر از مردان در معرضِ ابتلا به اختلال تریپوفوبیا هستند. این هم یک ویژگی است که در برخی از خانواده ها وجود دارد. بر اساس یک مطالعه، تقریبا 25 درصد از بیماران مبتلا به تریپوفوبیا به صورت ژنتیکی این اختلال را در خانواده شان دارند.
حتما بخوانید: تفاوت بین ترس و فوبیا چیست؟
برخی از افرادی که نسبت به الگو های سوراخ تنفر پیدا می کنند، ممکن است که از بیماری های روانی دیگری مثل موارد زیر هم رنج ببرند :

اختلال افسردگی حاد
اختلال اضطراب با علائم اضطراب فراگیر ( GAD)
اضطراب در موقعیت های اجتماعی
اختلال اضطرابی
اختلال وسواس فکری – عملی ( OCD)
اختلال دو قطبی

تریپوفوبیا چه طور تشخیص داده شده و درمان می شود؟
انجمن روان پزشکی آمریکا (APA) تریپوفوبیا را به عنوان یک بیماری یا DSM طبقه بندی نمی کند . می تواند دلیلش این باشد که این بیماری اغلب زجر آور است؛ اما ناتوان کننده و خطرناک نیست. هیچ معیار تشخیصی خاصی برای آن وجود ندارد؛ زیرا در واقع به عنوان یک اختلال شناخته نمی شود. با این حال، یک تست تریپوفوبیا آنلاین وجود دارد که هر شخصی می تواند با تست آنلاین تریپوفوبیا متوجه شود که آیا از این فوبیا رنج می برد یا خیر.
تست تریپوفوبیا شامل مراحل زیر است:

برای یک تا هشت ثانیه، تصاویر متنوعی نمایش داده می شود. الگو ها یا خوشه ‌هایی از سوراخ‌ ها را می ‌توان در برخی از عکس ‌ها پیدا کرد، در حالی که برخی دیگر چنین نیستند.
این آزمون از شرکت کننده می خواهد که مدت زمان صرف شده برای تماشای هر تصویر را تخمین بزند.
در پایان آزمایش، با مشاهده و مقایسه تصاویر تریپوفوبیک و خنثی ( آن هایی که سوراخ ندارند ) یک نسبت ارائه می شود.
اگر نسبت بیشتر از دو باشد، تریپوفوبیا تشخیص داده می شود. توصیه می شود که نتایج آزمایش و واکنش های منفی به الگو های دارای سوراخ را با یک متخصص سلامت روان مثل یک روانشناس در میان بگذارید.

اگر تریپوفوبیا شرکت در برخی از فعالیت ها یا لذت بردن از زندگی را برای فرد دشوار می کند، مواجهه درمانی ممکن است کمک بسزایی کند. این درمان به تدریج بیمار را در معرض محرک های تریپوفوبیا قرار می دهد و در عین حال به او در کنترل واکنش هایش کمک می کند . از هر ده نفر، نُه نفر می توانند با این نوع روان درمانی بر فوبیا غلبه کنند.
20 نکته جالب روانشناسی که در 99 درصد مواقع در زندگی موثرند
یک مراقب بهداشت می ‌تواند کار های زیر را در طول مواجهه درمانی انجام دهد:

قبل و در حین قرار گرفتن در معرض عوامل ترس و تنفر زا، به فرد تکنیک های تنفس و آرامش را آموزش می دهد.
مراقب بهداشت ممکن است تصاویر یا فیلم هایی از خوشه ها یا الگو های سوراخ را نمایش بدهد. این کار به بیمار در مدیریت پاسخ و عکس العملش کمک می کند.
به تدریج فرد را بیشتر در معرض عامل ترس قرار می دهد و تا زمانی که بیمار مبتلا به تریپوفوبیا از ترسش کاسته نشود، اشیایی با طرح سوراخ مثل اسفنج را به او می دهد تا در دست بگیرد یا لمس شان کند و در واقع او را با ترس هایش مواجه می کنند.

درمان شناختی رفتاری (CBT) گزینه دیگری است. این درمان به اصلاح ادراکات و واکنش ‌ها به موقعیت ‌هایی که باعث تریپوفوبیا می ‌شوند، کمک می ‌کند. دارو های ضد اضطراب معمولا برای کسانی که از فوبیا های خاصی رنج می برند مؤثر نیستند. با این حال، اگر بیمار نسبت به محرک ‌هایی که می ‌تواند باعث واکنش ‌شود؛ آگاه شده باشد و تاثیری روی او نگذارند، ممکن است مراقب بهداشت برای تسکین کوتاه‌ مدت داروی ضد اضطراب تجویز کند.
چه طور می توان از تریپوفوبیا پیشگیری کرد؟
هنگامی که یک بیمار از علائم حاد تریپوفوبیا رنج می برد، استفاده از تکنیک های تنفس و آرامش دهی در به حداقل رساندن مدت، دفعات و شدت علائم موثر خواهد بود. به طور مثال تنفس عمیق به کنترل ضربان قلب کمک می کند و باعث آرامش بدن، کاهش اضطراب و به حداقل رساندن احساس ترس می شود.
نحوه تمرین تنفس عمیق به این صورت است:

ابتدا تا عدد چهار بشمارید و به آرامی نفس تان را از طریق بینی به داخل بکشید.
مجددا تا عدد چهار بشمارید به آرامی از بینی تان بازدم کنید.
باید به مدت یک تا پنج دقیقه به این روش نفس بکشید و قطعا متوجه بهبود حال تان خواهید شد.

رایج ترین فوبیا در دنیا کدامند؟ (معرفی 13 فوبیای رایج)
کلام پایانی
تریپوفوبیا، بیزاری یا ترس از الگوی سوراخ است. این تنفر می تواند با دیدن دسته ای از سوراخ ها در غذا ها، گل ها و مواردی مثل اسفنج ایجاد شود. در واقع تریپوفوبیا به عنوان یک اختلال اضطرابی شناخته می شود که می تواند به کیفیت زندگی فرد آسیب برساند. اگر فردی مشکوک به تریپوفوبیا است، فورا با پزشک مشورت کنید. در صورت لزوم، یک مراقب بهداشت می تواند به کمک یک متخصص سلامت روان با مواجهه درمانی به بیمار کمک کند تا به خوبی بر این مشکل غلبه کند.
سوالات متداول
محرک های تریپوفوبیا چه هستند؟
عوامل زیر محرک های تریپوفوبیا هستند:

قرص نان کنجد دار یا خشخاشی
یک قالب یا تکه پنیر سوراخ دار
میوه هایی مثل توت فرنگی ، تمشک، پاپایا و کیوی که دانه دارند.
غلاف دانه های آفتابگردان و نیلوفر آبی
مار، مارمولک و قورباغه
کف کفش

آیا بیمار می تواند از این اختلال جلوگیری کند؟
پزشکان ممکن است تکنیک‌ های آرامش بخشی مثل مدیتیشن، تمرکز حواس یا تجسم تصاویر آرامش‌ بخش را برای جلوگیری از علائم تریپوفوبیا توصیه کنند که به جلوگیری و پیشروی این اختلال کمک خواهد کرد.
پروپاگاندا چیست؟ انواع آن و چرا استفاده می شود؟
آیا این اختلال کشنده است؟
ترس از الگو های سوراخ یا همان تریپوفوبیا کشنده نیست؛ اما در صورت عدم مدیریت می تواند فعالیت های روزانه فرد را مختل کند. همان طور که چندین بار در این مقاله هم تکرار شد؛ اگر فردی علائم این اختلال را از خودش بروز می دهد، توصیه می شود که در اولین فرصت به دنبال مشاوره پزشکی باشد تا از بدتر شدن شرایط پیشگیری کرده و برای درمان و بهبود اقدام کند.

