روانشناسی رنگ قرمز، معنای آن و حقایق جالب

[ad_1]

رنگ قرمز یک رنگ گرم و جزء رنگ های اصلی ست. رنگ سبز مکمل این رنگ می باشد. قرمز رنگی برونگراست و نماد عشق و زندگی می باشد. قرمز رنگ آتش و خون است. نکته ی جالبی که در مورد رنگ قرمز وجود دارد این است که این رنگ مرموز، جذاب و حتی سکسی است و بشدت احساسات را بر می انگیزد. در این مطلب بررسی می کنیم که چرا این رنگ آغازگر رنگین کمان، چنین احساساتی را در انسان ایجاد می کند و ویژگی های شخصیتی افرادیکه به آن علاقمند هستند چیست.
هر رنگی زیر آفتاب با فرکانس متفاوتی مرتعش می شود و به روش های منحصر به فردی بر بدن ما تأثیر می گذارد. این فرضیه روانشناسی رنگ است که نشان می دهد هر رنگ تأثیر روانشناختی متفاوت و منحصر به فردی بر ذهن انسان دارد. همچنین توضیح می دهد که چرا بسیاری از ما به سمت طیف ها و رنگ های خاصی گرایش پیدا می کنیم.
روانشناسی رنگ ها در تبلیغات: همه نکات کاربردی
چرا رنگ قرمز به عشق نسبت داده می شود؟ تزئینات روز ولنتاین را با رنگ های زرد و آبی تصور کنید، به نظر شما جذاب است؟ قطعا خیر! بیایید ببینیم چه چیزی در رنگ قرمز وجود دارد که باعث می شود نسبت به آن احساساتی رمانتیک، جذاب و پرشور داشته باشیم.
معنی رنگ قرمز
قرمز یک رنگ قابل توجه و محرک است. آیا تا به حال به قرمزی چشم ها و صورت افرادیکه بشدت عصبانی می شوند توجه کرده اید؟ گرچه رنگ قرمز می تواند با علاقه و عشق همراه باشد، اما نشان دهنده خشم، خشونت و خطر هم هست. قرمز در کنار بنفش، یکی از نادرترین رنگ های طبیعت است که آن را به رنگی جذاب و قدرتمند تبدیل نموده است. همچنین با مذهب، ​​جادو و قدرت مرتبط است و تصور می شود که بیشتر یک رنگ مردانه است. ارتباط قرمز با قدرت نشان می دهد که چرا 77٪ از کل پرچم های جهان از رنگ قرمز تشکیل شده اند.
آیا می دانید که رنگ قرمز 23 طیف مختلف دارد و با مفاهیمی مانند شجاعت و خطر مرتبط است؟

در این قسمت با روانشناسی رنگ قرمز به طول کامل آشنا می شوید.
شور و عشق
رنگ قرمز رنگ عشق، شور و اشتیاق و همچنین تمایلات جنسی است. احتمالا جذابیت و شدت رنگ قرمز است که موجب ایجاد چنین احساساتی در انسان می شود. قرمز رنگ رابطه ی جنسی ست و می تواند احساسات عمیق و شدیدی در انسان ایجاد کند.
نکته جالب اینجاست که پوشیدن لباس های قرمز رنگ توسط خانم ها، روی مردها تاثیر زیادی می گذارد. آقایان به تاثیری که رنگ قرمز روی آنها می‌ گذارد آگاه نیستند. حتی ممکن است رنگ مورد علاقه ی آنها قرمز نباشد اما دیدن این رنگ برای آن‌ها به صورت ناخودآگاه تحریک کننده‌ ی قوای جنسی و حتی گاهی اوقات قوای جسمانی است.
روانشناسی رنگها: هر رنگ چه معنایی دارد و چه تاثیری بر فرد می گذارد؟
همانطور که در بالا اشاره شد، رنگ قرمز نماد آتش هم هست که حرارت و گرما را نشان می دهد و منجر به پیوند رنگ قرمز با شور و گرمای احساسی می شود.
رنگ قرمز باعث جذب مخاطبین می شود و به همین دلیل بسیاری از رستوران های فست فود از این رنگ در نام تجاری خود استفاده می کنند. میل و تمایلی که قرمز در مخاطب خود ایجاد می کند، مصرف کنندگان را به خوردن غذای بیشتر جلب می کند.
قدرت
طیف های مختلف رنگ قرمز، با ویژگی های رهبری مرتبط هستند و تمرکز بر روی این رنگ و یا پوشیدن لباس های قرمز، به شما کمک می کند تا احساس قدرت کنید. رنگ قرمز در بین فرهنگ های مختلف و در طول تاریخ نیز نماد قدرتمندی بوده است. علاوه بر این رنگ قرمز باعث بالا رفتن تستوسترون می شود و در نتیجه موجب احساس قدرت و تهاجم در انسان می شود. بنابراین هر زمان که می خواهید احساس قدرت و اقتدار کنید، خود را با این رنگ جذاب احاطه کنید.
انرژی
منظور از چاکرا در آیین هندوها، مراکز انرژی در بدن است. بسته شدن چاکراها، باعث بیماری یا بروز مشکل در انسان می شود. جالب اینجاست که چاکراهای بدن از رنگ ها تاثیر می پذیرند یا به عبارت دیگر هرکدام از چاکراها دارای یک رنگ مخصوص می باشند. قرمز بر چاکرای ریشه یا پایه ستون فقرات تاثیر می گذارد. چاکرای ریشه با نماد قرمز نشان داده می شود. چاکرای ریشه نشانه زندگی، قدرت و نیروی جسمانی است و احساس امنیت و توانایی ما در حفظ انرژی زمینی را نشان می دهد. وقتی این چاکرا به درستی متعادل و روان باشد، احساس انرژی و سرزندگی بیشتری می کنید.
در حقیقت احاطه کردن خود با رنگ قرمز یا تجسم آن می تواند باعث بهبود چاکرای ریشه شود. اگر در زندگی مادی یا عاطفی خود احساس ناامنی کردید، یک لباس قرمز بپوشید و یک شمع قرمز روشن کنید. این انرژی و ارتعاشات آن را که مستقیماً به چاکرای ریشه می ریزد تجسم کنید و انرژی شفابخش آن را دریافت کنید.
20 نکته جالب روانشناسی که در 99 درصد شرایط زندگی مفیدند
نگاه کردن به رنگ قرمز باعث تپش قلب هم می شود که ممکن است منجر به ترشح آدرنالین یا افزایش انرژی جسمی شود.

شجاعت
تصور می شود که رنگ قرمز شجاعت را افزایش می دهد و باعث بیشتر شدن اعتماد به نفس و انگیزه ای می گردد که برای انجام برخی از کارهای اضطراب آور نیاز است.
پوشیدن رنگ قرمز احساس قدرتمندی و در نتیجه شجاعت بیشتری در شما ایجاد می کند.
10 نکته کوتاه ولی کاربردی روانشناسی شخصیت
احساسات شدید
همانطور که در بالا اشاره شد، رنگ قرمز نشاندهنده ی عشق، احساسات و اشتیاق است که همگی احساسات مثبتی محسوب می شوند.
با این حال این رنگ با احساسات شدیدی مانند خشم و خشونت نیز همراه است. در حقیقت ترجیح این رنگ نسبت به رنگ های دیگر مانند آبی، حتی می تواند نشان دهنده شخصیت عصبانی فرد باشد.
دانشمندان معتقدند که این ارتباط ممکن است از اجدادمان به ما رسیده باشد، زیرا رنگ قرمز از گذشته های دور، با خطر و خونریزی گره خورده است. قرمز نشانه ی خطر و موقعیت های خطرناک است و به همین دلیل است که علایم خطر، اغلب با این رنگ نمایش داده می شود. علاوه بر این صورت انسان هنگام عصبانیت قرمز می شود و این نشان دهنده ی ارتباط احساسات با رنگ قرمز است.

روانشناسی رنگها (9 رنگ اصلی و محبوب ترین آنها)
روابط عاشقانه
شاید مشهورترین خصوصیت رنگ قرمز این است که این رنگ نشان دهنده ی داستان های عاشقانه است. به همین دلیل است که عشاق برای یکدیگر گلهای قرمز رنگ می فرستند. علاوه بر این، تزئینات قرمز رنگ مانند قلب و گل رز قرمز در روز ولنتاین نیز نشاندهنده ی این خصوصیت است.
در حقیقت گفته می شود که پوشیدن رنگ قرمز اغلب باعث می شود که فرد زیباتر و از نظر جنسی جذابتر بنظر برسد.
اما خصوصیات و شخصیت افرادیکه به رنگ قرمز علاقه دارند، چگونه است؟
خصوصیات افرادیکه به رنگ قرمز علاقمند هستند…
افرادیکه به طیف های رنگ قرمز علاقه دارند، افرادی برون گرا، خوشبین، با اعتماد بنفس و جذاب هستند. شخصیت جذاب این افراد موجب می شود که به راحتی روی دیگران تاثیر بگذارند. از آنجاییکه رنگ قرمز نماد قدرت است، افراد علاقمند به این رنگ نیز بسیار با اقتدار هستند و می توانند رهبران خوبی باشند. این افراد به ورزش کردن و تفریح علاقه ی زیادی دارند و برای ابراز علایق خود، هیجان زیادی نشان می دهند.
هیجانات خود را با رنگ قرمز تخلیه کنید
هر بار که احساس شور، اشتیاق و عشق کردید، شمع ها و لامپ های قرمز رنگ و لباس قرمز مورد علاقه خود را بپوشید. چشم هایتان را ببندید و بدن خود را با هاله ای از رنگ قرمز تجسم کنید تا احساس انرژی، اعتماد به نفس، قدرت و اقتدار کنید!
روانشناسی رنگ آبی، معنای آن و حقایقی جالب

 

[ad_2]

Source link

مازوت چیست؟ انواع آن و کاربردها

[ad_1]

مازوت یا نفت کوره یکی از هیدروکربن ‌های نفتی است که در مراحل پالایش نفت خام بدست می‌ آید. این ماده کیفیت پایین و ویسکوزیته بالایی دارد و در نیروگاه‌ های حرارتی و موارد مشابه از آن استفاده می گردد.
ترکیب مازوت در اروپا و همچنین ایالات متحده، شکسته شده و به گازوئیل تبدیل می ‌شود. در گذشته، مازوت برای گرم کردن خانه ‌ها در کشورهای شرقی و شوروی سابق مورد استفاده قرار می‌ گرفت چون تجهیزات لازم برای تبدیل مازوت به سایر محصولات پتروشیمی وجود نداشت. در کشورهای غربی به کوره ‌هایی که از مازوت استفاده می‌ کنند، کوره‌ های “ضایعات‌ سوز” گفته می شود.
20 ویژگی بارز آدم های باحال (کاملا ثابت شده)
Mazut-100 (مازوت ۱۰۰) نیز نوعی نفت کوره است که با مشخصات خاصی تولید می شود. تفاوت اصلی میان انواع مختلف مازوت ۱۰۰، مقدار گوگرد آن است. مازوت به طور عمده توسط کشورهای آذربایجان، روسیه، ترکمنستان، قزاقستان و ایران تولید می شود. این ماده برای گرم کردن بویلرها (دیگ های بخار) و جهت تولید بخار مورد استفاده قرار می ‌گیرد چون‌ گرمای سوختن بسیار بالایی دارد. محتوای گوگرد، یکی از عوامل مهم در درجه‌ بندی این سوخت است. محتوای گوگرد مازوت، متاثر از منبع اصلی آن است. در حمل و نقل به طور معمول به این سوخت، “نفت کثیف” (Dirty Oil) می‌ گویند و به دلیل اینکه ویسکوزیته بسیار بالایی دارد، پمپ کردن آن به تجهیزات خاصی نیازمند است.
ویدیوی معرفی مازوت

انواع مختلف مازوت 100
همانطور که در بالا هم اشاره شد، تفاوت اصلی بین انواع مختلف مازوت 100، محتوای گوگرد آن است. مقدار گوگرد در هر نوع مازوت، در این قسمت آورده شده اند:

“گوگرد بسیار کم” مازوت با محتوای گوگرد 0.5٪ است
“گوگرد کم” مازوت با محتوای گوگرد 0.5-1٪ است
“گوگرد معمول” مازوت با محتوای گوگرد 1-2٪ است
“گوگرد زیاد” مازوت با محتوای گوگرد 2-3.5٪ است

به طور کلی مازوت با گوگرد بسیار کم، از مواد اولیه با کمترین مقدار گوگرد تولید می‌ شود. این سوخت حجم بسیار پایینی داشته و صادرات آن کمتر صورت می ‌گیرد زیرا:

تعداد تولید کنندگان این نوع مازوت در روسیه محدود است و پالایشگاه هایی که آن را تولید می کنند عموماً متعلق به بزرگترین شرکت های نفتی داخلی مانند لوک اویل، روس‌نفت و غیره هستند.
در روسیه و اتحادیه کشورهای مستقل یا همسود (CIS)، حداقل 50٪ از کل حجم تولید شده مازوت با گوگرد بسیار کم فقط به مصرف کنندگان داخلی در روسیه و CIS فروخته می شود.
حجم باقیمانده موجود برای صادرات با توجه به سهمیه ایالتی، از طریق مزایده های دولتی، که فقط برای شرکت های داخلی روسیه قابل دسترسی است، فروخته می شود.

مازوت با گوگرد کم تا زیاد در روسیه و دیگر کشورهای CIS مانند قزاقستان، آذربایجان و ترکمنستان، موجود است.
مازوت چیست؟
مازوت (که به عنوان روغن سنگین، سوخت دریایی یا روغن کوره هم شناخته می شود) به سنگین ترین سوخت تجاری به دست آمده از روغن خام اعم از تقطیر یا باقی مانده اشاره دارد. این ماده از تقطیر یا پس مانده نفت به دست می آید. به طور کلی، مازوت به هر نوع سوخت مایعی گفته می شود که جدا از مواردی که دارای نقطه اشتعال 42 درجه سانتیگراد (108 درجه فارنهایت) هستند و در مشعل های پنبه ای یا چوب بری سوزانده می شوند، در کوره یا دیگ های بخار برای تولید گرما یا تولید نیرو استفاده می شوند.

از این نظر می توان گفت که گازوئیل هم نوعی مازوت است. مازوت شامل مخلوطی از هیدروکربن ‌های آلیفاتیک و آروماتیک (مثل بنزن و سایر ترکیبات مشابه)‌ است. بعلاوه ممکن است شامل مقادیری نیتروژن هم باشد. به معنای دقیق تر می توان گفت که مازوت از جمله ترکیب ‌های نفت خام بوده و حاصل تقطیر جزء به جزء آن هنگام پالایش نفت خام می باشد. این ماده بعد از تبخیر بنزین و سایر فرآورده‌ های سبک ‌تر، از نفت خام بدست می ‌آید.
انواع مازوت

CST 180
CST 230
CST 280
CST 380
M 100

کاربردهای مازوت

مازوت در نیروگاه ‌های حرارتی و موارد مشابه مورد استفاده قرار می گیرد. در اروپا و ایالات متحده، ترکیب مازوت شکسته شده و به گازوئیل تبدیل می‌ شود.
در گذشته در شوروی سابق و در شرق دور از مازوت برای گرم کردن خانه ‌ها استفاده می شد چون در آن زمان تجهیزات لازم برای تبدیل مازوت به سایر محصولات پتروشیمی وجود نداشت. در کشورهای غربی به کوره‌ هایی که از مازوت استفاده می‌ کنند، کوره‌های “ضایعات ‌سوز” گفته می شود.
در کشورهایی که مازوت تولید می شود، از آن برای گرم کردن بویلرها (دیگ های بخار) و جهت تولید بخار استفاده می شود چون این ماده، ‌ گرمای سوختن بسیار بالایی دارد.

انواع دیگر مازوت

مازوت CST 180
مازوت CST 380
مازوت با گوگرد کم
مازوت با ویسکوزیته کم

20 نکته جالب روانشناسی که در 99 درصد شرایط زندگی مفیدند
مشخصات فنی مازوت

نقطه ریزش (حداکثر) 5 تا 15 درجه سانتیگراد
نقطه اشتعال >60 درجه سانتیگراد
گوگرد کل (حداکثر) 3٪ جرم
باقی مانده کربن (حداکثر) 13 ٪ جرم
رنگ: قهوه‌ای تیره مایل به سیاه
محدوده جوش: 350 تا 650 درجه سانتیگراد
دانسیته: 950- 1010 Kg/ m³
نقطه خود اشتعالی: 220- 300 درجه سانتیگراد
روی (mg/ Kg): 15 Max IP 501
فسفر (mg/ Kg): 15 Max IP 501
کلسیم (mg/ Kg): 30 Max IP 501

هر چقدر گوگرد مازوت کمتر باشد، کیفیت آن بهتر است. گوگرد 05/0 درصد، کیفیت فوق العاده ای برای وسایل نقلیه و غیره دارد، در حالی که سایر کیفیت ها برای ژنراتورها، نیروگاه ها و غیره مناسب است.
منبع

[ad_2]

Source link

24 دلیل اینکه هیچ وقت خوشحال و راضی نیستیم!

[ad_1]

مسیر رسیدن به خوشبختی مسیری است که هر کدام از ما باید به تنهایی آن را طی کنیم. هر شخصی در زندگی و در ذهن خودش مشکلات و چالش هایی دارد که ممکن است رسیدن به خوشبختی را برایش مشکل کند. این مشکلات ممکن است زندگی سخت، بیکار بودن یا دست و پنجه نرم کردن با یک بیماری روحی باشد.
با این حال ما می توانیم با داشتن ارتباطات موثر و روابط اجتماعی خوب، خوشبختی را به زندگی مان بیاوریم. البته این چیزها فقط می توانند خوشبختی را به زندگی ما اضافه کنند نه اینکه آن را خلق کنند. این عوامل جزو عوامل خارجی محسوب می شوند و ممکن است توسط یک عامل خارجی دیگر از بین بروند و دوباره ما احساس خوشبختی مان را از دست بدهیم. پس باید تلاش کنیم تا حس خوشبختی را در درون خودمان پرورش و توسعه بدهیم که به عوامل خارجی نیازی نداشته باشد.
موثرترین راه برای درونی کردن احساس خوشبختی این است که تعیین کنید چه چیزهایی مانع از احساس خوشبختی قلبی و درونی شما می شود. پس بیایید با هم به 24 عاملی که باعث می شود خوشحال و راضی نباشیم و احساس خوشبختی نکنیم نگاهی بیندازیم.
1- با افراد منفی باف و بدبین محاصره شده اید
جمله قدیمی و بسیار قابل تاملی وجود دارد که می گوید: “تو همان کسی هستی که اطرافت با آن احاطه شده”. این جمله درباره بسیاری از جنبه های زندگی و تعاملات اجتماعی صدق می کند.
اگر خودتان را با افراد منفی محاصره کنید ذهن شما هم شبیه همانها می شود و منفی عمل می کند. اگر با افراد دروغگو در ارتباط هستید، حماقت می کنید که با آنها صادق و روراست هستید چون آنها از شما سوء استفاده خواهند کرد. اگر توسط افراد عصبانی محاصره شده اید به سختی می توانید آرامش داشته باشید چون انرژی های منفی و عواطف ناخوشایند آنها به سمت شما می آید.
اما برعکس این قضیه هم صدق می کند:
وقتی دور و برتان پر از آدمهای مهربان و خوش قلب است خودتان هم کم کم به فرد مهربانی تبدیل می شوید. وقتی افراد باهوش شما را محاصره کرده اند، می توانید چیزهای بیشتری یاد بگیرید و بیشتر پیشرفت کنید. و در نهایت اینکه وقتی با افراد شاد و خوشحال نشست و برخاست می کنید خودتان هم شاد و خوشحال می شوید.
نیازی نیست که با همه فراد منفی دور و برتان یا کسانی که شرایط سختی دارند و به خاطرش ناراحت و غمگین هستند قطع رابطه کنید، فقط کافیست که مدت زمانی که با چنین افرادی در ارتباط هستید را مدیریت کنید.
جنبه های مهم زندگی (12 مورد که باید در اولولیت باشند)
ارتباط داشتن با افراد منفی روی رشد شخصیتی شما تاثیر منفی می گذارد و مانع از ایجاد احساس خوشحالی و رضایت درونی در شما می شود. یادتان باشد خودتان هم نباید برای دیگران فرد منفی و ناراحت کننده ای باشید.
2- تنها هستید و از داشتن روابط شخصی با دیگران غافل شده اید
آیا واقعا این مساله عجیب نیست که در عصر ارتباطات امروزی بیشتر از همیشه احساس تنهایی می کنیم؟ خب، شاید دلیل این مساله این باشد که برقراری تعاملات شخصی و دوستی از طریق وسایل الکترونیکی و رسانه های اجتماعی جای روابط رو در رو را گرفته و همین باعث ایجاد احساس افسردگی و تنهایی در ما شده است.
در سال های گذشته، برای برقراری ارتباط چهره به چهره با افراد دیگر، دوست واقعی پیدا کردن و تعامل داشته در جامعه فرصت بیشتری وجود داشت. ما در رویدادهای اجتماعی مختلف شرکت می کردیم و افراد جدیدی را می دیدیم؛ ولی حالابه خاطر زندگی پر مشغله و ماشینی مان کمتر وقت می کنیم با دیگران در دنیای واقعی تعامل داشته باشیم.

