سبک مینیمال

سبک مینیمال چیست؟ چطور آن را در خانه و محل کار ایجاد کنیم؟

سبک مینیمال چیست؟ چطور آن را در خانه و محل کار ایجاد کنیم؟
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/06/word-image-110.jpeg

سبک مینیمالیستی به خاطر استفاده از رنگ‌ های خنثی و ایجاد یک ظاهر آرامش‌ بخش در اکثر خانه ها طرفدار پیدا کرده است. در این سبک شلوغی ها از بین می روند و یک فضای تمیز و خاص در اختیار شما قرار می گیرد که از لحاظ بصری جذابیت بسیار زیادی دارد.
فرقی ندارد که خانه شما خیلی بزرگ یا خیلی کوچک باشد، در هر صورت زیبایی شناسی مینیمالیستی جذابیت خانه شما را چند برابر می کند و بهتر از آن چیزی است که انتظار دارید. در این مقاله موارد پایه‌ ای در مورد این سبک را به شما معرفی خواهیم کرد :
زیبایی شناسی مینیمالیستی چیست؟
زیبایی شناسی مینیمالیستی یعنی ” هرچه کم تر بهتر ” و این همان سبک زندگی و استایل دکوراسیون مینیمالیست است. مینیمالیست معمولاً مربوط به دکور منزل می‌‌شود اما می‌ توان آن را در هر فضای دیگری هم اعمال کرد.‌ در واقع سبک مینیمالیستی یک نوع حالت انتزاعی از استایل ایجاد می‌ کند که شبیه به اثر های هنری جلوه خواهد کرد.
در این سبک معمولا از رنگ های خنثی و فضا های تمیز با کمترین عوامل حواس پرتی استفاده می شود.‌ هنگامی که زیبایی شناسی مینیمالیستی را تجربه می کنید ، احساس می کنید که در هوای تازه نفس می کشید و فضای پر از آرامش را تجربه می‌ کنید. در واقع این استایل فارغ از هرگونه شلوغی و هرج و مرج است و زیبایی بسیار زیادی را به منزل شما می بخشد.

البته همه چیز هایی که در بالا توضیح دادیم، بخش کلی از مینیمالیسم را شامل می‌ شود که فقط روی جنبه‌ های بصری سبک مینیمالیستی تمرکز می‌ کند.مینیمالیسم عموماً طرز فکری است که عقیده دارد “هر چه کم تر بهتر” و این را در تمام جنبه های زندگی به کار می گیرد.
بسیاری از مینیمالیست ها از زیبایی شناسی مینیمالیسم در خانه هایشان استفاده می‌ کنند؛ استایلی که می‌ تواند برای اکثر افراد جذابیت داشته باشد.
خانه مینیمالیستی
با اعمال کردن این استایل در منزل می‌ توانید تضمین کنید که یک خانه آرام تر و پر نشاط تر داشته باشید که همه افراد عاشق آن شوند. جدا از خانه هایی که در اینستاگرام می بینید که بسیار جذاب هستند ، مینیمالیستی فواید بسیار زیادی هم خواهد داشت که شامل موارد زیر است:

مفهوم “هر چه کمتر بهتر” را می توانید برای هر قسمتی از خانه اعمال کنید. به این صورت که فضای سفید بیشتری را در اتاق ایجاد کنید ، وسایل کم تری را وارد اتاق کنید و به فکر تمیزی و براقیت آن ها باشید.
این سبک به شما بهانه می دهد که خودتان را از شر همه چیز هایی که نمی‌ خواهید، آزاد کنید و آن را از منزل دور بریزید و استفاده از این استایل می‌ تواند یک نوع احساس آزادی از شلوغی ها و هرج و مرج ها به شما بدهد.
معمولاً سبک مینیمالیست به گونه ای طراحی می شود که شما دیگر نگران این نیستید که قرار است مهمان به خانه بیاید یا خیر. زیرا در حالت عادی شلوغی در منزل به چشم نمی‌ آید.
وقتی که این سبک را اجرا می کنید، کمتر لوازمی مقابل چشم شما قرار می گیرد و احساس می کنید که خلاقیت تان افزایش پیدا کرده که این موضوع مخصوصاً برای محل کار هم فواید بسیار زیادی دارد.

استایل زیبایی شناسی مینیمالیستی
این سبک همیشه تر و تازگی، آرامش و انرژی طبیعی را وارد خانه می کند. این استایل در طراحی های داخلی و دکوراسیون خانه با سه مفهوم ساده همراه هستند که شامل موارد زیر است:
# رنگ های خنثی
در این استایل رنگ های خنثی که اکثراً سفید ، طوسی و غیره است، استفاده می‌ شود. وجود پالت رنگ های خنثی در اکثر لوازم خانه مخصوصاً دیوار، مبلمان و قالیچه ها لازم و ضروری است. رنگ‌ های خنثی عوامل حواس پرتی را به حداقل می رسانند و از چشم شما کار نمی کشند ، حواس شما را پرت نمی کنند و مهم تر اینکه مجبور نیستید از رنگ‌ های خیلی جیغ یا تیره استفاده کنید.
# چشم نواز
از آنجایی که بیشتر استایل مینیمالیستی از رنگ های خنثی استفاده می‌ کند، در نتیجه چشم شما اذیت نمی شود و یک نوع تازگی، تمیزی بدون اغراق، و زیبایی در فضای خانه به چشم می خورد. ‌معمولا وجود گیاهان خانگی، اثرات هنری مینیمال، چراغ های منحصر به فرد، لوازم راحتی مانند بالش ها و قالیچه ها فضای بسیار زیبایی را در این سبک از خانه به وجود می ‌‌آورند و رنگ ها و بافت ها هم می توانند خنثی بودن محیط خانه را تکمیل کنند.

# زیبایی طبیعی
هنگامی که زیبایی شناسی مینیمالیستی داخل خانه ایجاد می شود، باعث می شود تا فضای خانه شما به شکل طبیعی زیبا و درخشنده باشد. ویژگی های این استایل به گونه ای است که از نور طبیعی خورشید، پنجره های پهن و مقابل فضای باز استفاده می‌‌کند که همه این ها باعث می‌ شود تا طبیعت به خانه شما وارد شده و در آن جریان پیدا کند.‌ این زیبایی در طبیعت باعث افزایش آرامش و زیباتر شدن استایل منزل شما خواهد شد.
17 نکته حرفه ای برای تزئین زیباتر میز قهوه/چای برای مهمان های ویژه
۵ ترفند زیباشناسی مینیمالیستی که می توانید آن را روی خانه خود پیاده کنید.
# از شلوغی ها خلاص شوید
برای شروع کار و وارد شدن به سبک مینیمالیستی، اول باید فضای شلوغ را خلوت کنید. هر چیزی را که نیاز ندارید، دور بیندازید یا می توانید آن را به شخصی بدهید که به آن نیاز دارد و دور خود را خلوت کنید . اگر چیز های زیادی دارید که نمی توانید آن ها را دور بیندازید، از جعبه های نگهدارنده مخصوص استفاده کنید. این جعبه ها هم باید رنگ خنثی داشته باشند و عاملی برای حواس پرتی نباشند.
# یک تم رنگ انتخاب کنید
زیبایی شناسی مینیمالیستی از پالت رنگ های خنثی استفاده می کند. همچنین می توانید یک رنگ خنثی خاص را برای تم خانه انتخاب کنید. سعی کنید در اطراف خانه بچرخید و بررسی کنید و ببینید که آیا رنگ سفید، کرم یا طوسی، کدام یک برای منزل شما زیباتر است؟ هنگامی که تصمیم می گیرید چه رنگی را برای فضا انتخاب کنید، می توانید شروع به جستجو کردن رنگ و ایده های مربوط به لوازم خانه داشته باشید که سبک مینیمالیستی شما را زیباتر کند.
# به موارد کلیدی بیشتر توجه کنید
گزینه های کلیدی هستند که باعث می‌ شوند سبک مینیمالیست شما بیشتر به چشم بیاید. بنابراین بسیار مهم است لوازمی را انتخاب کنید که استایل شخصی منزل شما را بهتر نشان دهد.هنگام خرید کردن، سعی کنید از بافت‌ های مختلف و رنگ های خنثی و متفاوت استفاده کنید تا همه چیز یک نواخت نباشد. همچنین می توانید از گیاهان خانگی برگ دار با برگ های بزرگ خریداری کنید،  از چراغ های آویز پرنور استفاده کنید که فضای زیباتری را در منزل ایجاد می‌ کنند. البته باید خودتان تعیین کنید که برای هر اتاق چه دکوراسیونی را در نظر دارید.
# اتاق ها را روشن تر کنید
نور خورشید، آب، سرسبزی های طبیعی و ویوی جذاب همگی جزء عوامل زیبایی شناسی مینیمالیستی هستند . سعی کنید ویژگی های طبیعی موجود در منزل را افزایش دهید. به عنوان مثال از پنجره‌ های نورگیر استفاده کنید که نور خورشید و آسمان را به داخل اتاق شما می تاباند. ‌به یاد داشته باشید که نور و رنگ های طبیعی در سبک مینیمالیستی اهمیت بسیار زیادی دارند و اگر با طبیعت همراه شوند، ظاهر بسیار عالی را ایجاد می کنند.
# به دنبال ایده باشید
علاقه شما به زیبایی شناسی مینیمالیستی ممکن است به دلیل دیدن یک عکس در صفحات اجتماعی یا در مجله ایجاد شده باشد. اگر می خواهید طراحی و استایل منزل خود را دقیق بچینید و به مینیمالیستی تغییر دهید، بسیار مهم است که تصاویر متفاوتی را در این مورد تماشا کنید که بتواند الهام‌ بخش شما در ایجاد استایل مناسب در منزل باشد.
در ادامه بخوانید: روش تزئین اتاق برای جشن های مختلف با کاغذ

کتاب های کمک درسی پایه پنجم

کتاب های کمک درسی پایه پنجم

کتاب های کمک درسی پایه پنجم
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/07/word-image-2.jpeg

قبل از اینکه نظام 6-3-3 در دهه نود شمسی تصویب و اجرا شود؛ پنجم ابتدایی آخرین سالی بود که بچه‌ها در دبستان تحصیل می‌کردند. دوره ابتدایی، زمانی است که بچه‌ها با نظام مدرسه ارتباط برقرار می‌کنند. معمولاً ساپورت‌های زیادی از طرف والدین، در دوره ابتدایی صورت می‌گیرد. کمک‌هایی مثل درس پرسیدن یا کمک‌کردن به بچه‌ها در تفهیم مطالب مدرسه. گاهی پیش میاید که مادران زمان زیادی از روز خود را به تدریس دوباره مطالبی که در مدرسه به بچه‌ها آموزش‌داده‌شده؛ صرف می‌کنند! این حمایت‌های درسی از طرف والدین اگر بخواهد تا دوره راهنمایی کش پیدا کند؛ باتوجه‌به سنگین‌تر شدن مطالب در دوره راهنمایی، اوضاع سختی را می‌تواند برای والدین نگران و فرزندان آنها، به وجود بیاورد.

اگر می‌خواهید کودکتان در دوران ابتدایی با کتاب‌ها و درس‌خواندن خوب بگیرد؛ باید به فکر چارة بهتری از جویدن لقمه درسی و حاضر و آماده دادن آن به فرزند دلبندتان باشید! بهترین راهکار برای وقف دادن فرزندتان به درس‌خواندن؛ کمک‌گرفتن از کتاب‌های کمک‌درسی است. شما با استفاده از کتاب‌های کمک‌درسی، می‌توانید هم یادگیری فرزندتان را تضمین کنید؛ و هم از استقلال تحصیلی کودکتان اطمینان حاصل کنید!
سؤالی که برای والدین به فکر و دلسوز ممکن است پیش بیاید این است که از چه کتاب کمک‌درسی برای کودکشان استفاده کنند؟ و آیا لازم است که بچه‌ها را در سن بازی؛ مجبور به فراگیری مطالب اضافه بر کتابی بکنند که معمولاً در کتاب‌های کمک‌درسی آموزش داده می‌شود؟ در این مقاله به بررسی دل‌مشغولی‌های شما والدین عزیز می‌پردازیم و سعی می‌کنیم به سؤالات شما جواب بدهیم.

یک جمله ماندگار و رایج در بین معلم‌های در بین معلم‌های دوره ابتدایی این است که”کلاس پنجم ابتدایی از کلاس چهارم ساده‌تر است! اگر کلاس چهارم را گذراندی نباید نگران کلاس پنجم باشی! ” ساده‌ترین مثال برای نشان‌دادن حقیقت پشت این جمله، درس مطالعات اجتماعی است. کلاس سوم با مطالعات اجتماعی داستانی، از خانواده هاشمی، در کلاس چهارم ناگهان تبدیل می‌شود به تاریخی سخت و جزئی از زندگی پیامبران! مطالعات اجتماعی کلاس پنجم نسبت به کلاس چهارم، اسامی آشناتری دارد و بچه‌ها هم به تاریخ خواندن در سال قبل عادت کرده‌اند.
دروس دیگر کلاس پنجم نیز کم‌وبیش مانند مطالعات اجتماعی و سرگذشت آن هستند. در کلاس چهارم به‌صورت نسبتاً ناگهانی همة دروس جدی و سخت می‌شوند و در کلاس پنجم سطح آن‌ها بالاتر نمی‌رود؛ بچه‌ها هم به درس جدی خواندن عادت کرده‌اند. به عبارتی قلق کار دستشان آمده است! کلاس پنجم به دلیل همین موارد از نظر معلم‌ها سال ساده‌تری نسبت به کلاس چهارم است.
اگر بخواهیم بگوییم کدام درس کلاس پنجم سخت‌تر است؛ این قضیه بیشتر به استعداد و توانایی فرزند شما بستگی دارد. هر انسانی به موضوعات مشخصی بیشتر علاقه و رغبت نشان می‌دهد و در مسائلی هم بیشتر از سایر موارد استعداد دارد. معمولاً در دوران ابتدایی علایق و استعدادهای کودکان زیاد مشخص نیست. در ادامه به بیان اهمیت دروس مختلف و مباحث آنها می‌پردازیم؛ تا شما بتوانید دروسی را که به نظرتان احتیاج به کتب درسی کمکی دارند؛ شناسایی کنید.

کلاس پنجم ابتدایی درس جدیدی ندارد. همان کتاب‌هایی که در کلاس چهارم تدریس شده‌اند؛ در کلاس پنجم هم به‌صورت گسترده‌تر به بیان مطلب پرداخته‌اند. دروس کلاس پنجم ابتدایی شامل هفت درس زیر است که بعد در دوره راهنمایی و دبیرستان به‌صورت تخصصی ادامه پیدا می‌کنند.

ریاضی
علوم‌تجربی
فارسی
نگارش فارسی
مطالعات اجتماعی
آموزش قرآن
هدیه‌های آسمان

این دروس به‌عنوان دروس اصلی؛ پایه تحصیلی فرزند شما را می‌سازند. همین یک دلیل برای بیان اهمیت آن‌ها باید کافی باشد اما ما در ادامه به بیان حوزه کاری و اهمیت تک‌تک این دروس برای فرزند دلبند شما می‌پردازیم.

خیلی از ما بزرگسالان؛ در هنگام تحصیلمان با افرادی مواجه شدیم که برای فرار از درس ریاضی؛ دست به انتخاب رشته‌های حوزه هنر و علوم‌انسانی زده‌اند ولی آنجا هم ریاضی دست از سرشان برنداشته است! به عبارت خودمانی‌تر ریاضی آن شتری است که کلاً از پشت در خانه هیچ‌کس بلند نمی‌شود و از اول ابتدایی تا هرکجا که تحصیل را ادامه بدهید؛ این شتر از پشت در بلند نمی‌شود! حتی ممکن است پشت در اتاق کار شما هم کمین کند و تا آخر عمرتان، در کنار شما حضور داشته باشد. بهترین راه برای اینکه شتر ریاضی کابوس فرزند شما نباشد این است که از پایه آن را قوی پیش ببرید. ریاضی از آن درس هایی است که بدون تمرین کارش به جایی نمی‌رسد. برای تمرین بیشتر، فرزند شما به یک کتاب کمک‌آموزشی خوب نیاز دارد.

در دوره متوسطه اول یا همان راهنمایی، علوم‌تجربی به چهاربخش تخصصی زیست، فیزیک، شمیمی زمین‌شناسی تقسیم می‌شود. نام دیگر رشته‌های ریاضی و تجربی در دبیرستان، رشته‌های علوم پایه است. حقیقت این انتخاب نام آنجایی مشخص می‌شود که برای موفقیت در آن‌ها مهم‌ترین چیز داشتن پایة قوی در آن درس است.
با خرید کتاب آموزشی علوم‌تجربی، فرزند شما می‌تواند با یک تیر چهار نشان را بزند! خوب و قوی پیش‌بردن درس علوم‌تجربی علاوه بر یاددادن چیزهای مفید در زندگی روزمره به فرزند شما، می‌تواند پایه او را نیز، در چهار درس تخصصی قوی بالا ببرد!

با چه چیزی بیشتر از زبان شیرین فارسی، در طور روز، کار داریم؟ هر چیزی را که بخواهیم بیان کنیم، از خواسته‌های ساده و روزمره گرفته تا دفاعیه و پایان‌نامه تز دکترا، باید از زبانمان استفاده کنیم. خوب یاد نگرفتن فارسی و نگارش آن، تنها خوب یادنگرفتن یک درس نیست! کسی که ادبیاتش لنگ بزند در هرکجای زندگی‌اش ممکن است با مشکل مواجه شود؛ در فرایند تحصیلی‌اش بیشتر. زبان فارسی و نگارش، مانند ریاضی، شتر نشسته پشت در نیست؛ خود “در” است!
بچه‌ها ذهن‌های آماده‌ای برای یادگیری دارند و خیلی زودتر و باکیفیت‌تر مطالب به آنها آموخته می‌شود. بهترین زمان برای تسلط پیداکردن روی زبان و نگارش شیرین فارسی، همین دوران کودکی است. در مدارس، اغلب معلم‌ها بعد از کلاس اول ابتدایی، بیشتر زمان را روی ریاضی می‌گذارند؛ اگر می‌خواهید فرزندتان از کودکی با زبان و نگارش فارسی انس بگیرید بهترین راهکار، استفاده از محتویات کمک‌آموزشی است.

از دوره متوسطه اول یا همان دوره راهنمایی، درس زبان عربی به برنامه هفتگی فرزند شما اضافه می‌شود؛ اگر درس آموزش قران در دوران ابتدایی پشت‌گوش انداخته شود؛ زبان عربی می‌تواند به غولی بزرگ برای کودک شما تبدیل شود. فرض کنید تابه‌حال ازروی یک متن عربی نخوانده باشید و ناگهان بخواهند دستور زبان و قواعد عربی به شما یاد بدهند؛ قطعاً فهمیدن زبانی که روخوانی‌اش راهم بلد نیستید؛ اتفاق بسیار ترسناکی است! اگر کمی معنای لغات عربی داخل کتاب آموزش قران با فرزند شما کار بشود، خیلی راحت‌تر با درس سخت عربی در دوره راهنمایی کنار میاید. بهترین پیشنهاد برای مسلط شدن به آموزش قران، استفاده از گام‌به‌گام پنجم ابتدایی است.
ما در کشوری اسلامی زندگی می‌کنیم؛ اگر هدیه‌های اسمانی نبود احتمالاً معنای خیلی از برخوردهای اطرافیانمان را نمی‌فهمیدم! کودکان می‌بینند که بزرگ‌ترها نماز می‌خوانند؛ روزه میگرند و کارهای دیگری که بدون دانستن معنایشان، از دور خیلی عجیب به نظر می‌رسند. هدیه‌های اسمانی می‌تواند خیلی از سؤالاتی که ممکن است ذهن فرزند شما را به خود درگیر کند؛ پاسخ بدهد. بازهم بهترین راه برای تفهمیم و تثبیت آموزه‌های این درس، استفاده از بسته‌های کمک‌آموزشی است.

درس‌خواندن یکی از بزرگ‌ترین منبع‌های آموزشی است اما کودکان احتیاج به بازی و ارتباط با محیط پیرامونشان را هم دارند. اکثر کتاب‌های کمک‌آموزشی شروع می‌کنند به یاددادن مطالب فراتر از کتاب درسی. یادگیری مطالب این کتاب‌ها زمان زیادی از فرزند شما را می‌گیرد. زمان بیش از حد گذاشتن روی درس به این معناست که فرزند عزیز شما زمان کمتری برای بازی و فعالیت‌های موردعلاقه اش دارد و علاوه‌برآن، هرچقدر زمان درس‌خواندن بالاتر برود، بازده و کیفیت خواندن پایین میاید. بچه‌ها در سن کلاس پنجم، معمولاً بازیگوش هستند و ساعات زیادی کنار کتاب و دفتر نشستن آن‌ها را خسته می‌کند و ممکن است حتی باعث بیزاری و دل‌زده شدن آن‌ها از درس‌خواندن بشود!
خرید کتاب گام به گام به گام پنجم کلاغ سفید ، کتاب گام به گام هفتم کلاغ سپید و کتاب گام به گام ششم کلاغ سپیده از فروشگاه آنلاین کتاب گاج مارکت امکان پذیر است.
اکثر جمعیت جوان کشور ما در هجده‌سالگی و پس از فارغ‌التحصیل شدن از دبیرستان، کنکور می‌دهند. آمادگی برای کنکور مسئله مهمی است اما یازده سالگی (سن معمول بچه‌های کلاس پنجم) کجا و هجده‌سالگی کجا! تمرین تست‌زنی کردن و خواندن فراتر از کتاب ممکن است به علاقه فرزند شما به درس آسیب بزند. بهترین راهکار در اینجا استفاده از گام‌به‌گام کلاغ سفید است. با گام‌به‌گام فرزند شما به محتوای کتاب‌های درسی آموزش‌وپرورش تسلط پیدا می‌کند و پایه درس‌هایش قوی پیش می‌روند. در واقع شما می‌توانید با کمک گام‌به‌گام، هر چیزی را سر موقعش انجام بدهید! استفاده از گام‌به‌گام کلاس هشتم کلاغ سپید و گام‌به‌گام کلاس نهم کلاغ سپید، این تضمین را به شما می‌دهند که فرزندتان درس‌های مدرسه‌اش را در دوران حساس کرونا، به‌خوبی یاد گرفته و پایه‌ای قوی دارد که با آن می‌تواند منطقی‌ترین انتخاب رشته را داشته باشد!

