سختی های مهاجرت (10 تا از مشکلات اصلی): مثال کشور کانادا

سختی های مهاجرت (10 تا از مشکلات اصلی): مثال کشور کانادا

اگر قصد مهاجرت به کانادا را دارید، این پست می تواند تا حد زیادی کمک تان باشد. این مطلب حاوی توصیه هایی در مورد چالش‌ های خاصی است که ممکن است هنگام مهاجرت به کانادا برای هر فرد به وجود بیاید و می ‌تواند شما را با آنچه در طول مهاجرت تان با آن مواجه خواهید شد، آشنا کند. مشکلات و سختی های مهاجرت در اکثر کشورها شبیه هم هستند ما در اینجا کشور کانادا و مشکلات مهاجرت به آن را مثال می زنیم.
مهاجران در کانادا با چه چالش هایی روبرو هستند؟
1-مشکل پیدا کردن کار در کانادا
مهم ترین چالش برای اکثر افرادی که به کانادا مهاجرت می کنند، پیدا کردن فرصت های شغلی است که با مهارت و تجربه آن ها مطابقت داشته باشد. تقاضای بسیار زیادی برای کارگران ماهر در سراسر کانادا وجود دارد، اما همیشه هم متقاضیان به خاطر نداشتن شرایط یا تجربه لازم پذیرفته نمی شوند.
به هر حال بالا بودن تقاضای کارگر در کانادا می تواند کسانی که برای کار به این کشور مهاجرت کرده اند، را به آن جا بکشاند. اما از طرفی هم می تواند نا امیدی و دل سردی را برایشان در پی داشته باشد.
140 عادت بدی که باید آنها را ترک کنیم (مگا لیست)
اگر فرد مهاجر بتواند از دانش و مهارت هایی که دارد در کانادا استفاده کند، اقامت برایش بسیار آسان تر می شود، اما از طرفی هم اگر مدارک تحصیلی خارج از کشور معادل یکسانی در کانادا نداشته باشند، کار پیچیده تر می شود.
2- موانع زبانی
مهاجران برای اکثر مشاغل در کانادا باید زبانِ انگلیسی یا فرانسوی را بلد باشند. در واقع این فاکتور می تواند یکی از الزامات اصلی شرایط شغلی آن ها باشد. در برخی از موارد، با انجام فرایندی تحت عنوان “ارزیابی برابری رسمی ” امکان تطبیق دادن تحصیلات در کشور مبدا با کانادا فراهم می شود. طی این پروسه کارشناسان بررسی می کنند که آیا مدارک فرد معادلی در کانادا دارند یا خیر.
با این حال، این فرایند ممکن است چندین ماه طول بکشد و گاهی اوقات برای متقاضیانی که امیدوار هستند در کانادا ساکن شوند، نتیجه مطلوبی به همراه نداشته باشد.
3- کمبود منابع، از جمله عدم دسترسی به خدمات عمومی و اجتماعی
کانادا از نظر خدمات درمانی، آموزشی و حتی تسهیلات اجتماعی در مقایسه با سایر کشور ها بسیار متفاوت است.
به طور مثال کانادا خدمات درمانی رایگان را به واسطه سرویس مراقبت های بهداشتی ملی کانادا ارائه می دهد. با این وجود، افرادی که به این کشور مهاجرت کرده اند بدون ویزای کار یا شهروندی کانادا ممکن است نتوانند که از این خدمات استفاده کنند.

همچنین اگر یک مهاجر از استانی در کانادا به استان دیگری نقل مکان کند که قوانین متفاوتی در مورد مهاجران و شرایط اقامت دارند، ممکن است برای دسترسی به خدمات عمومی خاص با مشکل مواجه شود.
مهاجران غیر قانونی در کانادا قادر به دریافت تسهیلات رفاهی از دولت نیستند. این یعنی این که بسیاری از مهاجران تازه وارد با کانادا به سختی زندگی می کنند و نمی توانند مایحتاج اولیه خود را تامین کنند و آسایش داشته باشند .
4- یافتن مسکن مقرون به صرفه در کانادا
یکی از بزرگ ترین مشکلاتی که افراد مهاجر به کانادا با آن مواجه هستند، یافتن محل اقامت مناسب است، مخصوصا کسانی که ویزای کار یا کارت اقامت کانادا ندارند.
تقاضای زیادی برای اجازه ملک در سراسر کانادا وجود دارد، اما مکان های کمی هستند که افراد بتوانند بدون شهروندی کانادا یا مجوز کار کانادا به آن ها دسترسی داشته باشند.
حتما بخوانید: 50 نکته ساده که زندگی تان را زیر و رو می کنند
همچنین ممکن است مدتی طول بکشد تا یک مهاجر به کانادا بتواند به دلیل وضعیت مهاجر بودنش از دولت کمک های اجتماعی دریافت کند و این امر باعث می شود تا زمانی که شغل یا منبع درآمد دیگری پیدا کند ؛ نتواند هزینه های زندگیش را تامین کند.
به این ترتیب، بسیاری از افراد حتی نمی توانند در این دوره از عهده تامین نیاز های اساسیِ زندگی خود مثل غذا و گرمایش برآیند که می تواند زندگی را برای شان بسیار دشوار کند.
5- عادت کردن به هوای سرد از جمله برف و یخ
کانادا از نظر آب و هوا در مقایسه با بسیاری از کشور های دیگر متفاوت است. آب و هوای کانادا اغلب در ماه های زمستان بسیار سرد و در برخی از مناطق این کشور بارش برف زیاد است .
این امر می تواند زندگی را هم در داخل و هم در خارج از خانه دشوار کند. اگر مهاجرت از یک کشور سرد اتفاق افتاده باشد، ظرایط قابل تحمل تر خواهد بود.
فرد ممکن است حتی در مواردی مثل رانندگی هم دچار مشکل شود، مخصوصا اگر نحوه رانندگی در جاده های یخ زده را بلد نباشد و از طرفی هم همیشه باید تجهیزات زمستانی در ماشین آماده داشته باشد که برای تهیه خودِ این تجهیزات هم به پول نیاز است.
6- دلتنگی برای وطن
مهاجرت حتی به کشوری مثل کانادا هم می تواند در مقایسه با کشور مبدا بسیار متفاوت باشد. غلبه بر دلتنگی به زمان و تلاش نیاز دارد و باعث می شود تا بسیاری از افراد در طول فرآیند مهاجرت به کانادا برای خانواده و دوستان شان دلتنگ شوند.
7- مشکلات اخذ گواهینامه رانندگی کانادایی و بیمه خودرو
حداقل سن لازم برای دریافت گواهینامه کانادایی که برای رانندگی در سراسر کانادا لازم است، 16 سال است.
علاوه بر این، مهاجر حتی اگر گواهینامه اروپایی هم داشته باشد، خود به خود به مجوز کانادایی ترجمه نمی شود و باید یک آزمون دیگری بدهد.
7 تا از بهترین موسسات مهاجرتی در ایران (و چند نکته)
به طور مشابه، داشتن یک ماشین بدون کارت شهروندی یا اقامت دائم کانادا همیشه آسان نیست، زیرا ماشین ‌ها در کانادا بسیار گران هستند و داشتن بیمه کانادایی برای همه ماشین‌ های موجود الزامی است.
حتی سبک رانندگی در جاده ‌های کانادا می‌ تواند با کشور مبدا بسیار متفاوت باشد و ممکن است مدتی طول بکشد تا کاملا به یک عادت تبدیل شود و قطعا سختی زیادی را به همراه خواهد داشت .
8- مقابله با تبعیض
با این که کانادا قوانینی علیه تبعیض نژادی، قومیتی یا مذهبی دارد اما این قوانین همیشه توسط همه افراد در کانادا رعایت نمی شوند.
در واقع مواردی بوده است که مهاجران به دلیل مهاجر بودن شان حتی بعد از کسب اقامت دائم کانادا مورد تبعیض قرار گرفته اند.
مورد مشکل می ‌تواند در هر چیزی نمود پیدا کند، از افرادی که کارگران فاقد مدرک به حساب می آیند زیرا به تازگی وارد کانادا شده ‌اند تا مشکلاتی که در یافتن کار یا مشاغل خاص به دلیل نژاد متفاوت شان وجود دارد. این یعنی که بسیاری از مهاجران تازه وارد اغلب نمی توانند به دلیل تبعیض شغلی در کانادا کار پیدا کنند.
9- آشنایی با فرهنگ و تاریخ کانادا
کانادا فرهنگ و تاریخ منحصر به فرد خودش را دارد که می تواند روند مهاجرت به کانادا را چالش برانگیزتر کند.
ممکن است برای یک مهاجر سخت باشد که در کانادا بدون اطلاع از ارزش ‌ها، دیدگاه ‌ها و هنجار های اجتماعی این کشور احساس کند که در خانه خودش زندگی می کند ، مخصوصا اگر نتواند در اوایل دوران حضورش در کانادا با جامعه کانادایی ارتباط برقرار کند .
این یعنی مهاجران همیشه آن طور که دوست دارند در جامعه کانادا پذیرفته نمی شوند که بعد از تمام تلاش های آن ها در طول فرآیند مهاجرت منجر به نا امیدی شان می شود و حتی ممکن است که به برگشت فکر کنند.
10- آموزش قوانین کانادا
دانستن قوانین کانادا برای همه ساکنان این کشور ضروری است؛ زیرا به آن ها امکان می دهد تا بفهمند که چطور باید در این کشور رفتار کنند. کانادا ممکن است با بسیاری از کشور های دیگر متفاوت باشد.
به طور مثال قوانین کانادا اغلب برای افرادی که به تازگی وارد این کشور شده اند، به دلیل تفاوت های فرهنگی، عجیب یا غیر عادی به نظر می رسد. تعداد بسیار کمی از کانادایی ها حتی در مورد تمام قوانین کانادایی که همان ها هم ممکن است به مرور تغییر کنند، می دانند.
جدیدترین روش مقابله با استرس و کنترل 100درصد
این یعنی این که مهاجران باید در طول فرآیند مهاجرت به کانادا و قبل از شروع زندگی شان در آن جا با این قوانین و مقررات آشنا شوند.
11- دوستان و اعضای خانواده در حال مهاجرت به کانادا
فرآیند مهاجرت برای کسانی که به همراه دوستان یا اعضای خانواده به کانادا مهاجرت می کنند ؛ می تواند چالش برانگیزتر و سخت تر باشد.
علاوه بر این که در طول فرآیند مهاجرت به کانادا با چالش ‌های خاصی روبرو می شوند، ممکن احساس کنند از عزیزانشان دور شده ‌اند که اوضاع را برای شان سخت خواهد کرد.
12- یکی نشدن با جامعه کانادایی
کانادا اغلب به عنوان یکی از چند فرهنگی ترین کشور ها شناخته می شود و ممکن است هر جایی از آن با دیگری متفاوت باشد.
و از آن جایی که بسیاری از افرادی که در کانادا زندگی می کنند در مقطعی از زندگی شان به این جا مهاجرت کرده اند، نمی توانند به مهاجران کمک کنند تا با این جامعه عجین شوند. کانادایی های جدید الورود نیاز به دسترسی به حمایت اجتماعی دارند، اما این خدمات همیشه و در همه جا در دسترس شان نیستند.
این یعنی این که گاهی اوقات ممکن است مدت بیشتری طول بکشد تا مهاجران به طور کامل با جامعه کانادا یکی شوند و خو بگیرند .
13- پیچیده و طولانی بودن روند مهاجرت
پروسه مهاجرت به کانادا می تواند طولانی باشد؛ بنابراین صبر زیادی از سوی مهاجران را می طلبد.
در برخی موارد، فرآیند مهاجرت به کانادا ممکن است که حتی تا سال ها طول بکشد. درک قوانین مهاجرت به کانادا هم برای افرادی که به خوبی انگلیسی یا فرانسوی صحبت نمی کنند، دشوار خواهد بود.
و کانادایی ‌های جدید ممکن است در این مدت به همه منابعی که نیاز دارند دسترسی نداشته باشند، پس هر کاری که لازم است انجام شود تا در خانه جدیدشان مستقر شوند، را باید انجام بدهند.

 
کلام پایانی
همانطور که گفته شد؛ مهاجرت به کانادا با چالش های زیادی همراه است . موانع زبانی، عدم دسترسی به خدمات عمومی و اجتماعی، یافتن مسکن مقرون به صرفه در کانادا، دشواری عادت به هوای سرد از جمله برف و یخبندان، دلتنگی برای کشور مبدأ و یادگیری در مورد فرهنگ و تاریخ کانادا می تواند از جمله این چالش ها باشد.
یکی از مشکلات اصلی بعد از مهاجرت: افسردگی بعد از مهاجرت، علائم و روشهای مدیریت
بعد از مهاجرت نه تنها یافتن شغل بلکه یکی شدن با جامعه به بهترین شکل ممکن هم مهم است که البته نیاز به زمان و صبر دارد و البته در نهایت هم اتفاق خواهد افتاد .

چه چیزی ما را خوشحال می کند؟ (از نظر علم روانشناسی)

چه چیزی ما را خوشحال می کند؟ (از نظر علم روانشناسی)

شادی معمولا یکی از هدف های نهایی هر فردی در زندگی است، اما فهمیدن این که چه چیزی شما را خوشحال می کند؛ همیشه آسان نیست. (برگرفته از مجله معتبر روانشناسی سایکو تودی)
خوشحالی می تواند معانی زیادی داشته باشد. به طور مثال می تواند تجربه یک بستنی خوردن ساده در کنار ساحل باشد یا معنای گسترده تری مثل حس رضایت از یک رابطه داشته باشد.
چیز های زیادی در زندگی وجود دارد که باعث شادی می شود؛ مثلا تولد، ازدواج یا دوباره دیدن عزیزان تان. اما این که چه چیزی خوشحال تان کند را فقط خودتان می توانید تعریف کنید.
شادی چیست؟
شادی یک حالت روانی و بخشی از چیزی است که در روان شناسی به عنوان عاطفه مثبت شناخته می شود. مثل سایر احساسات، عملکرد داخلی این حس پیچیده است و علوم نظری و اعصاب روی این ویژگی آن با هم همسو هستند.
شادی در واقع یک حالت عاطفی است که توسط مواد شیمیایی و هورمون های که با سلول های هدف در مناطق خاصی از مغز در ارتباط اند، ایجاد می شود.
چرا و چگونه باید خودمان را بشناسیم؟ (13 روش عملی)
اما برای درک شادی معمولا باید چیزی بیشتر از جنبه های فیزیولوژیکی در نظر گرفته شود.
طبق بررسی به عمل آمده در سال 2001، از زمان فیلسوفان یونان باستان، نظریه های روان ‌شناختی دو چیز را به شادی نسبت می داده اند که عبارتند از:

حالت خوشی روانی یا Eudaimonia: حس خوشی به خاطر رسیدن به هدف بعد از تحمل رنج
شادی ناشی از لذت یا Hedonia: لذتی که بعد از درد حاصل می شود.

زیگموند فروید در کتاب “Civilization and Its Discontents”، این دو مفهوم شادی را به عنوان حسی با دو بعد این طور تعریف کرد: یک هدف مثبت و یک هدف منفی. یکی به شرط ” نبود درد و ناراحتی ” اتفاق می افتد اما در دیگری “تجربه حس قوی لذت” را می طلبد.
حتما بخوانید: 20 مهارت اجتماعی کاربردی برای اینکه دوست داشتنی تر باشیم؟
آیا شادی همان خوشبختی است؟
خوشبختی مفهوم گسترده دیگری است که اغلب با هر چیزی که شما را خوشحال می کند، مرتبط است.
شادی بخشی از خوشبختی است، اما خوشبختی که گاهی اوقات رسما به عنوان بهزیستی ذهنی یا  subjective well-beingشناخته می شود، بیشتر شبیه معیاری است که برداشت و درک شما از کیفیت زندگی تان را نشان می دهد.

به طور مثال زندگی می تواند عالی باشد و شما هم در رفاه باشید، اما این بدان معنا نیست که شما همیشه خودتان را شاد فرض کنید.
بهزیستی ذهنی نحوه ارزیابی و سنجش زندگی تان بر اساس معیار های مختلفی مثل شادی، موفقیت، هدف زندگی و میزان امید و خوش بینی است.
چه چیزی باعث شادی می شود؟
از نقطه نظر فیزیولوژیکی، این مواد شیمیایی در مغز شما هستند که باعث می شوند شادی را احساس کنید.
بسیاری از مواد شیمیایی (عمدتا انتقال دهنده های عصبی و هورمون ها) وجود دارند و هر یک با توجه به بررسی انجام شده در سال 2014 نقش مهمی در درجه بندی خوشبختی دارند.
این مواد شیمیایی عبارتند از:

دوپامین
اکسی توسین
سروتونین
اندوکانابینوئیدها
اندورفین ها
اپی نفرین و نوراپی نفرین
کورتیزول
ملاتونین

مثلا دوپامین به عنوان هورمون حس خوب شناخته می شود؛ زیرا در ترغیب شما به تکرار رفتار هایی که منجر به لذت می شود، نقش دارد.
اما لذت تنها یک جنبه از شادی است.
اکسی توسین یکی دیگر از مواد شیمیایی مرتبط با شادی است. معمولا به آن هورمون عشق می گویند زیرا احساساتی مثل محبت و همدلی را در شما تقویت می کند.
حتما بخوانید: 24 روش ساده برای شاد کردن دیگران (حتی اخموترین ها)
کورتیزول، با این که یک هورمون استرس منفی به حساب می‌ آید، اما برای کمک به مدیریت اضطراب در هنگام مواجهه بدن با استرس هم ترشح می شود.
همه این چیز ها می تواند باعث شود که شما احساس خوشحالی کنید. خوشبختی ممکن است همان احساس آرامشی باشد که از بودن در کنار عزیزان تان در شما به وجود می آید یا ممکن است احساس آرامش ناشی از نداشتن اضطراب باشد.
تاثیرات شادی بر سلامت روان
خوشحالی نشان می دهد که شما احساس خوبی دارید.
وقتی خوشحال هستید، عکس احساسات منفی را تجربه می کنید؛ یعنی علائم بارز بیماری هایی مثل افسردگی و اختلالات اضطرابی در شما دیده نمی شود.
بررسی انجام شده در سال 2021 نشان می دهد که شادی یک عامل محافظتی در شرایط سختی مثل انزوای اجتماعی است که به دور نگه داشتن احساسات منفی کمک می کند.
حتما بخوانید: 10 ترفند برای داشتن زندگی شاد (و راه حل های عملی)
وقتی خوشحال هستید، سایر ابعاد سلامت روانی شما هم ممکن است خودشان را نشان بدهند. به طور مثال ممکن است متوجه شوید که روابط اجتماعی شما هم از نظر کیفی و هم کمی بهتر شده است.
شادی حتی ممکن است به عاملی برای بالا رفتن احتمال موفقیت شما تبدیل شود.