ما وقتمان را بیش از هر چیزی صرف کار کردن می کنیم و بعد هم آنقدر خسته می شویم که نمی توانیم از خانه بیرون برویم و تلاش بیشتری برای ایجاد روابط با کیفیت بکنیم. به جای آن برای دوستانمان پیام کوتاه می فرستیم یا در شبکه های اجتماعی با آنها حرف می زنیم؛ چون این کار راحت تر است!
اما همیشه راحت ترین کار بهترین کار نیست. بهتر است هر چند وقت یکبار زمانی را به دیدن رو در رو و چهره به چهره دوستان و آشنایانتان اختصاص بدهید.
3- برای شاد بودن، بیش از حد به دیگران وابسته اید
سپردن مسئولیت خوشبختی خود به دیگران، به جز اینکه باعث ناامید و غمگین شدنتان بشود ثمره دیگری ندارد. همه در تلاشند تا راهی برای رسیدن به آرامش و خوشبختی در زندگی شان پیدا کنند، پس معقولانه و منصفانه نیست که ما بار زحمت خوشبختی مان را روی دوش دیگران بیندازیم. این مساله مخصوصا در روابط عاشقانه خیلی دیده می شود و شاید خودتان هم آن را تجربه کرده باشید.
ممکن است پیش خودتان بگویید:“ اگر فرد مناسبی را پیدا کنم خوشبخت می شوم. اوه! بله من فرد مناسبم را پیدا کردم و این عالیه! من پر از احساسات شگفت انگیز، شادی، خوشحالی و خوشبختی ام! برای ازدواج کردن حتی یک لحظه هم نمی توانم صبر کنم!”
اما وقتی آن فرد انتظارات عاشقانه شما را برآورده نمی کند، دوباره همان احساس غم و اندوه قبلی به سمتتان برمی گردد. از خودتان می پرسید: آیا این فرد مناسب من نیست؟ مگر قرار نیست احساس خوشبختی همیشگی باشد؟ خب، شاید در فیلم ها و کتاب ها این اتفاق بیفتد ولی زندگی واقعی خستگی ها و یکنواختی های خاص خودش را دارد و شما باید با آنها کنار بیایید.
نکته های کوچک برای زندگی بهتر (26 نکته ریز ولی موثر)
گاهی اوقات در زندگی مجبورید با چیزهای وحشتناک و آسیب زا کنار بیایید؛ چیزهایی مثل بی عدالتی و بی رحمی. ممکن است برای عشقتان در یک سانحه رانندگی اتفاق ناگواری بیفتد، خدای نکرده سرطان بگیرد یا دچار بیماری روحی شود و یا اصلا آن کسی نباشد که نشان می داد.
برای خوشبخت بودن نمی توانید و نباید به دیگران وابسته باشید. خوشبخت کردن شما فقط از دست خودتان برمی آید نه کسی دیگر. شما نمی توانید شخص دیگری را کاملا راضی و خوشحال کنید، فقط می توانید او را شادتر کنید. همین مساله درباره خودتان هم صدق می کند و دیگران نمی توانند اسباب خوشبختی شما را فراهم کنند.
4- عصبانیت و منفی نگری را در وجودتان نگه داشته اید
چیزهای زیادی برای عصبانی شدن در این دنیا وجود دارد. از بی عدالتی گرفته تا دیدن افراد بی گناهی که در رنج زندگی می کنند و کارهای غیر اخلاقی خیلی از آدمها و یا وضعیت عمومی جهان، همه و همه می توانند باعث ایجاد استرس، عصبانیت و منفی نگری در شما بشوند.
ممکن است افرادی که در زندگی شما وجود دارند هم خیلی بهتر از این موارد نباشند. حتی ممکن است آنها اصلا آدم های خوبی نباشند. شاید قبلا احساس می کردید که آنها چقدر خوبند ولی یک دفعه نقابشان برداشته شد و خود واقعی شان را دیدید.

شاید کسی در گذشته به شما آسیب رسانده و تاثیر منفی آن تا همیشه رویتان باقی مانده است. در چنین مواردی بخشیدن یا رها کردن کار خیلی سخت و دشواریست ولی به خاطر احساس خوشبختی و آرامش خودتان هم که شده باید این کار را انجام بدهید. گاهی اوقات خیلی ها ترجیح می دهند نبخشند و این احساسات را با در خودشان نگه دارند. آنها خواهان انتقام و مجازات هستند حتی اگر چنین چیزی ممکن نباشد.
ولی حقیقت ماجرا این است که خیلی چیزها یا هیچ وقت درست نمی شوند و یا به زمان خیلی زیادی برای درست شدن نیاز دارند. یادتان باشد تنها کسانی که به خشم و عصبانیت شما اهمیت می دهند افرادی هستند که میخواهند از این احساسات علیه خودتان استفاده کنند.
نه تنها دشمنانتان، بلکه گاهی اوقات اطرافیان شما این خشم و عصبانیت را در شما تحریک می کنند تا همیشه درگیر چنین احساساتی باشید و روی همین چیزها متمرکز شوید. متاسفانه خوشبختی و عصبانیت نمی توانند یکجا با هم باشند. اگر در قلبتان را به روی خشم و عصبانیت باز کنید، خوشبختی از در دیگر بیرون می رود.
البته این موضوع به این معنا نیست که شما نباید برای گرفتن حقتان و برقراری عدالت تلاش کنید، بلکه منظور ما این است که قلبتان را با احساس خشم و عصبانیت پر نکنید.
5- احساس می کنید که لیاقت خوشبختی و شاد بودن را ندارید
کسانی که احساس می کنند لیاقت شاد بودن را ندارند خودشان با دست خودشان خوشبختی شان را خراب می کنند. این افراد ممکن است در روابطشان با طرف مقابل دعوا و بحث کنند و بعد به خودشان بگویند که لیاقت خوشبختی را ندارند یا در محل کارشان اشتباه کنند و این اشتباه باعث شود رئیسشان توبیخشان کند و همین باعث شود که احساس کنند لایق خوشبخت بودن نیستند.
مشکل این قضیه به کلمه “لیاقت” برمی گردد. آیا هر کسی لیاقت همه چیز را دارد؟ خیلی از افراد بی گناه در زندگی شان رنج بزرگی را تحمل می کنند که مسئولشان خودشان نیستند. آنها لایق این رنجها نیستند ولی این اتفاقات می افتند.
چرا باید شاد باشیم؟ (9 دلیل که شما را قانع می کند)
گاهی اوقات آنها می توانند با تلاش و کار زیاد خوشبختی را خلق کنند یا شاید ذهنشان به سمت شادی و خوشحالی گرایش داشته باشند و برای همین نیازی نباشد دنبال خوشبختی بگردند و برای رسیدن به آن سخت کار کنند.
آیا واقعا می شود گفت که یک نفر لایق تر از دیگریست؟ نه! به خصوص وقتی که آزمایش های سخت زندگی فرا می رسند. والدینی که فرزندشان را از دست می دهند قطعا لایق تحمل چنین دردی نیستند. هیچ کس نیست. اما ما دوست داریم که فقط درباره احساسات و تجربیات مثبت زندگی فکر کنیم نه اتفاقات پیش بینی نشده و مشکلاتی که با آنها دست و پنجه نرم می کنیم.
همه لیاقت خوشبختی را دارند. اینکه یک عده به این خوشبختی می رسند و یک عده نه؛ کلا مساله دیگریست.
6- از سلامت روحی و روانی تان غافل هستید
یکی از دلایل مهم ناراحت بودن و خوشحال نبودن، بیماری های روحی و روانی کنترل نشده است. افسردگی، اضطراب و سایر مسائل مربوط به سلامت روان می توانند احساس شادی و خوشحالی را به شدت پایین بیاورند.
آیا دچار بیماری های روحی و روانی هستید؟ آیا این مشکلات کنترل شده هستند؟ اگر نه، حتما به متخصص روانشناس مراجعه کنید تا به شما کمک کند از این مشکلات رهایی پیدا کنید.
خیلی از مشکلات و مسائل روحی و روانی را می توان از طریق تغییر سبک زندگی مدیریت و درمان کرد. افرادی که شرایط شدیدتری دارند ممکن است به دارو نیاز داشته باشند تا بیماری روحی شان تحت کنترل مناسب دربیاید.
اگر در آرامش داشتن و لذت بردن از زندگی دچار مشکل هستید توصیه می کنیم حتما به یک روانشناس مراجعه کنید.
7- مدام افکار و احساسات منفی آزاد می کنید
خلق و ایجاد شادی کار خیلی آسانی نیست ولی از دست دادنش خیلی راحت است! یکی از ساده ترین و سریع ترین کارهایی که می توان با آن شادی و خوشبختی را از بین برد آزاد کردن افکار و احساسات منفی است. اگر می خواهید شادی ایجاد شده را حفظ کنید باید یاد بگیرید چطور افکار و احساسات منفی تان را تحت کنترل در بیاورید.
دنیا پر از چیزهای منفی است. از اخبار ناگوار درباره سیل و زلزله گرفته تا خشونت، مرگ و اتفاقات دلخراش، همه و همه می توانند ذهن شما را منفی کنند. افراد بدبین سریعاً به ما یادآوری می کنند که جهان چقدر جای وحشتناکی است، حتی اگر خودمان از قبل به خوبی از این موضوع آگاه باشیم.

اما اگر مراقب باشید که چه افکاری را در ذهنتان پرورش می دهید می توانید آنها را کنترل کنید و اگر به جای احساسات منفی روی شادی و خوشحالی تمرکز کنید، این اتفاقات و احساسات منفی نمی توانند روی شما تاثیر منفی بگذارند.
8- دنبال رویاها و خواسته قلبی تان نمی روید
دنبال کردن رویاها مطمئنا راهی عالی برای رسیدن به خوشبختی است. بالاخره شما برای انجام کاری روی این کره خاکی قرار گرفته اید، درست است؟ این کار ممکن است واقعا چیز مهم و بزرگی باشد. شاید اینطور فکر کنید شاید هم نه.
تا به حال به این توجه کرده اید که خیلی ها خودشان را وقف دیگران می کنند تا آنها احساس شادی و خوشبختی داشته باشند؟ این خواسته قلبی آنها بوده و از بابتش خوشحالند.
مثلا تصور کنید یک مشاور یا مددکار اجتماعی در یک موسسه یا یک خانه سالمندان هستید. شما تمام روز را صرف تلاش برای کمک به دیگران می کنید و هر روز با زشتی های زیادی مواجه می شوید. یا مثلا تجسم کنید که یک آتش نشان هستید و بعد از 24 ساعت کار مداوم در حال بازگشت به خانه اید؛ اما ممکن است در جایی دیگر یک نفر بدترین روزش را گذرانده باشد.
10 ترفند برای داشتن زندگی شاد (و راه حل های عملی)
حالا این سوال مطرح می شود که آیا دنبال کردن رویاها راهی برای رسیدن به خوشبختی است؟ شاید بله، شاید هم نه. گاهی اوقات ممکن است اتفاقاتی بیفتد که احساس کنید به سمت انجام کاری کشیده می شوید، حتی اگر آن کار جزو هدف هایتان نبوده است.
همه ما در زندگی به مواقعی برمی خوریم که احساس می کنیم باید کاری انجام بدهیم و این کار به ما احساس رضایت و خوشبختی می دهد. درست مثل همان مددکار یا آتش نشان، دنبال کردن برخی کارها می تواند باعث احساس رضایت و خوشبختی درونی شود حتی اگر همه چیز یک شبه درست نشود.
اینکه شما احساس کنید فرد هدفمند و مفیدی هستید برایتان احساس خوشبختی به ارمغان می آورد. اگر احساس می کنید برای هدف خاصی فراخوانده شده اید به آن نه نگویید. ممکن است عامل خوشبختی اصلی شما در این مسیر نباشد اما رد کردن این هدف بدون شک باعث ایجاد ناراحتی تان می شود.
9- برای خودتان هدفی تعیین نمی کنید یا آنها را دنبال نمی کنید
هدف گذاری برای شاد کردن شما چند منظور دارد. در واقع، هدف یک معیار اندازه گیری است که شما می توانید از آن برای سنجش پیشرفت خود در جهت رسیدن به آنچه که می خواهید به دست آورید، استفاده کنید.
هر هدف بزرگ شامل چند هدف کوچکتر در مسیر موفقیت است.
آیا می خواهید یک هنرمند شوید؟ پس برای رسیدن به این هدف، باید هدف گذاری کنید و اهداف خود را تعیین کنید تا هر روز بتوانید هنر خود را کمی تمرین کنید و آن را توسعه دهید تا زمانی که به نقطه ای برسید که بتوانید در هنر با دیگران رقابت کنید.

آیا می خواهید لاغر شوید؟ برای رسیدن به این هدف، باید اهداف خود را در مورد آنچه که می خورید و زمانی که ورزش می کنید، تعیین کنید تا بتواند شما را به هدف و وزن ایده آل خود نزدیک کند.
اهداف، قوانین و ساختاری را که در زندگی گاهی اوقات آشفته و بی نظم می شوند، سامان می بخشد. شاید همیشه نتوانید به تنهایی راه خود را پیدا کنید، اما با مجموعه ای از اهداف، شما می توانید در مسیر درست قرار بگیرید.
علاوه بر این، دستیابی به اهداف، حتی اهداف کوچک، احساس خوبی دارد که می تواند در ایجاد زندگی شادتر به شما کمک کند.
10- سلامت جسمی خود را نادیده می گیرید.
بدون شک، ورزش کردن به طور مستقیم به سلامت روان کمک می کند. مزایای ورزش و سلامت بدن بر هیچ کسی پوشیده نیست.
ورزش کردن باعث می شود تا مغز شما مواد شیمیایی بیشتری برای احساس شادی و مقابله با افسردگی و اضطراب تولید کند.
درواقع، ورزش کردن رشد سلول های عصبی جدید را در مغز شما تحریک می کند که به کاهش افسردگی و بهبود حس شادی بیشتر کمک کند.
24 روش ساده برای شاد کردن دیگران (حتی اخموترین ها)
افرادی که ورزش می کنند نسبت به افرادی که ورزش نمی کنند، خواب بهتر و عمیق تری دارند. افرادی که ورزش می کنند، در طول روز انرژی بیشتری می سوزانند که بدن را وادار می کند تا زمانی که به رختخواب خود می روند، استراحت بیشتر و خواب راحتی داشته باشند. این حالت به شاد بودن بیشتر کمک می کند زیرا مغز مواد شیمیایی که منجر به احساس خوب و تعادل خلقی بیشتر می شود، را در عمیق ترین مراحل خواب تولید می کند.
بیرون بروید و حرکت کنید! ورزش کردن یکی از بهترین کارهایی است که می توانید برای شادی و آرامش خاطر خود انجام دهید.
11- به خواب و استراحت بیشتری احتیاج دارید.
در ادامه ورزش کردن، شما ممکن است که به خواب و استراحت بیشتری نیاز داشته باشید!
زندگی شلوغ و پر جنب و جوش است. مردم بیشتر از هر زمان دیگری کار می کنند، ساعات بیشتری را در محل کار خود سپری می کنند، سعی می کنند که مدرسه را پشت سر بگذارند، و می خواهند که راه شاد و سرگرم کننده ای برای رهایی از استرس از همه چیز در جهان پیدا کنند.
پیام مشترک در دنیا این است که اگر کار نمی کنید، زحمت نمی کشید، یا سخت کوشی نمی کنید، دارید وقت خود را تلف می کنید.
اما این درست نیست!
انسان ها ماشین نیستند. آنها برای شارژ مجدد باتری خود و تجدید روحیه، به استراحت و آرامش نیاز دارند. اگر زندگی شما شلوغ و بی برنامه است، با برنامه ریزی در زمان های خاص برای استراحت کردن و کسب آرامش، می توانید شادی ایجاد کنید. شما می توانید چند ساعت استراحت و آرامش را در برنامه پرمشغله خود قرار دهید.
یک برنامه خواب ثابت می تواند برای بهبود روحیه، خلق و خو و شادی شما معجزه کند. اگر چه افراد مختلف، ساعات خواب و نیازهای خواب متفاوتی دارند. شاید لازم باشد برای یافتن یک برنامه خواب که با ریتم شبانه روزی شما مطابقت دارد، برنامه های مختلفی را آزمایش کنید.
12- سلامت روحی خود را نادیده می گیرید
برای این عنوان سلامت روحی نام اشتباهی است. در واقع، بسیاری از افراد سلامت روحی را به معنای سلامت مذهبی یا معنوی تفسیر می کنند، اما این چنین نیست. تامین سلامت روحی شما در این سوالات است که چه کسی هستید، به چه چیزی اعتقاد دارید و چه چیزی را در جهان باور دارید که درست است.
این هنر خلاقیت و تولید است، وقت گذاشتن برای سگ های خانگی، و مراقبه کردن برای کمک به ایجاد آرامش در ذهن شما.

در واقع، این با اعتقادات روحی شما در ارتباط است اگر به آنها باور دارید، یا کارهایی انجام می دهید که برای شما شادی به ارمغان می آورد.
شاید دوست داشته باشید که یک کار داوطلبانه انجام دهید یا به پاکسازی زباله در یک پارک محلی کمک کنید و یا برای ماهیگیری یا پیاده روی در طبیعت به بیرون بروید.
شما نمی توانید از سلامت روحی خود غافل شوید و آن زندگی ای که می خواهید را بسازید.
این موضوعی است که باید آن را به خاطر بسپارید و برای آن وقت بگذارید، حتی اگر به معنای کار کردن در یک زمان مشخص باشد، از این روی، می توانید مطمئن باشید که بخشی از شادی خود را فراهم می کنید.
13- تجربه زندگی خود را با نقطه برجسته زندگی دیگران مقایسه می کنید
رسانه های اجتماعی مسئول تشدید افسردگی و اضطراب در افرادی هستند که به طور منظم از آنها استفاده می کنند. با اینکه رسانه های اجتماعی موارد مثبتی مانند یافتن گروه ها و جوامع خاص و ارتباط با افراد از سراسر جهان را پیشنهاد می دهند، در عین حال بسیاری از موارد منفی را نیز ارائه می دهند.
این مساله معنای ترس از دست دادن را تقویت می کند. خوشحال و راضی بودن سخت است زمانی که شما به عکس های خانواده، دوستان و افرادی که در زندگی خود شاد هستند، نگاه می کنید.
در حالی که شما همزمان در یک کار کم درآمد گیر کرده اید و یا در دانشگاه ناموفق هستید و درحال دست و پنجه نرم کردن برای رسیدن به موفقیت از طریق کار و دانشگاه تلاش می کنید.
20 مهارت اجتماعی کاربردی برای اینکه دوست داشتنی تر باشیم؟
به راحتی می توان فراموش کرد که این تصاویر، استوری ها و کلیپ های تصویری بریده ی منتخبی از حلقه ی فیلم زندگی افراد است. در واقع، بیشتر مردم مشکلات، ترس یا سختی هایشان را در شبکه های اجتماعی به اشتراک نمی گذارند.
این بخش گلچین شده ممکن است به هیچ وجه واقعیت را منعکس نکند. این تصاویر ممکن است فقط چند عکس جذاب و هیجان انگیز از تعطیلات باشند، اما آنچه نمی توانید ببینید 5000 دلار بدهی اضافی است که آنها بالا آورده اند و در واقع توانایی پرداخت هزینه های آن سفر را ندارند.
زندگی خود را با زندگی دیگران مقایسه نکنید. خبر خوب این که مردم صادقانه زندگی خود را نشان نمی دهند.
14- بی جهت و بی آن که نیازی باشد با دیگران رقابت می کنید
رقابت می تواند در یک شرایط محدود و تعریف شده، پویا و موثر باشد. ولی وقتی که شروع به عبور از خطوطی می کند که پیامدهای احساسی نامطلوبی را ایجاد می کند، دیگر پویا و سالم نیست.
شما می خواهید که بهترین باشید. شما ساعاتی از زندگی خود را صرف تمرین، آموزش و همین طور کارهای بیشتری می کنید.
شما در حال گذراندن مرحله بزرگی برای رسیدن به نتیجه ی مطلوبتان هستید که متوجه می شوید همه آموزش ها و تمرینات شما نتیجه ای که انتظار داشتید را فراهم نکرده اند.
شما دیگر بهترین نیستید. شاید در جایگاه دوم قرار گرفته اید و یا حتی در پنج نفر برتر هم قرار نگرفته اید.
این موضوع در کل بازی زندگی صدق می کند. مهم نیست که چه کاری انجام می دهید، همیشه یک نفر بهتر از شما پیدا می شود و یا موفقیت ممکن است فقط یک شانس باشد.