خودآگاهی چه فوایدی دارد؟ مثالهای کاربرد آن در زندگی روزمره

خودآگاهی چه فوایدی دارد؟ مثالهای کاربرد آن در زندگی روزمره

خودآگاهی چه فوایدی دارد؟ مثالهای کاربرد آن در زندگی روزمره
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/06/word-image-118.jpeg

نزدیک به هشت دهه پیش، فرانکلین روزولت رئیس جمهور آن دوران ایالات متحده آمریکا اظهار داشت که مردم “زندانی ذهن خود هستند” و قدرت “آزاد شدن” در هر زمانی که بخواهند را دارند. وقتی پای خشم و عصبانیت که بخش عمده ای از زندگی روزمره ما را تشکیل می دهد وسط می آید، این مساله که ما زندانی ذهن خودمان هستیم بیشتر از هر زمان دیگری برجسته و بزرگ می شود.
مقاله امروز ما درباره خودآگاهی عاطفی و احساسی است و مثالهای زیادی که در این مطلب آورده شده به شما نشان می دهد که چگونه می توانید خودآگاهی عاطفی را برای رشد فردیتان پرورش بدهید.
خودآگاهی احساسی چیست؟
خودآگاهی احساسی در واقع توانایی شناخت و درک احساسات خودمان است. شما با این مهارت می توانید تفاوت های ظریف بین احساساتتان را بشناسید و از نحوه تأثیر این احساسات بر رفتار، عملکرد و تصمیم گیری آنها آگاه باشید.
اگر دلتان می خواهد نمونه های بیشتری از خودآگاهی احساسی و نحوه شناسایی آن و همینطور راه های یادگیری و پرورش این مهارت را بدانید، جای درستی آمده اید!
هیپنوتیزم چیست؟ آیا واقعی است؟ و 16 سوال فوق العاده مهم دیگر
بخش قابل توجهی از خوشبختی شما به نگرش شخصی تان بستگی دارد. آگاهی از احساسات و طرز فکر خودمان گامی حیاتی به سوی خوشبختی است.
چه چیزی باعث می شود خودآگاهی احساسی بسیار مهم باشد؟
فقط در صورتی می توانید ذهنتان را تغییر بدهید که از چیزهایی که در آن می گذرد با خبر باشید. خودآگاهی احساسی بینشی از دنیای درونتان به شما می دهد تا بتوانید خودتان را به نحو مفیدی تغییر بدهید. به عنوان مثال، با خوداگاهی احساسی شما یاد می گیرید که چه کسی هستید و چه چیزهایی احساسات شما را تحریک می کنند.
علاوه بر این، خودآگاهی احساسی به شما امکان می دهد موقعیت هایی که در آنها دچار احساساتی مثل ترس، ناامیدی و عصبانیت می شوید را شناسایی کنید. این احساسات کاملا برای خوشبختی شما مضرند.
بنابراین بسیار مهم است که بدانید حساسات شما در برابر رویدادها و اتفاقات ناخوشایند و منفی چه عکس العملی نشان می دهند. به این ترتیب می توانید بفهمید که چه عواملی دقیقاً واکنش های احساسی شما را تحریک می کند.
4 نمونه از خودآگاهی احساسی
اگر هنوز هم مفهوم خوداگاهی احساسی برایتان مبهم است، اجازه بدهید کمی بیشتر توضیح بدهیم. این مثالها نمونه های نسبتاً متداول خودآگاهی احساسی هستند و شرط می بندم که چندتایی از آنها برای شما هم اتفاق افتاده اند!
1- مدیری که فاقد خودآگاهی احساسی است
تصور کنید که یک مدیر در یک شرکت فناوری مشغول به کار است و قلدر و زورگوست اما از آن خبر ندارد. او در کار خودش بسیار ماهر و شایسته است اما مهارت های اجتماعی ندارد. او به صحبت های اعضای تیمش گوش نمی دهد و فقط با افرادی که خودش دوست دارد رفتار خاص و ویژه ای دارد.
سرانجام یک روز صدای برخی از همکاران این فرد درمی آید و با رفتار این شخص مقابله می کنند. به عنوان اولین واکنش، دیر شخص دیگری را مقصر می داند و از او عصبانی می شود. او تقصیر را به گردن شخص دیگری می اندازد و او را سرزنش می کند.

این نمونه ای از فقدان خودآگاهی احساسی است. مدیر قلدر از نحوه تأثیر عواطف و احساساتش روی رفتار و عملکرد خودش آگاهی ندارد. این مساله به نوبه خود روی تعاملات او با همکارانش تاثیر منفی می گذارد. او فکر می کند که قربانی شرایط شده و همین باعث می شود نتواند منطقی به قضیه نگاه کند.
این مساله نه تنها روی احساس خوشحالی و خوشبختی خود مدیر، بلکه روی همکارانش نیز تاثیر منفی می گذارد؛ فقط به خاطر اینکه یک نفر به نکته ای جزئی اشاره کرده است.
2- از دست دادن فرصت ارتقاء شغلی
شما و دوستتان برای دریافت ترفیع شغلی با هم رقابت می کنید و در نهایت دوستتان موفق به دریافت این ترفیع می شود. با اینکه شما سخت تلاش کرده اید اما مدیریت تصمیم گرفته که به دوستتان ترفیع بدهد.
در ابتدا شما از اینکه این فرصت را از دست داده اید احساس ناامیدی می کنید. ولی احتمالا بعد از مدتی وقتی می بینید دوستتان بابت این ترفیع شغلی خوشحال است خودتان هم تصمیم می گیرید که خوشحال باشید. شما می فهمید خیلی خوب است که به جای هر کس دیگری، دوست شما به این پست رسیده است.
روش تقویت قدرت ذهن ناخودآگاه (4 تمرین ساده روزانه)
شما می توانستید تلخ و عصبانی باشید ولی به جای آن تصمیم گرفتید که از زاویه مثبت به قضیه نگاه کنید. این کار به خودآگاهی احساسی بالایی نیاز دارد ولی در نهایت تاثیر مثبتی روی احساس خوشبختی و خوشحالی شما می گذارد.
3- یک مسافر عصبانی و بی خبر از خودآگاهی احساسی
این مثال هفته پیش و وقتی من از یک سفر آخر هفته به هلند برمیگشتم برایم اتفاق افتاد و در نوع خودش جالب است. مسافری بود که می خواست بلیطش را چک کند. او بسیار عصبانی بود چون فکر می کرد روند کار بسیار کند است و می ترسید که پروازش را از دست بدهد. این مرد حتی خبر نداشت که چقدر ناراحت است. تمام کسانی که در صف بودند داشتند او را تماشا می کردند. ولی مهمتر از همه این بود او از عصبانیتش و تاثیر رفتارش روی کسی که بر سرش داد می زد کاملا بی اطلاع بود.
حالا فکر می کنید که عصبانیت او به او کمک کرد تا خشمش سریعتر فروکش کند؟ جواب منفی است. خانم متصدی تمام تلاشش را کرد تا به او کمک کند، ولی این مرد با نشان دادن عصبانیتش کمک او را هم نادیده گرفت و از بین برد. اگر او با آرامش بیشتری برخورد می کرد، احتمالا کارهایش خیلی سریعتر رفع و رجوع می شد.
4- خشم جاده ای بی هدف
آخرین نمونه ای که امروز می خواهیم به شما نشان بدهیم و هر روز هم بیشتر و بیشتر می شود خشم جاده ای است. در واقع این مورد یک نمونه کامل از فقدان خودآگاهی احساسی است. این اتفاق بسیار زیاد رخ می دهد چون ظاهرا ترافیک و استرس زندگی روزمره هر روز بیشتر و بیشتر می شود. مردم در ترافیک عصبی و آشفته می شوند و همین مساله باعث بروز احساسات منفی در ذهن می شود.

فقط کافیست در یوتیوب عبارت “خشم جاده ای” (road rage) را جستجو کنید و ساعتها فیلم های افرادی که در جاده ها با خشم و عصبانیت رانندگی می کنند و فاقد خودآگاهی احساسی هستند را ببینید. مطمئنا اگر در چنین مواقعی یکی از دو طرف خودآگاهی احساسی داشت چنین صحنه های ناراحت کننده ای اتفاق نمی افتادند.
قرار نیست بگوییم حق با چه کسی است؛ مساله اینجاست که اگر فقط یک طرف ماجرا کنترل و آگاهی بیشتری روی احساساتش داشت اوضاع بهتر پیش می رفت. حالا به این سوال می رسیم که خودآگاهی احساسی و عاطفی چه مزایایی دارد؟ در بخش بعدی به این سوال پاسخ می دهیم.
4 مزیت خودآگاهی احساسی
تا اینجا ما چند نمونه از خودآگاهی های احساسی را برایتان بیان کردیم و الان شما باید ایده و فهم کاملا مفهومی درباره این مفهوم داشته باشید. حالا قرار است با مزایای خودآگاهی احساسی آشنا شوید.
1- واکنش بهتر به عواملی که خارج از کنترل ما هستند
این عوامل شامل چیزهایی مثل تعامل داشتن با یک همکار دشوار و ناسازگار، ماندن در ترافیک، خدمات رسانی بد و غیره می شود. شما به خاطر این عوامل غیر قابل کنترل در وضعیت بدی قرار می گیرید.
این شرایط بخشی از زندگی ما هستند ولی می توانند کاملا استرس آور و آزار دهنده شوند. همه ما دوست داریم خودمان انتخاب کنیم که تحت چه شرایطی احساساتی شویم. اینکه آیا در چنین شرایطی منطقی عمل می کنیم یا نه، جای بحث زیادی دارد؛ اما مهمترین نکته آگاهی از احساساتمان و نحوه تأثیر آنها بر دیگران است.
به عنوان مثال؛ ممکن است شما به هر دلیلی سر یک همکار بی ادب یا آزاردهنده فریاد بزنید. شاید این احساسات و عواطف شما “طبیعی” باشند؛ ولی همچنان نتایج منفی با خودشان به همراه می آورند، مثل ناراحتی همکارتان یا خراب شدن روابط کاری تان.
کار ضمیر ناخودآگاه چیست؟ ویژگی آن و روش تسلط بر آن
حالا وقت آن رسیده که بدانید بهترین چه رویکردی برای برقراری ارتباط با احساساتتان بهتر است؟ چرا این همکار شما را ناراحت می کند؟ منطقی ترین راه برای برخورد با یک همکار آزار دهنده چیست؟ آیا راهی وجود دارد که بتوانید وقتی در موقعیت های سخت قرار می گیرید کمتر احساساتی شوید؟
شاید کنترل احساسات به تلاش بیشتری نیاز داشته باشد ولی مطمئنا آثار و نتایج بلند مدت بهتری خواهد داشت. شما باید چشم انداز بزرگتر را در نظر بگیرید. مطمئنا عصبانی شدن از همکارتان نیازهای کوتاه مدت شما (خشمگین بودن) را برآورده می کند. اما با برقراری ارتباط با احساساتتان و آرامش خاطر داشتن می توانید در طولانی مدت به نتایجی به مراتب بهتر برسید.
2- مواجهه و مقابله با ناامیدی ها
متاسفانه زندگی همیشه آنطور که می خواهیم پیش نمی رود و کاملا طبیعی است که وقتی این اتفاق می افتد ناراحت شوید. نکته کلیدی در اینجا، این است که در ذهنتان یک فهرست از احساساتتان تهیه کنید. به منبع این احساسات و اینکه اینکه این احساسات چه از نظر جسمی و چه از نظر روحی چه تاثیری روی شما می گذارد فکر کنید. وقت آن رسیده که به احساساتتان گوش کنید و منظور ما گوش دادنی واقعی و موثر است.
این مورد بسیار مهم است، چون به شما کمک می کند بفهمید چطور باید در لحظات ناامیدی با احساساتتان کنار بیایید. البته این مساله به این معنا نیست که باید از ناامیدی تان خوشحال و راضی باشید، در واقع خودآگاهی احساسی به شما کمک می کند به روشی موثر با اوضاع کنار بیایید.
از آنجایی که اغلب اوقات ناامیدی به خاطر انتظارات بیش از حد اتفاق می افتد، از خودتان بپرسید:

آیا قبل از ناامید شدن می توانستید سطح توقعات و انتظاراتتان را پایین بیاورید؟
آیا در گذشته کمی بی تجربه و خام نبودید؟
آیا می توانید از این ناامیدی تان درس بگیرید؟

اینها سوالاتی هستند که منجر به خودآگاهی احساسی بیشتر می شوند و مزیت خودآگاهی هم این است که باعث می شود در آینده با انتظارات زیاد کنار بیایید.
3- پیش بینی واکنش دیگران
بخش عمده ای از خودآگاهی احساسی شامل آگاه بودن از احساسات خودمان است که شامل تصدیق، شناسایی، پذیرش و تأمل در احساسی می شود که ما آن را تجربه می کنیم. همانطور که می دانید، چنین فرایندی پیچیده و دشوار است اما برای برقراری ارتباط ما با احساساتمان بسیار مهم و ضروری است.
این روند توانایی ما در پیش بینی احساسات را هم افزایش می دهد. خبر خوب اینجاست که ما نه تنها از این مهارت برای پیش بینی احساسات خودمان، بلکه برای پیش بینی احساسات دیگران هم می توانیم استفاده کنیم. هر چه در مسیر پیش بینی احساساتمان پیشرفت می کنیم، در درک احساسات دیگران نیز قوی تر می شویم.
به طور دقیق تر، با خودآگاهی احساسی ما متوجه می شویم که دیگران هم به احتمال زیاد همان احساساتی را دارند که ما در برخی شرایط خاص احساس می کنیم. اگر در برخی شرایط خاص غمگین می شویم، به احتمال زیاد دیگران نیز این احساس را تجربه خواهند کرد. با آگاهی از این مساله می توانید درک بهتری از دیگران پیدا کنید.
در اینجا یک مثال ساده برایتان می آوریم:
فرض کنید شما و دوستتان برای رفتن به یک کنسرت دیرتان شده است. شما کمی احساس عصبانیت و کلافگی می کنید. منطقیست، درست است؟ احتمال اینکه دوست شما هم دقیقاً همان احساسات را احساس کند وجود دارد. و ممکن است او بخواهد احساساتش را با گفتن جملاتی مثل “چراغ قرمز مزخرف!” یا “لعنت به این ترافیک” تخلیه کند.

اینکه بتوانیم برداشتمان از دنیای پیرامون خودمان را تغییر بدهیم تفاوت قابل توجهی در ما ایجاد می کند. به جای پرورش افکار منفی، می توانید با درک احساسات دیگران به ذهنیت مثبتی برسید. به جای اینکه به خودتان اجازه دهید عصبانی شوید می توانید به چیزهای مثبت فکر کنید.
و بعد می توانید سعی کنید دوستتان که هنوز هم عصبانی است را آرام کنید و ببینید که چطور شرایط برای هر دوی شما بهتر و آرامتر می شود. درست است؟
4- هوش هیجانی بالاتر
نکته اصلی در روند ارزیابی دقیق شخصی، رسیدن به بالاترین میزان هوش هیجانی (EI) است. به بیان دیگر، وقتی شما خودآگاهی پیدا می کنید درک بسیار دقیقی از چگونگی تأثیر احساسات بر رفتار ، عملکرد و خلق و خوی خود دارید. علاوه بر این شما از نحوه تاثیر این موارد روی روحیه دیگران نیز آگاه می شوید.
علاوه بر این مهم است که شما روی نقاط قوت و ضعف خود از نظر هوش هیجانی فکر کنید و از خودتان بپرسید من در چه کاری مهارت دارم؟ در چه شرایطی احساسات من راحتتر از کنترل خارج می شوند؟ ابزارهای برای سنجش این موارد وجود دارند که با استفاده از آنها می توانید پاسخ این سوالات را تعیین کنید.
بعدا در مورد این ابزارها بیشتر صحبت خواهیم کرد. مزیت بزرگ دیگر بالا رفتن هوش هیجانی این است که به شما کمک می کند محیطی خلق کنید که در آن بازخوردهای صادقانه ای دریافت می کنید.
چطور خشم خود را موقع رانندگی کنترل کنیم؟ (7 راهکار و یک اپلیکیشن)
وقتی هوش هیجانی تان بالا می ورد، به جای عصبانی شدن از بازخوردهای سازنده، می توانید تصمیم بگیرید که آن را به خاطر چیزی که واقعا هست یعنی یک بازخورد خوب، بپذیرید. حتی اگر احساساتتان شما را به سمت عصبانیت سوق می دهند، می توانید این مساله را تشخیص بدهید و از بروز آن جلوگیری کنید.
این یک بازی دو سر برد است! چون کسانی که به شما بازخورد سازنده می دهند در واقع نگران پیشرفت شخصی و شغلی شما هستند. می توانید به جای جبهه گرفتن در برابر آنها، بازخوردهایشان را به عنوان یک درس بپذیرید و از آنها برای رشد شخصی تان استفاده کنید. به این ترتیب شما و اطرافیانتان می توانید بدون وجود هرگرنه احساس منفی پیشرفت کنید.
6 راه برای افزایش خودآگاهی احساسی
حالا که با همه مثالها و مزایای خودآگاهی احساسی آشنا شدید، احتمالا این سوال به ذهنتان می رسد که من چطور می توانم این مهارت در خودم پرورش بدهم؟
در این بخش به روش های عملی افزایش خودآگاهی احساسی می پردازیم.
1- دفترچه یادداشت روزانه داشته باشید
مهمترین مزیت داشتن یادداشت های شخصی یا دفترچه خاطرات این است که باعث می شود افکار شما روی کاغذ می آیند. به این ترتیب می توانید بعدها دوباره به نوشته هایتان نگاهی بیندازید و آنها را بخوانید. این کار باعث افزایش آگاهی شما درباره احساساتتان می شود.
دفترچه خاطرات یا یادداشت های شخصی نه تنها باید شامل احساسات شما باشد بلکه باید آنها بنویسید که ذهنتان روی چه چیزهایی متمرکز است. این نوشته ها حتی می توانند شامل چیزهایی مثل عقاید یا نقاط ضعف شما هم باشند.

جالب اینجاست که تحقیقات نشان می دهند کسانی که دفترچه خاطرات دارند از خودآگاهی احساسی بیشتری هم برخوردارند. البته فقط داشتن دفترچه یادداشت شخصی برای افزایش خودآگاهی احساسی کافی نیست؛ در واقع نکته اصلی نوشتن چیزهای مهم در آن است. بهترین کار این است که افکار و احساساتی که تاثیر زیادی روی زندگی تان دارند را در دفترتان بنویسید.
این کار ساده نیست و حتی در کوتاه مدت می تواند باعث ایجاد استرس در شما شود؛ اما کارشناسان معتقدند که این رویکرد در بلند مدت باعث بهتر شدن خلق و خوی شما می شود.
2- مراقبه کنید!
دلتان می خواهد افکار احساساتتان را بهتر بشناسید؟ اگر اینطور است باید بدانید که مدیتیشن و مراقبه یکی از بهترین راهها برای این کار است. در حقیقت ، این روش برای برخی از موفق ترین و تأثیرگذارترین افراد جهان موثر بوده است.
برای رسیدن به خودآگاهی احساسی بیشتر می توانید به روش های مختلفی مراقبه کنید. بهترین مواقع برای مراقبه کردن صبح زود و همینطور درست قبل از خوابیدن است. در این زمان ها ذهن شما شفاف تر است؛ برای همین راحت تر می توانید روی احساساتتان تمرکز کنید. مراقبه برای رسیدن به خودآگاهی مفید است چون ما را ملزم می کند برای مدتی فکر نکنیم.
البته باید بدانید که مراقبه و مدیتیشن اشکال مختلفی دارد. برای مراقبه کردن لازم نیست حتما به شیوه مخصوصی بنشینید و چشمهایتان را ببنید. شکل های دیگری از مراقبه مثل قدم زدن در پارک، رسیدگی به گل و گیاهان یا گوش دادن به یک موسیقی ملایم هم به همان اندازه موثر است.
تحقیقات نشان می دهد مدیتیشن علاوه بر افزایش خودآگاهی احساسی، برای سلامت کلی بدن هم مفید است. مراقبه باعث کاهش میزان استرس، افزایش قدرت سیستم ایمنی بدن و ثبات بیشتر سلامتی روح و روان می شود.
3- یوگا تمرین کنید
این مورد ممکن است برای همه مناسب نباشد؛ ولی به هر حال یوگا می تواند راهی عالی برای ارتباط بیشتر شما با احساساتتان باشد. از یوگا می توان به روش های مختلفی استفاده کرد. یوگا هم شامل تمرین ذهنی می شود و هم تمرین های جسمی و فیزیکی. این فرآیند شامل استفاده از کشش و انعطاف پذیری عضلات با تنفس عمیق است. شما می توانید با توجه به اهداف خودتان در تمرین های یوگا تغییراتی ایجاد کنید. با انجام تمرین های یوگا می توانید با شخصیت، انگیزه ها،احساسات و خواسته های خود بیشتر آشنا بشوید.
بدیهی است که تمرین های یوگا برای سلامت جسمی شما هم مفید است. به این ترتیب می توانید یک تیر و دو نشان بزنید!
4- سرعتتان را کم کنید!
فکر می کنید آهسته غذا خوردن یا آهسته راه رفتن چه ارتباطی با خودآگاهی احساسی دارد؟ همه چیز به تمرکز کردن برمیگردد. این کار به ما امکان می دهد بیشتر از قبل روی چیزهایی مثل احساساتمان تمرکز کنیم. این دقیقا همان کاریست که در زندگی پر مشغله مان فراموشش می کنیم.
فقط کافیست کارهای ساده ای مثل قدم زدن در پارک، غذا خوردن یا هر کار دیگری را آهسته تر انجام بدهید. تحقیقات نشان می دهند حرکت آهسته نه فقط برای ذهن بلکه برای بدن ما هم مفید است. در حقیقیت، روانشناسی امروزی نشان می دهد که در حال حاضر کلینیک های درد از حرکت کند و آهسته به عنوان یک روش درمانی استفاده می کنند.