تحقیقات به عمل آمده در سال 2005 نشان داده است که موفقیت باعث خوشحالی افراد می شود، اما مستقیما به موفق شدن شان ربطی ندارد. رابطه شادی و موفقیت تا حدودی دو طرفه است، یعنی شاد بودن ممکن است باعث شود رفتار هایی بکنید که منجر به موفقیت تان می ‌شوند.
طبق نتایج بررسی که در سال 2015 انجام شد، شادی در نوجوانان باعث می شود تا گزارش های کم تری از علائم آسیب شناختی روانی در آن ها مشاهده شود. این علائم عبارتند از:

وسواس عملی و فکری
افسردگی
اضطراب
دشمنی
اضطراب وابسته به ترس بی جا
افکار پارانوئید

این بررسی همچنین نشان داد که یک فرد شاد معمولا کم تر دچار مشکلات رفتاری مثل تمایلات ضد اجتماعی، تکانشگری یا گوشه گیری خواهد شد.
با این که معمولا شادی تاثیر مستقیمی بر روی سلامت روان دارد، اما شادی هم می تواند روی سلامت جسمانی اثر بگذارد.
چرا باید شاد باشیم؟ (9 دلیل که شما را قانع می کند)
یک مقاله تحقیقاتی در سال 2019 نشان داد که شادی علاوه بر مزایای فیزیکی که دارد، می تواند امید به زندگی را در افراد مسن بالاتر ببرد. شادی می تواند به طور کلی مرگ و میر را کاهش بدهد .
4 راه برای تشدید شادی
خوشبختی یک چیز فردی است و می تواند از احساسات، افکار و تجربیات مثبت که همگی در احساسات مثبت شما نقش دارند، نشات بگیرد.
از آن جایی که ممکن است آنچه شما را خوشحال می ‌کند با چیزی که دیگران را خوشحال می ‌کند؛ متفاوت باشد، اما شادی را می ‌توان با افزایش عاطفه مثبت بالا برد.
احساسات مثبت چیست؟ احساس و عواطف مثبت یا Positive Affect در روان شناسی عبارتی است که به طیفی از احساسات مثبت (مثل شادی، خوش بینی و اشتیاق) و حالات فکری نسبت داده می شود که به نحوه تعامل شما با دنیای اطراف تان کمک می کند.
جستجو و به وجود آوردن محیط های نوع دوستانه
نوع دوستی به عنوان از خود گذشتگی و توجه به دیگران تعریف می شود. بررسی سال 2020 نشان می دهد که کمک به دیگران برای این که شاد باشند، به شما هم کمک می کند تا شاد شوید.
قرار گرفتن در محیط های نوع دوستانه ممکن است به بالا رفتن حس رضایت از زندگی و افزایش احساسات مثبت کمک کند.
این بدان معنا نیست که شما برای شاد بودن باید حتما در محیطی باشید که نیاز دیگران را برآورده کنید، بلکه نشان می‌ دهد که حمایت و مراقبت از اطرافیان برای شاد بودن لازم است.
مهارت های خود مراقبتی : 8 نوع موجود و روش تمرین آن ها
حتی کار کردن برای یک مدیر فهمیده که به شما کمک می کند تا باری از دوش تان کم شود، ممکن است شما را خوشحال تر از زمانی بکند که زیر دست مدیری کار می کنید که به زمان تان توجهی نمی کند و بیش از حد از شما کار می کشد.
کشف رسالت
پیدا کردن چیزی که در زندگی شما را راضی می کند، رسالت یا هدف شما محسوب می شود.
در یک مطالعه تحقیقاتی که 27 سال طول کشید، محققان دریافتند که هدف داشتن مهم ترین چیزی است که با شاد بودن در زندگی و کار و افزایش طول عمر مرتبط است.
کشف رسالت همیشه هم آسان نیست. ممکن است لازم باشد بنشینید، یادداشت برداری کنید و چیز هایی که در زندگی برای تان مهم هستند را ارزیابی کنید تا برنامه ای برای رسیدن به آن ترتیب بدهید.
ارزیابی مجدد تصمیماتی که گرفته اید
تصمیم گیری می ‌توانند حتی بیشتر از آن زمانی که برای انتخاب بهترین گزینه فکر می کنید، استرس زا باشند.
در مطالعه ای که در سال 2002 در مورد تصمیم گیری انجام شد، محققان افرادی که به دنبال بهترین گزینه بودند (کمالگرا ها) را با کسانی که اولین گزینه مناسب را انتخاب می کردند (راضی ها)، را با هم مقایسه کردند.
140 عادت بدی که باید آنها را ترک کنیم (مگا لیست)
به طور کلی، تصمیم ‌گیری که با رضایت همراه باشد، شادی بیشتری به همراه خواهد داشت زیرا در آن کمال همه هدف نبوده است.

برای تصمیم‌گیری به این روش (رضایت ‌بخش)، می ‌توانید با نوشتن فهرستی از معیار هایی که انتخاب شما باید داشته باشد، شروع کنید و متعهد شوید ؛ هر انتخابی که این معیار ها را برآورده کرد را بدون وسواس بپذیرید.
انجام یک کار خوب برای حیوان خانگی تان
وفاداری یک حیوان خانگی بی نظیر است. آنها شما را بدون در نظر گرفتن چیزی دوست دارند، و این نوع رابطه بدون توقع می تواند آرامش را در زندگی برقرار کند.
انجام یک کار مثبت برای حیوانات خانگی مخصوصا وقتی آن ها کار های زیادی برای شما انجام می دهند،
50 نکته ساده که زندگی تان را زیر و رو می کنند
می تواند حس خوشی و شادی زائدالوصفی به همراه داشته باشد.
یک مطالعه در سال 2021 نشان داد افرادی که 5 دلار برای حیوان خانگی شان خرج می کنند نسبت به زمانی که آن پول را برای خودشان یا شخص دیگری خرج می کنند، خوشحال ترند.
با این حال، لازم نیست برای این که کاری برای حیوان خانگی تان کرده باشید، حتما هزینه کنید. پیاده ‌روی، بازی با این حیوانات و یا توجه بیشتر به آن ها در طول روز می ‌تواند ارزشمند باشد.
کلام آخر
شادی بخشی از احساسات مثبت است و اغلب جزء کلیدی بهزیستی ذهنی است.
با این که شادی از نظر فیزیولوژیکی به مواد شیمیایی و عملکرد مغز مربوط می شود، اما آنچه شما را خوشحال می کند؛ می تواند ریشه های روانی بسیار عمیق تری داشته باشد.
6 روش برای اینکه بتوانیم خودمان را ببخشیم
نوع دوستی، هدف داشتن برای زندگی و نحوه برخورد شما با تصمیمات همگی می توانند بر میزان شادی تان تأثیر بگذارند.
اشکالی ندارد که همیشه احساس خوشبختی نکنید. شما هنوز هم می توانید از داشتن یک رفاه نسبی لذت ببرید و شاد باشید.

افسردگی بعد از مهاجرت، علائم و روشهای مدیریت موثر

افسردگی بعد از مهاجرت، علائم و روشهای مدیریت موثر

همان طور که ممکن است از عنوان تیتر حدس زده باشید، افسردگی بعد از مهاجرت یک مشکل روانی است که مهاجران را تحت تاثیر قرار می دهد؛ چرا که باید با فرهنگ و محیط جدید سازگار شوند. در سراسر جهان، مردم این چالش را برای وفق پیدا کردن با یک کشور جدید پشت سر می گذارند؛ اما بیایید با این مقاله همراه باشید تا بفهمیم دقیقا این افراد با چه چالش هایی مواجه هستند.
علائم مبارزه با افسردگی بعد از مهاجرت چه هستند؟
شوک فرهنگی
شوک فرهنگی، سردرگمی اولیه ای است که وقتی فرد به کشور جدیدی می رسد و با محیطی نا آشنا و تفاوت های غیر منتظره در فرهنگ مواجه می شود، تجربه اش می کند. ممکن است شما تصور متفاوتی از زندگی در خانه جدیدتان داشته باشید و واقعیت می تواند غافلگیرتان کند.
تنهایی
تنهایی غم یا اندوهی است که از انزوا یا احساس تنهایی در یک محیط جدید ناشی می شود. این تنهایی اغلب می تواند همراه با شوک فرهنگی باشد، به خصوص اگر هنوز دوستان و حامیان خوبی مثل آنچه در کشور خودتان داشتید، پیدا نکرده باشید.
موثرترین و جدیدترین روش مقابله با استرس و کنترل 100درصد
دلتنگی
دلتنگی حس اشتیاق به وطن، خانواده یا چیز های آشنا و راحتی است که در زندگی قبلی تان داشته اید. دلتنگی می تواند تا حدی طبیعی باشد، اما اگر بیشتر اوقات این حس را تجربه می کنید، ممکن است نشانه افسردگی بعد از مهاجرت باشد.
چرا افسردگی مهاجر دارم؟
ممکن است سازگاری با زندگی در کشور جدیدتان به دلیل فشاری که برای وفق پیدا کردن با محیط متحمل می شوید، چالش برانگیز باشد. بسته به کشوری که به آن مهاجرت کرده ‌اید، این مشکل می ‌تواند در برخی از کشور ها چالش‌برانگیزتر از بقیه باشد.
با این که برخی از کشور ها ممکن است به مهاجران فرصت هایی برای اسکان و پذیرفته شدن در جامعه بدهند، اما کشور های دیگر آن ها را دائما برای جذب و پذیرش فرهنگ جدید تحت فشار قرار می دهند. وقتی این فشار به درستی مدیریت نشود، می تواند منجر به افسردگی شود.

سایر علل بالقوه افسردگی مهاجرت، عدم توانایی در برقراری ارتباط مجدد با فرهنگ اصلی خودتان، یافتن دوستان جدید یا رسیدن به اهداف به دلیل موانعی مثل تفاوت های زبانی است. چالش دیگر می تواند عدم آگاهی از فرهنگ و آداب و رسوم کشور میزبان باشد.
9 نکته بسیار ساده برای اینکه فردی موثر و پربازده باشید!
افسردگی بعد از مهاجرت ممکن است باعث شود تا در کشوری که به تازگی پذیرفته شده اید، احساس غریبی یا طرد شدن کنید. احساس به هیچ کجا تعلق نداشتن می تواند برای هر کسی افسرده کننده باشد. اما برای کسی که آسیب عاطفی را تجربه کرده است، این احساس می تواند پررنگ تر باشد و ممکن است منجر به ابتلا به علائم افسردگی بعد از مهاجرت شود.
چه طور بفهمم که افسرده هستم؟
افسردگی اختلالی است که موجب احساس غم و اندوه، نا امیدی و بی ارزشی می شود. افرادی که افسردگی دارند بیشتر در معرض خطر خودکشی هستند.
اگر برخی یا همه علائم زیر را دارید احتمالا دچار افسردگی شده اید:

بیشتر اوقات احساس غم یا ناراحتی می کنید.
علاقه به فعالیت ها یا سرگرمی هایی که زمانی لذت بخش بودند را از دست داده اید.
انرژی تان کم شده است.
در تمرکز کردن مشکل دارید.
برای خوابیدن مشکل دارید . (بی خوابی)
اشتهایتان تغییر کرده است. (افزایش یا کاهش اشتها)
افکار مربوط به مرگ (خودکشی)، اقدام به خودکشی یا برنامه ریزی برای خودکشی ذهن تان را درگیر می کند.
زود رنجی یا نا امیدی، خشم، واکنش نشان دادن بیش از حد، رفتار های تکانشی یا یهویی را تجربه می کنید و بدون فکر کردن به عواقب چیزی یا کاری ریسک می کنید.

افسردگی مهاجران یک مشکل در سلامت عمومی است که توسط سازمان بهداشت جهانی مورد تاکید قرار گرفته است. این سازمان تخمین می زنند که سالانه میلیون ها نفر در سراسر جهان از این عارضه رنج می برند. اگر فکر می کنید که ممکن است شما هم دچار این مشکل بشوید، تنها نیستید و می توانید آن را مدیریت کنید.
7 تا از بهترین موسسات مهاجرتی در ایران (و چند نکته مهم)
مدیریت افسردگی بعد از مهاجرت
مهاجرت به یک کشور جدید، بدون اغراق می تواند بسیار دشوار باشد. با این حال، کار هایی هست که می توانید با انجام شان از شدت افسردگِ خود بعد از مهاجرت بکاهید.
با دیگران ارتباط برقرار کنید
بیرون رفتن، تعامل با دیگران و ایجاد ارتباطات جدید می تواند حال تان را واقعا خوب کند و باعث شود تا روان و ذهن سالم تری داشته باشید. مطالعات نشان داده ‌اند که دوست‌ یابی به بهبود سلامت روانی تان کمک می ‌کند، زیرا باعث افزایش احساس تعلق ، افزایش عزت نفس و کاهش استرس خواهد شد . در یک مکان ناشناخته، حتی حضور تنها یک دوست هم می تواند تأثیر مثبتی داشته باشد.
حتی وقتی کسی را داشته باشید که مثلا به شما بگوید می توانید قهوه خوب از کجا تهیه کنید و مهم تر از همه، در مواقع سخت به او تکیه کنید، افسردگیتان را کمتر می کند. ارتباط با گروه های اجتماعی برای سلامت روان شما مهم است، بنابراین سعی کنید گروهی را بر اساس علایق تان پیدا کنید. اگر با موانعی مثل اضطراب اجتماعی مواجه شدید، حتما به آن رسیدگی کنید.
از خانه بیرون بروید
ترک خانه و ورود به اجتماع ممکن است دلهره آور باشد که البته اشکالی هم ندارد. مهاجرت به یک کشور جدید به شجاعت زیادی نیاز دارد. هنگامی که احساس درماندگی می کنید، باز هم شجاعت به خرج بدهید و از خانه بیرون بروید . شما باید در برابر میل به کناره گیری از محیط جدید مقاومت کنید. حتی اگر تنها کاری که می توانید انجام دهید این باشد که در اطراف محله تان قدم بزنید، این کار را بکنید زیرا بیرون رفتن برای سلامت ذهن تان لازم است.
کنجکاوانه در اطراف بگردید و کاوش کنید. اغلب اوقات، این که تلاش کنید تا ترس و اضطراب تان را جایگزین کنجکاوی نمایید، کمک تان می کند. یک تغییر طرز فکر ساده می تواند تفاوت بزرگی برای شما ایجاد کند. به طو مثال ترس استفاده از وسایل نقلیه عمومی در یک شهر جدید را در نظر بگیرید. به جای اینکه به این فکر کنید که ممکن است نتوانید مسیرتان را پیدا کنید، بر روی ماجراجویی و شگفت انگیز بودن شهر تمرکز داشته و به مکان های مختلف بروید. به دنبال پارک های محلی بگردید و از فضای باز لذت ببرید، رستوران های مورد علاقه جدید را بیابید یا در یک باشگاه ورزشی ثبت نام کنید.
زبان یاد بگیرید
یادگیری یک زبان جدید دشوار است و نیاز به صبر دارد. صحبت نکردن به این زبان ممکن است سفارش غذا، دوست یابی یا یافتن مقصد را برای تان دشوار کند. این مسئله می تواند واقعا ناامید کننده باشد و باعث شود تا شما فقط با مهاجرانی که به زبان مادری تان صحبت می کنند ارتباط برقرار کنید. یادگیری زبان کشور میزبان هم مهم است و به شما این امکان را می دهد که احساس استقلال و اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید.
140 عادت بدی که باید آنها را ترک کنیم (مگا لیست)
فرهنگ خودتان را فراموش نکنید
فرهنگ ما عمیقا ریشه در شخصیت ما دارد و جهان بینی ما را شکل داده است . به همین دلیل هم مهم است که به فرهنگ خودمان پایبند باشیم تا در غربت احساس تنهایی نکنیم. برای این کار پختن غذا های کشور خودتان، شرکت در جشنواره‌ ها یا رویداد های فرهنگی محلی یا صحبت کردن به زبان مادری ‌تان، همگی به شما کمک می ‌کند تا احساس کنید که بالاخره ریشه و به یک جایی تعلق دارید. البته لازم است این نکته را هم ذکر کنم که با پرداختن و توجه به فرهنگ تان ممکن است گرفتار ایستگاه زمانی و سفر بین گذشته و حال شوید که می تواند منجر به افسردگی بعد از مهاجرت شود.
Immigrant Time Warp چیست؟
اصطلاح Immigrant Time Warp یا ” ایستگاه زمان ” توسط جامعه شناس ادوارد جی تلس ابداع شد. این حالت مختص مهاجرانی است که هنوز به جامعه جدیدی که واردش شده اند عادت نکرده اند و در فرهنگی که در آن بزرگ شده اند، گیر کرده اند.
زمانی که مهاجران مجبور به قطع ارتباط با فرهنگ بومی شان می شوند و به یک کشور جدید می آیند، حس فقدان را تجربه می کنند. شما به عنوان یک مهاجر وقتی که مجبور هستید خودتان را با فرهنگ دیگری با آداب و رسوم نا آشنا وفق بدهید، حس ترس، خشم، سرخوردگی و رنجش را تجربه می کنید. ایستگاه زمان اصطلاحی است که برای توصیف وضعیت سکون ذهنی ناشی از شوک فرهنگی و استرسی که مهاجران هنگام نقل مکان به یک کشور جدید تجربه می کنند، استفاده می شود. این بی انعطافی ذهنی و امتناع از حرکت رو به جلو و وفق دادن خود با تغییر شرایط، می تواند باعث شود که مهاجران بیشتر احساس غربت و افسردگی کنند و روز به روز حال بدتری داشته باشند.
حتما بخوانید: 50 نکته ساده که زندگی تان را زیر و رو می کنند
مهاجرانی که در یک ایستگاه زمانی گیر کرده اند، معمولا از از دست دادن هویت و فرهنگ شان در کشور جدید می ترسند. این ترس زندگی آن ها را تحت الشعاع قرار می دهد و باعث می شود تا ارزش های فرهنگی، آداب و رسوم ، سنت ها و باورهای شان را سفت و محکم نگه دارند. این حفظ فرهنگ می تواند مشکل ساز باشد زیرا معمولا تعصب بیشتری روی فرهنگ شان پیدا می کنند و بیشتر در معرض تبعیض قرار می گیرند که ممکن است منجر به خشم و رنجش بیشتر شود.
بسیاری از مهاجران حس زندگی در دو دنیای متفاوت را تجربه می کنند . این مهاجران می ترسند که دنیای قدیمی شان را پشت سر بگذارند و فراموش کنند که چه کسی هستند. این خود مهاجران هستند که انتخاب می کنند چه قدر خودشان را با کشور جدیدشان وفق بدهند؛ پس هر تصمیمی که می گیرید، سلامت روانی و تأثیری که ممکن است داشته باشد را در نظر بگیرید.
کلام آخر
سازگاری با زندگی بعد از مهاجرت به یک کشور جدید هیچ وقت آسان نبوده و نیست. مطالعات نشان داده اند که نرخ افسردگی بالاتری در میان افراد مهاجری که شرایط نامطلوبی در کشور های میزبان دارند، وجود دارد. این شرایط شامل وضعیت اجتماعی – اقتصادی ضعیف تر، تبعیض و استرس ناشی از زندگی در فرهنگی متفاوت با فرهنگ اصلی شان است.

6 روش برای اینکه بتوانیم خودمان را ببخشیم

6 روش برای اینکه بتوانیم خودمان را ببخشیم

بدون شک بخشیدنِ دیگران می تواند یک تجربه خوب باشد؛ اما این که یاد بگیریم خودمان را ببخشیم هم می تواند به همان اندازه مهم باشد.
اشتباه کردن جزئی از انسان بودن است. فکر کردن به گناه و تقصیر و درس گرفتن از آن اشتباهات می تواند به یادگیری و رشد شما کمک کند. (منبع سایکوسنترال)
50 نکته ساده که زندگی تان را زیر و رو می کنند
اما گاهی اوقات، حتی بعد از این که از اشتباهات گذشته هم درس گرفتید، بخشیدن خودتان به خاطر آن ها برایتان سخت خواهد بود. این جا است که باید دست به کار شوید و از پس چالش بر بیایید.
فواید بخشش برای سلامتی
عمل بخشش مزایای زیادی برای سلامتی دارد.
تحقیقات به عمل آمده در سال 2016 نشان می دهد که بخشش می تواند سطح استرس شما را کاهش دهد و سلامت روان تان را تقویت نماید.
نتایج یک بررسی در سال 2017 هم نشان داد که بخشش می تواند احساسات مثبت را در شما افزایش دهد، روابط تان با دیگران را بهتر کند، باعث رشد معنوی تان شود، توانمندترتان کند و کاری کند که حس کنید در زندگی هدف دارید.
6 نکته برای بخشیدن خود
اگر احساس گناه می کنید، سعی کنید به خودتان یادآوری کنید که با امکانات و شرایطی که داشتید، بهترین کار را انجام داده اید.
درکی که الان از شرایط قبلی تان دارید را آن موقع نداشته اید و شما بر اساس همان شرایط تصمیم درست را گرفته اید.
140 عادت بدی که باید آنها را ترک کنیم (مگا لیست)
وین پرنل روانشناس بالینی و نویسنده از سانفرانسیسکو می‌ گوید: “زمان آن رسیده که خودتان را ببخشید؛ که چرا همه چیز هایی که الان می‌ دانید را قبلا نمی ‌دانستید یا چرا حرف دل تان را نگفته اید و در طول این سال ها سکوت کرده اید.”
گذشت زمان و رشد فردی تان ممکن است شما را به این نتیجه رسانده باشد که در آن زمان اشتباه نکرده اید. رسیدن به چنین ذهنیتی به این معناست که شما از گذشته درس گرفته اید.