بنابراین، همیشه فردی ثروتمند، با ظاهری بهتر، باهوش تر، شادتر یا انجام کارهای خیلی بهتری نیز وجود دارد.
نگاه کردن به این افراد به عنوان رقابتی که باید بر آن غلبه کنید و شکستش بدهید، پویا و سالم نیست زیرا شما زندگی خود را با تجربه زندگی آنها مقایسه می کنید.
یک راه عالی برای مقابله با تفکر رقابتی نسبت به زندگی، توسعه ارزیابی تفاوت ها است. حفظ شادی خود علیرغم داشتن دغدغه های بالندگی خیلی آسان تر از تلاش برای پشت سر گذاشتن دیگران است.
از سایرین به خاطر استعدادها، نعمت ها و مواهبشان قدردانی کنید. سوال بپرسید. در واقع، وقتی سوال می پرسید بسیاری از مردم خوشحال می شوند که به شما بگویند آنچه را که انجام داده اند چطور به دست آورده اند.
15- خوشبختی تان را در گرو مادیات یا تجربیات زندگی تان می دانید
اصرار زیاد بر یک روش راهی تضمین شده برای نگه داشتن خودتان در تردمیل خوشبختی است که شما را به هیچ جایی نمی رساند.
همیشه کسی هست که روش های جدیدتر و بهتری را ارائه می کند که باعث می شود روش قدیمی شما بی ارزش و منسوخ شود.
بله، این موارد ممکن است قبلاً شما را خوشحال کرده باشد، اما آیا این چیزی است که همچنان باعث خوشحالی شما می شود؟ احتمالا نه. اوضاع پس از مدتی عادی می شود و به حالت سابق برمی گردد. این باور وجود دارد که فرد باید تجربه ها را دنبال کند، و نه چیزهای دیگر! این چیزی است که شما را خوشحال می کند!
بله، حتی این برای مدتی امکان پذیر است. اما چگونه باید برخورد کرد وقتی که ناگهان در زندگی اتفاقی می افتد و شما دیگر نمی توانید از پس تجربه های خود برآیید و توانایی و تحمل تجربه دیگری را ندارید؟
چطور شادی را در خودمان پیدا کنیم؟ (راهنمای کامل خود درمانی)
عاشق سفر کردن هستید؟ عالی است! چیزهای جدیدی را تجربه کنید، فرهنگ های دیگر را ببینید، این انگیزش را در جاهای دیگر نیز جستجو کنید تا زمانی که نگرانی شما از بین برود، یا گزینه های سفری نداشته باشید.
بعدش چه می شود؟
به دست آوردن شادی از منابع بیرونی ممکن است برای مدتی کارساز باشد. به طوری که می تواند به شما کمک کند تا به طور موقت انگیزه و هیجان و چیزی که منتظرش هستید، را بیابید.
اما آیا این باعث می شود که شما همچنان شاد و راضی باشید زمانی که دیگر به آن تجربیات یا موارد مادی دسترسی ندارید؟
16- همیشه سعی می کنید کنترل زندگی را حفظ کنید
زندگی مانند سواری گرفتن از یک اسب وحشی است. یک دقیقه همه چیز آرام است و طبق برنامه پیش می رود. دقیقه بعدی همه چیز عوض می شود و شما سعی می کنید تا همه چیز را کنترل کنید.
زندگی می تواند در یک لحظه دقیقا در یک جایی تغییر کند. تنها یک تصمیم اشتباه، یک اقدام اشتباه، یا فقط قرار گرفتن در یک مکان اشتباه در زمان اشتباه ممکن است برای از بین بردن همه چیز کافی باشد.
و این خیلی ترسناک تر می شود، وقتی که شما آن را به عنوان یک پیشامد احتمالی قبول کنید و حتی برای آن برنامه ریزی کنید.
سفر زندگی را می توان با یک برنامه ریزی دقیق انجام داد، اما ممکن است در مسیر زندگی چیزهایی ببینید که با برنامه تان سازگار نباشد.

در آینده ممکن است شما کارهای مهمی برای انجام دادن داشته باشید، اما باید اکنون برخی از تجربیات زندگی را پشت سر بگذارید تا خود را برای آنها آماده کنید.
ممکن است در مسیر زندگی تان، موانع و گودال های توقف و انحرافی و بیراهه نیز وجود داشته باشد که باید از آنها بگذرید.
برنامه ریزی کنید، اما خیلی شدید به برنامه نچسبید و زیاد به آن وابسته نباشید. بعضی اوقات فقط باید با جریان زندگی پیش بروید و ببینید که این جریان شما را به کجا می برد.
17- کمال گرا هستید
کمال گرایی غالبا از بروز احساسات سرسختانه جلوگیری می کند که می تواند ناشی از اضطراب در مورد خود و محیط زندگی فرد باشد.
فردی که اضطراب را تجربه می کند، ممکن است از کمال گرایی به عنوان ابزاری برای حفظ یک تصویر ذهنی مطلوب برای کنترل کردن اضطراب خود استفاده کند.
در این جا مشکل این است که همه افراد کامل نیستند. در نتیجه تلاش برای تحمیل کمال گرایی به افراد دیگر، راهی برای ایجاد تعارض و ناسازگاری، رنجش و ناراحتی است.
حتی اگر افراد هم اکنون تابع آن باشند و از آن پیروی کنند، دیر یا زود ، آنها خواهان آزادی خودشان هستند، به این معنی که طغیان و نافرمانی خواهند کرد و به دنبال پیدا کردن راه خود می روند.
 10 تا از موثرترین راههای رسیدن به آرامش در زندگی طبق جدیدترین تحقیقات دنیا
کمال گرایی همچنین ممکن است خودشناسی و اعتماد به نفس پایین در افراد را پنهان کند. فرد کمال گرا پروژه ها را کامل نمی کند زیرا نمی تواند درباره یک پروژه کامل قضاوت کند. این کار با گفتن این که «خب، این فقط یک کار در حال انجام است. من هنوز کارم تمام نشده است. » به کمال گرایان امکان راحتی و بدون اشکال بودن کارها را می دهد.
در حقیقت، اکثر افراد متعادل و منطقی انتظار ندارند که شما یا کار شما عالی باشد. چون درواقع بیشتر کارها این طور نیستند.
کامل و بی نقص بودن دشمن پیشرفت است. کامل نبودن به شما اجازه می دهد تا شادتر باشید. شما می توانید با مشاهده نقایص خود به عنوان چیزهای منحصر به فرد جذاب در شما، به خودتان بیشتر عشق بورزید و همانی باشید که هستید.
اگر چه درست است که این نقص ها ممکن است مهم و قابل توجه باشند و برخی از آنها حتی بیشتر از دیگران نیز باشند، اما در واقع اینها همیشه مواردی هستند که می توان به آنها پرداخت و روی آنها کار کرد.
18- خودتان را مقصر می دانید یا خود را مسئول شاد کردن خودتان به حساب نمی آورید
با وجود انتخاب های اشتباه مکرر در زندگی چگونه می توانید خود را فردی خوشحال تلقی کنید؟
چگونه می توانید خوشحال باشید در حالیکه بار مسئولیت شما بر دوش دیگران است؟
اتخاذ تصمیم های درست بر عهده شماست، این کار باعث بهبود زندگیتان شده و موجب آرامش خاطر شما خواهد شد.
این وظیفه ی اشخاصی که با آنها قرار می گذارید و عاشقشان هستید، کارفرمای محل کار یا دوستان و دور و بری های شما نیست.
انداختن مسئولیت خود بر دوش دیگران کار ساده ای است. به شرطی که روش درستی را در پیش بگیرند! یا کار درست را انجام دهند! یا انتخاب های بهتری داشته باشند! در اینصورت انتخاب های آنها اثری منفی بر خوشبختی یا حال خوب ما نخواهد داشت!
اما این روش، روش عامه پسندی نیست.
اکثر مردم در جهت تقویت و استحکام خوشبختی یا سبک زندگی شان، تصمیم گیری می کنند. آنها برای ترقی داشته هایشان کار می کنند، عشق را می یابند، خوشبختی را می یابند و در این دنیای وانفسا به دنبال آرامش خاطر هستند.
شما نمی توانید وقت خود را صرف سرزنش دیگران برای انتخاب های اشتباه خود کنید. اگر با وضعیت زندگی خود مشکل دارید، آن را تغییر دهید.
چنانچه شخصی با شما بدرفتاری می کند، حد و حدود خود را برای او مشخص کنید و اجازه انجام چنین رفتارهایی را به آنها ندهید.
اگر شخصیت حال حاضرتان احساس ناخوشایندی به شما می دهد، بهانه جویی و سرزنش دیگران را کنار بگذارید. تنها راه حل نجات شما، کنار آمدن با خودتان است.
19- به ترس هایتان اجازه دخل و تصرف در زندگی و انتخاب هایتان می دهید
ترس از تغییر و رویارویی با ناشناخته ها امری طبیعی است. این یک واکنش کاملاً طبیعی به چیزی است که با آن نامأنوس هستید.
مشکل اینجاست که دنیای ناشناخته ها جایی است که شما بالاترین رشد و جدیدترین تجارب را کسب خواهید کرد.
در واقع شما تمایل دارید جاهایی بروید که برایتان تکراری باشد و قبلاً آن را دیده یا در آنجا حضور داشته اید. اینطور جاها حتی با وجود غیر قابل تحمل بودن یا برخورداری از چشم اندازی نا زیبا، از دید شما موجبات تسلی خاطرتان را فراهم می کند، اما این اماکن محلی برای یافتن خوشبختی نیست.

شما باید با خودتان چالش داشته باشید، خارج از چارچوب فکر کنید، و در پی یافتن چیزهای جدید باشید.
دلتان را به دریا بزنید و اعتماد به نفس داشته باشید که: با هر چیزی مواجه بشوم، از پسش بر می آیم.
اگر به ترس اجازه دخل و تصرف در زندگی و انتخاب هایتان بدهید، همیشه درون حباب محدودیت خود اسیر خواهید بود.
20- در زمان حال زندگی نمی کنید و تمرکزتان روی زمان کنونی نیست
خوشبختی را می توان در همین لحظه پیدا کرد. گذشته ها گذشته، و آینده هنوز فرا نرسیده است. هر چیزی که احساس یا تجربه می کنید همین حالا اتفاق می افتد، دقیقاً همین الان.
با سپری کردن وقت خود در فکر کردن و یادآوری اعمال گذشته ای که دیگر وجود ندارد، خوشبختی خود را به سرقت می برید.
همچنین فکر و خیال به آینده ای که معلوم نیست قرار است اتفاق بیفتد یا نه، نمونه دیگری از اتلاف وقت شما به شمار می رود. هیچ تضمینی برای آینده وجود ندارد، حتی با وجود آگاهی از خواسته ها، داشتن برنامه ریزی یا کار کردن برای آن.
با این تکنیک های ساده، یک بار و برای همیشه پرانگیزه و موفق بمانید
البته این بدان معنا نیست که شما هرگز گذشته یا آینده را درنظر نگیرید. برخی از افراد به قدری غرق در زمان حال (روزمرگی) خود می شوند که آینده را به کلی فراموش می کنند. اما نکته ای که باید در نظر داشت این است که رویاپردازی درباره اینکه چه خواهد شد و افسوس خوردن برای اینکه چه باید می شد، رفتارهایی غیرطبیعی است.
21- بی تفاوت هستید و کارهایتان را پشت گوش می اندازید
پشت گوش انداختن کارها خوشبختی را می بلعد. با پذیرش نقشی منفعل در زندگی و پشت گوش انداختن کارها، عملاً شما دست رد بر سینه ی تصمیمات مهم در زندگی خواهید زد.
اگر امکان تصمیم گیری از شما سلب شود، افراد دیگر و شرایط محیطی برای شما تصمیم گیری خواهند کرد.
و خب مسلماً دیگران در جهت حمایت یا مبارزه برای بدست آوردن خوشبختی شما ملزم به انجام وظیفه نیستند. اکثر اوقات، آنها نگران حل مشکلات شخصی خود و بنا نهادن پایه های خوشبختی خودشان هستند.
به تعویق انداختن کار امروز به فردا موجب بروز مشکلات جدیدی برای سرمایه و فعالیت شما می شود. مسائل کوچکی که فقط با صرف تلاشی چند دقیقه ای قابل حلند می توانند با سرسری گرفته شدن از جانب شما به معضلاتی بغرنج تبدیل شوند.

تکنیک ساده و کوتاه مدتی به نام «قانون پنج دقیقه» وجود دارد، که می تواند به شما در مقابله با پشت گوش انداختن کارها کمک کند و تحولی جدید در زندگی شما ایجاد کند.
این تکنیک خیلی ساده است. اگر فعالیتی مستلزم صرف زمانی زیر 5 دقیقه باشد، آن را انجام دهید و کلکش را بکنید. اجازه ندهید انجام آن به تعویق بیفتد، و بر روی انبوه زیادی از سایر کارهایتان انباشته شود، شانه هایتان را بالا نیاندازید و سرسری از کنار آن رد نشوید… بی درنگ انجامش بدهید.
مشاهده چگونگی تأثیر این قانون بر روتین شدن و سامان گرفتن امورات، شما را شگفت زده خواهد کرد.
22- از اشتباهات خودتان درس نمی گیرید و رشد نمی کنید
اشتباهات نقش مهمی در رشد هر فرد ایفا می کنند. فقط با ارتکاب اشتباهات و خراب کاری هاست که می توانیم تشخیص دهیم چه چیزی برایمان خوب نیست.
چه اتفاقی می افتاد اگر همیشه هر چیزی در جای صحیح خود قرار داشت و به درستی انجام می شد؟ به احتمال زیاد آسودگی خاطر شما را فراهم می کرد. شاید کم کم به قرار گرفتن هر چیزی در سرجای خود عادت می کردید و این توقع در شما به وجود می آمد که هر کاری که انجام می دهید درست است.
اما زندگی واقعی به این شکل نیست.
تعداد افرادی که به موفقیت سریع پس از انجام کارشان می رسند، انگشت شمار است. مهم نیست چه اندازه تحقیق کنید یا برنامه ریزی داشته باشید، حادثه خبر نمی کند، و تنها واکنش شما در مواجهه با آن تلاش برای به حداقل رساندن آسیب وارد شده است.
برخی از افراد اشتباهات و شکست های خود را در حکم یک فاجعه خیلی بزرگ تلقی می کنند، با وجود اینکه مقصر اکثر این اشتباهات خود آنها نبوده اند.
موثرترین روش رسیدن به مثبت اندیشی و حذف افکار منفی در زندگی
والدینی که بیش از حد مراقب فرزندانشان هستند و برای جلوگیری از مواجه شدن آنها با شکست اجازه کسب تجارب اشتباه را از فرزندان خود دریغ می کنند، امکان چگونگی برخورد با مشکلات را از آنان سلب و سبب بروز معضلات شخصیتی در فرزندشان می شوند.
اما اینطور نیست. اشتباه برای همه اتفاق می افتد. موضوع مهم نحوه برخورد صحیح شما با آن اشتباه است.
به جای مخفی شدن و فرار از اشتباهات، باید از آنها درس گرفت و بالغ تر شد.
23- به اندازه کافی صبور نیستید
صبوری ویژگی مثبتی است. جمله ای کلیشه ای و هدفمند.
از آنجایی که تعداد کمی از خصلت های خوب سریع و آسان شکل می گیرند، صبوری یک ویژگی مثبت به شمار می رود. ساختن چیزهای ارزشمند نیازمند صرف زمان، کار منظم، شکست و تلاش مجدد است.
بیشتر هنرمندان و مخترعان مجرب بر این موضوع اذعان دارند که شما نمی توانید چیزی را یکباره ایجاد کنید و آن چیز شگفت انگیز باشد.
برای ایجاد یک زندگی شگفت انگیز، خوشبختی را بسازید، شغل رویایی خود را انتخاب کنید، و فرد درستی را برای زندگی مشترک پیدا کنید و البته همه این موارد را با چاشنی صبر و حوصله انجام دهید.
ما در جامعه ای خیلی عجول زندگی می کنیم که در آن کالاهای مصرفی بر اساس تقاضا و ضرورت وجود دارند. خوشبختی به هیچکدام از این چیزها تعلق ندارد.
مهم نیست شما تا چه اندازه صبور هستید، سعی کنید تا حد امکان بر صبوری خود بیفزایید.
صبوری باید با هدف تعیین شده متعادل باشد. فراموش نکنید که بر روی خطی که از صبوری می گذرد نقطه ای وجود دارد که می گوید: این هدف شاید جواب ندهد، باید سراغ برنامه ی دیگری بروم.
24- وقت زیادی صرف تماشای صفحه نمایش ها می کنید
تماشای زیاد صفحه نمایش برای سلامتی مضر است. همچنین باعث کاهش سطح توانایی ما در تعامل با زندگی، بالندگی و تحول می شود.
درسته، سرچ کردن یک سریال در نتفلیکس در حالی که روی کاناپه لم داده اید به نظر روش چندان بدی برای سپری کردن یک روز نیست، اما با این کار یک منبع فوق العاده ارزشمند که قابل بازگشت نیست را به هدر خواهید داد: زمان. شما همانند هر کس دیگری در این دنیا، فقط 24 ساعت در روز و 7 روز در هفته در اختیار دارید.
اینکه چگونه از زمان محدودی که برای تغییر زندگی دارید استفاده کنید تأثیر مستقیمی بر پیشرفت و شکل گیری سرانجام زندگی تان خواهد داشت.
موثرترین و جدیدترین روش مقابله با استرس و کنترل 100درصد آن 
اغلب مردم علاقه چندانی به سحرخیزی و ورزش، مطالعه یا انجام کارهای سختی که لازمه ی شکل گیری و ساختن زندگی شان است، ندارند. از نظر آنها این فعالیت ها طاقت فرسا هستند و ترجیح می دهند فعالیت در راستای لم دادن روی کاناپه را در پیش بگیرند.
تماشای تلویزیون یا فیلم و سریال، زوال فکری به واسطه شبکه های اجتماعی، یا تلف کردن وقت برای بازی های ویدئویی موجب شکل گیری یک زندگی بهتر و شادتر برای شما نمی شود. این فعالیت ها فقط وقت تلف کن هایی هستند که هر چه بیشتر به آنها بها بدهید زمان بیشتری از زندگی خود عقب خواهید افتاد.
شکی نیست که استراحت و ریلکس کردن مهم و ضروری هستند. اما در نظر داشته باشید زمان محدودی که در اختیار دارید صرف دست و پا زدن برای بیرون آمدن از این گرداب وقت تلف کن نشود.

[ad_2]

Source link

چطور به خودمان آرامش دهیم؟ (14 ترفند برای بزرگسالان)

[ad_1]

آرامش دادن به خود، بخش جدایی ناپذیری از طبیعت همه ما انسانهاست. ما حتی در دوران شیرخوارگی هم برای اینکه به آرامش برسیم از کارهایی مثل مکیدن انگشت شست استفاده می کردیم. حالا که بزرگتر شده ایم، دیگر این کار به اندازه دوران کودکی باعث آرامشمان نمی شود؛ بنابراین باید دنبال تکنیک ها و راه های موثرتری برای ایجاد آرامش در خودمان و از بین بردن احساسات منفی و مخرب باشیم.
تصویر بالا را ببینید. یک کودک در حال آرامش دادن به خودش است (با مکیدن انگشتان دست). هر کسی روشی برای آرامش دادن به خودش دارد اما اصول یکی ست. در این مطلب بهترین ترفندها برای اینکه به خودتان آرامش دهید را معرفی می کنیم.
اما قبل از اینکه به بررسی روش های آرامش دادن به خودمان بپردازیم، بیایید ببینیم اصلا هدف از این کار چیست و چرا باید به خودمان آرامش بدهیم؟
۱۵ نکته ی بسیار موثر برای داشتن یک زندگی شاد طبق جدیدترین تحقیقات روز دنیا
هدف ما از آرامش دادن به خودمان چیست؟
زندگی پر از استرس و فشار است. میان اینهمه دغدغه و تنش، گهگاهی آدم های نامهربان و بی رحم هم پیدا می شوند که با کارهایشان آرامش را از ما می گیرند. از طرف دیگر، آشفتگی، فقر، حوادث ناراحت کننده و فاجعه آمیز نیز برای هر کسی ممکن است پیش بیاید. کنار آمدن با پیامدهای این اتفاقات کار سختی است و ممکن است شما را در فشار و ناراحتی قرار بدهد.
گاهی اوقات هم ممکن است روابط عاطفی تان خوب پیش نرود، شغلتان را از دست بدهید یا بدهی بالا بیاورید و همه چیز برایتان ناراحت کننده و ناخوشایند بشود. علاوه بر همه اینها، ممکن است کسی به یک بیماری روحی هم مبتلا شود و آن وقت همه چیز برایش چالش برانگیزتر و سخت تر می شود.
به خاطر همه این موارد است که ما باید یاد بگیریم چطور به خودمان آرامش بدهیم. وقتی اینهمه ناراحتی، استرس و فشار روی هم جمع می شوند، استفاده از روش های آرامش دهی به خودمان می تواند بار سنگین این عوامل را از روی دوشمان بردارد.