حالا این سوال پیش می آید که آیا باید از شرکت در رشته های ورزشی سریع دست برداریم؟ نه! نیازی به این کار نیست؛ ولی مطالعات نشان می دهند که حرکات آرام (از جمله تمرین های یوگا!) می تواند به کاهش افسردگی، درد و ناتوانی کمک کند.
هنوز قانع نشده اید؟
خب باید بگوییم که کاهش سرعت حتی در بخشی از روز می تواند به ما اجازه بدهد روی احساساتمان تمرکز بیشتری کنیم. به جای اینکه وعده های غذایی تان را تند تند میل کنید یا در طول روز مدام در عجله برای رسیدن به کارهایتان باشید، سعی کنید کمی از این سرعت بکاهید.
شاید بپرسید این کار چطور به ما کمک می کند؟ با اینکه هنوز کاملا مشخص نیست، ولی ظاهرا حرکت آهسته در کاهش استرس و رسیدن به آرامش موثر است. این کار به نوبه خود به شما امکان می دهد تمرکز بیشتری روی احساساتتان داشته باشید.
5- نفس عمیق بکشید
شاید خیلی ساده به نظر برسد ولی نفس عمیق کشیدن فواید بسیار زیادی دارد. در واقع فعالیت هایی مثل یوگا و مراقبه اغلب روی روند تنفس عمیق تمرکز می کنند. این کار در پاکسازی ذهن شما موثر است و به نوبه خود باعث می شود تمرکز بیشتری روی احساساتتان داشته باشید.
یک حقیقت بامزه این است که ما انسان ها به طور متوسط حدود 23000 بار در طول روز نفس می کشیم. ما در بیداری زیاد به تنفسمان فکر نمی کنیم. تمرینات تنفس عمیق به شما امکان می دهد در لحظه زندگی کنید روی نحوه و دلیل احساسات خاصتان تمرکز کنید.
6- با یک مشاور یا درمانگر صحبت کنید
گفتگو با یک مشاور یا درمانگر به شما کمک کند تا از احساسات و افکارتان بیشتر مطلع شوید. این افراد آموزش دیده اند تا به شما کمک کنند با احساساتتان ارتباط برقرار کنید.
به عنوان مثال، اکثر اوقات ما سعی می کنیم از بروز احساسات منفی که ممکن است ناشی از تجربیات گذاشته باشد جلوگیری کنیم. یک درمانگر یا مشاور حرفه ای دانش و مهارت لازم را دارد تا به شما کمک کند احساس واقعی تان را درک کنید.
بهترین مشاورها در اینجا معرفی شده اند
در اصل این افراد در زمینه خودآگاهی احساسی تسلط دارند. آنها چنان شناخت عمیقی از احساسات و خودآگاهی دارند که می توانند به شما کمک کنند به مهارت خودآگاهی احساسی دست پیدا کنید.
هوش هیجانی و خودآگاهی
ممکن است شما هم متوجه شده باشید که هوش هیجانی و خودآگاهی خیلی شبیه هم هستند. ولی این را هم می دانید که این دو چه شباهت ها و تفاوت هایی با هم دارند؟
با اینکه هوش هیجانی (EI) و خودآگاهی به هم شبیهند، ولی بینشان تفاوت های آشکای هم وجود دارد. هوش هیجانی اصطلاحی گسترده است که به توانایی های مختلف مربوط به درک دقیق احساسات و ارائه یک واکنش و پاسخ مناسب و موثر اشاره می کند. هوش هیجانی شامل توانایی های مختلفی مثل شناخت احساسات خود و دیگران و تشخیص احساسات مختلف است.
روش قانع کردن دیگران (15 ترفند و 25 فوق ترفند)
در مقابل، خودآگاهی احساسی به توانایی شناختن چیزی که به آن فکر می کنید و چیزی که احساس می کنید مربوط می شود.
در نهایت اصطلاحی به نام خودشکوفایی (self-actualization) وجود دارد که شامل قدرت استفاده از توانایی ها به بهترین شکل ممکن است. برای دستیابی به خودشکوفایی به خودآگاهی نیاز دارید. شما اول باید خودتان را به خوبی بشناسید و بعد از توانایی هایی که دارید به نحو احسن استفاده کنید.
نقش خودآگاهی در دنیای امروز
پرورش و توسعه خودآگاهی برای تقویت هوش هیجانی در دنیای امروز اهمیت بسیار زیادی دارد. وقتی شما احساساتتان را درک می کنید، به جای اینکه آنها شما را کنترل کنند، شما احساساتتان را کنترل می کنید. این مساله به خصوص در دنیای مدرن امروز که هر چیزی می تواند باعث استرس شود اهمیت زیادی دارد. باید تمام تلاشمان را بکنیم تا به جای اینکه اسیر منفی نگری ها باشیم، ذهنمان را آزاد و روی چیزهای مثبت تمرکز کنیم.
بعد از خواندن این مطلب حتما متوجه شده اید که شما می توانید فکار و احساسات خود را کنترل کنید! به این مهارت خودآگاهی احساسی گفته می شود. خودآگاهی احساسی به شما کمک می کند تا در هر موقعیتی واکنش درستی نشان بدهید. وقتی احساساتتان را بهتر می شناسید و درک می کنید، می توانید افکار و اعمالتان را هم بهتر درک کنید. این مساله مانع از بروز واکنش های نامناسب و مخرب می شود.
در ادامه بخوانید: خودآگاهی چیست؟ چطور به خودآگاهی برسیم؟

خودآگاهی

خودآگاهی چیست؟ 10 روش برای رسیدن به خودآگاهی

خودآگاهی چیست؟ 10 روش برای رسیدن به خودآگاهی
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/06/word-image-106.jpeg

وقتی حرف از مدیتیشن و مراقبه یا بحث های مربوط به ذهن می شود، خودآگاهی (به انگلیسی Self awareness) مفهومیست که زیاد به گوش می خورد. حالا واقعا خودآگاهی چیست؟ آیا منظورمان از خودآگاهی این است که از نظر ذهنی هوشیار باشیم؟ منظورمان توانایی تشخیص دادن است یا اینکه به خوبی از مسائل مربوط به خودمان آگاه باشیم؟ آیا تفاوتی بین آگاهی و هوشیاری وجود دارد؟ هوشیار بودن با خودآگاه بودن یکی هستند؟ اگر نه، پس خودآگاهی دقیقا به چه معناست؟
در اکثر فرهنگ لغت ها، خودآگاهی به عنوان آگاهی، درک و فهم ما از چیزی تعریف می شود. مثلا ممکن است ما از وجود یک مشکل، یک راه حل، یک نوع فلسفه، یک عطر و بو و رایحه خاص، یک حضور، تاثیر، فکر و احساسات آگاه باشیم. در مفاهیم مربوط به ذهن آگاهی، آگاهی صرفا به معنای توجه به چیزیست که در همین لحظه، همینجا و در حال حاضر اتفاق می افتد.
خودآگاهی چیست؟
چرا خودآگاهی انقدر مهم است؟ به خاطر سبک زندگی بسیار شلوغ امروزی، میزان استرس و اضطراب به طور قابل توجهی افزایش پیدا کرده و خیلی ها زودتر از چیزی که فکرش را بکنند مضطرب می شوند. بعضی ها نزدیک معده یا در قفسه سینه شان احساس تنش و فشار می کنند و برخی دیگر هم بدون اینکه دلیل خاصی پیدا کنند نسبت به هر چیزی احساس نارضایتی دارند.
ما به جای اینکه احساساتمان را بپذیریم و با آنها کار کنیم، اغلب اوقات از احساساتمان رو بر می گردانیم و سعی می کنیم تا با مشغول شدن به کارهای دیگر حواسمان را پرت کنیم و احساساتمان را نادیده بگیریم.
هیپنوتیزم چیست؟ آیا واقعی است؟ و 16 سوال فوق العاده مهم دیگر
آگاهی پادزهریست که تأثیری ماندگار دارد. آگاهی در تمام اشکال و فرم هایش، هسته اصلی مراقبه محسوب می شود. افرادی که مدیتیشن می کنند، رفته رفته و به مرور زمان به خودآگاهی می رسند. آنها می توانند با وضوح بیشتری افکار و احساسات روحی و جسمی شان را بررسی کنند.

علاوه بر این می توانند برخی از زوایای ظریف شخصیت خودشان مثل واکنش هایشان در موقعیت های مختلف، رفتارها و عادت هایشان را هم بشناسند. خودآگاهی به افراد این امکان را می دهد تا از زاویه ای جدید، متفاوت و صادقانه تر به خودشان نگاه کنند. علاوه بر این با خودآگاهی می توان احساسات عمیقی که در لایه های زیرین نهفته شده اند و قبلا متوجه آنها نشده بودیم را کشف کنیم و بیرون بکشیم.
چگونه خودآگاهی را تمرین کنیم؟
برای تمرین خودآگاهی، به عنوان مثال می توانیم وقتی در خیابان در حال قدم زدن هستیم سعی کنیم تمام تمرکز و حواسمان را فقط معطوف همین کار کنیم. به جای اینکه در رویاها به سر ببریم یا فکرمان هزار و یک جا برود، فقط به افکار، عواطف و احساساتمان موقع راه رفتن توجه کنیم. ما می توانیم این کار را آگاهانه، با تمام وجود و بدون توجه به قضاوت ها انجام بدهیم. همزمان با تمرین کردن این مساله و پیش بردن آن، چیزهای جدیدی درباره خودمان یاد می گیریم.
برای افزایش خودآگاهی چندین نکته مفید وجود دارد که در ادامه آنها را بررسی می کنیم.
1- به طور آگاهانه احساساتتان را بپذیرید
جامعه امروزی به ما یاد داده که موقع تصمیم گیری عقل و منطق را سرلوحه کارهایمان کنیم و احساساتمان را در روند کارها دخیل نکنیم. در واقع احساسات ما اغلب اوقات از ایده آل ها و آرمان های ما حمایت می کنند و نادیده گرفتن و خاموش کردن آنها تعادل ما را از بین می برد. عاقلانه ترین کار این است که در تصمیم گیری های مهم، احساساتتان را با عقل و منطق ادغام کنید.
احساساتتان را کاوش کنید و به ندای درونتان گوش بدهید. اگر فکر منطقی تان با احساساتتان همگام نیست، دست نگه دارید و هنوز به آن چراغ سبز ندهید.
2- احساساتتان را ثبت کنید
جای تعجب نیست اگر بگوییم ثبت احساسات در یادداشت های روزانه یا در گوشی تلفنتان می تواند به افزایش خودآگاهی تان کمک کند. این تمرین ساده به شما امکان می دهد تا ارزش ها، انگیزه ها، ایده آل ها و هدف هایتان را بهتر تعریف کنید.
اگر ثبت احساسات را به طور منظم انجام بدهید، احتمالا بعد از مدتی روندها و الگوهای احساسی تان را مشاهده می کنید. علاوه بر این، این کار از چیزهایی که جلوی انجام کارهایی که مشتاقشان هستید را می گیرند، درک بهتری به شما می دهد. ضمیر ناخودآگاه شما امیدها و ترس های شما را حتی قبل از اینکه آنها را بنویسید می داند. ثبت کردن و نظارت روی احساسات، روش موثری برای برقراری ارتباط با ضمیر ناخودآگاه و پیدا کردن ابزاری برای تعیین چیزیست که واقعا می خواهید.
خود هیپنوتیزم چیست؟ چه تاثیراتی دارد و چه استفاده هایی از آن می شود؟
3- خودآگاهی تان را فراتر از احساساتتان گسترش بدهید
خودآگاهی چیزی بیشتر از توجه به احساسات و عواطف است و در واقع روی استفاده از کشفیات ما برای داشتن یک زندگی کاملتر در لحظه کنونی و فعلی تمرکز دارد. آگاهی پیدا کردن از خود باعث می شود درک بهتری از این پیدا کنید که کدام موقعیت ها و احساسات باعث ایجاد استرس، اضطراب و خستگی در شما می شوند و کدام یک از آنها به شما احساس هدفمند بودن و رضایت بخشی می دهند.

تمرین تمرکز حواس به طور طبیعی به ذهن فرصت می دهد تا خودش را کشف کند و این همان خودآگاهی واقعیست. علاوه بر این، تمرین های مدیتیشن و مراقبه مربوط به تمرکز حواس و ذهن آگاهی به وضوح به شما نشان می دهند که هر احساس یا فکری ارزش واکنش نشان دادن ندارند. این کار به شما کمک می کند تا مسائل را اولویت بندی کنید و از انرژی و وقتتان به شکلی هوشمندانه و کارآمد استفاده نمایید.
4- یک پارتنر یا همراه صادق و خوب پیدا کنید
از یکی از دوستان یا همکارانتان که مایل است در زمینه خودآگاهی کار کند کمک بگیرید. این افراد می توانند بازخوردهای مفید و سازنده ای به شما بدهند که می توانید از آنها استفاده کنید. علاوه بر این داشتن یک مربی کاربلد در این زمینه هم خیلی می تواند به شما کمک کند. مربی تان می تواند دوست، همکار یا استاد شما باشد. شما باید ماهی یک یا دو بار با پارتنر خودتان دیدار کنید تا میزان پیشرفتتان را بسنجید.
خواب مغناطیسی: فواید، عوارض و همه نکات مهم
5- به طور فعال و موثر به بازخوردها گوش بدهید و آنها را بپذیرید
این را قبول کنید که بخشی از تلاش برای افزایش خودآگاهی، به گوش دادن و پذیرفتن انتقادات سازنده بستگی دارد. برای رسیدن به خودآگاهی باید موانع درون خودتان را بردارید. با اینکه ممکن است خودتان هم بتوانید بعضی از نقاط ضعفتان را شناسایی کنید؛ اما یک نظر و دیدگاه بیرونی می تواند به شما کمک کند همه جنبه های رفتاری تان را ارزیابی کنید.
دوست و همراه شما که در زمینه خودآگاهی به شما کمک می کند باید به طور مداوم نظراتش را به شما اعلام کند. شما هم حتما باید خوب به این بازخوردها گوش بدهید تا بتوانید درک کاملی از نقاط ضعف و قوت خودتان داشته باشید.
6- ذهن آگاهی یا همان تمرکز حواس را تمرین کنید
ذهن آگاهی به این معناست که از محیط اطراف خودتان بدون تحمیل تعصبات شخصی آگاهی داشته باشید. تمرین ذهن آگاهی قدم مهمی برای رسیدن به خودآگاهی است، چون به شما کمک می کند درک درستی از اطراف و پیرامون خودتان داشته باشید. شما با توجه به چیزی در اطرافتان اتفاق می افتد بهتر می توانید تاثیر خودتان بر دیگران را درک کنید و بفهمید محیط اطرافتان چه تاثیری روی احساساتتان دارد.

7- توانایی هایتان را ارزیابی کنید
همانطور که برای افزایش خودآگاهی تان تلاش می کنید باید توانایی های خودتان را هم ارزیابی کنید و آنها را به چالش بکشید. درست است که شناسایی و بهبود نقاط ضعف قسمت مهمی از خودآگاهی را تشکیل می دهد؛ اما شما باید از توانایی ها و نقاط قوت خودتان هم با خبر باشید. همزمان با رسیدن به سطح بالایی از خودآگاهی، می توانید ببینید که در چه چیزهایی برتری و مهارت دارید و کجا می توانید رشد و پیشرفت کنید.
8- به طور مرتب خودتان را ارزیابی کنید
خودآگاهی یک ویژگی همیشگی و مداوم است و شما باید مرتبا آن را پرورش بدهید. برای اینکه ببینید چقدر در این زمینه پیشرفت کرده اید، زمان های ثابتی را در نظر بگیرید تا خودتان را مجددا ارزیابی کنید. از مربی یا پارتنرتان به طور مرتب بازخورد بگیرید. اگر به تنهایی روی افزایش خودآگاهی تان کار می کنید یک دفترچه یادداشت داشته باشید و به طور منظم نقاط قوت و ضعف خودتان را ارزیابی کنید.
به نقاطی که در آنها پیشرفت کرده اید توجه کنید و شواهد واضح این پیشرفت ها را شناسایی نمایید. ارزیابی کار، تست های شخصیت و تست های استعداد می تواند به شما در شناخت هر چه بیشتر خودتان کمک کند.
روش تقویت قدرت ذهن ناخودآگاه (4 تمرین ساده روزانه)
9- دفترچه یادداشت روزانه داشته باشید
مهمترین مزیت داشتن یادداشت های شخصی یا دفترچه خاطرات این است که باعث می شود افکار شما روی کاغذ می آیند. به این ترتیب می توانید بعدها دوباره به نوشته هایتان نگاهی بیندازید و آنها را بخوانید. این کار باعث افزایش آگاهی شما درباره احساساتتان می شود.
دفترچه خاطرات یا یادداشت های شخصی نه تنها باید شامل احساسات شما باشد بلکه باید آنها بنویسید که ذهنتان روی چه چیزهایی متمرکز است. این نوشته ها حتی می توانند شامل چیزهایی مثل عقاید یا نقاط ضعف شما هم باشند.

جالب اینجاست که تحقیقات نشان می دهند کسانی که دفترچه خاطرات دارند از خودآگاهی احساسی بیشتری هم برخوردارند. البته فقط داشتن دفترچه یادداشت شخصی برای افزایش خودآگاهی احساسی کافی نیست؛ در واقع نکته اصلی نوشتن چیزهای مهم در آن است. بهترین کار این است که افکار و احساساتی که تاثیر زیادی روی زندگی تان دارند را در دفترتان بنویسید.
این کار ساده نیست و حتی در کوتاه مدت می تواند باعث ایجاد استرس در شما شود؛ اما کارشناسان معتقدند که این رویکرد در بلند مدت باعث بهتر شدن خلق و خوی شما می شود.
10- یوگا تمرین کنید
این مورد ممکن است برای همه مناسب نباشد؛ ولی به هر حال یوگا می تواند راهی عالی برای ارتباط بیشتر شما با احساساتتان باشد. از یوگا می توان به روش های مختلفی استفاده کرد. یوگا هم شامل تمرین ذهنی می شود و هم تمرین های جسمی و فیزیکی. این فرآیند شامل استفاده از کشش و انعطاف پذیری عضلات با تنفس عمیق است. شما می توانید با توجه به اهداف خودتان در تمرین های یوگا تغییراتی ایجاد کنید. با انجام تمرین های یوگا می توانید با شخصیت، انگیزه ها،احساسات و خواسته های خود بیشتر آشنا بشوید.
بدیهی است که تمرین های یوگا برای سلامت جسمی شما هم مفید است. به این ترتیب می توانید یک تیر و دو نشان بزنید!
نمونه هایی از خودآگاهی
در این قسمت برای کمک به شما در یادگیری مزایای خودآگاهی و نحوه استفاده از آن مثال هایی ذکر می کنیم:
خودآگاهی در مصاحبه شغلی
اگر مصاحبه شغلی دارید، باید بدانید که خودآگاهی ویژگی مهمیست که باید آن را به کارفرمای بالقوه تان نشان بدهید. اکثر مصاحبه کنندگان برای تست میزان خودآگاهی شما درباره نقاط ضعفتان از شما سوال می کنند. در این مواقع از نکات زیر استفاده کنید:

در مورد نقاط ضعفتان راحت باشید و آنها را بپذیرید
وقتی درباره توانایی ها و نقاط قوتتان حرف می زنید، از نقاطی که می خواهید بیشتر روی آنها کار کنید و بهبودشان بدهید هم صحبت کنید تا تعادل برقرار شود.
به کارفرمایتان اطلاع بدهید که در چه مواردی به آموزش بیشتری نیاز دارید.
برنامه واضح و روشنی برای بهبود نقاط ضعفتان ارائه بدهید.