پرنل می گوید: “شما حق دارید متاسف باشید و احساس گناه کنید. این احساسات در واقع به “شمای” فعلی اجازه می دهد تا متوجه شوید که چه طور اشتباهات گذشته را می توان به گونه ای متفاوت مدیریت کرد. حالا می توانید از این اطلاعات برای موقعیت هایی که در آینده پیش می آید، استفاده کنید.
چند نکته هست که کمک می کند تا خودتان را به خاطر رفتار گذشته تان ببخشید:
1-احساس گناه تان را به عنوان یک حس بپذیرید
انسان ها احساسات را تجربه می کنند و احساس گناه هم یکی از آن ها است.
به گفته آلبرت نگوین، مددکار اجتماعی بالینی از پالو آلتو کالیفرنیا، احساس گناه به اندازه هر احساس دیگری که انسان دارد، مهم است.
“هر احساسی به ما می گوید که چه طور عمل می کنیم. شما انسان هستید، بگذارید احساسات با شما حرف بزنند.”
احساس گناه در واقع به شما کمک می کند تا هم دردی را تجربه کنید، یعنی شما با این حس می فهمید که کارهای تان می تواند بر یک شخص دیگر چه تأثیری بگذارد.
مهارت های خود مراقبتی : 8 نوع موجود و روش تمرین آن ها
پژوهش های انجام شده در سال 2018 هم نشان می دهد که پذیرش و قضاوت نکردن یک احساس منفی، مثل احساس گناه، باعث می شود تا از نظر روانی سالم تر باشید.
اگر احساس گناه می کنید، سعی کنید بدون این که روی آن تمرکز کنید؛ اجازه بدهید در زمان حل شود. حس گناه کردن می تواند به شما کمک کند تا پردازشش کنید و با آن کنار بیایید. سکوت ممکن است شما را در یک حلقه بی پایان قرار دهد که می تواند بر سلامت عاطفی تان تأثیر بگذارد.
2- تکنیک های مهربان بودن با خودتان را یاد بگیرید
طبق تعریف، مهربان بودن با خود یا Self Compassion به فرآیندی اطلاق می شود که به همان نحوی که با کسی که دوستش دارید، رفتار می کنید با خودتان رفتار کنید. این فرآیند شامل کار هایی که برای بخشیدن خودتان انجام می دهید هم می شود.
تیلور کینمن، یک مشاور حرفه ‌ای از فورت میچل کنتاکی معتقد است که مهربانی با خود یکی از مهم‌ ترین کار هایی است که افراد می‌توانند برای سلامت روان شان انجام بدهند.
چرا و چگونه باید خودمان را بشناسیم؟ (13 روش عملی)
او پیشنهاد می ‌کند: “وقتی خودتان را سرزنش می کنید یا تلاش می ‌کنید که خودتان را برای چیزی ببخشید، از خودتان بپرسید که اگر بهترین دوست من در این موقعیت بود، به او چه می‌ گفتم؟ بسیاری از اوقات ما نسبت به خودمان سخت گیرانه تر از دیگران رفتار می کنیم.”
شما می توانید با انجام کار های زیر کاری کنید که مهربانی کردن به خودتان آسان تر شود:

در افکارتان بازنگری کنید و اندیشه های منفی را تغییر داده و با خودتان صحبت کنید.
در مورد احساسات ، اشتباهات گذشته و موقعیت های چالش برانگیز بنویسید.
به خودتان با مراقبت از خودتان محبت کنید.
هر وقت که احساس منفی دارید، به خودتان جملات دل گرم کننده و عشق هدیه بدهید.
به خودتان یادآوری کنید که دارید بهترین کاری که می توانید را انجام می دهید .

3- بگذارید زمان بگذرد
وقتی که یک خراش روش پوست تان ایجاد می شود، بدن تان بلافاصله روند بهبودی را آغاز می کند. در نهایت، آن خراش یک لایه می سازد تا به عفونت نکردن بافت زیرین کمک کند. کندن آن لایه می تواند روند بهبودی را به تاخیر بیندازد.
حالا هم وقتی شما نمی توانید خودتان را ببخشید، مثل این است که یک زخم و صدمه روحی را باز نگه دارید.
چطور ذهن و فکر خود را در کنترل کامل داشته باشیم؟ (6 گام موثر)
برای کمک به این مسئله، نگوین پیشنهاد می کند تا رفتار هایی که باعث ایجاد احساس گناه شدید در شما شده اند را با خودتان مرور کنید. حتما باید این کار را بدون قضاوت انجام دهید.
نگوین توصیه می کند به این رفتار ها به عنوان چیزی جدا از هویت تان نگاه کنید.
او اضافه می کند: “خود داوری با توجه به کاری که انجام داده اید به شما کمک نمی کند تا مشکل را حل کنید.”

چگونه عادات خوب در خودمان ایجاد کنیم (و جایگزین عادات بد کنیم)
به عبارت دیگر، به جای این که به شخصیت و هویت تان فکر کنید، سعی کنید روی کار ها و راه های ممکن برای داشتن یک رفتار متفاوت تمرکز کنید.
به طور مثال هنگام دوباره فکر کردن به بحثی که با دوست تان داشته اید، به جای این که بگویید “من کوته فکر و دوست بدی هستم” این طور فکر کنید که: “من صدایم را بالا بردم و مدام توی حرفش پریدم.”
4- از دیدگاه مخالف تان هم به قضیه نگاه کنید
وقتی غرق در احساس گناه هستید، طبیعی است که فرض کنید طرف مقابل هم از دست شما ناراحت است ؛ اما لزوما همیشه هم این طور نیست.
پرنل می‌ گوید یادآوری این که ممکن است شخص دیگر آن طور که فکر می‌ کردید تحت تأثیر قرار نگیرد، می‌ تواند به کاهش احساس گناه کمک کند.
5- طلب ​​بخشش کنید
شاید یکی از چالش برانگیز ترین چیز ها در زندگی این باشد که از کسی که به او صدمه زده اید طلب بخشش کنید. معمولا برای این کار در موقعیتی قرار خواهید گرفت که می تواند منجر به ایجاد مجموعه ای از احساسات ناخوشایند شود.
نگوین می ‌گوید: “یک چیز رایج دیگر در مورد احساس گناه این است که منجر به دوری می ‌شود؛ یعنی ما ترجیح می ‌دهیم خودمان را تنبیه کنیم و پنهان شویم تا این که صادقانه و مستقیما مشکل را حل کنیم.”
چگونه ذهن خود را از افکار منفی/ مزاحم پاک کنیم؟
وقتی از رویارویی با موقعیت اجتناب می کنید چه اتفاقی می افتد؟ نگوین توضیح می ‌دهد: “در مواقعی که نباید دوباره این زخم سر باز می کند و در داخل چرکی می شود.” اگر می توانید ، بهتر است صمیمانه عذرخواهی و سعی کنید تا از هر کسی که به نوعی آسیب دیده است، دل جویی کنید.”
تلاش برای بهتر کردن شرایط، صرف نظر از نتیجه، می تواند به شما کمک کند تا خودتان را ببخشید.
6- کاری کنید که حال تان بهتر شود
آیا در لحظه احساس گناه می کنید، انجام کار های آنی مثل دوش گرفتن یا حمام رفتن می تواند کمک تان کند.
تحقیقات انجام شده در سال 2011 نشان می دهد که تمیز کردن خودتان ممکن است به طور موقت احساس گناه یا شک را از بین ببرد.
15 روش دوست داشتن خود و چرا مهم است؟
در مدتی که در حمام هستید؛ می توانید از جنبه های مختلف به موقعیت نگاه کنید و بفهمید که چه طور مراحل بعدی را باید پشت سر بگذارید.
گاهی اوقات بخشیدن خودتان به معنای تحریک نکردن بیشتر احساس گناه است.
مراحل پذیرش مسئولیت و ایجاد تغییر
نگوین می ‌گوید مهم است که بپذیرید اعمال شما به هر حال عواقبی به همراه دارد. این کار می تواند بخشش خودتان را آسان تر کند.
او برای قبول مسئولیت و به وجود آوردن تغییر پیشنهاد می کند:

با صحبت کردن با صدای بلند، حرف زدن با کسی یا نوشتن در مورد حس گناه تان، نقش تان در اتفاقی که رخ داده است را بپذیرید.
به این که چه کسی در درگیری مقصر بوده فکر و درخواست بخشش کنید.
پذیرفتن ممکن است عواقبی داشته باشد؛ پس آماده پذیرفتن عواقبش باشید.
با برنامه ریزی نحوه مواجهه با موقعیت مشابه در آینده، از اشتباهات گذشته درس بگیرید.

چرا بخشیدن خود تا این حد سخت است؟
دلایل زیادی وجود دارد که ممکن است برای تان سخت باشد یا تمایلی به بخشیدن خودتان نداشته باشید.
به طور مثال عزت نفس پایین، ایراد گرفتن از خود و بزرگ شدن در محیطی که همیشه از شما انتقاد می شود یا بد رفتاری می بینید، مواردی هستند که می توانند در بخشش اشتباهات گذشته مشکل ایجاد کنند.
برخی از شرایط ممکن است باعث شوند تا بیشتر حس گناه کنید و بخشیدن خودتان را دشوار کنند. چیز هایی مثل:

سندرم خود تخریبی
اختلال وسواس فکری (OCD)
افسردگی

به گفته نگوین، گناه و تقصیری که به آن پرداخته نمی شود و مبهم باقی می ماند ، می تواند به سرعت به افکار یا رفتار های غیر مفید دیگری مثل موارد زیر تبدیل شود:

خود شرم ساری
خود تخریبی
مصرف مواد
تکانشگری

حتما بخوانید: 6 تا از عوارض خود ارضایی و 10 روش ترک آن
چه زمانی باید به دنبال کمک بود؟
تجربه احساس گناه طبیعی است، اما اگر این احساس باعث مشکلات زیر شود ، بهتر باشد با یک متخصص سلامت روان صحبت کنید:

منجر به دوری از جمع و انزوا شود.
بر روابطتان تأثیر منفی بگذارد.
شما را از انجام وظایفی مثل کار یا تکالیف مدرسه باز دارد.
باعث به وجود آمدن اضطراب یا افسردگی شود .
عملکرد روزانه را مختل کند.

کلام آخر
زندگی با احساس گناه می تواند دردناک باشد. از طرفی هم تمرین بخشیدن خود می تواند به سلامت روان تان کمک کند.
دل سوزی و هم دردی با خودتان و مسئولیت پذیری در قبال نقش تان در یک موقعیت، همگی می توانند کمک کنند تا شما بتوانید خودتان را راحت تر ببخشید.
در ادامه بخوانید: چطور احترام گذاشتن به خودمان را تمرین کنیم؟ (5 روش)
اگر فکر می کنید احساس گناه شدید است، تأثیر منفی بر زندگی تان می گذارد یا باعث ناراحتی بیشترتان خواهد شد، صحبت با یک متخصص می تواند کمک کننده باشد.

چرا باید زندگی را زیبا ببینیم؟ 29 دلیل که زندگی زیباست!

چرا باید زندگی را زیبا ببینیم؟ 29 دلیل که زندگی زیباست!

اگر تا به حال قانع نشده اید که چرا زندگی می تواند زیبا باشد، 29 دلیل ارائه شده در این مقاله را بخوانید. بله! بعد از خواندن این مقاله باور خواهید کرد که زندگی زیبا است!
زندگی مطمئنا زیباست؛ اما گاهی لازم است این را به خودتان یادآوری کنید! و در مواقعی که یادتان می رود یا قانع نمی شوید، این مقاله را دوباره مرور کنید.
یادآوری این که زندگی زیباست به شما کمک می کند تا کیفیت زندگی تان را هم ارتقا بدهید! علاوه بر این باعث می شود تا بتوانید طرز فکرتان را اصلاح کنید و چیز های شگفت انگیز و جالب زیادی که در زندگی وجود دارد را ببینید.
چرا زندگی زیباست؟
مسلما، همه ما روز هایی را داریم که اصلا زیبایی ها به چشم مان نمی آیند. یا به نظرمان قرار نیست چیزی خوب پیش برود و یا شانس دوباره سر راهمان قرار نخواهد گرفت. اما به من اعتماد کنید، زیبایی همیشه وجود دارد!
یادآوری نعماتی که زندگی را هر روز زیبا می کند، به ذهنیت مثبت نیاز دارد. پس قبل از این که با معرفی این ۲۹ دلیل شروع کنیم، بیایید یک کار ساده انجام بدهیم تا یک ذهنیت مثبت در مورد زندگی در ما به وجود بیاید.
نمی دانید زندگی چیست؟ زندگی چیست از دید روانشناسی و فلسفه
با وجود این همه خبر منفی که هر روز می شنویم، یادآوری نکات مثبت مخصوصا گاهی اوقات سخت می شود. به عنوان بخشی از کار هایی که باید برای حفظ ذهنیت مثبت در مورد زیبایی های زندگی انجام بدهید، به شما پیشنهاد می کنم که اخبار را دنبال نکنید!
این طبیعت انسان است که در مورد هر چه می بینید یا تجربه می کند، هیجانی و احساساتی شود. بنابراین، اگر دائما خودتان را با چیز های منفی که هر روز در دنیای اطراف تان اتفاق می افتد، احاطه کنید، طرز فکرتان خراب می شود؛ پس اول از همه . . . 

با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!

 

عوامل خبر رسان را حذف کنید تا حس وحشت و انرژی منفی که ناشی از شنیدن اخبار به حداقل برسد. و بیایید روی چیز های زیبای زندگی تمرکز کنید!
29 دلیل هست که دیدن، انجام دادن، حس کردن، مشاهده کردن و توجه کردن به آن ها به این سوال که چرا زندگی زیبا است، پاسخ می دهد.
1-چهره کسی که دوستش دارید. به این فکر کنید که نگاه کردن به چهره کسانی که دوست شان دارید مثل والدین تان، دوستان تان، شریک زندگی تان و فرزندان تان چه حسی دارد. این یک احساس فوق العاده است که دل تان را شاد و به خوبی به شما یادآوری می کند که زندگی چه قدر زیبا است!
2- بیدار شدن از خواب برای شروع یک روز جدید. یادمان باشد که هیچ تضمینی وجود ندارد که یک روز دیگر از خواب برخیزیم و شانس دیدن دوباره زندگی را داشته باشیم. هر روز با شکرگزاری بیدار شوید تا روزی جدید را برای ادامه زندگی زیبای تان شروع کنید.
3- رنگ های دنیای بیرون از پنجره. کافی است به بیرون از هر پنجره ای نگاهی بیندازید و رنگ های دنیا را ببینید. چند رنگ می توانید پیدا کنید؟ خیلی زیاد هستند، نه؟ چند دقیقه وقت بگذارید تا رنگ های متعدد دنیای تان را حس کنید و از زیبایی هر کدام لذت ببرید. طبیعت زندگی را زیباتر می کند.
حتما بخوانید: 50 نعمت مهم که باید شکرگزارشان باشیم +18 نقل قول
4- مهربانی. مهربانی ما را احاطه کرده است. کار های کوچک و بزرگی مثل وقتی کسی دری را به روی شما باز می کند یا زمانی که کسی شام تان را حساب می کند، نشان دهنده مهربانی اند. حتی یک لبخند مهربانانه در حین عبور از کنار کسی می تواند روز شما را تغییر بدهد و زندگی را زیبا کند! محبت کنید و قدر دان لطفی که دیگران در حق تان می کنند؛ باشید. هر کار محبت آمیزی زندگی را زیباتر می کند.
5- طبیعت. آفتاب، مهتاب، گل‌ها ، نسیم ملایم، درختان، حیوانات، تپه‌ ها، دره‌ ها، ابر های پنبه ای، قطرات باران سرد و خیلی چیز های دیگر. طبیعت چیز باشکوهی است که مجموعه ای از زیبایی ها را به زندگی ما می آورد.
6- صدای تان. شما حق دارید از هر چیزی که به آن اعتقاد دارید، دفاع کنید و در جهان تغییر ایجاد نمایید. شما می توانید افکارتان را بنویسید یا بیان کنید؛ اما بهترین چیزی که زندگی تان را زیباتر می کند صدای شما است. قدر صدای تان را هم داشته باشید.
7- احساس عشق. چه چیزی و چه کسی را دوست دارید؟ به چه چیزی علاقه دارید؟ زندگی شما به خاطر احساس عشق زیباتر است. به این فکر کنید که زندگی بدون احساس عشق چه طور خواهد بود.

8- هدف شما در زندگی. همه انسان ها در زندگی هدفی دارند. ممکن است برای رسیدن به این هدف روی یک استعداد خاص یا یک ویژگی منحصر به فردتان حساب کرده باشید. هر چه که هست احتمالا به یکی از نقاط قوت تان مربوط و باعث می شود تا زندگی را زیباتر ببینید. شاید فهمیدن آن برای برخی افراد بیشتر از دیگران طول بکشد، اما همه در این دنیا هدفی دارند. این حقیقت مهم را فراموش نکنید. درباره هدف زندگی بیشتر بخوانید و 100 هدف که باید به آنها برسید
9- موسیقی. به این فکر کنید که موسیقی چقدر زندگی ما را زیبا می کند. ما در محل کار ، ماشین، پیاده ‌روی، تعطیلات، در حالی که خانه را تمیز می‌ کنیم، به آن گوش می ‌دهیم… در واقع ما از آن برای آرام شدن و سر کیف آمدن استفاده می کنیم. در بسیاری از مناسبت های مهم زندگی ‌مان مثل عروسی، تولد و جشن‌ ها هم از موسیقی لذت می ‌بریم. موسیقی بخش زیبایی از زندگی ما است.
در ادامه بخوانید: ۳۰ راه پیشرفت در زندگی و جمع و جور کردن خودتان
10- حرکت دادن بدن. ورزش و تحرک بدن شما را شاد و سالم می کند. فرقی ندارد که 6 روز در هفته مثل یک حرفه ای ورزش کنید یا فقط از پارکینگ تا مرکز خرید پیاده روی کنید. فقط کافی است که بدن تان را حرکت بدهید و این به شما کمک می کند تا از زندگی زیباتری لذت ببرید!
11- لحظه حال. برای تک تک لحظات زندگی تان باید شکرگزار باشید. هیچ وقت لحظه ای که رفته بر نمی گردد و از کنار هم قرار گرفتن لحظات است که زندگی زیبای شما شکل می گیرد.
12- فصل هایی که تغییر می کنند. مهم نیست زمستان چقدر طولانی است، بهار همیشه در راه است. تابستان، پاییز، زمستان و بهار … هر فصلی زیبایی جذاب و منحصر به فرد خودش را دارد!
13- ارتباطات و معاشرت با دیگران. در دنیای امروز ما تقریبا بی نهایت راه برای برقراری ارتباط با یکدیگر داریم. به اشتراک گذاشتن ایده ها و بحث در مورد علایق مشترک چیز های زیبای زندگیمان هستند. ما هیچ وقت نباید آن را عادی و پیش پا افتاده بدانیم.
نکات روانشناسی ناب: نکات روانشناسی که در 99 درصد شرایط زندگی مفیدند
14- ابراز وجود و خلاقیت. شما توانایی بیان آشکار و صادقانه و همین طور خلاقانه عقاید و افکارتان را دارید. شما می توانید خودتان را با هنر، موسیقی ، رقص، سرگرمی ، صحبت کردن، یادگیری، آموزش و بسیاری از راه های دیگر ابراز کنید. ابراز وجود و خلاقیت موهبتی زیبا در زندگی است.
15- افراد شگفت انگیزی که در هر جایی می بینید. فقط به اطراف تان نگاه کنید، کسانی که لبخند می زنند، به دیگران کمک می کنند یا سخت کار می کنند را می می بینید. در اطراف شما و در همه جا افرادی هستند که در زندگی دیگران تغییر ایجاد می کنند. این آدم ها نقش مهمی در زیبا کردن زندگی دارند!