آرامش دادن به خود، در واقع مدیریت احساسات منفی به شکل موثر است که باعث می شود بتوانید با اتفاقات بد و ناراحت کننده به شیوه درستی کنار بیایید. این تکنیک ها به شما کمک می کنند تا آشفتگی و هرج و مرج را از ذهنتان پاک کنید و تاثیر استرس روی بدنتان را کاهش بدهید.
استرس به خودی خود تاثیر منفی و مخربی روی بدن می گذارد. از بی خوابی های شبانه گرفته تا تشدید علائم بیماری های روانی و همچنین ناراحتی های جسمی، همه و همه جزو عوارض استرس محسوب می شوند.
بهترین تکنیک های آرامش دادن به خود چیست؟
هر کسی به روش خاص خودش به خودش آرامش می دهد؛ بنابراین نمی توان یک روش مشخص و واحد برای این کار ارائه داد. در واقع بهترین روش برای آرامش دادن به خود، روشیست که برای شما مفید است. فقط یادتان باشد از هر روش چند بار استفاده کنید تا مطمئن شوید موثر یا بی اثر است، بعد سراغ روش های دیگر بروید.
روش های خود مدیریتی روی استرس و مسائل مربوط به سلامت روح و روان معمولا خیلی زود و سریع جواب نمی دهند و شما باید برای چند مدت از آنها استفاده کنید تا موثر واقع شوند.
علائم، علل و جدیدترین راه های درمان قطعی استرس کم تا شدید
تکنیک های آرامش دادن به خود، شامل روش هایی برای تمرکز ذهن و دور کردن فکر شما از آشفتگی ها و پریشانی هاست. این روش ها به شما کمک می کنند تا از فکر و خیال بیرون بیایید و تمرکزتان را روی موارد مثبت معطوف کنید.
موثرترین تکنیک های آرامش دادن به خود شامل موارد زیر می شوند:
1- حمام آب گرم را امتحان کنید
حمام آب گرم و استفاده از رایحه های مطبوع موقع حمام کردن به شما کمک می کند تا احساسات منفی را از خودتان دور کنید و به آرامش برسید. نشستن در وان آب گرم باعث تسکین پیدا کردن بدن می شود. با این کار عضلات بدنتان شل می شوند و فشار از روی آنها برداشته می شود تا شما احساس آرامش پیدا کنید.
2- یک تکه یخ بمکید
سرمای شدید یخ توجه شما را به قطعه یخ جلب می کند. وقتی یخ را در دهانتان می گذارید، ذهن شما همه چیز را رها می کند و فقط به سرمای یخ توجه می کند. به این ترتیب می توانید تمرکزتان را از روی افکار منفی بردارید و به چیز دیگری معطوف کنید.
4 حرکت یوگا جهت ارتقای آرامش (برای افراد مبتدی-متوسط)
3- یک پتوی سنگین روی خودتان بیندازید
پتوی سنگین می تواند استرس و اضطراب شما را کمتر کند. فشار وزن پتو آرامش بخش است و باعث می شود تا سیستم عصبی تان در حالت استراحت قرار بگیرد و آرام شود. این کار در کاهش افکار مضطرب و نگران کننده و همینطور پایین آوردن ضربان قلب و تنفس سریع هم موثر است.
4- از تکنیک تنفس مربعی استفاده کنید
تنفس مربعی یکی از تکنیک های رسیدن به آرامش است. برای انجام این روش، 4 ثانیه هوا را به داخل ریه هایتان استنشاق کنید، برای 4 ثانیه آن را در سینه نگه دارید و در نهایت طی 4 ثانیه بازدم کنید. 4 ثانیه بعد دوباره همین مراحل را تکرار کنید.
موقع انجام این روش ثانیه ها را بشمارید و روی شمارش و نفس کشیدنتان تمرکز کنید. تمرینات تنفسی یکی از رایج ترین و موثرترین روش ها برای کاهش اضطراب و رسیدن به آرامش محسوب می شوند.

5- افکار منفی را با افکار مثبت خنثی کنید
افکار منفی باعث افزایش احساسات منفی در ما می شوند. شما نمی توانید وقتی همه ذهنتان را با افکار منفی و ناامید کننده پر کرده اید انتظار داشته باشید احساس آرامش کنید! به جای اینکه روی افکار منفی تمرکز کنید سعی کنید فکرهای مثبت به ذهنتان بیاورید.
از خودتان بپرسید چطور می توانم کاری کنم که اوضاع خوب پیش برود؟ چه کارهای درست و خوبی می توانم انجام بدهم؟ حتی اگر مورد مثبت و خوبی به ذهنتان نرسید فقط سعی کنید منفی بافی نکنید.
6- به خودتان یادآوری کنید که شما مسئول کارهای دیگران نیستید
خب، گاهی اوقات شما مسئول کارهای دیگرانید؛ مثلا اگر پسر کوچکتان شیشه پنجره کسی را بشکند شما مسئولید و باید جوابگو باشید. اما در اکثر مواقع اینطور نیست. شما مسئول اعمال دیگران نیستید پس چرا باید وقت و انرژی با ارزش خودتان را برای کارهای دیگران تلف کنید؟
هر وقت از عملکرد یا کارهای دیگران ناراحت شدید این را به خودتان یادآوری کنید که شما مسئول کارهای بقیه نیستید و نباید آرامشتان را به خاطر آنها بر هم بزنید.
140 عادت بدی که باید آنها را ترک کنیم (مگا لیست)
7- از روش مراقبه بصری استفاده کنید
مراقبه یا مدیتیشن بصری با چیزی که اغلب مردم درباره مراقبه می دانند متفاوت است. این کار بیشتر روی تمرکز روی یک شئ خاص و خالی کردن ذهن از هر چیزی دیگری به جز آن متمرکز است.
به عنوان مثال می توانید یک شمع روشن کنید و به شعله آن نگاه کنید. روی شعله، فتیله، موم، دود و بوی شمع تمرکز کنید. اگر اعتقادات مذهبی دارید می توانید روی یک نماد معنوی یا چیزی که به آن معتقدید و از آن حس خوبی می گیرید تمرکز کنید.
8- فیلم خنده دار نگاه کنید
با دیدن یک نمایش یا فیلم خنده دار می توانید ذهنتان را از افکار منفی و ناراحت کننده دور کنید. نه تنها تحریک حس بینایی باعث تمرکز شما روی چیزی به جز افکار و احساسات منفی می شود، بلکه خندیدن هم باعث ترشح هورمون هایی در مغز می شود که ذهنتان را شاداب تر و بازتر می کنند.
9- یک فنجان چای داغ بنوشید
نوشیدن چای داغ هم به شما آرامش می دهد و هم ذهنتان را از مسائل ناراحت کنند دور می کند. عطر و طعم چای توجه شما را به خودش معطوف می کند و شما را از دنیای افکار و خیالاتتان بیرون می کشد. علاوه بر این گرمای چای از روی زبان تا رسیدن به معده احساس می شود و حواس شما را از فکر کردن به چیزهای دیگر پرت می کند.
50 نکته ساده که زندگی تان را زیر و رو می کنند (تغییر مثبت)
10- با حیوان خانگی تان بازی کنید
حیوانات خانگی منبع فوق العاده ای برای آرامش گرفتن و دریافت عشق بی قید و شرط هستند. اگر دچار پریشان حالی و ناآرامی شده اید توصیه می کنیم مدتی را با یک حیوان خانگی بگذرانید. توجهتان را روی آن متمرکز کنید، با او بازی کنید، او را نوازش کنید و ببینید چطور استرس ها به مرور کمتر و کمتر می شوند و به آرامش می رسید.
11-صبور بودن را هر روز تمرین کنید

با استفاده از راهکارهای ساده ی زیر میتوانید صبور بودن را هرروز تمرین کنید. به این ترتیب، توانایی های شما برای آرام ماندن در مواجهه با استرس افزایش میابد:

هر گاه به فروشگاه، نانوایی و… میروید، در صف های طولانی تر بایستید
پیاده روی های طولانی مدت داشته باشید
اگر میخواهید به دوستانتان آرام بودن را یاد دهید، این موارد را به آنها هم بگویید تا مانند شما بتوانند از استرس دور شوند.
اگر چیزی باعث خشم شما می شود با این روش خشم خود را کنترل کنید!

12-کسی که دوست دارید باشید را تجسم کنید
شاید دلیل اینکه دلتان می خواهد زندگی تان را از نو شروع کنید این باشد که تبدیل به فردی شده اید که او را نمی شناسید. شاید تبدیل به کسی شده اید که ویژگی ها و خصوصیات رفتاری اش را دوست ندارید. شاید برایتان سخت است که خودتان را به این شکل بپذیرید و وقتی در آینه به خودتان نگاه می کنید به نظرتان به یک غریبه خیره شده اید.
شاید به خاطر آسیب روحی و رنج هایی که کشیده اید عوض شده اید، بدبین شده اید و دیگر نمی توانید به کسی اعتماد کنید. شاید مغرور شده اید، سطحی نگر شده اید یا اعتماد به نفستان را از دست داده اید.
13-با افرادی که مانع راهتان می شوند یا منفی باف هستند خداحافظی کنید
موقع فکر کردن به زندگی تان ممکن است متوجه شوید یکی از جنبه هایی که باید روی آن کار کنید روابطتان با دیگران است. اگر افراد خاصی در زندگی تان وجود دارند که شما را به عقب هل می دهند و مانع پیشرفتتان می شوند، وقتش رسیده که با آنها خداحافظی کنید.
از افراد سمی و کسانی که انرژی منفی دارند فاصله بگیرید. با این کار می توانید وقت بیشتری را در کنار افرادی دوستشان دارید و آنها هم شما را دوست دارند بگذرانید.
14- ویدیوی کوتاه زیر را حتما ببینید

دانلود ویدیو

از آرامش دهنده های ناسالم دوری کنید
همانطور که دیدید روش های زیادی برای آرامش دادن به خودمان وجود دارد. بیشتر این موارد با ایجاد احساسات خوب و مثبت در شما و پرت کردن حواستان و متمرکز کردنتان روی چیزی به جز افکار منفی، به شما آرامش می دهند.
البته روش های ناسالم و مخربی هم این وسط وجود دارد که بعضی ها برای آرامش گرفتن از آنها استفاده می کنند ولی باید از این موارد دوری کرد. این کارها شاید باعث شوند که خیلی زود و سریع به آرامش برسید؛ اما در دراز مدت آسیب های زیادی به شما می زنند.
برخی از آرامش دهنده های مخرب و ناسالم عبارتند از:

مصرف مشروبات الکلی یا مواد مخدر
دوری و اجتناب طولانی مدت از مشکلات و مسائل
خودزنی
رابطه جنسی پرخطر یا هرزگی
رفتارهای خود تخریبی
سیگار کشیدن
قماربازی
کم یا زیاد غذا خوردن
مصرف مواد غذایی بی ارزش
زیاد کار کردن
کم یا زیاد خوابیدن

بعضی از مواردی که در بالا اشاره کردیم در حد اعتدال می توانند کمک کننده باشند. قرار نیست از همه چیز دوری کنید و به خودتان خیلی سخت بگیرید، بلکه باید از هر چیزی در حد اعتدال استفاده کنید. مثلا خوابیدن و استراحت کردن اگر به اندازه کافی و مناسب باشد می تواند شما را به آرامش برساند.
ولی خیلی از موارد بالا مثل مصرف الکل یا مواد مخدر حتی در مقادیر کم هم آسیب زننده هستند و باید از آنها دوری کرد. به جای استفاده از چنین مواردی، سعی کنید موارد مثبت را به عادت های همیشگی تان برای رسیدن به آرامش تبدیل کنید.
دنبال آرامش دائمی هستید؟ 17 ترفند برای اینکه همیشه ذهن آزاد و مثبتی داشته باشیم
شاید الان با اتخاذ روش های ناسالم به آرامش و تسکین موقتی برسید، ولی چند سال بعد دچار عواقب و پیامدهای آنها می شوید و باید خودتان را از چاهی که در آن افتاده اید نجات بدهید. پس به جای دنبال کردن روش های غلط، با پیگیری عادات سالم و درست و در دراز مدت، استرستان را مدیریت کنید و به آرامش برسید.

[ad_2]

Source link

روانشناسی رنگ آبی، معنای آن و حقایقی جالب

[ad_1]

مردم مدت هاست بر این باورند که رنگ های خاص می توانند خلق و خو و احساسات مختلفی ایجاد کنند و نتایج برخی مطالعات نشان داده است که رنگ ها می توانند اثرات روانی مختلفی بر انسان داشته باشند. در این میان رنگ آبی چه حسی در شما ایجاد می کند؟
آبی رنگی است که معمولاً در طبیعت یافت می شود به عنوان مثال، آبی کمرنگ در آسمان روز و آبی تیره در اعماق آبها دیده می شود. به همین دلیل از رنگ آبی، بعنوان یک رنگ باثبات و آرامش بخش یاد می شود. با این حال رنگ آبی ممکن است گاهی بعنوان رنگ یخ زدگی، دوری یا حتی سردی هم به نظر برسد.
رنگ آبی، رنگی پرطرفدار است که موجب آرامش، رفع خستگی روحی و جسمی، احساس امنیت و افزایش اعتماد بنفس می شود. آبی یک رنگ سرد و جزء رنگ های اصلی ست. اما رنگ آبی چه چیزهایی را در ذهن ما تداعی می کند؟ این رنگ برای توصیف آسمان و دریا بکار می رود و نماد صداقت، وفاداری، هوش، اعتماد بنفس و… است. جالب است بدانید که رنگ آبی، یکی از پرطرفدارترین رنگ های دنیا محسوب می شود و مردان علاقه ی زیادی به آن نشان می دهند.
روانشناسی رنگها (9 رنگ اصلی و محبوب ترین آنها)
خواص و نیروی رنگ ها با هم متفاوت است و هر کدام تاثیر متفاوتی بر روح و جسم انسان دارد. آبی نیز از این قاعده مستثنی نیست و مانند سایر رنگ ها، نشاندهنده ی برخی از خصوصیات شخصیتی افراد است. اگر شما (یا فرد مورد علاقه تان) از طرفداران این رنگ زیبا هستید، این مطلب را از دست ندهید. در اینجا با روانشناسی رنگ آبی و خصوصیات شخصیتی افرادیکه به این رنگ علاقه دارند، آشنا می شوید.
رنگ آبی نشان دهنده چیست؟
رنگ آبی نشان دهنده طبیعت، دریا و آسمان است. این رنگی ست که نواحی مختلف کره ی زمین را از یکدیگر جدا می کند و نماد وفاداری و صداقت است. کسانی که به این رنگ زیبا علاقه دارند، عاشق آب و طبیعت هستند.
در این قسمت نکات بیشتری در مورد رنگ آبی یاد می گیرید:
تاثیر رنگ آبی بر جسم و بدن
همانطور که گفتیم، رنگ آبی بسیار آرامش بخش است، اما دلیل این امر چیست؟ دلیل آرامش بخش بودن رنگ آبی این است که ضربان قلب، فشار خون و حتی دمای بدن را کاهش می دهد. رنگ آبی می تواند بر روی غده هیپوفیز تأثیر بگذارد، الگوی خواب را تغییر دهد و علاوه بر این تنفس را آهسته تر کند. نتایج مطالعات مختلف نشان داده است که نور آبی حافظه را تقویت می کند و حتی می تواند برخی از باکتری ها را از بین ببرد!
نماد و معنی رنگ آبی
رنگ آبی یادآور آسمان و دریا و رنگ شجاعت و فداکاری است. این رنگ نشان دهنده سفرهای درون نگرانه است و نمادی از هوش و درک انسان می باشد. اما مفهوم رنگ آبی همیشه مثبت نیست و گاهی اوقات با مفاهیمی مانند افسردگی نیز همراه است. آبی به جای ایجاد شور و اشتیاق، بیشتر موجب آرامش می شود. آبی در لغت به معنای “به رنگ آب” و “نیلی” است.
حقایقی در مورد رنگ آبی
خوب است که در اینجا با چند حقیقت در مورد رنگ آبی آشنا شوید:

رنگ آبی به جنسیت خاصی تعلق ندارد و هم زنان و هم مردان، به این رنگ علاقه نشان می دهند اما مردها، علاقه ی بیشتری به آن دارند.
رنگ آبی، رنگ محبوب استفاده شده در خمیر دندان هاست.
جغدها تنها پرندگانی هستند که قادر به دیدن رنگ آبی می باشند.
نتایج تحقیقات نشان داده است که انسان ها در اتاق های آبی رنگ، خلاق تر هستند و عملکرد بهتری دارند.
پشه ها به رنگ آبی، دو برابر رنگ های دیگر جذب می شوند.

جالب است بدانید که رنگ آبی مفاهیم مثبت و منفی در بر دارد که در این قسمت به آنها اشاره شده است.
جنبه های مثبت رنگ آبی
به طور معمول رنگ زیبای دریا و آسمان، احساسات مثبتی در انسان ایجاد می کند. این رنگ مفاهیمی مانند امنیت، محافظت، رشادت و وفاداری را به ذهن انسان متبادر می کند. رنگ آبی با استراحت آرام، بینش عمیق و تحقق معنوی همراه است. ثبات، خرد و تسکین دردها، دیگر مفاهیم مثبت این رنگ زیبا است. استفاده از رنگ آبی در دکوراسیون منزل بسیار چشم گیر است و موجب کاهش هیجانات درونی بدن و احساس اطمینان و امنیت می شود.
جنبه های منفی رنگ آبی
رنگ نیلی دریاهای طوفانی می تواند مفاهیم تهدیدآمیز یا ترسناکی را به همراه داشته باشد. این رنگ احساساتی مانند اسرار نهفته و راز آلود، حس ناآرامی یا ترس در انسان ایجاد می کند. استفاده بیش از حد از رنگ آبی می تواند احساس سرما، بی احساسی و حتی دوری ایجاد کند. علاوه بر این، ارتباطی بین رنگ آبی با افسردگی و غم و اندوه نیز وجود دارد و آبی پررنگ، القا کننده ی شب و تاریکی است.
10 نکته کوتاه ولی کاربردی روانشناسی شخصیت (ثابت شده)
تاثیر رنگ آبی و نیلی بر چاکراهای بدن
منظور از چاکرا در آیین هندوها، مراکز انرژی در بدن است. بسته شدن چاکراها، باعث بیماری یا بروز مشکل در انسان می شود. جالب اینجاست که چاکراهای بدن از رنگ ها تاثیر می پذیرند یا به عبارت دیگر هرکدام از چاکراها دارای یک رنگ مخصوص می باشند. 7 چاکرای اصلی در بدن انسان وجود دارد که رنگ آبی و نیلی، بر 2 مورد از آنها تاثیر می گذارد.
آبی: رنگ آبی، مرتبط با چاکرای گلو می باشد که به آن ویشودها هم گفته می شود. این چاکرا در گلو واقع شده است و به گلو، گردن، دست ها و بازوها مرتبط است. چاکرای گلو با گفتار و شنوایی ارتباط دارد و ارتباط معنوی را تقویت می بخشد. باز کردن چاکرای گلو باعث بهبود ادراک می شود. برای کمک به عملکرد چاکرای گلو، سنگ های قیمتی مانند فیروزه، زمرد، لاجورد، سودالیت و کوارتز مورد استفاده قرار می گیرند.

نیلی: رنگ نیلی مرتبط با چاکرای چشم سوم یا پیشانی است که به آن آجنا هم گفته می شود. این چاکرا بین ابروها قرار دارد و در واقع عامل پیوند ما با ناخودآگاهی جهانی است. باز کردن این چاکرا می تواند به بینایی روشن، شهود و صداقت کمک کند و احساس ناامیدی را کاهش دهد. سنگهای قیمتی مانند آمیتیست، سنگ ماه (مون استون) و سوجیلایت به عملکرد این چاکرا کمک می کنند.

روانشناسی رنگ آبی

آبی رنگ مورد علاقه ی بسیاری از افراد در سراسر جهان است. این رنگ بیشتر مورد پسند آقایان است.
افرادیکه رنگ آبی را دوست دارند، آن را رنگی آرامش بخش می دانند که می تواند محافظه کارانه و سنتی به نظر برسد.
آبی احساس آرامش و متانت در انسان ایجاد می کند. آبی، رنگ ملایمت، آرامش، ایمنی و نظم است.
رنگ آبی اغلب به عنوان نماد ثبات و قابلیت اطمینان در نظر گرفته می شود. شرکت هایی که می خواهند تصویری از امنیت ارائه دهند، اغلب در تبلیغات و بازاریابی خود از رنگ آبی استفاده می کنند.
رنگ آبی می تواند احساسات منفی مانند غم و اندوه یا ترس هم ایجاد کند. به عنوان مثال پیکاسو در “دوره آبی” نقاشی های خود بسیار تنها، غمگین یا فراموش شده به نظر می رسد.
از رنگ آبی اغلب برای تزئین دفاتر کار استفاده می شود زیرا مطالعات نشان می دهد که افراد در اتاق های آبی، کارایی و عملکرد بهتری دارند و پربارتر عمل می کنند.
رنگ آبی می تواند ضربان قلب و دمای بدن را هم کاهش دهد.