اسکیزوفرنی

اسکیزوفرنی چيست؟ علائم و درمان آن چیست؟

اسکیزوفرنی چيست؟ علائم و درمان آن چیست؟
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2022/03/word-image-69.jpeg

پارانویا (به انگلیسی paranoia) یا اسکیزوفرنی (schizophrenia) رایج ترین نمونه بیماری ذهنی محسوب می شود. اسکیزوفرنی وضعیتی روانی است.
به معنای این است که ذهن خودش را با واقعیت تطابق نمی‌ دهد و روی طرز فکر و رفتار افراد تأثیر می‌ گذارد و ممکن است در طیِ زمان و از طرق مختلف، این اتفاق خودش را نشان دهد؛ حتی ممکن است در یک فرد در شرایط گوناگون به وجود بیاید. این بیماری معمولاً در اواخر جوانی یا حتی نوجوانی هم اتفاق می‌ افتد.
افرادی که به توهم پارانویا دچار هستند، معمولاً نسبت به دیگران خیلی مشکوک می‌ شوند. حتی نمی‌ توانند یک شغل را برای خودشان نگه دارند و همین باعث می شود که روابط دشان هم بهم بریزد.
بیماری اختلال پارانویا چیست؟ درمان دارویی و غیر دارویی
این وضعیت؛ یک نوع بیماریِ روانی محسوب می شود که پزشک می‌ تواند با تجویز دارو به بیمار کمک کرده و علائم آن را تا حدی کنترل کند.
علائم بیماری
توهمات در واقع یک نوع باور های ثابت و همیشگی هستند که برای شما واقعی به نظر می رسند؛ حتی اگر شواهد محکمی وجود داشته باشد که درست و واقعی نیستند. توهم پارانویا باعث ایجاد یک نوع ترس و اضطرابِ از دست دادن توانایی تشخیص واقعی از غیر واقعی می شود. به طوری که ذهن را به هم می ریزد و باعث می شود که از واقعیت ها فرار کنید. ممکن است بعضی از موارد این احساس را در شما ایجاد کنند که عبارتند از:

همکاری که قصد دارد به شما آسیب بزند، مثلاً می خواهد شما را با یک غذا مسموم کند.
همسری که به شما خیانت می کند.
دولتی که از شما جاسوسی می کند.
همسایه تان که قصد دارد با رفتارش شما را آزار بدهد.

این ها باعث ایجاد مشکل در روابط می‌ شود و به طرف مقابل آسیب وارد می ‌‌کند. ممکن است احساس کنید که تنها مانده اید.
این باور ها می تواند باعث ایجاد مشکل در روابط شما شود. اگر فکر می‌ کنید که غریبه‌ ها به شما صدمه می ‌زنند، ممکن است دل تان بخواهد از همه دور بمانید و به مرور تنها خواهید شد.
حتما بخوانید: اختلال شخصیت مرزی چیست؟ تست هایی برای اینکه بدانید آیا مبتلا هستید؟
افراد مبتلا به اسکیزوفرنی معمولاً خشن نیستند. اما گاهی اوقات، هذیان های پارانوئید باعث می شود که آن ها احساس خطر کنند و عصبانی شوند. معمولا این وضعیت بیشتر گریبانگیر خانواده می‌ شود و خیلی برای عموم مردم اتفاق نمی افتد.
این افراد همچنین ممکن است هذیان گویی هم داشته باشند و احساسات آن ها درست عمل نکند. مثلاً ممکن است صدا هایی را بشنوند که برای شان خیلی عجیب و غریب باشد یا فکر کنند که دیگران به آن ها توهین می‌ کنند یا چیز هایی را ببیند که واقعی نیستند.
درمانِ دارویی
پزشک می تواند برای فردِ مبتلا؛ دارو های روان پریش را تجویز کند تا این توهمات از بین برود. این دارو می تواند شربت، قرص یا آمپول باشد؛ البته چند هفته طول می‌ کشد تا دارو به طور کامل عمل کند اما ممکن است که سریعاً یک احساس آرامش را در فرد به وجود بیاورد. اگر چه بعضی از افراد باید از چند دارو یا ترکیبی از دارو ها استفاده کنند.
این افراد باید مراقب باشند که از نیکوتین، الکل، کوکائین و ماری جوانا یا دیگر محرک‌ ها و حتی دارو های مسکنِ بدون نسخه دور باشند، زیرا مصرف این مواد باعث می شود که دارو های ضد روان پریشی خوب عمل نکنند و باعث پارانویا شود یا حتی وضعیت را بدتر کند.
مشاوره
وقتی که توهمات را تحت کنترل بگیرید، مشاوره به شما کمک می کند که با دیگران ارتباط بهتری داشته باشید، شغل تان را نگه دارید، به مدرسه بروید، از خودتان مراقبت کنید و دوست پیدا کنید . افراد مبتلا به اسکیزوفرنی که تحت درمان و انجام جلسات مشاوره هستند، احتمالا بیشتر دارو های شان را مصرف کنند و به این قضیه پایبند باشند.
یک نوع مشاوره به نام درمان شناختی رفتاری وجود دارد که به شما آموزش می دهد؛ چگونه علائمی را که از بین نمی روند، حتی زمانی که دارو مصرف می کنید، مدیریت کنید. یاد خواهید گرفت که تست کنید آیا دچار توهم هستید یا خیر؛ و چگونه صدا های درون سرتان را نادیده بگیرید.
30 تا از موثرترین راههای افزایش دوپامین در مغز
حمایتِ مثبت و تشویق از طرف خانواده و دوستان نیز واقعا کمک می کند.
از آن جایی که برخی از دارو های ضد روان پریشی می توانند باعث افزایش وزن شما شوند، ممکن است بخواهید از رژیم غذایی و ورزش نیز کمک بگیرید تا مانع از افزایش وزنِ خود شوید.
بستری
گاهی اوقات افراد مبتلا به توهم پارانویا که علائم شان خیلی شدید می‌ شود، نیاز دارند که به بیمارستان بروند و از آن ها مراقبت شود. آن ها حتما باید بستری هم بشوند تا خود و اطرافیان شان در امان بمانند.
 