16- تخیل تان. ذهن شما می تواند جای شگفت انگیزی باشد. می تواند شما را به مکان های دور در گذشته یا آینده ببرد. شما با این قوه می توانید به مکان هایی بروید که هیچ وقت نرفته اید یا به مکان های آرامش بخش مورد علاقه تان برگردید . هیچ محدودیتی برای رویا و خیال پردازی وجود ندارد.
17- فرصت های ماجراجویی. ماجراجویی و سفر در واقع به باکیفیت تر شدن زندگی و سلامتی تان کمک می کند. سفر های ماجراجویانه به شما کمک می کند تا جوان بمانید و ذهن تان را پویا نگه دارید.
18- صدای خنده. خنده مسری است و می تواند غم را به شادی تبدیل کند. این یک چیز جادویی است که زندگی را زیباتر می کند!
19- آزادی برای این که ذهن تان را تغییر بدهید. داشتن آزادی در تصمیم گیری و تغییر عقیده بخشی از زیبایی زندگی است.
20- می توانید هر روز چیز جدیدی یاد بگیرید. جهان گسترده و شگفت انگیز است. شما هیچ وقت نمی دانید چه چیزی در انتظارتان است. از وقایع هستی استقبال کنید و به آن ها ایمان داشته باشید تا بتوانید دانش و تجربه تان را هر روز بیشتر و زندگی را پر بارتر کنید.
26 نکته کوچک تر اما مهم: نکته های کوچک برای زندگی بهتر (26 نکته ریز)
21- یک جهان برای کشف کردن وجود دارد. هر روز تجربیات جدید و مکان های جدیدی برای کشف وجود دارد.
22- بچه ها. دنیا را بدون خنده، معصومیت و شگفتی کودکان تصور کنید. بچه ‌ها حتی زمانی هم که ممکن است اعصابمان را به هم بریزند، باز هم زندگیمان را زیباتر می‌ کنند.
23- هوا و آب تازه برای تغذیه ذهن، جسم و روح شما. هوای تازه و آب شیرین زندگی ما را زیباتر می کند؛ چرا که می توانیم ذهن، بدن و روحمان را تغذیه و شاداب کنیم تا بتوانیم بهترین خودمان باشیم و زندگی خوبی داشته باشیم.

24- شما ماهیت و هویت فردی دارید. شما علایق، اهداف ، استعداد ها و علایق خاصی دارید. مثل هیچ کس دیگری در این دنیا نیستید. با ذهن تان جهان را به مکانی زیباتر تبدیل کند.
25- خواب احیا کننده. ما نمی توانیم بدون خواب درست و به اندازه، بهترین نسخه خودمان باشیم. ما باید به خاطر توانایی خوابیدن و سرحال و آماده بیدار شدن، هر روز شکر گزار باشیم.
حتما یاد بگیرید: هنر خوب صحبت کردن با افراد مختلف: نکات کاربردی
26- شما منحصر به فرد هستید. هر زندگی زیبا و منحصر به فرد است. طرز صحبت کردن، طرز خندیدن، طرز فکر کردن و طرز نگاه کردن هر کسی جذابیت خاص خودش را دارد . شما در این دنیا مثل یک گنج هستید و با منحصر به فرد بودن تان آن را زیباتر می کنید.
27- متنوع بودن فرهنگ ها و انسان ها. به اطراف تان نگاه کنید، ما در دنیایی پر از فرهنگ ‌ها و مردمان گوناگون زندگی می ‌کنیم که چیز های زیادی مثل رنگ پوست و موی متفاوتی برای نشان دادن دارند. یا حتی افرادی که به موسیقی های مختلف گوش می دهند و لباس های متفاوت می پوشند، افرادی که غذا های مختلفی می خورند و از فعالیت های متفاوت لذت می برند ؛ آن ها هم هر روز زندگیمان را زیبا می کنند.
28- شما می توانید تفاوت ایجاد کنید. اگر ذهنیت مثبتی داشته باشید و ارزش واقعی تان را بدانید، برای ایجاد تغییر در جهان احساس قدرت خواهید کرد. همیشه کار هایی وجود دارد که می توانید انجام دهید تا دنیا را به مکانی زیباتر برای دیگران تبدیل کنید. و با انجام این کار ، زندگی بهتر و زیباتری برای خودتان خواهید ساخت.
29- لبخند زدن. دیدن لبخند دیگران در این دنیا دارد به رویدادی نادر تبدیل می شود . به هر لبخندی که از هر کسی می بینید، توجه کنید! این زندگی شما را زیباتر می کند!
در ادامه بخوانید: 26 کار که وقتی روز بدی داشتید؛ باید انجام بدهید

نکته های ناب زندگی

نکته های ناب زندگی (80 نکته بسیار کاربردی گلچین شده)

نکته های ناب زندگی (80 نکته بسیار کاربردی گلچین شده)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2022/03/word-image-23.jpeg

ما در این مقاله فهرستی از 80 نکته کاربردی که به درد بهبود کیفیت زندگی می خورند را در اختیارتان گذاشته ایم. این فهرست نکاتی را شامل می شود که احتمالا تاثیر فوق العاده ای روی تفکرات مان می گذارد.
80 نکته ناب زندگی که کسی به شما نخواهد گفت!
1-با پیدا کردن اولویت های اصلی، آسان تر به آرامش درونی برسید. برای اکثر افراد، منظم کردن ذهن باعث آرامش بیشتر و کم تر شدن نا امیدی می شود.
2- خودتان را درگیر پیشرفت کنید. وقتی لیستی از کار ها را انجام می دهید، طبق غریزه ممکن است؛ آن لیست را دور بیندازید و با خودتان بگویید که بالاخره کار تمام شد! اما برخی از تیم های حرفه ای خلاق رویکرد متفاوتی را اتخاذ می کنند. آن ها از پیشرفت کردن لذت می برند. برخی دست بر نمی دارند و خودشان را درگیر کار هایی می کنند که آن ها را به سمت تکامل سوق بدهد.
3- صندوق ورودی پیام تان (مثلا ایمیل) را در 30 ثانیه خالی کنید.
4- فورا در خودتان اعتماد به نفس به وجود بیاورید.
5- زباله های تان را تا حد امکان به صفر برسانید.
جالب: 35 نفر با بیشترین ضریب هوشی در طول تاریخ (بالاتر از انیشتین)
6- بدون این که هزینه گزاف کنید، عادت های سالم یک فرد پول دار را تقلید کنید.
7- به بی نظمی و به هم ریختگی بخش لباسشویی خانه تان پایان بدهید.
8- راز های پیشگیری از شلوغی و به هم ریختگی خانه را یاد بگیرید.
9- یک بار در روز یا نهایتا یک بار در هفته ایمیل تان را بررسی کنید.

10- سحرخیز باشید. روشش در اینجا توضیح داده شده است
11- درباره خودشناسی تحقیق کنید . طرز فکر شما نسبت به خودتان تا حد زیادی بر میزان موفقیت شما تأثیر دارد. البته خودشناسی را در اینجا به زبان ساده توضیح داده ایم
12- در اولین برخورد تاثیر خوبی روی دیگران بذارید. تحقیقات نشان می ‌دهد که مردم در ده دقیقه اول جلسه تصمیم می ‌گیرند که چه نوع رابطه‌ ای با شما داشته باشند ، بنابراین گذاشتن تأثیر خوب در برخورد اول واقعا مهم است.
13- به تاثیر مخرب بطری های پلاستیکی آب معدنی و نوشیدنی ها بر طبیعت فکر کنید.
14- کار را برای محل کار بگذارید. زمان بیشتری را به خانواده یا زندگی شخصی تان اختصاص بدهید.
15- یک جا برای سازماندهی وسایل تان در نظر بگیرید. وقتی خسته از سر کار می آییم، معمولا کیف کار و یا ظرف مواد غذایی را با خودمان به خانه می آوریم . داشتن یک محل مشخص به شما کمک می کند تا وقتی به خانه می آیید از بی نظمی پیشگیری کنید.
16- درک کنید که زمان چه تاثیری روی افزایش بازده سرمایه گذاری دارد. زمان با ارزش ترین چیز است.
کاربردی: 20 راهکار ساده برای باهوش‌تر شدن
17- دستی به سر و روی شکل ظاهری رزومه تان بکشید. حتی اگر نمی ‌توانید از یک نرم افزار طراحی فوق العاده و تخصصی استفاده کنید و با همان مایکروسافت ورد کار می کنید، ترفند های لازم برای زیبا و کاربردی تر کردن رزومه را در گوگل سرچ کنید.
18- سطح انرژی تان را افزایش دهید. حس سرحال بودن کلیدی برای شادی و عزت نفس است، بنابراین برای بالا نگه داشتن انرژی تان کاری بکنید .
19- واقعا لیست کارهای تان را اجرایی کنید. سیستم های افزایش بهره وری زیادی هستند که به شما می گویند چه طور کارهای تان را سازماندهی کنید، اما باید برای این کار از خودتان اشتیاق نشان بدهید .
20- میز تان را تمیز و مرتب نگه دارید.

21- گول ظاهر چیز ها را نخورید. بچه هویج ها واقعا بچه هویج نیستند!
22- راه های سریع و نسبتا بدون دردسری را برای پیشگیری از حواس پرتی امتحان کنید.
23- انتشار و تولید کربن را کاهش دهید.
24- سعی کنید که تلویزیون تماشا نکنید.
25- کم کم به اهمال کاری پایان دهید.
26- از برنامه های دارای RSS Reader تان بیشترین بهره را ببرید.
27- از تکیه کلام ها برای تغییر طرز فکرتان استفاده کنید. با فعال نگه داشتن ایده‌ های خاص و در دسترس نگه داشتن آن ها از طریق مرور و تکرار می ‌توانید طرز فکرتان را شکل دهید.
28- از یادگاری های تان عکس بگیرید و خودتان را از این همه وسیله که دور و برتان را شلوغ کرده، رها کنید.
نکات روانشناسی ناب: 20 نکته روانشناسی که در 99 درصد شرایط زندگی مفیدند
29- درختان را با انجام چند کار ساده نجات دهید. شما می توانید از مصرف دستمال ‌های کاغذی و تمام چیز هایی که باعث درخت‌کشی می شوند، خودداری کنید.
30- دسکتاپ به هم ریخته تان را سازماندهی کنید و به ذهن تان آرامش بدهید. اگر دسکتاپ کامپیوتر تان پر است؛ از هزاران فایل و پوشه بلا استفاده، آن ها را حذف یا به جای بهتری منتقل کنید.
31- آهسته تر بخورید چرا که آهسته غذا خوردن برای سلامت جسم، سلامت عقل، هضم غذا و موارد دیگر مفید است.
32- از ناهارتان حداکثر بهره را ببرید. در ساعت ناهار شما باید مشغله های فکری را دور بریزید و حتی همان 20 دقیقه را با لذت سپری کنید .
33- نسبت به علامت هایی که نشان می دهند در آستانه اخراج شدن هستید ، آگاه باشید.
34- از قدرت قانون 10 دقیقه بهره ببرید.
35- هدف تان را پیدا و مشخص کنید.
36- با مبلغی ناچیز برای خودتان یک دوره آموزش برنامه ریزی به روش GTD تهیه کنید.
26 نکته کوچک تر اما مهم: نکته های کوچک برای زندگی بهتر (26 نکته ریز موثر)
37- از اشتباه انجام دادن کار ها توسط خودتان که معمولا هم در نهایت پرهزینه تر می شوند، پیشگیری کنید.
38- به این فکر کنید که آیا می توانید رویاهای تان را دنبال نکنید. پیگیری رویا ها بسیار مهم است، حتی زمانی که ممکن است با ریسک مالی همراه باشد.
39- برای موفقیت برنامه ریزی کنید . انتظار برای فراهم شدن موقعیت مناسب فقط اتلاف وقت است.
40- با خواندن آثار کلاسیک ذهنتان را بهبود بخشید.

41- عادت ارسال ایمیل های بی تاثیر را کنار بگذارید.
42 -8 ساعت در روز کار کنید بدون این که نسبت به خودتان حس نفرت داشته باشید.
43- یاد بگیرید کارهای تان را به جای این که تنهایی انجام بدهید ، با همکاری دیگران انجام بدهید. افرادی که خودشان دست به کار می شوند اغلب در انجام همه کار ها موفق هستند. اما وقتی به صورت گروهی کاری را انجام می دهند نتیجه بهتری می گیرند.
44- برنامه روتین صبحگاهی داشته باشید. این کار می تواند به سلامت عقل و شادی بیشتر و دست یابی به اهداف تان منجر شود.
این ورزشها: بهترین ورزشهای صبحگاهی در اینجا
45- یاد بگیرید که چطور یک سفر جاده ای را به سلامت به پایان برسانید. سفر های جاده ای همیشه خوب شروع می شوند، اما در پایان همه خسته و عصبی خواهند بود. هنر خوب به پایان رساندن سفر را یاد بگیرید.
46- برای عملی شدن ایده های تان، آن ها را به اشتراک بگذارید. تمایل فرد خلاق به جهش از ایده ای به ایده دیگر باعث می شود که بیشتر ایده ها در انزوا نابود شوند . متخصصان خلاق باید از هر فرصتی برای برقراری ارتباط گسترده با ایده های جدید ، گرفتن بازخورد و به وجود آوردن حس مسئولیت پذیری استفاده کنند.
47- از فضای زیر پله ها به عنوان انباری استفاده کنید، هم خنک است و هم خارج از دید!
48- اگر کودک نوپا دارید بدانید در فروشگاه ها چه محصولاتی برای شان وجود دارد. والدین تازه وارد اغلب به این فکر می کنند که وقتی فرزندشان بتواند به تنهایی حرکت کند، چه چیز هایی برای نیازهایش عرضه می شود.
49- چند فعالیت مثبت انجام بدهید.
50- از کیف پول خیلی باریک و کوچک استفاده کنید! زمان آن رسیده است که کیف پول تان را کمی جمع و جور تر و در هزینه ها صرفه جویی کنید.
51- کار یا فعالیتی را برای خودتان تبلیغ کنید. ما در دنیایی از امکانات زندگی می کنیم و هنگام خرید باید بین انواع مارک ها و اندازه ها یکی را انتخاب کنیم . به طور مشابه، وقتی کار می کنیم باید تصمیم بگیریم که روی چه چیزی تمرکز و چه طور از زمانمان استفاده کنیم. با این که اولویت بندی به ما کمک می کند تا تمرکز کنیم، اما ذهن ما هم چنان سرگردان و گیج می شود. ما به احتمال زیاد روی هر چیزی که چشم مان را جلب می کند، تمرکز می کنیم. معمولا قبل از انجام کاری، چشم مان زودتر می بیند.
52- در کم ترین زمان بدنی عضلانی بسازید. به این فکر کنید که چطور تیم فریس در 4 هفته 15 کیلوگرم عضله به دست آورد.
53- گاهی اوقات به جای خوابیدن زندگی کردن را انتخاب کنید. علی رغم اهمیت عادت خوب خوابیدن، مواقعی وجود دارد که بهتر است بیشتر زندگی کنید .
متاهل هستید: نکته های جنسی زندگی مشترک زناشویی
54- اطلاعات مرجع تان را قابل استفاده کنید. ما زمان زیادی را صرف ذخیره و سازماندهی داده ها می کنیم. مراجع فقط در صورتی ارزشمند هستند که به آن ها مراجعه کنید. از سیستم های دیجیتالی یا کاغذی برای مدیریت این اطلاعات استفاده کنید.
55- از غذا های پایدار بخورید.
56- با یک رژیم مناسب و بدون ورزش وزن تان را کم کنید.
57- به کمک طبیعت و محیط زیست به آرامش و سلامت برسید.
58- درباره افراد خود اشتغال موفق تحقیق کنید . امروزه یکی از خود اشتغالی ها، فریلنسینگ است که می توانید در مورد افراد موفق در این زمینه مطالعه کنید.
59- یاد بگیرید یک سری چیز ها را فدای اهداف بلند مدت تان کنید.
60- اهدافی را تعیین کنید که واقعا بتوانید به آن ها برسید. تعیین هدف سخت است و دنبال کردنش به مراتب سخت تر. استفاده از چارچوبی که طبق بر اساس دیدگاه شخصی شما نسبت به جهان است، می تواند این روند را آسان تر کند.

61- اگر گیمر هستید، از به هم ریختگی کم کنید. سعی کنید سیستم سرگرمی تان را تحت کنترل داشته باشید و شلوغی ها را به حداقل برسانید.
62- به یک برنامه تمرینی منظم پایبند باشید. ورزش منظم روحیه را سریعا تقویت و خواب را هم راحت تر می کند. وزن شما را پایین نگه می دارد و به شما انرژی می دهد.
اهداف زندگی: 100 هدف مهم زندگی که باید قبل از مرگ به آنها برسید
63- کابل های پشت کامپیوتر را کم کنید.
64- هزینه کنید و کارآفرین شوید. رسیدن به این هدف ممکن است هزینه بر باشد ، اما ارزشش را دارد.
65- تک وظیفه ای باشید. بازدهی تان را با یادگیری این که همزمان چند کار را انجام ندهید، بالا ببرید.
66- از منطقه امن تان خارج شوید. راحتی همه چیز نیست.
67- ایده هایی که شکست می خورند را رها کنید. ایده ها مواد خام هستند، پس اگر بتوانید آن ها را به خوبی پیاده سازی کنید؛ به موفقیت می رسید. پایبندی به یک ایده، حتی بعد از اثبات ناکارآمدی آن، سقوط بسیاری از کارآفرینان را در پی داشته است.
68- محاسبه درصد ریسک هر کار را یاد بگیرید. ریسک و پاداش به هم ربط دارند. دانستن این که چه انتظاری باید داشته باشید، می تواند به کاهش ریسک کمک کند.
69- فقط از یک مسیر نروید، تنوع نمک زندگی است.
70- خودتان را از شر بهم ریختگی هایی که کاغذ ها برای تان درست می کنند، خلاص کنید.
حتما یاد بگیرید: هنر خوب صحبت کردن با افراد مختلف: نکات بسیار کاربردی
71- حوزه فعالیت هر کسی را مشخص کنید. جعبه ها باید پست شوند، تکالیف باید انجام شوند، کلوچه ها باید خورده شوند، سفارش ها باید انجام شوند، اما توسط چه کسی؟ هر کسی وظیفه ای دارد!
72- مکان های به هم ریخته پنهان در خانه را پیدا کنید.
73- در کارتان ترفیع بگیرید.
74- وسایل الکترونیکی قدیمی را دور بریزید.
75- هوش تان را تقویت کنید.
76- خودتان را نشان دهید . دستاورد های خلاقانه به ندرت در انزوا رخ می دهند. بخش بزرگی از تحقق ایده ها، کنترل داشتن روی نحوه برخورد با دیگران است . شما باید خودتان را به طور مؤثر معرفی کنید تا دیگران درگیر تان شوند و حمایت مورد نیاز برای پیشبرد ایده ها را بگیرید.
77- قوانین جورج اورول را برای بهتر نوشتن دنبال کنید . تبدیل شدن به یک نویسنده خوب فرصت های شغلی بهتری ایجاد می کند و بهره وری را افزایش می دهد.
حتما بخوانید: چگونه عادات خوب در خودمان ایجاد کنیم (و جایگزین عادات بد)
78- غر زدن را کنار بگذارید . نق زدن هیچ فایده و جذابیتی ندارد. با غر نزدن رابطه تان با دیگران هم بهتر خواهد شد.
79- روی بهبود مستمر تمرکز کنید . با ایجاد ذهنیت بهینه سازی، می توانید در رشته و مهارت منتخب تان متخصص شوید.
80- به خودتان انگیزه بدهید.