بنظر شما افرادیکه به این رنگ علاقه دارند، چه خصوصیات و ویژگی هایی دارند؟ در این قسمت به پاسخ این سوال پی می برید.
20 نکته جالب روانشناسی که در 99 درصد شرایط زندگی مفیدند
شخصیت افرادیکه به رنگ آبی علاقه دارند، چگونه است؟

اگر شما از طرفداران رنگ آبی هستید، در این قسمت با خصوصیات و شخصیت خود آشنا شوید:

شما فردی صادق، صمیمی، قابل اعتماد و راز دار هستید و تمایل زیادی به اعتماد کردن به دیگران دارید.
قبل از انجام کاری، بخوبی به آن فکر می کنید و تمام جوانب کار را در نظر می گیرید. بعبارت دیگر هیچگاه تکانشی عمل نمی کنید.
شما فردی مسئولیت پذیر هستید و وظایف خود را بسیار جدی می گیرید.
از لحظات آرام لذت می برید و در تنهایی، به روزی که سپری کرده اید فکر می کنید.
شما فردی منظم، با برنامه و با پشتکار هستید و در زمینه های مورد علاقه تان، تلاش زیادی می کنید.
معمولاً پیروی از عقل را بر احساسات خود ترجیح می دهید. اما وقتی احساسات تان وارد عمل می شود، کنترل آن می تواند چالش برانگیز باشد.
شما قبل از توجه به خود، ترجیح می دهید که ابتدا از دیگران حمایت کنید.
دوست دارید همه چیز در جای خود مرتب و منظم باشد و فعالیت هایتان را بر پایه ی اصول و قواعد مشخص انجام می دهید.
فردی صمیمی هستید اما در جمع دوستان نزدیک تان، احساس راحتی بیشتری دارید.
به گذشته زیاد فکر می کنید و دوست دارید مورد تحسین و تمجید دیگران واقع شوید.

آبی یکی از محبوب ترین رنگ هاست و جالب است بدانید که باعث کاهش اشتها می شود! حتی برخی از متخصصان کاهش وزن توصیه می کنند که برای کاهش اشتها، در ظروف آبی غذا بخورید. آبی (به جز زغال اخته و برخی آلوها) به ندرت در غذاها و خوراکی ها یافت می شود. علاوه بر این، مردم به رنگ غذاها توجه زیادی می کنند و رنگ آبی غذا بعنوان نشانه ای از فساد یا سم تلقی می شود.
روانشناسی رنگها: هر رنگ چه معنایی دارد و چه تاثیری بر فرد می گذارد؟
در این قسمت با 5 مورد دیگر از ویژگی های شخصیتی افرادیکه به رنگ آبی علاقمند هستند، آشنا می شوید.
1- هوش: رنگ آبی با خلاقیت مرتبط است و ثابت شده است که طیف های مختلف این رنگ می توانند باعث بهبود تمرکز، تحریک تفکر و ایجاد شفافیت ذهنی شوند. این یک رنگ عالی برای محیط کار است زیرا در کنار آرامش، موجب تحرک ذهنی هم می شود.
مطالعات نشان داده است که طیف های مختلف رنگ آبی می تواند باعث بهبود تمرکز، تحریک تفکر و ایجاد شفافیت ذهنی شود و بعلاوه باعث بهبود بهره وری نیز می شود. آبی رنگ خوبی برای مطالعه و کار است، چون همانطور که گفتیم، موجب احساس آرامش و افزایش تحرک ذهنی در افراد می شود.
2- آرامش: همانطور که قبلاً ذکر شد، رنگ آبی باعث ایجاد آرامش می شود. این رنگ اغلب با آرامش دریا و شفافیت آسمان های آبی همراه است. مطالعات علمی نشان می دهد که رنگ آبی ضربان قلب و تنفس را کند می کند، بنابراین می تواند رنگ خوبی برای کمک به مراقبه یا آرامش باشد.
3- احساسات: رنگ آبی به دلیل خواص روانشناختی خود، باعث ایجاد حس آرامش و اطمینان می شود. یکی از جنبه های منفی این رنگ همانطور که در بالا هم اشاره شد، کاهش اشتها است و علاوه بر این ممکن است نشانه ی دوری و فقدان احساسات باشد.
4- اعتماد به نفس: رنگ آبی رنگی ست که بر خلاف رنگ های سرد دیگر، بیشتر به چشم می آید. کسانی که به رنگ آبی علاقه دارند، معمولا اعتماد بنفس بالایی دارند. این رنگ موجب ایجاد اعتماد بنفس و حس اطمینان می شود.
5- سردی: اغلب گفته می شود که رنگ آبی به دلیل واکنش های آرامش بخشی که دارد، یک رنگ سرد و بدون احساس است. افرادی که به رنگ آبی علاقه دارند بسیار باهوش، آرام و منطقی هستند.
نتیجه گیری
بطور خلاصه، ویژگی شخصیتی کسانی که به رنگ آبی علاقمند هستند این است که افرادی خونسرد و منطقی می باشند و در زمان رویارویی با احساساتشان، یا بسیار بدخلق و بیش از حد احساساتی می شوند و یا خونسرد و بی تفاوت عمل می کنند.
این افراد در ظاهر اعتماد به نفس و احساس خود کنترلی بالایی دارند، اما ممکن است نقاط ضعف خود را پنهان کنند.
پیدا کردن دوستانی که به این رنگ علاقمند هستند بسیار خوب است زیرا آنها بسیار مراقب دوستان خود هستند و به نیازهای آنها توجه زیادی دارند. این افراد بسیار خوش مشرب و اجتماعی می باشند.
روانشناسی رنگ ها در تبلیغات: همه نکات کاربردی
افرادیکه به رنگ آبی علاقمند هستند، کیس های بسیار مناسبی برای ازدواج هستند زیرا در زندگی بسیار وفادار، قابل اعتماد و صادق هستند.
این افراد بیش از هر چیز دیگری می خواهند در روابط عاشقانه خود متعهد باشند و مورد عشق، علاقه و تمجید شریک زندگی خود واقع شوند.
اگر شما هم فردی هستید که به رنگ آبی علاقه ی زیادی دارید و از طرفی طالب پیشرفت هستید، باید یاد بگیرید که به احساسات تان توجه کنید، خودتان را دوست داشته باشید و بجای در اولویت قرار دادن دیگران و نیازهای آنها، ابتدا به خودتان توجه کنید.
منبع 1 منبع 2 منبع 3

[ad_2]

Source link

چرا از قضاوت دیگران می ترسیم؟ 15 راهکار واقعا موثر

[ad_1]

آیا شما هم جزو کسانی هستید که از قضاوت دیگران درباره خودتان می ترسید؟ آیا مدام نگران این هستید که دیگران درباره شما چطور فکر می کنند؟ آیا این ترس و اضطراب روی زندگی تان تاثیر منفی گذاشته است؟
در صورتی که جوابتان به سوال های بالا مثبت است، مطلب امروز ما برای خود شما نوشته شده. ما قرار است حقایقی را با شما در میان بگذاریم که ترس از قضاوت شدن را از بین می برند. هر چه بیشتر بتوانید با این افکار مخرب مقابله کنید، ذهنتان کمتر درگیر چنین مسائل بی ارزشی می شود و لذت بیشتری هم از زندگی می برید.
آماده اید؟ خیلی خب، شروع می کنیم!
1- شما چیزی کم ندارید
احتمالا این جمله را بارها و بارها شنیده اید؛ اما آیا به معنی آن هم فکر کرده اید؟ شما، یعنی همانی که دیروز بوده اید، امروز هستید و فردا خواهید بود چیزی کم ندارید و باید خودتان را به همین شکلی که هستید دوست داشته باشید.
شما نه کمبودی دارید نه ناقص هستید و نه شکسته. شما به اندازه کافی خوب هستید. مطمئنا شما هم مثل هر کس دیگری ایراداتی دارید اما این مساله نباید باعث شود خودتان را پایین تر از دیگران بدانید.
هر روز صبح که از خواب بیدار می شوید به خودتان بگویید: من به اندازه کافی خوب هستم. این جمله را هر زمان که احساس ترس از قضاوت دیگران شما را در بر گرفت نیز با خودتان تکرار کنید.
2- بیش از حد به خودتان سخت می گیرید
همه ما عیب و نقص هایی داریم و از وجود این عیب ها ناراحتیم. این احساس برای همه یکسان است؛ اما درباره شما کمی شدیدتر است چون قبل از اینکه دیگران شما را قضاوت کنند، خودتان را با سخت گیری بیش از حد مورد قضاوت قرار می دهید.
اگر این مساله را بفهمید و کاملا درکش کنید، احساس آزادی بیشتری خواهید کرد. در واقع چیزی که شما خودتان از قبل آن را به خودتان نگفته باشید به ذهن دیگران هم خطور نمی کند. اول باید از قضاوت های خودتان خلاص شوید و بعد به فکر خلاصی از ترس قضاوت دیگران بیفتید.
3- قضاوت های آدم هایی که نمی شناسید اصلا اهمیتی ندارد
از قضاوت افراد غریبه نسبت به خودتان واهمه دارید؟ یک لحظه مکث کنید و از خودتان بپرسید چرا؟ شما قرار نیست با این آدم ها تعامل داشته باشید پس اصلا قضاوت آنها چه اهمیتی دارد؟ واقعا طرز فکر و قضاوت کسانی که در پیاده روها یا مترو می بینید یا آنهایی که برای لحظه ای از کنارتان می گذرد چه دخلی به شما دارد؟
شما برای چند لحظه با این افراد برخورد می کنید و بعد پوووف! غیب می شوند! حتی اگر افکار عجیب و غریب یا ناخوشایندی درباره شما به ذهنشان آمده باشد تاثیر آنها روی زندگی شما صفر است. پس برای چیزی که اهمیت ندارد خودتان را ناراحت نکنید.
17 ترفند برای اینکه ذهن تان را از افکار منفی پاک کنید
4- قضاوت های افرادی که تازه ملاقات کرده اید موقتی است
همه ما موقع برخورد با افراد جدید در ذهنمان آنها را قضاوت می کنیم. کار خیلی شرم آوری به نظر می رسد اما این طبیعت همه ماست! شکل ظاهری یک فرد، صدای او موقع صحبت کردن و معرفی خودش و یا نوع دست دادنش باعث شکل گیری برداشت های اولیه ما از او می شود.
اما برداشت های اولیه دوام زیادی ندارند و موقتی هستند. مهمترین مساله، برداشت و قضاوت ما بعد از شناخت واقعی یک فرد است. در مورد شما هم همینطور است. وقتی دیگران خود واقعی تان را بشناسند، حتی اگر قضاوت های اولیه شان هم نسبت به شما خوب نبوده باشد، کم کم این احساسات منفی از بین می روند.

از این گذشته، اکثر مردم ترجیح می دهند دیگران را دوست داشته باشند تا اینکه از همه خوششان نیاید. پس فکر نکنید هر کسی که برای اولین بار شما را می بیند در ذهنش شروع به قضاوت های منفی می کند، بلکه دیگران دنبال پیدا کردن موارد مثبت و دوست داشتنی در شما هستند.
5- قضاوت ها همیشه بر نحوه تعامل افراد با شما تأثیر نمی گذارد
حتی اگر کسی قضاوت خاصی در مورد شما داشته باشد، قرار نیست همیشه در ارتباط او با شما تفاوتی ایجاد شود. ما ممکن است هزار و یک برداشت و قضاوت درباره آدم های مختلف داشته باشیم اما همچنان روابطمان با آنها خوب باشد.
حتی خیلی اوقات ممکن است علی رغم قضاوت هایمان، دیگران را واقعا دوست داشته باشیم. بنابراین اگر از این می ترسید که دیگران شما را قضاوت کنند، به خودتان یادآوری کنید که همیشه قرار نیست این قضاوت ها روابط شما را با بقیه خراب کنند. این دو مساله کاملا با هم فرق می کنند.
6- قضاوت های دیگران ممکن است مثبت هم باشند
تا به حال به این فکر کرده اید که قضاوت دیگران درباره شما همیشه منفی نیست و ممکن است مثبت هم باشد؟ بله، درست است. قضاوت های دیگران درباره شما ممکن است مثبت باشند؛ در حالیکه ما همیشه فکر می کنیم وقتی کسی در حال قضاوت ماست، فقط به موارد و نکات منفی فکر می کند.
در واقع خیلی از قضاوت های دیگران راجع به ما مثبت است و ما بی خبریم. اجازه ندهید ترس از قضاوت منفی دیگران فکر اینکه شما ویژگی های مثبتی هم دارید و به چشم می آید را تخریب کند.
50 نکته ساده که زندگی تان را زیر و رو می کنند (تغییر مثبت)
7- مردم هر جور که شده دیگران را قضاوت می کنند
شما هر طوری هم که باشید بالاخره خیلی ها راهی پیدا می کنند تا قضاوتتان کنند. پس چه دلیلی دارد که وقتتان را صرف نگرانی قضاوت دیگران کنید؟ شما حتی اگر نکته منفی و بدی هم نداشته باشید، باز هم چند نفر پیدا می شوند تا از شما ایراد بگیرند.
شما نمی توانید همه را راضی نگه دارید و نباید هم این کار را بکنید! دیگران را به حال خودشان رها کنید و بگذارید هر قضاوتی می خواهند درباره شما داشته باشند.
8- قضاوت یک شخص بازتاب ناامنی های خودش است
وقتی کسی شما را قضاوت می کند، مهم است که تشخیص بدهید این قضاوت از کجا ناشی می شود. در خیلی از موارد قضاوت و برداشت دیگران در واقع بازتاب احساس ناامنی شان است که در لایه های زیرین افکارشان وجود دارد.

قضاوت های دیگران درباره شما، نقاط دردشان هستند و آنها این نقاط را در دیگران جستجو می کنند تا کمتر احساس ناراحتی و رنج داشته باشند. خیلی اوقات اگر شما خود واقعی تان را نشان بدهید دیگران به شما حسادت می کنند. آنها نمی توانند خود واقعی شان را نشان بدهند چون خودشان هم از قضاوت دیگران می ترسند و واهمه دارند!
9- اکثر مردم انقدر مشغله دارند که وقتی برای قضاوت کردن شما ندارند
زندگی سخت است و اغلب مردم با چالش هایی روبرو می شوند که دست و پنجه نرم کردن با آنها سخت است. حتی اگر آنها شما را قضاوت کنند، باز هم افکار و مشغله های خودشان بیشتر از آن است که بخواهند مدام به شما فکر کنند.
فقط کافیست از خودتان بپرسید آخرین باری که تمام وقتتان را صرف فکر کردن درباره افکار ناخوشایند و قضاوت هایتان در مورد دیگران کرده اید چه زمانی بوده است؟ در واقع قضاوت های کوچک ما درباره افراد مختلف، در مقایسه با مشغله های بزرگی که داریم خیلی اهمیت به نظر می رسند. این مساله در مورد قضاوت دیگران درباره شما هم صدق می کند.
چنین قضاوت هایی برای یک لحظه به ذهن می رسند و بعد میان انبوهی از افکار بزرگتر و مهم تر شناور و سپس محو می شوند. پس چرا باید به آنها اهمیت داد؟ اگر بخواهیم واقعا منطقی به قضیه نگاه کنیم، در حقیقت این شما هستید که به این قضاوت ها می چسبید نه دیگران.
10- وقتی شما نقایصتان را می پذیرید، هیچ کس نمی تواند از آنها علیه شما استفاده کند
این جمله که در سریال بازی تاج و تخت هم از زبان تیریون لنیستر گفته شد حاوی معانی بسیار مهم و مورد توجهی است. بله، ما موجودات ناقصی هستیم، هیچ کس کامل نیست و هر کسی که ظاهر کامل و بی نقصی از خودش به نمایش می گذارد درست به همان اندازه در لایه های زیرین شخصیتش تَرَک دارد.
ولی وقتی شما عیب و نقص هایتان را بپذیرید و از وجودشان آگاه باشید دیگر کسی نمی تواند از آنها برای حمله به شما استفاده کند، چون شما قبول کرده اید که این ایرادات بخشی از شخصیت شما هستند و حداقل الان که در مسیر تکامل و رشد قرار دارید، این عیب ها هم وجود دارند و شاید در آینده ای نزدیک بتوانید برطرفشان کنید.
140 عادت بدی که باید آنها را ترک کنیم (مگا لیست)
قضاوت های یک شخص درباره شما و حتی حرف های تند و ناراحت کننده اش، زمانی که شما عیب و نقص هایتان را پذیرفته باشید نمی توانند باعث آزارتان بشوند.
11- افراد مخرب و بدخواه را از خودتان دور کنید
اگر کسی واقعا قصد دارد با قضاوت هایش به شما آسیب بزند و ناراحتتان کند، بهترین کاری که باید بکنید این است که جلویش را بگیرید. به هر روشی که خودتان می دانید این افراد را از زندگی تان دور کنید. آنها را از شبکه های اجتماعی تان حذف کنید، از تعامل و ارتباط شخصی داشتن با آنها خودداری کنید و اگر می توانید کاری کنید که اصلا آنها را نبینید.
چنین افرادی فقط انرژی منفی و مخرب تولید می کنند. حرف های آنها از دردهایشان سرچشمه می گیرد پس به شما ربطی ندارد و لزومی ندارد به قضاوت هایشان گوش کنید.
12- تحقیر و تمسخر به ندرت اتفاق می افتند
اگر از قضاوت شدن می ترسید، به احتمال زیاد از اینکه مورد تحقیر و تمسخر هم قرار بگیرید می ترسید. ولی حقیقت این است که خیلی بعید به نظر می رسد شما کاری را انجام بدهید که باعث تحقیر و تمسخرتان شود.
شما به خاطر این از قضاوت شدن می ترسید که مبادا کار خجالت آور یا مسخره ای انجام بدهید و دیگران تحقیرتان کنند یا به شما بخندند. در حالیکه اینها فقط بخشی از تصورات شما هستند، نه بیشتر! چنین لحظه ای فرا نمی رسد و کسی قرار نیست مسخره تان کند.

این اتفاق انقدر نادر است که اصلا ارزش نگرانی ندارد. از خودتان بپرسید وقتی از خانه بیرون می روید نگران این هستید که صاعقه به شما برخورد کند؟ نه! چون چنین اتفاقی واقعا بعید است. درست به همین اندازه، اینکه کار خجالت آوری بکنید و دیگران بخواهند تحقیر و مسخره تان کنند هم نادر و بعید است.
13- تایید و تعریف دیگران به شما آرامش و خوشحالی واقعی نمی دهد
طرف دیگر سکه ترس از قضاوت، تایید شدن است. ما نمی خواهیم مورد قضاوت قرار بگیریم بلکه می خواهیم همه ما را تایید و از ما تعریف کنند. ما می خواهیم لیاقت دوست داشتن و دوست داشته شدن را داشته باشیم. اما این فقط شروع ماجراست. تعریف و تمجید دیگران از شما برایتان آرامش و خوشحالی واقعی نمی آورد.
احساس آرامش و شادی چیزیست که به درون خود شما بستگی دارد نه به حرف های بقیه درباره تان. هیچ کس نمی تواند حرفی بزند یا کاری کند که باعث رضایت و خوشحالی همیشگی شما بشود. این اتفاق مخصوصا زمانی که کسی از شما تعریف های اغراق آمیز می کند و خودتان هم می دانید که چنین چیزی نیستید، صدق می کند.
14- اگر دست از قضاوت کردن دیگران بردارید، ترس از قضاوت شدن هم نخواهید داشت
ممکن است به این دلیل نگران قضاوت های دیگران هستید که خودتان هم چنین قضاوت های مشابهی درباره آنها دارید. اگر دنبال نکات منفی و بدترین حالت های یک فرد باشید، نگران این می شوید که نکند بقیه هم چیزهای بدی در شما ببینند.
اگر فقط به عیب و نقص های دیگران توجه کنید، نگران این خواهید بود که بقیه هم عیب و نقص های شما را ببینند. پس برای رهایی از ترس قضاوت شدن، اول باید خودتان دست از قضاوت کردن بردارید و سعی کنید عادت قضاوت کردن دیگران را کنار بگذارید.
هر بار که فکر قضاوت کردن دیگران به ذهنتان خطور می کند، آن را به چالش بکشید و سعی کنید یک فکر مثبت و خوب جایگزین این قضاوت کنید. اگر بتوانید دست از قضاوت کردن دیگران بردارید خودتان هم کمتر نگران قضاوت شدن خواهید بود.
15- وقتی دست از قضاوت کردن خودتان بردارید دیگر از قضاوت شدن نمی ترسید
منبع ترس شما درون خودتان است. شما عیب هایتان را می بینید و مدام خودتان را به خاطر این عیب و نقص ها قضاوت می کنید. اما این گفتگوی درونی روی تعاملات و ارتباطات شما با جهان پیرامونتان هم تاثیر می گذارد.
شما خودتان را قضاوت می کنید و بعد هم از این می ترسید که دیگران هم شما را قضاوت کنند. بنابراین با قطع کردن این رشته می توانید ترس از قضاوت شدن را کاهش بدهید. باز هم همه چیز به افکار خودتان برمیگردد. وقتی افکار قضاوت کننده درباره خودتان به ذهنتان می آیند، روی صفات خوب و دوست داشتنی خودتان متمرکز شوید تا با این افکار مقابله کنید.
چطور آدم خوبی باشیم؟ (101 ایده برای کمک به دیگران)
این کار به شما کمک می کند تا فکرهای ناخوشایند و منفور کننده درباره خودتان را از بین ببرید و به این ترتیب روی ترس از قضاوت شدن توسط دیگران هم غلبه کنید.