اگر متوجه شدید که چنین مشکلی دارید، می توانید به صورتِ داوطلبانه پذیرش شوید. در واقع اگر شما قادر به مراقبت از خود نیستید یا ممکن است برای خود یا شخص دیگری خطرناک باشید؛ بدانید چه زمانی برای علائم روان پریشی شدید با اسکیزوفرنی با پزشک یا 115 تماس بگیرید.

باور

باور چیست؟ (منشآ آن و 15 تعریف معروف در دنیا)

باور چیست؟ (منشآ آن و 15 تعریف معروف در دنیا)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/10/word-image.jpeg

باورها چیزهایی هستند که قلبا به آنها ایمان داریم. با این حال ممکن است برای برخی از مهمترین باورهای خود، هیچ مدرک و دلیل منطقی نداشته باشیم. در بسیاری موارد باورهای افرادی که به آنها اعتماد داریم، موجب شکل گیری باورها و اعتقادات ما می شوند.
باور چیست؟
واژه باور دو معنی دارد:
1- منظور از باور ایده ای است که ما آن را درست و صحیح می پنداریم. در حقیقت باورها موجب می شوند که ما چیزی را بپذیریم و یا به وجود آن اعتقاد پیدا کنیم. گاهی اوقات اثبات و شواهدی برای پذیرش باورهای ما وجود دارد و گاهی اوقات خیر. به عنوان مثال باور به گرد بودن زمین یا باور به وجود جن و پری ها.
2- باور اعتماد یا ایمان به چیزی مثل باور به دموکراسی است.
بیایید نگاه عمیق تری به این موضوع داشته باشیم:
باور ایده ای است که ما آن را حقیقی می دانیم. مهم نیست که باورها صحت داشته باشند یا نه. ممکن است شواهدی برای اثبات آن ها وجود داشته باشد یا نباشد. بطور کلی برای پذیرش یک باور، منطق و دلیل مهم نیست.
برای مثال ممکن است باور داشته باشیم که زمین گرد است و شواهدی برای اثبات این باور داریم. شخص دیگری ممکن است باور داشته باشد که زمین صاف است و او هم ممکن است ادعا کند که برای حرف خود مدرک دارد.
ما باورهای زیادی داریم که برای برخی از آنها شواهدی وجود دارد و برای برخی دیگر خیر. بنابراین باورها اعتقادات قلبی هستند که ممکن است صحیح یا غلط، منطقی یا غیر منطقی و اثبات شده یا اثبات نشده باشند.
با این تکنیک های ساده، یک بار و برای همیشه پرانگیزه و موفق بمانید!
استفاده دیگر از کلمه باور زمانی است که به عنوان مثال شخصی می گوید به دموکراسی معتقد است یا به مجازات اعدام باور دارد.
بنابراین برخی باور دارند که دموکراسی چیز خوبی است و برای آن ارزش قائل هستند یا می گویند معتقدند مجازات اعدام چیز خوبی است و آنها هم برای این موضوع ارزش قائل هستند.
باورها چگونه ساخته می شوند؟
شکل گیری باورها، درست از زمان تولد آغاز می شود. بتدریج و در طول زندگی، هزاران باور از تمام جنبه های زندگی، در ذهن ما شکل می گیرد. این باورها با یکدیگر تعامل دارند، بر یکدیگر تأثیر می گذارند و یک سیستم باوری تشکیل می دهند.
مهمترین منشآ شکل گیری باورهای انسان عبارتنداز:

پدر و مادر
تجربیات شخصی
آزمایشات شخصی
هنجارهای فرهنگی و اجتماعی
تحصیلات
رسانه های خبری

توجیه باورها
نکته ی جالب در مورد باورها این است که نمی توان تمامی آنها را از تجربیات شخصی (یا اطلاعات و شواهد) توجیه کنیم.
برخی از باورها ممکن است از تحصیلات، فرهنگ یا جوامع ما در ذهن مان شکل گرفته باشند. حتی ممکن است بسیاری از آنها را کورکورانه و بدون چون و چرا پذیرفته باشیم.
ممکن است ما معتقد باشیم که زمین به دور خورشید می چرخد یا به گرم شدن کره زمین باور داشته باشیم اما نمی توانیم مکانیسم آنها را توضیح دهیم یا به سوالات ریزتری در این زمینه پاسخ دهیم.
بنابراین باورهای خود را زیر سوال نمی بریم و آنها را به چالش نمی کشیم و این برای دنیایی که به سرعت در حال تغییر است، چیز خوبی نیست.

اعتماد و باور
همه ی ما در زندگی خود به افراد، گروه های خاصی از مردم یا برخی منابع اطلاعاتی اعتماد داریم. ما معتقدیم که ایده های آنها درست و صحیح می باشد.
منابع مورد اعتماد ما، به جوامعی بستگی دارد که در آن زندگی می کنیم.
اگر ما به یک جامعه ی علمی تعلق داشته باشیم، به احتمال زیاد نظریه های علمی مانند تکامل را می پذیریم. اگر جزئی از جامعه ی محافظه کار یا مذهبی باشیم، کمتر به جامعه علمی اعتماد می کنیم و خلقت گراییم.
جملات انگیزشی باور (60 جمله گلچین شده)
نه مومنان و نه منکران، هیچ یک از دیگری باهوش تر نیستند. به طور کلی تفاوت این دو گروه در جهل یا حماقت نیست و مربوط به جامعه و فرهنگی ست که به آن تعلق دارند. این مربوط به طرز تفکر و اعتقادات جوامع گوناگون است.
بنابراین ممکن است به دانشمندان یا به رهبران مذهبی اعتماد کنیم و یا ممکن است به هر دو اعتماد داشته باشیم.
جالب اینجاست که به ندرت از خود می پرسیم که چرا باورهای خاصی را کورکورانه می پذیریم یا به منابع اطلاعاتی خاصی اعتماد می کنیم.
باورها تکامل پیدا می کنند
باورها به ندرت یک شبه تغییر می کنند. آنها به تدریج و به طور نامحسوس در طول زمان تکامل می یابند.
ما برای برخی از مهمترین باورهای خود هیچ مدرکی نداریم و تنها بخاطر این آنها را پذیرفته ایم که افرادی که دوستشان داریم و به آنها اعتماد داریم این باورها را دارند.
حتما بخوانید: باور های محدودکننده در ذهن و 10 روش غلبه بر آنها
چند تعریف باور در دنیا

باور چیزی ست که انسان به آن اعتقاد قوی دارد و آن را درست می داند. ایمان به خدا نمونه ای از باور است.
باور به معنی پذیرش درست یا حقیقی بودن برخی چیزها است.
باور به معنای پذیرش یک اصل خاص یا مجموعه ای از اصول است که توسط گروهی از افراد پذیرفته شده است.
باور به معنی فکری ست که بارها و بارها در ذهن ما تکرار شده است و آن فکر بخاطر تکرار زیاد، به ناخودآگاه ما وارد شده و به باور تبدیل شده است.
باورها افکاری هستند که در لایه های ذهن ما پنهان شده اند و بازتاب آن را در زندگی خود مشاهده می کنیم.
باور به معنی پذیرش ذهنی یک تفکر یا ادعا است که می تواند درست یا غلط باشد.
بطور ساده می توان گفت که باور به معنی اعتماد یا اطمینان است.
باور تفکری ست که از دو راه در ذهن شما جای گرفته است. باور ممکن است از طریق شخصی که او را دوست دارید یه ذهن شما راه پیدا کرده باشد یا با چیزی که یکبار شنیده باشید و هزاران بار در ذهن خود تکرار کرده اید، ایجاد شده باشد.
باور ذهنیتی ست که در ضمیر ناخودآگاه ما وجود دارد و موجب موفقیت یا شکست ما در زندگی می شود.
باور به معنی ایمان یا اعتماد به چیزی است که اغلب بر اساس استدلال شخصی، اعتماد یا شواهد حاصل می شود.
باور را می توان بصورت اعتقادات مذهبی یا اخلاقی فرد تعریف نمود.