خودآگاهی در شغل جدید
در همان اوایل شروع کار جدیدتان، خودآگاهی تان را نشان بدهید و آن را به عنوان یک قدرت شخصی و مهارت ارزشمند به دیگران ثابت کنید. به این ترتیب بقیه صداقت شما را تحسین می کنند و شما را فرد قابل اعتمادی می دانند.

اگر به مربی یا آموزش بیشتری نیاز داشتید آن را درخواست کنید.
وقتی با یک اصطلاح یا فرآیند آشنا نیستید صادقانه به آن اعتراف کنید.
نقاط قوتتان را با دیگران مطرح کنید و زمینه هایی که می توانید در آنها به دیگران کمک کنید را پیشنهاد بدهید.
ارزیابی کنید که در کجا می توانید بهترین عملکرد تیمی را داشته باشید و نظراتتان را با همکارانتان در میان بگذارید تا بهترین راه همکاری را پیدا کنید.

خودآگاهی در ارزیابی شغلی
ارزیابی های شغلی و کاری فرصت افزایش خودآگاهی را برای شما فراهم می کند. اگر این کار را به درستی انجام بدهید، جلسات ارزیابی می توانند اطلاعات ارزشمندی در اختیار شما قرار بدهند تا بتوانید آگاهی تان را در جهت پیشرفت بیشتر تقویت کنید.

نقاط ضعفتان را با کمال میل بپذیرید و درباره برطرف کردنشان راهنمایی بخواهید.
در صورت لزوم برای تسهیل در روند رشد حرفه ای، درخواست آموزش بیشتر یا فرصت حضور در کنفرانس ها و یا در خواست استفاده از ابزارهای جدید کنید.
نقاط قوت خودتان را بسنجید و از آمار و ارقام مختلف برای پشتیبانی از بهره وری خودتان استفاده کنید.

در ادامه بخوانید: کار ضمیر ناخودآگاه چیست؟ ویژگی آن و روش تسلط بر آن
ویدیوی کوتاه و کاربردی خودآگاهی

 

مردی از شما خوشش می آید؟

46 نشانه که یک مرد/پسر از شما خوشش می آید

46 نشانه که یک مرد/پسر از شما خوشش می آید
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/06/word-image-35.jpeg

در اینکه مرد زندگی تان شما را دوست دارد یا نه دچار تردید شده اید؟ در این مقاله شما را با نشانه های یک مرد عاشق آشنا خواهیم کرد. پس با ما همراه باشید.
آیا او مرا دوست دارد؟
اگر در تلاش برای پاسخ به این سوال هستید باید بدانید بسیاری از مردان طوری آموزش داده نشده اند که ارتباط برقرار کنند. به همین دلیل، ممکن است نتوانند به زنی که دوست دارند احساس واقعی خود را نشان دهند.
بسیاری از مردان در سنین مختلف احساسات خود را فقط با اعمالشان منتقل كنند و باعث می شوند طرف مقابل سردر گم شود.
برای کمک به شما (و مردی که به او علاقه مند هستید) لیست زیر را تهیه کرده ایم. با مطالعه این موارد با نشانه های مردان عاشق آشنا خواهید شد.
46 نشانه که نشان می دهند یک مرد/پسر از شما خوشش می آید
1- با شما تماس چشمی برقرار و حفظ می کند.
زبان بدن در مواردی که کلمات کاری از پیش نمی برند بسیار گویا خواهد بود. اگر پسری شما را دوست داشته باشد، برای انتقال علاقه خود از تماس چشمی استفاده می کند. به طور طبیعی، چشم افراد در اطراف سرگردان است در نتیجه اگر احساس کنید که فرد مقابل نمی تواند چشمان خود را از شما بردارد، ممکن است جذب شما شده باشد.
مطالعه ای که در سال 2006 توسط گرهی از روانشناسان در انگلیس انجام شد، نشان داد که نگاه متقابل به عنوان “محرک برانگیختگی” عمل می کند و باعث افزایش تمرکز ما می شود. بدین ترتیب ما می توانیم درک بیشتری نسبت به شخص مقابل به دست آوریم.
بنابراین، اگر پسری ارتباط چشمی قوی با شما برقرار کند، در واقع می خواهد حرفهای شما را بشنود و این می تواند به معنای دوست داشتن شما باشد.
2- تا جایی که می تواند مکالمه با شما را ادامه می دهد.
اگر مرد مورد نظر، شما را دوست داشته باشد به پاسخ های یک کلمه ای یا عبارات ساده و بی ربطی که در واقع معنایی ندارند بسنده نمی کند. بلکه در مورد مسائل روزمره خود صحبت خواهد کرد یا از شما سوال خواهد پرسید.
3- معمولا اولین پیام ها از طرف او ارسال می شوند ( نه فقط شب ها).
پسری که شما را دوست دارد به ارسال پیام های هر از چند گاهی آنهم در ساعت 10 شب بسنده نمی کند. علاوه بر این اولین پیام ها معمولا از طرف او ارسال می شوند.
اگر شما را دوست داشته باشد، از شروع گفتگو ابایی نخواهد داشت، و سرانجام سراغ اصل مطلب می رود.
4- سعی می کند به شما نزدیک شود.
یک راه عالی برای شناخت پسری که نسبت به شما احساسات عاشقانه دارد وجود دارد. آن هم این است که مدام تلاش می کند به هر طریقی به شما نزدیک شود.
5- در مکالمات ویدئویی به دوربین نگاه می کند.
بسیاری از مردان در گفتگو یا تماس های ویدیویی به اطراف اتاق نگاه می کنند- یا دوربین را مقابل موهای خود یا دیوار قرار می دهند.
اما اگر پسری احساس علاقه بیشتری نسبت به شما داشته باشد، معمولا هنگام صحبت به دوربین نگاه می کند و چهره شما را تماشا می کند. به این نکته توجه داشته باشید.
اگر می توانید در مورد هر چیزی صحبت کنید و مکالمات طولانی داشته باشید، احتمالا او واقعا به شما علاقه مند شده است. این یکی از قوی ترین نشانه های عشق از طرف یک مرد است.
6- هر بار که عکس جدید می فرستید فورا آن را بررسی می کند.
اگر دقیقا پس از ارسال سلفی آن را بررسی می کند، این یعنی از آنچه می بیند خوشش می آید.

7- رو به شما می ایستد (قرار می گیرد).
تصور می شود جهتی که پاهای افراد به آن نشانه می رود یک انتخاب ناخودآگاه و به سمت چیزی است که به آن علاقه دارند.
اگر پاهای طرف مقابل معمولا رو به شما قرار دارند و زمانیکه که کنار یکدیگر نشسته اید بدن خود را به سمت شما برمی گرداند، احتمالا شما را دوست دارد. مخصوصا اگر در حین انجام کار به شما پشت نکند. این حالت نشان دهنده صمیمیت است.
8- در دیدارهای حضوری خجالتی است، حتی اگر بصورت آنلاین اینگونه نباشد.
اگر فرد مورد نظر در گفتگوها و تماس های آنلاین بسیار دوستانه و صمیمی برخورد کند اما وقتی او را می بینید خجالتی یا ساکت به نظر برسد، ممکن است روی شما کراش داشته باشد.
با او گرم و صمیمی شوید و ببینید آرامتر می شود یا خیر. البته توجه داشته باشید که اگر در زندگی واقعی با شما برخورد صمیمی داشته باشد، لزوما به این معنا نیست که شما را دوست ندارد!
9- تمام استوری های شما در شبکه های اجتماعی را تماشا می کند.
اگر به طور مداوم نسبت به استوری های شما واکنش نشان می دهد، احتمالا به شما علاقه مند است.
10- هنگام مکالمه با شما به سمت شما خم می شود.
مردان معمولا به سمت زنی که به او علاقه دارند متمایل می شوند و از زنی که نسبت به او بی تفاوت هستند فاصله می گیرند.
اگر هنگام ایستادن لگن خود را به سمت شما زاویه می دهد و هنگام نشستن نیز به داخل خم می شود احتمالا حس خاصی نسبت به شما دارد.
11- شما در لیست بهترین دوستان او در Snapchat هستید.
این بدان معنی است که او بیش از هر کس دیگری با شما صحبت می کند. در نتیجه یا دوستان فوق العاده خوبی هستید یا به شما علاقه مند است.
12- هرگز شما را بی پاسخ نمی گذارد.
اگر همیشه بلافاصله پس از خواندن پیام های شما پاسخ می دهد و هرگز شما را بی پاسخ نمی گذارد می تواند به این معنی باشد که جز اولویت های او هستید.

13- همیشه چیزی را در تلفن خود به شما نشان می دهد.
اگر برای نشان دادن چیزی در تلفن خود به سمت شما خم می شود در واقع به شما نشان می دهد که شما را دوست دارد و می خواهد نزدیک شما باشد.
در چنین شرایطی یک نزدیکی و صمیمیت خاصی بین طرفین ایجاد می شود.
14- سخت تلاش می کند تا از نظر شما خوب به نظر برسد.
برای مثال در پروفایل های مجازی خود عکس های زیبایی از خود به نمایش می گذارد و در دیدارهای حضوری سعی می کند مرتب و آراسته باشد.
15 – از عکس های شما عکس می گیرد.
اگر بخواهد عکسی از شما ذخیره کند، نشانه خوبی است!
16- در زمان گرفتن عکس های سلفی به شما نزدیک می شود.
اگر در زمان گرفتن عکس مانند پسری که در عکس زیر می بینید کاملا به سمت شما خم شود، احتمالا واقعاً به شما علاقه مند است.
17- او می خواهد همه چیز را در مورد شما بداند … و آنچه که تاکنون به او گفته اید را بخوبی به خاطر می آورد.
او با پرس و جو در مورد زندگی شخصی شما امیدوار است که شما را بهتر بشناسد و همچنین پیوندی ایجاد کند. او می خواهد در مورد همه این ها بداند: کودکی، خانواده، اهداف و حتی ترس های شما.
در واقع با طرح پرسش های متفاوت در تلاش برای شناختن خود واقعی شما است.
مردان از چه نوع چهره زنانه خوششان می آید؟ زنان چطور؟(جدید ترین تحقیقات)
اگر این جزئیات را در ذهن خود ذخیره کند، برای مثال به یاد دارد شما عاشق شکلات سیاه و قهوه تلخ هستید، شما را دوست دارد. همچنین ممکن است مواردی مانند نام سگ شما و جایی که در آن بزرگ شده اید را بخاطر بسپارد، این موارد نشانه های خوب و مثبتی هستند.
18- در مورد روزی که گذرانده اید از شما سوال می پرسد.
پرسیدن سوال های زیاد در مورد شما نیز نشانگر لذت بردن از گذران وقت با شما است. این همچنین یک روش آسان و بدون استرس برای برقراری مکالمه و ادامه گفتگو است. گوش دادن به شما به او کمک می کند تا شما را بهتر بشناسد و به شما نشان دهد که چقدر برایش اهمیت دارید.
19- شما را به انجام کارهایی دعوت می کند که فرصت فعالیت و تفریح ایجاد می کنند.
اگر با او و گروهی از دوستانتان در ساحل هستید، ممکن است شما را به بازی فوتبال یا آب بازی دعوت کند.
البته اگر احساس کند شما به این پیشنهادات علاقمند نیستید، متوجه می شود و عقب نشینی می کند.

20- فقط برای ادامه مکالمه سوالات احمقانه زیادی می پرسد.
قطعا او نیازی به شناخت شخصیت کارتونی مورد علاقه شما یا محل خرید کفش های ورزشی تان ندارد، او فقط سعی دارد مکالمه را حفظ کند- حتی اگر کمی ناخوشایند باشد.
21 نشانه غیرقابل انکار برای اینکه بفهمید عاشق شده‌اید یا خیر؟
21- در مورد اینکه آیا کسی در زندگی خصوصی تان هست از شما سوال می کند؟
او در تلاش است تا رقابت را تبدیل به یک جنجال کند. اگر شخص خاصی را دوست دارید، وقتی سوال می کند به او بگویید زیرا این همان چیزی است که سعی دارد بفهمد.
22- سعی می کند قدرتمند به نظر برسد.
پسری که شما را دوست داشته باشد برای تحت تأثیر قرار دادن شما حاضر است هر کاری انجام دهد. ممکن است قدرت بدنی خود را به نمایش بگذارد یا با اشاره به داستان ها و حکایاتی راجع به زندگی خود به شما نشان دهد چقدر سرسخت یا قوی است.
23- وقتی با خانواده یا دوستان تان مکالمه می کنید به آنها سلام می رساند.
البته ممکن است این کار را از سر صمیمیت یا تمایل به آشنایی با آنها انجام دهد.
24- شما را اذیت (از روی شوخ طبعی) می کند.
تفاوت زیادی بین پسری که از روی شوخ طبعی شما را اذیت می کند و پسری که نامهربان است وجود دارد. در هر صورت شما متوجه این مسئله خواهید شد.
به محض احساس ناراحتی پرچم قرمز را به او نشان دهید!
25- شما را همراهی می کند.
برای اینکه ببینید پسر مورد نظرتان شما را دوست دارد یا خیر یک آزمایش کوچک وجود دارد که می توانید انجام دهید.
از گروهی که در آن است دور شوید. بگویید به نوشیدنی یا چیز دیگری احتیاج دارید. سپس، برای چند دقیقه برنگردید. اگر او شما را دوست داشته باشد، سعی خواهد کرد با چشمانش شما را تعقیب کند یا حتی به جایی که هستید بیاید.
26- با شما شوخی می کند (به گونه ای که کاملا مشخص است هدف شوخی است).
یک دلیل برای اینکه مردها این کار را انجام می دهند جلب توجه شما و حفظ آن است، اما در عین حال شوخی راهی است که توجه او به شما را نشان می دهد.
27- شما را دست می اندازد.
گاهی اوقات مردها سعی می کنند یک بازی سرگرم کننده را با شما شروع کنند. در این شرایط مرد مورد نظر می خواهد توجه شما را به خود جلب و حفظ کند.
28- به نظر می رسد که او می خواهد از شما مراقبت کند.
او از انجام کارهای خوب برای شما لذت می برد، حتی اگر چیز کوچکی مانند حمل پاکت های خرید شما باشد.
کارهای کوچک دیگری که ممکن است برای نشان دادن اینکه از شما مراقبت می کند انجام دهد عبارتند از: باز کردن درب ماشین برای شما، آوردن یک فنجان قهوه برای شما، یا قرض دادن ژاکت خود به شما برای اینکه سرما نخورید.
قانون جذب عشق: چگونه از آن برای جذب فردی خاص استفاده کنیم؟
این حرکات کوچک یک چیز را نشان می دهند: او به شما تمایل دارد. باگلی (متخصص زوج درمانی تیم ما) می گوید اگر مردی شما را بیش از یک دوست ببیند، معمولا هنگامی که با هم بیرون هستید، پیشنهاد پرداخت هزینه ناهار یا قهوه را می دهد. این به این معنی نیست که او سعی دارد مانند یک جنتلمن رفتار کند (البته ممکن است تا حدودی چنین باشد) بلکه بیشتر به این دلیل است که او می خواهد شما احساس خوبی داشته باشید و کار خوبی برای شما انجام دهد.
29- وقتی با هم قدم می زنید با شما برخورد می کند.
اگر مرد مورد نظر هنگام راه رفتن به شما برخورد کند، بی ادب نیست، بلکه قصد نزدیک شدن به شما را دارد. اگر از این رفتار خوشتان نمی آید، به آرامی او را عقب بزنید.
این یکی از راه های اصلی معاشقه مردان و یک نشانه عالی است.
30- چیزی مانند تلفن یا بطری آب شما را با شیطنت بر می دارد.
او به آنچه در تلفن شماست اهمیتی نمی دهد و بطری آب شما را نمی خواهد، فقط می خواهد توجه شما را جلب کند.
در حین انجام این کار چهره شما را تماشا می کند تا مطمئن شود از نظر شما هم این کار سرگرم کننده است و در صورتیکه احساس کند ناراحت هستید دست از این کار بر می دارد.
31- پیشنهاد می کند پروژه ها یا سرگرمی های جدیدی را با شما امتحان کند.
اگر در تغییر چیدمان خانه، نقاشی دیوار اتاق یا راه اندازی تلویزیون جدیدتان شما را همراهی می کند یا پیشنهاد کوهنوردی می دهد، شما را دوست دارد. این ها پروژه های بزرگ و دو نفره ای هستند که قطعا آنها را با هر دوست تصادفی انجام نمی دهید.
12 کار که اگر کسی شما را صادقانه دوست داشته باشد انجام می دهد
32- سعی می کند چیزی را در مورد شما پیش بینی کند.
ممکن است جمله ای مانند این را بگوید، “من کاملا مطمئنم که یک روز معلم می شوی” یا “شرط می بندم بعد از دانشگاه به شیراز می روی”. ممکن است پیش بینی او کاملا درست باشد، یا تا حدی به واقعیت بپیوندد.
او همچنین ممکن است به شما بگوید که خوابی در مورد شما دیده است. موضوع خواب مهم نیست، به این ترتیب به شما اطلاع می دهد که او درباره شما فکر کرده است یا می خواهد راهی برای صرف وقت با شما پیدا کند.

33- او به خود می بالد.
در برخی موارد، حتی متواضع ترین پسرها نیز کمی خودنمایی می کنند. اگر او معمولا زیاد مورد توجه واقع نمی شود، ممکن است احساس کند مجبور است برای دستیابی به این هدف به تحسین خود بپردازد و شما را تحت تأثیر قرار دهد.
34- وقتی به او نزدیک می شوید سرخ می شود، لکنت می گیرد یا زبانش روی کلمات گیر می کند.
به او فرصت دهید تا با شما صمیمی شود و در صورت امکان برای آرامش او هر چه می توانید انجام دهید.
35- برای جلب نظر شما ریسک های فیزیکی می کند.
پسری که روی شما کراش دارد وقتی در کنار شما قرار می گیرد تمایل به ریسک پذیری دارد. غیر معمول نیست که یک پسر عمدا خود را در معرض خطر قرار دهد تا توجه طرف مقابل را به خود جلب کند زیرا مردها فکر می کنند زنان جذب مردان جسور و نترس می شوند. بنابراین احتمالا در صورت بروز فرصت مناسب این استراتژی را به کار می گیرند.
36- سعی می کند از شما دفاع کند.
بعضی از مردها ممکن است به دفاع از شما بپردازند، حتی اگر ایده ای راجع به موضوع نداشته باشند – خواه در زندگی واقعی خواه در شبکه های اجتماعی. آنها می خواهند به عنوان شوالیه جنگجو دیده شوند.
حتی ممکن است به سایر مردهایی که ممکن است با شما در ارتباط باشند حسادت کنند. مراقب این مسئله باشید.
چگونه کسی را عاشق خود کنید؟ (12 روش کاملا موثر)
در نهایت تلاش آنها برای دفاع از شما باید دلپذیر به نظر برسد، نه مرعوب کننده. در نتیجه باید حد و مرزها را در نظر داشته باشند.
37- وقتی فقط شما دو نفر هستید (یا وقتی احساس راحتی می کند) آزادانه حرف می زند.
آیا وقتی افراد دیگری در اطراف هستند بی تفاوت به نظر می رسد و با رفتن آنها صمیمی می شود. در این صورت بدون شک، شما را دوست دارد اما خجالتی یا ترسیده است.
اما، این باعث نمی شود که او یک نامزد بالقوه برای شما باشد. ممکن است در یک خانواده بیش از حد مستبد بزرگ شده باشد و در مورد آینده خود با شما مطمئن نباشد.
38- راه های خلاقانه ای برای متمایز شدن از جمع پیدا می کند.
بعضی از مردها ممکن است برای جلب توجه لاف بزنند یا شیرین کارهای جسورانه انجام دهند، اما مردان خلاق و متفکر ممکن است منحصر به فرد بودن خود را به روش های بهتری نشان دهند.
بنابراین اگر او تنها پسری است که به پست تصادفی که در شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشته اید پاسخ می دهد، ممکن است بخواهد به شما بگوید که شما را دوست دارد.
39- حتی در جمع هم در مرکز توجه او هستید.
مردی که به شما علاقه مند است حتی در جمع هم بیش از هر کس دیگر به شما توجه می کند.
نیت باگلی، متخصص زوج درمانی، می گوید “وقتی مردها از شما خوششان بیاید به چیزهایی که شما می گویید زیاد می خندند”. بنابراین اگر پسری در اتاق وجود دارد که تصور می کند شما خیلی شوخ و بامزه هستید، ممکن است به شما علاقه داشته باشد.
40- وقتی کار متفاوتی انجام می دهید متوجه می شود
آیا وقتی مدل موها یا آرایش خود را تغییر می دهید متوجه می شود؟ اگر چنین باشد دیگر نباید شک کنید که: او قطعا شما را دوست دارد.
روش استفاده از قانون جذب برای دوستی، ثروت و موفقیت
41- پیشنهاد می کند شما را به جایی که می خواهید بروید برساند یا از فرودگاه سوار کند.
اگر او مجبور باشد برای انجام این کار مسافت طولانی را رانندگی کند یا در ترافیک وحشتناکی بماند، علامت بهتری خواهد بود.
42- از شما می خواهد به جای اینکه در یک گروه باشید، دو نفری وقت بگذرانید.
او احتمالا می داند که در یک محیط کوچکتر می تواند شما را بهتر بشناسد و شانس بیشتری برای تجربه لحظات عاشقانه داشته باشد.
اما به دلایلی این ممکن است صرفا یک دعوت دوستانه باشد. اما اگر پیشقدم شود، برنامه ریزی و پیگیری کند – و قرار باشد فقط شما دو نفر باشید – احتمالا یک قرار ملاقات عاشقانه است.
43- سکوت می کند.
ترس از نادیده گرفته شدن برای مردها مسئله بزرگی است، مخصوصاً وقتی در جمع هستند. برای اینکه یک مرد خود را در موقعیتی این چنینی قرار دهد، جسارت زیادی لازم دارد.
بنابراین ممکن است وقتی در جمع هستید بی تفاوت رفتار کند و وقتی تنها هستید با شما صحبت کند.
44- به دوستانش گفته است که شما را دوست دارد، حتی اگر به خود شما نگفته باشد.
این یکی در حد پسر بچه های دبیرستانی به نظر می رسد، اما در مورد افراد مسن تر نیز اتفاق می افتد – به خصوص اگر خجالتی باشند یا احساس کنند ممکن است در حد شما نباشند.
از نظر باگلی در این شرایط می توانید بدون پذیرش هیچ ریسکی به علاقه او پی ببرید. کافی است سعی کنید با دوستانش ملاقات کنید. آنها ممکن است هر آنچه را که می خواهید بدانید به شما بگویند.
45- به طور اتفاقی به شما توهین می کند.
او سعی می کند شوخ طبع یا با نمک باشد، اما به طور تصادفی چیز توهین آمیزی (ملایم) می گوید. این اتفاق مدام رخ می دهد و یکی از علائم غیر منتظره ای است که نشان می دهد شما را دوست دارد.
از روی نحوه رفع و رجوع کردن وی می توانید چیزهای زیادی در مورد او بفهمید. آیا عذرخواهی می کند و می خندد؟ نحوه واکنش شما نیز کمک کننده خواهد کرد.
46- ​​با صراحت می گوید:” دوستت دارم.”
بسیاری از مردها، به خصوص مردان مسن یا بالغ، حرف دل خود را براحتی به زبان می آورند!
چنین مردی با صراحت تمام احساسش را به زبان می آورد. اگر به مردانی عادت کرده اید که بازی می کنند و حرف خود را نمی زنند، این می تواند برایتان مانند یک شوک باشد.
حتی ممکن است فکر کنید شوخی می کند اما احتمالا این طور نیست.
در این شرایط چه می کنید؟ در برخورد با چنین مرد صادقی می توانید بگویید، “من هم واقعا تو را دوست دارم!” یا “خیلی خوشحالم که این حرف را به من زدی اما من چنین احساسی نسبت به تو ندارم.”
در هر صورت، شما باید به چنین مردی احترام بگذارید!
خلاصه
اگر تمایلی به نشان دادن علامتی که نشان دهنده علاقه به شما باشد ندارد، با او کنار بیایید.
سعی کنید از طریق انجام کارهای خوب توجهش را جلب كنید.
8 نکته ضروری قبل از اینکه عاشق شویم؟
اگر علاقه ای به او ندارید، سعی نکنید از علاقه ای که به شما دارد استفاده کنید. بلافاصله احساستان را به او اطلاع دهید.