سحرخیزی

سحرخیزی: 3 نکته اصلی برای زود بیدار شدن (بدون احساس خستگی)

سحرخیزی: 3 نکته اصلی برای زود بیدار شدن (بدون احساس خستگی)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/10/c-users-asus-desktop-r-jpg.jpeg

همیشه از قدیم گفته اند که سحرخیز باش تا کامروا باشی. پس ساعت 5 صبح از خواب بیدار شوید، یک روتین صبحگاهی انجام دهید و موفقیت شما تضمین شده خواهد بود.
اما واقعیت کمی پیچیده تر است. گذشته از این که بیدار شدن زودهنگام موفقیت را تضمین نمی کند (بخش بعدی را ببینید)، بلکه می تواند بسیار دشوار باشد.
مسلما شما هم دوست دارید صبح زود از خواب بیدار شوید. اما موقع بیدار شدن که فرا می رسد، احساس می کنید که یک کامیون با شما برخورد کرده است و قادر به بلند شدن از رخت خواب خود نیستید. در هرصورت بر خواب لذت بخش صبحگاهی غلبه می کنید و زنگ ساعتتان را خاموش می کنید.
با این وجود لازم نیست اینطور باشه و این امکان این که صبح زود از خواب بیدار شده و روزتان را با انرژی شروع کنید وجود دارد. در قسمت بعدی سه تکنیک برای رها شدن از شر ناراحتی صبحگاهی و همچنین یک نکته بی اهمیت تلقی شده (اما قدرتمند) برای با انگیزه بیدار شدن را بررسی می کنیم.
اما در ابتدا، به چند فرضیه در مورد ارتباط بین سحرخیزی و پرکار بودن خواهیم پرداخت.
برای فعال بودن لازم نیست زود بیدار شوید
قبل از اینکه به جزئیات نحوه بیدار شدن زودهنگام بپردازیم، اجازه دهید یک مسئله را روشن کنیم: سحرخیزی و فعال بودن علت و معلول یکدیگر نیستند.
برخی افراد متوجه شده اند که وقتی زود بیدار می شوند بازدهی بیشتری دارند. اگر شما هم جز این دسته هستید، خیلی خوبه! این مقاله به شما کمک می کند در زمان دلخواه خود بیدار شوید.
اما اگر فقط به سحرخیزی علاقه دارید به این دلیل که “باید انجام دهید” یا اینکه در ویدیوی YouTube مشاهده کردید که به شما می گوید این تنها راه فعال بودن است، باید در تصمیم خود تجدید نظر کنید.
حتما بخوانید: با این تکنیک های ساده، یک بار و برای همیشه پرانگیزه و موفق بمانید!
چراکه بهترین زمان احساس هشیاری و فعال بودن برای هر فرد متفاوت است. برای برخی افراد، این زمان صبح زود است اما برای برخی دیگر، ممکن است در اواخر روز یا حتی اواخر شب باشد، این مسئله کاملا طبیعی است و هیچ اشکالی در آن وجود ندارد. جدای از تعهدات کاری و خانوادگی خاص، هیچ موقعی را نمی توان “بهترین زمان” برای بیدار شدن دانست. در طول تاریخ، افراد بزرگ با ذهن های خلاق، برنامه های متفاوتی برای خود داشتند که ارتباط چندانی با بازدهی خلاقیت آنها نداشت.
به عنوان مثال، در بررسی اطلاعات اینفوگرافی زیر که زمان بیداری نویسندگان مشهور در طول تاریخ را نشان می‌دهد، برخی از آنها قبل از طلوع آفتاب به خوبی از خواب بیدار شده اما بسیاری هم دیرتر بیدار شدند و این به خلاقیت آنها لطمه ای وارد نکرده است.
بنابراین فکر نکنید که برای موفق شدن باید زود بیدار شوید. اگر در شب بیشترین بازدهی را دارید و انعطاف پذیری لازم برای حفظ چنین برنامه ای را دارید، آن را دنبال کنید! اگر هم متوجه شدید که صبح زود بازدهی بیشتری دارید نکات زیر را برای سهولت در سحر خیزی بخوانید.
3 عنصر مهم برای زود بیدار شدن (بدون احساس خستگی)

 
بنابراین چگونه زود بیدار شوید (هر زمانی که برای شما معنی زود میدهد) ؟
ابتدا، فرض می‌کنیم که شما در ساعت مناسبی به رختخواب می‌روید و به اندازه کافی می‌خوابید. اگر اینطور نباشد، بدون توجه به آنچه صبح انجام می‌دهید، برای زود بیدار شدن به مشکل بر می خورید.
اما اگر برنامه روتین خواب شبانه‌تان ثابت است و همچنان صبح ها با احساس گیجی شدید دست و پنجه نرم می‌کنید، سه چیز می‌تواند به شما کمک کند.

حرکت کردن
آب
نور خورشید

از طریق آزمایش و تحقیق، متوجه شدیم که این سه ماده کلیدی برای غلبه بر خستگی شدیدی هستند که ممکن است هنگام بیدار شدن از خواب احساس کنید. بیایید نگاهی دقیق‌تر به چگونگی عملکرد آنها برای کمک کردن به بیدار شدنتان بیندازیم.
حرکت
اگر بعد از به صدا درآمدن زنگ ساعت در رختخواب بمانید، مطمئناً دوباره به خواب خواهید رفت. حتی با اراده ترین افراد هم در مقاومت کردن با گرما و راحتی رخت خواب دچار مشکل می شوند.
به همین دلیل اولین توصیه ما برای زود بیدار شدن این است که از رختخواب خود بلند شوید و شروع به حرکت کنید. اغلب، ما متوجه شده‌ایم که صرفاً بلند شدن از رختخواب و رفتن به اتاقی دیگر، برای از بین بردن تمام افکار مربوط به بازگشت به تخت خواب کافی است. اما اگر می خواهید برای دویدن بروید یا حرکات سنگین تری انجام دهید، قدرت بیشتری به شما می رسد.
حتما بخوانید: مهارت هایی که باید در زندگی بلد باشیم: 44 توانایی برای هر مرد و زن
برای اثربخشی بیشتر، توصیه می‌کنم اولین حرکتتان، مرتب کردن تختتان باشد. به این ترتیب، خیلی کمتر وسوسه خواهید شد که دوباره بخوابید. احمقانه به نظر می رسد، اما رختخواب مرتب پیامی قدرتمند به ذهنتان می فرستد که اکنون زمان بیداری است.
هر چند وقتی بلند شدید و حرکت کردید، هنوز بیدارماندنتان قطعی نیست. برای بیدار ماندن، باید یک نوشیدنی مهم نیز اضافه کنید (نکته: منظور قهوه نیست).
آب
در حالی که هنوز نتوانسته ایم تحقیقات علمی زیادی برای اثبات آن پیدا کنیم، اما به تجربه دریافته ایم که نوشیدن یک لیوان آب در وهله اول به ما کمک می کند هشیارتر بمانیم.
بد نیست که بگویم چندین نفر از اعضای تیم ما در شهرکرد، زندگی می‌کنند، جایی که آب و هوای خشک و ارتفاع زیاد، سطح بالاتری از هیدراتاسیون نسبت به سطح دریا می طلبد. اما حتی اگر در ارتفاع پایین‌تری (نزدیک به سطح دریا) هم زندگی می‌کنید، توصیه می‌کنم یک لیوان آب به برنامه صبحگاهی خود اضافه کنید.
حتما بخوانید: همه خواص و مضرات قهوه اسپرسو طبق جدیدترین تحقیقات دنیا
به هر حال، هیدراته ماندن، فواید سلامتی متعددی دارد در صورتیکه بسیاری از ما به اندازه کافی آب نمی نوشیم. اما در حالی که آب مهم است، باید مطمئن شوید که بخش آخر (و احتمالاً مهم ترین قسمت) را برای احساس بیداری در صبح فراموش نکنید: نور خورشید
نور خورشید
در یک کلام، نور خورشید ساعت زنگ دار اصلی است، راهی طبیعی برای بدن ما تا بداند زمان بیدار شدن فرا رسیده است.
وقتی نور خورشید به گیرنده های نوری در چشم شما برخورد می کند، سیگنالی به مغز می فرستد که می گوید: ” سلام، وقت بیدار شدن است! ” بنابراین، قرار گرفتن در معرض نور خورشید در اولین ساعات صبح یکی از بهترین کارهایی است که می توانید برای احساس هوشیاری و انرژی انجام دهید.
حتما بخوانید: انرژی درمانی چیست؟ بهترین و موثرترین روش انجام آن به تنهایی
با این حال قرار گرفتن در معرض نور خورشید نه تنها به شما کمک می کند تا در لحظه زنگ خوردن ساعتتان بیدار شوید، بلکه می تواند به تنظیم ریتم شبانه روزی بدن شما نیز کمک کند. این چرخه ی طبیعی خواب و بیداری چیزی است که باعث می‌شود عصرها احساس خستگی کنید و صبح‌ها به موقع بیدار شوید. وقتی ریتم شبانه روزی شما تنظیم باشد، می توانید سریعتر به خواب بروید و بهتر بخوابید، از طرف دیگر هم سروقت دلخواهتان بیدار شوید.
به طور کلی
در حالی که من به طور جداگانه هر مورد را بررسی کرده ام، شما مجبور نیستید هر یک از این فعالیت ها را به صورت جداگانه انجام دهید. در حالت ایده آل، توصیه می کنم روتینی برای ترکیب حرکت، آب و نور خورشید ترتیب بدهید.
راه مورد علاقه من این است که با بطری آب در دست در اطراف محله قدم بزنم. این نه تنها راهی عالی برای کمک به بیدار شدن من است، بلکه به من زمان می دهد تا قبل از شروع کار روزانه افکارم را جمع آوری کنم.
میانبری برای سحرخیزی : هیجان زده باشید
در مقدمه اشاره کردم که اکثر ما به راحتی می توانیم در مواقع ضروری زود بیدار شویم. من عادت داشتم ساعت 6 صبح از خواب بیدار شوم تا به موقع به دبیرستان برسم و هیچ وقت مشکلی برای زود بیدار شدن جهت رسیدن به ساعت پروازم نداشتم. درواقع وقتی عواقب عدم انجام این کار به اندازه کافی شدید باشد، تقریباً در هر ساعتی می توانید از خواب بیدار شوید.
اما اگر دلیل اصلی شما برای زود بیدار شدن این باشد که برای یک روال صبحگاهی وقت بگذارید، چه ؟ در این مورد، تعهد و اجبار خاصی وجود ندارد که شما را وادار کند تا زود از خواب بیدار شوید چنین اجباری می تواند از کارایی و بازده صبحگاهی شما بکاهد.
برای حل این مشکل ، از توصیه تیاگو فورته استفاده می کنیم:

“شما نمی توانید با کسی که از کارش لذت می برد رقابت کنید”

یعنی بهترین ترفند سحرخیز بودن این است که برای بلند شدن اشتیاق داشته باشید. هر روز صبح کاری سرگرم کننده برای انجام دادن داشته باشید که شوق انجام آن شما را از رختخواب بیرون بکشد (یا حداقل در مقابل وسوسه بازگشت به خواب مقاومت کنید).
بسیاری از ما عادت نداریم با چنین دیدگاهی به سحرخیزی فکر کنیم، بنابراین برای پیدا کردن فعالیتی که شما را برای بلند شدن هیجان زده کند، باید کمی فکر کنید.
در زیر برخی از فعالیت های سرگرم کننده ای که باعث شده است در گذشته زود بیدار شوم را ذکر کرده ام:

درست کردن (و نوشیدن) یک فنجان قهوه دلچسب
پیاده روی تا باشگاه کوهنوردی
خواندن یک کتاب غیرداستانی بسیار جالب
پیاده روی طولانی (1 ساعت +) در اطراف محله
رفتن به کافی شاپ برای خوردن نوشیدنی و گپ زدن با دوستان

این موارد فقط برخی از چیزهایی است که من را هیجان زده می کند. هر کاری که برای بلند شدن سر ذوقتان می‌آورد را انجام دهید (البته در حد منطق).
سحرخیزی با گذشت زمان آسان تر می شود. زود بیدار شدن سخت است، به خصوص اگر این تمایل طبیعی بدن شما نباشد. اما با توجه به نکات این مقاله، سحرخیزی اکنون باید آسان تر باشد.
خواب مورد نیاز برای هر رنج سنی
به طور متوسط، یک فرد بالغ سالم معمولاً به 7 ساعت خواب نیاز دارد تا احساس آرامش کند، اما نیاز بدن شما با افزایش سن تغییر می کند. در زیر جدولی برای تعیین خواب مناسب هر رنج سنی را قرار داده ایم.

سن
ساعت مورد نیاز

0-3 ماه
14-17 ساعت

4-11 ماه
12-15 ساعت

1-2 سال
11-14 ساعت

3-5 سال
10-13 ساعت

6-13 سال
9-11 ساعت

14-17 سال
8-10 ساعت

18-64 سال
7-9 ساعت

65+ سال
7-8 ساعت

چگونه با انرژی بیشتری از خواب بیدار شویم؟ (18 ترفند موثر)

آرزو را به واقعیت تبدیل کن

رسیدن به آرزو در کمترین زمان ( 10 روش و 4 اشتباه)

رسیدن به آرزو در کمترین زمان ( 10 روش و 4 اشتباه)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/09/word-image-13.jpeg

انسان بودن یعنی آرزو کردن . هر کسی در زندگی خود به دنبال پیشرفت کردن است، پیشرفت هایی مثل داشتن پول بیشتر، سالم تر بودن، یا رسیدن به شخصی خاص که عاشقش است. اما آیا می توان رویا ها را تنها با آرزو کردن برآورده کرد؟
بله حتما!
بیایید به نحوه تحقق یک آرزو نگاهی بیندازیم:
قدرت آرزو ها
همه آرزو هایی دارند که دوست دارند برآورده شود. شما به احتمال زیاد در طول روز چیز های زیادی را آرزو می کنید، از آرزو های جزئی گرفته مثل ” امیدوارم این چراغ سبز بماند ” تا خواسته های مهمی مانند ” امیدوارم عاشق بشوم ”
اما مطابق نظر متخصصان روانشناسی، این آرزو ها به احتمال زیاد رویا های زودگذری هستند که برای مدت زمان طولانی روی آن ها تمرکز نخواهید کرد.
این عدم تمرکز بیشتر به این دلیل است که بیشتر خواسته ها محقق نمی شود.
برای تحقق بخشیدن به یک خواسته واقعی، خواسته شما باید بیش از یک خیال بیهوده باشد.
آرزو ها اساسا تجلی اندیشه ما هستند.
با وجود اینکه آرزو ها می توانند کاملا واقعی باشند، ما باید یاد بگیریم به روش خاصی آرزو کنیم.
مراحل ساده تبدیل خواسته ها به واقعیت
1- آرزو کردن قبل از خواب
برای تحقق یک آرزوی واقعی، باید در زمان مناسب آرزو کنید. یکی از بهترین زمان هایی که می توانید آرزو کنید، وقتی است که ذهن شما روشن و آرام باشد. این حالت منحصر بفرد ذهنی، دقیقا قبل از خواب رخ می دهد.

وقتی شب در رختخواب هستید، به خواسته خود فکر کنید.
آرزوی خود را تا حد امکان تجسم کنید.
یک تصویر ذهنی از آرزوی خود بسازید؛ تصویری از این که این آرزو چگونه بنظر می رسد و چیست.
سعی کنید در حالی که روی همان تصویر ذهنی تمرکز کرده اید، به خواب بروید.
با تمرین، آرزوی شما می تواند یک شب برآورده شود.

2 -نوشتن خواسته ها
نوشتن آرزو ها و خواسته ها بر روی کاغذ، به تمرکز نیرو های جهان بر روی آن ها کمک می کند. به هر آرزو یک دفترچه کوچک اختصاص بدهید. آرزو را به گونه ای روی کاغذ بنویسید که گویی قبلا اتفاق افتاده است.

به عنوان مثال بنویسید، ” من 20 میلیون تومن دریافت کردم ” یا ” من با عشق زندگی ام ازدواج می کنم ” !
خواسته های خود را مستقیم و ساده بیان کنید.

نیازی به توضیح اضافه درباره خواسته های شما نیست.
خواسته های خود را هر روز بنویسید.
قدرت در تکرار نهفته است .
هر روز مدتی را به فکر تحقق ارزوی خود اختصاص دهید.
این تمرکز در طول زمان در نهایت میتواند منجر به برآورده شدن آرزوی شما بشود.

3 -استفاده از تکنیک لیوان آب
شیء ساده ای مانند یک لیوان آب می تواتد به تحقق آرزوی شما کمک کند.

ابتدا باید یک لیوان را با آب پر کنید. آب لوله کشی معمولی هم به خوبی جواب می دهد.
بعد دستان خود را مدت کوتاهی به یکدیگر بمالید.
این کار به فعال شدن یک میدان انرژی کمک می کند.
هر دو دست را دور لیوان آب قرار بدهید، اما اصلا تماس برقرار نکنید .
در حالی که دست های خود را در این موقعیت قرار داده اید، خواسته خود را با صدای بلند بیان کنید.
مشابه تمرین نوشتن آرزو ها، خواسته های خود را ساده و مستقیم بیان کنید.
پس از بیان خواسته خود، در حالی که توجه تان را روی لیوان آب متمرکز کرده اید، تصویر هدف خود را برای مدتی در ذهن خود نگه دارید.
سپس آب داخل لیوان را بنوشید . سعی کنید آن را در اسرع وقت بنوشید.
وقتی آب را می نوشید، انرژی آرزو را به بدن خود منتقل می کنید.

از این استراتژی حداقل دو بار در روز استفاده کنید. روند معمول انجام این تکنیک، یک بار در صبح و یک بار قبل از خواب است. با این کار شما می توانید طی چند هفته به آرزوهای بزرگ و کوچک خود برسید. این گونه نه تنها خواسته های شما برآورده می شود، بلکه نوشیدن دو لیوان کامل آب در روز به افزایش سلامت شما کمک می کند.
4 -انگیزه
خود را با انگیزه نگه دارید. ترس از شکست ، شما را از موفقیت باز می دارد و شما را از اهداف و خواسته های خود دور می کند. انگیزه به شما کمک می کند تا رو به جلو حرکت کنید، روحیه کاری خود را بالا نگه دارید، همچنین به حفظ نگرش مثبت کمک می کند و البته ذهنیت منفی هرگز به شما اجازه نمی دهد به اهداف و خواسته های خود برسید. روش های مختلف انگیزشی مانند مدیتیشن، صحبت کردن، خواندن درباره افراد موفق و گفتگو با عزیزان خود را امتحان کنید تا برای رسیدن به اهداف و رویاهای تان انیزه داشته باشید.
لیست جامع 100 هدفی که قبل از مرگ باید به آنها رسید
5-جشن گرفتن موفقیت های کوچک
موفقیت های کوچک بسیار مهم هستند ؛ زیرا موفقیت های کوچک موفقیت بزرگ تر را ممکن می سازند بنابراین موفقیت و دستاورد کوچک خود را جشن بگیرید . جشن گرفتن این موفقیت ها به ایجاد انگیزه در شما کمک می کند و همچنین فضایی مثبت ایجاد می کند. وقتی دستاورد های کوچک خود را در نظر می گیرید و این دستاورد ها را جشن می گیرید ، با انرژی و اشتیاق بیشتری به سوی هدف و خواسته های خود حرکت می کنید.
6 -تجزیه و تحلیل
آیا می دانید که تجزیه و تحلیل کردن خود به شما در بهبود کار کمک می کند و همچنین تغییرات مثبتی در شما برای آسان تر شدن کارتان ایجاد می کند ؟ فردی که هر از گاهی خود را تجزیه و تحلیل می کند و بر اساس نیاز های همان زمان خود، تغییراتی ایجاد می کند، موفق تر از کسی است که قدرت تغییر را درک نمی کند و قدرت آن را باور ندارد. هر از گاهی خودتان را تجزیه و تحلیل کنید تا در مسیر درستی حرکت کنید .
7 -مواجهه با انتقاد
همیشه از کسانی که از شما انتقاد می کنند غافل نشوید زیرا آن ها فقط اشتباه شما را نشان می دهند و با بهبود آن اشتباهات می توانید به هدف و آرزوی خود برسید. آیا می دانید که انتقاد بهترین دوست شماست ؟