منبع1 منبع2
۳۰ راه پیشرفت در زندگی و جمع و جور کردن خودتان

فکر گذشته

چگونه گذشته بد را فراموش/جبران کنیم؟ ( 5 روش و 3 استراتژی)

چگونه گذشته بد را فراموش/جبران کنیم؟ ( 5 روش و 3 استراتژی)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/08/word-image-279.jpeg

خاطرات بد هدف مهمی را به ما یادآوری می کنند، اینکه در چه شرایط و موقعیتی دیگر دوست نداریم قرار بگیریم. داشتن خاطرات بد کاملا طبیعی و عادی است، اگر اصلا خاطره بدی نداشته باشیم عجیب خواهد بود.
اما خاطرات بدی که به علت بیماری های روانی یا آسیب هایی که در زندگی دیده ایم به وجود آمده اند، مثل آن زمانی که در محل کار حسابی عصبانی شدید یا زمانی که به شما آسیب بدی وارد شد، بسیار متفاوت هستند.
چیز هایی که به یاد می آورید ممکن است فکر شما را مشغول کنند، اما نمی توانند زندگی شما را مختل کنند. در مقابل، افکار مزاحم ناشی از یک تجربه آسیب زا یا بیماری روانی، به یقین می توانند زندگی شما را مختل کنند.
علم به سرعت در درک نحوه عملکرد مغز و نحوه شکل گیری خاطرات و شیوه به یاد آوردن آن ها، پیشرفت میکند.حتی اگر هنوز در سطحی نباشیم که بتوانیم حافظه ناخواسته را به سادگی پاک کنیم. برخی از تکنیک ها و استراتژی ها می توانند به کاهش تاثیر خاطرات بد کمک کنند.
اگرچه ممکن است نتوانیم یک خاطره بد را فراموش کنیم، اما راه هایی برای کاهش تاثیر این خاطره بد بر زندگی امروز شما وجود دارد.
قبل از این که به توضیح نکات برسیم، باید به شما یادآوری کنیم که اگر دارای افکار مزاحم یا خاطرات نگران کننده هستید که توانایی شما در اداره زندگی را با اختلال مواجه کرده است، باید با یک متخصص بهداشت روان صحبت کنید. نکاتی وجود دارد که به بهتر شدن حال شما کمک می کند اما این مسئله چیزی نیست که بتوانید به تنهایی آن را حل کنید.اختلالات اضطرابی و PTSD مشکلی نیستند که بتوانید به تنهایی و بدون درمان حلشان کنید.
1-تغییر ذهنیت
نکته جالب درباره مغز این واقعیت است که هرچه به خود بگوییم اغلب به واقعیت تبدیل می شود. به عنوان مثال، فردی که عزت نفس ندارد و دائما با خود منفی بافی می کند؛ به مرور این باور های منفی تقویت می شوند و تبدیل به حقیقت خواهند شد .
مثال دیگر یک فرد مبتلا به افسردگی است که دائما در حال مبارزه با جهان اطراف خود است (یعنی اکثر چیز ها به نظرش وحشتناک و ناامید کننده هستند) هر چه بیشتر ذهن خود را با این نوع افکار تغذیه کنیم، شکل واقعی تری به خود می گیرند زیرا ما مدام در ذهن خود به آن ها می پردازیم و آن ها را مجسم و قوی می کنیم.

اگر این افکار بد مربوط به خاطرات گذشته باشد نیز می تواند ذهنیت شما را به طور کلی بهم بریزد.
فرض کنید شما به طور تصادفی در یک جلسه مهم کاری، اشتباهی مرتکب شده اید و بعدا که فکر می کنید با خود می گویید، خدای من چه اشتباه وحشتناکی انجام دادم! اما به یاد داشته باشید که با وجود همه اینها، شما یک حرفه ای هستید و این نوع اشتباهات کاملا طبیعی است و اصلا تعیین کننده مهارت و لیاقت شما نیست.
ممکن است با فکر کردن به آن شرمنده شوید و آن اشتباه حتما عواقبی نیز خواهد داشت. ممکن است به شما ضرر مالی وارد کند یا اینکه بر شغل تان تاثیر منفی بگذارد.
درست است که وضعیت بدی برای شما پیش آمده، اما مجبور نیستید که در همان حال بمانید. به جای مدام فکر کردن به آن اتفاق بد، با خودتان با عطوفت رفتار کنید و آن مسئله را در ذهن خود حل و فصل کنید.
وقتی به آن اتفاق بد فکر می کنید، باید تمرکز خود را بر روی افکاری مانند ” من هم مانند سایر افراد حاضر در جلسه، یک انسان جایز الخطا هستم و همه ما مرتکب اشتباه می شویم که اشکالی ندارد” پر کنید.
از پایین آوردن خود و منفی بافی در مورد موقعیت پیش آمده، خودداری کنید. ممکن است اتفاق خوبی نبوده باشد، اما لزومی هم ندارد که تا ابد در ذهن شما باقی بماند.
اگر بتوانید شرایط سخت خود را با دید مثبت و روحیه بالا و کمی شوخ طبعی ببینید، درگیری با مشکلات سرگرم کننده می شود.
” مثلا بهتر است با رئیس خود گرم و صمیمی برخورد کنید تا کمتر به مشکل بخورید…” توانایی خندیدن در شرایط سخت، باعث می شود که آسیب کمتری ببینید. مدام فکر کردن به آسیب، باعث نمی شود که رنج کمتری بکشید، بلکه فقط درد را بدتر خواهد کرد.
2-دل نوشته
گاهی اوقات یک خاطره بد با ما همراه می شود زیرا از نظر احساسی به خوبی آن را در ذهن خود پردازش نکرده ایم.
شما به راحتی می توانید اراده کنید و احساسات منفی خود را کنار بگذارید و به زندگی تان ادامه دهید، به جای اینکه فقط گله و شکایت کنید و در همان وضعیت بمانید.
نوشتن ابزاری قدرتمند برای بهبود خود و رفع بی نظمی در ذهن شما است. روش خاصی برای ثبت افکار منفی و خاطرات بد و دور انداختن آنها است، شما اینگونه احساسات درونی خود را بازگو می کنید و این مسئله به شما کمک می کند که تمام آن اطلاعات و جزئیات را از ذهن خود خارج کنید. لازم نیست که روایتی مرتب و حرفه ای باشد، فقط هر آنچه که دوست دارید بنویسید.