غذای مغز

برای یادگیری چه بخوریم؟ 9 خوراکی ثابت شده

برای یادگیری چه بخوریم؟ 9 خوراکی ثابت شده
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/06/word-image-103.jpeg

همه ما درباره تاثیر مواد غذایی مفید بر سلامتی شنیده ایم. اما آیا می دانید برای سلامت مغز چه باید بخورید؟
برای سلامت مغز چه غذاهایی بخوریم؟
چند هفته پیش، نتیجه یک مطالعه در مورد تغذیه و سلامت مغز جهان را شوکه کرد. یک مطالعه در خارج از استرالیا نشان داده است که افرادی که به طور مرتب از نوشیدنی های شیرین، میان وعده های حاوی سدیم بالا و گوشت فرآوری شده استفاده می کنند، دارای هیپوکامپ سمت چپ کوچکتری هستند (ناحیه ای از مغز که مسئول حافظه، یادگیری و سلامت روان است).
نتایج مطالعه محققان دانشگاه Deakin و دانشگاه ملی استرالیا (ANU) حاکی از آن است که سالمندان استرالیایی که رژیم غذایی ناسالم دارند دارای هیپوکامپ کوچکتر هستند – هیپوکامپ در واقع مسئول یادگیری، حافظه و سلامت روان است. همچنین نشان داده شده است که افراد مسن با رژیم های غذایی سالم هیپوکامپ بزرگتری دارند.
15 تا از جدیدترین قرصهای مکمل تقویت حافظه (موثر و بدون عوارض)
بر اساس این مطالعه: “عدم مصرف غذاهای غنی از مواد مغذی و مصرف غذاهای ناسالم هر کدام به طور مستقل با حجم کمتری از هیپوکامپ چپ در ارتباط هستند.
مطالعه منتشر شده در کتابخانه ملی پزشکی ایالات متحده توسط فرناندو گومز-پینیلا، گروه جراحی مغز و اعصاب و علوم فیزیولوژیک، دانشگاه کالیفرنیا در دانشکده پزشکی لس آنجلس – در مورد رابطه مواد غذایی و عملکرد مغز توضیح می دهد.
به گزارش این مقاله در گذشته گمان می رفته است که مصرف مواد غذایی خاص می تواند بر فرآیندهای شناختی و احساسات تأثیر بگذارد. تحقیقات در 5 سال گذشته شواهد مهیجی را در مورد تأثیر رژیم غذایی بر سیستم های خاص مولکولی و مکانیزم هایی که عملکرد ذهنی را حفظ می کنند، ارائه کرده است.

طی هزاران سال، رژیم غذایی همراه با سایر جنبه های زندگی روزمره، مانند ورزش، نقشی اساسی در شکل گیری ظرفیت شناختی و تکامل مغز ما داشته است. شواهد دیرینه شناسی فراوان نشان می دهد که رابطه مستقیمی بین دسترسی به غذا و اندازه مغز وجود دارد و حتی تفاوت های کوچک در رژیم غذایی می تواند تأثیرات زیادی بر بقا و موفقیت تولید مثل داشته باشد.
مطالعات همچنین نشان داده اند که چندین هورمون پپتیدی مانند لپتین، گرلین، پپتید شبه گلوکاگون 1 و انسولین بر احساسات و فرآیندهای شناختی تأثیر می گذارند.
20 روش/ترفند علمی یادگیری سریعتر دروس
لپتین در بافت چربی سنتز می شود و سیگنال هایی را برای کاهش اشتها به مغز می فرستد. گرلین یک هورمون چربی زا است که با معده خالی ترشح می شود. GLP1 که توسط سلولهای روده ای سنتز می شود، با تحریک ترشح انسولین لوزالمعده و انتقال گلوکز به بافت های بدن متابولیسم انرژی را تنظیم می کند. همچنین مشخص شده است که انسولین که به طور کلاسیک به عنوان هورمون روده تولید شده در پانکراس شناخته می شود، فعالیت سیناپسی و پردازش شناختی را تغییر می دهد.

ترشح انسولین به طور معمول با پیش بینی ذهنی خوراکی ها تحریک می شود و در حین هضم غذا و جذب مواد غذایی به جریان خون ادامه می یابد. انسولین می تواند وارد مغز شود و با گیرنده های خاص انتقال سیگنال واقع در مناطق گسسته مغز، مانند هیپوکامپ ارتباط برقرار کند. به طور کلی، بر اساس شواهد به نظر می رسد عمل تغذیه می تواند فرآیندهای شناختی را در دو سطح، از طریق مدارهای عصبی که روده و مغز را به هم متصل می کنند و از طریق انتشار پپتیدهای روده به جریان خون، تعدیل کند.
مواد غذایی زیر بیشترین تاثیر را بر افزایش یادگیری دارند:

مواد غذایی
تأثیر بر شناخت و احساسات
منابع

اسیدهای چرب امگا 3 (به عنوان مثال ، اسید دوکوزاهگزانوئیک(
بهبود عملکرد شناختی در افراد مسن؛ اساس درمان در بیماران مبتلا به اختلالات خلقی؛ بهبود عملکرد شناختی در آسیب مغزی در جوندگان. بهبود بیماری آلزایمر در موش ها
ماهی (ماهی قزل آلا) ، دانه کتان، کریل، دانه چیا، کیوی، مغزها، گردو

کورکومین
بهبود عملکرد شناختی در موش های مبتلا به بیماری آلزایمر. بهبود عملکرد شناختی در آسیب دیده گان مغزی در جوندگان
زردچوبه

فلاونوئیدها
تقویت عملکرد شناختی در جوندگان. بهبود عملکرد شناختی در افراد مسن
کاکائو، چای سبز، گیاه جینکو، مرکبات، شکلات تلخ

چربی اشباع
بهبود عملکرد شناختی در جوندگان بالغ. تشدید اختلال شناختی پس از ضربه مغزی در جوندگان؛ کاهش عمکلرد شناختی در سالمندان
کره، زیره، گوشت خوک، روغن نارگیل، روغن دانه پنبه، روغن هسته خرما، محصولات لبنی (خامه، پنیر)، گوشت

ویتامین های گروه B
مکمل های حاوی ویتامین B6، ویتامین B12 یا فولات اثرات مثبتی بر عملکرد حافظه در زنان در سنین مختلف دارند. ویتامین B12 اختلالات شناختی در موشهای صحرایی دچار کمبود کولین را بهبود می بخشد
منابع مختلف طبیعی. ویتامین B12 در محصولات گیاهی موجود نیست

ویتامین D
برای حفظ عملکرد شناختی در افراد مسن مهم است
جگر ماهی، ماهی های چرب، قارچ، محصولات غنی شده، شیر، شیر سویا

ویتامین E
بهبود اختلالات شناختی ناشی از ضربه مغزی در جوندگان. بهبود عملکرد شناختی در افراد مسن
مارچوبه، آووکادو، آجیل، بادام زمینی، زیتون، روغن نخل قرمز، حبوبات، اسفناج، روغن های گیاهی، جوانه گندم

کولین
کاهش اختلالات حافظه ناشی از تشنج در جوندگان. بررسی شواهد موجود رابطه بین کولین و شناخت در انسان و موش صحرایی را نشان می دهد
زرده تخم مرغ، گوشت گاو، سویا، مرغ، گوساله، جگر بوقلمون، کاهو

ترکیب ویتامین های C ، E ، کاروتن
مصرف آنتی اکسیدان کاهش عملکرد شناختی را در افراد مسن به تأخیر می اندازد
ویتامین C: مرکبات، سبزیجات مختلف، جگر گوساله و گاو. ویتامین E: به بالا مراجعه کنید

کلسیم، زینک، سلنیوم
کلسیم سرم بالا با کاهش سریع عملکرد شناختی در افراد مسن ارتباط دارد. کاهش مصرف زینک در رژیم غذایی به بهبود عملکرد شناختی در افراد مسن کمک می کند. سطح پایین سلنیوم مادام العمر با عملکرد شناختی پایین در انسان ارتباط دارد.
کلسیم: شیر، مرجان. زینک: صدف، حبوبات، مغزها، بادام، غلات سبوس دار، تخمه آفتابگردان. سلنیوم: آجیل، غلات، گوشت، ماهی، تخم مرغ

مس
کاهش عملکرد شناختی در بیماران مبتلا به آلزایمر با کمبود مس در ارتباط است.
صدف ، جگر گاو / گوسفند، آجیل برزیلی، ملاس سیاه، کاکائو، فلفل سیاه

آهن
مصرف آهن عملکرد شناختی را در زنان جوان بهبود می بخشد
گوشت قرمز، ماهی، مرغ، عدس، لوبیا

در سال های اخیر نگرانی ها درباره اینکه آیا جوامع صنعتی از رژیم غذایی متعادلی استفاده می کنند افزایش یافته است. (منبع) بسیاری از سوالات عملی در مورد طراحی رژیم های غذایی برای بهبود عملکرد مغز بدون پاسخ باقی مانده اند. ما در حال کشف اصول اولیه ای تاثیر غذاها بر روی مغز هستیم. استفاده از این دانش در طراحی روش های درمانی جدید می تواند برای مبارزه با بیماریهای روانی و ضعف های عصبی حیاتی باشد.
بهترین فعالیت ها برای تقویت یادگیری: برای تقویت مغز خود این 100 کار را انجام دهید
سلب مسئولیت: نکات و پیشنهادات ذکر شده در این مقاله صرفا جهت اطلاعات عمومی است و نباید به عنوان توصیه پزشکی حرفه ای تلقی شوند. در صورت داشتن هر گونه سوال تخصصی در مورد مسائل پزشکی، با پزشک یا افراد حرفه ای مشورت کنید.

باور داشتن خود

چگونه خود را باور داشته باشیم؟ (10 ترفند ساده)

چگونه خود را باور داشته باشیم؟ (10 ترفند ساده)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/06/word-image-89.jpeg

با خواندن جمله زیر چه چیزی به ذهن تان خطور می کند؟ ” شما می توانید صاحب یک میلیارد دلار شوید”
ممکن است یکی از موارد زیر باشد:

بدست آوردن چنین پولی فقط برای افراد باهوش / ریسک پذیر/ پول دوست (یا هر صفت دیگری که در شما وجود ندارد) ممکن است
به هیچ وجه نمی توانم در طول زندگی ام چنین مبلغی را بدست آورم
کاش می توانستم، اما با توجه به وضعیتم …
این فقط درحد یک جمله انگیزشی است.

شاید هم صدایی از درونتان بگوید، “البته، من می توانم این کار را انجام دهم”.
در چنین موقعیتی انسان ها معمولا دو نوع بازخورد نشان می دهند.
استقبال: فکر کردن به یک هدف بزرگ به طور مستقیم تعیین می کند که شما برای رسیدن به آن چقدر تلاش می کنید.
عدم استقبال: شما می توانید این باور را در خود پرورش دهید که برای رسیدن به هدف های بزرگ محدودیت دارید. در این مقاله، دلایل عدم باور به خود و راه های تغییر چنین طرز فکری را یاد خواهیم گرفت.
چگونه به خود ایمان/باور داشته باشیم؟
فهرست مطالب

چرا به خود ایمان/باور نداریم؟
1- تربیت:
2- جامعه:
3- شکست های گذشته:
4- گفتگوهای درونی:
5- ترس از شکست:
چگونه خود را باور کنیم:
1- قدم اول را بردارید: هر چند کوچک
2- باورهای محدود کننده خود را شناسایی و یادداشت کنید
3- یک سیستم بسازید
4- با افرادی که به خود باور دارند ارتباط برقرار کنید
5- باور به رشد را در خود توسعه دهید
6- برای یادگیری مهارت های لازم وقت بگذارید
7- ناشناخته ها را کاوش کنید
8- برای خود مربی پیدا کنید
9- اهداف قابل دستیابی تعیین کنید
10- از روش ظرف کوکی استفاده کنید
نتیجه گیری

چرا به خود باور نداریم؟
1- تربیت
قصد بی احترامی به پدر و مادر ها را نداریم، اما به هرحال والدین اعتقادات محدود کننده خود را دارند. اگرچه تمام تلاش خود را برای ایجاد اعتماد به نفس و تشویق فرزندان خود انجام می دهند، اما اعمال، گفتار و رفتار آنها بر نحوه تفکر کودک تأثیر می گذارد.
تحقیقات مختلف نشان می دهند که بخشی از طرز فکر کودک بر اساس نحوه رفتار والدین با او شکل می گیرد و برخی از این تفکرات تا آخر عمر از بین نمی روند.
به عنوان مثال، وقتی والدین به کودک خردسال خود توضیح می دهند که توانایی تهیه ماشین گران قیمت را ندارند، کودک باور می کند که دستیابی به چنین تجملاتی حتی در آینده نیز از عهده او خارج است. والدین دروغ نمی گویند. آنها در نهایت صداقت شرایط خود را توضیح دادند، اما کودک تصور می کند که با این حد و مرزها محدود شده است.
2- جامعه
جامعه نیزعلاقه چندانی به ترویج اعتماد به نفس در افراد ندارد. مدارس، والدین، ​​بزرگترها و بسیاری دیگر این پیام را به شما می دهند که اهداف بزرگتر متعلق به افراد خارق العاده و خاص هستند.
ممکن است بگویید: اما مدارس دانش آموزان را تشویق می کنند تا نهایت تلاش خود را انجام دهند. متوجه صحبت شما هستم. من نمی گویم مدارس كودكان را از دنبال کردن اهداف بزرگ منصرف می كنند. اما کاری که جامعه انجام می دهد این است که دانش آموزان را به دستیابی به اهداف سنتی هدایت می کند- نمره خوب، ورود به دانشگاه، پیدا کردن شغل مناسب، ازدواج و خرید خانه. در نتیجه وقتی کودکان به بزرگسالی می رسند بر این باورند که چنین اهدافی معیارهستند و برای رسیدن به آنها شب و روز زحمت می کشند حتی اگر راضی نباشند.
تست اعتماد به نفس با جواب (10 سوال کاملا ساده)
این عدم رضایت باعث می شود به جای اینکه بیشترین تلاش ممکن را انجام دهند، تلاش چندانی نکنند و ناکام بمانند. در این شرایط آنها احساس می کنند که مهارت لازم برای رسیدن به اهدافی که می خواهند را ندارند. عدم خودباوری و اعتماد به نفس در نهایت به نتایج ضعیف منجر می شود.
3- شکست های گذشته
مغز انسان قوی ترین ابزار یادگیری است. نوزادی که تازه متولد شده و هیچ زبانی را نمی فهمد از طریق یادگیری موفق به صحبت کردن می شود. آیا می توانید یک زبان جدید را فقط با گوش دادن به کلمات آن یاد بگیرید بدون اینکه بدانید معنی آنها چیست؟ برای انجام این کار قطعا به یک کتاب یا مترجم شناخته شده نیاز دارید که به شما کمک کند واژگان را درک کنید. با این بوجود یک نوزاد بدون چنین کمکی به چنین شاهکاری دست می یابد. این قدرت مغز است.
مغز شما از تجربیات شما می آموزد حتی اگر نخواهید. وقتی هدفی را دنبال می کنید و در رسیدن به آن شکست می خورید، روش دیگری را امتحان خواهید کرد. اما، متأسفانه، شکست های مکرر می توانند پیام اشتباهی را به مغز منتقل کنند. در نتیجه شما به چنین نتیجه ای می رسید، “انجام این کار برای من خیلی سخت است.”

اینکه چقدر زود اجازه دهید مغزتان تحت تأثیر قرار گیرد، به خود شما بستگی دارد. برخی از افراد پس از اولین تلاش، انگیزه خود را از دست می دهند و دیگر هرگز تلاش نمی کنند، در حالی که برخی دیگر ده ها سال ادامه می دهند تا زمانی که راهی پیدا کنند.
4- گفتگوی درونی
ما دائما با خودمان صحبت می کنیم. اگر این کار را با صدای بلند و در جمع انجام دهیم، دیگران فکر می کنند دیوانه هستیم. اما وقتی این کار را در سکوت و به صورت ذهنی انجام می دهیم، در حال “تفکر” هستیم.
تفکر شما در زمینه های مختلف مانند برنامه ریزی، نگرانی، عصبانیت و غیره دچار ترید می شود. در نتیجه، زمان زیادی را صرف گفتگو با خود می کنید.
ممکن است به نظر تعجب برانگیز باشد، اما ذهن شما به آنچه به خود می گویید باور دارد. به عنوان مثال، اگر به طور مکرر فکر کنید که در کارتان رشد نخواهید کرد، با گذشت زمان، تلاش کمتری می کنید.
در نتیجه، بدبینی نسبت به خود به جایی می رسد که در زندگی حرفه ای رشد نمی کنید و تصور می کنید دیگران بهتر از شما هستند، اما در واقع، این عدم تلاش شما است که باعث نتایج ضعیف شده است.
5- ترس از شکست
ترس از شکست عدم تمایل به انجام کار به دلیل نگرانی از عدم موفقیت است. این ترس مانند دیواری بلند بین شما و اهداف شما قرار می گیرد و شما را از هر اقدامی باز می دارد. در روانشناسی آن را atychiphobia یا شکست هراسی می نامند.
به عنوان یک انسان، مغز شما نگران این است که در صورت عدم موفقیت چه اتفاقی می افتد. به عنوان مثال، اگر می خواهید شغل جدیدی راه اندازی کنید، تصور می کنید: شغل شما در حال شکست است، افراد شما را مسخره می کنند، ورشکسته شده اید و … . این تصاویر وحشتناک چنان ترسناک هستند که باعث می شوند هرگز تلاش نکنید.
در حقیقت شما بیشتر از اینکه به لذت موفقیت فکر کنید نگران عواقب شکست هستید و اگر بخواهید ریسک کنید، بیش از نتایج موفقیت آمیز به شکست اهمیت می دهید.
اما شما تنها نیستید. آمار نشان می دهد که ترس از شکست دو برابر ترس از اشباح (روح هراسی) است.