[ad_2]

Source link

20 ویژگی بارز آدم های باحال (کاملا ثابت شده)

[ad_1]

هر کسی برداشت خاص خودش را از “باحال بودن” دارد. در واقع بسته به اینکه علایق و اولویت های شما چیست؛ ممکن است یک نفر به چشمتان خیلی باحال و جذاب بیاید در حالی که بقیه کسل کننده یا حتی عجیب به نظر برسند. ممکن است این شخصیت باحال ستاره سینما باشد یا یک بازیگر فیلم های کمدی و یا دوست و رفیق خودتان. بعضی اوقات هم ممکن است این فرد کسی باشد که در شبکه های اجتماعی دنبالش می کنید یا فردی باشد که جزو دوستان شخصی خودتان است. افراد باحال ممکن است استعداد و هنر خاصی داشته باشند و یا اینکه فقط به خاطر نوع شخصیتی که دارند باحال و جالب بنظر برسند. بنابراین می توان گفت تعریف کامل و دقیق باحال بودن کار سختی است. احتمالا شما هم به افرادی برخورده اید که دقیقا مشخص نیست چرا؛ ولی همه دلشان می خواهد با آنها حرف بزنند و شخصیت های خیلی محبوبی هستند. باحال بودن لزوما به داشتن دوست های زیاد یا نوع لباس پوشیدن و یا خیلی چیزهای دیگر ربطی ندارد، بلکه به نوع شخصیت افراد مربوط می شود. قانون جذب را بیشتر بشناسید (7 نکته کاربردی) حالا اگر دلتان می خواهد بدانید آدم های باحال چه خصوصیاتی دارند، ما اینجا لیستی از ویژگی های آنها را برایتان آورده ایم. به این موارد توجه کنید، شاید خودتان هم یکی از آن آدم های باحال روزگار باشید! 1- باحال ها آدم های حسودی نیستند به طور کلی، افراد باحال و کسانی که شخصیت جالبی دارند به چیزهایی که دیگران دارند و به کارهای آنها حسادت نمی کنند. اتفاقا برعکس! آنها وقتی می بینند اوضاع برای دیگران خوب پیش می رود برایشان خوشحال می شوند و حسادت و کینه توزی نمی کنند. آدم های باحال می دانند که وجودشان باعث خوشحالی و احساس خوب در دیگران می شود، پس خودشان را با دیگران مقایسه نمی کنند و به خاطر موفقیت یا خوشحالی کسی به او حسادت نمی کنند. آنها سعی نمی کنند حال خوب دیگران را با حسادت خودشان خراب کنند و به خاطر موفق شدن بقیه خوشحال می شوند. 2- آنها مستقل هستند افراد باحال و کسانی که شخصیت جالبی دارند همیشه سعی می کنند خودکفا و مستقل باشند. آنها دوست ندارند وابسته دیگران باشند و تمام تلاششان را می کنند تا کارهایشان را خودشان انجام بدهند و به بقیه واگذار نکنند. 3- باحال ها از تنهایی خودشان لذت می برند یک فرد باحال ممکن است کلی دوست و رفیق داشته باشد اما فقط به چند نفرشان واقعا نزدیک باشد. در هر حال این افراد نیازی نمی بینند که همیشه در جمع باشند. آنها با تنها بودن هیچ مشکلی ندارند و از اینکه تنهایی قدم بزنند، فیلم ببینند و غذا بخورند لذت می برند. در عین حال، آدم های باحال اصلا به این فکر نمی کنند که دیگران چه قضاوتی درباره تنها بودن آنها می کنند. روش شاد بودن با وجود تنهایی 4- آنها همین شخصیتی که هستند را دوست دارند و با آن راحتند هیچ چیز بدتر از این نیست که کسی مدام تحت تاثیر افکار و نظرات دیگران قرار بگیرد. آدم های باحال می دانند که هستند و شخصیت خودشان را پذیرفته اند و با آن راحتند. همه ما به شیوه خاص خودمان منحصر به فرد و بی نظیریم و اینکه دیگران درباره ما چه فکر می کنند واقعا اهمیتی ندارد! کسی که شخصیت باحال و جالبی دارد نگران قضاوت های دیگران درباره خودش نیست و کاری را انجام می دهد که به نظر خودش درست و با ارزش است. 5- آنها به توانایی های خودشان اطمینان دارند چیزی که باعث می شود شخصیت یک نفر باحال و جالب به نظر برسد این است که آدم های باحال می دانند از پس هر کاری بر نمی آیند و بیش از حد به خودشان مغرور نمی شوند. در عین حال آنها از توانایی هایشان هم باخبرند و برای انجام کارها به خودشان اطمینان دارند. آنها نه خودشان را زیر سوال می برند و نه بیش از حد از خودشان توقع دارند، بلکه برای انجام هر کاری تمام تلاششان را می کنند و روی توانایی های خودشان حساب می کنند. 6- افراد باحال به اصول خودشان پایبند هستند آدم های باحال اعتقادات قوی و محکمی دارند و زندگی شان را بر همین اساس ادامه می دهند. آنها فقط حرف نمی زنند، بلکه عمل هم می کنند. رفتارهای این دسته افراد از اصولی که به آن اعتقاد دارند سرچشمه می گیرد و حتی اگر در شرایط سختی هم قرار بگیرند دست از اعتقاداتشان بر نمی دارند. چطور بادخترها به خوبی صحبت کنیم؟ 7- آنها ذهن بازی دارند اینکه گفتیم افراد باحال روی اعتقاداتشان می ایستند به این معنی نیست که به هیچ عنوان حاضر به تغییر عقیده و افکار خودشان نیستند. اتفاقا آنها همیشه مایل به یادگیری و انطباق هستند، دیدگاه های دیگران را می پذیرند و وقتی در مورد چیزی اشتباه کرده اند به آن اعتراف می کنند. آدم های باحال فقط به این دلیل که بقیه با نظرشان مخالفند و جور دیگری فکر می کنند آنها را رد نمی کنند، بلکه به همه نظرات احترام می گذارند و می دانند که هر کسی نگرش مخصوص خودش را دارد. 8- باحال ها فن بیان خوبی دارند وقتی با آدمی که شخصیت جالب و باحالی دارد صحبت می کنید متوجه می شوید که او در بیان افکار و عقایدش مهارت خوبی دارد و به راحتی می تواند صحبت کند. البته این به معنی پرحرفی نیست. افراد باحال به دیگران هم اجازه صحبت می دهند و موقع حرف زدن با احترام صحبت می کنند. یادگیری و تقویت فن بیان با این تمرینات روزانه عالی 9- آنها سازگار و عمل گرا هستند افراد باحال خودشان را با موقعیت های جدید زندگی وفق می دهند و به جای اینکه مدام گله و شکایت کنند سعی می کنند راهی برای سازگار شدن با شرایط تازه پیدا کنند. اگر اتفاق غیر منتظره ای برایشان بیفتد آن را می پذیرند و روی این مساله تمرکز می کنند که چطور به شیوه ای عملی و موثر با این اتفاقات کنار بیایند و سازگار شوند. 10- افراد باحال می بخشند و فراموش می کنند باحال ها می دانند که کینه به دل گرفتن کار کاملا بی معنی و بی فایده ایست. آنها می دانند نگه داشتن کینه و عصبانیت در دل، در درجه اول آرامش خودشان را بر هم می زند. برای همین مسائل و ناراحتی های گذشته را رها می کنند، می بخشند و فراموش می کنند. آنها بلدند دیگران را ببخشند و رو به جلو حرکت کنند. گذشته را فراموش می کنند و نگاهشان به سمت آینده است. 11- آنها در آرامش دادن به دیگران مهارت دارند کسانی که شخصیت باحال و جذابی دارند موقع برخورد با دیگران بسیار خوشرو و خوش برخورد هستند. آنها به افراد جدیدی که ملاقات می کنند علاقمند می شوند و احساس خوبی به آنها منتقل می کنند. بخش بزرگی از داشتن یک شخصیت جذاب و باحال به این برمیگردد که بتوانید در دیگران احساس آرامش ایجاد کنید. چنین افرادی بسیار دوست داشتنی هستند و حس خیلی خوبی به بقیه منتقل می کنند. 12- آنها دیگران را قضاوت نمی کنند باحال ها خودشان را درگیر قضاوت کردن درباره دیگران نمی کنند. آنها می دانند که همه ما اشتباه می کنیم و هیچ کس کامل نیست پس کسی را قضاوت نمی کنند. افراد باحال به خاطر کارهای دیگران درباره شان بد فکر نمی کنند چون می دانند هیچ کس معصوم و بی خطا نیست. 13- باحال ها سرشان به کار خودشان است کسی که شخصیت جالب و باحالی دارد دنبال شایعه سازی نمی رود و اهل خاله زنک بازی نیست. آنها از اینکه درباره دیگران بدگویی کنند یا به غیبت کردن بقیه در مورد یک شخص گوش کنند خوششان نمی آید چون معتقدند هر کسی باید سرش به کار خودش گرم باشد. 20 مهارت اجتماعی کاربردی برای اینکه دوست داشتنی تر باشیم؟ 14- آنها اجازه نمی دهند کسی باعث آزار و ناراحتی شان شود گفتیم که افراد جذاب و باحال به شایعه سازی و شایعه پراکنی اهمیتی نمی دهند؛ اما در عین حال آنها رفتار بد افرادی که باعث آزار و اذیتشان می شوند را هم تحمل نمی کنند. یک فرد جذاب و باحال برای آدم های خودپسند، بی فکر و ظالم وقت ندارد و با دوری کردن از این شخصیت ها اجازه نمی دهد آنها با رفتارشان او را ناراحت کند. 15- افراد جذاب و باحال به دنیای پیرامونشان علاقمندند این افراد همیشه دوست دارند درباره دنیای اطرافشان بیشتر بدانند. علاوه بر این، آدم های باحال بسیار اهل مطالعه اند، پادکست گوش می کنند، به موزه و مکان های تاریخی علاقمندند و دوست دارند درباره هر چیزی اطلاعات کسب کنند. افراد باحال شیفته دنیایی هستند که در آن زندگی می کنیم و همیشه می خواهند درباره این دنیا بیشتر بدانند. 16- آنها به چیزهای مختلف علاقمندند کسی که واقعا شخصیت جالب و باحالی دارد به چیزهای مختلفی علاقمند است و آنها را پیگیری می کند. وقتی با یک فرد باحال صحبت می کنید می توانید از میان حرف هایش علاقمندی هایش را متوجه بشوید. این علاقمندی ها ممکن است یک ورزش خاص یا یک هنر و سرگرمی جالب باشد. افراد جالب و باحال دنبال موارد خلاقانه هستند و با اشتیاق آنها را پیگیری می کنند. اگر آنها متوجه شوند که سرگرمی یا چیزی که مورد علاقه شان است همین نزدیکی هاست، ممکن است حتی از بقیه جدا شوند و سراغ آن بروند! 17- آنها خوش بین هستند به طور کلی افراد جذاب و باحال مثبت نگر هستند و به نیمه پر لیوان نگاه می کنند. آنها همیشه موج مثبت می فرستند و به جای تمرکز روی موارد منفی، به چیزهایی که خوش بینانه و مثبت هستند توجه می کنند. حضور این گونه افراد برای دیگران شادی آور است چون انرژی مثبتی به دیگران منتقل می کنند و باعث می شوند بقیه هم خوش بین و مثبت اندیش شوند. 18- آنها سبک و استایل خاص خودشان را دارند چیزی که باعث می شود یک فرد جذاب و باحال به نظر برسد داشتن سبک و استایل خاص است. افراد جذاب روی لباس پوشیدنشان حساسیت به خرج می دهند ولی در عین حال لزومی نمی بینند که حتما لباس های گران قیمت بپوشند. در عوض با یک استایل خاص و جالب همه را مجذوب خودشان می کنند. ظاهر این افراد همیشه آراسته و مرتب است و همین مساله باعث می شود دیگران به سمتشان جذب شوند. 19- آدم های باحال در لحظه زندگی می کنند کسی که شخصیت جذاب و باحالی دارد می داند که گذشته ها را باید کنار گذاشت و درباره آینده هم نگرانی نداشت. آنها از زمان حالشان لذت می برند و در لحظه زندگی می کنند. افراد جذاب و باحال تمام تمرکزشان را روی زندگی فعلی خودشان می گذارند و تلاش می کنند تا بهترین اتفاقات را برای خودشان و دیگران در زمان حال رقم بزنند. 20- نکات کاربردی (روانشناسی) از هیچ کس تا حد ممکن چیزی تقاضا نکنید به خوبی لباس بپوشید (و سعی کنید همیشه عینک دودی و لبخند بر لب داشته باشید) همیشه فرض کنید که همه از شما خوششان می آید به راحتی با همه ارتباط برقرار کنید (اما بیش از حد مشتاق نباشید) سعی کنید متفاوت باشید (هم در صحبت و هم در رفتار) خوب به حرف های طرف مقابل گوش کنید (چطور شنونده خوبی باشیم؟) اعتماد به نفس داشته باشید و در جمع های مختلف بلندتر صحبت کنید (روشهای تقویت اعتماد به نفس) چطور آدم خوبی باشیم؟ (101 ایده برای کمک به دیگران)

[ad_2]

Source link

مزایا و معایب ذغال فشرده و روش تولید آن

[ad_1]

دهها سال است که ذغال چوب به عنوان یک منبع سوخت به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد. ذغال یکی از منابع اصلی سوخت است که هم در زمینه صنعتی و هم در زمینه خانگی استفاده می شود. مزایای ذغال مانند بی بو و بدون دود بودن آن باعث شده تا عموم مردم برای آشپزی در بیرون از منزل از ذغال استفاده کنند. دوام گرمایی ذغال بالا است و می توان در صنایع برای ساختن فلزاتی مانند فولاد از آن استفاده کرد. ذغال طبیعی از سوختن مواد با کربن بالا در فضای کم اکسیژن به دست می آید. سوختن در فضای کم اکسیژن باعث حذف رطوبت و در نتیجه سبک تر شدن ذغال و حذف گازهای فرار چوب می شود که تولید ذغالی با دوام گرمایی بالا را به دنبال خواهد داشت. اما در حال حاضر میزان ذغال طبیعی رو به کاهش نهاده است. تقاضا برای این ذغال بالا و میزان عرضه محدود است. علت این امر تاحدودی به دلیل کاهش جنگل ها و تلاش برای حفظ درختان است. به همین دلیل امروزه ماشین ذغال ساز در حال محبوب شدن است و راه اندازی شرکت ذغال فشرده در بسیاری از کشورها مانند آفریقای جنوبی، اوگاندا، کنیا و غیره پروژه ای پرسود بوده است. پودر بوراکس چیست؟ نحوه ساخت، خرید و ۲۲ کاربرد آن در خانه داری ماشین ساخت ذغال فشرده برای ساخت ذغال فشرده از خاک اره و هر نوع پودر حاصل از پسماندهای کشاورزی مانند کاه و ساقه گیاهان استفاده می شود. حالا این سوال مطرح می شود که چگونه از خاک اره، ذغال قالبی یا فشرده درست کنیم؟ قالب به بلوکی از خاک ارّه فشرده می گویند که می تواند به عنوان محصول سوختی مورد استفاده قرار بگیرد. برای تولید قالب باید یک ماده چسبنده را به خاک اره اضافه کنیم و سپس آن را تحت فشار و دمای بالا قرار دهیم. تبدیل ضایعات به قالب مزایای ذغال فشرده: ۱- ارزانتر است. ۲- دوام گرمایی بیشتری دارد. ۳- کنترل دمای آن آسان تر است. ۴- به دلیل یک شکل و یک اندازه بودن قالب ها، چیدن آنها در کنار هم راحت تراست. ۵- سبک است و نیازهای شخص را برطرف می کند. معایب: ۱- روشن کردن آن سخت تر است. ۲- اغلب آنها خاکستر زیادی از خود به جای می گذارند. ۳- برخی از آنها بوی شیمیایی تندی دارند. جدول مقایسه ذغال فشرده و ذغال طبیعی ذغال طبیعی ذغال فشرده نحوه ساخت باقی مانده چوب یا تنه درختان خاک اره یا تراشه های چوب به همراه مواد افزودنی چسبنده دمای سوختن ۱۴۰۰ درجه فارنهایت (۷۶۰ درجه سانتیگراد) ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ د رجه فارنهایت (۴۲۰ تا ۵۴۰ درجه سانتیگراد) سرعت و زمان سوختن سریع، حدود یک ساعت کند، برای چند ساعت حجم خاکستر کم زیاد سرعت آتش گرفتن سریع کند بهترین موارد استفاده کباب کردن دودی کردن چگونه از خاک ارّه ذغال فشرده بسازیم؟ خاک ارّه، ماده خام ساخت ذغال فشرده خاک اره است. جهت افزایش بهره وری باید ضخامت خاک اره یک سانتیمتر و رطوبت آن ۱۲ درصد باشد. ۱۰ کاربرد زغال فعال برای زیبایی، سلامتی و زندگی ماشین های اصلی ساخت ذغال قالبی یا فشرده به طور کلی ماشین های ساخت ذغال فشرده شامل ماشین پرس خاک اره، کوره کربنیزاسیون، خردکن و خشک کن است. ماشین پرس پیچشی دستگاهی است با سایز کوچک که انتخابی عالی محسوب می شود. سال ها تجربه نشان دهنده بهبود طراحی ظاهری و ساختاری این ماشین است. با این ماشین می توانید علاوه بر خاک ارّه، طیف وسیعی از پسماندهای کشاورزی مانند پوست درختان، کارتن، سلولز، ساقه پنبه، علوفه خشک، کاغذ، تنباکو، خرده چوب و غیره را فراوری نمایید. فرایند تولید قالب های پسماند و ذغال فشرده فرایند ساخت ذغال فشرده ۱- ابتدا خاک اره را در خرد کن بریزید تا به قطعاتی در حدود ۵ میلیمتر تبدیل شوند. سپس مواد خرد شده را وارد خشک کن استوانه ای بزرگ کنید تا میزان رطوبت آنها کاهش یابد. میزان رطوبت محصول در خشک کن باید به ۸ تا ۱۲ درصد برسد. پس از خشک کردن مواد آنها را با فشار وارد ماشین قالب ساز کنید. ۲- مواد را در ماشین قالب ساز طی فرایند قالب سازی تحت فشار و دمای بالا قرار دهید. طی این فرایند مواد در اثر جریان ترموپلاستیک به هم متصل می شوند. فشار و دمای بالا به طور طبیعی باعث تولید و آزاد شدن ماده لیگنین در داخل دستگاه می شود. این ماده مانند چسب عمل می کند و باعث اتصال و فشرده شده توده پسماند و تولید قالب هایی با فشردگی بالا می شود. ۳- موادی که در داخل ماشین قالب ساز پیچشی قرار دارند، با چرخش محور مرکزی ماشین هم زده می شوند تا ذغالی یک دست تولید شود. پس از تبدیل شدن توده پسماند به قالب، آنها را در کوره کربنیزاسیون قرار می دهند تا با فرایند کربنیزه به ذغال فشرده ماشینی تبدیل شوند. در کوره کربنیزاسیون، مواد فرعی مانند چسب نشاسته را اضافه می کنند تا با قالب ها مخلوط شوند. بعد از مخلوط شدن، مواد به ماشین پرس منتقل می شوند و به اندازه های دلخوه درمی آیند. سپس مواد به ماشین ناقل برده می شوند و در آنجا در معرض دمای بالا قرار می گیرند تا رطوبتشان به زیر ۵ درصد کاهش یابد. در این مرحله ذغال فشرده آماده است و می توان آن را ذخیره کرد. فشردگی این ذغال بالا است و دوام گرمایی زیادی دارد. علاوه بر این همانند ذغال طبیعی بی بو و بدون دود است. ذغال فشرده برای طبیعت ضرری ندارد، زیرا محیط را آلوده نمی کند. ماشین قالب سازی پرسی خاک ارّه مشخصات ماشین ذغال فشرده خاک ارّه مدل GCBC-I GCBC-IIA GCBC-II ضخامت ماده خام ورودی بر حسب میلی متر ۳-۵ میلی متر ظرفیت تولید برحسب کیلوگرم بر ساعت ۱۸۰-۲۱۰ ۳۰۰-۵۰۰ ۳۵۰~۳۰۰ اندازه قالب ها ۴۰،۵۰،۶۰،۷۰ میلی متر قدرت موتور ۱۵ کیلووات،۳۸۰ ولت، ۶ گرید ۱۸٫۵ کیلووات، ۳۶۰ ولت، ۶ گرید ۲۲ کیلووات بازه حرارتی ۲۸۰ تا ۳۵۰ درجه سانتی گراد قطر سوراخ داخلی قالب ۱۶ میلیمتر ۱۶ میلیمتر ۱۶ الی ۱۸ میلیمتر میزان فشردگی قالب ۱٫۳ تن بر متر مکعب وزن ۷۰۰ کیلو ۸۰۰ کیلو ۷۸۰ کیلو ابعاد کلی برحسب میلیمتر ۱۶۰۰*۶۰۰*۲۷۰۰ ۱۷۰۰*۶۰۰*۲۰۰۰ ۱۶۰۰*۱۲۰۰*۱۵۰۰ راه اندازی کارخانه تولید ذغال فشرده خاک ارّه راه اندازی خط تولید ذغال فشرده در مقیاس کوچک برای کسانی که می خواهند با توجه به سرمایه گذاری کم، سادگی کار و نگهداری جزئی وارد تجارت ذغال فشرده شوند انتخاب بسیار مناسبی است. اصول فرایند تولید ذغال فشرده خاک اره همانطور که در بالا نیز اشاره کردیم شامل خرد کردن، خشک کردن، قالب کردن و کربونیزاسیون است. خلاصه مطالب مربوط به ذغال فشرده ذغال فشرده بر اساس نیاز بازار تولید شده است تا مشکلات فعلی ذغال چوب مانند کمبود و قیمت بالای آن را جبران کند. ذغال فشرده نیز از چوب ساخته می شود، اما بر خلاف ذغال چوب، ذغال فشرده از ترکیب خاک اره یا تراشه های چوب با مواد افزودنی چسبنده ساخته می شود و این مواد چسبنده باعث شکل گیری ذغال و پایداری گرمایی آن می شود. البته هنوز هم می توان قالب های ذغال چوب خالص را که دارای چسب نشاسته طبیعی هستند پیدا کرد. این قالب ها نسبت به نوع معمولی آن قیمت بالاتری دارند، اما استفاده از آنها کم خطرتر است و طعمی که آتش آنها به غذا می دهد طبیعی تر است. ۵۵ مهارت که حتما باید بلد باشید روشن کردن ذغال فشرده سخت تر است و نیاز به زمان بیشتری دارد و از دمای بالای ذغال طبیعی برخوردار نیست، اما دوام حرارتی آن خیلی بیشتر است. علاوه بر این به دلیل هم اندازه بودن قالب های ذغال و سرعت ثابت سوختن آنها، گرمای حاصله یک دست تر است.