بعد از آن درباره احساسات خود در شرایط مختلف بنویسید، به طور مثال چه احساسی داشتم؟ چه زمانی این احساس را کردم؟ آیا کسی باعث شد که این احساس در من به وجود بیاید؟
و در ادامه به همین سوالات پاسخ می دهید و می نویسید که چرا چنین احساسی داشته اید. نباید خود را به جملات کوتاه محدود کنید. مثلا اینکه من احساس شرمندگی کردم ، زیرا این یک وضعیت شرم آور بود”. دقیق باشید، چرا شرم آور بود؟ چرا باعث ترس شما شد؟ یا عصبانی؟ چرا منفی بود؟
چطور ذهن خود را در کنترل کامل داشته باشیم؟
هنگامی که این کار را انجام می دهید، احساس رهایی خواهید کرد زیرا دفعه بعد که چیزی به خاطر شما آمد، می توانید به خود بگویید: ” من قبلا به این موضوع فکر کرده ام و دیگر نیازی به فکر کردن به آن ندارم.” سپس ذهن خود را به سمت موضوعی متفاوت سوق دهید.
3-تمرین ذهن آگاهی برای اتصال به زمان حال
تمرینات ذهن آگاهی، افکار و خاطرات منفی را از ذهن شما خارج می کند. هدف اصلی ذهن آگاهی این است که در لحظه زندگی کنید. شما در زمان حال به یک خاطره بد فکر نمی کنید، بلکه به زمان گذشته در جایی که خاطره یا تجربه ای داشته اید که هنوز با قدرت باقی مانده است، کشانده شده اید.
یک تمرین بنیادی ساده وجود دارد که می تواند ذهن شما را از گذشته به زمان حال بکشد. این تکنیک ۱_۲_۳_۴_۵ نامیده می شود. و به شکل زیر است:

۵ چیز را در اطرافتان جستجو کنید.
۴ چیز را در اطرافتان احساس کنید.
۳ صدای مختلف را بشنوید.
۲چیز متفاوت را ببویید.
۱ چیز را بچشید.

اگر چیزی دم دست برای چشیدن نداشتید، می توانید یک غذا یا خوراکی را در ذهن خود تصور کنید.
این تمرین یک تکنیک مفید برای مقابله با اضطراب، نگرانی ها، و خاطرات بد است و کمک می کند که بر حواس و محیط اطراف خود تمرکز کنید. این تکنیک کمک می کند که به راحتی افکار خود را هدایت کنید.
4-خنثی سازی خاطرات از احساسات
خاطرات بد بیشتر از خاطرات خوب زنده می مانند. با وجود اینکه هنوز کاملا اثبات نشده، اما دانشمندان معتقدند که این اتفاق به دلیل ترکیب شدن احساسات با یک خاطره خاص می باشد. احساسات منفی قوی تر از احساسات مثبت هستند بنابراین وقتی تجربیات احساسی منفی دارید، ذهن شما این پیوند را تقویت می کند، زیرا ذاتا به این کار تمایل دارد.
و بدون هیچ فایده ای، هر چه بیشتر به خاطرات منفی خود فکر کنید، این پیوند را تقویت میکنید. یکی از راه هایی که از طریق آن میتوانید روی فراموش کردن خاطرات بد خود کار کنید، درمان احساسات منفی مرتبط با حافظه است.

بیایید نگاهی به مثال قبلی بیندازیم که از اشتباه کردن در محل کار بسیار احساس خجالت می کنید. می توانید با بررسی دقیق این احساسات، آن ها را از بین ببرید.” خب من احساس خجالت کردم زیرا این اشتباه را مرتکب شدم. اما آیا هنوز کسی در مورد آن فکر می کند؟ آیا آنها هنوز اهمیت می دهند که چرا من این اشتباه را کردم؟ چرا باید این خاطره و این احساسات را مرور کنم؟ اما اگر مسئله پیچیده تر باشد چطور؟
چگونه ذهن آزاد داشته باشیم؟ چند ترفند ساده و موثر
اگر دوران کودکی بدی را با والدین بد سرپرست گذرانده اید چه می کنید؟ یا سایر تجربه های آسیب زا؟ PTSD و دیگر بیماری های روانی، گزینه های دیگری هستند که می توانید با گذراندن دوره های درمان با یک متخصص بهداشت روان و بررسی احساساتی که از گذشته تا به حال داشته اید، آنها را درمان کنید و از شر علائم و افکار مزاحم راحت شوید.
بله ممکن است که گذراندن همه اینها سخت و دشوار باشد، اما اجازه ندهید دشواری شما را نا امید کند.
5- تمرکز بر جنبه های غیر احساسی خاطرات
ارتباط بین احساس و حافظه حلقه ای دو طرفه است، هرچه بیشتر روی احساسات تمرکز کنید، خاطرات ماندگار تر می شوند و هرچه بیشتر روی خاطرات تمرکز کنید، بیشتر احساساتی می شوید.
یکی از روش هایی که می تواند به شما در شکستن این زنجیره کمک کند، تمرکز بر جنبه های دیگر خاطرات است که احساسات در آن دخیل نباشد. و شاید حتی با این حال برای شما خوشایند هم باشند.
مواردی که می توانید در مورد آنها فکر کنید شامل محل زندگی شما در آن زمان، حیوانات خانگی که داشته اید، افراد مثبتی که می شناختید یا پیروزی هایی که تجربه کرده اید، است.
10 تا از موثرترین راههای رسیدن به آرامش در زندگی
شاید شما در آن جلسه کاری اشتباه کرده باشید و شرمنده شده باشید، اما در همان هفته یک بچه گربه را به فرزندی قبول کردید که برای شما شادی به ارمغان آورد.
به جای این که بگویید “اوه آن موقع همه چیز را بهم ریختم.” می توانید به این فکر کنید که همان موقع بچه گربه ای را به خانه آورده اید و سپس از احساسات مثبت ایجاد شده در آن لحظه بهره ببرید.
3 استراتژی موثر برای فراموش کردن گذشته بد
1-سرگرم کردن خود
یکی از موثر ترین راه ها برای فکر نکردن به خاطرات بد، مشغول کردن خود با کار های مختلف است. وقتی ذهن شما مشغول است، مبارزه با افکار منفی آسان تر می شود و دلیل هم این است که شما بیشتر بر انجام کار خود متمرکز هستید، تا مرور کردن گذشته!
همچنین وقتی درگیر کاری هستید، با پیشرفت در کار، انگیزه می گیرید که آن کار را تا پایان ادامه دهید. و این حالت به شما کمک میکند که مثبت بمانید و از استرس یا احساس کمبود داشتن، به دلیل مرور خاطرات بد، جلوگیری کنید.
بهترین راه حل برای فراموشی عشق و کسی که عاشقش هستید
با این حال لازم نیست که حتما درگیر یک پروژه شوید یا اینکه کاری را انجام دهید که از نظر ذهنی برای شما خسته کننده است. می توانید کارهایی را انجام دهید که باعث خوشحالی شما می شوند.