نه؟ پس ذهنیت خود را تغییر دهید زیرا انتقاد چیزی است که حقیقت را در مورد شما بیان می کند و شما را با واقعیت روبرو می کند. خود ما به سختی می توانیم اشتباهات مان را تشخیص دهیم. اغلب مردم وقتی از کار، شیوه کار یا هر چیزی که به آن ها مربوط است انتقاد می شنوند، آزرده خاطر می شوند اما شما باید از افرادی که همه چیز را پنهان می کنند، بترسید. نه افرادی که صادقانه حقیقت را به شما می گویند .
چرا باید برنامه ریزی کنیم؟ نحوه برنامه ریزی برای رسیدن به هدف
8 -پذیرفتن شکست
“شکست” بهترین دوست واقعی ما است . شکست درس زندگی را به ما می آموزد و ما را فردی قوی تر و شجاع تر می کند. شکست خود را با قلب و ذهن باز بپذیرید زیرا شکست به شما در مورد اشتباهاتی که مرتکب می شوید، درس می دهد و به شما این شانس را می دهد که بهتر شوید و خود را بهتر از قبل کنید . بسیاری از مردم تنها با یک شکست اهداف و خواسته های خود را کنار می گذارند، اما شکست شما چیزی نیست که از آن شرمنده باشید. همه افراد موفق در طول زندگی خود شکست را تجربه کرده اند .
9 -تسلیم نشدن
پذیرش شکست بسیار ساده تر از بیهوده تلاش کردن است حتی اگر در بیشتر تلاش های اولیه خود موفق نبوده اید به یاد داشته باشید موفقیت به کسانی می رسد که تسلیم نمی شوند. اهداف و رویاهایتان را برای هیچ کاری رها نکنید، تلاش کنید و تلاش کنید تا به خواسته خود برسید. دلیل هر شکست خود را بررسی کنید و از آن درس بگیرید، تا در مسیر موفقیت حرکت کنید. شما اهدافی را تعیین می کنید و آرزو هایی می کنید تا بتوانید آن ها را برآورده کنید. این نگرش مطمئناً به شما در تحقق خواسته های شما کمک می کند.
10-آماده فداکاری بودن
موفقیت قربانی می خواهد، خواه اهداف ، رویا ها یا خواسته های شما باشند. برای رسیدن به اهداف و رویاهای تان باید انتخاب ها و تصمیمات قوی داشته باشید. شما باید آماده فداکاری باشید تا رویا های خود را به واقعیت تبدیل کنید. کار های زیادی وجود دارد که ما دوست داریم انجام دهیم و وقت و انرژی ارزشمندی را برای انجام آن ها صرف می کنیم، اما شما باید سخت کار کنید و از هر فرصتی استفاده کنید . برای این کار همیشه هوشیار باشید و چشم ها، گوش ها و ذهن خود را در هر فرصتی باز نگه دارید .
11- نوشتن درباره همه چیز
همه چیز را ثبت کنید ؛ خواسته ها، اهداف و رویا های خود را در دفتر خاطرات خود بنویسید. همچنین در ثبت کردن لیست کار های خود، اولویت ها و افکار انگیزشی تان دقیق باشید. یادداشت برداری به شما کمک می کند تا همه کار هایی را که انجام داده اید یا باید انجام دهید، پیگیری کنید. یک دفتر خاطرات یا دفتر معمولی داشته باشید تا همه چیز را به طور مرتب ثبت کنید .
با این تکنیک های ساده، یک بار و برای همیشه پرانگیزه و موفق بمانید!
4 مورد که شما را از رسیدن به اهداف باز می دارد
همیشه مواردی وجود دارد که شما را از رسیدن به رویاها و آرزوهای تان باز دارد. آن ها جلوی پیشرفت شما را می گیرند و توانایی اتخاذ تصمیمات لازم را نخواهید داشت. به همین خاطر، به هر قیمتی که شده، از آن ها دوری کنید. این موارد عبارتند از:
1-تجزیه و تحلیل بیش از حد
همه چیز را بیش از حد تجزیه و تحلیل نکنید . گاهی اوقات بهتر است که همه چیز را همان طور که هست بپذیرید. و این بهترین کاری است که می توانید انجام بدهید. تجزیه و تحلیل بیش از حد تصمیم گیری را دشوار می کند. زیرا وقتی بیش از حد فکر می کنید. همیشه مانعی بر سر راه خواهید داشت.
2 -حرص
حرص و طمع هیچ محدودیتی ندارد. شما هیچ موقع نمی توانید آن ها را راضی کنید، زیرا هیچ محدودیتی ندارند. و وقتی که به آخرین چیزی که حرصش را داشتید می رسید، مورد جدیدی سر راه شما قرار می گیرد.
بین خواسته ها، اهداف و حرص طمع خود تفاوت قائل شوید. زیرا حرص شما را کور می کند و دیگر تفاوت بین هدف، آرزو ها، و حرص را نخواهید فهمید. حرص یکی از چیزهایی است که مانع رسیدن به رویا ها و یا تحقق بخشیدن به آن ها می شود.
3 -اضافه کار
هرگز بیش از آنچه که می توانید کار نکنید، زیرا این سه یعنی سلامتی، آرامش خاطر و خانواده شما مهم تر از همه چیز هایی است که در زندگی به دست خواهید آورد. هرگز این سه مورد را در زندگی خود نادیده نگیرید، زیرا این سه چیز غیر قابل جایگزینی هستند.
شما می توانید همه چیز را دوباره به دست آورید، اما سلامتی، خانواده و آرامش روحی خود را دیگر نداشته باشید. به همین دلیل آن ها را نادیده نگیرید .
4 -برنامه های سخت
شما نمی توانید پیش بینی کنید که فرداها چه خواهند شد. بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که برنامه زندگی خود را انعطاف پذیر کرده و فضایی را برای تغییراتی که به مرور زمان اتفاق می افتند ، در نظر بگیرید. زیرا تغییر قانون طبیعت است . برنامه های سفت و سخت مستعد شکست هستند، زیرا شانس کم تری برای اصلاح دارند.
یک جمع بندی
همه ما آرزو ها، اهداف و رویاهای خود را در زندگی داریم. همه ما می خواهیم که به این اهداف برسیم و آرزو های خود را برآورده کنیم. اما گفتن آن آسان تر انجام دادنش است.برای رسیدن به خواسته خود، تنها تلاش مستمر است که نتیجه بخش است. و چیزی است که یک آرزو و هدف را محقق می کند.
داشتن خواسته ها آسان است و تعیین اهداف زمان زیادی نمی برد. اما ” آیا شما اماده دستیابی به آن ها هستید یا این خواسته ها را محقق می کنید؟”

خود را برای سخت کار کردن و رسیدن به هدف ها و آرزو های تان آماده کنید. با افراد موفق صحبت کنید و قبل از این که برای خود هدف یا خواسته ای در نظر بگیرید؛ همه شرایط را در نظر بگیرید. موفقیت نصیب کسانی می شود که صادقانه تلاش می کنند . زیرا اگر با تقلب به جایی برسید، اهداف و رویاهای تان نیز تقلبی خواهند بود.
7 روش تعیین هدف در زندگی (و رسیدن به آن)
آرزو ها کاملا می توانند برآورده شوند!
راز برآورده شدن آن ها تمرکز و توجه است.
به جای این که منفعلانه به نتیجه ای که می خواهید، امیدوار باشید. از انرژی جهان برای تجلی یک واقعیت جدید استفاده کنید.
مراحل بالا نحوه تحقق یک آرزو بود.
زندگی رویا های خود را از طریق قدرت آرزو ها بسازید!

هدف

هدف گذاری چیست؟ 5 مزیت و 12 روش هدف گذاری اصولی

هدف گذاری چیست؟ 5 مزیت و 12 روش هدف گذاری اصولی
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/08/word-image-229.jpeg

این روز ها مردم بیش از هر زمان دیگری به هدف داشتن اهمیت می‌ دهند اما گاهی اوقات واقعاً گیج می شوند که دقیقا چه هدفی در زندگی دارند. سوالی که پیش می آید این است که ما چرا به هدف نیاز داریم؟
محققان و روانشناسان اظهار دارند که یک رابطه مستقیم بین تعیین هدف و رسیدن به موفقیت وجود دارد. تعریف صحیح اهداف کمک می‌ کند که شما رفتار های جدید را به کار بگیرید و تمرکز خود را روی چیز هایی اختصاص دهید که برایتان اهمیت دارد.
البته فقط نباید به فکر تعیین هدف باشید، بلکه رسیدن به آن ها هم اهمیت زیادی دارد.
اگر احساس پوچی می کنید: احساس پوچی، افسردگی و بی هدفی: 12 دلیل و 9 راهکار
بیایید نگاهی به استراتژی هایی برای چگونگی تعیین هدف و رسیدن به آن ها، هم به صورت شخصی و هم شغلی بیاندازیم.
اهداف: هدف چیست و چرا ما هدف نداریم؟
قبل از تعیین هدف باید بدانید که هدف چیست. هدف چیزی است که شما می خواهید به آن برسید‌ در واقع نتیجه مورد علاقه شما یا گروهی از افراد است که برای رسیدن به آن خودتان را متعهد می دانید.اهداف معمولاً طولانی‌ مدت هستند، به زندگی و برنامه های شغلی انسان ها یا کمپانی و سازمان مربوط می شود. اگر بخواهیم ساده برایتان توضیح دهیم، هدف و رویا همراه با برنامه‌ ریزی و مسیر رسیدن به آن است.
در این قسمت ویژگی های اهداف واقعی را به شما معرفی می کنیم.
هدف به معنای زیر است:

نگاه شما به آینده. اهداف باید نتیجه بررسی‌ های دقیق و نگاه فرد به آینده و چیزهایی باشد که می‌ خواهد به دست بیاورد.
حساسیت در مورد زمان. موثر ترین اهداف زمانبندی دارند. اهداف عموماً یک چارچوب زمانی بلند مدت دارند و می‌ توانید آنها را به اهداف کوچکتر و اهداف کوتاه مدت تبدیل کنید.
ماهیت بزرگ. برای تعیین هدفی که رسیدن به آن سخت به نظر می‌ رسد، نگران نباشید، آزادانه از جعبه ذهن خود بیرون بیایید و کمی رویایی فکر کنید. شما می توانید اهداف کوچکتر و کوتاه‌ مدت را برای رسیدن به هدف بزرگ در ذهن تان ایجاد کنید.

هدف به معنای موارد زیر نیست:

مسیر. اهداف توضیح می‌دهند که شما چه می خواهید اما مسیرها مراحلی هستند که شما باید برای رسیدن به هدف باید در آن ها قدم بگذارید. به عنوان مثال “من می‌ خواهم با اعتماد بنفس در جمع صحبت کنم” یک هدف است اما این که “باید با یک مربی تمرین کنم و مهارت‌ های سخنرانی را در خود را افزایش دهم” یک مسیر است.
نیت. هدف با نیت متفاوت است. نیت اغلب کوتاه مدت بوده و نتایج کوتاه‌ مدتی هم دارد. نیت تصمیمی برای انجام دادن یا انجام ندادن چیزی است اما هدف چیزی است که شما می خواهید به آن دست پیدا کنید.
ماموریت انجام کار.‌ ماموریت انجام یک کار یک مسیر مستقیم، متمرکز و شفاف دارد که باید آن را دنبال کنید که معمولاً در یک کمپانی، تجارت یا گاهی اوقات به صورت فردی تعیین می‌ شود اما هدف، یک خواسته مشخصی است که یک نفر یا یک تیم برای رسیدن به آن حرکت و تلاش می کنند.

چرا باید برای خودتان و تیمی که دارید هدف تعیین کنید؟
در این قسمت دلایل تعیین هدف برای خود و تیم تان را به شما معرفی می‌ کنیم که اهمیت زیادی دارد.
هدف جهت شما را تعیین می‌ کند
اینکه زمان بگذارید و به این فکر کنید که در زندگی چه می خواهید، به شما حس هدفمند بودن را می دهد. به عنوان مثال شما می توانید یک برنامه ریزی چند ساله بر اساس چیزی که می‌ خواهید در زندگی داشته باشید و  ۵ سال آینده را ببینید.
هدف باعث می شود برنامه ریزی کنید
داشتن یک برنامه ریزی در بلند مدت، به شما کمک می‌ کند تا از حالت رویاپردازی خارج شوید و واقعاً به هدفتان برسید. تعیین اهداف در محل کار به شما کمک می‌ کند که نگاه مستقیمی به مسیر حرکت تیم بیندازید. همچنین به شما کمک می‌کند انتظارات خود را مشخص کنید و هرکس وظیفه خودش را به خوبی انجام دهد.

هدف به شما تصویر بزرگتری می‌ دهد
تعیین اهداف به ما کمک می‌ کند که یک مرحله به عقب برگردیم و نگاه دقیق تری به چیز هایی که در زندگی اهمیت دارند، بیاندازیم .‌ در واقع این مرحله اول برای یک زندگی پر از معنا است. تعیین اهداف در محل کار یا در یک تیم به همه افراد کمک می‌ کند که تصویر کلی از کارشان داشته باشند. شناخت هدف بلند مدت و چیزی که کمپانی به آن نیاز دارد، به شما و اعضای تیم کمک می کند که نقش خود را بهتر اجرا کنید.
هدف به شما انگیزه می‌ دهد
ماهیت تعیین هدف باعث ایجاد شور و شوق و انگیزه در شما می شود. تعیین یک هدف مشخص، شما را با انگیزه می کند که بهترین خود را به انجام برسانید. اعضای تیم با داشتن هدف، نگاه واضح و دقیق تری از اهداف خود خواهند داشت و برای رسیدن به آن انگیزه می گیرند. کار کردن با تیم و حرکت کردن به سمت یک هدف مشترک، یکی از راه های انگیزه دهی و رضایت بخش است که همه افراد را به نتیجه خوب می رساند.
هدف باعث می شود که کنترل بیشتری روی آینده داشته باشید
تعیین هدف باعث می‌ شود که شما پشت فرمان زندگی بنشینید و رانندگی کنید. با نوشتن اهداف شما به طور فعال، تایید می‌ کنید که در زندگی چه می خواهید و این اولین مرحله برای در دست گرفتن کنترل آینده زندگی تان است.
با این تکنیک ها یک بار و برای همیشه پرانگیزه و موفق بمانید!
چگونه هدف تعیین کنیم؟
حال که متوجه شدید اهداف فواید زیادی دارند، زمان آن است که یاد بگیرید چگونه هدف تعیین کنید و به آن ها دست پیدا کنید.
فرقی ندارد که این هدف برای یک گروه یا یک تیم باشد یا بخواهید اهداف شخصی تعیین کنید. در هر صورت بسیار مهم است که اهداف واقع بینانه داشته باشید. در این قسمت نکاتی برای تعیین اهداف شخصی و گروهی به شما معرفی می کنیم.
نکاتی برای تعیین اهداف فردی
1-علاقه خود را بشناسید
بخشی از پروسه و فرآیند تعیین هدف در زندگی باید در مورد چیز هایی باشد که به آن ها علاقه دارید و به آن ها ارزش می دهید. شما باید ببینید که به چه چیز هایی می خواهید برسید و در طولانی مدت خواستار چه اتفاقاتی هستید. اهداف شما باید برای تان معنادار باشند و زمانی که به آن ها دست پیدا کردید، به شما حس غرور بدهند.
2-اهدافی را تعیین کنید که می توانید کنترل کنید
اگر هدف شما بر اساس چیزی خارج از کنترل تان باشد، قادر نخواهید بود رسیدن به هدف خود را کنترل کنید. اهداف شخصی و فردی نباید وابسته به افراد دیگر باشد، زیرا عوامل خارجی تحت کنترل شما نیستند. در نتیجه شما روی هدف خود کنترل ندارید. در مورد چیزی که می توانید و نمی توانید مستقیما مسئولیت آن را بر عهده بگیرید، کاملا واقع بینانه عمل کنید.
3-آینده را تصور کنید
حتما زمان بگذارید و در مورد چیز هایی که دوست دارید در آینده ببینید و داشته باشید، خیال پردازی کنید و ببینید آیا به ایده‌ آل خود دست پیدا می‌ کنید یا خیر. به عنوان مثال اگر اهداف شغلی تعیین کرده‌ اید، از خودتان سوال بپرسید و ببینید که مسیر درستی را طی کرده اید؟ ببینید که در رویای تان دوست دارید به چقدر پول برسید؟ آیا می خواهید برای خودتان کار کنید؟ دوست دارید چند ساعت در روز کار کنید ؟ این سوال ها باعث می‌ شود که شما مطمئن شوید تعیین هدف تان درست بوده است یا خیر.

نکاتی برای تعیین هدف گروهی یا تیمی
1-طوفان مغزی
قبل از این که هدف اول را که به ذهن تان می رسد یادداشت کنید، زمان بگذارید تا طوفان مغزی را به اندازه یک تیم پیاده کنید. سوالات بزرگ بپرسید. مانند اینکه چه اتفاقی رخ می دهد که فکر کنید پیروز شده اید و پاسخ همه را بشنوید.
2-همه افراد را دخیل کنید
بسیار مهم است که همه افراد در پروسه تعیین هدف حضور داشته باشند. هر کدام از اعضای تیم باید احساس کنند که می توانند آزادانه صحبت کنند و ایده هایی برای اهداف را مطرح کنند. حرف های دیگران به ساخت اهداف کمک می‌ کند. ایده های اعضای تیم را یادداشت کنید. فرقی ندارد که چقدر ساده و احمقانه باشد. در هر صورت این افراد باید احساس کنند که شنیده می‌ شوند. شما می‌ توانید با وجود شنیدن حرف‌ های همه، یک هدف مشخص را برای کل تیم تعیین کنید.
7 روش تعیین هدف در زندگی (و رسیدن به آن)
3-بپرسید چرا؟
بسیار مهم است که هدف گروه را بشناسید و دلیل را بشنوید. در طول جلسه تعیین هدف، حتماً یک فضای آرامش بخش ایجاد کنید که باعث می شود حرف های همه شنیده شود؛ حتی اگر مطمئن باشید. از همه بپرسید که ما در حال انجام چه کاری هستیم، می خواهیم در آینده کجا باشیم، تعریف ما از موفقیت چیست؟ هر کدام از اعضای تیم باید نگاه و عقیده را در مورد رسیدن به هدف مشترک با شما به اشتراک بگذارد و واضح و شفاف صحبت کند.
پیشنهاداتی در مورد چگونگی رسیدن به اهداف زندگی
تعیین هدف فقط شروع کار است. بعد از این که اهداف خود را شناسایی کردید، رسیدن به آن ها هم یک پروسه مهم را طلب می کند. تلاش کردن برای رسیدن به اهداف، قطعاً به شما حس خوبی می دهد. در این قسمت نکاتی موثر را برای راه‌های چگونگی رسیدن به هدف را به شما معرفی می کنیم.
1-اهداف هوشمندانه داشته باشید
اگر اهداف تان هوشمندانه نباشند، قطعاً به آن ها نمی‌ رسید. اگر تا به حال در مورد اهداف هوشمندانه چیزی نشنیده اید، بدانید که این اهداف ویژگی‌ های زیر را دارند:

مشخص
قابل اندازه گیری
قابل دستیابی
مرتبط
دارای زمان بندی

تعیین هدفی که این ویژگی ‌ها را داشته باشد، یعنی رسیدن به موفقیت های بزرگ تر.
2-اهداف را بنویسید
فقط نباید در مورد هدف تصویرسازی کنید، بلکه باید یک قلم و کاغذ بردارید و آن ها را بنویسید. این کار باعث می شود که به اهداف تان نگاه واضح تری داشته باشید و آن ها را واقعی تر ببینید. مطالعه ای توسط یک متخصص در دانشگاه کالیفرنیا نشان می دهد که نوشتن اهداف تأثیر زیادی در رسیدن به آن ها دارد. طبق تحقیقات، افرادی که اهداف خود را می نویسند، نسبت به آن هایی که این کار را انجام نمی دهند، فرصت بیشتری برای رسیدن به هدف شان دارند.