[ad_2]

Source link

علت چاق شدن زنان بعد ازدواج (12 علت اصلی)

[ad_1]

باور بامزه ای وجود دارد که می گوید: “خانم ها بعد از ازدواج و آقایان بعد از طلاق چاق می شوند! ” اما حالا جدا از شوخی، اینکه واقعا چرا خانم ها بعد از ازدواجشان چاق می شوند برای خیلی ها هنوز یک معماست. قسمت بد ماجرا آنجاست که یک عروس خوش اندام بعد از مدتی به یک خانم چاق تبدیل می شود و از این بابت غصه می خورد. وقتی ازدواج می کنیم، زندگی مان دستخوش تغییرات بزرگ و اساسی می شود. برنامه، عادت ها، سبک و روال زندگی کردن زن و شوهر روی همدیگر اثر می گذارد و “من ” جایش را به “ما” می دهد. یکی از تغییرات بعد از ازدواج که به خصوص در خانم ها بسیار محسوس است، تغییر شکل ظاهری آنهاست. طبق تحقیقات انجام شده درباره چاقی، ۸۲% زوج ها بعد از گذشت ۵ سال از زندگی مشترکشان به طور متوسط با ۵ تا ۱۰ کیلوگرم افزایش وزن مواجه می شوند و این افزایش وزن بیشتر در خانم ها دیده می شود. چرا بدن خانم ها بعد از ازدواج تغییر می کند؟ حالا سوال اینجاست که چرا خانم ها بعد از ازدواج شاهد چنین تغییرات چشمگیری در بدنشان هستند؟ عوامل مختلفی می توانند در این مساله دخیل باشند. در واقع افزایش وزن بعد از ازدواج ممکن است به دلایلی مثل تغییر در میزان استرس بعد از ازدواج، تغییر برنامه ورزشی، بارداری و موارد دیگر رخ بدهد. خیلی از خانم ها هم قبل از ازدواجشان رژیم های سختی می گیرند تا شب عروسی شان خوش اندام باشند. رها کردن رژیم هم می تواند یکی دیگر از دلایل چاقی بعد از ازدواج باشد. نکته جالب اینجاست که تحقیقات نشان می دهد وقتی هنوز زن و شوهر زیر یک سقف نرفته اند و زندگی مشترکشان را شروع نکرده اند افزایش وزنی هم وجود ندارد! این مساله باعث می شود ما به این فکر بیفتیم که پس دلیل چاقی بعد از ازدواج، خود ازدواج کردن است! آموزش تغذیه مناسب برای بدنسازی بانوان (با شمارش کالری) ولی یادتان باشد که بدن بعد از ازدواج دچار تغییرات هورمونی می شود و متابولیسم آن هم تغییر می کند. علاوه بر این، از نظر روانشناسی، میل و انگیزه برای داشتن اندامی خوب و متناسب قبل از ازدواج خیلی بیشتر از بعد از ازدواج است. فکرش را بکنید که مثلا قرار است در یک روز خاص به دیدن فرد مورد علاقه تان بروید. خب، انگیزه شما برای ۵ کیلو کاهش وزن به مراتب بیشتر از زمانیست که ازدواج کرده اید و خیالتان راحت شده است! بعد از ازدواج با خیال راحت تری بستنی و خوراکی های پر کالری می خورید، درست است؟ بنابراین اصلا جای تعجب نیست که از نظر جسمی، عاطفی ، روانی و عملی، افزایش وزن بعد از ازدواج راحت تر پیش بیاید. در واقع اگر می خواهید بعد از ازدواج دچار چاقی و اضافه وزن نشوید باید خلاف جهت آب شنا کنید. حالا بیایید با هم دلایل چاق شدن خانم ها بعد از ازدواج را برررسی کنیم. ۱۲ دلیل افزایش وزن خانم ها بعد از ازدواج به دور و بری هایتان نگاه کنید. با اعضای خانواده، دوستان و آشنایانی که ازدواج کرده اند صحبت کنید. از آنها بپرسید که لباس های قبل از عروسی شان هنوز اندازه شان می شود؟ به احتمال زیاد نه! خیلی ها وقتی حرف از چاقی بعد از ازدواج می شود به شوخی می گویند: من اصلا بعد از ازدواجم چاق نشدم؛ هنوزم همه روسری هام اندازم هستن! اما خب، واقعیت این است که درصد زیادی از خانم ها بعد از ازدواج تناسب اندامشان را از دست می دهند.  چگونه در خانه عضله سازی کنیم و به بدن زیبا برسیم؟ (۴ گام ساده) اکثر تازه عروس هایی که کلی پول خرج لباس عروسی شان کرده اند حالا باید آن را یک گوشه در کمدشان آویزان کنند و حتی شاید دیگر نتوانند آن را تنشان کنند. برای آقایان هم خیلی وقت ها همین اتفاق می افتد. تازه عروس و داماد خوش اندام، بعد از چند وقت به یک زوج چاق تبدیل می شوند! اما چرا؟ چرا چنین اتفاقی می افتد؟ ما اینجا ۱۲ دلیل موثر برای چاقی بعد از ازدواج در خانم ها را در اختیارتان می گذاریم. ۱- بعد از ازدواج رژیم را رها می کنید و جشن می گیرید شما رژیم می گیرید تا لباس عروسی تان اندازه تان باشد و وقتی این اتفاق افتاد و به سلامت از این مرحله عبور کردید، وقت است که مهمانی ها شروع شوند. همه این تازه عروس و داماد را دعوت می کنند، خود زوج جوان به ماه عسل می روند، انواع و اقسام مهمانی ها پیش رویشان قرار می گیرد و خلاصه جایی برای رژیم گرفتن باقی نمی ماند! خب، به این ترتیب برنامه غذایی شما با چیزی که قبل از مراسم عروسی تان داشتید ۱۸۰ درجه فرق می کند و اگر هم شکمو و اهل غذا باشید ممکن است به هیچ خوراکی خوشمزه ای نه نگویید! از طرف دیگر، دو نفری غذا خوردن و احساسات رمانتیک و قشنگ اوایل ازدواج، اشتهای شما را باز می کند و باعث می شود بیشتر غذا بخورید. عروس خانم همه تلاشش را می کند که غذاهای خوشمزه ای درست کند و این غذاها به همان اندازه که خوشمزه اند چاق کننده هم هستند. علاوه بر این ممکن است همانطور که مشغول کارهای خانه هستید، تعداد دفعات غذا خوردنتان هم بیشتر شوند و خودتان متوجه نشوید. در نهایت اینکه، دو نفری غذا خوردن، عادت های جدید و غذاهای خوشمزه باعث چاقی شما می شوند. مهمانی های مختلف باعث چاقی بعد از ازدواج می شوند. ۲- ولع و اشتهای بعد از رابطه جنسی همه چیز را تغییر می دهد ممکن است در دوران نامزدی هم با همسرتان رابطه جنسی داشته باشید اما این مساله باعث افزایش وزنتان نشود. نکته اینجاست که رابطه جنسی بعد از ازدواج به یک سیگنال و چرخه دائمی تبدیل می شود. در سال های اول ازدواج، زن و شوهرها رابطه جنسی بیشتری را با هم تجربه می کنند و با اینکه این رابطه به خودی خود باعث سوختن کالری و از دست رفتن انرژی می شود؛ اما اگر جلوی ولع و اشتهای بعد از آن را نگیرید، خیلی زود دچار چاقی می شوید. بعد از یک رابطه جنسی پر فراز و نشیب و طولانی، شما هوس کیک، بستنی و چیزهای شیرین دیگر می کنید یا مثلا ممکن است دلتان بخواهد یک پیتزای پر پنیر بخورید یا حتی با اینکه شام خورده اید باز هم سراغ یخچال بروید و چیزی میل کنید. پس خود رابطه جنسی باعث افزایش وزن نمی شود، بلکه کاری که بعد از آن می کنید قطعا روی چاق شدن یا نشدن شما تاثیرگذار است. بنابراین بهتر است به جای اینکه بعد از اتمام رابطه دنبال خوراکی های پر کالری بروید، تمرین کنید که جلوی اشتهایتان را بگیرید و غذای زیادی نخورید. ۳- برنامه روزمره شما بعد از ازدواج تغییر می کند زمان برای مجردها چیزی نیست که خیلی دردسرساز باشد، چون آنها معمولا کلی وقت دارند. برای همین افراد مجرد راحت تر می توانند وقتشان را کنترل کنند. ممکن است یادتان بیاید که قبل از ازدواج خیلی راحت باشگاه می رفتید، ورزش می کردید یا تمرینات یوگا، زومبا، پیلاتس و بدنسازی را دنبال می کردید ولی حالا که متاهل شده اید وقت سر خاراندن هم ندارید! این اتفاق مخصوصا برای خانم ها خیلی می افتد. اگر کسی شاغل باشد اوضاع برایش سخت تر هم می شود چون باید هم کارهای خانه را انجام بدهد و هم به وظایف شغلی اش برسد. از طرف دیگر بعضی از خانم ها هم هستند که مسئولیت نگهداری خواهر یا برادرهایشان را هم به عهده دارند. خلاصه اینکه زندگی متاهل ها معمولا نسبت به مجردها شلوغ تر و پر مشغله تر است. برنامه تمرینی بدنسازی چربی سوزی سریع بانوان (۱۰ هفته) در چنین مواقعی ممکن است شما دیگر وقتی برای پرداختن به تناسب اندام یا باشگاه رفتن و ورزش کردن نداشته باشید. معمولا خانم ها بعد از ازدواج خانواده و کارهای مربوط به زندگی مشترک را به سلامتی و تندرستی خودشان ترجیح می دهند و همین باعث می شود بعد از ازدواج چاق بشوند. اگر شما هم در چنین شرایطی قرار دارید پیشنهاد می کنیم با همسرتان صحبت کنید تا امور زندگی را با هم تقسیم نمایید. یا می توانید از برنامه های ورزش در منزل استفاده کنید و به هر صورتی که شده برای خودتان و سلامتی تان در برنامه روزمره تان جا باز کنید. ۴- بعد از ازدواج میزان استرس افزایش پیدا می کند اگر برایتان سوال است که چرا خانم ها بعد از ازدواج چاق می شوند ممکن است جواب آن در افزایش سطح استرس پنهان باشد. ازدواج مسئولیت و وظایف زیادی را به همراه دارد و این مسئولیت ها با خودشان استرس به همراه می آورند. علاوه بر این شما به عنوان عضو جدید خانواده همسرتان، دلتان می خواهد تاثیر خوبی روی آنها بگذارید و برایشان دوست داشتنی باشید. همه این موارد دست به دست هم می دهند و اضطراب و استرس شما را بیشتر می کنند. خب، حالا از خودتان بپرسید وقتی دچار استرس می شوید چه کار می کنید؟ وقتی کسی دچار استرس می شود، یا خیلی زیاد غذا می خورد و یا خیلی کم، که البته همین کم غذا خوردن باعث می شود بعدا بیشتر غذا بخورد. در نتیجه هر دوی این موارد باعث چاقی و اضافه وزن می شوند. استرس روی میزان متابولیسم بدن تاثیر منفی می گذارد و باعث افزایش وزن می شود. اگر در زندگی مشترکتان مدام دچار استرس و اضطراب می شوید احتمالا بیشتر از حد لازم هم غذا می خورید و همین مساله دلیل چاق شدنتان است. ۵- بی تحرکی و بی توجهی به تناسب اندام بعد از ازدواج، باعث چاقی می شود حالا که دیگر به سلامتی ازدواج کرده اید و مراسمتان هم برگزار شده است، دیگر فشاری برای داشتن اندام متناسب روی شما نیست. از طرف دیگر به خاطر اینکه خیلی وقت آزاد در طول روز ندارید، ممکن است اولین چیزی که به ذهنتان برسد برای اینکه قیدش را بزنید این باشد که حداقل فعلا برنامه تناسب اندامتان را کنار بگذارید. علاوه بر این، این روزها با وجود انواع و اقسام وسایل ماشینی برای انجام کارهای خانه، نیاز کمتری به تحرک و چربی سوزی پیدا می شود. اگر بعد از ازدواجتان تنها تحرکی که انجام می دهید غذا درست کردن است باید بگوییم نباید انتظار تناسب اندام داشته باشید! دانلود رایگان ۸ فیلم بسیار کاربردی آموزش یوگا در خانه (زبان فارسی) بدون ورزش، بدن چربی ها را روی هم انباشته می کند و کم کم این چربی ها باعث تغییر ظاهر شما می شوند. به گفته متخصصان تغذیه، اکثر خانم ها وقتی به فکر کاهش وزن می افتند که حتی نمی دانند مرحله اضافه وزن را هم پشت سر گذاشته اند و وارد چاقی شده اند. این شرایط کار را سخت تر می کند. پیشنهاد می کنیم به هر شکلی که می توانید تحرک و فعالیتتان را بالا ببرید. ورزش کنید و تناسب اندام را جزو اولویت های زندگی تان قرار بدهید. ۶- کاهش متابولیسم و سوخت و ساز بدن یکی دیگر از دلایل چاقی بعد از ازدواج که کاملا هم علمیست، کاهش متابولیسم و سوخت و ساز بدن است. این روزها اکثر افراد بعد از حدود ۳۰ سالگی ازدواج می کنند. بنا به گفته کارشناسان تغذیه، بعد از رسیدن به ۳۰ سالگی، سوخت و ساز بدن کاهش پیدا می کند و همین مساله باعث افزایش وزن می شود. تغییرات هورمونی بعد از ازدواج هم این مساله را تشدید می کند و احتمال افزایش وزن را بالا می برد. ۷- مهمانی ها و معاشرت های دور همی همه می دانند که یک تازه عروس و داماد چقدر زیاد به مهمانی های مختلف دعوت می شوند. حالا که وارد خانواده جدیدی شده اید، دیگران مدام شما را مهمان می کنند یا دوستان و آشنایانتان می خواهند که از شما پذیرایی کنند. خب، خودتان هم می دانید که در مهمانی ها چه خبر است! انواع و اقسام غذاها، دسرها و نوشیدنی های خوشمزه به شما چشمک می زنند و وسوسه تان می کنند. تازه بعد از این مهمانی ها، شما هم دلتان می خواهد که دیگران را دعوت کنید و خلاصه این چرخه همینطور ادامه پیدا می کند. در مهمانی ها تنها کاری که می شود کرد این است که شاد بود و از خوراکی های خوشمزه لذت برد. اگر بخواهید رژیم بگیرید یا چیزی نخورید دیگران شما را تحت فشار می گذارند و با گفتن جمله هایی مثل “الان وقت رژیم نیست” و “تو که چاق نیستی”، سعی می کنند متقاعدتان کنند به چاقی فکر نکنید و از خوردن لذت ببرید. ۸- تغییر نوع نگرش نسبت به خودتان معمولا خانم ها بیشتر از آقایان به ظاهر خودشان اهمیت می دهند و سعی می کنند همیشه عالی بنظر برسند. ممکن است قبل از ازدواج، ساعت ها وقت جلوی آینه صرف کنید تا به خودتان برسد و حتی اگر یک جوش کوچک روی صورتتان پیدا می شد دست به کار می شدید تا آن را برطرف کنید. اما بعد از ازدواج ممکن است این طرز فکر تغییر پیدا کند و شما دیگر به اندازه قبل به خودتان توجه و رسیدگی نکنید، چون فشاری روی خودتان احساس نمی کنید و تصور می کنید دیگر نیازی به جذب همسرتان نیست. بهترین صبحانه رژیمی بدنسازی: ۱۲ ایده ساده و موثر به همین دلیل خیلی ها دیگر به تناسب اندامشان هم توجهی نمی کنند. حتی ممکن است وقت ورزش کردن و باشگاه رفتن هم داشته باشند اما خودشان دیگر تمایلی به این کار نداشته باشند. برای همین خیلی زود چاق می شوند. ۹- خانواده جدید، عادت های غذایی جدید تغییرات بعد از ازدواج برای همه زوج ها زیاد و مختلفند. عادت های غذایی جدید هم جزئی از این تغییرات هستند. اگر وارد خانواده ای شده اید که زیاد غذا می خورند و خیلی به تناسب اندام اهمیتی نمی دهند احتمال دارد که شما هم رفته رفته شبیه آنها شوید. در چنین شرایطی ممکن است هر چقدر هم برای تناسب اندام تلاش کنید گاهی اوقات باز هم سراغ غذاهای چرب و خوراکی های پر کالری بروید. متخصصان تغذیه توصیه می کنند برای جلوگیری از ناخنک زدن به مواد غذایی مضر، چیزهایی مثل بیسکوییت، کلوچه و خوراکی های پر کالری را در خانه نگه ندارید تا وسوسه نشوید. اگر همسرتان شیفته سلامتی و تناسب اندام باشد، شما هم به داشتن یک سبک زندگی سالم تشویق می شوید. در غیر این صورت احتمال اینکه از یک تازه عروس خوش اندام به یک خانم چاق تبدیل بشوید زیاد است. سعی کنید حتی در خانه هم که شده، مدتی را با همسرتان به ورزش و تحرک داشتن اختصاص بدهید. ۱۰- راحت گرفتن زندگی بعضی از خانم ها به ازدواج به چشم یک مشکل نگاه می کنند و وقتی ازدواج کردند با خودشان می گویند خب این مشکل هم حل شد و بعد زندگی را راحت می گیرند و فکر می کنند دیگر نیازی نیست برای چیزی تلاش خاصی بکنند. روال معمولی خیلی از خانم های متاهل، خوردن، خوابیدن و انجام کارهای روزمره است و خیلی خودشان را درگیر چیز دیگری نمی کنند. در حالی که شما باید نسبت به سلامتی و تناسب اندامتان سخت گیر باشید. این موضوع چیزی نیست که بتوان خیلی راحت از کنار آن گذشت. گاهی اوقات ما خودمان حوصله ورزش کردن نداریم و چاقی مان گردن هورمون ها می اندازیم! راحت گرفتن بیش از حد و بیخیالی در زندگی خیلی هم خوب نیست. ۱۱- رسیدگی بیش از حد خانواده و دوستان جدید به شما وقتی وارد خانواده همسرتان می شوید ممکن است آنها چون شما را دوست دارند مرتب برایتان غذاهای خوشمزه درست کنند یا شیرینی ها و شکلات های مختلف به شما هدیه بدهند. شما هم برای اینکه دستشان را رد نکنید این خوراکی ها را می خورید و کم کم دچار افزایش وزن می شوید. علاوه بر این خیلی اوقات هم ممکن است پرخوری های احساسی داشته باشید و برای نشان دادن محبتتان به طرف مقابل، غذای زیادی بخورید. چگونه در خانه عضله سازی کنیم و به بدن زیبا برسیم؟ (۴ گام ساده) ۱۲- خوردن باقیمانده غذاها یکی از مهم ترین دلایل چاق شدن خانم ها بعد از ازدواج این است که باقیمانده غذاها را می خورند. ممکن است شما هو به هوای اینکه چیزی هدر نرود، حیف نشود یا اسراف نکنید، باقیمانده غذای همسرتان یا بچه هایتان را بخورید. اما دقیقا همین کار باعث افزایش وزنتان می شود. چگونه از چاق شدن بعد از ازدواج جلوگیری کنیم؟ حالا که فهمیدیم چرا بعد از ازدواج چاق می شویم، وقت آن رسیده که بدانیم چطور از چاقی بعد از ازدواج جلوگیری کنیم. یکی از بهترین ویژگی های بدن ما انسانها، انعطاف پذیری آن است. شما با کمی تلاش می توانید ظاهر بدنتان را تغییر بدهید و آن را به شکلی که خودتان می خواهید در بیاورید. با رعایت نکات زیر می توانید از افزایش وزن بعد از ازدواج جلوگیری کنید: در خانه تمرینات سخت و پرفشار انجام بدهید: با انجام تمرینات شدید و موثر حتی در خانه، می توانید تفاوت زیادی در ظاهرتان ایجاد کنید. اگر تنبل هستید و فکر می کنید خودتان به تنهایی نمی توانید یک برنامه تمرینی خوب برای خودتان بچینید، نکاتی که در ادامه گفته می شود را دنبال کنید. مثل این تمرینها به باشگاه بروید: باشگاه رفتن یکی از بهترین راه ها برای حفظ تناسب اندام و مقابله با چاقی بعد از ازدواج است. ورزش کردن نه تنها باعث سلامتی شما می شود، بلکه روحیه تان را هم بهتر می کند و انرژی بیشتری به شما می دهد. مربی خصوصی بگیرید: اگر احساس می کنید دو روش قبلی برایتان کارساز نیست بهتر است با یک مربی خصوصی کار کنید. هیچ کس مثل یک مربی ورزیده و با تجربه شما را برای کاهش وزن تحت فشار قرار نمی دهد. شاید اولش از او به خاطر تمرین های سخت متنفر شوید، ولی وقتی به نتیجه رسیدید قطعا عاشق مربی تان می شوید. رژیم غذایی تان را اصلاح کنید: اصلاح رژیم و عادات غذایی، در عرض چند ماه می تواند باعث کاهش وزنتان بشود. دقت کردن به چیزی که می خورید، انتخاب مواد غذایی با ارزش، کاهش میان وعده های پرکالری و افزایش مصرف مواد غذایی سالم معجزه می کند. روزه داری متناوب را امتحان کنید: هر چند وقت یکبار روزه بگیرید. روزه گرفتن باعث می شود بدنتان از ذخایر چربی استفاده کند و وزن شما پایین بیاید. به متخصص تغذیه مراجعه کنید: درست مثل داشتن یک مربی ورزش، مراجعه به متخصص تغذیه هم گزینه بسیار خوبیست. متخصص تغذیه می تواند یک برنامه غذایی مناسب به شما ارائه کند که با استفاده از آن جلوی اضافه وزن را بگیرید. چکاپ کنید: گاهی اوقات چاقی به خاطر برخی مشکلات پزشکی اتفاق می افتد. بنابراین اگر علائم خاصی دارید یا متوجه شده اید بدون دلیل خاصی چاق شده اید بهتر است یک چکاپ انجام بدهید تا مطمئن شوید مشکل خاصی ندارید. افزایش وزن بعد از ازدواج در حد چند کیلوگرم مشکلی ندارد اما باید مراقب باشید که این مقدار بیش از حد نشود. با داشتن یک سبک زندگی سالم و پیروی از عادت های غذایی سالم می توانید یک زندگی شاد، سالم، موفق و بدون اضافه وزن داشته باشید.  