به عنوان مثال می توانید ذهن خود را با سرگرمی مورد علاقه تان درگیر کنید. همچنین گاهی اوقات، حضور در رویداد های اجتماعی، معاشرت با افراد مثبت، بیرون بردن حیوان خانگی خود برای پیاده روی و … نیز می توانند برای شما شادی آور باشند. اساسا شما باید ذهن خود را فعال نگه دارید تا هیچ وقت فکر کردن به چیزهایی که دوست ندارید، باعث ناراحتی تان نشود.
2-تغییر موقعیت
حتما تا کنون متوجه شده اید که گاهی اوقات بعضی مکان ها یا چیز ها زمینه ساز زنده شدن خاطرات هستند. به عنوان مثال، ممکن است در بعضی از مکان های خاص به یاد خاطره ای از گذشته یا یک روز خاص بیفتید. این مسئله ممکن است به این علت باشد که شما قبلا با یک فرد خاص به انجا رفته بودید یا اینکه وقتی برای تعطیلات به آنجا رفته بودید، حادثه ای رخ داده بود.
دلیل شکل گرفتن این فرایند، این است که مغز شما راحت تر، با قرار گرفتن در آن مکان خاص، تمام رویداد های مشابه یا همزمان را که زمینه ای مشترک با آن مکان دارند، به یاد بیاورد.
چگونه ذهن خود را از افکار منفی/ مزاحم پاک کنیم؟
البته این بدین معنی نیست که همیشه باید زمینه ای فیزیکی وجود داشته باشد، بلکه حتی یک آهنگ یا رایحه یک عطر به همان اندازه می تواند خاطرات گذشته شما را زنده کند.
اگر چنین چیزی رخ داد، سعی کنید زمینه را تغییر دهید. مثلا به جای گوش دادن به آن آهنگ خاص می توانید آهنگی را گوش دهید که روحیه شما را بالا ببرد. اما گاهی اوقات ممکن است تغییر موقعیت و شرایطی که در آن قرار گرفته اید، کار آسانی نباشد.
در چنین مواردی می توانید گزینه هایی را در خاطره نمایان شده به یاد بیاورید، که باعث ناراحتی شما نشوند. یا سعی کنید جزئیاتی که واقعا اتفاق نیفتاده را با آن زمینه مرتبط کنید و متفاوت درباره آن فکر کنید. انجام این کار ذهن شما را گیج می کند و در نهایت می توانید آن را فراموش کنید.
3-زندگی در زمان حال
به همان اندازه که فراموش کردن خاطرات تلخ دشوار است، به همان اندازه مهم است به خاطر بسپاریم که این اتفاق در گذشته رخ داده است. اگر واقعاً می خواهید در زندگی پیشرفت کنید، باید آن را فراموش کنید.
یک راه خوب برای این کار یادگیری زندگی کردن در زمان حال است.
سعی کنید روی چیز های کوچک اطرافتان تمرکز کنید و نکات مثبت را در آن ها بیابید. به نعمت های زندگی خود فکر کنید و شکرگزاری را تمرین کنید و به خاطر همه چیز هایی که دارید، شکرگزار باشید. شما همچنین باید سعی کنید آنچه را که ندارید بپذیرید و از غم نداشتن آن غافل شوید.
مطلب مشابه: چگونه ذهن خود را از گذشته پاک کنیم؟ (12 ترفند)
انجام این کار به شما در ایجاد نگرش مثبت کمک می کند و به شما یاد می دهد که واقعیت خود را با ظرافت بیشتری بپذیرید. این کار در نهایت به شما کمک می کند تا تمام خاطرات تلخ را فراموش کرده و از شما فردی شاد و مثبت می سازد.
داشتن خاطرات تلخ غیر معمول نیست؛ و خوبی اش این است که می توانید ذهن خود را فریب دهید تا آن ها را فراموش کند. تنها چیزی که نیاز دارید کمی تمرین و کمی زمان است.
نکات بالا می تواند به شما در سهولت کار کمک کند. بنابراین پیش بروید و از همین حالا شروع کنید.

چرس (حشیش)

چگونه چرس را ترک کنیم؟ (عوارض آن و همه نکات کاربردی)

چگونه چرس را ترک کنیم؟ (عوارض آن و همه نکات کاربردی)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/08/word-image-225.jpeg

چرس یک ماده تغییر دهنده ذهن است که بعضی از افراد، به ویژه نوجوانان و جوانان، به طور منظم از آن استفاده می کنند. متاسفانه کشیدن چرس می تواند مضر و اعتیاد آور باشد. چرس اصطلاحا علف نیز نامیده می شود. که یک ماده مخدر رایج برای ایجاد حس سرخوشی در ذهن است. بنا بر اعلام موسسه ملی سو مصرف مواد مخدر، چرس یکی از متداول ترین مخدر های غیر قانونی در دنیا است.
این ماده گیاهی را می توان مانند یک سیگار پیچید و دود کرد یا با پیپ کشید. همچنین می توان آن را به عنوان یک ماده خوراکی خورد یا اینکه با ریختن آن در قلم بخور یا دستگاه بخور، دود آن را کشید. برخی از افراد برای درمان بیماری های خود از چرس استفاده می کنند و اغلب نوجوانان و جوانان از این ماده استفاده کرده و در مصرف این ماده زیاده روی می کنند.
با وجود این که سازمان غذا و دارو آمریکا (FDA) چرس را برای درمان مشکلات پزشکی خاص تایید نکرده است. سه جزء تشکیل دهنده چرس، به نام کانابینوئیدها، به عنوان دارو تایید شده اند و همچنین سال ۲۰۱۷ در یک گزارش پزشکی عنوان شد که چرس چندین اثر درمانی دارد. اما اثرات مضر آن نیز پیشتر ثابت شده است و لازم است تحقیقات بیشتری برای درک همه اثرات احتمالی که چرس و محصولات مشتق شده از آن بر روی سلامتی می گذارد، انجام شود. ثابت شده است که استفاده تفریحی از چرس، عوارض بدی از جمله وابستگی و اعتیاد را در پی دارد که می تواند در تحصیل، شغل، و روابط افراد اختلال ایجاد کند.
چرس چیست؟
چرس با نام های مختلفی از جمله علف، شاهدانه و . . . شناخته می شود و گیاهی به رنگ سبز یا خاکستری یا قهوه ای می باشد.
علف حاوی ترکیبات مختلفی است که به عنوان کانابینوئید ها شناخته می شوند . کانابینوئید ها بر سیستم عصبی مرکزی ( CNS) فرد که شامل مغز و نخاع است، تأثیر می گذارند. یکی از شناخته شده ترین کانابینوئید ها در علف، تتراهیدروکانابینول (THC) است که ذهن را درگیر می کند. THC به عنوان اصلی ترین ماده شیمیایی روانگردان در علف شناخته می شود، همچنین بیشتر اثرات مسموم کننده چرس به علت وجود این ماده است. گیاه چرس به طور کلی بیش از 500 ترکیب شیمیایی دارد.
آیا مصرف چرس قانونی است؟
چرس یک ماده غیر قانونی با پتانسیل سوء مصرف است که هیچ گونه استفاده پزشکی ندارد.
تاثیرات چرس بر روی مغز
چرس اثرات بلند مدت و کوتاه مدت مستقیمی بر روی مغز دارد. به طور خاص قسمت هایی از مغز را که مسئول حافظه، یادگیری، توجه ، تصمیم گیری، هماهنگی، احساسات و زمان واکنش هستند، هدف قرار می دهد.
وقتی دود چرس استنشاق می شود، ترکیب THC از طریق ریه ها وارد بدن می شود و سپس وارد جریان خون شده. و هنگامی که وارد جریان خون می شود، به اندام های سراسر بدن ، از جمله مغز منتقل می شود.