3- اهداف خود را قابل مشاهده کنید
برای این که یادتان نرود چه اهدافی دارید، باید آن ها را در جایی بنویسید که مقابل چشم تان باشد، جایی که آن را به طور منظم مشاهده کنید و مدام به خودتان یادآوری کنید که از زندگی چه می خواهید. اگر این اهداف شخصی هستند، می توانید آن ها را به آینه حمام،  یخچال یا میز تحریر خود بچسبانید و هر روز آن ها را ببینید‌. اهداف گروه باید جایی باشد که همه اعضای تیم بتوانند آن را ببینند و هر روز برای آن تلاش کنند.
4-اهداف را کوچک کنید
برای این که اکثر اهداف بزرگ بلند مدت هستند، باید آن ها را به چند هدف کوچک تقسیم کنید. باید اهداف خود را شبیه یک نردبان کنید. هدف اصلی را در بالای نردبان بنویسید و زیر آن اهداف  کوچک را یاداشت کنید تا مسیر رسیدن به هدف اصلی را طی کنید. مثلا اگر هدف شما ثروتمند شدن در زندگی است (هدف بزرگ) ابتدا آن را به دو بخش تاسیس شرکت ساختمانی (هدف کوچک شماره 1) و بخش سرمایه گذاری در بورس (هدف کوچک شماره 2) تقسیم کنید.
5-برنامه ریزی داشته باشید
اکنون که متوجه شدید به سمت چه چیزی حرکت می کنید، زمان آن است که بفهمید چگونه باید به آنها برسید. حتماً مراحل فردی که نیاز دارید برای رسیدن به هدف طی کنید را یادداشت کنید. یک برنامه فعال داشته باشید. هر مرحله از برنامه‌ ریزی خود را پیش ببرید ، از آن عبور کنید و سپس اقدامات خود را زیر نظر قرار دهید تا بتوانید به پیشرفت تان خوش بین تر و امیدوارتر باشید. روش انجام برنامه ریزی در اینجا
6-یک کاری انجام دهید
اهداف خود به خود به دست نمی آیند‌ . هنگامی که برنامه‌ریزی دقیق از چیزی که می‌ خواهید داشته باشید، ذهنتان فعال تر می شود. برنامه خود را عملی کنید؛ حتی کوچکترین اقدامات هم شما را یک قدم به هدف نزدیک تر می کند.
7-چشم انداز داشته باشید
شما می توانید به اهداف خود برسید‌. فقط باید به نقطه ای نگاه کنید که خود را به هدف تان نزدیک تر می بیند‌. سعی کنید یک زندگی متعادل داشته باشید. گاهی اوقات بین برنامه‌ ریزی‌ ها متوقف شوید و به خودتان استراحت دهید اما به جای آن تصویر بزرگتر هم در ذهن تان بسازید . با خودتان مهربان رفتار کنید و به خود زمان بدهید.  مثلا اگر چشم انداز شما تبدیل شدن به رییس شرکت است، آن را همیشه تصور کنید به عنوان چشم اندازی جذاب. این کار انگیزه می دهد و تمرکز می آورد.
8-موانع را شناسایی کنید
واقع ‌بینانه عمل کنید. در این مسیر با چالش‌ هایی مواجه خواهید شد ‌. به این فکر کنید که چه مشکلاتی بر سر راهتان قرار می گیرد و آن ها را یادداشت کنید. از موانع احتمالی آگاهی داشته باشید که باعث می شود در طول مسیر مدیریت بهتری داشته باشید.
9-حساب و کتاب کنید
تلاش برای رسیدن به هدف و آن هم تنهایی گاهی اوقات خسته کننده است اما حساب و کتاب کردن یعنی اینکه ببینید تا کجا پیش رفته اید و چقدر به هدف نزدیک شده‌ اید، به شما کمک می کند که پایدار و مقاوم پیش بروید، پیشرفت ثابت داشته باشید و به سمت هدف اشتیاق بیشتری نشان دهید . می توانید اهدافتان را با یک دوست به اشتراک بگذارید. اگر این هدف گروهی است، حتماً باید سعی کنید در کنار تیم حرکت کنید.
10-دوباره هدف تنظیم کنید
شاید در چارجوب زمانی که می خواستید به هدف خود نرسید‌ شاید کمی غیر واقع بینانه هدف تعیین کرده‌ اید اما اشکالی ندارد. به جای این که ناامید شوید، زمان بگذارید، اهداف خود را مرور کنید و ببینید چه چیز هایی را باید تغییر دهید . شما باید دوباره زمان بندی جدید را تعیین کنید و برنامه بریزید.
در ادامه بخوانید: لیست جامع 100 هدفی که قبل از مرگ باید به آنها رسید

زندگی جمع و جور

۳۰ راه پیشرفت در زندگی و جمع و جور کردن خودتان

۳۰ راه پیشرفت در زندگی و جمع و جور کردن خودتان
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/08/word-image-189.jpeg

زندگی گاهی اوقات می تواند سخت باشد، خیلی سخت! جوری که احساس کنید حتی نمی توانید نفس بکشید. مردم به شما ضربه می زنند، برنامه های تان ناگهان به هم می ریزند، و رویاهای تان تحت تاثیر این اتفاقات دیگر به حقیقت نمی پیوندند.
اما این ها نباید باعث شود که شما قربانی شرایط بشوید و سرنوشت شما به بازی گرفته شود.
این خود شما هستید که باید ابتکار عمل داشته باشید و غرق در آرامش و خوشبختی به جستجوی رویا های خود بروید.
بنابراین، بیایید درباره چگونه از سر گرفتن زندگی خود صحبت کنیم:
۱-درد و دل کن، اما شکایت نه
چیزی که شاید تا الان نمی دانستید این است که گوش دادن به کسی که بی وقفه از زندگی یا شرایط خود شکایت می کند، اتلاف وقت است و در طولانی مدت به شما آسیب خواهد رساند. اغلب اوقات مردم به دنبال زودتر حل و فصل کردن ماجرا هستند. مثلا دوست شما برای بیستمین بار از وضعیتش گله و شکایت می کند و شما فقط مودبانه سر تکان می دهید و می گویید” خیلی بد است” … و هیچ کار مفیدی انجام نمی دهید.
اما آیا این به آن معنی است که اصلا نباید درباره مشکلات خود با دیگران صحبت کنیم؟ خیر این طور نیست
اما از اول هدف خود از صحبت کردن را مشخص کنید

فقط حرف می زنید که چیزی گفته باشید؟
یا سعی می کنید این گونه احساسات خود را در برابر مشکلی که دارید کنترل کنید؟
آیا به دنبال راه حل می گردید؟

همیشه در حوزه سلامت روان و خودسازی به ما گفته اند که در مورد احساس خود صحبت کنید.
با این حال، این همیشه توصیه خوبی نیست.
نشخوار فکری اصطلاحی در روانشناسی است به این معنا که فرد بار ها و بار ها به مسائل منفی زندگی خود فکر می کند و همین باعث می شود که مشکلات خود را بسیار فراتر از آن چیزی که هست ببیند. تجسم کردن مشکلات، افسردگی و اضطراب را افزایش می دهد.
و باعث ایجاد استرس اضافی می شود و فرد به همین خاطر مدام از همه چیز شکایت می کند.
نکته های کوچک برای زندگی بهتر (22 نکته ریز ولی موثر)
در هر صورت اگر نیاز به آرامش دارید، از ترفند های مدیتیشن، مثل تمرکز بر دم و بازدم استفاده کنید. و به یاد داشته باشید که اطرافیان شما هر کدام مشکلات خودشان را دارند.
مطمئن شوید که شما هم به نوبه خود در کنار آن ها هستید وگرنه متوجه خواهید شد که آن ها از شما دور می شوند و این مسئله، به شما درسی می دهد، که در روز های سخت زندگی دوام بیاورید.
۲- زندگی فعالانه، نه منفعلانه
آیا کار های خود را به تعویق می اندازید؟ افراد زیادی این کار را انجام می دهند. آنچه را که امروز می توانیم به دست آوریم، به فردا موکول می کنیم.
مشکل به عقب انداختن کارها این است که شما کار های مهم خود را فراموش می کنید و کار ها و مشکلات آنقدر روی هم انباشته می شوند که از کاه، کوه ساخته می شود.

و پس از آن شما مجبور می شوید که همه چیز را با هم حل کنید، در حالی که برخی مشکلات، مانع فعالیت شما می شوند .منفعل بودن و هیچ کاری نکردن، به این معناست که هر پیش آمدی به شما فشار می آورد و برای شما تصمیم می گیرد.
اما باید چه کنید؟
فعالانه زندگی کنید. کار هایی را که باید در اسرع وقت به پایان برسند را انجام دهید تا آن ها را از ذهن خود پاک کنید و به سراغ کار های مهم تر بروید.
یک روش ساده که می توانید از آن بهره ببرید، قانون ۵ دقیقه است. اگر می توانید کاری را در پنج دقیقه انجام دهید، فقط سریعا آن را به درستی انجام داده و برای همیشه از سر راه خود بردارید.
ساده است، نه؟
تا آخرین لحظه برای انجام کاری منتظر نمانید. وگرنه زندگی شما را مجبور می کند تا درمسیر هایی که نمی خواهید قدم بگذارید.
فعال باشید و در اولین فرصت کارتان را انجام بدهید.
۳-سازماندهی امور، یک ضلع موفقیت
چرا سازماندهی اینقدر مهم است؟ چون اگر بخواهید کاری را با کیفیت و اساسی انجام دهید، به زمان و مسیر درست نیاز دارید. در ابتدا سازماندهی برنامه ریزی و سپس اجرای برنامه بسیار مهم است.
فرض کنید می خواهید یک ساختمان بسازید، شما می گویید نباید برقکاران قبل از پایه ریزی فونداسیون، چراغ ها را نصب کنند. درست است؟
سازماندهی این گونه به یک زندگی از پیش برنامه ریزی شده، ربط پیدا می کند.
از طریق سازماندهی و اولویت بندی، می توانید برنامه ریزی کنید که چه کارهایی در چه زمانی باید انجام شوند(یا اینکه چه چیزی نیاز به رسیدگی فوری ندارد)
شاید کاری را باید همین هفته انجام دهید اما یک کار دیگر چند ماه مهلت دارد. چطور سازمان یافته و مرتب باشیم (کلیک کنید)
روشی را برای سازماندهی امور پیدا کنید، که به سبک زندگی شما بیاید و به گونه ای باشد که علی رغم به هم ریختگی اوضاع، بتواند به آن ها نظم بدهد؛ چون شما همیشه روی نظم و ترتیب زندگی نمی کنید. برای اینکه بتوانید تاثیرات سازماندهی امور را در زندگی خود ببینید، لازم نیست حتما روش خیلی حرفه ای را در نظر بگیرید.
۴- تعیین کردن اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت
توانایی تعیین اهداف، شما را در زندگی به همان جایی که می خواهید می رساند. اهداف زیادی در زندگی وجود دارند، اما می توان همه آن ها را به سه دسته تقسیم کرد. اهداف بلند مدت همان مقصد نهایی هستند که می خواهید به آن برسید. اهداف میان مدت به شما کمک می کنند تا پیشرفت خود را بسنجید و ببینید که اهداف کوتاه مدت تا چه اندازه شما را درست هدایت کرده اند و اهداف کوتاه مدت گام های کوچکی هستند که شما را در مسیر رسیدن به اهداف و موفقیت بلند مدت همراهی می کنند.
تعیین هدف نیاز به فرایند پیچیده ای ندارد…
7 روش تعیین هدف در زندگی (و رسیدن به آن)
تنها کاری که باید انجام دهید این است که یک هدف بلند مدت را در نظر بگیرید و سپس با مهندسی معکوس راه دست یافتن به آن را پیدا کنید.

اینترنت برای انجام تحقیق در این رابطه اطلاعات خوبی دارد، زیرا می توانید از افرادی که قبلا این کار را انجام داده اند چیز هایی یاد بگیرید، مثلا این که:

از کجا می توان شروع کرد؟
برای رسیدن به هدف باید چه کار کرد؟
دنبال کردن این هدف چه مشکلات احتمالی در پی دارد؟
برای دستیابی به این هدف به چه منابع و دانشی نیازمندید؟
این منابع و دانش را از کجا باید به دست بیاورید؟

برخی افراد دوست دارند برای رسیدن به اهداف خود زمانی مشخص کنند … زندگی من در شش ماه آینده چطور باشد؟ یک سال؟ پنج سال؟ ده سال ؟ چگونه می توانم در این بازه زمانی به این هدف دست پیدا کنم؟
۵- حذف کردن افراد سمی
“شما میانگین ۵ نفری خواهید بود، که بیشترین وقت تان را با آن ها می گذرانید” این جمله نشان می دهد افرادی که در اطراف ما هستند چقدر روی زندگی ما تاثیر می گذارند.
اما قضیه عمیق تر از این حرف ها است، اگر اطراف شما را افراد منفی و بدبین احاطه کرده اند، به سختی می توانید نگرش ذهنی مثبتی داشته باشید یا این که بر اهداف خود تمرکز کنید.
اگر افرادی که در اطرافتان هستند، مدام شما و پیشرفت های شما را تحقیر می کنند، به سختی می توانید پیشرفت کنید. البته این بدین معنی نیست که شما باید روابط خود را با هرکسی که مخالف تان است قطع کنید.
کلمه ” سمی ” را نمی توان به هر کسی اختصاص داد. مثلا به افرادی که حقیقتی را می گویند که شما دوست ندارید بشنوید.
یک فرد واقعا سمی کسی است که به سلامت شما آسیب می رساند. ممکن است این کار عمدا باشد اما اغلب اوقات این افراد به شدت با مشکلات و اختلالات خود درگیر هستند و به همین دلیل به اطرافیان خود آسیب می رسانند. مهم این است که مهربان باشیم و آن ها را درک کنیم.
همچنین مهم است که مرز های محکمی در زندگی خود داشته باشیم تا مطمئن شویم افراد سمی نمی توانند شادی و زندگی ما را خراب کنند.
۶-بهتر مراقبت کردن از سلامت جسمانی
بیشتر مردم به سادگی می توانند از سلامت جسمی خود مراقبت کنند. یک رژیم غذایی سالم، خواب کافی، و ورزش منظم می تواند تاثیرات مثبت زیادی بر سلامت ذهنی و عاطفی شما بگذارد.
هر چه باشد، مدام افسرده بودن و بی حالی باعث می شود تا به سختی درباره خودتان و زندگیتان احساس خوبی داشته باشید. برخلاف باور عمومی ، افراد برای احساس خوب داشتن نیازی به زندگی تجملاتی ندارند.
کار های کوچکی مانند محدود کردن قند و کافئین سطح انرژی کلی شما را تنظیم می کند و به شما کمک می کند تا شب ها راحت تر به خواب بروید و سالم تر زندگی کنید.
غذا های فراوری شده حاوی قندهای تصفیه شده هستند که تاثیر منفی روی بدن شما می گذارند.
در طول روز زمانی را برای ورزش کردن در نظر بگیرید ، حتی ۲۰ دقیقه پیاده روی چند بار در هفته، تاثیر زیادی در سلامت قلب و سلامت مغز شما دارد.
ورزش همچنین به بهبود کیفیت خواب کمک می کند، که این امر برای سلامت جسمی و روحی شما بسیار مهم است.
۷- انجام دادن کار های مورد علاقه
همه ما در زندگی به شور و شوق نیاز داریم. و بهترین راه برای بدست آوردن این شور و شوق این است که کار هایی را انجام دهید که شما را به هیجان می آورند. بله، چیزی که مهم است این است که از زندگی خود لذت ببرید!
اما در وجود همه ما هنرمندی وجود دارد که اشتیاق زیادی به خلق کردن، و شکوفایی عاطفی و ذهنی دارد. شاید در مسیر شغلی خود به آنجا که می خواهید رسیده اید یا شاید هم خیر ! اگر نمی دانید چطور باید به آن مرحله برسید فقط از خودتان بپرسید:

عاشق انجام چه کاری هستید؟
آیا کار مورد علاقه خود را انجام می دهید؟
آیا به اندازه کافی سعی کرده اید که در مسیر مورد علاقه تان قرار بگیرید؟
آیا فقط منتظر نشسته اید؟
پس چرا این کار را شروع نمی کنید؟
آیا با کسی درباره آن صحبت کرده اید و شما را نا امید کرده است؟

اما الان زمان آن فرا رسیده است که این بدبینی ها را نادیده بگیرید و علاقه خود را در آغوش بگیرید. کار خود را شروع کنید، ورزش کنید، کتاب بخوانید!

هر کاری که باعث به هیجان آمدن شما می شود را بیشتر انجام دهید. به علت ارتباط مستقیم بین شغل و سلامت روحی و روانی خیلی مهم است که کار برای شما سرگرم کننده باشد .
در غیر این صورت شما فقط خود را از بین می برید و زمانی که کار ها زیاد تر بشوند، با مشکل رو به رو خواهید شد.
به هیچ کاری علاقه ندارید؟ نمی توانید درک کنید که دقیقا علاقه شما چیست؟ هر چیزی که برای شما جالب می آید را انتخاب کنید و مدتی آن را امتحان کنید!
۸- پذیرش و درک خود
یکی از سخت ترین ها، این طور نیست؟ در ابتدا باید خودتان را درک کنید تا به مرور بتوانید خود را بپذیرید. یک مسیر طولانی که با پیمودن آن افکار، احساسات، و ایده های خود را خواهید پذیرفت. گذاشتن زمان برای دوست داشتن و پذیرش خود، یک سفر مهم است. اگر هر صبح که از خواب بیدار می شوید، احساس کنید عاشق خود واقعی تان هستید، ابزاری قدرتمند در دست دارید که شما را هدایت می کند تا به آن جایی که می خواهید برسید. این امر به شما کمک می کند تا در برابر ظلم و ستم دیگران و بی تفاوتی جهان، مقاوم باشید.
به همین دلیل است که باید برای شناختن خود وقت بگذارید، شما باید لایه های درونی خود را کنار بزنید تا بفهمید واقعا چه کسی هستید و چه هدفی دارید.
زندگی خشن و ناعادلانه است ، بسیاری از اتفاقات بد برای کسانی می افتد که حقشان نیست و این تجربیات اثر بدی روی آن ها می گذارد.
اما تجربیات بد واقعیت زندگی شما نیست ! بخشی از زندگی شما است که باید آن ها را درک کرده و بپذیرید.
۹- شکرگذاری و عدم احتیاج به دیگران برای شاد بودن
اگر برای شاد بودن به دیگران احتیاج دارید و از وجود دیگران اعتبار و انگیزه می گیرید، مثل این است که روی تردمیل بدوید تا هویجی را که در جلو آویزان است بگیرید.
یک تلاش بی فایده که به جایی نمی رسد! چرا؟
زیرا شادی که ما در قالب وجود عوامل خارجی به دنبال آن هستیم ، شادی واقعی نیست.
وقتی ما وسیله ای جدید می خریم، به دنبال یک نوع لذت خارجی هستیم. زیرا به دنبال آن در بدن ما دوپامین و اندورفین ترشح می شود.

اگر من این را داشتم خوشحال می شدم
اگر من آن را داشتم خوشحال می شدم
شاید فقط برای مدتی خوشحال شوید…

اما دیر یا زود از این موضوع خسته می شوید و به دنبال چیز دیگری برای ترشح این مواد شیمیایی در مغز خود می گردید.
این روند ما را در چرخه ای گرفتار می کند که از دنبال کردن چیزی بخاطر داشتن چیزی دست برنمی داریم. زیرا ما فکر می کنیم که بعضی چیز ها به ما خوشبختی می دهند.
… اما اصلا درست نیست.
البته این بدان معنا نیست که پول و . . . نمی توانند باعث شادی ما بشوند. اصلا این گونه فکر کردن مسخره است.
برخی از مردم خوشحال نیستند زیرا نمی توانند زندگی کنند و به خواسته های خود برسند. و این قابل درک تر است زیرا مسئله در اینجا مثل خرید کردن برای خوشحال شدن نیست.
این مسئله می تواند به خودی خود زندگی شما را تحت کنترل بگیرد. اما به یاد داشته باشید که جایی بیرون از وجود خود شادی را نخواهید یافت. خوشبختی چیزی است که با گذشت زمان و از وقتی که شروع به خوب رفتار کردن با خود می کنید و همانجور که هستید و با هر آنچه که دارید خود را می پذیرید، آغاز می شود.
همه این ها بدین معنی نیست که شما نباید برای موقعیت های بهتر تلاش کنید. بلکه فقط باید حواس خود را جمع کنید تا در دام افکاری که به شما می گویند خوشبختی جایی آن بیرون است نیفتید. روش حذف افکار منفی در اینجا
۱۰- شروع به کار کن
می دانید بدتر از شکست خوردن چیست؟ هیچ کاری نکردن!
هیچ کاری نکردن تضمین نمی کند که در رسیدن به هدف موفق خواهید شد. می توانید که برای برنامه ریزی کردن و پیدا کردن مسیر خود مدت زیادی زمان بگذارید، اما سرانجام باید شروع به کار کنید.
بسیاری از مردم زمان زیادی را برای رسیدگی به جزئیات کوچک هدر می کنند تا سعی کنند به نتیجه مطلوب برسند. تنها کاری که آن ها انجام می دهند اتلاف وقت ارزشمند خود است. چیزی که برای همیشه از دست شان می رود.
یکبار که رفت، برای همیشه رفته است.