چگونه خود را باور کنیم؟
1- قدم اول را بردارید (هر چند کوچک)
وقتی به یک هدف به عنوان یک نتیجه نهایی نگاه می کنید، احساس سردرگمی خواهید کرد.
بهترین روش برای مقابله با ترس از دستیابی به اهداف دشوار، برداشتن اولین قدم است، هر چند کوچک.
مدت ها بود که می خواستم کتاب بنویسم، اما ترس مانع ام شده بود. اما یک روز، کلیت کتابم را نوشتم. در واقع چهارچوب فصول مختلف آن را مشخص کردم. خیلی زود اولین فصل کتاب شکل گرفت و بعد از 4 ماه اولین کتاب خود را منتشر کردم. هیچ یک از نگرانی های من تحقق پیدا نکردند.
طبق یک مطالعه، 80٪ مردم ایالات متحده می خواهند کتاب بنویسند، اما تنها تعداد انگشت شماری از آنها این کار را انجام می دهند. بقیه حتی شروع هم نمی کنند.
هنگامی که اولین قدم کوچک خود را برمی دارید، مغز دوپامین ترشح می کند و این انگیزه شما برای ادامه کار خواهد بود. بنابراین، قدم های دیگر را پشت سر هم برخواهید داشت و بدون اینکه متوجه شوید، راهی طولانی را طی خواهید کرد.
یکی از قدرتمندترین راه های باور داشتن به خود شروع و ایجاد حرکت است. بقیه در ادامه رخ می دهند.
2- آنچه شما را محدود می کند شناسایی و یاداشت کنید
اگر باورهای محدود کننده ای دارید، آنها را یادداشت کنید. به عنوان مثال، فرض کنید می خواهید پس انداز کنید، اما قادر به این کار نیستید.
آنچه مانع شما برای پس انداز پول می شود را بنویسید. شاید هر ماه هزینه های غیر منتظره پیش می آیند. شاید بیش از حد اهل پول خرج کردن هستید. شاید درآمد کافی برای پس انداز ندارید. شاید بدهی داشته باشید.
از تمام دلایل خود لیستی تهیه کنید حتی اگر منطقی نباشند. نگران نباشید زیرا قرار نیست آنها را در روزنامه چاپ کنید. هدف کمک به شما در غلبه بر مشکلاتی است که با آنها روبرو هستید.

پس از اینکه لیست خود را ثبت کردید، برای هر یک از آنها یک راه حل مشخص کنید. مثلا:

برای هزینه های غیر منتظره، مقداری پول کنار بگذارید
اگر درآمد کافی برای پس انداز ندارید، سایر فرصت های شغلی را برای کسب درآمد بیشتر در نظر بگیرید
اگر بدهی برای پرداخت دارید، یک سبک محافظه کارانه برای زندگی خود در ماه های آینده مشخص کنید

بعد از اینکه راه حل های احتمالی را شناسایی کردید، به نکته قبلی برگردید- “اولین قدم را بردارید، هرچقدر هم که کوچک باشد.” دیر یا زود، خواهید دید که مشکلات به خودی خود برطرف می شوند.
شما اغلب به دلیل باورهای محدود کننده خود، موفق به یافتن راه حلی برای مشکلات موجود نمی شوید.
3- یک سیستم بسازید
وقتی هدف دشواری برای دنبال کردن دارید، با این فکر شروع می کنید، “خوب، چگونه می خواهم به آن دست پیدا کنم؟” لحظه ای که این سوال را از خود می پرسید، متوجه خواهید شد که باید یک دوره دشوار را به مدت زمان طولانی طی کنید. در نتیجه احساس خستگی می کنید و اقدامی نمی کنید. هدف خود را به تعویق می اندازید یا تصور می کنید که این کار خیلی سخت است.
در کتاب، افسانه انگیزه، جف هادن نکته منحصر به فردی را برای اصلاح چنین طرز فکری پیشنهاد کرده است. هنگامی که در مورد یک هدف تصمیم می گیرید به جای اینکه به نتیجه آن بنگرید، آن را به طور کامل فراموش کنید. کافی است بدون توجه به هدف نهایی، روی سیستمی از تلاش های مداوم خود تمرکز داشته باشید.
بهترین حرکات یوگا برای بدست آوردن عزت نفس
به عنوان مثال، وقتی آرنولد شوارتزنگر تصمیم گرفت قهرمان مستر المپیا شود، به روش های مختلفی برای رسیدن به آن هدف فکر نمی کرد. تمام فکرش تمرین و تمرین در باشگاه بدنسازی بود. او هنگام تمرین نگران کسب عنوان قهرمانی نبود. البته که می خواست مستر المپیا شود، اما در طول روز به سیستم خود پایبند بود.
مهم نیست هدف و شرایط شما چیست، یک سیستم بسازید. ممکن است همه جزئیات لازم برای انجام این کار را ندانید. علاوه بر این سیستم شما دستیابی به نتایجی که بدنبال آنها هستید را تضمین نمی کند.
با استفاده از سیستم خود اشتباه خواهید کرد، پیشرفت خواهید کرد و به اهداف خود نزدیک خواهید شد و این قطعا بهتر از این است که برای رسیدن به هدف خود کاری انجام ندهید.
4- با افرادی که به خود باور دارند ارتباط برقرار کنید
قدرت باور مسری است. ابته هم در مورد افکار مثبت و هم در مورد افکار منفی.
برای اینکه به دستیابی به اهداف خارق العاده متمایل شوید کافی است وارد اتاقی پر از افراد موفق شوید. برای باور به اینکه دنیا مکانی وحشتناک است کافی است با گروهی از افراد ناراضی و شاکی در ارتباط باشید.
لحظه ای مکث و فکر کنید.
واقعیت تغییر نمی کند. احساسات شما دنیای اطراف را تغییر نمی دهند. آنها فقط شما را تغییر می دهند

اینکه احساس مثبت و پرانرژی داشته باشید یا احساس ناتوانی و ضعف کنید به خودتان برمی گردد.
احساسی که نسبت به وضعیت خود دارید انتخابی است که انجام می دهید. این انتخاب بر اعمال شما تأثیر می گذارد و اعمال شما بر نتایج تأثیر می گذارند.
کسانی که با آنها ارتباط برقرار می کنید تأثیر مستقیمی بر ذهنیت شما و در نتیجه اعمال شما دارند.
5- باور به رشد را در خود توسعه دهید
افردای که ذهنیت ثابت دارند معتقدند مهارت ها و توانایی های آنها ثابت هستند. به عنوان مثال، هوش خود را ثابت فرض می کنند و بر این اساس باور دارند که تنها به سطح خاصی از موفقیت می رسند. این افراد معتقدند که نمی توانند فراتر از آن نقطه رشد کنند زیرا استعداد آنها محدود است.
افرادی که به رشد باور دارند معتقدند که با تلاش برای یادگیری و تمرین می توانند در هر مهارتی بهتر رشد کنند. از نظر آنها هر شخصی می تواند موفقیت نامحدودی کسب کند و مقیاس موفقیت به میزان تلاش فرد بستگی دارد.
6- برای یادگیری مهارت های لازم وقت بگذارید
به عنوان یک انسان می خواهید در اسرع وقت به اهداف خود برسید. به گفته برایان تریسی اکثر مردم به دلیل مصلحت اندیشی حوصله انتظار ندارند.
به همین دلیل است که ما تمایل داریم سریعترین و آسانترین مسیر را برای رسیدن به هدف خود جستجو کنیم. متأسفانه، چنین رویکردی به ندرت به ما در رسیدن به هدف کمک می کند.
10 تا از موثرترین راههای رسیدن به آرامش در زندگی
اگر می خواهید به هدف دشواری دست پیدا کنید، باید برای تسلط بر مهارت های لازم برای رسیدن به آن وقت بگذارید.

اگر قصد کارآفرینی دارید، کتاب بخوانید و با دیگر تجار موفق گفتگو کنید. با یک ایده تصادفی شروع به کار نکنید و امیدوار نباشید که در عرض 3 ماه یک میلیون دلار بدست آورید.
برای راه اندازی یک وبلاگ، در یک دوره شرکت کنید.WordPress را راه اندازی کرده و منتظر بمانید تا افراد به وب سایت شما سرازیر شوند.
برای تبدیل شدن به یک مدیر فروش موفق، در دوره های آموزشی شرکت و تکنیک های مختلف را تمرین کنید. امید نداشته باشید که مردم صرفا به این دلیل که در برقراری ارتباط موفق هستید از شما خرید کنند.

7- ناشناخته ها را کاوش کنید
اگر خودباوری ندارید، افزایش اعتماد به نفس می تواند ذهنیت شما را به مرور تغییر دهد. بنابراین، باید به دنبال هر فرصتی برای انجام این کار باشید.
در ابتدا، به دلیل ترس از شکست، نسبت به قدم گذاشتن در یک منطقه ناشناخته مردد خواهید بود. درست مانند زمانی که با یک دوربین شکاری به کوهستان نگاه می کنید. از راه دور، همه چیز ترسناک به نظر می رسد و احتمالاً چنین نیز هست. اما، تنها راه غلبه بر ترس تجربه آن است. حتی اگر توانایی کافی داشته باشید هم مغز شما اضطرابی ایجاد می کند که شما را از تلاش باز می دارد. تنها راهی که می توانید ذهن خود را از چنین افکاری رها کنید موفقیت است.

ناشناخته ها را کاوش کنید و خود را در موقعیت هایی جدید قرار دهید. البته که مرتکب اشتباه خواهید شد، اما می توانید از آنها یاد بگیرید و قوی تر شوید.
در نتیجه دفعه بعدی که با یک چالش روبرو شدید، مغزتان یادآوری می کند که قبلا با چنین مانعی کنار آمدید و پیروز شدید در نتیجه می توانید دوباره این کار را انجام دهید.
یک تغییر جزئی در ذهنیت شما می تواند یک تغییر اساسی در اعمالتان ایجاد کند.
حتما بخوانید: 40 تا از بهترین جملات خودباوری و عشق به خود
8- برای خود مربی پیدا کنید
اگر در باور به خود مشکل دارید، کسی را پیدا کنید که بتواند خرد خود را با شما به اشتراک بگذارد و شما را در مسیر درست راهنمایی کند. با کمک گرفتن از یک مربی خوب، از تجربیات مشابه افراد دیگر مطلع می شوید و راهی برای دستیابی به هدف خود پیدا می کنید.
وقتی شخص دیگری پشت شماست، احساس رضایت بیشتری خواهید کرد. علاوه بر این، مربی شما به شما کمک می کند تا از بروز اشتباهات جلوگیری کنید. وقتی به همراه فرد دیگری در مسیری ناشناخته در حال سفر به سمت مقصد خود هستید، نتیجه بهتری بدست خواهید آورد. مغز دو نفر بهتر از مغر یک نفر کار می کند.
9- اهداف قابل دستیابی تعیین کنید
یکی از رایج ترین توصیه های انگیزشی که می شنوید “داشتن رویای بزرگ” است. حتی من هم همین توصیه را می کنم و مقالاتی در مورد این موضوع نوشته ام.
اما، وقتی رویای بزرگی در سر دارید، باید صبور باشید تا به مقصد برسید. تعیین اهداف بزرگ کوتاه مدت، بزرگترین اشتباه ممکن است. به این ترتیب نه تنها در رسیدن به هدف موفق نخواهید شد بلکه انگیزه خود را نیز از دست خواهید داد.
هر شکست اعتماد به نفس شما را فرو می ریزد و در صورت تکرار، دیگر نمی توانید به خود ایمان داشته باشید. از طرف دیگر، حتی ممکن است برای رسیدن به هدف خود به کارهای غیراخلاقی متوسل شوید.

اگر می خواهید میلیاردر شوید باید یک یا دو دهه به خودتان فرصت بدهید. اگر بخواهید این کار را در مدت شش ماه انجام دهید، برای رسیدن به آن سرمایه گذاری های بسیار خطرناک یا حتی فعالیت های غیر قانونی انجام خواهید داد.
اگر به تازگی کار حرفه ای خود را در یک سازمان بزرگ آغاز کرده اید، می توانید در مدت 5-10 سال به یک مقام اجرایی تبدیل شوید. اما اگر بخواهید در زمان کوتاهی به آن برسید، باعث آزار دیگران و ناامیدی خود خواهید شد.

توجه داشته باشید دو مورد فوق مثالهای افراطی برای انتقال مطلب هستند. در زندگی واقعی، بسیاری از افراد اهداف غیرقابل دستیابی تعیین می کنند، تلاش می کنند و منصرف می شوند سپس هدف دیگری را تعقیب می کنند. سرانجام پس از 5-10 بار تلاش، دست از کار می کشند. سعی کنید در این دام گرفتار نشوید.
اگر برنامه واقع بینانه ای داشته باشید رویای شما می تواند واقعی و قابل دستیابی باشد.
10- از روش ظرف کلوچه استفاده کنید
دیوید گاگینز، مردی که توانست بدون هیچ موفقیت قبلی در یک ماراتن 100 مایلی پیروز شود، روش ظرف کلوچه را طراحی کرده است. تکنیک او شامل یادآوری یک پیروزی یا شرایطی در گذشته است که شما توانسته اید بر یک مانع غلبه کنید.
بطور غریزی، ما تمایل داریم وقتی با ناملایمات روبرو می شویم همه شکست های خود را به یاد بیاوریم. ظرف کلوچه با یادآوری پیروزی های گذشته، این روش را معکوس می کند. وقتی به پیروزی های قبلی خود فکر می کنید، مغز شما شروع به ایجاد انگیزه می کند.

به عنوان مثال، اگر در حال انجام یک کار دشوار هستید و انرژی لازم برای ادامه کار را ندارید، به یکی از چالش های گذشته که با موفقیت پشت سر گذاشته اید فکر کنید. چنین فکری به شما انگیزه می دهد تا بتوانید انرژی خود را به حد مجاز برسانید.
کمی اعتماد به نفس تنها چیزی است که برای غلبه بر موانع لازم دارید. بهترین ترفندهای افزایش اعتماد به نفس
یک ویدیوی کوتاه عالی درباره خودباوری

 
نتیجه گیری
عدم اعتماد به نفس از ذهن شما نشات می گیرد. برای شروع تلاش لازم است، اما هنگامی که کار را شروع کردید، به اراده نیاز دارید. فرض کنید می خواهید یک تخته سنگ بزرگ را حرکت دهید. برای اولین تکان باید انرژی زیادی صرف کنید، اما اگر موفق به انجام این کار شوید، برای ادامه به تلاش کمتری نیاز دارید. به همین ترتیب، اگر شروع به باور به خود کنید، ذهنیت شما تغییر می کند و شما نیز تغییر خواهید کرد.

یادگیری طراحی چهره (و 3 نکته کاربردی)

یادگیری طراحی چهره (و 3 نکته کاربردی)

یادگیری طراحی چهره (و 3 نکته کاربردی)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/06/word-image-101.jpeg

طراحی چهره، یکی از هنرهای پرطرفدار در رشته ی طراحی و نقاشی است. اگر شما هم به این هنر علاقه دارید اما نمی دانید که از کجا و چگونه شروع کنید، می توانید از این مطلب استفاده کنید. در اینجا چند اصل ساده و اساسی آورده شده است که طراحی را برای شما بسیار راحت تر می کند. ابتدا چند نکته برای طراحی چهره انسان آورده شده است و پس از آن مراحل انجام اینکار بصورت گام به گام آموزش داده شده است.
3 نکته کلی برای طراحی چهره
1- رسم چهره را با کشیدن یک شبکه شروع کنید. با استفاده از مداد، شبکه ای از خطوط عمودی و افقی بکشید تا تناسبات و فرم چهره ترسیم شود. با رسم یک دایره یا بیضی شروع کنید و سپس با کشیدن خط عمودی و خطوط افقی، مکان های اصلی ترین قسمت های صورت مانند ابروها، چشم ها، بینی، لب ها و پایین چانه را مشخص کنید. به این ترتیب قادر خواهید بود فاصله بین قسمت های صورت را کنترل کنید و چهره ای متقارن داشته باشید. پس از پایان کار، به سادگی خطوط افقی و عمودی را پاک کنید.
2- چهره را به کمک خطوط افقی، به سه قسمت تقسیم کنید. این سه قسمت نشانگر خط ریشه ی مو تا ابرو، خط ابرو تا پایه ی بینی و پایه ی بینی تا انتهای چانه می باشد. رعایت قانون یک سوم به شما کمک می کند تا نسبت متعادلی به چهره خود بدهید.
3- شیوه ی رسم قسمت های مختلف صورت را تمرین کنید. قبل از اینکه اولین چهره ی کامل خود را بکشید، ابتدا نقاشی روی تک تک ویژگی های صورت را تمرین کنید. بنابراین بصورت جداگانه نحوه ی کشیدن چشم ها، بینی، لب ها و گوش ها را بیاموزید. پس از آموزش قسمت های مختلف چهره، به سراغ کشیدن چهره ی کامل بروید.
در این قسمت روش طراحی چهره به صورت گام به گام توضیح داده شده است.
روش کلی طراحی چهره بصورت گام به گام

برای ترسیم چهره می توانید به سادگی مراحل ساده ی زیر را دنبال کنید:
1- ابتدا خطوط طراحی چهره را رسم کنید. اولین گام کشیدن سر چهره مطابق تصویر بالا است. دایره را با یک خط عمودی (که خط وسط صورت خواهد بود) و یک خط افقی (که قسمت بالای آن محل چشم ها را مشخص می کند) به چهار قسمت تقسیم کنید. با کمک خطوط افقی، سر را به سه قسمت مساوی که شامل خط ریشه مو تا خط ابرو، خط ابرو تا پایه بینی و پایه ی بینی تا انتهای چانه است، تقسیم کنید. برای مشخص کردن اندازه ی چشم ها، خط افقی را به 5 قسمت مساوی تقسیم کنید. توجه داشته باشید که فاصله بین دو چشم، برابر یک چشم است.
2- خط مو و گوش ها را ترسیم کنید. یک خط افقی کم رنگ را کم کم زیر خط ابرو مشخص کنید تا قسمت بالای گوش ها مشخص شود. گوش ها را با کشیدن خطوط منحنی از پایین آن خط به سمت بالای خط بینی رسم کنید. جزئیات گوش ها را پر کنید. خط مو را با پر رنگ کردن خط افقی بالا (که نشاندهنده ی خط مو است)، رسم کنید.
3- چشم ها را بکشید. پس از مشخص کردن خط چشم ها از روی قسمت بالای خط افقی، اندازه ی چشم ها را مشخص کنید. برای تعیین اندازه ی دقیق چشم ها، خط افقی را به پنج قسمت مساوی تقسیم کنید به گونه ای که فاصله ی بین دو چشم، به اندازه ی یک چشم باشد.

برای کشیدن چشم ها یک شکل بیضی رسم کنید (که دو گوشه ی آن متفاوت باشد). گوشه ی خارجی چشم را با زاویه ی بسته و گوشه ی داخلی آن را با زاویه ی باز مشخص کنید. سپس یک دایره بزرگ و یک دایره کوچکتر برای عنبیه و مردمک اضافه کنید. توجه داشته باشید که قسمتی از مردمک باید زیر پلک پنهان باشد در غیر اینصورت، چشم ها حالت متعجب و وحشت زده پیدا می کنند.
پس از مشخص کردن خطوط ابتدایی، به سراغ جزئیات بروید. توجه داشته باشید که لبه ی بالایی چشم ها از لبه های پایینی تیره تر هستند. برای زیباتر شدن کار، سایه ها را با استفاده از یک محو کن، محو نمایید. مژه ها را با اندازه و حجم واقعی بکشید و در کشیدن آنها، اغراق نکنید.