ترکیب THC روی گیرنده های سلول های مغزی که معمولاً به سایر مواد شیمیایی مشابه THC واکنش نشان می دهند ، تاثیر می گذارد و باعث فعال شدن و تحریک بیش از حد این گیرنده ها می شود که باعث می شود افراد بعد از کشیدن آن احساس سرخوشی کنند.
همچنین می تواند اثرات کوتاه مدتی ایجاد کند، از جمله:

دگرگونی احساسی
تغییرات خلق و خو
دگرگونی حس نسبت به زمان و مکان
اختلال در حرکات بدن
اختلالات حافظه
فقدان مهارت حل مسئله، مشکل در تفکر، اختلال در تصمیم گیری، توهم ، هذیان و روان پریشی (در صورت استفاده در دوز های بالا تر )

تاثیرات مصرف در طولانی مدت
تغییرات مغز در نتیجه مصرف چرس و پیشرفت این تغییرات در دوران نوجوانی بسیار مهم است.
مطالعه ای نشان داد که وقتی افراد در نوجوانی شروع به کشیدن چرس به میزان زیادی می کنند و دچار اختلال یا اعتیاد به مصرف چرس می شوند، به طور میانگین بین 13 تا 38 سالگی هشت نقطه در مغز خود که مرتبط با ضریب هوشی است را از دست می دهند.
حتی وقتی نوجوانان در دوران بزرگسالی اعتیاد به چرس را ترک کردند، عملکرد ذهنی آن ها به طور کامل بازیابی نشد. این موضوع نشان می دهد که اثرات چرس بر قدرت توجه، حافظه و یادگیری ممکن است دائمی باشد.
اثرات بر بدن
چرس ممکن است چندین فایده برای سلامتی مانند تسکین درد و التهاب، کاهش فشار داخل چشم، تسکین علائم بیماری گلوکوم ( آب سیاه) همراه با کاهش تهوع و استفراغ داشته باشد.
اما ممکن است که تاثیرات منفی نیز بر بدن افراد مصرف کننده بگذارد، به ویژه در صورت مصرف طولانی مدت! مشکلات مربوط به مصرف چرس می تواند شامل مشکلات قلبی ، سرفه و مشکلات تنفسی و ضعف سیستم ایمنی بدن باشد.

کانابینوئید های موجود در چرس می توانند ضربان قلب در حالت استراحت را افزایش داده، عروق خونی را گشاد کرده و فشار خون را بالا ببرند. تحقیقات نشان داده افرادی که مشکلات قلبی عروقی مانند بیماری قلبی دارند و همچنین تحت استرس هستند، پس از کشیدن چرس سریع تر دچار درد قفسه سینه می شوند.
همچنین شواهدی وجود دارد که نشان می دهد خطر حمله قلبی در ساعات اولیه پس از مصرف چرس، افزایش می یابد .دود چرس همچنین می تواند ریه ها را تحریک کند و مشکلات تنفسی که کشیدن چرس به وجود می آورد به اندازه کشیدن سیگار است. کشیدن چرس می تواند باعث برونشیت، سرفه خلط دار مداوم و افزایش خطر ابتلا به سرطان ریه شود.
خطرات روغن چرس
روغن چرس یا رزین های چرس، عصاره های غنی از THC هستند که خالص ترین محصول گیاه شاهدانه به شمار می روند. رزین چرس به شکل عسل یا موم بوده و دارای رنگ کهربایی است.
کشیدن این عصاره که به اصطلاح” بار زدن ” نامیده می شود، می تواند بسیار خطرناک باشد. بار زدن مقدار زیادی از ماده THC را وارد بدن می کند و خطر عوارض جانبی منفی و مضر را بالاتر می برد. همچنین این ماده شامل بوتان ( فراورده نفتی) است که می تواند باعث آتش سوزی و انفجار شود.
تصمیم برای ترک کردن چرس
درک مسئله اعتیاد و پذیرش اعتیاد داشتن به چرس، از اولین گام های بهبودی است. کسی که به طور روزانه چرس می کشد، از نظر جسمی و روانی به عوارض آن عادت می کند و در نتیجه تصمیم گرفتن برای توقف مصرف چرس باید با نظارت و پشتیبانی همراه باشد.
فردی که تصمیم به ترک گرفته و با پزشک خود در این باره صحبت می کند، باید از نظر جسمی و روحی برای چالش پیش روی خود آماده باشد . افرادی که از چرس استفاده می کنند، وقتی می دانند انتظار چه چیزی را باید بکشند و چه برنامه ای دارند، با موفقیت آن را ترک می کنند.
مشخص کردن تاریخ
تعیین تاریخ برای ترک کردن چرس بسیار مهم است. این تاریخ نباید به تمام شدن باقی مانده مواد وابسته باشد یا این که یک تاریخ عمومی باشد مانند فردا، یا هفته آینده، بلکه باید تاریخ خاصی باشد.
دور انداختن یادآور ها
هنگامی که زمان ترک چرس فرا رسید، زمان آن است که هر گونه وسایل مورد استفاده برای کشیدن آن را دور بیندازید. اشتیاق بیشتر برای ترک زمانی به وجود می آید که به یاد داشته باشید چه چیز هایی را رها کرده اید. این وسایل محرک هستند و نباید جلوی چشم باشند.
آمادگی برای ترک
دانستن این که قبل از ترک کردن، مدتی حال خوبی نخواهید داشت؛ بخش مهمی از تمرکز بر روی هدف نهایی است . زودتر تحقیق کنید تا بدانید چه چیزی انتظارتان را می کشد. در مرحله سم زدایی آماده اضطراب، عصبانیت و تحریک پذیری باشید .
ترک چرس
ترک کردن علف در طی فرایند سم زدایی رخ می دهد. سم زدایی فرایند پاکسازی طبیعی بدن است. همانطور که بدن برای از بین بردن ماده ای که به آن وابسته شده است کار می کند، ممکن است بیماران علائم ناراحت کننده ای را تجربه کنند. این اتفاق سندروم ترک چرس نامیده می شود. این بیماری به تازگی توسط انجمن روانپزشکان به رسمیت شناخته شده است. سندروم ترک چرس مانند ترک مواد مخدر دیگر اغلب علائم جدی جسمی ایجاد نمی کند، بلکه عمدتا با چندین علامت روانی متفاوت مشخص می شود.