بنابراین کار های خود را انجام دهید، ممکن است در بعضی از آن ها شکست بخورید، اما خب شکست اجتناب ناپذیر است.
شما می توانید از شکست خوردن بترسید و از آن به عنوان یک توقف بزرگ و شدید یاد کنید و یا می توانید به شکست به عنوان گامی در مسیر موفقیت نگاه کنید.
با تلاش و شکست پشت سر هم، شما چیز هایی را یاد می گیرید که کمک می کنند تا رویکرد خود را تقویت کنید و استراتژی خود را توسعه دهید.
مهارت های زندگی (10 مهارت معروف که همه باید بلد باشند)
علاوه بر این وقتی کاملا از آن وضعیت شکست خورده خارج می شوید، آدم جدیدی شده اید با آموخته های بیشتر.
تجربه می تواند یک معلم عالی باشد. پس از شکست نترسید و آن را به انگیزه ای برای موفق شدن تبدیل کنید. و همچنین اجازه ندهید که شکست خوردن شما را از دنبال کردن آنچه در زندگی می خواهید منع کند.
خیلی وقت ها همه چیز مطابق برنامه پیش نمی رود و این اشکالی ندارد. زیرا به این معنا نیست که شما خوب پیش نمی روید یا این که عقب ماندن پایان پیشرفت شما است .تا زمانی که از این وضعیت خارج شوید، پیشرفت شما پایان نیافته است.
۱۱-شادی بلند مدت بهتر از لذت کوتاه مدت
از امروز لذت بردن خوب است اما اگر به این معنا باشد که باید رویا های آینده خود را قربانی کنید، اصلا ارزش ندارد.
گاهی اوقات شما باید در برابر امیال خود مقاومت کنید تا لذت لحظه کنونی را به حداکثر برسانید. و بدانید که این کار شما را به هدف زندگی تان نزدیکتر می کند. این کار می تواند به این معنی باشد که پول هایتان را برای روز های آینده ذخیره کنید تا اینکه آن را صرف چیزی کنید که صرفا از آن لذت می برید. نه گفتن به مهمانی ها و مراسمات به منظور مطالعه برای امتحان سخت آینده، بهترین شانس برای کسب نمره خوب را به شما می دهد.
از دست دادن فرصت در حال حاضر ممکن است در آینده منجر به کسب فرصت های بهتر شود.
لازم به یاد آوری است که در آینده احساس خواهید کرد که لذت کوتاه مدت را به شادی بلند مدت ترجیح می دهید.
۱۲- داشتن روالی موثر در زندگی
کار هایی که روزانه بدون نیاز به فکر کردن انجام می دهید روال زندگی شما است. اما در حال حاضر روال شما چیست؟ و آیا به شما کمک می کند که در زندگی خود نظم و ترتیب داشته باشید. یک روال خوب باید به گونه ای باشد که با آن به همه کار های کوچک اما ضروری روزانه برسید.
انجام کارها به طور موثر و بدون شکست به این معنی است که ذهن شما آرام خواهد شد. یک روال روزانه مناسب فشار را از روی ذهن شما برمی دارد و به جای اینکه دائم نگران کارهایی باشید که باید انجام شود، میدانید که باید آنها را در چه روزی و چه ساعتی انجام دهید.ممکن است روز چهارشنبه و پنجشنبه خود را برای نظافت انتخاب کنید و مثلا جمعه ها برنامه سفر و یا رسیدگی به کار های عقب افتاده را بچینید.
داشتن یک روال زندگی مناسب، کمک می کند که کار ها را بدون هیچ مشکلی انجام دهید.
۱۳-تصمیم گیری با دقت بیشتر
شاید شما صدها یا هزاران تصمیم در طول هفته بگیرید. تصمیمات بزرگ و کوچک، این تصمیمات می توانند بر روی روند زندگی شما تاثیر بگذارند. هر تصمیمی که میگیرید نتیجه ای به دنبال دارد و این نتیجه هم می تواند به نفع شما باشد و هم به ضرر شما! وقتی صحبت از گرفتن تصمیمات مهم در زندگی می شود عجله نکنید. برای سنجش گزینه های مختلف، مزایا و معایب هر یک، وقت بگذارید تا بتوانید بهترین انتخاب ها را تا حد ممکن انجام دهید. اطمینان حاصل کنید که در مورد تصمیم خود با ذهن باز و انتقاد پذیر فکر کرده اید. توصیه های دیگران را کورکورانه انجام ندهید فقط بخاطر اینکه فکر می کنید آن ها می دانند چه چیزی درست است.
زمانی که همه گزینه ها را با دقت بررسی کردید می توانید تصمیم بگیرید. بهبود توانایی تصمیم گیری می تواند زندگی شما را در مسیر درستی قرار دهد.
۱۴- سخت گرفتن به خود
ممکن است خود را سخت کوش بدانید، اما اغلب از همه توان خود به خوبی استفاده نمی کنید. اگر چه ممکن است راه حلی همیشگی برای حل مشکلات شما وجود نداشته باشد، اما می توانید زمان های خاصی را به حل آن ها در طول زندگی اختصاص دهید. ماندن در اضافه کاری یا تلاش برای خارج شدن از وضعیت برشکستگی، یا صرف کردن تعطیلات آخر هفته تان برای درست کردن حمام با وجود این که با هدف شما مرتبط نیست؛ به شما نشان خواهد داد که چقدر می توانید فعال باشید.
شاید متوجه نباشید اما شما فردی مقاوم هستید که به راحتی می توانید سختی های جسمی و روحی را که برای انجام کار ها لازم است، تحمل کنید.
۱۵- پیشرفت را در نظر بگیرید نه به کمال رسیدن
شما نمی توانید انتظار داشته باشید که در یک چشم برهم زدن از وضعیت فعلی خود به رویایی که در سر دارید برسید.
رویای شما ممکن است همیشه یک رویا باقی بماند، زیرا جزئیاتی دارد که در دنیای ما نمی تواند به واقعیت برسد.
در عوض، بر روی پیشرفت کردن در مواردی که بیشترین اهمیت را دارند تمرکز کنید تا زندگی شما به آرامی بهبود یابد و بیشتر مواقع لذت بخش باشد.

اگر اوضاع در حال حاضر بد است، ابتدا سعی کنید آن ها را بهبود ببخشید و سپس سعی کنید مراحل مختلف تا رسیدن به سطح عالی را طی کنید. اگر بتوانید به سطح عالی برسید، یعنی از ۹۹ درصد مردم بهتر عمل کرده اید.و این درجه را میتوانید در هر حوزه ای کسب کنید. سعی کنید وضعیت کاری خود را به مرور زمان بهبود ببخشید و همچنین اهداف مربوط به سلامتی خود را نیز گام به گام دنبال کنید. کارهای کوچکی را انجام دهید که میتواند روابط شخصی شما را شاد و صمیمی کند . تا جایی که ممکن است روبه جلو حرکت کنید و هنگامی که با مشکلات رو به رو می شوید فقط به مواردی که می توانند اوضاع را بهبود ببخشند رجوع کنید.
۱۶- تمرکز برای تسلط یافتن بر اصول اولیه
با در نظر گیری همه موارد ، درست انجام دادن اصول اولیه ۹۰ درصد مسیر است. در این صورت تنها باید نگران جزئیاتی باشید که آن ده درصد را شکل می دهند.
اگر به فکر کاهش وزن خود هستید، لازم نیست نگران تعادل میزان کربوهیدرات و چربی ها و قند های مصرفی خود باشید، فقط روی کنترل حجم وعده های غذایی خود تمرکز کنید.
اگر می خواهید شریک بهتری برای همسر خود باشید، هدایای فانتزی و ابراز محبت بیش از حد را فراموش کنید و فقط سعی کنید در همه حال با احترام رفتار کنید.
بیشتر چیز ها در زندگی دارای پایه هایی هستند که برای ساخته شدن آن چیز باید برقرار باشند . مانند باقی سازه ها این پایه های محکم و پایدار را فراهم کنید تا بر اساس آن ها آینده ای مثبت بسازید.
شما هیچ وقت بدون داشتن مهارت در پختن نان و شیرینی، یک قنادی تاسیس نمی کنید. همین امر در سایر زمینه های زندگی نیز صادق است.
۱۷-رو به رویی و غلبه بر ترس ها
چه چیزی باعث می شود که زندگی خود را سر و سامان ندهید؟
جواب احتمالا ” ترس ” است.
ترس یکی از بزرگ ترین موانع برای دستیابی به نتایجی است که در هر کاری آرزو داریم. و در زندگی ترس همان چیزی است که شما را از انجام اقدامات لازم برای بهبود شرایط باز می دارد.
از چی میترسی؟ مدتی را فکر کنید و کاملا با خود صادق باشید. هنگامی که ترس های اصلی خود را مشخص کردید، لازم نیست که آن ها را کاملا از بین ببرید بلکه فقط باید بتوانید علی رغم آن ها پیش روی کنید.
شجاعت این نیست که ترسو نباشید، به هر حال در زندگی با ترس رو به رو می شوید و باید کاری کنید. در نهایت اگر بتوانید بدون توجه به ترس های خود، دست به کار شوید، این ترس ها کاهش می یابند.
شاید به طور کامل از بین نروند اما احساس خواهید کرد که قابل کنترل هستند. ترس چیست و روش غلبه بر آن
۱۸- جشن گرفتن پیروزی ها
هر زمان که توانستید بر مشکلات غلبه کنید، با ترس ها روبرو شوید یا کاری را که باید انجام شود انجام دهید، برای خود جشن بگیرید. یک پاداش کوچک بدون اینکه زیاده روی کنید ، برای خود در نظر بگیرید.
و بخاطر قدم هایی که در جهت بهبود زندگی برداشته اید، به خودتان افتخار کنید. به این موفقیت ها به چشم چیزی که شایسته تجلیل است افتخار کنید. زیرا حتی کوچک ترین عملی می تواند زندگی شما را به سمت مثبت سوق دهد.
۱۹-طلب کمک کردن
مدیریت برخی امور برای بعضی از افراد به تنهایی دشوار است، دو یا چند نفر را برای حل یک مشکل در نظر بگیرید و با هم همکاری کنید. این گونه شانس بیشتری برای موفقیت خواهید داشت. بنابراین از درخواست کمک در مواقع ضروری نترسید. احتمالا متوجه شده اید که بسیاری از مردم از کمک کردن به کسی که دوستش دارند لذت می برند و اگر شخصی نتواند در یک مورد خاص به شما کمک کند به یاد داشته باشید که سازمان هایی برای کمک کردن وجود دارند.
همچنین فراموش نکنید که درخواست کمک نه شما را کوچک میکند نه این که بر دوش کسی سنگینی می کند. همه ما گاه به گاه به کمک کوچکی احتیاج داریم.
۲۰- بازخورد گرفتن
یکی از کار های دیگری که باید انجام دهید بازخورد گرفتن از دیگران است، این گونه در آینده کارهای خود را به شکل بهتری انجام می دهید.
به هر حال ممکن است شما متوجه یک سری از نکات نشوید و دیگران که کار شما را تحت نظر داشته اند، به شما بگویند چه اشکالاتی دارید و چگونه باید رویکرد خود را بهبود ببخشید.

مثلا هنگامی که در مصاحبه شغلی خود موفق نبودید ، از کارفرما بپرسید که اشکال کار شما کجا بوده است. این کار به حل مشکل برای مصاحبه های آینده و داشتن شانس بیشتر برای تامین شغل کمک می کند.
شما حتی می توانید از دیگران بپرسید چگونه در روابط خانوادگی و دوستانه خود خوب هستند و شما باید چه کاری برای بهتر شدن انجام دهید.
فقط مطمئن شوید که به آن ها گوش می دهید و با آغوش باز پذیرای انتقادات هستید.
۲۱- به خود گرفتن ممنوع
واقعیت زندگی این است که اتفاقات بد برای افراد خوب می افتد . اما لزوما به معنای این نیست که شما چه سرنوشتی خواهید داشت یا این که به عنوان یک شخص کی هستید. همچنین نظرات دیگران درباره شما حقیقتی نیست که حتما باید باور کنید . برخی از افراد شما را دوست ندارند و به همین خاطر چیز هایی می گویند یا کارهایی انجام می دهند. اما شما نباید این رفتار ها را به عنوان چیزی که سزاوارش هستید بپذیرید.
مشکل اغلب مربوط به خود آن ها است، و اقدامات آن ها واقعیت وجودی خودشان را نشان می دهد، نه شما.
از سوی دیگر عصبانی شدن برای هر چیزی که یک نفر می گوید یا انجام می دهد، حتی در صورت عدم وجود قصد بد، اتلاف وقت و انرژی شما است.
اگر احساس می کنید بیش از حد مورد حمله قرار می گیرید، یعنی به اندازه کافی مشغول ساختن مسیر زندگی خود در جهت مثبت هستید و اصلا لازم نیست آن ها را جدی بگیرید.
۲۲-صرفه جویی
اگر در حد توان خود تلاش نکنید و برای نیاز های مالی آینده خود برنامه ریزی نکنید، دیر یا زود با مشکلاتی رو به رو خواهید شد. صرفه جویی به معنای نفی لذت های ساده زندگی نیست ، بلکه به معنای در زمان درست خویشتنداری کردن است. و همچنین به معنای بودجه بندی دقیق است تا اطمینان حاصل شود که در آمد ما کمتر از خرج هایمان نیست. و همچنین به معنای جلوگیری از پول خرج کردن های غیر ضروری ما و یا تجملات گرایی است. و یا این که بجای خرید وسایل جدید، از همان چیزهایی که داریم به درستی استفاده کنیم. صرفه جویی کاری است که بدون توجه به سطح در آمد شما، به شما کمک خواهد کرد. و استرس را در صورت کم بودن درآمد کاهش می دهد.
۲۳- زندگی درام نیست!
زندگی لحظات آرام و مسالمت آمیزی دارد اما زمان هایی نیز وجود دارد که مردم باعث می شوند آرامش شما از بین برود.
فکر کردن به مشکلات و مسائل شخصی دیگران تخلیه انرژی و هدر دادن زمان است، به جای آن بر نظم دادن به زندگی خود تمرکز کنید.
اگر زندگی خود را از حالت درام خارج کنید، می توانید به سادگی وضعیت خود را بهبود ببخشید.
تا زمانی که دیگران خودشان نخواسته اند نظرات خود را بیان نکنید. از مشارکت در بحث های دیگران خودداری کنید. از رعایت فاصله با افرادی که زندگی آن ها پر از نمایش است نترسید.
۲۴-تعیین حد و مرز
شما باید مرز های مشخصی را با افراد در زندگی و ذهن خود تعیین کنید تا بتوانید از مشارکت در چیز هایی که به نفع شما نیستند جلوگیری کنید. یاد بگیرید که به افراد و فرصت هایی که به هدف شما ارتباطی ندارند، نه بگویید.به این که به چه کسی و به چه چیزی کمک می کنید دقت کنید. البته خوب است که به عزیزی که نیاز واقعی به کمک شما دارد، کمک کنید، اما مطمئن شوید مردم از شما سوء استفاده نمی کنند.اگر شخصی بیش از حد به شما در زندگی کمک می کند تا شما هم به او کمک کنید، از او بپرسید که چرا این زمان را برای خودش صرف نمی کند؟
خودخواهی نیست که نیاز های خود را در اولویت قرار دهید.
در بلند مدت، هنگامی که همه چیز در زندگی شما حل و فصل شد، بهتر می توانید به دیگران کمک کنید.
۲۵-کشف کردن انگیزه
انگیزه به شما کمک می کند تا اقدامات مثبتی را انجام دهید و زندگی خود را بهبود ببخشید. اما انواع مختلفی از انگیزه وجود دارد و همه آن ها بدرد شما نمی خورند. گذراندن مدتی برای فهمیدن آنچه واقعاً به شما انرژی و انگیزه می دهد باعث می شود موفق تر شوید. شاید وقتی با گروهی از افراد که همگی روی موضوعات مشابه کار می کنید همراه شوید، بیشترین انگیزه را داشته باشید.
یا بودن با افرادی که یکدیگر را برای رسیدن به اهداف خود حمایت و تشویق می کنند، به شما انگیزه بدهد. یا شاید انگیزه شما از موفقیت های قبلی در کارهایتان سرچشمه می گیرد. یاد بگیرید که از هر چیزی که به شما انگیزه می دهد استفاده کنید تا بتوانید در سخت ترین شرایط و بدون اشتیاق هم ادامه دهید. با این 7 ترفند یک بار و برای همیشه با انگیزه بمانید
۲۶- در لحظه زندگی کن
آنچه دیروز انجام دادید دیگر قابل تغییر نیست. در بسیاری از موارد به حال اهمیت کم تری می دهید. آنچه فردا ممکن است انجام دهید مهم است، اما بیشترین اهمیت را کاری که امروز انجام می دهید دارد. امروز روزی است که واقعاً مهم است. بنابراین به جای اینکه وقت خود را صرف نگرانی در مورد گذشته یا آماده شدن برای آینده کنید، بر آنچه که می توانید امروز، در حال حاضر، در این لحظه انجام دهید، متمرکز باشید.
امروز چه کاری می توانید انجام دهید که زندگی شما را در مسیر مثبت تری قرار دهد؟ روی چه چیزی باید کار کنید؟ چه شغل هایی را می توانید امتحان کنید، با چه مشکلاتی می توانید کنار بیایید؟ برنامه ریزی برای فرداها باید از همین امروز شروع شود. و شما باید بر انجام این برنامه ها تمرکز کنید . البته آنقدر درگیر جزئیات نشوید که کارهای تان به تعویق بیافتد و جوری بشود که هیچ وقت انجام نشوند.
۲۷- آرامش در هنگام ناکامی
وقتی زندگی شما آنجایی که دوست دارید نیست ، باید راهی پیدا کنید تا آن را به جایی که می خواهید باشد برسانید. این سفر با شکست همراه خواهد بود. البته شکست اجتناب ناپذیر است. نکته اصلی این است که در این مراحل عقب نمانده خونسردی خود را حفظ کرده و اجازه ندهید که این ناکامی ها شما را به طور کامل از مسیر خارج کنند. بله، شما غمگین می شوید، اما اگر بتوانید روی اقداماتی که می توانید برای پیشبرد هدف خود انجام دهید تمرکز کنید، این مشکلات موقت خواهند بود . مشکلات را به عنوان فرصتی برای آزمایش عزم و اراده خود ببینید. و پس از گذشت از این مراحل، به آن ها به عنوان لحظاتی نگاه کنید که در آن ها شخصیت و پشتکار شما نمایان شد.
۲۸- درک دلایل و نتایج
اقدامات و تصمیم گیری های شما هر کدام نتیجه ای را به دنبال خواهند داشت . بسیار مهم است ارتباط بین آنچه انجام میدهید و آنچه در زندگی شما اتفاق می افتد را درک کنید. و این موضوع از دو جهت مفید است:

در مرحله اول ، به شما کمک می کند تا ببینید چه زمانی ممکن است یک اقدام منجر به نتیجه منفی شود. اگر میبینید ممکن است نتیجه منفی باشد، می توانید این کار را انجام ندهید یا اقدامات احتیاطی لازم را برای به حداقل رساندن خطر انجام دهید.
ثانیاً، به شما امکان می دهد نتایج مثبت اقدامات خود را پیش بینی کنید. این آگاهی از پیروزی احتمالی آینده می تواند نیروی محرکی باشد که شما را مجبور به انجام آن عمل می کند.

کورکورانه و غافل از اینکه به کجا می روید در زندگی خود گام برندارید . چشمان خود را باز کنید تا بتوانید مسیر درست را ببینید. و سپس تصمیم بگیرید که آیا می خواهید در آن مسیر بمانید یا راه دیگری پیدا کنید.
۲۹- مسئولیت پذیری
وقتی مشغول انتخاب مسیر زندگی خود هستید، علاقلانه تر تصمیم بگیرید . اما شما همیشه نمی توانید درست تصمیم بگیرید، زیرا گاهی اوقات تحت تاثیر امیال نفسانی خود قرار می گیرید و بدون این که تقصیری داشته باشید تصمیم نادرستی می گیرید. وقتی این اتفاقات می افتد، مسئولیت آن را به عهده بگیرید و از آن ها درس بگیرید. دیگران را بخاطر اشتباهات خودتان سرزنش نکنید و یا سعی نکنید که از زیر بار مسئولیت شانه خالی کنید.
ذات انسان از دوران کودکی این است که با آزمون و خطا کردن، یاد می گیرد چه کاری باید انجام دهد و دانشمندان نیز همین گونه با اشتباه کردن و تلاش برای ایجاد رویکردی متفاوت، پیشرفت های بزرگی می کنند.
10 تا از راههای خوشبختی در زندگی (و نتایج یک تحقیق جدید)
اعتراف به این که انتخاب نادرستی کرده اید قدمی به سوی انتخاب بهتر در آینده است . اگر از اشتباهات خود درس نگیرید ، محکوم به تکرار آن هستید.
۳۰-کنار گذاشتن موارد خارج از کنترل
در حالی که حواس شما به همه چیز است، ممکن است یکسری از عوامل خارجی که قدرتی خارج از کنترل شما دارند، شرایط منفی ایجاد کنند. این چیز ها هر چقدر هم ناخوشایند باشند، اجازه ندهید که ذهن شما را درگیر کنند. اگر بخاطر اتفاقات منفی که علی رغم خواست و نیت شما رخ می دهند، خشمگین و غمگین باشید ، توان خود را از دست می دهید.
این مسئله می تواند منجر به این ایجاد این ذهنیت در شما شود که قربانی هستید و جلوی پیشرفتتان را بگیرد.به جای آن به این فکر کنید که این اتفاق خلاف میل شما رخ داده است و لازم نیست تلاش بیش از حدی برای رفع آن بکنید .اینجا است که قدرت نهفته شما خود را نشان می دهد و زندگی خود را برای یک عمر سر و سامان می دهید.