4- ابروها را بکشید. ابتدا مسیر ابروها را با خطوط منحنی کم رنگ ترسیم کنید و در همین حین به ضخامت ابروها، حالت و جهت آنها، فاصله ی ابروها از هم و فاصله ی آنها از چشم ها توجه کنید. پس از در نظر گرفتن ضخامت ابروها، یک سایه ی ضخیم تر ترسیم کنید و ابروها را با توجه به رویش موهای ابرو، با نوک مداد بصورت خطوط حالت دار ترسیم کنید.
آموزش طراحی چشم و ابرو با مداد ( برای افراد مبتدی )
5- بینی را بکشید. قسمت بالای بینی باید از خط چشم شروع شود و نوک آن باید هم راستای خط پایینی گوش ها باشد. از خط بینی شروع کنید و یک مخروط مثلثی شکل بکشید. هنگامی که نوک بینی را ترسیم کردید، قسمت بالایی آن را بکشید. سایه زیر بینی و فاصله بین چشم ها را با روشن تر کردن تیغه بینی بین دوچشم نسبت به فرو رفتگی چشم ها، مشخص نمایید. از زیر نوک بینی به آرامی سایه بزنید تا دو سوراخ کوچک بینی ایجاد شود. فرم پره های بینی را مشخص کنید و با استفاده از پاک کن مدادی، نورهای روی بینی را مشخص نمایید.
6- لب ها را بکشید. شکل لب ها را بین نوک بینی و پایه چانه، ترسیم کرده و به لب پایین، نسبت به قسمت بالای آن حجم بیشتری بدهید. گوشه های دهان باید با مراکز مردمک چشم ها هم راستا باشد. برای کشیدن فرم لب ها، یک بیضی کوچک با گوشه های تیز و بسته ترسیم کنید و طول و عرض آن را به چهار قسمت تقسیم نمایید. سپس با سایه زدن لب بالایی شروع کنید. توجه داشته باشید که لب بالا، کمی تیره تر از لب پایین باشد. پس از آن سایه زنی لب پایین را شروع کنید. خطوط سایه زنی را که از مرکز لب ها به سمت خارج بزنید تا لب ها برجسته تر بنظر برسند.
7- جزئیات نهایی را به چهره خود اضافه کنید. در انتهای کار هر گونه جزئیات باقیمانده مانند خطوط چهره، کک و مک یا موهای صورت را اضافه کنید. مطمئن شوید که خط فک به درستی گرد شده باشد. با کشیدن مدل موی دلخواه، نقاشی خود را به پایان برسانید.
منبع1
پکیج آموزش حرفه ای طراحی چهره (مبتدی تا پیشرفته)

آموزش مبتدی تا پیشرفته طراحی چهره توسط خانم دکتر نسیم غفاری در هنر فردی قرار گرفت-برای خرید کلیک کنید
این بسته آموزشی شامل :

تناسب چهره
طراحی از چشم ها
طراحی از ابروها
طراحی از بینی
طراحی از لب
شیوه طراحی از فرم لب

3 ویدیوی آموزشی طراحی چهره

 

 

 
در ادامه: آموزش گام به گام ترسیم چهره و اندام

آدم های با زبان های بدن متفاوت

روش خواندن زبان بدن دیگران (آموزش تصویری انواع آن)

روش خواندن زبان بدن دیگران (آموزش تصویری انواع آن)
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/06/word-image-13.jpeg

ارتباطات ما فراتر از کلماتی هستند که استفاده می کنیم. تماس چشمی یا حرکات دست بخش مهمی از هر ارتباط هستند. نشانه های غیرکلامی مانند لحن صدا، حرکات و حالات همگی به نوبه خود نقش حائز اهمیتی دارند. در این مقاله، زبان بدن را تعریف می کنیم و توضیح می دهیم که چگونه می توانید برای درک و برقراری ارتباط موثرتر با دیگران، آن را تفسیر کنید. این کار نه تنها سخت نیست بلکه بسیار سرگرم کننده و جالب هم هست.
زبان بدن چیست؟
به زبان ساده، زبان بدن به عناصر ناگفته ارتباطی که برای آشکار کردن احساسات و عواطف واقعی استفاده می کنیم گفته می شود. مانند استفاده از حرکات دست برای جلب توجه یا کج نگه داشتن سر به نشانه اینکه در حال گوش دادن هستید.
وقتی بتوانید علائمی مانند این ها را بخوانید، می توانید پیام مخاطب را به طور کامل درک کنید و از واکنش افراد نسبت به آنچه می گویید و انجام می دهید بیشتر آگاهی بدست آورید. همچنین می توانید زبان بدن خود را طوری تنظیم کنید که مثبت تر، جذاب تر و صمیمی تر به نظر برسید.
علم زبان بدن
احتمالا تاکنون شنیده اید که فقط هفت درصد پیام از طریق کلمات و 93 درصد دیگر از طریق ارتباط غیر کلامی منتقل می شود.
این از مدل ارتباطی محرابیان گرفته شده است. طبق این مدل در انتقال احساسات واقعی، زبان بدن از لحن صدا و انتخاب کلمات مهم تر است. البته مطالعه محرابیان فقط به ارتباطاتی که شامل احساسات و نگرش های مختلف هستند محدود می شود. بنابراین، قابل تعمیم به همه موارد نیست.
شخصیت شناسی افراد مختلف از روی چهره آن ها (جدیدترین روش بدون خطا)
وی توضیح می دهد که وقتی نمی توانیم افراد را ببینیم، درک و سنجش احساس آنها برایمان بسیار دشوار می شود- به عنوان مثال در ایمیل یا برنامه های پیام رسان.
چگونه زبان بدن را بخوانیم؟
آگاهی از زبان بدن به این معنی است که می توانید موضوعات ناگفته یا احساسات منفی را درک کنید. در ادامه به برخی از علائم غیرکلامی که باید مراقب آنها باشید اشاره خواهیم کرد.
نمونه هایی از زبان بدن در مکالمات دشوار
گفتگوهای دشوار یکی از واقعیت های ناخوشایند زندگی هستند. مانند برخورد با یک مشتری بی ادب، دادن بازخورد منفی به دیگران یا مذاکره در مورد یک قرارداد.
موقعیت هایی از این دست اغلب با احساس عصبی بودن، استرس یا اضطراب همراه هستند. گرچه ممکن است سعی کنیم آنها را پنهان کنیم، اما این احساسات اغلب از طریق زبان بدن نشان داده می شوند.
رفتارهای زیر نشان دهنده بی علاقگی یا نارضایتی طرف مقابل هستند (شکل 1).

دست به سینه شدن
صورت بی تفاوت یا پرتنش
دور کردن بدن از شما
نگاه کردن به پایین و پرهیز از برقراری تماس چشمی

شکل 1

آگاهی از این علائم می تواند به شما در تنظیم گفتار و نحوه گفتن آن کمک کند. به این ترتیب می توانید احساس آرامش و راحتی بیشتری را برای طرف مقابل ایجاد کنید (شکل 2).
شکل 2

20 مهارت اجتماعی کاربردی برای اینکه دوست داشتنی تر باشیم؟
زبان بدن مخاطب بی حوصله
هنگام ارائه یک سخنرانی یا همکاری با یک گروه، بدنبال جلب توجه دیگران هستید.
شاخص های زیر نشان می دهند که فرد مورد نظر از گفته های شما خسته شده است (شکل 3-6).

خم کردن سر به طرف پایین
نگاه کردن به چیزهای دیگر یا اطراف
خاراندن بدن یا سر، بازی کردن با اشیایی مانند خودکار یا تلفن همراه
نوشتن یا خط خطی کردن

شکل 3

شکل 4

شکل 5

شکل 6

نکته: می توانید با پرسیدن یک سوال مستقیم، یا دعوت از مخاطبین برای مشارکت در یک ایده، توجه آنها را دوباره جلب کنید.
زبان بدن در مذاکره (تاثیر و 6 نکته که باید بلد باشید)
تجزیه و تحلیل زبان بدن – نمایش مثبت بودن
زبان بدن مثبت از سخنان شما پشتیبانی می کند، در انتقال ایده ها با وضوح بیشتر کمک می کند و از ارسال پیام های گمراه کننده ممانعت می کند.
زبان بدن برای ایجاد تاثیر اولیه فوق العاده
نکات زیر می توانند به شما کمک کنند زبان بدن خود را طوری تنظیم کنید که تاثیر اولیه خوبی روی مخاطب ایجاد کنید:

گشاده رو باشید. آرام باشید، اما محکم بایستید! می توانید بنشینید یا بایستید و دستان خود را در دو طرف بدن تان قرار دهید (شکل 7). از دست به کمر زد خودداری کنید، زیرا می تواند پرخاشگری یا تمایل به تسلط را به مخاطب القا کند (شکل 8).
محکم دست بدهید. البته در حد متعادل! شما نمی خواهید رفتار ناخوشایند یا پرخاشگرانه ای داشته باشید.
ارتباط چشمی خود را حفظ کنید. سعی کنید هر بار چند ثانیه به طرف مقابل نگاه کنید. این نشان می دهد که صادق و علاقه مند هستید. از خیره نگاه کردن پرهیز کنید! (شکل 9).
از دست زدن به صورت خودداری کنید. اگر در حین پاسخ دادن به سوالات این کار را انجام دهید، ممکن است از نظر مخالب به عنوان عدم صداقت تعبیر شود (شکل 10). اگرچه همیشه اینطور نیست، اما بهتر است از بازی کردن با موها و یا خاراندن بینی خودداری کنید.

شکل 7

شکل 8

شکل 9

شکل 10

اهمیت زبان بدن در ارائه یک سخنرانی +چطور از آن بصورت موثر استفاده کنیم؟
نمونه های زبان بدن برای سخنرانی موثر در جمع
زبان بدن مثبت می تواند به شما کمک کند تا هنگام صحبت کردن در جمع، افراد را درگیر خود کنید و اعتماد به نفس خود را به نمایش بگذارید. برای انجام این کار می توانید از نکات زیر استفاده کنید:

گشاده رو باشید. در حالت ایستاده قرار بگیرید، در حالی که شانه ها رو به عقب و بازوها در دو طرف بدن قرار دارند (شکل 11). وسوسه نشوید که دستان خود را در جیب خود بگذارید زیرا این امر باعث می شود بی علاقه به نظر برسید.
سر خود را بالا نگه دارید. سر شما باید قائم و صاف باشد (شکل 12). خم شدن به جلو یا عقب می تواند شما را پرخاشگر یا مغرور جلوه دهد.
حالت بدن خود را تمرین کنید. طوری بایستید که وزنتان به طور مساوی توزیع شود. بهتر است یک پا را کمی جلوتر از پای دیگر نگه دارید (شکل 13).
از حرکات دست باز استفاده کنید. دستان خود را از هم باز کنید، طوری که کف آنها به سمت مخاطب باشد. این نشان دهنده تمایل به برقراری ارتباط و اشتراک ایده است (شکل 14). بازوها را نزدیک به بدن خود نگه دارید. از حرکات دست زیاد خودداری کنید، در غیر این صورت افراد ممکن است بیش از ایده های شما روی دستان تان تمرکز کنند.

شکل 11

شکل 12

شکل 13

شکل 14

نکته: اگر متوجه افت میزان تمرکز مخاطب خود شدید، خیلی سریع جلو بروید. این کار اعتماد به نفس شما را نشان می دهد و به شما کمک می کند تا توجه آنها را جلب کنید.
چگونه در چت جذاب باشیم و دلبری کنیم؟ 10 ترفند کاربردی
زبان بدن برای مصاحبه و گفتگو
زبان بدن می تواند در حفظ آرامش در شرایطی که احساسات زیاد می شوند مانند مذاکره یا مصاحبه، کمک کند. برای داشتن عملکرد بهتر پیشنهادات زیر را دنبال کنید:

آینه کنید. اگر می توانید، زبان بدن شخصی که با او صحبت می کنید را با ظرافت آینه کنید. این کار به او احساس راحتی بیشتری می دهد و می تواند باعث ایجاد روابط شود. توجه داشته باشید که زیاده روی نکنید در غیر این صورت باعث ناراحتی او خواهید شد.
بدن خود را آرام کنید. با ثابت نگه داشتن دست ها و آرام نفس کشیدن، می توانید ظاهر آرامی داشته باشید.
علاقه مند به نظر برسید. اگر از شما سوال پیچیده ای پرسیده شد، می توانید دست خود را روی گونه یا چانه تان قرار دهید. این نشان می دهد شما در حال بررسی پاسخ خود هستید (شکل 15).

شکل 15

نکته: امی كدی، متخصص زبان بدن، توصیه می كند قبل از یک موقعیت استرس زا، به مدت دو دقیقه “ژست قدرت” بگیرید. این حالت سطح هورمون های بدن را فریب می دهد تا احساس اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید و استرس تان کمتر شود. مانترا او این است: “چیزی که می خواهید را جعل کنید تا تبدیل به آن شوید.”
زبان بدن مجازی
شما می توانید بسیاری از راهنمایی های مربوط به زبان بدن که در بالا به آنها اشاره شد را در تماس های ویدئویی نیز اعمال کنید. با این تفاوت که فضای کار کوچکتری خواهید داشت! در ادامه به چند روش برای نشان دادن اشتیاق و کمک به ایجاد احساس راحتی و صمیمیت در مخاطب اشاره خواهیم کرد:

دوربین خود را درست تنظیم کنید. شما باید به اندازه کافی نزدیک باشید تا بتوانید علاقه خود را نشان دهید اما نه آنقدر نزدیک که به فضای مجازی افراد حمله کنید.
فضای اطراف را مرتب کنید یا منطقه آرام و مناسبی را برای تماس ویدیویی خود پیدا کنید. به این ترتیب، مواردی که می توانند حواس مخاطب را پرت کنند، به حداقل می رسند.
تماس چشمی خود را حفظ کنید. طوری به دوربین نگاه کنید که گویی به چشمان شخص مقابل نگاه می کنید. اگر تماس گروهی است، نگاه کردن به اطراف به شما اجازه می دهد بدون خیره شدن به شرکت کنندگان نگاه کنید.
از حالات صورت استفاده کنید. صورت شما در تماس ویدیویی در جلو و مرکز قرار دارد، بنابراین لبخند ملایم خود را در طول مکالمه حفظ کنید. می توانید به نشانه توجه ابروهای خود را بالا ببرید. از اخم کردن پرهیز کنید.

چگونه از زبان بدن خود استفاده می کنید؟
نکاتی که در این مقاله آورده شده اند، یک راهنمای عمومی خوب برای تفسیر زبان بدن هستند، اما لزوما برای همه کاربرد ندارند.
به عنوان مثال، افراد ممکن است زمینه فرهنگی متفاوتی با شما داشته باشند. به این صورت که یک حالت بدن مثبت از نظر آنها منفی باشد.
بنابراین، در مورد چگونگی استفاده از زبان بدن خود تأمل کنید – و از پیش فرض ها خودداری کنید! اگر علائم متفاوت و پیچیده ای را از شخص مقابل دریافت کردید ، از او بخواهید برایتان توضیح دهد. از این گذشته، تفسیر زبان بدن باید مکمل صحبت کردن و گوش دادن دقیق باشد، نه جایگزینی برای آن.
جمع بندی
زبان بدن نوعی سیگنال غیرکلامی است که برای انتقال احساسات و اهداف خود استفاده می کنید. زبان بدن شامل حالت بدن، حالت چهره و حرکات دست شما می باشد.
توانایی شما در درک و تفسیر زبان بدن به شما کمک می کند مسائل ناگفته یا احساسات منفی دیگران را شناسایی کنید.
9 نکته برای پرورش مهارت ذهن‌خوانی: چطور ذهن مردم را بخوانیم؟
همچنین می توانید از زبان بدن به روش مثبت استفاده کرده و پیام های کلامی خود را تقویت کنید.

استرس موقع سخنرانی

چرا هنگام سخنرانی استرس داریم؟ 17 فوق ترفند

چرا هنگام سخنرانی استرس داریم؟ 17 فوق ترفند
https://honarfardi.com/wp-content/uploads/2021/06/word-image-83.jpeg

تا به حال برایتان اتفاق افتاده که موقع سخنرانی کردن استرس بگیرید و دستپاچه شوید؟ نگران نباشید، شما تنها نیستید! این اتفاق برای خیلی ها می افتد. خیلی ها قبل یا موقع سخنرانی کردن مضطرب می شوند و غلبه بر احساس استرس و اضطراب برایشان کار سختیست. بعضی ها هر چند وقت یکبار این مساله را تجربه می کنند و برای بعضی دیگر، این اتفاق همیشه می افتد.
حالا اگر شما هم جزو یکی از این افراد هستید، مطلب امروز ما را تا انتها بخوانید تا بفهمید چرا موقع سخنرانی استرس داریم و برای حل این مشکل چه کارهایی باید بکنیم.
چرا سخنرانی کردن باعث مضطرب شدن ما می شود؟
در فرهنگ کار و مشاغل امروزی، خیلی ها باید هر چند وقت یکبار برای یک جمع سخنرانی کنند. این اتفاق برای دانشجویان هم مساله متداولی است؛ ولی بیشتر اوقات برای کسانی که در یک دفتر یا سازمان اداری مشغولند پیش می آید.
مساله اینجاست که یک سخنرانی به ظاهر ساده معمولا می تواند استرس و اضطراب زیادی ایجاد کند! جالب است بدانید که این احساس استرس، واکنش طبیعی بدن ما نسبت به احساس فشار صحبت کردن در مقابل جمع است و به این خاطر اتفاق می افتد که ما اغلب اوقات سعی می کنیم دیگران را تحت تاثیر قرار بدهیم و همین مساله می تواند باعث مضطرب شدن ما بشود.
دلایل زیادی وجود دارند که باعث می شود موقع سخنرانی کردن استرس بگیرید، به عنوان مثال:

شما نگران اشتباه کردن یا تپق زدنتان موقع حرف زدن هستید.
نگرانید که مبادا وقت کافی نداشته باشید و نتوانید همه چیز را تمام و کمال بیان کنید.
نگران نحوه واکنش افراد هستید. پیش خودتان فکر می کنید که آیا چیزهایی که می گویید به اندازه کافی برای آنها جالب و جذاب هست یا نه؟
ممکن است این اولین سخنرانی شما نباشد ولی چون دنباله همان سخنرانی های قبلی تان است شما را نگران و مضطرب کند.

واقعا مهم نیست که چرا و به چه دلیل موقع سخنرانی کردن استرس می گیرید، مساله مهم این است که برای غلبه برای این احساس چه کارهایی باید بکنید؟
اما قبل از اینکه سراغ نکات مفید در این زمینه برویم، اجازه بدهید به مواردی اشاره کنیم که باید موقع سخنرانی کردن به یاد داشته باشید. این موارد شامل نکات زیر می شوند:
1- ارائه ها و سخنرانی ها معمولا 5 دقیقه و حداکثر 20 دقیقه طول می کشند به جز چند مورد استثنا. پس آرام بودن و استرس نداشتن برای حداکثر 20 دقیقه نباید کار خیلی سختی باشد.
2- معمولا سخنرانی ها ساختار مشخصی دارند که شامل مقدمه، موضوع اصلی و نتیجه گیری می شود. بنابراین با اینکه ممکن است صحبت کردن در مقابل جمعی که شما و سخنرانی تان را قضاوت می کنند سخت باشد؛ اما این تقسیم بندی کار شما را راحت تر می کند.
3- لازم نیست نگران فراموش کردن نکاتی باشید که میخواهید بیانشان کنید. اگر سرفصل مطالب را بدانید و یادداشت های خوبی هم آماده داشته باشید می توانید همه چیز را به خاطر بسپارید.
پس اگر به خودمان یادآوری کنیم که با این سخنرانی دنیا به پایان نمی رسد و حتی اگر ارائه ما مطابق برنامه پیش نرود و در آن موفق نباشیم باز هم آسمان به زمین نمی آید، می توانیم بدون استرس و اضطراب سخنرانی مان را به پایان برسانیم.
علاوه بر موارد بالا، ما نکاتی هم به شما یاد می دهیم که کمک می کنند بر استرستان موقع سخنرانی کردن غلبه کنید و آن را با موفقیت به پایان برسانید.
نکاتی درباره نحوه غلبه بر استرس هنگام سخنرانی
لازم به یادآوری است که همه نکات ذکر شده در زیر، برای شما قابل استفاده نیستند. علاوه بر این، ممکن است نتوانید همه آنها را را اجرا کنید (حتی اگر برای شما قابل استفاده باشند)؛ ولی سعی کنید تا جایی که می توانید آنها را به کار بگیرید و مطمئن باشید که این موارد به شما کمک می کنند تا قبل از سخنرانی آرام شوید.
در ضمن نکاتی که در ادامه به آنها اشاره می کنیم، مواردی هستند که تجربه نشان داده مفید واقع می شوند. خود من به شخصه از اکثر این تکنیک ها استفاده کرده ام و به نظرم مفید هستند.
خیلی خب! بیایید شروع کنیم!
نکته 1 – برای ارائه یا سخنرانی تان ساختاری قوی بسازید
اولین کاری که باید انجام بدهید این است که مطمئن شوید سخنرانی خوبی آماده کرده اید. نباید هیچ شکافی در محتوای سخنرانی شما وجود داشته باشد چون باعث می شود حضار علاقه شان را نسبت به حرف های شما از دست بدهند و حوصله شان سر برود. داشتن یک ارائه ساختار یافته و خوب به شما اعتماد به نفس می دهد، چون دقیقا می دانید که قرار است از کجا به کجا برسید.
برای سخنرانی تان می توانید به چیزهایی که قرار است بگویید یک قوس داستانی بدهید. این قوس می تواند ترتیب زمانی وقایع مختلف تا رسیدن به نتیجه دلخواهتان باشد یا تحلیلی موضوعی از چیزی باشد که قرار است در سخنرانی تان ارائه بدهید.
اگر در خلال حرف هایتان نکته خاصی وجود دارد که میخواهید توجه مخاطب را به آن معطوف کنید از تکرار استفاده کنید. به این ترتیب می توانید چیزی که قصد دارید بگوید را تقویت کنید. هر چه زمان و تلاش بیشتری برای آماده کردن یک سخنرانی خوب بگذارید، نتیجه بهتری هم می گیرید. قرار است شما تمام حواس مخاطب را متوجه خودتان کنید و آنها واقعا حس کنند که حرفهای شما ارزش گوش دادن دارند.
نکته 2- مهمترین قسمت های سخنرانی تان را مشخص کنید
این نکته یکی از مواردیست که اغلب افراد یا از آن مطلع نیستند و یا به سادگی از آن چشم پوشی می کنند. بعد از اینکه ساختار خوب و مناسبی برای سخنرانی تان ایجاد کردید، باید نکات مهم و کلیدی سخنرانی تان را مشخص کنید. این نکات شامل مواردی می شوند که می خواهید مخاطبتان آنها را به عنوان نکات اصلی به خاطر بسپارند.
نکته حرفه ای! موقع شناسایی نکات اصلی و کلیدی سخنرانی تان، حتما طوری آنها را مشخص کنید که به شکل یک معما یا سوال باشند و در نهایت به نتیجه گیری سخنرانی تان منتهی بشوند.
شناسایی این نکات و موارد کلیدی به شما کمک می کند تا چیزهایی که قرار است بگویید را برنامه ریزی کنید. علاوه بر این، این کار به شما کمک می کند که موقع مکث، استفاده از حرکات دست یا حتی صداهای مختلف، به آن نکات اشاره کنید. این نکات باید به طور مستقل و جداگانه بررسی و در نهایت به نتیجه گیری شما منجر شوند.
روش دیگر برای شناسایی نقاط کلیدی، استفاده از داده های مختلف است. معمولا وقتی از داده ها و اطلاعات استفاده می شود، تجزیه و تحلیل این داده ها به نتیجه گیری خاصی منتهی می شود و هر کدام از این داده ها بخشی از یک پازل را تشکیل می دهند.
نکته 3 – به نحوه شروع سخنرانی تان فکر کنید
حالا که برای سخنرانی تان ساختار مناسبی تعیین کرده اید و نکات مهم آن را هم مشخص کرده اید، وقت آن رسیده که درباره نحوه ارائه سخنرانی تان فکر کنید.
اولین قدم در این فرآیند این است که سخنرانی تان را با یک پایه قوی شروع کنید! به این فکر کنید که میخواهید چطور آن را شروع کنید؟ از جمله ایده های خوبی که می توانید از آنها برای شروع سخنرانی تان استفاده کنید تعریف کردن یک داستان یا استفاده از یک نقل قول و جمله جالب و یا گفتن یک آمار جالب توجه است که می توانند بلافاصله توجه مخاطبتان را جلب کنند.
راه دیگر، شروع سخنرانی با یک منبع فرهنگی است؛ مثلا به یک فیلم یا شخصیت معروف یک برنامه تلویزیونی فکر کنید و از چیزهای جالبی که درباره آنها وجود دارد و به سخنرانی شما هم مربوط می شود حرف بزنید.
روش های مختلفی برای شروع یک سخنرانی وجود دارد، اما شما باید به چیزی که بیشتر از همه توجه مخاطبتان را جلب می کند فکر کنید. اگر بتوانید در همان ابتدا مخاطب را جذب کنید، او ترغیب می شود که بقیه حرفهایتان را هم بشنود.
قدم بعدی برای شروع سخنرانی، دانستن چیزیست که می خواهید در ادامه بگویید و پیوند دادن صحبت های بعدی تان با جملات ابتدای سخنرانی است. نباید بعد از گفتن جملات ابتدایی، دیگر ندانید که چطور سخنرانی را ادامه بدهید.
نکته 4 – در یک اتاق خالی، با صدای بلند تمرین کنید