[ad_2]

Source link

13 گام برای شروع دوباره زندگی (ریستارت کردن زندگی)

[ad_1]

شاید شما هم مثل خیلی های دیگر دنبال یک تغییر بزرگ در زندگی تان هستید. شاید از روال زندگی تان راضی نیستید و فکر می کنید وقت آن رسیده دکمه تنظیم مجدد زندگی را بزنید و دوباره همه چیز را از نو شروع کنید. اما واقعا شروع دوباره زندگی یعنی چه و چطور باید این کار را انجام داد؟ آیا باید همه چیز را کنار بگذارید و کاملا از صفر شروع کنید یا اینکه فقط در بعضی قسمت های زندگی تان تغییر ایجاد کنید؟ آیا باید یک شبه همه چیز را متحول کنید یا مرحله به مرحله این کار را انجام بدهید؟ چطور آدم خوبی باشیم؟ (۱۰۱ ایده برای کمک به دیگران) خب، در واقع هر کسی به شیوه خاص خودش و با توجه به شرایطی که دارد می تواند در زندگی اش تغییر ایجاد کند و به اصطلاح همه چیز را از نو شروع کند. اگر شما هم جزو کسانی هستید که دنبال راهی برای ری استارت کردن زندگی تان هستید، نکاتی که در این مطلب گفته می شوند را از دست ندهید. در ضمن یادتان باشد که اولین قدم برای شروع دوباره زندگی، تشخیص این موضوع است که آیا واقعا به این کار نیاز دارید یا نه. حالا این مقاله را انتها مطالعه کنید تا بفهمید برای شروع مجدد زندگی تان چه کارهایی باید انجام بدهید. شروع دوباره زندگی به چه معناست؟ شروع دوباره یا اصطلاحا ری استارت کردن زندگی به معنی افزایش کیفیت زندگی شماست. این کار در درجه اول به نوع نگرش و دیدگاه شما به زندگی و تصمیم گیری درباره چیزی که باید تغییر کند مربوط می شود و بعد پای ایجاد تغییرات وسط می آید. برای اینکه زندگی تان را دوباره شروع کنید باید با اولویت های متفاوت به سمت مسیر متفاوتی نسبت به قبل حرکت کنید. مثلا ممکن است به خاطر اتفاقات اخیر زندگی تان مثل ترس از دست دادن سلامتی، ترس از دست دادن شغل و یا به هم خوردن رابطه تان تصمیم بگیرید که دوباره شروع کنید یا ممکن است به جایی رسیده باشید که دیگر بیشتر از آن نتوانید ادامه بدهید و بخواهید که همه چیز را مجدد شروع کنید. بسته به خواسته خودتان، شروع مجدد زندگی ممکن است به تغییرات کم یا زیادی نیاز داشته باشد. بعد از اینکه زندگی تان را دوباره شروع کردید، ممکن است از نظر دیگران همان فرد قبلی باشید ولی خودتان می دانید که چه تغییرات بزرگی در خود و زندگی تان ایجاد کرده اید؛ حتی اگر محسوس و قابل تشخیص نباشند. ۱۲ گام برای شروع مجدد زندگی ۱- درباره وضعیت و شرایط فعلی تان فکر کنید بعد از اینکه متوجه شدید به تغییر نیاز دارید، در مرحله بعد باید تعیین کنید که کجا باید قرار بگیرید. کمی وقت بگذارید و درباره همه جنبه های زندگی تان فکر کنید. ممکن است با اینکه خیلی از موارد زندگی تان نیاز به شروع مجدد دارند، اما خیلی چیزها هم خوب پیش رفته باشند و نیازی نباشد که آنها را دوباره از نو شروع کنید. به روابطتان، شغلتان، وضعیت سلامتی تان و شرایط مالی تان فکر کنید. شما باید روی این موضوع تمرکز کنید که مشکل کجاست و چه زمینه هایی را باید دوباره از نو شروع کنید. سعی کنید کاملا با خودتان صادق باشید. ۲۰ مهارت اجتماعی کاربردی برای اینکه دوست داشتنی تر باشیم؟ یکی از کارهایی که می تواند به شما در این راه کمک کند نوشتن است. برای ملموس و محسوس شدن هر چه بیشتر ابعاد زندگی تان می توانید روی کاغذ بنویسید که کدام یک از بخش های زندگی تان به تغییر نیاز دارد و آنها را تجزیه و تحلیل کنید. مثلا اگر یکی از دوستان تان برای تان آزاردهنده است او را کنار بگذارید. نکته مهم این است که نباید دیگران را به خاطر مشکلاتی که برایتان به وجود آمده مقصر بدانید. شما فقط باید این مشکلات را بپذیرید و قبول کنید. یادتان باشد اگر مشکلی را نپذیرید هرگز قادر به حل آن نخواهید بود. وقت آن رسیده که گذشته را رها کنید. حتی اگر تا آخر عمرتان هم گذشته را در ذهنتان نگه دارید و مدام آن را مرور کنید چیزی عوض نخواهد شد و تغییر نخواهد کرد. ۲- روش مناسب برای خودتان را انتخاب کنید اغلب اوقات این سوال پیش می آید که شروع مجدد زندگی به تغییر فوری و سریع نیاز دارد یا این کار باید مرحله به مرحله انجام شود؟ صادقانه اش این است که همه چیز به خودتان بستگی دارد ولی با این حال تغییر و تحول یک شبه برای خیلی ها گزینه مناسبی نیست. به خاطر شرایط زندگی و تعهداتی که داریم نمی توانیم یک شبه همه چیز را از اول شروع کنیم. این مورد واقعا برای خیلی از ما عملی نیست. به همین خیلی ها ترجیح می دهند برای شروع مجدد زندگی شان روی یک زمینه خاص تمرکز کنند و در آن تغییراتی به وجود بیاورند. ۳- از شر چیزهایی که بدردتان نمی خورند خلاص شوید انباشته شدن چیزهایی که به آنها نیازی نداریم باعث ایجاد احساس رخوت و تنبلی در ما می شود. این موارد نه تنها فضای فیزیکی اطراف شما را اشغال می کنند، بلکه ذهنتان را هم پر می کنند؛ حتی اگر از آنها هیچ استفاده ای نکنید. بنابراین قبل از اینکه شروع به ایجاد تغییرات بزرگ در زندگی تان کنید، بهتر است اول از چیزهایی که مانع آزادی فکرتان می شوند خلاص شوید. به اطرافتان خوب نگاه کنید و ببینید از چه چیزهایی استفاده نمی کنید. آنها را به دیگران بدهید، بفروشید و یا اگر قابل استفاده نیستند دور بریزید. ۱۴۰ عادت بدی که باید آنها را ترک کنیم (مگا لیست) با لباس، کفش، کیف و هر چیزی که مدتهاست از آن استفاده نمی کنید خداحافظی و دور و برتان را خلوت کنید. وقتی محیط اطرافتان تر و تمیز و مرتب باشد، احساس آزادی شگفت انگیزی به شما دست می دهد. ۴- با افرادی که مانع راهتان می شوند خداحافظی کنید موقع فکر کردن به زندگی تان ممکن است متوجه شوید یکی از جنبه هایی که باید روی آن کار کنید روابطتان با دیگران است. اگر افراد خاصی در زندگی تان وجود دارند که شما را به عقب هل می دهند و مانع پیشرفتتان می شوند، وقتش رسیده که با آنها خداحافظی کنید. از افراد سمی و کسانی که انرژی منفی دارند فاصله بگیرید. با این کار می توانید وقت بیشتری را در کنار افرادی دوستشان دارید و آنها هم شما را دوست دارند بگذرانید. ۵- افکار و احساساتی که شما را سنگین می کنند را رها کنید با اینکه تغییرات بزرگ در زندگی اغلب مربوط به موراد بیرونی و خارجی مثل افراد، اشیاء یا محیط اطرافمان است؛ اما مهم ترین تغییری که می توانیم در خودمان ایجاد کنیم به درون ما برمی گردد. اکثر اوقات افکار و احساسات منفی بیشتر از هر چیز دیگری در زندگی مانع پیشرفت ما می شوند. برای همین باید به طور آگاهانه، احساسات و افکاری که باعث خستگی ذهنتان می شوند یا مربوط به گذشته هستند را فراموش کنید. مدیتیشن و یادگیری داشتن کنترل بیشتر روی افکار می تواند کمک زیادی به شما در این زمینه بکند. ولی اگر افکار و احساساتی دارید که باعث پریشانی و نگرانی تان می شوند و به تنهایی نمی توانید از پس آنها بربیایید بهتر است از یک مشاور یا روانشناس کمک بگیرید. ۶- بیشتر از قبل سپاسگزار باشید خیلی از ما انقدر درگیر مشغله ها و روزمرگی های زندگی مان می شویم که فراموش می کنیم باید قدر چیزهای شگفت انگیزی که در زندگی داریم را بدانیم. برای همین قبل از اینکه بخواهید همه چیز را دوباره از نو شروع کنید، باید یاد بگیرید به خاطر نعمت هایی که به شما داده شده سپاسگزار و قدردان باشید. تمرین قدردانی می تواند وضعیت فعلی شما را کاملا متحول کند. به این ترتیب می توانید اولویت های جدیدی که قرار است آنها را دنبال کنید بهتر بشناسید و مسیر دقیق تری انتخاب نمایید. ۵۰ نکته ساده که زندگی تان را زیر و رو می کنند (تغییر مثبت) سعی کنید هر شب قبل از خواب سه مورد بزرگ یا کوچک که به خاطر وجودشان سپاسگزار هستید را بنویسید. وقتی شروع به تغییر و دوباره از نو آغاز کردن زندگی تان کردید، باز هم قدردانی کردن را سرلوحه کارتان قرار بدهید. سپاسگزاری به شما یادآوری می کند که چه چیزهای مهمی در زندگی تان دارید و چه کارهایی باید در آینده انجام بدهید. ۷- زندگی دلخواهتان را تجسم کنید حالا که متوجه شده اید دلتان نمی خواهد زندگی را به همین نحو فعلی پیش ببرید، وقت آن رسیده که روی زندگی دلخواهتان تمرکز کنید. شما قرار است زندگی را دوباره شروع کنید؛ اما زندگی جدیدتان چه شکلی خواهد بود؟ از خاص بودن یا بلند پروازی کردن نترسید. چشم انداز فعلی شما از زندگی جدیدتان به مرور زمان تغییر می کند و تکمیل می شود؛ اما هیچ ایرادی ندارد که چیزی را تصور کنید که واقعا دلتان می خواهد. یادتان باشد فقط روی چیزهای عملی مثل تغییر محل زندگی یا تغییر شغل متمرکز نشوید، بلکه احساسات و افکاری که دلتان می خواهد در آینده داشته باشید را هم مد نظر قرار بدهید. مهارت های زندگی (۱۰ مهارت معروف که همه باید بلد باشند) اگر در حال حاضر زندگی پراسترسی دارید، شاید داشتن آرامش روحی و جسمی و یک زندگی آرام و بدون استرس بیشتر از بقیه چیزها برایتان در اولویت باشد. اگر از زندگی خسته شده اید، اضافه کردن هیجان و سرگرمی به زندگی را محور تغییرات خودتان قرار بدهید. گاهی اوقات کار کردن روی احساساتی که دلتان می خواهد داشته باشید راحت تر است. بعد از آن می توانید به جنبه های دیگر زندگی تان هم بپردازید و کم کم به تغییرات دلخواهتان برسید. ۸- کسی که دوست دارید باشید را تجسم کنید شاید دلیل اینکه دلتان می خواهد زندگی تان را از نو شروع کنید این باشد که تبدیل به فردی شده اید که او را نمی شناسید. شاید تبدیل به کسی شده اید که ویژگی ها و خصوصیات رفتاری اش را دوست ندارید. شاید برایتان سخت است که خودتان را به این شکل بپذیرید و وقتی در آینه به خودتان نگاه می کنید به نظرتان به یک غریبه خیره شده اید. شاید به خاطر آسیب روحی و رنج هایی که کشیده اید عوض شده اید، بدبین شده اید و دیگر نمی توانید به کسی اعتماد کنید. شاید مغرور شده اید، سطحی نگر شده اید یا اعتماد به نفستان را از دست داده اید. پس حالا باید به این فکر کنید که دلتان می خواهد چه کسی باشید؟ آیا دوست دارید تبدیل به فردی مهربان و بخشنده شوید؟ آیا دلتان می خواهد قوی و محکم بشوید؟ دوست دارید اعتماد به نفس داشته باشید و سخت کوش شوید؟ با اینکه برای تغییر خصوصیات اخلاقی و ویژگی های شخصی تان به زمان نسبتا زیادی نیاز دارید؛ اما هیچ چیز نمی تواند جلوی شما را بگیرد. فرقی نمی کند خودتان شروع به تغییر خصوصیاتتان کنید یا از یک مشاور و درمانگر کمک بگیرید؛ به هر حال مطمئن باشید که می توانید به شخصیت مورد علاقه تان برسید. ۹- اهدافتان را تعیین کنید حالا باید بر اساس اولویت های جدید و چشم انداز تازه ای که از زندگی دارید، اهداف واقعی، دست یافتنی و ملموسی را برای خودتان تعیین کنید. از خودتان بپرسید یک ماه بعد، شش ماه دیگر، یک سال دیگر و حتی ده سال دیگر می خواهید به چه چیزهایی برسید؟ یادتان باشد که هدف هایتان حتما باید قابل اندازه گیری و سنجش باشند تا بفهمید که آیا به آنها رسیده اید یا نه. از طرف دیگر هدف هایی تعیین کنید که رسیدن به آنها امکان پذیر است، نه اینکه هیچ وقت نتوانید به آنها برسید و سرخورده شوید. معمولا بهتر است روی مواردی تمرکز کنید که بیشترین تغییر را در روابط، زندگی و سلامتی شما ایجاد می کنند. ۱۰- اهدافتان را در برنامه روزمره خودتان قرار بدهید هدف های بزرگ واقعا عالی هستند اما تا زمانی که برای رسیدن به آنها تلاش نکنید هیچ فایده ای ندارند. پس به فکر یک برنامه جدید برای زندگی تان باشید که شما را در مسیر رسیدن به هدف هایتان قرار می دهند. هر روز، هر هفته و هر ماه کمی تغییر در زندگی تان ایجاد کنید تا کم کم به یک تغییر بزرگ منجر شوند. مثلا اگر می خواهید به وزن ایده آلتان برسید و تناسب اندام داشته باشید، هر هفته به طور منظم ورزش کنید. با تمرین های کوتاه و قابل کنترل شروع کنید و بعد کم کم آنها را بیشتر کنید. چطور فکر خود را از افکار منفی مزاحم پاک کنیم؟ اگر استرس مشکل اصلی تان است و می خواهید آن را برطرف کنید، روش های آرامش بخش مثل یوگا، مراقبه و یا کتاب خواندن را به برنامه روزمره تان اضافه کنید. یادتان باشد که شادی و آرامش شما نتیجه کارهاییست که خودتان انجام می دهید، پس فعالیت های روزمره تان را همسو و هم جهت اهدافتان کنید. ۱۱- روی عادت های بدتان تمرکز کنید شروع دوباره زندگی به این معناست که شما می خواهید کیفیت زندگی تان را بالا ببرید، پس وقتش رسیده که با عادت های بدی که می دانید مانع شما می شوند خداحافظی کنید. با فکر کردن در مورد عواملی که باعث عادت های بد شما می شوند، شروع کنید. به عنوان مثال اگر موقع استرس داشتن سیگار دست می گیرید، به این فکر کنید که به جای سیگار کشیدن چه کاری می توانید انجام بدهید که آرامش بگیرید. عادت های بد شما هر چه که باشند می توانند با یک مورد خوب جایگزین شوند. حتی اگر بارها و بارها تلاشتان به شکست منتهی شد ناامید نشوید. هیچ کس نمی تواند یک شبه عادت های بدش را ترک کند، پس این را بهانه نکنید و به تلاشتان ادامه بدهید. ۱۲- با خودتان مهربان باشید شروع دوباره زندگی اصلا کار راحتی نیست، پس اگر در این مسیر قدم گذاشتید صبر داشته باشید و با خودتان با مهربانی رفتار کنید. شما باید خودتان را تحت فشار قرار بدهید اما نه خیلی زیاد. در این مسیر ممکن است گاهی از تغییراتی که در زندگی تان ایجاد شده بسیار خوشحال شوید و گاهی هم آرزو کنید ای کاش اصلا به شروع مجدد زندگی فکر نمی کردید. هر اتفاقی که افتاد بدانید ارزشش را داشته و در نهایت به چیزی که می خواهید می رسید. ۱۳-نکات کاربردی تکمیلی شروع به مدیتیشن و تمرکز کردن روزانه کنید (این کار ذهن تان را آزاد می کند و برای شروع مجدد راحت تر پیش می روید) خودتان را با افراد مثبت که از شما پشتیبانی می کنند پر کنید چیزهای جدید را امتحان کنید و از محوطه امن خود بیرون بیایید. مثلا یک سفر دو نفره بروید یا یک ورزش جدید را شروع کنید یا … چیزهایی که به دردتان نمی خورند یا خوشحالی برای تان نمی آورند کم کم کنار بگذارید اهداف جدیدتان را روی یک کاغذ بنویسید و روی دیوار اتاق نصب کنید و با در نظر داشتن همه نکات بالا به سمت شان حرکت کنید چرا و چگونه باید خودمان را بشناسیم؟ (۱۳ روش عملی)

[ad_2]

Source link