مطالعه ای نشان داد که نوجوانانی که تحت تاثیر علائم ترک چرس قرار گرفته بودند از حدود ۴۰ درصد دیگر نوجوانانی که این اتفاق برایشان نیفتاده بود، بیشتر در معرض اختلالات خلقی قرار داشتند .
مدت زمانی که کسی این علائم را تجربه می کند و شدت علائم ممکن است به عوامل مختلفی از جمله مدت زمان و دفعات استفاده از چرس بستگی داشته باشد. علائم ترک چرس به طور معمول کم تر از 24 ساعت پس از قطع مصرف چرس شروع می شوند و می توانند حدود هفت تا 10 روز ادامه یابند و شدت آن در روز های دوم تا چهارم به اوج خود می رسد.
چطور ذهن خود را در کنترل کامل داشته باشیم؟
در حال حاضر هیچ دارویی برای درمان سندروم ترک چرس در دسترس نیست. اگر علائم شدید باشند، ممکن است بستری شدن در بیمارستان یا توان بخشی، لازم باشد. همچنین برنامه های درمان سرپایی و تله تراپی نیز همیشه در دسترس است.
علائم ترک چرس ممکن است شامل تحریک پذیری یا پرخاشگری، اضطراب، میل به چرس ، مشکل در خواب، کم اشتهایی و افسردگی شدید باشد. علائم جسمی ممکن است شامل ناراحتی معده یا درد ، تعریق زیاد، لرزش، سر درد، یا تب و لرز باشد.
خطر عود و حاد شدن
خطر عود برخی از علائم ترک چرس می تواند بیش از 30 روز و تا سه ماه پس از ترک چرس ادامه یابد . بروز علائم ترک به صورت مداوم باعث می شود بسیاری از ترک کنندگان با مشکلات روبرو شوند. تخمین زده می شود که این علائم در بین 40 تا 60 درصد افرادی که سعی می کنند چرس کشیدن را ترک کنند عود می کنند. هرچه از چرس بیشتر استفاده شود، احتمال این که افراد از علائم ترک چرس رنج ببرند بیشتر می شود و در نتیجه احتمال عدم پیشرفت در ترک بیشتر خواهد شد . به همین دلیل است که یک برنامه و یک سیستم پشتیبانی مناسب از اهمیت بالایی برخوردار است.
اعتیاد به چرس کشیدن
ممکن است معتاد به چرس شوید ، حدود ۳۰ درصد از افرادی که از چرس استفاده می کنند تا حدودی دچار اختلالات مصرف می شوند. و از هر ۱۰ نفر ۱ نفر معتاد خواهد شد. اعتیاد به چرس به ویژه هنگامی که در یک دوره طولانی مدت استفاده شود، محتمل است.
اگر فردی در سنین نوجوانی شروع به کشیدن چرس کند، احتمال بروز اعتیاد بیشتر است. افرادی که قبل از 18 سالگی مصرف چرس را شروع می کنند، چهار تا هفت برابر بیشتر از بزرگسالان به اختلال مصرف چرس مبتلا می شوند. تقریباً از هر 6 نفری که قبل از ۱۸ سالگی چرس مصرف می کنند، یک نفر معتاد خواهد شد.
44 مهارت مهم در زندگی که باید بلد باشید
اعتیاد یک بیماری مزمن است که باعث می شود فرد به طور اجباری به دنبال مواد مخدر باشد و از آن استفاده کند. و معتادین افرادی هستند که بدون در نظر گرفتن نتایج و پیامد های مضر، در کنترل این خواسته ها مشکل دارند. از حدود 4 میلیون نفری که اختلال مصرف چرس دارند ، تنها 138،000 نفر به طور داوطلبانه برای درمان آن اقدام می کنند.
علائمی که نشان می دهند فردی به چرس معتاد شده است، عبارتند از:

تلاش های ناموفق برای ترک استفاده از ماده مخدر
کنار گذاشتن فعالیت ها و سرگرمی ها صرفا برای کشیدن و لذت بردن از چرس
ادامه دادن به مصرف چرس با وجود این که باعث به وجود آمدن مشکلات در خانه، محل کار و مدرسه شده است.

مصرف بیش از حد (اوور دوز) چرس
مصرف بیش از حد (اوور دوز) زمانی اتفاق می افتد که شخصی بیش از حد از ماده مخدر استفاده کند و علائم خطرناکی ایجاد شوند که تهدید کننده زندگی باشد.
هیچ گزارشی از مرگ و میر صرفا در اثر استفاده از چرس وجود ندارد اما استفاده بیش از حد از چرس می تواند منجر به عوارض جانبی ناخوشایندی از جمله روان پریشی شود . خطر عوارض جانبی منفی و مصرف بیش از حد هنگامی که افراد از محصولات چرس با THC بالا استفاده می کنند ، بیشتر است.
انواع مواد مخدر: 14 تا از رایج ترین انواع مخدر در دنیا
علائم گزارش شده توسط افرادی که مقدار زیادی چرس مصرف می کنند شامل اضطراب ، پارانویا و واکنش های روان پریشی مانند هذیان و توهم است.
گاهی اوقات مصرف همزمان چرس با سایر محرک ها مانند الکل یا مواد مخدر و مخلوط کردن چرس با سایر مواد غیر قانونی یا تجویز شده می تواند خطر مصرف بیش از حد یا عوارض جانبی را در افراد افزایش دهد.
ورود به مسیر اعتیاد
برخی از تحقیقات نشان می دهند که در صورت استفاده از چرس احتمال استفاده از سایر مخدر ها نیز بالا می رود و همچنین احتمال ایجاد اعتیاد به این مواد در کنار چرس نیز وجود دارد.
از آنجا که چرس مخدر خیلی قوی ای نیست، گاهی اوقات میتواند دروازه ورود به مسیر اعتیاد و مصرف مخدرهای قوی تر مانند کوکائین، هروئین، یا مت باشد.
برای تقویت مغز خود این 100 کار را انجام دهید
مطالعات نشان می دهد قرار گرفتن در معرض مواد اعتیادآور مانند THC یا علف های هرز می تواند نحوه واکنش مغز به سایر داروها را تغییر دهد. تحقیقات مربوط به موش ها نشان می دهد که قرار گرفتن مکرر در معرض THC منجر به افزایش واکنش به مواد اعتیادآور در مراکز پاداش مغز می شود.
این ناحیه از مغز در ایجاد و درمان اعتیاد بسیار مهم است. اما همه کسانی که از چرس استفاده می کنند، به دنبال مصرف مواد قوی تری نمی روند. در حقیقت، محققان به این نتیجه رسیدند که اکثریت افراد چنین نظری ندارند. همچنین ، برخی معتقدند که چرس برای افرادی که به مواد قوی تر، از جمله مواد افیونی وابسته هستند ، یک داروی “خروجی” موثر محسوب میشود. مصرف ماری جوانا شدت ترک مواد افیونی را کاهش می دهد و نتایج درمان را بهبود می بخشد.