بعد از اینکه نحوه شروع سخنرانی و نکات کلیدی آن را مشخص کردید، آماده تمرین کردن هستید! یکی از بهترین راه های تمرین این است که در یک اتاق خالی با صدای بلند حرف بزنید. این کار به شما کمک می کند تا صدایتان را در یک فضای خالی بشنوید و برخی چیزها مثل اینکه خیلی تند یا خیلی کند حرف می زنید را بفهمید.
تصور کنید که جلوی تماشاگران زیادی ایستاده اید و درست همانطور که قرار است در روز سخنرانی حرف بزنید، با خودتان تمرین کنید. این کار همچنین به شما کمک می کند تا ریتم خودتان را هم پیدا کنید. چند دقیقه در یک اتاق خالی صحبت کنید و توجه کنید که در یک دقیقه چند کلمه ادا می کنید.
اگر احساس کردید خیلی تند حرف میزنید، تمرین کنید که ریتم صحبت کردنتان را کندتر کنید، چون اگر خیلی سریع صحبت کنید مخاطبتان نمی فهمد که شما چه می گویید. تمرین کردن در یک اتاق خالی بسیار عالیست، چون لازم نیست نگران قضاوت کردن دیگران باشید. علاوه بر این شما این فرصت را دارید که حداقل چند بار از ابتدا تا انتها متن سخنرانی تان را مرور و تمرین کنید.
نکته 5 – متن سخنرانی تان را جلوی آینه یا مقابل دوستتان تمرین کنید

برای بعضی ها تمرین در اتاق خالی راه حل مناسبی نیست چون شرایط سخنرانی واقعی را به خوبی منعکس نمی کند. علاوه بر این، این نوع تمرین بازخوردی درباره زبان بدنشان و اینکه دیگران چه برداشتی از حرکاتشان می کنند به آنها نمی دهد.
اگر برای شما هم همینطور است و فکر می کنید تمرین با صدای بلند خیلی بدردتان نمی خورد بهتر است جلوی آینه تمرین کنید. این کار روشی بسیار عالی برای تمرین کردن است چون شما می توانید حالات صورتتان و چیزهای دیگری که موقع تمرین در اتاق خالی دیده نمی شوند را ببینید.
روش مفید دیگر، تمرین با یک دوست یا اعضای خانواده است. جلوی کسی تمرین کنید که به او اعتماد دارید و با او راحتید، چون این شخص نه تنها تشویقتان می کند، بلکه مهمتر از همه، بازخوردهای مربوطه را هم به شما ارائه می دهد.
یکی دیگر از روش های تمرین فیلم گرفتن از خودتان است. این روش خصوصی تر و شخصی تر است. می توانید فیلم تمرین سخنرانی تان را نشان دوستتان هم بدهید و از او بخواهید بازخوردش درباره چیزی که می بیند را به شما بدهد.
نکته 6- در ذهنتان لیستی از مواردی که باعث می شود احساس آرامش و اعتماد به نفس داشته باشید تهیه کنید
شما هر چقدر هم که تمرین کنید، ممکن است باز هم موقع سخنرانی مضطرب شوید و استرس بگیرید. پس بعد از تمرین کردن نوبت تقویت اعتماد به نفستان می شود! شما باید به اندازه کافی اعتماد به نفس داشته باشید تا بتوانید سخنرانی تان را بدون استرس و اضطراب جلو ببرید.
این کار را می توانید با گوش دادن به موسیقی، نفس عمق کشیدن قبل از سخنرانی یا حتی تکرار مانتراهای مورد علاقه تان قبل از سخنرانی انجام بدهید.
برای من به شخصه نفس عمیق کشیدن خیلی موثر است. تنفس عمیق به آرامش اعصاب در شرایط استرس زا یا اضطراب آور (مثل سخنرانی در جمع) کمک می کند، چون نه تنها ضربان قلبتان را کند می کند، بلکه اکسیژن رسانی به مغزتان را هم افزایش می دهد.
مهم نیست از چه روشی برای به آرامش رسیدن استفاده می کنید، مهم این است که آن روش برایتان مناسب باشد. یادتان باشد به هیچ وجه نباید از راهکارهای مقابله ای که شامل اجتناب از قرار گرفتن در موقعیت هستند (مثل عدم حضور در سخنرانی) استفاده کنید، چون این کار فقط افزایش استرس شما در سخنرانی های بعدی می شود.
نکته 7 – لباس راحت بپوشید

با اینکه برای سخنرانی کردن لباس فرم خاصی وجود ندارد؛ اما توصیه می کنیم لباسی بپوشید که در آن احساس راحتی کنید. شما باید لباسی بپوشید که بتوانید آزادانه در آن حرکت کنید و موقع سخنرانی کردن احساس ناراحت کننده و ناخوشایندی نداشته باشید. اگر لباس تنگ بپوشید، نفس کشیدن و حرکت کردن برایتان سخت می شود. وقتی استرس هم به این شرایط اضافه شود مطمئنا احساس خوبی نخواهید کرد!
علاوه بر این اگر قرار است موقع سخنرانی تان اسلاید هم به نمایش بگذارید، حتما لباسی بپوشید که با رنگ اسلایدها متفاوت باشد و باعث حواس پرتی مخاطبین نشود.
15 تمرین بسیار موثر برای تقویت فن بیان و تبدیل شدن به یک سخنران قوی
بسته به ماهیت سخنرانی تان می توانید لباس رسمی یا راحتی بپوشید. معمولا برای سخنرانی ها بهتر است یک دست لباس رسمی زیبا و تمیز به تن کنید. یک پیراهن سفید تمیز با شلوار مشکی یا قهوه ای برای این منظور بسیار مناسب است.
فقط مطمئن شوید که لباس هایتان به اندازه کافی آزاد هستند و در آنها احساس راحتی دارید. یادتان باشد که همیشه پوشیدن لباس راحت بسیار بهتر از پوشیدن لباس زیباییست که در آن راحت نیستید!
نکته 8- جایی را پیدا کنید که بتوانید در آن راحت باشید
در روز سخنرانی باید تمرکزتان را روی ارائه تان بگذارید. نگران چیزی نباشید؛ اما مطمئن شوید که حواستان پرت نمی شود. گاهی اوقات پیدا کردن یک مکان خلوت می تواند به شما کمک کند تا تمرکز کنید. این مکان می تواند سرویس بهداشتی، تراس، باغ یا حتی یک راهرو خالی باشد.
اگر قرار است سخنرانی تان را به شکل آنلاین و با استفاده از برنامه Zoom یا هر برنامه دیگری ارائه کنید، در قسمتی از خانه که آرام و ساکت است و فضای شخصی شماست بروید. اگر استرس دارید می توانید از این فضا برای آرام شدنتان استفاده کنید و نکاتی که قبلا برای به آرامش رسیدن گفته ایم را در همان مکان خلوت به کار بگیرید.
نفس عمیق بکشید. حتی می توانید یک بار متن سخنرانی تان را تمرین کنید تا بفهمید که برای این کار آماده اید و نیاز نیست استرس داشته باشید.
نکته 9 – نکات مهم سخنرانی تان را دوباره مرور کنید
شاید این نکته بی اهمیت به نظر برسد، ولی حتی وقتی مطمئن هستید که همه چیز را به خوبی در خاطر دارید باز هم ممکن است موارد مهم را فراموش کنید. حتی اگر کاملا آماده هستید، یکبار دیگر مطالب مهمی که قرار است در سخنرانی تان بگویید را با خودتان مرور کنید. فقط یکبار از روی نکات مهم روخوانی کنید تا نسبت به ارائه و سخنرانی تان اطمینان بیشتری پیدا کنید.
علاوه بر این یادتان باشد که این کار فقط برای یادآوری نکات مهم نیست، بلکه باعث می شود ذهن شما با مرور کردن نکات اصلی تازه سازی شود. تجربه شخصی من نشان می دهد که مرور کردن مطالب می تواند اطمینان بیشتری موقع سخنرانی به ما بدهد و استرس را از بین ببرد.
نکته 10 – سعی کنید قبل از رفتن روی سن، آرام شوید و نفس عمیق بکشید
قبل از اینکه روی صحنه بروید حتما باید آرام شوید. اگر استرس داشته باشید احتمال اینکه اشتباه کنید یا حتی مقدمه سخنرانی تان را فراموش کنید خیلی زیاد است. این اتفاق ممکن است باعث وقوع یک فاجعه جلوی حضار شود و همه چیز را خراب کند!
برای اینکه احساس آرامش کنید، قبل از رفتن روی سن و حتی هنگام سخنرانی کردن نفس عمیق بکشید. اگر کارهای دیگری هم هست به شما آرامش می دهند آنها را انجام بدهید. کته شماره 6 ذکر شده در بالا را به خاطر دارید؟ الان زمان اجرای آن است!
12 ترفند برای بهبود مهارت سخنرانی در جمع
مورد دیگری که اغلب اوقات برای من مفید واقع شده، این است که فقط شروع سخنرانی را به خاطر بسپارم. تجربه نشان می دهد زمانی که بدانید سخنرانی تان را چطور شروع کنید، این اتفاق مثل یک عامل پیش برنده عمل می کند و بقیه ارائه تان را جلو می برد. اگر شروع خوبی داشته باشید، سخنرانی تان به طور بی وقفه ادامه پیدا می کند. البته به شرطی که از قبل به اندازه کافی تمرین کرده باشید.
نکته 11- یک بطری آب کنار دستتان داشته باشید
این یک نکته حرفه ایست! چیزی که اغلب مردم موقع سخنرانی کردن آن را فراموش می کنند. وقتی استرس می گیرید و مضطرب می شوید، دهانتان بیشتر از همیشه خشک می شود. پس بهتر است که کمی آب با خودتان داشته باشید تا در موقع لزوم بنوشید.
عدم نوشیدن آب به میزان کافی قبل از سخنرانی، به خصوص وقتی که استرس دارید مانع از این می شود که عملکرد خوبی داشته باشید. خشک شدن دهان نه تنها باعث خجالت شما می شود بلکه حواستان را هم پرت می کند. در نهایت رشته کلام از دستتان خارج می شود و ناگهان می بینید سخنرانی تان چه چیز بدی از آب درآمده!
پس حتما قبل و در طول سخنرانی به اندازه کافی آب بنوشید. این کار باعث می شود گلویتان تازه بماند و صدایتان بدون خشکی و به طور واضح شنیده شود.
نکته حرفه ای! یک بطری آب معدنی با خودتان داشته باشید. بطری های کوچک آب هم جمع و جورند و راحت می توانید آنها را این طرف و آن طرف ببرید، و هم به اندازه کافی آب در اختیارتان می گذارند که موقع سخنرانی بنوشید. بعضی اوقات برای سخنرانان بطری آب می گذارند ولی گاهی اوقات هم اینطور نیست؛ پس بهتر است خودتان یک بطری کوچک آب با خودتان داشته باشید.
فقط یادتان باشد که قبل و در حین سخنرانی خیلی آب ننوشید، چون ممکن است نیاز به دستشویی رفتن پیدا کنید و این اتفاق وسط سخنرانی جالب نیست.
نکته 12- صاف بایستید و با اعتماد بنفس صحبت کنید

حتما موقع رفتن روی سن صاف بایستید. این کار از دو طریق به شما کمک می کند: اولا ظاهر و ژست قدرتمندی به شما می دهد و دوم اینکه وقتی بدن در حالت ایستاده قرار دارد، دیافراگم فضای بیشتری برای انبساط در اختیار دارد و همین مساله باعث می شود صدای شما بهتر بیرون بیاید.
در مورد لحن صحبت کردنتان هم باید بگوییم که سعی کنید با اعتماد به نفس حرف بزنید و کلماتی که می گویید را واضح ادا کنید. صدایتان نباید بلرزد و لحنتان همیشه باید واضح و قابل فهم باشد.
نکته ای که برای من مفید بوده این است که موقع سخنرانی کمی بلندتر از چیزی که در حالت عادی حرف می زنم صحبت کنم. این کار دو فایده دارد: اول اینکه لرزش صدایتان را از بین می برد و دوم اینکه به نوعی باعث می شود احساس اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنید.
نکته 13- وقتی روی سن هستید لبخند بزنید
وقتی روی صحنه سخنرانی استرس می گیرید و مضطرب می شوید، خودتان ممکن است آن را نبینید ولی بقیه از روی حالات چهره تان متوجه این مساله می شوند. یکی از راه های دور زدن این مسئله این است که وقتی روی سن هستید به مخاطبینتان لبخند بزنید.
به عنوان یک انسان، واکنش طبیعی ما این است که وقتی می بینیم کسی به ما لبخند می زند ما هم به او لبخند بزنیم. به این کار فکر کنید؛ وقتی یک نوزاد به شما می خندد چه کار می کنید؟ شما هم لبخند می زنید مگر نه؟
بهترین روش شروع یک ارائه/سخنرانی در هر جایی (3 گام مهم)
لبخند زدن به تماشاگران هنگام ایستادن روی صحنه (حتی وقتی که بعضی اوقات نمی توانید کامل آنها را ببینید) باعث می شود مخاطب به سمت شما جذب شود و یخ ارتباط بینتان آب شود. علاوه بر این، لبخند زدن به دیگران باعث می شود نسبت به خودتان هم احساس بهتری پیدا کنید، حتی اگر لبخندتان در ابتدا ساختگی و مصنوعی باشد!
نکته 14 – ارتباط چشمی تان با مخاطب را حفظ کنید
موقع سخنرانی حتما باید تماس چشمی تان با مخاطب را حفظ کنید. نباید به پایین یا به اطراف نگاه کنید، چون در اینصورت به نظر می رسد که از گفته هایتان مطمئن نیستید! علاوه بر این یادتان باشد که نباید برای مدت طولانی به چشمهای یک فرد خیره شوید. نگاه کردن طولانی مدت و خیره شدن مداوم به یک فرد احساس ناخوشایندی در او ایجاد می کند و شما نمی خواهید چنین حسی به مخاطبانتان بدهید.
گاهی اوقات هم ممکن است سالن سخنرانی طوری باشد که نتوانید همه را ببینید. ولی یادتان باشد که در چنین شرایطی مخاطب شما نمی داند که شما نمی توانید او را ببینید (چون آنها شما را می بینند).
در این شرایط مهم است که وانمود کنید در حال برقراری ارتباط چشمی با حضار هستید. در خلال سخنرانی تان به جای جای سالن نگاه کنید ولی در عین حال حواستان باشد که ر چند وقت یک بار استراحت کنید و به صفحه مانیتور و اسلایدهایتان هم نگاهی بیندازید.
نکته 15 – برای تاکید روی نکات اصلی سخنرانی تان، از حرکات و ژست های مختلف استفاده کنید

استفاده از حرکات دست موقع سخنرانی مساله مهمیست. حرکات دست شما معنادار هستند و روی نکات اصلی و مهم سخنرانی تان هم تاکید می کند. نحوه استفاده شما از حرکات دستتان تفاوت زیادی در سخنرانی تان ایجاد می کند. علاوه بر این، استفاده از حرکات دست به طبیعی شدن سخنرانی تان هم کمک می کند.
تصور کنید که در حال ایراد سخنرانی هستید و همانطور بی حرکت سر جایتان ایستاده اید. خیلی خسته کننده به نظر می رسد نه؟ واقعا اینطور به نظر می رسد که شما یک ربات هستید!
15 اشتباه ویران کننده در ارائه/سخنرانی های کاری
حرکت دست های شما باعث می شود یکنواختی اسلایدهایتان از بین برود و ارائه تان جذابتر شود. به همین نحو، صدای شما هم می تواند سخنرانی تان را متفاوت تر کند. با استفاده از لحن های مختلف می توانید تاثیرگذاری پیام هایتان را بیشتر کنید و همچنین مشخص نمایید که چه نکاتی در سخنرانی تان مهمتر هستند.
این نکته را هم باید ذکر کنیم که حدود 55% ارتباط ما را زبان بدنمان تشکیل می دهد. این زبان شامل حالت ها و حرکات صورت، حرکات بدن، حرکات دست و غیره می شود. پس بسیار مهم است که موقع سخنرانی کردن، در حد متعادل از حرکات دستتان استفاده کنید.
نکته 16 – موقع سخنرانی از مکث کردن نترسید
گاهی اوقات ممکن است موقع ارائه یا سخنرانی، فراموش کنید که می خواستید چه بگویید یا نیاز دارید تا درباره بقیه حرفهایتان کمی فکر کنید. هیچ اشکالی ندارد. از اینکه در چنین لحظاتی کمی مکث کنید نترسید.
ممکن است به نظر برسد که مکث کردن حین سخنرانی باعث مضطرب شدن شما می شود؛ اما عکس این مساله هم صادق است. در چنین مواقعی مخاطبین شما تصور می کنند که شما به خودتان برای جمع کردن افکارتان و به آنها برای تحلیل صحبت هایتان این فرصت را داده اید. اما یادتان باشد که بیشتر از 5 ثانیه مکث نکنید! بدیهی است که نباید وقفه زیادی در سخنرانی تان ایجاد کنید.
شاید پیش خودتان فکر کنید که 5 ثانیه زمان خیلی کمی است، اما وقتی در جایگاه یک سخنران قرار می گیرید، 5 ثانیه شبیه یک عمر به نظر می رسد! پس اگر فکر کردید که خیلی مکث کرده اید نگران نباشید، چون احتمالا این کار را نکرده اید و فقط اینطور به نظر رسیده است.
نکته 17 – روی سن زیاد حرکت نکنید
اگر مثل من موقع سخنرانی کردن استرس می گیرید، پس احتمالا با یک جا بی حرکت ماندن هم مشکل دارید! اشکالی ندارد که موقع سخنرانی کردن حرکت کنید، ولی به اندازه این کار را انجام بدهید و خیلی جابجا نشوید. حواستان به حرکاتی که می کنید باشد.
نکته حرفه ای! اگر موقع سخنرانی، روی سن حرکت می کنید حتما موقع تاکید روی نکات مهم بایستید. این کار تاثیر بیشتری روی مخاطبتان می گذارد.
اشکالی ندارد که موقع سخنرانی و ارائه حرکت کنید سعی کنید خیلی سریع یا طوری که باعث افزایش استرس و اضطرابتان شود راه نروید. علاوه بر این نباید زیاد روی صحنه حرکت کنید، چون این کار به راحتی می تواند حواس مخاطب شما را پرت کند.
مشابه: 24 نکته سریع و ساده برای غلبه بر ترس از صحبت در جمع یا سخنرانی